[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در ارتباط تصویری با مداحان - 1399/11/15 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : بدزبانی، بدگویی و مانند اینها بایستی در جامعه جمع بشود... مکتب ائمّه (علیهم السّلام) و مکتب علوی و فاطمی از این چیزها مبرّا است. شما نگاه کنید فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) دو خطبهی طوفانی ایراد کرده؛ دو خطبهی به معنای واقعی کلمه طوفانی: یکی در مسجد در میان انبوه متراکم مردان، یکی هم خطاب به زنان مدینه که پُر [است] از مطالب بسیار مهم و اعتراضی -اعتراض- و تنبیه نسبت به مفاهیم برجستهی اسلامی که فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) در مورد آنها خطر را احساس میکرد، لکن در این دو خطبهی مهم و بزرگ و پُرشور، یک کلمهی هتک و زشت و توهینآمیز وجود ندارد؛ [و همهی کلمات،] کلماتِ محکم و مستحکم، بیاناتِ متین و متقن. مربوط به :گزیدهای از بیانات رهبر انقلاب در دیدار شاعران مذهبیسرا - 1395/12/05 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : همهی ائمّه مبارزه میکردند؛ امیرالمؤمنین مبارزه کرده، پیغمبر اکرم قبل از او مبارزه کرده، امام حسن و امام حسین مبارزه کردند، هشت امام تا امام یازدهم همه مبارزه کردند؛ اگر مبارزه نکرده بودند که اینها را نمیکشتند. یک نفری، یک عالمی که مینشیند یک جایی درس میدهد، یک عدّهای را دور خوش جمع میکند و به اینها تعلیم دین میدهد، این را که حاکم نمیآید بکشد. چه داعی دارد که بکشد؟ به ضررش نیست که بکشد. زندگی ائمّه زندگی مبارزه است، زندگی برخورد بسیار عنیف و شدید و مؤثّر با آن دستگاه جابر و جائر است. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای مجمع جهانی اهل بیت علیهمالسلام و اتحادیهی رادیو و تلویزیونهای اسلامی - 1394/05/26 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : تلاش ائمّه (علیهمالسّلام) عبارت بود از مجاهدت در این چند هدف: اوّلا زنده نگه داشتن معارف حقّهی اسلامی، اصول و مبانی اسلامی؛ اینها را زنده نگه دارد. سعی حکومتهای ظالم و طواغیت امّت این بوده است که معارف اسلامی را یا نابود کنند یا قلب بکنند، عوض کنند، تحریف کنند. یکی از مهمترین رشتههای حرکات ائمّه (علیهمالسّلام) ایستادگی در مقابل این بوده؛ حفظ معارف اسلامی، احیاء معارف اسلامی. یکی از کارهای دیگر ائمّه (علیهمالسّلام) اقامهی احکام الهی بوده است. سعی در اقامهی احکام الهی؛ چه در زمانی که حکومت دستشان بود، چه آن زمانی که از حکومت و از قدرت برکنار بودند. تلاششان مصروف بود برای اینکه بتوانند احکامالهی را در جامعه محقّق کنند. یک کار دیگر ائمّه (علیهم السّلام) مجاهدت فیسبیلالله بود که شما در زیارت ائمّه میخوانید: أشهَدُ أنّکَ جاهَدتَ فِیاللهِ حَقَّ جِهادِه؛ حقّ جهاد؛ یعنی هیچ کم نگذاشتهاند در مجاهدت در راه خدا؛ با همهی وجود، با همهی توان، با همهی ظرفیّت در راه خدا مجاهدت کردند. یک بخش مهمّ از این مجاهدت که خود یک سرفصل جداگانهای است، مبارزهی با ظلم و مبارزهی با ظالم بوده است. زندگی ائمّه (علیهم السّلام) سر تا پا عبارت است از مبارزهی با ظلمه، مبارزهی با ظلم. علّت آن فشارها و مسموم شدنها و شهید شدنها و مانند اینها هم همهاش همین بوده است؛ چون با ظلم و ظالم مبارزه میکردند. این زندگی ائمّه است. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای مجمع جهانی اهل بیت علیهمالسلام و اتحادیهی رادیو و تلویزیونهای اسلامی - 1394/05/26 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : [یک کار] ائمّه (علیهم السّلام) مجاهدت فیسبیلالله بود... یک بخش مهمّ از این مجاهدت که خود یک سرفصل جداگانهای است، مبارزهی با ظلم و مبارزهی با ظالم بوده است. زندگی ائمّه (علیهم السّلام) سر تا پا عبارت است از مبارزهی با ظلمه، مبارزهی با ظلم. علّت آن فشارها و مسموم شدنها و شهید شدنها و مانند اینها هم همهاش همین بوده است؛ چون با ظلم و ظالم مبارزه میکردند. این زندگی ائمّه است. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان و دستاندرکاران حج - 1393/06/16 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اگرچه در زندگى مبارک ائمّه (علیهمالسّلام) در طول ۲۵۰ سال دوران امامت، نقاط برجسته و ممتاز زیاد است که هرکدام از اینها درخور آن است که مورد تحلیل و توجّه و تفسیر و بازیابى قرار بگیرد، ولى دوران امام هشتم (سلامالله علیه) یکى از برترین دورانها در این زمینه است. …در روایت دارد که کسى از اصحاب گفت که این جوان، این فرزند موسىبنجعفر این مسئولیّت را بهعهده گرفته است درحالىکه «وَ سَیفُ هارونَ یُقَطِّرُ الدَّم»؛ خون از شمشیر هارون میچکد، در یکچنین وضعیّتى. این بزرگوار توانستند در همان شرایط دشوار، خطّ روشن سیرهى نبوى و معارف قرآنى و اسلامى را بین جامعهى مسلمین توسعه بدهند و دلها را به مکتب اهلبیت و به خاندان پیغمبر نزدیک کنند. تا نوبت میرسد به مأمون و ماجراى اصرار و فشار فراوان براى کشاندن آن بزرگوار از مدینه به مروْ، به خراسان - آنروز مروْ پایتخت حکومت عبّاسى بود؛ یعنى مرکز حکومت را از بغداد منتقل کرده بودند به مروْ، که البتّه بعداً دوباره برگشت به بغداد - که مرکز سیاست عبّاسى بود. تفصیل خواستههاى مأمون و دستگاه خلافت از اینکه انگیزهى او از این دعوت و از این فشار و این اصرار و کشاندن امام هشتم چه بود، طولانى است؛ او یک محاسبهاى کرده بود که این محاسبه صرفاً سیاسى بود و براى تحکیم پایههاى قدرت و به ضعف کشاندن حرکتِ معرفتِ اهلبیت (علیهمالسّلام) و کارى که این بزرگوارها میکردند، سیاست او این بود. در مقابل این حرکت سیاسى و زیرکانهى مأمون، امام هشتم (سلام اللَّه علیه) یک برنامهى مدبّرانهى الهى را طرّاحى کردند و عمل کردند و پیش بردند که نه فقط خواستههاى دستگاه خلافت برآورده نشد، بلکه درست بعکس، موجب رواج و گسترش فکر معارفىِ قرآنى و منتسب به اهلبیت در اقطار دنیاى اسلام شد. یک حرکت عظیم، با توکّل به خداى متعال، با تدبیر الهى، با آن نگاه نافذ وَلَوى، امام هشتم (سلام اللَّه علیه) توانستند این نقشهى خصمانهى دستگاه سیاسىِ قاهر و هتّاک و ظالم را درست بعکس و در جهت منافع حقّ و حقیقت برگردانند. این یک فصل برجستهاى از تاریخ ائمّه (علیهم السّلام) است. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی - 1392/06/26 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مقامات معنوی و روحانیّت این وجودات مقدّسه [ائمه هدی]، حقیقتاً از درک عقلانی ما هم بیشتر است، چه برسد به توصیف زبانىِ ما؛ لکن در مقابل چشم ما و چشم تاریخ، زندگی این بزرگواران یک درس عملی و جاودان و غیرقابل انکار است. اگر ما در مواردی به زندگی ائمّه (علیهمالسّلام) میپردازیم، سیاستهای آنها را، تدبیرهای آنها را، شرح حال آنها را مورد تکیه قرار میدهیم، نه به این معنا است که این بخش، اهمّ و اعظم بخشهای زندگی آن بزرگواران است؛ نه، آن عالَم معنا و آن قرب الیالله و آن معرفت و محبّتی که موج میزند در آن دلهای بینظیر، یک داستان دیگری است. لکن آنچه جلوی چشم ما است، زندگی این بزرگواران است که باید از آنها درس گرفت. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی - 1392/06/26 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : عمر مبارک امام رضا (سلاماللهعلیه) تقریباً پنجاه و پنج سال بوده است - یعنی از سال ۱۴۸ که سال شهادت امام صادق (علیهالسّلام) است تا سال ۲۰۳ - تمام زندگی این بزرگوار با همهی این عظمتها و عمقها و ابعاد گوناگونی که میشود برای آن ذکر کرد و تصویر کرد، در همین مدّت عمر نسبتاً کوتاه انجام گرفته است. از این مدّت پنجاه و پنج سال، نزدیک به بیست سال - تقریباً نوزده سال - مدّت امامت این بزرگوار است؛ امّا همین مدّت کوتاه را که ملاحظه میکنید، تأثیری که در واقعیّت دنیای اسلام گذاشت و به گسترش و عمقی که به معنای حقیقىِ اسلام و پیوستن به اهلبیت (علیهمالسّلام) و آشنا شدن با مکتب این بزرگواران انجامید، یک داستان عجیبی است، یک دریای عمیقی است. آن وقتی که حضرت به امامت رسیدند، دوستان و نزدیکان و علاقهمندان حضرت میگفتند که: علىّبنموسی در این فضا چه کار میتواند انجام بدهد - این فضای شدّت اختناقِ هارونی که در روایت دارد که میگفتند: وَ سَیفُ هارونَ تَقطُرُ دَما؛ خون میچکد از شمشیر هارون - این جوان در این شرایط، در ادامهی جهاد امامان شیعه و در مسئولیّت عظیمی که برعهدهاش است، میخواهد چه بکند؟ این اولِ امامت علىّبنموسیالرّضا (علیهالسّلام) است. بعد از این نوزده سال یا بیست سال که پایان دوران امامت و شهادت علىّبنموسیالرّضا است، وقتی شما نگاه میکنید، میبینید که همان تفکّر ولایت اهلبیت و پیوستگی به خاندان پیغمبر آنچنان گسترشی در دنیای اسلام پیدا کرده که دستگاه ظالم و دیکتاتور بنیعبّاس از مواجههی با آن عاجز است؛ این را علىّبنموسیالرّضا انجام داده [است]. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی - 1392/06/26 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : [به] پایان دوران امامت و شهادت علىّبنموسیالرّضا... وقتی شما نگاه میکنید، میبینید که همان تفکّر ولایت اهلبیت و پیوستگی به خاندان پیغمبر آنچنان گسترشی در دنیای اسلام پیدا کرده که دستگاه ظالم و دیکتاتور بنیعبّاس از مواجههی با آن عاجز است؛ این را علىّبنموسیالرّضا انجام داده. شنیدهاید شما که دعبل به مروْ، به خراسان آمد و آن اشعار معروف را در مدح امام رضا انشاء کرد و انشاد کرد؛ بعد هم جایزهای گرفت؛ و حالا فرض بفرمایید چند روزی هم در مروْ و در سایر شهرهای خراسان ماند، بعد هم راه افتاد رفت به طرف بغداد و کوفه و همان جاهایی که میخواست برود. در میان راه دزدها به کاروانی که دعبل در آن بود حمله کردند و غارت کردند این کاروان را. کاروانیها نشسته بودند تماشا میکردند، اموالشان همه به غارت رفته بود، رئیس دزدها هم نشسته بود بالای بلندی روی یک سنگی، او هم با تبختر تماشا میکرد این زندانیها و اسرای کاروانی و این اموالی را که گرفته بودند و جمع میکردند و میبستند و ضبط میکردند. دعبل شنید که رئیس دزدها دارد با خودش زمزمه میکند، یک شعری را میخواند؛ گوش کرد، دید شعر خودش است. یک بیت از همان قصیدهای را که فرضاً یک ماه پیش، یک ماه و نیم پیش در مرو سروده - «أرَی فَیئَهُم فی غَیرِهِم» تا آخر - رئیس دزدها در بین راه، در نزدیکی مثلاً ری و عراق، این شعر را دارد از حفظ میخواند. دعبل خوشحال شد، بلند شد گفت که این شعری که میخوانی، مال کیست؟ گفت: این شعر مال دعبل خزاعی است. گفت: خب، دعبل خزاعی منم! رئیس دزدها وقتی که دید این شخص دعبل خزاعی است، بلند شد او را در آغوش گرفت، بوسید، گفت: به برکت حضور این شخص در این کاروان، همهی اموال را پس بدهید. همهی اموال را پس دادند، کاروانیها را احترام کردند، راه انداختند، رفتند. خب، این حادثهی کوچکی است در تاریخ، امّا معنای بزرگی دارد. شعری که در باب علىّبنموسیالرّضا در مروْ سروده میشود؛ بعد از حدود یک ماه، یک ماه و نیم - کمتر، بیشتر - در ری و عراق از زبان یک راهزن، آن هم به صورت حفظ شده، تکرار میشود. معنای این چیست؟ معنایش این است که زمینه آنچنان برای ترویج اهلبیت و برای نام مبارک امام رضا مساعد است که این شعر - که آن روز شعر یکی از مؤثّرترین و نافذترین رسانهها بوده - در یک مدّت کوتاهی دست به دست میچرخد تا میرسد به یک آدمی که مثلاً یک راهزنی در وسط بیابان است. این نشاندهندهی حرکت عظیمی است که در دوران امامت علىّبنموسیالرّضا (سلاماللهعلیه) برای ترویج مکتب اهلبیت انجام گرفته؛ محبّت آنها همهگیر شده است؛ حضور آنها و وجود آنها در جامعهی اسلامی به اعماق دلهای مردم نفوذ پیدا کرده است. اینکه شما میبینید امامزادههای بزرگوار بلند شدند، راه افتادند، آمدند اینجا، غیر از جنبهی عزا و غمناک قضیّه که شهادت اینها در بین راه است، یک جنبهی مثبت و پرمعنا دارد؛ معنای این، درخواست مردم، تقاضای مردم، زمینهی پذیرش و قبول مردم نسبت به اهلبیت است. میدانید وقتی میگوییم «اهلبیت»، یعنی این مکتب، این معنا و لبّی که اهلبیت از اسلام معرّفی میکردند؛ یعنی یک کار عمیقاً فرهنگی و معنوی و یک کار بزرگ اعتقادی. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان سراسر کشور - 1391/02/23 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ائمهی ما (علیهمالسّلام) که بدون تردید رتبه و مقامشان از ملک و فرشتگان مقرب خدا بالاتر است، جوری زندگی نکردند، جوری حرف نزدند، جوری مشی نکردند که از دسترس ما خارج باشند؛ نه. به فرمودهی مرحوم علامهی طباطبائی، مِثل آن کسی است که روی قلهی کوه ایستاده است، به مردم میگوید بیائید اینجا؛ به سمت خود، به سمت قله، به سمت اوج فرا میخواند. اینجوری نیست که اینها مثل برجستگان دروغین دنیای مادی و دارای معنویتهای قلابی، بروند توی برج عاج و اتاق شیشهای بنشینند، کسی به اینها دسترسی نداشته باشد؛ نه، میگویند بیائید، بیائید. راه همین است؛ ما باید دنبال ائمه راه بیفتیم؛ زندگی آنها الگوی ماست. بله، «الا و انّکم لا تقدرون علی ذلک»؛ ما مثل آنها نمیتوانیم حرکت کنیم؛ ما لیاقت این را نداریم، طاقت این را نداریم؛ اما میتوانیم آن راهی را که آنها رفتند، مسیر زندگیمان قرار بدهیم؛ این را جهت قرار بدهیم، در این جهت حرکت کنیم. مربوط به :بیانات در دیدار با جمعی از طلاب و روحانیون - 1388/09/22 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مهمترین برههای و زمان و مکانی که تبلیغ، آنجا معنا میدهد، جائی است که فتنه وجود داشته باشد. بیشترین زحمت در صدر اسلام و در زمان پیغمبر، زحمات مربوط به منافقین بود. بعد از پیغمبر، در زمان امیرالمؤمنین زحماتی بود که از درگیری و چالش حکومت اسلامی با افرادی که مدعی اسلام بودند، به وجود میآمد. بعد هم همین جور؛ در دوران ائمه (علیهمالسّلام) هم همین جور؛ دوران غبارآلودگی فضا. والّا آن وقتی که جنگ بدر هست، کار، دشوار نیست؛ آن وقتی که در میدانهای نبرد حاضر میشوند، با دشمنانی که مشخص است این دشمن چه میگوید، کار دشوار نیست. آن وقتی مسئله مشکل است که امیرالمؤمنین در مقابل کسانی واقع میشود که اینها مدعی اسلامند و معتقد به اسلام هم هستند؛ اینجور نبود که معتقد به اسلام هم نباشند، از اسلام برگشته باشند؛ نه، معتقدند به اسلام، راه را غلط میروند، هواهای نفسانی کار دستشان میدهد. این، مشکلترین وضع است که افراد را به شبهه میاندازد؛ به طوری که اصحاب عبداللَّهبنمسعود میآیند خدمت حضرت، میگویند «انّا قد شککنا فی هذا القتال»! چرا باید شک کنند؟ این شک خواص، پایهی حرکت صحیح جامعهی اسلامی را مثل موریانه میجود. اینی که خواص در حقایق روشن تردید پیدا کنند و شک پیدا کنند، اساس کارها را مشکل میکند. مربوط به :بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی - 1387/01/01 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : جعفر بن محمّد الصّادق (علیه الصّلاه و السّلام)... در دوران زندگی، بیش از دیگر امامان فرصت پیدا کردند که معارف اهل بیت را ـ یعنی معارف اسلام ناب را ـ به دلهای مشتاق و تشنهلبان برسانند اشتباه است اگر کسی خیال کند همهی آن هزاران نفری که از امام صادق درس آموختند، شیعیان و معتقدان به امامت آن بزرگوار بودند؛ نه، بسیاری بودند که به امامت امام صادق ـ آنچنانی که شیعه معتقد است ـ معتقد نبودند؛ اما از دانش امام صادق و از معارف اسلامی که در اختیار آن بزرگوار بود استفاده میکردند. در روایات ما بسیار است روایاتی که راویان آنها از اهل سنتند ـ از غیر شیعه هستند ـ اما از حضرت ابی عبدالله الصّادق نقل میکنند و روایت میکنند. معنای این حرف این است که امروز هم دنیای اسلام و امت اسلامی نیازمند معارف امام صادق و اهلبیت است. دنیای اسلام محتاج دانستن معارف اهل بیت و تعالیم امام صادق و سایر ائمه است؛ باید استفاده کنند. قشرهای مختلف و اقسام مختلف امت اسلامی، به این وسیله باید با یکدیگر همافزایی کنند تا سطح معارف اسلامی بالا برود. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم در روز عید سعید غدیر خم - 1386/10/08 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اسلام تا ابدالدهر حکومت خواهد داشت؛ انواع و اقسام آدمهائی که صلاحیتهائی در سطوح مختلف دارند، به حکومت خواهند رسید. این، قابل پیشبینی بوده از اولِ اسلام. آن کسی که سرچشمه را باید به او سپرد تا طول تاریخ اسلام از این سرچشمه سیراب شود، او باید کسی باشد در تراز امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیهالسّلام)؛ او نمیتواند یک انسانی معمولی باشد. سرچشمه در اختیار اوست؛ لذاست همهی ائمهی ما (علیهمالسّلام) که خودشان هم صاحب همین منصب بودند - اگر چه فرصت حکومت به آنها داده نشد - همه به امیرالمؤمنین با چشم عظمت نگاه میکردند. ائمه (علیهمالسّلام) همه، علی بن ابی طالب را مثل یک خورشیدی در آسمان امامت میدیدند که بقیهی ائمه مثل ستارگان آن آسمانند. مربوط به :بیانات در دیدار میهمانان شرکت کننده در چهارمین مجمع جهانی اهل بیت (ع) - 1386/05/28 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اهلبیت پیغمبر (علیهمالصّلاة و السّلام)... همان چیزی است که هم در قرآن کریم به اهمیت آن تصریح شده است: «انّما یرید اللَّه لیذهب عنکم الرّجس اهلالبیت و یطهّرکم تطهیرا»، هم در احادیث نبوی مکرر دربارهی اهلبیت مطالب صریح و غیرقابل انکاری وارد شده است؛ از جمله حدیث معروف «ثقلین» که عترت را در کنار کتاباللَّه قرار داد: «انّی تارک فیکم الثّقلین کتاباللَّه و عترتی»، که متواتر بین مسلمین است. و از جمله حدیث معروف و شاید متواترِ «مثل اهل بیتی کمثل سفینة نوح من رکبها نجا و من ترکها غرق»، و روایات فراوان دیگر. مربوط به :بیانات در دیدار میهمانان شرکت کننده در چهارمین مجمع جهانی اهل بیت (ع) - 1386/05/28 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در روایات وارد شده است؛ «محاسن کلام اهلبیت را به دیگران معرفی کنید»، که - «فانّ النّاس لو علموا محاسن کلامنا» - اگر مردم آن زیبائیها و درخشندگیهای کلمات اهلبیت را ببینند، به خودی خود دلها را متوجه آنها میکنند و مجذوب آنها میشوند؛ این امروز وظیفهی ماست. مربوط به :بیانات در دیدار مداحان اهل بیت(ع) به مناسبت میلاد حضرت فاطمهی زهرا(س) - 1386/04/14 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : نسل مبارک این بزرگوار[فاطمهی زهرا (سلاماللهعلیها)] است که تطبیق سورهی کوثر با فاطمهی زهرا (سلاماللهعلیها)... یک تطبیق مصداقی درست است؛ این همه برکات بر خاندان پیغمبر، بر یکایک ائمهی هدی (علیهمالسّلام)! عالم پُر است از نغمههای دلنواز فردی و اجتماعی و دنیائی و اخروی که از این حنجرههای پاک برخاسته؛ حسینبن علی، زینب کبری، امام حسن مجتبی، امام صادق، امام سجاد؛ هر کدام از ائمه. ببینید چه غوغائی است در عالم معرفت، در عالم معنویت، در بزرگراه هدایت از کلمات این بزرگواران و درسهای آنها و معارف آنها! این نسل فاطمهی زهراست. مربوط به :بیانات در دیدار هزاران نفر از بسیجیان در سالروز شهادت حضرت امام صادق (ع) - 1384/09/07 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : بین حرکت امام صادق (علیهالصّلاةوالسّلام) و بهطور کلی حرکت عمومی ائمهی هدی (علیهمالسّلام)، بخصوص نُه امامی که از بعد از حادثهی عاشورا تا زمان غیبت حضرت ولیعصر (ارواحنا فداه) این منصب را داشتند، با رفتار و هویت و حرکت بسیجىِ امروز ملت ما، رابطهیی وجود دارد. وقتی شما به تاریخ اسلام نگاه میکنید، مقطعی را میبینید که در آن، خلافت - یعنی حکومت مبتنی بر پایههای دین - تبدیل شده است به سلطنت، که یکی از مقاطع بسیار خطرناک تاریخ اسلام است. البته بعضی از صحابهی بزرگ پیغمبر در همان اوقات، جامعهی اسلامی را از اینکه این حادثه پیش بیاید، برحذر میداشتند؛ اما پیش آمد. چرا پیش آمد و علل و عواملش چه بود و چه کسانی بودند؟ اینها فعلاً مورد بحث من نیست، ولی این حادثه اتفاق افتاد. نتیجهی این اتفاق این بود که جامعهیی که بر اساس ارزشهای دینی و اسلامی و در جهت سعادت و صلاح انسان و انسانیت پدید آمده بود، مسیر خودش را بهصورت فاحشی تغییر داد. وقتی از منبع و مرکز حکومت یک جامعه، تقوا نتراود، صلاح و دین و معرفت و هدایت سرازیر نشود، بلکه بهعکس، از رأس قلهی جامعه، دنیاطلبی، اشرافیگری، مادهگرایی، شهوتپرستی صادر شود و بروز کند، معلوم است که در یک چنین جامعهیی، چه بر سر ارزشهای اصیل و والا خواهد آمد. و این اتفاق در یک برههیی، سالها بعد از وفات نبیمکرم اسلام، در تاریخ صدر اسلام پیش آمد. در چنین شرایطی، دلسوزان و مؤمنان صادق، چه وظیفهیی دارند؟ در رأس همه، آن کسانی که بیش از همه وظیفه دارند، امامان معصوم هستند؛ زیرا خدای متعال به آنها از علم خود، از روح خود، از هدایت خود، نصیب وافری داده است؛ آنها را عالم و معصوم و هدایتکننده و هدایتشونده قرار داده است. ائمهی ما در این دوران، وظیفهی خودشان دانستند که در مقابل این انحراف عجیب بایستند. آنها مدتی با ایستادگىِ رویاروی و واضح سیاسی - مثل دوران امام حسن و امام حسین (علیهماالسّلام) که اثر خود را گذاشت - کار خود را کردند. آن کار، شعلهی اعتراضِ عمیقی را به وضعیت تازهی پدیدآمدهی انحرافی در جامعهی اسلامی برافروخت و بعد از آن، در دوران ائمهی بعدی، این کار با دشواری بسیار پیچیده و پُررنجی ادامه پیدا کرد. ائمهی اطهار (علیهمالسّلام) وظیفهی خود میدانستند که هم پایهی ارزشها و تفکر اسلامی را در ذهنیت جامعه مستحکم و عمیق نمایند و هم سعی کنند که بنای آن سلطنت پدید آمده و بناحق بر جای نبوت نشسته را منهدم و ویران کنند و یک بنای حقیقی و صحیحی بهوجود بیاورند. ائمه (علیهمالسّلام)، این دو کار را میکردند. مربوط به :بیانات در دیدار هزاران نفر از بسیجیان در سالروز شهادت حضرت امام صادق (ع) - 1384/09/07 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ائمه (علیهمالسّلام)، مبارزهی بسیار پُررنج و پُرتلاش و پُرمحتوا و فراگیری را میکردند؛ هم در زمینهی معنوی و فرهنگی؛ برای حفظ پایههای اعتقاد اسلامی و جلوگیری از انحرافی که در جهت بنای حکومت سلطنتی ممکن بود بهوجود بیاید، که بهوجود آمده بود؛ هم در جهت مبارزهی سیاسی. اوج این حرکت در زمان امام صادق بود. نمیشود گفت در زمانهای دیگر، این حرکت اوج نداشت؛ چرا، در زمان امام رضا (علیهالسّلام) و در زمانهای دیگر هم همینطور بود؛ منتها زمانه در دوران امام صادق (علیهالسّلام) یک فرصت و فسحتی را در اختیار گذاشت و این بزرگوار توانستند کاری بکنند که با پایههای معرفت اسلامىِ صحیح در جامعه، آنچنان مستحکم بشود که تحریفها دیگر نتواند این پایهها را از بین ببرد. ایشان این کار را کرد، تا این زمینه بماند و در هر دورهیی از دورههای تاریخ، کسانی که لایق هستند، بتوانند از این زمینه استفاده کنند و نظام اسلامی و مبنای مبتنی بر ارزشهای اسلامی را بهوجود بیاورند و این بنای رفیع را بسازند. این، کارِ امام صادق (علیهالصّلاةوالسّلام) است. مربوط به :بیانات بعد از مراسم روضهخوانی در سالروز شهادت امام علی النقی علیهالسلام - 1383/05/30 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در نبرد بین امام هادی (علیه السّلام) و خلفایی که در زمان ایشان بودند، آن کس که ظاهراً و باطناً پیروز شد، حضرت هادی (علیه السّلام) بود؛ این باید در همهی بیانات و اظهارات ما مورد نظر باشد.در زمان امامت آن بزرگوار شش خلیفه، یکی پس از دیگری، آمدند و به درک واصل شدند. آخرین نفر آنها، «معتز» بود که حضرت را شهید کرد و خودش هم به فاصلهی کوتاهی مُرد. این خلفا غالباً با ذلت مردند؛ یکی بهدست پسرش کشته شد، دیگری به دست برادرزادهاش و به همین ترتیب بنیعباس تارومار شدند؛ به عکسِ شیعه. شیعه در دوران حضرت هادی و حضرت عسگری (علیه السّلام) و در آن شدت عمل روزبهروز وسعت پیدا کرد؛ قویتر شد. مربوط به :بیانات بعد از مراسم روضهخوانی در سالروز شهادت امام علی النقی علیهالسلام - 1383/05/30 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : یک روزِ مجاهدت این بزرگوارها - ائمه(علیهمالسّلام) - به قدر سالها اثر میگذاشت؛ یک روز از زندگی مبارک اینها مثل جماعتی که سالها کار کنند، در جامعه اثر میگذاشت. این بزرگواران دین را همینطور حفظ کردند، والّا دینی که در رأسش متوکل و معتز و معتصم و مأمون باشد و علمایش اشخاصی باشند مثل یحییبناکثم که با آنکه عالم دستگاه بودند، خودشان از فساق و فجار درجه یکِ علنی بودند، اصلاً نباید بماند؛ باید همان روزها بکل کلکِ آن کنده میشد؛ تمام میشد. این مجاهدت و تلاش ائمه (علیهمالسّلام) نه فقط تشیع بلکه قرآن، اسلام و معارف دینی را حفظ کرد؛ این است خاصیت بندگان خالص و مخلص و اولیای خدا. اگر اسلام انسانهای کمربسته نداشت، نمیتوانست بعد از هزار و دویست، سیصد سال تازه زنده شود و بیداری اسلامی بهوجود بیاید؛ باید یواش یواش از بین میرفت. اگر اسلام کسانی را نداشت که بعد از پیغمبر این معارف عظیم را در ذهن تاریخ بشری و در تاریخ اسلامی نهادینه کنند، باید از بین میرفت؛ تمام میشد و اصلاً هیچ چیزش نمیماند؛ اگر هم میماند، از معارف چیزی باقی نمیماند؛ مثل مسیحیت و یهودیتی که حالا از معارف اصلیشان تقریباً هیچچیز باقی نمانده است. اینکه قرآن سالم بماند، حدیث نبوی بماند، این همه احکام و معارف بماند و معارف اسلامی بعد از هزار سال بتواند در رأس معارف بشری خودش را نشان دهد، کار طبیعی نبود؛ کار غیرطبیعی بود که با مجاهدت انجام گرفت. البته در راه این کار بزرگ، کتکخوردن، زندانرفتن و کشتهشدن هم هست، که اینها برای این بزرگوارها چیزی نبود. ائمهی ما در طول این دویستوپنجاه سال امامت - از روز رحلت نبی مکرم اسلام (صلّیاللَهعلیهوآله)تا روز وفات حضرت عسکری، دویستوپنجاه سال است - خیلی زجر کشیدند، کشته شدند، مظلوم واقع شدند و جا هم دارد برایشان گریه کنیم؛ مظلومیتشان دلها و عواطف را به خود متوجه کرده است؛ اما این مظلومها غلبه کردند؛ هم مقطعی غلبه کردند، هم در مجموع و در طول زمان. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1382/05/28 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مضمون درستی نیست که ما بگوییم چون شیعه و محب هستیم، اگر گناه هم کردیم، خدای متعال ما را مجازات نمیکند؛ نه، اینطور نیست: «من اطاع اللَّه فهو لنا ولی»؛ ولىِ آنها باید خدا را اطاعت کند؛ چون خود این بزرگواران با اطاعت خدا به این مقام و رتبه رسیدند. امتحان اینها، قبل از وجود و آمدنشان به این دنیا صورت گرفته است: «امتحنک اللَّه قبل ان یخلقک فوجدک لمن امتحنک صابرة». دستگاه خدا بیحساب و کتاب نیست. در روایتی پیغمبر اکرم به فاطمهی زهرا سلاماللَّهعلیها با این مقام و رتبه فرمود: «یا فاطمه انّنی لن اغنی عنک من اللَّه شیئا»؛ یعنی پیش خدا، نسبتِ با من و ارتباطِ با من به درد تو نمیخورد. مگر در میان فرزندان پیغمبر و ائمّه کسانی نبودند که با خدا رابطهای نداشتند و نتوانستند از آن گوهر نورانی و ارزش معنوی برخوردار شوند؟ آنچه اولیای دین را بر قلّه شرافت بشری قرار داده، از خود شخص شخیص نبىّاکرم و امیرالمؤمنین و بقیه این خاندان پاک گرفته - که اینها در عالم وجود نمونههای بیمانندند و شبیه اینها دیگر نیست - تا دیگران، اطاعت و عبودیّت و بندگی آنها برای خداست. مربوط به :بیانات در جمع برگزارکنندگان کنگره حضرت عبدالعظیم - 1382/03/05 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : [حضرت عبدالعظیم] اهل نشر معارف امامت بوده، بهخصوص در دوران حضرت جواد و حضرت هادی که ایشان حداقل راوی این دو امام است. دوران عجیبی بوده است، دوران اختناق شدید نسبت به ائمه و درعینحال دوران نشاط عجیب شیعه در سراسر دنیای اسلام. این چیز مهمی است؛ که در هیچ زمانی از دوران زندگی ائمه، شیعیان این همه فعّالیت و نشاط و تحرک و سازماندهی و گسترش در دنیای اسلام نداشتهاند که در دوران این سه امام -یعنی حضرت جواد و حضرت هادی و حضرت عسکری- داشتهاند و این در حالی است که این سه امام خودشان در مدینه و بغداد و سامرا زیر نظر و تحت فشارهای خیلی شدید قرار داشتهاند. مربوط به :بیانات پس از مراسم روضه حضرت امام حسن عسکری (ع) - 1382/02/20 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : دربارهى این سه امام -از حضرت جواد تا حضرت عسکرى (علیهم السّلام)- که هر چه به طرف حضرت عسکرى میرود، بیشتر هم [دیده] میشود و آن این است که دایرهى نفوذ ائمّه و وسعت دایرهى شیعه در زمان این سه امام، نسبت به زمان امام صادق و امام باقر (علیهم السّلام) شاید دَه برابر است؛ یعنى این چیز عجیبى است. شاید علّت این هم که اینها را این جور در فشار و ضیق قرار دادند، اصلاً همین بود... حرکت امام رضا (علیه السّلام) و آمدن آن حضرت و بعد شهادت مظلومانهى آن بزرگوار کارى کرد که این فضا افتاد دست ائمّه (علیهم السّلام). آن وقت ائمّه هم بنا کردند استفاده کردن. این نامهنگاریها و این رفتنها و این ابوالادیان و مانند اینها را که میبینید، به شکل عادى که اتّفاق نمیافتد؛ همهی اینها در زیر یک پوششى از پنهانکارى اتّفاق افتاده؛ والّا اگر ظاهر بود که با آن شدّت عملى که خلفا داشتند میگرفتند دست و پایش را قطع میکردند. مثلاً متوکّل رفتن به کربلا را ممنوع میکند؛ [حالا] او اجازه میدهد که راحت مسائل مردم را بیاورند خدمت امام، بعد جوابها را ببرند به مردم، بعد وجوهات آنها را -پولهایشان را- بگیرند بیاورند خدمت امام، بعد رسید بگیرند ببرند آنجا؟ این مکاتبات علیبنمهزیار و مانند اینها را که شما مشاهده میکنید نشاندهندهى آن حرکت عظیم و شبکهى عظیم تبلیغاتى و تعلیماتىِ این سه امام بزرگوار است؛ از بعد از امام رضا تا زمان شهادت حضرت عسکرى (علیهم السّلام). یک چنین حادثهاى اتّفاق افتاده. آن وقت [همهی] اینها در همان شهر سامرا که در واقع سامرا یک پادگان بود [رخ داده]. «سُرَّ مَن رأىٰ» یک شهر بزرگ آنچنانى نبود [بلکه] شهرى بود، پایتختى بود که تازه درست کرده بودند و سران و اعیان و رجالِ حکومت و به قدرى از مردم عادى که حوائج روزمرّه را رفع کنند [حضور داشتند]. سُرّ مَن رأىٰ یا سامرا بعد از بغداد یک شهر نوبنیاد بود. در این شهر سامرا با آن همه شدّت عمل، این دو بزرگوار یعنى حضرت هادى و حضرت عسکرى توانستند این همه ارتباطات را با سرتاسر دنیاى اسلام تنظیم کنند. اینها خیلى مهم است؛ یعنى ما این ابعاد زندگى ائمّه را وقتى نگاه کنیم میفهمیم اینها چه کار داشتند میکردند. آن وقت فقط هم این نبود که مسئلهى نماز و روزه جواب بدهند یا طهارت و نجاست جواب بدهند. در موضع «امام» با همان معناى اسلامى خودش قرار میگرفتند و در موضع «امام» با مردم خودشان حرف میزدند. مربوط به :بیانات پس از مراسم روضه حضرت امام حسن عسکری (ع) - 1382/02/20 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : از حضرت جواد تا حضرت عسکرى (علیهم السّلام)- که هر چه به طرف حضرت عسکرى میرود، بیشتر هم [دیده] میشود و آن این است که دایرهى نفوذ ائمّه و وسعت دایرهى شیعه در زمان این سه امام، نسبت به زمان امام صادق و امام باقر (علیهم السّلام) شاید دَه برابر است؛ یعنى این چیز عجیبى است. شاید علّت این هم که اینها را این جور در فشار و ضیق قرار دادند، اصلاً همین بود. بعد از حرکت حضرت رضا به طرف ایران و آمدن به خراسان، یکى از اتّفاقاتى که افتاد همین بود که شاید در محاسبات امام هشتم (علیه السّلام) وجود داشته؛ چون قبل از آن، شیعه تَکوتوک همه جا بودند امّا بیارتباطِ به هم، ناامید، بدون اینکه هیچ چشماندازى داشته باشند، بدون اینکه امیدى داشته باشند؛ سلطهى حکومت خلفا هم که همه جا بود. قبلش هارون بود با آن قدرت فرعونى و مانند اینها. حضرت که آمدند طرف خراسان، از این مسیر که عبور کردند، یک شخصیّتى در مقابل چشم مردم ظاهر شد که هم علم، هم عظمت، هم شکوه، هم صدق، هم نورانیّت را جلوى چشم مردم میگذاشت؛ اصلاً مردم ندیده بودند. مگر چقدر بودند شیعیانى که مثلاً از خراسان توانسته بودند بیایند مدینه و امام صادق را ببینند؟ امّا در این مسیر طولانى، همه جا امام را از نزدیک دیدند. یک چیز عجیبى بود؛ کأنّه پیغمبر را انسان مشاهده کند. این جور بود؛ آن هیبت معنوى، آن عظمت معنوى، آن عزّت، آن اخلاق، آن تقوا، آن نورانیّت، آن علم وسیع که هر چه میپرسى، هر چه میخواهى در دستشان است. چیزى که مردم اصلاً ندیده بودند. یک وِلولهاى راه انداخت تا به خراسان و مرو رسیدند -مرکز هم مرو بود که در همین ترکمنستان فعلى است؛ مرو آنجا است، جزو خراسان است- و بعد از یکى دو سال هم شهادت حضرت و داغدار شدن مردم [روی داد]. آن وقت، هم ورود امام که نشان دادن یک جلوهاى از چیزهاى ندیده و نشنیدهى مردم بود و بعد [هم] شهادت این بزرگوار که یک داغ عجیبى را بنا کرد، در واقع تمام فضاى این حدود را و این مناطق را در اختیار شیعه قرار داد؛ نه اینکه حتماً همه شیعه شدند امّا همه شدند محبّ اهل بیت. آن وقت در این فضا، شیعیان ریختند کار کنند. ... یعنى این حرکت امام رضا (علیه السّلام) و آمدن آن حضرت و بعد شهادت مظلومانهى آن بزرگوار کارى کرد که این فضا افتاد دست ائمّه (علیهم السّلام). مربوط به :بیانات پس از مراسم روضه حضرت امام حسن عسکری (ع) - 1382/02/20 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : شما میبینید حضرت هادى را که از مدینه میآورند سامرا و در آن سنین جوانى -مثلاً ۴۲ سالگى- حضرت به شهادت میرسند؛ حضرت عسکرى در ۲۸ سالگى به شهادت میرسند. اینها همه نشاندهندهى حرکت عظیم ائمّه (علیهم السّلام) و شیعیان و اصحاب آن بزرگوارها در سرتاسر تاریخ بوده. با اینکه دستگاه حاکم، دستگاهی پلیسى بود با شدّت عمل؛ در عین حال این جور ائمّه (علیهم السّلام) موفّق شدند؛ غرض [اینکه]، در کنار غربت، این عزّت و این عظمت را هم باید دید. مربوط به :بیانات در دیدار زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی - 1380/12/12 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : امامِ معصوم، انسان والایی است که از لحاظ دینی، قلب او آیینه تابناک انوار هدایت الهی است؛ روح او به سرچشمه وحی متّصل است؛ هدایت او، هدایت خالص است؛ از لحاظ اخلاق انسانی، رفتار و اخلاق او صددرصد همراه با فضیلت است؛ هوای نفس در او راهی ندارد؛ گناه بر او چیره نمیشود؛ شهوت و تمایلات انسانی، او را مغلوب خود نمیکند؛ خشم و غضب، او را از راه خدا دور نمیکند؛ از لحاظ سیاسی، بینش وسیع او آنچنان است که آرامترین حرکات و ریزترین حوادث را در صحنهی زندگی جامعه، با چشم تیزبین خود میبیند - که امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام فرمود: «واللَّه لا اکون کالضبع تنام علی طول اللدم»؛ یعنی من کسی نیستم که بشود با لالایی او را خواب کرد - در مواجهه با حوادث زندگی و وقایع کمرشکن، از خود شجاعت و اقتدار روحی و معنوی نشان میدهد؛ جانش برای او ارزشی ندارد، اما برای جان انسانها، حتّی مردم دور دست، حتّی زنانی که جزو پیروان دین او نیستند، ارزش قائل است و میگوید اگر کسی از غصّه دق کند، حق دارد. امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام در مقابله با خطرها آنچنان شجاعانه عمل میکند که میگوید کسی نمیتوانست با فتنهای که من چشم آن را درآوردم - منظور، فتنه خوارج است - یا فتنه ناکثین درافتد. آن معنویّت و دین و اخلاق و فضیلت از یک طرف، آن بینش عمیق و شجاعت و فداکاری و عواطف رقیق انسانی در کنار صلابت و استحکام معنوی و روحی از طرف دیگر؛ همه اینها ناشی از عصمت است؛ چون خدای متعال او را به مقام عصمت برگزیده است و گناه و اشتباه در کار او وجود ندارد. اگر چنین کسی در رأس جامعه باشد، اوج مطلوب همه رسالتهاست. مربوط به :بیانات در دیدار زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی - 1380/12/12 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : پیغمبر، ابدی و دائمی نیست. جوامع، هدایت کننده لازم دارند. این هدایت کننده را اسلام پیشبینی کرده است: معصومین در نسلهای متعدّد پشت سر هم بیایند، زمام امور را به دست گیرند، جامعه را با تعلیمات قرآنىِ ناب و خالص در طول چند نسل و چند قرن هدایت کنند و در واقع همه افکار و خصوصیات و رفتارها و خُلقیّات اسلامی را در جامعه اسلامی نهادینه کنند. البته بعد از آن، باز حجّت خدا در میان مردم زنده میماند؛ چون دنیا و بشریت بدون قیام حجّت امکان ندارد؛ اما بشریّت راه خود را پیدا میکرد، که این البته اتّفاق نیفتاد. نقشه و طرح کلّىِ اسلام این است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از بسیجیان - 1378/09/03 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در میان انسانهای پاک و انسانهای والا که دارای روح عرشی و خدایی هستند، وجود مقدّس خاتمالانبیا محمّدمصطفی صلّیاللَّهعلیهوآلهوسلّم سرآمد همه و خاندان پاک و اهل بیت مطهّر او - که قرآن، ناطق به این طهارت و پاکیزگی و آراستگی است - در شمار برترین و بالاترین انسانهای پاک و مطهّر و نورانی در همه تاریخند. زنی مثل فاطمه زهرا سلاماللَّهعلیها در همه تاریخ، کیست؟! انسانی مثل علىّ مرتضی در سرتاسر تاریخ بشریت، کجا نشان داده میشود؟! سلسله اهل بیت نبىّاکرم در طول تاریخ خورشیدهای فروزانی بودهاند که در معنا توانستهاند بشریت روی زمین را با عالم غیب و با عرش الهی، متّصل کنند: «السبب المتصل بین الارض و السماء». خاندان پیغمبر، معدن علم، معدن اخلاق نیکو، معدن ایثار و فداکاری، معدن صدق و صفا و راستی، منبع همه نیکیها و زیباییها و درخشندگیهای وجود آدمی در هر عصر و عهدی بودهاند؛ هریک چنین خورشید فروزانی بودهاند. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای مجمع جهانی اهلبیت(ع) - 1376/11/14 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مکتب اهلبیت علیهمالسّلام از اوّل بر اساس مبارزه با تحریف و کشاندن جریان ایران اسلامی به میل قدرتهای حاکم، حرکت کرده است. کسی که در زندگی ائمّه علیهمالسّلام مطالعه و تفحّص کند، این را به وضوح مییابد. در دوران سلاطین بنیامیّه و بنیعبّاس، اهلبیت علیهمالسّلام مثل عَلَمها و پرچمهایی بودند که راه اسلام ناب و بری از تحریف را به مردم نشان میدادند؛ اسلامی که قدرتها نمیتوانستند به خاطر حفظ حکومت خودشان، یا به خاطر تأمین تعیّش و عیاشّیهای خودشان، به آن چیزی بیفزایند، یا از آن چیزی کم کنند. این چیزی نیست که ما بگوییم شیعه فقط روایت کند؛ در همه تواریخ اسلامی میشود از کسانی که به خاطر یک مقتدر و یک حاکم، به جعل حدیث میپرداختند و تفسیر آیات کریمه قرآن وضع میکردند، نمونههایی پیدا کرد. ائمّه در مقابل این میایستادند. هر کس که در مقابل تحریف و در مقابل کشاندن مذهب به این طرف و آن طرف به میل صاحبان قدرت بایستد، مورد ستم قرار میگیرد. مربوط به :گفت و شنود صمیمانه رهبر انقلاب با جمعی از جوانان و نوجوانان - 1376/11/14 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : به زندگی ائمّه که نگاه کنید - مثلاً زندگی امام حسن و امام حسین علیهماالسّلام - جوانیهای آنها بسیار چیزهای با ارزشی در خود دارد که هر جوان و نوجوانی را جذب میکند. هم نوع دخترانهاش هست، هم نوع پسرانهاش. همه آنها شخصیتهایی بودند که میتوانند واقعاً برای انسان جاذبه داشته باشند و برای نوجوانان و جوانان ما الگو محسوب شوند. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای مجمع جهانی اهلبیت(ع) - 1376/11/14 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مکتب اهلبیت علیهمالسّلام از اوّل بر اساس مبارزه با تحریف و کشاندن جریان ایران اسلامی به میل قدرتهای حاکم، حرکت کرده است. کسی که در زندگی ائمّه علیهمالسّلام مطالعه و تفحّص کند، این را به وضوح مییابد. در دوران سلاطین بنیامیّه و بنیعبّاس، اهلبیت علیهمالسّلام مثل عَلَمها و پرچمهایی بودند که راه اسلام ناب و بری از تحریف را به مردم نشان میدادند؛ اسلامی که قدرتها نمیتوانستند به خاطر حفظ حکومت خودشان، یا به خاطر تأمین تعیّش و عیاشّیهای خودشان، به آن چیزی بیفزایند، یا از آن چیزی کم کنند. این چیزی نیست که ما بگوییم شیعه فقط روایت کند؛ در همه تواریخ اسلامی میشود از کسانی که به خاطر یک مقتدر و یک حاکم، به جعل حدیث میپرداختند و تفسیر آیات کریمه قرآن وضع میکردند، نمونههایی پیدا کرد. ائمّه در مقابل این میایستادند. هر کس که در مقابل تحریف و در مقابل کشاندن مذهب به این طرف و آن طرف به میل صاحبان قدرت بایستد، مورد ستم قرار میگیرد. مربوط به :بیانات در دیدار پرسنل و فرماندهان ارتش - 1375/01/28 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : معلّمین روحانی بشر، یعنی پیغمبران، یعنی ائمّه هدی علیهمالصّلاة والسّلام، دائم چکّشی به دست گرفته بودند و بر سر پیل دمانی که نامش نفس ماست، فرود میآوردند. نفس، یعنی آن بُعد انحطاطگرای وجود ما؛ آن بُعدی که شهوات را به ما القا و تلقین میکند و ما را به آن میکشاند. ضعفها و نقصهای ما از آن جاست. باید خودنگری داشته باشیم تا ضعفها را ببینیم. مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1374/03/19 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اگر بخواهیم هدف [قیام] امام حسین علیهالسّلام را بیان کنیم، باید اینطور بگوییم که هدف آن بزرگوار عبارت بود از انجام دادن یک واجب عظیم از واجبات دین که آن واجب عظیم را هیچکس قبل از امام حسین - حتّی خود پیغمبر - انجام نداده بود. نه پیغمبر این واجب را انجام داده بود، نه امیرالمؤمنین، نه امام حسن مجتبی. واجبی بود که در بنای کلّی نظام فکری و ارزشی و عملی اسلام، جای مهمّی دارد. با وجود اینکه این واجب، خیلی مهم و بسیار اساسی است، تا زمان امام حسین، به این واجب عمل نشده بود... امام حسین باید این واجب را عمل میکرد تا درسی برای همه تاریخ باشد. مثل اینکه پیغمبر حکومت تشکیل داد؛ تشکیل حکومت درسی برای همه تاریخ اسلام شد و فقط حکمش را نیاورد. یا پیغمبر، جهاد فیسبیلاللَّه کرد و این درسی برای همه تاریخ مسلمین و تاریخ بشر - تا ابد - شد. این واجب هم باید به وسیله امام حسین علیهالسّلام انجام میگرفت تا درسی عملی برای مسلمانان و برای طول تاریخ باشد. حالا چرا امام حسین این کار را بکند؟ چون زمینه انجام این واجب، در زمان امام حسین پیش آمد. اگر این زمینه در زمان امام حسین پیش نمیآمد؛ مثلاً در زمان امام علی النقّی علیهالسّلام پیش میآمد، همین کار را امام علی النّقی میکرد و حادثه عظیم و ذبح عظیم تاریخ اسلام، امام علی النقی علیهالصّلاةوالسّلام میشد. اگر در زمان امام حسن مجتبی یا در زمان امام صادق علیهما السّلام هم پیش میآمد، آن بزرگواران عمل میکردند. در زمان قبل از امام حسین، پیش نیامد؛ بعد از امام حسین هم در تمام طول حضور ائمه تا دوران غیبت، پیش نیامد! پس هدف، عبارت شد از انجام این واجب... آن وقت بهطور طبیعی انجام این واجب، به یکی از دو نتیجه میرسد: یا نتیجهاش این است که به قدرت و حکومت میرسد؛ اهلاً و سهلاً، امام حسین حاضر بود. اگر حضرت به قدرت هم میرسید، قدرت را محکم میگرفت و جامعه را مثل زمان پیغمبر و امیرالمؤمنین اداره میکرد. یک وقت هم انجام این واجب، به حکومت نمیرسد، به شهادت میرسد. برای آن هم امام حسین حاضر بود. خداوند امام حسین، و دیگر ائمه بزرگوار را طوری آفریده بود که بتوانند بار سنگینِ آن چنان شهادتی را هم که برای این امر پیش میآمد، تحمّل کنند، و تحمّل هم کردند مربوط به :بیانات در خطبههای نمازجمعه - 1374/03/19 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : امام حسین علیهالسّلام قیام کرد و عملاً این واجب را انجام داد تا درسی برای همه باشد. خوب؛ ممکن است هرکسی در طول تاریخ و در شرایط مناسب، این کار را بکند؛ البته بعد از زمان امام حسین، در زمان هیچیک از ائمّه دیگر، چنین شرایطی پیش نیامد. خود این تحلیل دارد که چطور پیش نیامد؛ چون کارهای مهم دیگری بود که باید انجام میگرفت و چنین شرایطی، در جامعه اسلامی، تا آخر دوران حضور و اوّل زمان غیبت، اصلاً محقّق نشد. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1374/02/28 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ایستادگی در مقابل دشمن هم، از خصوصیات ولایت است. چون ائمّه ما، الگوی این ایستادگیاند؛ از نمونه کربلا بگیرید تا امامزادههایی که در سختترین شرایط مقاومت کردند و به شهادت رسیدند، تا علیبن موسیالرّضا، علیهآلافالتّحیةوالثّناء که با یک سیاست الهی به جنگ دشمن رفت، تا موسی بن جعفر علیهالصّلاةوالسّلام که سالهای زندان را تحمّل کرد، تا ائمّه ابناءالرّضا علیهمالسّلام که سالیان دراز رنج تبعید را تحمّل کردند. انواع و اقسام تحمل رنج برای خدا، در میان ائمّه، از اوّل تا آخر و در طول این دویستوپنجاه سال، وجود دارد. مربوط به :بیانات در دیدار هنرمندان و سینماگران - 1373/11/03 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در دورانی که مهمترین مسأله برای اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسّلام، مسأله ولایت و امامت بود، آنها در مقابلهی یک دنیای پرزرق و برقِ قوی و پرشکوه ظاهری و مادّی قرار داشتند. این دنیای کذا که درست نقطهی مقابل فکر امامت شیعی قرار داشت، دستگاه خلافت بنیامیّه و بنی عبّاس بود. خلفای اموی و عباسی، زر و زور، شکوه ظاهری و ابزارهای گوناگون داشتند. اصلاً تفکّر امامت و ولایت در مقابل ظاهر بینان، گم بود. فکر میکنید آنروز به چه وسیلهای توانستند این اندیشهی والا را حفظ کنند؟ به وسیلهی هنر شعر و شعرای اهل بیت. در همان روزهاست که امام معصوم از یک شاعر که یقیناً از لحاظ وزانت معنوی - وزن دینی، اعتقادی، علمی و تقوایی - یک صدم فلان صحابیاش نیست، چنان تجلیلی میکند که همه متحیّر و مبهوت میشوند. آن هنرمند شاعر، که امام آنقدر به او اهمیت میدهد، مگر کیست؟ فرضاً فرزدق یا کمیت است. مگر این هنرمندان شاعر چقدر برخوردار از معرفت و آگاهی و سوادند و چقدر نسبت به ائمّه آشنایی دارند؟ بسیار کمتر از زراره و محمّدبن مسلم و ابوبصیر و جمیل بن درّاج و دیگران و دیگران. ولی امام به آنها بیشتر اهمیت میدهد. چرا؟ چون ابزاری که شاعر در دست دارد و از آن برای حمل امانتِ ائمّه استفاده میکند، منحصر به فرد است. مربوط به :بیانات در جمع علما و روحانیون «تبریز» - 1372/05/05 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : امام باقر، امام صادق، امام موسیبن جعفر و ائمّهی بعد از حادثهی عاشورا، علیهمسلامالله، بر طبق آنچه که انسان از مجموع حالات آنان به دست میآورد، همتشان این بوده است که یک نظام اسلامی به وجود آورند. براساس روایاتی که در این زمینه داریم، بعضی بالمباشره و بعضی بالتسبیب، برای دورانهای نزدیک به زمان خودشان.روایتی از امام صادق علیهالصّلاةوالسّلام است که خدای متعال، این امر امر خلافت و ولایت الهی را برای سال ۷۰ معیّن کرده بود. «فلمّا قتل الحسین اشتدَّ غضب الله علی اهل الارض.» این، عبارت حدیث است. بعد خدا در این تأخیر انداخت تا سال ۱۶۰؛ و ما به شما گفتیم و شما آن را افشا کردید و خدای متعال آن را به تأخیر انداخت. سال ۱۶۰، اگر بر همین روالی که عمر مبارک ائمّه علیهمالسّلام طی شده، طی گردد، میشود دوران امام موسیبنجعفر علیهالصّلاةوالسّلام. امام صادق علیهالسّلام در سال ۱۴۸ رحلت فرمود.این گونه کار میکردند. برای این، کار میکردند. حرکت برای تشکیل نظامی بود که براساس قرآن به وجود آید. مربوط به :پیام به کنگرهی جهانی هزارهی شیخ مفید - 1372/01/28 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در تاریخ دوران زندگی ائمه (علیهمالسّلام) به نام اشخاصی بر میخوریم که به خاطر احداث بدعتی یا تأسیسی راه غلطی و ترویج عقیدهی باطلی، صریحاً از سوی ائمه (علیهمالسّلام) مورد طعن و رد قرار گرفتهاند، مانند محمّد بن مفلاص معروف به ابی الخطاب، یا این ابی العزافر معروف به شلمغانی (که این مورد در دوران غیبت صغری اتفاق افتاده است) و کثیری امثال آن. حتی به مواردی نیز برخورد میکنیم که در اختلاف میان دو دسته از اصحاب با اخلاص و صادق هنگامی که یک دسته از آنان کسی یا جمعی را به خاطر عقیدهیی مورد طرد و لعن قرار دادهاند، امام در دفاع از آن فرد یا جمع مطعون، وی را مورد مدح قرار داده و بدینوسیله آن عقیده را تایید کرده یا انحرافی را که بدو گمان برده بودند، رد فرموده است. مثل تایید امام از یونس بن عبدالرحمن هنگامی که قمیین او را طرد و روایات منکری از او نقل کردند و صدور عبارت: رحمةالله کان عبداً صالحاً ... یا: ان یونس اول من یجیب علیاً اذادعا (رجوع شود به رجال کشی در شرح حال یونس بن عبدالرحمن) و نیز هنگامی که خاندان بنی فضال که به خاطر و ثاقت و علم مورد اتفاقشان مورد مراجعهی طالبان علوم اهل بیت قرار میگیرند، با صدور عبارت: خذوا ما رووا و ذروا مادروا.. از نفوذ عقیدهی انحرافی آنان (فطحی) در میان تودهی شیعه مانع میگردد. و از این قبیل موارد در تاریخ مناسبات ائمه(ع) با اصحاب معاصرینشان بسیار است.با این نگرش، امام (علیهالسّلام) در دوران حضور، همان مرزبان بیدار و هماره هوشیاری است که وظیفهی حراست از مرزهای مکتب را که وی حافظ کلیت آن است شخصاً بر دوش گرفته است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پاسداران - 1371/11/06 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در زندگی حسینبنعلی علیهالسّلام، یک نقطه برجسته، مثل قلّهای که همه دامنهها را تحتالشّعاع خود قرارمیدهد، وجود دارد و آن عاشوراست. در زندگی امام حسین علیهالسّلام، آنقدر حوادث و مطالب و تاریخ و گفتهها و احادیث وجود دارد، که اگر حادثه کربلا هم نمیبود، زندگی آن بزرگوار مثل زندگی هریک از ائمّه دیگر، منبع حِکَم و آثار و روایات و احادیث بود. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای گروه ویژه و گروه معارف اسلامی صدای جمهوری اسلامی ایران - 1370/12/13 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در خصوص برنامههای مربوط به زندگی ائمه (علیهمالسّلام)... همینقدر بگویم که آنچه شما در رادیو در مورد ائمه پخش میکنید، حتّی با سطح مطالب پایینتر از راقی کنونی هم فاصلهی زیادی دارد! من خودم قبل از انقلاب در باب زندگی ائمه کار میکردم؛ جزو رشتههایی بود که من به آن علاقه داشتم. سخنرانیهای فراوانی برگزار میشد و کسانی بودند که آن حرفها را میگرفتند و منتشر میکردند. من الان میبینم که در دوران بعد از پیروزی انقلاب، از آن حرفهایی که بنده مثلاً در سالهای 50 تا 53 راجع به زندگی ائمه میگفتم، اصلاً اثری نیست؛ اقلاً برنامهی رادیو را به آن سطح برسانید. آدم تأسف میخورد؛ انصافاً برنامههای مربوط به زندگی ائمه خیلی ضعیف است! در خصوص جوانب گوناگون زندگی اجتماعی و علمی ائمه باید مطالبی بیان کنید که وقتی کسی گوش میکند، لااقل به اندازهی فهمش، به جایگاه امام نزدیک بشود؛ حالا نمیگوییم که انسان آن جایگاه را درک کند؛ آنکه خیلی سخت است و خیلی فاصله دارد. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای شورای عالی مجمع جهانی اهلبیت(ع) - 1370/07/04 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اهلبیت(علیهمالسّلام)... همواره مظلوم بودند - «و لم نزل اهل البیت مظلومین» - و همچنان مظلوم هستند؛ به خاطر اینکه برای بسیاری از مسلمین، معارفشان شناخته نیست و راهشان مشخص نمیباشد. این مسؤولیت به عهدهی ماست که هرچه میتوانیم، در جهت معرفی اهلبیت و روشن کردن راه آنها و متشکل کردن پیروان آنها و هدایت بچههای شیعی به سمت اهداف اهلبیت تلاش کنیم. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از روحانیون استان لرستان - 1370/05/30 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : قیام به قسط، قیام به عدل و حاکمیت الهی، هدف بزرگ ادیان است. اصلاً ائمهی ما(علیهمالصّلاةوالسّلام) تمام زجر و مصیبتشان به خاطر این بود که دنبال حاکمیت الهی بودند؛ والّا اگر امام صادق و امام باقر(صلواتاللَّهعلیهما) یک گوشه مینشستند و چندنفر دور خودشان جمع میکردند و فقط یک مسألهی شرعی میگفتند، کسی به آنها کاری نداشت. خود امام صادق در یک حدیث میفرماید: «هذا ابوحنیفة له اصحاب و هذا الحسن البصری له اصحاب»؛ ابوحنیفه اصحاب دارد، حسن بصری اصحاب دارد. پس، چرا به آنها کاری ندارند؟ چون میدانند که آن حضرت داعیهی امامت دارد؛ اما آنها داعیهی امامت نداشتند. ابوحنیفه داعیهی امامت نداشت. این علمای معروف اهل سنت - محدثان و فقهایشان - داعیهی امامت نداشتند. اینها امام زمان را که هارون، منصور و عبدالملک بود، قبول داشتند. میگویند وقتی سلیمانبنعبدالملک از دنیا رفت، کتب محمّدبنشهاب زهری را از خزانهی او بیرون آوردند. امام زمانش سلیمانبنعبدالملک بود؛ برای او کتاب مینوشت. امام یعنی چه؟ امام یعنی رئیس دین و دنیا. او رئیس دین و دنیا بود. حتّی با اینکه به حسب ظاهر، هارون و بقیهی خلفای جوری که بودند، درسی نخوانده بودند؛ چون آنها وقت درس خواندن که نداشتند، شاهزاده و آقازاده بودند، مشغول پلوچلوخوردن و شکار و عیاشی و این حرفها بودند تا به خلافت میرسیدند؛ موقع خلافت هم جوان بودند، مثلاً هارونالرشید بیستودوساله بود که به خلافت رسید؛ بعضیها بیستوپنجساله یا سی ساله بودند و درسی نخوانده بودند؛ درعینحال همان عباد و زهادی که اسمهایشان را شنیدهاید - از قبیل عمروبنعبیدها و غیرذلک - وقتی که هارون با آنها روبهرو میشد، اعتراف میکردند که هارون افقه از آنهاست! مالک در مدینه بهوسیلهی استاندار مدینه سر قضیهیی کتک خورد؛ بعد خلیفه از او عذرخواهی فراوان کرد و برایش پول فرستاد. بعد از سفر مکه، به مدینه رفت و از او استمالت کرد. بعد با اصحاب ابوحنیفه - که از لحاظ فقهی با مالک مخالف بودند - شروع به بحث کرد و عقاید مالک را اثبات نمود. یعنی چه؟ یعنی مجتهد و فقیه بود؛ رئیس دین و دنیا بود. اینها ادعای امامت نداشتند؛ کسی که ادعای امامت داشت، او همین امام مظلوم و عزیز ما بود؛ امام صادق(علیهالسّلام)، امام باقر(علیهالسّلام)، امام موسی بنجعفر (علیهالسّلام). آنها این را میفهمیدند؛ یعنی واضح بود. البته گاهی در مقابل خلفا تقیه میکردند، اما معلوم بود که داعیهی امامت داشتند. شیعیان آنان در همهجا تعبیر این معنا را میکردند. وقتی که میخواستند در مورد موسی بنجعفر(سلاماللَّهعلیه) سعایت کنند، تا هارون ایشان را به زندان ببرد، آن شخصی که پیش هارون آمد و سعایت کرد، گفت: «خلیفتان فی الارض موسیبنجعفر بالمدینة یجبی له الخراج و انت بالعراق یجبی لک الخراج» پرسید: آیا برای دو خلیفه خراج جمع میشود؟ هارون گفت: برای چه کسی غیر از من؟ گفت: از خراسان و هرات و جاهای مختلف، مردم خمس مالشان را پیش موسی بنجعفر میبرند. پس درست توجه کنید، مسأله، مسألهی داعیهی خلافت و امامت بود. در راه این داعیه، ائمهی ما کشته شدند، یا به زندان رفتند. مربوط به :بیانات در دیدار میهمانان و شرکتکنندگان کنفرانس جهانی اهلبیت(ع) - 1369/03/03 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : همهی ائمهی بزرگوار ما(سلاماللَّهعلیهم) همیشه عامل جمع و وحدت بودهاند. همه چیز آن بزرگواران الگوست. مبارزهی آنان با قدرتهای ظالم هم الگوست. همهی ائمهی ما بدون استثنا، در راه ایجاد حکومت علوی و حکومت حق الهی مبارزه کردند. سیرهی این بزرگواران، در مقابل چشم ماست. ما امروز خوب میفهمیم که آنان چه میکردند. همهی آنان تقیه کردند، و به همین جهت همهی آن بزرگواران بدون استثنا به شهادت رسیدند. تقیه مربوط به میدان مبارزه است؛ «التّقیّة تُرس المؤمن». تُرس (سپر) مربوط به میدان مبارزه است و شهادت نتیجهی آن میباشد. معرفت، عبادت، ایمان، عمل، اخلاص، عرفان، حلم، علم و همه چیز آنان - که حقیقتاً گل سرسبد عالم آفرینشند - برای ما وسیلهی تبعیت و پیروی است. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم در روز پانزدهم ماه مبارک رمضان ۱۴۱۰ ه.ق - 1369/01/22 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اسلام ناب، اسلام اصیل، اسلام ظلمستیز، اسلام سازشناپذیر، اسلام دور از تحریف و مبرّا از اینکه بازیچهی دست هواها و هوسها بشود، باقی ماند؛ اما در شکل نهضت باقی ماند. یعنی در زمان امام حسن(علیه الصّلاةوالسّلام)، تفکر انقلابىِ اسلامی - که دورهیی را طی کرده بود و به قدرت و حکومت رسیده بود - دوباره برگشت و یک نهضت شد. البته در این دوره، کار این نهضت، به مراتب مشکلتر از دورهی خود پیامبر بود؛ زیرا شعارها در دست کسانی بود که لباس مذهب را بر تن کرده بودند؛ درحالیکه از مذهب نبودند. مشکلىِ کار ائمهی هدی(علیهمالسّلام)، اینجا بود. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم در روز پانزدهم ماه مبارک رمضان ۱۴۱۰ ه.ق - 1369/01/22 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من از مجموعهی روایات و زندگی ائمه(علیهمالسّلام) اینطور استنباط کردهام که این بزرگواران، از روز صلح امام مجتبی(علیهالصّلاةوالسّلام) تا اواخر، دایماً درصدد بودهاند که این نهضت را مجدداً به شکل حکومت علوی و اسلامی در بیاورند و سر پا کنند. در این زمینه، روایاتی هم داریم. البته ممکن است بعضی دیگر، این نکته را اینطور نبینند و طور دیگری ملاحظه بکنند؛ اما تشخیص من این است. ائمه میخواستند که نهضت، مجدداً به حکومت و جریان اصیل اسلامی تبدیل بشود و آن جریان اسلامی که از آغشته شدن و آمیخته شدن و آلوده شدن به آلودگیهای هواهای نفسانی دور است، روی کار بیاید. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم در روز پانزدهم ماه مبارک رمضان ۱۴۱۰ ه.ق - 1369/01/22 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اگر امام حسن(ع) صلح نمیکرد، تمام ارکان خاندان پیامبر(ص) را از بین میبردند و کسی را باقی نمیگذاشتند که حافظ نظام ارزشی اصیل اسلام باشد. همه چیز بکلی از بین میرفت و ذکر اسلام برمیافتاد و نوبت به جریان عاشورا هم نمیرسید.اگر بنا بود امام مجتبی(علیهالسّلام)، جنگ با معاویه را ادامه بدهد و به شهادت خاندان پیامبر منتهی بشود، امام حسین(ع) هم باید در همین ماجرا کشته میشد، اصحاب برجسته هم باید کشته میشدند، «حجربنعدی»ها هم باید کشته میشدند، همه باید از بین میرفتند و کسی که بماند و بتواند از فرصتها استفاده بکند و اسلام را در شکل ارزشىِ خودش باز هم حفظ کند، دیگر باقی نمیماند. این، حق عظیمی است که امام مجتبی(علیهالصّلاةوالسّلام) بر بقای اسلام دارد. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم در روز پانزدهم ماه مبارک رمضان ۱۴۱۰ ه.ق - 1369/01/22 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : دوران خلافت مروانی و سفیانی و عباسی، دورانی بود که ارزشهای اسلامی از محتوای واقعی خودشان خالی شدند. صورتهایی باقی ماند؛ ولی محتواها، به محتواهای جاهلی و شیطانی تبدیل شد. آن دستگاهی که میخواست انسانها را عاقل، متعبد، مؤمن، آزاد، دور از آلایشها، خاضعِ عنداللَّه و متکبر در مقابل متکبران تربیت کند و بسازد - که بهترینش، همان دستگاه مدیریت اسلامی در زمان پیامبر(ص) بود - به دستگاهی تبدیل شد که انسانها را با تدابیر گوناگون، اهل دنیا و هوی و شهوات و تملق و دوری از معنویات و انسانهای بیشخصیت و فاسق و فاسدی میساخت و رشد میداد. ... در کنار این،جریان مسلمانىِ اصیل، جریان اسلام ارزشی، جریان اسلام قرآنی - که هیچوقت با آن جریان حاکم، اما ضد ارزشها کنار نمیآمد - نیز ادامه پیدا کرد که مصداق بارز آن، ائمهی هدی(علیهمالصّلاةو السّلام) و بسیاری از مسلمانانِ همراه آنان بودند. مربوط به :پیام به سوّمین کنگرهی جهانى حضرت امام رضا (علیه السّلام) - 1368/07/26 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مقطع ۳۵ ساله (از ۱۴۸ تا ۱۸۳ [هجرى])، یعنى دوران امامت حضرت ابیالحسن موسیبنجعفر (علیهما السّلام)، یکى از مهمترین مقاطع زندگینامهی ائمّه (علیهم السّلام) است... در این دوران، تنها چیزى که میتواند مبارزه و حرکت فکرى و سیاسى ائمّهی اهلبیت (علیهم السّلام) و یاران صدّیق آنان را مجال رشد و استمرار بخشد، تلاش خستگیناپذیر و جهاد خطیر آن بزرگواران است و توسّل به شیوهی الهىِ تقیّه. و بدین ترتیب است که عظمت حیرتآور و دهشتانگیز جهاد حضرت موسیبنجعفر (علیه و على آبائه التّحیّة و السّلام) آشکار میگردد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از علما و روحانیّون سراسر کشور در آستانهی ماه محرّم - 1368/05/11 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : آیا ائمّه (علیهم السّلام) عزم جدّى داشتند براى ایجاد نظام اسلامى یا نه؛ یا کار [آنها] صرفاً بهعنوان سرمشق بود؛ این را اینجا نباید بحث کنیم. آنچه در روایات از زندگى ائمّه (علیهم السّلام) به دست میآید و شواهد زیادى بر آن وجود دارد این است که جدّاً ائمّه (علیهم السّلام) میخواستند نظام اسلامى به وجود بیاورند. [این] با علم امام و معرفت امام آنطورى که تصوّر میشود، منافات هم ندارد. آنها واقعاً میخواستند نظام الهى را برقرار کنند. اگر برقرار میکردند، تقدیر الهى همان بود. مربوط به :بیانات در مراسم افتتاحیه کنگره جهانى حضرت رضا (علیهالسلام) در مشهد - 1365/04/28 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : غربت ائمّه (علیهم السّلام) به دوران زندگی این بزرگواران منتهی نشد بلکه در طول قرنها، عدم توجّه به ابعاد مهم و شاید اصلی از زندگیِ این بزرگواران، غربت تاریخی آنها را استمرار بخشید. یقیناً کتابها و نوشتهها در طول این قرون، از ارزش بینظیری برخوردارند زیرا توانستهاند مجموعهای از روایاتی را که در باب زندگی این بزرگواران است، برای آیندگان یادگار بگذارند، لکن عنصر مبارزهی سیاسی حاد، که خطّ ممتدّ زندگی ائمّهی هدا (علیهم السّلام) را در طول ۲۵۰ سال تشکیل میدهد، در لابهلای روایات و احادیث و شرححالهای ناظر به جنبههای علمی و معنوی، گم شده. زندگی ائمّه (علیهم السّلام) را ما بهعنوان درس و اسوه باید فرا بگیریم، نهفقط بهعنوان خاطرههای شکوهمند و ارزنده؛ و این، بدون توجّه به روش و منش سیاسیِ این بزرگواران ممکن نیست. مربوط به :بیانات در مراسم افتتاحیه کنگره جهانى حضرت رضا (علیهالسلام) در مشهد - 1365/04/28 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : بنده شخصاً، علاقهای به این بُعد و جانب [سیاسی] از زندگیِ ائمّه (علیهم السّلام) پیدا کردم و... اوّلْبار، این فکر برای بنده در سال ۱۳۵۰ و در دوران محنتبارِ یک امتحان و ابتلاء دشوار پیدا شد. اگرچه قبل از آن به ائمّه بهصورت مبارزان بزرگی که در راه اِعلاء کلمهی توحید و استقرار حکومت الهی فداکاری میکردند توجّه داشتم امّا نکتهای که در آن برهه ناگهان برای من روشن شد، این بود که زندگی این بزرگواران علیرغم تفاوت ظاهری -که بعضی حتّی احساس تناقض کردند میان برخی از بخشهای این زندگی- درمجموع یک حرکت مستمر و طولانی است که از سال ۱۱ هجرت شروع میشود و ۲۵۰ سال ادامه پیدا میکند، و به سال ۲۶۰ که سال شروع غیبت صغرا است، خاتمه پیدا میکند. این بزرگواران، یک واحدند، یک شخصیّتند؛ نمیشود شک کرد که هدف و جهت آنها یکی است. پس ما به جای اینکه بیاییم زندگی امام حسن مجتبی (علیه السّلام) را جدا و زندگی امام حسین (علیه السّلام) را جدا و زندگی امام سجّاد (علیه السّلام) را جدا تحلیل کنیم تا احیاناً در دام این اشتباه خطرناک بیفتیم که سیرهی این سه امام بهخاطر اختلاف ظاهریِ با هم، متعارض و متخالفند، باید یک انسانی را فرض کنیم که ۲۵۰ سال عمر کرده و در سال ۱۱ هجرت قدم در یک راهی گذاشته و این راه را تا سال ۲۶۰ هجری طی کرده؛ تمام حرکات این انسان بزرگ و معصوم، با این دید قابل فهم و قابل توجیه خواهد بود. هر انسانی که از عقل و حکمت برخوردار باشد ولو نه از عصمت، در یک حرکت بلندمدّت، تاکتیکها و اختیارهای موضعی خواهد داشت؛ گاهی ممکن است لازم بداند تند حرکت کند و گاهی کُند، گاهی حتّی ممکن است به عقبنشینیِ حکیمانه دست بزند، امّا همان عقبنشینی هم از نظر کسانی که علم و حکمت او را و هدفداریِ او را میدانند، یک حرکت به جلو محسوب میشود. با این دید، زندگی امیرالمؤمنین با زندگی امام مجتبی، با زندگی حضرت ابیعبدالله، با زندگی هشت امام دیگر، تا سال ۲۶۰، یک حرکت مستمر است؛ این را در آن سال بنده متوجّه شدم و با این دید وارد زندگی اینها شدم، یک بار دیگر نگاه کردم و هرچه پیش رفتم، این فکر تأیید شد... توجّه به اینکه زندگی مستمرّ این عزیزان معصوم و بزرگوار از اهلبیت رسول خدا، با یک جهتگیری سیاسی همراه است، قابل این است که بهعنوان یک فصلِ جداگانه مورد عنایت قرار بگیرد. مربوط به :بیانات در مراسم افتتاحیه کنگره جهانى حضرت رضا (علیهالسلام) در مشهد - 1365/04/28 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مبارزهی سیاسی، یا مبارزهی حادّ سیاسی که ما به ائمّه (علیهم السّلام) نسبت میدهیم، یعنی چه؟ منظور این است که مبارزات ائمّهی معصومین (علیهم السّلام) فقط مبارزهی علمی و اعتقادی و کلامی، از قبیل مبارزات کلامیای که در طول همین مدّتْ شما در تاریخ اسلام مشاهده میکنید -مثل معتزله، مثل اشاعره و دیگران- نبود؛ مقصود ائمّه از این نشستنها و حلقات درس و بیان حدیث و نقل معارف و بیان احکام، فقط این نبود که یک مکتب کلامی یا فقهی را که به آنها وابسته بود، صددرصد ثابت کنند و خصوم خودشان را مفحَم کنند، [بلکه] چیزی بیش از این بود؛ همچنین نه یک مبارزهی مسلّحانه از قبیل آن چیزی که انسان در تاریخ زندگی ائمّه، در زندگی جناب زید و بازماندگانش و همچنین بنیالحسن و بعضی از آل جعفر و دیگران میبیند؛ آن مبارزه را هم ائمّه (علیهم السّلام) نداشتند؛ البتّه... آنها را بهطور مطلق هم تخطئه نمیکردند؛ بعضی را تخطئه میکردند به دلایلی غیر از نفس مبارزهی مسلّحانه، بعضی را هم تأیید کامل میکردند، در بعضی هم شرکت میکردند بهنحو پشت جبهه؛ لَوَدِدتُ أَنَّ الخارِجیَّ مِن آلِ مُحَمَّدٍ خَرَجَ وَ عَلَیَّ نَفَقَةُ عِیالِه؛ با کمک مالی، کمک آبرویی، جا دادن و مخفی کردن و از این قبیل؛ لکن خودشان بهعنوان ائمّه (علیهم السّلام) -آن سلسلهای که ما میشناسیم- وارد در مبارزهی مسلّحانه نبودند و نمیشدند. مبارزهی سیاسی نه آن اوّلی است و نه این دوّمی؛ عبارت است از مبارزهای با یک هدف سیاسی؛ آن هدف سیاسی چیست؟ عبارت است از تشکیل حکومت اسلامی و به تعبیر ما حکومت علوی. مربوط به :بیانات در مراسم افتتاحیه کنگره جهانى حضرت رضا (علیهالسلام) در مشهد - 1365/04/28 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ائمّه از لحظهی وفات رسولالله تا سال ۲۶۰ درصدد بودند که حکومت الهی را در جامعهی اسلامی به وجود بیاورند؛ این، اصلِ مدّعا است. البتّه نمیتوانیم بگوییم که میخواستند حکومت اسلامی را در زمان خودشان، یعنی هر امامی در زمان خودش به وجود بیاورد، [بلکه] آیندههای میانمدّت و بلندمدّت و در مواردی هم نزدیکمدّت وجود داشت؛ مثلاً در زمان امام مجتبی (علیه السّلام)، به نظر ما تلاش برای ایجاد حکومت اسلامی در آیندهی کوتاهمدّت بود؛ امام مجتبی در جواب مسیّببننجبه و دیگران که میگفتند چرا شما سکوت کردهاید فرمود: وَ اِن اَدری لَعَلَّهُ فِتنَةٌ لَکُم وَ مَتاعٌ اِلیٰ حِین. و در زمان امام سجّاد به نظر بنده، برای آیندهی میانمدّت [بود]... و در زمان امام باقر (علیه الصّلاة و السّلام)، احتمال زیاد این است که برای آیندهی کوتاهمدّت، و از بعد از شهادت امام هشتم (علیه السّلام) به گمان زیاد برای آیندهی بلندمدّت. [تلاش] برای کدام آینده؟ مختلف بود، امّا همیشه بود؛ این معنای مبارزهی سیاسی است. همهی کارهای ائمّه (علیهم السّلام) ــ غیر از آن کارهای معنوی و روحی که مربوط به اعلاء نفْس یک انسان و قرب او به خدا است بینه و بین ربّه ــ یعنی درس، حدیث، علم، کلام، محاجّه با خصوم علمی، با خصوم سیاسی، تبعید، حمایت از یک گروه و ردّ یک گروه، در این خط است؛ برای این است که حکومت اسلامی را تشکیل بدهند. مدّعا این است.البتّه... این مطلب مورد اختلافنظر بوده و خواهد بود؛ بنده هم اصراری ندارم که درک و برداشت من قبول بشود؛ اصرار دارم که این سرنخ مورد توجّه دقیق قرار بگیرد و زندگی ائمّه بازنگری بشود. تلاشی که ما این چندساله داشتیم، برای این بوده که این مطلب را چه نسبت به مجموع ائمّه (علیهم السّلام) و چه نسبت به هر فرد فردی از این بزرگواران، به دلایل قابل قبولی مستند کنیم؛ البتّه بعضی از دلایل، دلایل کلّی است، مثلاینکه مثلاً میدانیم که امامت ادامهی نبوّت است، و نبی اوّلین امام است -اِنَّ رَسُولَ اللهِ کَانَ هُوَ الاِمَام، در کلام امام صادق (علیه الصّلاة و السّلام)- و رسولالله برای ایجاد نظام عدل و حقّ الهی قیام کرد و آن نظام را با مبارزات پیگیر خود به وجود آورد و تا بود، از آن حفاظت کرد، [لذا] نمیشود امام که دنبالهی نبی است، از یکچنین نظامی غافل بماند... بعضی از دلایل هم دلایل صادرهی از کلمات ائمّه (علیهم السّلام) یا از روش و منشِ زندگیِ اینها است که با توجّه به این نکته و با تفطّن [نسبت] به این جهتگیری، همهی آنها معنا پیدا میکند. مربوط به :بیانات در مراسم افتتاحیه کنگره جهانى حضرت رضا (علیهالسلام) در مشهد - 1365/04/28 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : عنصر مبارزهی سیاسی [ائمه(ص)]، نه آن چیزی است که در مبارزات کلامی مشاهده میشود و نه آن چیزی است که در مبارزات مسلّحانه. برای کسانی که تاریخ قرن دوّم هجری را خوب میدانند و حرکات بنیالعبّاس را از سالهای قبل از ۱۰۰ هجری تا سال ۱۳۲ که آغاز حکومت بنیالعبّاس است درست مطالعه کردهاند، بنده میتوانم مبارزهی حادّ سیاسی در زندگی ائمّه را تشبیه کنم به آنچنان چیزی که در زندگی بنیالعبّاس مشاهده میشود؛ البتّه اگر کسی در زندگی بنیالعبّاس و مبارزات آنها و دعوت آنها مطالعه نکرده باشد، این تشبیه، [برای او] درست رسا و گویا نیست؛ همانجور چیزی در زندگی ائمّه (علیهم السّلام) هم هست منتها با فرقهای جوهری در هدف بنیالعبّاس و ائمّه و در روشهای آنها و ائمّه و در اشخاص آنها و ائمّه؛ امّا شکل کار و نقشهی کار تقریباً به هم نزدیک است؛ لذاست که یک جاهایی هم میبینیم که این دو جریان با هم مخلوط میشوند، یعنی بنیالعبّاس بهخاطر نزدیکی روششان و تبلیغاتشان و دعوتشان با آل علی، در مناطق دورتر از حجاز و عراق اینجور وانمود میکنند که همان خطّ آل علی هستند؛ حتّی «مُسوّدة» که لباس سیاه را در طلیعهی دعوت بنی عبّاس در خراسان و ری بر تن میکردند، میگفتند «هَذَا السَّوَادُ حِدَادُ آلِ مُحَمَّدٍ وَ شُهَدَاءِ کَربَلَاءَ وَ زَیدٍ وَ یَحییٰ»؛ میگفتند این لباسِ ماتم آل محمّد و ماتمِ شهیدان کربلا و ماتم زید و یحیی است، و حتّی عدّهای از سرانشان خیال میکردند که دارند برای آل علی کار میکنند. یکچنین حرکتی در زندگی ائمّه بود، منتها همانطور که گفتیم با سه تفاوت عنصری در هدف، در روشها و در اشخاص. این معنای مبارزهی سیاسی است در زندگی ائمّه (علیهم السّلام). مربوط به :بیانات در مراسم افتتاحیه کنگره جهانى حضرت رضا (علیهالسلام) در مشهد - 1365/04/28 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : [در مورد] ترسیم کلّی مبارزهی ائمّه... در دوران سه امام اوّل یعنی امیرالمؤمنین و امام مجتبی و سیّدالشّهدا... بحث زیاد شده و تقریباً کسی شبهه ندارد که در حرکت آنها یک جهتگیری و عنصر سیاسی و هدف سیاسی وجود داشته... به نظر بنده، از دوران امام سجّاد یعنی از سال ۶۱ هجری، تا سال ۲۶۰ ــ که ۲۰۰ سال است ــ ما سه مرحله داریم: یک مرحله از سال ۶۱ است تا سال ۱۳۵ یعنی شروع خلافت منصور عبّاسی، که در این مرحله حرکت از یک نقطهای آغاز میشود، بتدریج کیفیّت پیدا میکند، عمق پیدا میکند، گسترش پیدا میکند و اوج میگیرد تا سال ۱۳۵. سال ۱۳۵ که سال مرگ سفّاح و خلافت منصور است، وضع عوض میشود؛ مشکلاتی پدید میآید که بسیاری از پیشرفتها را متوقّف و معطّل میکند. در یک مبارزهی سیاسی، اینجور چیزی پیش میآید و ما هم در این دوران خودمان مشاهده کردیم یک مرحلهی دیگر، از سال ۱۳۵ است تا سال ۲۰۲ یا ۲۰۳ که سال شهادت امام رضا است؛ این هم یک مرحلهی دیگر است که باز حرکت و مبارزه، از یک نقطهی بالاتر از نقطهی سال ۶۱ و عمیقتر و گستردهتر از آن، منتها با یک مشکلات جدیدی آغاز میشود و رفته رفته اوج پیدا میکند، گسترش پیدا میکند، قدم به قدم به پیروزی نزدیک میشود تا سال شهادت امام هشتم که یا سال ۲۰۲ یا ۲۰۳ یا ۲۰۴ است و احتمالاً ۲۰۳ باشد؛ و اینجا باز حرکت متوقّف میشود. با رفتن مأمون به بغداد در سال ۲۰۴ و شروع خلافت مأمونی که یکی از فصلهای بسیار دشوار در زندگی ائمّه (علیهم السّلام) است، باز یک فصل جدیدی آغاز میشود که فصل محنت ائمّه است؛ بااینکه گسترش تشیّع در آن روزها بیش از همیشه بوده، به اعتقاد بنده محنت ائمّه هم آن روزها بیش از همیشه بوده؛ و این همان دورانی است که به گمان بنده، تلاش و مبارزه برای بلندمدّت است یعنی ائمّه برای تا پیش از غیبت صغری دیگر تلاش نمیکنند بلکه زمینهسازی میکنند برای بعدها و این دوران، از سال ۲۰۴ ادامه پیدا میکند تا سال ۲۶۰ که سال شهادت امام عسکری (علیه السّلام) و شروع غیبت صغری است. این، سه دوره است. مربوط به :بیانات در مراسم افتتاحیه کنگره جهانى حضرت رضا (علیهالسلام) در مشهد - 1365/04/28 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : دورهی امام سجّاد (علیه السّلام)... کار با دشواری فراوان آغاز میشود... ناگهان احساس شد که سیاست، سیاستِ دگری است؛ سختگیری از آنچه تا حالا حدس زده میشد، بالاتر است؛ چیزهای تصوّرنشدنی تصوّر شد و انجام شد؛ لذا یک رعب شدیدی تمام دنیای اسلام را گرفت مگر کوفه را، [آنهم] فقط به برکت توّابین و بعد به برکت مختار، وَالّا در مدینه و در جاهای دیگرِ دنیای اسلام و حتّی در مکّه -با وجود اینکه عبدالله زبیر هم بعد از چندی قیام کرده بود- یک رعب بیسابقهای ناشی از حادثهی کربلا بود... لازم است مخصوصاً به ماجرای حرّه در سال ۶۴ اشاره کنم که حملهی مسلمبنعقَبه به مدینه است که آن هم باز بیشتر موجب شد که رعب و وحشت زیاد بشود و اهلبیت در غربت بیفتند. جریانش بهطور خلاصه این است که یزید یک جوانی از سرداران شامی را که بیتجربه بود، بر مدینه گماشت؛ او برای اینکه مدنیها را بلکه با یزید مهربان کند، از یک عدّهای از اهل مدینه دعوت کرد که بروند با یزید در شام ملاقات کنند؛ اینها بلند شدند رفتند با یزید در شام ملاقات کردند؛ یزید جایزهی زیادی -پنجاه هزار درهم و صد هزار درهم- به اینها پول داد ولی اینها که یا از صحابه بودند یا از اولاد صحابه بودند، وقتی دستگاه یزید را دیدند، بیشتر نسبت به او متغیّر و خشمگین شدند؛ به مدینه برگشتند و عبدالله بن حنظلهی غسیل الملائکه، ادّعای امارت کرد و قیام کرد و مدینه را جدای از حکومت مرکزی اعلام کرد؛ آنها هم مسلمبنعقبه را فرستادند و آنچنان فاجعهای در مدینه به بار آوردند که در کتب تواریخ، فصل گریهآور و غمباری را این حادثه تشکیل میدهد؛ این هم، بیشتر موجب شد که مردم احساس رعب و وحشت کنند. این، رعبِ حاکم بر دنیای اسلام بود.یک عامل دیگر در کنار این رعب به وجود آمد و آن، انحطاط فکری مردم در سرتاسر دنیای اسلام بود که ناشی بود از بیاعتنائی به تعلیمات دین در دوران بیستسالهی گذشته... اخلاق مردم بشدّت خراب شده بود... وضع فساد سیاسی هم یک عامل دیگر است. اغلب شخصیّتهای بزرگ، سر در آخور تمنّیّات مادّیای که بهوسیلهی رجال حکومت برآورده میشد، داشتند. شخصیّت بزرگی مثل محمّدبنشهاب زُهری که یک روزگاری خودش شاگرد امام سجّاد هم بوده، وابستهی به دستگاه شد؛ آن نامهی معروف امام سجّاد به محمّدبنشهاب زُهری -که در تحفالعقول و جاهای دیگر ثبت شده- یک نامهای است برای تاریخ که نشاندهندهی این است که چه وابستگیهایی برای شخصیّتهای بزرگ بوده. امثال محمّدبنشهاب زیاد [بودند]... امام سجّاد فرمود: مَا نَدرِی کَیفَ نَصنَعُ بِالنّاسِ اِن حَدَّثناهُم بِمَا سَمِعنا مِن رَسُولِ اللهِ (صلّیالله علیه و آله) ضَحِکُوا وَ اِن سَکَتنا لَم یَسَعنا؛ [وقتی از رسول خدا روایت کنیم، مردم] نهفقط قبول نمیکنند، [بلکه] میخندند! بعد ماجرایی را ذکر میکند که حضرت حدیثی را برای جمعی نقل کردند و کسی در بین آن جمع بود که استهزا کرد و قبول نکرد آن حدیث را؛ بعد دربارهی سعیدبنمسیّب و زُهری، میگوید از منحرفین بودند -که البتّه در مورد سعیدبنمسیّب بنده قبول نمیکنم این را؛ دلایل دیگری دارد که جزو حواریّون امام بوده، امّا در مورد زُهری و خیلیهای دیگر، همینجور است- بعد ابنابیالحدید عدّهی زیادی از شخصیّتها و رجال آن زمان را میشمرد که اینها همه از اهلبیت منحرف بودند؛ بعد نقل میکند از امام سجّاد (علیه الصّلاة والسّلام) که فرمودند: «مَا بِمَکَّةَ وَ المَدِینَةِ عِشرُونَ رَجُلًا یُحِبُّنا» بیست نفر در همهی مکّه و مدینه نیستند که ما را دوست داشته باشند؛ این وضع دوران امام سجّاد است در آنوقتی که ایشان میخواهد شروع کند به این کار عظیم. و این همان دورانی است که امام صادق (علیه الصّلاة و السّلام) بعدها فرمودند که «اِرتَدَّ النّاسُ بَعدَ الحُسَینِ اِلَّا ثَلاثَة» بعد از ماجرای عاشورا فقط سه نفر ماندند. این حدیث، سه نفر را اسم میآورد: ابوخالد الکابلی، یحیی بن امّ الطویل و جبیر بن مطعم، که علّامهی شوشتری احتمال میدهند که جبیربنمطعم درست نیست و حکیمابنجبیربن مطعم است... البتّه در بحار روایاتی هست که چهار نفر را ذکر میکند؛ در بعضی از روایات پنج نفر را ذکر میکند که همهی اینها با همدیگر قابل جمع هم هست؛ این وضع امام سجّاد (علیه السّلام) است که در یکچنین زمینهای و در یکچنین زمینهی قفری، آن حضرت مشغول کار خودشان میشوند. مربوط به :بیانات در مراسم افتتاحیه کنگره جهانى حضرت رضا (علیهالسلام) در مشهد - 1365/04/28 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : [امام سجّاد (ع)] فرمودند: «مَا بِمَکَّةَ وَ المَدِینَةِ عِشرُونَ رَجُلًا یُحِبُّنا» بیست نفر در همهی مکّه و مدینه نیستند که ما را دوست داشته باشند؛ این وضع دوران امام سجّاد است در آنوقتی که ایشان میخواهد شروع کند به این کار[عظیم هدایت جامعه] و این همان دورانی است که امام صادق (علیه الصّلاة و السّلام) بعدها فرمودند که «اِرتَدَّ النّاسُ بَعدَ الحُسَینِ اِلَّا ثَلاثَة» بعد از ماجرای عاشورا فقط سه نفر ماندند. این حدیث، سه نفر را اسم میآورد: ابوخالد الکابلی، یحیی بن امّ الطویل و جبیر بن مطعم، که علّامهی شوشتری احتمال میدهند که جبیربنمطعم درست نیست و حکیمابنجبیربن مطعم است... البتّه در بحار روایاتی هست که چهار نفر را ذکر میکند؛ در بعضی از روایات پنج نفر را ذکر میکند که همهی اینها با همدیگر قابل جمع هم هست؛ این وضع امام سجّاد (علیه السّلام) است که در یکچنین زمینهای و در یکچنین زمینهی قفری، آن حضرت مشغول کار خودشان میشوند.حالا امام سجّاد باید چه کار کند؟ امام سجّاد اگر بخواهد آن هدف را تعقیب کند، سه مسئولیّت بر دوش او است: اوّلاً باید معارف دین را به مردم زمان خودش یاد بدهد. ما اگر بخواهیم یک حکومت اسلامی به وجود بیاوریم، امکان ندارد که بدون اینکه مردم را با معارف دینی آشنا کرده باشیم، بتوانیم امید داشته باشیم که یک حکومت به وجود بیاید؛ بنابراین اوّلکار این است که معارف دینی به مردم تعلیم داده بشود.کار دوّم این است که بخصوص مسئلهی امامت که یک مسئلهی مهجوری شده و از ذهنها بکلّی دور شده یا بد معنا شده، برای مردم و در ذهنهای مردم دوباره بازسازی بشود؛ امامت یعنی چه؟ چه کسی باید امام باشد؟ امام چه شرایطی دارد؟ این هم یک کار دیگر؛ چون بالاخره جامعه امام داشت ، عبدالملک امام بود و مردم او را امام میدانستند، پیشوای جامعه بود... جامعه امام داشت؛ امامش عبدالملک بود. امام سجّاد باید برای مردم معنای امامت را، جهت امامت را، شرایط امامت را، آن چیزهایی که امام ناگزیر از آنها است و آن چیزهایی را که اگر نباشد کسی نمیتواند امام باشد، برای مردم تشریح کند و تبیین کند. و سوّم اینکه بگوید من امامم، یعنی آن کسی که باید در آنجا قرار بگیرد منم؛ این سه کار را امام سجّاد باید میکرد. بیشترین [زمانِ] تلاش امام سجّاد، روی آن کار اوّل گذشت چون... زمینه، زمینهای بود که نوبت به مسئلهی «من امامم» نمیرسید؛ باید دین مردم درست میشد، باید اخلاق مردم درست میشد، باید مردم از این غرقاب فساد بیرون میآمدند، باید جهتگیری معنوی -که لبِّ لُبابِ دین و روح اصلیِ دین همان جهتگیری معنوی است- دوباره در جامعه احیا میشد؛ لذا شما نگاه که میکنید، میبینید همهی زندگی امام سجّاد و کلمات امام سجّاد، زهد است، مثلاً: اِنَّ عَلَامَةَ الزَّاهِدینَ فِی الدُّنیَا الرَّاغِبِینَ عَنها، تا آخر، که شروع در یک سخن مفصّل و طولانی [است]؛ اگرچه در این سخن هم یک اشارهای به آن اهداف کذاییای که ذکر کردیم هست. یا «اَ وَ لا حُرٌّ یَدَعُ هٰذِه اللُماظَةَ لِاَهلِهَا فَلَیسَ لِاَنفُسِکُم ثَمَنٌ اِلّا الجَنَّةُ فَلا تَبِیعُوها بِغَیرِها»، از امام سجّاد است... این زندگى امام سجّاد است که در طول این ۳۵ سال، آرام آرام ، آن مردم غافل و بىخبر را از چنگ شهوات از یک طرف، و تسلّط دستگاههاى جبّار از یک طرف، و کمند علماى سوءِ وابستهى به دستگاهها از یک طرف، کنار میکشد و از آن محیط تاریک و ظلمانى نجات میدهد و مجموعاً یک عدّه و یک مجموعهى مؤمن علاقهمند صالحى را که بتوانند قاعدهاى بشوند براى کارهاى آینده، به وجود بیاورد؛ این زندگى امام سجّاد است. مربوط به :بیانات در مراسم افتتاحیه کنگره جهانى حضرت رضا (علیهالسلام) در مشهد - 1365/04/28 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : همهی زندگی امام سجّاد و کلمات امام سجّاد، زهد است، مثلاً: اِنَّ عَلَامَةَ الزَّاهِدینَ فِی الدُّنیَا الرَّاغِبِینَ عَنها، تا آخر، که شروع در یک سخن مفصّل و طولانی [است]... یا « اَوَلا حُرٌّ یَدَعُ هذِه اللُماظَةَ لِاَهلِهَا فَلَیسَ لِاَنفُسِکُم ثَمَنٌ اِلّا الجَنَّةُ فَلا تَبِیعُوها بِغَیرِها»، از امام سجّاد است. کلمات امام سجّاد، بیشترینش زهد است، بیشترینش معارف است، امّا معارف را هم باز در لباس دعا [مطرح کردند]؛ چون... اختناق در آن دوران و نامساعد بودن وقت، اجازه نمیداد که امام سجّاد بخواهند با آن مردم بیپرده و صریح و روشن حرف بزنند؛ نهفقط دستگاهها نمی گذاشتند، [بلکه] مردم هم نمی خواستند؛ اصلاً آن جامعه، یک جامعهی نالایق و تباهشده و ضایعشدهای بود که باید بازسازی می شد. از سال ۶۱ تا ۹۵، ۳۴ سال زندگى امام سجّاد اینجورى گذشت. البتّه هرچه گذشته، وضع بهتر شده؛ لذا در همان حدیثِ «اِرتَدَّ النّاسُ بَعدَ الحُسَینِ» از امام صادق، در دنبالهاش دارد: ثُمَّ اِنَّ النّاسَ لَحِقُوا وَ کَثُروا، بعد مردم ملحق شدند؛ وما مىبینیم که همینجور است و دوران امام باقر که می رسد... وضع فرق کرده بود؛ این بهخاطر زحمات ۳۵ سالهى امام سجّاد است. مربوط به :بیانات در مراسم افتتاحیه کنگره جهانى حضرت رضا (علیهالسلام) در مشهد - 1365/04/28 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : امام سجّاد... در طول این ۳۵ سال [امامت]، آرام آرام ، آن مردم غافل و بىخبر را از چنگ شهوات از یک طرف، و تسلّط دستگاههاى جبّار از یک طرف، و کمند علماى سوءِ وابستهى به دستگاهها از یک طرف، کنار میکشد و از آن محیط تاریک و ظلمانى نجات میدهد و مجموعاً یک عدّه و یک مجموعهى مؤمن علاقهمند صالحى را که بتوانند قاعدهاى بشوند براى کارهاى آینده، به وجود بیاورد... بعد، نوبت به امام باقر میرسد؛ زندگی امام باقر دنبالهی همان خط است، منتها وضع بهتر شده؛ آنجا هم تعلیمات دین و معارف اسلامی است امّا اوّلاً مردم، آن بیاعتنائی و بیمهری نسبت به خاندان پیغمبر را دیگر ندارند؛ وقتی امام باقر وارد مسجد مدینه میشود، عدّهای از مردم همواره حلقه زدهاند، دُور او را گرفتهاند و از او استفاده میکنند؛ [شخصی] میگوید امام باقر را در مسجد مدینه دیدم -وَ حَولَهُ اَهلُ خُراسانَ وَ غَیرُهُم- [درحالیکه] از بلاد دوردست، از خراسان و جاهایی که نزدیک اینجاها نیستند، عدّهای آمدند دُور حضرت را گرفتند؛ این، نشاندهندهی این است که تبلیغات دارد مثل امواجی به سرتاسر جهان اسلام سرایت میکند و مردم نقاط دوردست دلشان به اهلبیت دارد نزدیک میشود. یا در یک روایت دیگر دارد «احتَوَشَهُ اَهلُ العِراق»، [اهل عراق] در حاشیهی او نشسته بودند و او را در میان خود گرفته بودند و آن حضرت با آنها دربارهی مسائل حلال و حرام صحبت میکردند. بزرگان علمای زمان، پیش امام باقر درس میخوانند و استفاده میکنند. شخصیّت معروفی مثل عکرمه شاگرد ابنعبّاس وقتی میآید خدمت امام باقر، برای اینکه از آن حضرت حدیث بشنود -شاید هم برای اینکه امتحانش بکند- دست و بالش میلرزد و در آغوش امام میافتد؛ بعد خودش تعجّب میکند، میگوید یا ابن رسولالله! من بزرگانی مثل ابنعبّاس را دیدم و از آنها حدیث شنیدم [امّا] هرگز این حالتی که در مقابل تو به من دست داد، برای من دست نداده بود؛ و ببینید امام باقر در جوابش چقدر صریح میگویند «وَیلَکَ یا عُبَیدَ اَهلِ الشّامِ! اِنَّکَ بَینَ یَدَیِ بُیُوتٍ اَذِنَ اللهُ اَن تُرفَعَ وَ یُذکَرَ فِیها اسمُه»؛ ای بندهی کوچک شامیان! تو در مقابل عظمت معنویّت است که مجبوری اینجور به خودت بلرزی. کسی مثل ابوحنیفه که از فقها و بزرگان زمان است، میآید خدمت امام باقر و از آن حضرت معارف و احکام دین را فرا میگیرد، و بسیاری از علمای دیگر جزو شاگردان امام باقر هستند و صیت علمی امام باقر در اکناف عالم میپیچید که به «باقرالعلوم» معروف میشود. پس ببینید؛ وضع اجتماعی و وضع عاطفی مردم و احترامات آنها نسبت به ائمّه، زمان امام باقر فرق کرده، تفاوت کرده. به همین نسبت ما میبینیم که حرکت سیاسی امام باقر هم تندتر است؛ یعنی امام سجّاد در مقابلهی با عبدالملک، [بهصورت] روبهرو، تندی و سخن درشت و سخنی که بتوانند آن را بهعنوان یک قرینهای بر مخالفت بگیرند، ندارد. عبدالملک به امام سجّاد نامه مینوشت دربارهی فلان موضوع، حضرت هم جواب او را میدادند؛ البتّه جواب پسر پیغمبر همیشه یک جواب محکم و متین و دندانشکن است، امّا در آن، بهآنصورت تعرّض نیست؛ امّا در مورد امام باقر (علیه الصّلاة و السّلام) اینجوری نیست؛ حرکت امام باقر آنچنان است که هشامبنعبدالملک احساس وحشت میکند و میبیند که باید آن حضرت را زیر نظر قرار بدهد و به شام میخواهد آن حضرت را ؛ البتّه امام سجّاد را هم در دوران امامتشان -بعد از آن دفعهی اوّل- با غل و زنجیر و مانند اینها به شام بردهاند، لکن وضع آنجا جور دیگری است و امام سجّاد با ملاحظهی بیشتری همیشه برخورد میکردند، امّا در مورد امام باقر، ما لحن کلام را تندتر میبینیم. بنده چند روایت در [زمینهی] مذاکرات حضرت باقر (علیه الصّلاة و السّلام) با اصحابشان دیدم که نشانهی دعوت به حکومت و خلافت و امامت و حتّی نوید آینده در آنها مشاهده میشود. مربوط به :بیانات در مراسم افتتاحیه کنگره جهانى حضرت رضا (علیهالسلام) در مشهد - 1365/04/28 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در یک روایت از امام باقر (علیه السّلام) تعیینِ وقت شده برای خروج و این چیز عجیبی است؛ حدیث در کافی است؛ عَن اَبی حَمزَةَ الثُّمالیِّ بِسَنَدٍ عالٍ، قالَ سَمِعتُ اَبا جَعفَرٍ عَلَیهِ السَّلامُ یَقولُ یا ثابِتُ اِنَّ اللهَ تَبارَکَ وَ تَعالیٰ قَد کانَ وَقَّتَ هَذا الأَمرَ فِی السَّبعین؛ سال هفتاد قرار بوده حکومت الهی تشکیل بشود؛ فَلَمّا اَن قُتِلَ الحُسَینُ صَلَواتُ اللهِ عَلَیهِ اشتَدَّ غَضَبُ اللهِ تَعالَی عَلیٰ اَهلِ الاَرضِ فَاَخَّرَهُ اِلیٰ اَربَعینَ وَ مِائَةٍ فَحَدَّثناکُم فَاَذَعتُمُ الحَدیثَ فَکَشَفتُم قِناعَ السَّترِ وَ لَم یَجعَلِ اللهُ لَهُ بَعدَ ذٰلِکَ وَقتاً عِندَنا وَ یَمحُوا اللهُ ما یَشاءُ وَ یُثبِتُ وَ عِندَهُ اُمُّ الکِتاب؛ ابوحمزه میگوید: فَحَدَّثتُ بِذٰلِکَ اَبا عَبدِاللهِ عَلَیهِ السَّلامُ فَقالَ قَد کانَ کَذٰلِک». سال ۱۴۰ دوران زندگی امام صادق است؛ این همان چیزی است که بنده قبل از آنکه این حدیث را هم ببینم، از روال زندگی ائمّه به نظرم میرسید که [تشکیل] حکومتی که امام سجّاد آنجور برایش کار میکند و امام باقر آنجور کار میکند، به دوران امام صادق میافتد؛ وفات امام صادق سال ۱۴۸ است و اینجا سال [تشکیل حکومت] ۱۴۰ تعین شده است؛ ۱۴۰ یعنى بعد از ۱۳۵... که در ۱۳۵ منصور مىآید روى کار؛ اگر منصور روى کار نمىآمد، یا اگر حادثهى بنىعبّاس پیش نمىآمد، تقدیر عادى الهى این بود که در سال ۱۴۰ باید حکومت الهى و حکومت اسلامى سر کار بیاید و ائمّه اینجور داشتند کار میکردند... ایشان در آن دوران، به این معنا تصریح میکنند و بیان میکنند که سال ۱۴۰ قرار بوده [حکومت تشکیل شود]، ما به شما گفتیم، شما افشا کردید، و خداى متعال تأخیر انداخته، به ما هم نگفته، ما هم به شما نمیگوییم. این یکى از خصوصیّات دوران امام باقر است. مربوط به :بیانات در مراسم افتتاحیه کنگره جهانى حضرت رضا (علیهالسلام) در مشهد - 1365/04/28 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : زندگى امام باقر... یک زندگىاى است که در آن مبارزه واضحتر است، منتها مبارزهى حادّ مسلّحانه نه. زیدبنعلى، برادر حضرت به امام باقر مراجعه میکند، حضرت میگویند قیام نکن؛ دیده شده که بعضى به جناب زید اهانت میکنند که ایشان حرف امام را ــ که گفته بودند قیام نکن ــ گوش نکرد، [درحالیکه] امام باقر که فرمودند قیام نکن، او گوش کرد و قیام نکرد؛ با امام صادق که مشورت کرد، امام نفرمودند قیام نکن، امام او را تشویق کردند که قیام بکن، و خود امام صادق وقتىکه دیگر زید شهید شده بود، آرزو کردند که اى کاش من جزو کسانى بودم که با او بودند؛ بنابراین جناب زید بههیچوجه نباید مورد این بىتوجّهى و بىلطفى قرار بگیرد. [امام] قیام مسلّحانه را قبول نمیکردند و قبول نکردند، امّا مبارزهى سیاسى حاد واضح است یعنى بهنظر میرسد این مبارزه، مبارزهاى است که میشود آن را فهمید؛ کسی دوران امام سجّاد را نگاه کند، مبارزه را احساس نمیکند، درحالیکه در زندگى امام باقر این احساس میشود. بعد از آن هم که دوران زندگى این بزرگوار به پایان میرسد، ما مىبینیم که آن حضرت، حرکت مبارزى خودشان را با آن ماجراى منا [ادامه میدهند]؛ «تَندُبُنی عَن نَوادِبَ عَشرَ سِنِینَ بِمِنًى، ده سال بایستى در منا بر امام باقر گریه بکنند؛ این ادامهى همان مبارزه است. گریه بر امام باقر آنهم در منا، به چه منظورى است؟ در زندگى ائمّه (علیهم السّلام)، آنجایى که گریه تحریض شده، بر امام حسین (علیه الصّلاة و السّلام) است که روایات متقنِ مسلّمِ قطعى دارد؛ چرا، حضرت رضا در هنگام حرکتشان [عدّهای را] جمع کردند که بر ایشان گریه کنند که یک حرکت کاملاً سیاسى و جهتدار و معنىدارى بود [امّا] در مورد [گریه بر] شهادتشان جای دیگری بنده یادم نمیآید جز در مورد امام باقر (علیه السّلام) که حضرت وصیّت میکنند و هشتصد درهم از مال خودشان را میگذارند که این کار را در منا بکنند. منا با عرفات فرق دارد، با مشعر فرق دارد، با خود مکّه فرق دارد؛ مکّه شهر است و مردم متفرّقند و مشغول کارشانند؛ در عرفات یک صبح تا عصر بیشتر نیستند، صبح که مىآیند خستهاند و عصر هم با عجله دارند میروند که به جاهاى دیگر برسند؛ و در مشعر [فقط] چند ساعتى در شب هستند و یک گذرگاهى است در راه منا؛ امّا منا سه شبِ متوالى است؛ کسانى که در این سه شبانهروز ــ در آن زمان و با وسایل آن روز ــ بخواهند روزها خودشان را به مکّه برسانند و شب برگردند، کمند و آنجا میمانند؛ درحقیقت سه شبانهروز هزارها انسان آنجا هستند که از اکناف عالم اسلام آمدهاند و انسان میبیند که جاى مناسبى است براى اینکه آنجا تبلیغات کند؛ هر حرفى که بخواهیم به دنیاى اسلام برسد، جایش آنجا است؛ با وضع آن روز که رادیو و تلویزیون و روزنامه و وسایل ارتباطجمعى نبوده. آنجا وقتى یک عدّهاى بر محمّدبنعلى از اولاد پیغمبر گریه میکنند، همه قاعدتاً سؤال خواهند کرد که چرا گریه میکنید؟ انسان که برای هر مردهاى گریه نمیکند، مگر به او ظلم شده بود؟ مگر کشته شده؟ چه کسی به او ظلم کرده؟ چرا به او ظلم کردند؟ و سؤالهاى فراوانى از این قبیل دنبالش مىآید؛ این همان حرکت سیاسى مبارزى بسیار دقیق و حسابشده است. مربوط به :بیانات در مراسم افتتاحیه کنگره جهانى حضرت رضا (علیهالسلام) در مشهد - 1365/04/28 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : استدلالهایى که در نیمهى اوّل قرن اوّل هجرى در باب خلافت بر زبان اهلبیت میگذشت، همانها را حضرت امام باقر هم تکرار میکنند... [مانند] استدلال بر امامت، به نزدیکى به پیغمبر؛همان استدلالى که امیرالمؤمنین در صدر اوّل میکردند که عرب، قریش را مقدّم کردند، و عرب بر عجم به خاطر پیغمبر تفاخر کردند، و قریش بر غیر قریش به خاطر پیغمبر تفاخر کردند، امّا ما که نزدیکان پیغمبر هستیم، ما را کنار میگذارند و دیگران مىآیند؛ [درحالیکه] اگر پیغمبر مایهى تفاخر عرب بر عجم و قریش بر غیر قریش است، پس اینجا هم مایهى تفاخر ما بر دیگران است و مایهى اولویّت ما بر دیگران. این استدلال، استدلال امیرالمؤمنین است که در صدر اوّل، بارها در کلمات امیرالمؤمنین تکرار شده؛ ما مىبینیم که امام باقر هم در سالهاى بین ۹۵ و ۱۱۴ که دوران امامت این حضرت است، این کلمات را بیان میکند؛ محاجّه براى خلافت؛ این خیلی معنادار است و نشاندهندهى جهتگیرىِ انگیزهها و روشن بودن این مطلب است. مربوط به :بیانات در مراسم افتتاحیه کنگره جهانى حضرت رضا (علیهالسلام) در مشهد - 1365/04/28 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : از سال ۱۱۴ امامت امام صادق شروع میشود تا سال ۱۴۸ که مهمترین دوران در این مرحلهی اوّل، دوران امامت امام صادق است. امام صادق، دو مرحله در این دوران طی میکنند؛ یک دوره از سال ۱۱۴ تا سال ۱۳۲ یا تا سال ۱۳۵-یا تا غلبهی بنیعبّاس، یا تا خلافت منصور- است که دوران آسایش و گشایش است؛ آن مطلبی که معروف شده که ائمّه بهخاطر اختلاف بنیامیّه و بنیعبّاس فرصتی پیدا کردند، مال این دوران است؛ زمان امام باقر چنین چیزی نبود؛ زمان امام باقر، [دوران] قدرتِ بنیامیّه بود و هشامبن عبدالملک هم -و کان هشام رجلهم- مردِ بنیامیّه و بزرگترین شخصیّت بنیامیّه بعد از عبدالملک بود؛ بنابراین زمان امام باقر، هیچگونه اختلافی بین کسی و کسی که موجب این باشد که ائمّه بتوانند از فرصت استفاده کنند، نبود؛ مال زمان امام صادق است، آنهم مال این دوران که دورانِ شروعِ آهسته آهستهی دعوت بنیعبّاس و گسترش دعوت آنها و اوج دعوت شیعیِ علوی در سرتاسر دنیای اسلام [است]... که آن وقتی که امام صادق به امامت رسیدند، در جاهای مختلف دنیای اسلام، در آفریقا، در خراسان، در فارس، در ماوراءالنّهر، چه درگیریها و چه جنگهایی بوده؛ یکچنین وضع عجیبی بوده و امام صادق از فرصت استفاده کردند برای بیان معارف اسلامی... [یعنی] معارف اسلامی، مسئلهی امامت، و بخصوص تکیه بر روی امامت اهلبیت؛ که این سوّمی در دوران اوّل امامت امام صادق بوضوح مشاهده میشود. مربوط به :بیانات در مراسم افتتاحیه کنگره جهانى حضرت رضا (علیهالسلام) در مشهد - 1365/04/28 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : عمرو بن ابی المقدام [میگوید] «رَاَیتُ اَبا عَبدِ اللهِ (علیه السّلام) یَومَ عَرَفَةَ بِالمَوقِفِ وَ هُوَ یُنادِی بِاَعلی صَوتِه»، حضرت [صادق (ع)] در عرفات، در روز عرفه در اجتماع مردم و وسط مردم ایستاده بودند و با فریاد یک جملهای را میگفتند؛ به یک طرف رو میکردند و این جمله را میگفتند، بعد به یک طرف دیگر رو میکردند و میگفتند، بعد به آن طرف دیگر رو میکردند؛ به چهار طرف رو میکردند و این مطلب را با فریاد میگفتند؛ حالا آن چیست؟ اَیُّهَا النّاسُ! اِنَّ رَسُولَ اللهِ کانَ هُوَ الاِمام؛ میبینید توجّه به معنای امامت را و بیدار کردن مردم نسبت به حقیقت امامت را که امامت چیست و آیا اینهایی که سرِ کارند شایستهی امامتند یا نه؛ ثُمَّ کانَ عَلِیُّ بنُ اَبی طالِبٍ ثُمَّ الحَسَنُ ثُمَّ الحُسَینُ ثُمَّ عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ ثُمَّ مُحَمَّدُ بنُ عَلیٍّ ثُمَّ هه فَیُنادی ثَلاثَ مَرّاتٍ لِمَن بَینَ یَدَیهِ وَ عَن یَمینِهِ وَ عَن یَسارِهِ وَ مِن خَلفِهِ اثنیٰ عَشَرَ صَوتاً؛ هر طرفی سه بار فریاد میکرد و اینها را میگفت و دوازده مرتبه این جمله را حضرت در عرفات تکرار کرد؛ بعد میگوید پرسیدم که آن «هِه» یا «هاهِ» یعنی چه؟ گفتند در لغتِ مثلاً بنیتمیم یا بنی فلان، کنایه است از «من»؛ یعنی بعد از محمّدبنعلی، من امامم. مربوط به :بیانات در مراسم افتتاحیه کنگره جهانى حضرت رضا (علیهالسلام) در مشهد - 1365/04/28 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : قالَ قَدِمَ رَجُلٌ مِن اَهلِ الکُوفَةِ اِلی خُراسانَ فَدَعا النّاسَ اِلی وَلایَةِ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ علیه السّلام فَفِرقَةٌ اَطاعَت وَ اَجابَت؛ یک نفری بلند شده از مدینه آمده خراسان، و مردم را به ولایت جعفربنمحمّد -یعنی حکومتشان- دعوت میکند. ... ببینید، اینکه زمان امام صادق بلند میشوند میروند در اقصی نقاط اسلام، مردم را به حکومت امام صادق دعوت میکنند، معنایش چیست؟ معنایش اقترابالاجل است، این همان سالِ ۱۴۰ است، این همان چیزی است که خیز حرکت ائمّه بهطور طبیعی ایجاب میکرده که در آن دورانها حکومت اسلامی به وجود بیاید. خب، رفته و دعوت میکند مردم را به ولایت جعفربنمحمّد (علیه السّلام)؛ البتّه معنای ولایت را امروز ما خوب میفهمیم؛ در قبل، ولایت را فقط به محبّت معنا میکردند، یعنی مردم را دعوت کرده به محبّت جعفربنمحمّد؛ [درحالیکه] محبّت، دعوتی ندارد، بعد هم اگر [به محبّت] دعوت بکنند، آنوقت دنبالههای این [روایت] دیگر معنی ندارد؛ حالا توجّه کنید: فَفِرقَةٌ اَطَاعَت وَ اَجَابَت؛ یک فرقه اطاعت کردند و اجابت کردند؛ وَ فِرقَةٌ جَحَدَت وَ اَنکَرَت؛ انکار کردند و گفتند نه. خب محبّت اهل بیت را در دنیای اسلام غالباً انکار نمیکردند، [پس موضوع] چیز دیگری است؛ وَ فِرقَةٌ وَرِعَت وَ وَقَفَت؛ توقّف و تورّع، دیگر مال محبّت نیست؛ این مال یک چیز دیگر است؛ این، همان حکومت است؛ یک فرقه هم تورّع کردند؛ بعد، فَخَرَجَ مِن کُلِّ فِرقَةٍ رَجُلٌ فَدَخَلوا عَلیٰ اَبی عَبدِ اللهِ علیه السّلام؛ [از هر فرقه یک نفر] میآیند خدمت حضرت و صحبتهایی میکنند؛ بعد، حضرت به یکی از آن متوقّفین که در مقابل حضرت قرار گرفته، میگویند تو که تورّع کردی و توقّف کردی، چرا تورّع نکردی در کنار فلان نهر که فلان کار خلاف را انجام دادی؟ که او آنوقت ناگهان متنبّه میشود و میفهمد که حضرت تعریض میکنند؛ این نشان میدهد که آن کسی که رفته خراسان، از پیش خود هم نرفته، خلاف رضای امام هم نبوده، [بلکه] امام هم دنبال میکردند قضیّه را. این مال دوران امام صادق (علیه الصّلاة و السّلام) است که البتّه خیلی این دوران پُرشورتر است تا وقتیکه منصور میآید سرِ کار.وقتی منصور سر کار میآید، البتّه وضع سخت میشود و زندگى حضرت لااقل به دوران زندگى امام باقر برمیگردد و اختناق حاکم میشود؛ همان وقت [است] که حضرت را تبعید میکنند؛ بارها حضرت به حیره، به رمیله، به جاهای مختلف تبعید شدند. دفعات متعدّد و بارها منصور حضرت را خواست؛ یک بار گفت: قَتَلَنِیَ اللَّهُ اِن لَم اَقتُلک؛ یک بار خطاب فرستاد براى حاکم مدینه که «اَن اَحرِق عَلى جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ دارَه»، خانهاش را آتش بزن، که حضرت آمدند در میان آتشها و یک نمایش غریبى را نشان دادند [و گفتند] «اَنَا ابنُ اَعراقِ الثَّرى» که خب خود این بیشترْ آن مخالفین را منکوب کرد. برخورد بین منصور و حضرت صادق، برخورد بسیار سختى است و بارها حضرت را تهدید کرد. مربوط به :بیانات در مراسم افتتاحیه کنگره جهانى حضرت رضا (علیهالسلام) در مشهد - 1365/04/28 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : قضیّه و زندگی امام موسیبنجعفر، فوقالعاده زندگی شورانگیزی است که به نظر بنده، اوج این حرکاتِ مبارزه [اهل بیت]، مال زمان موسیبنجعفر است و ما متأسّفانه از زندگی موسیبنجعفر یک گزارش درستوحسابیای در دست نداریم؛ گاهی گوشهوکنار یک چیزهایی از زندگی آن حضرت پیدا میشود که آدم را مبهوت میکند.مدّتی امام موسیبنجعفر پیدا نبودند، یعنی هارون دنبالشان میگشته و حضرت را پیدا نمیکرده؛ کسانی را میبرده، شکنجه میکرده، که شما بگویید موسیبنجعفر کجا است. این یک چیز بیسابقه است. ابنشهرآشوب در مناقب، یک روایتی دربارهی موسیبنجعفر نقل میکند که ما دربارهی هیچیک از ائمّه این را نداریم؛ موسیبنجعفر در یک مدّتی «دَخَلَ بَعضَ قُرَی الشَّامِ مُتَنَکِّراً هَارِبافَوَقَعَ فِی غَارٍ و فِیهِ رَاهِب»؛ بعد با آن راهب صحبت کردند و چیزهایی گفتند؛ اینها نشاندهندهی یک جرقّههایی است در زندگی موسیبنجعفر که آنوقت معنای آن زندانِ حبسِ ابدِ کذایی معلوم میشود، وَالّا هارون، اوّل که به خلافت رسید و به مدینه آمد، همانطور که شنیدید موسیبنجعفر را کاملاً نواخت و احترام کرد. و آن داستان معروف را مأمون نقل میکند که ما رفتیم، و حضرت سوار درازگوشی بودند و آمدند و وارد منطقهای که هارون نشسته بود شدند و میخواستند پیاده بشوند که هارون قسم داد که باید تا دَمِ بساطِ من، سواره بیایی، و ایشان سواره آمدند؛ بعد احترام کردند، چنین گفتند، چنان گفتند، بعد که داشتند میرفتند، به ماها گفتند رکابشان را بگیرید. البتّه جالب این است در همین روایت مأمون میگوید که پدرم هارون، به همه، پنج هزار دینار و ده هزار دینار جایزه میداد، [امّا] به موسیبنجعفر، دویست دینار جایزه داد، درحالیکه وقتی صحبت کرد و حال حضرت را پرسید، فرمودند بله، اولاد زیادی دارم، گرفتاریهای زیادی دارم، وضع معیشت خوب نیست؛ که حالا به نظر بنده این صحبتهای موسیبنجعفر به هارون هم بسیار جالب است، یعنی این صحبتها برای ما خیلی آشنا است و کاملاً قابل فهم است که آدم چطور میشود که به مثل هارونی یکوقت اظهار کند که بله، وضع ما هم خوب نیست و زندگیمان هم نمیگذرد و مانند اینها؛ هیچ معنایش گدایی و تذلّل نیست؛ آدم اگر خودش [این کار را] کرده باشد، میداند که این چهجوری است؛ و خیلی از شماها میدانم که در دوران رژیم جبّار و دوران خفقان، تَقیَّتاً از این کارها زیاد کردید و بههرحال کاملاً قابل فهم است. بعد که این حرفها را میزند، که این ایجاب میکند که هارون بگوید خب بسیار خوب، پس مثلاً این پنجاه هزار دینار مال شما، فقط دویست دینار میدهد؛ میگوید بعد که پرسیدم از پدرم که چرا این کار را کردی، گفت که اگر این را بدهم... اگر بدهم، این شمشیربهدستهای خراسان را بسیج خواهد کرد، دویست هزار مرد را به جان من خواهد انداخت؛ این، برداشت هارون است و هارون درست فهمیده بود. حالا بعضی خیال میکنند که از حضرت سعایت میکردند؛ نه، حقیقت قضیّه این بود. آن زمانی که موسیبنجعفر با هارون مبارزه میکرد، واقعاً اگر پولی در آن دستگاه بود، خیلی کسان بودند که آماده بودند و حاضر بودند که در کنار موسیبنجعفر شمشیر بزنند، و نمونههایش را ما جاهای دیگر در غیر ائمّه دیدیم [مانند] حسینبنعلیِ شهید فخ که قبل از هارون، زمان موسیالهادی بود و دیگران و دیگران؛ [لذا] خیلی روشن بود که کار آنها نشاندهندهی این است که اگر ائمّه قیام میکردند، چقدر میتوانستند مردم را دُور خودشان جمع کنند و هارون درست فهمیده بود این را. بنابراین دوران موسیبنجعفر، دوران اوج است که بعد هم به زندان منتهی میشود. مربوط به :بیانات در مراسم افتتاحیه کنگره جهانى حضرت رضا (علیهالسلام) در مشهد - 1365/04/28 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : زندگی امام موسیبنجعفر، فوقالعاده زندگی شورانگیزی است که به نظر بنده، اوج این حرکاتِ مبارزه [اهل بیت]، مال زمان موسیبنجعفر است... بعد که نوبت امام هشتم (علیه الصّلاة و السّلام) میرسد، باز دوران، دوران گسترش و رواج و وضعِ خوبِ ائمّه است و شیعه در همهجا گستردهاند و امکانات بسیار زیاد است که منتهی میشود به مسئلهی ولایتعهدی؛ البتّه در دوران هارون، امام هشتم در نهایت تقیّه، یعنی پوشش، زندگی میکردند [هرچند که] تلاش را داشتند، حرکت را داشتند، تماس را داشتند؛ آدم میتواند بفهمد؛ مثلاً فرض بفرمایید دعبل خزاعی که دربارهی امام هشتم در دوران ولایتعهدی آنجور حرف میزند، آناً از زیر سنگ که بیرون نیامده بود؛ آن جامعهای که دعبل خزاعی میپرورد، یا ابراهیمبنعبّاسِ شاعر میپرورد -که جزو مدّاحان علیّبنموسیالرضا است- یا دیگران، یا دیگران، بایستی فرهنگ ارادت به خاندان پیغمبر در آن سابقه داشته باشد؛ و این آنجور نیست که آناً ببینیم که بله، در مدینه و در خراسان و در ری و در مناطق گوناگون، با ولایتعهدی علیّبنموسیالرضا جشن گرفتهاند، امّا قبلاً چنین چیزی سابقه ندارد. آنچه در دوران ولایتعهدی علیّبنموسیالرضا پیش آمد که حادثهی بسیار مهمّی است... نشاندهندهی این است که وضع علاقهی مردم و جوشش محبّتهای مردم نسبت به اهلبیت در دوران امام رضا، خیلی بالا بوده؛ بههرحال، بعد هم که اختلاف امین و مأمون و جنگ و جدال بین خراسان و بغداد پنج سال طول کشید، همهی اینها موجب شد که علیّبنموسیالرضا بتوانند کار خوبی بکنند که اوجش رسید به مسئلهی ولایتعهدی، منتها متأسّفانه آنجا هم باز... با آن حادثهی شهادت قطع شد، و یک دوران جدیدی شروع شد که به نظر بنده دوران محنت و غم اهلبیت از دوران امام جواد به بعد شروع میشود، بدتر از همهی اوقات دیگر. مربوط به :بیانات در مراسم افتتاحیه کنگره جهانى حضرت رضا (علیهالسلام) در مشهد - 1365/04/28 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : از زمان عبدالملک تا زمان متوکّل، همیشه یکجور برداشت از زندگی ائمّه بوده؛ خب، این را باید دنبالگیری کرد و نمیشود سهلانگاری کرد؛ چرا اینها از زندگی ائمّه اینجور برداشت میکردند؟ مثلاً نسبت به موسیبنجعفر [گفته شد] «خلیفتان یجبی الیهما الخراج؟»، یا مثلاً دربارهی امام علیّبنموسیٰ: هَذَا عَلِیٌّ ابنُهُ قَد قَعَدَ وَ ادَّعیٰ الاَمرَ لِنَفسِه؛ و یا دربارهی ائمّهی دیگر؛ این داعیهای که خلفا و دوستان خلفا از زندگی ائمّه برداشت میکردند، قابل توجّه است و یکی از آن نقاط مهم هست... اصرار خلفا بخصوص خلفای بنیعبّاس، بر اینکه امامت را به خودشان نسبت بدهند -البتّه خلفای بنیامیّه هم این اصرار را داشتند- و حسّاسیّت شیعه، که نگذارند. کثیّرِ شاعر که از شعرای بزرگ طراز اوّل آن دورهی اوّل است، یعنی در ردیف فرزدق و جریر و نصیب و مانند اینها، شیعه است، از شعرای بزرگ هم هست؛ ایشان وقتی خدمت امام باقر آمد، حضرت گفتند که «امتَدَحتَ عَبدَ المَلِک؟»، شنیدم مدح عبدالملک را کردی؟ کثیّر دستپاچه شد، گفت «یا بن رسول الله انّی مَا قُلتُ لَهُ یَا اِمَامَ الهُدَی»؛ من «امام الهدی» یا «خلیفة رسولالله» را به او نگفتم؛ بل قُلْتُ یَا أَسَدُ وَ الْأَسَدُ کَلْبٌ وَ یَا شَمْسُ وَ الشَّمْسُ جَمَادٌ وَ...»، و بنا کرد توجیه کردن؛ حضرت خندیدند؛ اشاره کردند به کُمیت، آنوقت کمیت بلند شد آن قصیدهی هاشمیّه را خواند: مَن لِقَلبٍ مُتَیَّمٍ مُستَهَامٍ غَیرُ مَا صَبوَةٍ وَ لَا اَحلَام تا میرسد به اینجا که ساسة لا کمن یری رعیة النّا س سواء و رعیة الانعام یعنی ائمّه نسبت به اینکه عبدالملک مدح بشود حسّاس بودند، امّا شاگردان ائمّه و دوستان، مثل کثیّر، حسّاسیّتشان روی امامالهدی بود، میگفتند ما که به او «امامالهدی» نگفتیم. [البتّه] او هم میخواست «امام الهدی» بگویند؛ در زمان بنیعبّاس، این بیشتر بود. مروانبنابیحفصهی امویِ خبیث از شعرای مدّاح و وابسته و مزدورِ هم بنیامیّه و هم بنیعبّاس بود و عجیب این بود که زمان بنیامیّه شاعر دربار بود، بعد که بنی عبّاس آمدند سر کار، باز شد شاعر دربار، چون شاعر بسیار بزرگی بود و با پول میخریدندش؛ این مدح بنیعبّاس را که میگفت، اکتفا به این نمیکرد که از کرمشان و خصالشان بگوید، [بلکه] آنها را نسبت میداد به پیغمبر؛ یکی از شعرهای او این است: اَنّیٰ یَکون و لیس ذاکَ بِکَائنٍ لِبَنِی البناتِ وراثةُ الاعمام میگوید چطور چنین چیزی میشود که دخترزادگان، ارث عمو را ببرند؟ خب عموی پیغمبر، عبّاس، ارث دارد، و چرا دخترزادهها که اولاد فاطمه هستند، میخواهند ارث او را ببرند؟ ببینید! دعوا سر خلافت است؛ یک جنگ حقیقی فرهنگی است، جنگ سیاسی است. در مقابلش فوراً شاعر طائیِ شیعیِ معروف -ظاهراً جعفربنعفّان طائی- جواب میدهد میگوید: لِمَ لا یکون وَ انّ ذاک لکائن لبنِی البناتِ وِراثةُ الاَعمام للبنتِ نِصفٌ کاملٌ مِن مالِه و العمُّ مَتروکٌ بِغیر سهام جواب میدهد، میگوید خب دختر نصف مال پدر را میبرد، عمو از مال آن انسانی که دختر دارد، چه میبرد؟ پس شما ارثی ندارید که او را طلب میکنید؛ ببینید! بین شعرا دعوای فرهنگی است، دعوای سیاسی است؛ این حسّاسیّت روی داعیههای ائمّه است که این هم قابل توجّه است. مربوط به :بیانات در مراسم افتتاحیه کنگره جهانى حضرت رضا (علیهالسلام) در مشهد - 1365/04/28 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : تأیید و حمایت از حرکات خونین، یکی از بحثهای زندگی ائمّه است که حاکی از... جهتگیری مبارزه است، [مانند] اظهارات امام صادق دربارهی مُعلّیبنخُنَیس، وقتی کشته میشد: لا یَنالُ دَرَجَتَهُ اِلّا بِما یَنالُ مِن دَاوُدَ بنِ عَلی»؛ یا اظهارات در باب زید و در باب حسینبنعلیِ شهید فخ. من روایت عجیبی را در نورالثّقلین دیدم که کسی نقل میکند از علیبنعُقبه یا عَقَبه «عَن اَبیهِ قالَ دَخَلتُ اَنَا وَ المُعَلّیٰ عَلیٰ اَبی عَبدِ اللهِ علیه السّلام»، [بر امام صادق (علیه السّلام)] وارد شدیم؛ حضرت بیمقدّمه شروع کردند و این را گفتند: اِبشِروا! اَنتُم عَلیٰ اِحدَی الحُسنَیَینِ شَفَی اللهُ صُدورَکُم وَ اَذهَبَ غَیظَ قُلوبِکُم وَ اَنالَکُم مِن عَدوِّکُم وَ هُوَ قَولُ اللهِ «وَ یَشفِ صُدورَ قَومٍ مُؤمِنین» و اِن مَضَیتُم قَبلَ اَن یَرَوا ذٰلِکَ مَضَیتُم عَلیٰ دینِ اللهِ الَّذی رَضِیَهُ لِنَبیِّهِ وَ لِعَلی». نمیگوید که قضیّه چه بوده امّا شما ببینید قضیّه چه میتوانسته باشد؛ معلّیبنخنیس که بعد هم کشته میشود، معلّیبنخنیس که «و کان بابه معلّی بن خنیس»، باب امام صادق است -که خود این باب هم یک باب واسعی است که بابهای ائمّه چه کسانی بودند و غالباً هم کشته شدند: یحییبنامّطویل به شهادت رسید، معلّیبنخنیس همینطور- معلّیبنخنیس با یک نفر دیگر، بر امام صادق وارد میشوند؛ امام صادق بیمقدّمه میگویند که الحمدلله خدا غیظ قلوب شما را فرو نشاند، خشم شما را فرو نشاند، شما را بر دشمنتان پیروز کرد، بر یکی از احدیالحسینین وارد شدید؛ اگر چنانچه این هم نمیشد و رفته بودید، باز بر دین خدا رفته بودید؛ پیدا است که یک حرکت حاد کرده بودند و آمده بودند و حضرت خداقوّتی به آنها میداده؛ و همینطور روایات دیگری در باب تأیید حرکات خونین هست. مربوط به :بیانات در مراسم افتتاحیه کنگره جهانى حضرت رضا (علیهالسلام) در مشهد - 1365/04/28 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : [یک بحث مهم زندگی اهل بیت]، زبان تندوتیز ائمّه در مقابل خلفا است که اگر اینها آدمهای محافظهکاری بودند، باید مثل دیگر علما و زهّاد و مانند اینها، زبان نرم به خودشان میگرفتند؛ حتّی آن زهّادی که مورد ارادت خلفا بودند. میدانید زهّاد زیادی بودند که خلفا به اینها علاقهمند بودند؛ اینها نصیحت میکردند و هارون را مثلاً به گریه هم میآوردند، امّا مواظب بودند که به او جبّار و طاغی و شیطان نگویند، امّا ائمّه میگفتند. مربوط به :بیانات در مراسم افتتاحیه کنگره جهانى حضرت رضا (علیهالسلام) در مشهد - 1365/04/28 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : عناوینی که [در زندگی ائمه] باید تعقیب بشود، داعیههایی است که حاکی از استراتژی امامت است. انسان گاهی یک داعیههایی در زندگی ائمّه میبیند که اینها عادی نیست، حاکی از استراتژی خاصّی است که آن همین استراتژی امامت است... یکی آن مسئلهی فدک است که هارون یکوقتی برای اینکه قال قضیّهی بنیهاشم و ادّعاهایشان را بکَند، به موسیبنجعفر گفت که «حدّ فَدَکاً حَتّی اَرُدَّها اِلَیک»، محدودش کن، مشخّصش کن تا فدک را به تو برگردانم؛ حضرت اوّل امتناع میکنند، بعد میگویند: « لَا آخُذُها اِلّا بِحُدُودِها»، حدود اصلیاش را اگر بدهی میگیرم؛ بعد او میگوید که بسیار خب، حدودش را مشخّص کن؛ آنوقت خیلی جالب است، حضرت حدود برایش معیّن میکنند؛ حدودش این است: اَمّا الحَدُّ الاَوَّلُ فَعَدَن؛ یک حدّ فدک، عدن است؛ حالا اینها نشستهاند در مدینه یا در بغداد و دارند با هم صحبت میکنند؛ یکیاش عدن، منتهاالیه جزیرةالعرب؛ فَتَغَیَّرَ وَجهُ الرَّشِید؛[هارون] رنگش متغیّر شد؛ وَ قالَ اِیها، قالَ وَ الحَدُّ الثّانی سَمَرقَندُ؛ حدّ دوّمِ فدک، سمرقند است؛ فَاربَدّ وَجهُه؛ رنگش تیره شد؛ وَ الحَدُّ الثّالِثُ اِفرِیقِیَّة؛ حدّ سوّم، تونس است؛ فَاسوَدَّ وَجهُه؛ صورت هارون الرّشید سیاه شد؛ وَ قالَ هِیه؛ عجب! چه حرفی! قالَ وَ الرّابِعُ سیفُ البَحرِ مِمّا یَلی الجُزُرَ وَ اَرمِینِیَة؛حاشیهی دریاها و آن جزیرهها و مثلاً ارمینیه؛ حالا ارمنستان [است] یا هر جا؛ مثلاً آن منتهاالیهِ دریای مدیترانه و آنجاها؛ قالَ الرَّشِیدُ فَلَم یَبقَ لَنا شَیء؛ پس برای ما چه ماند؟ فَتَحَوَّل اِلیٰ مَجلِسی؛ بلند شو بیا سر جای من بنشین؛ قالَ مُوسیٰ علیه السّلام قَد اَعلَمتُکَ اَنَّنی اِن حَدَدتُها لَم تَرُدَّها؛ گفتم که اگر محدودش بکنم، تو آن را برنمیگردانی؛ فَعِندَ ذٰلِکَ عَزَمَ عَلیٰ قَتلِه؛ اینجا که شد، عازم شد که موسیبنجعفر را بکُشد؛ این داعیهی موسیبنجعفر و از این قبیل داعیهها در زندگی موسیبنجعفر، امام صادق و امام هشتم وجود دارد که آن هم یک بحث قابل توجّه است. مربوط به :بیانات در مراسم افتتاحیه کنگره جهانى حضرت رضا (علیهالسلام) در مشهد - 1365/04/28 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اصحاب ائمّه خب از ما که به امام نزدیکتر بودند؛ آنها دربارهی ائمّه چه خیال میکردند؟ آیا شما در روایات ائمّه برنخوردید به اینکه اصحاب ائمّه، از ائمّه انتظار خروج داشتند؟ خب بیخودی انتظار خروج داشتند؟ آن کسی که بلند میشود میآید میگوید یابن رسولالله! چرا قیام نمیکنی درحالیکه پانصد هزار مرد در خراسان، منتظر اشارهی تو هستند، و حضرت دائم با او چانه میزنند تا میرسد بالاخره به تعداد کمتری، او چرا میگوید قیام کنید؟ یا آن افراد متعدّدی که به امام صادق دائم مراجعه میکردند، [البتّه] غیر از جاسوسهای بنیعبّاس؛ آنها را نمیگویم؛ آن کسانی که جاسوس بودند، از جواب امام معلوم میشود اینها جاسوسند امّا آن کسانی که واقعاً جاسوس نبودند و از جواب امام میشود فهمید که جاسوس نبودند، آنها چرا مراجعه میکردند؟ این روایت خیلی جالبی است؛ زراره که یکی از بزرگترین اصحاب امام صادق است، میآید خدمت امام صادق و میگوید یا بن رسولالله! یک فردی است از اصحاب ما در کوفه، او به یک نفر از دشمنان ما مدیون است و چون نتوانسته قرض را بدهد فرار کرده؛ شما بفرمایید اگر این قضیّه، همین یکی دو ساله انجام خواهد گرفت، ما بگوییم این فردْ فراری بماند تا انشاءالله حکومت حق بیاید و مسئله خودش بهخودیخود حل بشود؛ [امّا] اگر نه، زمان بیشتری طول میکشد، این بیچاره نمیتواند خیلی فراری بماند، ما جمع بشویم و پولش را جمع کنیم و بدهیم. حضرت جواب صریح نمیدهند که نمیشود؛ حالا زراره خب چرا بایستی اینجور خیال کند که همین یکی دو ساله قرار است یک کاری انجام بگیرد؟ یعنی زراره آدم سادهدلی بود و با مسائل ائمّه آشنا نبود؟ زراره هنگامی که امام باقر وفات میکردند، به یکی از اصحاب امام صادق میگوید: لَا تَری عَلیٰ اَعوَادِهَا غَیرَ جَعفَر؛ روی منبرهای خلافت، غیر از جعفر کسی دیگر را نخواهی دید؛ بعد میگوید وقتیکه حضرت صادق رحلت کردند، من پرسیدم که چه شد، چطور شد؟ گفت «بله، این استنباط خود من بود که گفتم، یعنی امام نفرموده بود» تا حرف امام دروغ درنیاید. خب چرا زراره چنین اشتباهی را ممکن است بکند؟ این واقعاً اشتباه است؟ یا نه، برداشت [اصحاب] از ادّعاهای ائمّه و از آیندهی دنیای اسلام در مورد ائمّه، یک چیز قابل توجّه است؛ ما که به نزدیکی آنها نیستیم؛ همهی آنها منتظر بودند. و بدانید که اصحاب ائمّه، همه یا اکثر، منتظر بودند که خروج بشود و قیام بشود و حکومت حق بزودی تشکیل بشود، که داستانهای مفصّلی در این باب هست. برداشت اصحاب ائمّه از حرکات آنان، که همان انتظار خلافت است... یک فصل است که قابل بررسی است. مربوط به :بیانات در مراسم افتتاحیه کنگره جهانى حضرت رضا (علیهالسلام) در مشهد - 1365/04/28 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : آیا علّت اینکه ائمّه مورد بغض خلفا بودند، حسد خلفا بود؟ این یک سؤالی است. یک عدّهای خیال میکنند که ائمّه چون محسود خلفا بودند، از این جهت بود که اینها را میکشتند؛ بنده این را قبول ندارم. قبول دارم که ائمّه محسود بودند؛ [در مورد] آن آیهی شریفهی «اَم یَحسُدونَ النّاسَ عَلی ما ءاتاهُمُ اللهُ مِن فَضلِه»، حضرت میفرماید که «نَحنُ المَحسودون»؛ ائمّه محسودند امّا حسد کِی ممکن است منشأ یکچنین آثاری بشود؟ حسد بر علمشان بود؟ حسد بر تقوایشان بود؟ خب، عالم و متّقی خیلی بودند؛ در همان زمان ائمّه، کسانی از علما معروف به علم و ورع و تقوا و زهد بودند و خلفا هم میرفتند سراغ اینها و گریه میکردند. منصور گفت که کلّکم یمشی روید کلّکم یطلب صید غیر عمرو بن عبید عمروبنعبید را دیگر استثنا کرد؛ البتّه بنده در زندگی عمروبنعبید دیدم نخیر، ایشان هم جزو همان مستثنیمنه است، «یطلب صید» و مانند اینها است.حالا از این قبیل زیاد بودند. آن کسانی که علمشان زیاد بود، تقوایشان هم زیاد بود، وجههیِ در مردم هم داشتند مثل ابویوسف قاضی، مثل ابوحنیفه، مثل حسن بصری، مثل سفیان ثوری و از این قبیل رجالِ معروف به علم و تقوا و ورع که محبوب هم بودند، علم هم داشتند، تقوا هم داشتند امّا مدّعی خلیفه نبودند، خلیفه هیچ کار به کار اینها نداشت؛ حسد نسبت به اینها وجود نداشت؛ حسد مال آن کسی است که ادّعایی دارد؛ [نسبت به] آن که ادّعایی ندارد چه حسدی [هست]؟ و آن ادّعا چیست؟ بنابراین حسد کافی نیست. این هم یک بحث است که بد نیست مورد توجّه قرار بگیرد. مربوط به :بیانات در مراسم افتتاحیه کنگره جهانى حضرت رضا (علیهالسلام) در مشهد - 1365/04/28 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : بین صحابهی ائمّه کسانی هستند مثل یحییبنامّطویل که اینها حرکات تندی داشتند و آشکارا بدگویی میکردند. یحییبنامّ طویل میرفت در مسجد مدینه، رو میکرد به مردم و میگفت: اِنّا بُرَاؤُا مِنکُم وَ مِمّا تَعبُدونَ مِن دونِ اللهِ کَفَرنا بِکُم وَ بَدا بَینَنا وَ بَینَکُمُ العَداوَةُ وَ البَغضاّْء؛ حرف ابراهیم به کفّار را یحییبنامّطویل به مسلمانهای آن زمان میگفت؛ یا میآمد در کناسهی کوفه، به شیعیان خطاب میکرد و حرفهایی میزد. معلّیبنخنیس وقتی ایّام عید، مردم برای نماز به صحرا میرفتند، با لباس ژولیده و سر و روی ژولیده میآمد در بیابان، بعد اشک میریخت، فریاد میکشید و میگفت: اللهمّ انّ هذا مقام اولیائک؛ این جایگاهی که اینها غصب کردند، جای اولیای تو است؛ فریاد میکشید و علناً میگفت. این هم قابل تحقیق و بررسی است که اینها چرا [این کار را میکردند]. حالا ما میبینیم متأسّفانه آنچنان بمباران تبلیغاتی کردهاند معلّیبنخنیس را، این یار دیرین امام صادق و شهید بین یدی ولیّ الله را که حضرت بهخاطر او با داودبنعلی قطع [رابطه] کردند و لعن کردند داودبنعلی را، و داودبنعلی بهخاطر قتل معلّی کشته شد و حضرت فرمودند: معلّی لا یَنالُ دَرَجَتَهُ اِلّا بِما یَنالُ مِن داوُدَ بنِ عَلی»؛ حالا آمدند این آدم را بهعنوان اینکه راوی درستوحسابیای نیست، متّهم کردهاند و بنده دست همان خباثت بنیعبّاس را در اینگونه کارها میبینم که چهرههای برجستهی تشیّع را اینجور از دُور خارج کنند. مربوط به :بیانات در مراسم افتتاحیه کنگره جهانى حضرت رضا (علیهالسلام) در مشهد - 1365/04/28 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : تقیّه یعنی... امام سجّاد و امام باقر و امام صادق و بقیّهی ائمّه... [مبارزات سیاسی] بکنند و نگذارند این پوشش و حفاظ از روی کارها برداشته بشود و اگر کسی هم تندی میکند، به او بگویند تندی نکن. در آن روایت، حضرت میفرماید: که لَیسَ مِنِ احتِمالِ اَمرِنا التَّصدِیقُ لَه؛ اینجور نیست که کسی که حامل امر ما است و ولایت ما را قبول دارد، فقط همین که ما را تصدیق بکند، کافی باشد؛ نه، بلکه «مِنِ احتِمَالِ اَمرِنا سِترُهُ وَ صِیانَتُه»؛ امر ما را باید مکتوم بدارید، نباید به کسی بگویید. بعد حضرت میگویند «هٰذا اَبوحَنیفَةَ لَهُ اَصحابٌ وَ هٰذا الحَسَنُ البَصریُّ لَهُ اَصحاب»؛ کسی به کار اینها، کاری ندارد؛ من هم خب فرزند پیغمبر هستم، زیر پوشش قرآن و حدیث و معارف میتوانستم اصحابی داشته باشم و کسی به کار من کار نداشته باشد؛ شماها میروید به اینجا و آنجا و میگویید و کتمان اسرار مرا نمیکنید و اینقدر برای ما مشکل درست میکنید؛ این فرمایش امام صادق است. مربوط به :بیانات در سالروز شهادت امام جواد علیهالسلام در مهدیه تهران - 1364/05/26 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در دوران زندگى این سه امام آخر - یعنى امام جواد و امام هادى و امام عسکرى (علیهمالسّلام) - آنطور که بنده احساس میکنم از مجموعه روایاتى که در باب زندگى اینها هست، موج گرایش به اهلبیت و حکومت آلعلى در دنیاى اسلام گسترش بیشترى پیدا کرده، بیشتر از زمان امام صادق و امام باقر حتى؛ و این را در یک روایاتى انسان کاملاً میبیند؛ مثلاً در همان وقتى که حضرت به امامت رسیدند، در مدینه راوى نقل میکند که ما رفتیم که امام جواد فرزند على بن موسىالرضا را ببینیم، میگوید که دیدم از تمام اطراف دنیاى اسلام کسانى آمدند براى دیدن محمد بن على؛ که آن حضرت ببینند و زیارت کنند؛ تعبیرش این است که از تمام آفاق اسلام افرادى آمدند. معلوم میشود که در تمام آفاق عالم اسلام اوج این اشتهار و مقبولیت و معروفیت وجود داشته که با این انگیزه بلند میشدند این راههاى طولانى را طى میکردند مىآمدند که امامشان را از نزدیک ببینند... دنیاى اسلام آن روز بخش عظیمى متوجه به امام جواد بودند و هدف امام جواد (علیه الصّلاة و السّلام) و ائمهى بعد از حضرت رضا تا حضرت ولىّعصر -سه امام- این بود که زمینه را آماده کنند براى شکل گرفتن یک اعتقاد تمامنشدنىِ شیعى به لزوم ایجاد حکومت علوى و قرآنى، یک تشکیلاتى درست کنند، یک طرز فکرى را در میان این تشکیلات رائج کنند، آنچنان این تشکیلات را محکم کنند، به هم پیوند بزنند که با غیبت امام عصر (علیه الصّلاة و السّلام)، این تشکیلات متلاشى نشود؛ و این کارى بود که خلفاى آن زمان بشدت از این کار بیمناک بودند. مربوط به :خطبههای نماز جمعه تهران - 1364/01/23 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : [باید] جامعهی ما و ذهنیت مردم ما نسبت به زندگىِ همچنان مبهم و نگفته ماندهی ائمه(علیهم السّلام) بیش از پیش روشن بشود. حقیقت این است که علیرغم عشق و علاقهی وافری که مردم ما به ائمه (علیهم السّلام) دارند و ابراز میکنند، معرفت نسبت به زندگی ائمه و هدف جهاد و مبارزهی پیگیر آنها بسیار کمتر از آن چیزی است که باید باشد. امروز دربارهی تاریخ زندگی موسی بن جعفر حتی یک کتاب که بتوان گفت تشریح کنندهی زندگی سیاسی موسی بن جعفر است، ما نداریم و این واقعاً خسارت بزرگی است. کتابهای زیادی نوشته شده است، حرفهای زیادی زده شده است، منابع زیادی در باب زندگی ائمه از گذشته در اختیار ماست، اما حقاً و انصافاً زندگی ائمه و تلاش سیاسی آنها و حیات سیاسی آنها هنوز برای مردم ما روشن نیست و این خسارت است. مربوط به :خطبههای نماز جمعه تهران - 1364/01/23 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ما امروز برآورندهی همان مقصودی هستیم که ائمه (علیهم السّلام) برای آن مبارزه کردند و به خاطر آن به شهادت رسیدند. ائمه (علیهم السّلام) مبارزهشان و تلاش بلند مدتشان برای این بود که حکومت اسلامی، یعنی حاکمیت اسلام در جامعه تأمین بشود... این مقصود در طول تاریخ اسلام بعد از صدر اول تا امروز برآورده نشده است. یعنی در هیچ دورانی از دورههای تاریخ اسلام بعد از صدر اسلام در هیچ کجای دنیا، آن جامعهای که منشأ و مبدأ احکام و قوانین و مناسبات اجتماعی و مقررات زندگی را قرآن کریم و تعالیم اسلام قرار داده باشد و صادقانه در پی آن باشد که اسلام را پیاده کند، تحقق پیدا نکرده و ائمهی ما برای این مبارزه میکردند. مربوط به :خطبههای نماز جمعه تهران - 1364/01/23 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : باید بدانیم برای این هدف و مقصود [تشکیل جامعه اسلامی] چه مجاهدتهائی در طول تاریخ انجام گرفته، چه نفوس طیبهای قربانی شدند، چه تلاشهای زیادی در این باب انجام شده و یکی از این تلاشها، تلاش سی و پنج سالهی موسی بن جعفر(علیهالسّلام) است. سی و پنج سال مبارزه، مجاهدت، زندان رفتن، بارها تبعید شدن، در یک محیط رعب زندگی کردن، دوستان زیادی را با زحمت جمع کردن، احکام الهی را در زیر فشار اختناق دستگاه حاکم آن روز منتشر کردن و عمری را با این شیوه گذراندن. مربوط به :خطبههای نماز جمعه تهران - 1364/01/23 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اینکه شما به کتابی که پانصد روایت، هزار روایت در باب زندگی موسی بن جعفر هست، مراجعه کنید، این زندگی موسی بن جعفر را به شما نشان نخواهد داد. باید اول معلوم بشود چهارچوب زندگی موسی بن جعفر چه بود. اصلاً ائمه (علیهم السّلام) آیا یک زندگی سیاسی داشتند یا نه؟ آیا زندگی ائمه (علیهم السّلام) فقط این بود که یک عده شاگرد، یک عده مرید، یک عده علاقهمند را دور خودشان جمع کنند احکام نماز و احکام زکات و احکام حج و اخلاقیات اسلامی و معارف و اصول دین و عرفان و این چیزها را به آنها بیان کنند و همین و بس؟ یا نه، غیر از این چیزهائی که گفته شد و روح آنچه که گفته شد، یک چهارچوب دیگری در زندگی ائمه است که آن همان زندگی سیاسی ائمه (علیهم السّلام) است؛ این یک مطلب بسیار مهمی است که باید روشن بشود. البته در فرصتهای کوتاه جای بحث استدلالی و مشروح نیست. من رئوس مطالب را عرض میکنم برای اینکه آن کسانی که شوق دارند، دنبال این مسئله بروند، با این چهارچوب یک بار دیگر روایات را نگاه کنند و کتب تاریخ را ببینند. آنوقت معلوم میشود که زندگی موسی بن جعفر یا ائمه دیگر ما (علیهم السّلام) چه حقیقتی است که امروز هم همچنان مبهم و ناگفته و ناشناخته است. ائمه (علیهم السّلام) بعد از آنیکه احساس کردند در محیط امامت و محیط اهل بیت هدف پیغمبر برآورده نشد، یعنی «یزکّیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمة» انجام نگرفت، بعد از آنی که دیدند تشکیل یک نظام اسلامی، تشکیل یک دنیای اسلامی آنطوری که پیغمبران خواسته بودند، بعد از دوران صدر اول بکلی فراموش شد و جای نبوت و امامت را سلطنت گرفت، کسریها و قیصرها و قلدرها و اسکندرها و دیگر نامداران ظالم و طاغی تاریخ در لباس جانشینی و خلافت با نام سلسلهی بنی امیه و بنی عباس روی کار آمدند و قرآن به آن شکلی که ارباب مُلک و قدرت میخواستند، تفسیر شد و ذهنهای مردم تحت تأثیر عملکرد خائنانهی آن عالمانی که سر در آخور مطامع و محبتهای مادىِ ارباب حکومت و مُلک داشتند قرار گرفت، یک نقشهی کلی در زندگی ائمه به وجود آمد. اینی که میگویم ائمه، یعنی همهی ائمه؛ از امیرالمؤمنین تا امام عسگری (علیهم السّلام)... ائمه (علیهم السّلام) وقتی که احساس کردند که اسلام رو به غربت افتاد و جامعهی اسلامی تشکیل نشد، چند هدف را اهداف اصولی خود قرار دادند: یکی تبیین اسلام به شکل درست... کار مهم دیگر تبیین مسئلهی امامت بود. مربوط به :خطبههای نماز جمعه تهران - 1364/01/23 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : زندگی ائمه (علیهم السّلام) را که دویست و پنجاه سال طول کشیده، زندگی یک انسان به حساب بیاورید؛ یک انسان دویست و پنجاه ساله؛ از هم جدا نیستند، «کلّهم نور واحد». هر کدام از اینها که یک حرفی زدند، این حرف در حقیقت از زبان آن دیگران هم هست. هر کدام از اینها که یک کاری انجام دادند، این در حقیقت کار آن دیگران هم هست. یک انسانی که دویست و پنجاه سال گوئی عمر کرده است. تمام کارهای ائمه در طول این دویست و پنجاه سال، کار یک انسان با یک هدف، با یک نیت و با تاکتیکهای مختلف است. مربوط به :خطبههای نماز جمعه تهران - 1364/01/23 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در دوران خلافتهای اموی و عباسی... برای اینکه اسلام را از روح و حقیقت خود خالی کنند، عدهای مزدور قلم به مزد و زبان به مزد داشتند. پول میدادند، حدیث درست میکردند؛ پول میدادند، منقبت برای آنها درست میکردند؛ پول میدادند، کتاب برای آنها مینوشتند. میگوید وقتی سلیمانبن عبدالملک از دنیا رفت، ما دیدیم کتابهای فلان عالم بزرگ - که اسمش را نمیآورم - بر حیوانات بار شد، بر استرها بار شد و از خزانهی سلیمانبن عبدالملک بیرون آمد. یعنی این کتابنویس، این محدث بزرگ، این عالم معروف که این همه نام او در کتابهای اسلامی وجود دارد، این برای سلیمانبن عبدالملک کتاب مینوشت! خب، کتابی که برای سلیمانبن عبدالملک نوشته بشود، شما توقع دارید در این کتاب چیزی باشد که سلیمانبن عبدالملک را ناخوش بیاید؟ خب سلیمانبن عبدالملکی که ظلم میکند، شراب میخورد، با کفار میسازد، مسلمین را زیر فشار قرار میدهد، بین مردم تبعیض قائل میشود، فقرا را رویشان فشار میآورد، اموال مردم را میگیرد، این چه جور اسلامی را میپسندد؟ این درد بزرگ جامعهی ما، جامعهی اسلامی در طول قرنهای اول بود. ائمه (علیهم السّلام) این را میدیدند، احساس میکردند که میراث ارزشمند پیغمبر - یعنی احکام اسلامی که باید برای طول تاریخ بماند و انسانها را در تمام ادوار تاریخ هدایت بکند - دستخوش تحریف شده. یکی از هدفهای ائمه که خیلی هم مهم بود، تبیین درست اسلام و تفسیر حقیقی قرآن و افشاگری تحریفها و تحریف کنندهها بود. مربوط به :خطبههای نماز جمعه تهران - 1364/01/23 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ائمه یکی از قلمهای درشت فعالیتشان این بود، احکام اسلامی را که بیان میکردند، معنایش این نبود که احکام اسلامی در آن روز در جامعهی اسلامی گفته نمیشد. چرا، در هر گوشه و کناری از دنیای اسلام کسانی بودند که قرآن میگفتند، حدیث میگفتند، از پیغمبر نقل میکردند، هزاران حدیث را بعضی از محدثین بلد بودند، مخصوص مکه و مدینه و کوفه و بغداد و اینها هم نبود؛ در تمام اقطار عالم اسلامی، شما نگاه کنید به تاریخ. در خراسان، فلان جوان دانشمند چندین هزار حدیث مثلاً تدوین میکند. در طبرستان فلان عالم بزرگ چندین هزار حدیث از پیغمبر و از صحابه نقل میکند. حدیث وجود داشت، حکم اسلامی بیان میشد. آنچه بیان نمیشد، تفسیر و تبیین درست اسلام در همهی شئون و امور جامعه اسلامی بود که ائمه (علیهمالسّلام) میخواستند جلو این را بگیرند؛ این یک کار از کارهای مهم ائمه (علیهم السّلام) بود. مربوط به :خطبههای نماز جمعه تهران - 1364/01/23 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : از کارهای مهم ائمه (علیهم السّلام)... تبیین مسئلهی امامت بود. امامت یعنی زمامداری جامعهی اسلامی. مسئلهی عمدهای که برای مسلمانها آن روز روشن نبود و عملاً و از لحاظ تئوری دچار تحریف شده بود، مسئلهی امامت بود. امامت جامعهی اسلامی با کیه؟ کار به جائی رسیده بود که کسانی که به اغلب احکام اسلامی عمل نمیکردند و بیشتر محرمات را علناً انجام میدادند، ادعا میکردند که جانشین پیغمبرند و مینشستند در مسند پیغمبر و خجالت هم نمیکشیدند. یعنی اینجور هم نبود که مردم ندانند. مردم میدیدند که یکی به نام خلیفه، مست و لایعقل به محل نماز جمعه میآید و پیشنماز مردم میشود و بهش هم اقتدا میکردند. مردم میدانستند که یزیدبن معاویه دچار بیماریهای بزرگ اخلاقی و عامل به گناهان بزرگ است، درعینحال وقتی بهشان گفته میشد که علیه یزید قیام کنید، میگفتند ما با یزید بیعت کردیم، نمیشود قیام کنیم! مسئلهی امامت بر مردم روشن نبود. مردم خیال میکردند که امام مسلمین و حاکم جامعهی اسلامی میتواند با این گناهان، با این خلافها، با این ظلمها، با این اعمالی که برخلاف صریح قرآن و اسلام هست، آمیخته و آلوده باشد؛ برای مردم مسئلهی مهمی نبود؛ این یک مشکل بزرگی بود که با توجه به اهمیت مسئلهی حکومت در یک جامعه و تأثیر حاکم در جهتگیری جامعه، بزرگترین خطر برای عالم اسلام بود. لذا ائمه (علیهم السّلام) لازم میدانستند دو چیز را به مردم بگویند: یکی اینکه بگویند امام دارای این شرایط است، حاکم اسلامی دارای این خصوصیات است. این عصمت، این تقوا، این علم، این معنویت، این رفتار با مردم، این عمل در مقابل خدا؛ خصوصیات امام یعنی حاکم اسلامی را برای مردم بیان کند؛ این یک و دوم مشخص کنند که آن کسی که دارای این خصوصیات هست، امروز کیه، که معرفی میکردند و خودشان را بیان میکردند؛ این هم یک کار بزرگ ائمه. و میبینید که این یکی از مهمترین کارهای سیاسی و تبلیغات و تعلیمات سیاسی است. مربوط به :خطبههای نماز جمعه تهران - 1364/01/23 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ائمه (علیهم السّلام) وقتی که احساس کردند که اسلام رو به غربت افتاد و جامعهی اسلامی تشکیل نشد، چند هدف را اهداف اصولی خود قرار دادند: یکی تبیین اسلام به شکل درست... کار مهم دیگر تبیین مسئلهی امامت بود... اگر ائمه (علیهم السّلام) غیر از این دو تا کاری که گفتم هیچ کار دیگر نداشتند، کافی بود که ما بگوئیم زندگی ائمه از اول تا به آخر یک زندگی سیاسی است. آنجائی که تفسیر هم میگویند، بیان معارف اسلامی را هم میکنند، در حقیقت یک عمل سیاسی انجام میدادند. آنجائی هم که دربارهی خصوصیات امام حرف میزنند، باز یک عمل سیاسی دارند انجام میدهند. یعنی ائمه تعلیماتشان اگر در همین دو خصوصیت، دو عنوان و دو موضوعی که گفتم خلاصه هم میشد، باز ائمه زندگیشان یک زندگی سیاسی بود، اما به این هم اکتفا نمیکردند. علاوهی بر همهی اینها، ائمه (علیهم السّلام) حداقل از دوران امام حسن مجتبی به بعد، یک حرکت زیر زمینی همه جانبهی سیاسی و انقلابی را به قصد قبضه کردن حکومت شروع کرده بودند. مربوط به :خطبههای نماز جمعه تهران - 1364/01/23 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ائمه (علیهم السّلام) وقتی که احساس کردند که اسلام رو به غربت افتاد و جامعهی اسلامی تشکیل نشد، چند هدف را اهداف اصولی خود قرار دادند: یکی تبیین اسلام به شکل درست... کار مهم دیگر تبیین مسئلهی امامت بود... اگر ائمه (علیهم السّلام) غیر از این دو تا کاری که گفتم هیچ کار دیگر نداشتند، کافی بود که ما بگوئیم زندگی ائمه از اول تا به آخر یک زندگی سیاسی است. آنجائی که تفسیر هم میگویند، بیان معارف اسلامی را هم میکنند، در حقیقت یک عمل سیاسی انجام میدادند. آنجائی هم که دربارهی خصوصیات امام حرف میزنند، باز یک عمل سیاسی دارند انجام میدهند. یعنی ائمه تعلیماتشان اگر در همین دو خصوصیت، دو عنوان و دو موضوعی که گفتم خلاصه هم میشد، باز ائمه زندگیشان یک زندگی سیاسی بود، اما به این هم اکتفا نمیکردند. علاوهی بر همهی اینها،ائمه (علیهم السّلام) حداقل از دوران امام حسن مجتبی به بعد، یک حرکت زیر زمینی همه جانبهی سیاسی و انقلابی را به قصد قبضه کردن حکومت شروع کرده بودند. هیچ شکی باقی نمیماند برای کاوشگر زندگی ائمه که ائمه (علیهم السّلام) این حرکت را داشتند. آنی که... ناشناخته است این نکتهی قضیه است که متأسفانه در کتابهائی که در زندگی ائمه نوشته شده، دربارهی زندگی امام صادق، در زندگی موسی بن جعفر، در زندگی بسیار از ائمهی دیگر، این نکته معرفی نشده است. اینی که ائمه (علیهم السّلام) یک حرکت سیاسی تشکیلاتی وسیع و گسترده را انجام میدادند، با اینکه این همه شواهد وجود دارد، این ناگفته مانده و ذکر نشده و این مشکل عمدهی فهم زندگی ائمه (علیهم السّلام)است. حقیقت این است که ائمه این کار را شروع کردند. مربوط به :خطبههای نماز جمعه تهران - 1364/01/23 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ائمه (علیهم السّلام) حداقل از دوران امام حسن مجتبی به بعد، یک حرکت زیر زمینی همه جانبهی سیاسی و انقلابی را به قصد قبضه کردن حکومت شروع کرده بودند... ممکن است بعضی اشکال کنند که ائمه (علیهم السّلام) چطور برای قبضه کردن حکومت مبارزه میکردند، در حالی که با علم الهی خودشان میدانستند که به حکومت نخواهند رسید؟ خب معلوم است دیگر، زندگی ائمه (علیهم السّلام) نشان داد که اینها نتوانستند به حکومت دست پیدا کنند و جامعهی اسلامی را و نظام اسلامی را آنطوری که میلشان بود و وظیفهشان بود، آن را تشکیل بدهند. چطور ائمه با اینکه این را میدانستند و به الهام الهی از آن واقف بودند، این کار را انجام دادند؟ ممکن است این به ذهن بعضی برسد. در جواب این فکر باید بگویم دانستن اینکه به هدف نخواهند رسید، مانع از انجام وظیفه نمیشود. در زندگی پیغمبر شما نگاه کنید: پیغمبر اکرم میدانستند در جنگ احد شکست خواهند خورد. پیغمبر اکرم میدانستند آنهائی که در شکاف کوه نشاندند، آنها نخواهند نشست و به طمع غنیمت پایین خواهند آمد. پیغمبر آن روزی که به طائف رفت تا بنیثقیف را هدایت کند و از شر مکیها به طائفیها پناه برد، میدانست که طائفیها با پاره سنگ از او استقبال میکنند. اینقدر سنگ به او میزنند که ساق مبارکش خونی میشود و مجبور میشود برگردد؛ ائمه (علیهم السّلام) همهی اینها را میدانستند. آن کسی که علم ائمه (علیهم السّلام) و علم معصومین را میخواهد دلیل بگیرد بر اینکه اینها مبارزهی سیاسی نمیکردند، با علم پیغمبر چه میکند، که پیغمبر اکرم همهی اینها را میدانست. امیرالمؤمنین میدانست که در بیست و یکم ماه رمضان به شهادت خواهد رسید، اما در عین با اینکه میدانست، اندکی قبل از ماه رمضان یک اردوگاه وسیعی درست کرد در بیرون کوفه برای اینکه به ادامهی جنگ خود با معاویه بپردازد. اگر دانستن امیرالمؤمنین موجب میشود که او برطبق روال عادی و معمولی عمل نکند، چرا این اردوگاه را درست کرد، چرا این لشکرکشی را کرد؟ مردم را برد بیرون کوفه منتظر نگه داشت، چرا؟ چه فایدهای داشت؟ اینکه ائمه میدانستند که به حکومت نمیرسند، نباید موجب آن بشود که تلاش خودشان را نکنند. باید تلاش بکنند، مبارزه بکنند. آنجوری عمل کنند؛ مثل آن کسی که نمیداند، مثل آن کسی که اطلاع ندارد چه پیش خواهد آمد. تمام آن کارهائی را که یک آدمی که نمیداند چه پیش خواهد آمد، ائمه (علیهم السّلام) باید انجام بدهند. مربوط به :خطبههای نماز جمعه تهران - 1364/01/23 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : یک حدیثی است که امام صادق (علیه الصّلاة و السّلام) فرمود که خداوند این امر را برای سال هفتاد معین کرده بود؛ یعنی قرار بود که حکومت اسلامی در سال هفتاد هجری به وسیلهی ائمه (علیهم السّلام) انجام بگیرد. «فلمّا قتل الحسین اشتدّ غضب الله علی اهل الارض» وقتی که واقعهی کربلا پیش آمد و حادثهی فجیع عاشورا پیش آمد، این مطلب تأخیر افتاد برای سال ۱۴۰؛ سال ۱۴۰ یعنی درست در اوج تلاش تبلیغاتی امام صادق (علیه الصّلاة و السّلام). آنجا هم باز یک حوادثی پیش آمد که این تقدیر الهی را به عقب انداخت که تو خود این روایت هست که شماها افشا کردید، شما شیعیانی که دور و بر ما هستید گفتید مطلب را، کتمان نکردید، این بود که مطلب باز تأخیر افتاد؛ باز تأخیر افتاد. بنابراین همان طور که ملاحظه میکنید، هیچ اشکالی ندارد که خدای متعال یک مقصودی را تقدیر فرموده باشد برای یک زمان معینی، بعد به خاطر پیش آمدن یک حوادثی آن را عقب بیندازد. پس تلاش ائمه برای گرفتن حکومت و ایجاد رژیم اسلامی و حاکمیت اسلامی یک تلاشی است که با دانستن آنها حقایق را و آینده را، هیچ منافاتی ندارد. خب پس این را به طور خلاصه همهی برادران و خواهران بدانند که ائمه (علیهم السّلام) همهیشان بمجرد اینکه بار امانت امامت را تحویل میگرفتند، یکی از کارهائی که شروع کردند، یک مبارزهی سیاسی بود، یک تلاش سیاسی بود برای گرفتن حکومت. این تلاش سیاسی مثل همهی تلاشهائی است که آن کسانی که میخواهند یک نظامی را تشکیل بدهند، انجام میدهند و این کار را ائمه (علیهم السّلام) هم میکردند و امام موسی بن جعفر (علیه الصّلاة و السّلام) هم این کار را شروع کرد از سال ۱۴۸، یعنی سال وفات امام صادق (علیهالصّلاةوالسّلام) و ادامه پیدا کرد تا سال ۱۸۳، یعنی سال وفات موسی بن جعفر؛ سی و پنج سال تلاش موسی بن جعفر ادامه پیدا کرد. مربوط به :خطبههای نماز جمعه تهران - 1364/01/23 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : زندگی موسی بن جعفر یعنی امامت موسی بن جعفر در سختترین دورانها شروع شد. هیچ دورانی به گمان من بعد از دوران امام سجاد به سختی دوران موسی بن جعفر نبود. موسی بن جعفر در سال ۱۴۸ به امامت رسیدند، بعد از وفات پدرشان امام صادق (علیه الصّلاة و السّلام). سال ۱۴۸ اینجوری است اوضاع که بنی عباس بعد از درگیریهای اول، بعد از اختلافات داخلی، بعد از آن جنگهائی که بین خود بنی عباس در اول خلافتشان به وجود آمد، از گردنکشان بزرگی که خلافت آنها را تهدید میکردند، مثل بنی الحسن، محمّدبن عبدالله حسن، ابراهیم بن عبدالله بن الحسن و بقیهی اولاد امام حسن که جزو مبارزین و شورشگران علیه بنی عباس بودند، فارغ شدند و همهی اینها را منکوب کردند، سرکوب کردند. تعداد بسیاری از سران و گردنکشان را بنی عباس کشتند که در آن مخزن و انباری که بعد از مرگ منصور عباسی باز شد، معلوم شد که تعداد زیادی از شخصیتها و افراد را کشته بود و جسدهایشان را در یک جائی گذاشته بود که اسکلتهای آنها در آنجا آشکار بود. اینقدر منصور از بنی الحسن و بنی هاشم، از خویشاوندان خودش، از کسانی که جزو نزدیکان خودش بودند، آدمهای سرشناس و معروف را از بین برده بود که یک انبار اسکلت درست شده بود. از همهی اینها فارغ شد، نوبت به امام صادق رسید. امام صادق را هم با حیله مسموم کرد. در فضای زندگی سیاسی بنی عباس هیچ غباری دیگر وجود نداشت؛ در کمال قدرت. در یک چنین شرایطی که منصور در کمال قدرت و در اوج سلطهی ظاهری زندگی میکند، نوبت به خلافت موسی بن جعفر (علیهالصّلاةوالسّلام) رسید که یک جوانی است تازه سال و با آن همه مراقب، به طوری که کسانی که میخواهند بعد از امام صادق بفهمند که دیگر حالا به کی باید مراجعه کرد، با زحمت میتوانند راه پیدا کنند و موسی بن جعفر را پیدا کنند و موسی بن جعفر به آنها توصیه میکند که مواظب باشید اگر بدانند که از من حرف شنفتید و از من تعلیمات دیدید و با من ارتباط دارید، «الذبح»؛ کشتن هست، مراقب باشید. در یک چنین شرایطی، موسی بن جعفر به امامت میرسد و مبارزه را شروع میکند. مربوط به :خطبههای نماز جمعه تهران - 1364/01/23 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : استقامت ائمهی ما در مقابل آن جریانهای فساد موجب این شد که امروز ما میتوانیم اسلام حقیقی را پیدا کنیم. امروز نسلهای مسلمان و نسلهای بشری میتوانند چیزی به نام اسلام، به نام قرآن، به نام سنت پیغمبر در کتب پیدا کنند، اعم از کتب شیعه و حتی در کتب اهل تسنن. اگر این حرکت مبارزهجویانهی سرسخت ائمه (علیهم السّلام) در طول این دویست و پنجاه سال نبود، بدانید که قلم به مزدها و زبان به مزدهای دوران بنی امیه و بنی عباس اسلام را تدریجاً آنقدر عوض میکردند و میکردند که بعد از گذشتن یک دو قرن از اسلام هیچ چی باقی نمیماند؛ یا قرآنی نمیماند، یا قرآن تحریف شدهای میماند. این پرچمهای سرافراز، این مشعلههای نورافشان، این منارههای بلند بود که در تاریخ اسلام ایستاد و شعاع اسلام را آنچنان پرتو افکن کرد که تحریف کنندگان و کسانی که مایل بودند در محیط تاریک حقایق را قلب کنند، آن تاریکی را نتوانستند به دست بیاورند. شاگردان ائمه (علیهم السّلام) از همهی فرقههای اسلامی بودند، مخصوص شیعه نبودند؛ از کسانی که به آرمان تشیع - یعنی به امامت شیعی - اعتقاد نداشتند، کسان زیادی بودند که شاگردان ائمه بودند؛ تفسیر و قرآن و حدیث و سنت پیغمبر را از ائمه یاد میگرفتند. اسلام را همین مقاومتها بود که تا امروز نگه داشت. مربوط به :پیام به کنگرهی علمی بینالمللی امام علیبنموسیالرضا علیهالسّلام - 1363/05/18 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : باید اعتراف کنیم که زندگی ائمه (علیهمالسّلام) به درستی شناخته نشده و ارج و منزلت جهاد مرارتبار آنان حتی بر شیعیانشان پوشیده مانده است. علیرغم هزاران کتاب کوچک و بزرگ و قدیم و جدید در باره زندگی ائمه امروز همچنان غباری از ابهام و اجمال بخش عظیمی از زندگی این بزرگواران را فراگرفته و حیات سیاسی برجستهترین چهرههای خاندان نبوت که دو قرن و نیم از حساسترین دورانهای تاریخ اسلام را در برمیگیرد با غرضورزی یا بیاعتنایی و یا کجفهمی بسیاری از پژوهندگان و نویسندگان روبرو شده است، این است که ما از یک تاریخچهی مدون و مضبوط درباره زندگی پرحادثه و پرماجرای آن پیشوایان تهیدستیم. مربوط به :پیام به کنگرهی علمی بینالمللی امام علیبنموسیالرضا علیهالسّلام - 1363/05/18 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مهمترین چیزی که در زندگی ائمه بطور شایسته مورد توجه قرار نگرفته، عنصر «مبارزه حاد سیاسی» است. از آغاز نیمه دوم قرن اول هجری که خلافت اسلامی بطور آشکار با پیرایههای سلطنت آمیخته شد و امامت اسلامی به حکومت جابرانهی پادشاهی بدل گشت، ائمه اهل بیت (علیهمالسّلام) مبارزه سیاسی خود را به شیوهای متناسب با اوضاع و شرائط، شدت بخشیدند. این مبارزه بزرگترین هدفش تشکیل نظام اسلامی و تأسیس حکومتی بر پایهی امامت بود. بیشک تبیین و تفسیر دین با دیدگاه مخصوص اهل بیت وحی، و رفع تحریفها و کجفهمیها از معارف اسلامی و احکام دینی نیز هدف مهمی برای جهاد اهل بیت بحساب میآمد. اما طبق قرائن حتمی، جهاد اهل بیت به این هدفها محدود نمیشد. و بزرگترین هدف آن، چیزی جز تشکیل حکومت علوی و تأسیس نظام عادلانه اسلامی نبود. بیشترین دشواریهای زندگی مرارتبار و پر از ایثار ائمه و یاران آنان بخاطر داشتن این هدف بود و ائمه از دوران امام سجاد و بعد از حادثهی عاشورا به زمینهسازی درازمدت برای این مقصود پرداختند. مربوط به :پیام به کنگرهی علمی بینالمللی امام علیبنموسیالرضا علیهالسّلام - 1363/05/18 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در تمام دوران صد و چهل سالهی میان حادثهی عاشورا و ولایتعهدی امام هشتم جریان وابسته به امامان اهل بیت - یعنی شیعیان - همیشه بزرگترین و خطرناکترین دشمن دستگاههای خلافت به حساب میآمد. در این مدت بارها زمینههای آمادهای پیش آمد و مبارزات تشیع که باید آن را نهضت علوی نام داد به پیروزیهای بزرگی نزدیک گردید، اما هر بار موانعی بر سر راه پیروزی نهائی پدید میآمد و غالباً بزرگترین ضربه از ناحیه تهاجم بر محور و مرکز اصلی این نهضت، یعنی شخص امام در هر زمان و به زندان افکندن یا به شهادت رساندن آن حضرت وارد میگشت و هنگامی که نوبت به امام بعد میرسید، اختناق و فشار و سختگیری به حدی بود که برای آماده کردن زمینه به زمان طولانی دیگری نیاز بود.ائمه در میان طوفان سخت این حوادث هوشمندانه و شجاعانه تشیع را همچون جریانی کوچک اما عمیق و تند و پایدار از لابلای گذرگاههای دشوار و خطرناک گذراندند. و خلفای اموی و عباسی در هیچ زمان نتوانستند با نابود کردن امام، جریان امامت را نابود کنند. و این خنجر برنده همواره در پهلوی دستگاه خلافت، فرو رفته ماند و به صورت تهدیدی همیشگی آسایش را از آنان سلب کرد. مربوط به :پیام به کنگرهی علمی بینالمللی امام علیبنموسیالرضا علیهالسّلام - 1363/05/18 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : امام [رضا (ع)] با قبول ولیعهدی، دست به حرکتی میزند که در تاریخ زندگی ائمه پس از پایان خلافت اهل بیت در سال چهلم هجری تا آن روز و تا آخر دوران خلافت بینظیر بوده است و آن برملا کردن داعیهی امامت شیعی در سطح عظیم اسلام و دریدن پرده غلیظ تقیه و رساندن پیام تشیع به گوش همه مسلمانهاست. تریبون عظیم خلافت در اختیار امام قرار گرفت و امام در آن سخنانی را که در طول یکصد و پنجاه سال جز در خفا و با تقیه و به خصیصین و یاران نزدیک گفته نشده بود به صدای بلند فریاد کرد و با استفاده از امکانات معمولی آن زمان که جز در اختیار خلفا و نزدیکان درجه یک آنها قرار نمیگرفت آن را به گوش همه رساند. مناظرات امام در مجمع علما و در محضر مأمون که در آن قویترین استدلالهای امامت را بیان فرموده است، نامهی جوامع الشریعه که در آن همه رئوس مطالب عقیدتی و فقهی شیعی را برای فضلبنسهل نوشته است، حدیث معروف امامت که در مرو برای عبدالعزیزبنمسلم کرده است، قصائد فراوانی که در مدح آن حضرت به مناسبت ولایت عهدی سروده شده و برخی از آن مانند قصیدهی دعبل و ابونواس همیشه در شمار قصائد برجستهی عربی به شمار رفته است، نمایشگر این موفقیت عظیم امام است.در آن سال در مدینه و شاید در بسیاری از آفاق اسلامی هنگامی که خبر ولایتعهدی علیبنموسیالرضا رسید در خطبه فضائل اهل بیت بر زبان رانده شد. اهل بیت پیغمبر که هفتاد سال علناً بر منبرها دشنام داده شدند و سالهای متمادی دیگر کسی جرأت بر زبان آوردن فضائل آنها را نداشت، اکنون همه جا به عظمت و نیکی یاد شدند، دوستان آنان از این حادثه روحیه و قوت قلب گرفتند، بیخبرها و بیتفاوتها با آن آشنا شدند و به آن گرایش یافتند و دشمنان سوگند خورده احساس ضعف و شکست کردند، محدثین و متفکرین شیعه معارفی را که تا آنروز جز در خلوت نمیشد به زبان آورد، در جلسات درسی بزرگ و مجامع عمومی بر زبان راندند. مربوط به :خطبههای نماز جمعه تهران - 1362/05/14 عنوان فیش : اهل بیت (علیهم السلام) کلیدواژه(ها) : اهل بیت (علیهم السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ما معتقدیم در دوران ائمّهی معصومین (علیهم الصّلاة و السّلام) با اینکه آنها در جامعه بهعنوان حاکم شناخته نشده بودند و پذیرفته نشده بودند، همهی شئون حاکم، متعلّق به آنها بود و لذا بود که تلاش هم میکردند، فعّالیت هم میکردند و ما در مورد زندگی ائمّه (علیهمالسّلام) و از جمله در مورد زندگی امام صادق از روی شواهد و قرائن تردیدناپذیر میدانیم که این بزرگواران تلاش میکردند تا حکومت را که متعلّق به آنها و از آنِ آنها است، قبضه کنند. |