دهم فروردین ماه ۱۳۵۸ آیتالله خامنهای در فرودگاه کرمان، رأی مثبت خود را به «جمهوری اسلامی» به صندوق ریختند و عازم سیستان و بلوچستان شدند. مأموریت جدیدی از طرف امام خمینی رحمةاللهعلیه به ایشان واگذار شده بود...
یک دورهای بود که ملتها برتری و قدرت غرب را یک امر اجتنابناپذیر میدیدند / جالب است که در کشور خود ما هم نهضتهای قبل از انقلاب تابع همین حمایت و قدرت بود.
انقلاب اسلامی کلمهی غیر متعهد واقعی را با این مفهوم مطرح کرد که ما نهتنها باید نسبت به مسائل و پیمانهای نظامی غیر متعهد باشیم، بلکه راجع به سیاستهای این دو بلوک که مجموعاً استکبار جهانی هستند نیز غیرمتعهد باشیم.
مهمترین تفاوت به مسئله رهبری برمیگردد؛ در انقلاب اسلامی ایران، رهبری از مردم فرسنگها جلوتر بود و مردم به دنبال او میدویدند؛ اما در این انقلابها بر عکس است؛ رهبران احزاب و تشکلها و حتی رهبران مذهبی فرسنگها از مردم عقب هستند.
برژینسکی به صراحت در تقابل با نظریهی برخورد تمدنهای ساموئل هانتینگتون میگوید: برخورد ما با تمدن اسلامی نیست، برخورد ما با ضعفهای درونی خود ماست؛ ما از اخلاق و معنویات دور شدهایم و مادیات دیگر نمیتواند جامعهی ما را حفظ کند.