newspart/index2
درس‌های امام خمینی / مکتب امام خمینی(ره) / درس‌ امام
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
اعتماد به خدا, درس‌های امام خمینی, اطمینان به وعده الهی, اعتماد به نفس ملی, اعتماد به نفس

درس بزرگ امام عزیز ما به ما و به همه‌ی ملت این بود که به نیروی خودتان ایمان داشته باشید و به خدای متعال و وعده‌ی الهی اطمینان داشته باشید.1389/07/27
لینک ثابت
نترسیدن مومن از دشمن

امام با ترس مخالف بودند. قرآن هم ما را از ترس باز می‌دارد و می‌فرماید: «انّما ذلکم الشیطان یخوّف اولیائه(۱)»؛ کسی ترس را در دل شما می‌دمد، شیطان است. شیطان چه کسی را می‌ترساند؟ انسان مؤمن را که نمی‌تواند بترساند. مؤمن که با القاءِ دشمن نمی‌ترسد. «یخوّف اولیائه»؛ دوستان خودش را می‌ترساند. کسانی که تسلیم شیطانند، با وسوسه‌ی شیطان که می‌خواهد ترس را در دلها نفوذ دهد، حتماً می‌ترسند. بعد می‌فرماید: «فلا تخافوهم»؛ از دشمن نترسید؛ «و خافون ان کنتم مؤمنین»؛ اگر مؤمنید، باید از دشمن نترسید؛ از من بترسید که راه و هدف و آرمان و وسیله را به شما معرفی می‌کنم و قدرت و توان هم به شما داده‌ام. قدرتی را که خدا به شما سپرده، انکار نکنید و از آن استفاده کنید؛ این معنای شجاعت است. در جای دیگری می‌فرماید: «فلا تخشوهم و اخشون(۲)». در موارد متعدّدی خدای متعال تأکید کرده که ترس به دل راه ندهید. اگر بناست از کسی بترسید، از خدا بترسید که تکلیفی را بر عهده‌ی شما گذاشته و بازخواست خواهد کرد. نیرویی که خدا به شما داده، باید در راه رسیدن به هدفی که او معیّن کرده، به‌کار بیندازید. اگر ما نیروی خود را نشناسیم، یا به‌کار نیندازیم، یا بدتر از همه سعی کنیم آن را از بین ببریم و مضمحل کنیم و بر اثر این‌که از این ابزار الهی استفاده نکردیم، از دشمن بترسیم، آیا خدای متعال از ما می‌پذیرد؟ نه. از جمله درسهای جاودانه‌ی امام یکی این است. امروز هم همین‌طور است.1382/03/03

1 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 175
إِنَّما ذٰلِكُمُ الشَّيطانُ يُخَوِّفُ أَولِياءَهُ فَلا تَخافوهُم وَخافونِ إِن كُنتُم مُؤمِنينَ
ترجمه:
این فقط شیطان است که پیروان خود را (با سخنان و شایعات بی‌اساس،) می‌ترساند. از آنها نترسید! و تنها از من بترسید اگر ایمان دارید!
2 ) سوره مبارکه المائدة آیه 3
حُرِّمَت عَلَيكُمُ المَيتَةُ وَالدَّمُ وَلَحمُ الخِنزيرِ وَما أُهِلَّ لِغَيرِ اللَّهِ بِهِ وَالمُنخَنِقَةُ وَالمَوقوذَةُ وَالمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطيحَةُ وَما أَكَلَ السَّبُعُ إِلّا ما ذَكَّيتُم وَما ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَن تَستَقسِموا بِالأَزلامِ ۚ ذٰلِكُم فِسقٌ ۗ اليَومَ يَئِسَ الَّذينَ كَفَروا مِن دينِكُم فَلا تَخشَوهُم وَاخشَونِ ۚ اليَومَ أَكمَلتُ لَكُم دينَكُم وَأَتمَمتُ عَلَيكُم نِعمَتي وَرَضيتُ لَكُمُ الإِسلامَ دينًا ۚ فَمَنِ اضطُرَّ في مَخمَصَةٍ غَيرَ مُتَجانِفٍ لِإِثمٍ ۙ فَإِنَّ اللَّهَ غَفورٌ رَحيمٌ
ترجمه:
گوشت مردار، و خون، و گوشت خوک، و حیواناتی که به غیر نام خدا ذبح شوند، و حیوانات خفه‌شده، و به زجر کشته شده، و آنها که بر اثر پرت‌شدن از بلندی بمیرند، و آنها که به ضرب شاخ حیوان دیگری مرده باشند، و باقیمانده صید حیوان درنده -مگر آنکه (بموقع به آن حیوان برسید، و) آن را سرببرید- و حیواناتی که روی بتها (یا در برابر آنها) ذبح می‌شوند، (همه) بر شما حرام شده است؛ و (همچنین) قسمت کردن گوشت حیوان به وسیله چوبه‌های تیر مخصوص بخت آزمایی؛ تمام این اعمال، فسق و گناه است -امروز، کافران از (زوال) آیین شما، مأیوس شدند؛ بنابر این، از آنها نترسید! و از (مخالفت) من بترسید! امروز، دین شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم- امّا آنها که در حال گرسنگی، دستشان به غذای دیگری نرسد، و متمایل به گناه نباشند، (مانعی ندارد که از گوشتهای ممنوع بخورند؛) خداوند، آمرزنده و مهربان است.
لینک ثابت
از خود بیگانگی, تحجّر, راه امام خمینی, امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه), درس‌های امام خمینی

