رهبر انقلاب اسلامی در بیانیهی «گام دوم انقلاب» با مرور تجربهی ۴۰ سالهی انقلاب اسلامی اعلام کردند: انقلاب «وارد دوّمین مرحلهی خودسازی و جامعهپردازی و تمدّنسازی شده است». گام دومی که باید در چارچوب «نظریهی نظام انقلابی» و با «تلاش و مجاهدت جوانان ایران اسلامی» بهسوی تحقق آرمانِ «ایجاد تمدّن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی (ارواحنافداه)» برداشته شود.
به همین مناسبت پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR طی سلسله یادداشتها و گفتگوهایی در قالب پروندهی «گام دوم انقلاب» به بررسی و تبیین ابعاد مختلف این بیانیه میپردازد. در ادامهی سلسله مطالب این پرونده، آقای عباس سلیمی نمین پژوهشگر تاریخ و کارشناس مسائل سیاسی در یادداشتی به تحلیل بیانیهی گام دوم از زاویهی شناختِ تاریخی و چارچوبگذاری کلان برای پیشرفت کشور پرداخته است.
امید و ساختن آینده
صدور بیانیهی گام دوم از سوی رهبر انقلاب در این مقطع، خطوط حرکتی را مشخص میکند که در واقع هرکدام از جزئیات این مسیر بایستی بهطور مستقل مورد بررسی قرار گیرد.
مظاهر این موضوع که ما بایستی امیدوار به آینده باشیم کاملاً روشن است. زمانی قوتهایی را در ارتباط با تحرکات دشمن دیده و احساس نگرانی میکنیم و بعد با بررسی این تحرکات درمییابیم که این تحرکات در سطح نازلی قرار دارد. این مسئله نمایانگر قدرت ما است که میتواند امید به آینده را امیدی واقعی کند نه واهی.
امروز قدرت ملت ایران بهگونهای است که تمامی جبههی صهیونیسم و نژادپرستی خودش را منسجم و هماهنگ کرده تا به ملت ایران ضربه بزند اما موفق نمیشود که این عدم توفیقشان بهدلیل قدرت جمهوری اسلامی ایران است.
اینکه رهبری تأکید میکنند که بدون خوشبینی به آینده نمیتوان آینده را ساخت یک واقعیت جدی است. امروز تحرکات دشمنان در برخی موارد همچون اینکه کالایی را در ایران کمیاب و بر این اساس ایجاد ناامیدی کنند، حاکی از ضعف اساسی آنهاست. گرچه ضعفی نیز در مجریان ما که توانمندی مهارِ تحرکات دشمن در مسائل جزئی را ندارند، متبلور میشود؛ اما همین که دشمنان برای ناامید کردن مردم در سطح مسائل نازل حرکت میکنند یک بنبست جدی را در جبههی دشمنان به نمایش میگذارد که نتوانستهان در فرهنگ، مسائل نظامی و مسائل اقتصادی اقدامی اساسی کنند.
شناخت تاریخی و جبران عقبماندگیها
یکی دیگر از محورهای بیانیه، بحث «ارزیابی عملکردها در چهار دههی گذشته» است. قطعاً بدون شناخت دقیق، امکان تقویت قوتها و برطرفسازی ضعفها نخواهد بود. این امر ضرورت توجه به تاریخ را برای ما مسلم میکند. کمتوجهی ما به تاریخ باعث ضربهپذیری ما میشود و توانمندی تحلیل و تبیین ما را کاهش میدهد. بنابراین بایستی هم عملکرد خود و دشمنان و هم عملکرد جریانات تأثیرگذار جهان معاصر را در گذشته مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم تا بتوانیم راه خودمان را بشناسیم و پیش رویم. بدون شناخت هم میتوان حرکت کرد اما قطعاً در وادی تکرار قرار میگیریم. قرارگیری در وادی تکرار به این معنا است که با توجه به کمبودها هم بهلحاظ مالی و هم زمانی، هزینههای مضاعفی را پرداخت کنیم. برای پیشرفت بایستی سرعت داشته و از زمان بیشترین بهره را ببریم. وادی تکرار باعث هدررفت منابع ما میشود.
مسئلهی مهم دیگری که رهبر انقلاب بر آن تأکید کردهاند، بحث علم است. ایشان قبلاً نیز درخصوص این مسئله تأکیدات بسیاری برای دانشگاهیان داشتهاند. امروز باید به این معنا توجه کنیم که ما مدتها به دلیل تحت سلطه بودن از علم و دانش عقب نگه داشته شدهایم. این عقبافتادگی بایستی با گام و جهشی بلند جبران شود. در دوران پهلوی اول و دوم یکی از ضربههای جدی این بود که از صاحبان اندیشه و فکر محروم میشدیم. چراکه این افراد یا در تبعید بودند یا به قتل میرسیدند. این مسئله باعث شد تا از دانش و معرفت دور بمانیم. امروز باید سرعت کسبِ دانش در کشور، جهشی باشد. خوشبختانه در برخی زمینهها دستاوردهای چشمگیری داریم. در زمینهی علوم پزشکی نهتنها بینیاز از دیگر کشورها که حتی مورد توجه جدی قرار گرفتهایم. بسیاری از بیماران حتی از کشورهای اروپایی برای درمان به ایران میآیند که باعث مباهات ما است. در گذشته در زمینهی پزشکی بیماران خود را راهی کشورهای دیگر میکردیم.
علیرغم همهی مشکلات و تحریمها در زمینههای دیگر نیز دورنمای خوبی وجود دارد. در زمینههای سختافزار، نرمافزار و در زمینهی علمی، تحریمهای جدی علیه ما اعمال میشود تا پیشرفتی نداشته باشیم. با این وجود اکنون در بسیاری عرصهها دستاوردهای چشمگیری کسب کردهایم. قطعاً بایستی در سایر زمینهها نیز همین سرعت را ادامه دهیم. رهبر انقلاب اسلامی در ارتباط با بحث پایههای تمدنی بحثی جدی دارند. یکی از ارکان شکلگیری تمدن درحقیقت علم است. بهعنوان یک رکن از تمدن در زمینهی نظامی نیز دستاوردهای چشمگیری داریم که دشمن به این مسئله اذعان دارد و همچنین عامل بازدارندهی تحرکات علیه ما محسوب میشود.
بیانیه قطعاً مفهوم وسیعتری نسبت به پیام دارد. بیانیه علیالقاعده توجه جامعه را به خطوطی که ترسیم میشود، جلب میکند. بنابراین بیانیه جنبهی ریلگذاری دارد درحالیکه یک پیام تنها نظر جامعه را به امری معطوف میکند. این بیانیه تعیین خطوط مهم را در درون خود دارد.