newspart/index2
بسیج مستضعفین / بسیجی/سپاه پاسداران/فرهنگ بسیجی/بسیج دانشجویی / بسیج/بسیجیان
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
بسیج مستضعفین

بسیج یادگار گرانبهای امام برای کشور است. امام آفریننده‌ی بسیج و پدر بسیج است؛ در عین حال، خود آن بزرگوار میگوید که ‌من افتخار میکنم که یک بسیجی‌ام؛‌ ‌شأن بسیج این است. خب، از فرمایشات امام در باب بسیج، من چند نکته را عرض میکنم‌.‌‌ ‌نکته‌ی اوّل این است که منطق بسیج مقاوم‌سازی حدّاکثری کشور در مقابل تهدیدها و خطرها است؛ منطق بسیج این است. امام ‌‌(رضوان الله علیه) با دوراندیشی تشخیص داد که برای آسیب‌ناپذیر شدن کشور و ملّت و انقلاب، نیاز مبرمی وجود دارد به یک ‌نیروی گسترده‌ی عظیم مردمی، چون انقلاب مال مردم است، کشور مال مردم است؛ بهتر از هر عامل دیگری و هر عنصر دیگری، ‌این مردمند که میتوانند از کشورشان و از انقلابشان دفاع کنند، مشروط بر اینکه راه در مقابل آنها گذاشته بشود؛ این راه را امام ‌مشخّص کرد‌: ‌بسیج‌. ‌این منطق بسیج است... نکته‌ی بعدی این است که امام درباره‌ی بسیج توصیفهای گوناگونی دارند. دو توصیف ‌را من انتخاب کردم که به شما عرض بکنم. یک جا امام میگوید که‌ «‌بسیج لشکر مخلص خدا است»؛‌ ‌لشکر مخلص خدا! روی ‌کلمات دقّت کنید. یک جای دیگر امام میگوید‌ «‌بسیج مدرسه‌ی عشق است‌».‌‌ خب، این دو توصیف را کنار هم بگذاریم. «لشکر ‌مخلص خدا» نشان میدهد که بسیج رزمنده است؛ لشکر برای رزم است، برای جنگ است. «رزمنده بودن» یعنی چه؟ یعنی هم ‌قدرت مادّی و جسمانی داشتن، هم اراده و شجاعت روحی داشتن، هم تدبیر و ترفند جنگی بلد بودن... از آن طرف، مدرسه‌ی ‌عشق است‌. ‌بسیج عاشق است، دلباخته است، امّا این عشق یک عشقِ هرزه‌پوی بی‌جهتِ بدمسیر نیست؛ این عشق در ظرفیّت و ‌قابلیّتِ یک مدرسه است. ظرف او یک ظرف جهت‌دار و منظّم است؛ یعنی چه؟ یعنی عشق به خدا، عشق به معنویّت، عشق به ‌مردم، عشق به راه؛ در جهتی که دارد حرکت میکند، عاشقانه حرکت میکند؛ «مدرسه‌ی عشق» یعنی این. نمیگوید بسیج عاشق ‌است، میگوید بسیج مدرسه‌ی عشق است؛ عشق را با جهت مشخّص تدریس میکند، تعلیم میدهد‌.‌‌ خب، این توصیفها لفّاظی نبود، ‌صرفاً ایده‌پردازی هم نبود؛ همه واقعیّت داشتنِ اینها را دیدند، هم در میدان رزم، هم در میدان محبّت. همه به چشم ‌دیدیم بسیج چه کار میکند... بنابراین، اینکه امام فرمود «لشکر مخلص خدا» و «مدرسه‌ی عشق»، در عرصه‌ی عمل، در روی ‌زمین، نمونه‌هایش به ‌طور واضح و آشکار دیده شد، همه دیدیم‌.‌‌ نکته‌ی سوّم‌: ‌بسیج بیش از آنکه یک سازمان باشد، یک فرهنگ ‌است، یک تفکّر است. بنابراین، همه‌ی کسانی که این فرهنگ را پذیرفته‌اند، در این راه حرکت کرده‌اند، این تفکّر را ممشای ‌خودشان قرار داده‌اند، ولو داخل سازمان نباشند، بسیجی‌اند؛ و این یک جمع کثیری از ملّت ایران را شامل میشود، در حالی که در ‌سازمان بسیج هم نه اسمشان هست، نه رسمشان هست... نکته‌ی بعدی که نکته‌ی چهارم است و خیلی هم مهم است، جنبه‌ی ‌فراملّی و فرامرزی بسیج است؛ این هم در بیان امام هست. ملاحظه کرده‌اید که امام تعبیر میکند به «هسته‌های مقاومت ‌جهانی»؛‌ ‌این همان بسیج است؛ بسیج ما نیست، بسیج خودشان است، امّا همان فرهنگ است. این تشکیل هسته‌های مقاومت ‌جهانی تحقّق پیدا کرد؛ یعنی الان شما نمونه‌هایش را در منطقه‌ی خودمان دارید مشاهده میکنید. حالا «باش تا صبح دولتش ‌بدمد / کاین هنوز از نتایج سحر است‌».‌‌ در منطقه شما ملاحظه میکنید همان هسته‌های مقاومتی که امام خبرش را داده بود، ‌بشارتش را داده بود، امروز در حال تعیین سرنوشت این منطقه‌اند؛ سرنوشت این منطقه‌ی ما را هسته‌های مقاومت دارد تعیین ‌میکند؛ یک نمونه‌اش «طوفان‌الاقصیٰ» است.‌1402/09/08
لینک ثابت
بسیج مستضعفین

منطق بسیج مقاوم‌سازی حدّاکثری کشور در مقابل تهدیدها و خطرها است؛ منطق بسیج این است. امام (رضوان الله علیه) با ‌دوراندیشی تشخیص داد که برای آسیب‌ناپذیر شدن کشور و ملّت و انقلاب، نیاز مبرمی وجود دارد به یک نیروی گسترده‌ی عظیم ‌مردمی، چون انقلاب مال مردم است، کشور مال مردم است؛ بهتر از هر عامل دیگری و هر عنصر دیگری، این مردمند که میتوانند ‌از کشورشان و از انقلابشان دفاع کنند، مشروط بر اینکه راه در مقابل آنها گذاشته بشود؛ این راه را امام مشخّص کرد‌: ‌بسیج‌. ‌این ‌منطق بسیج است. پس بسیج برای حدّاکثرسازیِ امکانِ مقاومتِ کشور است، در مقابل هر خطری، در مقابل هر تهدیدی؛ این منطق ‌در ایجاد بسیج عامل اصلی بود، امروز هم همین منطق وجود دارد و این منطق به‌روز است. امروز هم وجود بسیج لازم است... برای ‌دفاع همه‌جانبه‌ی مادّی و معنوی از هویّت ملّی، از امنیّت کشور، از منافع مردم. در این چهل و چند سال، کارنامه‌ی بسیج هم تأیید ‌میکند درست بودن این هدف‌گیری را، نشان میدهد دقیق بودن این دوراندیشی و روشن‌بینی امام را. عزیزان من! یک مواقعی در ‌این کشور پیش آمد که حضور بسیج برای کشور سرنوشت‌ساز شد؛ یک نمونه‌اش دفاع مقدّس. قطعاً اگر بسیج مردمی نبود، ‌نتیجه‌ی دفاع مقدّس غیر از آن چیزی میشد که اتّفاق افتاد، چیز دیگری میشد. ماجرای دفاع مقدّس یک نمایش عظیم اقتدار ‌مردمی این کشور در قالب بسیج است.‌1402/09/08
لینک ثابت
بسیج مستضعفین

امام درباره‌ی بسیج توصیفهای گوناگونی دارند. دو توصیف را من انتخاب کردم که به شما عرض بکنم. یک جا امام میگوید که‌ ‌‌«‌بسیج لشکر مخلص خدا است»؛ لشکر مخلص خدا! روی کلمات دقّت کنید. یک جای دیگر امام میگوید‌ «‌بسیج مدرسه‌ی عشق ‌است‌». ‌خب، این دو توصیف را کنار هم بگذاریم. «لشکر مخلص خدا» نشان میدهد که بسیج رزمنده است؛ لشکر برای رزم است، ‌برای جنگ است. «رزمنده بودن» یعنی چه؟ یعنی هم قدرت مادّی و جسمانی داشتن، هم اراده و شجاعت روحی داشتن، هم تدبیر ‌و ترفند جنگی بلد بودن. نمونه‌اش امیرالمؤمنین است؛ در مقابله‌ی با عمروبن‌عبدود، هم قدرت بدنی‌اش را نشان میدهد، هم ‌شجاعت و نترسی‌اش را نشان میدهد، هم حیله‌ی جنگی‌اش را نشان میدهد؛ به عمروبن‌عبدود میگوید «من و تو میجنگیم، اینها ‌چه کسانی هستند؟» تا برمیگردد، حضرت میزند او را؛ حیله‌ی جنگی است دیگر، تدبیر جنگی است. پس «رزمنده بودن» یعنی ‌قدرت مادّی، قدرت روحی، قدرت فکری. بعد، «لشکر مخلص خدا»؛ یعنی چه؟ یعنی این ذخیره‌ی عظیمِ مغتنم، برای قدرت‌یابی ‌شخصی نیست. لشکرهای دنیا برای چه به کار میروند؟ در چه راهی قدم برمیدارند و میرزمند؟ بسیج میرزمد برای خدا، آن هم با ‌اخلاص؛ به ‌طور خالص متعلّق به خدا است. پس بنابراین، این رزمندگی بسیج است و جنبه‌ی قدرت‌نمایی را نشان میدهد، ‌‌«اَشِدّاء‌‌»‌‌ را نشان میدهد‌.‌‌ از آن طرف، مدرسه‌ی عشق است‌. ‌بسیج عاشق است، دلباخته است، امّا این عشق یک عشقِ هرزه‌پوی ‌بی‌جهتِ بدمسیر نیست؛ این عشق در ظرفیّت و قابلیّتِ یک مدرسه است. ظرف او یک ظرف جهت‌دار و منظّم است؛ یعنی چه؟ ‌یعنی عشق به خدا، عشق به معنویّت، عشق به مردم، عشق به راه؛ در جهتی که دارد حرکت میکند، عاشقانه حرکت میکند؛ ‌‌«مدرسه‌ی عشق» یعنی این. نمیگوید بسیج عاشق است، میگوید بسیج مدرسه‌ی عشق است؛ عشق را با جهت مشخّص تدریس ‌میکند، تعلیم میدهد‌.‌‌ خب، این توصیفها لفّاظی نبود، صرفاً ایده‌پردازی هم نبود؛ همه واقعیّت داشتنِ اینها را دیدند، هم در میدان ‌رزم، هم در میدان محبّت. همه به چشم دیدیم بسیج چه کار میکند. در میدان رزم، ده‌ها هزار بسیجیِ مخلص و اغلب بی‌نام‌ونشان، کارهای کارستان انجام دادند، کارهای بزرگ انجام دادند، نقشهای تعیینکننده آفریدند. عزیزان من! شماها دوران جنگ را ‌یادتان نیست، امّا آثار دوران جنگ بعضاً منتشر شده؛ اینها را بخوانید، ببینید چه کردند، چه جوری گذراندند، با چه نیّتی وارد ‌شدند، با چه عزمی اقدام کردند، چه جوری رفتند؛ نقشهای تعیین‌کننده آفریدند. البتّه قلّه‌هایی هم داشتند؛ قلّه‌ی بسیج سلیمانی ‌است، صیّاد شیرازی است، همّت است، بابایی است؛ قلّه‌ی بسیج شیرودی است، شهید همدانی است و صدها نفر امثال اینها، از این ‌چهره‌هایی که یکی از اینها را انسان نمیتواند در مجموعه‌های مدوّنی که از وضع ملّتهای دنیا هست مشاهده کند؛ آن اخلاص، آن ‌گذشت، آن شجاعت. این میدان رزم است؛ این را همه دیدند، این به چشم همه آمد. [در دفاع مقدّس،] شما میتوانید رزم بسیجی ‌را مشاهده کنید؛ آنهایی که [بودند] از نزدیک دیدند. بعد هم در میدانهای بعدی؛ حالا شما دفاع مقدّس را ندیدید، امّا دفاع حرم ‌را دیدید؛ میدانها و صحنه‌های دیگر هم بود، دیدید، مشاهده کردید که بسیج چه میکند. در میدان محبّت، خدمات ‌مردمی بسیج در همه‌ی صحنه‌ها؛ در صحنه‌ی سازندگی، در صحنه‌ی سلامت، در بلایای طبیعی، در صحنه‌ی علم و پژوهش. شهید ‌فخری‌زاده... یک بسیجی بود؛ مرحوم کاظمی آشتیانی‌ ‌یک بسیجی بود؛ در صحنه‌ی علم، اینها مرزهای دانش را در کشور زیر و رو ‌کردند؛ در میدان علم و دانش، بعضی‌هایشان از متوسّط مرزهای جهانی هم عبور کردند. در میدان تبیین و بصیرت‌بخشی کارهای ‌مهمّی انجام گرفت. بنابراین، اینکه امام فرمود «لشکر مخلص خدا» و «مدرسه‌ی عشق»، در عرصه‌ی عمل، در روی زمین، ‌نمونه‌هایش به ‌طور واضح و آشکار دیده شد، همه دیدیم‌.‌1402/09/08
لینک ثابت
بسیج مستضعفین

بسیج بیش از آنکه یک سازمان باشد، یک فرهنگ است، یک تفکّر است. بنابراین، همه‌ی کسانی که این فرهنگ را پذیرفته‌اند، در ‌این راه حرکت کرده‌اند، این تفکّر را ممشای خودشان قرار داده‌اند، ولو داخل سازمان نباشند، بسیجی‌اند؛ و این یک جمع کثیری از ‌ملّت ایران را شامل میشود، در حالی که در سازمان بسیج هم نه اسمشان هست، نه رسمشان هست. این فرهنگ چیست؟ ‌فرهنگ بسیج مردمی بودن است، متعهّد بودن است، احساس مسئولیّت کردن است، در مقابل قضایای جاری کشور و مؤثّر در ‌آینده‌ی کشور بی‌تفاوت نبودن است؛ فرهنگ بسیجی انقلابی بودن است، قدر انقلاب را دانستن و معنای انقلاب را دانستن است؛ ‌فرهنگ بسیجی قانون‌گریز نبودن است، نظم‌ناپذیر نبودن است، هنجارشکن نبودن است؛ اینها فرهنگ بسیجی است‌. ‌بسیجی ‌ممکن است به یک مطلبی، به یک واقعیّتی، به یک شخصی معترض باشد؛ هیچ اشکالی ندارد، امّا هنجارشکنی نمیکند، با ‌دشمن... مخرج مشترک پیدا نمیکند‌.‌‌ فرهنگ بسیجی پرهیز از کار نمایشی و ویترینی است؛ کارهای بی‌محتوایی که فقط برای ‌نمایش دادن خوب است‌. [‌بسیجی] اگر چیزی هم داخل جعبهآینه و ویترین میگذارد، یک چیز بامعنا است، یک چیز باحقیقت ‌است؛ آنچه نشان میدهد، پشتش یک معنایی وجود دارد، یک حقیقتی وجود دارد‌. [‌بسیجی] کار نمایشی نمیکند؛ همّت میگمارد ‌به کار واقعی، به حرکت واقعی... فرهنگ بسیجی ترحّم به ضعیف است، شدّت در مواجهه‌ی با ظالم است، خدمت به همه است؛ ‌همه. آنجایی که سیل آمد، بسیجی تا زانو داخل گِل رفت و برای اینکه خانه‌ی سیل‌زده را پاک کند، تمیز کند، از صاحبخانه ‌نپرسید شما اسمت چیست، دینت چیست، مذهبت چیست، قومیّتت چیست، سلیقه‌ی سیاسی‌ات چیست؛ [اینها را] نپرسید، رفت ‌خدمت کرد؛ هر چه هست، هر که هست. اینها مهم است‌.‌‌ فرهنگ بسیجی دوری از کبر و غرور است؛ این فرهنگ بسیجی ‌است. انسانها، به حسب موقعیّت، گاهی یک آبرویی پیدا میکنند، یک شخصیّتی پیدا میکنند. اینکه ما به خودمان نگاه کنیم ‌ببینیم به ما احترام میکنند، برای ما شعار میدهند، ما را جلو می‌اندازند، از ما تعریف میکنند، [لذا] به خودمان مغرور بشویم، کبر ‌بورزیم، خودمان را برتر و بالاتر بدانیم، این ضدّ فرهنگ بسیجی است. امام سجّاد در صحیفه‌ی سجّادیّه در دعای مکارم‌‌الاخلاق این ‌را به ما یاد میدهد‌: ‌لا تَرفَعنی‌ فِی‌ النّاسِ‌ دَرَجَةً اِلّا حَطَطتَنی عِندَ نَفسی؛‌ ‌هر مقداری که در بین مردم قدّتان بلند شد، پیش خودتان ‌کوچک بشوید، در نفْس خودتان دچار غرور نشوید‌.‌‌ فرهنگ بسیجی دوری از طلبکاری است؛ اینکه ما از انقلاب و از کشور و از ‌دولت و از مردم و از همسایه و از دوست و آشنا و از همه طلبکار باشیم، خودمان را بدهکار ندانیم، فرهنگ بسیجی نیست‌. ‌بسیجی ‌طلبکار نیست؛ خود را موظّف میداند، تکلیف‌گرا است، دنبال اداء وظیفه است‌. ‌بسیجی از توانایی‌های سازمانی به نفع خودش ‌استفاده نمیکند. آن که در سازمان بسیج هست، این توانایی‌ای که سازمان به او میدهد یک امانت است در دست او؛ این امانت را با ‌کمال عفّت حفظ میکند، امین است‌.‌‌ اینها درسهایی است برای ما. امام که میگفت من افتخار میکنم که یک بسیجی‌ام، همه‌ی این ‌خصوصیّات را داشت. این چیزهایی که من الان گفتم، در وجود امام مجسّم بود: همیشه خود را بدهکار میدانست، همیشه خود را ‌ضعیف میدانست، همیشه مردم را از خودش بالاتر میدانست؛ همین جوانهایی که می‌آمدند دستش را میبوسیدند، اشک میریختند، ‌امام اینها را از خودش بالاتر میدانست؛ تا آنجایی که ما شناختیم امام را و ما از نزدیک دیدیم امام را، عمر امام لحظه‌ای در راه ‌خدمت به شخصیّت خود، عنوان خود، مرجعیّت خود، ریاست خود مصرف نشد‌.‌1402/09/08
لینک ثابت
بسیج مستضعفین

فرهنگ بسیج مردمی بودن است، متعهّد بودن است، احساس مسئولیّت کردن است، در مقابل قضایای جاری کشور و مؤثّر در ‌آینده‌ی کشور بی‌تفاوت نبودن است؛ فرهنگ بسیجی انقلابی بودن است، قدر انقلاب را دانستن و معنای انقلاب را دانستن است؛ ‌فرهنگ بسیجی قانون‌گریز نبودن است، نظم‌ناپذیر نبودن است، هنجارشکن نبودن است؛ اینها فرهنگ بسیجی است‌. ‌بسیجی ‌ممکن است به یک مطلبی، به یک واقعیّتی، به یک شخصی معترض باشد؛ هیچ اشکالی ندارد، امّا هنجارشکنی نمیکند، با ‌دشمن... مخرج مشترک پیدا نمیکند‌.‌1402/09/08
لینک ثابت
بسیج مستضعفین

فرهنگ بسیجی پرهیز از کار نمایشی و ویترینی است؛ کارهای بی‌محتوایی که فقط برای نمایش دادن خوب است‌. [‌بسیجی] اگر ‌چیزی هم داخل جعبهآینه و ویترین میگذارد، یک چیز بامعنا است، یک چیز باحقیقت است؛ آنچه نشان میدهد، پشتش یک ‌معنایی وجود دارد، یک حقیقتی وجود دارد‌. [‌بسیجی] کار نمایشی نمیکند؛ همّت میگمارد به کار واقعی، به حرکت واقعی.‌1402/09/08
لینک ثابت
بسیج مستضعفین

فرهنگ بسیجی ترحّم به ضعیف است، شدّت در مواجهه‌ی با ظالم است، خدمت به همه است؛ همه. آنجایی که سیل آمد، بسیجی ‌تا زانو داخل گِل رفت و برای اینکه خانه‌ی سیل‌زده را پاک کند، تمیز کند، از صاحبخانه نپرسید شما اسمت چیست، دینت ‌چیست، مذهبت چیست، قومیّتت چیست، سلیقه‌ی سیاسی‌ات چیست؛ [اینها را] نپرسید، رفت خدمت کرد؛ هر چه هست، هر که ‌هست. اینها مهم است‌.‌1402/09/08
لینک ثابت
بسیج مستضعفین

فرهنگ بسیجی دوری از کبر و غرور است؛ این فرهنگ بسیجی است. انسانها، به حسب موقعیّت، گاهی یک آبرویی پیدا میکنند، ‌یک شخصیّتی پیدا میکنند. اینکه ما به خودمان نگاه کنیم ببینیم به ما احترام میکنند، برای ما شعار میدهند، ما را جلو ‌می‌اندازند، از ما تعریف میکنند، [لذا] به خودمان مغرور بشویم، کبر بورزیم، خودمان را برتر و بالاتر بدانیم، این ضدّ ‌فرهنگ بسیجی است. امام سجّاد در صحیفه‌ی سجّادیّه در دعای مکارم‌‌الاخلاق این را به ما یاد میدهد‌: ‌لا تَرفَعنی‌ فِی‌ النّاسِ‌ دَرَجَةً ‌اِلّا حَطَطتَنی عِندَ نَفسی؛‌ ‌هر مقداری که در بین مردم قدّتان بلند شد، پیش خودتان کوچک بشوید، در نفْس خودتان دچار غرور ‌نشوید‌.‌1402/09/08
لینک ثابت
بسیج مستضعفین

فرهنگ بسیجی دوری از طلبکاری است؛ اینکه ما از انقلاب و از کشور و از دولت و از مردم و از همسایه و از دوست و آشنا و از همه ‌طلبکار باشیم، خودمان را بدهکار ندانیم، فرهنگ بسیجی نیست‌. ‌بسیجی طلبکار نیست؛ خود را موظّف میداند، تکلیف‌گرا است، ‌دنبال اداء وظیفه است‌. ‌بسیجی از توانایی‌های سازمانی به نفع خودش استفاده نمیکند. آن که در سازمان بسیج هست، این ‌توانایی‌ای که سازمان به او میدهد یک امانت است در دست او؛ این امانت را با کمال عفّت حفظ میکند، امین است‌.‌1402/09/08
لینک ثابت
بسیج مستضعفین

‌[یک نکته] جنبه‌ی فراملّی و فرامرزی بسیج است؛ این در بیان امام هست. ملاحظه کرده‌اید که امام تعبیر میکند به «هسته‌های ‌مقاومت جهانی»؛‌ ‌این همان بسیج است؛ بسیج ما نیست، بسیج خودشان است، امّا همان فرهنگ است. این تشکیل هسته‌های ‌مقاومت جهانی تحقّق پیدا کرد؛ یعنی الان شما نمونه‌هایش را در منطقه‌ی خودمان دارید مشاهده میکنید. حالا «باش تا صبح ‌دولتش بدمد / کاین هنوز از نتایج سحر است‌».‌‌ در منطقه شما ملاحظه میکنید همان هسته‌های مقاومتی که امام خبرش را داده ‌بود، بشارتش را داده بود، امروز در حال تعیین سرنوشت این منطقه‌اند؛ سرنوشت این منطقه‌ی ما را هسته‌های مقاومت دارد تعیین ‌میکند؛ یک نمونه‌اش «طوفان‌الاقصیٰ» است.‌1402/09/08
لینک ثابت
بسیج مستضعفین

میخواهم چند توصیه به بسیج بکنم. این توصیه‌ها، هم به سازمان بسیج است، هم بعضی از اینها به یکایک افراد بسیج است. ‌توصیه‌ی اوّل: بصیرت‌افزایی کنید؛ هم در خودتان، هم در دیگران. بصیرت مسئله‌ی مهمّی است‌.‌‌ توصیه‌ی بعدی: ابتکار عمل را در ‌قضایای مهم، شما به دست بگیرید؛ در زمین دشمن بازی نکنید. اگر بصیرت داشته باشیم، میفهمیم که در این قضیّه نقشه‌ی ‌دشمن چیست، طبق نقشه‌ی دشمن حرکت نمیکنیم؛ به تعبیر رایج، در زمین دشمن بازی نمیکنیم‌.‌‌ توصیه‌ی بعدی: امید به آینده ‌را هرگز از دست ندهید، وسوسه‌ها در شما اثر نکند. دلیل واضح بر اینکه جوانِ امروز باید همیشه امیدوار باشد این است که ‌کشورش در طول چهل و چند سال، همیشه تحریم بوده، همیشه در محاصره‌ی اقتصادی بوده، اینهمه پیشرفت کرده... توصیه‌ی ‌بعدی: از غرور بپرهیزید... مغرور نشوید. اینکه «ما این‌قدر خوبیم، این‌قدر عزیزیم، این‌قدر بسیجی هستیم، این‌قدر تعریفمان را ‌میکنند، امام این‌جوری گفته، دیگران این‌جوری گفتند»، شما را مغرور نکند. خدا را شکر کنید که توفیق پیدا کردید، خدا به شما ‌توفیق داده که بسیجی باشید. خدا را شکر کنید، از خدا بخواهید که این نعمت را از شما نگیرد‌.‌‌ توصیه‌ی بعدی: هرگز احساس ‌عجز و ناتوانی از کارهای بزرگ نکنید. اگر ما در مقابل یک کاری قرار بگیریم که نمیتوانیم انجامش بدهیم، اگر همّت داشته ‌باشیم، صبر داشته باشیم، تلاش داشته باشیم، قطعاً علاج خواهد شد و این کار انجام خواهد گرفت... توصیه‌ی بعدی‌: ‌‌... از کارهای ‌نمایشی و ویترینیِ بدون محتوا پرهیز کنید. بله، داخل جعبهآینه و ویترین چیزهایی میشود گذاشت، عیبی هم ندارد، گاهی لازم ‌هم هست، امّا آن وقتی که یک چیز بامعنایی باشد‌.‌‌ توصیه‌ی بعدی: این صفتی و سِمتی که به شما داده‌اند ــ یعنی ‌صفت بسیجی، سِمت بسیجی ــ امانت خدا نزد شما است؛ این امانت را قدر بدانید، امین باشید، این امانت را خوب حفظ کنید‌.‌‌ ‌توصیه‌ی بعدی: از دوقطبی‌های کاذب بپرهیزید. در کشور مدام دوقطبی درست میکنند: طرف‌دار زید، طرف‌دار عمرو؛ طرف‌دار فلان ‌فکر، طرف‌دار [فلان]؛ این حرفها چیست! آن کسانی که مبانی شما را، اصول شما را، دین شما را، انقلاب شما را، ولایت فقیه را، این ‌چیزها را قبول دارند، برادر شما هستند، حالا گیرم یک اختلافسلیقه‌ای هم با شما داشته باشند. یکی از چیزهایی که انسان واقعاً ‌باید از آن شِکوه کند و گله کند، بعضی از اظهارات در این فضای مجازی است؛ سر یک چیز بیخود، این به آن میپرد، آن به این ‌میپرد! پرهیز کنید؛ شما که بسیجی هستید [این کار را] نکنید‌.‌‌ آخرین توصیه: در کنار نیروهای عملیّاتی، نیروهای طرّاح را هم ‌جذب کنید. تدبیر، فکر، طرّاحی، جلوتر از شجاعت و مردانگی مورد نیاز و احتیاج است. با تدبیر حرکت بکنید‌.‌‌ آخرین عرض بنده ‌هم این است که به خدای متعال توکّل کنید: وَ مَن یَتَوَکَّل عَلَى اللَهِ فَهُوَ حَسبُه.‌1402/09/08
لینک ثابت
بسیج مستضعفین

بسیج یکی از ابتکارهای مبارک امام بزرگوار ما بود؛ البتّه ابتکارات بزرگ ایشان، ابتکاراتی که در زندگی مردم، در تاریخ کشور یک ‌حرکتهای عظیمی را ایجاد میکرد، یکی دو مورد نبود لکن یکی از مهمترین و بزرگترینِ این ابتکارها تشکیل بسیج بود که ایشان ‌در اوایل آذر ۵۸ در آن سخنرانی معروفشان، اعلام کردند [لزوم تشکیل] لشکر بیستمیلیونی کشور را‌.‌1401/09/05
لینک ثابت
بسیج مستضعفین

‌[در‌‌ ‌پیام به ملّت ایران و بسیجیان سلحشور در هفته‌ی بسیج ‌‌(‌‌۱۳۶۷‌‌/‌‌۹/۲‌‌)‌‌] امام [لزوم] بسیج دانشجو و طلبه را اعلام میکند؛ این ‌یک معنای خاصّی دارد. از دانشجویان مطالبه میکند، از طلّاب علوم دینی مطالبه میکند که بسیج داشته باشند، بسیج بشوند؛ این ‌معنایش آن است که بسیج فقط مال میدان نظامی نیست؛ در همه‌ی میدانها، از جمله میدان علم ــ علم دین و علم مادّی ‌ــ بسیج باید حضور داشته باشد؛ درست توجّه کنید، این نکته‌ی مهمّی است. امام بزرگوار با این کار در واقع یک تهدید را تبدیل ‌کرد به فرصت؛ آن تهدید چه بود؟ امام در چهارم آذر ۵۸ این اعلام عمومی را کرد و در واقع، تشکیل بسیج را دستور داد؛ این یعنی ‌حدود بیست روز بعد از اشغال لانه‌ی‌ جاسوسی. لانه‌ی جاسوسی در سیزدهم آبان اشغال شد؛ این بیانیّه‌ی اوّل امام و فرمایش امام ‌در چهارم آذرماه صادر شد. بعد از اینکه در سیزدهم آبان، آن حادثه اتّفاق افتاد و لانه‌ی جاسوسی را دانشجوهای پیرو خطّ امام ‌تصرّف کردند و اسناد را از آنجا بیرون کشیدند، خب آمریکایی‌ها خیلی عصبانی شدند، شروع کردند به تهدید کردن؛ هم تهدید ‌زبانی، هم تهدید عملی. تهدید عملی‌شان این بود که ناوهایشان را بتدریج آوردند طرف خلیج فارس؛ اینها تهدید بود دیگر. امام ‌به جای اینکه منفعل بشود یا بترسد ــ معمولاً رؤسای کشورها منفعل میشوند دیگر؛ به مجرّدی که آمریکا اخم میکند، اینها ‌منفعل میشوند، میترسند، خوف میکنند؛ امام، نخیر ــ ملّت را به صورت بسیج عمومی وارد میدان کرد، یعنی این تهدید را تبدیل ‌کرد به فرصت؛ این موجب شد که میدان نبرد، منحصر به سازمانهای رسمی نمانَد، آحاد ملّت وارد بشوند؛ این همان تبدیل تهدید ‌به فرصت است؛ این یکی از مهارتهای امام و ملکات خدادادی امام بود که تهدیدها را تبدیل میکرد به فرصت‌.‌‌ خب نکته‌ی مهمّی ‌در اینجا وجود دارد، که اشاره کردم، و آن،این است که اگر چه بسیج در میدان نظامی انصافاً درخشید ــ البتّه آن وقتی که امام ‌این بیان را فرمودند، هنوز جنگ شروع نشده بود؛ بعدها که جنگ در سال ۵۹ شروع شد، خب حضور بسیج در میدان جنگ بسیار ‌کارآمد بود، گره‌گشا بود؛ به معنای واقعی کلمه پشتیبان بسیار مهمّ سازمانهای رسمی نظامی مثل ارتش و سپاه بود ــ [اگر چه] ‌آزمون بسیج در میدان جنگ آزمون پُرشکوهی بود لکن بسیج صرفاً یک سازمان نظامی نیست؛ این نکته‌ی اساسی ‌است‌. ‌بسیج بالاتر از این حرفها است؛ یعنی شأنش و جایگاهش از یک سازمان نظامی، رفیع‌تر و بالاتر است‌. [‌بسیج‌] ‌چیست؟ بسیج یک فرهنگ است، بسیج یک گفتمان است، بسیج یک تفکّر است‌.‌1401/09/05
لینک ثابت
بسیج مستضعفین

امام در چهارم آذر ۵۸ این اعلام عمومی را کرد و در واقع، تشکیل بسیج را دستور داد؛ این یعنی حدود بیست روز بعد از اشغال ‌لانه‌ی‌ جاسوسی. لانه‌ی جاسوسی در سیزدهم آبان اشغال شد؛ این بیانیّه‌ی اوّل امام و فرمایش امام در چهارم آذرماه صادر شد. بعد ‌از اینکه در سیزدهم آبان، آن حادثه اتّفاق افتاد و لانه‌ی جاسوسی را دانشجوهای پیرو خطّ امام تصرّف کردند و اسناد را از آنجا ‌بیرون کشیدند، خب آمریکایی‌ها خیلی عصبانی شدند، شروع کردند به تهدید کردن؛ هم تهدید زبانی، هم تهدید عملی. تهدید ‌عملی‌شان این بود که ناوهایشان را بتدریج آوردند طرف خلیج فارس؛ اینها تهدید بود دیگر. امام به جای اینکه منفعل بشود یا ‌بترسد ــ معمولاً رؤسای کشورها منفعل میشوند دیگر؛ به مجرّدی که آمریکا اخم میکند، اینها منفعل میشوند، میترسند، خوف ‌میکنند؛ امام، نخیر ــ ملّت را به صورت بسیج عمومی وارد میدان کرد، یعنی این تهدید را تبدیل کرد به فرصت؛ این موجب شد ‌که میدان نبرد، منحصر به سازمانهای رسمی نمانَد، آحاد ملّت وارد بشوند؛ این همان تبدیل تهدید به فرصت است؛ این یکی از ‌مهارتهای امام و ملکات خدادادی امام بود که تهدیدها را تبدیل میکرد به فرصت‌.‌1401/09/05
لینک ثابت
بسیج مستضعفین

‌[بسیج]‌‌ ‌چیست؟ بسیج یک فرهنگ است، بسیج یک گفتمان است، بسیج یک تفکّر است‌.‌‌ این تفکّر چیست؟ این فرهنگ چیست؟ ‌این فرهنگ عبارت است از خدمت بی‌تظاهر و بی‌توقّع به اجتماع و به کشور؛ این خیلی مهم است. بدون انتظار، بدون اینکه ‌بنشیند منتظر بشود به او بگویند بارک‌الله، حتّی در موارد زیادی بدون اینکه برای ورود در یک عرصه به او بودجه‌ای بدهند، پولی ‌بدهند، امکاناتی بدهند ــ بالاخره هر تحرّکی یک امکاناتی لازم دارد ــ بدون اینها وارد میدانهای مختلف میشود، خدمت جهادی ‌میکند و خطرات خدمت جهادی را به جان میخرد؛ این فرهنگ بسیجی است. فرهنگ بسیجی یعنی چه؟ یعنی تا زانو در گِل فرو ‌برود برای اینکه گِل را از اتاقهای خانواده‌های سیل‌زده پاک کند؛ یعنی خودش را در خطر ابتلای به کرونا و در خطر مرگ قرار ‌بدهد برای اینکه کرونایی‌ها را نجات بدهد و آنها را از خطر مرگ دور کند. فرهنگ بسیج یعنی خستگی نشناختن در کمکهای ‌مؤمنانه... ‌‌ ‌البتّه بنده کاملاً اطّلاع دارم که بسیجی‌ها چه کردند در اعلام کمک مؤمنانه و حرکت در این جهت، یا در اردوهای ‌جهادی؛ این بسیج است؛ فرهنگ بسیج یعنی این. منتظر نشدند کسی بگوید بارک‌الله، آفرین؛ نه، رفتند هر جور توانستند و در ‌مواردی با شیوه‌های بسیار ابتکاری و جالب، این کمک مؤمنانه را در کلّ کشور توسعه دادند. در محیط علم و تحقیق، در ‌آزمایشگاه‌ها، بسیج کارآمد بود؛ جوانانی که اهل علم بودند، اهل تحقیق بودند، اهل دانش بودند، روحیه‌ی بسیجی داشتند، در ‌آزمایشگاه‌ها [فعّالیّت داشتند]؛ هم در قضیّه‌ی کرونا و هم غیر کرونا در قضایای مختلف. یک نمونه‌اش همین شهدای هسته‌ای ما؛ ‌اینها بسیجی بودند، اینها بسیجی‌اند. یک نمونه‌اش امثال مرحوم کاظمی‌ ‌هستند و این دستگاه مفصّلی که راه انداختند و بقیّه‌ی ‌کارهای علمی و تحقیقی؛ فرهنگ بسیجی اینها است. آن وقت در میدان مقابله‌ی با دشمن هم، یعنی در میدان جنگ نظامی هم ‌بی‌محابا وارد میدان شدن، از دشمن نترسیدن، به دشمن فرصت ندادن؛ این [فرهنگ بسیجی] است. در هر کارزار سیاسی و نظامی ‌و علمی وارد شدن و همه‌ی توان خود را به کار گرفتن؛ این فرهنگ بسیجی است‌. ‌بسیجی بودن فرهنگ مجاهدان گمنام است... ‌فرهنگ مجاهدان بی‌توقّع است؛ خطرپذیری است، نترسیدن است؛ خدمتگزاری است برای همه و برای کشور؛ از خود برای دیگران ‌مایه گذاشتن است؛ حتّی مظلوم شدن برای اینکه مظلوم را رهایی ببخشد. دیدید در این قضایای [اغتشاشات1401]، بسیجی‌های ‌مظلوم، خودشان مظلوم واقع شدند برای اینکه نگذارند ملّت، مظلومِ یک مشت اغتشاشگر ــ غافل یا جاهل یا مزدور ــ بشود؛ ‌خودشان مظلوم واقع میشوند برای اینکه جلوی ظلم دیگران را بگیرند؛ به خودشان ناامیدی راه نمیدهند؛ این یکی از بخشهای مهمّ ‌فرهنگ بسیجی است. ناامیدی برای بسیجی معنا ندارد‌.‌‌ خب اینها یک توصیف اجمالی است از بسیج و بسیجی. البتّه اگر بخواهیم ‌در این زمینه صحبت کنیم، مفصّل میشود پشت سر هم عبارات پُرمغز و پُرمعنا را بیان کرد؛ اجمالش همین چیزی است که عرض ‌کردیم؛ دهه‌ی شصتی و هشتادی و نودی هم ندارد. شما دهه‌ی هشتادی و دهه‌ی هفتادی و امثال اینها هستید، جوانهای نورس ‌هستید؛ نه امام را دیدید، نه دوران انقلاب را دیدید، نه دوران دفاع مقدّس را دیدید امّا همان روحیه‌ی جوانِ در میدان جنگ در ‌شما هم هست؛ دهه‌ی ۶۰ و ۹۰ و ۸۰ ندارد. این حرفهای انقطاع نسلی و از این حرفهایی که میزنند، حرفهای روشنفکریِ داخل ‌گعده‌های روشنفکرانه است؛ واقعیّتها غیر از این است. امروز بسیج، همان بسیج دهه‌ی ۶۰ است‌.‌1401/09/05
لینک ثابت
بسیج مستضعفین

امروز، کشور ظرفیّت این را دارد که بسیج تربیت کند، بسیجی تربیت کند، رویشهای نوبه‌نو را در بسیج به وجود بیاورد، ‌هم بسیج این ظرفیّت را دارد که کشور را قدم‌به‌قدم با گامهای بلند جلو ببرد. یعنی هم کشور آماده است برای اینکه بسیجی ‌برویاند، نوزایی کند، هم بسیج ــ سازمان بسیج و عموم بسیجی‌ها... ما بسیجی سازمانی و بسیجی غیر سازمانی داریم ــ و ‌دنیای بسیج در کشور ما آماده برای این است که کشور را توسعه بدهد و پیش ببرد. اینکه گفتیم کشور ظرفیّت دارد، خب، این ‌ظرفیّت تازه به وجود نیامده، این از قدیم هم بود، منتها سرکوب میشد، استفاده نمیشد. همین روحیه‌ی بسیج‌پروری با ‌خصوصیّاتی... [مثل] ورود در میدان، نترسیدن، با دشمن سینه‌به‌سینه شدن، در دوران حکومتهای طاغوتی و در دورانهای گذشته ‌هم بود، منتها یا بیگانه‌ها مسلّط بر کشور بودند و آنها نمیگذاشتند و سرکوب میکردند، یا خود حکومتها فاسد بودند‌.‌‌ حالا ‌نمونه‌هایش را من اینجا یادداشت کرده‌ام. مثلاً در دوران دخالتهای خارجی‌ها ــ این مال همین دوره‌ی تاریخ معاصر ما است، مال ‌خیلی قبلها نیست ــ در تبریز، شیخ محمّد خیابانی؛ او به یک معنا بسیجی است؛ قیام میکند، حرکت میکند، بعد هم شهید ‌میشود؛ در مشهد، محمّدتقی خان پسیان؛ او هم همین جور؛ اغلب شرح حال اینها را متأسّفانه شماها نمیدانید؛ باید کتاب زیاد ‌بخوانید، باید شرح حال اینها را بفهمید، بدانید. در رشت، میرزا کوچک‌خان جنگلی؛ در اصفهان، آقانجفی و حاج‌آقا نورالله؛ در ‌شیراز، آسیّدعبدالحسین لاری و بعضی دیگر از بزرگان علما، [مثل] شیخ جعفر محلّاتی؛ در بوشهر، رئیسعلی دلواری که حالا از این ‌یکی اتّفاقاً یک فیلمی هم تولید شده و پخش شده؛ و در جاهای دیگر هم همین طور زیاد است دیگر؛ حالا من همینها یادم آمد، ‌یادداشت کردم. غالباً اینها سرکوب شدند؛ یعنی تقریباً همهی اینها ــ جز یکی دو مورد ــ سرکوب شدند؛ یا سرکوب شدند یا ‌کمک نشدند یا دولتها برایشان مانع ایجاد کردند. [پس] این روحیه‌ی بسیجی وجود داشته. امّا در دوران انقلاب، همین ظرفیّت ‌اوّلاً افزایش پیدا کرد به خاطر اینکه انقلاب امید داد؛ پیروزی بر یک رژیمِ به قول خودشان دوهزاروپانصدساله روحیه‌ی ‌ضدّاستکباری و ضدّاستبدادی مردم را تقویت کرد، این ظرفیّت بسیج ظرفیّت افزایش‌یافته شد؛ بعد هم کسی مثل امام بزرگوار در ‌رأس کشور به بسیج جان داد، روح داد، لذا این ظرفیّت زنده شد و این استعداد به فعلیّت رسید... در دفاع مقدّس بسیج حضوری ‌فعّال داشت. البتّه ما آن وقتها خودمان هم مختصری، بخشها و گوشه‌هایی از آن میدان عظیم را گاهی تماشا میکردیم، ما هم دیده ‌بودیم، امّا آنچه در این کتابها هست و در این شرححالها هست، صدها برابر و شاید هزارها برابرِ آن چیزی است که ما به چشم ‌خودمان مشاهده میکردیم؛ چیزهای عجیبی در این کتابهای شرح حال شهدا، شرح حال بزرگان میدان جنگ [هست]؛ حالا ولو ‌بزرگانی که نام و نشانی نداشتند، فرمانده‌ جایی نبودند، بسیجی محض بودند، امّا بزرگ بودند، عظمت داشتند. [این] واقعاً انسان ‌را متحیّر میکند. این مال میدان جنگ بود؛ در محیط علمی [هم] دانشمندان هسته‌ای، دانشمندان رویان، دیگر مراکز علم و ‌تحقیق و مراکز گوناگون دیگر.‌1401/09/05
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی