others/content
نسخه قابل چاپ

ولایت فقیه؛ ظهور اسلام ناب محمدی

ولایت فقیه؛ ظهور اسلام ناب محمدی
مرتضی روحانی
ولایت فقیه، مهمترین دستاورد قیامِ بزرگ‌مردِ تاریخ تشیع حضرت امام خمینی(ره) است. قیامی که در آن غبار عزلت و گوشه‌نشینی از فقه شیعی رخت بربست؛ اندیشه‌ای که در آن پوشیدن لباس رزم برای فقها و علما لباس شهرت به حساب می‌آمد، به‌دست فراموشی سپرده شد و اسلام انقلابی - اجتماعی که صورت حقیقی «اسلام ناب» است، ظهور پیدا کرد.

پس از امام خمینی که به‌صورت مفصل به مسئله «ولایت فقیه» پرداخته است، اندیشمندان و بزرگان بسیاری به این مسئله توجه کرده و ادبیاتِ علمی ولایت فقیه را به‌وجود آورده‌اند. در این میان، برخی به‌صورت سنتی به صورت مسئله دقیق شده و با نگاهی فقهی سعی در تبیین آن داشته‌اند و برخی دیگر سعی کرده‌اند از افق‌های جدیدی به این مسئله نگاه کنند. تا آن‌جا که برخی نیز سعی کرده اند از فلسفه محض ملاصدرا برداشت‌های فلسفه سیاسی داشته باشند و به «سیاست متعالیه» دست پیدا کنند.

هدف این پرونده آن است که به بررسی چهار خوانش و تبیین مختلف نسبت به مسئله ولایت فقیه بپردازد. در این میان، سعی شده با متخصصین آن جریان، مصاحبه شده و با مقاله‌ای آن را تکمیل کرده و با معرفی کتاب یا کتاب‌هایی افق تحقیق گسترده‌تر را برای علاقه‌مندان به مباحث مفصل‌تر فراهم کند. به‌صورت خلاصه می‌توان این چهار خوانش مختلف را به‌صورت زیر دسته بندی کرد:

1. خوانش فقهی-کلامی: در این تفسیر از ولایت فقیه که می‌توان گفت رایج‌ترین تفسیر از این مسئله است، موضوع ولایت فقیه یک موضوع کلامی دانسته شده و حیطه اختیارات فقیه را مسئله‌ای فقهی میدانند. بزرگانی مانند آیت‌الله مصباح‌یزدی، آیت‌الله جوادی‌آملی و... از افرادی هستند که تبیین‌شان از مسئله ولایت فقیه موافق این تفسیر است. برای این تفسیر با استاد هادوی تهرانی مصاحبه کردیم.

2. خوانش نوکلامی: در این خوانش که متعلق به دوستان فرهنگستان علوم اسلامی است، موضوع ولایت فقیه یک موضوع کلامی دانسته می‌شود، اما تفاوتش با تفسیر فقهی - کلامی در این است که تبیین حیطه اختیارات فقیه را نیز داخل در علم کلام دانسته و جایگاه آن را داخل در علم فقه نمی‌دانند. برای تبیین این خوانش از مسئله ولایت فقیه با استاد علی‌رضا پیروزمند به مصاحبه پرداختیم.

3. تفسیر صدرایی: این تفسیر که بیشتر یک استنطاق و به سخن در آوردن فلسفه محض صدرایی در حیطه سیاست است با برخی از دیدگاه‌های فوق قابل جمع به نظر می‌رسد، اما از آن‌جایی که یکی از دغدغه‌های به‌حق و مهم اندیشمندان معاصر، کاربردی کردن و تمدن‌ساز کردن سنت فلسفه اسلامی است، پرداختن به این خوانش نیز به‌نوبه خود مهم و قابل تأمل است. در این راستا با استاد نجف لکزایی که دارای تألیفاتی در این حیطه هستند به مصاحبه پرداختیم.

4. تفسیر عرفانی: در این تفسیر از مسئله ولایت فقیه که به‌وسیله ایجاد توسّع در معنای فقیه به وجود آمده است، مفهوم عرفانی ولایت که متعلق به انسان کامل است به‌صورتی توسعه‌یافته به معنای فقهی و اجتماعی ورود پیدا می‌کند. در این معناست که ولی فقیه علاوه‌بر آن‌که باید فقیه به معنای مصطلح کلمه باشد، باید در طریق عرفان نیز طی طریق کرده باشد. شاید بتوان گفت که این تقریر کمتر مورد توجه قرار گرفته است، اما علامه محمد حسین حسینی طهرانی، از جمله کسانی است که به این تقریر از ولایت فقیه اصرار دارد. برای تبیین این دیدگاه با شیخ عبدالحمید واسطی که یکی از شاگردان ایشان بوده‌اند، به مصاحبه مکتوب پرداختیم.

آن‌چه که از جمع‌بندی این چهار تفسیر مختلف از ولایت فقیه حاصل می‌شود، این نکته است که امام خمینی(ره) را نمی‌توان به‌صورت مطلق و کامل در یکی از این گرایش‌های مختلف گنجاند، بلکه گستردگی اندیشه و افق دید ایشان به‌گونه‌ای است که می‌توان ردپای این تقریرها و تفسیر‌های مختلف را در آثار مختلف‌شان دید و هر کدام از گرایش‌های فوق برای اثبات مدعای خود به گوشه‌ای از سخنان و مکتوبات ایشان استناد می‌کنند؛ استنادی که به هیچ وجه بر متن، ثقیل نیست و به ذهن انسان نمی‌رسد که ایشان حرف خود را به زور از دهان امام می‌گویند.
درنهایت، تنها می‌توان یک جمله در وصف وسعت اندیشه و شخصیت امام خمینی(ره) گفت: «آن‌چه خوبان همه دارند تو یک‌جا داری» 
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی