بلای بزرگ بودن فراموشی خود «نگاه به خود» یعنی سنجش خود، ارزیابی خود؛ ببینیم چهکاره هستیم، وزنمان چقدر است، خودمان را فراموش نکنیم. خدای متعال در قرآن میفرماید که «نَسُوا اللَهَ فَاَنساهُم اَنفُسَهُم»؛(1) خدا را از یاد بردند، خدا مجازاتشان کرد؛ مجازات چه بود؟ این بود که خودشان را از یاد خودشان برد. اینکه ما ندانیم و نتوانیم خودمان را درست ارزیابی کنیم و بسنجیم، خیلی بلای بزرگی است.1402/11/29
1 )
سوره مبارکه الحشر آیه 19 وَلا تَكونوا كَالَّذينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنساهُم أَنفُسَهُم ۚ أُولٰئِكَ هُمُ الفاسِقونَ ترجمه: و همچون کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز آنها را به «خود فراموشی» گرفتار کرد، آنها فاسقانند.
مغتنم شمردن فرصتهای زندگی روزهای آخر شعبان و نزدیک ماه رمضان است. دلهایمان را توجّه بدهیم به رضای الهی و مسئولیّت الهی. به شما عرض میکنم: برادران و خواهران عزیز! قدر این موقعیّت را بدانید و بدانید که بسیار زودگذر است؛ یعنی تا چشم به هم بزنیم، چهار سال گذشته. مثل عمرمان دیگر؛ عمر ما هم همینجور است؛ انسان به پشت سرش که نگاه میکند، میبیند این دوران مثل برق گذشت و خوشیها، سختیها، تلخیها، شیرینیها، لذّتها، رنجها تمام شد. اگر در این طومار طولانی -حالا در مورد امثال حقیر هفتاد هشتاد ساله مثلاً فرض کنید- انسان توانسته باشد یک نقطهای گذاشته باشد که بتواند محاسبه کند آن را پیش خدای متعال و امیدی به آن داشته باشد، خب چه بهتر؛ امّا اگر چنانچه در این طومار طولانی، کاری که بتوان از آن در مقابل خدای متعال دفاع کرد -[چون] انسان را محاسبه میکنند دیگر- نداشته باشیم، زندگی خواهد شد خسارت؛ همان «اِنَّ الاِنسانَ لَفی خُسرٍ» اِلَّا الَّذینَ ءامَنوا وَ عَمِلُوا الصّالِحٰت؛(1) ایمان و عمل صالح؛ اگر این عمل صالح و این ایمان در این مجموعهای که از عمر ما گذشته است وجود داشته باشد، خب بله، خسارت نیست؛ به همان اندازه سود هست؛ [امّا] اگر خدای نکرده نباشد یا انسان وقتی محاسبه میکند، ببیند میتوان در آن خدشه کرد و مناقشه کرد، آنوقت کار انسان خیلی مشکل است؛ خیلی.
در دعای شریف ابیحمزه، حضرت [علی (ع)] عرض میکند به خدای متعال: اَللّهُمَّ ارحَمنی اِذَا انقَطَعَت حُجَّتی وَ کَلَّ عَن جَوابِکَ لِسانی وَ طاشَ عِندَ سُؤالِکَ اِیّایَ لُبّی؛(2) آنوقتی که تو از من سؤال میکنی، من جوابی ندارم به تو بدهم -تفحّص میکنند از اعمال انسان؛ انسان باید بتواند جواب بدهد دیگر- کَلَّ عَن جَوابِکَ لِسانی، زبانم بند میآید، نمیتوانم جواب بدهم، وَ انقَطَعَت حُجَّتی، و استدلال من تمام میشود -انسان یک استدلالهایی پیش خودش دارد دیگر: «این کار را برای این کردم، برای آن کردم»؛ بعد [وقتی] هر یک از اینها را جواب میدهند، آدم دستش خالی میشود از استدلال- وَ طاشَ عِندَ سُؤالِکَ اِیّایَ لُبّی، و مغز من، دل من، روح من در مقابل این سؤالهای پیاپی که از من خواهد شد، حیران و سرگردان میمانَد؛ اینجوری میشود. بنده این را خودم تجربه کردهام، این تجربهی بنده است، حالا نمیخواستم [بگویم]؛ دیگر حالا الان به ذهنم آمد، به زبانم آمد، عرض میکنم. در سال ۶۰ که آن حادثهی کذایی برای بنده اتّفاق افتاد در مسجد ابوذر، خب بیهوش شدم. بعد من را بلند کرده بودند و در حینی که من را از داخل مسجد میبردند به طرف ماشین، دو بار سه بار به هوش آمدم و دوباره از هوش رفتم تا بعد بالاخره یکسره بیهوش شدم. در این دو سه باری که به هوش آمدم، یک بار احساس کردم که این لحظهی آخر است، یعنی کاملاً احساس کردم که لحظهی مرگ است. ناگهان همهی زندگیِ گذشته در مقابل چشمم مجسّم شد. با خودم فکر کردم که خب، حالا چه دارم برای عرضه کردن؟ هرچه فکر کردم، دیدم همهاش قابل مناقشه است. خب مبارزه کردیم، زندان رفتیم، کتک خوردیم، درس دادیم، زحمت کشیدیم -این چیزهایی است که آدم به ذهنش میآید دیگر- در آن لحظه دیدم همهی اینها را میشود با من مناقشه کنند؛ [بگویند] در فلان قضیّه ممکن است یک نیّت غیر الهی مخلوط این نیّت شما شده؛ هیچّی؛ از بین رفت! ناگهان احساس کردم که بین زمین و آسمان معلّقم، مثل آدمی که اصلاً به هیچجا دستش بند نیست. گفتم پروردگارا! وضع من اینجوری است، میبینی دیگر، من ظاهراً هیچچیز ندارم؛ آنطور که حساب میکنم میبینم هیچچیز دستم نیست، یکجوری مگر خودت رحم کنی. این حالت برای انسان پیش میآید. سعی کنیم از این موقعیّتها استفاده کنیم.1395/03/16
1 )
سوره مبارکه العصر آیه 3 إِلَّا الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ وَتَواصَوا بِالحَقِّ وَتَواصَوا بِالصَّبرِ ترجمه: مگر کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند، و یکدیگر را به حق سفارش کرده و یکدیگر را به شکیبایی و استقامت توصیه نمودهاند!
2 )
مصباح المتهجد، شیخ طوسی، ص 592 ؛
اقبال الاعمال، سید بن طاووس، ص 73 ؛
بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 95، ص 89 ؛
مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی دعای ابوحمزه ثمالی؛
... إِلَهِي ارْحَمْنِي إِذَا انْقَطَعَتْ حَجَّتِي وَ كُلِّ عَنْ جَوَابِكَ لِسَانِي وَ طَاشَ عِنْدَ سُؤَالِكَ إِيَّايَ لُبِّيَ فَيَا عَظِيمٌ رَجَائِي لَا تُخَيِّبْنِي إِذَا اشْتَدَّتْ فَاقَتِي وَ لَا تَرُدَّنِي لِجَهْلِي وَ لَا تَمْنَعُنِي لِقِلَّةِ صَبْرِي أَعْطِنِي لِفَقْرِي وَ ارْحَمْنِي لِضَعْفِي ... ترجمه: ... خدایا بر من رحم کن آنگاه که دلیل و حجتم قطع شود و زبانم از جواب دادن به تو ضعیف و درمانده شود و عقلم در وقتی که از من سوال می کنی اشتباه کند پس ای امید فراوانم، هنگامی که تنگدستی ام سخت گردد، مرا ناامید نگردان و مرا به سبب نادانیم بازنگردان و به خاطر کمی صبرم از من دریغ ندار و به سبب نداریم به من ببخش و به ناتوانیم رحم کن ...
محاسبه نفس ملی یک کار بااهمیت و پرارزش است این هم یک توفیق بزرگی است که در عید نوروز، در کنار شادیها و زیبائیهائی که در طبیعتِ نوروز وجود دارد، این فرصت، هر ساله برای ما دست میدهد که در چنین روزی در جمع شما مردم، به مسائل کشور و ارزیابی وضع کنونی خود و نگاه به گذشته و آیندهی خود بپردازیم؛ با یک نگاه اجمالی، وضع دخل و خرج یکسالهی خودمان را در ابعاد کلان ملی بررسی کنیم، محاسبه کنیم؛ محاسبهی نفس ملی، محاسبهی نفس عمومی. همچنان که در مسائل شخصی، محاسبهی نفس برای ما لازم است ــ که فرمود: «حاسبوا انفسکم قبل ان تحاسبوا»؛(1) باید محاسبهی کار خود و اعمال خود و حرکات شخصی خود را داشته باشیم ــ محاسبهی ملی هم یک کار بااهمیت و پرارزش است؛ خودمان را محاسبه کنیم، به خودمان نگاه کنیم؛ آنچه را که بر ما گذشته است، بار دیگر مورد نظر قرار دهیم؛ از آن درس و عبرت بگیریم، برای آینده بهره ببریم.1392/01/01
وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج 16، ص 99 ؛ بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج 67، ص 73.
حَاسِبُوا أَنْفُسَكُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا وَ زِنُوهَا قَبْلَ أَنْ تُوزَنُوا وَ تَجَهَّزُوا لِلْعَرْضِ الْأَكْبَر. ترجمه: از پيامبر(صلّیاللهعلیهوآله) نقل شده است: پيش از آنكه به حساب شما برسند خود به حساب خويش برسيد، و قبل از آنكه مورد سنجش قرار گيريد خويشتن را بسنجيد، و خود را براى رستاخیز بزرگ آماده كنيد.
نوشتن خطاهای روزانه توسط شهید باقری پارسال یا پیرارسال بود که من شرح حال شهید افشردی (باقری) را میخواندم - به نظرم شرح حال ایشان یا یکی دیگر از همین شهدا بود - در آنجا ذکر شده بود که ایشان هر روز خطاهای خود را مینوشته؛ همین که در توصیهی علمای اخلاق و در توصیههای بعضی از احادیث و اینها هم هست که خطاهای خودتان را بنویسید، هر شب خودتان را محاسبه کنید. او این چیزها را روی کاغذ مینوشته. ماها رومان نمیشود خودمان بنویسیم، روی کاغذ بیاوریم، علنی کنیم؛ ولو بین خودمان و کاغذ. او در یادداشتهای خود نوشته بود که مثلاً من شب دیدم امروز این چند تا گناه را انجام دادم. این محاسبهی نفس، خیلی چیز خوبی است. انسان باید خود را محاسبه کند، بعد یکی یکی از انجام گناهان خود کم کند. ما به بعضی از گناهها عادت کردهایم - گاهی انسان پنج تا، شش تا، ده تا گناه را عادت کرده - همت کنیم اینها را یکی یکی کنار بگذاریم؛ این نقاط ضعف را یکی یکی کم کنیم.1390/01/23
محاسبه نفس نوروز یک مقطع جدیدی است.جدید بودن مقطع این فایده را دارد که انسان این فرصت را پیدا میکند که به کارهای گذشته و آیندهی خود فکر کند؛ یعنی بگوید خب، حالا این سالی که گذشت، ما این اشکالات را داشتیم؛ از این سال شروع کنیم درست کردن، اصلاح کردن. در همهی امور زندگی، این معنا میآید.به نظر من اولیترین نقطهای که انسان خوب است به فکر بیفتد، رابطهی خودش با خداست. اول سال که میشود، آدم فکر کند که خب، سال گذشته و قبلش هر جور بود، گذشت؛ الان یک مقطع جدیدی است؛ یک رابطهی جدیدی با خدای متعال تعریف کنیم؛ هم در جنبههای ایجابی، هم در جنبهی نفیای. جنبهی نفیای یعنی گناه. انسان به بعضی گناهها عادت کرده؛ لذا اهمیت آنها را درک نمیکند. اگر انسان یک تأمل بکند، اینها را در رفتار خودش، در عمل خودش متوجه میشود. البته انسان به خودش حسنظن دارد. معمولاً انسان با خودش کمتر سوءظن پیدا میکند. این گرفتاری بنی آدم است که کارهای خودش را توجیه میکند؛ لیکن اینجور هم نیست که نشود، خدای متعال با ما احتجاج کند. بنابراین حجت بر ما تمام است. دقت بکنیم، پیدا میکنیم. در قلب انسان و در روح و وجدان انسان یک باطنی وجود دارد که او معمولاً با خود ما صادق است. ولو ظواهر قلب، ما را فریب میدهد، اما باطن قلب با ما صادق است. امام (رضوان اللَّه علیه) یک وقتی فرمودند: من در فلان قضیه، در باطن قلبم هم ناراحت نمیشوم. واقعاً همین جور است؛ قلب یک باطنی دارد که ما کمتر به آنجا سر میکشیم. اگر انسان به آنجا سر بکشد، خودش را در مقابل خود افشاءشده مشاهده میکند.خب، انسان به بعضی گناهها عادت کرده، بعضی گناهها را کوچک شمرده و به آنها تن داده. سال نو یکی از کارهائی که میشود کرد، همین است؛ آدم ببیند چطور میشود گناهان را کم کرد؛ یعنی بنویسند. ... انسان باید خود را محاسبه کند، بعد یکی یکی از انجام گناهان خود کم کند. ما به بعضی از گناهها عادت کردهایم - گاهی انسان پنج تا، شش تا، ده تا گناه را عادت کرده - همت کنیم اینها را یکی یکی کنار بگذاریم؛ این نقاط ضعف را یکی یکی کم کنیم.1390/01/23
محاسبه نفس من شرح حال شهید افشردی (باقری) را میخواندم - به نظرم شرح حال ایشان یا یکی دیگر از همین شهدا بود - در آنجا ذکر شده بود که ایشان هر روز خطاهای خود را مینوشته؛ همین که در توصیهی علمای اخلاق و در توصیههای بعضی از احادیث و اینها هم هست که خطاهای خودتان را بنویسید، هر شب خودتان را محاسبه کنید. او این چیزها را روی کاغذ مینوشته. ماها رومان نمیشود خودمان بنویسیم، روی کاغذ بیاوریم، علنی کنیم؛ ولو بین خودمان و کاغذ. او در یادداشتهای خود نوشته بود که مثلاً من شب دیدم امروز این چند تا گناه را انجام دادم.این محاسبهی نفس، خیلی چیز خوبی است. انسان باید خود را محاسبه کند، بعد یکی یکی از انجام گناهان خود کم کند. ما به بعضی از گناهها عادت کردهایم - گاهی انسان پنج تا، شش تا، ده تا گناه را عادت کرده - همت کنیم اینها را یکی یکی کنار بگذاریم؛ این نقاط ضعف را یکی یکی کم کنیم.1390/01/23
هویهای نفسانی, تزکیه نفس, دشمن درونی, محاسبه نفس, مبارزه با نفس, مراقبت معنوی, سوء ظن هوای نفس را باید خیلی ملاحظه کرد. به خودمان در فریب خوردن از هوای نفس سوءظن داشته باشیم.1388/05/03
محاسبه نفس به کسی نباید بیهوده تهمت زد؛ کسی را نباید به خاطر یک امر، از همهی آن چیزهائی که صلاحیت محسوب میشود، انسان او را نفی بکند. با انصاف باید بود؛ با انصاف باید عمل کرد؛ با انصاف باید حرف زد. خدای متعال در مورد دشمنان میگوید: «و لا یجرمنّکم شنآن قوم علی الّا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتّقوی»؛ اگر با کسی دشمنید، این دشمنی موجب نشود که نسبت به او بیانصافی کنید، بی عدالتی کنید؛ حتّی نسبت به دشمن؛ حالا آن که دشمن هم نیست. بی عدالتیها را همه کنار بگذارند؛ بیانصافیها را همه کنار بگذارند... هر جائی که ... اختلاف سلیقهها و اختلاف برداشتها با هوای نفس انسان مخلوط شد، کار خراب میشود. هوای نفس را باید خیلی ملاحظه کرد. به خودمان در فریب خوردن از هوای نفس سوءظن داشته باشیم. نگاه کنیم ببینیم کجا نفس است و هویهای نفسانی ماست؛ کجا نه، واقعاً احساس تکلیف است؛ و در احساس تکلیف هم دقت بکنیم که قدم از دایرهی تکلیف آنطرفتر نباید گذاشت؛ زیادهروی نباید کرد. آن وقت لطف خدا با ماست1388/05/03
عمل به تکلیف, مراقبت در گفتن ها, مراقبت در نگفتن ها, مراقب گفتار, محاسبه نفس همهی ما خیلی باید مراقب باشیم؛ مراقب حرف زدن، موضعگیری کردن، گفتنها و نگفتنها. یک چیزهائی را باید گفت؛ اگر نگفتیم، به آن وظیفه عمل نکردهایم. یک چیزهائی را باید بر زبان نیاورد، اگر گفتیم، برخلاف وظیفه عمل کردهایم.1388/04/29
انسان, مراقبت در گفتن ها, مراقبت معنوی, مراقب گفتار, محاسبه نفس اقضی القضات نسبت به انسان، خودِ انسان است. خودمان را فریب ندهیم؛ بفهمیم چه کار میکنیم؛ بفهمیم چه میگوئیم؛ چه حرکتی میکنیم.1388/04/29
محاسبه اعمال قبل از مرگ، فرصتی برای اصلاح اعمال چه خوب است که انسان - در هر مرتبه و در هر شغلی - وقتی به پشت سر خود نگاه میکند، در یک محاسبهی دقیق و سختگیرانه و بدون مسامحه، فهرستی از کارهایی را مشاهده کند که قابل ارائهی به پیشگاه الهی است. اینکه به ما گفتهاند: «حاسبوا أنفسکم قبل أن تحاسبوا»(1) و علمای سلوک و اخلاق، محاسبه را یکی از اولین وظائف سالک دانستهاند، برای این است که ما دائم در حال خواندن نامهی عمل خودمان باشیم و در روزی که این نامهی اعمال خوانده خواهد شد، غافلگیر نشویم. قبل از اینکه نامهی اعمال ما در پیشگاه الهی مورد محاسبه و مطالعه قرار بگیرد، خود ما بخوانیم؛ اگر کمبودی هست، اصلاح کنیم؛ اگر نقطهی قوتی در آن هست، خدا را بر آن سپاس بگزاریم. والّا اگر این محاسبه را انجام ندهیم و غافل بمانیم، آنوقت غافلگیر میشویم. امام سجاد در دعای ابوحمزه عرض میکند: «اللّهم فارحمنی إذا انقطعت حجّتی و کلّ عن جوابک لسانی و طاش عند سؤالک ایّای لبّی»، در مقابل سؤال الهی حجت انسان و استدلال انسان تمام میشود - به تعبیر رائجِ امروز، انسان کم میآورد - زبان انسان از گویائی میافتد و حتّی ذهن و عقل و لبّ انسان هم آشفته میشود؛ «و طاش عند سؤالک ایّای لبّی»(2). آنهایی که خودشان را زیر مداقهی یک محاسبه قرار دادند، امید فرجی دارند. وقتی به نامهی اعمال خود نگاه کردیم و دیدیم این نقاط کمبود وجود دارد، چون هنوز وقت باقیست و عمر باقیست، جبران میکنیم؛ «و أنیبوا إلی ربّکم»(3) - «أنیبوا» یعنی برگردید و جبران کنید - اگر دیدیم نقاط روشنی وجود دارد، به کمک الهی، به توفیق الهی و به هدایت الهی دلگرم و امیدوار میشویم؛ هم خدا را شکر میگزاریم، هم ادامه میدهیم؛ محاسبه فایدهاش این است.1386/03/08
وسائل الشيعة ، شیخ حر عاملی ج 16 ص 99
غررالحكم،آمدی،ص236
بحار الأنوار ، علامه مجلسی، ج 67 ، ص 73
« مُحَاسَبَةُ النَّفْسِ، عَنِ النَّبِيِّ ص حَاسِبُوا أَنْفُسَكُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا وَ زِنُوهَا قَبْلَ أَنْ تُوزَنُوا وَ تَجَهَّزُوا لِلْعَرْضِ الْأَكْبَر » ترجمه: از پيامبر (ص) نقل شده است: پيش از آنكه به حساب شما برسند خود به حساب خويش برسيد، و قبل از آنكه مورد سنجش قرار گيريد خويشتن را بسنجيد، و خود را براى رستاخیز بزرگ آماده كنيد.
2 )
مصباح المتهجد، شیخ طوسی، ص 592 ؛
اقبال الاعمال، سید بن طاووس، ص 73 ؛
بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 95، ص 89 ؛
... إِلَهِی ارْحَمْنِی إِذَا انْقَطَعَتْ حَجَّتِی وَ كُلِّ عَنْ جَوَابِكَ لِسَانِی وَ طَاشَ عِنْدَ سُؤَالِكَ إِيَّايَ لُبِّيَ فَيَا عَظِيمٌ رَجَائِی لَا تُخَيِّبْنِی إِذَا اشْتَدَّتْ فَاقَتِی وَ لَا تَرُدَّنِی لِجَهْلِی وَ لَا تَمْنَعُنِی لِقِلَّةِ صَبْرِی أَعْطِنِی لِفَقْرِی وَ ارْحَمْنِی لِضَعْفِي ترجمه: خدایا بر من رحم كن آنگاه كه دلیل و حجتم قطع شود و زبانم از جواب دادن به تو ضعیف و درمانده شود و عقلم در وقتی كه از من سوال می كنی اشتباه كند پس ای امید فراوانم، هنگامی كه تنگدستی ام سخت گردد، مرا ناامید نگردان و مرا به سبب نادانیم بازنگردان و به خاطر كمی صبرم از من دریغ ندار و به سبب نداریم به من ببخش و به ناتوانیم رحم كن.
3 )
الكافی،ثقة الإسلام كلينى ج1 ص 429؛
تفسيرالقمی،علی بن ابراهیم قمی،ج2،ص250 ؛
إرشادالقلوب،دیلمی،ج1،ص5 ؛
بحارالأنوار،مجلسی،ج84،ص229 ؛
سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنِ الِاسْتِطَاعَةِ وَ قَوْلِ النَّاسِ فَقَال
...فَقَالَ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ يَعْنِی بِالْإِمَامِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ يَعْنِی الَّذِينَ اجْتَنَبُوا الْجِبْتَ وَ الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوهَا وَ الْجِبْتُ وَ الطَّاغُوتُ فُلَانٌ وَ فُلَانٌ وَ فُلَانٌ وَ الْعِبَادَةُ طَاعَةُ النَّاسِ لَهُمْ ثُمَّ قَالَ أَنِيبُوا إِلى رَبِّكُمْ وَ أَسْلِمُوا لَهُ ثُمَّ جَزَاهُمْ فَقَالَ لَهُمُ الْبُشْرى فِی الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِی الْآخِرَةِ وَ الْإِمَامُ يُبَشِّرُهُمْ بِقِيَامِ الْقَائِمِ وَ بِظُهُورِهِ وَ بِقَتْلِ أَعْدَائِهِمْ وَ بِالنَّجَاةِ فِی الْآخِرَةِ وَ الْوُرُودِ عَلَى مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الصَّادِقِينَ عَلَى الْحَوْضِ. ترجمه: ....و فرموده است: «كسانى كه باو (يعنى بامام) ايمان آورده و گراميش داشته و ياريش كردهاند و از نورى كه همراه او نازل شده پيروى كردهاند ايشان رستگارانند- 157سوره 7-» يعنى كسانى كه از پرستش جبت و طاغوت دورى گزيدند و جبت و طاغوت. فلان و فلان و فلان است و پرستش اطاعت مردم است از ايشان.
باز خدا فرمايد: «بسوى پروردگار خود باز گرديد و تسليم او شويد- 54 سوره 39-» سپس ايشان را پاداش داده و فرموده: «بشارت در زندگى دنيا و آخرت براى آنهاست- 64 سوره 10» و امام ايشان را بقيام و ظهور حضرت قائم و بكشته شدن دشمنانشان و نجات در آخرت و ورود بر محمد صلّى اللَّه على محمد و آله الصادقين بشارت دهد.
محاسبه نفس به کسی نباید بیهوده تهمت زد؛ کسی را نباید به خاطر یک امر، از همهی آن چیزهائی که صلاحیت محسوب میشود، انسان او را نفی بکند. با انصاف باید بود؛ با انصاف باید عمل کرد؛ با انصاف باید حرف زد. خدای متعال در مورد دشمنان میگوید: «و لا یجرمنّکم شنآن قوم علی الّا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتّقوی»؛ اگر با کسی دشمنید، این دشمنی موجب نشود که نسبت به او بیانصافی کنید، بی عدالتی کنید؛ حتّی نسبت به دشمن؛ حالا آن که دشمن هم نیست. بی عدالتیها را همه کنار بگذارند؛ بیانصافیها را همه کنار بگذارند... هر جائی که ... اختلاف سلیقهها و اختلاف برداشتها با هوای نفس انسان مخلوط شد، کار خراب میشود. هوای نفس را باید خیلی ملاحظه کرد. به خودمان در فریب خوردن از هوای نفس سوءظن داشته باشیم. نگاه کنیم ببینیم کجا نفس است و هویهای نفسانی ماست؛ کجا نه، واقعاً احساس تکلیف است؛ و در احساس تکلیف هم دقت بکنیم که قدم از دایرهی تکلیف آنطرفتر نباید گذاشت؛ زیادهروی نباید کرد. آن وقت لطف خدا با ماست1386/03/08
محاسبه نفس چه خوب است که انسان در یک محاسبهی دقیق و سختگیرانه و بدون مسامحه، فهرستی از کارهایی را در پشت سر خود مشاهده کند که قابل ارائهی به پیشگاه الهی است.1386/03/08