keyword/content
1402/05/15
1401/06/08
1401/01/23
1401/01/01
1400/11/28
1400/11/19
1400/05/01
1400/05/01
1400/02/21
1399/04/22
1399/02/17
1398/02/24
1397/11/19
1397/08/12
1397/03/14
1396/11/19
1395/04/12
1394/06/04
1392/12/20
1392/11/19
1392/03/14
1392/03/14
1391/11/19
1390/06/06
1390/01/01
1388/03/14
1387/10/21
1385/08/18
1384/11/18
1384/10/14
1383/08/15
1383/06/04
1382/11/19
1382/10/14
1382/05/15
1380/06/05
1380/04/10
1379/12/09
1379/01/06
1378/06/10
1378/02/30
1376/07/05
1376/02/10
1376/01/27
1373/03/01
1372/07/28
1371/10/23
1370/11/19
1369/08/28
1369/07/04
1369/05/01
1369/03/10
1369/03/02
1369/01/04
1368/12/05
1368/09/15
1368/09/05
1368/04/23
1368/04/14
1368/03/18
1368/03/18
1368/03/16

نکته‌ی بعدی این است که این کار شما یک تجربه‌های ارزشمندی را در عرصه‌ی دریانوردی به نیروی دریایی و به نیروهای نظامی تقدیم کرد؛ یعنی یک تجربه‌های جدیدی به وجود آمد: عبور از عرض اقیانوس آرام؛ این کار تا حالا برای دریانوردی ما اتّفاق نیفتاده بود. گذر از تنگه‌ها و آبراه‌های دشوار؛ که یک اشاره‌ای کردند. گذر از بعضی از این تنگه‌ها، کار دشوار و فنّی و محتاج مهارت است؛ این کار را شماها انجام دادید؛ بدون حادثه توانستید از این تنگه‌ها و راه‌های دشوار عبور کنید. مواجهه با عوارض دریایی در راه‌های دور؛ آنجایی که هزاران کیلومتر با خانه‌ی خودتان فاصله دارید، مسائل گوناگونی برایتان پیش آمد، مواجهه پیدا کردید و مقابله کردید. تجربه‌ی خودکفایی در سوخت، در برق، در امکانات بهداشتی و درمانی؛ یعنی شما در این سفر پُرماجرا، توانستید هم در سوخت خودکفا باشید، هم در برق و انرژی خودکفا باشید، هم در سلامت ــ چه بهداشت، چه درمان ــ خودکفا باشید، عمل جرّاحی بکنید؛ اینها تجربه‌های خیلی ارزشمندی است. در ارتباط با مرکز هم توانستید تجربه‌های جدیدی را به دست بیاورید. آنچه اتّفاق افتاد، خود این ارتباط، یک نقطه‌ی خیلی مهمّی است؛ توانایی ارتباط‌گیری. این تجربه‌های شما بود؛ اینها ذخیره‌های علمی است؛ این چیزهایی که عرض کردم، این دستاوردها، همه ذخیره‌های علمی است و در دانشگاه‌ها باید تدریس بشود؛ در دانشگاه‌های نیروی دریایی و مربوط به این کار، این چیزها میتواند به عنوان مادّه‌ی درسی مطرح بشود.

در مسئله‌ی کشاورزی، مسئله‌ی امنیّت غذائی خیلی اهمّیّت دارد. حالا اوضاع امروز دنیا را نگاه کنید؛ یک گوشه‌ی دنیا یک جنگی اتّفاق افتاده و مسئله‌ی امنیّت غذائی برای همه‌ی دنیا مطرح شده؛ یعنی مسئله‌ی امنیّت غذائی این قدر مهم است. ما که راجع به خودکفائی گندم، خودکفائی ذرّت، خودکفائی نهاده‌های دامی همیشه تأکید میکردیم، بعضی‌ها بودند به عنوان متخصّص، به عنوان کارشناس که میگفتند باید رفت دنبال صنعت؛ خب بله، ما که با صنعت مخالف نیستیم، ما بیشتر از بعضی‌های دیگر دنبال این بودیم که صنعت کشور پیش برود، منتها مسئله‌ی امنیّت غذائی مسئله‌ی درجه‌ی یک است؛ نباید از آن غلفت کرد. و ببینید امروز در دنیا دیگر کاملاً واضح است که چقدر مهم است.

ما از خود تحریم استفاده کردیم؛ ملّت ما، مسئولین ما، مدیران ما از خود تحریم استفاده کردند، در یک موارد زیادی به خودکفائی رسیدیم. ما اگر تحریم نبودیم، مثلاً‌ فرض بفرمایید وقتی کرونا آمد، خب میرفتیم از جاهای مختلف دنیا واکسن وارد میکردیم، دیگر به فکر تولید واکسن نمی‌افتادیم. امروز در پنج شش مرکز ــ که آقای رئیس‌جمهور هم گفتند ــ دارد واکسن تولید میشود؛ این ‌یک افتخار است برای ملّت ایران، یک شرف است برای ملّت ایران. بله، از واکسن‌های دیگران هم استفاده کردیم، باید هم میکردیم، اشکالی هم نداشت، امّا اینکه خود ما توانستیم حرکت کنیم [یک موفّقیّت است]. در موارد متعدّد زیادی ما به این خودکفائی رسیده‌ایم و به نوآوری رسیده‌ایم. در تلویزیون موارد زیادی را نشان میدهند که چهار پنج جوان مثلاً‌ دُور هم جمع شدند، یک چیزی را تولید کردند، یک چیزی را که ارزبریِ زیاد داشته در داخل به وجود آوردند، کیفیّتش هم بهتر از آن خارجی‌ها است، دارند نشان میدهند، جلوی چشم همه است، داریم می‌بینیم؛ اینها موفّقیّت یک ملّت است، اینها پیشرفت یک ملّت است. همین هم در زمینه‌ی اقتصاد و در مورد اقتصاد است.

شرکتهای دانش‌بنیان در بخش کشاورزی، چهار درصدِ همه‌ی شرکتهای دانش‌بنیان ما است. چهار درصد از این شرکتها مربوط به بخش کشاورزی است که بخش کشاورزی این همه هم حائز اهمّیّت است، که من اشاره کردم. مسئله‌ی کشاورزی مهم است، مسئله‌ی دامداری بسیار مهم است و کشور در محصولات پایه‌ی غذائی بایستی به امنیّت کامل و به خودکفائی لازم حتماً دست پیدا کند. ما بایستی در مورد گندم، در مورد خوراک دام ــ ذرّت، جو، امثال اینها ــ و موادّ اصلی تولید روغن به خودکفائی برسیم. باید در ذرّت،‌ در جو، در بقیّه‌ی چیزهایی که کالاهای اساسی نامیده میشود، حتماً به خودکفائی برسیم؛ و میتوان این کار را کرد. کشور بزرگ است، زمینه‌های زیادی هست، ما دشتهای حاصلخیز زیادی داریم. در بخشهای مختلف کشور دشتهای حاصلخیز داریم، اگر روی اینها کار کنیم، که بنده در چند سال قبل از این در مورد خوزستان یک اقدامی را تشویق کردم، تحریص کردم، که در مورد خوزستان و مقداری در ایلام انجام گرفت، مقداری در سیستان انجام گرفت. البتّه آن مقداری که خواسته بودیم و قول داده شده بود، نشد امّا خب یک مقداری خوب بود. میتوان این را توسعه داد، میتوان این کار را انجام داد؛ ما دشتهای حاصلخیز خوبی داریم، این دشتها را باید صرف کنیم برای [تأمین] کالاهای اساسی.

حالا خود بنده جزو کسانی هستم که در مسائل اقتصاد همیشه به خودمان انتقاد میکنم؛ در زمینه‌ی عدالت اجتماعی، در زمینه‌ی توزیع عادلانه‌ی ثروت، در زمینه‌ی نابرخورداری طبقات ضعیف و امثال اینها، بنده در گفتارهای گوناگون انتقاد دارم؛ لکن در همین مقوله‌ی اقتصاد هم قضاوت مراکز اقتصادی معروف دنیا این است که ایران در شاخصهای مهمّی از شاخصهای اقتصاد، نسبت به قبل پیشرفتهای مهمّی کرده، گامهای بزرگی را برداشته و حرکات بزرگی انجام گرفته. علاوه‌ی بر اینها، خودکفائی ما در تولید بسیاری از چیزها و اعتماد به نفْس تولیدکننده‌ی ایرانی [هم حاصل شده] که اینها بایست منعکس بشود. البتّه رسانه‌ی ملّی در این زمینه تکلیف بزرگی دارد که اینها را منعکس بکند، [امّا] آن چنان که باید و شاید منعکس نکرده‌اند؛ باید بکنند؛ این جزو کارهای لازمی است که بر دوش رسانه‌ی ملّی است.

کسی خیال نکند که حرکت آن روزِ این جوانها بر اساس احساسات زودگذر و هیجانی بود؛ این ‌جوری نبود. بله، احساسات قطعاً در این کارها دخیل است لکن پشت داشت، عمق داشت، هدایت شده بود. حالا بنده که خاطرات زیادی در این زمینه دارم لکن نشانه‌ی عمقش این است که این حرکت در نیروی هوایی ادامه پیدا کرد؛ اگر یک حرکت دفعی بود ادامه پیدا نمیکرد. این حرکت در نیروی هوایی ادامه پیدا کرد. در همان اوایل پیروزی انقلاب، حرکت این واحد جهاد خودکفائی نیروها در نیروی هوایی به وجود آمد، [در حالی که] هنوز هیچ جای ارتش و هیچ جای کشور، هیچ سازمانی جهاد خودکفائی نداشت؛ بچّه‌ها و جوانهای متدیّن و انقلابی نیروی هوایی، جهاد خودکفائی را تشکیل دادند و از همان روز اوّل شروع کردند به کار کردن و تلاش کردن که تا امروز خب کارهای بزرگی هم انجام گرفته. غیر از این، نیروهای جهادیِ نیروی هوایی، در خود نیروی هوایی کارهای بزرگی را انجام دادند.

اختلالی در برخی از موارد در مسئله‌ی تقسیم واکسن بین مردم به وجود آمد که البتّه عمدتاً ناشی از بدقولی کسانی بود که قول داده بودند واکسن را به ما بفروشند و بدقولی کردند. خب این یک بار دیگر به ملّت ایران و مسئولین کشور یادآوری میکند که ما بایستی در همه‌ی مسائل بتوانیم روی پای خودمان بِایستیم و تکیه‌ی به دیگران مشکلاتی به وجود می‌آورد، کما اینکه در این قضیّه هم مشکلاتی به وجود آورد. البتّه چاره‌ای نداشتیم و در کنار تولید داخلی ناچار بوده‌ایم و هستیم که از تولیدات کشورهای دیگر هم تا آن حدّی که قابل اطمینان است استفاده کنیم و استفاده خواهیم کرد؛ لکن تلاش را باید گذاشت روی تولید داخل و مردم نبایستی منتظر و معطّل بمانند.

اختلالی در برخی از موارد در مسئله‌ی تقسیم واکسن بین مردم به وجود آمد که البتّه عمدتاً ناشی از بدقولی کسانی بود که قول داده بودند واکسن را به ما بفروشند و بدقولی کردند. خب این یک بار دیگر به ملّت ایران و مسئولین کشور یادآوری میکند که ما بایستی در همه‌ی مسائل بتوانیم روی پای خودمان بِایستیم و تکیه‌ی به دیگران مشکلاتی به وجود می‌آورد، کما اینکه در این قضیّه هم مشکلاتی به وجود آورد. البتّه چاره‌ای نداشتیم و در کنار تولید داخلی ناچار بوده‌ایم و هستیم که از تولیدات کشورهای دیگر هم تا آن حدّی که قابل اطمینان است استفاده کنیم و استفاده خواهیم کرد؛ لکن تلاش را باید گذاشت روی تولید داخل و مردم نبایستی منتظر و معطّل بمانند.

بعضی از آرمانها، آرمانهای کلان نظام جمهوری اسلامی‌اند، آرمانهای بلندمدّت و میان‌مدّت هستند و البتّه آرمانهای اساسی هستند که باید به آنها توجّه کرد؛ مثل تشکیل جامعه‌ی اسلامی یا استقرار عدالت اجتماعی یا مسئله‌ی استقلال، مسئله‌ی آزادی و مانند اینها؛ اینها آن آرمانهای اساسی است. بعضی از این آرمانها در سطوح خُردتری هستند و در واقع اجزای تشکیل آن آرمانهای سطح بالا محسوب میشوند؛ مثل مثلاً فرض کنید پیشرفت علمی؛ یک آرمان است -یکی از آرمانهای ما قطعاً پیشرفت علمی است- منتها جزئی از مجموعه‌ای است که جامعه‌ی اسلامی را تشکیل خواهد داد یا استقلال ما را مثلاً تشکیل خواهد داد. یا فرض کنید که اقتدار در سیاست خارجی که به معنای بیرون نگه داشتن کشور و نظام سیاسی از شبکه‌ی اقماری قدرتهای مستکبر و نظام سلطه است -اقتدار در سیاست خارجی به این معنا است که در اوّل انقلاب در شعار «نه شرقی، نه غربی» متبلور بود که آن روز یک ابرقدرت شرقی داشتیم که نظام کمونیست و جامعه‌ی کمونیستی دنیا بود، و یک نظام سرمایه‌داری؛ شعار این بود که جمهوری اسلامی بایستی خودش را از ورود در شبکه‌ی اقماری این قدرتهای بزرگ حفظ کند و حفظ هم کرد بحمدالله- خب این هم یک آرمانی است؛ بایستی این آرمان حفظ بشود و دنبال بشود و تعقیب بشود و روزبه‌روز برتر بشود. یا خودکفائیِ اقتصادی که در واقع یکی از آرمانهای خُرد نسبت به آن آرمانهای عمده است.

اگر چنانچه این تفکّر و روحیه‌ی خوداتّکائی و اعتمادبه‌نفْس ملّی -که امروز خوشبختانه عمومیّت پیدا کرده و بخصوص در بین قشر جوان تحصیل‌کرده‌ی با عزم و اراده رشد پیدا کرده- و این اعتماد به نیروی داخلی در اقتصاد به همین شکل پیش برود و امیدهای واهی‌ای که گاهی انسان مشاهده میکند به بیرون از مرزها وجود دارد و اقتصاد کشور را شرطی میکند نسبت به تصمیم‌گیری بیگانگان، اگر چنانچه وجود نداشته باشد یا ضعیف بشود و اعتماد ملّی افزایش پیدا کند، به نظر بنده همه‌ی این مشکلاتی که امروز در اقتصاد وجود دارد قابل رفع و برطرف کردن است. بایستی از این بنیه‌ی قوی کشور استفاده کرد.

یکی از کارهایی که در بخش کشاورزی حتماً بایستی انجام بگیرد، دنبال خودکفایی بودن در محصولات اساسی است؛ بله، گاهی اوقات ممکن است که قیمت خرید گندم [ارزان‌تر باشد]؛ البتّه امروز این جور نیست، امّا یک وقتی بود که قیمت خرید گندم از بیرون ارزان‌تر تمام میشد برای کشور تا تولید؛ امّا در همان شرایط هم تولید اولویّت دارد، کمااینکه در دنیا همین کار را میکنند؛ یعنی نمیگذارند که کشورشان از لحاظ گندم محتاج بیرون از کشور باشد. مثلاً فرض بفرمایید مثلِ امروزِ این عناصر خبیث آمریکا که یک چیزهایی را ممنوع کرده‌اند، آمدیم و طرف مقابل ممنوع کرد؛ خب میکنند دیگر؛ شما باید بتوانید کشور را اداره کنید. پس محصولات اساسی باید در داخل کشور حتماً تولید و خودکفایی بشود.

یک کار اساسی دیگری که در زمینه‌ی اقتصاد لازم است، مسئله‌ی خودکفایی است. از اوّل انقلاب تا حالا مسئله‌ی خودکفایی مطرح بوده. همان اوایل انقلاب در بخشهای گوناگون ارتش، بخشهای نظامی، جهاد خودکفایی راه افتاد؛ بعد هم که سپاه آمد وسط میدان و خب خیلی کارهای گوناگونی در این زمینه انجام گرفت. جوانها در جهاد سازندگی دنبال این کارها بودند و زمینه‌ی خودکفایی در کشور واقعاً وجود داشت.
بعد هم در تولیدات ما، خوشبختانه از مسئولینی که در باب کشاورزی [بودند] خواسته شد تا به خودکفایی گندم برسند. همّت کردند، الحمدلله شد. هم این یکی دو سال اخیر شده، هم قبلاً یک سال، دو سال خودکفایی گندم تأمین شد. در همه‌ی چیزها میشود به خودکفایی رسید، میشود کار کرد، میشود تلاش کرد و عمده هم این چیزهایی است که موادّ غذایی است: گندم، جو، دانه‌های روغنی، یا دامداری است؛ در این چیزها باید به خودکفایی رسید.
یک فکر جدیدی، یک فکر تازه‌ای در یک بُرهه‌ای متأسّفانه وارد شد در دستگاه‌های تصمیم‌گیری ما که ما را از خودکفایی دور کرد؛ و آن «صرفه‌ی اقتصادی» بود. گفتند تولید گندم و خودکفایی گندم صرفه‌ی اقتصادی ندارد؛ صرفه‌ی اقتصادی به این است که گندم را وارد کنیم. خب، بله معلوم است، ممکن است یک وقت صرفه‌ی اقتصادی در این باشد؛ امّا وقتی جلوی گندمِ شما را گرفتند، جلوی واردات را گرفتند، به شما گندم نفروختند، چه ‌کار میکنید؟ کدام دولت عاقلِ دنیا این کار را میکند؟ گفتند بروید مثلاً زعفران بکارید، گندم را وارد کنید، چون زعفران گران‌تر در دنیا فروش میرود؛ صرفه‌ی اقتصادی این است.
در زمینه‌ی نفت هم همین‌ جور، بنزین هم همین ‌جور. حالا آقای رئیس‌جمهور اشاره کردند؛ این پالایشگاه میعانات گازی که در بندرعبّاس به عنوان ستاره‌ی خلیج فارس راه افتاد، یک نمونه‌ای از خودکفایی است. الان حدود یک‌سوّمِ مصرف مُسرفانه‌ی بنزین کنونی را همین تشکیلات، همین پالایشگاه دارد به ما میدهد -الان مصرف بنزین در کشور مُسرفانه است؛ همین صد میلیون لیتر و نود میلیون لیتر و گاهی بیشتر و گاهی یک خرده کمتر در روز، مسرفانه است، نباید باشد؛ لکن تقریباً یک‌سوّمِ همین را به وسیله‌ی همین پالایشگاه [تأمین میکنیم]- که این [پالایشگاه] سال ۸۶ شروع شد، یک مدّتی لنگ شد، باز به همّت سپاه بحمدالله راه افتاد، الان هست؛ خودکفایی یعنی این. این را خیلی باید اهمّیّت داد. در همه‌ی زمینه‌ها ما بایستی به خودکفایی فکر کنیم. قدرت کشور در خودکفایی است؛ اقتدار کشور، آبروی کشور در خودکفایی است؛ باید بتوانیم ارکان لازم نیازهای خودمان را خودمان تهیّه کنیم.

جهاد خودکفایی، ابتکار نیروی هوایی بود؛ آن وقت من در وزارت دفاع بودم و مسئول کارهای نظامی بودم از طرف شورای انقلاب؛ خود ما هم پیشنهاد نکردیم، [بلکه] آنها پیشنهاد کردند؛ گفتند ما میتوانیم یک تشکیلاتی درست کنیم به نام جهاد خودکفایی؛ اسمش را هم خودشان گذاشتند؛ ما تأیید کردیم، تصویب کردیم، پشتیبانی کردیم وَالّا کار را خود جوانهای نیروی هوایی کردند. بینشان افسر بود، بینشان همافر بود، یک جمعی شدند و شروع کردند به تلاش کردن و جهاد خودکفایی در ارتش راه افتاد که خب لااقل شما -فنّی‌هایتان- میدانید که جهاد خودکفایی چه کار بزرگی را در طول این چند دهه در کشور انجام داده.

