[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
بعضیها میگویند «مرگ بر آمریکا» میگویید، آمریکاییها با شما دشمنی میکنند؛ من میگویم نه، در آن روزی که آمریکاییها دشمنی را شروع کردند یعنی در بیستوهشتم مرداد، در ایران هیچ کس مرگ بر آمریکا نمیگفت امّا آنها ضربهی خودشان را زدند؛ ضربهی آنها ناشی از «مرگ بر آمریکا» نیست. بعد که ضربه زدند در شانزدهم آذر همان سال دانشجوها در دانشگاه تهران گفتند مرگ بر آمریکا؛ مرگ بر آمریکا یادگار شانزدهم آذر است؛ از آن وقت گفته شد مرگ بر آمریکا؛ آمریکاییها قبل از آن، ضربه را زده بودند. بیانات در ارتباط تصویری با مردم قم1400/10/19 دشمنی و کینهورزی عمیق آمریکا با نظام جمهوری اسلامی ایران هم از همین جا فهمیده میشود. نظام جمهوری اسلامی، مظهر اعتقاد دینی مردم است و ناشی از نگاه انقلابیِ برخاستهی از دین به مسائل جاری جهان و کشور است؛ از این جهت رأس استکبار که آمریکا است، با جمهوری اسلامی مخالف است. اینکه حالا بعضیها بگویند چرا شما با آمریکا مخالفت میکنید، چرا میگویید «مرگ بر آمریکا»، به نظر ما ظاهربینانه است، سطحینگری است؛ عمق قضیّه همین است که طبیعت استکبار، با پدیدهای مثل جمهوری اسلامی که همه چیزش از دین است، مربوط به تفسیر علمای دین و یک حرکت دینی است، طبیعتاً مخالف است. بیانیه «گام دوم انقلاب» خطاب به ملت ایران1397/11/22 این شعارِ «مرگ بر آمریکا» به معنای [مرگ بر] ملّت آمریکا نیست. مصداقش را بنده در نوزدهم بهمن معیّن کردم که مراد کیست؛ حالا عرض میکنم که «مرگ بر آمریکا» یعنی مرگ بر سلطهگری، مرگ بر تجاوزگری، مرگ بر دستدرازی به حقوق ملّتها؛ معنایش این است. یک حرکت روشنفکرانه، آگاهانه، انسانی و پُرمعنا و پُرمضمون را مردم با این شعار در همه جای کشور انجام دادند، که واقعاً جای سپاسگزاری است. بیانات در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی ارتش1397/11/19 گله میکنند که چرا ملّت ایران میگویند «مرگ بر آمریکا»؛ اوّلاً بنده این را برای حضراتِ بزرگان آمریکایی روشن کنم؛ مرگ بر آمریکا یعنی مرگ بر ترامپ و جان بولتون و پمپئو! مرگ بر اینها یعنی مرگ بر سردمداران؛ ما به مردم آمریکا کاری نداریم؛ مرگ بر آمریکا یعنی مرگ بر شما چند نفر و آن گروهی که دارید اداره میکنید کشورتان را، مراد این است؛ حالا در این دوره اینها هستند، در دورهی دیگر هم دیگران؛ بحث ملّت آمریکا نیست. ثانیاً تا وقتی که دولت آمریکا و رژیم آمریکا همین شرارت، همین دخالت، همین خباثت، همین رذالت را در اعمال خودش دارد، این مرگ بر آمریکا از دهان ملّت ایران نخواهد افتاد. بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی1395/01/01 جمهوری اسلامی نهفقط ایران را از دست اینها خارج کرد بلکه با روحیهی مقاومتی که نشان داد و دلیریای که نشان داد -که حالا بعد عرض خواهم کرد- موجب تشویق کشورهای دیگر هم شد. امروز شما ببینید در کشورهای متعدّدی در این منطقه و حتّی فراتر از این منطقه «مرگ بر آمریکا» میگویند، پرچم آمریکا را آتش میزنند. ملّت ایران نشان داد که میتواند مقاومت بکند، ملّتهای دیگر [هم] یاد گرفتند و سررشته از دست آمریکا خارج شده است. آمریکاییها اعلان کردند که میخواهند خاورمیانهی بزرگ درست کنند -یکوقت گفتند خاورمیانهی نوین، یکوقت گفتند خاورمیانهی بزرگ- مقصود این بود که در این منطقهی غرب آسیا و در قلب کشورهای اسلامی، دولت جعلی رژیم صهیونیستی را بر همهی امور این منطقه از لحاظ اقتصادی و سیاسی و فرهنگی مسلّط کنند؛ هدفشان این بود. الان شما نگاه کنید ببینید همانهایی که شعار خاورمیانهی بزرگ میدادند، در قضیهی سوریه درماندهاند، در قضیهی یمن درماندهاند، در قضیهی عراق درماندهاند، در قضیهی فلسطین درماندهاند و اینها همه را از چشم ایران میبینند، از چشم جمهوری اسلامی میبینند. دشمنی آنها با جمهوری اسلامی اینجوری است؛ اختلاف آنها با جمهوری اسلامی سرِ یکذرّه و دوذرّه نیست؛ مسئله، مسئلهی اساسی است؛ دارند حرکت میکنند بیایند به این سمت که بلکه بتوانند آن سلطهی قدیمی خودشان را برقرار کنند. بیانات در دیدار اعضای مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم1394/12/25 جمهوری اسلامی، نظام جهانی ظالمانه را به چالش کشید؛ علّت مخالفت با ما هم همین است. [علّت] اینکه با نظام اسلامی مخالفت میشود این است؛ وَالّا اگر چنانچه اسلام غیر سیاسی، اسلامی که کاری به کار اینوآن ندارد، اگر یک چنین اسلامی حاکم باشد، نه، هیچ اهمّیّتی هم نمیدهند و مخالفتی هم نمیکنند. شما با آمریکا، با دستگاه استکبار، با صهیونیسم همراه باشید -در کار اقتصادیشان، در کارهای سیاسیشان، در جهتگیریهایشان- و مثل آنها فکر کنید، مثل آنها حرف بزنید، مثل آنها مشی کنید، هیچ مخالفتی ندارند؛ اسمتان مسیحی باشد، اسمتان بودایی باشد، اسمتان مسلمان باشد برایشان هیچ اهمیّتی ندارد. (۴) (بله مرگ که حتماً بر آمریکا، امّا حالا اجازه بدهید صحبت بکنیم.) پس بنابراین، مسئله این است. بیانات در دیدار مردم آذربایجان شرقی1394/11/28 سیاستمداران آمریکایی اعتراض میکنند که چرا در راهپیماییهای ایران و در اجتماعات ایران، مردم میگویند «مرگ بر آمریکا». خب [وقتی] شما اینجوری عمل میکنید، میخواهید مردم ایران چه بگویند؟ این گذشتهی شما است، این سابقهی شما است، این [هم] رفتار امروز شما است. دشمنی شما حتّی بدون پردهپوشی است. بله، در دیدارهای خصوصی لبخند میزنند، دست میدهند، حرفهای چربونرم میزنند، زبان خوش به کار میبرند؛ [امّا] این مربوط به دیپلماسی دیدارهای خصوصی است؛ اهمّیّتی ندارد، ارزشی ندارد، تأثیری در واقعیّت ندارد. واقعیّت این است که قرارداد را ببندند، مذاکرات را بکنند، دو سال چکوچانه بزنند، بعد که قضایا تمام شد بگویند حالا ما نمیگذاریم، و تهدید کنند که میخواهیم تحریم جدید بگذاریم برای اینکه سرمایهگذار خارجی بترسد، واهمه کند و نزدیک نیاید؛ تصریح هم میکنند به این! آمریکا این است؛ در مقابل این دشمن نمیشود انسان چشم خود را ببندد، نمیشود انسان حمل بر صحّت بکند. این [دربارهی] وفای به عهدشان و قابل اعتماد نبودنشان. ملّت عزیز ایران! طرف شما یک چنین عنصری است؛ بیدار باید بود، هشیار باید بود. ما نمیخواهیم برای خودمان دردسر بیخودی درست کنیم؛ بعضیها نگویند شما مدام آمریکا را وادار میکنید و تحریک میکنید؛ نه، آمریکا تحریک نمیخواهد، آمریکا دشمن است. آمریکا یک روز صاحب ایران بوده است، انقلاب آمده این [کشور] را از دستش بیرون آورده است؛ از پا نمیخواهد بنشیند تا وقتیکه دوباره خودش را مسلّط بکند. آمریکا این است. بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان1394/08/12 امروز صحنهی عظیم دنیا اینجوری است؛ قدرتهای مستکبر در یک طرف قرار گرفتهاند، با همان توانهای مادّیای که دارند، با ارعابی که میکنند، با هیبتی که از خودشان نشان میدهند و دیگران را مقهور هیبت خودشان میکنند، اینها یک طرفند؛ بعضی از دولتهای ضعیف هم هستند که جرئت بُروز و ظهور ندارند؛ در میان اینها یک جا هم هست که با صدای رسا دارد این وضعیّت را محکوم میکند و آن جمهوری اسلامی است. امروز جمهوری اسلامی با صدای رسا، بدون بیم، بدون اینکه از تهدید دشمن بترسد و مرعوب دشمن بشود، دارد علیه ظلم، علیه سلطه، علیه استثمار و استکبار فریاد میکشد و این را ملّتها دارند میشنوند و تحت تأثیر قرار میگیرند. این را من به شما عرض بکنم؛ ملّتها تحت تأثیر حرکت ملّت ایرانند و این در دنیا مشهود است؛ بالخصوص در دنیای اسلام مشهود است؛ برای ملّت ایران، برای بزرگان انقلاب، برای شخص امام بزرگوار ما آنچنان تکریمی و احترامی قائلند که برای هیچکس دیگر قائل نیستند؛ این بهخاطر این است که این صدای رسا به گوش آنها میرسد؛ این صدای رسا را از دست ندهید.(۷) و این را بدانید که این شعار شما، «مرگ بر آمریکا»ی شما، این فریادی که ملّت ایران میکشند، این دارای یک پشتوانه و عقبهی منطقی و قوی است؛ دارای پشتوانهی عقلانی است. معلوم هم هست که مراد از «مرگ بر آمریکا»، مرگ بر ملّت آمریکا نیست، ملّت آمریکا هم مثل بقیّهی ملّتها [هستند]، یعنی مرگ بر سیاستهای آمریکا، مرگ بر استکبار؛ معنایش این است، این دارای پشتوانهی عقلانی است؛ قانون اساسی ما به این ناطق است، تفکّرات اصولی و عمیق و منطقی بر این ناطق است و این را برای هر ملّتی که تشریح بکنیم، آن را میپسندند و میپذیرند و قبول میکنند. بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان1394/08/12 این را بدانید که این شعار شما، «مرگ بر آمریکا»ی شما، این فریادی که ملّت ایران میکشند، این دارای یک پشتوانه و عقبهی منطقی و قوی است؛ دارای پشتوانهی عقلانی است. معلوم هم هست که مراد از «مرگ بر آمریکا»، مرگ بر ملّت آمریکا نیست، ملّت آمریکا هم مثل بقیّهی ملّتها [هستند]، یعنی مرگ بر سیاستهای آمریکا، مرگ بر استکبار؛ معنایش این است، این دارای پشتوانهی عقلانی است؛ قانون اساسی ما به این ناطق است، تفکّرات اصولی و عمیق و منطقی بر این ناطق است و این را برای هر ملّتی که تشریح بکنیم، آن را میپسندند و میپذیرند و قبول میکنند. خطبههای نماز عید فطر1394/04/27 شعارهای ملّت ایران، نشان داد که جهتگیریها چیست؛ در روز قدس، شعار مرگ بر اسرائیل و مرگ بر آمریکا، فضای کشور را تکان داد؛ مخصوص تهران و شهرهای بزرگ هم نبود؛ همهی کشور در زیر چتر این حرکت عظیم قرار گرفت. بیانات در حرم مطهر رضوی1394/01/01 دشمنان ما صریحاً میگویند که هدفشان از فشارهای اقتصادی یک هدف سیاسی است. هدف آنها این است که مردم ایران را در مقابل نظام اسلامی قرار بدهند؛(۱۱) توجّه بفرمایید؛ البتّه بله، «مرگ بر آمریکا»، چون آمریکا آن عامل اصلی این فشارها است و خودشان هم اصرار دارند بر اینکه متمرکز بشوند روی اقتصاد ملّت عزیزما. هدفشان چیست؟ هدف این است که مردم را در مقابل دستگاه قرار بدهند؛ این را صریحاً میگویند که میخواهیم فشار اقتصادی بیاوریم تا وضعیّت مردم سخت بشود و مردم وادار به اعتراض بشوند در مقابل دولت و در مقابل نظام اسلامی. این را صریحاً میگویند البتّه بدروغ گاهی ادّعا میکنند که طرفدار ملّت ایرانند که این دروغها را نمیشود باور کرد و نباید از دشمن باور کرد، لکن هدفشان همان هدف سیاسی است. بیانات در مراسم بیست و چهارمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله)1392/03/14 دشمنان ما در خارج، بیچارهها در فکر اینند که از این انتخابات تهدیدی درست کنند علیه نظام اسلامی؛ در حالی که انتخابات فرصت بزرگ نظام اسلامی است. آنها امید دارند که انتخابات یا سرد باشد، تا بتوانند بگویند مردم به نظام اسلامی علاقهای ندارند؛ یا دنبال انتخابات، فتنه به وجود بیاورند؛ کمااینکه در سال ۸۸ به دنبال آن انتخابات پرشور، فتنه درست کردند. دشمنان این ملت، دنبال این چیزهایند. اما آنها اشتباه میکنند، مردم ما را نشناختهاند. دشمنان این ملت، روز نهم دی را فراموش کردهاند. آن کسانی که فکر میکنند در این کشور یک اکثریتی خاموش و مخالف با نظام جمهوری اسلامیاند، یادشان رفته است که سی و چهار سال است که هر سال در بیست و دوم بهمن، در همهی شهرهای این کشور، جمعیتهای عظیم به دفاع از نظام جمهوری اسلامی بیرون میآیند و «مرگ بر آمریکا» میگویند. برای اینکه فضای انتخابات را سرد کنند، هیئتهای فکریشان پشت سر رسانهها و سخنگویان سیاسی مینشینند، مرتب حرف درست میکنند و تحویل رسانهها میدهند. یک روز میگویند انتخابات مهندسیشده است، یک روز میگویند انتخابات آزاد نیست، یک روز میگویند انتخابات از نظر مردم مشروع نیست. نه مردمِ ما را میشناسند، نه انتخابات ما را میشناسند، نه نظام جمهوری اسلامی را میشناسند؛ آنجائی هم که میشناسند، بیانصافی میکنند و ابائی هم ندارند از این بیانصافی. بیانات در دیدار اساتید دانشگاهها1391/05/22 یکی دیگر از نشانههای این تحول اساسیای که در نقشهی دنیا انسان احساس میکند، افول وجههی آمریکاست. آمریکا به عنوان قدرت اولِ ثروت و علم و فناوری و نظامی دنیا، چندین دهه با وجهه زندگی کرد؛ که همین وجهه موجب شد نفوذ پیدا کند. در دهههای اولِ نیمهی دوم قرن بیستم، این وجهه در اوج بود. در ایران خود ما همین جور بود؛ دولت ملیای مثل دولت مصدق که از زیر بار انگلیس میگریخت، به دامن آمریکا پناه میبرد؛ این وجهه بود. در همهی دنیا یک چنین حالتی بود. امروز این وجهه به طور کامل از بین رفته است؛ یعنی آمریکا به عنوان یک متهم در دنیا مطرح است. دولت آمریکا در هیچ کشوری، میان هیچ ملتی، یک وجههی عمومی ندارد. «مرگ بر آمریکا» دیگر جزو شعارهای اختصاصی ملت ایران نیست؛ در بسیاری از کشورها گفته میشود. یک دولتِ طرفدار ظلم، طرفدار جنگ، طرفدار انباشت تسلیحات، طرفدار سلطهی بر ملتها، طرفدار زورگوئی، دخالت در همه جا، یک چنین عنوانی پیدا کرده؛ این هم یکی از نشانههاست. بنابراین تحول در سطح جهان، یک امر قطعی است. نشانه های دیگری هم دارد که حالا من اکتفاء میکنم به همین مقداری که گفته شد. بیانات در دیدار اساتید دانشگاهها1391/05/22 یکی دیگر از نشانههای این تحول اساسیای که در نقشهی دنیا انسان احساس میکند، افول وجههی آمریکاست. آمریکا به عنوان قدرت اولِ ثروت و علم و فناوری و نظامی دنیا، چندین دهه با وجهه زندگی کرد؛ که همین وجهه موجب شد نفوذ پیدا کند. در دهههای اولِ نیمهی دوم قرن بیستم، این وجهه در اوج بود. در ایران خود ما همین جور بود؛ دولت ملیای مثل دولت مصدق که از زیر بار انگلیس میگریخت، به دامن آمریکا پناه میبرد؛ این وجهه بود. در همهی دنیا یک چنین حالتی بود. امروز این وجهه به طور کامل از بین رفته است؛ یعنی آمریکا به عنوان یک متهم در دنیا مطرح است. دولت آمریکا در هیچ کشوری، میان هیچ ملتی، یک وجههی عمومی ندارد. «مرگ بر آمریکا» دیگر جزو شعارهای اختصاصی ملت ایران نیست؛ در بسیاری از کشورها گفته میشود. یک دولتِ طرفدار ظلم، طرفدار جنگ، طرفدار انباشت تسلیحات، طرفدار سلطهی بر ملتها، طرفدار زورگوئی، دخالت در همه جا، یک چنین عنوانی پیدا کرده؛ این هم یکی از نشانههاست. بنابراین تحول در سطح جهان، یک امر قطعی است. نشانه های دیگری هم دارد که حالا من اکتفاء میکنم به همین مقداری که گفته شد. بیانات در دیدار مردم قم به مناسبت سالروز ۱۹ دی1390/10/19 ملتهای دیگر نگاه میکنند ببینند انتخابات در ایران به کجا خواهد رسید. استکبار دوست دارد که انتخابات در کشور ما آنچنان بشود که ملتها را مأیوس کند... د. (۳) خب، شما دیگر حرف آخر را گفتید! «مرگ بر آمریکا» همان حرف آخر است. بیانات در حرم مطهر رضوی در آغاز سال ۹۰1390/01/01 میگوید مردم در میدان آزادی تهران، همان مردم میدان التحریر مصرند. راست میگوید؛ در بیست و دوی بهمنِ هر سال، در میدان آزادی، همین ملتند که جمع میشوند و شعار آنها «مرگ بر آمریکا» است. بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی کشور1388/08/06 من روز اول این را پیغام دادم به همین حضراتی که صحنهگردان این قضایا هستند؛ آن ساعات اول من به آنها پیغام خصوصی دادم. من اگر یک وقتی توی نماز جمعه یک حرفی میزنم، این ابتدا به ساکن نیست؛ حرف خصوصی، پیغام خصوصی، نصیحتِ لازم انجام میگیرد، وقتی انسان ناچار میشود، یک حرفی را میآورد در علن بیان میکند. من پیغام دادم، گفتم این را شما دارید شروع میکنید، اما نمیتوانید تا آخر کنترل کنید؛ میآیند دیگران سوءاستفاده میکنند. حالا دیدید آمدند سوءاستفاده کردند. مرگ بر اسرائیل را خط زدند! مرگ بر آمریکا را خط زدند! معنای این کار چیست؟ آنی که وارد عرصهی سیاست میشود، باید مثل یک شطرنجباز ماهر هر حرکتی را که میکند، تا سه تا چهار تا حرکت بعد از او را هم پیشبینی کند. شما این حرکت را میکنی، رقیبت در مقابل او آن حرکت دیگر را خواهد کرد؛ باید فکرش باشی که تو چه حرکتی خواهی کرد. اگر دیدی در آن حرکت دوم، تو درمیمانی، امروز این حرکت را نکن؛ اگر کردی، ناشی هستی - حالا تعبیر بهترش این است - توی این کار، توی این بازی، توی این حرکت، ناشی هستی، ناواردی. اینها نمیفهمند چه کار میکنند؛ یک حرکتی را شروع میکنند، ملتفت نیستند که در حرکات بعد و بعد و بعد، چطور در خواهند ماند؛ مات خواهند شد. بیانات در دیدار استادان و دانشجویان کردستان1388/02/27 این روحیه را ملت ایران نباید از دست بدهد. این روحیه را از دست ندهید؛ بخصوص شما جوانها. یک عدهای میخواهند مطلب را واژگونه نشان بدهند؛ اعتراض میکنند آقا! چقدر میگوئید مرگ بر فلان، مرگ بر فلان. اعتراض میکنند چرا جنایات آمریکا را یا صهیونیستها را یا همپیمانانشان را در تریبونهای جهانی علنی مطرح میکنید. باید مطرح کرد، باید گفت. ملتها درس میگیرند. من به شما بگویم این را - اگر چه نمیتوانیم این را اثبات بکنیم اما من میدانم، این را بالعیان مشاهده کردم - برخی از کشورهای استقلال یافته و آزاد شده - از جمله یکی از کشورهای معروف آفریقا - از ایران الگوگیری کردند؛ همان روشی را که در دوران انقلاب در ایران اعمال شده بود، آن روش را به کار بردند. این جا بهشان گفته شد. سران انقلابیونشان آمده بودند این جا؛ به آنها گفته شد که امام از این روش استفاده کرد؛ رفتند و همان روش را اعمال کردند و توانستند استقلال بگیرند و توی کشور خودشان، آپارتاید را نابود کنند. بیانات در دیدار زائران و مجاوران بارگاه حضرت علیبنموسی الرضا1388/01/01 تغییر در الفاظ کافی نیست - که حالا ما چندان تغییری در الفاظ هم ندیدیم - تغییر باید تغییر حقیقی باشد. این را هم به مسئولین آمریکائی بگوئیم؛ این تغییری که شما اسمش را میآورید، برای شما یک ضرورت است؛ چارهای ندارید، باید تغییر کنید؛ اگر تغییر نکنید، سنتهای الهی شما را تغییر خواهد داد؛ دنیا شما را تغییر خواهد داد. باید تغییر کنید؛ اما این تغییر نباید فقط لفاظی باشد، نباید با نیتهای ناسالم باشد. یک وقت بگویند ما میخواهیم سیاست خودمان را تغییر دهیم، اما هدفها را عوض نمیکنیم، تاکتیکها را عوض میکنیم؛ این تغییر، تغییر نیست؛ این خدعه است. یک وقت تغییر، تغییر واقعی است؛ آن وقت باید در عمل مشاهده شود. من نصیحت میکنم به مسئولین آمریکائی، به هر که در آمریکا تصمیمگیر است - چه رئیس جمهور، چه کنگره و چه دیگران - این وضعی که در گذشته دولت آمریکا داشته است، به ضرر ملت آمریکا و به ضرر خود دولت آمریکا هم هست. شما امروز در دنیا منفورید؛ اگر نمیدانید، بدانید. ملتها پرچم شما را آتش میزنند، ملتهای مسلمان در همهی نقاط عالم «مرگ بر آمریکا» میگویند. علت این منفوریت چیست؟ این را هیچ بررسی کردهاید؟ تحلیل کردهاید؟ عبرت گرفتهاید؟ علت این است که شما با دنیا قیممآبانه برخورد میکنید، متکبرانه حرف میزنید، میخواهید ارادهی خودتان را در دنیا تحمیل کنید، در امور کشورها دخالت میکنید، در دنیا معیارهای دوگانه به کار میبرید؛ یک جا یک جوان فلسطینی را که از شدت فشار ناگزیر میشود یک حرکت شهادتطلبانه انجام دهد، سیل تبلیغات را بر سر او میریزید؛ اما از طرف دیگر رژیم صهیونیستی که در ظرف بیست و دو روز آن فاجعه را در غزه به وجود میآورد، جنایتهای او را ندیده میگیرید؛ آن جوان را تروریست میخوانید، این رژیم تروریست را میگوئید ما به امنیتش متعهدیم؛ اینهاست که شما را در دنیا منفور کرده است. بیانات در دیدار مداحان اهلبیت (علیهمالسّلام)1387/04/04 اینی که شما میبینید امروز در خیلی از کشورها صدای مرگ بر آمریکا بلند میشود، این چیز جدیدی است؛ این مخلوق حرکت ملت ایران است. چنین چیزی وجود نداشت. اینی که شما میبینید امروز در همهی دنیا، چه در کشورهای اسلامی، چه حتّی در کشورهای اروپائی، سیاست آمریکائی منفورترینِ سیاستها و سران کشور آمریکا منفورترینِ سیاستمداران دنیا هستند، این ناشی از این حرکت عظیم ملت ایران است. اینجا بود که اول، شاخِ ابرقدرتىِ ابرقدرتها را شکست، نظام سلطه را به چالش طلبید. چرا؟ چرا قدرتهای بزرگ مثل آمریکا و دیگران با کشورهائی که همیشه سلطهپذیر بودند، باید از موضع قدرت حرف بزنند؟ توی ایرانِ خود ما سران ذلیلِ روسیاهِ رژیم طاغوت، برای تصمیمگیریهای مهمشان اقدام نمیکردند، مگر اینکه قبلاً با سفیر آمریکا و سفیر انگلیس در ایران مشورت کنند. چرا؟ چرا یک ملت با توانائیهای خود، با ذخائر فرهنگی و مادی و معنوی خود، بایستی تابع و تسلیم یک قدرت بیگانه شود؟ چرا؟ این «چرا» را اول، انقلاب اسلامی گفت. بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم1386/12/22 نتیجهی این رفتارها از سوی سیاستمداران و سردمداران و زمامداران آمریکا این شده است که همین «مرگ بر آمریکا»ی شما، امروز از دل ملتهای مسلمان - از ته دل - برمیخیزد. همهی آنها همین را میگویند. یک روزی فقط ملت ایران بود که بیدار شده بود و شعار «مرگ بر آمریکا» میداد؛ امروز در سرتاسر جهان - دنیای اسلام، حتی در میان غیرمسلمین - هرجا این رئیسجمهور نگونبخت آمریکا سفر میکند، شما ببینید مردم چه تظاهراتی علیه او میکنند؛ پرچمشان را آتش میزنند؛ «مرگ بر آمریکا» میگویند؛ آدمک او را درست میکنند و آتش میزنند. آنوقت اینها طرفدار حقوق بشرند؟! بیانات در دیدار بسیجیان1385/01/06 امروز دشمن ملت ایران در درجهی اول، امریکا و صهیونیستها هستند؛ البته انگلیس هم آتشبیار معرکه است. در مقابل منافع ملت ایران، آنها قرار دارند؛ اما اسمش را میگذارند اجماع جهانی؛ اجماع جهانیای وجود ندارد! اجماع جهانی، علیه استکبار امریکاست، علیه دخالتها و اشغال امریکاست، علیه جنگافروزیها و فتنهانگیزیهای امریکا در سرتاسر دنیاست؛ این اجماع جهانی است. «مرگ بر امریکا» این است که ملت ایران و شما جوانان در این راه، محکم بایستید و پیش بروید. خوشبختانه مسئولین کشور، همه با گام محکم به پیش میروند و در این راه استقامت میورزند. حالا امروز قضیهی فناوری هستهای مطرح است و تبلیغات دشمن و جنگ روانی شبکههای تبلیغاتی صهیونیستی در دنیا شایعه میپراکنند که: ایران دارد بمب اتم درست میکند، ایران حاضر نیست با کشورهای اروپایی و غیر اروپایی مذاکره کند؛ خوب، اینها حرفهایی است که میزنند، کاری است که میتوانند بکنند و میکنند، و دشمنیای است که میتوانند به خرج دهند و به خرج میدهند؛ اما حقیقت قضیه غیر از اینهاست؛ ما هم میدانیم، آنها هم میدانند. حقیقت قضیه این است که با پیشرفت ملت ایران مخالفند؛ چون این پیشرفت جلوی منافع نامشروع آنها را برای همیشه در این کشور خواهد گرفت؛ لذا مخالفند. من در مشهد گفتم، حرف دل امریکاییها این است که ما در این مملکت، یک روزی بر همه چیز این کشور مسلط بودیم، انقلاب شما مردم آمده، دست ما را کوتاه کرده؛ بگذارید دوباره مسلط شویم؛ این حرف دل امریکاییهاست. بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی1385/01/01 امروز امریکا تهدیدی برای صلح و امنیت جهانی است؛ لذا شعار «مرگ بر امریکا» دیگر امروز مخصوص ملت ما نیست. امروز در اکناف عالم شما میبینید که مجسمهی رئیس جمهور امریکا را آتش میزنند و شعار مرگ بر امریکا میدهند. علت هم زیادهخواهی رژیم امریکا، استکبار رژیم امریکا، تکبر آنها، سلطهطلبی آنها و بازیچهی صهیونیستها بودنِ آنهاست؛ حقیقتاً بازیچهی صهیونیستهایند. بیانات در دیدار مردم شهرستان رفسنجان1384/02/18 همین جاذبهی نظام جمهوری اسلامی است که دشمنان قدار جهانىِ جمهوری اسلامی را در مقابل آن به صفآرایی وادار میکند و تا امروز وادار کرده است. بعضی تصور میکنند ما دشمنان جهانی خود را تحریک کردهایم که بیایند با ما دشمنی کنند؛ بعضی خیال میکنند شعار «مرگ بر امریکا» امریکا را تحریک میکند که نسبت به نظام اسلامی و ایران اسلامی دشمنی بورزد؛ این خطاست. دشمنىِ نظام مستکبر امریکایی و هر مستکبری در دنیا با نظام اسلامی، به خاطر پرچم برافراشتهی عدالت است؛ به خاطر این است که میبیند با نام اسلام و با تعالیم والای اسلام کشوری دارد به سمت رشد و توسعه و پیشرفت علمی و عملی حرکت میکند؛ میداند که این، جلوی نفوذ آنها را خواهد گرفت. آنها با هر کشوری که خارج از قلمرو قدرت آنها به توسعه و پیشرفت علمی دست پیدا کند، مخالفند. بیانات در دیدار کارکنان مجتمع مس سرچشمه1384/02/18 انشاءاللَّه غبار عقبماندگی از چهرهی این کشور بکلی زدوده شود؛ و این به برکت اسلام و ایمان شما مردم خواهد شد. ایمان و عزم راسخ این ملت میتواند مهمترین تضمینکنندهی ادامهی این راه باشد. اینکه شما شعار میدهید «مرگ بر امریکا»، تحقق این شعار در عالم واقعیت، همین کاری است که اینجا دارید میکنید. ما با هیچ ملتی دشمنی نداریم. «مرگ بر امریکا» یعنی مرگ بر قدرتهای مداخلهجو و استکباری. ملتی که در عمل، استقلال و هویت و توان خود را به مرحلهی بروز میرساند و ابتکارِ خود را به کار میگیرد و خود را مستقل میکند، در واقع دارد «مرگ بر استکبار جهانی» و «مرگ بر قدرتهای مداخلهگر» میگوید. بیانات در دیدار جمعی از اعضای انجمنهای اسلامی دانشآموزان1383/12/24 اینکه میبینید ملت ما بعد از بیستوشش سال «مرگ بر امریکا» را فراموش نمیکند، بهخاطر این است که غفلت از توطئهی استکبار جهانی همان، و اسیر توطئه شدن همان. در واقع «مرگ بر امریکا»یی که مردم ما میگویند، مثل همان «اعوذ باللَّه من الشّیطان الرّجیم» است که اول هر سورهی قرآن قبل از «بسماللَّهالرّحمنالرّحیم» گفته میشود. استعاذهی به خدا از شیطان رجیم برای چیست؟ برای این است که انسان مؤمن یک لحظه حضور شیطان را فراموش نکند؛ یک لحظه از یاد نبرد که شیطان آمادهی حمله به او و انهدام حصار معنوی و ایمانىِ اوست. «مرگ بر امریکا» هم برای این است که ملت فراموش نکند سلطهگران جهانی منافع سرشاری که در این کشور داشتهاند و دست آنها کوتاه شده، از یاد نبردهاند. آنها همیشه دنبال این هستند که همان منافع را باز در داخل این کشور برای خودشان تأمین کنند و به قیمت نابودی استعداد جوانان و آیندهی این کشور، بر ثروت و علم و فناوری خود بیفزایند. پس ملت ایران دیر شروع کرد؛ از انقلاب اسلامی شروع کرد. بیانات در دیدار جمعی از مداحان1383/05/17 امروز ما کشوری هستیم که ملت ما به برکت خون و قیام امام حسین و به برکت روح حسینی، توانست قیام کند و یک نظام استبدادی فاسد خبیث زشت کردار زشت خو را به زانو دربیاورد و یک حکومت مردمی با صبغه و روحیه و با عمل نسبتاً اسلامی - روحیه ی ما اسلامی است؛ اما نمی توانم بگویم که عمل مان کاملاً اسلامی است؛ نسبتاً اسلامی است که ان شاءالله روزبه روز باید بیشتر اسلامی شود - را سر کار بیاورد، که خود این نظام، فحش به همه ی قدرتهای عالم است؛ نفس وجود نظام جمهوری اسلامی فحش به امریکاست، ولو شما یک کلمه هم «مرگ بر امریکا» نگویید؛ خود این که این هست، نوعی دهن کجی به همه ی قدرتهایی است که با معنویت و با فضیلت و با استقلال و با شرف ملتها مخالفند. امروز همه وظیفه دارند این نظام را از نقصها و ضعفهای خودش خلاص کنند و عناصر قدرت و قوّت معنوی و مادی را در آن تقویت کنند و در آن بیشتر به وجود بیاورند. اگر احتیاج به وحدت داریم، اگر احتیاج به علم داریم، اگر احتیاج به همکاری داریم، اگر احتیاج به تلاش اقتصادی یا سیاسی داریم، اگر احتیاج به روح شهادت طلبی و سلحشوری داریم و اگر احتیاج به خیلی چیزها داریم، باید هر کس به قدر خودش اینها را در جامعه به وجود بیاورد. بیانات در دیدار بسیجیان استان همدان1383/04/16 استقلال را هم نظام جمهوری اسلامی در ایران نهادینه کرد. این ملت دیگر به هیچ قیمتی وابستگی به قدرتهای بزرگ را نخواهد پذیرفت - توجه کنید! آنکه معلوم است؛ «مرگ بر امریکا» که هست انشاءاللَّه - آنچه که من میخواهم به شما جوانهای عزیز و به همهی بسیجیان و به همهی جوانهای متعهد کشور بگویم، این است که آنچه تا امروز کردهایم، خیلی ارزشمند است؛ همین نهادینه کردن آزادی و استقلال در کشور از لحاظ اهمیت و ارزش و دستاوردهای مادی و معنوی که در طول این بیستوپنج سال به برکت نظام جمهوری اسلامی بهدست آمده، قابل توصیف نیست، لیکن اینها پایان کار نیست؛ اینها آغاز کار است. بیانات در دیدار جمعی از مسئولان جهاد دانشگاهی1383/04/01 ما امروز یک الگو را به دنیای اسلام ارائه کردیم؛ الگوی مردمسالاری دینی، الگوی استقلال و عزت ملی. امروز دنیای اسلام علیه امریکا در طول بیستوپنج سال بسیج شدهاند و ملتها مرگ بر امریکا میگویند. مرگ بر امریکا را چه کسی میگفت؟ غیر از جمهوری اسلامی و غیر از ملت ایران چه کسی میگفت؟ امروز همه دارند میگویند. ما با بمب اتم پیش نرفتیم. پیروزی در صحنههای عظیم و تاریخی و ماندگار که با این سلاحها حاصل نمیشود. امروز رژیم صهیونیستی مگر بمب هستهیی ندارد؟ آنطور که نقل میکنند، دویست یا شاید سیصد کلاهک هستهیی الان در داخل انبارهای رژیم صهیونیستی هست؛ اما رژیم صهیونیستی الان چند سال است که در برابر طرف مقابلش که تفنگ هم ندارد و فقط سنگ دارد؛ البته سنگِ همراهِ با اراده و سنگِ با پشتوانهی ایمان، عاجز مانده است. مسألهی ما مسألهی بمب هستهیی نیست؛ ما بمب هستهیی را میخواهیم چهکار کنیم. وانگهی وقتی از بمب هستهیی استفاده میکنند، فقط آنهایی که دشمن هستند کشته نمیشوند، بلکه کسانی هم که دشمن نیستند، کشته میشوند و این بر خلاف عقیدهی ماست؛ بر خلاف ممشی و روش ماست. بمب هستهیی که برّ و فاجر را میبرد؛ خوب و بد را از بین میبرد؛ تر و خشک را با هم میسوزاند، کار نظام اسلامی نیست. بیانات در پایان درس خارج فقه1383/02/27 جنایتی که اینها انجام میدهند، بزرگترین جنایتهاست و این جنایت از نظر دنیای اسلام، از نظر ملت ایران و از نظر همهی شیعیان جهان محکوم است و مسلّم است که امریکاییها نخواهند توانست این راه را ادامه دهند. هرچه هم ادامه دهند، بیشتر در این گنداب که خودشان به وجود آوردهاند، فرو خواهند رفت و بیشتر اسیر این باتلاق خواهند شد. اگر هرچه زودتر خودشان را خلاص کنند و نجات دهند، به صرف آنهاست. البته امریکاییها گیر افتادهاند و الان هیچ کار نمیتوانند بکنند؛ ادامه دادنِشان شکست است، خارج شدنِشان هم شکست است؛ اما در عین حال، ادامه دادن، شکست بزرگتری است و ضربهی سهمگینتری بر آنها وارد خواهد کرد. امروز آنها در عراق و صهیونیستهای غاصب در فلسطین، بزرگترین جنایت بشری را مرتکب میشوند و این کافی است که دنیا به حقانیت سخن جمهوری اسلامی که «مرگ بر امریکا» و «مرگ بر اسرائیل» را جزو شعارهای خودش قرار داده، پی ببرد. اگر امروز دولتهای اروپایی حقیقتاً در ادعای طرفداری از حقوق بشر صادقند و راست میگویند، باید صریحاً در مقابل این حرکتی که امریکاییها کردهاند، اقدام کنند؛ حرف فایدهیی ندارد و کشورهای اروپایی باید در مجمع عمومی سازمان ملل، نه در شورای امنیت که بتوانند آن را «وتو» کنند، قطعنامه ببرند و این رفتارهای ضدبشری امریکا را محکوم کنند، تا نشان دهند که واقعاً راست میگویند؛ والّا صِرف ادعای حقوق بشر از نظر ملتها، هیچ ارزشی ندارد. بیانات در دیدار جوانان استان اصفهان1380/08/12 انسان اگر زندگی سیاسی بعضی افراد را از اوّلِ انقلاب تا بهحال نگاه کند، میبیند ملغمه عجیبی از انواع و اقسام فکرهاست! یک روز بود که چنین آدمهایی به این اکتفا نمیکردند که در شعارها، مردم فقط «مرگ بر امریکا و مرگ بر شوروی» بگویند. میگفتند باید بگوییم «مرگ بر شرق و غرب»! ما میگفتیم شوروی سمبل یک تفکّر و یک راه غلط است؛ امریکا سمبل جنایت و ستم است؛ چه دلیلی دارد شما بگویید «مرگ بر شرق و غرب»؟! میگفتند شما محافظهکار و سازشطلبید! از جمله همین حضرات، امروز کسانی هستند که حاضرند بروند رسماً در مقابل امریکا و انگلیس عذرخواهی کنند و بگویند ما غلط کردیم، اشتباه کردیم به شما بدگویی کردیم؛ ما را ببخشید! بعضی از همین افراد، آن روز در اوایل انقلاب، روی تندیهای بیرویّه، چنان نظرات عجیب و غریب اقتصادیای مطرح میکردند که انسان شاخ درمیآورد! میگفتیم اینها کجایش اسلامی است؟ میخواستند تفکّرات بسیار تندِ چپِ سوسیالیستی را به اسم اسلام تحمیل و پیاده کنند. بعضی از آنها که مسؤولیت داشتند، کارهای بدی هم در آن روز انجام دادند. من فراموش نمیکنم، ما در شورای انقلاب - سالهای 57 و 58 - قانونی داشتیم که سرمایهداران قبل از انقلاب را به چهار دسته تقسیم کرده بود: بند (الف)، بند (ب)، بند (ج)، بند (د). بند (ب) کسانی بودند که سرمایههای آنها از طریق نامشروع و غیرقانونی به دست آمده بود؛ حکمش هم این بود که دولت باید آن سرمایهها را تصرّف کند. بند (ج) کسانی بودند که سرمایههای آنها از راه نامشروع به دست نیامده بود؛ لیکن وامهای کلانی از بانکها گرفته بودند، تقلّب کرده بودند و پول را پس نداده بودند. بنابراین آنها میبایست وامهای خود را ادا میکردند. اگر ادا میکردند، کارخانهها مال خودشان میشد؛ اما اگر پرداخت نمیکردند، کارخانههای آنها تصرّف میشد. اوایل ریاست جمهورىِ من گروهی مسؤول تشخیص بند (ب) و (ج) و اینطور کارها بودند. البته این کارها دست بنده به عنوان رئیس جمهور نبود؛ دست نخستوزیر و دستگاه هیأت دولت بود. من اطّلاع پیدا کردم یک عدّه در این هیأت هستند و اصرار دارند که بند (ج) را به بند (ب) تبدیل کنند؛ یعنی کارخانهای که میشد صاحب آن بدهکاریاش را به بانک بدهد، بعد کارخانهاش را راه بیندازد و کار کند و کارگرانش هم بیکار نباشند، میخواستند نگذارند این کار انجام گیرد. در آن موقع، چنین گرایش چپ ضدّ سرمایهداری افراطىِ نابحق وجود داشت. همان آدمها امروز کسانی هستند که حاضرند در مقابل کمپانیداران و سرمایهداران صهیونیستی فرش قرمز پهن کنند تا به ایران بیایند و سرمایهگذاری کنند! انسان از چپترین ایده مارکسیستی، به افراطیترین ایده دست راستىِ اقتصادی متحوّل شود؛ اسمش را هم تجدیدنظر بگذارد! این تجدیدنظر نیست؛ این هُرهُری مسلکی است. آن روز افراط بود، امروز هم افراط است. وجود این آدمهای تجدیدنظرطلب در برخی از دستگاههای گوناگون، اسباب زحمت و خطر است. اگر در دانشگاه باشند، ضرر میرسانند؛ اگر در دولت باشند، ضرر میرسانند؛ اگر در مجلس باشند، ضرر میرسانند؛ هرجا و در هر نقطهای باشند، ضرر میرسانند. یکی از آسیبهای ما این است. بیانات در دیدار جوانان استان اصفهان1380/08/12 انسان اگر زندگی سیاسی بعضی افراد را از اوّلِ انقلاب تا بهحال نگاه کند، میبیند ملغمه عجیبی از انواع و اقسام فکرهاست! یک روز بود که چنین آدمهایی به این اکتفا نمیکردند که در شعارها، مردم فقط «مرگ بر امریکا و مرگ بر شوروی» بگویند. میگفتند باید بگوییم «مرگ بر شرق و غرب»! ما میگفتیم شوروی سمبل یک تفکّر و یک راه غلط است؛ امریکا سمبل جنایت و ستم است؛ چه دلیلی دارد شما بگویید «مرگ بر شرق و غرب»؟! میگفتند شما محافظهکار و سازشطلبید! از جمله همین حضرات، امروز کسانی هستند که حاضرند بروند رسماً در مقابل امریکا و انگلیس عذرخواهی کنند و بگویند ما غلط کردیم، اشتباه کردیم به شما بدگویی کردیم؛ ما را ببخشید! بعضی از همین افراد، آن روز در اوایل انقلاب، روی تندیهای بیرویّه، چنان نظرات عجیب و غریب اقتصادیای مطرح میکردند که انسان شاخ درمیآورد! میگفتیم اینها کجایش اسلامی است؟ میخواستند تفکّرات بسیار تندِ چپِ سوسیالیستی را به اسم اسلام تحمیل و پیاده کنند. بعضی از آنها که مسؤولیت داشتند، کارهای بدی هم در آن روز انجام دادند. من فراموش نمیکنم، ما در شورای انقلاب - سالهای 57 و 58 - قانونی داشتیم که سرمایهداران قبل از انقلاب را به چهار دسته تقسیم کرده بود: بند (الف)، بند (ب)، بند (ج)، بند (د). بند (ب) کسانی بودند که سرمایههای آنها از طریق نامشروع و غیرقانونی به دست آمده بود؛ حکمش هم این بود که دولت باید آن سرمایهها را تصرّف کند. بند (ج) کسانی بودند که سرمایههای آنها از راه نامشروع به دست نیامده بود؛ لیکن وامهای کلانی از بانکها گرفته بودند، تقلّب کرده بودند و پول را پس نداده بودند. بنابراین آنها میبایست وامهای خود را ادا میکردند. اگر ادا میکردند، کارخانهها مال خودشان میشد؛ اما اگر پرداخت نمیکردند، کارخانههای آنها تصرّف میشد. اوایل ریاست جمهورىِ من گروهی مسؤول تشخیص بند (ب) و (ج) و اینطور کارها بودند. البته این کارها دست بنده به عنوان رئیس جمهور نبود؛ دست نخستوزیر و دستگاه هیأت دولت بود. من اطّلاع پیدا کردم یک عدّه در این هیأت هستند و اصرار دارند که بند (ج) را به بند (ب) تبدیل کنند؛ یعنی کارخانهای که میشد صاحب آن بدهکاریاش را به بانک بدهد، بعد کارخانهاش را راه بیندازد و کار کند و کارگرانش هم بیکار نباشند، میخواستند نگذارند این کار انجام گیرد. در آن موقع، چنین گرایش چپ ضدّ سرمایهداری افراطىِ نابحق وجود داشت. همان آدمها امروز کسانی هستند که حاضرند در مقابل کمپانیداران و سرمایهداران صهیونیستی فرش قرمز پهن کنند تا به ایران بیایند و سرمایهگذاری کنند! انسان از چپترین ایده مارکسیستی، به افراطیترین ایده دست راستىِ اقتصادی متحوّل شود؛ اسمش را هم تجدیدنظر بگذارد! این تجدیدنظر نیست؛ این هُرهُری مسلکی است. آن روز افراط بود، امروز هم افراط است. وجود این آدمهای تجدیدنظرطلب در برخی از دستگاههای گوناگون، اسباب زحمت و خطر است. اگر در دانشگاه باشند، ضرر میرسانند؛ اگر در دولت باشند، ضرر میرسانند؛ اگر در مجلس باشند، ضرر میرسانند؛ هرجا و در هر نقطهای باشند، ضرر میرسانند. یکی از آسیبهای ما این است. بیانات در دیدار مردم اصفهان1380/08/08 اما آن ضرری که مخصوص امریکاست، این است که نهضت جهانی اسلام با شعار «مرگ بر امریکا» تسریع شد و نشان داده شد «استکبار»ی که ایران تکرار میکند، یعنی چه. وقتی گفته میشود دلیل بیاورید که این اشخاصی که شما میگویید، متّهم قضیه بیستم شهریور نیویورک و واشنگتناند، دلیل نمیآورند؛ میگویند اینها مجرمند! وقتی گفته میشود به مردم افغانستان حمله نکنید، حمله میکنند. حتّی دوستان اروپاییشان هم که صریحاً حاضر نیستند حمله را محکوم کنند، ولی با زبانهای گوناگون این کار را زشت میشمرند. درعینحال باز امریکاییها دست برنمیدارند! وقتی به آنها میگویند مردم در افغانستان کشته میشوند، آقا (!) مصاحبه میکند که نه، این عکسهایی که شما از بچهها و زنهای مجروح در تلویزیون نشان دادید، جعلی است؛ ما هیچ کس را نکشتهایم! این همه خانه را خراب کردند، مراکز هلال احمر را زدند، مراکز غیرنظامی را به طور آشکار نابود و ویران کردند؛ اما مثل آدمی که «ان رأه استغنی» است، با یک حالت تکبّر میگوید نه؛ همین چیزی است که من میگویم! بیانات در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه صنعتی امیرکبیر1379/12/09 امروز تئوریسینها و تبلیغاتچیهای غربی درصددند خطّ ارتجاع به غرب - خط برگشتِ به همان تحمیلپذیری غربی - را دوباره برگردانند. البته همانطور که گفتم، تحت عنوان یک تئوری شبه روشنفکرانه؛ به عنوان یک حرف نو؛ تئوری جهانی شدن و تئوری تغییر گفتمان. میگویند دانشجوی این دوره دیگر نمیتواند دانشجوی دوران ضدّاستعماری باشد. میگویند دوران ضدّیت با استعمار و استکبار و مرگ بر استکبار گفتن، گذشته است؛ دوران عدالتخواهی و مبارزهی با سرمایهداری سرآمده است؛ دوران آرمانخواهی و تبرّی و تولّای سیاسی تمام شده است؛ گفتمان جدید دانشجویی عبارت است از گفتمان جهانی، جهانی شدن، گفتمان واقعبینی، گفتمان پیوستن به نظم نوین جهانی؛ یعنی سیاهی لشکر امریکا شدن! این جهانی شدن، اسمش جهانی شدن است؛ اما باطنش امریکایی شدن است. معنایش این است که ملت ایران علیرغم مجاهدتهایی که کرده، علیرغم پرچمهایی که بر قلّههای پیروزی کوبیده، علیرغم بیداری عظیمی که در ملتهای مسلمان به وجود آورده، باید دوباره مثل دوران قبل از انقلاب، سیاهی لشکر و عمله و ابزار تأمین منافع امریکاییها شود. هدف به صورت لخت و پوستکنده جز این چیز دیگری نیست؛ اما میخواهند در زیر نامهای زیبا - جهانی شدن و تحوّل و پیشرفت - این هدف را پنهان کنند. بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی1378/01/01 ما سالها قبل جملهای را شنیده بودیم - تکرار میکردند - آن جمله این بود که «ای آزادی! به نام تو چه جنایتها که انجام نمیگیرد!» امروز دشمنان ما مصداق همین جمله را تحقّق میبخشند. حالا امریکا طرفدار آزادی ما شده است؛ آزادی بیان ما! مگر شما نبودید که در این مملکت، سالهای متمادی از رژیم وابسته و فاسد پهلوی حمایت کردید!؟ در حالی که در آن رژیم، کسی جرأت نداشت یک کلمه بر زبان جاری کند! من سالهای متمادی در همین شهر مشهد، در همین حوزه علمیه، در همین کوچه و خیابان و با همین مردم، در مبارزات دوران طاغوت بودم. اجازه نمیدادند یک روحانی در آن روز به مناسبت مسائل دینی، کمترین اشارهای به غصب سرزمینهای فلسطین به وسیله صهیونیستها کند! این کشور، اینگونه بود! (۳) بله، هم مرگ بر اسرائیل، هم مرگ بر آن کسانی که از اسرائیل حمایت میکنند و هم کسانی که سالهای متمادی اجازه نمیدادند یک کلمه راجع به صهیونیستها گفته شود! بیانات در دیدار جمعی از دانشآموزان و دانشجویان1376/08/14 بعضی خیال میکنند که اگر ملت ایران میگوید مبارزه با امریکا، یا مرگ بر امریکا، یا عدم رابطه با امریکا و از این قبیل حرفها، این یک مسألهی شعاری و احساسی محض است؛ نه. این اشتباه است. این یک مسألهی اساسىِ متّکی بر پایههای منطقی و کاملاً خردمندانه و درست منطبق بر مصالح ملی این کشور است. این را باید توجّه کنید. ظاهر قضیه سیاسی است؛ اما باطن قضیه، یک مسألهی ملی، انسانی، تاریخی، وابسته به سرنوشت این کشور و این ملت و شما نسل جوان و نسلهای آینده است. این مسأله، به امروز و فردای این کشور ارتباط پیدا میکند. من امروز مختصری در این زمینه صحبت میکنم؛ لیکن خودِ شما باید فکر کنید؛ جوان باید فکر کند. مسأله، مسألهی مبارزه با استکبار است. مبارزهی با امریکا بهخاطر این است که امروز مظهر استکبار در دنیا، رژیم امریکاست، والاّ اگر امریکا بهعنوان یک دولت، روشها و هدفهای استکباری را نداشت، برای ما مثل بقیهی دولتها بود؛ لیکن امروز دولت و رژیم امریکا در این دوره از زمان، مظهر کامل استکبار است. استکبار، یعنی حالت فرعونیت، یعنی دیکتاتوری در سطح بینالمللی. ملتها با دیکتاتوری در کشورهای خودشان مبارزه میکنند؛ چه در این مبارزه فائق شوند، چه نشوند؛ اما سرِ خود را که بالا میکنند، میبینند یک دیکتاتورِ بینالمللی آنجا ایستاده است و در همهی کارها دخالت میکند؛ در سرنوشت ملتها دخالت میکند، آن هم بر اساس مصالح خودش! اگر چه دیکتاتوری یک فساد حقیقی و یک عیب اساسی برای هر کشوری است که یک نظام دیکتاتوری و یک شخص دیکتاتور بر آن کشور حکومت کند؛ با این همه هر دیکتاتوری بالاخره ممکن است یک وقت هم به منافع ملت خودش بیندیشد. اما این دیکتاتور بینالمللی، جز به منافع ملت امریکا، و آن هم نه همهی ملت امریکا، بلکه پشتیبانان رژیم حاکم - یعنی کارتلها، تراستها، سرمایهداران بزرگ و سازمانهای مؤثّر در دولت - به چیز دیگری نمیاندیشد. بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان و دانشآموزان1375/08/09 در اثنای انقلاب، در مثل چنین روزی، دانش آموزان ما به خیابانها آمدند و به خاطر گفتن «مرگ بر امریکا» و مبارزه با جبهه امریکایی، به شهادت رسیدند. این هم، باز به مسأله استکبار امریکایی، ارتباط پیدا کرد. بعد از پیروزی انقلاب هم، توطئههای امریکاییها به اَشکال مختلف، علیه نظام نوپای اسلامی، به این جا منتهی شد که دانشجویان ما رفتند، مرکز توطئه امریکاییها در تهران؛ یعنی لانه جاسوسی را که محلّ سفارت امریکا بود، تصرّف کردند. این هم، ماجرای دیگری در قضیه مبارزه با استکبار بود. یعنی جریان مبارزه با استکبار و تحقّق استکبار در شکل نظام ایالات متّحده امریکا، از قبل از انقلاب شروع شده و تا بعد از انقلاب ادامه داشته و تا امروز هم ادامه دارد. بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان و دانشآموزان1375/08/09 اگر بخواهیم در بین دولتهای دنیا، مستکبر را پیدا کنیم، دچار مشکل نمیشویم. یعنی دولت امریکا - که امام به او لقب شیطان بزرگ دادند - در مقابل ندای حق طلبانه ملت ایران، مستکبر بود. استکباری که در زمان ما شکل گرفت، استکبار امریکایی بود. قبل از انقلاب هم، این طور بود. در دوران انقلاب و تا امروز هم همین طور است. این سه حادثهای که روز سیزده آبان، نمایشگر و یادآور آن حوادث است، در همین ارتباط است. قبل از انقلاب، امام با وسوسه و دخالت امریکاییها در کشور و با مسأله کاپیتولاسیون مخالفت کردند. به خاطر این مبارزه، امام را در روز سیزده آبان، تبعید کردند. استکبار، یعنی این. به خیال خودشان، حرف حق را در گلوی گوینده حق شکستند. البته این صدا نشکست و بحمداللَّه شجره طیّبهای شد. در اثنای انقلاب، در مثل چنین روزی، دانش آموزان ما به خیابانها آمدند و به خاطر گفتن «مرگ بر امریکا» و مبارزه با جبهه امریکایی، به شهادت رسیدند. این هم، باز به مسأله استکبار امریکایی، ارتباط پیدا کرد. بعد از پیروزی انقلاب هم، توطئههای امریکاییها به اَشکال مختلف، علیه نظام نوپای اسلامی، به این جا منتهی شد که دانشجویان ما رفتند، مرکز توطئه امریکاییها در تهران؛ یعنی لانه جاسوسی را که محلّ سفارت امریکا بود، تصرّف کردند. این هم، ماجرای دیگری در قضیه مبارزه با استکبار بود. یعنی جریان مبارزه با استکبار و تحقّق استکبار در شکل نظام ایالات متّحده امریکا، از قبل از انقلاب شروع شده و تا بعد از انقلاب ادامه داشته و تا امروز هم ادامه دارد. پس، ملت ایران، شعار مبارزه با استکبار را باید به عنوان پرچم و مشعلی حفظ کند. چرا؟ چون اگر این عَلمِ برافراشته حفظ نشود و این شعار، افسرده و گم شود، راه ملت گم خواهد شد. استدلال واضحی هم دارد. چون دشمنىِ آن دشمن، آشکار است و برای اهل بصیرت، مخفی نیست و دشمنِ آشکار هم، با وجود این که دشمنیش آشکار است، شیوههایی برای فریب دارد. غالب ملتهایی که فریب خوردند و دولتهایی که اشتباه کردند، از این جا اشتباه کردند که روشهای دشمن را درست نشناختند. اگر ما روشهای دشمن را نشناختیم و مبارزه با دشمنی که میخواهد ما را نابود کند، به فراموشی سپردیم، بدیهی است که راهی را خواهیم رفت که دشمن میپسندد؛ یعنی راه نابودی، راه ویرانی، راه فساد. پس، مبارزه با استکبار، یک شعار همیشگی است. منتها مطلب اساسی این است که یک ملت هوشمند، همیشه برخورد با شعارها را درست انتخاب میکند. یک وقت، انسان فقط شعاری را دائماً بر زبان جاری و تکرار میکند؛ این کارِ زیادی نیست. یک وقت، شعار را میشکافد، در آن تعمّق میکند و بر اساس آن، کار انجام میدهد؛ این درست است. در شعار مبارزه با استکبار - که امروز گفتم تجسّم استکبار، دولتِ متجاوز امریکاست - خود امریکاییها و دولتمردان امریکایی، از اوّل انقلاب تا به حال، راههایی را طی کردند، برای این که این شعار را از فضای کشور ایران بزدایند. چرا؟ چون تا این شعار وجود دارد، تا ذهن مردم از «مرگ بر امریکا» پُر است، تسلّط دوباره امریکا بر این کشور و منابع آن، ممکن نیست. پس، تا وقتی که فضای کشور، از ضدّیت با دولت متجاوز امریکا - به صورت تبیین شده - پُر باشد، امریکا قاعدتاً دیگر راهی به این کشور ندارد. نه میتوانند در سیاست این کشور دخالت کنند، نه به منابع اقتصادی این کشور تسلّط یابند و نه حضور فرهنگی در این جا داشته باشند. اگر بخواهند به این کشور برگردند، راهش این است که اوّل، این شعار را حذف کنند؛ اوّل دشمنىِ ملت ایران با نظام سلطه و با سلطهگر و به طور مشخّص با امریکای مستکبر را از بین ببرند. آنها برای خود، راههایی دارند. از روز اوّل انقلاب، این کارها به شکلهای مختلف شده است. یکی از کارها این است که در ذهن مردم داخل کشور، این فکر را به وجود آورند که امریکا، یک قدرت شکستناپذیر و واقعیت و عظمتی در جهان است و نمیشود با آن مبارزه کرد. به حافظه خودتان مراجعه کنید؛ از دوران امام رضواناللَّهتعالیعلیه و بخصوص بعد از رحلت ایشان تا امروز، به وسایل گوناگون، در شکل مقاله و قصّه و شعر و سیاست بافی و تحلیل سیاسی و غیره، کسانی - چه عناصر صریحاً وابسته به امریکا، چه حتّی عناصری که داخل کشور هستند و صریحاً هم خیلی وابسته به امریکا نیستند - این فکر را ابراز میکنند. اگر شما اهل مطالعه باشید - که هستید - یقیناً در ذهنتان، مواردی از این قبیل را میتوانید پیدا کنید. یعنی به ملتی بگویند: بیخود زحمت میکشید، با چه کسی میخواهید در بیفتید!؟ این، فکر غلطی است. ملت ایران که میگوید ما با استکبار مبارزه میکنیم، مقصودش این نیست که ما لشکرکشی میکنیم، تا در خلیج فارس، ناوگان امریکا را مثلاً بمباران کنیم! مبارزه ما، این نیست. حتی ملت ایران و مسؤولان کشور، نمیگویند که ما کاری میکنیم که به دست امریکای قلدر بهانه بدهیم، تا در موقعیتی، حرکت تندِ مجنونانهای علیه جمهوری اسلامی بکند. پس، معنای مبارزه، مبارزه نظامی به آن شکل نیست. البته، اگر روزی تهاجم نظامی و تعرّضی بشود، ملت ایران جواب سختی خواهد داد. ملت ایران که در مقابل دشمن در نمیماند. مقصود از مبارزه این است که ملت ایران، در مقابل کید و تعرّض و دستاندازی و تلاشهای سیاسی دشمن و انواع و اقسام کارهایی که میکند تا دوباره کشور ایران را به یکی از اقمار خود تبدیل نماید، با شدّت و قدرت خواهد ایستاد و مقاومت خواهد کرد. مبارزه، یعنی این. مبارزه با استکبار، یعنی هر جا که در سطح جهان، دستمان برسد، نسبت به استکبار، افشاگری خواهیم کرد. هر جایی که مظلومی، از ظلم استکبار دچار آسیب است و به جان آمده، ما هر طور بتوانیم، طرفِ آن مظلوم را خواهیم گرفت. امریکاییها در قضیه خاورمیانه، با انواع و اقسام شیوههای خود، سعی کردند که دولت جمهوری اسلامی را به روند سازش خائنانهای که خودشان اسمش را گفتگوی صلح گذاشتند، ملحق و نزدیک کنند؛ ولی ایران اسلامی با قوّت و قدرت ایستاد و قبول نکرد. ما از روز اوّل گفتیم که این روند، محکومت به شکست است؛ چون بر خلاف حقّ است. دیدید که همین طور هم شد. امروز همه دنیا تصدیق میکنند که حرف ما درست بود. مبارزه با استکبار، یعنی این که هر جایی در سطح جهان، اگر امریکاییها علیه ملتی، علیه اصلی از اصول اسلامی و علیه حقیقتی که ما به آن پایبند هستیم، حیله و ترفندی به کار ببندند، ما آن حیله را بر ملا و خنثی خواهیم کرد و تا بهحال هم کردهایم. در این مبارزه، امریکا شکستناپذیر نیست؛ اتفاقاً بسیار هم آسیبپذیر است. شما امروز نگاه کنید، خواهید دید که امریکا در چندین جبهه شکست خورده است. در افغانستان وارد شدند، تا دولتی را که علیالظّاهر دولت قانونی بود، به سود خودشان برکنار کنند و یک دولت وابسته بیاورند؛ ولی نتوانستند. در عراق، طور دیگری تلاش کردند؛ ولی نتوانستند. در خاورمیانه، تلاش بسیار وسیعی کردند؛ ولی نتوانستند. در مسائل سیاسی جهانی و در طرف کردن اروپا با ایران، تلاش کردند؛ ولی نتوانستند. در محاصرهی اقتصادىِ جمهوری اسلامی تلاش کردند؛ ولی نتوانستد. سعی کردند افکار عمومی ملتها را علیه ما تحریک کنند؛ ولی جز یک عده ملتهایی که مثل خود آنها فکر میکنند و در اقلیتند، در بقیه کشورها نتوانستند. امروز در سطح جهان - در آسیا، در آفریقا و حتّی در اروپا - به نام جمهوری اسلامی و به نام آن اسطوره تمام نشدنىِ این نظام - یعنی امام بزرگوارِ راحل ما مردم به هیجان میآیند و در آن جایی که بتوانند، شعار هم میدهند. پس، این طور نیست که امریکا، آسیبناپذیر باشد؛ آسیبپذیر است. در داخل کشور، همه تلاشهایشان را انجام دادند، بلکه بتوانند مقدّسات این نظام را از نظر افکار عمومی مردم، زیر سؤال ببرند؛ ولی نتوانستند. پس، این حرفِ غلطی است که بعضی خیال کنند و ترویج نمایند و بنویسند و بگویند که چرا بیخود زحمت میکشید! نه؛ بیخود زحمت نمیکشیم. اگر بیخود زحمت کشیده بودیم، حالا باید پانزده سال باشد که جمهوری اسلامی، استخوانهایش هم خاک شده باشد و کفنش هم پوسیده باشد! میبینید که امروز بحمداللَّه جمهوری اسلامی، اگر در آن روز یک نهال بود، امروز یک درخت تناور است. یکی دیگر از تلاشهای استکبار - که جوانان عزیز، به این نکته توجّه داشته باشند جو سازی علیه کسی است که میخواهند او را از بین ببرند و از میدان خارج کنند. این کار، علیه جمهوری اسلامی، در طول این هفده سال، به اشدّ وجهی انجام گرفته است. واقعاً لازم است که جوانان و روشنفکران ما و کسانی که میخواهند در مسائل جهانی و سیاسی و مورد علاقهشان، روشن بینی پیدا کنند، باید به این نکته توجّه کنند. امریکاییها، نه فقط نسبت به ایران، بلکه نسبت به هر دولتی که در هر گوشه از دنیا، آن را نپسندند، سیاستی دارند. البته، دولتی مثل دولت جمهوری اسلامی است که با اصل وجودش مخالفند. دولتی هم هست که فقط حرکتی از حرکتهای او و یک موضعگیریش را نمیپسندند. این سیاست هم، مخصوص امریکاییها نیست. همه قلدرهای دنیا، در دوران جدید ارتباطات و در عصر فنآوری مدرن، این سیاست را دارند؛ منتها امروز برای ما، امریکاییها این موضع غیرشریف را اتّخاذ کردهاند. آن سیاست این است که از یک طرف، روی آن دولت، انواع فشارها را بیاورند و به قدری این کار را بکنند که به خیال خودشان، آن دولت را عاجز نمایند. یعنی در دنیا، علیه او تبلیغات کنند؛ در داخل آن کشور، مردم را از آن دولت و آن نظام برگردانند؛ در صحنه اقتصادی، او را دچار محاصره اقتصادی کنند و در زمینه علوم و روشها و معارف و صنایع جدید، او را از پیشرفتها باز بدارند. ملاحظه کردید که درباره نیروگاه اتمی و تشکیل کوره اتمی، چه جنجالی در دنیا به وجود آوردند و گفتند که ایران میخواهد بمب اتم درست کند! میدانند که این طور نیست. آنها میخواهند صنعت اتمی، وارد کشور نشود. میخواهند روشهای نوین و فنآوری جدید، به این ملت نرسد؛ زیرا اگر این ملت، با این استعدادی که دارد، دستش به دانش و فنآوری جدید رسید، دیگر به هیچ وجه نمیتوانند با او مقابله کنند. این، جزو همان روشهاست. پس، از یک طرف، فشار سیاسی و اقتصادی و علمی و تبلیغاتی وارد میآورند و هر طور که بتوانند، بدگویی و جوسازی میکنند، و از طرف دیگر، وقتی به نظرشان رسید که حالا دیگر آن دولت خسته شده است، برای ارتباط گرفتن، چراغ سبز نشان میدهند و میگویند ما حاضریم با شما مذاکره و کار کنیم! معمولاً دولتهایی که مسؤولان آن، دچار ضعف باشند، در چنین موقعی، پاها و زانوهایشان میلرزد. بنابراین، از یک طرف، فشار فراوان وارد میآورند و از طرف دیگر هم، چهره باز و آغوش گشاده نشان میدهند! نتیجه این میشود که وقتی آن دولت - که میخواهند با او دشمنی کنند - این اشتباه را کرد و به دعوت آنها «بله» گفت، یک ذرّه حیثیتی هم که به خاطر استقلالِ خود به دست آورده بود، از دست خواهد داد؛ اگر پشتیبانی مردمی داشت، از دست خواهد داد؛ اگر پشتیبانی جهانی داشت، از دست خواهد داد و اگر ارادهای در درون خودش بود، آن اراده در هم فرو خواهد ریخت. آن وقت، فشارها را باز هم شدیدتر میکنند و او را در مشت خود میگیرند. یعنی اگر بخواهند نابود و مضمحل کنند، مضمحلش میکنند؛ اگر خواستند چیزی به او تلقین و تحمیل کنند، تحمیل میکنند؛ او هم راحت میپذیرد. این روش، شناخته شده است. اشتباه دولتمردان امریکایی این است که میخواهند این روش را، نسبت به موجود عظیمِ با اراده مقتدرِ متّکی به خودی مثل ملت ایران، عمل کنند. اشتباه امریکاییها در این است که میخواهند همان روشی را که در آزمایش با یک دولت ضعیف - که اتّکایی هم به مردمش ندارد و اصلاً در آن کشور، با مردم سر و کاری نیست - به کار میبرند، با یک موجودِ عظیمِ با اراده مستحکمِ ریشهدارِ در تاریخ و ریشهدارِ در سرزمین فطرت - مثل ملت ایران - به کار ببرند. ملت ما، ملتی قوی و با فرهنگ و بااراده است و نظامی که متّکی به چنین ملتی است - نظام جمهوری اسلامی - به اشخاص و دولتها متّکی نیست. به نظر من، یکی از مهمترین حرفهای امام بزرگوار این بود که میفرمود: این نظام، وابسته به من و زید و عمرو نیست. امامی که پدر و پدید آورنده این نظام و معلم این ملت بود و دست قدرتمند او بود که توانست این معجزه را بکند و این هنر بزرگ را نشان دهد. او میگفت که این نظام، متّکی به من نیست؛ من هم که نباشم، این نظام و این ملت هستند. حرفِ خیلی بزرگی است. وقتی نسبت به امام، این طور باشد، نسبت به همه اشخاص، این طوری است. این نظام، متّکی به اشخاص نیست؛ متّکی به حقایق و متّکی به آحاد ملت و متّکی به آن معنویتی است که در میان این ملت وجود دارد و لطف خدا را جلب کرده است. تا وقتی این ملت، با همین ایمان و با همین اخلاص و با همین صفا پیش میرود و حرکت و مبارزه میکند، هر کسی در این دنیا و در این نظام باشد یا نباشد، لطف خدای متعال، شامل این نظام است و این نظام، همان قدرت و نشاط و حضور و توانایی فوقالعاده را دارد و خواهد داشت. پس، شعار مبارزه با استکبار، یک شعار زنده است. بر خلاف آنچه که خود مستکبران تبلیغ کردهاند، مبارزه با استکبار، هم ممکن است، هم دارای آینده است و هم امروز برای ملت ایران، یک فریضه به حساب میآید. منتها شما جوانان و شما روشنفکران و شما افراد هوشمند، باید روشهای گوناگونِ این مبارزه را پیدا کنید. این، آن حرف اساسی ماست. دشمن را بشناسید، ادامه صفوف دشمن را در داخل کشور بشناسید، روشهای دشمنی را بشناسید، تبدیل شده و ترجمه شده آن روشها در داخل کشور را هم بشناسید. در داخل دانشگاه، در داخل دبیرستان، در متن جامعه، در فعّالیتهای کشور، در مطبوعات و در تبلیغات، ادامه حضور استکبار را بشناسید. استکبار میخواهد در این کشور و در میان این ملت، ایمانِ عمیق نباشد، سرگرمی به شهوات باشد، «معروف» اسلامی نباشد و آنچه از نظر اسلام «منکر» است، رایج باشد. استکبار میخواهد در داخل کشور، تنبلی و بیکارگی باشد، سازندگی و ابتکار و اصلاح امور اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی مردم نباشد. استکبار میخواهد پیشرفت علم و دانش در کشور نباشد، تحقیقات نباشد، کلاسِ درس نباشد. ای بسا کسانی باشند که با طرح شعارهای فریبنده، همان کاری را بکنند که استکبار میخواهد. باید شما کاملاً هوشیار باشید. این، توقّع ما از نسل جوان است. به این اکتفا نکنیم که «مرگ بر استکبار» یا «مرگ بر امریکا» بگوییم. این، یک شعار است و لازم است و هست؛ اما همه قضیه، این نیست. از جمله آن عملهایی که گفتیم همراه با شعار لازم است، یکی کار روی این شعار است. شما جوانان، دور هم بنشینید و با هم صحبت کنید. این که من گفتم دانشگاه و محیط جوان باید سیاسی باشد، معنایش همین است. این چیزی را که به عنوان عَلَم، مسیر این ملت و این کشور معرفی میشود - یعنی مبارزه با استکبار جهانی - تبیین کنید و بشکافید. امروز امریکاییها که در شعار، با استبداد مخالفند، اگر یک جا حکومت استبدادی باشد، شعار میدهند که ما مخالف استبدادیم! حالا به این قضیه کاری نداریم که در مواردی - کشورهایی که شما میشناسید و من نمیخواهم اسم بیاورم - زشتترین استبدادها در حکومتها را هم، خود آنها زیر بال میگیرند و با زشتترین استبدادها هم میسازند؛ اما در سطح جهان، خود آنها قائل به استبدادند؛ استبداد امریکایی. آنچه که آنها میخواهند، میگویند در دنیا باید انجام گیرد؛ نه آنچه که ملتها میخواهند و نه آنچه که دولتهای مردمی میگویند و میخواهند. در همه امور کشورها، بخصوص در مسائل مربوط به این منطقه ثروتمند و نفتخیز و آنچه که مربوط به نظام جمهوری اسلامی است، دخالت میکنند. در مقابلِ چنین دخالتی و چنین روحیه متعرّضانه و متجاوزانهای که استکبار دارد، یکایک ملت ایران، باید روی این شعار مبارزه با استکبار فکر کند و شما جوانان، بیشتر باید فکر کنید. بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان1374/02/13 باور کنید روزی که این مردک ساده دلِ بیتجربه خام اعلام کرده است که میخواهد روابط اقتصادی امریکا را با ایران ممنوع کند (بعد هم که رفت در جلسه صهیونیستها، بیچاره در واقع بازی خورد. حال چه کسی پوست خربزه زیر پای این آدم انداخت، من نمیدانم) بنده به چند جهت، از ته دل خوشحال شدم. اینها تا به حال گاهی با ریا چیزهایی میگفتند که بعضی، در گوشه و کنار عنوان میکردند: «آقا؛ اینها آن قدرها هم با ما دشمن نیستند. آخر شما میگویید مرگ بر امریکا، مردم میگویند مرگ بر امریکا، بد است! عیب است! زشت است!» بعضی از آدمهای کم مسؤولیت یا بیمسؤولیت، میخواستند این فریاد مرگ بر امریکا را که مردم ما از ته دلشان کنده میشود، در گلوها خفه کنند و نگهدارند. حالا مردم وقتی که در مقابل چنین صراحتی قرار گرفتند، در هر جای کشور هستند، راحت فریاد میزنند: «مرگ بر امریکا.» بیانات در دیدار جمعی از دانشآموزان و دانشجویان1373/08/11 به امریکا میآید که بگوییم با همه بد است؛ چون هر جای دنیا قدم میگذارد، با پرخاشگری و تکبّر و افزونطلبی و پررویی است. این حرف نه به ما، نه به نظام جمهوری اسلامی و نه به مردم ما نمیخورد. ما با همه بد نیستیم، با امریکا بَدیم؛ آن هم به این دلایل: امریکا علاوه بر اینکه شانزده سال، علیه انقلاب اسلامی و پشتیبان رژیم گذشته بود، به بدترین شکل، نفوذ و دخالتِ یک دولت استکباری در یک کشور را تجسّم داده بود و ضربهها همه از سوی او وارد میشد. اینها همه، دلیل کینهها و عقدههای این ملّت علیه امریکاست. اینها که مقدّسات ما را به بازی گرفته بودند و علاوه بر همه ضربهها، بعد از انقلاب در مقابل نجابت این ملّت و بزرگواری و کرامت آن امام، با ملّت ایران و با انقلاب اسلامی و با جمهوری اسلامی، اینگونه رفتار کردند، چه توقّعی دارند؟ از ملّت ما توقّع نوازش دارند؟ «مرگ بر امریکا» را کسی به ملّت ایران یاد نداد. از اعماق جان یکایک مردم برآمد که: «مرگ بر امریکا». حال عدّهای در گوشه و کنار پیدا میشوند و مورد سؤال قرار میدهند که «چرا؟». چرا شما این «چرا» را به جایگاه خودش نمیبرید؟ چرا نمیپرسید که چرا رژیم امریکا با ملّت ایران،به جرم اینکه خواسته است مستقل باشد، این همه کینهورزی و دشمنی کرد و باز هم میکند؟ بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم1372/04/23 اینهایی که اکنون روی کار آمدهاند، باطن خودشان را آشکار میکنند. اینها حقیقت را با سخنان گستاخانه و رذالتآمیز خودشان بیان میکنند. صریحاً علیه جمهوری اسلامی ایران و ملت ایران موضعگیری میکنند. میگویند «ما میخواهیم علیه ایران کار و تلاش کنیم.» حقیقت روشن شد. معلوم شد کسانی که خلاف این را بر زبان میآوردند، ریاکاری میکردند. واقع همین است که در کلام اینهاست. بعضی میگویند: «اینها بیتجربهاند، خامند، سادهلوحند که از این حرفها میزنند.» البته که بیتجربهاند، خامند و مردمانی ابتدایی در سیاستند. این از کارهایشان معلوم است. اما همین موجب است که نتوانند ما فیالضمیر خودشان را پنهان و مخفی کنند. رفتار اینها طوری شده است که امروز دیگر شعار «مرگ بر امریکا» متعلّق به همه ملت ایران است. اگر بعضی در دوران دولت قبلی امریکا، ازروی سادهاندیشی دچار تردید شده بودند، امروز دیگر همه حقیقت را فهمیدهاند. ملت ایران این دشمنی را احساس میکند. منتها سادهلوحی و خام بودن مسؤولان امروز امریکا، در این مطلب آشکار میشود که آنها نفهمیدهاند این طور کارهای شیطانی علیه ملت بزرگ ایران، علیه این ملت شجاع و فداکار، علیه این کشور دارای اقتدار معنوی، هیچ اثری جز رسوا کردن خود آنها ندارد. ملت ایران با این چیزها شکست نمیخورد. روزی بود که دو ابرقدرت در دنیا بودند و تمام دنیا زیر نفود آنها قرار داشت. هر دو ابرقدرت هم علیه جمهوری اسلامی، دستِ همکاری به یکدیگر داده و دولتی مثل رژیم بعثی عراق را وادار کرده بودند که با استفاده از پشتیبانیهای آنها، انواع فشارها را بر این ملت بیاورد. اما شما دیدید که هرچه گذشت، ملت بزرگ ایران قویتر شد، عزیزتر شد، مصمّمتر شد، استقامتش بیشتر شد. مگر میتوانند با ملت بزرگ و مؤمن ما، مقابلهای کنند که به شکست خود آنها منتهی نشود!؟ هر کار بکنند به ضرر خود آنهاست. ما راه اسلام را، آنچنان که انقلاب و امام به ما آموختند، با قوت و قدرت ادامه خواهیم داد. بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان بسیج1371/08/27 بدانید امروز یکی از سلاحهای دشمنانی که مرگ بر آنها میگویید، این است که در مقابل جوانان ما دانه بپاشند - دانه گناه، دانه جاذبههای گناه، جاذبههای فساد - تا بلکه بتوانند آنها را جذب کنند. نفس قوی باید بایستد و تسلیم این جاذبهها نشود. مراقب باشید! جوانان بسیجی ما مؤمنند، مطهّرند، پاکند. امّا ممکن است در میان آنها افرادی پیدا شوند که روح قوی نداشتهباشند و تسلیم ترفند دشمن و شیطان گردند. اینجا، تقوا به درد میخورد. تقوا یعنی اینکه دایم مراقب خودمان باشیم و نگذاریم که اشتباه کنیم. یکی از سلاحهای ما، دعاست؛ «لایملک الّا الدّعاء.(3)» ما دعا را داریم؛ سلاح دعا را داریم؛ سلاح تضرّع را داریم و سلاح بکاء را داریم. ما از ترس، هیچ وقت گریه نمیکنیم. از هیچکس و هیچ قدرتی در دنیا نمیترسیم. اما بزرگترین افتخار برای یک انسان مؤمن این است که در مقابل عظمت خدای خود، اشک بریزد؛ به حال خود گریه کند؛ بر گناهان خود و بر عمری که در گناه گذشته است، تأسّف بخورد. بیانات در دیدار مسئولان چهارمحال و بختیاری1371/07/16 ا آنجا که مىتوانید، نیروهاى مؤمن راحفظ کنید. با آنهایى که در مقابل این نیروها هستند، آنها را مسخره مىکنند و به آنها بىاعتنایى مىکنند؛ با آنها که نه جنگ را قبول داشتند نه «مرگ بر امریکا» ى شما را هیچ وقت قبول داشتند، بلکه تحمیق و تسفیه مىکنند و فردا هم چنانچه خیال کنند یک نفر دیگرى خواهد آمد به سراغ او مىروند، گرم نگیرید. فقط از نیرویشان استفاده کنید؛ به قدرى که بشود از توانشان استفاده کرد. البته باید از همهى نیروهایى که مىتوانند در خدمت کشور قرار گیرند استفاده کنیم؛ اما به آنها رو ندهید. این هم نکتهى چهارم، که خیلى مهم است. نشست و برخاستهایتان را خیلى مراقب باشید. ببینید با چه کسى مىنشینید؛ با چه کسى برمىخیزید. با چه کسى گرم مىگیرید و با چه کسى معاشرت مىکنید. مردم مىبینند ما چگونه عمل مىکنیم و این، بسیار حائز اهمیت است که احساس کنند نیروهاى نظام، حزباللهىاند. مردم، حزباللهىها را دوست دارند؛ چون حقیقتاً براى کار دور هم جمع شدهاند و نه براى وقتگذرانى یا خداى نکرده بهرهبردارى شخصى. یک کشور، وقتى باقى مىماند که نیروهاى مخلص در اختیارش باشند. بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم1369/12/11 امروز تمام تودههای مسلمان، سرتاپا از امریکا متنفر و نسبت به او خشمگینند. رئیسجمهور امریکا بداند که امروز در میان کشورهای اسلامی، بخصوص در کشورهای مسلمان منطقهی خلیجفارس و خاورمیانه، هیچ انسانی از رئیسجمهور امریکا منفورتر نیست. امروز تمام ملتها، از اینها متنفرند. آیا این، پیروزی است؟! این بیعقلها، با هزاران تبلیغ دروغ، میلیاردها دلار خرج کردند که خودشان را در دل ملتها جا کنند؛ اما خودشان را از چشم ملتها - نه فقط ملت عراق؛ بلکه ملتهای خاورمیانه، ملتهای مسلمان و ملتهای عرب - انداختند. امروز، همه از اینها بشدت نفرت دارند و نسبت به آنها خشمگینند. خیال میکنید امریکا به این زودیها خواهد توانست نقش شیطانی خودش را از این ذهنها پاک بکند؟ همان احساس بغضی را که شما ملت ایران بحق نسبت به امریکا داشتید و شعار «مرگ بر امریکا» در این دوازده سال از زبان شما نیفتاده است، همین احساس بغض را امروز ملتهای عرب و مسلمان نسبت به امریکا دارند. اینها به خیال خودشان خواستند ملتها را با تجربهی سختی مواجه کنند؛ ولی نتوانستند و عکسِ آن شد. اینجاست که امید، ملتها را زنده خواهد کرد. خطبههای نماز جمعهی تهران1369/11/19 علاوهی بر اینها، انقلاب شما، حریم دروغین قدرتها و قلدرها را شکست. امریکا به عنوان ابرقدرت، یک روز امریکا بود؛ اما امروز دیگر نیست. امروز شما ببینید که در چند نقطه از نقاط عالم، مردم عکس رئیس جمهور امریکا را آتش میزنند، یا پرچم آنها را به آتش میکشند؟ چندجا از نقاط عالم، ملتها و تودههای مردم، مشت گره میکنند و «مرگ بر امریکا» میگویند. یک روز فقط شما این شعار را میگفتید، دیگران میگفتند که چرا میگویید؛ اما امروز نیز در اروپا و اقصای آسیا و کشورهای تحت نفوذ امریکا و کشورهایی که با نظامی شبیه خود امریکا اداره میشوند، «مرگ بر امریکا» میگویند. این، نه به خاطر آن است که آن ملتها از رژیم عراق پشتیبانی میکنند. خیر، اصلاً رژیم عراق را نمیشناسند و نمیدانند که قضیه چیست. اینها چون امریکا را متجاوز شناختهاند و چهرهی او برایشان آشکار شده است، «مرگ بر امریکا» میگویند. انقلاب شما این کار را کرد؛ یعنی حریم دروغین قلدرهای جهانی و ابرقدرتها را شکست. بیانات در مراسم اولین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله)1369/03/14 دنیا امروز متوجه ملت ایران است. ما ملت ایران باید بتوانیم در پرتو تعالیم اسلام، با تمسک به اسلام و قرآن و در جهت رهنمودهای امام بزرگوار راحلمان، بهسمت هدفهای متعالی این انقلاب، حرکتمان را با شتاب هرچه بیشتر ادامه بدهیم. یک لحظه توقف جایز نیست. ما باید بدانیم دشمنان زخم خورده - آنهایی که امیدوار بودند اسلام از دنیا محو بشود و علیرغم خواست آنان، اسلام روزبهروز در دنیا عالمگیرتر شده است - همچنان در کمینند تا ما یک لحظه غفلت کنیم. لذا غفلت برای ما حرام است. ملت ایران، با قدرت و استقامت و توکل به خدا و اتحاد کامل و شرکت در سازندگی عمومی کشور و با آگاهی و هوشیاری خود، باید دشمنان - یعنی امریکا و ارتجاع و زخمخوردگان - را از دستاندازی به این انقلاب و به کشور عزیزمان مأیوس کند. استکبار جهانی از ملت ایران میترسد؛ مثل همهی بدکاران و راهزنانی که از انسانهای شجاع و آگاه میترسند. اگر میبینید که دولت سعودی و حکام حجاز، راه خانهی خدا را روی این ملت میبندند و حق این ملت را از حج غصب میکنند، بهخاطر آن است که امریکا از این ملت میترسد. نباید سادهلوحان گمان کنند که شعار «مرگ بر امریکا» در مراسم حج، مگر چیست؛ این شعار و فریادی که از حنجرهها خارج میشود، مگر بر پایههای سلطهی غاصبانهی امریکا و اسرائیل چه اثری میگذارد. اگر تأثیر شکنندهی این شعارها نبود، اگر تأثیر تعیین کنندهی فریاد بحق ملت ما علیه سلطههای جهانی نبود، با ملت ما اینقدر دشمنی نمیشد. فریضهی حج، خانهی خدا، قبر مقدس پیامبر(ص)، چیزهایی است که قلب ملت ما مشتاق آن است و حق ملت ماست. خانهی خدا متعلق به بندگان خداست. «سواء العاکف فیه و الباد»(2): نسبت به خانهی خدا، مردمانی که در مکه ساکن هستند، هیچ فرقی با مسلمانانی که از اقطار عالم به آنجا میروند، ندارند. خانهی خدا، ملجأ بندگان خداست؛ چرا مانع ملت ما میشوند؟ این، به خاطر شعار «مرگ بر امریکا» و «مرگ بر اسرائیل» است. این، یعنی همین تأثیر حضور مردم و پیروزی خون بر شمشیر. این حرکت امریکا و حکام سعودی - که متأسفانه موبهمو سیاستهای امریکا را اجرا میکنند و نفع آنها را در نظر میگیرند و نه وظیفهی اسلامی و نفع ملت مسلمان را - بهخاطر این است که شعار «مرگ بر امریکا» و «مرگ بر اسرائیل» و شعار وحدت مسلمین - که یکی از خصوصیات همین دوران جدیدی است که امام(ره) آغاز کردند - برای استکبار و سلطههای جهانی شکننده است و برایشان قابل تحمل نیست. بیانات در دیدار معلمان و کارگران1369/02/12 اینطور نیست که اگر امریکا با کشوری بد بود، آن کشور دیگر نتواند در دنیا نفس بکشد، و اگر خوب بود، آن کشور دیگر خیالش آسوده باشد. خود امریکاییها، اینگونه تبلیغ و وانمود میکنند که اگر کشوری با آنها بد باشد، تمام راهها به روی او بسته خواهد بود. نه، اینطور نیست. یازده سال است که شعار «مرگ بر امریکا» از دهان مردممان نیفتاده، راهها هم روی ما بسته نبوده است. اگر ما تلاش و همت کردیم، توانستیم راه خودمان را باز کنیم. مگر دنیا متعلق به امریکاست؟! این زورگویان قلدرِ متکبرِ فاسد که ادعای مالکیت دنیا را میکنند، چه کسانی هستند؟ غلط میکنند. اگر اینها با کسی دوست بودند، خیرات و برکات بر سر آن ملت نازل نخواهد شد. اینها با مردمی که دوست هستند، مایهی بدبختی و روسیاهی آن ملت میشوند. بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم1368/10/06 من میخواهم بگویم که اولاً ملت ما بدانند - که بحمداللَّه میدانند - ما راه درستی را انتخاب کردهایم که با شیطان استکبار، یک لحظه کنار نیامدیم و نساختیم. این است طبیعت دشمنی که ما شعار مرگ بر او را بر زبان مردممان داریم. او زورگو و وقیح و متجاوز است و هر جا که دستش برسد، از تعرض و تجاوز ابایی ندارد. رویش هم اسم خوب میگذارند: دفاع از دمکراسی، دفاع از حقوق بشر و از این حرفهایی که امروز دیگر ابلهترین مردم هم نباید باور کنند و نمیکنند. بنابراین، ملت ما راه درستی را انتخاب کرده است. ما این راه را ادامه خواهیم داد. ما به فضل الهی و با توکل به خدا و با استحکام همبستگی ملتمان و با همبستگی ملتهای دیگر با انقلابمان، در آینده هم مثل گذشته، یک لحظه با امریکا و زورگوییهایش کنار نخواهیم آمد. ثانیاً، آن چیزی که به نتیجه و پیروزی خواهد رسید، راه ماست؛ نه راه امریکا. قلدری امریکا شکسته خواهد شد. شاخ و دندان این حیوان وحشی و بیملاحظه که هیچ چیز را در مقابل خود به حساب نمیآورد، در هم خواهدشکست. بیانات در دیدار جمعى از علماى اهل سنّت1368/10/05 آن که با دشمنان اسلام دشمن است، او در خط اسلام است و آن که با دشمنان اسلام دوست میباشد و مباهی به این دوستی است، او در خط کفر است. دوستىِ او به معنای همپیمانی و وابستگی و به معنای این که منافع او را در حد «اشدّرعایة» رعایت کند، است. وقتی که در کشور و شهر او بگویند: «مرگ بر امریکا»، او بدش بیاید! یک وقت، مردم خودش میگویند: «مرگ بر امریکا»، که ممکن است امریکاییها بگویند چرا مردم خودت این شعار را میدهند؟ اما یک وقت، میهمانان یا مسافرانی از جای دیگر به اینجا آمدهاند و میگویند: «مرگ بر امریکا»؛ تو چرا سینه سپر میکنی؟! این نیست، مگر همکاری و همراهی شدید با دشمن خدا و اسلام. این، همان ریشهی وهابیت است که امروز ثمرهی پلید و خبیثهی خودش را نشان میدهد. بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم1368/06/22 مثال دیگر در این خصوص، مسألهی سیاست خارجی جمهوری اسلامی و موضع محکم و ضداستکباری نظام و مسؤولان سیاست خارجی در مقابل زورگوییهای امریکاست. مردم، شعار «مرگ بر امریکا» را هرگز از زبان نینداختهاند؛ ولی در طول این چند سال، یک عده به اصطلاح عقلا و مصلحتاندیشها، همیشه مصلحتاندیشانه و به اصطلاح عاقلانه، مردم و مسؤولان نظام و رهبر عظیمالشّأن فقیدمان را نصیحت میکردند که شما چرا بیخود با امریکا - که در دنیا قدرتی است - رزمآوری و مبارزه میکنید؟! چرا خود را با غول وحشتناکی به جنگ میاندازید؟! این هم از همان جاهایی است که مردم ماهیت آن را فهمیدهاند؛ اما بعضی از خواص نفهمیدند! آنها خیال میکردند که جمهوری اسلامی بدون هیچ علت و دلیلی، اقدام به ایجاد دشمنی با غول پر قدرتی در سطح جهان کرده است؛ در حالی که قضیه این نبود. ما که ملت ایران باشیم، ابتدائاً با هیچ کس دشمنی نکردهایم. کشورهای زیادی در دنیا هستند که در مرز و ایدئولوژی و افکار و منطقهی جغرافیایی، با ما اشتراک ندارند؛ ولی ما با آنها رفت و آمد و معامله و روابط دوجانبه و بینالمللی داریم. پس، مسأله این نیست. |