others/content
نسخه قابل چاپ

دیدار شاعران ۸۵ | شعرخوانی آقای عباس احمدی

خواب دیدی شبی که جلادان،فرش دارالخلافه ات کردند
گردنت را زدند با ساطور،به شهیدان اضافه ات کردند
می خروشیدی اینکه می بینید، شیمیائی است، مومیائی نیست
نه ابوالهول ها نفهمیدند،متهم به خرافه ات کردنت
چارده سال می شود ، یانه ، چارده قرن سخت می گذرد
بی قراری مکن خبر دارم ، سرفه ها هم کلافه ات کردند
زخم وکپسول های اکسیژن ، چه می آید به صورتت،مؤمن
تو بدانی اگر که تاول ها چقدر خوش قیافه ات کردند
شهر ها برج مست می سازند، برج ها بت پرست می سازند
شرق ما حیف غرب وحشی شد، محو در دود کافه ات کردند
فکر بال تو را نمی کردند، روح ترخیص می شد از بدنت
وتو بالای تخت می دیدی، کفنت را ملافه ات کردند
جا ندارند در هبوط خزه،سروها- جمله های معترضه-
زود رفتی به حاشیه ای متن، زود حرف اضافه ات کردند
لطفاً نظر خود را بنویسید:
نام :
پست الکترونیکی :
نظر شما :
ضمن تشکر ، نظر شما با موفقیت ثبت شد.
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی