تربیت قرآنی -
تعداد فیش :
10 ،
تعداد مقاله :
1
1396/01/21
1389/07/14
1388/08/04
1388/05/03
1380/06/28
1378/03/14
1377/09/01
1375/08/06
1374/08/17
1369/01/10
حضرت آیتالله خامنهای، هدف پیامبران از مجاهدتهای مخلصانه را تشکیل نظام دینی و اقامهی حق خواندند و خاطرنشان کردند: در نظام اسلامی باید احکام و سبکِ زندگی اسلامی پیاده شود و فرهنگ جامعه در همهی ابعاد، منطبق بر آموزههای قرآنی باشد.
آن علمی که ما میخواهیم، همراه با تزکیه است. همین آیاتی که اول این جلسه تلاوت کردند، به این نکته اشاره دارد: «هو الّذی بعث فی الأمّیّین رسولا منهم یتلوا علیهم ایاته و یزکّیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمه». اول، تزکیه است. تربیت دین، تربیت قرآن، تربیت اسلام این است. چرا اول تزکیه؟ برای اینکه اگر تزکیه نبود، علم منحرف میشود. علم یک ابزار است، یک سلاح است؛ این سلاح اگر در دست یک انسان بدطینت، بددل، خبیث و آدمکش قرار بگیرد، جز فاجعه چیز دیگری نمیآفریند؛ اما همین سلاح میتواند در دست انسان صالح، وسیلهی دفاع از انسانها، دفاع از حقوق مردم، دفاع از خانواده باشد. این علم را بایستی آن وقتی در دست گرفت که با تزکیه همراه باشد. این توصیهی من به شماست.
حاجیای که در مسجد الحرام یا مسجد النبی، یا در بقیع، یا در زیارت شهدای احد و امثال اینها- در منا، در عرفات- رفتارش رفتار انسان مؤدب به آداب اسلامی است؛ رفتار انسانی است که مربای به تربیت قرآنی است؛ اهل خشوع است، اهل تواضع است، اهل محبت است، اهل اهانت به این و آن نیست، اهل جمع است، نه اهل تفرقه. اینقدر ما در روایات در ثواب شرکت در نماز جماعت اهل سنت در زمان ائمه (علیهمالسّلام) داریم که روایت دارد که در مسجد الحرام پشت سر اینها نماز بخوانید، مثل اینکه پشت سر پیغمبر نماز خواندهاید. این معنایش چیست؟ معلوم است که امام صادق نماز آن امام جماعت را با نماز پیامبر مقایسه نمیکند. مقایسه با نماز یک پیرو خودش هم نمیکند، اما میگوید پشت سر او نماز بخوانید. این یعنی چه؟ این نمایش وحدت است. عملًا وحدت را نشان بدهید. روی همین فکر بود که امام بزرگوار ما (که رضوان خدا بر او باد)- آن مرد بیدار، آگاه- به همهی ماها، همهی حاجیهای ایرانی، توصیه کرد که در نماز جماعتها در مسجد الحرام، در مسجد النبی شرکت کنید؛ در این اجتماعات حضور داشته باشید، که یکی از مصادیقش این است. اینجور نباشد که وقت نماز جماعت که همه مشغول نمازند، چشم کسی بیفتد به یک زائر ایرانی که مشغول حمل بار- حمل وزر- به سمت مسافرخانهی خود هست. اینها چیزهائی است که مضر است. رفتار مؤدب به آداب اسلامی، یکی از بالاترین چیزهاست. شما زبان هم بلد نباشید، تماس هم نگیرید، همین قدر که معلوم است که شما زائر ایرانی هستید و این رفتار را دارید؛ مؤدبید، محترمید، نظیفید، اهل دعائید، اهل ذکرید- این دعای کمیلی که بحمد اللَّه سالهاست باب شده است- بزرگترین تبلیغ همینهاست. این از بسیاری از تبلیغها مهمتر است. این جمعیتِ عظیم مؤمن مینشینند پیش خدای متعال تضرع میکنند، استغفار میکنند، اشک میریزند؛ این میشود تبلیغ.
امروز شما میبینید در بعضی از کشورهای اسلامی، طرح مسئلهی جهاد جرم است؛ در کتاب درسی نباید مسئلهی جهاد مطرح بشود، در گفتگوهای کسانی که به نحوی با دستگاههای دولتی مرتبطند، اسم جهاد و اسم شهادت نباید مطرح بشود. به این چیزها و به عمل ما حمله میکنند. اتحاد اسلامی را ضربه میزنند، دلها را نسبت به یکدیگر بدبین میکنند، مسئلهی سنی و شیعه، مسئلهی فِرق گوناگون بین شیعیان، مسئلهی فِرق گوناگون بین اهل تسنن؛ اینها موضوع کارهای دشمنان اسلام است. نمیگوید من با قرآن مخالفم، اما با آنچه که محور تربیت و تعلیم قرآنی است، با او مخالفت میکند، که مثالش همین مثال وحدت است. چقدر خیرخواهان زحمت میکشند که بین برادران در دنیای اسلام اتحاد ایجاد کنند، یکوقت میبینیم از یکجا بمبی منفجر شد- بمبِ ضد وحدت- یا از آن طرف یا از آن طرف؛ فرقی نمیکند.
خیلی خوشحالیم که بحمد اللّه امواج بابرکت تعلیم و تعلّمِ قرآن در کشور فراگیر شده است. شما عزیزان بدانید، سالهای سال در کشور ما با گسترش قرآن مبارزه کردند؛ به خیال خودشان کاری کردند که قرآن متروک و فراموش شود. سالهای متمادی، درس قرآن را از مراکز تعلیمات برداشتند و آهنگ قرآن و پخش آن را محدود کردند. چه کسانی این کار را کردند؟ همان کسانی که با زور بیگانگان بر این کشور مسلّط شده بودند؛ یعنی رژیم فاسد و گنهکار و آلودهی پهلوی. قصد آنها این بود که این کشور را با همهی منابع انسانی و مادّیاش، دودستی در اختیار قدرتهای جهانخوار غربی قرار دهند. آنها بودند که این کار را برنامهریزی و اجرا کردند. میدانستند تعالیم قرآن، فکر قرآنی و تربیت قرآنی نمیگذارد خائنان، کار خود را بهراحتی انجام دهند؛ لذا با قرآن مبارزه میکردند.
آنچه که در دورهی بعد از تشکیل نظام اسلامی، از ابعاد وجودی امام مشاهده شد، به نظر من به مراتب مهمتر و عظیمتر بود از آنچه که قبلًا دیده شده بود. در این دوران، امام این شخصیت برجسته و ممتاز در دو بُعد و دو چهره مشاهده میشود: در دوران حکومت، یک چهره، چهرهی رهبر و زمامدار است؛ یک چهره، چهرهی یک زاهد و عارف. ترکیب این دو باهم، از آن کارهایی است که جز در پیامبران، جز در مثل داود و سلیمان، جز در پیامبری مثل پیامبر خاتم صلّی الله علیه و آله و سلّم انسان نمیتواند دیگر پیدا کند. اینها حقایقی است که ملت ایران در طول سالهای متمادی آنها را لمس کرده؛ ما هم که از نزدیک شاهدش بودیم و دیدیم. تربیت اسلامی و قرآنی این است. امام به چنین چیزی همه را دعوت میکرد؛ نظام اسلامی را برای تربیت انسانهایی از این قبیل میخواست و میپسندید؛ همانطور که خود او مظهر اعلای آن بود. در چهرهی یک حاکم و زمامدار و رهبر، امامِ بزرگوار مردی هوشیار، باشهامت، باتدبیر، با ابتکار و دریادل بود. امواج سهمگین در مقابل او چیز کماهمیتی محسوب میشدند. هیچ حادثهی سنگینی نبود که بتواند او را شکست دهد و او را به خضوع در مقابل آن حادثه وادار کند. در همهی حوادث تلخ و سختی که در زمان دهسالهی رهبریِ آن بزرگوار پیش آمد که خیلی زیاد هم بود امام از همهی آنها بزرگتر بود. هیچکدام از این حوادث آن جنگ، آن حملهی امریکا، آن توطئههای کودتا، آن ترورهای عجیب و غریب، آن محاصرهی اقتصادی، آن کارهای عظیم و عجیب و غریبی که دشمنان با شکلهای مختلف میکردند نمیتوانست این مرد بزرگ را دچار احساس ضعف و شکست کند او از همهی این حوادث، قویتر و بزرگتر بود. او معتقد به مردم بود؛ حقیقتاً به آراءِ مردم اعتقاد داشت. او به نظر و به رأی مردم اعتقاد داشت که من در خطبهی دوم در این باره مختصری صحبت خواهم کرد به مردم از صمیم قلب علاقه داشت؛ به مردم عشق میورزید و آنها را دوست میداشت.
قدم اوّل برای عمل کامل به قرآن، آشنایی با متن قرآن است. در دورهی رژیم طاغوت، مردم ما با قرآن آشنا نبودند. کسانی که میتوانستند قرآن را از رو بخوانند آن هم به صورت غلط محدود بودند. جوانان و کسانی که در مدارس دورهی پهلوی رشد پیدا کرده بودند، هیچ با قرآن آشنایی نداشتند. اگر یکوقت پدر و مادر مؤمنی داشتند، آنها را در گوشهای دورهی قرآنی میگذاشتند و خودشان یاد میگرفتند. مدارس ما در آن روز، حامل مسئولیت تربیت قرآنی نبود؛ قرآن در فضای جامعه، غریب بود. در این شهر تهران بزرگ، دورههای قرآن که چند نفر دور هم مینشستند و استادی به آنها درس میداد تجوید، یا قرائت معدود بودند. در شهرهای دیگر هم همینطور بود. وقتی قرآن وارد جامعه میشود، حضور قرآن، حلاوت خود را به کامها میچشاند. امروز قرآن در کشور ما سیطره دارد. قدمِ اوّل، یاد گرفتن متن قرآن است و این باید روز به روز زیاد شود. اگر بخواهیم همه قرآن را بیاموزند، عدّهای باید در اوج قرار گیرند مثل همه چیز دیگر همینطور که اگر بخواهید ورزش، همگانی شود، بایستی عدّهای قهرمان را جلوِ چشم مردم نگهدارید. اگر بخواهید قرآن در خانهها، بین بچهها، بین بزرگها، بین زنها و مردها رواج پیدا کند، بایستی قهرمانان قرآنی را احترام کنید. این است که ما به اینها احترام میکنیم. اینها حامل قرآنند، اینها عزیزند. زبان اینها عزیز است، لبها و دلهای اینها عزیز است؛ چون با قرآن مأنوس است. جان ما به قربان قرآن! اما اینجا تمام نمیشود؛ حفظ قرآن، فهمیدن مفاهیم و ترجمهی کلمه کلمهی قرآن، برای کسانی که به زبان عربی آشنایی ندارند، لازم است. وقتیکه کلمات قرآن را فهمیدید، آن وقت تدبّر لازم است. حتی آن کسی که الفاظ عربی را هم خوب بلد است، اگر تدبّر نکند، بهرهی کمی از قرآن خواهد برد. در قرآن، تدبّر لازم است تدبّر یعنی اندیشیدن در مفاهیم قرآنی این سخن عمیقی است، این سخن بزرگی است؛ باید در آن تدبّر کرد. گویندهی آن، ذات اقدس الهی است. کلمات آن هم مال ذات اقدس الهی است یعنی الفاظش، نه فقط مفاهیمش لذا بایستی در آن دقّت کرد، باید آن را فهمید، باید در آن غور کرد. اینها حاصل نمیشود، مگر با انس با متن قرآن.
خدا را سپاسگزاریم که در مزرعِ الهیِ عظیم و بالندهای به وسعت ایران اسلامی، در هر گوشه، به برکت قرآن و تعالیم اسلامی، نهالهای برومند در حال روییدن و بالیدن است. برکت یک نظام الهی و اسلامی و انسانی و مردمی، در همین است که استعدادها میجوشد و شکوفا میشود؛ انسانها سرزمینهای ناشناخته و ناپیمودهای از تکامل بشری را طی میکنند و جامعه، بتدریج، به سمت کمال پیش میرود. همانطور که مزارع گیاهی را، سرزمینِ بااستعداد و باران رحمت حق و تربیت باغبان ماهر، شکوفا میکند و رنگین کمانی از میوهها و گلها میسازد؛ در مزارع انسانی و بشری هم، یک کشور آزاد و مستقل، با تربیت قرآنی و اسلامی و باران رحمت احکام و معارف نورانی اسلام، همین بالندگی و شکوفایی را پیدا میکند.
شما جوان، مؤمن و انقلابی هستید. بحمد اللّه، تربیتشدهی قرآنید. محیط پیشرفت آماده است. چشم و دل شما روشن است. پس، باید پیش بروید. لذا، همانطور که برادر عزیزمان، سردار فرمانده دانشگاه، یادآوری کردند، من بر همان اصول و موازین گفتهشدهی قبلی، یعنی علمی بودن، نظامی بودن، معنوی و عرفانی بودن، و دائم در حال پیشرفت بودن، تأکید میورزم.
اگر در آیات قرآن تأمل بکنیم، اراده و استقامت ما قویتر و بیشتر از این خواهد شد. همین آیات قرآنی است که توانست در روزگاری، انسانهایی را تربیت کند که با دنیای کفر و ظلمات بستیزند. همین معارف است که ملت بزرگ ما را وادار کرد و مجهز نمود که با دنیای مدرن مظلَم جاهلیت جاهلیت مدرن و جاهلیت قرن بیستم مقابله کند. امیدواریم که ملت ما روز به روز به قرآن و حقایق قرآنی نزدیکتر بشوند.
نمودار
مقالات
مرتبط
آخرین مقالات
|