اهداف آمریکایی ها از جنگ صدام علیه ایران
آمریکا و مزدورانش بعد از آنی که در طول نوزده ماه[از ابتدای پیروزی انقلاب] هر چه کردند نتوانستند جمهوری اسلامی را به زانو دربیاورند -حتی حملهی نظامی هم کردند- با خود فکر کردند ما ایران را به جنگی تحمیلی و ناخواسته میکشانیم. عراق را تحریک میکنیم که با ایران جنگ را شروع کند و با این کار چند فایده میبریم. اولاً نیروهای نظامی ایران را تحلیل خواهیم برد، ابزار جنگی آنها را مستهلک خواهیم کرد. ثانیاً مراکز حیاتی و تولیدی و اقتصادی آنها را منهدم خواهیم کرد. پالایشگاهها را منهدم میکنیم، نفت را از آنها میگیریم، سوخت را میگیریم، راهآهن را و ارتباطات را میگیریم، مخابرات را میگیریم، زبدهترین عناصر رزمندهی قهرمان را میگیریم. وقتی که میان مردم نان نبود، برق نبود، رادیو تلویزیون نبود، تولید نبود، کشاورزی نبود، آنوقت امور جمهوری اسلامی را متلاشی میکنیم و بعد هرکس رشته و زمام حکومت ایران در دستش باشد و حتی اگر زمامداران کنونی هم تا آن روز بمانند چارهای ندارند جز اینکه دست احتیاج به سوی ما دراز کنند و ما آن وقت وارد ایران میشویم. همانطوری که در زمان شاه ملعون وارد ایران شده بودیم. باز هم آمریکاست و غرب و ابرقدرتها همه کارهی ایران؛ با این تحلیل به سراغ صدام حسینِ احمقِ جاهطلبِ مغرورِ بدبخت رفتند. .... او را وادار کردند و او با این فکر و با این نیت که خواهد توانست مقابله بکند، چیزی هم به او در این میان خواهد رسید، ثروت مردم عراق را به صورت میگها و تانکها فرستاد به داخل مرزهای ایران. ۱۳۵۹/۰۷/۰۴
اولین نماز جمعه بعد از شروع جنگ تحمیلی
حمایت شورای امنیت سازمان ملل از صدام علیه ایران
سؤالی که هیچ پاسخ قانع کنندهای برای آن نمیتوان یافت این است که چرا شورای امنیت سازمان ملل، ارگانی که اساساً برای مقابله با تجاوز و تأمین امنیت بینالمللی به وجود آمده، در قبال این تجاوز[عراق به ایران] به کلی وظیفهی خود را از یاد برد و حتی ضد آن عمل کرد؟ خوب است همه بدانند که شورای امنیت در شروع حملهی عراق - که در جبههای به عرض هزار کیلومتر واقع شد - هیچ عکسالعملی نشان نداد. ارتش عراق ظرف یک هفته مرزهای بینالمللی را درنوردید، و در برخی از نقاط تا عمق هفتاد،هشتاد و نود کیلومتر پیش رفت، و در آن مستقر شد، و چنانکه برخی از سران عراق گفتند، با این نیت که هرگز از آن خارج نخواهد شد. تنها پس از این بود که اولین قطعنامهی شورای امنیت صادر شد. ۲۸ سپتامبر، ۱۹۸۰. این قطعنامه نه به تجاوز اشاره کرد، نه به اشغال و نه بازگشت به مرزهای بینالمللی را لازم شمرد؛ بلکه به جای این همه با کمال تعجب طرفین را به عدم توسل بیشتر به زور دعوت کرد. این عبارت در حقیقت از آنچه تا آن روز توسط قوای قهریهی عراق تصرف شده بود چشمپوشی میکرد، و فقط از او میخواست بیش از آن پیشروی نکند، و از ایران نیز میخواست که از جنگ برای عقب راندن متجاوز خودداری کند.
این اولین اقدام شورای امنیت بود، که در آن وظائف اصلی شورا - یعنی نگاهبانی از صلح و امنیت بینالمللی به شکل زشت و تأسفانگیزی - بوسیلهی خود آن شورا پایمال میشد. پس از آن شورای امنیت را سکوتی مرگبار فرا گرفت، و تا آزادی خرمشهر - عملیاتی که در آن ستون فقرات نیروهای اشغالگر شکست، و هزاران نفر از آنان به وضع ذلتباری اسیر شدند - جنگ خونین و مستمری را که خبرهای آن در صدر اخبار جهان بود فراموش کرد. در این مدت قهرمانیهای ملت ما و شکلگیری نیروهای رزمندهی ما، سر بر آوردن یک نیروهای جوان، انقلابی و تعیین کننده را در منطقه خبر میداد، و قدرتهای جهانی را از دست یافتن به هدفهای شومی که در حملهی عراق به ایران جستجو میکردند به کلی مأیوس ساخت. این بود که بار دیگر شورای امنیت به یاد جنگ ایران و عراق افتاد. چند هفته پس از فتح خرمشهر دومین قطعنامهی شورا صادر شد؛ ۱۲ ژوئیه، ۱۹۸۲. این قطعنامه بازگشت به مرزهای بینالمللی را درخواست میکرد. یعنی چیزی که بخش اعظم آن با فداکاری ملت ما و با شجاعت بینظیر رزمندگان ما خود حاصل شده بود. در این قطعنامه نیز نه سخنی از تجاوز، نه نامی از متجاوز، نه یادی از خسارتها و چارهای برای جبران آن و نه بالأخره تضمینی برای امنیت و ثبات حقیقی و تنبیهی برای عامل ناامنی وجود نداشت. بار دیگر ما خود را در تلاش برای احقاق حق خود تنها یافتیم. تا امروز شورای امنیت همواره در مورد جنگی که بر ما تحمیل شده با همین روش موضع گرفته است.
ابتکارات مستقل دبیرکل میرفت تا راهگشا شود، و سازمان ملل را در وصول به هدفهای خود کمک کند، ولی از این امکان بهرهای گرفته نشد. ۱۳۶۶/۰۶/۳۱
بیانات در مجمع عمومی سازمان ملل
در جنگ شرق و غرب علیه ما بودند
در مقابل ما فقط عراق نبود شرق بود، امریکا بود، مجموعهی ناتو بود، مرتجعان منطقه بودند، پول بود، سلاح بود، تجهیزات بود، تاکتیک بود، خبر ماهوارهیی بود. در یکی از این عملیات بزرگ که طرف مقابل تلاش خیلی چشمگیری از خودش نشان میداد، من به رفقا گفتم که حدس میزنم الان در سنگرهای قرارگاههای اصلی عراق، نظامیهای غیرعراقی نشسته باشند؛ که البته احتمال زیاد میدادم غربی باشند؛ نحوهی حرکات اینطور نشان میداد. اصلاً نوع کار نشان میداد که یک نَفَس جدید است که دارد آنجا کار میکند؛ بعد معلوم شد همینطور بوده است. همهی دنیا به اینها کمک کردند. ۱۳۷۰/۰۶/۲۷
بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه
شرق و غرب پشت سر عراق قرار داشتند
جنگ را چه کسی به وجود آورد؟ نمیشود گفت جنگ را فقط عراق به وجود آورد. همهی قراین از اول کار نشان میداد که استکبار پشت سر عراق است؛ او را کمک نظامی کردند؛ از لحاظ تبلیغاتی به او کمک کردند و شورای امنیت را در خدمت متجاوز قرار دادند. با اینکه جنگِ به این اهمیت در این نقطهی حساس واقع شده بود، اما روزهایی گذشت که سازمان ملل در آن روزها، هیچ عکسالعملی نشان نداد؛ این عادی نیست. در حملهی عراق به کویت، بعد از چند ساعت شورای امنیت موضعگیری کرد؛ اما در حملهی عراق به ایران، تا وقتی که تانکهای عراقی پیشروی میکردند، شورای امنیت ساکت و تماشاچی نشست؛ بعد از آنکه هزاران کیلومتر را تصرف کرده بودند، شورای امنیت یک کلمه حرف زد، که آن هم تقبیح تجاوز نبود؛ عراق را ملامت نکرد که چرا تجاوز کرده و جنگ را شروع کرده است؛ به دو طرف گفت که حالا بیایید دست از جنگ بکشید و آتشبس کنید! یعنی درحقیقت، تثبیت عراق در اراضی اشغالی ما. البته ما قبول نکردیم و آن قطعنامه را رد کردیم. شورای امنیت به خاطر اینکه در دست قدرتهای بزرگ بود و آنها هم پشت سر رژیم عراق بودند، تا آخر هم هیچوقت نسبت به جنگ یک موضع کاملاً و صددرصد عادلانه نگرفت؛ تا اینکه در این اواخر، آن هم با زحمات زیاد و با تلاشهای فراوانی که از همه طرف کشیده شد، قطعنامهی ۵۹۸ از شورای امنیت صادر شد. شرق و غرب پشت سر عراق قرار داشتند. تقریباً تمام اروپا به عراق کمک کردند. در ایام جنگ، ما اینها را از روی حدس میگفتیم، قراین دلالت میکرد؛ ولی در این یکی، دو سال اخیر، شواهد قطعی برای آن پیدا شد؛ همه اعتراف کردند و یکی یکی سندها بیرون آمد؛ کمک امریکا، کمک ناتو، کمک شوروی هم که از روز اول معلوم بود. بلوک شرق، همین کشورهای اروپای شرقی که امروز دچار این مصیبتها(۱۰) هستند، بزرگترین خدمت را در طول جنگ به رژیم عراق کردند؛ ارتجاع منطقه هم که جای خود دارد. بنابراین، جنگ را رژیم عراق به تنهایی به وجود نیاورد - رژیم عراق یک عامل بود - جنگ را همهی دنیای استکباری و من تبع او به وجود آوردند؛ این امروز چیز روشنی است و احتیاج به بحث زیادی ندارد. ۱۳۷۰/۰۷/۰۵
بیانات در خطبههای نماز جمعه
نابودی نظام و تسلط استکبار بر ایران از اهداف جنگ بود
چرا جنگ را به وجود آوردند؟ این امر روشنی است: جنگ را به وجود آوردند، تا نظام اسلامی را از بین ببرند، یا وادار به تسلیم کنند؛ برای آنها فرقی نمیکرد. میخواستند یا جمهوری اسلامی به خاطر اشغال و گرفتاریهای جنگ ساقط بشود، یا اگر ساقط نمیشود، همانطوری که بیشتر کشورهایی که به این مصیبتها دچار میشوند و بالاخره رو به یک قدرتمند میکنند و پیش او دست دراز میکنند، شاید ملت ایران و امام عظیمالشأن این ملت هم مجبور بشوند در مقابل دشمنان تسلیم بشوند، دست دراز کنند و بگویند خیلی خوب، ما تسلیم هستیم؛ نگذارید دیگر عراق اینقدر ما را بکوبد. بدون تردید هدفشان این بود؛ اما این آرزو هم به دلشان ماند.
اگر ایران در مقابل امریکا تسلیم میشد، جنگ زود تمام میشد. البته مصیبت سلطهی امریکا، صد برابر از مصیبت جنگ سختتر است. مصیبت تسلط بیگانه، از مصیبت هر گونه جنگی با هر خسارتی، برای یک ملت سنگینتر و سختتر است. امروز ببینید با رژیم عراق چگونه برخورد میکنند. همین که مسلط شدند، همینکه در مقابلشان تسلیم انجام گرفت، استکبار دیگر هیچ حدی نمیشناسد. از ایستادگی مردم است که اینها حساب میبرند و مجبورند حریم بگیرند. هر ملتی که کوچکترین نشانهی تسلیمی از خود در مقابل استکبار نشان داد، باخت؛ باختی بسیار سنگین. هدفشان این بود که جمهوری اسلامی را وادار به تسلیم کنند؛ ولی نتوانستند. ۱۳۷۰/۰۷/۰۵
بیانات در خطبههای نماز جمعه
حمایت همه جانبه آمریکا از عراق در طول جنگ
[آمریکایی ها] میگویند «ما طرفدار حقوق بشریم»! ما میگوییم: اصلاً شما حقوق بشر را قبول ندارید. شما معتقد به حقوق بشر نیستید. شما معتقد به حقوق کمپانیها و سرمایهداران بزرگ آمریکایی هستید. شما معتقد به منافع نامشروع رژیم امریکا در سراسر دنیا هستید... در همین ایران، سالهای متمادی از رژیم ظالم، فاجر و خشن پهلوی حمایت کردند. شاه، طرفدار حقوق بشر بود که با همه امکانات از او حمایت میکردید!؟ از همین صدّام حسین که امروز و از مدّتها بیش تا امروز، صفحات مجلّات و تبلیغات امریکایی پر است از بیان خشونتهای او، چقدر حمایت کردند!؟ به او کمک کردند، به او فناوری دادند، پول دادند، مواد غذایی دادند و در مقابل جنایات بزرگ او، دم نزدند! جلو چشم مردم همه دنیا، شهر حلبچه بمباران شیمیایی شد. زن و مرد و کوچک و بزرگ، در یک لحظه، با بمباران شیمیایی و باران زهری که بر سر آنها فرو ریخت، در میان کوچهها و خانهها افتادند و از بین رفتند؛ امّا اینها، دم نزدند. ۱۳۷۱/۰۲/۱۶
بیانات در دیدار کارگزاران حج
جنجال رسانهای دشمن جهت تضعیف روحیه در جنگ
یادتان هست در دوران جنگ تحمیلی، وقتی جوانان ما سرزمینهایی را میگرفتند و ضربات سختی را به دشمن وارد میکردند و دشمن هم در مقابل، پاتک کوچکی میکرد، جنجال راه میانداخت که «ما عملیات کردیم. چنین کردیم، چنان کردیم»؟ دشمن اگر حرکتی تعرّضآمیز انجام میدهد، میخواهد آن را بزرگ نمایش دهد تا روحیه طرف مقابل را تضعیف کند. ۱۳۷۲/۰۲/۱۸
بیانات در دیدار مردم نوشهر
اهداف مستکبرین در جنگ تحمیلی علیه ایران
همه دنیا با هم متّفق شدند و بر سر جمهوری اسلامی ریختند. در اینکه کسی تردید ندارد. آن روز هم ما میگفتیم. لکن بعد از پایان جنگ و فروکش کردن قضایا، همه گفتند و اسرار پنهان، برای ما هم - حتّی - برملا شد. همه بر سر ایران اسلامی ریختند، برای خاموش کردن این شعله که در اینجا مشتعل شده بود و آنها از آن بیمناک بودند. قصد آنها از این اقامه جنگ و تهاجم به جمهوری اسلامی چه بود؟ اینکه شما در این هشت ساله همیشه مشاهده میکردید که از لحاظ تسلیحاتی، از لحاظ تبلیغاتی و از لحاظ سیاسی، همواره امریکا و شوروىِ آن روز، قدرتهای پیمانهای دفاعی بزرگ دنیا، مرتجعین سراسر عالم و وابستگان به قدرتهای دوگانه آن روزِ دنیا، در همه جای دنیا علیه ما بودند و دشمنِ زبونِ ظالمِ ما را تقویت میکردند، برای چه بود؟ برای این بود که هشت سال دو طرف سرگرم شوند؛ بعد هم همان مرزهای بینالمللی باقی بماند و قضیه تمام شود و حکومت اسلامی، قویتر و مقتدرتر گردد؟
اینها قصدشان از این جنگ چه بود؟ غیر از این بود که یا میخواستند نظام اسلامی را سرنگون کنند، یا میخواستند نظام اسلامی را متّهم به ناتوانی کنند؟ بگویند: «شما نتوانستید؛ مرزهای شما را به هم زدند، شکستند و کشورتان را تجزیه کردند.» اینها را میخواستند دیگر! و یا میخواستند جمهوری اسلامی، چون میبیند که پشت سرِ عراق، قدرتهای جهانی هستند، برای نرم کردن دل قدرتها، از اصول خود صرفنظر کند؛ با سلطههای جهانی بسازد؛ در مقابل اسرائیل اینقدر سرسختی بهخرج ندهد و در دفاع از مسلمین و از مظلومان، آنطور صریح وارد نشود؟
هشت سال جنگ گذشت؛ امّا کدام یک از این اهداف دشمن عملی شد؟ میلیاردها دلار خرج کردند. مگر شوخی بود!؟ از همه زرّادخانههای بزرگ دنیا به مرزهایی که با ما میجنگید سلاح حمل کردند. آن همه متفکّرین و مغزهای سیاسی و استراتژیستهای درجه یک دنیا، از روسی و امریکایی و انگلیسی و امثال اینها، دور هم نشستند. اما کدام یک از این اهداف عملی شد؟ همه دنیا شاهدند و ملت ایران بهتر از همه شاهد است، که کوچکترین هدفی از هدفهای دشمن، عملی نشد. نه توانستند حکومت اسلامی را ساقط کنند و نه توانستند آن را تضعیف نمایند. بلکه حکومت اسلامی، در سایه اداره الهی و حیرتانگیز دوران جنگ و آن سازماندهىِ معنوىِ عظیم و تشکیل این نیروی عظیمِ بینظیر از لحاظ معنوی، در دنیا قویتر هم جلوه کرد؛ در چشمها شیرینتر هم شد. نتوانستند مرزهای ما را، یک سر سوزن این ورو آن ور کنند. نتوانستند حاکمیت ما را تضعیف کنند. بلکه ما توانستیم حاکمیت خودمان را بر مناطقی که میخواستند آنها را متزلزل کنند، بیشتر تثبیت کنیم. ما را از اصولمان هم نتوانستند منصرف کنند. ۱۳۷۲/۰۶/۲۵
بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه
جنگ ۸ ساله یک جنگ بین المللی علیه ما بود
در دنیا، با جنگهایی که جنبهی ملی و میهنی دارند، چه میکنند! در این جنگهای دوران اخیر منهای جنگ روسیه و ژاپن که جنگی طولانی بود جنگ طولانیِ هشت سالهای سراغ نداریم. هشت سال با ملتی بجنگند، آن هم در آن ابعاد و با آن وسعت! یعنی در حقیقت، یک جنگ بینالمللی علیه یک کشور! واقعاً اینطور بود. حتّی نیرو هم آوردند. از مصر نیرو نیاوردند؟! از کشورهای مختلف عربی نیرو نیاوردند؟! از روسیه شوروی سابق فرماندهان و استراتژیستها را به آنجا نبردند و برایشان کار درست نکردند؟! به اعتقاد من، از سرداران بزرگ غربی هم کسانی را بردند و از آنها استفاده کردند. وقتی قضیهی «فاو» اتّفاق افتاد یعنی آنها فاو را از ما گرفتند شکل کار نشان میداد که این کار، کار عراق و کمک کارهای معمولیاش نبود. چون روسها که همیشه آنجا بودند. روسها از سال ۶۰ حضورشان محسوس شد. در ادامهی عملیات بیت المقدّس در جنگ رمضان وقتی به آن پنج ضلعیها برخورد کردیم، همه گفتند که این کار عراق نیست؛ کار روسهاست. معلوم بود کار خودشان نبود. کار بیگانهها و کار روسها بود. روسها از سال ۶۰ آنجا بودند. قضیهی فاو در سال ۶۴ پیش آمد. این چند ساله، اینها کجا بودند که ما فاو را گرفتیم؛ همان پنج ضلعیها را گرفتیم. پیدا بود که آن، یک فکر و یک نفس جدید بود. معلوم بود آمده بودند منطقه؛ نقشهی منطقه و کالکهای عملیاتی را نگاه کرده و گفته بودند: «چرا از اینجا حمله نمیکنید؟» یعنی پیدا بود، یک دید تازه در قضیه بود و درست هم فهمیده بودند. حرکت کردند و آمدند؛ ما را در شمال مشغول کردند؛ خودشان آمدند جنوب و کار را تمام کردند. یعنی این کار، کار صدّام و صدّامیها نبود. غرض اینکه، از همهی کشورهای ذینفع و ذیدخل، به نحوی، در این جنگ دخالتهایی صورت گرفت. بعضی با نیرو، بعضی با فکر، بعضی با ماهواره، بعضی با سلاح، بعضی با پول و با تبلیغات. این، یک جنگ بین المللی علیه ما بود. ما هم واقعاً هشت سال مقاومت کردیم؛ به طوری که دشمن یک قدم نتوانست جلو بیاید. ۱۳۷۲/۰۶/۲۹
بیانات در دیدار مسؤولان برگزارکننده «هفتهى دفاع مقدس»
عملکرد ظالمانه شورای امنیت در شروع جنگ
وقتی جنگ تحمیلی پیش آمد و عراق مرزهای ما را شکست و وارد چند استان کشور ما شد، ما طبق معمول به سازمان ملل شکایت کردیم. طبق مقرّرات سازمان ملل، میبایست شورای امنیت در ظرف چند ساعت، قطعنامهای صادر میکرد که عراق را به عنوان متجاوز محکوم کند. این کار را نکردند؛ و تا چندین روز، هیچ عکسالعملی نشان ندادند. وقتیکه قشون عراق، با استفاده از اوضاع نابسامان آن روز ما، در خاک کشور عزیزمان، خوب جاگیر شد و چند هزار کیلومتر را اشغال کرد، تازه شورای امنیت سر بلند کرد که یککلمه حرف بزند. مثلًا، قطعنامه صادر کرد! قطعنامه چه بود؟ آیا قطعنامه این بود که «متجاوز، از خاک ایران، بیرون برود»؟ ابداً! قطعنامه صادر کردند که «ایران و عراق، آتشبس اعلام کنند»! یعنی چه؟ یعنی قشون عراق وارد خاک ایران شده است و حال که نوبت دفاع جانانهی ملت ایران است، دستها بسته شود و کسی دفاع نکند و متجاوزین را بیرون نریزند! این، قطعنامهی شورای امنیت بود! میدانید که چند سال، اینها بیآنکه متجاوز را محکوم کنند، همین حرف را زدند! البته رزمندگان ما، در مدت نهچندان زیادی تقریباً در ظرف یک سال و نیم اکثر زمینها را خودشان پس گرفتند. ۱۳۷۲/۱۲/۲۲
بیانات در خطبههای نماز عید فطر
پشتیبانی همهجانبه آمریکا از عراق در جنگ
مسأله، مسأله نفرتِ ملّت ایران از رژیم آمریکاست... اینها جنگ را علیه ایران - اگر نگوییم راه انداختند - پشتیبانی کردند. احتمال دارد که در راهاندازی جنگِ عراق علیه ایران هم، آمریکاییها دست داشته باشند. منتها چون نمیخواهیم تا یقین نداشته باشیم، چیزی بگوییم؛ میگوییم احتمال دارد. امّا پشتیبانی آنها از عراق، یقینی و قطعی است. همه رقم پشتیبانی کردند. ملّت ایران از یادش میرود؟ همه نوع کمکی که عراق لازم داشت به آن کردند. ملّت ایران فراموش میکند؟ این صدّام حسین و رژیم بعثی که در قضیّه حمله به کویت، در مطبوعات آمریکایی و در نظرات رسمی آمریکا، آن چهرهها را برایش ترسیم کردند، در دورانی که خانههای مردم در سی، چهل شهر ایران را در آنِ واحد با موشکها میکوبید، برایشان یک چهره خواستنی و محبوب و پسندیده بود! ملّت ایران اینها را فراموش میکند؟ با ملّت ایران دشمنی کردند؛ باز هم دشمنی میکنند. ۱۳۷۳/۰۸/۱۱
بیانات در دیدار جمعی از دانشآموزان و دانشجویان
حمایت آمریکا از عراق در جنگ
قبل از شروع جنگ، از نظر امریکا، دولت عراق در خدمت دولتهای حامی تروریسم بود. در سالهای شصت و یک و شصت و دو رزمندگان سلحشور ما توانستند دشمن را به زانو در آورند و او را از مرزها عقب برانند و دشمن بعثی مجبور شد برای مقابله با ما، از سلاح شیمیایی و سلاحهای کشتار جمعی استفاده کند - یعنی جنایت جنگی بکند - در همان اوقات، دولت امریکا احساس کرد که باید جبهه عراق را حمایت کند، تا دولت بعثی بتواند نقش خیانتآمیز خود را در مقابل نظام جمهوری اسلامی ایفا نماید. در همان سالها که دولت عراق سلاح شیمیایی بهکار برد، اینها اسم عراق را از فهرست دولتهای حامی تروریسم خارج کردند! ۱۳۷۶/۰۲/۱۷
بیانات در دیدار جمعی از خانوادههای شهدا
حمایت دولت آمریکا از عراق بعد از پیروزیهای ایران
همان کسانی که خودشان برای حقوق بشر - به معنای حقیقی - هیچ ارزشی قائل نیستند؛ اما آن را چماقی کردهاند که بر سر جاهایی بکوبند! امریکا، سردمدار حقوق بشر در دنیا شده است! قبل از شروع جنگ، از نظر امریکا، دولت عراق در خدمت دولتهای حامی تروریسم بود. در سالهای شصت و یک و شصت و دو رزمندگان سلحشور ما توانستند دشمن را به زانو در آورند و او را از مرزها عقب برانند و دشمن بعثی مجبور شد برای مقابله با ما، از سلاح شیمیایی و سلاحهای کشتار جمعی استفاده کند - یعنی جنایت جنگی بکند - در همان اوقات، دولت امریکا احساس کرد که باید جبهه عراق را حمایت کند، تا دولت بعثی بتواند نقش خیانتآمیز خود را در مقابل نظام جمهوری اسلامی ایفا نماید. در همان سالها که دولت عراق سلاح شیمیایی بهکار برد، اینها اسم عراق را از فهرست دولتهای حامی تروریسم خارج کردند! مسأله حمایت اینها از حقوق بشر، چنین است! ۱۳۷۶/۰۲/۱۷
بیانات در دیدار جمعی از خانوادههای شهدا
دروغ بیطرفی آمریکاییها در جنگ تحمیلی
[آمریکاییها] اکنون اعتراف کردهاند که ما صدام حسین را در جنگ با ایران حمایت کردهایم! به نظر شما ملت مظلوم ایران در مقابل این موضع و این اعترافات، چه احساسی پیدا میکند؟ هشت سال جنگ از طرف رژیم عراق علیه ما تحمیل شد؛ شهرها بمباران شد؛ منابع حیاتی از بین رفت؛ جوانان به شهادت رسیدند؛ هزارها میلیارد ثروت ملی نابود شد؛ فرصتها مشغول شد؛ یک جنایت عظیم تاریخی اتفاق افتاد. همان روزها ما همیشه تکرار میکردیم که امریکاییها به صدام حسین کمک میکنند. در سخنرانیهای همان ایامِ جنگ، بارها این مطلب را میگفتیم؛ اما خودشان منکر بودند و میگفتند ما بیطرفیم! حال بعد از پایان جنگ... وزیر امریکایی در یک سخنرانىِ واضح در یک مرکز، بهطور رسمی اعتراف میکند که ما به صدام حسین کمک کردهایم! ۱۳۷۹/۰۱/۰۶
بیانات در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حضرت رضا(ع)
تمام اروپا به صدّام کمک کرد
ما در جنگ هشت ساله دیدیم که تمام اروپا به صدّام کمک کرد؛ فرانسه کمک کرد، آلمان کمک کرد، انگلیس کمک کرد، یوگسلاویِ سابق کمک کرد، بلوک شرقِ آن روز کمک کرد. البته ما هیچ وقت در مقام دیپلماسی نمیگوییم که چون شما به صدّام کمک کردید، ما با شما رابطهمان را قطع میکنیم؛ نه، عالم دیپلماسی یک عالم دیگر است. ۱۳۷۹/۰۴/۱۹
بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران
زمینهسازی آمریکا و اروپا برای جنگ ۸ ساله علیه ایران
جنگ هشت ساله علیه ما شروع شد. البته چند نفر از سران کشورهای منطقه خاورمیانه و بیرون خاورمیانه در طول سالهای متمادی به من گفتهاند که حمله عراق به ایران، با هماهنگی قبلی بود و امریکاییها میدانستند چه دارد اتفاق میافتد؛ اینطور نبود که در مقابل عمل انجام شده قرار گرفته باشند؛ بلکه تشویق و زمینهسازی هم کردند! البته من سندی ندارم؛ اما قرائن، همه همین را نشان میدهد؛ کما اینکه ما چیزهای دیگری را بدون اینکه سند مکتوبی داشته باشیم - قرائن شهادت میداد - ادعا کردیم؛ بعد از چند سال که جنگ تمام شد، خودشان اعتراف کردند! مثلاً ما گفتیم که امریکاییها اطّلاعات ماهوارهای را از مراکز نظامی ما، از تحرّکات، از تجمّعات و از مواضع عدّههای نظامی ما میگیرند و به عراق میدهند - عراق که خودش وسیله نداشت - ما این را آنوقت فهمیدیم؛ قرائن این را نشان میداد. بعد از گذشت چند سال که جنگ تمام شده بود، بعضی از مراکز غربی - چه اروپایی و چه امریکایی - خودشان همین را صریحاً گفتند! در واقع جنگ را زمینهسازی کردند، بهوجود آوردند، تشویق کردند و در تمام دوران جنگ به صدّام حسین کمک کردند. آن روزی که معلوم شد برنده جنگ، جمهوری اسلامی خواهد بود، صریحاً ایستادند و گفتند: ما راضی نمیشویم که این جنگ برنده داشته باشد! اگر بنا بود صدّام بیاید خوزستان را بگیرد - به قول خودش سه روزه تا تهران بیاید! - آنوقت برنده داشتن جنگ مانعی نداشت! ۱۳۷۹/۰۵/۰۵
بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل
هدف دشمن از حمله به ایران
آنهایى که به ایران حمله کردند، حمله نکردند تا بعد از هشت سال، دست از پا درازتر برگردند و بروند و تازه صدها میلیارد دلار هم علیه آنها ادّعا وجود داشته باشد - که الان ما علیه عراق، این ادّعاها را داریم - حمله کرده بودند تا حداقل منطقهى خوزستان را ببرند. اگر توفیق نصیبشان مىشد، کمى آن طرفتر، ایلام و کرمانشاه را هم تصرف مىکردند. چه کسانى نگذاشتند؟ رزمندگان ما و مردان و جوانان این کشور. همینهایى که در شلمچه و فاو و در مناطق گوناگون عملیاتى در غرب و جنوب کشور، یادهایشان امروز در سنگرهاى به خاک و غبار آلوده شده، قابل جستجوست. ۱۳۸۰/۱۲/۰۵
بیانات در دیدار شرکت کنندگان در اولین همایش راهیاننور با رهبر انقلاب
جنگ تحمیلی؛ جنگ همه ابرقدرت ها با جمهوری اسلامی
واقعه خرمشهر از دور فقط یک حادثه تاریخی است که برای ملت ایران هیجانآور و افتخارآمیز است؛ ولی از نزدیک، این قضیه شبیه یک معجزه بزرگ بود. وقتی رژیم عراق با تشویق دولتهای دشمنِ انقلاب به مرزهای ما حمله کرد، هدفگیری دقیقی کرده بود. خرمشهر، قدمِ اوّل و بسیار مؤثّر از این هدفگیری بود. هدف آنها به طور خلاصه این بود: با خود فکر کرده بودند با پیروزی انقلاب، ایران اوّلاً نیروی مسلّحی ندارد که از مرزها دفاع کند؛ ثانیاً سامان اداری و اجتماعىِ درستی ندارد تا بتواند به دفاع از کشور و منافع ملی بپردازد؛ ثالثاً در دنیا انقلاب طرفداری ندارد. یک طرف آمریکا بود، دشمنِ پر از حقد و کینه علیه انقلاب -چون انقلاب سلطه آمریکا را بر این کشور از بین برده بود، بنابراین از غضب و کینه بر انقلاب و نظام اسلامی پُر بودند- یک طرف هم شوروی سابق بود؛ آن هم با دلایل دیگری علیه انقلاب اسلامی. این دو ابرقدرت که در دهها مسأله با هم اختلاف داشتند، در دشمنی با ایران با یکدیگر اتّحاد کلمه داشتند و هر دو به رژیم عراق صمیمانه و با همه وجود کمک و از آن دفاع میکردند! ناتو و قدرتهای اروپایی به عراق کمک کردند؛ هواپیما دادند، بمب دادند، تانک دادند، وسایل شیمیایی دادند، هلیکوپتر دادند، موشک دادند. اروپای شرقی نیز که آن روز زیر سیطره حکومت شوروی و وابسته به آن بود، هرچه عراق میخواست، به او داد. بنابراین یک طرف عراق بود با حمایت آمریکا و شوروی و ناتو و ورشو -که همان پیمان اروپای شرقی و کشورهای بلوک کمونیست بود- و همچنین دولتهای عربی منطقه که پول و سلاح و امکانات و مشاور نظامی و هرچه دولت بغداد برای رسیدن به هدفهای خود در این حمله احتیاج داشت، بیدریغ در اختیار او قرار میدادند؛ یک طرف هم نظام جمهوری اسلامی بود.
آمریکا با این نظام بد بود و برای اینکه این نظام از بین برود، لحظهشماری میکرد. شوروی هم با این نظام بد بود؛ اروپاییها هم با آن هیچگونه رابطهای نداشتند و هیچ دلسوزیای برای آن نمیکردند؛ دولتهای مرتجع هم به گونه دیگر. امکانات مالی کشور، بسیار ضعیف؛ نیروهای مسلّح، نامنسجم؛ وسایل نظامی، بعضی کهنه و فرسوده و بعضی منتظر قطعهای بود که به ما نمیفروختند. هواپیما داشتیم، قطعه نداشت؛ تانک داشتیم، قطعه نداشت و دنیا به ما نمیفروخت؛ در داخل هم از این وسایل هیچ چیز تولید نمیشد. ۱۳۸۱/۰۳/۰۱
بیانات در دیدار جمعی از ایثارگران و خانواده های شهدا
جنگ نقشه طرّاحی شده دشمن علیه ما بود
حمله نظامی رژیم «صدّام» که هشت سال ما را مجبور به مجاهدت و قبول مشکلات جنگ کرد، غیرمتعارف نبود. این روش همیشگی استکبار علیه ملتهای مستقل و آزادیخواه است. در همان سالهای اوّلِ ریاست جمهوری بنده، «احمد سکوتوره» رئیسجمهور گینه کوناکری که یک چهره برجسته انقلابی، محترم، علمی و سیاسی آفریقا محسوب میشد و در تمام دنیا و اروپا هم خیلی آبرومند بود، به ایران آمد و در مذاکراتش با من مطلبی به این مضمون گفت که ما بعد از انقلاب، از حمله بغداد به شما تعجّب نکردیم؛ چون طبق تجربه، یکی از کارهایی که علیه اغلب کشورهای مستقل، از طرف استکبار بهکار رفته، این است که از طرف مرزها به اینها فشار نظامی بیاورند تا با مشغول کردن و گرفتن منابع مالی و انسانی آنها، مانع رسیدن آن کشورها به هدفها و آرمانهایی شوند که برای خود تعریف کردهاند. این، نقشه طرّاحی شده دشمن علیه ما بود. همین امریکاییها کسانی بودند که از نزدیک با صدّام حسین همکاری داشتند و به او کمک علمی و تسلیحاتی و اطلاعاتی میکردند تا شاید بتوانند ایران را شکست دهند، که نتوانستند. ۱۳۸۲/۰۷/۲۲
بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان زنجان
سلاح شیمیایی را غربیها در اختیار صدام گذاشتند
کاربرد بمب اتمی برای نابود کردن ملتها کار خود امریکایی هاست. آنها تنها دولتی هستند که این جنایت بزرگ را تا امروز انجام داده اند. غربی ها هستند که سلاح شیمیایی ساختند و آن را به کار بردند و در جنگ هشت ساله ی عراق با ایران آن را در اختیار صدامی ها و بعثی ها گذاشتند و در مقابل فجایعی که از این راه پیش آمد، سکوت کردند و به صدام از پشت کمک کردند. اسلام به ما این اجازه ها را نداده است. ۱۳۸۴/۰۱/۰۱
بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی
سیل سلاحها مدرن غربی به سوی عراق روانه بود
آن روزی که ما درگیر دفاع مقدس بودیم و از میهنمان دفاع میکردیم، قدرتها سادهترین سلاحها را هم حاضر نبودند به ما بفروشند؛ حتّی به دو برابر قیمت هم نمیفروختند. سیل سلاحها و ابزارهای مدرن از اروپا و امریکا و شوروی سابق به سمت عراق و صدام جنایتکار روانه بود، آن وقت ما برای سادهترین سلاحها - اگر نداشتیم - بایستی با هزار مشکل مواجه میشدیم تا شاید بتوانیم یا نتوانیم آن را تهیه کنیم. ۱۳۸۵/۰۸/۱۹
بیانات در دیدار مردم دامغان
کمکهای متنوع آمریکا به صدام
آمریکائیها در دوران جنگ تحمیلىِ بر ما، آنچه توانستند به صدام حسین کمک کردند و پشتیبانی دادند. از نقشهی هوائی و اطلاعات جاسوسی تا کمک تسلیحاتی، تا تقویت روحی، تا وادار کردن وابستگانِ به خود به پشتیبانی مالی، همهجور؛ چون به او احتیاج داشتند، امیدوار بودند او بتواند خدشهای بر چهرهی پرقدرت و مغرور ملت ایران وارد کند. ۱۳۸۷/۰۲/۱۲
بیانات در مراسم نظامی مشترک یگانهای نیروهای مسلح استان فارس
چراغ سبز آمریکا به صدام برای حمله به ایران
از روز اوّلی که انقلاب پیروز شد، در مواجهه و نوع تعامل با دولت ایالات متحدهی آمریکا، میدانی به عنوان یک آزمون بزرگ برای ملت ایران باز شد... به صدام چراغ سبز دادند؛ این یک اقدام دیگر دولت آمریکا بود برای حملهی به ایران. صدام اگر چراغ سبز آمریکا را نمیگرفت، بعید بود به مرزهای ما حمله کند. هشت سال جنگ را بر کشور ما تحمیل کردند؛ قریب سیصد هزار جوانهای ما، مردم ما در این جنگ به شهادت رسیدند. در طول این هشت سال - بخصوص در سالهای آخر - همیشه آمریکائیها پشت سر صدام بودند و به او کمک میکردند - کمک مالی، کمک تسلیحاتی، کمک کارشناسىِ سیاسی - خبرهای ماهوارهای میدادند و امکانات خبررسانی داشتند. تحرک نیروهای ما را در جبهه در ماهوارههایشان ثبت میکردند، بعد آن را همان شبانه برای قرارگاههای صدام میفرستادند که از آنها علیه جوانهای ما و نیروهای ما استفاده کند. در مقابل جنایات صدام چشمهایشان را بستند. فاجعهی حلبچه اتفاق افتاد، زدن شهرهای متعدد کشور ما با موشک اتفاق افتاد، خانهها را خراب کردند، در جبههها شیمیائی به کار بردند، چشمهایشان را بستند، اصلاً و ابداً تعرضی نکردند، به صدام کمک کردند. این هم یکی از کارهای این دولت بوده است در طول این سالها با ملت ما و با کشور ما. ۱۳۸۸/۰۱/۰۱
بیانات در دیدار زائران و مجاوران بارگاه حضرت علیبنموسی الرضا
کمک تسلیحاتی غرب به عراق و ممانعت از فروش سلاح به ایران
یک روز همهی دنیای مستکبر، مجتمعاً علیه ایران بودند. یعنی واقعاً یک نقطهی استراحتگاه وجود نداشت. در دههی اول انقلاب اینجور بود دیگر. شوروی یک قدرتی بود که فقط یک کشور که نبود، یک مجموعهی عظیم از کشورها بود که مرکز، اینجا و در روسیهی امروز بود؛ اروپای شرقی متعلق به اینها بود، غالب کشورهای آفریقائی و آمریکای لاتین با اینها بودند و در آسیا بسیاری از اینها حساب میبردند. اینها علیه جمهوری اسلامی بودند. ما آن وقت برای یک سلاح متعارف به هیچ جا نمیتوانستیم مراجعه کنیم؛ یعنی هیچ کشوری در دنیا نبود که یک سلاح متعارف - مثلاً فرض کنید تانک - را بیست تا، سی تا اگر میخواستیم، به ما بفروشند. من همان وقت زمان ریاست جمهورىِ خودم، سفری کردم به یوگسلاوی، که علی الظاهر خیلی هم ما را تحویل گرفتند و احترام کردند و بهبه و چهچه هم کردند؛ اما هرچه اصرار کردیم، اینها حاضر نشدند به ما همین سلاحهای متعارف را بدهند. با اینکه یوگسلاوی جزو کشورهای مستقل بود، نه جزو غرب بود، نه جزو بلوک شرق بود؛ اما در عین حال حاضر نشدند. دیگران که خب، جای خود دارند.
آن طرف هم بلوک غرب بود؛ آمریکا بود، اروپا بود، همین فرانسهی امروز که حالا تبلیغات علیه ما میکنند و حرف علیه ما میزنند، آن روز «میراژ» علیه ما میفرستادند، «سوپر اتاندارد» علیه ما میدادند؛ یعنی حملهی آن روزِ این کشورها علیه ما از حالا خیلی بیشتر بود. امروز آلمانها فرض کنید که یک حرفی در تبلیغاتشان - صدر اعظمشان یا دیگری - میزند؛ آن روز سلاح شیمیائی به صدام میدادند، کارخانهی سلاح شیمیائی برایش درست میکردند؛ یعنی دشمنیها آن روز عملیتر و فعالتر بود. ۰۶/ ۱۳۸۹/۲۵
بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری
خنثی شدن توطئه دشمنان در جنگ
نسل جوان دوران دفاع مقدس توانست با فداکاری، با هوشمندی، با اراده و عزم راسخ، کشور را از دست دشمن نجات بدهد. دشمنان نظام جمهوری اسلامی هدفشان این بود که با جدا کردن یک بخش از میهن اسلامی، ملت ایران را تحقیر کنند؛ میخواستند قهاریت خودشان را به ملت ایران تحمیل کنند؛ میخواستند ملت را ذلیل کنند و خود را مسلط بر جان و مال و ناموس ملتمان قرار بدهند. کی نگذاشت؟ جوان رزمندهی فداکار، آن عزم راسخ، آن ایمان قوی، جلوِ دشمن با همهی حجم انبوهش ایستاد. آمریکا به دشمن ما کمک میکرد؛ شوروىِ آن روز کمک میکرد؛ کشورهای اروپائیای که امروز دم از حقوق بشر میزنند، آن روز به این دشمن خبیث کمک میکردند، برای اینکه بکشد، نابود کند، زمین و اهل زمین را به آتش بکشد. او هم بیمحابا این کار را میکرد؛ اما جوانان شما، جوانان این ملت نگذاشتند. در همین دشت عباس، در همین دشت وسیع، در این منطقهی طولانی، با جان خودشان آمدند توی میدان، با عزم راسخ خودشان دشمن را مغلوب کردند، منکوب کردند، ذلیل کردند و توطئهای را که همهی قدرتهای استکباری شریک بودند و سهیم بودند و دخیل بودند در اجرای آن، خنثی کردند. ۱۳۸۹/۰۱/۱۱
بیانات در منطقه عملیاتی فتحالمبین
دشمنان سلطهگر، صدام را به جان ما انداختند
از روز اول انقلاب قدرتهای مجهز جهانی، مسلطین جهانی با ما کار داشتند؛ بنای بر اذیت گذاشتند، بنای بر مانعتراشی گذاشتند: علیه ما جنگ تحمیل کردند، صدام را به جان ما انداختند، هشت سال ما را گرفتار کردند. ۱۳۹۰/۱۱/۱۴
خطبههای نماز جمعه تهران + ترجمه خطبه عربی
تلاش دشمنان در جنگ برای برهم زدن امنیت کشور
دشمنان ما بارها کوشش کردند که با شیوههای گوناگون، این ثبات سیاسی را به هم بزنند. در اول انقلاب، با ایجاد درگیریهای قومیتی در شرق و غرب کشور، شمال و جنوب کشور، سعی کردند نگذارند انقلاب اسلامی به آرامش دست پیدا کند و کشور را از تلاطم انقلاب بیرون بیاورد؛ اما موفق نشدند. بعد از آن سعی کردند با تهاجم یک همسایهی دیوانه - صدام به معنای واقعی کلمه، یک انسان وحشی و دیوانه و افسارگسیخته و خطرناک بود - امنیت کشور را به هم بریزند؛ از داخل هم گروهکها کمکش کردند. ۱۳۹۱/۰۷/۲۴
بیانات در اجتماع مردم شیروان
کمک و حمایت غربیها از بمباران شیمیایی وسیع صدام
سیاستمداران آمریکا کسانی هستند که بمباران شیمیایی وسیع صدام را در این منطقه - چه آنچه در حلبچهی عراق اتّفاق افتاد، چه آنچه در شهرهای ما، سردشت و غیره، اتّفاق افتاد - دیدند و دم بر نیاوردند، بلکه حتّی کمک هم کردند؛ حالا ما فرض کنیم که کمک به معنای این نبوده است که آمریکاییها ابزار شیمیایی را به آنها داده باشند - البتّه غربیها دادند، در این تردیدی نبود و اطّلاعاتش دست ما هست - ولی حدّاقل این است که آمریکاییها دیدند، مطّلع شدند و کمترین اعتراضی نکردند؛ اینها مسئلهی انسانیشان اینجوری است. ۱۳۹۲/۰۶/۱۴
بیانات در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری
واردات پانصد تُن مادّهی شیمیایی مرگآور توسط صدام از آمریکا
[آمریکاییها] ادّعا میکنند طرفدار بشرند؛ هواپیمای مسافری ایران را روی آسمان میزنند، قریب سیصد نفر مسافر بیخبر را از بین میبرند، نابود میکنند، عذرخواهی هم نمیکنند، به آن کسی که این جنایت را انجام داده، مدال هم میدهند!... همین دولت آمریکا و رژیم ایالات متّحده، در حملات جنایتکارانهای که صدّام به ایران میکرد و سلاح شیمیایی به کار میبرد، نه فقط کوچکترین مخالفتی با آن نکردند، بلکه پانصد تُن مادّهی شیمیایی مرگآور و خطرناک قابل تبدیل به گاز خردل را - که هنوز بسیاری از جوانهای عزیزِ آن روزِ ما مبتلا [به عوارض آن] هستند و سالها است دارند بیماری میکشند - صدّام از آمریکا وارد کرد؛ کمک کردند؛ البتّه از جاهای دیگر هم خریده بود، امّا پانصد تُن مادّهی شیمیایی مرگآور قابل تبدیل به گاز خردل را صدّام از آمریکا تهیّه کرد و به کار برد؛ بعد هم که میخواستند علیه او در شورای امنیّت قطعنامه صادر کنند، آمریکا مانع شد... در جنگ صدّام با ایران همهگونه کمکی که برایشان ممکن بود کردند؛ مثال شیمیایی را گفتم، اطّلاعات [هم] میدادند؛ رئیس استخبارات آن روز صدّام، بعدها مصاحبه کرد و گفت هفتهای سه مرتبه من میرفتم به سفارت آمریکا در بغداد و آنها یک پاکتِ دربستهای به من میدادند که همهی اطّلاعات ماهوارهای مربوط به نقلوانتقالات نیروهای مسلّح ایران در آن بود و ما میدانستیم کجا هستند. یک چنین کمکهایی میکردند. ۱۳۹۲/۰۸/۲۹
بیانات در دیدار پنجاه هزار فرمانده بسیج سراسر کشور
حمایت آمریکاییها از صدام در جنگ با ایران
به نظر آمریکایىها همهى کشورهاى دنیا، همهى جریانهاى سیاسى و اجتماعى و مدنى و اقتصادى عالَم و همهى آدمها و شخصیتهاى برجسته و ممتاز و نشاندار عالَم از این سه قِسم خارج نیستند: یا سرسپردهاند و گوشبهفرمانند، یا مستقلى هستند که باید با آنها مدارا کرد، و یا اینکه نافرمانند و دلیرى نشان میدهند و گستاخى نشان میدهند که جورى دیگر باید با آنها رفتار کرد... صدامحسین در یک بخشى از زندگى، جزو این سرسپردهها و گوشبهفرمانها بود؛ در آن مدت همهى حمایتهاى لازم را از او کردند، در خدمت او قرار گرفتند، به او سلاح شیمیایى دادند، نقشههاى تحرکات نظامى ما را که با ماهوارهها کشف میشد در اختیار او گذاشتند، نقشهى جنگى دادند؛ چون در خدمت آنها بود، علیه نظام متمرد جمهورى اسلامى بود، که نظام جمهورى اسلامى جزو گروه سوم است. ۱۳۹۳/۰۳/۱۴
بیانات در مراسم بیست و پنجمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله)
غربیها مانع پایان جنگ میشدند
دفاع مقدس ما، دوران جنگ هشتسالهی پر ماجرای این کشور، داستان ایستادگی ملت ایران و ایستادگی جوانان ما در مقابل خباثتها و دشمنیهای کفر و استکبار جهانی است. درست است، در مقابل ما بهظاهر یک رژیم بعثی بود - صدام بود - و او هم عنصری بود بهقدر کافی خبیث، بهقدر کافی ضد بشریت و ضد انسانیت، اما فقط او نبود؛ آن چیزی که موجب شد این جنگ، هشت سال ادامه پیدا کند، عوامل پشت پردهی استکبار جهانی بودند که او را تشویق میکردند، به او وعده میدادند، امکانات میدادند. آنوقتی که در این سرزمینهای خوزستان - که شما حالا بخشی از آنها را مشاهده کردید - دشمنان ما مجبور به عقبنشینی شدند، یک دولت اروپایی به آنها وسیلهای داد که بتوانند در دریا، خباثت و شیطنت و شرارت خودشان را ادامه بدهند؛ موشکی به آنها دادند. نمیگذاشتند عملیاتی که در منطقه انجام میگیرد، سرنوشت جنگ را به انتها برساند؛ تشویقش میکردند. یعنی دست استکبار جهانی، دست همین دولتهای اروپایی و دولت آمریکا، پشت رژیم خبیث معاند بعثی قرار داشت و او را به ادامهی کار تشویق میکرد. نمیخواستند بگذارند جمهوری اسلامی از این حادثهی بزرگ، پیروز و سربلند بیرون بیاید؛ میگفتند صریحاً. بعد از آنکه در همین عملیاتی که در این منطقه اتفاق افتاد - منطقهی دارخوین؛ اینجا منطقهی درگیری بسیار تعیینکنندهی عملیات ثامنالائمه بود - که سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی ایران با همکاری یکدیگر، برای دستور امام برنامهریزی کردند، طراحی کردند، در همین منطقه توانستند دشمن را عقب بنشانند و آن روحیهای را که دشمن بهخاطر پشتیبانیهای فرنگیها و خارجیها و اروپاییها بهدست آورد، در هم بکوبند و بشکنند و محاصرهی آبادان را از بین ببرند؛ بعد از این عملیات، عملیات طریقالقدس؛ بعد از این عملیات، عملیات فتحالمبین؛ بعد عملیات الیبیتالمقدس؛ این عملیاتهای پشت سر هم که رزمندگان عزیز ما، جوانان فداکار ما در قالب ارتش، در قالب سپاه، در قالب بسیج و نیروهای مردمی، در قالب مجموعههای عشایری، حتی در قالب شهربانی و ژاندارمری و کمیتههای آن روز، میآمدند در این میدان جنگ و این فداکاریها را انجام میدادند؛ این عملیات میتوانست جنگ را به خاتمه برساند و پایان بدهد؛ اما جبههی دشمن نظام اسلامی - یعنی همین اروپاییها و دولتهای اروپایی و دولت آمریکا - نمیگذاشتند؛ طرف مقابل را تشویق میکردند، امکانات جدیدی به او میدادند، او را به برنده شدن در این جنگ امیدوار میکردند؛ لذا جنگ هشت سال طول کشید. هشت سال جنگ، شوخی نیست؛ جنگهای بزرگ و معروف دنیا در دورانهای نزدیک به ما، چهار سال و پنج سال و شش سال و اینجورها طول کشیده؛ هشت سال جنگ، آنهم در این منطقهی وسیع، از شمال تا جنوب - از منطقهی شمال غربی کشور تا این انتهای جنوب - این درگیریها وجود داشت. قصدشان این بود که کاری کنند که نظام اسلامی احساس کند که قادر بر مقابلهی با این دشمنان نیست؛ میخواستند کاری کنند که جمهوری اسلامی را بهعنوان یک مجموعهی ضعیف و ناتوان معرفی کنند. خدای متعال دست قدرت خود را نشان داد و دهان دشمنان جمهوری اسلامی و دشمنان پرچم برافراشتهی اسلام را با مشت پولادین سنت الهی خُرد کرد و بینی آنها را به خاک مالید و نشان داد که نظام اسلامی، چون متکی به ایمانهای مردم و به عواطف مردم است، در مقابل همهی قدرتهای مادی جهان، هم میتواند از خود دفاع کند، هم میتواند طرف مقابل را وادار به اعتراف به عجز کند. ۱۳۹۳/۰۱/۰۶
بیانات در یادمان شهدای شرق کارون
غربیها نمیخواستند جمهوری اسلامی در جنگ پیروز شود
دفاع مقدس ما، دوران جنگ هشتسالهی پر ماجرای این کشور، داستان ایستادگی ملت ایران و ایستادگی جوانان ما در مقابل خباثتها و دشمنیهای کفر و استکبار جهانی است. درست است، در مقابل ما بهظاهر یک رژیم بعثی بود - صدام بود - و او هم عنصری بود بهقدر کافی خبیث، بهقدر کافی ضد بشریت و ضد انسانیت، اما فقط او نبود؛ آن چیزی که موجب شد این جنگ، هشت سال ادامه پیدا کند، عوامل پشت پردهی استکبار جهانی بودند که او را تشویق میکردند، به او وعده میدادند، امکانات میدادند. آنوقتی که در این سرزمینهای خوزستان دشمنان ما مجبور به عقبنشینی شدند، یک دولت اروپایی به آنها وسیلهای داد که بتوانند در دریا، خباثت و شیطنت و شرارت خودشان را ادامه بدهند؛ موشکی به آنها دادند. نمیگذاشتند عملیاتی که در منطقه انجام میگیرد، سرنوشت جنگ را به انتها برساند؛ تشویقش میکردند. یعنی دست استکبار جهانی، دست همین دولتهای اروپایی و دولت آمریکا، پشت رژیم خبیث معاند بعثی قرار داشت و او را به ادامهی کار تشویق میکرد. نمیخواستند بگذارند جمهوری اسلامی از این حادثهی بزرگ، پیروز و سربلند بیرون بیاید؛ میگفتند صریحاً. ۱۳۹۳/۰۱/۰۶
بیانات در یادمان شهدای شرق کارون
تشدید کمکهای آمریکاییها به صدام بعد از سال دوّم و سوّم جنگ
هر گروهی که میتوانست علیه انقلاب حرکتی بکند، از سوی آمریکاییها حمایت شد: کودتای معروف به کودتای پایگاه شهید نوژهی همدان، یکی از این قضایا بود؛ کمک به کسانی که بهعنوان قومیّتها در گوشه و کنار کشور علیه انقلاب حرکت میکردند، یکی از این نمونهها بود؛ بعد تشویق صدّام حسین به حملهی به ایران و هشت سال کمک به صدّام حسین یکی از این نمونهها بود. هشت سال! آمریکاییها در طول جنگ، بخصوص بعد از سال دوّم و سوّم، کمکهایشان را شدید کردند، امکانات دادند؛ هم آنها، هم متأسّفانه همپیمانان اروپاییشان. آمریکاییها اینجوری با انقلاب ما عمل کردند؛ همّت آنها این بود که این اساس را براندازند. ۱۳۹۴/۰۸/۱۲
بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان
آمریکاییها عکسهای هوایی را به عراق دادند
از روز اوّلی که انقلاب رخ داد غرب شروع کرد با ما مخالفت کردن. نه فقط مخالفت [بلکه] بنا کرد معارضه کردن. به صدّام اینها کمک کردند... در جنگ هرچه توانستند به صدّام کمک کردند؛ بمباران شهرهای ما بهوسیلهی صدّام انجام گرفت امّا با پشتیبانی آنها؛ اگر آنها نبودند صدّام نمیتوانست این کار را انجام بدهد. [سلاح] شیمیایی را آنها به صدّام دادند، موشک را آنها دادند، میراژ را آنها دادند، برنامههای جنگی را آنها برایش تنظیم کردند، این صحنههای جنگ بهوسیلهی آنها طرّاحی شد، عکسهای هوایی از رفتوآمدهای سربازهای ما را آمریکاییها به عراق و به صدّام دادند؛ با ما اینجوری رفتار کردند. ۱۳۹۴/۱۲/۲۰
بیانات در دیدار رئیس و اعضاى مجلس خبرگان رهبرى
انواع کمکهای دشمنان به صدام در جنگ
دشمن چند جور حمله میکند: یک جور حملههای سخت است؛ جنگ سخت؛ این را دشمن تجربه کرد و شکست خورد؛ جنگ هشتسالهای که علیه ما به راه افتاد، ازاینقبیل بود؛ جنگ بینالمللی بود؛ یکی به صدّام ابزار شیمیایی داد، یکی هواپیمای میگ داد، یکی هواپیمای میراژ داد، یکی امکانات ضدّ هوایی داد، یکی نقشههای جنگی داد؛ حتّی نقشههای جنگی و ساخت سنگرها هم با کمک دیگران بود. اینها همه کمکش کردند که بلکه این جنگ را او ببرد؛ و نتوانست. ۱۳۹۵/۰۳/۰۶
بیانات در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری
دلیل طولانی شدن جنگ کمک غربیها به صدام بود
در جنگ تحمیلی، کمک به صدّام، کمک موشکی، کمک بیولوژیکی -بهاصطلاح کمک بمبهای شیمیایی- [غربیها] اینجوری کمک کردند به صدّام؛ نقشهی نظامی به او دادند و همهجور کمک کردند؛ [به خاطر این] جنگ هم هشت سال طول کشید! هشت سال شوخی نیست. ۱۳۹۵/۰۴/۱۲
بیانات در دیدار جمعى از دانشجویان
کمک همه جانبه ناتو، آمریکا و شوروی به عراق در جنگ
در دوران دفاع مقدّس همهچیزِ کشور مورد تهاجم قرار گرفت؛ نه فقط مرزهای کشور، [بلکه] هویّت ملّی کشور، نظام اسلامی کشور، انقلاب بزرگ ملّت ایران، ارزشهای فراوانی که این ملّت بزرگ در مقابل چشم خود قرار داده بود، همه مورد تهاجم قرار گرفت. آنجا فقط رژیم بعثی صدّام نبود که در مقابل ما قرار گرفته بود، در حقیقت یک جنگ عمومی بود، یک جنگ بینالمللی علیه ملّت ایران بود؛ ناتو به عراق کمک میکرد؛ آمریکا کمک میکرد؛ شورویِ آنروز کمک میکرد؛ ارتجاع عرب کمکهای مالی خود و مادّی خود و دلارهای نفتی خود را، مثل سیل، بهسمت آنها سرازیر میکرد؛ تبلیغاتشان -که در اختیار صهیونیستها بود و هست- در همهی دنیا، شب و روز به نفع آنها و علیه جمهوری اسلامی ایران تلاش میکرد. در این معرکهی عظیم، در این قیامت کبرا، نیروی عظیم ملّت ایران، نیروی ایمان، نیروی مقاومت، نیروی اعتماد به خدا، نیروی متّکی به روحالله، و در صدر همهی آنها نیروهای مسلّح نظام جمهوری اسلامی ایران قیام کردند. قیام لله یعنی این. ۱۳۹۵/۰۷/۰۷
بیانات در مراسم دانشآموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری ارتش
کمکهای همهجانبه و متنوع غربیها به عراق در جنگ
یک روزی بود که این کشور -همین تهران که شما حالا بحمدالله با خیال راحت و با امنیّت [در آن] رفتوآمد میکنید- زیر موشکهای صدّام بود... ما هیچ وسیلهی دفاع نداشتیم، [درحالیکه] همه به صدّام کمک میکردند؛ آمریکا برای همین موشکها و برای ابزارهای دفاعی و حتّی برای نقشهی میدان جنگ به صدّام کمک میکرد؛ ماهوارههایش و دیگران کمک میکردند. فرانسه کمک میکرد؛ فرانسه، هم موشک میداد، هم هواپیما میداد. آلمان کمک میکرد؛ موادّ شیمیایی میداد. میدانید در موارد زیادی لشکر صدّام کار شیمیایی کردند. ما چقدر جانباز شیمیایی داریم، چقدر از آنها از دنیا رفتند! موادّش را آلمان به اینها میداد. آلمان موادّ شیمیایی در اختیار اینها میگذاشت که اینها بمب شیمیایی درست کنند. حتّی گاهی شاید بمب شیمیایی هم بهشان میداد؛ همه کمک کردند؛ ما دستخالی بودیم، وسیلهای نداشتیم؛ [لذا] به فکر افتادیم که باید خب وسیلهی دفاعی درست کنیم. ۱۳۹۶/۰۷/۲۶
بیانات در دیدار نخبگان جوان علمی
کمکهای غرب به عراق برای نابودی اصلِ انقلاب بود
بحثِ اصلِ حکومت بود، اصلِ انقلاب بود؛ میخواستند انقلاب را نابود کنند. آمریکا و اروپای قدرتمند -حالا کشورهای درجهی دو و سهی اروپا اهمّیّتی نداشتند امّا اروپای اصلی یعنی انگلیس، یعنی فرانسه، یعنی آلمان، یعنی ایتالیا، این کشورهایی که در اروپا موقعیّتی داشتند، تواناییای داشتند- یکسره همه پشت سر صدّام قرار گرفتند و هرچه توانستند به او کمک کردند؛ هرچه توانستند کمک کردند!
لشکرهای رژیم صدّام در اوّل جنگ، لشکرهای معدودی بودند، امکاناتشان هم امکانات متعارف بود [امّا] با گذشت زمان -هرچه زمان گذشت، شش ماه گذشت، یک سال گذشت، دو سال گذشت- روزبهروز به این امکانات افزوده شد. خب جنگ امکانات را از بین میبرد، ما مثلاً اوّل جنگ یک مقدار تانک داشتیم، بعد بعضیاش از بین رفت؛ فرض کنید که مقداری توپخانه داشتیم، بعضیاش از بین رفت؛ مهمّات داشتیم خیلیهایش از بین رفت؛ قهراً در جنگ مصرف میشود، جنگ امکانات را کم میکند؛ هرچه جنگ پیش میرفت، امکانات رژیم بعثی چند برابر میشد؛ چه کسی به او میداد؟ فرانسه، انگلیس، آلمان، آمریکا. ۱۳۹۶/۱۲/۱۹
بیانات در دیدار نوجوانان و جوانان شرکتکننده در کاروانهای راهیان نور
حمایت و پشتیبانی آمریکا از صدام
[آمریکایی ها] از صدّام جنایتکار پشتیبانی کردند، حمایت کردند؛ هزاران نفر از مردم ایران و عراق بهوسیلهی سلاح شیمیاییای که صدّام به کار برد نابود شدند یا آسیب دیدند؛ هنوز در بین مردم ما جوانهایی که آن روز آسیب دیدند وجود دارند، حضور دارند و رنج میبرند. ۳۹۷/۰۱/۲۵
بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی
پشتیبانی آمریکا از صدام در جنگ
ما یک دشمنی از اوّل انقلاب تا امروز در مقابل خودمان مشاهده کردهایم؛ از ساعات اوّل انقلاب این دشمن ظهور پیدا کرد، حضور پیدا کرد و شروع کرد به مخالفت کردن، و این دشمن، دولت ایالات متّحدهی آمریکا بود؛ ...انواع و اقسام دشمنیها و ترفندها و حیلههای گوناگون را برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی پیش بردهاند... صدّام را به جنگ با ایران و حملهی به ایران تحریک کردند؛ بعد در دوران جنگ به انواع و اقسام طُرق از او حمایت کردند، پشتیبانی کردند؛ تحریم کردند. ۱۳۹۷/۰۳/۰۲
بیانات در دیدار مسئولان نظام
تلاش استکبار برای ریشهکنی جمهوری اسلامی بهوسیله صدام
نقشهی استکبار از روز اوّل این بود که در این دنیایی که همهی مادّهپرستان عالَم، همهی غرقشدگان در لجنزار مادّیّت، صهیونیستها و دیگران دستبهدست هم داده بودند و یک دنیای مادّی محض درست کرده بودند که روزبهروز از معنویّات دور میشد، سعی داشتند یک نهالی را که از سرزمین معنوی روییده با میوههای بشارتدهندهی معنویّت بکَنند، این را قلع کنند، ریشهکن کنند؛ همهی استکبار. روزهای اوّل هم خیال میکردند کار آسانی است؛ صدّام را هم که به جان جمهوری اسلامی انداختند، با همین امید بود. و خب توی دهنشان خورد، سیلی خوردند، عقبنشینی کردند؛ [امّا] دارند تلاش میکنند. ۱۳۹۷/۰۷/۰۴
بیانات در مراسم شب خاطره دفاع مقدس
دفاع مقدس ترسیم کننده معادله قدرت در دنیا
دفاع مقدّس جنبههای مختلفی دارد. یک جنبهی دفاع مقدّس این است که ترسیمکنندهی وضع معادلات قدرت در دنیای حاکمیّت سلطه است -دنیای سلطهگر و سلطهپذیر- دفاع مقدّس این است. شما و دیگر رزمندگان در طول این هشت سال توانستید یک تصویری از دنیای زمان خودتان، دنیای دیوانه، دنیای وحشی، دنیای ظالم، دنیای بیخبر از معنویّات، بیخبر از انصاف به وجود بیاورید و ثبت کنید. چطور چنین تصویری را شما به وجود آوردید با عمل خودتان؟ برای خاطر اینکه با یک طرفی روبهرو شدید که [طرف ما] سیم خاردار نمیتوانست بیاورد -که این اطّلاع بنده است که گفتند و اینجوری بود- سیم خاردار میخواستیم بیاوریم، غیر از اینکه آن فروشنده نمیفروخت، آن کشوری هم که باید این سیم خاردار از داخلش عبور میکرد، با ما همراهی نمیکرد، اجازه نمیداد. یک طرف ما بودیم، یک طرف هم مدرنترین وسایل جنگیِ آن روز را در اختیار داشت با کمّیّت بالا. لشکر ۹۲ اهواز، کمتر از بیست تانک داشت! یعنی در واقع یکهفتم یا یکهشتم استعداد سازمانی تانک، [در جایی که] گردان باید چهل و چند تانک میداشت. آن لشکری که ما دیدیم، یعنی آن تیپی که در اهواز مستقر بود، کمتر از بیست تانک داشت. آن طرف مقابل وقتی تانکش در جادّه میخورد، بولدوزر را میفرستاد و تانک را میانداخت آن طرف جادّه که راه را باز کند؛ اصلاً برایش اهمّیّتی نداشت. هرچه دلش میخواست میتوانست [داشته باشد]؛ از امکانات زمینی، امکانات هوایی، امکانات دریایی، انواع و اقسام مهمّات؛ حتّی اجازه داشت سلاح شیمیایی مصرف کند. ببینید الان برای تهمت سلاح شیمیایی، اروپاییها و آمریکاییها چه جاروجنجالی در دنیا راه میاندازند، چه قرشمالبازیای درست میکنند! آن روز رژیم صدّام اجازه داشت سلاح شیمیایی مصرف کند؛ نهفقط در جبهه [بلکه] در شهر. سردشت، هنوز هم گرفتار است. اطراف سردشت هنوز گرفتار عوارض شیمیایی است. ببینید این وضع دنیای آن روز بود؛ نشاندهندهی این بود که دنیا چه خبر است، تقسیمبندی دنیا چگونه است، معادلهی قدرت در دنیا چگونه است؛ این را جنگ، دفاع مقدّس، این هشت سال، این فداکاریهای رزمندگان ثبت کرد.
همین کشور فرانسه و همین کشور آلمان و بقیّهی کشورها -حالا دیگران به جای خود- بودند که کمک میکردند، شورویِ آن روز هم از یک طرف. علاوهی بر اینها، ما در محاصرهی اقتصادی که بودیم هیچ، در محاصرهی سیاسی که بودیم هیچ، در محاصرهی سخت تبلیغاتی هم بودیم؛ یعنی صدای ما واقعاً به هیچ جا نمیرسید، رسانههای دنیا در مشت صهیونیستها و در اختیار آنها بود، آنهایی که دشمن بودند؛ نه اینکه طرفدار صدّام باشند، دشمن نظام اسلامی بودند و هرچه میتوانستند علیه ما میگفتند و صدای ما به جایی نمیرسید؛ یک چنین وضعی را ما داشتیم. ۱۳۹۷/۰۷/۰۴
بیانات در مراسم شب خاطره دفاع مقدس