راه ميان تحجر و خودباختگى، راهى بود كه امام انتخاب كرد. اين، درس بزرگ امام بود و توانست اين انقلاب را نجات دهد.1376/03/14
لینک ثابت
احساس مسئولیت و احترام به بزرگان در سیره امام خمینی(ره)

امام فقید عظیم‌الشأن(رضوان‌اللَّه‌تعالی‌علیه) که حقاً از همه جهت اسوه بودند - این کلمه‌ی «همه جهت» را من باتوجه عرض می‌کنم - واقعاً ازهربعدی انسان نگاه می‌کند، می‌بیند جا دارد که انسانها وطلاب علم و روّاد طریق هدایت مردم، به‌ایشان اقتدا کنند. آن بزرگوار در قم، اولین روزی که برای درس روی منبر نشستند، من در درسشان حاضر بودم. ایشان قبلاً روی زمین می‌نشستند و درس می‌گفتند و بعد از چندی که جمعیت زیاد شد و طلاب می‌خواستند چهره‌ی ایشان را زیارت کنند و صدایشان را درست بشنوند، اصرار کردند که روی منبر بنشینند. گمان می‌کنم ایشان بعد از رحلت مرحوم آیةاللَّه‌العظمی بروجردی(رضوان‌اللَّه‌علیه) این را قبول کردند. تا آن بزرگوار حیات داشتند، ایشان منبر ننشستند. این بزرگوار، آن روز را تماماً به نصحیت گذراندند. اولین مطلبی که بعد از «بسم‌اللَّه» فرمودند، این بود که مرحوم آقای نائینی(رحمةاللَّه‌علیه)، روز اولی که برای درس روی منبر نشست، گریه کرد و گفت: این همان منبری است که شیخ انصاری(ره) روی آن نشسته، حالا من باید روی آن بنشینم. ایشان از همین‌جا، شروع به نصیحت کردن طلاب کردند که بفهمید چه کاری می‌کنید و چه‌قدر این مسؤولیت سنگین است. البته جزییات فرمایشهای آن روز، الان در ذهنم نیست. ایشان در آن روز که این صحبتها را می‌کردند، در حد یک مدرّس بزرگ و یک فقیه عالی‌مقامِ مهیای مرجعیت بودند. احساس مسؤولیت، این‌قدر مهم است. از آن‌جا بگیرید، تا معممان و روحانیونی که در طبقات پایینتر هستند، تا برسد به یک مرثیه‌خوان و یک روضه‌خوان معمولی، که او هم در آن کاری که برعهده گرفته، باید احساس مسؤولیت بکند. اگرچه رتبه‌ی وجودی شغل در مورد چنین کسی، به مراتب ضعیفتر از رتبه‌ی وجودی شغل در مورد یک مدرّس عالی‌مقام است، لیکن این فرد هم باید احساس مسؤولیت بکند.
یک‌وقت در جمع آقایان گفتم، شاید هم خودتان دیده باشید که محدّث عالی‌مقام، مرحوم آقا میرزا حسین نوری(رضوان‌اللَّه‌تعالی‌علیه)، کتابی به نام «لؤلؤ و مرجان» دارند. دنباله‌ی اسم لؤلؤ و مرجان، این است: در شرایط پله‌ی اول و دوم منبر روضه‌خوانان. ایشان یک کتاب نوشته است که نگویند حالا ما که ادعای علم و اجتهاد و ارشاد مردم را نداریم؛ فقط روضه‌خوانیم! سابق که این منبرهای چند پله بود، همه نمی‌رفتند که آن بالای منبر بنشینند. وعاظ درجه‌ی اول این کار را می‌کردند، لیکن متوسطان و پایینها، همین پله‌ی اول می‌نشستند و این حرمت را نگه می‌داشتند. کار خوبی هم بود، حالا هم خوب است که همین مراعاتها بشود و هر کسی حد خودش را رعایت بکند. تا همین زمانهای ما هم بود. مثلاً یک نفر که فقط مسأله می‌گفت، آن بالا نمی‌رفت. همین فرد، اگر می‌خواست از روی کتاب مسأله‌یی بگوید، یا اگر یک نفر می‌خواست روضه بخواند، پله‌ی اول و دوم می‌نشست. همین هم شرایطی دارد. پس، ببینید که احساس مسؤولیت باید باشد.1369/01/04

لینک ثابت
امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه), وحدت کلمه, حضور در صحنه, درس‌های امام خمینی, اتحاد ملی و انسجام اسلامی

همه باید در این برهه‌ی زمانی، دو درس را از امام به یاد داشته باشیم: اول، وحدت کلمه و حفظ انسجام و محبت به یکدیگر و دور ریختن عوامل تفرقه و اختلاف؛ دوم، حضور عمومی در صحنه است.1368/04/15
لینک ثابت
درس‌های امام خمینی

امروز بزرگترین وظیفه‌ی ما ملت ایران كه مریدان قدیم و اولین یاران امام‌خمینی(ره) بودیم، این است كه درسهای آن امام بزرگوار را مرور كنیم. شخصیت عظیم رهبر كبیر انقلاب و جوهر درخشانی كه همه‌ی دنیا را تحت تأثیر قرار داد، در درسها و بیانات و رهنمودهای او آشكار شده است. البته همه‌ی ما با شناخت كامل آن شخصیت عظیم خیلی فاصله داریم و بدون مبالغه و اغراق باید گفت كه هنوز ابعاد بسیاری ازشخصیت آن روح ملكوتی و انسان بزرگ و والا برای ما شناخته‌شده نیست.
ما از نزدیك قضایا را می‌دیدیم و همه‌ی كسانی كه از چنین فاصله‌یی در كنار وقایع قرار می‌گیرند، به آسانی قدرت جمع‌بندی ندارند. جمع‌بندی آن شخصیت و تحلیل ابعاد گوناگون آن انسان بزرگ و والا، قدری تدبر و تأمل لازم دارد، كه به این زودیها برای ما كه در عصر امام و نزدیك به او بودیم، میسر نخواهد شد؛ ولی بیانات آن بزرگوار برای ما درس است، و درس چیزی است كه در دسترس و اختیار ماست.
تدبر در درسهای آن بزرگوار، خواهد توانست ما را با ابعاد شخصیت آن راحل عظیم‌الشأن آشنا كند و راه را بر ما بنمایاند. این درسها را نمی‌شود در چند جمله خلاصه كرد. در هر بخشی از زمان و در هر حادثه‌یی از حوادث، یكی از آن درسها می‌تواند به عنوان رهنمود راهگشای ما باشد.
با توجه به شرایطی كه امروز در جهان برای كشور ما و موقعیت عظیم ملت ایران در اذهان عالم به وجود آمده است، درس بزرگ امام عزیزمان عبارت است از قدردانی از وحدت و انسجامی كه به اراده‌ی الهی برای ما پیش آمد. امروز دلهای ملت ایران از غالب اوقاتِ دوران دهساله‌ی انقلاب به هم نزدیكتر است؛ این هم از بركات روح ملكوتی امام بزرگوارمان بود.
آن چیزی كه ابرقدرتها را در مقابل ملت ایران مرعوب كرده است، در درجه‌ی اول وحدت كلمه بود. وقتی در میان ملتی وحدت كلمه باشد، قدرت آنها چند برابر می‌شود. اگر دشمن در مقابل خود ملت مقتدری را مشاهده كرد، مجبور به عقب‌نشینی خواهد شد. علت عقب‌نشینیهای مكرر دشمن در طول مبارزه و بعد از پیروزی انقلاب هم همین بود.
[...]
در كشور ما ملت در صحنه است و خودش را صاحب مملكت و مدافع ارزشهای انقلاب و كشور می‌شناسد و خود را از مسؤولان جدا نمی‌داند؛ لذا در این‌جا، قدرت متعلق به مسؤولان و دولتمردان نیست؛ بلكه قدرت جنبه‌ی عمومی دارد و متعلق به مردم است؛ مسؤولان هم به پشتیبانی مردم و - از همه مهمتر - به ایمان و توكل به خدا متكی هستند. هر فرد و جمعیتی از این عامل برخوردار باشد، در هیچ میدانی احساس شكست نخواهد كرد. ما این سرمایه‌ها را داریم، و همین سرمایه‌ها بود كه ده سال ملت ما را در سخت‌ترین مراحل مبارزه نگهداشت و بر دشمن غالب كرد و پیش برد.
همه باید در این برهه‌ی زمانی، دو درس را از امام به یاد داشته باشیم: اول، وحدت كلمه و حفظ انسجام و محبت به یكدیگر و دور ریختن عوامل تفرقه و اختلاف؛ دوم، حضور عمومی در صحنه؛ همچنان كه امروز بحمداللَّه همه‌ی ملت ایران در صحنه حاضرند.1368/04/15

لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی