[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار اعضای ستاد بزرگداشت چهارهزار شهید استان گلستان - 1395/09/15
عنوان فیش : اعتماد به مردم
کلیدواژه(ها) : اعتماد به مردم
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
راجع به مردم گرگان، هرچه در این زمینه صحبت بکنیم زیاد نیست؛ من از همین‌جا سلام میفرستم به تک‌تک مردم عزیزمان از شیعه و سنّی و بخصوص به علمای منطقه از شیعه و سنّی؛ این زحمت را جناب آقای نورمفیدی از طرف ما بکشند و به همه‌ی علمای آنجا و به همه‌ی مسئولین فعّال آنجا سلام این حقیر را ابلاغ کنند و [همچنین] به همه‌ی مردم؛ من واقعاٌ به مردم گرگان احساس محبّت و اعتماد و اخلاص میکنم.

مربوط به :بیانات در مراسم بیست‌ و ششمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله) - 1394/03/14
عنوان فیش : اعتماد به مردم
کلیدواژه(ها) : اعتماد به مردم
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
اعتقاد به اراده‌ی مردم و نیروی مردم، و مخالفت با تمرکزهای دولتی؛ این از جمله‌ی خطوط اصلیِ حرکت امام است. در آن‌روزها سعی میشد به‌خاطر یک برداشت نادرست، همه‌ی کارهای اقتصادی کشور به دولت موکول و وابسته شود؛ امام بارها و بارها هشدار میداد - و این هشدارها در بیانات ایشان به‌طور واضح منعکس است - که این مسائل را به مردم بسپارید؛ اعتماد به مردم داشت در مسائل اقتصادی، اعتماد به مردم داشت در مسائل نظامی. این را توجّه کنند: امام از اوّل پشتیبان ارتش بود؛ کسی که مانع از انحلال ارتش در کشور شد، شخص امام بود، با وجود این، نیروی سپاه را به‌وجود آورد، بعد هم نهاد بسیج رابه‌وجود آورد؛ حرکت نظامی را یک جریان مردمی قرار داد. در مسائل اقتصادی، تکیه‌ی به مردم؛ در مسائل نظامی، تکیه‌ی بهمردم؛ در مسائل سازندگیِ کشور، تکیه‌ی به مردم، که جهاد سازندگی را به راه انداخت؛ در مسائل تبلیغات، تکیه‌ی به مردم؛ و  بالاتر از همه مسئله‌ی انتخابات کشور و آراء مردم در مدیریّت کشور و تشکیلات نظام سیاسی کشور. در تمام طول این مدّت - دوران حاکمیّت امام بزرگوار ما ده سال است؛ از این ده سال، هشت سال در این کشور جنگ بود؛ شهرها بمباران میشد؛ جبهه‌ها مشغول جنگ بودند - که شاید در حدود ده انتخابات در کشور انجام گرفت، انتخاباتهای گوناگون یک روز از تاریخ مقرّر خودش عقب نیفتاد؛ در همه‌ی مراحل، در همه‌ی احوال، در همه‌ی شرایط، امام بزرگوار اصرار داشت که انتخابات در وقت مقرّر خود انجام بگیرد. اینکه در بعضی از کشورها معمول است حالت فوق‌العاده اعلام میکنند، امام یک روز حالت فوق‌العاده اعلام نکرد، به انتخابات اهمّیّت میداد. در روز انتخابات جزو اوّلین کسانی که پای صندوق رأی حاضر میشد، شخص امام بزرگوار بود؛ اعتقاد به مردم، و به معنای حقیقی کلمه احترام برای آراء مردم و افکار مردم و تشخیص مردم قائل بود؛ ممکن بود آن چیزی را  که مردم انتخاب میکنند، مورد نظر امام در یک موردی هم نباشد امّا درعین‌حال برای آراء مردم احترام قائل بود، آنها را محترم میشمرد، آنها را معتبر میشمرد، این هم یکی از چیزها است. امام در مورد مردم به اینها هم اکتفا نکرد، مردم را ولی‌نعمت  مسئولان معرّفی کرد؛ مکرّر امام ذکر کردند که این مردم ولی‌نعمت ما هستند؛ مواردی خود را خادم ملّت معرّفی کرد؛ میگفت: اگر به من خادم ملّت بگویند بهتر از این است که رهبر بگویند؛ این خیلی حرف بزرگی است، نشان‌دهنده‌ی جایگاه برجسته‌ی مردم و افکار مردم و آراء مردم و حضور مردم در نظر امام است؛ مردم هم پاسخ مناسب دادند؛ در صحنه حضور پیدا کردند؛ آنجایی که انگشت اشاره‌ی او بود، مردم با جان‌ودل در آنجا حاضر شدند. این متقابل بود؛ امام به مردم اعتماد داشت، مردم به امام اعتماد داشتند؛ امام مردم را دوست داشت، مردم امام را دوست داشتند؛ این رابطه‌ی متقابل، یک امر طبیعی است.

مربوط به :بیانات در دیدار مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام - 1394/01/20
عنوان فیش :اعتماد متقابل رهبری و مردم به یکدیگر
کلیدواژه(ها) : اعتماد به مردم, نصرت الهی, اعتماد متقابل مردم و نظام, اعتماد مردم به مسئولان
نوع(ها) : نهج‌البلاغه

متن فیش :
ما حرفمان با مردم بر مبنای اعتماد متقابل است؛ مردم به این حقیر ضعیف اعتماد کردند، بنده هم به تک تک این ملّت اعتماد دارم؛ به این حرکت عمومی اعتماد دارم؛ معتقدم «یَدُ اللهِ مَعَ الجَماعَة» (1)؛ اعتقاد دارم دست خدا است که دارد کار میکند. بیست‌ودوّم بهمن را نگاه کنید، در آن سرما، در آن مشکلات؛ روز قدس را نگاه کنید، در آن گرما با آن دهان روزه؛ چه کسی مردم را می‌آورد در این خیابانها؟ چه گیرشان می‌آید از آمدن در این خیابانها؟ این دست خدا است؛ خدا را می‌بینیم، اعتماد میکنیم به این حرکت مردمی، به این احساس مردمی، به این صدق و بصیرت مردمی اعتماد میکنیم؛ حرف میزنیم باهم.
1 ) خطبه 127 : از سخنان آن حضرت است باز هم به خوارج
فَإِنْ أَبَيْتُمْ إِلَّا أَنْ تَزْعُمُوا أَنِّي أَخْطَأْتُ وَ ضَلَلْتُ فَلِمَ تُضَلِّلُونَ عَامَّةَ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ ( صلى الله عليه وآله ) بِضَلَالِي وَ تَأْخُذُونَهُمْ بِخَطَئِي وَ تُكَفِّرُونَهُمْ بِذُنُوبِي سُيُوفُكُمْ عَلَى عَوَاتِقِكُمْ تَضَعُونَهَا مَوَاضِعَ الْبُرْءِ وَ السُّقْمِ وَ تَخْلِطُونَ مَنْ أَذْنَبَ بِمَنْ لَمْ يُذْنِبْ وَ قَدْ عَلِمْتُمْ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ( صلى الله عليه وآله ) رَجَمَ الزَّانِيَ الْمُحْصَنَ ثُمَّ صَلَّى عَلَيْهِ ثُمَّ وَرَّثَهُ أَهْلَهُ وَ قَتَلَ الْقَاتِلَ وَ وَرَّثَ مِيرَاثَهُ أَهْلَهُ وَ قَطَعَ السَّارِقَ وَ جَلَدَ الزَّانِيَ غَيْرَ الْمُحْصَنِ ثُمَّ قَسَمَ عَلَيْهِمَا مِنَ الْفَيْ‏ءِ وَ نَكَحَا الْمُسْلِمَاتِ فَأَخَذَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ ( صلى الله عليه وآله ) بِذُنُوبِهِمْ وَ أَقَامَ حَقَّ اللَّهِ فِيهِمْ وَ لَمْ يَمْنَعْهُمْ سَهْمَهُمْ مِنَ الْإِسْلَامِ وَ لَمْ يُخْرِجْ أَسْمَاءَهُمْ مِنْ بَيْنِ أَهْلِهِ ثُمَّ أَنْتُمْ شِرَارُ النَّاسِ وَ مَنْ رَمَى بِهِ الشَّيْطَانُ مَرَامِيَهُ وَ ضَرَبَ بِهِ تِيهَهُ وَ سَيَهْلِكُ فِيَّ صِنْفَانِ مُحِبٌّ مُفْرِطٌ يَذْهَبُ بِهِ الْحُبُّ إِلَى غَيْرِ الْحَقِّ وَ مُبْغِضٌ مُفْرِطٌ يَذْهَبُ بِهِ الْبُغْضُ إِلَى غَيْرِ الْحَقِّ وَ خَيْرُ النَّاسِ فِيَّ حَالًا النَّمَطُ الْأَوْسَطُ فَالْزَمُوهُ وَ الْزَمُوا السَّوَادَ الْأَعْظَمَ فَإِنَّ يَدَ اللَّهِ مَعَ الْجَمَاعَةِ وَ إِيَّاكُمْ وَ الْفُرْقَةَ فَإِنَّ الشَّاذَّ مِنَ النَّاسِ لِلشَّيْطَانِ كَمَا أَنَّ الشَّاذَّ مِنَ الْغَنَمِ لِلذِّئْبِ أَلَا مَنْ دَعَا إِلَى هَذَا الشِّعَارِ فَاقْتُلُوهُ وَ لَوْ كَانَ تَحْتَ عِمَامَتِي هَذِهِ فَإِنَّمَا حُكِّمَ الْحَكَمَانِ لِيُحْيِيَا مَا أَحْيَا الْقُرْآنُ وَ يُمِيتَا مَا أَمَاتَ الْقُرْآنُ وَ إِحْيَاؤُهُ الِاجْتِمَاعُ عَلَيْهِ وَ إِمَاتَتُهُ الِافْتِرَاقُ عَنْهُ فَإِنْ جَرَّنَا الْقُرْآنُ إِلَيْهِمُ اتَّبَعْنَاهُمْ وَ إِنْ جَرَّهُمْ إِلَيْنَا اتَّبَعُونَا فَلَمْ آتِ لَا أَبَا لَكُمْ بُجْراً وَ لَا خَتَلْتُكُمْ عَنْ أَمْرِكُمْ وَ لَا لَبَّسْتُهُ عَلَيْكُمْ إِنَّمَا اجْتَمَعَ رَأْيُ مَلَئِكُمْ عَلَى اخْتِيَارِ رَجُلَيْنِ أَخَذْنَا عَلَيْهِمَا أَلَّا يَتَعَدَّيَا الْقُرْآنَ فَتَاهَا عَنْهُ وَ تَرَكَا الْحَقَّ وَ هُمَا يُبْصِرَانِهِ وَ كَانَ الْجَوْرُ هَوَاهُمَا فَمَضَيَا عَلَيْهِ وَ قَدْ سَبَقَ اسْتِثْنَاؤُنَا عَلَيْهِمَا فِي الْحُكُومَةِ بِالْعَدْلِ وَ الصَّمْدِ لِلْحَقِّ سُوءَ رَأْيِهِمَا وَ جَوْرَ حُكْمِهِمَا .
ترجمه :
اگر به گمان خود جز اين را قبول نكنيد كه من اشتباه كردم و گمراه شدم، چرا همه امّت محمّد صلّى اللّه عليه و آله را به گمراهى من گمراه مى‏دانيد، و آنان را به خطاى من مؤاخذه مى‏كنيد، و به گناه من تكفير مى‏نماييد شمشيرهايتان بر دوشتان قرار دارد، بر سالم و نا سالم فرود مى‏آوريد، و گناهكار و بى‏گناه را با هم مخلوط مى‏كنيد، و حال اينكه مى‏دانيد پيامبر صلّى اللّه عليه و آله زناكار همسردار را سنگسار مى‏كرد سپس بر جنازه‏اش نماز مى‏خواند و ارثش را به اهلش مى‏سپرد، قاتل را مى‏كشت و ارثش را به زن و فرزندش مى‏داد، دست سارق را قطع مى‏كرد، و زناكار بى‏همسر را تازيانه مى‏زد، آن گاه قسمت هر دو را از غنيمت مى‏پرداخت و حق داشتند زنان مسلمان را به همسرى بگيرند، پيامبر صلّى اللّه عليه‏ و آله گناهكاران را به خاطر گناهشان مؤاخذه مى‏كرد، و حق خدا را نسبت به آنان اجرا مى‏نمود، ولى سهم اسلامى آنان را از آنان منع نمى‏كرد، و نامشان را از دفتر مسلمانان حذف نمى‏نمود. اما شما بدترين مردم هستيد، و شيطان شما را به موارد كفر و طغيان انداخته، و به سرگردانى دچار كرده. به زودى دو دسته در باره من به هلاكت مى‏افتند: يكى محبّى كه در محبت افراط كند و افراطش او را به راه ناحق برد، و ديگرى دشمنى كه تجاوز از حد كند و دشمنى بى‏حدّش او را به غير راه حق برد. بهترين مردم در باره من مردم معتدل هستند، پس ملازم راه وسط باشيد و با اكثريت همراه شويد، كه دست خدا بر سر جماعت است، و از تفرقه و جدايى بپرهيزيد، كه يكسو شده از مردم بهره شيطان است، چنان كه گوسپند دور مانده از گله نصيب گرگ است. آگاه باشيد كسى كه به اين شعار (تفرقه) دعوت كند او را بكشيد گرچه زير عمامه من باشد. به آن دو نفر حكميت داده شد كه آنچه را قرآن زنده كرده زنده كنند، و آنچه را قرآن ميرانده بميرانند. احياء قرآن در يك دلى همگان در عمل به آن است، و ميراندن قرآن جدايى از اوست. بنا بر اين اگر قرآن ما را به سوى آنان بكشاند از آنان پيروى مى‏كنيم، و اگر آنان را به سوى ما بكشد بايد از ما پيروى كنند. پس اى بى‏ريشه‏ها شرّى براى شما نياورده‏ام، و در كارتان فريبتان نداده‏ام، و شما را به اشتباه نينداخته‏ام، رأى خودتان به انتخاب دو نفر قرار گرفت، ما هم از آنان پيمان گرفتيم كه از حدود قرآن تجاوز نكنند، ولى هر دو گمراه شدند و حق را ترك كردند در حالى كه به حق بصيرت داشتند، مقتضاى طبعشان جور و ستم بود و به آن راه رفتند، در صورتى كه قبل از آنكه رأى به باطل بدهند و حكم ظالمانه نمايند با آنان شرط كرديم كه به عدالت حكم كنند و حق را منظور دارند.


مربوط به :بیانات در دیدار مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام - 1394/01/20
عنوان فیش : اعتماد به مردم
کلیدواژه(ها) : اعتماد به مردم
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
ما حرفمان با مردم بر مبنای اعتماد متقابل است؛ مردم به این حقیر ضعیف اعتماد کردند، بنده هم به تک تک این ملّت اعتماد دارم؛ به این حرکت عمومی اعتماد دارم؛ معتقدم «یَدُ اللهِ مَعَ الجَماعَة»؛ اعتقاد دارم دست خدا است که دارد کار میکند. بیست‌ودوّم بهمن را نگاه کنید، در آن سرما، در آن مشکلات؛ روز قدس را نگاه کنید، در آن گرما با آن دهان روزه؛ چه کسی مردم را می‌آورد در این خیابانها؟ چه گیرشان می‌آید از آمدن در این خیابانها؟ این دست خدا است؛ خدا را می‌بینیم، اعتماد میکنیم به این حرکت مردمی، به این احساس مردمی، به این صدق وبصیرت مردمی اعتماد میکنیم؛ حرف میزنیم باهم؛

مربوط به :پیام نوروزی به مناسبت آغاز سال ۱۳۹۴ - 1394/01/01
عنوان فیش : اعتماد به مردم
کلیدواژه(ها) : اعتماد به مردم
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
این ظرفیّت عظیم و مهم دست‌یافتنی است ولی شروطی دارد؛ یکی از مهم‌ترین شروط عبارت است از همکاری‌های صمیمانه میان ملّت و دولت؛ اگر این همکاری صمیمانه از دو سو شکل بگیرد، یقیناً همه‌ی آنچه را که جزو آرزوهای ما است دست‌یافتنی است و آثار آن را مردم عزیزمان به چشم خواهند دید.  دولت، کارگزار ملّت است؛ و ملّت، کارفرمای دولت است. هرچه بین ملّت و دولت صمیمیّت بیشتر و همکاری بیشتر و همدلی بیشتری باشد، کارها بهتر پیش خواهد رفت. باید به یکدیگر اعتماد کنند؛ هم دولت، ملّت را به معنای واقعی کلمه قبول داشته باشد و ارزش و اهمّیّت و توانایی‌های ملّت را بدرستی بپذیرد، هم ملّت به دولت که کارگزار کارهای او است به معنای حقیقی کلمه اعتماد کند.

مربوط به :بیانات در دیدار مردم قم - 1393/10/17
عنوان فیش : قوه مجریه‏, وظیفه دولت, اعتماد به مردم, اقتدار درون‌زا
کلیدواژه(ها) : قوه مجریه‏, وظیفه دولت, اعتماد به مردم, اقتدار درون‌زا
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
دولتىها هم بدانند که آنچه میتواند آنها را بر انجام وظیفهى خودشان قادر کند تکیه بر نیروى داخلى است؛ تکیه بر نیروى مردم است.

مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام - 1393/04/16
عنوان فیش : اعتماد به مردم
کلیدواژه(ها) : اعتماد به مردم
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
محاسبات جمهوری اسلامی از روز اوّل براساس منطق عقلانی بوده است؛ براساس یک قوّه‌ی عاقله‌ای بوده است. عناصری که این محاسبات را شکل میداده اینها است: اوّل، اعتماد به خدا و سنن آفرینش؛ دوّم، بی‌اعتمادی به دشمن و شناخت او. از جمله‌ی موارد اعتماد به خدا و سنن آفرینش، اعتماد به مردم است؛ اعتماد به ایمانها است؛ اعتماد به محبّتها است؛ اعتماد به انگیزه‌های صادقانه است؛ اعتماد به صدق مردم است - که امام بزرگوار ما مظهر این اعتماد بود - اعتقاد به خودباوری و اینکه «ما میتوانیم»؛ تکیه‌ی به عمل و پرهیز از بیکارگی؛ اعتماد به نصرت الهی؛ تکیه‌ی بهتکلیف و مجاهدت در راه تکلیف؛ اینها آن چیزهایی است که از روز اوّل تا امروز مجموعه‌ی عناصر قوّه‌ی عقلانی نظام اسلامی را - که پایه و زیربنای حرکت او بود - شکل داده است؛ بیانات امام را مراجعه کنید؛ فرمایشات امام مملو و مشحون از همین معارف و معانی است؛ بهره‌گیری از تجربه‌ها، تجربه‌ی رفتار قدرتهای مستکبر با ملّتهای زیردست؛ مجاهدت برای استقلال، مستقل ماندن، مستقل زیستن. استقلال یعنی چه - حالا بعضی‌ها در اصل مفهوم استقلال خدشه میکنند که یعنی چه استقلال - استقلال یعنی آزادی از اراده‌ی بیگانگان و اراده‌ی دیگران؛ این معنای استقلال است؛ این را هیچ عقلی میتواند انکار کند؟ معنای استقلال این است که یک ملّتی سرنوشت خودش را خودش تعیین کند. این کشور سالهای متمادی دچار استقلال نبود؛ استقلال ظاهریِ سیاسی بود، امّا مغزافزار این نظام و این کشور دست دیگران بود؛ آنها بودند که تصمیم میگرفتند؛ آنها بودند که کار میکردند؛ افرادی هم در داخل بودند، بعضی دلبسته‌ی آنها، بعضی هم نه‌چندان دلبسته، امّا مجبور و ناگزیر دنبال آنها راه می‌افتادند. استقلال، ایستادگی در مقابل یک چنین حالتی است.

مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى هیأت مدیره جامعه خیرین مدرسه‌ساز - 1393/02/15
عنوان فیش : اعتماد به مردم
کلیدواژه(ها) : اعتماد به مردم
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
اوائل انقلاب، مدارس سه‌نوبتى، حتّى چهارنوبتى در کشور وجود داشت که بحمدالله برطرف شد. و کمکهاى مردم نقش بسیار زیادى داشته است؛ و این کار باید ان‌شاءالله ادامه پیدا کند. شما آقایانى که مسئول این قضیّه هستید و خودتان را درگیر این کار بزرگ و زیبا کرده‌اید، این کار را با شوق و با رغبت و با انگیزه ان‌شاءالله ادامه بدهید؛ بدانید خداى متعال به شما اجر خواهد داد؛ این کار ثواب دارد، این کار حسنه است، این کار صدقه‌ى جاریه است. و نیّتهایتان بحمدالله خالص است، خالص نگه دارید و این کار را پیش ببرید.
 البته باید به صداوسیما و مانند اینها هم سفارش بشود - که حالا من میگویم ان‌شاءالله سفارش بکنند - تا آنها هم به افکار عمومى، وجود یک چنین کارى را تفهیم کنند. و خوشبختانه در اطراف کشور شبیه این کارها دارد رشد میکند؛ روزبه‌روز دارد بیشتر میشود. خیّرین درمان در این چند سال اخیر، به‌وجود آمده‌اند که دارند کارهاى خوبى انجام میدهند. به‌هرحال مردم خیّر در کشور فراوان و زیادند و مایلند کارِ خوب انجام بدهند؛ باید کار را به آنها معرّفى کرد و به آنها اعتماد کرد.

مربوط به :بیانات در دیدار مردم آذربایجان شرقی - 1392/11/28
عنوان فیش : اعتماد به مردم
کلیدواژه(ها) : اعتماد به مردم
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
تا وقتی که ما چشممان به دست دیگران باشد،  دنبال این باشیم که کدام مقدار از تحریمها کم شد، کدام مقدار چنین شد، فلان حرف را فلان مسئول آمریکایی گفت یا نگفت - تا وقتی دنبال این حرفها باشیم - به جایی نمیرسیم. ما یک کشور بزرگ هستیم، یک ملت قوی هستیم، ملت بافرهنگی هستیم، ملت بااستعدادی هستیم، ثروت خدادادی هم الی‌ماشاءالله [داریم]؛ مسئولینمان هم خوشبختانه مسئولین دلسوزی هستند، دلشان میخواهد کار کنند، ما هم کمکشان میکنیم، دعایشان هم میکنیم؛ البته اصرار هم میکنیم که مسئولین هم به نیروی داخلی تکیه کنند؛ از مسئولین هم میخواهیم به مردم اعتماد کنند، به نیروی داخلی اعتماد کنند، سعی کنند این سرچشمه‌ی فیاض تمام نشدنی را در داخل، خروشان و فروزان و جوشان کنند؛ این اگر شد، همه‌ی درهای بسته باز خواهد شد. باید این‌جوری حرکت کنند، این‌جوری عمل کنند.

مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش - 1392/11/19
عنوان فیش : اعتماد به مردم
کلیدواژه(ها) : اعتماد به مردم
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
آنچه کشور را نجات میدهد، تکیه به نیروی داخلی و نگاه به درون است؛ هم در زمینه‌ی اقتصاد، هم در زمینه‌ی مسائل گوناگون اجتماعی و سیاسی، هم در زمینه‌ی مسائل فرهنگی. ان‌شاءاللَّه سیاستهای اقتصاد مقاومتی هم در آینده‌ی نزدیکی ابلاغ خواهد شد؛ و [ به‌] دنبال ابلاغ این سیاستها ان‌شاءاللَّه ساختهای لازم، کارهای لازم، تلاشهای لازم برای ایجاد اقتصاد مقاومتی - که متّکی به مقاومت مردم است - به‌وجود خواهد آمد؛ و ملّت راه خود را ادامه خواهد داد. آنچه مهم است این است که آحاد ملّت ما وحدت خودشان را حفظ کنند؛ آحاد ملّت، مسئولین، نخبگان نگذارند حواشی گوناگون، متن را مخدوش کند. امروز متنِ حرکت ملّت، ایجاد اقتدار درونی است، ایستادگی در مقابل طوفانهای مخالفت و معارضه است. در طول این ۳۵ سال طوفانهای شدیدی بود و بحمداللَّه ملّت ایستاد و حرکت دشمنان را در این سالهای متمادی خنثی کرد؛ بعد از این هم ملّت باید بتواند ان‌شاءاللَّه این حرکات را خنثی کند و خنثی هم خواهد کرد. آحاد ملّت وحدتشان را حفظ کنند؛ وحدت و اتّحاد و همدلی میان مسئولین و مردم بایستی زیاد بشود؛ هم آحاد مسئولین کشور و مدیران کشور به مردم اعتماد کنند، هم مردم به مسئولین کشور اعتماد کنند. ممکن است کسانی اهل انتقاد باشند، انتقاد بکنند، [ ولی] انتقادها منصفانه باشد؛ با توجّه به اینکه دولت چند ماهی بیشتر نیست بر سرِ کار آمده است، باید فرصت داد تا بتوانند کارها را ان‌شاءاللَّه با قدرت پیش ببرند؛ هم منتقدین به این توجّه کنند و با دولت با شرح صدر رفتار کنند، هم مسئولین دولتی با منتقدین با شرح صدر رفتار کنند؛ همه به هم احترام بگذارند، همه ملاحظه‌ی یکدیگر را بکنند.

مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1392/03/22
عنوان فیش : اعتماد به مردم
کلیدواژه(ها) : اعتماد به مردم
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
بنده اصرارم بر حضور حدّاکثری و عمومی ملت ایران به‌خاطر این است که می‌بینم و میدانم که حضور یکپارچه‌ی مردم، حضور پرشوق و امیدوارانه و قدرتمندانه‌ی مردم موجب میشود که دشمن مأیوس بشود؛ وقتی دشمن مأیوس شد، کارآیی خود را از دست خواهد داد. اینکه ملاحظه میکنید دشمن در عرصه‌های مختلف، از زاویه‌های مختلف، گاهی تعرّضی، تجاوزی، پیش‌رفتی انجام میدهد، به‌خاطر این است که کسانی به او چراغ سبز میدهند، دشمن را امیدوار میکنند. بعضی از حرفها دشمن را امیدوار میکند؛ بعضی از قیافه‌گرفتن‌ها و رفتارها دشمن را امیدوار میکند. وقتی دشمن امیدوار شد، بر فشار خود می‌افزاید؛ وقتی دشمن ناامید شد، طبعاً خواهد دید فشار فایده‌ای ندارد، راه دیگری را دنبال میکند. مصونیّت کشور، وابسته‌ی به حضور مردم است؛ کم شدن فشارهای دشمنان، وابسته‌ی به حضور مردم است، وابسته‌ی به اتّحاد و انسجام مردم با نظام و با دستگاه جمهوری اسلامی و حسّ اعتماد متقابل بین مردم و مسئولین است. این حسّ باید روزبه‌روز تقویت بشود.

مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1392/03/22
عنوان فیش : اعتماد به مردم
کلیدواژه(ها) : اعتماد به مردم
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
من توصیه‌ی اوّل و اهمّم حضور در پای صندوقهای رأی است؛ این از همه چیز مهم‌تر است برای کشور. ممکن است بعضیها - حالا به هر دلیلی - نخواهند از نظام جمهوری اسلامی حمایت بکنند امّا از کشورشان که میخواهند حمایت کنند، آنها هم باید  بیایند پای صندوق رأی. همه باید بیایند پای صندوقهای رأی، حضور خودشان را اثبات کنند. هر کسی که انتخاب خواهد شد - که تقدیر الهی را ما نمیدانیم - اگر چنانچه آراء بیشتری از مردم را داشته باشد، در صورتی که دارای رأی سدید و خوبی باشد، بهتر میتواند از آن رأی دفاع کند؛ میتواند در مقابل معارضین کشور بایستد. کشور ما دشمن دارد، معارض دارد. در عرصه‌ی بین‌المللی، دشمن بین‌المللی دشمنی نیست که با رودربایستی و با من بمیرم، تو بمیری کنار بکشد؛ در دنیا سیاست این‌جوری نیست که با رودربایستی بگوییم: طرف را خجالت‌زده کنیم، مثلاً عقب بکشد؛ نخیر، هرچه شما ضعف نشان بدهید، او می‌آید جلو؛ هرچه شما عقب بکشید، او جری‌تر میشود. این را ما تجربه کردیم؛ یک جاهایی عقب کشیدیم، دشمن ما جری‌تر شد؛ یک چیزی او گفت، ما به خیال یک مصلحتی حرف او را قبول کردیم، دیدیم پایش را گذاشت روی آن حرف، یک قدم آمد جلو؛ دشمن این‌جوری است. در مقابل دشمن بین‌المللی، با اراده‌ی قوی، با احساس عزّت، با اعتماد به این ملت - به این ملت باید اعتماد کرد، ملت ما ملت شجاع و رشیدی است - و با توکّل به خدای بزرگ و با حسن ظنّ به وعده‌ی الهی، بایستی راه را انتخاب کرد، با نگاه صحیح، عاقلانه، مدبّرانه پیش رفت، آن وقت خدای متعال هم به این‌چنین کاری برکت خواهد داد و توفیقات الهی شامل حال همه خواهد شد.

مربوط به :خطبه‌های نماز جمعه تهران + ترجمه خطبه عربی - 1390/11/14
عنوان فیش : اعتماد به مردم
کلیدواژه(ها) : اعتماد به مردم
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
مخاطب سوم ما، احزاب و نخبگان سیاسی در مصر و سایر کشورهای به پا خاسته‌اند. متفکران و مبارزان اسلامی در شمال آفریقا، از مصر و تونس تا الجزائر و مغرب، و بویژه مصر، از پدران فکر بیداری اسلامی و داعیان به وحدت و عزت امت و سپس  رهائی قدس بوده‌اند. امروز شما وارثان خون هزاران شهید و ده‌ها هزار زندان‌کشیدگان و تبعیددیدگان و شکنجه‌شدگان و مجاهدان و مبارزانی هستید که ظرف دهه‌های متوالی برای چنین روزها و پیروزیهائی فداکاری کردند.
 برادران و خواهرانم! مراقب این امانت بزرگ باشید. غرور و نیز ساده‌انگاری، دو آفت بزرگ پس از نخستین پیروزیهایند. شما مسئول‌ترین افراد در عرصه‌ی نظام‌سازی، حفظ دستاوردهای مردم و حل مشکلات جنبش هستید. قدرتهای ضربه خورده‌ی جهان و منطقه، بیشک در افکار شیطانی به سر میبرند؛ از فکر حذف و انتقام، تا طرح فریب دادن و متزلزل کردن و ترساندن و بهطمع انداختن شما و سپس به نابود کردن انقلابها و پدید آوردن اوضاع - و العیاذ باللّه - بدتر از گذشته میاندیشند. تصمیمات، مواضع و اقدامات شما، ابعاد تاریخی خواهد یافت و این دوره، «شب قدر» تاریخ کشورهای شماست.
 به آمریکا و ناتو اعتماد نکنید. آنان هرگز به مصالح شما و منافع ملت شما نمیاندیشند. همچنین از آنان نترسید. آنان پوشالیاند و بسرعت ضعیف‌تر نیز شده‌اند. حاکمیت آنان بر جهان اسلام، صرفاً محصول ترس و جهل  ما در ۱۵۰ سال گذشته بوده است. بهآنان امید نبندید و از آنان حساب نبرید. تنها به خدای متعال اعتماد کنید و فقط مردم خود را باور کنید. آنان در عراق شکست خوردند و با دستهای خالی خارج شدند؛ در افغانستان چیزی به دست نیاورده‌اند؛ در لبنان از حزب‌اللّه، و در غزه از حماس شکست خوردند و اینک در مصر و تونس به دست مردم، به پائین کشیده شده‌اند. هیچ چیز طبق برنامه‌ی آنان پیش نرفته است، بت غرب نیز چون بت کمونیزم شکست و ترس ملتها ریخت. مراقب آینده باشید که شما را نترسانند.

مربوط به :بیانات در مراسم بیست‌ و دومین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله) - 1390/03/14
عنوان فیش : اعتماد به مردم
کلیدواژه(ها) : اعتماد به مردم
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
به برکت اعتمادی که مردم به مسئولان کشور از خودشان نشان دادند، به برکت امنیتی که با حضور مردم در سرتاسر کشور برقرار است، مسئولین توانسته‌اند خدمت‌رسانی را  گسترش بدهند و کارهای بزرگی انجام دهند؛ کارهای زیربنائی عظیمی در کشور انجام بگیرد، که شرط لازم برای پیشرفت هر کشوری، همین کارهای زیربنائی است که امروز دارد یکی پس از دیگری انجام میگیرد؛ مردم دارند این را می‌بینند و ان‌شاءاللَّه ثمراتش را در کوتاه‌مدت و بلندمدت خواهند دید. به برکت همین امنیتی که با حضور مردم به وجود آمده است، توطئه‌های امنیتی دشمنان خنثی میشود، توطئه‌های تبلیغاتی دشمنان خنثی میشود. به برکت همین حضور مردم است که پیشرفت  علمی و فناوری کشور در سطح عالی است. امروز طبق آمارهای بین‌المللی - نه آمارهای ما - طبق محاسبات بین‌المللی که اعلام رسمی هم میکنند، سرعت پیشرفت علمی کشور ما، یازده برابر یا دوازده برابرِ متوسط دنیاست؛ این چیز کمی نیست. این را مخالفین ما میگویند، دشمنان ما آن را اعلام میکنند. امروز جوانان دانشمند شما در بیش از ده رشته‌ی مهم درجه‌ی اول علمی و فناوری کشور آنچنان پیشرفتی کرده‌اند که در ردیفهای اول دنیا - یعنی در ردیفهای کمتر از دهم دنیا - قرار گرفته‌اند؛ اینها به برکت حضور مردم است. این حضور، این اعتماد متقابل، این احساس مسئولیت عمومی هرچه ادامه پیدا کند، کشور پیشرفت بیشتری پیدا خواهد کرد. خط امام، این است.

مربوط به :بیانات در دیدار اعضای بسیجی هیأت علمی دانشگاه‌ها - 1389/04/02
عنوان فیش : اعتماد به مردم
کلیدواژه(ها) : اعتماد به مردم
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
بسیج یک حرکت عجیب و بی‌نظیر بود که در انقلاب اتفاق افتاد. این هم برخاسته و سرچشمه گرفته‌ی از آن سرچشمه‌ی حکمت الهیای بود که خدای متعال در دل آن مرد بزرگ - آن امام بزرگوار - به ودیعه گذاشته بود. امام حکیم بود؛ حکیم به معنای واقعی. ما گاهی تعبیر حکیم را برای آدمهای کوچک به کار میبریم؛ لکن او بهمعنای واقعی کلمه حکیم بود. «و من یؤت الحکمة فقد اوتی خیرا کثیرا»؛ خدای متعال به او حکمت داده بود. از دل او یک  حقایقی سرریز میشد و سرازیر میشد؛ از جمله، همین مسئله‌ی بسیج بود؛ که امام از روز اول پیروزی یا حتی قُبیل پیروزی با کشاندن مردم به عرصه، با گذاشتن بار حرکت به دوش مردم، با اعتماد به مردم، پایه‌ی بسیج را گذاشت. به مردم اعتماد کرد؛ مردم هم به خودشان اعتماد پیدا کردند؛ اعتماد به نفس پیدا کردند؛ اگر امام به مردم اعتماد نمیکرد، مردم هم به خودشان اعتماد نمیکردند. پایه‌ی بسیج همان جا گذاشته شد. در واقع سپاه پاسداران از بسیج روئید؛ جهادسازندگی از بسیج روئید؛ ولو سازمان بسیج یک سازمان مدونی مثل سالهای بعد نبود، اما فرهنگ بسیج، حرکت بسیج و حقیقت بسیج، منشأ خیرات عظیمی در کشور، در جامعه‌ی ما و در نظام اسلامی شد. بسیج یک چنین حقیقتی است. بسیج در واقع یک ارتش بیرنگِ بیادعای همه‌گیر در سطح کشور است؛ و این ارتش برای مبارزه‌ی در همه‌ی عرصه‌هاست؛ نه فقط در عرصه‌ی نظامی. عرصه‌ی نظامی یک گوشه‌ی محدودِ گاه‌گاهی است. همیشه که جنگ پیش نمی‌آید.

مربوط به :خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران - 1388/06/20
عنوان فیش : اعتماد به مردم
کلیدواژه(ها) : اعتماد به مردم
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
همه‌‌‌‌‌‌ی این بلواهائی که شما مشاهده کردید در دوره‌‌‌‌‌ی بعد از انتخابات پیش آمد و پیش آوردند و آنها حمایت کردند، برای همین بود که شاید بتوانند پشتوانه‌‌‌‌‌ی مردمی انقلاب را ضربه بزنند و از انقلاب بگیرند. بنده عرض کردم نشانه‌‌‌‌‌ی اعتماد مردم به این  نظام، حضور چهل میلیونی در انتخابات بود. حالا در رادیوهای بیگانه و متأسفانه بعضی هم در داخل همنوای با آنها، هی اصرار و تکرار که بله، اعتماد مردم از نظام سلب شده! این، جواب آن حرف است. آنجا ما گفتیم اینی که هشتاد و پنج درصد مردم میآیند رأی میدهند، چهل میلیون پای صندوقها میآیند، به هر کسی که رأی میدهند، خود آمدن پای صندوق، نشانه‌‌‌‌‌ی اعتمادمردم به نظام است - که حقیقت قضیه هم همین است - اینها برای اینکه این حرف را دروغ از آب در بیاورند، مکرر در مکرر تبلیغات کردند که اعتماد مردم از دست رفته؛ چه کار کنیم؟ حالا بعضی در لباس دلسوزی گفتند چه کار کنیم که اعتماد برگردد! مردم به نظام اعتماد دارند، نظام هم به مردم اعتماد دارد. ان‌‌‌‌‌شاءاللَّه خواهید دید در انتخابات آینده - که حالا دو سه سال دیگر  است - همین مردم با وجود همین بازیگریای که مخالفان و دشمنان و غافلان و بیخبران داخلی کردند، یک حضور مستحکمِ قویای در انتخابات خواهند داشت.

مربوط به :بیانات در مراسم تنفیذ حکم دهمین دوره ریاست جمهوری - 1388/05/12
عنوان فیش : اعتماد به مردم
کلیدواژه(ها) : اعتماد به مردم
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
پیام دیگر این انتخابات و این حضور عظیم مردمی، وجود اعتماد متقابل میان نظام اسلامی و مردم است. اینکه در این انتخابات، عرصه برای گفتگو کردن، برای ورود افراد با گرایشهای مختلف، برای به صحنه آوردن و روی دایره ریختن نظرات گوناگون، باز شد. این، نشانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی اعتماد به نفس نظام است و نشانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی این است که نظام اسلامی به مردم خود اعتماد دارد؛ به مردم اعتماد میکند. متقابلاً مردم هم به نظام اعتماد کردند، آمدند آراء خودشان را در صندوقها ریختند. اگر اعتماد به نظام نباشد، این توجه مردمی، این اقبال مردمی، وجود نخواهد داشت. این کسانی که دم از بیاعتمادی مردم میزنند - اگر این سخن از روی غرض نباشد، از روی غفلت است - کدام اعتماد از این بالاتر که مردم میآیند در عرصه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی انتخابات وارد میشوند، بهنظامشان، به دولتشان اعتماد میکنند، رأی خود را به آنها میسپارند و منتظر میمانند که نتیجه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی این رأیگیری را از آنها بشنوند؟ این اعتماد بالای مردم است. این اعتماد به توفیق الهی، به فضل الهی همچنان هست و ما انتظار داریم از مسئولان کشور، از دست‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اندرکاران بخشهای مختلف که با رفتار خود همچنان این اعتماد را افزایش بدهند. این سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی اصلی نظام اسلامی است.

مربوط به :بیانات در دیدار اساتید و دانشجویان در دانشگاه علم و صنعت‌ - 1387/09/24
عنوان فیش : نظام جمهوری اسلامی ایران, امید به مردم, اعتماد به مردم, مشارکت مردم, حضور مردم در صحنه, اتکای نظام اسلامی به مردم
کلیدواژه(ها) : نظام جمهوری اسلامی ایران, امید به مردم, اعتماد به مردم, مشارکت مردم, حضور مردم در صحنه, اتکای نظام اسلامی به مردم
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
بنای جمهوری اسلامی بر اعتماد به مردم و اعتقاد به مشارکت مردم است.

مربوط به :بیانات در دیدار اساتید و دانشجویان در دانشگاه علم و صنعت‌ - 1387/09/24
عنوان فیش : اعتماد به مردم
کلیدواژه(ها) : اعتماد به مردم
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
شاخصهای هویت اسلامی بایستی معلوم باشد: شاخص عدالت‌طلبی، شاخص ساده‌زیستی مسئولان، شاخص کار و تلاش مخلصانه، شاخص طلب و پویائی علمی بیوقفه، شاخص ایستادگی قاطع در مقابل طمع‌ورزی و سلطه‌ی بیگانگان، شاخص دفاع از حقوق ملی.
...
اعتماد به مردم، عقیده‌ی واقعی به مشارکت مردم. بعضیها اسم مردم را می‌آورند؛ اما حقیقتاً اعتقادی به مشارکت مردم ندارند. بعضی اسم مردم را می‌آورند؛ اما به مردم اعتماد ندارند. بنای جمهوری اسلامی بر اعتماد به مردم و اعتقاد به مشارکت مردم است.

مربوط به :بیانات‌ در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی - 1386/01/01
عنوان فیش : اعتماد به مردم
کلیدواژه(ها) : اعتماد به مردم
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
من از دولت حمایت میکنم. از همه‌ی دولتهای بر سر کار و منتخب مردم حمایت کردم، بعد از این هم همین خواهد بود؛ از این دولت هم به طور خاص حمایت میکنم. این حمایت، بیدلیل و بیحساب و کتاب نیست. اولاً جایگاه دولت در نظام جمهوری اسلامی و در  نظام سیاسی کشور ما جایگاه بسیار مهمی است، ثانیاً بیشترین مسئولیتها را دولت بر دوش دارد؛ بعد هم این جهتگیریهای دینی و این ارزش‌گرایی انقلابی و اسلامی خیلی ارزش دارد. سختکوشی، تلاش فراوان، ارتباط با مردم، سفرهای استانی، جهتگیری عدالت و زىّ مردمی؛ اینها خیلی قیمت دارد و من قدر این کارها را میدانم. من به خاطر این چیزها از دولت حمایت  میکنم. البته این حمایت، حمایت بیحساب و کتاب نیست؛ توقعاتی هم در مقابلش از دولت دارم. اولین توقع من این است کهبه مسئولین دولتی میگویم خسته نشوند؛ اعتماد به خدا را از دست ندهند؛ به خدا اعتماد کنند و به این مردم اعتماد کنند؛ زىّ مردمی خودشان را حفظ کنند؛ در دام تجمل‌گراییهایی که افرادی میافتند، نیفتند؛ مراقب و مواظب باشند؛ در مخاصمات جناحی وارد نشوند؛ وقتشان را با دعواهای سیاسی تلف نکنند؛ با همه‌ی وجود و با همه‌ی توان برای این مردم کار کنند؛ آنچه را که با مردم در میان میگذارند، به تحقق برسانند و دنبال کنند.

مربوط به :بیانات در دیدار اساتید و اعضای هیأت علمی دانشگاه‌ها - 1385/07/13
عنوان فیش : اعتماد به مردم
کلیدواژه(ها) : اعتماد به مردم
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
اعتماد به نفسِ شخصی و اعتماد به نفسِ ملی در اساتید ما، یک ضرورت است. اولاً، استاد ما شخصاً اعتماد به نفس داشته باشد و کار علمی بکند. به آن کار علمیاش تکیه بکند و افتخار کند. ثانیاً، اعتماد به نفسِ ملی داشته باشد. به قابلیت و تواناییهای این ملت اعتماد داشته باشد. اگر این معنا در یک استاد وجود داشته باشد، این سرریز خواهد شد در محیط درس، در کلاس درس، در انتقال به دانشجو و تأثیر تربیتی خودش را خواهد گذاشت. و ثالثاً پرکاری؛ ما یک مقداری از ناحیه‌ی کم‌کاریهایمان و تنبلیهایمان - در بخشها و سطوح مختلف - ضربه خوردیم. باید کار کرد و از کار نباید خسته شد. بنابراین نوآوری و ابتکار، شجاعت علمی، اعتماد به نفس شخصی و ملی و کارِ متراکم و انبوه، علاج کارِ پیشرفت علمی ماست. مخاطب این هم اساتید دانشگاهند.

مربوط به :‌بیانات‌ در دیدار کارگزاران نظام و سفرای کشورهای اسلامی در سالروز عید مبعث - 1385/05/31
عنوان فیش : اعتماد به مردم
کلیدواژه(ها) : اعتماد به مردم
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
رحمت خدا بر امام بزرگوار ما که ملت ما را بیدار کرد و نیروی ملت ما را به میدان آورد. ما هم همین‌جور بودیم؛ ما هم زیر دست  و پا له میشدیم. در این شهر تهران، بزرگترین منکرات انجام میگرفت و کسی اخم نمیکرد؛ در این شهر تهران، دشمن‌ترین دشمنان اسلام آمدند و مثل این‌که در خانه‌ی خودشان زندگی بکنند، با امنیت کامل زندگی میکردند! اموال این مملکت را می‌بردند، نفت را می‌بردند، جلو پیشرفتها را میگرفتند، برنامه‌های خائنانه و ظالمانه‌ی خودشان را بر این ملت تحمیل میکردند و مدیران کشور؛ یعنی محمدرضا شاه و اطرافیان او، دست به سینه در مقابل آنها میایستادند؛ دست به سینه‌ی باطنی. البته  ظاهراً باد و بروتی بود، اما اجازه را از آنها میگرفتند. در این شهر تهران، دربار ایران برای تصمیم‌گیری در مهمترین مسائل، از سفیر امریکا و سفیر انگلیس میپرسیدند که این کار را بکنیم یا نکنیم؛ اینها جزو سندهای ماست و امروز وجود دارد. متأسفانه در بسیاری از کشورهای اسلامی، امروز همین مسائل هست. این ملت توانا، این ملت باهوش، این ملت دارای این سابقه‌ی تاریخی عظیم، این ملتی که امروز در میدان علم، در میدان جهاد، در میدان فناوری، در میدان سیاست درخشش خودش را نشان میدهد، زیر دست و پا له میشد. امام، ملت را به صحنه آورد؛ به مردم اعتماد کرد، مردم هم خودشان را نشان دادند. وقتی او به مردم اعتماد کرد، مردم هم به او اعتماد کردند. اینجا، نقطه‌ای که محل امید کفر بود، شد پرچمدار اسلام ناب محمدی و روزبه‌روز ان‌شاءاللَّه ملت ایران در این صراط پیش خواهند رفت. آن کسانی که خیال کردند با فاصله گرفتن از مبدأ انقلاب و با غیبت امام بزرگوارمان و وفات او، مردم از ارزشها فاصله خواهند گرفت، به خطا رفته‌اند؛ اشتباه کرده‌اند و میبینند که اشتباه کرده‌اند. ما به این ارزشهای متمسک هستیم؛ ما ارزشهای اسلامی را مایه‌ی عزت ملی خودمان میدانیم؛ ما این ارزشها را موجب رشد استعدادها در ملتمان میدانیم. ما به برکت اسلام، به حول و قوه‌ی الهی خواهیم توانست با سرعتی بیش از  سرعت متعارف و معمول، قله‌های علم را بالا برویم و این قله‌ها را فتح کنیم. ما بر ضعفی که در سالیان متمادی بر ما تحمیل شده است، فائق خواهیم آمد و خودمان را قوی خواهیم کرد.

مربوط به :بیانات‌ در دیدار شرکت کنندگان در همایش کنفرانس وحدت اسلامی - 1385/05/30
عنوان فیش : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه), مردم ایران, هنر امام خمینی, اعتماد به مردم, اعتماد امام خمینی(ره) به مردم
کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه), مردم ایران, هنر امام خمینی, اعتماد به مردم, اعتماد امام خمینی(ره) به مردم
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
به نظر ما یکی از بزرگترین هنرهای امام راحل ما این بود که نیروی مردم را شناخت و آن را کشف کرد و از آن بهره گرفت؛ و به مردم اعتماد کرد.

مربوط به :بیانات‌ در دیدار شرکت کنندگان در همایش کنفرانس وحدت اسلامی - 1385/05/30
عنوان فیش : اعتماد به مردم
کلیدواژه(ها) : اعتماد به مردم
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
این توده‌های میلیونی مردم که در کشورهای اسلامی میبینید، یک قدرت عظیمی است که اگر این قدرت فعال بشود، هیچ قدرت بیگانه‌ای در مقابل آن نمیتواند ایستادگی کند. نمونه‌اش همین اتفاقی است که افتاد و خدای متعال حجت را بر ما تمام کرد. حادثه‌ی لبنان و پیروزی واضح حزب‌الله که حقیقتاً مصداق «کم فئةٍ قلیلة غلبت فئةً کثیرة باذن الله و الله مع الصّابرین» بود، حجت را بر ما تمام کرد. البته دشمنان اسلام نیروی مردم را انکار کردند و سیاستمداران را به ۱۳۸۵/۰۵/۳۰ی ملتهای خودشان بیاعتقاد کردند. به نظر ما یکی از بزرگترین هنرهای امام راحل ما این بود که این نیروی مردم را شناخت و آن را کشف کرد و از آن بهره گرفت؛ و به مردم اعتماد کرد.
وضع ایران قبل از پیروزی انقلاب، وضع خوبی نبود؛ مردم در حال بیتکلیفی، دشمنان مسلط، اینجا پایگاه اسرائیل و استراحتگاه سران رژیم صهیونیستی، که میآمدند می‌بردند، میخوردند و استفاده‌ی سیاسی و مالی میکردند. آن روزی که بعضی از کشورهای عرب تصمیم گرفتند که از نفت علیه اسرائیل استفاده کنند، شاه ایران دل صهیونیستها را گرم کرد و گفت من به شما نفت میدهم. وضع ایران در آن روز این‌گونه بود و کسی امیدی نداشت؛ اما امام راحل ما (قدّس‌الله نفسه‌الزّکیه) وقتی همت گماشت و بر این مبارزه عزم کرد، هیچ نیرویی جز نیروی مردم نداشت. او به این نیرو معرفت پیدا کرد؛ به این نیرو تکیه کرد و خدای متعال هم که همه چیز دست اوست - که «و ما رمیت اذ رمیت و لکنّ الله رمی» - دلها را منقلب کرد. وقتی دلها متوجه به این حقیقت شد، نیروها به میدان آمدند و قدرت رژیم طاغوتی و وابسته شاه متزلزل شد و نظام اسلامی در این کشور سربلند کرد. ما در حساسترین نقطه‌ی دنیای اسلام و بر سر چهارراه قرار داریم و بیشترین نقطه اعتماد امریکا و استکبار در این منطقه، بر رژیم سلطنتی شاه بود.
نیروی مردم را باید شناخت. این نیرو، نیروی عظیمی است. برای به میدان آوردن این نیرو، همت و عزم و اخلاص و مجاهدت  لازم است. اگر مردم داخل میدان شوند و سیاستمداران و زمامداران کشورها با توده‌های میلیونی مردم کشورهایشان نزدیک شوند، هیچ قدرتی نمیتواند در مقابل آنها ایستادگی کند و هیچ تهدیدی روی آنها تأثیر نخواهد گذاشت. البته بدون جهاد، بدون تحمل سختی، انسان به جایی نمی رسد و امت اسلامی باید سختیهایی را تحمل کند، تا بتواند به اهداف بلند خودش برسد؛ اینها وظایف مهم امروز ما در دنیای اسلام است.

مربوط به :بیانات‌ در دیدار مردم قم‌‌‌ در سالروز قیام نوزده دی - 1384/10/19
عنوان فیش : اعتماد به مردم
کلیدواژه(ها) : اعتماد به مردم
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
در تمام طول این سال‌ها، دشمنان سعی کرده‌اند بمب‌های تبلیغاتی را در محیط ذهنی مردم منفجر کنند، که معنای این تبلیغات همه‌اش این است که: ای ملت! شما نمیتوانید؛ ایرانی! نمیتوانی؛ جوان ایرانی! مجبوری تسلیم بشوی؛ مجبوری دستهایت را بالا ببری. البته آنها در داخل هم عواملی دارند - من بارها اشاره کرده‌ام - که هر وقت احتیاج دارند که یک فکری را در داخل تزریق کنند، این عوامل به کار میافتند و با قلم‌های حقیر و مزدور خودشان، بنا  میکنند اهداف دشمن را در این‌جا پخش کردن و ترویج کردن؛ اما تا الان تأثیری نکرده است، باز هم باید تأثیر نکند. نخیر، همه چیز ما را به «امید» تشویق میکند؛ همه چیز ما را به «اعتماد به خودمان» تشویق میکند. چرا امیدوار نباشیم؟ مایی که یک  روز در فشار دو ابرقدرت - ابرقدرت امریکا و شوروی سابق - توانستیم خودمان را نگه‌داریم و بالا بکشیم، مایی که با محاصره‌ی اقتصادی در طول این سال‌های متمادی - که هر زمانی به نحوی محاصره‌ی اقتصادی وجود داشته - توانستیم خودمان را به این رتبه از فناوری و علم برسانیم و بخشی از این خلأها و شکاف‌ها را پُر کنیم، چرا به خودمان امیدوار نباشیم؟ چرا به ملت‌مان اعتماد نداشته باشیم؟ تاریخ و سرگذشت ما، امید و اعتماد را به ما املاء میکند؛ ما را وادار میکند که امیدوار باشیم. بله، امیدواریم؛ ما میتوانیم؛ توانستیم.

مربوط به :بیانات در دیدار کشاورزان‌‌ - 1384/10/14
عنوان فیش : اعتماد به مردم
کلیدواژه(ها) : اعتماد به مردم
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
در کار کشاورزی، همین‌طور که اسم شما جهاد کشاورزی است، جهادی حرکت کنید. ما از اول انقلاب، هر کار بزرگی که توانسته‌ایم انجام بدهیم، به برکت اعتماد به نفس و بلندپروازی و کار جهادی بوده است.  جوانانِ جهاد سازندگی آن روزی کارهای بزرگ را در این کشور شروع کردند که حتی آن کسانی که جلوی چشم‌شان این کارهای بزرگ انجام میگرفت، باور نمیکردند که جوان ایرانی قادر به این کارهاست. در دوران رژیم طاغوت، گندم را از امریکا  میخریدند و سیلو را روس‌ها برایشان میساختند؛ آنها سیلو را هم نمیتوانستند بسازند! باید روس‌ها میآمدند؛ این صنعت در ایران نبود. در سال‌های اول انقلاب، این جوانان جهاد دانشگاهی آمدند و گفتند امام دستور داده‌اند مردم گندم بکارند؛ خوب، گندم سیلو لازم دارد؛ درِ خانه‌ی چه کسی برویم، جز درِ خانه‌ی همت و ابتکار خودمان؛ شروع کردند. افرادی میدیدند که این سیلو بالا میرود - البته در روز اول، با ظرفیت کم - اما باور نمیکردند! و امروز کشور ما یکی از کشورهای مطرح از لحاظ سیلوسازی در دنیاست؛ به برکت همین جوان‌ها. کار جهادی، این است. در هر بخشی از بخش‌های گوناگون صنعتی و فنی و علمی و تحقیقاتی که ما با روحیه‌ی جهادی وارد شدیم، پیش رفته‌ایم. روحیه‌ی جهادی یعنی چه؟ یعنی اعتقاد به این که «ما میتوانیم»؛ و کارِ بیوقفه و خستگیناپذیر و استفاده از همه‌ی ظرفیت وجودی و ذهنی و اعتماد به جوان‌ها. الان در همین بخش  انرژی هسته‌یی که این همه دنیای استکبار را سراسیمه کرده، اکثر کسانی که در آن‌جا مشغول کار هستند، جوان‌های تحصیلکرده‌اند؛ صدها جوانِ کم‌سال و تحصیلکرده، این چرخ را میچرخانند و این عزت را برای کشور پدید آورده‌اند. در همه‌ی بخش‌ها همین‌طور است. به نیروهای بااستعداد، چه از جوان‌ها باشند و چه از انسان‌های با تجربه، اعتماد کنند. اعتماد به این افراد و توکل به خدای متعال و اخلاص نیت برای خدا، اساس کار است. جهاد کشاورزی باید در معنای حقیقی کلمه، برای مسائل کشاورزی کشور و دامداری و بقیه‌ی کارهایی که برعهده‌ی این وزارت است، جهادی عمل کند.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مسئولان و نخبگان استان همدان‌ - 1383/04/19
عنوان فیش : اعتماد به مردم
کلیدواژه(ها) : اعتماد به مردم
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
قدر این مردم را بدانید. همه‌جا این مناظر دارد تکرار میشود. من سالهاست که در این مملکت دارم مسافرت میکنم. من زمان ریاست جمهوری و قبل از ریاست جمهوری به استانها مسافرت میکردم و با مردم مواجه میشدم؛ الان هم همین‌طور است. در همدان هم با آحادی از قشرهای مردم بدون هیچ عنوانی نشستم صحبت کردم و مستقیم ارتباط برقرار کردم؛ غیر از ارتباطهای غیرمستقیمی که به‌طور وافر وجود دارد. این مردم، بسیار مردم خوبیاند. حقیقتاً  ملت ایران از لحاظ شاخصهای شخصیتی، کرامتی و ارزشی در نقطه‌ی اوج‌اند؛ منیع‌الطبع، با گذشت، با ایمان، عازم، دارای شجاعت و آماده‌ی برای فداکاری. قبل از انقلاب، هیچ کس اینها را به‌خوبىِ امام نمیفهمید. نخستین کسی که از شخصیتهای برجسته، این خصوصیات را در مردمِ ما شناخت و جست و روی آنها تکیه کرد، امام بزرگوار ما بود. همان وقت من با بعضی از بزرگان تماس میگرفتم و چیزی میگفتم؛ اما آنها تقصیر را گردن مردم میانداختند: مردم نمیآیند، مردم نمیکنند، این مردم را ول کنید. امام در نقطه‌ی مقابل آنها، این مردم را شناخت؛ به این مردم اعتماد کرد؛ با این مردم صادقانه حرف زد؛ منتظر نشد مردم راه بیفتند؛ اول خودش راه افتاد؛ رهبر یعنی این. فرق میان رهبری مثل امام و یک راهنمای معمولی این است که راهنما اشاره میکند و میگوید اگر میخواهی فلان‌جا بروی، از این‌جا برو؛ بعد بپیچ دست راست، بعد بپیچ دست چپ؛ اما رهبر راه میافتد و خودش به طرف مقصد میرود؛ میگوید هر کس آمدنی است، با من بیاید؛ امام این‌طوری بود. ایشان مطمئن هم بود که مردممیآیند، و مردم با او آمدند.

مربوط به :پیام به مناسبت آغاز به کار هفتمین دوره‌ی مجلس شورای اسلامی - 1383/03/06
عنوان فیش : اعتماد به مردم
کلیدواژه(ها) : اعتماد به مردم
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
به اعتماد مردم ارج نهيد و از اين ويژگيها در مجلس، پاسدارى كنيد.

مربوط به :بیانات در مراسم چهاردهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله) - 1382/03/14
عنوان فیش : اعتماد به مردم
کلیدواژه(ها) : اعتماد به مردم
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
محور همه اصول و قواعد کار امام بزرگوار ما در دو چیز خلاصه میشد: اسلام و مردم. اعتقاد به مردم را هم امام بزرگوار ما از  اسلام گرفت. اسلام است که روی حقّ ملتها، اهمیت رأی ملتها و تأثیر جهاد و حضور آنها تأکید میکند؛ لذا امام بزرگوار محور کار را اسلام و مردم قرار داد؛ عظمت اسلام، عظمت مردم؛ اقتدار اسلام، اقتدار مردم؛ شکست‌ناپذیری اسلام، شکست‌ناپذیری مردم.

مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان سازمان صدا و سیما - 1381/11/15
عنوان فیش : اعتماد به مردم
کلیدواژه(ها) : اعتماد به مردم
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
ما یکی از اهداف اصلی و اوّلىِ تهاجم رسانه‌ای  هستیم. حالا ما در مقابل این تهاجم در این جنگ بزرگ و البته نابرابر، میخواهیم وظایفمان را انجام دهیم. چه کار باید بکنیم؟ شما ببینید کار ما چقدر سنگین و حسّاس است! پُرتوقّعی ما از شما، ناشی از این است.
به نظر ما، راه پیروزی در این جنگ این است که مجموعه و فهرستی از پیامهای درست و از نکات و حقایق واقعی را که مبتنی بر آرمانها و آرزوهای ماست، به ذهن مردم منتقل کنیم.
اوّلاً بایستی فهرست این پیامها را شناخت. نخست ببینیم که ما چه چیز را باید به ذهن مردم منتقل کنیم تا مردم قدرت پیدا کنند در مقابل زیاده‌خواهی، اقتدارطلبی و تهاجمهای گوناگون دشمن به دفاع از خود بپردازند و دستگاههای مسؤول کشور بتوانند به نیروی مردم اعتماد و تکیه کنند و نقش تاریخی خود را ایفا نمایند. پس، اوّل باید این پیامها را شناخت؛ بعد که شناخته  شد، باید تولید شود

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از دانش‌آموزان و دانشجویان - 1381/08/13
عنوان فیش : اعتماد به مردم
کلیدواژه(ها) : اعتماد به مردم
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
هم ملت و هم مسؤولان بدانند، قدرت بزرگی که این ملت در انقلاب عظیم اسلامی نشان داد و توانست استکبار جهانی را مات و مبهوت کند، همچنان در این ملت به قوّت خود باقی است. به این قدرت اعتماد کنند، آن را قدر بدانند و در سایه این قدرت و با توکّل به خداوند بزرگ، کارهای کشور را دنبال کنند. اسلام به فضل الهی با همّت و تلاش مسؤولان و ملت عزیزمان خواهد توانست در دنیا امّت بزرگ اسلامی را روسفید کند.

مربوط به :پیام نوروزی به مناسبت حلول سال 1380 - 1380/01/01
عنوان فیش : اعتماد به مردم
کلیدواژه(ها) : اعتماد به مردم
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
اقتدار ملی برای یک کشور، حفظ کننده هویت او، مایه عزّت او و وسیله رسیدن او به آرمانهاست. تلاشی که برای نابودی ملتها و به زنجیر کشیدن آنها - از دورانهای گذشته تا امروز - می‌شود، همیشه در جهت نابود کردن یا  ضعیف کردن اقتدار ملی آنها بوده است؛ و بعکس، ملتهایی که در راه تعالی و کمال قدم برمی‌دارند، باید در اقتدار ملیِ خودشان بکوشند. اقتدار ملی، فقط به معنای تواناییهای نظامی نیست؛ اقتدار ملی یک مسأله همه جانبه است و بر دوش همه دستگاههاست و به عنوان یک وظیفه اصلی، بر دوش هر سه قوّه اساسی کشور نهاده شده است. اقتدار ملی به معنای  این است که یک ملت، در مسؤولان کشور جلوه‌های قدرت و توانایی و عزّت خود را مشاهده کند و کارها با سیاستهای درست، با برنامه‌ریزی صحیح، با جدّیت و پشتکار و با هماهنگی و انسجامِ کامل پیش برود. در سایه اقتدار ملی است که مردم می‌توانند به قدر استعدادشان و با شکوفایی این استعدادها، تلاش خودشان را مبذول کنند. هر سه قوّه باید تلاش کنند تا با جدّیت و پشتکار و توکّل به خدا و اعتماد به مردم و همکاری با یکدیگر، اقتدار ملی را تجلّی بخشند و مظهر اقتدار ملی شوند.

مربوط به :دیدار نلسون ماندلا رئیس جمهور سابق آفریقای جنوبی با رهبر انقلاب - 1378/07/25
عنوان فیش : اعتماد به مردم
کلیدواژه(ها) : اعتماد به مردم
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از حفظ اصول و اعتماد به مردم به عنوان دو درس مهم امام خمینی‌(ره) یاد کردند و فرمودند: امام خمینی (رض) همیشه به مردم اعتماد داشت و به ما نیز آموخت که اصول خود را حفظ کنیم و به مردم نیز اعتماد داشته باشیم و بدون تردید، پایبندی به این دو اصل مهم، عامل پیروزی انقلاب اسلامی طی بیست سال گذشته بوده است و بر اساس این مبانی، دولت و ملت ایران برای آقای ماندلا احترام قائلند.

مربوط به :خطبه‌های نمازجمعه‌ در دهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله) - 1378/03/14
عنوان فیش : اعتماد به مردم
کلیدواژه(ها) : اعتماد به مردم
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
امام به مردم اعتماد داشت. انقلاب که پیروز شد، امام میتوانست اعلان کند که نظام ما، یک نظام جمهوری اسلامی است؛ از  مردم هم هیچ نظری نخواهد؛ هیچکس هم اعتراضی نمیکرد؛ اما این کار را نکرد. درباره اصل و کیفیت نظام، رفراندم راه انداخت و از مردم نظر خواست؛ مردم هم گفتند «جمهوری اسلامی»؛ و این نظام تحکیم شد. برای تعیین قانون اساسی، امام میتوانست یک قانون اساسی مطرح کند؛ همه مردم، یا اکثریت قاطعی از مردم هم یقیناً قبول میکردند. میتوانست عدّه‌ای را معیّن کند و بگوید اینها بروند قانون اساسی بنویسند؛ هیچکس هم اعتراض نمیکرد؛ اما امام این کار را نکرد. امام انتخابات خبرگان را به راه انداخت و حتّی عجله داشت که این کار هرچه زودتر انجام گیرد. در انقلابهای دنیا - که البته غالباً هم کودتاست و انقلاب نیست - کسانی که در رأس قرار میگیرند و زمامدار میشوند، برای خودشان یک سال، دو سال فرصت قرار میدهند و میگویند تا وقتی آماده برای رأیگیری شویم، باید این مدّت بگذرد؛ اما همان را هم غالباً تمدید میکنند! امام دو ماه از پیروزی انقلاب نگذشته بود که اولین انتخابات - یعنی همان رفراندم جمهوری اسلامی - را به راه انداخت. یکی، دو ماه بعد،  انتخابات خبرگان قانون اساسی بود. چند ماه بعد، انتخابات ریاست جمهوری بود. چند ماه بعد، انتخابات مجلس بود. در یک سال - که همان سال ۵۸ باشد - امام چهار بار از آراء مردم برای امور گوناگون استفسار کرد: برای اصل نظام، برای قانون اساسی نظام - که قانون اساسی یک بار خبرگانش انتخاب شدند، یک بار خود قانون اساسی به رأی گذاشته شد - برای ریاست جمهوری و برای تشکیل مجلس شورای اسلامی.
 
امام به معنای واقعی کلمه معتقد به آراءِ مردم بود؛ یعنی آنچه را که مردم میخواهند و آرائشان بر آن متمرکز میشود. البته در این کارها هیچ وقت سررشته کار را هم به دست سیاستبازان نمیداد. مردم، غیر از سیاستبازانند؛ غیر از مدّعیان سیاستند؛ غیر از مدّعیان طرفداری مردمند. امام به مردم اعتماد داشت. خیلی از گروهها و احزاب و داعیه‌داران و سیاستبازان و حزب‌بازان و امثال اینها بودند؛ امام به اینها کاری نداشت؛ میدان هم به اینها نمیداد که بیایند زیاده‌طلبی کنند و به نام مردم حرف بزنند و عوض مردم تصمیم بگیرند؛ لیکن به آراء مردم احترام میگذاشت.

مربوط به :پیام به کنگره عظیم حج - 1376/01/21
عنوان فیش : اعتماد به مردم
کلیدواژه(ها) : اعتماد به مردم
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
ملتهای مسلمان بدانند که اگر با هم باشند، دست خدا با آنها است و دست خدا مقتدرتر از هر پدیده‌ی قدرتمند در عالم وجود است. و دولتهای مسلمان بدانند که ملتهای آنان، قویترین پشتیبان در مقابله با بیگانگان پر توقع و متجاوز و غارتگر و بیرحمند. اگر ملتها به صحنه راه داده شوند، اگر به ملتها اعتماد شود، اگر با ملتها صادقانه عمل شود، دولتها آن چنان اقتداری خواهند یافت که نه در میدان نبرد لازم است از دشمنی بترسند، و نه در عرصه‌ی بنای کشور و زندگی عمومی لازم است بهبیگانه‌یی احساس نیاز کنند.
امروز دولت و ملت ایران به برکت همین یگانگی است که با توکل به خدا در برابر زورگوییهای امریکا ایستاده‌اند و تهدیدهای مکرر او آنان را تکان نمی‌دهد و چنان احساس قدرت می‌کنند که با تکیه بر حقانیت خود و با وجود فشارهایی که به وسیله‌ی ایادی  استکبار، از همه طرف بر آنان وارد می‌آید، آینده را درخشان و راه خود را روشن و دلهای خود را سرشار از امید و اطمینان می‌یابند.

مربوط به :بیانات در دیدار رئیس جمهور و هیأت وزیران - 1375/06/08
عنوان فیش : اعتماد به نفس, کارگزاران نظام, اعتماد به مردم, اعتماد به نیروی خود, اعتماد به‌نفس مسئولان نظام
کلیدواژه(ها) : اعتماد به نفس, کارگزاران نظام, اعتماد به مردم, اعتماد به نیروی خود, اعتماد به‌نفس مسئولان نظام
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
در تمام مسوولانی كه در بخشهای مختلف كشور، مشغول تلاش و كار هستند، باید این روح اعتماد به نفس و این فكر كه جمهوری اسلامی، ملت ایران و عناصر خودی این كشور، قادر هستند كشور را به بالاترین حد اعتلای مورد نیاز و خواستش برسانند، تقویت شود.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از بسیجیان - 1372/08/30
عنوان فیش : اعتماد به مردم
کلیدواژه(ها) : اعتماد به مردم
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
این را سررشته یک تحلیل  طولانی و همیشگی قرار دهید تا دشمن را بشناسید و بفهمید دشمن، امروز چه کار میکند. وقتی در یک نظام، مسؤولینی - عدّه‌ای که یک کشور بزرگ مثل ایران را اداره میکنند - متّکی به آحاد مردم هستند؛ به این نیروهای زنده و پرنشاط؛ به این جوانانی که خطر را در مقابل هدفهای خودشان به هیچ میانگارند؛ به این دلهای سرشار از شور و شوق و عشق به هدف والا؛ همینهایی که جنگ هشت ساله را اداره کردند؛ همینهایی که امروز اگر ما در مقابل استکبار جهانی با قدرت میایستیم، بهخاطر این است که به ایستادگی این نیروی عظیم در داخل کشور اعتماد و اطمینان داریم؛ وقتی که بین این نیروی عظیم با  مرکزیّت کشور، با مسؤولین کشور، با دستگاه اداره کننده کشور، با رهبر، با دولت، پیوند و ارتباطِ مستحکم باشد، اداره کنندگان چنان قدرت روحی پیدا میکنند که در مقابل فشارها و تحمیلات جهانی بگویند «نه»؛ تا استکبار نتواند بر آنها چیزی را تحمیل کند. کما این‌که امروز آمریکاییها و بقیه قدرتهای ظالم و غاصب، بر خیلی از دولتها تحمیل میکنند. هم آنها قدرت پیدا میکنند، هم نیروی مردم در راه مصالح کشور به‌کار میرود. اراده‌های مردم، مشتهای گره کرده مردم، در راه استقلال و آباد شدن کشور و در راه آزاد زیستن و عزّت ملت به‌کار میافتد. و کدام عزّت برای یک ملت از این بالاتر، که هیچ قدرتی نتواند آن را ابزار دست و وسیله برای رسیدن به خواستهای خودش قرار دهد!؟ این، برای یک ملت، از هر عزّتی بالاتر است.

مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان چهارمحال و بختیاری - 1371/07/16
عنوان فیش : اعتماد به مردم
کلیدواژه(ها) : اعتماد به مردم
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
با مردم ظاهرسازى نباید نباشد. تظاهر درست نیست. ما باید با مردم روراست باشیم. معناى روراستى این نیست که برویم اخبار و اطلاعات طبقه‌بندى شده را در معرض دید مردم بگذاریم. بعضى اشتباهاً این‌طور خیال مى‌کنند. مى‌گویند چرا خبرها را به مردم نمى‌گویید؟ خوب؛ براى این‌که بعضى از خبرها طبقه‌بندى شده است و نمى‌شود گفت. نه از باب این‌که به مردم اعتماد نداریم. از باب این‌که دشمن از این طریق استفاده مى‌کند. چرا باید دشمن را از اخبار و اطلاعات خودمان مطلع کنیم؟ این، صفا و صمیمیت با مردم نیست.

مربوط به :بیانات در جلسه بیست و هشتم تفسیر سوره بقره - 1371/03/06
عنوان فیش :محقق شدن حرکت‌های اساسی جامعه توسط توده‌های مردم، نه روشنفکران
کلیدواژه(ها) : عملکرد استعمارگران در الجزایر, مقایسه‌ی انقلاب‌های جهان, انحراف انقلابها, تاریخ فعالیتها و مبارزات آیت الله خامنه ای قبل از, تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد, روشنفکری در ایران, روشنفکران (مخاطب), توجه به عامه مردم, اعتماد به مردم, آگاهی مردم, مردم باوری
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
در طول سالهای پیش از انقلاب و بعداز انقلاب در محافل دانشجویی مکرر گفتم و اکنون باز هم تکرار میکنم ـ یک بخش کار[ حرکت‌های اصیل و اساسی در جامعه]دست روشنفکر است، یعنی حرکت‌ها که عبارت از تبیین و راه‌اندازی و تشریح حقایق سیاسی و اجتماعی است، این کار روشنفکر است و همانطور که گفتم، مردم بدون داشتن یک معلم و بدون کسی که آنها را ارائه‌ی طریق کند این مسائل را مثل مسائل دیگر نمیدانند. پس از اول کار این روشنفکرها هستند که در هر کشوری با نوشتن مقاله، با گفتن شعر، ‌ با تنظیم آثار هنری، با نوشتن نمایشنامه، با ساختن فیلم‌های گوناگون ـ حقایق سیاسی را وارد جامعه میکنند و اینجا نقش روشنفکرها نقش برجسته است. البته این کار با آن بینش خاص روشنفکری انجام میگیرد روشنفکران حرفه‌ای و به اصطلاح، روشنفکران ویژه دارای بینش برتری هستند و یک چیزهایی را میفهمند و چون مطالعه کردند و کار کردند و دقت کردند، کَاَنَّ یک چیزی را میبینند که آدم معمولی در جامعه، ‌ آن را نمیبیند، مثلاً در دوران اختناق که مردم مشغول زندگی و کسب و کار خودشان بودند یک عده‌ای روشنفکرها که البته فقط روشنفکرهای غیردینی نبودند، بلکه روشنفکرهای دینی نقش بیشتری هم داشتند، مثل گویندگان مذهبی و طلاب حوزه‌ها که میرفتند در شهرستانها سخنرانیهای خوب میکردند، یا نویسندگان مذهبی و کسانی که از این قبیل کارها میکردند و در کنارش نویسندگان وروشنفکرهای غیرمذهبی هم فعالیت داشتند، اینها خطر استعمار را برای مردم میگفتند و مسائل جاری جامعه و اینکه حکومت باید چگونه باشند را توضیح میدادند و مردم را به یک بینشی میرساندند.

پس روشنفکر نقش تبیین و راه‌اندازی دارد و آنها در اینجا پیشرو هستند، اما بعد که مردم بر اثر این تبیین به آگاهی رسیدند و یک چیزهایی را فهمیدند، نوبت حرکت و اقدام میرسد که حرکت و اقدام را مردم انجام میدهند و روشنفکرها غالباً اهل حرکت و اقدام نیستند، ‌چون آنها ملاحظه دارند، ترس دارند، وابستگی دارند، احساس تکلیف نمیکنند و میگویند ما کارمان را انجام دادیم. بنده با بسیاری از روشنفکرهای نسل خودمان، آن زمان که در دانشگاهها و بیرون دانشگاهها رمان مینوشتند یا شعر میگفتند و کارهای سیاسی میکردند، از نزدیک رابطه داشتیم و میدیدیم اینها طلبکارند، ‌ مثلاً یک آقایی که شاعر خوبی بود و انصافاً شعرهایش هم اثر داشت خودش را تشبیه میکرد به ماکسیم‌گورکی انقلاب اکتبر شوروی! میگفت من دیگر کار خودم را کرده‌ام، و با اینکه هنوز سالها مانده بود به پیروزی انقلاب و پیروزی مستلزم زندان رفتن و کتک خوردن بود، او همه‌ی اینها را حذف میکرد و میگفت من ماکسیم‌گورکی انقلابم، به قول شماها فاکتور میگرفت و میگفت بقیه کارها را دیگران بکنند، و لذاست که اقدام را مردم میکنند. حالا اینجا برای اینکه شما بدانید این نکته از نکات روشنفکری است، یعنی وقتی نوبت به اقدام و حرکت میرسد آن وقت دیگر پای روشنفکر میلنگد، خود این یک حقیقت روشنفکری است و روشنفکرها همین را تحلیل میکنند.

یک نویسنده‌ای بود که الان مرده است البته این شخص ضدانقلاب است شد و گریخت، بعد هم مرد، یعنی ضایع شد و از بین رفت. در سالهای پیش از انقلاب نویسنده خوبی بود، نمایشنامه‌های خوبی هم مینوشت. یک نمایشنامه‌ای نوشته بود بنام آی باکلاه، و آی بیکلاه که حاصل این نمایشنامه یک صحنه‌ای را ترسیم میکرد که یک جمعی در یک کوچه هستند و یک آقایی بالای ایوانی ایستاده این جمع عصبانی و ناراحت را از وضعیت یک خانه‌ای که در انتهای کوچه واقع شده از آنچه که در آن خانه هست و او میبیند اما مردمی که پشت دیوار بودند داخل خانه را نمیدیدند آن آقا از اطلاعات خودش به اینها کمک میکرد، یعنی به آن جمع میفهماند اینهایی که در خانه هستند دشمنند و در چه وضعیتی هستند؟ بعد که نوبت به اقدام شد و آن جمع خواستند حرکت بکنند هر چه به آن آقا اصرار کردند که میخواهیم حمله کنیم به این خانه تو هم از بالای ایوان بیا پائین او حاضر نشد بیاید پائین و دوباره این منظره تکرار میشود: یکی در مورد آی بیکلاه که منظورش انگلیس است و یکی هم در مورد آی باکلاه که منظورش آمریکاست، یعنی یک روشنفکر ایرانی وجود انگلیس و وجود آمریکا را در دو دوره‌ی متمایز در داخل کشور تشخیص میدهد، کار زشت اینها و حرکت استعماری اینها و خیانت‌های اینها را میبیند و برای مردم که در بینشان صنوف مختلف هستند بیان میکند (البته او چون ضد دین بود نگفته بود آخوند هم بینشان هست) و مردم که راه میرفتند بروند یک کاری بکنند به او میگویند تو هم بیا اما او میترسد و میلرزد و ناراحت میشود، بعد فرار میکند به یک گوشه‌ای میگریزد. این نقش روشنفکر است!!

من در همین بعد از انقلاب نوشته‌ای را از یکی از نویسنده‌ها دیدم که نمیخواهم اسم او را ببرم اما نوشته‌ی خوبی بود، نقش روشنفکر زمان رژیم محمدرضاخان را به خوبی تشریح میکرد، که درست منطبق بود با آن عده از روشنفکرهایی که حالا رفته‌اند اروپا، در خیابانهای پاریس و لندن و لوس‌آنجلس و جاهای دیگر، در قهوه‌خانه مینشینند و گپ میزنند و او در این داستان که نوشته، نقش روشنفکر جماعت را روشن میکند. روشنفکر جماعت در کشور ما به شدت ترسو بود و از اسم پلیس میترسید، اهل اقدام و اهل حرکت و کار نبود و از این گذشته آلوده‌ی به تمام گرفتاریها بود، اهل مشروب، اهل مواد و از این قبیل چیزها بود، غالباً شب تا صبح را مینشینند و گپ میزنند، صبح تا نزدیک ظهر میخوابند بعد هم عصر که میشود در خیابان شاهرضای آن روز یا جاهای دیگر قدم بزنند و سرشب به فلان قهوه‌خانه، سری بزنند، و به فلان بار بروند دمی به خمره بزنند و بعد بقیه شب را باز برگردند به همان گپ زدن، کارشان این بود! یک سیکل بسیار، بسیار غلط زشت! این کار عمده‌ی روشنفکرها و همین نام نشان‌دارهایی است که شما میشنوید، یعنی همین‌هایی که حالا اسمشان در روزنامه‌های ضدانقلاب خارج از کشور با تجلیل میآید که چند کلمه‌ای در فلان مجله‌ی ضد انقلاب داخلی نوشته (در داخل هم مجله‌ی ضد انقلاب کم نداریم که چاپ میکنند) یا اگر شعری گفته با آب و تاب شعرشان را مینویسد. یکی از همین آقایان شعرا که از دوستان مشهدی من بود و در طول مبارزات تقریباً با ما ارتباط داشت عیال او آمده بود به من شکایت میکرد که او رفته تهران و با اینها مأنوس شده. غالباً اینطور بودند که از حرکات مردمی و این چیزی که در بین مردم وجود داشت اینها خبری نداشتند و اصلاً جرأت ورود در حرکت‌های مردمی را نداشتند. پس وقتی نوبت اقدام میرسد، بطور غالب روشنفکر غیبش میزند، مگر موارد استثنایی و آنها که واقعاً یک احساس ایمانی داشتند که عمدتاً مستلزم ایمان به غیب است و ایمان به غیب در اینجاها کمک میکند، اما آنهایی که ایمانی ندارند غیبشان میزند و همانطور که در جریان انقلاب دیده‌اید اقدام و خطرپذیری را کردند خود این ورود در صحنه‌ی اقدام، یک روشن بینی ویژه‌ای به انسان در صحنه میدهد و آن آدمی که در صحنه هست چیزهایی را میبیند که آدم بیرون صحنه از دیدن آنها عاجز است، یعنی همین جوان معمولی که یا کاسب، ‌ یا دانشجو یا کارگر است و جزو آن قشر مخصوص روشنفکر نیست وقتی وارد میدان اقدام و حرکت‌های کذائی کتک خوردنها و کتک زدنها میشود و روی صحنه میآید، خود این یک روشن‌بینیهایی پیدا میکند که این روش‌بینی با آْن روش‌بینی روشنفکرانه تفاوت عمده دارد، یعنی این روشن‌بینی، گستاخانه و همراه با تهاجم است، همین چیزی که در مردم ما دیده شده.

شما وقتی نگاه کنید، میبینید مفاهیم روشنفکری امروز در توده‌ی مردم تقریباً به شکل خیلی واضحی عمومیت پیدا کرده است، یعنی هر کس به انقلاب نزدیکتر است این روشن بینی را دارد، مگر کسانی که از صحنه‌ی انقلاب دورند و الان هم کسانی را داریم که با مظاهر انقلاب سروکاری ندارند، ولذا به همین نسبت از روشن‌بینی دور هستند و چون این روشن‌بینی گستاخانه است، با آن روشنفکری محافظه کارانه در تعارض قرار میگیرد، به آن معنا که آن روشنفکر هم نمرده و زنده است. بازهم فکر میکند، اما فکر او با این فکر متفاوت است او روشن‌بینیاش گستاخانه و همراه با اقدام و همراه با شجاعت و عمل و همراه با گشودن بن‌بست‌هاست، اگر چه غالباً از فرم‌ها و قالب‌های مخصوص روشنفکری بیرون است. اما آن روشنفکری که همچنان باقی مانده و یک چیزهایی سرهم میکند محافظه کارانه و دور از واقعیت و اقدام. دچار بن‌بست‌هاست لذا بعد از انقلاب آن کسی که روشن‌بینی گستاخانه دارد همچنان حرکت و اقدام میکند و به تدریج به اهدافش میرسد، یعنی اگر همین روشن‌بینی در ملت ادامه پیدا بکند هر مرحله‌ای، مرحله‌ی بعدی را بوجود میآورد و بعد از هر گامی، گام بعدی را برمیدارد تا برسد به هدف و نتیجه، آن وقت آن روشنفکر دیروزی که تا امروز زنده مانده، از دو حال خارج نیست، یا این است که میبیند حق مردم بوده و از آن چیزی که اتفاق افتاده عبرت میگیرد و برمیگردد تصدیق میکند که اشتباه کرده، یا اینکه روی همان دگم بودن خودش قرص و محکم میایستد و همان مواضع اولیه را حفظ میکند، منتها به یک شکل دیگر.

در آستانه‌ی انقلاب، شاید سه چهار ماه به انقلاب مانده بنده مشهد بودم که در تهران حوادث زیادی به وقوع میپیوست و در گرماگرم شروع مبارزات که همه‌جا راه پیمائیهای بزرگ و تظاهرات عظیم میلیونی تازه داشت شروع میشد، در مرکز گوته تهران که متعلق به آلمانیها بود یک عده انجمنی دست کردند و سخنرانیهای شبانه داشتند که شاید بعضی از شما سنتان اقتضا میکند به خاطر داشته باشید، چهارده سال پیش. در حدود فصل پاییز بود که در آن مرکز هر شب دو سه نفر سخنرانی میکردند و نوار سخنرانیها را میفرستادند برای ما، در مشهد، من که آن سخنرانیها را گوش میکردم میدیدم غالباً سخنهایشان یأس‌آمیز بود. مثلاً یک نفری در همان روزها سخنرانی کرده بود و گفته بود مگر میشود مشت با درفش مبارزه کند!؟ و این اصطلاح مشت با درفش در طول سال‌های مبارزه همیشه تکیه کلام محافظه کارها بود، اما حالا که دیگر مردم حرکت کرده‌اند و حرکت عمومی شده و دستگاه سلطنت به لرزه در آمده وقتی این حرف بزند پیداست که خیلی ترسیده و دور از معرکه است و در حالی که آن شخص از نویسنده‌های معروف آن روزگار بود، این عبارت مشت با درفش را میگفت، که البته آنوقت چپ‌گراها و لیبرالها و وابسته به جناح غرب یا به جناح شرق هر دو در این جهت یکسان بودند. حالا این روشنفکر اگر ده سال بعد هم زنده مانده باشد، ‌ یا این است که عبرت میگیرد و میفهمد که آنوقت اشتباه میکرد و حق با مردم بود که اهل اقدام و حرکت بودند، که اگر این باشد، همان است که ما گفتیم تحصیل کردگان و روشنفکران نهایتاً چیزی را میفهمند که توده‌ها فهمیده‌اند، و یا اینکه حرف دیگری میزنند و بهانه‌ی دیگر میگیرند. یعنی نسبت روشنفکر جماعت در مبارزه با سیر توده‌ی مردم این است که ما عرض کردیم که البته این مردم باید یک هدایت معنوی و الهی و دینی داشته باشند! والا چنانچه یک هدایت معنوی و دینی فائقی نداشتند وضع مردم خراب خواهد شد، همانطور که بیست و چند سال متأسفانه در الجزایر شد. آنجا هم حرکت‌ها دینی بود و مردم از مساجد بلند شده بودند، یک عده روشنفکر تحصیل کرده عرب فرانسوی زبان بودند و چون تحصیلاتشان در فرانسه بود زبان فرانسه را بهتر از زبان عربی میدانستند. من خودم یک کسی را که با او صحبت میکردم به عربی، یک تعبیری را نفهمید، از وزیر خودش با زبان فرانسه پرسید فلان چیز چه میشود؟ گفت این میشود. یعنی باید عربی را برایش به فرانسه ترجمه میکردند تا میفهمید آن جمله‌ی عربی چیست؟ یک عده از این قماش آدمها سرکار آمدند و جریان امور را بدست گرفتند، یعنی چون یک هدایت معنوی فراگیر و یک رهبری حسابی در الجزایر نبود وضع بدان منوال شد که دیدید و هنوز هم دنباله‌هایش را دارید میبینید که حرکت مردم خنثی میشود!! و البته آگاهیهای مردم از بین نخواهد رفت.

مربوط به :بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری - 1370/12/12
عنوان فیش : اعتماد به مردم
کلیدواژه(ها) : اعتماد به مردم
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
اگر امروز بخواهیم برای علمای دین و کسانیکه در بین مردم نفوذ کلمه دارند، تکالیف عمده‌ی سیاسی را مشخص کنیم، بلاشک یکی از آن تکالیف این خواهد بود که به اعتماد و اطمینانی که مردم به حرکت اسلامی نظام دارند، روزبه‌روز افزوده بشود. در حقیقت اعتماد مردم است که پشتیبانی آنها را به وجود میآورد؛ و پشتیبانی و اتصال مردم به دست‌اندرکاران نظام  است که توفیق این حرکت اسلامی را با اهداف اسلامی تضمین میکند؛ و اگر این باشد - که بحمداللَّه تا امروز بوده و ان‌شاءاللَّه بعد از این هم همیشه خواهد بود - دشمن هیچ کاری نمیتواند بکند. یقیناً پنجه‌ی فولادین ابرقدرتها و صاحبان سلاح و دانش در جهت ضد مردم، نخواهند توانست با همه‌ی قدرت و قوّتی که دارند، این ملت را از این راه منصرف کنند و ما را از پیگیری اهداف اسلامی باز بدارند؛ اما شرطش همین نکته‌یی است که عرض کردم؛ باید وحدت کلمه بماند؛ باید اعتماد متقابل دستگاه و مردم بماند. مسؤولان باید به مردم اعتماد کنند؛ کمااین‌که بحمداللَّه تاکنون این اعتماد بوده است. مردم هستند که پشتیبان واقعی نظامند؛ این پشتیبانی، متوقف به اعتماد است و این اعتماد هم باید باقی بماند. ان‌شاءاللَّه بایستی وحدت کلمه از بین نرود.  وحدت کلمه‌ی ملت، رمز پیشرفت و آسیب‌ناپذیری است.

مربوط به :سخنرانی در دیدار با مسؤولان بنیاد شهید، جمعی از اساتید و دانشجویان دانشگاهها و اقشار مختلف مردم‌ - 1369/05/24
عنوان فیش : اعتماد به مردم
کلیدواژه(ها) : اعتماد به مردم
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
این کشورهای حول‌وحوش قضیه، کشورهای عربی، حتّی کشورهایی که قدری فاصله هم دارند، چه‌طور به خودشان میلرزند و مجبور میشوند از امریکا کمک بخواهند و نامه‌ی فدایت شوم به دشمن بنویسند و بگویند داخل خانه‌ی ما بیا و از ما دفاع کن! امریکا دشمن است دیگر. چرا این دولتها در چنین وضعی قرار میگیرند؟ چرا خودشان نمیتوانند از خودشان دفاع کنند؟! چون ریشه ندارند، چون متکی به مردم نیستند، چون با مردمشان قهرند، چون به مردمشان بد کرده‌اند، چون روح اسلام و ایمان اسلامی را در مردم خودشان کشته‌اند و نفهمیده‌اند که ریشه‌ی  کشور و ملتشان را میزنند.

مربوط به :پیام به نمایندگان مجلس شوراى اسلامى و ملّت ایران - 1368/10/18
عنوان فیش : اعتماد به مردم
کلیدواژه(ها) : اعتماد به مردم
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
یکپارچگی اقشار مختلف مردم و اعتماد و محبت میان ملت و دولت، یکی از مهمترین علل موفقیت و قدرت ملت ایران در برابر  خصومتها و توطئه‌های دشمنان در دوران دهساله بوده و لذا امام فقید و عزیزمان (رضوان‌اللَّه‌تعالی‌علیه) بیش از هر چیز بر آن تأکید کرده و اصرار ورزیده است. اکنون که دشمنان از تحمیل جنگ و فشارهای اقتصادی و محاصره‌ی تبلیغاتی برای به زانو  درآوردن ملت ایران طرفی نبسته‌اند، مهمترین تلاشهای خود را در ایجاد تفرقه در صفوف شما ملت عزیز و مسؤولان محترم متمرکز ساخته و با توجه به فقدان خسارتبار امام بزرگوارمان، به توفیق خود در این حرکت شیطانی چشم امید دوخته‌اند. بر  همه‌ی کسانی که دلشان برای اسلام و استقلال و سربلندی کشور می‌تپد، فرض و لازم است که امروز بیش از هر روز، از وحدت صفوف ملت پاسداری کنند و اختلافات سلیقه‌یی و سیاسی و شخصی را به تنازع و تفرقه نکشانند. مخصوصاً نمایندگان محترم ملت در مجلس شورای اسلامی، باید به دقت مراقب باشند که مبادا خدای نخواسته اظهارات آنان، دلسردی و یأس را از تریبون عمومی مجلس، در سطح جامعه پراکنده سازد؛ بلکه قولاً و عملاً مظهر یکپارچگی ملت باشند.

مربوط به :خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهرا‌ن - 1368/07/28
عنوان فیش : اعتماد به مردم
کلیدواژه(ها) : اعتماد به مردم
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
به تک تک آحاد مردم توصیه میکنم، این است که حس اعتمادتان را نسبت به کارگزاران کشور از دست ندهید. ما امروز، بهترینها را در رأس امور مشاهده میکنیم. کسی خیال نکند که اگر اینها نبودند و دیگری بود، چه میشد. به هیچ‌وجه این‌طور نیست. همه‌ی گروهها و مجموعه‌ها و تیپهای اجتماعی، در این یازده سال به صحنه‌ی امتحان آمدند. امروز،  کسانی که مسؤولیتها را - که خیلی هم سنگین است - بر دوش گرفته‌اند، انسانهای شایسته و صالحی هستند که میتوانبه آنها اعتماد کرد.
همه تکلیف دارند این روح اعتماد را در دلها راسخ کنند. کسی مجاز نیست که این روح اعتماد را از مردم بگیرد و دلهای آنان را متزلزل کند. این که بعضی این‌جا و آن‌جا بنشینند و بدون این‌که احساس مسؤولیت بکنند، اعتماد مردم نسبت به مسؤولان را متزلزل نمایند، یک عمل غلط و غیرانقلابی و غیراسلامی انجام داده‌اند. مردم باید به راننده‌یی که این قطار یا این اتوبوس را میراند و جلو می‌برد، اطمینان داشته باشند تا به او امکان بدهند و کمک کنند که این قافله را به منزل برساند. اگر روح بیاعتمادی حاکم شد، او هم نمیتواند کار کند، اینها هم نمیتوانند کمک کنند.
همان‌طور که در خطبه‌ی قبل هم مطرح کردم، فضای جامعه‌ی اسلامی در عهد صدر اول، به برکت تعالیم پیامبر(ص)، یک فضای اعتماد و اطمینان متقابل بود. امروز هم همین‌گونه است؛ بخصوص کسانی که در تریبونهای گوناگون قرار میگیرند و سخنرانی میکنند و حرف میزنند و مینویسند. آنها بیش از دیگران باید سعی کنند که این روح اعتماد را در دلها قوی کنند. مبادا آن را  تضعیف و متزلزل نمایند.

مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1368/04/15
عنوان فیش : اعتماد به مردم
کلیدواژه(ها) : اعتماد به مردم
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
نباید کشور ما را با کشوری از جهان سوم که مثلاً سی و یا پنجاه میلیون جمعیت دارد، مقایسه کرد. بسیاری از کشورها هستند که شاید جمعیت آنها به اندازه‌ی جمعیت کشور ما و یا بیشتر از آن باشد؛ اما آن کشورها قدرت ملت ما را ندارند. علت  این است که متأسفانه حکومتهای فاسد در بسیاری از این کشورها مردم را از صحنه خارج کرده‌اند و برای آنها شأنی قایل نیستند و قدرت به مردم متکی نیست و با آنها سروکار ندارد؛ بلکه به دولتمردان و رؤسا و مسؤولان کشور قائم است!
در کشور ما ملت در صحنه است و خودش را صاحب مملکت و مدافع ارزشهای انقلاب و کشور می‌شناسد و خود را از مسؤولان جدا نمی‌داند؛ لذا در این‌جا، قدرت متعلق به مسؤولان و دولتمردان نیست؛ بلکه قدرت جنبه‌ی عمومی دارد و متعلق به مردم است؛ مسؤولان هم به پشتیبانی مردم و - از همه مهمتر - به ایمان و توکل به خدا متکی هستند. هر فرد و جمعیتی از این  عامل برخوردار باشد، در هیچ میدانی احساس شکست نخواهد کرد. ما این سرمایه‌ها را داریم، و همین سرمایه‌ها بود که ده سال ملت ما را در سخت‌ترین مراحل مبارزه نگهداشت و بر دشمن غالب کرد و پیش برد.