آمریکا[ هدفش از تحریم، فلج کردن و عقب نگه داشتن کشور بود. تحریم را برای این انجام داد که بلکه اقتصاد را فلج کند، کشور را فلج کند و عقب نگه دارد؛ نتیجه چه شده؟ نتیجه این شده که حرکت به سمت خودکفایی در کشور سرعت گرفته. ما عادت کرده بودیم، ملّت ایران در طول سالهای متمادی عادت کرده بود که همه‌چیز را وارد کند. ما حالا به برکت تحریمهایی که کردند، عادت کردیم که همه‌چیز را اوّل خودمان برویم به سراغ ساختن و تولید کردنش، که حالا من بعداً باز یک اشاره‌ای به این خواهم کرد. امروز صدها گروه، گروه‌های فعّال از جوانهای خوش‌فکر -چه دانشجویان دانشگاهی، چه دانش‌آموختگان- مشغول کارهای مهمّی در سطح کشورند که حالا بعداً عرض کردم یک اشاره‌ای باز خواهم کرد به آنچه اینها انجام میدهند. این بر اثر تحریم است. ما چون تحریم شدیم، به فکر افتادیم نیازهایمان را خودمان [رفع کنیم]. پس تحریم هم به نفع ما شد یعنی آمریکا در این سیاست هم شکست خورد. ببینید؛ اینها شکستهای پی‌درپیِ طرف آمریکایی است.

پیروزی نهاییِ امام بزرگوار هم آن نقطه‌ی بعدی است؛ آن اقتدار، آن مظلومیّت، آن پیروزی. مثل امیرالمؤمنین، امام بزرگوار هم پیروز شد. پیروزیِ او، در استحکام نظام اسلامی، در بقای نظام اسلامی و در رشد و توسعه و پیشرفت نظام اسلامی خودش را نشان میدهد؛ بسیاری از آرزوهای امام، بعد از رحلت امام تحقّق پیدا کرد؛ خودباوری کشور، خودکفائی کشور، پیشرفت علمی و فنّاوری کشور، پیشرفت سیاسی کشور، توسعه‌ی صفحه‌ی نفوذ کشور و جمهوری اسلامی در منطقه‌ی وسیع غرب آسیا و شمال آفریقا؛ اینها چیزهایی بود که اتّفاق افتاد و این پیروزیِ گفتمان امام و راه امام و روش امام بود. بسیاری از این آرزوها تحقّق پیدا کرده است و بسیاری دیگر از آرزوهای امام باذن‌‌‌الله تحقّق پیدا خواهد کرد و جمهوری اسلامیِ امام بزرگوار ما روز‌به‌روز اعتلاء و عظمت بیشتری خواهد یافت و همین است که دشمنان را دستپاچه و عصبی کرده است.

نیروی هوایی، اوّلین جایی در ارتش بود که ساخت‌وساز تجهیزات و جهاد خودکفایی را شروع کرد،‌ خیلی هم خوب و فعّال بود. نیروی هوایی خیلی کارها [کرده است]؛ داستانهای نیروی هوایی خیلی زیاد است، یکی [هم] این است. سازندگی را شما شروع کردید، در نیروی شما، افراد باهمّتی که آن روز بودند، شروع کردند؛ الان هم بحمدالله هستند، هستید و میتوانید این کار را انجام بدهید. تجهیزات را، هم نوسازی کنید، هم بسازید؛ بسازید؛ شماها میتوانید؛ استعداد شما جوانها خیلی خوب است. درباره‌ی یکی از این کشورها، بنده گفتم تنها چیزی که دارد پول است؛ غیر از پول هیچ چیز دیگری ندارد؛ نه دین، نه اخلاق، نه عقل، نه توانایی، نه مهارت؛ فقط پول دارد؛ بعضی‌ها این‌جوری هستند. شما ممکن است پول خیلی در اختیارتان نباشد، امّا همه چیز دیگر را دارید: استعداد دارید،‌ توانایی فکری دارید،‌ قدرت ابتکار دارید، قدرت سازندگی دارید. میتوانید؛ بسازید. پس هم در ساختن خود -[یعنی] نفْس خود که از همه مقدّم‌تر این است- [هم] ساخت تجهیزات و [هم] ساختن سازمان [تلاش کنید]؛ سازمانتان را هرچه میتوانید رشد بدهید.

عزیزان من! کشور میتواند پیش برود. اینکه من بارها میگویم تمدّن اسلامی و بارها میگویم ایران میتواند قلّه‌ی تمدّن اسلامی قرار بگیرد، شعار و رجزخوانی نیست، این نگاه به واقعیّتهای کشور است. ما میتوانیم؛ ما میتوانیم اقتصادمان را پیشرفت بدهیم، صنعتمان را پیشرفت بدهیم، کشاورزی‌مان را پیشرفت بدهیم و خودکفایی را در آنجاهایی که خودکفایی لازم است به وجود بیاوریم؛ مسئولین باید تلاش کنند. همان‌طور که اوّل گفتم، هرکس مسئول است حقّ آن مسئولیّت را اداء کند و تلاش لازم را انجام بدهد.

بخش کشاورزی هم مهم است. البتّه اعتقاد من این است که آقای حجّتی واقعاً میتواند کار بکند. ایشان از نظر من جزو وزرای خوش‌سابقه‌ای است در کار و واقعاً میتوانند این کار را بکنند؛ منتها آن چیزی که ما از ایشان و از مجموعه توقّع داریم، این است که در تولید محصولات حیاتی باید خودکفایی به‌وجود بیاید؛ یعنی خودکفایی را به حرف و گپ این و آن نگاه نکنید که آقا گندم، بیرون ارزان‌تر است، و مانند اینها. ما باید به خودکفایی برسیم؛ در موادّ حیاتی باید به خودکفایی برسیم.
از مهندسان کشاورزی بایستی استفاده کنیم. من یک‌وقت به آقای روحانی گفتم رفته بودیم یکی از استانها -به نظرم سفر همدان [بود]- آنجا دوستان ما که میرفتند بررسی میکردند، اطّلاع دادند به ما که کشاورزی‌های مناطق گوناگون آن استان رونق خیلی خوبی دارد؛ [وقتی‌] پرسیدند، معلوم شد که جوانهای مهندس کشاورزی را اینها به‌کار گرفته‌اند و آن استان خوشبختانه زیاد هم داشت. رفته‌اند آنجا و به اینها کمک کرده‌اند، حرف اینها را گوش کرده‌اند؛ این کمک میکند به این [کار]. این یک برنامه‌ریزی میخواهد؛ خیلی کار سختی هم نیست؛ یک فراخوان میخواهد، یک شناسایی میخواهد، یک برنامه‌ریزی میخواهد، یک تقسیم‌بندی میخواهد و این کارها را میتوانید انجام بدهید که از اینها استفاده بشود.

مسئله‌ی ششم [از مؤلفه‌های سیاستهای مقاومتی] امنیت اقلام راهبردی و اساسی است؛ در درجه‌ی اول غذا و دارو. باید تولید داخلی کشور طوری شکل بگیرد که کشور در هیچ شرایطی، در زمینه‌ی تغذیه و در زمینه‌ی دارو دچار مشکل نشود؛ این یکی از مؤلفه‌های اساسی در این سیاستهایی است که ابلاغ شده. باید خودکفا باشیم، بایستی زمینه‌های کاملاً کفایت کننده مورد توجه قرار بگیرد.

حادثه‌ی نوزدهم بهمن یك حادثه‌ی پربركتی بود. یكی از چیزهایی كه در تحلیل این حادثه و آثار این حادثه مورد غفلت قرار گرفته است، تأثیر این حادثه است در ایجاد استقلال؛ در كجا؟ در ارتش؛ یعنی بخشی از نظام اجتماعیِ زمان طاغوت كه بیشترین رنج را از تسلّط و دخالت بیگانگان متحمّل شده بود؛ حادثه‌ی نوزدهم بهمن در یك چنین دستگاهی و در یك چنین سازمانی، احساس استقلال را بیدار كرد. این احساس را در كلّ ارتش - اوّل در نیروی هوایی و بعد در بقیّه‌ی بخشها زنده كرد كه میتوان خود را از زیر چتر نفوذ بیگانگان مداخله‌گر و دست‌انداز خارج كرد. لذا به دوستان همین حالا میگفتم، اوّلین جایی كه «جهاد خودكفایی» در آن به وجود آمد، نیروی هوایی بود؛ بعد بتدریج در كلّ ارتش گسترش پیدا كرد. این روحیّه‌ی استقلال و خودباوری برای ارتش مهم بود، برای نیروهای مسلّح [هم ]مهم بود، تا امروز هم مهم است، برای آینده هم مهم است

ما نقشه‌ی راه داریم. نقشه‌ی راه ما چیست؟ نقشه‌ی راه ما همان اصول امام بزرگوار ما است؛ آن اصولی كه با تكیه‌ی بر آن توانست آن ملت عقب‌افتاده‌ی سرافكنده را تبدیل كند به این ملت پیشرو و سرافراز. این اصول، اصولی است كه در ادامه‌ی راه هم به درد ما میخورد و نقشه‌ی راه ما را تشكیل میدهد.
(...)
در اقتصاد، اصول امام تكیه‌ی به اقتصاد ملی است؛ تكیه‌ی به خودكفائی است؛ عدالت اقتصادی در تولید و توزیع است؛ دفاع از طبقات محروم است؛ مقابله‌ی با فرهنگ سرمایه‌داری و احترام به مالكیت است - اینها در كنار هم - امام فرهنگ ظالمانه‌ی سرمایه‌داری را رد میكند، اما احترام به مالكیت، احترام به سرمایه، احترام به كار را مورد تأكید قرار میدهد؛ همچنین هضم نشدن در اقتصاد جهانی؛ استقلال در اقتصاد ملی؛ اینها اصول امام در زمینه‌ی اقتصاد است؛ اینها چیزهائی است كه در فرمایشات امام واضح است.

در زمینه‌ی بهداشت و درمان، برای یك جراحیِ اندكی پیچیده، بیمار ما باید میرفت در بیمارستانهای اروپا سرگردان میشد، اگر پول داشت؛ و اگر پول نداشت، باید میمرد. امروز در كشور ما پیچیده‌ترین جراحی‌های بزرگ - پیوند كبد، پیوند ریه، كارهای مهم در زمینه‌ی جراحی و پزشكی - انجام میگیرد؛ نه فقط در تهران، در بسیاری از شهرهای دوردست. این توانائی‌ها امروز وجود دارد. ملت ایران در این زمینه احتیاجی به بیگانگان ندارد؛ در این زمینه‌ی بسیار مهم و حیاتی، به استقلال و خودكفائی رسیده است.

با یک نگاه متعارف و معمولی به نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در طول این سالهای متمادی، انسان حقایق مهمی را درک میکند. یک روزی بود که شما حتی یک قطعه‌ی هواپیماهایی را که در اختیار داشتید، نمیتوانستید و اجازه نداشتید تعمیر کنید و روی آن کار کنید. امروز شما هواپیمای آموزشی میسازید؛ جنگنده میسازید؛ شبیه‌ساز میسازید؛ کارهای مهمِ راداری انجام میدهید؛ قطعه‌های پیچیده را تولید میکنید. جریان عظیم استعداد و عشق و ابتکار و حرکتِ در جهتِ خودباوری و خودکفایی در نیروی هوایی، در کل ارتش، در نیروهای مسلح و در سراسر کشور، یک جریانی است که امروز حتی مخالفین جمهوری اسلامی، دشمنان جمهوری اسلامی هم نمیتوانند منکر آن بشوند. نظام سلطه که به کمک زر و زور و به کمک سلاح و تهاجم نظامی تلاش کرده بود اختیار ملتها را و کشورها را در سراسر دنیا در دست بگیرد و بباوراند که ملتها بدون تکیه‌ی به ابرقدرتها و صاحبان زر و زور - که پشت سرشان هم کمپانی‌های صهیونیستی و غیرصهیونیستی صف کشیده بودند - نمیتوانند راهی به عظمت و شخصیت و هویت و استقلال پیدا کنند، شما این را در هم شکستید. امروز شما ملاحظه کنید؛ ملت ایران را مقایسه کنید با ملتهایی که سی سال در سیطره‌ی قدرت آمریکا بودند؛ ببینید شما کجایید، آنها کجایند. ملت ایران سی سال حرف مستقل خود را گفت؛ سخن حق خود را تکرار کرد؛ به سلطه‌گران «نه» گفت و اینجاست. دولتهایی، ملتهایی هستند و بودند که در این سی سال در سیطره‌ی آمریکا بودند - دولتهای سرسپرده‌ی آمریکا که ملتهاشان را زیر پای سلطه‌گران انداخته بودند - آنها هم هستند؛ ببینید آنها کجایند، شما کجایید. ملت ایران با حرکت خود، با استقلال خود، با خودباوری خود، با توکل به خدا، اثبات کرد که میتوان و میباید در مقابل سلطه‌ی بیگانگان و سلطه‌جویان ایستاد و میتوان ایستاد. این را ملت ایران اثبات کرده است. سی سال پیش ملت ایران در قافله‌ی علم و تمدن و پیشرفت و فناوری و نفوذ سیاسی کجا بود؟ امروز کجاست؟ به برکت ایستادگی، به برکت توکل به خدا، به برکت به میدان آوردنِ همه‌ی استعدادهای خود؛ این یک تجربه است؛ هم برای خود ملت ایران و نسلهای آینده تجربه است، هم برای ملتهای دیگر تجربه است و نیروی هوایی جمهوری اسلامی یکی از نمونه‌هاست در این ایستادگی و حرکتی که متکی به خودباوری بود. این را باید ادامه بدهید. ما ملت ایران باید این را ادامه بدهیم. این راه، راه پربرکتی است.

آنها گفتند تحریمهای هوشمند یا تحریمهای فلج‌کننده؛ اما می‌بینیم که این تحریمها نه آنچنان هوشمند بود، نه فلج‌کننده بود. خب، همین تحریمها موجب شد که در بسیاری از چیزهائی که خودکفائی نداشتیم، به خودکفائی برسیم؛ تحرک خوبی را در زمینه‌های علمی به وجود بیاوریم؛ کارهائی بزرگی را در زمینه‌ی تولیدات صنعتی و نظامی و غیرنظامی در کشورمان شاهد باشیم؛ و به راه‌های گوناگونی برای اینکه این تحریم را خنثی کنیم، برسیم.

گفتند بنزین را تحریم میکنیم. یکی از مشکلات کار ما در طول زمان همین بوده است؛ ما کشور تولیدکننده‌ی نفت، مبالغ زیادی فرآورده‌ی نفت را که بنزین است، از خارج وارد میکردیم. اینها گفتند این نقطه ضعف جمهوری اسلامی است، نمیگذاریم بنزین وارد شود. مسئولین کشور ما، قبل از آنکه آنها دست به کار شوند، مشغول تهیه‌ی مقدمات شدند. کار به جائی رسید که در تولید بنزین، کشور عزیز ما خودکفا شد؛ این به برکت تحریم آنها بود. «انّ اللَّه یؤیّد هذا الدّین بأقوام لا خلاق لهم». به وسیله‌ی تحریم آنها، مسئولین ما به فکر افتادند؛ تلاش کردند، ما از وارد کردن بنزین بی‌نیاز شدیم. من این را در همین نمایشگاهی هم که آخر اسفند رفتیم، از زبان چند نفر از این دانشمندان جوان شنیدم. به من گفتند که ما میخواستیم این دستگاه را تولید کنیم، رفتیم ابزارش را از خارج تهیه کنیم، به ما گفتند شما تحریمید، به شما نمیدهیم؛ فهمیدیم خودمان باید درست کنیم. آمدیم داخل فکر کردیم، زحمت کشیدیم، تلاش کردیم، بدون احتیاج به بیگانه این را ساختیم. این، برخورد هوشمندانه است. هم مسئولین کشور، هم آحاد مردم، با تحریمهای دشمن اینجور برخورد کردند؛ یعنی دشمن را از بُرنده‌ترین ابزارهائی که در اختیار داشت، محروم کردند. مثل این است که در یک جنگی، شما اسلحه را از دست دشمن بگیرید؛ و گرفتید. این هم یکی دیگر از همتهای مضاعف.

عزت ملی در مدیریت کشور به این معناست که یک دولت، یک نظام، به ملت خود متکی باشد، به مردم متکی باشد.
عزت ملی در مسائل اقتصادی به این است که کشور به قدرت خودکفائی برسد، بتواند اگر چیزی از دنیا نیاز دارد، میگیرد، چیزی هم دنیا به او نیاز داشته باشد و در مقابل از او بگیرد؛ مغلوب نباشد، مقهور نباشد.

کسب دانش و فناوری‌های نو و نرم‌افزارهای پیشرفته دفاعی و نوسازی و بازسازی صنایع دفاعی، افزایش ضریب خودکفایی با توسعه تحقیقات و بهره‌مندی از همه ظرفیت‌های صنعتی کشور.

«تعیین الگوی پیشرفت» هم لازم است. الگوی پیشرفت چیست؟ ما باید این را مشخص کنیم. اگر این را مشخص کنیم، آن وقت در برنامه‌ریزیها، اولویتها، تقدمها، برنامه‌ها، زمان‌بندیها، و سرمایه‌گذاریهای ما اثر می‌گذارد؛ به دنبال خود فرهنگ سازی می‌آورد؛ در گفتگوی نخبگان خودش را نشان می‌دهد و به ذهنیت عامه‌ی مردم سرریز می‌شود؛ حتّی در صادرات و واردات کشور اثر می‌گذارد؛ چه چیزی را از کجا وارد کنیم؟ چه چیزی را به کجا صادر کنیم؟
حالا می‌خواهیم مشخص کنیم که پیشرفت چیست؟ تعریفهایی برای پیشرفت و کشور پیشرفته در دنیا معمول است؛ ما اغلب اینها را قبول داریم و رد نمی‌کنیم؛ مثلاً صنعتی شدن و فرا صنعتی شدن کشور؛ اینها دلیل پیشرفت است. خودکفایی؛ کشور در مسائل حیاتی و اساسی باید خودکفا باشد. نه اینکه از دیگران بکلی بی‌نیاز باشد، نه؛ اما اگر به کسی یا کشوری، در چیزی احتیاج دارد، طوری روابطش را تنظیم کند که اگر خواست آن را به دست آورد، دچار مشکل نشود؛ او هم چیزی داشته باشد که مورد نیاز آن کشور است؛ خودکفایی یعنی این.

در عرصه‌ی سازندگی هم اولین بخش از ارتش که جهاد خودکفایی را به معنای حقیقی کلمه در خود ایجاد کرد، نیروی هوایی بود. بنده از نزدیک در جریان فعالیت‌های جهاد خودکفایی در نیروی هوایی و در سایر سازمان‌های ارتش بودم، که کارهای باارزشی را انجام داده‌اند. میل به استقلال، میل به این‌که ارتشیِ ایرانی و مسلمان بتواند سر خود را بالا بگیرد و به نیروی ذاتی خود افتخار کند، اول در این نیرو بود که سر کشید و به کارهای بزرگ و باارزشی منتهی شد و گره‌هایی را باز کرد.

امنیت غذایی برای کشور ما خیلی مهم است. سال گذشته که اعلام شد کشور به خودکفایی در گندم رسیده است، به نظر من حقیقتاً یک عید بزرگ برای این کشور بود. بنده از کشاورزان، از مدیران بخش کشاورزی، از جوانان عالمی که در این کار کمک کردند، از اعماق دل متشکر شدم، مطمئناً ملت هم متشکر شد؛ این حادثه‌ی بزرگی بود. مردان و جوانانی همت کردند که این کار بشود، و شد. ما همان کشوری هستیم که در دوران طاغوت، پایه‌ی کشاورزی ما را متزلزل کردند، برای این‌که ما را وابسته کنند؛ برای این‌که بازار برای گندم خودشان و بقیه‌ی محصولات کشاورزی دیگران - بیگانگان - درست کنند. با این افزایش جمعیت - امروز کشورمان بیش از دو برابر اول انقلاب جمعیت دارد - اگر بنا بود ما مثل آن روزِ آنها از نظر گندم محتاج بیگانگان باشیم، برای هر تن گندمی که به ما می‌دادند، یک منت سنگین، یک بار سنگینِ تحقیر بر روی دوش این ملت سوار می‌شد؛ هر وقت هم که مایل بودند، می‌توانستند این را قطع کنند؛ اما ملت ما در گندم به خودکفایی رسید.

عده‌یی خیال می‌کنند شعارهای انقلاب؛ شعار عدالت، شعار جهاد، شعار دین، شعار استقلال، شعار خودکفایی؛ شعارهایی که مردم را به شوق آورد، وارد صحنه کرد، رژیم طاغوت را ساقط کرد و مردم هشت سال در جنگ مقاومت کردند، کهنه شده و قابل پیاده شدن نیست؛ نه، ممکن است ما کهنه شده باشیم و اقتدار و صلابت خود را از دست داده باشیم. ما سست شدیم؛ آن اصول با قوت و صلابت خود باقی است. ما اگر با ایمان لازم، با مدیریت کافی، با شوق و امید، با مقهور نشدن در مقابل شیوه‌ها و کلکهای سیاسی و تبلیغاتیِ دشمنان وارد میدان شویم، همان اصول، امروز جلوه‌ی بیشتری خواهد داشت. معلوم است؛ عدالت اجتماعی در یک جامعه‌ی ده، پانزده هزار نفریِ مدینه کجا، عدالت اجتماعی در یک جامعه‌ی چندین ده میلیونی و چندین صد میلیونیِ حکومت دوران امیرالمؤمنین کجا؟ و امیرالمؤمنین این کارها را کرد.

حقیقتاً مسأله‌ی خودکفایی گندم، بالاتر از ایده‌آل است. من یادم است که در دو، سه سال قبل و در جلسه‌یی به ایشان گفتم که شما کشور را به خودکفایی گندم برسانید. ایشان گفت از ما بخواهند، تا ما بکنیم. من گفتم من الان دارم از شما می‌خواهم؛ این کار را بکنید. ایشان گفت ما این کار را می‌کنیم. من برای این‌که این قضیه تثبیت شود، در یکی، دو جلسه‌ی سخنرانی عمومی این مطلب را از قول ایشان نقل کردم؛ اما حقیقت قضیه را بگویم: باورم نمی‌شد که اینها در ظرف سه سال بتوانند این کار را بکنند. البته خدای متعال هم کمک کرد؛ بارندگی هم شد؛ اما اینها هم همت کردند و شد. این از آن جاهایی است که شما از آن چیزی که تصور می‌شد، جلوترید.

یک روز در این کشور اگر قطعه‌ای از جنگنده‌هایی که امروز شما دارید، خراب می‌شد، آن را داخل هواپیما می‌گذاشتند و برای تعمیر به امریکا می‌بردند و برمی‌گرداندند؛ یعنی اجازه نمی‌دادند این قطعه در ایران باز شود و مهندس و صنعتگر نظامیِ ایرانی اصلاً بداند درون این قطعه چیست! امروز خود شما هواپیما می‌سازید و آن را به پرواز درمی‌آورید. اوایل جنگ وقتی می‌گفتند فلان قطعه را نداریم، ما عزا می‌گرفتیم و می‌ماندیم آن را از کجا بیاوریم؛ اما امروز این قطعات را خودِ شما می‌سازید. اوّلین نقطه در ارتش که جهاد خودکفایی را به‌وجود آورد، نیروی هوایی بود. حدود سال شصت اینها جهاد خودکفایی را به‌وجود آوردند، بعد خبرش را به ما دادند، ما هم این سازمان را در کلّ ارتش ایجاد کردیم. بنابراین نیروی هوایی می‌تواند، شما جوانان هم می‌توانید.

یکی از اساسی‌ترین کارها این است که در باب کشاورزی و محصولات کشاورزی، سیاستها ثابت، ماندگار و پیگیری شده باشد و به مسائل تولیدکنندگان کشاورزی رسیدگی شود. این‌طور نباشد که یک سال ما به‌خاطر کمبود پیاز، پیاز وارد کنیم؛ اما سال بعد که کشاورز ما پیاز تولید کرد، این محصول در انبارها بپوسد. کشور ما مستعدّ است. دیدید سال گذشته بحمداللَّه بارندگیِ خوبی شد و کشور تقریباً در تولید گندم خودکفا گردید. این همان چیزی بود که من تأکید می‌کردم و بحمداللَّه مسؤولان، خودکفایی گندم را دنبال کردند. البته گندم یکی از موادِ لازم ماست؛ در بقیه‌ی مواد لازم مثل لبنیات، روغن و گوشت هم باید کشور کاملاً خودکفا و غنی شود و بتواند این محصولات را صادر کند. ما باید این مسأله را دنبال کنیم، و این به نظر ما کاملاً ممکن است. ما دشتهای وسیع و خوبی داریم. در همین منطقه‌ی بم دشت وسیعِ بسیار خوبی وجود دارد. در خوزستان دشتهای وسیعِ عجیبی هست که باید استحصال شود و به کار بیفتد. از لحاظ آمادگی برای کشاورزی، کشور مستعدّی داریم؛ بنابراین باید همّت کنیم.

در زمینه‌ی اقتصادی، چیزهایی که ما به آنها اهمیت می‌دهیم، رونق اقتصادی و اشتغال و کاهش تورّم و خودکفایی در مواد اساسی کشاورزی است؛ یعنی امنیت غذایی کشور. اینها مسائل بسیار مهم و اساسی است و باید در این دوره، ما به حدّ مطلوب به این اهداف نائل شویم. ما باید تورّم را یک‌رقمی کنیم. البته در بعضی از کشورهایی که اسم بردند، آن طور که آمار نشان می‌دهد، تورّم خیلی بالاست. البته پیشرفتها و رشدهایی داشته‌اند، اما سطح تورّم خیلی بالاست؛ اصلاً غیرقابل تحمّل است و زندگی خیلی سخت است، که من نمی‌خواهم اسم این کشورها را بیاورم.

من امروز بر آن سه نکته‌ای که به ایشان عرض کردم، مسأله‌ی کشاورزی را اضافه می‌کنم؛ همان چیزی که آقای حجّتی در این‌جا قولش را به من دادند و من توقّع داشتم که ایشان در مجلس هم آن را بگویند - که متأسفانه نگفتند - و آن این است که ما در مواد اصلی غذایی کشور، یعنی گندم و برنج و احتمالاً روغن، خودکفا شویم. ایشان به من قرص و محکم گفتند که می‌توانیم خودکفا شویم؛ اما هرچه گوش تیز کردم ببینم ایشان در مجلس کلمه‌ی «خودکفایی» را می‌آورند، دیدم نه! ایشان گفتند ما می‌توانیم اینها را پیش ببریم. پیش بردن کجا، خودکفایی کجا؟! البته این آقای حجّتی‌ای که من شناخته‌ام، می‌تواند این کار را بکند. الان کشور برای این کار آماده است. ایشان باید همّت کند و ان‌شاءاللَّه سازمان مدیریّت و برنامه‌ریزی به ایشان کمک کند و آقای رئیس جمهور هم حتماً کمک خواهد کرد؛ من هم با همه‌ی وجود کمک خواهم کرد. این کار جزو کارهای اساسی است که اگر صورت گیرد، دیگر آن دغدغه‌ای که آقای رئیس جمهوری در مجلس اسم آوردند و آن کم‌خوابی و یا بی‌خوابیِ دو سه شبه‌ی ایشان و آقای شریعتمدار پیش نخواهد آمد. البته آقای حجازیِ ما هم در آن دغدغه شریک بودند، فقط به بنده نگفته بودند. البته نه این‌که مثلاً تا ده روز نگفتند؛ نه، همان دو سه روزِ اوّل نگفتند؛ اما بعد که قدری مشکل برطرف شد، این قضیه را به ما گفتند. ما باید مشکل گندم را از دوش وزارت بازرگانی برداریم و روی دوش کشاورز خودمان و وزارت جهاد کشاورزی بگذاریم. دولت این چهار کار را در محور برنامه‌های خود قرار دهد. اینها کارهایی است که به بعضی از بخشها ارتباط مستقیم و به بعضی بخشها ارتباط غیر مستقیم دارد.

در بخش کشاورزی و دامداری - که یکی از بخشهای مهمّ ماست - اساس توجّه باید به این باشد که ما در محصولات اصلیِ مصرفی کشور، به خودکفایی برسیم؛ همچنانی که در یک وقت این کار تجربه شد و جهاد سازندگی در چند سال گذشته، کشور را از واردات مواد لبنی بی‌نیاز کرد. مردم ما ناچار بودند پنیر و بقیه‌ی مواد لبنی وارد شده از خارج را مصرف کنند؛ اما امروز احتیاجی ندارند؛ چون خودکفایی پیدا شد و ما امروز صادر هم می‌کنیم. اخیراً مسؤولان بخش کشاورزی به بنده اطّلاع دادند که قادرند کشور را در زمینه‌ی موارد مصرفیِ اصلی کشور به خودکفایی برسانند؛ یعنی ما گندم و برنج و روغن نباتی و ذرّت وارد نکنیم. ما این توانایی را داریم؛ اما همّت و تعهّد و ایمان و اعتقاد به نظام اسلامی و ترس از مؤاخذه‌ی الهی در مدیر لازم است تا این کارها بشود. اگر مدیران این چیزها را در خود رعایت کنند، آن موفقیّت حاصل خواهد شد.

البته من معتقدم که دانشگاه خودکفاست و به تزریق نیروی کمکی از بیرون احتیاج ندارد. امتیازی که دانشگاه سال 79 بر دانشگاه سال 59 دارد، این است : امروز نسل اساتید نیز همان نسل مؤمن و متعهّدی است که ما آن را در سال 59 بسیار کم داشتیم. نمی‌گویم نداشتیم،اما بسیار کم داشتیم. امروز بحمداللَّه دانشگاههای ما از استاد مؤمن، از دانشجوی مؤمن و از مدیران مؤمن سرشار است. بنابراین من از دانشگاهها نگرانی ندارم. البته به شما دانشجویان می‌گویم، سنگربان این سنگر شمایید. مواظب باشید خاکریزهایتان سست نشود. دائم خاکریزها را ترمیم کنید. خاکریزها، خاکریزهای فرهنگی و فکری است؛ اینها را ترمیم کنید. خودسازی فکری و اخلاقی و انقلابیِ درونیِ دانشجویان یک فریضه است - چه هر دانشجویی نسبت به خودش، چه به معنای درون دانشگاه و محیط دانشگاه - این خودسازی، همان ترمیم خاکریزها و سنگرهاست.

این نکته را مخصوصاً جوانان بدانند - کسانی که در آن زمان بوده‌اند، وقایع را از نزدیک لمس کرده‌اند - در ایران قبل از انقلاب، نه فقط از لحاظ اقتصاد زمان پهلوی، بلکه از لحاظ حتی پایه‌های اقتصادی - که تا سالها بعد هم اثرش باقی ماند - بزرگترین خیانت را رژیم پهلوی به اقتصاد ایران کرده است! ایران را به انبار کالاهای وارداتیِ کم ارزش و بی‌فایده‌ی غربی تبدیل کردند؛ ابزارهای بنجل و چیزهای زیادی و غیرلازم را با پولهای کلان خریدند! کشاورزی این کشور را که یک روز به‌کلّی خودکفا بود، به‌کلّی نابود کردند؛ به‌طوری که بعد از گذشت سالها هنوز هم که هنوز است، کشاورزی ما به حال اوّل برنگشته است، چون سیل مهاجرتهایی که با تشویق آنها به سمت شهرها به راه افتاد، چیزی نبود که به آسانی بشود جلوش را گرفت. ملت را از لحاظ کشاورزی، وابسته‌ی به بیگانه کردند. آن روز گندم ایران را از امریکا می‌خریدند؛ سیلوی گندم را هم شورویها می‌ساختند! یعنی هم از لحاظ گندم، هم از لحاظ جای نگهداری گندم، وابسته بودند. آن روز روستاها را تخریب کردند. صنعت کشور را - که وقتِ پیشرفت آن بود - متوقّف نگه داشتند. آن پیشرفتی که باید در صنعت پیش می‌آمد، برای این‌که بتواند جلوِ واردات را بگیرد، ایجاد نشد. جلوِ صنعت فعّال در این کشور گرفته شد و آن صنعتی ترویج شد که وابستگی‌اش به خارج، به قدر کالاهای تولید شده - یا حتی بیشتر بود. علم را متوقّف کردند.

اگر بخواهیم درست تشخیص دهیم که برای پیشرفت یک کشور، امنیت چقدر اهمیت دارد، از برخورد دشمن با مقوله‌ی امنیت، می‌شود این را فهمید. وقتی انقلاب پیروز شد، در واقع یک مانع بزرگ از مقابل ملت ایران برداشته شد که بتواند در میدانهایی که در طول صدسال، صدوپنجاه سال عقب مانده بود، جبران عقب ماندگیهای گذشته را بکند. نظام اسلامی آماده بود که هدایت مردم را در پیشرفت در همه‌ی این میدانها بر عهده گیرد و ملت ایران در زمینه‌ی علم و صنعت و خودکفایی و در زمینه‌ی مسائل فکری و عملی و مادّی و معنوی، به حرکت عظیمی دست بزند و آن را شروع کند. اولین کاری که دشمنان برای سنگ‌اندازی در این راه انجام دادند، ایجاد ناامنی بود؛ یعنی مرزهای ما را ناامن کردند. ببینید؛ این نکته‌ی خیلی اساسی و مهمّی بود. همان دشمنانی که انقلاب علیه آنها بود؛ همان قدرتهایی که تا آن‌جا که توانسته بودند، سعی کرده بودند نگذارند این انقلاب پیروز شود، بعد از آن‌که انقلاب پیروز شد، برای مقابله با آن، از حربه‌ی ایجاد ناامنی علیه این ملت و این انقلاب استفاده می‌کردند.

فراهم‌ساختن امنیت غذایی و خودکفایی در کالاهای اساسی، بوسیله‌ی افزایش تولید داخلی بویژه در زمینه‌ی کشاورزی.

قدرت نظامی برای کشوری که مورد تهدید قدرتهاست، یکی از واجبترین واجبهاست. امروز این نکته مخصوص جمهوری اسلامی هم نیست. همه‌ی کشورهایی که می‌خواهند از آسیب دخالت قدرتهای بزرگ محفوظ باشند، اولا باید نظامهای سیاسی آنها متکی به مردم باشد؛ ثانیا باید از قدرت نظامی مردمی خودکفای کارآمد برخوردار باشند؛ ولی آنها این را نمی‌خواهند.

ملت ایران در طول این سالها، هم بحمداللَّه راه پیشرفت را طی کرده و گامهای بلندی در جهت توسعه‌ی کشور برداشته و کارهای زیادی انجام داده است، و هم از لحاظ مواضع سیاسی در مسائل بین‌المللی، روزبه‌روز مواضع خود را صریحتر و روشنتر و قاطعتر کرده و تسلیم آنها نشده است. به همین خاطر، در صددند که فشار وارد کنند.
در این دوران، ملت ایران بایستی خیلی به فکر خودسازی باشد. ملت ایران باید تمام تلاش را در طول این سالهایی که هنوز امید آنها قطع نشده است، مصروف کند، برای این‌که بتواند اندک اتّکایی هم به خارج از مرزهای خود نداشته باشد - یعنی خودکفایی حقیقی به معنای تام و تمام کلمه - تا نتوانند زورگویی کنند.

این ملت، ملتی با شصت میلیون نیروی انسانی و با ذخیره‌ی بسیار باارزشی از تجربه‌ها و سرمایه‌ها - سرمایه‌های مادّی، سرمایه‌های انسانی، سرمایه‌های معنوی و دانش و تجربه است. این ملت، خیلی چیزها را در درون خود دارد. ما اگر همه‌ی دروازه‌هایمان را هم ببندیم، از پا نخواهیم افتاد. ما به خودکفایی نسبیِ کاملی در همه‌ی جوانب رسیده‌ایم. اگر این ملت، یک وقت مصلحتش ایجاب کند که همه‌ی درها را هم ببندد، می‌تواند. بدانید که اگر چنان روزی برای ملت ایران پیش آید، روز فَرَج است. چرا؟ برای این‌که ما همیشه آن وقتی که احساس کرده‌ایم باید از خودمان استفاده کنیم، درخشیده‌ایم. دیدید که در جنگ، به مجرّد این‌که درهای سلاح و تجهیزات جنگی بر روی ما بسته شد، ما به درون خودمان برگشتیم که خودمان را تأمین کنیم. این پیشرفتهایی که ما امروزه در صنایع نظامی داریم، به همین خاطر پیش آمد، والاّ ایران نمی‌توانست سلاح سبک کوچک هم تولید کند. امروز ایران سلاحهای پیچیده را هم تولید می‌کند و می‌تواند تولید کند. این، به برکت همین بستن درها و قطع رابطه‌ها پیش آمد. به برکت این پیش آمد که ملت ایران و نیروهای سازنده و کارامد، احساس کردند که باید به خودشان مراجعه کنند. اگر یک روز این احساس در جوانب دیگر هم پیش آید، روز عید ماست.

بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم
بحمداللَّه کار تحقیق در نیروی هوایی پایه‌ی استواری یافته است، و تحقیق خود پایه‌ی پیشرفت علم است. وقتی نیروهای مسلح از درون خود دانش و معرفت جوشیدند، باید یقین کرد که استقلال نه فقط یک اسم و ادعا که یک واقعیت و تبلور است. من این پدیده را در نهاجا به وضوح می‌بینم و از همه‌ی دست‌اندرکاران، از فرمانده‌ی نهاجا که اهل علم و تحقیق است؛ از جهاد خودکفایی که نخستین پرچم خودباوری را بلند کرده است و از یکایک کسانی که در این پیشرفت مؤثر بوده‌اند، تشکر می‌کنم.
مهم این است که اولاً باور داشته باشید که حالا کار را آغاز کرده‌اید و نپندارید که کار را تمام کرده‌اید؛ ثانیاً باور داشته باشید که تا همه جا می‌شود پیش رفت.

نیروی مسلّح ما می‌خواهد کشور، در اختیار دشمن قرار نگیرد و سلطه‌گران بر آن غلبه پیدا نکنند. این کم چیزی است؟! این هدف کوچکی است؟! هدف از این بالاتر و مقدّستر؟! این ارتش است. هر چه می‌توانید، به این ارتش، کیفیّت بدهید. شما که در دوره‌های مختلف تحصیل کردید و این ارتش به گردنتان حق تعلیم پیدا کرده است، تمام وجود و تلاشتان را در حدّ میسور، در راه ارتقای کیفیّت این ارتش صرف کنید. البته نقص دارد؛ اما این نقصها باید برطرف شود. از دهها سال پیش، تلاش بر این بوده است که نگذارند این ارتش، از لحاظ تجهیزات، روی پای خودش بایستد. امروز، بحمداللَّه، جهادهای خودکفایی و دستگاههای فنّی، مشغول کارند. این را هر چه می‌توانید، ادامه دهید. سالها کوشش کردند از لحاظ سازماندهی و معیارهای نظامی، ارتش را وابسته کنند. با این باید مقابله کنید. دانش نظامی را از همه باید فرا گرفت. دانش را از هر کس و هر جا باید فراگرفت؛ اما وابستگی نظامی، نه!

اگر ما در جمهوری اسلامی دستگاههایی داریم که برای سازماندهی و قوانینش، از تجربیات یا ابزارهای دیگران استفاده می‌کنیم، اما دستگاه قضایی‌مان دستگاهی است که می‌توانیم ادعا کنیم در آن خودکفا هستیم و احتیاج به دیگران نداریم. این دستگاه، به واردات احتیاج ندارد. قانون این دستگاه، قانون شرع مقدس است. عناصر این دستگاه باید کسانی عارف به حقوق و قضای اسلامی باشند؛ که بحمداللَّه در کشور ما فراوانند. لذا ما، خوشبختانه در دستگاه قضایی، عناصر برجسته و شخصیتهای عالم و واقف و دانا به احکام دینی و مسائل شریعت اسلامی، کم نداریم. در جمهوری اسلامی تلاش این دستگاه باید این باشد که به اوج و به سطح اعلا برسد. چرا ما دنبال حد اعلی هستیم؟ چون یک ملت حق دارد در همه‌ی امور به دنبال حد اعلی باشد؛ بلکه برای حرکت و تضمین حرکت، باید به دنبال حداعلی باشد تا بتواند حرکت کند و به جایی برسد. اگر در همه‌ی بخشهای دیگر، حد اعلا یک خیال یا یک آرزوی دور از دسترس یا به‌هرحال دشوار باشد، در دستگاه قضا باید طوری تصور شود که می‌توانیم زود به آن دسترسی پیدا کنیم. این‌گونه باید فرض کنیم. حد اعلی در دستگاه قضایی چیست؟ حد اعلی در دستگاه قضایی این است که مردم در جامعه احساس کنند که دستگاه قضا، ملجا مظلومان است.

وقتی که همه‌ی دنیا همدست بشوند و بر سر ملتی خراب بشوند، برای این‌که آن ملت را از صحنه خارج کنند و مرزهای او را تغییر بدهند، اما بعد از هشت سال نتوانند، آن ملت بزرگترین پیروزی را به دست آورده است؛ این، علاوه بر پیروزیهای جنبی است که ما در دوران هشت سال جنگ داشتیم.
بسیاری از این ابتکاراتی که امروز شما در داخل نیروی هوایی انجام می‌دهید، مرهون همان روحیه‌ی خودکفایی است که در دوران جنگ به وجود آمد؛ والّا در روز اول جنگ که ما این‌طور نبودیم. روز اول جنگ، ما هواپیما بسیار داشتیم؛ قطعات یدکی خیلی داشتیم؛ هواپیمای آماده هم داشتیم؛ اما آنچه که نداشتیم، خودجوشی بود؛ که این خودجوشی به مرور به وجود آمد.

کشور عزیز و ملت بزرگ و منطقه‌ی تاریخی ما، آزمایشگاه چه تجربه‌های بزرگی است. اتفاقاً اولین باری هم که امریکاییها، دخالت مستقیمی در اجرای یک کودتای نظامی در یک کشور کردند، در 28 مرداد 1332 بود که آن کودتای ننگین را مستقیماً با پول و عوامل و نقشه و نیروهای نظامی و شبه نظامیشان در تهران به راه انداختند. متأسفانه در آن روز، غفلتها موجب شد که توطئه‌ی امریکاییها به نتیجه برسد. اما تمام شد و انقلاب اسلامی، درِ همه‌ی این تجاوزها و پُرروییها و خباثتهای نسبت به ایران را روی دشمنان بسته است و شجاعت و کاراییهای شما و حضور ملت، باید برای همیشه این در را بسته بدارد. اینها آمدند، خلیج فارس را هم مشمول تجاوزها و دخالتها و کارهای غلط و ناشایست خودشان کردند.
ما با این تجربه و تجربه‌های دیگر، لازم است نیروهای مسلح را تقویت کنیم؛ تقویت با ابزار مدرن و پیشرفته، تقویت با نگهداری و خودکفایی، تقویت با سازندگیها در درون نیروهای نظامی و سازمان صنایع دفاع، تقویت با دانش - کاری که شما در این‌جا می‌کنید - تقویت با تجربه و آزمایش و تمرین دایمی و مستمر، تقویت با ایمان که پشتوانه‌ی همه‌ی آنهاست.

شما ملت ایران، امروز آزادید و هیچ سیاستی از سیاستهای بیگانه و دشمن در دنیا بر شما حاکم نیست و خودتان تصمیم می‌گیرید. کسانی از میان خود شما انتخاب می‌شوند و در مجلس تصمیم می‌گیرند. این مجلس شورای اسلامی شما با چنین نمایندگان و چنین ترکیبی، حقیقتاً برای هر کشور و ملتی، مایه‌ی افتخار است. این مسؤولان دولتی، این رئیس جمهور، این سایر مسؤولانی که هستند، همه متعلق به مردم، همه از مردم، همه دردکشیده و دردشناس و همه آزاد و مستقل و سرافرازند. هیچ فکری جز فکر ملت، برایشان مطرح نیست. مگر این، چیز آسانی است که به دست آمده است؟
زندگی راحت و مرفه، رفع مشکلات، رسیدن به خودکفایی، مشتعل شدن صنعت و کشاورزی و کار و ابتکار و خلاقیت در سرتاسر کشور، زنده شدن زمینهای مرده، زنده شدن استعدادهای مرده، زنده شدن منابع و معادن مرده و خرج شدن آنها در راه توسعه و زندگی خوب برای مردم، در گرو همان ایستادگی و همان فداکاری است. این، همان عنصر دوم است.

آنچه که امروز متن جامعه‌ی ماست، همان خط و راه امام است. آنچه که ما آن را به صلاح دین و دنیای خودمان می‌دانیم، همان چیزی است که با انگشت اشاره‌ی امام در مقابل ما باز شده و قدم در آن گذاشتیم و یازده سال با قدرت در آن حرکت کردیم و باز هم تا جان در بدن داریم، آن راه را ادامه خواهیم داد. از هیچیک از آرمانهایی که به وسیله‌ی امام(رضوان‌اللَّه‌تعالی‌علیه) ترسیم شده، چشم‌پوشی نخواهیم کرد؛ چه در زمینه‌ی مسائل داخلی، چه در زمینه‌ی عدالت اجتماعی، چه در زمینه‌ی ترجیح پابرهنگان در نظام اسلامی و در کشور ما و نیز ترجیح منافع و خواستها و انگیزه‌ها و احساسات آنها بر مرفهان - و به تعبیر امام، مرفهان بی‌درد - چه در زمینه‌ی حمایت مردم از مسؤولان و آن را فریضه دانستن، چه در زمینه‌ی تکیه‌ی مردم بر نیروهای خودشان و حرکت به سمت جوشاندن سرچشمه‌های استعداد در درون کشور و خودکفایی، چه در زمینه‌ی مسائل خارجی، یعنی مقابله با استکبار، خط جدایی از ابرقدرتها و قدرتهای دخالت‌کننده؛ آن چیزی که با عنوان افتخارآمیز «نه شرقی، نه غربی» - در آن روزی که دنیا واقعاً بلوک‌بندی شرق و غرب داشت - معرفی می‌شد، مبارزه‌ی با قدرتهای ظالم و ستمگر عالم، مقابله و معارضه‌ی حتمی با هر نشانه‌یی از سلطه‌گری که در دنیا مشهود باشد - در هرجای دنیا فرقی نمی‌کند، از نظر ما تسلط چنگالهای نظام سلطه نسبت به هر ملت و هر کشوری و در هرجایی مردود است - و نیز در زمینه‌ی بزرگ و اصلی شمردن مسأله‌ی فلسطین و بقیه‌ی خطوط روشنی که امام ترسیم کردند.

امروز که آتش جنگ فرونشسته و برنامه‌ی سازندگی به وسیله‌ی دولت و مجلس تنظیم شده و نیروهای مخلص، آستین همت بالا زده‌اند، بر همگان واجب است که سازندگی کشور را بسیار جدی بدانند و موانع را از سر راه آن بردارند. امروز، آبروی اسلام در گرو آن است که ایران اسلامی به کشوری آباد تبدیل شود، کار و ابتکار در آن همه‌گیر شود، زندگی مردم سروسامان یابد، فقر و محرومیت ریشه‌کن شود، تولید داخلی با نیازهای مردم متعادل گردد، کشور در صنعت و کشاورزی به خودکفایی برسد، دشمن از طریق احتیاجات زندگی مردم، راهی به اعمال فشار نداشته باشد و خلاصه دین در کنار معنویت، زندگی مادّی مردم را نیز سامان بخشد.

انسان گاهی در رادیوها یا در اطلاعیه‌هایی که مخالفان انقلاب می‌نویسند، چیزهایی می‌شنود و یا می‌خواند که تعجب می‌کند اینها را از کجا می‌آورند. علت این‌که تبلیغات جهانی سعی می‌کنند مشکلاتی را که در ایران نیست، به ایران نسبت بدهند؛ آنچه را که کوچک است، ده برابر و صد برابر بزرگتر کنند، این است که می‌خواهند مردم دنیا را نسبت به مسائل ایران، دچار یأس و ناامیدی کنند. می‌خواهند بگویند که اسلام و انقلاب این است و انقلاب و اسلام نمی‌توانند یک کشور و ملت را اداره کنند و سعادتمند نمایند. عزت و بیداری و شجاعت و تسلیم‌ناپذیری ملت ایران، با نشاط شدن این نسل انقلابی، ابتکار و فعالیت و حرکت به سمت خودکفایی در ایران را ندیده می‌گیرند؛ اما فرضاً اگر سیب زمینی یک‌چندروزی کم است، تمام رادیوهای دنیا می‌گویند که در ایران مسأله‌ی سیب زمینی وجود دارد! نه برای خاطر این‌که سیب زمینی مهم است؛ بلکه به این دلیل که نشان دادن حتّی یک نقطه ضعف کوچک در ایران اسلامی، برای آنها خیلی مهم است. اگر یک نقطه ضعف کوچک پیدا کردند، برای آنها فوزی است و خوشحال می‌شوند. شما باید سعی کنید ایران را آن‌چنان بسازید که برای اسلام و مسلمین، مایه‌ی افتخار باشد.

امروز، روحانیت است که بر تمام دستگاههای اقتصادی کشور مشرف است. امروز، اگر آن شخص روحانی که سیاستهای کشور را او باید بگذارد - یعنی مقام رهبری - بگوید که مثلاً شما در بخش صنعت با فلان خصوصیات، حق ندارید یک ریال سرمایه‌گذاری کنید، دولت در آن بخش، یک ریال سرمایه‌گذاری نخواهد کرد. امروز، سیاستگذاری روحانی می‌تواند مملکت را به سمت کشاورزی بکشاند، به سمت صنعتی بکشاند، خدای نکرده به سمت وابستگی بکشاند، یا به سمت خودکفایی و استقلال و شکوفایی اقتصادی سوق دهد، یا به سمت رکود اقتصادی بکشاند. این کجا، آن کجا؟ اصلاً قابل مقایسه است؟ سعه‌ی کار شما و حوزه‌های علمیه، این‌قدر تفاوت کرده است.

من این [جهاد] خودکفایى را چند سال قبل براى همین قضیّه تشکیل دادم. الان هم جهاد خودکفایى در همه‌ی نیروها ‌-از جمله در نیروى زمینى- باید در حدّ اعلىٰ کار کند و تلاش کند تا بتواند مقصود از این تشکیلات را ‌-که خودکفایى درونى است- تا حدّ ممکن تأمین کند. البتّه ما فعلاً نمیتوانیم تانک بسازیم ‌-اگرچه در آینده ‌ان‌شاءالله‌ این کارها خواهد شد- امّا الان تانک‌هایى را که داریم عملیّاتى نگه دارید؛ نفربرها را عملیّاتى نگه دارید؛ تانک‌برها را عملیّاتى نگه دارید؛ سلاحها را آماده‌به‌کار نگه دارید؛ وسایل مهندسى را آماده‌به‌کار نگه دارید، ما بولدوزر و لودر و این‌جور امکانات کم نداریم، فراوانند؛ و از این قبیل، هر آنچه مربوط به جهاد خودکفایى است، اینها آماده باشند و مورد استفاده قرار بگیرند.

همه‌ی مردم کشور و مخصوصاً قشرهای با فرهنگ و برخوردار از سواد و علم و معرفت بدانند که استقلال یک ملت جز با استقلال فرهنگی تأمین نمی‌شود. اگر یک ملت، از لحاظ سیاسی تحت تأثیر قدرتهای بزرگ نباشد و از لحاظ اقتصادی هم به خودکفایی کامل برسد، اما فرهنگ و اخلاق و عقاید و باورهای دشمنان و بیگانگان در میان این ملت رواج داشته باشد و رشد بکند، این ملت نمی‌تواند ادعای استقلال کند.

بنیاد، در قالب برنامه‌های سه یا پنجساله می‌تواند عهده‌دار تأمین بخشی از کمبودهای - مثلاً - هزار روستا باشد و آب و مدرسه و بهداشت و کارگاههای کوچک اشتغال آن را از جهت زندگی داخلی تأمین و خودکفا کند تا بتواند ادعا کند که بنیاد مستضعفان بوده و به نفع مستضعفان کار کرده است.

کشاورزان و روستاییان، کار خود را که اصلیترین پایه‌ی خودکفایی کشور است - یعنی تهیه و تأمین مواد غذایی - قدر دانسته، افزایش محصول و بهبود کیفیت آن را هدف خود قرار دهند و وابستگی کشور به مواد غذایی وارداتی را به صفر برسانند.

اگر بخواهیم کشورمان به طور نسبی به استغناء و خودکفایی و بی‌نیازی از دیگران نایل شود، باید در روستاها سرمایه گذاری کنیم و زحمت بکشیم. پایه‌ی اول خودکفایی، خودکفایی در امور تغذیه‌ی مردم است. این‌که می‌گوییم خودکفایی نسبی، به خاطر آن است که یک کشور نمی‌تواند به طور کامل از دیگر کشورهای جهان بی‌نیاز باشد. تبادل میان ملتها و کشورها، امری عادی و معمولی تلقی می‌شود. عمده این است که یک کشور بتواند روی پای خود بایستد و اساس زندگی خود را تأمین کند.
این کار مستلزم آبادی روستاها و کار کشاورزان و توجه مسؤولان و صرف پول و سرمایه‌ی دولتی و مردمی در دهات و روستاهاست. شما که عضو شورای اسلامی هستید و توجه مردم روستا به شماست، این نکته را به برادران و خواهران روستایی ابلاغ کنید که روستاییان در طول سالیان بعد از پیروزی انقلاب، نقش مهمی در همه‌ی مراحل خودکفایی جبهه‌ی جنگ، بسیج عمومی و پشتیبانیها داشتند. این نقش و حضور را باید تقویت کرد.

در این برهه‌ی حساس که دشمنان بیش از همیشه به خرابکاری در نظام جمهوری اسلامی می‌اندیشند، لازم است که با هوشیاری عمومی ملت، این توطئه نیز خنثی گردد. امروز باید علی‌رغم خواست دشمن، چرخهای نظام جمهوری اسلامی، بهتر و روانتر از همیشه حرکت کند. باید روند تولید داخلی، اعم از تولیدات کشاورزی و صنعتی شتاب گیرد و دستگاههای اداری و دولتی و نهادهای انقلابی، حوزه‌های علمیه و دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی، مؤسسات فرهنگی و هنری، روند حرکت خودکفایی در ارتش و سپاه و سایر مراکز تولیدی، مراکز کسب و پیشه‌وری و دیگر بخشهای دولتی و غیردولتی که به نحوی در اداره‌ی امور کشور و تأمین نیازهای حال و آینده‌ی جامعه نقش دارند، با همتی بلندتر و انگیزه‌یی بیشتر از گذشته، به کار مشغول باشند.

بسرعت باید واحدهایى که در جبهه هستند، آن نظمِ ممتاز را ‌-آنکه شما به آن در طبقه‌بندى کیفیّت‌ها میگویید عالى- پیدا کنند. نه خوب و نه بسیار خوب، بلکه عالى؛ همّت را باید این قرار بدهید. این باید بشود؛ ارتش مناسب جمهورى اسلامى این است: انضباط، عالى؛ روحیه، عالى؛ تجهیزات، تا هرچه بتوانید ‌-تجهیزات را نمیگویم عالى، چون ممکن است کشور نتواند امروز یک تجهیزاتى را که شما لازم دارید برایتان فراهم بکند- امّا آمادگى باید عالى باشد؛ پرداختن به تعمیر و نگهدارى و پشتیبانى و اهتمام به خودکفایى و این ساختن‌ها و تولید کردن‌ها و ابتکار کردن‌ها و آفرینش‌هایى که در ارتش هست ‌-که دیدید در وصیّت‌نامه‌ی الهى ـ سیاسىِ امام، وقتى اسم خودکفایى را ایشان می‌آورند، میگویند دولت و ارتش- (۹) در درجه‌ی عالى. به خوب و بسیار خوب بنده قانع نمیشوم؛ عالى. حرکت را باید این قرار بدهید، همّت را باید بر این بگذارید. و من میگویم میشود. اینکه در این وصیّت‌نامه‌ی سیاسى _ الهى، ایشان مرقوم داشته بودند ‌-که من خواندم در مجلس خبرگان- که امروز چیزهایى را با قیمت ارزان‌تر میسازند، (۱۰) این همان گزارشى است که من آن سال به ایشان دادم؛ رفتم به ایشان گفتم آن روز وقتى این قطعه را میخواستند تعمیر کنند، سوار هواپیما میکردند، میبردند آنجا، بعد برمیگرداندند و آن‌قدر خرجش میشد، [امّا] امروز همین قطعه در داخل کشور ما دارد تعمیر میشود یا تولید میشود و این‌قدر خرجش میشود؛ و این امام را تحت تأثیر قرار داد ‌-من هم از روى اطّلاع میگفتم؛ شایعات و شنیدن و اینها نبود؛ نخیر، من در جریان عمل بودم- و ملاحظه کردید ایشان این را در وصیّت‌نامه‌ی سیاسى _ الهی‌شان آوردند. این روندها را ادامه [بدهید]. میشود؛ من هر کس بگوید: «این کار نمیشود، نمیتوانیم»، او را متّهم میکنم به کوتاهى همّت. هیچ کارى نیست که از انسان ساخته نباشد.

آرمانهای بزرگی که امام(ره) بیان می‌کردند، عبارت بود از: مبارزه با استکبار جهانی، حفظ اعتدال قاطع در خط «نه شرقی و نه غربی»، اصرار فراوان بر استقلال حقیقی و همه‌جانبه‌ی ملت - خودکفایی به معنای کامل - پافشاری فراوان و تمام‌نشدنی بر حفظ اصول دینی و شرع و فقه اسلامی، ایجاد وحدت و همبستگی، توجه به ملتهای مسلمان و مظلوم دنیا، عزت بخشیدن به اسلام و ملتهای اسلامی و مرعوب نشدن در مقابل قدرتهای جهانی، ایجاد قسط و عدل در جامعه‌ی اسلامی، حمایت بی‌دریغ و همیشگی از مستضعفان و محرومان و قشرهای پایین جامعه و لزوم پرداختن به آنها. همه‌ی ما شاهد بودیم که امام در این خطوط، مصرانه و بدون تعلل، حرکتش را ادامه داد. ما باید راه و اعمال صالح و حرکت مداوم او را دنبال کنیم.
نمودار
    پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی