نظام سرمایهداری غرب / اقتصاد سرمایهداری/لیبرال دموکراسی / نظام کاپیتالیستی/لیبرال سرمایهداری
از بیگانگان، به نفع جمهوری اسلامی که راه نویی را در دنیا به وجود آورده است، نمیشود امید کمک داشت. جمهوری اسلامی حرف جدیدی را در دنیا دارد مطرح میکند؛ متمسّکین به نظام پوسیدهی سرمایهداری غربی ممکن نیست که از این ندای جدید، از این حرف جدید، از این راه جدید استقبال کنند و به آن کمک کنند؛ امکان ندارد. هر چه بتوانند دشمنی میکنند و کردهاند؛ البتّه نمیتوانند، دشمنیشان به جایی هم نمیرسد؛ بخصوص آنهایی که دشمنیشان واضح است، مثل آمریکا. به حول و قوّهی الهی ما پیروز شدیم، بعد از این هم پیروز خواهیم شد1398/06/26
لینک ثابت
الان در کشور، هم در سطوح دولتی، هم در سطوح تحقیقاتی و دانشگاهی، مطالعات وسیعی شروع شده است برای اینکه ما چگونه بتوانیم کشور را با درآمدهای غیرنفتی اداره کنیم؛ این خیلی چیز مهم و خوبی است. آن وقتی که درآمد نفتی به صورت فراوان در اختیار باشد، نه مسئولین دولتی و نه دیگران طبعاً به این فکر نمیافتند. شبیه این را ما به طور محسوس و عینی در باب امکانات دفاعی کشور امتحان کردیم. در سالهای دفاع مقدّس، جنگی که بر ما تحمیل شد، قدرتهای مادّی شرق و غرب، یعنی هم قدرتهای مادّی سرمایهداری، و هم قدرتهای مادّی سوسیالیستی و کمونیستی، بهترین امکانات جنگی را در اختیار صدّام قرار دادند ولی دست ما بسته بود. به ما حتّی -آن طوری که مشهور شد و همه دانستند- سیم خاردار هم نمیفروختند؛ البتّه سخت بود امّا همین سختی موجب شد که جوانهای ما، صاحبان فکر، صاحبان استعداد و ابتکار به فکر بیفتند، وضع وابستگی ما را به سلاح بیگانه تغییر بدهند. امروز وضعیّت ما به لطف الهی از لحاظ امکانات دفاعی تقریباً از همهی کشورهای این منطقه بهتر و بالاتر است؛ دشمنهای ما هم روی این دارند تکیه میکنند، آنها هم اعتراف میکنند، برای اینکه این را وسیلهی فشاری قرار بدهند؛ که البتّه وسیلهی فشار قرار نخواهد گرفت.1398/01/01
لینک ثابت
من تکیه میکنم در این برههی از زمان روی مسئلهی خانواده تکیه کنید. دشمن -نه دشمن ایران یا دشمن انقلاب؛ دشمن بشریّت- تصمیم گرفته که نظام خانواده را در بین بشر از بین ببرد. خانواده سنّت الهی است. دشمن بشریّت یعنی جریان سرمایهداری بینالمللی و صهیونیسم تقریباً از حدود صد سال پیش تصمیم گرفتند که خانواده را در بین بشر از بین ببرند؛ و یک جاهایی موفّق شدند. در آن جاهایی که از خدا دور بودند موفّق شدند، در یک جاهایی هم از جمله در ایران اسلامی ما موفّق نشدند امّا دارند تلاش میکنند. این ازدواجهای سخت، این ازدواجهای دیر، این فرزندآوری کم، این به تعبیر غلط زشتشان «ازدواجهای سفید» -که سیاهترین نوع زندگی مزدوج است- همهی اینها به خاطر این است که خانواده از بین برود.1397/12/07
لینک ثابت
مصلحت دشمن این است که ما را از هم جدا کند، به یک کشور حمله کند، از کشور دیگری یارگیری کند؛ مصلحت دشمن در این است، ما نباید بگذاریم. دشمن کیست؟ دشمن، سرمایهداری آمریکا و استکبار جهانی است که امروز در رأس آن، آمریکا و صهیونیستهایند - عناصر صهیونیست - که دولت صهیونیست در فلسطین اشغالی هم یک بخشی از آن مجموعهی خطرناک و آن سرطان مهلکی است که صهیونیستها در دنیا بهوجود آوردند.1393/10/19
لینک ثابت
دشمن, دشمن شناسی, ایالات متحده امریکا, صهیونیسم بینالملل, نظام سرمایهداری غرب
دشمن کیست؟ دشمن، سرمایهداری آمریکا و استکبار جهانی است که امروز در رأس آن، آمریکا و صهیونیستهایند1393/10/19
لینک ثابت
نظام سرمایهداری غرب, عدالت اجتماعی
اقتصاد مقاومتی، عدالتمحور است؛ یعنی تنها به شاخصهای اقتصاد سرمایهداری ـ [مثل] رشد ملّی، تولید ناخالص ملّی ــ اکتفا نمیکند؛ بحث اینها نیست که بگوییم رشد ملّی اینقدر زیاد شد، یا تولید ناخالص ملّی اینقدر زیاد شد؛ که در شاخصهای جهانی و در اقتصاد سرمایهداری مشاهده میکنید. در حالی که تولید ناخالص ملّی یک کشوری خیلی هم بالا میرود، امّا کسانی هم در آن کشور از گرسنگی میمیرند! این را ما قبول نداریم. بنابراین شاخص عدالت ـ عدالت اقتصادی و عدالت اجتماعی در جامعه ـ یکی از شاخصهای مهم در اقتصاد مقاومتی است، امّا معنای آن این نیست که به شاخصهای علمی موجود دنیا هم بی اعتنایی بشود؛ نخیر، به آن شاخصها هم توجّه میشود، امّا بر محور «عدالت» هم کار میشود. عدالت در این بیان و در این برنامه به معنای تقسیم فقر نیست، بلکه به معنای تولید ثروت و ثروت ملّی را افزایش دادن است.1393/01/01
لینک ثابت
اقتصاد مقاومتی, اقتصاد سرمایهداری, نظام سرمایهداری غرب, عزت ملی
گرایش به اقتصاد مقاومتی مخصوص ما هم نیست؛ امروز در بسیاری از کشورها - بخصوص در این سالهای اخیر - با تکانههای شدید اقتصادی که در دنیا بهوجود آمد، کشورهای متعددی به دنبال مقاومسازی اقتصاد خودشان برآمدند؛ البته هر کشوری شرایط خاص خودش را دارد. این اقتصاد سرمایهداری با مشکلاتی که ناشی از این اقتصاد بود، از غرب و از آمریکا سرریز شد به بسیاری از کشورها؛ و اقتصاد جهانی در مجموع، یک کل مرتبط به یکدیگر است، طبعاً کشورها از این مشکلات کموبیش متأثر شدند؛ بعضی بیشتر، بعضی کمتر. بنابراین خیلی از کشورها در صدد برآمدند که اقتصاد خودشان را مقاومسازی کنند؛ به تعبیری همین اقتصاد مقاومتی را به شکل متناسب با کشورهایشان برنامهریزی کنند، تحقق ببخشند. به نظر من احتیاج ما به اقتصاد مقاومتی بیش از کشورهای دیگر است؛ ما بیشتر احتیاج داریم که اقتصاد خودمان را مقاومسازی کنیم. اولاً به همان دلیل مشترک بین ما و دیگر کشورها؛ ما با اقتصاد جهانی مرتبطیم، بنای بر همین ارتباط هم داریم، ما قصد جداشدن و مُنعزِل شدن از اقتصاد جهانی را بههیچوجه نداریم و در شرایط کنونی دنیا نمیتوان هم داشت؛ بنابراین متأثر میشویم از آنچه در دنیا در اقتصادهای جهانی اتفاق میافتد. ثانیاً خصوصیتی است که ما داریم؛ ما بهخاطر استقلالمان، بهخاطر عزتمداریمان، بهخاطر اصرارمان بر تحت تأثیر سیاستهای قدرتها قرار نگرفتن، مورد تهاجم و سوء نیت هم قرار داریم؛ یعنی نسبت به ما - همچنان که در شرایط کنونی مشاهده میکنید - انگیزههای مخالفت و اخلالگری و اشکالتراشی و ایجاد مشکل، بیش از بسیاری از کشورهای دیگر است. بنابراین ما بیشتر بایستی اهتمام بورزیم به اینکه پایههای اقتصاد را محکم کنیم و اقتصادمان را مقاومسازی کنیم؛ نگذاریم وضعیتی وجود داشته باشد که یا حوادث و تکانههای ناگزیر و یا سوءنیتها بتواند در اقتصاد ما اثر بگذارد. بنابراین ما به این نیاز داریم.1392/12/20
لینک ثابت
خودکفایی, استقلال اقتصادی, نظام سرمایهداری غرب
ما نقشهی راه داریم. نقشهی راه ما چیست؟ نقشهی راه ما همان اصول امام بزرگوار ما است؛ آن اصولی كه با تكیهی بر آن توانست آن ملت عقبافتادهی سرافكنده را تبدیل كند به این ملت پیشرو و سرافراز. این اصول، اصولی است كه در ادامهی راه هم به درد ما میخورد و نقشهی راه ما را تشكیل میدهد.
(...)
در اقتصاد، اصول امام تكیهی به اقتصاد ملی است؛ تكیهی به خودكفائی است؛ عدالت اقتصادی در تولید و توزیع است؛ دفاع از طبقات محروم است؛ مقابلهی با فرهنگ سرمایهداری و احترام به مالكیت است - اینها در كنار هم - امام فرهنگ ظالمانهی سرمایهداری را رد میكند، اما احترام به مالكیت، احترام به سرمایه، احترام به كار را مورد تأكید قرار میدهد؛ همچنین هضم نشدن در اقتصاد جهانی؛ استقلال در اقتصاد ملی؛ اینها اصول امام در زمینهی اقتصاد است؛ اینها چیزهائی است كه در فرمایشات امام واضح است.1392/03/14
لینک ثابت
در كجای دنیا به نامزدهای گوناگون، از آن چهرههای معروف تا چهرههای گمنام، اجازه داده میشود كه به طور مساوی از رسانههای ملی و دولتی كشور استفاده كنند؟ كجای دنیا چنین چیزی هست؟ در آمریكا هست؟ در كشورهای سرمایهداری هست؟ در كشورهای سرمایهداری اگر چنانچه عضو این دو حزب یا سه حزب بودند و پشتیبانی سرمایهدارها و كارخانهدارها و پولدارها و مافیاهای ثروت و قدرت را با خودشان داشتند، میتوانند تبلیغات كنند؛ اما اگر نداشتند، اصلاً نمیتوانند تبلیغات كنند. هر كسی كه انتخابات آمریكا را دنبال كرده باشد - بنده دنبال كردهام - این را تصدیق میكند. افرادی بودهاند كه مورد حمایت صهیونیستها نبودهاند، مورد حمایت شبكهی سرمایهداریِ خونخوارِ بینالمللی نبودهاند، هر كاری كردند، نتوانستند وارد میدان انتخابات شوند؛ نه رسانهای در اختیار آنها بوده، نه تلویزیونی در اختیار آنها بوده؛ برای هر ثانیه باید چقدرها خرج كنند. در كشور ما نامزدهای نمایندگی به طور مساوی و برابر، بدون خرج كردن یك ریال، مینشینند آنجا، ساعتهای متمادی، با برنامههای گوناگون، با مردم حرف میزنند؛ كجا چنین چیزی در دنیا وجود دارد؟1392/03/14
لینک ثابت
استحکام کار را خدا از ما خواسته است، احترام به کارگر را هم خدا از ما خواسته است؛ امنیت زندگی و شغلی کارگر را خدا از ما خواسته است، امنیت سرمایه را هم خدا از ما خواسته است.
اینها وقتی در کنار هم مورد ملاحظه قرار بگیرند، این افراط و تفریطهائی که با نامهای گوناگون به وجود آمد، چه در منطقهی فعالیت اقتصاد لیبرال و به قول خودشان آزاد - آزاد یعنی آزاد برای سرمایهدار، اما زندان و حبس و فشار برای طبقهی مظلوم و فقیر؛ که امروز شما دارید در اروپا واکنشها و بازخوردهایش را ملاحظه میکنید - و چه در عرصهی سوسیالیسم، به وجود نمیآمد. بزرگترین دلیل بر غلط بودن اقتصادِ به اصطلاح لیبرال همین حوادثی است که امروز در اروپا و به شکل دیگری در آمریکا وجود دارد. در میدان عمل و در عرصهی تجربه، اقتصاد سرمایهداری نشان داد که غلط است، ناکام است؛ حتّی به سود خود آن طبقاتی که این اقتصاد برای حمایت از آنها به وجود آمد، نیست. حالا طبقهی کارگر که سالهای متمادی در آنجاها لگدمال میشد، اما حتّی به سود خود سرمایهدار و بانکدار و صاحبان کارتلها و تراستها هم نیست؛ و این هنوز اولِ کار است، بعد از این بدتر هم خواهد شد. هی وعده میدهند که درستش میکنیم؛ نخواهند توانست درست کنند. این راه، راه سراشیبِ لغزان است؛ دارند میروند پائین، و این یک بخشی از تزلزل تمدن مادی و غلط غرب است؛ بخش اخلاقی و اعتقادی و نظری و فکریشان هم که جدا است. اینها برای ما تجربه است. آن بخش عرصهی سوسیالیسم و اینها هم که خب، سالها پیش ناتوانی و ناکامیاش ظاهر شد.1392/02/07
لینک ثابت
چند تا فیلسوفنمای غربی عنوان «ایدئولوژیزدائی» را مطرح کردند. میبینید گاهی در بعضی از این مقالات روشنفکری، عنوان «ایدئولوژیزدائی» مطرح میشود: آقا جامعه را با ایدئولوژی نمیشود اداره کرد. چند تا فیلسوف یا فیلسوفنمای غربی این را گفتهاند؛ یک عدهای هم اینجا طوطیوار، بدون اینکه عمق این حرف را درک کنند، بدون اینکه ابعاد این حرف را بفهمند چیست، همان را تکرار کردند، باز هم تکرار میکنند. هیچ ملتی که داعیهی تمدنسازی دارد، بدون ایدئولوژی نمیتواند حرکت کند و تا امروز حرکت نکرده است. هیچ ملتی بدون دارا بودن یک فکر و یک ایدئولوژی و یک مکتب نمیتواند تمدنسازی کند. همینهائی که امروز شما ملاحظه میکنید در دنیا تمدن مادی را به وجود آوردهاند، اینها با ایدئولوژی وارد شدند؛ صریح هم گفتند؛ گفتند ما کمونیستیم، گفتند ما کاپیتالیستیم، گفتند ما به اقتصاد سرمایهداری اعتقاد داریم؛ مطرح کردند، به آن اعتقاد ورزیدند، دنبالش کار کردند؛ البته زحماتی هم متحمل شدند، هزینهای هم بر دوش آنها گذاشته شد. بدون داشتن یک مکتب، بدون داشتن یک فکر و یک ایمان، و بدون تلاش برای آن و پرداختن هزینههای آن، تمدنسازی امکان ندارد.1391/07/23
لینک ثابت
یک شاخص دیگر برای پیشرفت، عدالت است. اگر کشوری در علم و فناوری و جلوههای گوناگون تمدن مادی پیشرفت کند، اما عدالت اجتماعی در آن نباشد، این به نظر ما و با منطق اسلام پیشرفت نیست. امروز در بسیاری از کشورها علم پیشرفت کرده است، صنعت پیشرفت کرده است، شیوههای گوناگون زندگی پیشرفت کرده است، اما فاصلهی طبقاتی عمیقتر و شکاف طبقاتی بیشتر شده است؛ این پیشرفت نیست؛ این پیشرفتِ سطحی و ظاهری و بادکنکی است. وقتی که در یک کشوری، جمعیت معدودی بیشترین بهرهی مادی را از آن کشور میبرند و در همان کشور، در خیابانها مردم از سرما و گرما میمیرند، عدالت اینقدر نامفهوم و غیر عملی در آن کشور است. در خبرهای جهانی میخوانیم که در فصل تابستان در شهرهای ایالتهای مختلف آمریکا، افرادی از گرما میمیرند! خب، چرا کسی از گرما بمیرد؟ این غیر از این است که سرپناه ندارند، خانه ندارند، جا ندارند؟ آمریکا همان کشوری است که ثروتمندترین آدمهای دنیا و گردنکلفتترین شرکتها و کارتلها و تراستهای دنیا در آن کشور هستند؛ بیشترین سود تجارتهای سلاح در آن کشور است؛ اما در کشوری که آن ثروتهای افسانهای وجود دارد، عدهای در تابستان از گرما، و در زمستان از سرما جان میدهند و میمیرند! این معنایش عدم وجود عدالت است. حالا در فیلمهای سینمائی و ادعاهای افسانهای و داستانی، شکلهائی از عدالت را نمایش بدهند؛ خب، این با واقعیت فاصلهاش بسیار زیاد است. در کشورهائی که با شیوهی اقتصادیِ سرمایهداری اداره میشوند و نام لیبرالیسم - آزادگرائی - را روی خودشان گذاشتهاند، یک چنین بدبختیهائی وجود دارد؛ در آنجا واقعیت زندگی این است.
ما اگر بخواهیم پیشرفت کنیم، در درجهی اول، یکی از شاخصهای مهم، عدالت است. ادعای بنده این است که ما در این زمینه پیشرفت کردهایم؛ البته نه به قدری که میخواهیم. اگر خودمان را با وضع قبل از انقلاب مقایسه کنیم، پیشرفت کردهایم؛ اگر خودمان را با بسیاری از کشورهای دیگر که با نظامهای گوناگون زندگی میکنند، مقایسه کنیم، بله پیشرفت کردهایم؛ اما اگر خودمان را مقایسه کنیم با آنچه که اسلام به ما گفته است و از ما خواسته است، نه، ما هنوز خیلی فاصله داریم و باید تلاش کنیم. این تلاش به عهدهی کیست؟ این تلاش به عهدهی مسئولان و مردم - با هم - است.
بله، ما از لحاظ توزیع منابع عمومی به همهی مناطق کشور، پیشرفت کردهایم. یک روزی بود که بیشترین منابع این کشور در مناطق مخصوصی که تعلق خاصی داشت به قدرتمندان آن روز و به دربار آن روز، صرف میشد؛ بسیاری از استانها و شهرها هم از منابع عمومی کشور هیچ حظ و بهرهای نداشتند. قبل از انقلاب، یکی از استانهای بزرگ این کشور - که البته نمیخواهم اسم بیاورم؛ قبلاً یک وقتی گفتم - پنج فرودگاه اختصاصی در پنج نقطهی استان داشت، که متعلق بود به وابستگان به دربار شاه؛ اما یک فرودگاه عمومی در آن استان وجود نداشت! یعنی مردم برای استفادهی از فرودگاه و هواپیما و رفتوآمد هوائی، هیچ امکانی نداشتند؛ در حالی که در همان استان، پنج فرودگاه برای اشخاص خاص وجود داشت؛ این بیعدالتی بود. امروز وقتی نگاه میکنیم، میبینیم از لحاظ خدمات، از لحاظ جادهسازی، از لحاظ ساختن بزرگراهها و آزادراهها و جادههای راحت، سرتاسر کشور برخوردارند. از لحاظ گسترش تحصیل علم، در سرتاسر کشور این امتیاز و این امکان وجود دارد. همان طور که اشاره کردم، مناطق متعددی از کشور در آن روز، حتّی شهرها، از لحاظ دبیرستان در مضیقه بودند. بنده در استان سیستان و بلوچستان تبعید بودم؛ اوضاع را آنجا میدیدم. از لحاظ دبیرستان، بسیاری از شهرهای آن استان در مضیقه بودند. یک مرکز نیمبندِ ضعیفِ درجهی سوم چهارمِ دانشگاهی در کل آن استان وجود داشت. امروز شما وقتی در آن استان و بقیهی استانها نگاه کنید، میبینید در همهی شهرها دانشگاه وجود دارد؛ یعنی امکان تحصیل. خب، این عدالت است. این معنایش این است که امکان تحصیل علم توزیع شده است بین مناطق گوناگون کشور؛ امکانات مادی کشور، منابع مالی، علم توزیع شده است؛ این بسیار چیز خوبی است. در گذشته، نخبگان شهرهای دوردست و کسانی که دارای استعداد بودند، امکان بروز و ظهور نداشتند؛ امروز چرا، امکان بروز و ظهور دارند. در اسفراین و هر نقطهی دیگری، وقتی انسان بااستعدادی حضور داشته باشد و بتواند نخبگیِ خودش را نشان دهد، دستگاههای گوناگون کشور از او استقبال میکنند، او را گرامی میدارند و از امکان او استفاده میکنند. در گذشته اینجور نبود. بنابراین نسبت به گذشته، مطمئناً این شاخص پیشرفت - که شاخص عدالت است - برجسته است؛ اما نسبت به آنچه که ما از اسلام فهمیدیم و شناختیم، نه، ما هنوز عقبیم؛ باید تلاش کنیم و کار کنیم.1391/07/22
لینک ثابت
یک نکتهی دیگری که در بیانات بود، مسئلهی توجه به روستاها و دیدن واقعیت و نگاه اقتصادیِ عدالتمحور بود. من به نکتهای توجه کردم، که این برای همهی ما درسآموز است؛ هم برای شما، هم برای من. این جوان محترمی که آمدند راجع به مسئلهی نگاه اقتصادیِ عدالتمحور مطالبی را گفتند، معرفیای که کردند، ایشان جزو مجموعهی اردوهای جهادی هستند. خب، قضیه روشن شد. وقتی کسی جزو اردوهای جهادی است، به مناطق محروم سرکشی میکند، واقعیتها را به چشم میبیند، طبعاً تفکر پیگیری اقتصاد عدالتمحور در او اینجور زنده میشود؛ این برای همهی ما درس است. باید با قشرهای مختلف جامعه مرتبط شد تا مسائل آنها را لمس کرد؛ این در تصمیمگیری ما، در نگاه ما به مسائل گوناگون کشور اثر میگذارد.
البته اعتقاد خود من این است که نگاه اقتصادی در کشور باید عدالتمحور باشد، و این منافاتی ندارد با آنچه که ما در سیاستهای اصل 44 بیان کردیم، که یکی از دوستان هم اینجا ذکر کردند. سیاستهای اصل 44 آنجور که ما گفتیم، ما خواستیم و تشریح کردیم - و من در همین حسینیه، در همان اوقات یک صحبت مفصلی در این زمینه با مجموعهی مرتبط با این کار کردم - بههیچوجه با اقتصاد عدالتمحور منافاتی ندارد؛ یعنی مطلقاً به سرمایهداری به آن معنای بد منتهی نخواهد شد.
البته به شما عرض بکنم؛ آنچه که در دنیا به عنوان نظام سرمایهداری وجود دارد، حقیقت و جوهرهاش سرمایهسالاری است. نفس داشتن سرمایه و به کار انداختن سرمایه برای پیشرفت کشور، چیز بدی نیست؛ چیز ممدوحی است؛ به هیچ وجه مذموم نیست. آنچه که مذموم است، این است که سرمایه و سرمایهداری محور همهی تصمیمهای کلان یک کشور و یک جامعه باشد؛ همه چیز را به سمت خودش بکشد؛ همان بلائی که بر سر بلوک سرمایهداری و بلوک غرب آمد، که امروز دارند نتائجش را درو میکنند. این حوادثی که امروز در اروپاست، این فشارهای سنگین اقتصادی که دارد به مردم وارد میآید، اینها ناشی از ذات نظام سرمایهسالاری است؛ همان سرمایهداری زالوصفت است، همان سرمایهداری مذموم است. اما اینکه نه، کسانی دارای سرمایه باشند، سرمایه را در خدمت رشد جامعه بگذارند - البته سرمایهدار سود هم خواهد برد؛ هم آن کار خوب است، هم آن سود حلال است - هیچ اشکالی ندارد. کار اگر چنانچه با ضابطهی صحیح انجام بگیرد - که نگاه عدالتمحور اسلام معطوف به این معناست - هیچ اشکالی ندارد. بنابراین کلمهی «سرمایه» و کلمهی «سرمایهدار» به هیچ وجه چیز مذمومی نیست.
سعی کنیم نگاه سوسیالیستی و مارکسیستی بر تفکر اقتصادی ما غلبه پیدا نکند. آنها نگاهشان نگاه دیگری است. در نظام سوسیالیستی، نفس سرمایه محکوم است؛ در نظام اسلامی بههیچوجه اینجوری نیست؛ سرمایه محکوم نیست، سوء استفادهی از سرمایه محکوم است. نمیشود هم کسی بگوید آقا سرمایه طبیعتش سوء استفاده است. نخیر، اینجوری نیست. میتوان با مقررات درست، با مدیریت صحیح، سرمایه را در جهت درستی هدایت کرد و راه برد. بنابراین آنچه که ما در سیاستهای اصل 44 مطرح کردیم، بههیچوجه با اقتصاد عدالتمحور منافاتی ندارد؛ بلکه به یک معنا مکمل و متمم آن است.1391/05/16
لینک ثابت
صهیونیسم مسیحی, نظام سرمایهداری غرب
ملت ایران امسال احساس کرد که کشورش، نظامش، اسلام عزیزش به این حضور احتیاج دارد. یک جبههی دشمنِ عنودِ شریر که همهی دستگاههای ارتباطی دنیا و رسانههای دنیا در مشت اوست و بسیاری از سیاستمداران دنیای غرب دستنشاندهی این جبههی شریر هستند، یعنی جبههی سرمایهداران، کارتلداران، تراستداران، کمپانیداران بزرگ، سرمایهداران خونخوار و صهیونیستها، شبکهی صهیونیست جهانی که اغلبِ رسانههای دنیا و رسانههای فوق مدرنِ امروز مثل این کانالهای تلویزیونی و بیشتر از همه کانالهای اینترنتی در اختیار اینهاست؛ متعلق به آنهاست. اینها از مدتها قبل، از ماهها قبل تبلیغات خود را روی این نقطه متمرکز کردند که ملت ایران نسبت به نظام، نسبت به اسلام، نسبت به هدفهای اعلام شده، سست شده است. این را هی تبلیغ کردند و به طور مداوم در بوقهای تبلیغاتی خودشان این حمله را تشدید کردند که به ملت عزیز ما بباورانند این دروغ بزرگ را. هدف چی بود؟ هدف این بود که عملاً ملت شجاع ایران، ملت مؤمن ایران، ملت امتحاندادهی ایران در عرصههای سخت و بزرگ، سست بشود. وقتی ملت سست شد، کشور بیدفاع میشود؛ وقتی ملت در صحنه نبود، مسئولین تنها میمانند. هیچ مجموعهی سیاسیای در دنیا بدون پشتوانهی ملتهای خودشان نمیتوانند کار کنند، پیش بروند. اینها این غرض را داشتند. روی خصوص بیست و دوی بهمن هم تکیه کردند، انواع و اقسام حیلههای تبلیغاتی را به کار بردند تا شاید بتوانند این صحنهی حضور را خلوت کنند، خاموش کنند، بیرونق کنند؛ مردم این را فهمیدند. آنچه که انسان را به اعجاب وادار میکند، آنچه که انسان را در مقابل عظمت این ملت کوچک میکند که چقدر این ملت با عظمت است، همین بصیرت و موقعشناسی ملت ایران است.1390/11/26
لینک ثابت
دو قطبیِ سرمایهداری و کمونیزم که جنگ بر سر قدرت و ثروت بود، پایان یافت و امروز دو قطبی میان مستضعفین جهان به رهبری جنبش مسلمین با مستکبران به رهبری آمریکا و ناتو و صهیونیزم است. دو اردوگاه اصلی تشکیل شده است و اردوگاه سومی وجود ندارد.1390/11/14
لینک ثابت
به اسلام مطلوب واشنگتن و لندن و پاریس بدبین باشید؛ چه از نوع لائیک و غربگرا، و چه از نوع متحجر و خشن آن. به اسلامی که رژیم صهیونیستی را تحمل میکند، ولی با مذاهب اسلامیِ دیگر بیرحمانه مواجه میشود، دست آشتی به سوی آمریکا و ناتو دراز میکند، ولی در داخل به جنگهای قبیلهای و مذهبی دامن میزند و اشدّاء با مؤمنین و رحماء با کفار است، اعتماد نکنید. به اسلام آمریکائی و انگلیسی بدبین باشید، که شما را به دام سرمایهداری غرب و مصرفزدگی و انحطاط اخلاقی میکشانند. در دهههای گذشته، هم نخبگان و هم حاکمان، به وابستگی بیشتر خود به فرانسه و انگلیس و آمریکا و یا شوروی افتخار میکردند و از سمبلهای اسلامی میگریختند؛ و امروز همه چیز برعکس شده است.1390/11/14
لینک ثابت