[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1382/03/07 عنوان فیش : آرمانخواهی کلیدواژه(ها) : آرمانخواهی نوع(ها) : جستار متن فیش : «سکینه» ناشی از اعتماد و حسن ظن به خداست. وقتی شما هدف درستی را انتخاب میکنید و در راه آن هدف به تلاش میپردازید، خدای متعال در اینجا وعدهی نصرت داده است؛ بروبرگرد هم ندارد. یک وقت هست شما هدف و آرمان را غلط انتخاب کردهاید؛ یک وقت هست هدف و آرمان را درست انتخاب کردهاید؛ اما تحرکی ندارید و تلاش و مجاهدتی نمیکنید. اینجا انتظار کمک الهی بیمورد است. مسلمانان اهداف و آرمانهایشان اهداف و آرمانهای خوبی بود؛ اما قرنها بهخاطر اینکه تحرکی در آنها وجود نداشت، توسری خوردند. الان هم هرجایی که میبینید مسلمانان دچار تحقیر و تذلیل میشوند، بهخاطر همین عدم تحرک و عدم مجاهدت است، والا آن جایی که هدف درست باشد، مجاهدت هم باشد، نصرت الهی هم قطعا هست. البته نصرت الهی به معنای این نیست که آزمایشهای دشوار و سخت نیست؛ چرا: «و لنبلونکم بشیء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات»؛ اینها هست و همهی اینها در سر راه مبارزه وجود دارد؛ اما «و بشر الصابرین». صبر یعنی ایستادگی؛ تداوم راه؛ این مورد بشارت الهی است؛ یعنی پیروزی نصیب خواهد شد. مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1382/03/07 عنوان فیش : جدایی دین از سیاست کلیدواژه(ها) : جدایی دین از سیاست نوع(ها) : جستار متن فیش : برادران و خواهران عزیز! تفاوت عمدهای بین مجلس شورای اسلامی و همهی پارلمانهای دنیا وجود دارد و آن، اسلامی بودن است. شوخی نیست؛ امروز صد و پنجاه سال است که برجستهترین و شریفترین عناصر سیاسی و دینیِ ملت ما پرچم حاکمیت اسلام را بلند کردهاند و پایش سینه زدهاند و بسیاری در این راه جان دادند؛ امثال مدرّسها، آخوند خراسانیها و سید جمالّ الدینها. قضیه اینطوری است. این، مربوط به امروزِ ما نیست که بگوییم دین و سیاست یکی است، عدّهای هم بگویند یکی است؛ اما یک عدّه هم بگویند نه، خیلی هم یکی نیست! حرفِ امروز نیست؛ این حرف، صد و پنجاه سال ریشه دارد. پدرِ برجستهترین زبدگان این کشور در راه مبارزه برای این فکر درآمد؛ هزاران جانِ پاک در این راه شهید شدند؛ مدرّسِ به آن عظمت سینه را برای این قضیه سپر کرد؛ اصلاً مشروطیت ایران برای همین پیش آمد، اگرچه بعد منحرفش کردند؛ عدّهای بد و ناشیانه عمل کردند؛ عدّهای هم متّکی به قدرتهای خارجی زرنگی کردند و آن را از دست مردم قاپیدند؛ بعد هم که امام بزرگوار آمد، از اوّل حرکتش را بر این اساس قرار داد و ملت ایران هم این را خواستند و میخواهند. من به شما بگویم حتی ملتهای لائیکترین دولتهایی که امروز حول و حوش ما هستند، همینطورند - من حالا اسم آن کشورها را نمیآورم، خودتان در ذهنتان مجسّم کنید - یعنی اگر شرایطی ایجاد شود، انسانی مثل امام و زمینهای مثل آن روز در این کشورها بهوجود آید و پرچمی بلند شود، همین ملتهایی که میبینید دولتهایشان دم از لائیک و لائیسیسم میزنند و هر کس ذرّهای علیه تفکّر سکولاریستی دم بزند یا حرکت کند، پدرش را در میآورند، دور این پرچم جمع خواهند شد. اسلام این است و این درست است و به صلاح ملتهاست؛ ملتها این را میدانند. اگر امروز احکام اسلام در این مملکت اجرا شود؛ یعنی من و شما این توفیق را بیابیم که احکام اسلامی را اجرا کنیم، همهی این گرهها و مشکلات باز و حل خواهد شد. ما هرچه عقب ماندهایم، بهخاطر این است که در این زمینهها یا کوتاهی کردهایم یا نشده است. این فریاد صد و پنجاه سال است که در بین مسلمانان بلند است. مگر میشود از آن برگشت؟! حال مظهر این تلاش صد و پنجاه ساله که محصول خون هزاران جانِ پاک است - آنهایی که شهید شدند، آدمهای معمولی نبودند که شهید شوند؛ مجاهدان، فداکاران، انسانهای سرافراز، رشید و شجاعی بودند که وارد میدان شدند و جانشان را دادند - چیست؟ مجلس شورای اسلامی، دولتِ جمهوری اسلامی، نظام اسلامی. اینها، محصول این همه تلاش است. فرقِ مجلسِ شورای اسلامی با سایر پارلمانهای دنیا این است. معنای اینکه باید حکم و قانون منطبق بر اسلام باشد، همین است. مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1382/03/07 عنوان فیش : روشنفکری کلیدواژه(ها) : روشنفکری نوع(ها) : جستار متن فیش : در دوران مبارزه، بسیاری از شما در میدان بودید. همه میگفتند مشت است و درفش، چرا بیخود میجنگید و مبارزه میکنید؛ فایدهای ندارد. حقیقتاً هم دستگاه پلیسی رژیم طاغوت، دستگاهی نبود که به آسانی بشود با آن مبارزه کرد. آنقدر از این داعیهداران و خیلی از کسانی که تحلیلهای مارکسیستی و روشنفکری و ادّعا و حرف داشتند، وقتی آن زندانها را دیدند و شکنجههایش را حتّی بسیاری ندیدند، بلکه فقط شنیدند، از وسط راه برگشتند و خودشان را تسلیم کردند! اما بسیاری هم ادامه دادند؛ حرکت کردند و آمدند. اوّلین برکتِ حرکت آنها این بود که خدای متعال صدق آنها را بر مردم آشکار و علنی کرد؛ راه آنها را درست نشان داد و مردم با آنها همراه شدند. وقتی مردم همراه شدند، همه چیز درست خواهد شد. مهم این است که آن مجموعهی مبارزِ مصمّم، صداقت خودشان را در پیمودن راه اثبات کنند و نشان دهند که صادقانه دنبال این معنا هستند. آنوقت خدای متعال نصرتش را خواهد فرستاد. مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1382/03/07 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز آنچه آمریکا- که حالا در نوک پیکان تهاجم به انقلاب و حرکت اسلامی، امریکاست- از ملت ایران میخواهد، مسألهی سلاح کشتار جمعی و حقوق بشر و حکومت دمکراسی و ... نیست، بلکه آنچه آنها از ملت و مسئولان کشور میخواهند، تسلیم شدن در مقابل ارادهی ابرقدرتی امریکاست. جز این چیز دیگری نیست، و الّا اینها به دمکراسی تمایل دارند؟! امروز دمکراسیهای مورد قبول و اعتراف امریکا چه کشورهایی هستند؟ اگر کشورهایی که دولتهای قانونی و برآمدهی از انتخابات مردم دارند، یکقدم از آنچه که مجموعهی نیروهای نظامی میخواهند و فکر میکنند و به آن معتقدند، تخطّی کنند، نیروهای نظامی مانند عقاب بالای سرشان میآیند و آنها را مثل کبکی شکار میکنند و کنار میگذارند. مگر اینطور نیست؟ به اطراف خودتان نگاه کنید! چه زمان معتقد به دمکراسیاند؟! اینها دمکراسی را به عنوان یک شعار ذکر میکنند، خودشان هم میدانند که مردم دنیا میدانند؛ منتها سیاست تبلیغات در دنیا به گفتن و بازگفتن و بازگفتن و تکرار کردن است؛ این سیاست تبلیغاتی و پروپاگاندای رایج در دنیاست. باید بگویند؛ تکرار کنند؛ تکرار کنند، بالاخره در بخشی از مردم اثر میکند؛ لااقل مردم عادت میکنند که بشنوند؛ و الّا اینها دنبال مردمسالاری نیستند. بسیاری از رژیمهای مورد علاقهی اینها اصلًا معنای رأی مردم را نمیدانند و مردمشان هم بههیچوجه نمیدانند که رأی دادن و انتخاب مسئول در کشور یعنی چه و به آنها هم هیچ اعتراضی ندارند! وقتیکه جمهوری اسلامی را با این همه انتخابات، با این همه حضور مردم در صحنههای مختلف، با این همه نشانهها و نمادهای مردمسالاری که در این کشور هست که در کمتر کشوری در دنیا وجود دارد- ارتباط مسئولان با مردم و همدلیشان با آنها، پشتیبانیها و عواطف مردم و عشق و علاقهی وافر آنها به مسئولان- به نداشتن مردمسالاری و استبداد و دیکتاتوری متّهم میکنند، معلوم است که مرادشان چیست. مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1382/03/07 عنوان فیش : وعدههای الهی کلیدواژه(ها) : وعدههای الهی نوع(ها) : جستار متن فیش : «سکینه» ناشی از اعتماد و حسن ظنّ به خداست. وقتی شما هدف درستی را انتخاب میکنید و در راه آن هدف به تلاش میپردازید، خدای متعال در اینجا وعدهی نصرت داده است؛ بروبرگرد هم ندارد. یکوقت هست شما هدف و آرمان را غلط انتخاب کردهاید؛ یکوقت هست هدف و آرمان را درست انتخاب کردهاید؛ اما تحرّکی ندارید و تلاش و مجاهدتی نمیکنید. اینجا انتظار کمک الهی بیمورد است. مسلمانان اهداف و آرمانهایشان اهداف و آرمانهای خوبی بود؛ اما قرنها بهخاطر اینکه تحرّکی در آنها وجود نداشت، توسری خوردند. الآن هم هرجایی که میبینید مسلمانان دچار تحقیر و تذلیل میشوند، بهخاطر همین عدم تحرّک و عدم مجاهدت است، و الّا آن جایی که هدف درست باشد، مجاهدت هم باشد، نصرت الهی هم قطعاً هست. البته نصرت الهی به معنای این نیست که آزمایشهای دشوار و سخت نیست؛ چرا: «و لنبلونّکم بشیءٍ من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثّمرات »؛ اینها هست و همهی اینها در سرِ راه مبارزه وجود دارد؛ اما «و بشّر الصّابرین ». صبر یعنی ایستادگی؛ تداوم راه؛ این مورد بشارت الهی است؛ یعنی پیروزی نصیب خواهد شد. مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1382/03/07 عنوان فیش : حسن ظن به خدا کلیدواژه(ها) : حسن ظن به خدا نوع(ها) : جستار متن فیش : «سکینه» ناشی از اعتماد و حسن ظنّ به خداست. وقتی شما هدف درستی را انتخاب میکنید و در راه آن هدف به تلاش میپردازید، خدای متعال در اینجا وعدهی نصرت داده است؛ بروبرگرد هم ندارد. یکوقت هست شما هدف و آرمان را غلط انتخاب کردهاید؛ یکوقت هست هدف و آرمان را درست انتخاب کردهاید؛ اما تحرّکی ندارید و تلاش و مجاهدتی نمیکنید. اینجا انتظار کمک الهی بیمورد است. مسلمانان اهداف و آرمانهایشان اهداف و آرمانهای خوبی بود؛ اما قرنها بهخاطر اینکه تحرّکی در آنها وجود نداشت، توسری خوردند. الآن هم هرجایی که میبینید مسلمانان دچار تحقیر و تذلیل میشوند، بهخاطر همین عدم تحرّک و عدم مجاهدت است، و الّا آن جایی که هدف درست باشد، مجاهدت هم باشد، نصرت الهی هم قطعاً هست. البته نصرت الهی به معنای این نیست که آزمایشهای دشوار و سخت نیست؛ چرا: «و لنبلونّکم بشیءٍ من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثّمرات»؛ اینها هست و همهی اینها در سرِ راه مبارزه وجود دارد؛ اما «و بشّر الصّابرین». صبر یعنی ایستادگی؛ تداوم راه؛ این مورد بشارت الهی است؛ یعنی پیروزی نصیب خواهد شد. مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1382/03/07 عنوان فیش : نهضت خدمترسانی کلیدواژه(ها) : نهضت خدمترسانی نوع(ها) : جستار متن فیش : امیدواریم که خدای متعال از ما و شما راضی باشد و شما هم در همین یک سال که جناب آقای کرّوبی گفتند این آخرین دیدار ماست- البته آخرین دیدار ما با مجلس ششم، اما إن شاء اللّه آخرین دیدار ما با شما نخواهد بود- همهتان موفّق باشید. این یک سال را هم قدر بدانید. در این یک سال هم خیلی کار میشود کرد و آن مسألهای که امروز در زمینهی مسائل مردمی و به مناسبت خدمترسانی خوب است دوباره عرض کنم، مسألهی گرانی است. چون بالاخره مسئولیتهایمان را باید بشناسیم و چون بودجهی چندین هزار میلیاردی کشور را شما میبندید، دولت هم مصرف میکند و نظارت بر دولت هم به عهدهی شماست، مراقب باشید و واقعاً در همین کمیسیونهایی که جناب آقای کرّوبی اشاره کردند، بنشینید و راهی را پیدا کنید تا بلکه فَرَجی برای مردم در این زمینه به وجود آید. مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1382/03/07 عنوان فیش : حقوق بشر کلیدواژه(ها) : حقوق بشر نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز آنچه آمریکا - که حالا در نوک پیکان تهاجم به انقلاب و حرکت اسلامی، امریکاست - از ملت ایران میخواهد، مسألهی سلاح کشتار جمعی و حقوق بشر و حکومت دمکراسی و ... نیست، بلکه آنچه آنها از ملت و مسؤولان کشور میخواهند، تسلیم شدن در مقابل ارادهی ابرقدرتی امریکاست. جز این چیز دیگری نیست، والا اینها به دمکراسی تمایل دارند؟! امروز دمکراسیهای مورد قبول و اعتراف امریکا چه کشورهایی هستند؟ اگر کشورهایی که دولتهای قانونی و برآمدهی از انتخابات مردم دارند، یک قدم از آنچه که مجموعهی نیروهای نظامی میخواهند و فکر میکنند و به آن معتقدند، تخطی کنند، نیروهای نظامی مانند عقاب بالای سرشان میآیند و آنها را مثل کبکی شکار میکنند و کنار میگذارند. مگر اینطور نیست؟ به اطراف خودتان نگاه کنید! چه زمان معتقد به دمکراسیاند؟! اینها دمکراسی را به عنوان یک شعار ذکر میکنند، خودشان هم میدانند که مردم دنیا میدانند؛ منتها سیاست تبلیغات در دنیا به گفتن و باز گفتن و باز گفتن و تکرار کردن است؛ این سیاست تبلیغاتی و پروپاگاندای رایج در دنیاست. باید بگویند؛ تکرار کنند؛ تکرار کنند، بالاخره در بخشی از مردم اثر میکند؛ لااقل مردم عادت میکنند که بشنوند؛ والا اینها دنبال مردمسالاری نیستند. بسیاری از رژیمهای مورد علاقهی اینها اصلا معنای رأی مردم را نمیدانند و مردمشان هم به هیچ وجه نمیدانند که رأی دادن و انتخاب مسؤول در کشور یعنی چه و به آنها هم هیچ اعتراضی ندارند! وقتی که جمهوری اسلامی را با این همه انتخابات، با این همه حضور مردم در صحنههای مختلف، با این همه نشانهها و نمادهای مردمسالاری که در این کشور هست که در کمتر کشوری در دنیا وجود دارد - ارتباط مسؤولان با مردم و همدلیشان با آنها، پشتیبانیها و عواطف مردم و عشق و علاقهی وافر آنها به مسؤولان - به نداشتن مردم سالاری و استبداد و دیکتاتوری متهم میکنند، معلوم است که مرادشان چیست. مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1382/03/07 عنوان فیش : تلاشگری, نصرت الهی, سکینه الهی, سکینه, اعتماد به خدا, حسن ظن به خدا کلیدواژه(ها) : تلاشگری, نصرت الهی, سکینه الهی, سکینه, اعتماد به خدا, حسن ظن به خدا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : «سکینه» ناشی از اعتماد و حسن ظنّ به خداست. وقتی شما هدف درستی را انتخاب میکنید و در راه آن هدف به تلاش میپردازید، خدای متعال در اینجا وعدهی نصرت داده است؛ بروبرگرد هم ندارد. مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1382/03/07 عنوان فیش : ایالات متحده امریکا, دشمنان انقلاب اسلامی, دشمنشناسی, دشمن, هدف دشمن, دشمنان اسلام کلیدواژه(ها) : ایالات متحده امریکا, دشمنان انقلاب اسلامی, دشمنشناسی, دشمن, هدف دشمن, دشمنان اسلام نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : در نوک پیکان تهاجم به انقلاب و حرکت اسلامی، امریکاست. مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1382/03/07 عنوان فیش : ایالات متحده امریکا, غرور کلیدواژه(ها) : ایالات متحده امریکا, غرور نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : حقیقتاً آنچه که امروز امریکاییها دچارش هستند و بالاخره سیلی آن را هم خواهند خورد، غرور احمقانه است. مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1382/03/07 عنوان فیش : مجلس شورای اسلامی کلیدواژه(ها) : مجلس شورای اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : تفاوت عمدهای بین مجلس شورای اسلامی و همهی پارلمانهای دنیا وجود دارد و آن، اسلامی بودن است. مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1382/03/07 عنوان فیش : نظام جمهوری اسلامی ایران, اسلام, ولایت فقیه, ولی فقیه, مشروعیت سیاسی کلیدواژه(ها) : نظام جمهوری اسلامی ایران, اسلام, ولایت فقیه, ولی فقیه, مشروعیت سیاسی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : مشروعیت این نظام به تفکّر اسلامی و به استواری بر پایهی اسلام است؛ مشروعیت مجلس و رهبری هم بر همین اساس است. مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1382/03/07 عنوان فیش : دشمن, اختلافافکنی, ترفندهای دشمن, نقشه دشمن, دشمنشناسی کلیدواژه(ها) : دشمن, اختلافافکنی, ترفندهای دشمن, نقشه دشمن, دشمنشناسی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : از مهمترین شگردهای دشمن این است که بگوید در داخل نظام جمهوری اسلامی دو دستگی است و این دو دسته با هم بدند. مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1382/03/07 عنوان فیش : استبداد, اخلاق اجتماعی, اخلاق اسلامی, رذایل اخلاقی کلیدواژه(ها) : استبداد, اخلاق اجتماعی, اخلاق اسلامی, رذایل اخلاقی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : خوی پادشاهی، خوی استبداد در همه جا بد است؛ در هر جا زشت است؛ به هر شکلی که باشد، بد است. مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1382/03/07 عنوان فیش : نصرت الهی کلیدواژه(ها) : نصرت الهی نوع(ها) : جستار متن فیش : «سکینه» ناشی از اعتماد و حسن ظنّ به خداست. وقتی شما هدف درستی را انتخاب میکنید و در راه آن هدف به تلاش میپردازید، خدای متعال در اینجا وعدهی نصرت داده است؛ بروبرگرد هم ندارد. یکوقت هست شما هدف و آرمان را غلط انتخاب کردهاید؛ یکوقت هست هدف و آرمان را درست انتخاب کردهاید؛ اما تحرّکی ندارید و تلاش و مجاهدتی نمیکنید. اینجا انتظار کمک الهی بیمورد است. مسلمانان اهداف و آرمانهایشان اهداف و آرمانهای خوبی بود؛ اما قرنها بهخاطر اینکه تحرّکی در آنها وجود نداشت، توسری خوردند. الآن هم هرجایی که میبینید مسلمانان دچار تحقیر و تذلیل میشوند، بهخاطر همین عدم تحرّک و عدم مجاهدت است، و الّا آن جایی که هدف درست باشد، مجاهدت هم باشد، نصرت الهی هم قطعاً هست. البته نصرت الهی به معنای این نیست که آزمایشهای دشوار و سخت نیست؛ چرا: «و لنبلونّکم بشیءٍ من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثّمرات»؛ اینها هست و همهی اینها در سرِ راه مبارزه وجود دارد؛ اما «و بشّر الصّابرین». صبر یعنی ایستادگی؛ تداوم راه؛ این مورد بشارت الهی است؛ یعنی پیروزی نصیب خواهد شد. مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1382/03/07 عنوان فیش : سکینه الهی کلیدواژه(ها) : سکینه الهی نوع(ها) : جستار متن فیش : به ذهنم میرسد که عرایض خودم را با این آیهی شریفه آغاز کنم که میفرماید: «بسم الله الرّحمن الرّحیم. هو الّذی انزل السّکینة فی قلوب المؤمنین لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم و للّه جنود السموات و الارض و کان الله علیما حکیما». چون تلاش جریانهای سیاسیِ ضدّ جمهوری اسلامی و ضدّ این حرکت عظیم اسلامیِ ملت ایران و ملتهای منطقه- این جریان تبلیغاتیِ عظیمی که امروز به راه انداختهاند- در جهت ایجاد تلاطم- هم تلاطمهای اجتماعی و هم تلاطم روحی- است؛ یعنی دلها را مضطرب کردن، نگران و ترسان کردن که امروز سیاست کلّی امپراتوری خبری در دنیا این است و تازگی هم ندارد- نه نسبت به ما در این بیست و چند سال و نه نسبت به جریان حق در طول تاریخ اسلام از اوّل تا امروز- لذا ملاحظه میکنید یکی از مطالبی که در قرآن روی آن بهعنوان یک موضوعِ منفی تکیه شده، «مرجفون» است؛ یعنی همان کسانی که سعی میکنند دلها را مضطرب، پریشان و ملتهب کنند و دلهره ایجاد نمایند. آنروز این آیهی شریفه را برای دوستان دیگری که اینجا بودند، خواندم: «الّذین قال لهم النّاس انّ النّاس قد جمعوا لکم فاخشوهم». در مدینهی پیغمبر جنجال درست میکردند که: «جمع شدهاند و میخواهند پدرتان را در بیاورند! از بین رفتید، نابود شدید؛ تمام شد». آیهی قرآن نازل شد که وقتی یاوهگویان و هرزهگویان و ضعیفان چنین فضایی را ایجاد میکنند و این میکروب و ویروس خطرناک ترس را در فضا میپراکنند، مؤمنان کسانی هستند که «فزادهم ایمانا»؛ ایمانشان بیشتر میشود. «و قالوا حسبنا اللّه و نعم الوکیل». این «حسبنا اللّه و نعم الوکیل» متعلّق به اینجاست. یعنی در مواجهه با تلاطمی که دشمن میخواهد بهوسیلهی امواج تبلیغاتی و روانی خود ایجاد کند، آرامش دارند. همان «سکینه» است: «هو الّذی انزل السّکینة فی قلوب المؤمنین»؛ خدای متعال آرامش به دلهای مؤمنین داد: «لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم»؛ برای اینکه ایمانشان هم تقویت شود. واقع قضیه هم همین است. در شرایط مرعوب شدن، ترسیدن، مضطرب شدن، متلاطم شدن، حتّی باورهای قطعی انسان هم از یاد میرود. انسانِ مرعوب، اینطور است. «جبن»، هم عقل را از کار میاندازد، هم عزم را. انسان مرعوب و جبان، نه درست میتواند فکر کند، نه درست میتواند عزم و ارادهی خودش را به کار بیندازد؛ دائم یکقدم به جلو برمیدارد و یکقدم به عقب. این است که پیغمبر اکرم به امیر المؤمنین در آن وصیت معروف خود فرمود: «و لا تشاورنّ جبانا. لأنّه یضیّق علیک المخرج»؛ با آدم جبان و ترسو در هیچ کاری مشورت نکن، زیرا که گریزگاه و دریچهی فَرَج را بر رویت میبندد. انسان وقتیکه مرعوب نیست، میتواند درست فکر کند، درست تصمیم بگیرد و از این مانع عبور کند؛ اما وقتی مرعوب شد: «یضیّق علیک المخرج»؛ به بکنم، نکنم دچار میشود و خود را دست بسته تسلیم میکند. این است که «سکینه» خیلی مهمّ است. تعبیر «سکینه» در سورهی مبارکهی «الفتح»- «انا فتحنا لک فتحاً مبینا»- عجیب است که متعلّق به این سوره است و سه مرتبه در این سوره عنوان «انزال السکینة» بر دل مؤمنین تکرار شده است. یکی از آزمایشهای تلخ و دشوار مسلمانان همین قضیهی مربوط به «انّا فتحنا» بود که پیغمبر اکرم بر مبنای سیاستی صحیح و الهی، تصمیم گرفت به سمت مکه راه بیفتد؛ مکهای که دو سال قبل از این موضوع، مدینه را محاصره کرده بود و میخواستند پدر مردم را در بیاورند. جنگ با آن شرایط سخت پیش آمد و به خون پیغمبر و یاران او تشنه بودند. پیغمبر فرمود ما میخواهیم به عمره برویم. به مسلمانان هم فرمود بیایید تا برویم. عدّهای ترسیدند و گفتند پیغمبر به مدینه برنمیگردد؛ نابود شد؛ از بین رفت. این ماجرای «انزال السکینة» مربوط به اینجاست که خدای متعال آنچنان دلهای مؤمنان را آرام کرد که رفتند و با دشمن مواجه شدند و با پیروزی کامل برگشتند. در واقع همان چیزی که پیغمبر میخواست، تحقّق پیدا کرد. «سکینه» ناشی از اعتماد و حسن ظنّ به خداست. وقتی شما هدف درستی را انتخاب میکنید و در راه آن هدف به تلاش میپردازید، خدای متعال در اینجا وعدهی نصرت داده است؛ بروبرگرد هم ندارد. یکوقت هست شما هدف و آرمان را غلط انتخاب کردهاید؛ یکوقت هست هدف و آرمان را درست انتخاب کردهاید؛ اما تحرّکی ندارید و تلاش و مجاهدتی نمیکنید. اینجا انتظار کمک الهی بیمورد است. مسلمانان اهداف و آرمانهایشان اهداف و آرمانهای خوبی بود؛ اما قرنها بهخاطر اینکه تحرّکی در آنها وجود نداشت، توسری خوردند. الآن هم هرجایی که میبینید مسلمانان دچار تحقیر و تذلیل میشوند، بهخاطر همین عدم تحرّک و عدم مجاهدت است، و الّا آن جایی که هدف درست باشد، مجاهدت هم باشد، نصرت الهی هم قطعاً هست. البته نصرت الهی به معنای این نیست که آزمایشهای دشوار و سخت نیست؛ چرا: «و لنبلونّکم بشیءٍ من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثّمرات»؛ اینها هست و همهی اینها در سرِ راه مبارزه وجود دارد؛ اما «و بشّر الصّابرین». صبر یعنی ایستادگی؛ تداوم راه؛ این مورد بشارت الهی است؛ یعنی پیروزی نصیب خواهد شد. مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1382/03/07 عنوان فیش : حضور مردم در صحنه کلیدواژه(ها) : حضور مردم در صحنه نوع(ها) : جستار متن فیش : برادران و خواهران عزیز! شما نماینده مجلس هستید و سیاسی؛ وسط میدانید. شاید برای بسیاری از شما توضیح واضح باشد، لکن حقیقت قضیه این است که امروز آنچه آمریکا - که حالا در نوک پیکان تهاجم به انقلاب و حرکت اسلامی، امریکاست - از ملت ایران میخواهد، مسأله سلاح کشتار جمعی و حقوق بشر و حکومت دمکراسی و ... نیست، بلکه آنچه آنها از ملت و مسؤولان کشور میخواهند، تسلیم شدن در مقابل اراده ابرقدرتی امریکاست. جز این چیز دیگری نیست، والّا اینها به دمکراسی تمایل دارند؟! امروز دمکراسیهای مورد قبول و اعتراف امریکا چه کشورهایی هستند؟ اگر کشورهایی که دولتهای قانونی و برآمده از انتخابات مردم دارند، یک قدم از آنچه که مجموعه نیروهای نظامی میخواهند و فکر میکنند و به آن معتقدند، تخطّی کنند، نیروهای نظامی مانند عقاب بالای سرشان میآیند و آنها را مثل کبکی شکار میکنند و کنار میگذارند. مگر اینطور نیست؟ به اطراف خودتان نگاه کنید! چه زمان معتقد به دمکراسیاند؟! اینها دمکراسی را به عنوان یک شعار ذکر میکنند، خودشان هم میدانند که مردم دنیا میدانند؛ منتها سیاست تبلیغات در دنیا به گفتن و باز گفتن و باز گفتن و تکرار کردن است؛ این سیاست تبلیغاتی و پروپاگاندای رایج در دنیاست. باید بگویند؛ تکرار کنند؛ تکرار کنند، بالاخره در بخشی از مردم اثر میکند؛ لااقل مردم عادت میکنند که بشنوند؛ والّا اینها دنبال مردمسالاری نیستند. بسیاری از رژیمهای مورد علاقه اینها اصلاً معنای رأی مردم را نمیدانند و مردمشان هم به هیچ وجه نمیدانند که رأی دادن و انتخاب مسؤول در کشور یعنی چه و به آنها هم هیچ اعتراضی ندارند! وقتی که جمهوری اسلامی را با این همه انتخابات، با این همه حضور مردم در صحنههای مختلف، با این همه نشانهها و نمادهای مردمسالاری که در این کشور هست که در کمتر کشوری در دنیا وجود دارد - ارتباط مسؤولان با مردم و همدلیشان با آنها، پشتیبانیها و عواطف مردم و عشق و علاقه وافر آنها به مسؤولان - به نداشتن مردم سالاری و استبداد و دیکتاتوری متّهم میکنند، معلوم است که مرادشان چیست. مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1382/03/07 عنوان فیش :ماجرای نزول سکینه الهی برای مومنین در صلح حدیبیه کلیدواژه(ها) : تاریخ عصر بعثت و دوران حیات و حکومت پیامبر(صلی الل, صلح حدیبیّه, سکینه الهی نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : «بسماللَّهالرّحمنالرّحیم. هو الّذی انزل السّكینة فی قلوب المؤمنین لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم و للَّه جنود السموات و الارض و كان اللَّه علیما حكیما» ... یكی از مطالبی كه در قرآن روی آن بهعنوان یك موضوعِ منفی تكیه شده، «مرجفون» است؛ یعنی همان كسانی كه سعی میكنند دلها را مضطرب، پریشان و ملتهب كنند و دلهره ایجاد نمایند. آنروز این آیه شریفه را برای دوستان دیگری كه اینجا بودند، خواندم: «الّذین قال لهم النّاس انّ النّاس قد جمعوا لكم فأخشوهم». در مدینه پیغمبر جنجال درست میكردند كه: «جمع شدهاند و میخواهند پدرتان را دربیاورند! از بین رفتید، نابود شدید؛ تمام شد». آیه قرآن نازل شد كه وقتی یاوهگویان و هرزهگویان و ضعیفان چنین فضایی را ایجاد میكنند و این میكروب و ویروس خطرناك ترس را در فضا میپراكنند، مؤمنان كسانی هستند كه «فزادهم ایمانا»؛ ایمانشان بیشتر میشود. «و قالوا حسبنااللَّه و نعم الوكیل». این «حسبنااللَّه و نعم الوكیل» متعلّق به اینجاست. یعنی در مواجهه با تلاطمی كه دشمن میخواهد بهوسیله امواج تبلیغاتی و روانی خود ایجاد كند، آرامش دارند. همان «سكینه» است: «هو الّذی انزل السّكینة فی قلوب المؤمنین»؛ خدای متعال آرامش به دلهای مؤمنین داد: «لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم»؛ برای اینكه ایمانشان هم تقویت شود. واقع قضیه هم همین است. در شرایط مرعوب شدن، ترسیدن، مضطرب شدن، متلاطم شدن، حتّی باورهای قطعی انسان هم از یاد میرود. انسانِ مرعوب، اینطور است. «جبن»، هم عقل را از كار میاندازد، هم عزم را. انسان مرعوب و جبان، نه درست میتواند فكر كند، نه درست میتواند عزم و اراده خودش را بهكار بیندازد؛ دائم یك قدم به جلو برمیدارد و یك قدم به عقب. این است كه پیغمبر اكرم به امیرالمؤمنین در آن وصیت معروف خود فرمود: «ولاتشاورنّ جبانا. لأنّه یضیّق علیك المخرج»؛ با آدم جبان و ترسو در هیچ كاری مشورت نكن، زیرا كه گریزگاه و دریچه فَرَج را بر رویت میبندد. انسان وقتی كه مرعوب نیست، میتواند درست فكر كند، درست تصمیم بگیرد و از این مانع عبور كند؛ اما وقتی مرعوب شد: «یضیّق علیك المخرج»؛ به بكنم، نكنم دچار میشود و خود را دست بسته تسلیم میكند. این است كه «سكینه» خیلی مهمّ است. تعبیر «سكینه» در سورهی مباركهی «الفتح»- «انا فتحنا لك فتحاً مبینا»- عجیب است كه متعلّق به این سوره است و سه مرتبه در این سوره عنوان «انزال السكینة» بر دل مؤمنین تكرار شده است. یكی از آزمایشهای تلخ و دشوار مسلمانان همین قضیهی مربوط به «انّا فتحنا» بود كه پیغمبر اكرم بر مبنای سیاستی صحیح و الهی، تصمیم گرفت به سمت مكه راه بیفتد؛ مكهای كه دو سال قبل از این موضوع، مدینه را محاصره كرده بود و میخواستند پدر مردم را در بیاورند. جنگ با آن شرایط سخت پیش آمد و به خون پیغمبر و یاران او تشنه بودند. پیغمبر فرمود ما میخواهیم به عمره برویم. به مسلمانان هم فرمود بیایید تا برویم. عدّهای ترسیدند و گفتند پیغمبر به مدینه برنمیگردد؛ نابود شد؛ از بین رفت. این ماجرای «انزال السكینة» مربوط به اینجاست كه خدای متعال آنچنان دلهای مؤمنان را آرام كرد كه رفتند و با دشمن مواجه شدند و با پیروزی كامل برگشتند. در واقع همان چیزی كه پیغمبر میخواست، تحقّق پیدا كرد. «سكینه» ناشی از اعتماد و حسن ظنّ به خداست. وقتی شما هدف درستی را انتخاب میكنید و در راه آن هدف به تلاش میپردازید، خدای متعال در اینجا وعده نصرت داده است؛ بروبرگرد هم ندارد. مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1382/03/07 عنوان فیش :پیروزی شاه سلطان حسین در صورت ایستادگی در مقابل مهاجمان کلیدواژه(ها) : تاریخ صفویه, شاه سلطان حسین صفوی, حمله اشرف افغان به ایران, تاریخ اصفهان, استقامت ملتها, ایستادگی ملت ایران نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : به نظر من در امكانات و اقتدار دشمن مبالغه میشود. نه اینكه بنده خبر ندارم؛ نه، من از اغلب شما از امكاناتی كه دارند و وسایلی كه میسازند، بیشتر اطّلاع دارم، چون اینجا مركز سیل اطّلاعات گوناگون از جاهای دیگر است و ما میدانیم در دنیا چه خبر است. سلاح و تجهیزات و ابزارهای جاسوسی و ابزارهای اطّلاعاتی و ... برای ایجاد سیطرهی یك قدرت بر ملتی كه بخواهد بایستد، كافی نیست. لذا میبینید كه امروز در حرفهایشان میگویند كه بایستی از درون با ایران برخورد كرد؛ باید ارادهها؛ ارادهی بر ایستادگی را سُست كرد. اگر ارادهی یك ملت - كه در ارادهی مسؤولینش تجسّم و تجسّد پیدا میكند - سُست نشود، هیچ كاری نمیتوانند بكنند. دشمنان فشار میآورند؛ سختی هست. برای استقلال و حفظ هویّت یك ملت و شرمنده نشدن در مقابل تاریخ، تحمّل این سختیها لازم است. شما تصوّر كنید اگر شاه سلطان حسین صفوی بهجای اینكه دروازههای اصفهان را بر روی مهاجمان میگشود - بعد از ورود مهاجمان هم خودش به دست خودش تاج شاهی را روی سرشان میگذاشت - فكر میكرد كه اگر به فكر خودم هستم، یك جان بیشتر ندارم و این قدر هم عمر كردهام، مگر دیگر چقدر عمر خواهم كرد؟ اگر به فكر مردم هستم، كه در صورت تسلیم كردن شهر اصفهان، بلایی بر سر مردم خواهد آمد كه از بلایی كه در صورت جنگیدنِ با مهاجمان بر سرشان میآید، كمتر نیست، هرگز شهر را تسلیم نمیكرد. تاریخ اصفهان را نگاه كنید و ببینید بعد از آنكه مهاجمان وارد اصفهان، كاشان، مناطق مركزی ایران، فارس و مناطق دیگر شدند، چه بلایی بر سر این مردم آوردند و چه كشتاری بعد از تسلیم شدن مردم كردند! مهاجمان نگفتند كه چون خودتان تسلیم شدید، پاداشتان این است كه همهتان در امن و امان زندگی كنید. امروز هم همینطور است. امروز هم شما ببینیددر عراق با مردم چه میكنند! هرجایی كه اینها سیطره پیدا كنند، كارشان همین است. اگر شاه سلطان حسین این گونه فكر كرده بود كه یك جان كه ارزشی ندارد، هزار جان را انسان برای حاكمیت اسلام، رضای خدا و سربلندی مردم فدا میكند و آن بلایی كه قرار است در صورت تسلیم من بر سر مردم بیاید، سختتر و توأم با ذلّت است، اما آن بلایی كه در صورت مقاومت پیش میآید، دستكم بدون ذلّت است، وارد میدان جنگ میشد و میجنگید. بنده به دلیل ارادهی ایستادگی در مردم، احتمال قویام این است كه اصفهان به دست مهاجمان نمیافتاد. البته خیلی از سرداران و مسؤولان خائن و ضعیف بودند؛ اما مردم آماده. او باید به میان مردم میرفت و مبارزه میكرد. مسألهی تاریخ و مسؤولیت مسؤولان حكومتی و دولتی، اعم از قوّهی مقننّه، قضاییّه و قوّهی مجریّه كه همه جزو این مجموعه هستند و این بار سنگین بر دوش آنهاست، این است. مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1382/03/07 عنوان فیش : استحکام ساخت درونی کلیدواژه(ها) : استحکام ساخت درونی نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز مسؤولیت من و شما خیلی خطیر است. بایستی با عقل، تدبیر و همراه با توكّل به خدا و شجاعت، نه با جبن، راه را طی كرد. اوّلین كار، استحكام داخلی است. نباید بگذارید این مباحثات و بگومگوها به مقابله و مواجهه و تخاصم تبدیل شود؛ این تنها توصیه من به شماست. گفتن و شنودن و اعتراض كردن، هیچ اشكالی ندارد. افرادی از اعتراض كردن بدشان میآید كه یا متكبّرند یا پشتوانه مردمی ندارند؛ میترسند؛ دلشان میلرزد. اگر كسی اهل تكبّر نباشد - كه خدای متعال را شكر میكنیم كه این آلودگی را در ما قرار نداده - و متّكی به حمایت مردم باشد، به هیچ وجه از این گفتنها و شنیدنها ناراحت نمیشود؛ اما مراقب باشید كه از این گفت و شنودها، دشمن همان چیز را كه میخواهد وانمود كند، به دست نیاورد. امروز یكی از مهمترین شگردهای دشمن این است كه بگوید در داخل نظام جمهوری اسلامی دو دستگی است و این دو دسته با هم بدند. دو صدایی و چند صدایی كه شما میگویید و بنده هم معتقدم، نمیگوید. بحث چند صدایی نیست؛ چند صدایی همهجا هست. میگوید مخاصمه و دشمنی؛ یعنی فرض میكند یك گروه، گروه دیگر را میخواهد نابود كند! این گونه تصویر میكند. نگذارید این تصویر سازیِ مطلوب دشمن تحقّق پیدا كند؛ این را مراقب باشید. بحث و مجادله و مباحثه و گفتگو را طلبگی انجام دهید. امام هم مكرر به ما میفرمود. واقعیت هم همین است كه در محیطهای طلبگی، گاهی دو طلبه دعوا و جنجال میكنند؛ عصبانی میشوند، اما وقتی مباحثه تمام میشود، با یكدیگر ناهار و چایی میخورند و «لم یكن شیئاً مذكورا(9)»! حرفهایشان را میزنند، اما بینشان دشمنی و شكاف ایجاد نمیشود. در بحث، منطق و استدلال باشد، چهارچوب هم چهارچوب قانون است. قانون هم در درجه اوّل، قانون اساسی است. این چهارچوب را رعایت كنید. بنده آن روز هم به جوانان دانشجو گفتم كه قانون آمده تا جای صدای كلفت را بگیرد؛ كسی با صدای كلفت در هر موضعی كه هست، بگوید اینطور باید بشود! خیال هم نكنید كه استبداد و دیكتاتوری و صدای كلفت و افزونطلبی، مخصوص كسانی است كه در رأس نظامند؛ نخیر، در بدنه نظام هم چنین چیزهایی وجود دارد و همه جایش هم بد است. خوی پادشاهی، خوی استبداد در همه جا بد است؛ در هر جا زشت است؛ به هر شكلی كه باشد، بد است. قانون آمده جلوِ این مسائل را بگیرد. بر طبق قانون و در چهارچوب آن باید حرف زده و عمل و رفتار شود و حلّ و فصل هم به وسیله قانون صورت گیرد. این بهترین معیار وحدت است؛ انگیزههای دیگر را كنار بگذارند. امروز روزی نیست كه اگر از این وظیفه حفظ استحكام داخلی عدول كنیم و آن را پشت سر بیندازیم، خدای متعال و مردم و تاریخ بر ما ببخشایند؛ امروز روزی نیست كه بشود این وظیفه را ندیده گرفت؛ باید هوشیار بود. نباید در نیروی دشمن مبالغه كرد و نباید هم دشمنی و كید او را نادیده گرفت؛ باید مراقب بود. امیرالمؤمنین فرمود: «واللَّه لا اكون كالضّبع تنام علی طول اللدم(10)». معروف است بین عربها كه كفتار را وقتی میخواهند صید كنند، پایكوبی میكنند و آهنگی میخوانند كه خوابآور است. كفتار را با آهنگی در لانهاش میخوابانند و وقتی خوابید، به سراغش میروند. حضرت امیرالمؤمنین میفرماید: «واللَّه لا اكون كالضّبع» من آن كفتاری نیستم كه مرا با پایكوبی آوازه خوانی بخوابانند و هر كار میخواهند، بكنند. مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1382/03/07 عنوان فیش :کناره گیری داعیهداران و مارکسیستها و روشنفکرها از مبارزه با طاغوت کلیدواژه(ها) : تاریخ مبارزات و پیروزی انقلاب اسلامی, ایستادگی در راه خدا, نصرت الهی نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : در دوران مبارزه، بسیاری از شما در میدان بودید. همه میگفتند مشت است و درفش، چرا بیخود میجنگید و مبارزه میکنید؛ فایدهای ندارد. حقیقتاً هم دستگاه پلیسی رژیم طاغوت، دستگاهی نبود که به آسانی بشود با آن مبارزه کرد. آنقدر از این داعیهداران و خیلی از کسانی که تحلیلهای مارکسیستی و روشنفکری و ادّعا و حرف داشتند، وقتی آن زندانها را دیدند و شکنجههایش را حتّی بسیاری ندیدند، بلکه فقط شنیدند، از وسط راه برگشتند و خودشان را تسلیم کردند! اما بسیاری هم ادامه دادند؛ حرکت کردند و آمدند. اوّلین برکتِ حرکت آنها این بود که خدای متعال صدق آنها را بر مردم آشکار و علنی کرد؛ راه آنها را درست نشان داد و مردم با آنها همراه شدند. وقتی مردم همراه شدند، همه چیز درست خواهد شد. مهم این است که آن مجموعه مبارزِ مصمّم، صداقت خودشان را در پیمودن راه اثبات کنند و نشان دهند که صادقانه دنبال این معنا هستند. آنوقت خدای متعال نصرتش را خواهد فرستاد. در نهجالبلاغه هست که: «فلما رأی اللَّه صدقنا»؛ وقتی خدا صداقت ما را دید؛ دید ما راست میگوییم و به دنبال دنیا و پول و هوی و هوس نیستیم، «انزل بعدّونا الکیت و انزل علینا النّصر»؛ ما را پیروز کرد و دشمنان ما را سرکوب نمود. مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1382/03/07 عنوان فیش : سلاح هستهای کلیدواژه(ها) : سلاح هستهای نوع(ها) : جستار متن فیش : مسأله اینها دمكراسی و سلاحهای كشتار جمعی نیست؛ چون خود اینها منطقه را از سلاح پُر كردهاند. شما به حكومت صهیونیستی كه مظهر كامل تولید و انباشت سلاحهای اتمی و كشتار جمعی است، نگاه كنید! جاهای دیگر هم كه همینطور است. به حكومت صدّام همینها كمك كردند و موشكهای بابُرد هزار و هزار و پانصد كیلومتر و وسایل شیمیایی را یا برایش ساختند و یا كمكش كردند كه ساخت؛ در حالی كه میدیدند و میدانستند كه در عراق استبداد كامل حكمفرماست. مسأله امریكا این است كه میگوید: «ملت ایران! حكومت و حاكمیت ملی و ارزشهای مورد قبول و احترام خودتان را رها كنید و از آنها دست بردارید!» مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1382/03/07 عنوان فیش : سکینه الهی, حسن ظن به خدا, اعتماد به خدا کلیدواژه(ها) : سکینه الهی, حسن ظن به خدا, اعتماد به خدا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : «سكینه» ناشی از اعتماد و حسن ظن به خداست. مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1382/03/07 عنوان فیش :متحیر شدن دنیا از سفر رهبری به پاکستان کلیدواژه(ها) : تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد, سفرهای خارج از کشور آیت الله خامنه ای نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : من بعد از سفر آقای خاتمی به لبنان به ایشان گفتم شما به هر کشور اسلامی بروید، اگر بگذارند، همین استقبالی که در لبنان از شما شد، در آن کشور هم انجام خواهد گرفت. واقعیت هم همین است. کدام رئیس جمهور از کدام کشور وقتی به یک کشور بیگانه سفر میکند، مردم اینطور نسبت به او اظهار شور و شوق میکنند!؟ این در همه ادوار مخصوص جمهوری اسلامی است. سفری که بنده در زمان ریاست جمهوری به پاکستان کردم، دنیا را متحیّر کرد؛ سفری که آقای هاشمی رفسنجانی در دوره ریاست جمهوریاش به سودان کرد نیز همه دنیا را متحیّر کرد. اینها موضوعهای شناخته نشدهای در عرف بینالمللی است؛ چنین چیزی وجود ندارد. شما یک مورد نشان بدهید؛ یک مورد دیگر وجود ندارد که رئیس یک کشور به کشور بیگانهای برود و آحاد مردم آن کشور سینه چاک بیایند؛ ماشین را ببوسند، محاصره کنند، شعار بدهند، دست بلند کنند، عکس بلند کنند. اینها فوقالعاده است و نشاندهنده امتداد وجود شما در دنیاست. مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1382/03/07 عنوان فیش : ارزشهای امریکایی کلیدواژه(ها) : ارزشهای امریکایی نوع(ها) : جستار متن فیش : مسأله اینها دمکراسی و سلاحهای کشتار جمعی نیست؛ چون خود اینها منطقه را از سلاح پُر کردهاند. شما به حکومت صهیونیستی که مظهر کامل تولید و انباشت سلاحهای اتمی و کشتار جمعی است، نگاه کنید! جاهای دیگر هم که همینطور است. به حکومت صدّام همینها کمک کردند و موشکهای بابُرد هزار و هزار و پانصد کیلومتر و وسایل شیمیایی را یا برایش ساختند و یا کمکش کردند که ساخت؛ در حالی که میدیدند و میدانستند که در عراق استبداد کامل حکمفرماست. مسأله امریکا این است که میگوید: «ملت ایران! حکومت و حاکمیت ملی و ارزشهای مورد قبول و احترام خودتان را رها کنید و از آنها دست بردارید!» وقتی این ارزشها و حاکمیت ملىِ متّکی به قانون اساسی و عملکرد خوبِ این بیست و چند سال جمهوری اسلامی از بین رفت، معنایش این است که امریکاییها بتوانند همان سلطهای را که در دوران طاغوت بر این کشور داشتند، پیدا کنند، که مطلقاً به کمتر از این هم قانع نیستند. البته بین آنچه که به نظر آنها بد و بدتر است، بد را انتخاب میکنند؛ یک نفر را بر نفر دیگر، یک جناح را بر جناح دیگر و یک حرف را بر حرف دیگر گاهی ترجیح میدهند، که امروز همه چیز روشن شده است؛ اما بهمجرّد اینکه چیزی برخلاف نظر آنها از هر گوشهای صادر شود، موضعگیریشان را علنی میکنند. امروز که امریکاییها با غرور - و به نظر من غرور احمقانه؛ حقیقتاً آنچه که امروز امریکاییها دچارش هستند و بالاخره سیلی آن را هم خواهند خورد، غرور احمقانه است - خیلی از حرفهایشان را صریح میزنند، بعد از بیانیهای که رئیسجمهورمان آقای خاتمی دادند - و در آن مواضع اصولی خود را آشکار کردند که البته برای ما چیز تازهای نبود، چرا که ایشان را میشناسیم و همیشه مواضعشان را میدانستیم - و در آن ایشان ایستادگی خود را بر مبانی اسلامی و نفرت و شکوه عمیقشان را از رفتار متکبّرانه امریکا نشان دادند - که همه شنیدید - آنها و همه مراکز تبلیغاتی دنیا علیه این بیانیه موضع گرفتند، در حالیکه اینها همان کسانی بودند که در مواردی که لازم میدانستند، از ایشان حمایت و تأییدشان هم میکردند! مسأله آنها مسأله این شخص و آن شخص و این جناح و آن جناح نیست، بلکه مسأله این است که در اینجا یک حاکمیت برخاسته از مردم - علیرغم آنها - بهوجود آمده که مبتنی بر ارزشهای خودِ این مردم است، نه ارزشهای مورد خواست آنها؛ ارزشهای غربی، تحمیلی و وارداتی. مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1382/03/07 عنوان فیش : مجلس شورای اسلامی کلیدواژه(ها) : مجلس شورای اسلامی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : تفاوت عمدهای بین مجلس شورای اسلامی و همه پارلمانهای دنیا وجود دارد وآن، اسلامی بودن است. شوخی نیست؛ امروز صد و پنجاه سال است که برجستهترین و شریفترین عناصر سیاسی و دینىِ ملت ما پرچم حاکمیت اسلام را بلند کردهاند و پایش سینه زدهاند و بسیاری در این راه جان دادند؛ امثال مدرّسها، آخوند خراسانیها و سید جمالّ الدینها. قضیه اینطوری است. این، مربوط به امروزِ ما نیست که بگوییم دین و سیاست یکی است، عدّهای هم بگویند یکی است؛ اما یک عدّه هم بگویند نه، خیلی هم یکی نیست! حرفِ امروز نیست؛ این حرف، صد و پنجاه سال ریشه دارد. پدرِ برجستهترین زبدگان این کشور در راه مبارزه برای این فکر درآمد؛ هزاران جانِ پاک در این راه شهید شدند؛ مدرّسِ به آن عظمت سینه را برای این قضیه سپر کرد؛ اصلاً مشروطیت ایران برای همین پیش آمد، اگرچه بعد منحرفش کردند؛ عدّهای بد و ناشیانه عمل کردند؛ عدّهای هم متّکی به قدرتهای خارجی زرنگی کردند و آن را از دست مردم قاپیدند؛ بعد هم که امام بزرگوار آمد، از اوّل حرکتش را بر این اساس قرار داد و ملت ایران هم این را خواستند و میخواهند. من به شما بگویم حتی ملتهای لائیکترین دولتهایی که امروز حول و حوش ما هستند، همینطورند - من حالا اسم آن کشورها را نمیآورم، خودتان در ذهنتان مجسّم کنید - یعنی اگر شرایطی ایجاد شود، انسانی مثل امام و زمینهای مثل آن روز در این کشورها بهوجود آید و پرچمی بلند شود، همین ملتهایی که میبینید دولتهایشان دم از لائیک و لائیسیسم میزنند و هر کس ذرّهای علیه تفکّر سکولاریستی دم بزند یا حرکت کند، پدرش را در میآورند، دور این پرچم جمع خواهند شد. اسلام این است و این درست است و به صلاح ملتهاست؛ ملتها این را میدانند. اگر امروز احکام اسلام در این مملکت اجرا شود؛ یعنی من و شما این توفیق را بیابیم که احکام اسلامی را اجرا کنیم، همه این گرهها و مشکلات باز و حل خواهد شد. ما هرچه عقب ماندهایم، بهخاطر این است که در این زمینهها یا کوتاهی کردهایم یا نشده است. این فریاد صد و پنجاه سال است که در بین مسلمانان بلند است. مگر میشود از آن برگشت!؟ حال مظهر این تلاش صد و پنجاه ساله که محصول خون هزاران جانِ پاک است - آنهایی که شهید شدند، آدمهای معمولی نبودند که شهید شوند؛ مجاهدان، فداکاران، انسانهای سرافراز، رشید و شجاعی بودند که وارد میدان شدند و جانشان را دادند - چیست؟ مجلس شورای اسلامی، دولتِ جمهوری اسلامی، نظام اسلامی. اینها، محصول این همه تلاش است. فرقِ مجلسِ شورای اسلامی با سایر پارلمانهای دنیا این است. معنای اینکه باید حکم و قانون منطبق بر اسلام باشد، همین است. مشروعیت این نظام به تفکّر اسلامی و به استواری بر پایه اسلام است؛ مشروعیت مجلس و رهبری هم بر همین اساس است. مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1382/03/07 عنوان فیش : مجلس شورای اسلامی کلیدواژه(ها) : مجلس شورای اسلامی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : [در مجلس شورای اسلامی] نباید بگذارید... مباحثات و بگومگوها به مقابله و مواجهه و تخاصم تبدیل شود..... گفتن و شنودن و اعتراض کردن، هیچ اشکالی ندارد. افرادی از اعتراض کردن بدشان میآید که یا متکبّرند یا پشتوانه مردمی ندارند؛ میترسند؛ دلشان میلرزد. اگر کسی اهل تکبّر نباشد - که خدای متعال را شکر میکنیم که این آلودگی را در ما قرار نداده - و متّکی به حمایت مردم باشد، به هیچ وجه از این گفتنها و شنیدنها ناراحت نمیشود؛ اما مراقب باشید که از این گفت و شنودها، دشمن همان چیز را که میخواهد وانمود کند، به دست نیاورد. امروز یکی از مهمترین شگردهای دشمن این است که بگوید در داخل نظام جمهوری اسلامی دو دستگی است و این دو دسته با هم بدند. دو صدایی و چند صدایی که شما میگویید و بنده هم معتقدم، نمیگوید. بحث چند صدایی نیست؛ چند صدایی همهجا هست. میگوید مخاصمه و دشمنی؛ یعنی فرض میکند یک گروه، گروه دیگر را میخواهد نابود کند! این گونه تصویر میکند. نگذارید این تصویر سازىِ مطلوب دشمن تحقّق پیدا کند؛ این را مراقب باشید. بحث و مجادله و مباحثه و گفتگو را طلبگی انجام دهید. امام هم مکرر به ما میفرمود. واقعیت هم همین است که در محیطهای طلبگی، گاهی دو طلبه دعوا و جنجال میکنند؛ عصبانی میشوند، اما وقتی مباحثه تمام میشود، با یکدیگر ناهار و چایی میخورند و «لم یکن شیئاً مذکورا»! حرفهایشان را میزنند، اما بینشان دشمنی و شکاف ایجاد نمیشود. در بحث، منطق و استدلال باشد، چهارچوب هم چهارچوب قانون است. قانون هم در درجه اوّل، قانون اساسی است. این چهارچوب را رعایت کنید. ....قانون آمده تا جای صدای کلفت را بگیرد؛ کسی با صدای کلفت در هر موضعی که هست، بگوید اینطور باید بشود! خیال هم نکنید که استبداد و دیکتاتوری و صدای کلفت و افزونطلبی، مخصوص کسانی است که در رأس نظامند؛ نخیر، در بدنه نظام هم چنین چیزهایی وجود دارد و همه جایش هم بد است. خوی پادشاهی، خوی استبداد در همه جا بد است؛ در هر جا زشت است؛ به هر شکلی که باشد، بد است. قانون آمده جلوِ این مسائل را بگیرد. بر طبق قانون و در چهارچوب آن باید حرف زده و عمل و رفتار شود و حلّ و فصل هم به وسیله قانون صورت گیرد. این بهترین معیار وحدت است؛ انگیزههای دیگر را کنار بگذارند. امروز روزی نیست که اگر از این وظیفه حفظ استحکام داخلی عدول کنیم و آن را پشت سر بیندازیم، خدای متعال و مردم و تاریخ بر ما ببخشایند؛ امروز روزی نیست که بشود این وظیفه را ندیده گرفت؛ باید هوشیار بود. نباید در نیروی دشمن مبالغه کرد و نباید هم دشمنی و کید او را نادیده گرفت؛ باید مراقب بود امیرالمؤمنین فرمود: «واللَّه لا اکون کالضّبع تنام علی طول اللدم». معروف است بین عربها که کفتار را وقتی میخواهند صید کنند، پایکوبی میکنند و آهنگی میخوانند که خوابآور است. کفتار را با آهنگی در لانهاش میخوابانند و وقتی خوابید، به سراغش میروند. حضرت امیرالمؤمنین میفرماید: «واللَّه لا اکون کالضّبع» من آن کفتاری نیستم که مرا با پایکوبی آوازه خوانی بخوابانند و هر کار میخواهند، بکنند مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1382/03/07 عنوان فیش : صبر کلیدواژه(ها) : صبر نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : آن جایی که هدف درست باشد، مجاهدت هم باشد، نصرت الهی هم قطعاً هست. البته نصرت الهی به معنای این نیست که آزمایشهای دشوار و سخت نیست؛ چرا: «و لنبلونّکم بشیءٍ من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمّرات»؛ اینها هست و همه اینها در سرِ راه مبارزه وجود دارد؛ اما «و بشّر الصّابرین». صبر یعنی ایستادگی؛ تداوم راه؛ این مورد بشارت الهی است؛ یعنی پیروزی نصیب خواهد شد. مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1382/03/07 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مشروعیت این نظام به تفکّر اسلامی و به استواری بر پایه اسلام است؛ مشروعیت مجلس و رهبری هم بر همین اساس است. امام یک وقت فرمود: «اگر من هم از اسلام روی برگردانم، مردم مرا کنار میگذارند.» راست هم میگفت. مردم امام را به اسلام شناختند؛ بهخاطر فداکاری و عظمت او در راه اسلام دنبالش راه افتادند، که همه ما، بنده و شما هم همینطور هستیم. اگر ما از این راه منصرف و منحرف شویم، خودمان ضرر میکنیم؛ اما این حرکت و جریان راه افتاده و متوقّف شدنی نیست. حقیقتاً نظام اسلامی به ما و امثال من و شما وابسته نیست. امام یک وقت میفرمود: «نظام اسلامی به من وابسته نیست!» ما واقعاً تعجّب میکردیم، چون امام خالقِ این انقلاب و در واقع پدیدآورنده این نظام بود و واقعاً تفکیک بین بقای امام و بقای نظام هم برای ما مشکل بود؛ اما امام قُرص و محکم میگفت نخیر، نظام اسلامی به من وابسته نیست مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1382/03/07 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : مشروعیت نظام جمهوری اسلامی و رهبری به تفکّر اسلامی و به استواری بر پایه اسلام است مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1382/03/07 عنوان فیش : جهاد کلیدواژه(ها) : جهاد نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : آن جایی که هدف درست باشد، مجاهدت هم باشد، نصرت الهی هم قطعاً هست مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1382/03/07 عنوان فیش :سکینه الهی در پیشبرد اهداف اسلامی کلیدواژه(ها) : سکینه, سکینه الهی, نصرت الهی نوع(ها) : قرآن, حدیث, نهجالبلاغه متن فیش : به ذهنم میرسد که عرایض خودم را با این آیه شریفه آغاز کنم که میفرماید: «بسماللَّه الرّحمن الرّحیم. هو الّذی انزل السّکینة فی قلوب المؤمنین لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم و للَّه جنود السموات و الارض و کان اللَّه علیما حکیما(۱)». چون تلاش جریانهای سیاسىِ ضدّ جمهوری اسلامی و ضدّ این حرکت عظیم اسلامىِ ملت ایران و ملتهای منطقه - این جریان تبلیغاتىِ عظیمی که امروز به راه انداختهاند - در جهت ایجاد تلاطم - هم تلاطمهای اجتماعی و هم تلاطم روحی - است؛ یعنی دلها را مضطرب کردن، نگران و ترسان کردن که امروز سیاست کلّی امپراتوری خبری در دنیا این است و تازگی هم ندارد - نه نسبت به ما در این بیست و چند سال و نه نسبت به جریان حق در طول تاریخ اسلام از اوّل تا امروز - لذا ملاحظه میکنید یکی از مطالبی که در قرآن روی آن بهعنوان یک موضوعِ منفی تکیه شده، «مرجفون» است؛ یعنی همان کسانی که سعی میکنند دلها را مضطرب، پریشان و ملتهب کنند و دلهره ایجاد نمایند. آنروز این آیه شریفه را برای دوستان دیگری که اینجا بودند، خواندم: «الّذین قال لهم النّاس انّ النّاس قد جمعوا لکم فأخشوهم(۲)». در مدینه پیغمبر جنجال درست میکردند که: «جمع شدهاند و میخواهند پدرتان را دربیاورند! از بین رفتید، نابود شدید؛ تمام شد». آیه قرآن نازل شد که وقتی یاوهگویان و هرزهگویان و ضعیفان چنین فضایی را ایجاد میکنند و این میکروب و ویروس خطرناک ترس را در فضا میپراکنند، مؤمنان کسانی هستند که «فزادهم ایمانا(۳)»؛ ایمانشان بیشتر میشود. «و قالوا حسبنااللَّه و نعم الوکیل(۴)». این «حسبنااللَّه و نعم الوکیل» متعلّق به اینجاست. یعنی در مواجهه با تلاطمی که دشمن میخواهد بهوسیله امواج تبلیغاتی و روانی خود ایجاد کند، آرامش دارند. همان «سکینه» است: «هو الّذی انزل السّکینة فی قلوب المؤمنین»؛ خدای متعال آرامش به دلهای مؤمنین داد: «لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم»؛ برای اینکه ایمانشان هم تقویت شود. واقع قضیه هم همین است. در شرایط مرعوب شدن، ترسیدن، مضطرب شدن، متلاطم شدن، حتّی باورهای قطعی انسان هم از یاد میرود. انسانِ مرعوب، اینطور است. «جبن»، هم عقل را از کار میاندازد، هم عزم را. انسان مرعوب و جبان، نه درست میتواند فکر کند، نه درست میتواند عزم و اراده خودش را بهکار بیندازد؛ دائم یک قدم به جلو برمیدارد و یک قدم به عقب. این است که پیغمبر اکرم به امیرالمؤمنین در آن وصیت معروف خود فرمود: «ولاتشاورنّ جبانا. لأنّه یضیّق علیک المخرج(۵)»؛ با آدم جبان و ترسو در هیچ کاری مشورت نکن، زیرا که گریزگاه و دریچه فَرَج را بر رویت میبندد. انسان وقتی که مرعوب نیست، میتواند درست فکر کند، درست تصمیم بگیرد و از این مانع عبور کند؛ اما وقتی مرعوب شد: «یضیّق علیک المخرج»؛ به بکنم، نکنم دچار میشود و خود را دست بسته تسلیم میکند. این است که «سکینه» خیلی مهمّ است. تعبیر «سکینه» در سوره مبارکه «الفتح» - «انا فتحنا لک فتحاً مبینا» - عجیب است که متعلّق به این سوره است و سه مرتبه در این سوره عنوان «انزال السکینه» بر دل مؤمنین تکرار شده است. یکی از آزمایشهای تلخ و دشوار مسلمانان همین قضیه مربوط به «انّا فتحنا» بود که پیغمبر اکرم بر مبنای سیاستی صحیح و الهی، تصمیم گرفت به سمت مکه راه بیفتد؛ مکهای که دو سال قبل از این موضوع، مدینه را محاصره کرده بود و میخواستند پدر مردم را دربیاورند. جنگ با آن شرایط سخت پیش آمد و به خون پیغمبر و یاران او تشنه بودند. پیغمبر فرمود ما میخواهیم به عمره برویم. به مسلمانان هم فرمود بیایید تا برویم. عدّهای ترسیدند و گفتند پیغمبر به مدینه برنمیگردد؛ نابود شد؛ از بین رفت. این ماجرای «انزال السکینه» مربوط به اینجاست که خدای متعال آنچنان دلهای مؤمنان را آرام کرد که رفتند و با دشمن مواجه شدند و با پیروزی کامل برگشتند. در واقع همان چیزی که پیغمبر میخواست، تحقّق پیدا کرد. «سکینه» ناشی از اعتماد و حسن ظنّ به خداست. وقتی شما هدف درستی را انتخاب میکنید و در راه آن هدف به تلاش میپردازید، خدای متعال در اینجا وعده نصرت داده است؛ بروبرگرد هم ندارد. یک وقت هست شما هدف و آرمان را غلط انتخاب کردهاید؛ یک وقت هست هدف و آرمان را درست انتخاب کردهاید؛ اما تحرّکی ندارید و تلاش و مجاهدتی نمیکنید. اینجا انتظار کمک الهی بیمورد است. مسلمانان اهداف و آرمانهایشان اهداف و آرمانهای خوبی بود؛ اما قرنها بهخاطر اینکه تحرّکی در آنها وجود نداشت، توسری خوردند. الان هم هرجایی که میبینید مسلمانان دچار تحقیر و تذلیل میشوند، بهخاطر همین عدم تحرّک و عدم مجاهدت است، والّا آن جایی که هدف درست باشد، مجاهدت هم باشد، نصرت الهی هم قطعاً هست. البته نصرت الهی به معنای این نیست که آزمایشهای دشوار و سخت نیست؛ چرا: «و لنبلونّکم بشیءٍ من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمّرات(۶)»؛ اینها هست و همه اینها در سرِ راه مبارزه وجود دارد؛ اما «و بشّر الصّابرین(۷)». صبر یعنی ایستادگی؛ تداوم راه؛ این مورد بشارت الهی است؛ یعنی پیروزی نصیب خواهد شد. در دوران مبارزه، بسیاری از شما در میدان بودید. همه میگفتند مشت است و درفش، چرا بیخود میجنگید و مبارزه میکنید؛ فایدهای ندارد. حقیقتاً هم دستگاه پلیسی رژیم طاغوت، دستگاهی نبود که به آسانی بشود با آن مبارزه کرد. آنقدر از این داعیهداران و خیلی از کسانی که تحلیلهای مارکسیستی و روشنفکری و ادّعا و حرف داشتند، وقتی آن زندانها را دیدند و شکنجههایش را حتّی بسیاری ندیدند، بلکه فقط شنیدند، از وسط راه برگشتند و خودشان را تسلیم کردند! اما بسیاری هم ادامه دادند؛ حرکت کردند و آمدند. اوّلین برکتِ حرکت آنها این بود که خدای متعال صدق آنها را بر مردم آشکار و علنی کرد؛ راه آنها را درست نشان داد و مردم با آنها همراه شدند. وقتی مردم همراه شدند، همه چیز درست خواهد شد. مهم این است که آن مجموعه مبارزِ مصمّم، صداقت خودشان را در پیمودن راه اثبات کنند و نشان دهند که صادقانه دنبال این معنا هستند. آنوقت خدای متعال نصرتش را خواهد فرستاد. در نهجالبلاغه هست که: «فلما رأی اللَّه صدقنا»؛ وقتی خدا صداقت ما را دید؛ دید ما راست میگوییم و به دنبال دنیا و پول و هوی و هوس نیستیم، «انزل بعدّونا الکیت و انزل علینا النّصر(۸)»؛ ما را پیروز کرد و دشمنان ما را سرکوب نمود. این، در مبارزات ما هم بود و در این بیست و سه چهار سال هم همین موضوع بوده است و هیچ وقت نبوده که روی کشور و دولت فشار نباشد. 1 ) سوره مبارکه الفتح آیه 4 هُوَ الَّذي أَنزَلَ السَّكينَةَ في قُلوبِ المُؤمِنينَ لِيَزدادوا إيمانًا مَعَ إيمانِهِم ۗ وَلِلَّهِ جُنودُ السَّماواتِ وَالأَرضِ ۚ وَكانَ اللَّهُ عَليمًا حَكيمًا ترجمه : او کسی است که آرامش را در دلهای مؤمنان نازل کرد تا ایمانی بر ایمانشان بیفزایند؛ لشکریان آسمانها و زمین از آن خداست، و خداوند دانا و حکیم است. 2 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 173 الَّذينَ قالَ لَهُمُ النّاسُ إِنَّ النّاسَ قَد جَمَعوا لَكُم فَاخشَوهُم فَزادَهُم إيمانًا وَقالوا حَسبُنَا اللَّهُ وَنِعمَ الوَكيلُ ترجمه : اینها کسانی بودند که (بعضی از) مردم، به آنان گفتند: «مردم [= لشکر دشمن] برای (حمله به) شما اجتماع کردهاند؛ از آنها بترسید!» اما این سخن، بر ایمانشان افزود؛ و گفتند: «خدا ما را کافی است؛ و او بهترین حامی ماست.» 3 ) من لا يحضره الفقيه، ج4، ص: 409؛ الخصال، ج1، ص: 102؛ بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج67، ص: 386؛ ِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِعَلِيٍّ ع يَا عَلِيُّ لَا تُشَاوِرَنَّ جَبَاناً فَإِنَّهُ يُضَيِّقُ عَلَيْكَ الْمَخْرَجَ وَ لَا تُشَاوِرَنَّ بَخِيلًا فَإِنَّهُ يَقْصُرُ بِكَ عَنْ غَايَتِك وَ لَا تُشَاوِرَنَّ حَرِيصاً فَإِنَّهُ يُزَيِّنُ لَكَ شَرَهاً وَ اعْلَمْ أَنَّ الْجُبْنَ وَ الْبُخْلَ وَ الْحِرْصَ غَرِيزَةٌ يَجْمَعُهَا سُوءُ الظَّنِّ. ترجمه : امام رضا(عليه السّلام)از پدرانش از حضرت علىّ(عليه السّلام)نقل كرده است كه پيامبر(صلّى اللّه عليه و آله)فرموده است:يا علىّ با شخص ترسو مشورت نكن زيرا او راه خروج[از گرفتاريها]را براى تو سخت جلوه مىدهد و حتما با بخيل مشورت نكن،زيرا تو را از هدف بازمىدارد،با حريص مشورت نكن زيرا او كار بد را زيبا جلوه مىدهد، و بدان كه ترس و بخل و آزمندى غريزهاى است كه از سوء ظنّ ناشى مىشود. 4 ) سوره مبارکه البقرة آیه 155 وَلَنَبلُوَنَّكُم بِشَيءٍ مِنَ الخَوفِ وَالجوعِ وَنَقصٍ مِنَ الأَموالِ وَالأَنفُسِ وَالثَّمَراتِ ۗ وَبَشِّرِ الصّابِرينَ ترجمه : قطعاً همه شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، و کاهش در مالها و جانها و میوهها، آزمایش میکنیم؛ و بشارت ده به استقامتکنندگان! 5 ) خطبه 56 : از سخنان آن حضرت است در مقايسه ياران پيامبر با ياران خود وَ لَقَدْ كُنَّا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ( صلى الله عليه وآله ) نَقْتُلُ آبَاءَنَا وَ أَبْنَاءَنَا وَ إِخْوَانَنَا وَ أَعْمَامَنَا مَا يَزِيدُنَا ذَلِكَ إِلَّا إِيمَاناً وَ تَسْلِيماً وَ مُضِيّاً عَلَى اللَّقَمِ وَ صَبْراً عَلَى مَضَضِ الْأَلَمِ وَ جِدّاً فِي جِهَادِ الْعَدُوِّ وَ لَقَدْ كَانَ الرَّجُلُ مِنَّا وَ الْآخَرُ مِنْ عَدُوِّنَا يَتَصَاوَلَانِ تَصَاوُلَ الْفَحْلَيْنِ يَتَخَالَسَانِ أَنْفُسَهُمَا أَيُّهُمَا يَسْقِي صَاحِبَهُ كَأْسَ الْمَنُونِ فَمَرَّةً لَنَا مِنْ عَدُوِّنَا وَ مَرَّةً لِعَدُوِّنَا مِنَّا فَلَمَّا رَأَى اللَّهُ صِدْقَنَا أَنْزَلَ بِعَدُوِّنَا الْكَبْتَ وَ أَنْزَلَ عَلَيْنَا النَّصْرَ حَتَّى اسْتَقَرَّ الْإِسْلَامُ مُلْقِياً جِرَانَهُ وَ مُتَبَوِّئاً أَوْطَانَهُ وَ لَعَمْرِي لَوْ كُنَّا نَأْتِي مَا أَتَيْتُمْ مَا قَامَ لِلدِّينِ عَمُودٌ وَ لَا اخْضَرَّ لِلْإِيمَانِ عُودٌ وَ ايْمُ اللَّهِ لَتَحْتَلِبُنَّهَا دَماً وَ لَتُتْبِعُنَّهَا نَدَماً . ترجمه : ما در كنار رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله بوديم، پدران و فرزندان و عموهاى خود را به امر حق مىكشتيم، و اين مسئله جز بر ايمان و تسليم و حركت در راه راست و شكيبايى بر سوزش الم، و كوشش ما در جهاد با دشمن نمىافزود. و مردى از ما و مردى از دشمن چون دو شير نر با هم در مىافتادند، و در صدد بر آوردن جان يكديگر بودند تا كدام يك از آن دو جام مرگ را به كام ديگرى بريزد. يك بار ما بر دشمن پيروز مىشديم، و يك بار دشمن بر ما. چون خداوند راستى ما را ديد دشمن ما را سركوب كرد، و يارى خود را بر ما فرو فرستاد، تا آن وقت كه اسلام همانند شترى كه سينه و گردن براى استراحت به زمين نهد و در جاى خود بخوابد استقرار يافت. به جانم قسم اگر ما در آن زمان رفتارى مانند رفتار امروز شما داشتيم پايهاى از بناى اسلام بر پا نمىشد، و شاخهاى از درخت ايمان سبز نمىگشت. به خدا قسم با اين وضعى كه داريد به جاى شير خون خواهيد دوشيد، و به دنبالش دچار ندامت خواهيد شد مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1382/03/07 عنوان فیش :باید دربرابر دشمن هوشیار بود کلیدواژه(ها) : اختلافافکنی, آمادگی برابر دشمن, بیداری نوع(ها) : قرآن, نهجالبلاغه متن فیش : امروز مسؤولیت من و شما خیلی خطیر است. بایستی با عقل، تدبیر و همراه با توکّل به خدا و شجاعت، نه با جبن، راه را طی کرد. اوّلین کار، استحکام داخلی است. نباید بگذارید این مباحثات و بگومگوها به مقابله و مواجهه و تخاصم تبدیل شود؛ این تنها توصیه من به شماست. گفتن و شنودن و اعتراض کردن، هیچ اشکالی ندارد. افرادی از اعتراض کردن بدشان میآید که یا متکبّرند یا پشتوانه مردمی ندارند؛ میترسند؛ دلشان میلرزد. اگر کسی اهل تکبّر نباشد - که خدای متعال را شکر میکنیم که این آلودگی را در ما قرار نداده - و متّکی به حمایت مردم باشد، به هیچ وجه از این گفتنها و شنیدنها ناراحت نمیشود؛ اما مراقب باشید که از این گفت و شنودها، دشمن همان چیز را که میخواهد وانمود کند، به دست نیاورد. امروز یکی از مهمترین شگردهای دشمن این است که بگوید در داخل نظام جمهوری اسلامی دو دستگی است و این دو دسته با هم بدند. دو صدایی و چند صدایی که شما میگویید و بنده هم معتقدم، نمیگوید. بحث چند صدایی نیست؛ چند صدایی همهجا هست. میگوید مخاصمه و دشمنی؛ یعنی فرض میکند یک گروه، گروه دیگر را میخواهد نابود کند! این گونه تصویر میکند. نگذارید این تصویر سازىِ مطلوب دشمن تحقّق پیدا کند؛ این را مراقب باشید. بحث و مجادله و مباحثه و گفتگو را طلبگی انجام دهید. امام هم مکرر به ما میفرمود. واقعیت هم همین است که در محیطهای طلبگی، گاهی دو طلبه دعوا و جنجال میکنند؛ عصبانی میشوند، اما وقتی مباحثه تمام میشود، با یکدیگر ناهار و چایی میخورند و «لم یکن شیئاً مذکورا (1)»! حرفهایشان را میزنند، اما بینشان دشمنی و شکاف ایجاد نمیشود. در بحث، منطق و استدلال باشد، چهارچوب هم چهارچوب قانون است. قانون هم در درجه اوّل، قانون اساسی است. این چهارچوب را رعایت کنید. بنده آن روز هم به جوانان دانشجو گفتم که قانون آمده تا جای صدای کلفت را بگیرد؛ کسی با صدای کلفت در هر موضعی که هست، بگوید اینطور باید بشود! خیال هم نکنید که استبداد و دیکتاتوری و صدای کلفت و افزونطلبی، مخصوص کسانی است که در رأس نظامند؛ نخیر، در بدنه نظام هم چنین چیزهایی وجود دارد و همه جایش هم بد است. خوی پادشاهی، خوی استبداد در همه جا بد است؛ در هر جا زشت است؛ به هر شکلی که باشد، بد است. قانون آمده جلوِ این مسائل را بگیرد. بر طبق قانون و در چهارچوب آن باید حرف زده و عمل و رفتار شود و حلّ و فصل هم به وسیله قانون صورت گیرد. این بهترین معیار وحدت است؛ انگیزههای دیگر را کنار بگذارند. امروز روزی نیست که اگر از این وظیفه حفظ استحکام داخلی عدول کنیم و آن را پشت سر بیندازیم، خدای متعال و مردم و تاریخ بر ما ببخشایند؛ امروز روزی نیست که بشود این وظیفه را ندیده گرفت؛ باید هوشیار بود. نباید در نیروی دشمن مبالغه کرد و نباید هم دشمنی و کید او را نادیده گرفت؛ باید مراقب بود. امیرالمؤمنین فرمود: «واللَّه لا اکون کالضّبع تنام علی طول اللدم(2)». معروف است بین عربها که کفتار را وقتی میخواهند صید کنند، پایکوبی میکنند و آهنگی میخوانند که خوابآور است. کفتار را با آهنگی در لانهاش میخوابانند و وقتی خوابید، به سراغش میروند. حضرت امیرالمؤمنین میفرماید: «واللَّه لا اکون کالضّبع» من آن کفتاری نیستم که مرا با پایکوبی آوازه خوانی بخوابانند و هر کار میخواهند، بکنند. 1 ) سوره مبارکه الانسان آیه 1 بِسمِ اللَّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيمِ هَل أَتىٰ عَلَى الإِنسانِ حينٌ مِنَ الدَّهرِ لَم يَكُن شَيئًا مَذكورًا ترجمه : آیا زمانی طولانی بر انسان گذشت که چیز قابل ذکری نبود؟! 2 ) خطبه 6 : از سخنان آن حضرت است هنگامى كه از او خواستند طلحه و زبير را دنبال نكند و آماده جنگ با آنان نگردد وَ اللَّهِ لَا أَكُونُ كَالضَّبُعِ تَنَامُ عَلَى طُولِ اللَّدْمِ حَتَّى يَصِلَ إِلَيْهَا طَالِبُهَا وَ يَخْتِلَهَا رَاصِدُهَا وَ لَكِنِّي أَضْرِبُ بِالْمُقْبِلِ إِلَى الْحَقِّ الْمُدْبِرَ عَنْهُ وَ بِالسَّامِعِ الْمُطِيعِ الْعَاصِيَ الْمُرِيبَ أَبَداً حَتَّى يَأْتِيَ عَلَيَّ يَوْمِي فَوَاللَّهِ مَا زِلْتُ مَدْفُوعاً عَنْ حَقِّي مُسْتَأْثَراً عَلَيَّ مُنْذُ قَبَضَ اللَّهُ نَبِيَّهُ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ حَتَّى يَوْمِ النَّاسِ هَذَا . ترجمه : به خدا قسم به مانند كفتار نيستم كه با آهنگ ملايم مىخوابد تا شكارچى در رسد و غافلگيرش نموده شكارش كند. بلكه هميشه با يارى حق جوى، رويگردان از حق را مىزنم، و با كمك شنونده فرمانبر، عاصى بد دل را مىكوبم، تا مرگم فرا رسد. و اللّه از زمان وفات پيامبر صلّى اللّه عليه و آله تاكنون مرا از حقّم كنار زدهاند و آن كه همسانم نبوده بر من مقدم كردهاند مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1382/03/07 عنوان فیش : سیره پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) کلیدواژه(ها) : سیره پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : تعبیر «سکینه» در سوره مبارکه «الفتح» - «انا فتحنا لک فتحاً مبینا» - عجیب است که متعلّق به این سوره است و سه مرتبه در این سوره عنوان «انزال السکینه» بر دل مؤمنین تکرار شده است. یکی از آزمایشهای تلخ و دشوار مسلمانان همین قضیه مربوط به «انّا فتحنا» بود که پیغمبر اکرم بر مبنای سیاستی صحیح و الهی، تصمیم گرفت به سمت مکه راه بیفتد؛ مکهای که دو سال قبل از این موضوع، مدینه را محاصره کرده بود و میخواستند پدر مردم را دربیاورند. جنگ با آن شرایط سخت پیش آمد و به خون پیغمبر و یاران او تشنه بودند. پیغمبر فرمود ما میخواهیم به عمره برویم. به مسلمانان هم فرمود بیایید تا برویم. عدّهای ترسیدند و گفتند پیغمبر به مدینه برنمیگردد؛ نابود شد؛ از بین رفت. این ماجرای «انزال السکینه» مربوط به اینجاست که خدای متعال آنچنان دلهای مؤمنان را آرام کرد که رفتند و با دشمن مواجه شدند و با پیروزی کامل برگشتند. در واقع همان چیزی که پیغمبر میخواست، تحقّق پیدا کرد. مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1382/03/07 عنوان فیش : قانون کلیدواژه(ها) : قانون نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : قانون آمده تا جای صدای کلفت را بگیرد؛ کسی با صدای کلفت در هر موضعی که هست، بگوید اینطور باید بشود! خیال هم نکنید که استبداد و دیکتاتوری و صدای کلفت و افزونطلبی، مخصوص کسانی است که در رأس نظامند؛ نخیر، در بدنه نظام هم چنین چیزهایی وجود دارد و همه جایش هم بد است. خوی پادشاهی، خوی استبداد در همه جا بد است؛ در هر جا زشت است؛ به هر شکلی که باشد، بد است. قانون آمده جلوِ این مسائل را بگیرد. بر طبق قانون و در چهارچوب آن باید حرف زده و عمل و رفتار شود و حلّ و فصل هم به وسیله قانون صورت گیرد. این بهترین معیار وحدت است. مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1382/03/07 عنوان فیش : قانون کلیدواژه(ها) : قانون نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : قانون آمده تا جای صدای کلفت را بگیرد. مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1382/03/07 عنوان فیش : سنتهای الهی کلیدواژه(ها) : سنتهای الهی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : «سکینه» ناشی از اعتماد و حسن ظنّ به خداست. وقتی شما هدف درستی را انتخاب میکنید و در راه آن هدف به تلاش میپردازید، خدای متعال در اینجا وعده نصرت داده است؛ بروبرگرد هم ندارد. یک وقت هست شما هدف و آرمان را غلط انتخاب کردهاید؛ یک وقت هست هدف و آرمان را درست انتخاب کردهاید؛ اما تحرّکی ندارید و تلاش و مجاهدتی نمیکنید. اینجا انتظار کمک الهی بی مورد است. مسلمانان اهداف و آرمانهایشان اهداف و آرمانهای خوبی بود؛ اما قرنها بهخاطر اینکه تحرّکی در آنها وجود نداشت، توسری خوردند. الان هم هرجایی که میبینید مسلمانان دچار تحقیر و تذلیل میشوند، بهخاطر همین عدم تحرّک و عدم مجاهدت است، والّا آن جایی که هدف درست باشد، مجاهدت هم باشد، نصرت الهی هم قطعاً هست. البته نصرت الهی به معنای این نیست که آزمایشهای دشوار و سخت نیست؛ چرا: «و لنبلونّکم بشیءٍ من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمّرات»؛ اینها هست و همه اینها در سرِ راه مبارزه وجود دارد؛ اما «و بشّر الصّابرین». صبر یعنی ایستادگی؛ تداوم راه؛ این مورد بشارت الهی است؛ یعنی پیروزی نصیب خواهد شد. مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1382/03/07 عنوان فیش : تبلیغات دشمن کلیدواژه(ها) : تبلیغات دشمن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : [مؤمنان]در مواجهه با تلاطمی که دشمن میخواهد بهوسیله امواج تبلیغاتی و روانی خود ایجاد کند، آرامش دارند. مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1382/03/07 عنوان فیش : تبلیغات دشمن کلیدواژه(ها) : تبلیغات دشمن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : تبلیغات در دنیا به گفتن و باز گفتن و باز گفتن و تکرار کردن است؛ این سیاست تبلیغاتی و پروپاگاندای رایج در دنیاست. باید بگویند؛ تکرار کنند؛ تکرار کنند، بالاخره در بخشی از مردم اثر میکند؛ لااقل مردم عادت میکنند که بشنوند. مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1382/03/07 عنوان فیش : تبلیغات دشمن کلیدواژه(ها) : تبلیغات دشمن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : بعضیها خودشان را کوچک میشمارند؛ بعضیها نیروی خودشان را ندیده میگیرند؛ بعضیها آن استعداد و حرکت و انرژی عظیمی را که در درون این ملت و دستگاه مدیریّت این کشور - از مجموعه قوا - وجود دارد، دستکم میگیرند. این هم جزئی از تبلیغات دشمن است. همه هدف تبلیغات دشمن این است: «بدبخت شدید! بیچاره شدید! از بین رفتید؛ تمام شد!» این تبلیغات مربوط به امروز هم نیست؛ سالهاست همین مطالب را تکرار و ترویج میکنند... و هدف هم چیزی جز این نیست که شما را وادار کنند تا از موضع خود عقبنشینی کنید. مربوط به :بیانات در دیدار نمایندگان مجلس - 1382/03/07 عنوان فیش : نمایندگان مجلس شورای اسلامی کلیدواژه(ها) : نمایندگان مجلس شورای اسلامی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : [در مجلس شورای اسلامی] نباید بگذارید مباحثات و بگومگوها به مقابله و مواجهه و تخاصم تبدیل شود..... گفتن و شنودن و اعتراض کردن، هیچ اشکالی ندارد. افرادی از اعتراض کردن بدشان میآید که یا متکبّرند یا پشتوانه مردمی ندارند؛ میترسند؛ دلشان میلرزد. اگر کسی اهل تکبّر نباشد - که خدای متعال را شکر میکنیم که این آلودگی را در ما قرار نداده - و متّکی به حمایت مردم باشد، به هیچ وجه از این گفتنها و شنیدنها ناراحت نمیشود؛ اما مراقب باشید که از این گفت و شنودها، دشمن همان چیز را که میخواهد وانمود کند، به دست نیاورد. امروز یکی از مهمترین شگردهای دشمن این است که بگوید در داخل نظام جمهوری اسلامی دو دستگی است و این دو دسته با هم بدند. دو صدایی و چند صدایی که شما میگویید و بنده هم معتقدم، نمیگوید. بحث چند صدایی نیست؛ چند صدایی همهجا هست. میگوید مخاصمه و دشمنی؛ یعنی فرض میکند یک گروه، گروه دیگر را میخواهد نابود کند! این گونه تصویر میکند. نگذارید این تصویر سازىِ مطلوب دشمن تحقّق پیدا کند؛ این را مراقب باشید. بحث و مجادله و مباحثه و گفتگو را طلبگی انجام دهید. امام هم مکرر به ما میفرمود. واقعیت هم همین است که در محیطهای طلبگی، گاهی دو طلبه دعوا و جنجال میکنند؛ عصبانی میشوند، اما وقتی مباحثه تمام میشود، با یکدیگر ناهار و چایی میخورند و «لم یکن شیئاً مذکورا»! حرفهایشان را میزنند، اما بینشان دشمنی و شکاف ایجاد نمیشود. در بحث، منطق و استدلال باشد، چهارچوب هم چهارچوب قانون است. قانون هم در درجه اوّل، قانون اساسی است. این چهارچوب را رعایت کنید. ....قانون آمده تا جای صدای کلفت را بگیرد؛ کسی با صدای کلفت در هر موضعی که هست، بگوید اینطور باید بشود! خیال هم نکنید که استبداد و دیکتاتوری و صدای کلفت و افزونطلبی، مخصوص کسانی است که در رأس نظامند؛ نخیر، در بدنه نظام هم چنین چیزهایی وجود دارد و همه جایش هم بد است. خوی پادشاهی، خوی استبداد در همه جا بد است؛ در هر جا زشت است؛ به هر شکلی که باشد، بد است. قانون آمده جلوِ این مسائل را بگیرد. بر طبق قانون و در چهارچوب آن باید حرف زده و عمل و رفتار شود و حلّ و فصل هم به وسیله قانون صورت گیرد. این بهترین معیار وحدت است؛ انگیزههای دیگر را کنار بگذارند. امروز روزی نیست که اگر از این وظیفه حفظ استحکام داخلی عدول کنیم و آن را پشت سر بیندازیم، خدای متعال و مردم و تاریخ بر ما ببخشایند؛ امروز روزی نیست که بشود این وظیفه را ندیده گرفت؛ باید هوشیار بود. نباید در نیروی دشمن مبالغه کرد و نباید هم دشمنی و کید او را نادیده گرفت؛ باید مراقب بود امیرالمؤمنین فرمود: «واللَّه لا اکون کالضّبع تنام علی طول اللدم». معروف است بین عربها که کفتار را وقتی میخواهند صید کنند، پایکوبی میکنند و آهنگی میخوانند که خوابآور است. کفتار را با آهنگی در لانهاش میخوابانند و وقتی خوابید، به سراغش میروند. حضرت امیرالمؤمنین میفرماید: «واللَّه لا اکون کالضّبع» من آن کفتاری نیستم که مرا با پایکوبی آوازه خوانی بخوابانند و هر کار میخواهند، بکنند. |