[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام - 1398/02/24
عنوان فیش : اشرافی‌گری
کلیدواژه(ها) : اشرافی‌گری
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
‌ از جمله‌ی جاهایی که تقوا باید خودش را نشان بدهد ... یکی مسئله‌ی خویشتن‌داری در برابر طغیان نفْس است؛ مال‌اندوزی، ‌مشکلات اخلاقی، میل به زندگی تجمّلاتی و اشرافیّت؛ اینها چیزهایی است که ما مسئولین جمهوری اسلامی باید خیلی مراقب ‌باشیم.‌

مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان و کارکنان مجلس شورای اسلامی - 1397/03/30
عنوان فیش : اشرافی‌گری
کلیدواژه(ها) : اشرافی‌گری
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
بلای اشرافیگری، بلای بزرگی است. برای بنده تصویر یک ساختمانی را که با پول بیت‌المال در یک نقطه‌ای ساخته شده است ‌آوردند، من حیرت کردم واقعاً که چطور جرئت شده است، چطور دست و دل کسی به او اجازه داده است که پول بیت‌المال را ‌صرف یک‌چنین چیزی بکند. مسئله‌ی اشرافیگری اگر چنانچه رایج شد، جزو سبک‌ ‌زندگی ما شد، آثار و تبعات آن و ریزشهایی که ‌به وجود می‌آید، دیگر انتهائی ندارد، خیلی مشکل است، خیلی کار را مشکل خواهد کرد؛ این را بایست [در نظر] داشته باشید.‌‌

مربوط به :بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی - 1397/01/01
عنوان فیش : اشرافی‌گری
کلیدواژه(ها) : اشرافی‌گری
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
ما در سبک زندگی مشکلاتی داریم: ... یکی از مشکلات ما رفاه‌طلبیِ افراطی است؛ یکی از مشکلات ما اشرافیگری است. اشرافیگری ‌متأسّفانه از طبقات بالا سرریز میشود به طبقات پایین؛ آدم متوسّط -[یعنی] از قشرهای متوسّط- هم وقتی میخواهد میهمانی ‌بگیرد، وقتی میخواهد عروسی بگیرد، مثل اشراف عروسی میگیرد. این عیب است، این خطا است، این ضربه‌ی به کشور میزند.‌

مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت عید غدیر - 1395/06/30
عنوان فیش : اشرافی‌گری
کلیدواژه(ها) : اشرافی‌گری
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
از بلاهای حکومتهای دنیا یکی همین است؛ چون رئیس کشور که شدیم، منابع مالی کشور در اختیار ما است؛ وسوسه بشویم؛ ‌‌[بگویم‌] اینجا زمینِ خوب هست، اینجا امکاناتِ خوب هست، اینجا پولِ خوب هست؛ از اینها یک سهمی حالا [برداریم‌]. آنهایی که ‌خیلی شقی و بدبخت و روسیاهند، همه‌اش را برای خودشان برمیدارند، مثل رضاخان؛ آنهایی که یک خرده‌ای انصافشان بیشتر ‌است، یک کمی‌اش را به دیگران میدهند، غالباً هم به اطرافیان خودشان؛ یک مقدار هم خودشان برمیدارند. این جزو بلایای ‌حکومتها است؛ همین حکومتهای دموکراسی دنیا هم همه همین‌جور هستند. می‌شنوید؛ زن فلان رئیس جمهور در تعطیلی مثلاً ‌زمستانی یا تابستانی به فلان جزیره‌ی خوش آب و هوا مسافرت کرده، این‌قدر میلیون دلار خرج کرده! از کجا؟ فلان خانواده‌ی ‌اشرافی سلطنتی برای مسافرت وارد فلان شهر شدند، این تعداد هتل، این تعداد امکانات در اختیارشان بود، در ظرف ده روز، بیست ‌روز که ماندند، این مقدار میلیارد -مبالغ میلیاردی- خرجشان شد! حکومت امامت با این چیزها مخالف است.‌

مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1395/05/11
عنوان فیش : عدالت اجتماعی, عدالت و پیشرفت, اشرافی‌گری
کلیدواژه(ها) : عدالت اجتماعی, عدالت و پیشرفت, اشرافی‌گری
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
ما در این ۳۷، ۳۸ سالی که از اوّل انقلاب گذشته است، خوب پیش رفتیم. واقعاً اگر کسی با چشم انصاف نگاه کند، ایرانِ وابسته‌ی عقب‌افتاده‌ی گمنامِ ذلیل زیر دست و پای آمریکا و انگلیس، امروز جوری شده است که آمریکا و انگلیس و بقیّه می‌آیند صف میبندند برای اینکه امکانات موجود جمهوری اسلامی در منطقه را بلکه بتوانند بنحوی مصادره کنند، و نمیتوانند؛ یعنی این‌جور گسترش پیدا کرده است عزّت اسلامی و عزّت نظام اسلامی و ایران اسلامی که آنهایی که با چشم تحقیر نگاه میکردند به ملّتها و ازجمله به ملّت ایران -مثل دوران طاغوت- امروز مجبورند مثل یک هماورد قدرتمند با او مواجه بشوند. این پیشرفت عمومی ملّت است. در علم پیشرفت کردیم، در سیاست پیشرفت کردیم، در مسائل گوناگون مورد نظر اسلام پیشرفت کردیم. از لحاظ عدالت اجتماعی هم امروز با گذشته، زمین تا آسمان فرق کرده است؛ البتّه تا آن عدالت اسلامی خیلی فاصله داریم، تا عدالت مطلوب خیلی فاصله داریم. امروز متأسّفانه همچنان نشانه‌های اشرافی‌گری و تجمّلات و بعضی از انحرافات گوناگون در جامعه‌ی ما کم نیست امّا وقتی نسبت به قبل از انقلاب ملاحظه بکنیم -حالا شما جوانها که قبل از انقلاب را ندیدید؛ ما و آنهایی که دیدیم قبل از انقلاب را- پیشرفت ملّت ایران و کشور اسلامی نسبت به آن‌وقت، پیشرفت بسیار برجسته‌ای است.

مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1395/05/11
عنوان فیش : مفاسد اقتصادی, اشرافی‌گری
کلیدواژه(ها) : مفاسد اقتصادی, اشرافی‌گری
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
یکی از مهم‌ترین مسائل، جلوگیری از فساد داخلی است. این کاری که حالا مطرح شده و گفته شده است و مسئولین هم بحمدالله صریحاً اعلان کرده‌اند که جلوی این فسادها و این زیاده‌خواهی‌ها و زیاده‌خوری‌ها و این حقوقهای گزاف را میگیرند -که در بعضی‌جاها هم بحمدالله شد؛ در بعضی از بخشها و سازمانها که به ما گزارش دادند، این اقدام تحقّق پیدا کرد، عملی شد- بایستی فراگیر بشود، باید دنبال بشود، باید رها نشود این کار، جلوی فساد باید گرفته بشود.

جلوی اشرافی‌گری باید گرفته بشود؛ اشرافی‌گری بلای کشور است. وقتی اشرافی‌گری در قلّه‌های جامعه به‌وجود آمد، سرریز خواهد شد به بدنه؛ [آن‌وقت‌] شما می‌بینید فلان خانواده‌ای که وضع معیشتی خوبی هم ندارد، وقتی میخواهد پسرش را داماد کند یا دخترش را عروس کند یا فرض کنید مهمانی بگیرد، مجبور است به سبک اشرافی حرکت بکند. وقتی اشرافی‌گری فرهنگ شد، میشود این. جلوی اشرافی‌گری باید گرفته بشود. رفتار مسئولین، گفتار مسئولین، تعالیمی که میدهند، باید ضدّ این جهت اشرافی‌گری باشد؛ کمااینکه اسلام این‌جوری است.

مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1395/05/11
عنوان فیش : اشرافی‌گری, اشرافی‌گری مسئولان, مصرف‌‌گرایی, تجملگرایی
کلیدواژه(ها) : اشرافی‌گری, اشرافی‌گری مسئولان, مصرف‌‌گرایی, تجملگرایی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
متأسّفانه همچنان نشانه‌های اشرافی‌گری و تجمّلات و بعضی از انحرافات گوناگون در جامعه‌ی ما کم نیست امّا وقتی نسبت به قبل از انقلاب ملاحظه بکنیم پیشرفت ملّت ایران و کشور اسلامی نسبت به آن‌وقت، پیشرفت بسیار برجسته‌ای است.

مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1395/05/11
عنوان فیش : اشرافی‌گری, اشرافی‌گری مسئولان
کلیدواژه(ها) : اشرافی‌گری, اشرافی‌گری مسئولان
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
جلوی اشرافی‌گری باید گرفته بشود؛ اشرافی‌گری بلای کشور است.

مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1395/05/11
عنوان فیش : اشرافی‌گری, اشرافی‌گری مسئولان, تجملگرایی
کلیدواژه(ها) : اشرافی‌گری, اشرافی‌گری مسئولان, تجملگرایی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
وقتی اشرافی‌گری در قلّه‌های جامعه به‌وجود آمد، سرریز خواهد شد به بدنه؛ [آن‌وقت‌] شما می‌بینید فلان خانواده‌ای که وضع معیشتی خوبی هم ندارد، وقتی میخواهد پسرش را داماد یا دخترش را عروس کند یا مهمانی بگیرد، مجبور است به سبک اشرافی حرکت بکند.

مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1395/05/11
عنوان فیش : اشرافی‌گری, اشرافی‌گری مسئولان
کلیدواژه(ها) : اشرافی‌گری, اشرافی‌گری مسئولان
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
جلوی اشرافی‌گری باید گرفته بشود. رفتار و گفتار مسئولین و تعالیمی که میدهند، باید ضدّ این جهت اشرافی‌گری باشد.

مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1395/05/11
عنوان فیش : اشرافی‌گری
کلیدواژه(ها) : اشرافی‌گری
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
متأسّفانه همچنان نشانه‌های اشرافی‌گری و تجمّلات و بعضی از انحرافات گوناگون در جامعه‌ی ما کم نیست امّا وقتی نسبت به قبل ‌از انقلاب ملاحظه بکنیم پیشرفت ملّت ایران و کشور اسلامی نسبت به آن‌وقت، پیشرفت بسیار برجسته‌ای است.‌

مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1395/05/11
عنوان فیش : اشرافی‌گری
کلیدواژه(ها) : اشرافی‌گری
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
جلوی اشرافی‌گری باید گرفته بشود؛ اشرافی‌گری بلای کشور است. وقتی اشرافی‌گری در قلّه‌های جامعه به‌وجود آمد، سرریز خواهد ‌شد به بدنه؛ [آن‌وقت‌] شما می‌بینید فلان خانواده‌ای که وضع معیشتی خوبی هم ندارد، وقتی میخواهد پسرش را داماد کند یا ‌دخترش را عروس کند یا فرض کنید مهمانی بگیرد، مجبور است به سبک اشرافی حرکت بکند. وقتی اشرافی‌گری فرهنگ شد، ‌میشود این. جلوی اشرافی‌گری باید گرفته بشود. رفتار مسئولین، گفتار مسئولین، تعالیمی که میدهند، باید ضدّ این جهت ‌اشرافی‌گری باشد؛ کمااینکه اسلام این‌جوری است.‌

مربوط به :خطبه‌های نماز عید فطر - 1395/04/16
عنوان فیش : اشرافی‌گری
کلیدواژه(ها) : اشرافی‌گری
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
درباره‌ی مسائل داخلی کشور، [یک] موضوع این حقوقها و برداشت‌های غیرمنصفانه و ظالمانه از بیت‌المال است این برداشت‌ها ‌نامشروع است، این برداشت‌ها گناه است، این برداشت‌ها خیانت به آرمانهای انقلاب اسلامی است. قطعاً در گذشته کوتاهی‌هایی ‌شده است، غفلتهایی شده است، بایستی جبران بشود؛ این‌جور نباشد که ما سروصدا بکنیم و بعد قضایا را تمام بکنیم و بکلّی به ‌دست فراموشی بسپریم؛ باید دنبال بشود... ما آسیب‌های ناشی از فقر را شناخته‌ایم، روی آنها برنامه‌ریزی میکنیم، درباره‌ی آنها ‌جلسه میگذاریم، امّا آسیب‌های ناشی از مستی اشرافی‌گری را کأنّه درست نمی‌شناسیم؛ وقتی اشرافی‌گری، اسراف، و تجمّل در ‌جامعه وجود داشته باشد و ترویج بشود، این قضایا به دنبالش پیش می‌آید و به وجود می‌آید و همه دنبال این هستند که یک ‌طعمه‌ای به دست بیاورند و خودشان را از آن سیر کنند، شکمها را از این مالهای حرام پُر کنند. با این پدیده بایستی با جدّیّت ‌مقابله بشود؛ مسئله‌ی عزل کردن و برکنار کردن و برگرداندن آنچه از بیت‌المال به صورت نامشروع خارج شده است، این را در ‌دستور قرار بدهند.‌

مربوط به :بیانات در مراسم بیست‌ و سومین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله) - 1391/03/14
عنوان فیش :در راه پیشرفت توقف ممنوع است
کلیدواژه(ها) : پیشرفت, غفلت, اشرافی‌گری, اشرافی‌گری مسئولان, غرور, کبر
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
عزیزان من، جوانهای عزیز، مردم مؤمن! بله، ما رکورد زدیم، ما پیشرفت کردیم؛ اما اگر دلمان را به آنچه که تاکنون به دست آوردیم، خوش کنیم، شکست خواهیم خورد؛ اگر توقف کنیم، به عقب پرتاب خواهیم شد؛ اگر دچار غرور شویم، دچار عُجب و خودشگفتی شویم، به زمین خواهیم خورد؛ اگر ما مسئولان کشور - بخصوص این دیگر مربوط به ما مسئولان است - دچار خودمحوری شویم، دچار تکبر شویم، دچار خودشگفتی شویم، تودهنی خواهیم خورد. دنیا اینجور است، سنت الهی این است. در پی کسب محبوبیت نباشیم، دنبال تمتعات دنیوی نباشیم، دنبال پرداختن به اشرافیگری و تجملات نباشیم. ما مسئولین، خودمان را حفظ کنیم؛ همچنان که این مرد بزرگ خود را حفظ کرد. اگر ما اینجا دچار اشتباه شویم، مصداق همان آیه‌ی شریفه خواهیم شد که: «و احلّوا قومهم دار البوار. جهنّم یصلونها و بئس القرار».(1) در راه پیشرفت، توقف ممنوع است؛ خودشگفتی ممنوع است؛ غفلت ممنوع است؛ اشرافیگری ممنوع است؛ لذت‌جوئی ممنوع است؛ به فکر جمع کردن زخارف دنیا افتادن، برای مسئولین ممنوع است. با این ممنوعیتهاست که میتوانیم به قله برسیم.
1 ) سوره مبارکه ابراهيم آیه 28
أَلَم تَرَ إِلَى الَّذينَ بَدَّلوا نِعمَتَ اللَّهِ كُفرًا وَأَحَلّوا قَومَهُم دارَ البَوارِ
ترجمه :
آیا ندیدی کسانی را که نعمت خدا را به کفران تبدیل کردند، و قوم خود را به سرای نیستی و نابودی کشاندند؟!

1 ) سوره مبارکه ابراهيم آیه 29
جَهَنَّمَ يَصلَونَها ۖ وَبِئسَ القَرارُ
ترجمه :
(سرای نیستی و نابودی، همان) جهنم است که آنها در آتش آن وارد می‌شوند؛ و بد قرارگاهی است!


مربوط به :خطبه‌های نماز جمعه تهران + ترجمه خطبه عربی - 1390/11/14
عنوان فیش : اشرافی‌گری
کلیدواژه(ها) : اشرافی‌گری
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
بعضی از ما مسئولین دچار دنیاطلبی شدیم، دچار مادیگرائی شدیم؛ برای ما ثروت، تجمل، آرایش، تشریفات و اشرافی‌گری یواش ‌یواش از قبح افتاد. وقتی ما اینجور شدیم، این سرریز میشود به مردم. میل به اشرافی‌گری، میل به تجمل، میل به جمع ثروت و ‌استفاده‌ی از ثروت به شکل نامشروع و نامطلوب، به طور طبیعی در خیلی از انسانها هست. وقتی ما خودمان را رها کردیم، ول ‌کردیم، دچار شدیم، این سرریز میشود به مردم؛ در مردم هم این مسئله پیدا میشود.‌

مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران - 1390/05/16
عنوان فیش : اشرافی‌گری
کلیدواژه(ها) : اشرافی‌گری
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
وقتی من و شما زندگیمان را زندگی رفاه‌طلبانه و اشرافی قرار بدهیم، مردم از ما یاد میگیرند. یک عده‌ای منتظر بهانه‌اند؛ به ما ‌نگاه میکنند، میگویند آقا ببینید اینها چه جوری زندگی میکنند، ما هم میخواهیم همین جور زندگی کنیم. اینها کسانی هستند ‌که دستشان میرسد. یک عده‌ای معتقدند که باید در زندگی مقتصد بود، نباید اسراف کرد، نباید افراط کرد؛ اینها وقتی نگاه ‌میکنند میبینند من و شما اسراف میکنیم، میگویند خب، ما از اینها که بالاتر نیستیم؛ اینها که رؤسای ما هستند. این کارها خطر ‌دارد. روش انقلاب و انقلابیون به تبع آموزش اسلام، اعراض از زندگی رفاه‌طلبانه برای خود بود. برای مردم هرچه میتوانید، رفاه ‌ایجاد کنید؛ هرچه میتوانید، درآمد ملی را زیاد کنید؛ هرچه میتوانید، در کشور ثروت تولید کنید؛ اما خودتان نه. مسئولین لااقل ‌تا وقتی مسئولند، به زندگی رفاه‌طلبی رو نکنند.‌

مربوط به :بیانات در مراسم بیست‌ و دومین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمه‌الله) - 1390/03/14
عنوان فیش : اشرافی‌گری
کلیدواژه(ها) : اشرافی‌گری
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
از اول پیروزی انقلاب، امام تکیه‌ی بر طبقات ضعفا را اصرار کردند، تکرار کردند، توصیه کردند. تعبیر «پابرهنگان» و «کوخ‌نشینان» ‌جزو تعبیراتی بود که در کلام امام بارها و بارها تکرار شد. به مسئولین اصرار داشتند که به طبقات محروم برسید. به مسئولین ‌اصرار داشتند که از اشرافی‌گری پرهیز کنند. این، یکی از توصیه‌های مهم امام بزرگوار بود. ما نباید اینها را فراموش کنیم. آفت ‌مسئولیت در یک نظامی که متکی به آراء مردم و متکی به ایمان مردم است، این است که مسئولین به فکر رفاه شخصی بیفتند؛ ‌به فکر جمع‌آوری برای خودشان بیفتند؛ در هوس زندگی اشرافی‌گری، به این در و آن در بزنند؛ این آفت بسیار بزرگی است. امام ‌خودش از این آفت بکلی برکنار ماند و مسئولین کشور را هم بارها توصیه میکرد که به کاخ‌نشینی و به اشرافی‌گری تمایل پیدا ‌نکنند، سرگرم مال‌اندوزی نشوند.‌

مربوط به :بیانات در دیدار عمومی مردم چالوس و نوشهر - 1388/07/15
عنوان فیش : اشرافی‌گری
کلیدواژه(ها) : اشرافی‌گری
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
جمهوری اسلامی دو جزء دارد: جمهوری است، یعنی مردمی است؛ اسلامی است، یعنی بر پایه‌ی ارزشهای الهی و شریعت الهی ‌است...مردمی است، یعنی مسئولان نظام از مردم و نزدیک به مردم باشند، خوی اشرافی‌گری، خوی جدائی از مردم، خوی بیاعتنائی ‌و تحقیر مردم در آنها نباشد. ملت ما قرنهای متمادی خوی اشرافی‌گری را، استبداد و دیکتاتوری را در حاکمان نابحقِ این کشور ‌تجربه کرده و دوران جمهوری اسلامی دیگر نمیتواند اینجور باشد. دوران جمهوری اسلامی یعنی دوران حاکمیت آن کسانی که از ‌مردمند، با مردمند، منتخب مردمند، در کنار مردمند، رفتارشان شبیه رفتار مردم است. این، معنای مردمی است.‌

مربوط به :بیانات در دانشکده علوم دریایی نوشهر - 1388/07/14
عنوان فیش : اهداف نظام جمهوری اسلامی, شاخص جمهوری اسلامی, اشرافی‌گری مسئولان, اشرافی‌گری, استبداد, حکومت‏ استبدادی, نظام جمهوری اسلامی ایران, مردم ایران
کلیدواژه(ها) : اهداف نظام جمهوری اسلامی, شاخص جمهوری اسلامی, اشرافی‌گری مسئولان, اشرافی‌گری, استبداد, حکومت‏ استبدادی, نظام جمهوری اسلامی ایران, مردم ایران
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
ملت ما قرنهاى متمادى خوى اشرافيگرى را، استبداد و ديكتاتورى را در حاكمان نابحق اين كشور تجربه كرده و دوران جمهورى اسلامى ديگر نميتواند اينجور باشد.

مربوط به :بیانات در جمع مردم استان کردستان‌ در میدان آزادی سنندج‌ - 1388/02/22
عنوان فیش : اشرافی‌گری
کلیدواژه(ها) : اشرافی‌گری
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
‌ [انتخابات] جائی نیست که من و شما بتوانیم به حداقل اکتفاء کنیم؛ دنبال حداکثر باشید؛ بهترین را انتخاب کنید. بهترین ‌کیست؟ من نسبت به شخص، هیچ‌گونه نظری ابراز نمیکنم؛ اما شاخصهائی وجود دارد. بهترین، آن کسی است که درد کشور را ‌بفهمد، درد مردم را بداند، با مردم یگانه و صمیمی باشد، از فساد دور باشد، دنبال اشرافی‌گری خودش نباشد. آفت بزرگ ما ‌اشرافی‌گری و تجمل‌پرستی است؛ فلان مسئول اگر اهل تجمل و اشرافی‌گری باشد، مردم را به سمت اشرافی‌گری و به سمت اسراف ‌سوق خواهد داد.‌

مربوط به :بیانات در دیدار اساتید و دانشجویان در دانشگاه علم و صنعت‌ - 1387/09/24
عنوان فیش : جنبش دانشجویی, خصوصیات جنبش دانشجویی, مبارزه با فساد, استکبارستیزی, استکبارستیزی, اشرافی‌گری, ایستادگی مقابل انحراف, تجملگرایی
کلیدواژه(ها) : جنبش دانشجویی, خصوصیات جنبش دانشجویی, مبارزه با فساد, استکبارستیزی, استکبارستیزی, اشرافی‌گری, ایستادگی مقابل انحراف, تجملگرایی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
برداشت من از جنبش دانشجوئی و نگاه من به جنبش دانشجوئی این است: ضد استکباری، ضد فساد، ضد اشرافیگری، ضد حاکمیت تجمل‌گرایانه و زورگویانه، ضد گرایشهای انحرافی.

مربوط به :بیانات در دیدار اساتید و دانشجویان در دانشگاه علم و صنعت‌ - 1387/09/24
عنوان فیش : جنبش دانشجویی, استکبارستیزی, مبارزه با فساد, اشرافی‌گری, تجملگرایی, ایستادگی مقابل انحراف, خصوصیات جنبش دانشجویی
کلیدواژه(ها) : جنبش دانشجویی, استکبارستیزی, مبارزه با فساد, اشرافی‌گری, تجملگرایی, ایستادگی مقابل انحراف, خصوصیات جنبش دانشجویی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
ضد استكباری، ضد فساد، ضد اشرافیگری، ضد حاكمیت تجمل‌گرایانه و زورگویانه، ضد گرایشهای انحرافی؛ اینها خصوصیات جنبش دانشجوئی است.

مربوط به :بیانات در دیدار اساتید و دانشجویان در دانشگاه علم و صنعت‌ - 1387/09/24
عنوان فیش : اشرافی‌گری
کلیدواژه(ها) : اشرافی‌گری
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
اجتناب از اشرافی‌گری؛ یعنی ضد ارزش کردن. در انقلاب ما این نکته وجود داشت؛ این را بتدریج بعضیها سعی کردند کمرنگ ‌کنند. این در مسائل اقتصادی ما اثر دارد، در مسائل روانی ما اثر دارد. اشرافی‌گری و گرایش به اشرافی‌گری، یک ضد ارزش بود در ‌انقلاب. یعنی افرادی در سطوح مختلف بودند که از اینکه به اشرافی‌گری نسبت داده شوند، یا از آنها چیزی دیده شود که جزو ‌خصوصیات اشرافی‌گری باشد، بشدت اجتناب میکردند. مسئولین کشور در درجه‌ی اول متعهد به این قضیه هستند و باید باشند. ‌این تدریجاً ضعیف شد. امروز خوشبختانه همان موج ضد ارزش کردن اشرافی‌گری، بحمدالله وجود دارد؛ یعنی دولت، مسئولین ‌دولتی ساده‌زیستند، مردمی هستند و این خیلی فرصت خوبی است؛ نعمت بزرگی است.‌

مربوط به :خطبه‌های نماز جمعه تهران - 1387/06/29
عنوان فیش :دنیا طلبی و علاج آن در نگاه امیرالمومنین(ع)
کلیدواژه(ها) : تاریخ دوران حکومت حضرت علی بن ابیطالب (علیه‌السلام, فتنه, زندگی امیرالمؤمنین(علیه السلام), تاریخ حکومت خلفا, دل‏دادن به دنیا, زهد امیرالمومنین (علیه السلام), اشرافی‌گری, دنیاگرایی
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
راز انحرافی كه آن روز[دوران حکومتش]امیر المؤمنین در مقابل خود ملاحظه می‌كرد- و نهج البلاغه پر است از بیان این انحرافها- عبارت بود از دنیاطلبی. شما امروز به دنیا نگاه كنید، همین را مشاهده می‌كنید. وقتی عناصر دنیاطلب، فرصت‌طلب، متجاوز، زمام كارها را در سطح عالم در دست گرفتند، همانی می‌شود كه ملاحظه می‌كنید. اولًا به حقوق انسانها ظلم می‌شود؛ ثانیاً حق و سهم آحاد بشر از این سفره‌ی عظیم طبیعت الهی و موهبت الهی ندیده گرفته می‌شود؛ ثالثاً همین دنیاطلبان برای اینكه به مقاصد خودشان برسند، در جامعه فتنه ایجاد می‌كنند؛ جنگها، تبلیغات دروغین، سیاست‌بازی‌های ناجوانمردانه؛ این‌ها ناشی از همین دنیاطلبی‌هاست. در محیط فتنه- محیط فتنه به معنای محیط غبارآلود است- و وقتی فتنه در جامعه‌ای به وجود آمد، فضای ذهنی مردم مثل محیطِ غبارآلود و مه‌آلود است كه گاهی انسان نمی‌تواند دو متری خودش را هم ببیند. یك چنین وضعی به وجود می‌آید. در یك چنین وضعیتی است كه خیلی‌ها اشتباه می‌كنند، بصیرتشان را از دست می‌دهند. تعصبهای بیخود، عصبیتهای جاهلی در چنین فضائی رشد پیدا می‌كند. آن وقت می‌بینید محور دنیاطلبانند، اما یك عده كسانی كه اهل دنیا هم نیستند، به خاطر فتنه در جهت هدفهای آن‌ها حركت می‌كنند؛ وضع دنیا این‌جور می‌شود. بنابراین «الدّنیا رأس كلّ خطیئة».حب دنیا، دل بستن به دنیا، در رأس همه‌ی خطایا و همه‌ی گناهان است. امیر المؤمنین به این نكته توجه می‌دهد. این برنامه‌ی تربیت اخلاقی امیر المؤمنین است. شما اگر سرتاپای نهج البلاغه را نگاه كنید، می‌بینید آنچه كه امیر المؤمنین در باره‌ی بی‌رغبتی به دنیا، دل نبستن به دنیا، زهد در دنیا بیان فرموده است، از همه‌ی آنچه كه در نهج البلاغه بیان كرده است، بیشتر است؛ این به خاطر همین است. و الّا امیر المؤمنین كسی نبود كه از دنیا گوشه‌گیری كند، انعزال از دنیا داشته باشد؛ نه، برای آبادی دنیا یكی از فعال‌ترین آدم‌ها بود؛ چه در زمان خلافت، چه بعد از خلافت، امیر المؤمنین جزو كسانی نبود كه كار نكنند، دنبال تلاش نروند؛ چرا. معروف است آن‌وقتی كه امیر المؤمنین در مدینه زندگی می‌كردند- قبل از خلافت- باغستانهائی را به دست خودش به وجود آورده بود؛ آب جاری كرده بود؛ نخل به وجود آورده بود. پرداختن به دنیا و به طبیعتی كه خدای متعال در اختیار انسان گذاشته است، و اداره‌ی معیشت مردم، اداره‌ی امور اقتصادی مردم، فراهم كردن وسائل رونق اقتصادی، این‌ها همه كارهای مثبت و لازم و جزو وظائف فرد مسلمان و مدیران اسلامی است. امیر المؤمنین یك چنین آدمی بود؛ اما خود او هیچ دل‌بستگی نداشت. این وضع امیر المؤمنین و برنامه‌ی تربیت اخلاقی امیر المؤمنین است.
علاج دنیاپرستی را هم امیر المؤمنین در خطبه‌ی متقین بیان فرموده است: «عظم الخالق فی انفسهم فصغر ما دونه فی اعینهم». علاج دل‌بستن و مجذوب شدن به دنیا این است كه انسان تقوا پیشه كند كه از خواص تقوا یكی همین است كه «عظم الخالق فی انفسهم»؛ خدا در دل انسان، در جان انسان آن‌چنان جایگاهی پیدا می‌كند كه همه چیز در نظر او كوچك می‌شود. این مقامات دنیوی، این اموال، این زیبائی‌ها، این جلوه‌های زندگی مادی، این لذتهای گوناگون در نظر انسان حقیر می‌شود و بر اثر عظمت یاد الهی در دل انسان، اهمیت پیدا نمی‌كند. از خصوصیات‌ تقوا همین است. خود او هم- امیر المؤمنین- مظهر كامل همین معنا بود. در این خطبه‌ی معروف «نوف بكالی» كه حالا من یك فقره‌ای از آن را بعد عرض می‌كنم، می‌گوید حضرت ایستاد روی سنگی، لباس ساده پشمیِ مندرسِ كم‌قیمتی بر تن او بود و نعلی از برگ خرما یا از پوست درخت خرما به پای او بود؛ چنین وضعیت فقیرانه و زاهدانه‌ای حاكم و مدیر آن كشور عظیم اسلامی داشت؛ این‌جور زندگی می‌كرد و این بیانات عظیم، این جواهر حكمت را بر زبان جاری می‌كرد.
این بزرگوار در همین قضایای سیاسی زمان خود، وقتی در جنگ صفین یك نفر آمد راجع به قضایای سقیفه و این چیزها سؤال كرد، حضرت با تندی به او جواب دادند، فرمودند: «یا اخا بنی اسد انّك لقلق الوضین ترسل فی غیر سدد»؛جای حرف را نمی‌دانی، نمی‌فهمی چه بگوئی، كجا بگوئی، حالا در اثنای این حادثه‌ی عظیم نظامی و سیاسی، آمدی از گذشته سؤال می‌كنی كه قضیه‌ی سقیفه چه بود! و لیكن در عین حال یك‌كلمه جواب او را می‌دهند، می‌فرمایند لیكن تو حق سؤال كردن داشتی، چون سؤال كردی، حق داری و من باید جواب بدهم؛ «فإنّها كانت أثرة شحّت علیها نفوس قوم و سخت عنها نفوس آخرین»؛این یك امتیازطلبی بود؛ یك عده‌ای چشم پوشیدند، یك عده‌ای به آن چنگ انداختند. مسئله‌ی چشم پوشیدن؛ یعنی قدرت‌طلبی، دنبال جاه و مقام رفتن، دنبال دنیا به هر شكل آن رفتن، از نظر امیر المؤمنین در همه‌ی زمانها محكوم و مردود است. این آن روحیه‌ی امیر المؤمنین است كه می‌خواهد به ما این روحیه را تعلیم بدهد؛ باید ما از امیر المؤمنین این را درس بگیریم؛ یاد خدا و توجه به ذكر و مناجات الهی، مهم‌ترین علاجی است كه امیر المؤمنین برای این كار دارد.

مربوط به :بیانات در دیدار رئیس‌جمهوری و اعضای هیأت دولت - 1387/06/02
عنوان فیش :حاملان قرآن و شب‌زنده‌داران، اشراف واقعی در نظام اسلامی
کلیدواژه(ها) : اشرافی‌گری
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
نامها و عنوانها و جایگاهها و کرسیها به انسان تشخص نمیدهد؛ تشخص واقعی و شرف واقعی در معانی دیگری است؛ همچنانی که در روایت داریم که «اشراف امّتی حملة القران و اصحاب اللّیل»(1) اشرافیت در نظامهای مادی معنایی دارد، ولی در نظام اسلامی اشرافیت معنای دیگری دارد. آن کسانی که اصحاب‌اللیل‌اند - کسانی هستند که برای خدا در شب قیام میکنند - یا کار دشوار را برای مردم در شب انجام میدهند، یا آن کسانی که حملةالقرآن هستند و با قرآن انس دارند و با نور قرآن و هدایت قرآن حرکت میکنند، «اشراف» اینها هستند. کسانی که پول دارند، ثروت دارند و جایگاه اجتماعی دارند، آنها در منطق و در نظام ارزشی اسلامی «اشراف» محسوب نمیشوند.
1 )
أمالی ،شيخ صدوق ص 234 ح6
الخصال، الشیخ الصدوق، ج1ص7
معانی الاخبار،الشیخ الصدوق،ص177 
بحار الانوارج84ص138ح6

أشراف أمتی حملة القرآن ، وأصحاب الليل »
ترجمه :
رسول خدا (ص) فرمود بزرگان امت من حافظان قرآن و همنشینان شب(شب زنده داران) هستند.


مربوط به :بیانات در دیدار رئیس‌جمهوری و اعضای هیأت دولت - 1387/06/02
عنوان فیش : اشرافی‌گری
کلیدواژه(ها) : اشرافی‌گری
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
نامها و عنوانها و جایگاهها و کرسیها به انسان تشخص نمیدهد؛ تشخص واقعی و شرف واقعی در معانی دیگری است؛ همچنانی که ‌در روایت داریم که «اشراف امّتی حملة القران و اصحاب اللّیل». اشرافیت در نظامهای مادی معنایی دارد، ولی در نظام اسلامی ‌اشرافیت معنای دیگری دارد. آن کسانی که اصحاب‌اللیل‌اند - کسانی هستند که برای خدا در شب قیام میکنند - یا کار دشوار را ‌برای مردم در شب انجام میدهند، یا آن کسانی که حملةالقرآن هستند و با قرآن انس دارند و با نور قرآن و هدایت قرآن حرکت ‌میکنند، «اشراف» اینها هستند. کسانی که پول دارند، ثروت دارند و جایگاه اجتماعی دارند، آنها در منطق و در نظام ارزشی ‌اسلامی «اشراف» محسوب نمیشوند.‌

مربوط به :بیانات در دیدار رئیس‌جمهوری و اعضای هیأت دولت - 1387/06/02
عنوان فیش : اشرافی‌گری
کلیدواژه(ها) : اشرافی‌گری
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
ساده‌زیستی چیز بسیار باارزشی است. ما اگر بخواهیم تجمل و اشرافی‌گری و اسراف و زیاده‌روی را - که واقعاً بلای بزرگی است - از ‌جامعه‌مان ریشه‌کن کنیم، با حرف و گفتن نمیشود؛ که از یک طرف بگوئیم و از طرف دیگر مردم نگاه کنند و ببینند عملمان جور ‌دیگر است! باید عمل کنیم. عمل ما بایستی مؤید و دلیل و شاهد بر حرفهای ما باشد تا اینکه اثر بکند. این خوشبختانه هست. ‌فاصله‌تان را با طبقات ضعیف کم کرده‌اید و کم نگه دارید و هر چه که ممکن است آن را کمتر کنید.‌

مربوط به :پیام به مناسبت آغاز به کار هشتمین دوره‌ی مجلس شورای اسلامی - 1387/03/07
عنوان فیش : اشرافی‌گری
کلیدواژه(ها) : اشرافی‌گری
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
نماینده‌ی ملت از جنس ملت است. شما نه از قصرهای رفیع و خاندانهای اشرافی، که از متن مردم، از مدرسه و حوزه و دانشگاه،‌ و ‌از میدانهای کار به مجلس گسیل شده‌اید. این رابطه و این منش را پاس بدارید و برای خود نگاه دارید. خوی اشرافی و گرایش به ‌اسراف و طعمه انگاشتن این مسئولیت، بلای بزرگی است که گاه مردمِ سابقاً نجیب و پارسا هم ممکن است نتوانند خود را از آن ‌برحذر بدارند. همه باید بشدّت مراقب خویش باشیم و دوره‌‌‌ی مسئولیت خود را، حسنه‌ئی ماندگار، و نه سیئه‌ئی دامنگیر، بسازیم.‌

مربوط به :بیانات در دیدار روحانیون استان سمنان - 1385/08/17
عنوان فیش : اشرافی‌گری
کلیدواژه(ها) : اشرافی‌گری
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
امام سجاد (سلام‌اللَّه علیه) در یکی از ادعیه‌ی صحیفه‌ی ثانیه‌ی سجادیه از خدای متعال شش چیز میخواهد، که یکیاش این است: ‌‌«و لبّاً راجحاً»؛ باطنم از ظاهرم بهتر باشد. ماها در این زمینه گرفتاریم. باید باطنمان از ظاهرمان بهتر باشد. این قداست را چگونه ‌حفظ کنیم؟ حفظ قداست با سلامت مالی، سلامت اخلاقی و حفظ زىّ طلبگی است. نمیگوییم عبای پاره به دوشمان بیندازیم؛ ‌معنای زىّ طلبگی این نیست. معنایش این است که در دنیاطلبی مثل دنیاطلبان عمل نکنیم؛ هر چه هوس کردیم، بخواهیم. من ‌قبلها روایتی دیدم که هر کس هر چه دلش خواست بپوشد، هر چه دلش خواست بخورد و هر مرکوبی که دلش خواست سوار شود، ‌این شخص پیش خدای متعال ملعون است. این شأن پولدارها و پول‌پرستهاست. ما هم فلان چیز را هوس میکنیم، اما حالا پول ‌نداریم، به‌مجردی که پول گیرمان آمد، فوراً میرویم آن را تهیه میکنیم؛ منتظریم که از این صد جزء اشرافی‌گری، وقتی این یک ‌جزئش فراهم شد، نود و نه جزء دیگر را هم در فرصتهای دیگر همین‌طور بتدریج فراهم کنیم. این شأن طلبگی نیست. شأن ‌طلبگی این است که انسان یک زىّ متوسطی همراه با قناعت، سلامت مالی و سادگی به طور نسبی برای خودش نگه دارد.‌

مربوط به :بیانات در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت - 1384/06/08
عنوان فیش : اشرافی‌گری
کلیدواژه(ها) : اشرافی‌گری
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
یک وقت هست که ما در زندگی شخصی خود مثلاً حرکت اشراف‌گونه‌یی داریم بین خودمان و خدا؛ که اگر حرام باشد، حرام است؛ ‌اگر مکروه باشد، مکروه است؛ اگر مباح باشد، مباح است؛ اما یک وقت هست که ما جلوی چشم مردم یک مانور اشرافی‌گری ‌میدهیم؛ این دیگر مباح و مکروه ندارد؛ همه‌اش حرام است؛ به‌خاطر این‌که تعلیم‌دهنده‌ی اشرافی‌گری است به: اولاً زیردست‌های ‌خودمان، ثانیاً آحاد مردم به این کار تشویق میشوند. ما نباید مردم را به این کار تشویق کنیم. ممکن است در داخل جامعه کسانی ‌پولدار باشند و ریخت و پاش کنند - البته این کار بدی است، ولی به خودشان مربوط است - اما ریخت و پاش ما اولاً از جیبمان ‌نیست، از بیت‌المال است؛ ثانیاً ریخت و پاش ما مشوق ریخت و پاش دیگران است. واقعاً «النّاس علی دین ملوکهم». ملوک در ‌این‌جا به معنی پادشاهان نیست که بگوییم ما پادشاه نداریم؛ نه، ملوک شماها هستید؛ النّاس علی دین ماها.‌
در یکی از تاریخ‌ها خواندم زمانی که ولیدبن‌عبدالملک خلیفه شده بود، چون خیلی اهل جمع‌کردن ثروت و جواهرات و اشیاء ‌قیمتی بود، مردم کوچه و بازار وقتی به همدیگر میرسیدند، مکالماتشان از این قبیل بود: آقا! فلان لباس را آوردند، شما خریدید؟ ‌آقا! فلان نگین را فلان کس آورده، شما خریدید؟ یعنی مردم همه‌اش راجع به خرید و فروش وسایل و اشیاء زینتی و امثال اینها ‌حرف میزدند. بعد از ولید، سلیمان‌بن‌عبدالملک خلیفه شد. او اهل ساختمان‌سازی بود و به کاخ‌سازی و ساختمان‌سازی خیلی ‌عشق میورزید. این مورخ میگوید مردم حتّی وقتی برای نماز به مسجد میآمدند، یکی میگفت: آقا! شما کار ساختمانىِ منزلتان را ‌تمام کردید؟ دیگری میگفت: آقا! شما فلان خانه یا زمین را خریدید؟ دیگری میگفت: آقا! شما آن دو اتاق را اضافه کردید؟ ‌حرفهایشان همه از این قبیل بود. بعد از این دو نفر، عمربن‌عبدالعزیز آمد. او اهل عبادت بود. مورخ میگوید مردمِ کوچه و بازار ‌وقتی به هم میرسیدند، یکی میگفت: آقا! راستی شما دیروز دعای ماه رجب را خواندید؟ دیگری میگفت: آن دو رکعت نماز را ‌خواندید؟ بنابراین رفتار ماها یک تأثیر قهری در رفتار مردم دارد. ساده‌زیستی بسیار چیز خوبی است.‌

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نماز جمعه ۲۱ رمضان‌ - 1380/09/16
عنوان فیش : اشرافی‌گری
کلیدواژه(ها) : اشرافی‌گری
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
مسؤول نظام جمهوری اسلامی حق ندارد به اعیان و اشراف و پولدارها نگاه کند و زندگی خود را با آنها بسنجد؛ حق ندارد خود را ‌با نظایر و اشباه خود در حکومتهای طاغوتی بسنجد. آری؛ در دستگاههای طاغوتی، یک وزیر، یک مدیر کل و یک رئیس، از ‌زندگیهای آن‌چنانی برخوردارند؛ ما هم امروز بیاییم و خود را با آنها بسنجیم و بگوییم ما هم وزیر و مدیریم!؟ نه؛ در نظام اسلامی ‌این‌گونه نیست. در نظام اسلامی، این مأموریت، طعمه نیست؛ یک مسؤولیت و یک خدمت و یک وظیفه بر گردن انسان است.‌

مربوط به :بیانات در دیدار رئیس جمهوری و اعضای هیأت دولت‌ - 1380/06/05
عنوان فیش : عدالت, اشرافی‌گری, اشرافی‌گری مسئولان, استقرار عدالت, عدالت اجتماعی, اجرای عدالت
کلیدواژه(ها) : عدالت, اشرافی‌گری, اشرافی‌گری مسئولان, استقرار عدالت, عدالت اجتماعی, اجرای عدالت
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
از جمله چیزهایى که روند حرکت به سمت عدالت را در جامعه کند مى‌کند، نمود اشرافیگرى در مسوولان بالاى کشور است.

مربوط به :بیانات در دیدار رئیس جمهوری و اعضای هیأت دولت‌ - 1380/06/05
عنوان فیش :تذکر رهبری به وزیری که سنگهای گرانقیمت در ساختمان وزارتخانه‌اش استفاده کرده بود
کلیدواژه(ها) : تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد, اشرافی‌گری, اشرافی‌گری مسئولان, تجملگرایی
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
از جمله چیزهایی که روند حرکت به سمت عدالت را در جامعه کُند می‌کند، نمود اشرافیگری در مسؤولان بالای کشور است؛ از این اجتناب کنید. اشرافیگری دو عیب دارد؛ عیب دومش از عیب اوّلش بزرگتر است. عیب اوّلِ اشرافیگری، اسراف است - اشرافیگریِ حلال را می‌گوییم؛ یعنی آن چیزی که پولش از راه حلال و بحق به دست آمده - اما عیب دوم بدتر است و آن این است که فرهنگ‌سازی می‌کند؛ یعنی چیزی برای مسابقه دادن همه درست می‌کند. البته در این زمینه مسؤولان درجه یک بسیار نقش دارند؛ تلویزیون بسیار نقش دارد؛ منش من و شما هم بسیار نقش دارد.

من یک وقت شنیدم که یکی از وزرای معادن - نمی‌گویم در چه سالی - انواع و اقسام سنگهای گرانقیمتی را که ما در کشور داریم، آورده و در وزارتخانه‌اش کار کرده است! من در این‌جا او را خواستم و به او گفتم: شما چرا این کار را کردی؟ گفت: وقتی مسافران خارجی به وزارتخانه می‌آیند، این سنگها جلوِ چشمشان قرار گیرد و مشتری پیدا شود! شما را به خدا، این منطق، قابل قبول است؟! ما این همه خرج کنیم و سنگهای وزارتخانه را - که دارد یا ندارد - جمع کنیم و سنگ جدید نصب کنیم، برای این‌که مشتری پیدا کنیم! شما می‌توانید در سالن اصلی وزارتخانه خود چارچوب بزرگی را به طول پنج و عرض سه متر درست کنید و انواع و اقسام سنگهایتان را به شکل بسیار بدیع و زیبا در آن‌جا بچینید - کسانی هستند که کارشان همین چیدنهاست - بعد هر میهمانی آمد، به عنوان ادای احترام، او را به آن‌جا ببرید تا سنگها را تماشا کند؛ هم تماشاست، هم مشتری‌یابی؛ این‌که بهتر است. بهانه برای تجمّل‌سازی، واقعاً مناسب نیست. به نظر من زرق و برق در زندگی شما وقتی به بیرون منعکس شود، آن اشکال دوم را دارد: فرهنگ می‌سازد و یک عدّه نوکیسه و تازه به دوران رسیده را به خرجها و تجمّل‌بازیِ زیادی تشویق می‌کند. بعد هم می‌بینند رؤسای نظام هستند؛ همه به آن طرف حرکت می‌کنند؛ آن‌وقت از شما تندتر هم می‌روند؛ چون شما بالاخره ملاحظاتی دارید که بسیاری از آنها ندارند. البته من در این زمینه‌ها قبلاً سفارشهایی به عزیزان کرده‌ام.

در همین چند ماه قبل دو گزارش جداگانه از بوشهر و اصفهان به من رسید که به معنای حقیقیِ کلمه خواب را از چشم من ربود؛ هر دو هم مربوط به دستگاههای دولتی بود. گزارش اصفهان مربوط به محل سدّ است؛ مظهر فاصله و درّه بین وضع زندگی قشرهای فقیر و قشرهای دولتی. در آن‌جا خانه‌ها و ویلاهایی ساخته‌اند - البته بخش خصوصی هم هست، اما دولت هم در آن‌جا از این کارها کرده است - کنارشان هم مردم زندگی عادی‌ای ندارند؛ نان ندارند که شکمشان را سیر کنند؛ دروازه هم گذاشته‌اند که کسی حق ندارد از آن‌جا عبور کند و به آن طرف برود! در یکی از جزایر بوشهر هم همین اتفاق افتاده و مربوط به یک بخش دولتی است. اینها اصلاً قابل قبول نیست. بنده خبر نداشتم؛ اما اگر اطلاع داشتم که می‌خواهند چنین جایی را در اصفهان و یا بوشهر بسازند، با این‌که بنا ندارم در کار اجرایی دخالت کنم، قطعاً به آن استاندار یا آن وزیر، کتباً و یا شفاهاً می‌گفتم شما حق نداری این کار را بکنی. به‌هرحال این کار را کرده‌اند؛ ساخته‌اند و تمام کرده‌اند. تأثیر این کارها خیلی بزرگ است.

مربوط به :بیانات در دیدار رئیس جمهوری و اعضای هیأت دولت‌ - 1380/06/05
عنوان فیش : اشرافی‌گری
کلیدواژه(ها) : اشرافی‌گری
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
از جمله چیزهایی که روند حرکت به سمت عدالت را در جامعه کُند میکند، نمود اشرافی‌گری در مسؤولان بالای کشور است؛ از ‌این اجتناب کنید. اشرافی‌گری دو عیب دارد؛ عیب دومش از عیب اوّلش بزرگتر است. عیب اوّلِ اشرافی‌گری، اسراف است - ‌اشرافیگرىِ حلال را میگوییم؛ یعنی آن چیزی که پولش از راه حلال و بحق به دست آمده - اما عیب دوم بدتر است و آن این است ‌که فرهنگ‌سازی میکند؛ یعنی چیزی برای مسابقه دادن همه درست میکند. البته در این زمینه مسؤولان درجه یک بسیار نقش ‌دارند؛ تلویزیون بسیار نقش دارد؛ منش من و شما هم بسیار نقش دارد.من یک وقت شنیدم که یکی از وزرای معادن - نمیگویم در ‌چه سالی - انواع و اقسام سنگهای گرانقیمتی را که ما در کشور داریم، آورده و در وزارتخانه‌اش کار کرده است! من در این‌جا او را ‌خواستم و به او گفتم: شما چرا این کار را کردی؟ گفت: وقتی مسافران خارجی به وزارتخانه میآیند، این سنگها جلوِ چشمشان قرار ‌گیرد و مشتری پیدا شود! شما را به خدا، این منطق، قابل قبول است!؟ ما این همه خرج کنیم و سنگهای وزارتخانه را - که دارد یا ‌ندارد - جمع کنیم و سنگ جدید نصب کنیم، برای این‌که مشتری پیدا کنیم! شما میتوانید در سالن اصلی وزارتخانه خود ‌چارچوب بزرگی را به طول پنج و عرض سه متر درست کنید و انواع و اقسام سنگهایتان را به شکل بسیار بدیع و زیبا در آن‌جا ‌بچینید - کسانی هستند که کارشان همین چیدنهاست - بعد هر میهمانی آمد، به عنوان ادای احترام، او را به آن‌جا ببرید تا ‌سنگها را تماشا کند؛ هم تماشاست، هم مشتری یابی؛ این‌که بهتر است. بهانه برای تجمّل‌سازی، واقعاً مناسب نیست. به نظر من ‌زرق و برق در زندگی شما وقتی به بیرون منعکس شود، آن اشکال دوم را دارد: فرهنگ میسازد و یک عدّه نوکیسه و تازه به دوران ‌رسیده را به خرجها و تجمّل‌بازىِ زیادی تشویق میکند. بعد هم میبینند رؤسای نظام هستند؛ همه به آن طرف حرکت میکنند؛ ‌آن‌وقت از شما تندتر هم میروند؛ چون شما بالاخره ملاحظاتی دارید که بسیاری از آنها ندارند.‌
‌... چند ماه قبل دو گزارش جداگانه از بوشهر و اصفهان به من رسید که به معنای حقیقىِ کلمه خواب را از چشم من ربود؛ هر دو ‌هم مربوط به دستگاههای دولتی بود. گزارش اصفهان مربوط به محل سدّ است؛ مظهر فاصله و درّه بین وضع زندگی قشرهای فقیر ‌و قشرهای دولتی. در آن‌جا خانه‌ها و ویلاهایی ساخته‌اند - البته بخش خصوصی هم هست، اما دولت هم در آن‌جا از این کارها ‌کرده است - کنارشان هم مردم زندگی عادیای ندارند؛ نان ندارند که شکمشان را سیر کنند؛ دروازه هم گذاشته‌اند که کسی حق ‌ندارد از آن‌جا عبور کند و به آن طرف برود! در یکی از جزایر بوشهر هم همین اتفاق افتاده و مربوط به یک بخش دولتی است. ‌اینها اصلاً قابل قبول نیست. بنده خبر نداشتم؛ اما اگر اطلاع داشتم که میخواهند چنین جایی را در اصفهان و یا بوشهر بسازند، با ‌این‌که بنا ندارم در کار اجرایی دخالت کنم، قطعاً به آن استاندار یا آن وزیر، کتباً و یا شفاهاً میگفتم شما حق نداری این کار را ‌بکنی. به‌هرحال این کار را کرده‌اند؛ ساخته‌اند و تمام کرده‌اند. تأثیر این کارها خیلی بزرگ است.‌

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مردم گیلان - 1380/02/11
عنوان فیش : اشرافی‌گری, اشرافی‌گری مسئولان, کارگزاران نظام, نقاط ضعف جمهوری اسلامی
کلیدواژه(ها) : اشرافی‌گری, اشرافی‌گری مسئولان, کارگزاران نظام, نقاط ضعف جمهوری اسلامی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
مشى اشرافيگرايانه براى مسوولان كشور، نقطه‌ى ضعف به شمار مى‌آيد.

مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مردم گیلان - 1380/02/11
عنوان فیش : اشرافی‌گری, اشرافی‌گری مسئولان, کارگزاران نظام
کلیدواژه(ها) : اشرافی‌گری, اشرافی‌گری مسئولان, کارگزاران نظام
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
افزون طلبى براى مسوولان ممنوع است.

مربوط به :بیانات در خطبه‌های نمازجمعه تهران‌ - 1379/02/23
عنوان فیش : اشرافی‌گری
کلیدواژه(ها) : اشرافی‌گری
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
رژیمهای کمونیست، رژیمهای مستبدی بودند که با شعار حکومت مردمی سرِ کار آمده بودند؛ اما اشرافی هم بودند! با این که دم از ‌ضدّیت با اشرافی‌گری می‌زدند، اما عملاً حکومتهای اشرافی بودند. از لحاظ استبداد، در نهایت درجه استبداد بودند و حاکمیت ‌مطلق دولت بر اقتصاد، بر فرهنگ، بر سیاست و بر فعالیتهای گوناگون اجتماعی و غیره به چشم می‌خورد! در رژیمهای شرقی، ‌مردم هیچکاره محض بودند. بنده از نزدیک رفته بودم و این کشورها را در اواخر عمرشان دیده بودم. حتی در رأس بعضی از ‌کشورهای عقب افتاده و فقیرشان هم یک رژیم به اصطلاح و به قول خودشان کارگری سرِ کار بود؛ اما همان رفتارهای اشرافی‌گری ‌و همان کارهای غلطِ دربارهای قدیم را تکرار می‌کردند!‌

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/10/04
عنوان فیش : اشرافی‌گری
کلیدواژه(ها) : اشرافی‌گری
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
تجمّل‌گرایی و گرایش به اشرافی‌گری در زندگی، ضررها و خطرهای زیادی دارد: هیچ وقت عدالت اجتماعی تأمین نخواهد شد؛ ‌هیچ‌وقت روحیه برادری و الفت و انْس و همدلی - که برای همه کشورها و همه جوامع، بخصوص جامعه ما، مثل آب و هوا لازم ‌است - پیش نخواهد آمد.‌

مربوط به :بیانات در پاسخ به پرسش‌های دانشجویان در دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : اشرافی‌گری
کلیدواژه(ها) : اشرافی‌گری
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
شما بدانید که گرایش اشرافی‌گری، آن چیزی نیست که بشود با قانون و با دادگاه و با بازجویی و با امثال اینها علاجش کرد؛ ‌خیلی سخت‌تر از این حرفهاست. این از جمله مقولاتی است که بایستی فضای عمومی کشور -احساسات مردم، خواست مردم و به ‌تعبیر رساتر، فرهنگ عمومی مردم- آن را دفع کند تا این علاج شود. آن کسانی که به اشرافی‌گری گرایش دارند و دلشان برای ‌زندگی اشرافی لک میزند -یعنی خوردن و پوشیدن و زندگی کردن و مشی کردن به سبک اشراف و دور از زندگی متوسط مردم- ‌یکی از کارهایی که میکنند، این است که این دید و ذهنیت را در مردم به‌وجود آورند که این چیز خوبی است و ارزش است؛ ‌کمااین‌که قبل از انقلاب این‌گونه بود. قبل از انقلاب، مسؤولان حکومت، هرچه بیشتر با تشریفات و جاه و جلال و تکبر و تفرعن و ‌لباسهای فاخر ظاهر میشدند، یک عده از عوام مردم بیشتر خوششان میآمد! فرهنگ عمومی را این‌گونه شکل داده بودند. بعد از ‌انقلاب بعکس شد. لذا کسانی هم که اهل کارهای اشرافی‌گری بودند، از ترس گرایش مردم، اجتناب میکردند؛ اما امروز بتدریج ‌میخواهند کار را بعکس کنند. به نظر من، اشرافی‌گری برای یک کشور آفت است؛ اشرافیگرىِ مسؤولان، آفت مضاعف است؛ به‌خاطر ‌این‌که اگر اشراف عالَم از مال خودشان -حالا حلال و حرامش به عهده خودشان- خرج میکنند، از مال خودشان اشرافی‌گری ‌میکنند؛ اما اگر مسؤولان اشرافی‌گری کنند، از مال مردم خرج میکنند؛ مال خودشان که نیست. این اشرافی‌گری، با احساس ‌عمومی مردم، با نوشتن، با گفتن و با ترویج این فکر، درست خواهد شد. این باید به یک فرهنگ تبدیل شود؛ کاری نیست که ‌بشود به‌صورت دادگاه ویژه و محاکمه و امثال اینها درستش کرد.‌

مربوط به :بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی - 1376/01/01
عنوان فیش : اشرافی‌گری, صرفه‌‌جویی
کلیدواژه(ها) : اشرافی‌گری, صرفه‌‌جویی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
اسراف در جامعه، لازمه‌ی اشرافیگری و تقسیم نابرابر ثروت و مایه‌ی تضییع اموال عمومی و نعمت الهی است.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1370/05/23
عنوان فیش : اشرافی‌گری
کلیدواژه(ها) : اشرافی‌گری
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
من و شما همان طلبه یا معلم پیش از انقلابیم. یکی از شماها معلم بود، یکی دانشجو بود، یکی طلبه بود، یکی منبری بود، ‌همه‌مان این‌طور بودیم؛ اما حالا مثل عروسی اشراف عروسی بگیریم، مثل خانه‌ی اشراف خانه درست کنیم، مثل حرکت اشراف در ‌خیابانها حرکت کنیم! اشراف مگر چگونه بودند؟ چون آنها فقط ریششان تراشیده بود، ولی ما ریشمان را گذاشته‌ایم، همین کافی ‌است!؟ نه، ما هم مترفین میشویم. والله در جامعه‌ی اسلامی هم ممکن است مترف به وجود بیاید. از آیه‌ی شریفه‌ی «واذا اردنا ان ‌نهلک قریة امرنا مترفیها ففسقوا فیها» بترسیم. تُرف، فسق هم دنبال خودش می‌آورد. اندازه نگهدارید؛ دولت مخارجش زیاد و ‌سنگین است. مخارج سنگین دولت منجر به این میشود که مثلاً در فلان بخش سوبسید را بردارند. این، سیاست درست و متین و ‌منطقی هم است؛ شکی در آن نیست، باید هم انجام بگیرد، چاره‌یی هم نیست، روی مردم هم فشار می‌آید؛ اما این مخارج را ‌منصفانه قرار بدهیم و خودمان به دست خودمان بر مخارج چیزی اضافه نکنیم.اگر مبلغی از مخارج دولت، عبارت از تغییر ‌دکوراسیون اتاق مدیر کل و معاون وزیر و وزیر و فلان مسؤول قضایی و فلان مسؤول در بخشهای گوناگون دیگر باشد، این جرم و ‌خطاست. اگر یکی از مخارج دولت این باشد که فلان تعداد ماشین جدید بیاوریم و بین دستگاهها تقسیم بکنیم، ما حق نداریم ‌این را جزو مخارج دولت حساب کنیم و به حساب آن از سوبسید مردم بزنیم. نه، این خلاف است. برای این کارها حد بگذارید. ‌دستگاهها باید بخشنامه کنند و در مورد این تغییر دکوراسیونها و تغییر خانه‌ها و خرجهای اضافی حدی معین بکنند. من نمیگویم ‌مثل بعضی از تندروها باشیم که میگویند در مسجد بنشینیم و وزارت کنیم؛ نه، در مسجد نمیشود. وزارت کردن، یک ساختمان و ‌چهار تا اتاق و تعدادی مسؤول و یکمقدار هم بالاخره امکانات برای زندگی آن آقایی که میخواهد خدمت بکند، میخواهد؛ اما باید ‌در حدی باشد. گاهی از جاهایی گزارشهای نومیدکننده‌یی میرسد و در برخی موارد انسان واقعاً عرق شرم بر پیشانیش مینشیند؛ ‌رعایت کنید. سؤال میکنیم که چرا ماشین لوکس و نو و مدل بالا؟ میگویند که اشکال امنیتی داریم! چه اشکال امنیتی!؟ آقایان ‌مسؤول در شورای امنیت کشور یا جاهای دیگر، بنشینند معین کنند و مسأله را در جایی ببُرند؛ من هم اگر باید دخالت کنم، ‌بگویید در جایی دخالت کنم. این چه وضعی است که همین‌طور بیحساب و کتاب جلوی هر وزارتخانه و اداره‌یی، دهها ماشین به ‌رنگهای گوناگون متعلق به مسؤولانِ آن‌جا به چشم میخورد!؟ چه کسی چنین چیزی را گفته است؟ گزارش آمده که روحانی ‌عقیدتی، سیاسی در یکی از دستگاهها، خودش ماشین دارد، ولی ماشین دولتی سوار میشود! من نوشتم که حق ندارد این کار را ‌بکند. برای من جواب آمد که این کار رویه است و همه میکنند! این آقا خودش یک ماشین دارد، که برای خودش لازم است؛ یکی ‌هم خانمش دارد و نمیشود که خانمش از این ماشین استفاده‌کند! عجب! این چه حرفی است؟من الان اعلام میکنم و قبلاً هم ‌نوشتم و این را گفتم که آن وقتی که آقایان امکانات شخصی دارند، حق ندارند از امکانات دولتی استفاده بکنند. اگر ماشین دارید، ‌آن را سوار شوید و به وزارتخانه و محل کارتان بیایید؛ ماشین دولتی یعنی چه؟ والله اگر من از طرف مردم مورد ملامت قرار ‌نمیگرفتم که مرتب ملاحظه‌ی جهات امنیتی را توصیه میکنند، بنده با ماشین پیکان بیرون می‌آمدم. به حد ضرورت اکتفا کنید و ‌اندازه نگه دارید؛ اینها ما را از مردم دور میکند، روحانیون را از مردم دور میکند. روحانیون، به تقوا و ورع و بیاعتنایی به دنیا در ‌چشمها شیرین شدند. بدون ورع و بدون دورانداختن دنیا، نمیشود در چشمها شیرین ماند. مردم رودربایستی ندارند؛ خدا هم با ‌کسی رودربایستی ندارد.‌

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1370/05/23
عنوان فیش : اشرافی‌گری
کلیدواژه(ها) : اشرافی‌گری
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
من و شما همان طلبه یا معلم پیش از انقلابیم. یکی از شماها معلم بود، یکی دانشجو بود، یکی طلبه بود، یکی منبری بود، ‌همه‌مان این‌طور بودیم؛ اما حالا مثل عروسی اشراف عروسی بگیریم، مثل خانه‌ی اشراف خانه درست کنیم، مثل حرکت اشراف در ‌خیابانها حرکت کنیم! اشراف مگر چگونه بودند؟ چون آنها فقط ریششان تراشیده بود، ولی ما ریشمان را گذاشته‌ایم، همین کافی ‌است!؟ نه، ما هم مترفین میشویم. والله در جامعه‌ی اسلامی هم ممکن است مترف به وجود بیاید. از آیه‌ی شریفه‌ی «واذا اردنا ان ‌نهلک قریة امرنا مترفیها ففسقوا فیها» بترسیم. تُرف، فسق هم دنبال خودش می‌آورد. ‌

مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم - 1370/01/26
عنوان فیش : اشرافی‌گری
کلیدواژه(ها) : اشرافی‌گری
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
امیرالمؤمنین میگوید زندگی به سمت زهد باید برود. امروز در جمهوری اسلامی، اگر ما احساس بکنیم که زندگی به سمت ‌اشرافی‌گری میرود، بلاشک این انحراف است؛ بروبرگرد ندارد. ما باید به سمت زهد حرکت بکنیم. نمیگوییم هم زهدهای آن‌چنانی، ‌که متعلق به اولیاءالله است؛ نه، مسؤولان درجه‌ی یک، مسؤولان درجه‌ی دو، تا آن مسؤولان درجات بعد هم باید در حد خود زهد ‌داشته باشند؛ بعد هم به عامه‌ی مردم میرسد. عامه‌ی مردم هم نباید اسراف و تجمل‌گرایی بکنند. این‌طور نیست که زهد فقط ‌مخصوص مسؤولان باشد. این مهریه‌های گران‌قیمت که برای عقدهای دخترهایشان میگذارند، خطاست. نمیگویم حرام است، اما ‌پدیده‌ی بد و زشتی در جامعه است؛ زیرا ارزشهای انسانی را تحت‌الشعاع ارزش طلا و پول قرار میدهد. در محیط و جامعه‌ی ‌اسلامی، قضیه این نیست. همین کار حلال را پیامبر نکرد. بعضی میگویند پیامبر حلال کرده، اما شما حرام میکنید؟! نه، ما هم ‌حرام نمیکنیم. پیامبر نخواسته که محدود کند؛ محدود هم نکرده است. شما برو، هرچه میخواهی بکن. اصلاً همه‌ی زندگیت را ‌روی هم بگذار و جهیزیه‌ی دخترت بکن، یا مهر عروست بکن. بحث سر این است که این کار، صحیح و عاقلانه و منطبق بر ‌خواست و مصلحت اسلامی نیست.‌‌
‌ پیامبر، دختر خودش را؛ امیرالمؤمنین، دختران خودش را؛ و خانواده‌ی پیامبر، با همان بیست‌وپنج اوقیه - مثقال نقره‌یی که در آن ‌زمان بوده - به خانه‌ی بخت فرستادند. دو، سه سال قبل که حساب کردیم، این میزان نقره، تقریباً در حد دوازده هزار تومان فعلی ‌میشود‌.‌‌ این وضع زندگیهای تجمل‌آمیز، این روزبه‌روز افزودن بر ظواهر تجملاتی، در زندگیهای شخصی غلط است.‌

مربوط به :بیانات در دیدار ائمه‌ جمعه‌ سراسر کشور - 1369/03/07
عنوان فیش : اشرافی‌گری
کلیدواژه(ها) : اشرافی‌گری
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
آن حالت اشرافی‌گری و اوج کاذب طبقاتی که شاید بتوانم بگویم در همه‌ی حکومتها - تا آن‌جا که ما میدانیم - وجود دارد، در ‌جمهوری اسلامی نیست. وزرا، جزو همین مردم معمولىِ کوچه و بازارند. آنها از یک خانواده‌ی اشرافی جدا نشده‌اند به مسند وزارت ‌بیایند. به خاطر مسؤولیت و تخصص و آگاهییی، آنها را از داخل دانشگاه، یا از فلان شغل آورده‌اند و در رأس وزارت گذاشته‌اند. ‌وقتی هم که از کار منفصل میشوند، باز سراغ همان شغل قبلیشان میروند.‌