newspart/index2
انقلابیگری / مدیریت انقلابی/ روحیه جهادی / روحیه انقلابی / انقلابی ماندن انقلابی بودن / حرکت انقلابی / انگیزه انقلابی / رفتار انقلابی / جهت‌گیری انقلابی
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
انقلابیگری

امّا هویّت انقلابی؛ حالا آن [هویّت] علمی و ایمانی و هنری را عرض کردیم، [میرسیم به] هویّت انقلابی. البتّه در خیلی از شهرهای کشورِ ما پیش از انقلاب تلاشهای انقلابی بود، خوب هم بود، قوی هم بود، امّا اصفهان برتری داشت؛ اقّلاً یکی از برترین شهرهای انقلابی بود؛ اگر نگوییم برترین شهر بود، لااقل یکی از برترین‌ها بود. اوّلین شهری که زمان رژیم طاغوت حکومت‌نظامی شد اصفهان بود؛ هیچ جا قبل از اصفهان حکومت‌نظامی نشده بود، اصفهان حکومت‌نظامی شد. [این] نشان‌دهنده‌ی آن بود که مردم بیشتر از دیگران در تلاشند. در دفاع مقدّس، دو لشکر نام‌آور و خط‌شکن [داشت]: لشکر امام حسین (علیه السّلام) که فرمانده معروفش شهید خرّازی بود و لشکر نجف که آن هم فرمانده‌‌ معروف و شهیدش شهید احمد کاظمی بود. بعد از شهادت خرّازی و مدّتی بعد از اینکه شهید کاظمی از لشکر نجف رفت، فرماندهان برجسته‌ی دیگری این دو لشکر را اداره کردند؛ دلاوران واقعاً برجسته‌ای که ما خیلی از اینها را از نزدیک  شناختیم و دیدیم. خب، استان اصفهان بر اثر همین مجاهدتها در حدود ۲۴ هزار شهید دارد، که حدود ۷۵۰۰ شهید در گلستان شهدای شهر اصفهان مدفونند. اینها یک رقمهای عجیبی است، اینها یک نشانه‌های بزرگی است. ده‌ها هزار جانباز، چند هزار آزاده؛ اینها سند افتخار اصفهان است. اینها وظیفه درست میکند برای شما؛ نمیخواهیم فقط مدّاحی کنیم؛ نگه داشتن این عظمتها و آثار بزرگ، وظیفه‌ی یکایک افراد باوجدان است.
و امّا مناسبت بیست‌وپنجم آبان؛ روز بیست‌وپنجم آبان، حدود ۳۶۰ شهید در اصفهان تشییع شدند. چطور طاقت بیاورد یک شهر؟ ۳۶۰ شهید! آن فرماندهانی که این شهدا جلوی چشم آنها شهید شدند، خودشان مانده بودند که چه جوری این شهدا را بیاورند اصفهان‌ تشییع کنند؛ این قدر این حادثه، حادثه‌ی بزرگ و عجیبی بود! به نظرم اگر هر جای دنیا یک روز ۳۶۰ جوانِ به‌خون‌آغشته را بیاورند در میان مردم و تشییع کنند، آن شهر آن روز فلج میشود، از پا می‌افتد؛ اصفهان فلج نشد. در خبرهای ما و گزارشهای مسلّم ما این هست که همان روز عصر، عدّه‌ی زیادی از جوانها و روزهای بعد عدّه‌ی زیادتری به طرف جبهه‌ها حرکت کردند؛ همان شب، کاروان عظیم پشتیبانی از شهدا از اصفهان راه افتاد. حالا [اگر] امروز ۳۶۰ شهید آوردند، مردم باید بنشینند مشغول عزاداری [بشوند]، دیگر حواسشان به جبهه نیست؛ نخیر،‌ همان روز و روزهای بعد، جمعیّت راه افتادند. این روحیه را ببینید! این انگیزه را ببینید! خانواده‌های دو شهید، خانواده‌های سه شهید، خانواده‌های چهار شهید، چند خانواده‌ی پنج شهید، چند خانواده‌ی شش شهید،‌ یک خانواده‌ی هفت شهید! اینها مال اصفهان است؛ اینها هویّت انقلابی و جهادی اصفهان را برای ما تشریح میکنند. بخشی از مناقب اصفهان اینها است؛ اصفهان بیش از این حرف دارد. در این چهار دهه هم هر وقت لازم شده است، اصفهان سینه سپر کرده آمده جلو؛ مردم اصفهان در هیچ قضیّه‌ای عقب‌نشینی نکردند. بنده بعضی از قضایا را بخصوص یادم هست؛ حالا نمیخواهم یادآوری کنم و اسم بیاورم. آن چنان زنده، با یک اشاره و با یک توجّه، بارها وارد میدان شدند، یک فتنه را خاموش کردند.1401/08/28

لینک ثابت
انقلابیگری

برادران عزیز، خواهران عزیز! یک نکته‌ی اساسی‌ انقلابی ماندن است. ببینید جلسه، جلسه‌ی صمیمی و خصوصی است دیگر، جلسه‌ی برادرانه است. الان کاملاً جلوی چشم بنده هست که کسانی بودند که مثلاً سال ۵۸ ــ که بنده عضو شورای انقلاب بودم و آن وقتها هنوز رئیس‌جمهور هم نبودم ــ می‌آمدند پیش ما که حالا خودمان جزو بچّه‌های انقلاب بودیم و مثلاً با سوابق مبارزاتی فلان، می‌نشستند حرفهایی میزدند تند، داغ، آتشین که ما چشممان خیره میماند که اینها چه کسانی‌ هستند دیگر! یعنی به تعبیر فرنگی‌مآب‌ها سوپر انقلابی؛ بعد برگشتند و انقلابی نماندند. همان افراد با آن شیوه‌ی برخورد، با آن شیوه‌ی نگاه، نتوانستند خط را ادامه بدهند، طاقت نیاوردند. ببینید حقیقت قضیّه این است که طاقت نیاوردند! اینکه کسی بخواهد وانمود کند که ما نگاه کردیم، دیدیم این انتخاب بهتر از آن انتخاب است؛ نخیر، این حرفها نیست. رفتن در این راه، ماندن در این راه طاقت میخواست، طاقت نیاوردند. اگر من حافظه‌ام خطا نکرده باشد، امام (رضوان ‌الله ‌علیه) راجع به سوره‌ی هود، این آیه‌ی شریفه که [میفرماید:] «فَاستَقِم کَما اُمِرتَ وَمَن تابَ مَعَک»، هم خودت استقامت کن و ایستادگی کن در این راه، هم کسانی که با تو به سمت خدا حرکت کردند، آنها ایستادگی کنند، به نظرم این جور می‌آید ــ نشده مراجعه کنم ــ فرمودند اینکه حضرت رسول فرمودند «شَیَّبَتنی سورَةُ هود»، این آیه این بزرگوار را پیر کرد؛ این آیه پیر کرد؛ این قدر سخت است! فَاستَقِم کَما اُمِرت؛ بِایست، بمان، ادامه بده راه را. خب، پس ببینید مشکل‌تر از انقلابی بودن و گرایش انقلابی داشتن، انقلابی ماندن است؛ چه فرد، چه جمع، که کلّ مجلس باشد.1401/03/04
لینک ثابت
انقلابیگری

انقلابی چیست؟ من چند تا شاخص برای نماینده‌ی انقلابی عرض کردم. شماها الحمدلله موفّقید دیگر، خدای متعال به شما توفیق داده، در مجلس هستید، دارید کارهای خوبی میکنید... بحمدالله مشغولید لکن در عین حال تذکّر خوب است. بدانیم اگر بخواهیم نماینده‌ی انقلابی بمانیم چه کار کنیم. من چند نکته را اینجا نوشته‌ام.

اوّلش ساده‌زیستی است؛ اسیر تجمّلات و اعیان‌منشی و امثال اینها نشدن؛ شما قبل از اینکه بیایید در مجلس، یک جور زندگی‌ای داشتید؛ حالا که آمدید مجلس، نباید فکر کنید که دیگر حالا ما نماینده‌ایم، مثلاً باید این‌ جوری زندگی کنیم؛ نخیر؛ ساده‌زیست، همان زندگی معمولی‌ای که داشتید، همان را ادامه بدهید. یکی‌اش امانتداری است؛ امانتداری خیلی مهم است؛ این آیه‌ای که این قاری عزیزمان اینجا خواند: اِنّا عَرَضنَا الاَمانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَ الاَرضِ وَ الجِبالِ فَاَبَینَ اَن یَحمِلنَها وَ اَشفَقنَ مِنها وَحَمَلَهَا الاِنسان، انسان امانت را قبول کرده، امانت الهی را. بخشی از این امانت الهی همینی است که الان دست شما است. بخشی از آن امانت، همینی است که الان در اختیار شما است! این امانت را باید درست حفظ کنید.

یک مسئله، مسئله‌ی مسئولیّت‌پذیری است؛ قانونی را تصویب میکنید، اگر به نظرتان این قانون، قانون خوبی است و باید تصویب میشده، محکم بِایستید، بگویید بله، من این را تصویب کردم؛ بله، ما تصویب کردیم. این ‌جور نباشد که ما بگوییم ما این قانون را تصویب میکنیم، میدانیم هم که شورای نگهبان رد میکند، خب بگذار مسئولیّتش بیفتد به گردن شورای نگهبان. میدانیم که این قانون عملی نیست، بعضی از قوانین [این جور] است؛ ببینید من خودم نماینده‌ی مجلس بودم، بنده مجلس را از داخل می‌شناسم؛ گاهی آدم میداند که این قانون را دولت با این امکاناتی که دارد، با این شرایطی که دارد، نمیتواند عمل کند؛ میگوید خیلی خب، من تصویب میکنم، بگذار او عمل نکند، مردم او را متّهم کنند، او را مسئول به حساب بیاورند که چرا عمل نشد. نه، این درست نیست؛ باید مسئولیّت‌پذیری داشته باشید.

یکی دیگر از شاخصها مردمی بودن است؛ مردمی بودن یعنی چه؟ مردمی بودن یعنی با مردم عادی معمولی مخلوط شدن، نشست و برخاست کردن، هم گوش شنوا برای شنیدن حرف مردم داشتن، هم زبان گویا برای روشن کردن ذهن مردم داشتن. اینکه ما برویم در یک جمعی از مردم، یک داعیه‌ای دارند، یک خواسته‌ای دارند، حرفشان را بشنویم و بعد هم بگوییم «بله، صد درصد حق با شما است و این کسانی که گوش نمیکنند، عمل نمیکنند، چنین و چنان هستند»، نه، [کافی نیست]؛ یک وقتهایی هست یک گرهی در ذهن مردم هست، شماها باید این گره را باز کنید؛ این «جهاد تبیین» که ما عرض کردیم، شامل این موارد میشود. مشکلاتی وجود دارد؛ فرض کنید فلان قشر یک مطالبه‌ای دارد، خب شما نماینده‌ی مجلسید، از مصرف کشور و درآمد کشور مطّلعید، میدانید که این عملی نیست؛ وقتی میدانید عملی نیست، منتظر نمانید که مثلاً فلان نماینده‌ی اجرائی یا قضائی بیاید بگوید نمیتوانیم؛ نه، شما بگویید نمیشود؛ یعنی هم گوش برای شنیدن حرف مردم، هم زبان برای روشن کردن ذهن مردم داشته باشید. ممکن است در آن جمعی که مقابل شما هستند، دو نفر، سه نفر، ده نفر جماعتی هم بگویند «برو بابا! این هم [کاری نکرد]»! بگویند؛ شماها بایست [به وظیفه‌ی خودتان عمل کنید]. مردمی بودن یعنی این؛ اینکه میگوییم «مردمی»، مردمی، فقط این نیست که ما مثلاً فرض کنید که همین طور مدام شعار طرف‌داری از مردم بدهیم؛ نه، باید به مردم کمک کنیم؛ «کمک»، هم شنیدن حرف آنها است، هم اجرا کردن خواسته‌ی آنها است در صورت امکان، هم روشن کردن ذهن آنها است در صورت وجود اشکال و عدم امکان.

دنبال حلّ مشکلات اساسی کشور بودن؛ یعنی واقعاً اساسی‌ترین مسائل را نگاه کنید، آنها را [دنبال کنید]. من به تعبیر بهتر بگویم، در مسائل کشور، مسائل اصلی وجود دارد، مسائل فرعی وجود دارد؛ تا وقتی مسائل اصلی پیش پای ما است، نوبت به مسائل فرعی نمیرسد. سراغ مسائل فرعی رفتن در حالی که ما مسائل اصلی را جلوی چشم داریم، جایز نیست. دنبال حلّ مشکلات اساسی و مسائل اصلی باشید؛ اصلی ـ فرعی کنید موضوعات را.

اجتناب جدّی از تبعیض و فساد؛ اجتناب! یک وقت میگوییم ضدّیّت جدّی با فساد، خب بله، همه ضدّند، ما هم همه ضدّیم؛ منتها گاهی اوقات میشود که این ضدّیّت با فسادِ در دیگران است، با تبعیضِ در دیگران است. باید خودمان مراقبت کنیم، خودمان جدّیّت داشته باشیم، هم با تبعیض و فساد در زید و عمرو، هم با تبعیض و فساد در شخص خودمان.

همکاری صمیمانه با دیگر دست‌اندرکاران مدیریّت کشور. یکی از مشکلات کشور ناهماهنگی بوده؛ ناهماهنگی مسئولان سه قوّه و بدنه‌ی سه قوّه. حالا گاهی مسئولان هم با هم رفیقند، می‌نشینند دُور هم و توافق میکنند، بدنه توافق نمیکند؛ این اشکال ایجاد میکند در اداره‌ی کشور؛ این دیگر تجربه‌ی سالهای متمادی ما است. باید همکاری صمیمانه وجود داشته باشد؛ گروکشی نباید وجود داشته باشد؛ معارضه‌ی بی‌معنا نباید وجود داشته باشد. همکاری صمیمانه با دولت، با دستگاه قضائی، با دیگران، با هر کسی که به نحوی سر و کار دارد؛ همکاری کنند برای پیشرفت کارهای درست کشور. البتّه اگر چنانچه آدم خطایی در آن طرف مشاهده میکند، باید صریح آن خطا را متذکّر بشود؛ امّا آنجایی که واقعاً جای همکاری است، همکاری کند.

یکی از شاخصه‌های نماینده‌ی انقلابی این است که با عموم مردم، با عامّه‌ی مردم همراه است امّا عوام‌زده نیست. من به شما عرض بکنم هیچ وقت جَوزده نشوید. بعضی از مشکلات ما در بخشی از این سالها به خاطر این بود که جَوزده شدیم. فرض کنید در یک جلسه‌ای نشستیم، از مسئولین عالی‌رتبه‌ی کشور ــ اینها یک چیزهایی است که اتّفاق افتاده، بنده هم همان وقتها بهشان اعتراض کردم ‌ــ در جلسه‌ای نشسته‌ بودند، مثلاً فرض کنید اساتید دانشگاه هم آنجا حضور داشتند، یکی یک چیزی گفته، یکی‌شان بلافاصله یک امتیاز بزرگی را که به صلاح هم نبوده، همان ‌جا مثلاً در بین سخنرانی به مجموعه‌ی حاضر در جلسه داده؛ این جَوزدگی است، این فایده‌ای ندارد، این مضر است. همراهی با مردم، غیر از عوام‌زدگی و جَوزدگی و تحت تأثیر های و هو قرار گرفتن است؛ نه. یکی از مهم‌ترین خصوصیّات امام (رضوان ‌الله‌ علیه) همین بود؛ اگر یک وقتی یک نظری داشت که همه با او مخالف بودند و او معتقد بود که این نظر، نظر الهی و شرعی و درست است، می‌ایستاد؛ میگفت همه‌ی دنیا [هم] با من مخالف باشند، باشند. قرآن هم همین دستور را به پیغمبر میدهد: وَ اِن تُطِع اَکثَرَ مَن فِی الاَرضِ یُضِلّوکَ عَن سَبیلِ اللَه؛ این مطلب بارها در قرآن تکرار شده. نماینده‌ی انقلابی آن کسی است که جَوزده نمیشود. شما یک قانون را تصویب کردید، به نظر شما قانون درستی هم بوده، یک عدّه‌ای مخالفت کردند، البتّه طبیعت کار این است که نگاه کنید ببینید آیا این مخالفین منطق درستی دارند یا ندارند؛ اگر منطق درستی داشتند البتّه میپذیرید، اگر منطق درستی نداشتند بِایستید؛ بگویید بله، من تصویب کردم این قانون را، پایش هم می‌ایستم. اینکه در سایتها و در فضای مجازی و مانند اینها علیه ما، علیه مجلس، علیه این مجموعه، علیه این قانون جنجال کنند، نباید شما را به زانو دربیاورد؛ یکی از خصوصیّات نماینده‌ی انقلابی این است.

پایبندی به قانون اساسی. یکی از مسائل بسیار مهم در کار مجلس، پایبندی به قانون اساسی است؛ آن مواردی که قانون اساسی تکلیفی معیّن کرده، حتماً رعایت بشود. این قانون اساسی نباید حتّی اندکی مخدوش بشود. حالا البتّه تکلیف انطباق با قانون اساسی با شورای نگهبان است امّا خود شما هم یک مواردی را میتوانید [بررسی کنید]؛ حالا اینها مثالهایی هم دارد. برخی از نشانه‌های نماینده‌ی انقلابی‌ای ــ که ما هم مخلص نمایندگان انقلابی هستیم و مرید شما هستیم ــ اینها است.

یکی از چیزهایی که نشانه‌ی نماینده‌ی انقلابی نیست، عبارت است از نطقهای اعتراضی پُرشورِ میان‌برنامه؛ این نطقهایی که آقایان [میکنید]. اینکه یک نفر بِایستد آنجا بنا کند اعتراض کردن، این اصلاً علامت انقلابی بودن نیست؛ علامت انقلابی بودن اینهایی است که عرض کردیم و چیزهایی از این قبیل. اعتراض کردن و عصبانیّت به خرج دادن و مانند اینها، اینها علامت انقلابی بودن نیست.1401/03/04

لینک ثابت
انقلابیگری

حالا صحبت مجلس شد و اعتراض به مجلس و درخواست از من که عنوان انقلابیگری را از این مجلس پس بگیرم. خب [نمایندگان] این مجلس، خیلی‌هایشان همین جوانهای دیروز در جایگاه شما هستند؛ یعنی خیلی‌شان جوانهایی هستند که چند سال قبل از این مثل شما می‌آمدند می‌‌ایستادند، انتقاد میکردند، حرف میزدند، اشکال میکردند؛ انقلابی‌اند، این جور نیست که انقلابی نباشند. من البتّه یکایک را که نمی‌شناسم، [بلکه] روی مجموعه قضاوت میکنم؛ مجموعه بد نیست، خوب است؛ هم در دولت، هم در مجلس و در بعضی از بخشهای دیگر، مجموعه خوب است. حالا ممکن است بر بعضی‌ها یک اشکالاتی وارد باشد.1401/02/06
لینک ثابت
انقلابیگری

مسئله‌ی استمرار که گفتیم مسئله‌ی مهمّی است، در منطق امام بزرگوار هم یکی از امّهات سیاستهای انقلابی امام بود. بعد از پیروزی انقلاب و بعد از شکل‌گیری نظام اسلامی، همه‌ی همّت امام عظیم‌الشّأن این بود که این حرکت استمرار پیدا کند. بیانات روشنگر امام، پی‌درپی به همه روحیه میداد، راه را نشان میداد، هدفها را به یاد مردم می‌آورد که فراموش نکنند هدف این مبارزه و هدف این حرکت چیست و همه را به حرکت درمی‌آورد؛ یعنی امام، در همان اوّلین گامهای بعد از پیروزی انقلاب، از این نکته‌ی مهم غفلت نکردند؛ حتّی بعد از آنکه امام دچار بیماری شدند و بیمارستان افتادند و محدودیّتهای فراوان جسمی پیدا کردند، این مسئله‌ی قدمهای پی‌در‌پی و استمرار حرکت انقلابی را از یاد نبردند و به طور پیگیر دنبال کردند؛ این موجب شد که ترفندهای دشمنان خنثی بشود و انقلاب زنده نگه داشته بشود.1400/11/28
لینک ثابت
انقلابیگری

«استمرار حرکت انقلابی» یعنی اینکه ما هدفهای انقلاب را در نظر داشته باشیم، در مدّ نظر قرار بدهیم و همه‌ی نیازهای امروز و فردا، نیازهای اکنون و آینده را که ما را به آن هدفها میرساند، در نظر بگیریم و این نیازها را به هر شکلی که میتوانیم تأمین کنیم؛ معنای این، استمرار انقلاب است؛ هدفهای انقلابی در نظر گرفته بشود. و برای رسیدن به این هدفها طبعاً نیازهایی وجود دارد که این نیازها بعضی‌اش مربوط به کوتاه‌مدّت است، مربوط به اکنون است، بعضی از این نیازها مربوط به آینده است، مربوط به فردا است که از امروز باید برای فردا آن را آماده کرد. این نیازها را در حدّ توانِ خودمان تلاش کنیم به وجود بیاوریم.1400/11/28
لینک ثابت
انقلابیگری

«استمرار حرکت انقلابی» یعنی اینکه ما هدفهای انقلاب را در نظر داشته باشیم، در مدّ نظر قرار بدهیم و همه‌ی نیازهای امروز و فردا، نیازهای اکنون و آینده را که ما را به آن هدفها میرساند، در نظر بگیریم و این نیازها را به هر شکلی که میتوانیم تأمین کنیم؛ معنای این، استمرار انقلاب است؛ هدفهای انقلابی در نظر گرفته بشود. و برای رسیدن به این هدفها طبعاً نیازهایی وجود دارد که این نیازها بعضی‌اش مربوط به کوتاه‌مدّت است، مربوط به اکنون است، بعضی از این نیازها مربوط به آینده است، مربوط به فردا است که از امروز باید برای فردا آن را آماده کرد. این نیازها را در حدّ توانِ خودمان تلاش کنیم به وجود بیاوریم.1400/11/28
لینک ثابت
انقلابیگری

ما در کشورمان در این ۴۳ سال هر جایی که پیشرفتی داشته‌ایم، حرکت موفّقی داشته‌ایم، و دست بازی داشته‌ایم، آنجایی بوده است که افراد انقلابی با روحیه، با مجاهدت فعّال شده‌اند، وارد میدان شده‌اند، کار کرده‌اند، پیش رفته‌ایم. ما در زمینه‌ی پیشرفت علمی، در زمینه‌ی پیشرفتهای صنعتی، پیشرفتهای فنّی، پیشرفتهای سیاسی، بخشهای گوناگون، آنجایی که افراد مؤمن، آگاه، وارد، انقلابی، وارد میدان بودند، توانسته‌ایم پیشرفت کنیم؛ [امّا] هر جا کار زمین مانده، انسان نگاه که میکند، میبیند پای فرصت‌طلبی‌ها در میان است، پای فساد، اشرافی‌گری و نگاه‌های غیر انقلابی، حرکتهای غیر انقلابی [در میان است]؛ اینها است که موجب میشود که کارها روی زمین بماند و پیشرفت نکند. بنابراین پایبندی به اصول انقلاب، مسلّماً یکی از مهم‌ترین وسایل و ابزارهای پیشرفت کشور و پیشرفت ملّت است1400/10/19
لینک ثابت
انقلابیگری

رسانه‌ی ملی، دانشگاهی برای ارتقاء سطح آگاهی و معرفت عمومی، و آوردگاهی برای مقابله با امواج خصمانه‌ی تحریف و تفتین، و آسایشگاهی برای بهره‌مندی چشم و دل همگان از جلوه‌های زیبائی و هنر، و قرارگاهی برای پراکندن امید و نشاط در فضای عمومی کشور است.
هدایت فرهنگی، تقویت روحیه و احساس هویت ملی و انقلابی، ترویجِ سبک زندگی اسلامی-ایرانی، و افزایش همبستگی ملی، در شمار اولویت‌هائی است که باید با ارتقاء سرمایه‌ی انسانی و رشد کیفی برنامه‌ها و بهره‌گیری از ابتکار و با تلاش شبانه‌روزی به آن دست یابید ان‌شاءالله.1400/07/07

لینک ثابت
انقلابیگری

همّتتان را متمرکز کنید بر اینکه یک بازسازی انقلابی و البتّه عقلانی و فکورانه در همه‌ی عرصه‌های مدیریّتی ان‌شاءالله به وجود بیاید؛ یعنی حرکت بر روی ریل انقلاب، در بخشهای مختلف مدیریّتی‌ای که در کشور هست. در همه‌ی بخشها؛ بخشهای اقتصادی، بخشهای سازندگی، بخشهای مربوط به سیاست خارجی و دیپلماسی، بخشهای خدمت‌رسانی به مردم، بخشهای علمی و فرهنگی و غیره؛ در همه‌ی این بخشها یک تحرّک انقلابی باید به وجود بیاید. عرض کردیم که انقلابی بودن حتماً بایستی همراه باشد با عقلانیّت که شیوه‌ی صحیح جمهوری اسلامی از اوّل کار تا امروز این بوده که حرکت انقلابی با حرکت اندیشه‌ورزانه و عقلانی همراه باشد.1400/06/06
لینک ثابت
انقلابیگری

در مسئله‌ی فرهنگ و رسانه، به گمان بنده، ساختار فرهنگی کشور نیاز به یک بازسازی انقلابی دارد. ما مشکل داریم در ساختار فرهنگی کشور؛ و یک حرکت انقلابی لازم است. البتّه «حرکت انقلابی» یعنی خردمندانه و عاقلانه. معنای «انقلابی بودن» بی‌هوا حرکت کردن و بی‌حساب حرکت کردن نیست. [حرکت] انقلابی باید باشد، بنیانی باید حرکت بشود، در عین حال برخاسته‌ی از اندیشه و حکمت باشد. فرهنگ واقعاً زیربنا است؛ خیلی از این خطاهایی که ما در بخشهای مختلف انجام میدهیم، ناشی از فرهنگ حاکم بر ذهن ما است. اگر ما اسراف داریم، اگر ما تقلید کورکورانه داریم، اگر ما سبک زندگی غلط داریم، اینها ناشی از مشکلات فرهنگی است؛ فرهنگِ حاکم بر ذهنها است که در عمل، این مشکلات را به وجود می‌آورد. زندگی‌های تقلیدی، زندگی‌های تجمّلاتی و اشرافیگری، غالباً منشأ و ریشه‌ی فرهنگی دارد. در واقع نرم‌افزار این حوادث، فرهنگ کشور و فرهنگ حاکم غلط و انحرافی‌ای است که بر بعضی ذهنها مسلّط است.1400/06/06
لینک ثابت
انقلابیگری

در گذشته هم داشتیم، امروز هم داریم- انقلابی‌گری را با رفتار هیجانی اشتباه میگیرند، با حرفهای غیر مسئولانه اشتباه میگیرند؛ نه، انقلابی‌گری این نیست؛ انقلابی‌گری آن روحیه‌ی اقدام صحیح، عازم،‌ و جازم در جهت درستی است که با عقلانیّت برخاسته‌ی از روحیه‌ی انقلابی‌گری ترسیم شده. ببینید؛ امام بزرگوار ما الگو است؛ امام از همه انقلابی‌تر بود؛ خب ماها از اوّل کار در خدمت این قضیّه بودیم؛ واقعاً ماها کم می‌آوردیم، [امّا] امام هیچ ‌وقت کم نیاورد؛ از همه انقلابی‌تر امام بود، از همه عاقل‌تر هم امام بود؛ از همه عاقل‌تر بود، از همه پخته‌تر و سنجیده‌تر کار میکرد و حرف میزد؛1400/03/06
لینک ثابت
انقلابیگری

من اوّلین انتظاری که از تشکّلها دارم، این است که بنیه‌ی دینی و انقلابی‌تان را تقویت کنید؛ از این مسئله آسان عبور نکنید؛ این خیلی مهم است؛ تقویت فکری، تقویت دینی. ... و از جمله تهذیب نفْس؛ من خواهش میکنم به مسئله‌ی خودسازی و تهذیب نفْس توجّه کنید. از قول امام نقل کردند که ایشان فرموده بودند آنهایی که از آمریکا میترسند، به خاطر این است که تهذیب نفْس نکرده‌اند؛ و به نظر من واقعش هم همین است. آن روز امام در یک قضیّه‌ای پرسیدند که از آمریکا میترسید؟ جواب داده شد که نه؛ گفتند خیلی ‌خب، پس فلان کار را انجام بدهید؛ یک کار مهمّی را گفتند که حالا تفاصیلش زیاد است. غرض این است که تهذیب نفْس تأثیر زیادی حتّی در مبارزات اجتماعی دارد؛ یعنی صرفاً این نیست که انسان آدم خوبی میشود؛ نه، این آدمِ خوب شدن در عرصه‌های گوناگون مبارزاتیِ اجتماعی، بین‌المللی، و انقلابی تأثیر خودش را میگذارد.
یک عبرتی ما از گذشته داریم؛ بعضی از تشکّلها در دهه‌ی ۶۰، نوک پیکان انقلاب محسوب بودند؛ به قول شما جوانها آخرِ انقلابی‌گری بودند؛ یعنی واقعاً مثلاً با ماها که سابقه‌ی انقلابی بیشتری از آنها داشتیم وقتی برخورد میکردند، طلبکارانه برخورد میکردند. البتّه بعضی از آنها؛ بعضی رفتند جهاد کردند، شهید شدند، کارهای بزرگی انجام دادند، در همان خطّ صحیح و انقلابی واقعاً‌ پافشاری کردند و ماندند؛ بعضی هم ۱۸۰ درجه تغییر مسیر دادند؛ این به خاطر این بود که آن فکر در ذهنشان عمیق نبود، آن ایمان از مرحله‌ی شعار خیلی بالاتر نرفته بود. وقتی ایمان فقط شعاری شد و عمق فکری نداشت، خب این خطرها وجود دارد؛ بایستی به اینها توجّه کرد.1400/02/21

لینک ثابت
انقلابیگری

در درجه‌ی اوّل، مشارکتِ بالا است، بعد انتخاب مطلوب و انتخاب خوب است تا دولتی تشکیل بشود که دارای کفایت باشد، مدیریّت لازم را داشته باشد، باایمان باشد، مردمی باشد، لبریز از امید باشد. مسئولین دولتی باید خودشان ناامید نباشند. اگر یک آدم ناامید و افسرده‌ای را ما در رأس یک کاری گذاشتیم، خب پیدا است که این کار پیش نخواهد رفت؛ باید لبریز از امید باشند. معتقد به توانمندی‌های داخلی باشند. آن که معتقد است که چه از لحاظ دفاعی، چه از لحاظ سیاسی، چه از لحاظ اقتصادی، چه از لحاظ تولید و امثال اینها کاری در کشور نمیشود انجام داد، واقعاً لایق فرمانروایی و حکمرانی بر این مردم نیست؛ بایستی کسانی بر سر کار بیایند که معتقد به مردم باشند، معتقد به جوانها باشند، عقیده‌ی به جوانها داشته باشند، واقعاً عنصر جوان را قدر بدانند، [دارای] عملکرد انقلابی باشند و حقیقتاً عدالت‌خواه باشند؛ نه اینکه به لقلقه‌ی زبان اسم عدالت آورده بشود؛ به معنای واقعی کلمه عدالت‌خواه باشند و ضدّفساد باشند. «عدالت» هم البتّه فقط عدالت اقتصادی نیست؛ اگر چه رقم مهمّش عدالت اقتصادی است امّا در بخشهای گوناگون، عدالتْ ساری و جاری است. و یک چنین دولتی ان‌شاءالله اگر به وجود بیاید، آن وقت میتواند صدها مدیر جوان و مؤمن را در بخشهای گوناگون از صدر تا ذیل بگمارد و ان‌شاءالله کار کشور سامان خوبی پیدا کند؛ دنبال این باید باشید.1400/02/21
لینک ثابت
انقلابیگری

خصوصیّات یک رئیس‌جمهوری را که به نظر میرسد رئیس‌جمهور مطلوب باید دارای این خصوصیّات باشد، من میگویم، شما نگاه کنید ببینید واقعاً همین جور است یا نه؛ یعنی این نظر شخص من نیست؛ به نظر میرسد هر کسی که به دنبال سعادت کشور است یک چنین رئیس‌جمهوری میخواهد. اوّلاً باکفایت باشد، دارای مدیریّت و کفایت مدیریّت باشد. ثانیاً باایمان باشد؛ اگر بی‌ایمان بود، نمیشود به او اعتماد کرد؛ آدم بی‌ایمان کشور را، منافع کشور را، مردم را یک وقتی میفروشد؛ پس باایمان باشد. بعد، عدالت‌خواه باشد، ضدّفساد باشد؛ این یکی از مهم‌ترین خصوصیّاتی است که بایست در رئیس‌جمهور وجود داشته باشد که به معنای واقعی کلمه به دنبال اجرای عدالت باشد و به معنای حقیقی کلمه با فساد بخواهد مبارزه کند. دارای عملکرد انقلابی و جهادی باشد؛ یعنی با عملکرد اُتوکشیده نمیشود کار کرد؛ با این همه مسائل اساسی‌ای که در کشور وجود دارد، یک حرکت جهادی و انقلابی لازم است؛ بایستی عملکردش این جوری باشد.1400/01/01
لینک ثابت
انقلابیگری

در شرع مقدّس اسلام غرس(۲) کردن درخت و نشاندن نهال یکی از حسنات محسوب شده؛ روایات متعدّدی داریم که ما را تحریص میکنند و ترغیب میکنند به اینکه درخت بنشانید، نهال بنشانید که اینها حسنه است. در قانون اساسی ما هم که برای محیط‌ زیست یک اصل وجود دارد(۳) که اهمّیّت آن را و ضرورت پرداختن به آن را به بهترین بیانی در آنجا بیان کرده. بنابراین، فعّالیّتهایی که در مورد فضای سبز و درخت و گیاه و محیط ‌زیست و جنگل و بقیّه‌ی[این امور] انجام میگیرد، فعّالیّتهای دینی است، فعّالیّتهای انقلابی است؛ و جوانهای عزیز ما نباید گمان کنند که مسئله‌ی محیط‌ زیست یک مسئله‌ی تزئینی و تجمّلاتی و زیادی است؛ نه، یک مسئله‌ی اساسی و مهمّی است که در شرع و قانون آمده.1399/12/15
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی