تجربه برجام / برجام / مذاکرات هستهای جمهوری اسلامی ایران / قابل اعتماد نبودن آمریکا و جبهه استکبار
به گفتهی وزیر خارجهی محترم ما -که خب واقعاً اینها زحمت هم میکشند- اروپا یازده تعهّد در مقابل ایران، در قضیّهی برجام داشته و به هیچ کدام از این یازده تعهّد عمل نکرده؛ یعنی این حرفی است که وزیر خارجهی ما دارد میگوید؛ وزیر خارجه خب معمولاً ملاحظات دیپلماتیک دارند، امّا با وجود این ملاحظات دیپلماتیک، وزیر خارجهی ما بصراحت دارد این حرف را میزند که اروپا یازده تعهّد در قبال ما دارد و به این یازده تعهّد عمل نکرده؛ ما چه؟ ما به آن تعهّداتی که در برجام بود و به چیزی بالاتر از آن عمل کردیم، حالا که شروع کردیم در مقابل آنها تعهّداتمان را کاهش بدهیم، آنها طلبکارانه جلو میآیند که «عجب! چرا شما تعهّدتان را کاهش میدهید؟»؛ خب پُرروها! شما یازده تعهّد داشتید، هیچ عمل نکردید؛ چرا از ما میخواهید که ما به تعهّداتمان پابند باشیم؛ حالا ما تازه شروع کردهایم به کم کردن تعهّدات و این فرآیند قطعاً ادامه خواهد یافت.1398/04/25
لینک ثابت
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به صحبتهای نخستوزیر ژاپن مبنی بر درخواست آمریکا برای مذاکره دربارهی موضوع هستهای، گفتند: جمهوری اسلامی ایران به مدت پنج، شش سال در موضوع هستهای با آمریکا و اروپاییها در قالب ۱ ۵ مذاکره کرد و به یک نتیجه هم رسید، اما آمریکا زیر این توافق و قرارداد قطعی زد، بنابراین کدام فرد عاقلی است که دوباره با کشوری که زیر تمام توافقها زده، مذاکره کند؟
...
ایشان تأکید کردند: ما بههیچوجه تجربهی تلخ مذاکرهی چند سال اخیر با آمریکا را تکرار نخواهیم کرد.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به روند مذاکره با آمریکاییها در چارچوب برجام گفتند: بعد از توافق هستهای، اولین کسی که برجام را بلافاصله نقض کرد، شخص اوباما بود؛ همان کسی که درخواست مذاکره با ایران کرده و واسطه هم فرستاده بود.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: این تجربهی ما است و جناب آقای آبه بدانید که ما این تجربه را تکرار نمیکنیم.1398/03/23
لینک ثابت
یکی از دوستان گفتند تصویب برجام را به رهبری نسبت دادهاند؛ خب بله، امّا شما که چشم دارید، ماشاءالله هوش دارید، همه چیز را میفهمید! آن نامهای را که من نوشتم نگاه کنید، ببینید تصویب چه جوری است؛ شرایطی ذکر شده که در این صورت این [توافق] تصویب میشود. البتّه اگر چنانچه این شرایط و این خصوصیّات اجرا نشد، اِعمال نشد، وظیفهی رهبری این نیست که بیاید وسط و بگوید برجام نباید اجرا بشود. [البتّه]خود این، یک مقولهای است که وظیفهی رهبری در این جور مواقع اجرائی چیست. عقیدهی ما این است که در زمینههای اجرائی، رهبری نباید وارد میدان بشود و یک کاری را اجرا کند یا جلوی اجرای یک کاری را بگیرد، مگر آنجایی که به حرکت کلّی انقلاب ارتباط پیدا میکند؛ آنجا چرا، وارد میشویم، امّا در موارد دیگر نه. بنابراین نه، برجام را به آن صورتی که عمل شد و محقّق شد، بنده خیلی اعتقادی نداشتم و بارها هم به خود مسئولینِ این کار -به آقای رئیسجمهور، به وزیر محترم خارجه، به دیگران- همین را گفتهایم و موارد زیادی را به آنها تذکّر دادهایم.1398/03/01
لینک ثابت
برای اصلاح امور هم چشم به خارج از کشور نداشته باشید؛ دیگران به ما کمکی نخواهند کرد [بلکه] ضربه میزنند؛ خارج به ما ضربه [میزند]. اروپا را ملاحظه میکنید؟ این کشورهای اروپایی که دیگر آمریکا نبودند، ما با اینها که دعوایی نداشتیم، ما که با اینها اختلاف نداشتیم، با بعضیشان بهاصطلاح روابط خوبِ دوستانه هم داشتیم. ملاحظه میکنید چه جوری برخورد کردند در همین قضیّهی برجام و تعهداتشان و مانند اینها. حالا جالب هم این است که مدام هم تکرار میکنند که «ما پایبند برجامیم». اصلاً معنای پایبندی آلمان و فرانسه و انگلیس به برجام چیست؟ یکی از اینها سؤال کند که شما پایبندید، یعنی چه کار میکنید؟ شماها چه تعهدی در مقابل برجام دارید؟ به کدام تعهّد عمل میکنید؟ همین طور مدام میگویند ما متعهّدیم، ما پایبندیم. یعنی چه پایبندید؟ خب این [جور] است. بنابراین به بیرون نباید نگاه کرد. برای اصلاح کار باید درون را نگاه کرد. اصل اینجا است.1398/02/24
لینک ثابت
در قضیّهی برجام، وظیفهی اروپاییها چه بود؟ خب یک قرارداد هفتجانبهای بسته شده بود -شش کشور و ایران این طرف؛ هفت کشور- یک طرف که آمریکا است خارج شد؛ وظیفهی طرفهای دیگر چه بود؟ وظیفهی اروپاییها این بود که میایستادند در مقابل آمریکا، میگفتند ما به تعهّد خودمان پایبندیم؛ تعهّد آنها این بود که تحریمها به طور کلّی برداشته بشود؛ باید محکم میایستادند، [امّا] با بهانههای مختلف نَایستادند. علاوه بر اینکه در مقابل آمریکا نَایستادند، خودشان هم در عین اینکه مدام به ما تأکید کردند و میکنند که «نبادا از برجام خارج بشوید»، عملاً از برجام خارج شدهاند؛ یعنی حتّی تحریمهای جدیدی را علیه ایران به وجود آوردهاند. این رفتار اروپاییها است؛ از اینها میشود توقّع داشت؟1398/01/01
لینک ثابت
آنچه بنده میخواهم به عنوان موضوع مورد بحث عرض کنم، عبارت است از این مسئله: نوع مواجههی کشور و افراد مؤثّر کشور با چالشها، با حوادث؛ این را میخواهیم بحث کنیم. بالاخره هر کشوری، هر جامعهای حوادثی دارد؛ این حوادث بعضاً حوادث خوب است، بعضاً حوادث تلخ است، بعضاً فشار هست -فرض کنید ما دچار تحریمیم، دچار تهاجم فرهنگی هستیم و از این قبیل چیزها، یا بعضی از کشورها دچار تهاجم سخت و تهاجم نظامی هستند؛ حوادثی برای کشورها پیش میآید- گاهی هم پیشرفتهایی پیش میآید. نوع مواجههی با این حوادث خیلی مهم است که چه جور با این حوادث مواجه بشویم. بحث من و موضوعی که میخواهم عرض کنم، این است.
چند دوگانه را من عرض میکنم در این زمینه؛ یعنی نوع مواجهه به چند صورت میتواند تصویر بشود:
…
بهرهگیری از تجربهها یا دو بار از یک سوراخ گزیده شدن؛ این هم یک مسئله [است]. حالا در همین مسائل مواجههی ما با دشمنان خارجی -مثلاً با غرب، با آمریکا، با اروپا- خب یک قضایایی داریم دیگر؛ قضایای گذشته را داریم، از اوّل انقلاب هم قضایایی داریم، امّا این اواخر هم قضیّهی برجام [را داشتیم] و تعهّدات اینها و بعد هم زدن زیر تعهّدها و عدم رعایتشان، عدم ملاحظهشان؛ خب، این یک تجربه است. ما در برخورد با این جناحی که با ما این جور برخورد کرده و علیرغم عُهود و مواثیق مؤکّد،(۹) به وظایف خودش عمل نکرده و همین طور با لبخند و با ریشخند و با این حرفها قضایا را پیش برده، باید نوع برخوردمان با این طرف، با این آدم، با این دولت، با این جبهه، با استفادهی از این تجربه باشد و بدانیم که با اینها چگونه باید برخورد کنیم.1397/12/23
لینک ثابت
رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود به اظهارات آقای پوتین درخصوص برجام اشاره کردند و گفتند: جمهوری اسلامی ایران تاکنون به تعهدات خود در برجام پایبند بوده است اما اروپاییها به وظایف خود عمل نکردهاند و این قابل قبول نیست که ما بهطور کامل به تعهدات خود در برجام عمل کنیم اما آنها تعهدات خود را انجام ندهند.
حضرت آیتالله خامنهای با خیرخواهانه خواندن دیدگاه رئیسجمهور روسیه دربارهی برجام، تأکید کردند: جمهوری اسلامی ایران درخصوص برجام موضعی را خواهد گرفت که به نفع منافع و عزت کشور و ملت باشد.1397/06/16
لینک ثابت
بنده قبلاً هم گفتهام، الان هم میگویم که ارتباط با اروپا باید ادامه کند. البتّه اروپا یک شکل نیست، جاهای مختلفش مختلفند، در یک چیزهایی مشترکند، در یک چیزهایی نه، جور دیگرند، روشهای مختلفی دارند. بههرحال با مجموعهی اروپا -کشورهای اروپایی، نه جامعهی اروپا- با کشورهای اروپایی بایستی ادامهی ارتباط باشد امّا قطع امید کنید از اینها؛ از اروپا قطع امید بکنید. اروپا جایی نیست که ما بتوانیم برای مسائل گوناگون خودمان از جمله همین مسئلهی برجام و مسائل اقتصادی و مانند اینها به آنها امید ببندیم؛ نه، اینها کاری نخواهند کرد؛ قطع امید [بکنید]. این قطع امید به معنای قطع رابطه نیست، به معنای قطع مذاکره نیست؛ به معنای این است که ما تصمیم خودمان را جور دیگری بگیریم، این است معنایش و نگاه شکآلود داشته باشید به وعدههای آنها؛ به هرچه وعده میدهند، با تردید نگاه کنید. الان هم که دارند بازی درمیآورند. به نظر من در این قضایای مربوط به برجام و تحریمها دارند شوخی میکنند؛ در واقع اینها یک رفتار مناسبی الان با ما ندارند.1397/06/07
لینک ثابت
با این دولت، با این رژیم زورگوی متقلّب، باید نشست مذاکره کرد؟ چرا مذاکره کنیم؟ برجام نمونهی واضح این است. تازه بنده سختگیری میکردم -که البتّه همهی خطوط قرمزی که ما معیّن کرده بودیم رعایت نشد- طرف مقابل اینجوری رفتار کرد، اینجوری عمل کرد. خب با این طرف مقابل نمیشود مذاکره کرد؛ با این دولت نمیشود مذاکره کرد. دربارهی مسائل گوناگون، هر دولتی که با این دولت مذاکره کند، [او] مشکل درست میکند؛ مگر اینکه هم جهت باشند، مثل انگلیس. [البتّه] به انگلیس هم زور میگویند؛ آمریکاییها حتّی به انگلیس هم زور میگویند، به اروپاییها هم زور میگویند، امّا آنها حالا به یک جهاتی اشتراکاتی دارند، با همدیگر تعامل میکنند، کار میکنند. با هرکسی که مذاکره میکند، وضعش اینجوری است. ما باید وقتی مذاکره کنیم، وقتی وارد این بازی خطرناک بشویم که فشار او، هوچیگری او، نتواند در ما تأثیر بگذارد بهخاطر یک اقتداری که داریم. بله، آنوقتی که جمهوری اسلامی از لحاظ اقتصادی، از لحاظ فرهنگی، به آن اقتداری که ما در نظر گرفتهایم برسد، آنجا برود مذاکره کند؛ حرفی نیست. امروز چنین چیزی وجود ندارد؛ ما اگر چنانچه برویم مذاکره کنیم، قطعاً این مذاکره به ضرر ما تمام خواهد شد؛ مذاکره با یک طرف زورگوی اینجوری، به ضرر ما تمام خواهد شد.1397/05/22
لینک ثابت
ما چرا مذاکره نمیکنیم؟ گوش کنید، خیلی حرفهای زیادی در این زمینه هست؛ چرا مذاکره نمیکنیم؟ علّت، این است: آمریکاییها فرمول مذاکراتیشان این است که میگویم؛ با این فرمول و با این طرف، آدم عاقل ببینید مذاکره میکند یا نمیکند.
...
سوّم، از طرفِ مقابلِ مذاکره امتیاز نقد میخواهند، از او وعده قبول نمیکنند؛ میگویند ما اطمینان نداریم، امتیاز نقد از او مطالبه میکنند؛ کمااینکه ما در برجام این را تجربه کردیم، در جاهای دیگر هم [تجربه شد]. الان هم که دارند با کرهی شمالی مذاکره میکنند همینجور است؛ امتیاز نقد میخواهند از آن طرف. اگر چنانچه طرف مقابل از دادن امتیاز نقد امتناع بکند، هوچیگری تبلیغاتی و رسانهای و هیاهو در سطح دنیا راه میاندازند که بله، اینها مذاکره نمیکنند، اینها به میز مذاکره باید برگردند، اینها چنین میکنند. یک هیاهوی عظیمی که معمولاً طرف مقابل کم میآورد در مقابل این هیاهو؛ معمولاً طرف مقابل منفعل میشود، دچار انفعال میشود؛ در مقابل این جنجال و هوچیگری و هیاهویی که اینها میکنند، معمولاً کم میآورند، منفعل میشوند.
...
حالا با این دولت، با این رژیم زورگوی متقلّب، باید نشست مذاکره کرد؟ چرا مذاکره کنیم؟ برجام نمونهی واضح این است. تازه بنده سختگیری میکردم -که البتّه همهی خطوط قرمزی که ما معیّن کرده بودیم رعایت نشد- طرف مقابل اینجوری رفتار کرد، اینجوری عمل کرد. خب با این طرف مقابل نمیشود مذاکره کرد؛ با این دولت نمیشود مذاکره کرد.
...
در قضیّهی برجام، بنده اشتباه کردم اجازه دادم که وزیر خارجهی ما با آنها صحبت کند؛ ضرر کردیم.1397/05/22
لینک ثابت
تجربهی اوّل این است که دولت جمهوری اسلامی نمیتواند با آمریکا تعامل کند؛ چرا؟ برای خاطر اینکه آمریکا پابند به تعهّدات خودش نیست. نگویید اینها کار این دولت است و کار ترامپ است؛ نه، دولت قبل هم که با ما نشست، صحبت کرد و وزیر خارجهاش ده روز، پانزده روز در اروپا پابند جلسات بود، آنها هم تقریباً همینجور [بودند]؛ حالا به شکل دیگری عمل کردند ولی نقض کردند؛ آنها هم تحریم کردند، آنها هم برخلاف تعهّدات خودشان عمل کردند. دولت آمریکا برخلاف تعهّدات خودش عمل میکند؛ این بارِ اوّل هم نیست؛ قضایای گوناگون قبلی هم همین را تأیید میکند. مجموعهی برخوردهایی که از اوّل با برجام کردند، به تعبیر حضرات دیپلماتهای ما، نقض روح و جسم برجام بود؛ این را دیپلماتهای محترم ما که خودشان این زحمت را کشیده بودند و واقعاً تلاش شبانهروزی کرده بودند برای مسئلهی برجام، بارها و مکرّر در زمانِ این دولت و در زمان دولت قبلِ آمریکا گفتند که برجام نقض شده؛ گاهی روح برجام و گاهی جسم برجام را نقض کردند. خب، دولتی با این خصوصیّات که به این راحتی معاهدهی بینالمللی را نقض میکند، بعد هم مثل آب خوردن زیر امضایش میزند و میگوید من از معاهده خارج شدم -با کارهای نمایشی تلویزیونی؛ امضایش را نشان میدهد که ما خارج شدیم از فلان [معاهده]- خب پیدا است که با این دولت لااقل جمهوری اسلامی نمیتواند تعامل کند. این جوابِ آن کسانی که بارهاوبارها به ما در طول زمان میگفتند چرا با آمریکا مذاکره نمیکنید، چرا با آمریکا تعامل نمیکنید؛ این جوابش. آمریکا البتّه با خیلی از کشورهای دیگر هم همینجور است؛ با دولتهای گوناگون دیگر هم همینجور است که آن موردِ بحث ما نیست؛ لااقل جمهوری اسلامی نمیتواند با آمریکا تعامل کند، نمیتواند کار کند؛ این تجربهی اوّل.
...
تجربهی دوّم؛ تجربهی دوّم، عمق دشمنی آمریکا با ایران و با جمهوری اسلامی است. دشمنی، دشمنیِ عمیق است، دشمنیِ سطحی نیست. مخالفت بر اساس و بر محور مسئلهای مثل مسئلهی اتمی نیست، این را همه فهمیدهاند؛ بحث، فراتر از اینها است. بحث این است که اینها با نظامی که در این منطقهی حسّاس سر بلند کرده، ایستاده، قد برافراشته، رشد کرده، با ظلمهای آمریکا مخالفت میکند، نسبت به آمریکا هیچگونه ملاحظهکاری نمیکند، روحیهی مقاومت را در منطقه توسعه میدهد، پرچم اسلام را در دست گرفته مخالفند؛ عمیقاً مخالفند. مسئلهی آنها این است که این نظام اسلامی و جمهوری اسلامی نباید باشد؛ نهفقط این نظام نباشد، [بلکه] آن مردمی که این نظام را حمایت میکنند یعنی ملّت ایران هم منفور سران حکومتهای آمریکایند. یکی از معاونان رئیسجمهور آمریکا -نه این رئیسجمهور، یکی از رؤسای جمهور قبلی- صریحاً گفت که ما باید ریشهی ملّت ایران را -نه ریشهی جمهوری اسلامی را- بکَنیم. خب، پس مسئلهی آمریکا با جمهوری اسلامی مسئلهی این نیست که حالا دعوای اینها مثلاً سرِ قضیّهی هستهای یا سرِ قضیّهی موشک یا مانند اینها باشد؛ نخیر، قضیّهی هستهای و موشک و امثال اینها هم یک داستان دیگری دارد یعنی تکیهی روی آنها -این را حالا شاید در ضمن صحبت عرض کردم- برای این است که عناصر مؤلّفهی قدرت جمهوری اسلامی را اینها میخواهند از بین ببرند. اینها مؤلّفات قدرت جمهوری اسلامی و اقتدار ملّت ایران است؛ از این جهت است که روی اینها تکیه میکنند. این هم این تجربه، و از این تجربه نمیشود صرفنظر کرد. یادمان باشد که آمریکا دشمن ملّت ایران و دشمن نظام جمهوری اسلامی است؛ [آن هم] دشمنیِ عمیق. بحث هستهای و اتمی و این حرفها نیست؛ بحثِ اصلِ نظام جمهوری اسلامی است.
تجربهی سوّم؛ تجربهی سوّم این است که انعطاف در مقابل این دشمن -بهخاطر مصلحتسنجیهای موسمیای که خب ما در یک مواردی داریم- تیغ دشمنیِ او را کُند نخواهد کرد، بلکه او را گستاختر خواهد کرد؛ این هم یک تجربه است. فراموش نکنیم هر جایی که ما مقداری کوتاه آمدیم، آنها تندتر آمدند. همان رئیسجمهور شریری که خودش مجسّمهی شرارت بود -بوش دوّم-(۱۲) در مقابل انعطافهایی که دولت وقت نسبت به او نشان داده بود، ایران را محور شرارت نامید و با افتخار ایستاد، اسم محور شرارت را روی ایران گذاشت؛ [چون] در مقابل او انعطافهایی نشان داده شده بود. الان هم شما ملاحظه کنید؛ ما خب در مقابل خیلی از این تحریمهایی که اینها ایجاد کردند، کارهایی که کردند، خلافهایی که کردند، اعتراض کردیم امّا یک حرکت عملی قویای انجام ندادیم؛ [این] در واقع یک نوع هزینه پرداختن بود. در مقابل پرداختن این هزینهها، حالا شما میبینید که رئیسجمهور آمریکا(۱۳) و وزیر خارجهاش،(۱۴) گستاخ، طلبکارانه، وقیح، میآیند به میدان و حرف میزنند، طلبکاری میکنند؛ عقبنشینی در مقابل آنها، انعطاف در مقابل آنها هیچ تأثیری در کم کردن دشمنی آنها ندارد. اگر چنانچه فرض کنیم کسی هست که احساس میکند «خب، یک دشمنِ اینجوری را ما از سر باز کنیم، نگذاریم دشمنی کند»، راه جلوگیری از دشمنیِ او، انعطاف و کوتاه آمدن نیست؛ اگر میخواهید کاری کنید که او دشمنی نکند، خیلی خب، راهش را پیدا کنید، امّا این راهش نیست که ما در مقابل او کوتاه بیاییم و عقبنشینی کنیم. [این] البتّه مخصوص آمریکا هم نیست؛ غربیها عمدتاً همینجور هستند.
...
یک تجربهی دیگر که این هم تجربهی مهمّی است، تجربهی همراهیِ اروپا با آمریکا در مهمترین موارد است. ما بنای دعوا کردن با اروپاییها را نداریم؛ با این سه کشور اروپایی بنای معارضه و مخالفت و بگومگو نداریم، امّا واقعیّتها را باید بدانیم. این سه کشور نشان دادهاند که در حسّاسترین موارد با آمریکا همراهی میکنند و دنبال آمریکا حرکت میکنند. حرکت زشت وزیر خارجهی فرانسه در جریان مذاکرات را همه یادشان هست؛ در بازی «پلیس بد و پلیس خوب» میگفتند او نقش «پلیس بد» را ایفا میکند؛ البتّه قطعاً با هماهنگی آمریکاییها بود؛ یا برخورد انگلیسها در قبال حقّ خرید کیک زرد که مسلّم شده بود و قطعی شده بود و در برجام پیشبینی شده بود که ما از یک مرکزی و محلّی کیک زرد تهیّه کنیم و بخریم و بیاوریم، [امّا] انگلیسها جلویش را گرفتند؛ یعنی اینها با آمریکا همکاری میکنند، همراهی میکنند؛ تاکنون اینجور بوده. این هم یک تجربه است؛ این را فراموش نکنیم. اینها در مقام حرف یک چیزهایی میگویند امّا در مقام عمل، تا الان ما ندیدهایم -یعنی به نظر من تا الان ما این را مشاهده نکردهایم؛ بنده یادم نمیآید- که اینها بهمعنای واقعی کلمه ایستاده باشند و در مقابل آمریکا از حق دفاع کرده باشند.
یک تجربهی مهمّ دیگر در این قضایای برجام، این است که گره زدن حلّ مسائل کشور به برجام و امثال برجام یا به مسائل خارجی، یک خطای بزرگی است. ما نبایستی مسائل کشور را، مسائل اقتصادی کشور و مسائل گوناگون کشور را گره بزنیم به امری که از اختیار ما خارج است، در بیرون کشور تدبیر میشود و تصمیمگیری میشود. وقتی ما مسئلهی اقتصاد کشور را، کسبوکار کشور را به مسئلهی برجام گره میزنیم، نتیجه این میشود که صاحبان کار و سرمایه چند ماه باید منتظر بمانند تا ببینند خارجیها در مورد برجام چه تصمیمی میگیرند؛ چند ماه تأمّل کنند، صبر کنند، منتظر بمانند تا ببینند که آیا در توافق میمانند یا از توافق خارج میشوند؛ امضا میکنند یا امضا نمیکنند؛ بعد از آنکه امضا کردند، پابند امضا میمانند یا نمیمانند! مرتّب بایستی دستگاه فعّالِ اقتصادیِ مردمیِ کشور در انتظار رفتار خارجیها باشد. نمیتوانیم ظرفیّت کشور را معطّل توافق برجام بگذاریم؛ مدّتی معطّل اجرای برجام، مدّتی معطّل خروج و عدم خروج از برجام؛ آن هم در مقابل دشمنی مثل آمریکا. اینها بخشی از تجربههای ما است؛ این تجربهها را بایستی در نظر داشته باشیم تا تکرار نشود و از یک سوراخ دو بار گَزیده نشویم و در قضایای بعدی این تجربهها را بهطورکامل به کار ببندیم.
خب، اگر چنانچه از این تجربهها استفاده نکردیم، به چیزهای کماهمّیّت دلمان را خوش کردیم [ضرر میکنیم]. همینطور که آقای رئیسجمهور گفتند واقعاً آمریکاییها در این قضیّه از لحاظ اخلاقی، از لحاظ حقوقی، از لحاظ آبروی سیاسی در دنیا شکست خوردند؛ خب بله، آمریکا بیآبرو شد؛ این یک واقعیّتی است و در این تردیدی نیست امّا من میخواهم این را مطرح کنم که آیا ما مذاکره را شروع کردیم برای اینکه آمریکا بیآبرو بشود؟ هدف مذاکرهی ما این بود؟ ما مذاکره را شروع کردیم برای اینکه تحریمها برداشته بشود -و شما ملاحظه میکنید که بسیاری از تحریمها برداشته نشده، حالا هم دارند تهدید میکنند که تحریمهای چنینوچنان را بر ایران تحمیل خواهیم کرد؛ همان تحریمهای ثانویّهای را که با مصوّبهی برجام و با قطعنامهی شورای امنیّت سازمان ملل برداشته شد، همانها را دوباره میخواهند اینها برگردانند- هدف، این بود؟ یا گفته میشود مثلاً بین اروپا و آمریکا شکاف به وجود آمد؛ خب بله، ممکن است یک شکاف ظاهریِ کماهمّیّتی هم بینشان [به وجود آمده]، لکن ما برای این مذاکره نکردیم. ما مگر مذاکره کردیم که بین آمریکا و اروپا شکراب به وجود بیاید؟ ما مذاکره کردیم که تحریم برطرف بشود؛ شروع مذاکره برای این بود، ادامهی مذاکره برای این بود؛ و این باید تأمین بشود؛ اگر این تأمین نشد، بقیّهی چیزهایی که حاصل شده، ارزش زیادی را نخواهد داشت. و عرض کردم که [اروپاییها] مخالفت هم نمیکنند؛ اروپاییها دنبال آمریکا حرکت میکنند، به همدیگر کمک هم میکنند: وَ کَذالِکَ جَعَلنا لِکُـلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیاطینَ الاِنسِ وَ الجِنِّ یوحی بَعضُهُم اِلیٰ بَعضٍ زُخرُفَ القَولِ غُرورًا؛ اینها به هم کمک هم میکنند، به یکدیگر پیام هم میدهند، کمک هم میکنند، یکدیگر را تقویت روحی هم میکنند. خب، اینها چیزهایی است که ما بهعنوان تجربهی برجام باید در نظر داشته باشیم.1397/03/02
لینک ثابت
اروپا دنبالهرو و کمک کار آمریکا است
گفته میشود مثلاً بین اروپا و آمریکا شکاف به وجود آمد؛ خب بله، ممکن است یک شکاف ظاهریِ کماهمّیّتی هم بینشان [به وجود آمده]، لکن ما برای این مذاکره نکردیم. ما مگر مذاکره کردیم که بین آمریکا و اروپا شکراب به وجود بیاید؟ ما مذاکره کردیم که تحریم برطرف بشود؛ شروع مذاکره برای این بود، ادامهی مذاکره برای این بود؛ و این باید تأمین بشود؛ اگر این تأمین نشد، بقیّهی چیزهایی که حاصل شده، ارزش زیادی را نخواهد داشت. و عرض کردم که [اروپاییها] مخالفت هم نمیکنند؛ اروپاییها دنبال آمریکا حرکت میکنند، به همدیگر کمک هم میکنند: وَ کَذالِکَ جَعَلنا لِکُـلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیاطینَ الاِنسِ وَ الجِنِّ یوحی بَعضُهُم اِلیٰ بَعضٍ زُخرُفَ القَولِ غُرورًا؛(1) اینها به هم کمک هم میکنند، به یکدیگر پیام هم میدهند، کمک هم میکنند، یکدیگر را تقویت روحی هم میکنند. خب، اینها چیزهایی است که ما بهعنوان تجربهی برجام باید در نظر داشته باشیم.1397/03/02
1 )
سوره مبارکه الأنعام آیه 112
وَكَذٰلِكَ جَعَلنا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَياطينَ الإِنسِ وَالجِنِّ يوحي بَعضُهُم إِلىٰ بَعضٍ زُخرُفَ القَولِ غُرورًا ۚ وَلَو شاءَ رَبُّكَ ما فَعَلوهُ ۖ فَذَرهُم وَما يَفتَرونَ
ترجمه:
اینچنین در برابر هر پیامبری، دشمنی از شیاطین انس و جنّ قرار دادیم؛ آنها بطور سری (و درگوشی) سخنان فریبنده و بیاساس (برای اغفال مردم) به یکدیگر میگفتند؛ و اگر پروردگارت میخواست، چنین نمیکردند؛ (و میتوانست جلو آنها را بگیرد؛ ولی اجبار سودی ندارد.) بنابر این، آنها و تهمتهایشان را به حال خود واگذار!
لینک ثابت
دو مسئلهی کوتاه دیگر را باید عرض بکنم: یکی مسئلهی آمریکا است، یکی مسئلهی برجام است. خب دیشب شنیدید، رئیسجمهور آمریکا حرفهایی زد، حرفهای سخیف و سبُکی زد؛ شاید بیش از ده دروغ در حرفهای او بود؛ هم حرف زد [دربارهی] مسئلهی خروجشان از برجام، هم ملّت ایران را و نظام جمهوری اسلامی را تهدید کرد: «چنین میکنیم، چنین میکنیم، چنین میکنیم»، که بنده از طرف ملّت ایران عرض میکنم: آقای ترامپ! شما غلط میکنید.
درست توجّه کنید، التفات کنید! دلم میخواهد شما جوانها و همهی کسانی که این حرف را بعداً خواهند شنید، درست توجّه کنند، دقّت کنند؛ چون یکی از مسائل مهمّ نقد و امروز ما است؛ مسئلهی آمریکا یک مسئلهی جدّی است. آمریکا با ما دشمن است؛ این دشمنی هم با شخص این حقیر یا با شخص سردمداران نظام نیست، با مجموعهی نظام اسلامی است که امروز ملّت ایران، این نظام را پذیرفته و در راه او دارد حرکت میکند؛ این دشمنی یک چنین دشمنیای است. مخصوص این شخص هم نیست؛ دولت آمریکا و نظام آمریکایی، از آغاز پیدایش جمهوری اسلامی با او دشمن بود و بد بود و در صدد براندازی بود. حتّی دولت قبل -دولت اوباما- که هم در نامه به بنده، هم در اظهارات میگفتند که ما در صدد براندازی نیستیم، دروغ میگفتند؛ آنها هم در صدد براندازی بودند؛ براندازی نظام جمهوری اسلامی؛ مسئلهی برجام و این حرفها بهانه است. ببینید، آن وقتی که مسئلهی هستهای و تحریمها شروع شده بود، بودند کسانی از معاریف این کشور و مسئولان سطح بالا که به بنده مراجعه میکردند و میگفتند «شما چه اصراری دارید که روی این مسئلهی هستهای میایستید؟ چه اصراری دارید؟ خب آمریکاییها بهانهگیری میکنند، بدجنسی میکنند، خباثت میکنند؛ بگذارید کنار، خودمان را راحت کنیم»؛ این را به من میگفتند. البتّه این حرف غلط بود چون مسئلهی هستهای، نیاز کشور است؛ این را من بارها گفتهام؛ ما تا چند سال دیگر احتیاج داریم بیست هزار مگاوات برق هستهای داشته باشیم؛ این محاسبهی مسئولان ذیربطِ کشور است؛ نیاز به این داریم؛ خب از کجا [بیاوریم]؟ آن روزی که ما نیاز پیدا کردیم، میگویند شما امروز نفت دارید؛ خب این نفت ابدی که نیست؛ آن روزی که این نفت در اختیار این کشور نبود یا با این شدّت و فراوانی نبود، آنوقت ما باید تازه شروع کنیم به دنبالهی انرژی هستهای و امکانات هستهای؟ آن روز باید شروع کنیم؟ نسلهای آن روز، ما را لعنت نخواهند کرد که آن وقتی که شما باید شروع میکردید، شروع نکردید؟ این حرف غلط بود که «ما چه احتیاجی داریم»؛ چرا، احتیاج داریم. حالا گیرم احتیاج نداشتیم؛ بنده به آنها میگفتم مسئلهی ایرادگیری آمریکا و تحریمهایی که علیه ما اعمال میکنند و دشمنیای که با ما میکنند، مربوط به انرژی هستهای نیست، این بهانه است؛ این را اگر گذاشتیم کنار، یک بهانهی دیگر پیدا میکنند و همین دشمنی را میکنند. میگفتند «نه آقا اینجوری نیست»؛ حالا ملاحظه کردید که اینجوری است. مسئلهی انرژی هستهای را ما در برجام به شکلی که مخالفین ما میخواستند، زیر بار رفتیم و قبول کردیم امّا دشمنیها تمام نشد؛ مسئلهی حضور ما در مناطق خاورمیانه را مطرح میکنند، مسئلهی موشک را مطرح میکنند. شما اگر فردا اعلام کنید که ما دیگر موشک درست نمیکنیم یا بیشتر از فلان مقدار بُرد، موشک تولید نمیکنیم، این قضیّه [هم] تمام خواهد شد امّا یک قضیّهی دیگر درست خواهد شد، یک موضوع دیگر را مطرح میکنند. دعوا، دعوای بنیادی است؛ با نظام جمهوری اسلامی مخالفند.1397/02/19
لینک ثابت
امّا راجع به برجام؛ خب، بنده از روز اوّل بارها و بارها گفتم به آمریکا اعتماد نکنید! هم در جلسات خصوصی این را گفتم، هم در جلسات عمومیِ مردمی گفتم؛ در جلسات خصوصی بیشتر هم این را گفتم؛ گفتم به اینها اعتماد نکنید؛ اگر میخواهید قرارداد ببندید، تضمینهای لازم را فراهم بکنید، بعد صحبت کنید، بعد قرارداد ببندید، بعد امضا کنید؛ به حرفِ اینها اعتماد نکنید. یکی از چیزهایی که بنده آنوقت، بخصوص روی آن تصریح کرده بودم این بود که گفتم ما این قرارداد را قبول میکنیم به این شروط -چند شرط بود- یکی از شرطها این بود که گفتیم رئیسجمهورِ وقتِ آمریکا بنویسد و امضا کند که تحریمها برداشته شد؛ این جزو شرایط ما بود، جزو شرایط بنده بود؛ خب، مسئولین محترم زحمت کشیدند، تلاش کردند، عرق ریختند، [ولی] نتوانستند و این نشد و نتیجهاش این است که دارید مشاهده میکنید: دو سال، دو سالونیم گذشته است، ما به همهی تعهّدات عمل کردهایم، این مردک میآید بیرون و میگوید که من قبول ندارم و خارج میشوم و چنین میکنم و چنان میکنم.
حالا گفته میشود که برجام را میخواهیم با این سه کشور اروپایی ادامه بدهیم؛ من به این سه کشور هم اعتماد ندارم. من میگویم به اینها هم اعتماد نکنید؛ [اگر] میخواهید قرارداد بگذارید، تضمین به دست بیاورید -تضمین واقعی، تضمین عملی- وَالّا فردا اینها هم همان کاری را خواهند کرد که آمریکا کرد، [امّا] به یک شیوهی دیگر. روشهای سیاسی و دیپلماسی، روشهای ویژهای است؛ گاهی لبخند میزنند و در حال لبخند، خنجر را تا دسته در سینهی انسان فرو میکنند؛ دیپلماسی این است دیگر؛ با اخلاق خوش، با تعریف و تمجید که «بله شما خیلی خوبید، شما آقایید، ما میدانیم شما قرارداد را به هم نمیزنید،»! اگر چنانچه توانستید تضمین از آنها بگیرید بهطوری که بشود اعتماد کرد، خب اشکالی ندارد، حرکتتان را ادامه بدهید؛ اگر نتوانید چنین تضمین قطعیای را بگیرید -که بنده هم بسیار بعید میدانم که بتوانید تضمین بگیرید- آنوقت دیگر نمیشود اینجوری حرکت کرد و اینجوری ادامه داد.
مسئله بسیار حسّاس است. امروز مسئولین کشور در معرض یک آزمون بزرگند؛ آیا حفظِ عزّت و اقتدارِ این ملّت عزیز را خواهند کرد یا نه؟ باید عزّت این ملّت تأمین بشود، منافع ملّت باید تأمین بشود به معنای واقعی کلمه، که خب حالا خوشبختانه مسئولین هم بر روی حفظ منافع ملّی تکیه کردند و گفتند باید منافع ما تأمین بشود؛ بله، باید تأمین بشود منتها برای تأمین منافع، به حرفِ فلان رئیس و فلان نخستوزیر و فلان صدراعظم اعتماد نکنید؛ حرف اینها اعتباری ندارد؛ امروز یک چیزی میگویند، فردا یکجور دیگری عمل میکنند؛ هیچ رودربایستی هم ندارند، خجالت هم اصلاً نمیکشند. متأسّفانه در عالم دیپلماسی چیزی که وجود ندارد اخلاق انسانی است؛ بخصوص این غربیها، اروپاییها که هیچ اصلاً اخلاق را در ارتباطات گوناگون دیپلماسی و امثال اینها، بو نکردهاند؛ فقط صرفاً بر طبق منافع خودشان فکر میکنند و حرکت میکنند و نقشه میکشند. با اینها باید با دقّت رفتار کرد، عاقلانه باید رفتار کرد. بنابراین عزّت ملّت باید حفظ بشود، منافع ملّت باید حفظ بشود؛ به معنای واقعی هم حفظ بشود، اعتماد هم نشود.1397/02/19
لینک ثابت
دولت قبل -دولت اوباما- که هم در نامه به بنده، هم در اظهارات میگفتند که ما در صدد براندازی نیستیم، دروغ میگفتند؛ آنها هم در صدد براندازی بودند؛ براندازی نظام جمهوری اسلامی؛ مسئلهی برجام و این حرفها بهانه است. ببینید، آن وقتی که مسئلهی هستهای و تحریمها شروع شده بود، بودند کسانی از معاریف این کشور و مسئولان سطح بالا که به بنده مراجعه میکردند و میگفتند «شما چه اصراری دارید که روی این مسئلهی هستهای میایستید؟ چه اصراری دارید؟ خب آمریکاییها بهانهگیری میکنند، بدجنسی میکنند، خباثت میکنند؛ بگذارید کنار، خودمان را راحت کنیم»؛ این را به من میگفتند. البتّه این حرف غلط بود چون مسئلهی هستهای، نیاز کشور است؛ این را من بارها گفتهام؛ ما تا چند سال دیگر احتیاج داریم بیست هزار مگاوات برق هستهای داشته باشیم؛ این محاسبهی مسئولان ذیربطِ کشور است؛ نیاز به این داریم؛ خب از کجا [بیاوریم]؟ آن روزی که ما نیاز پیدا کردیم، میگویند شما امروز نفت دارید؛ خب این نفت ابدی که نیست؛ آن روزی که این نفت در اختیار این کشور نبود یا با این شدّت و فراوانی نبود، آنوقت ما باید تازه شروع کنیم به دنبالهی انرژی هستهای و امکانات هستهای؟ آن روز باید شروع کنیم؟ نسلهای آن روز، ما را لعنت نخواهند کرد که آن وقتی که شما باید شروع میکردید، شروع نکردید؟ این حرف غلط بود که «ما چه احتیاجی داریم»؛ چرا، احتیاج داریم. حالا گیرم احتیاج نداشتیم؛ بنده به آنها میگفتم مسئلهی ایرادگیری آمریکا و تحریمهایی که علیه ما اعمال میکنند و دشمنیای که با ما میکنند، مربوط به انرژی هستهای نیست، این بهانه است؛ این را اگر گذاشتیم کنار، یک بهانهی دیگر پیدا میکنند و همین دشمنی را میکنند. میگفتند «نه آقا اینجوری نیست»؛ حالا ملاحظه کردید که اینجوری است. مسئلهی انرژی هستهای را ما در برجام به شکلی که مخالفین ما میخواستند، زیر بار رفتیم و قبول کردیم امّا دشمنیها تمام نشد؛ مسئلهی حضور ما در مناطق خاورمیانه را مطرح میکنند، مسئلهی موشک را مطرح میکنند. شما اگر فردا اعلام کنید که ما دیگر موشک درست نمیکنیم یا بیشتر از فلان مقدار بُرد، موشک تولید نمیکنیم، این قضیّه [هم] تمام خواهد شد امّا یک قضیّهی دیگر درست خواهد شد، یک موضوع دیگر را مطرح میکنند. دعوا، دعوای بنیادی است؛ با نظام جمهوری اسلامی مخالفند.1397/02/19
لینک ثابت
راجع به برجام؛ خب، بنده از روز اوّل بارها و بارها گفتم به آمریکا اعتماد نکنید! هم در جلسات خصوصی این را گفتم، هم در جلسات عمومیِ مردمی گفتم؛ در جلسات خصوصی بیشتر هم این را گفتم؛ گفتم به اینها اعتماد نکنید؛ اگر میخواهید قرارداد ببندید، تضمینهای لازم را فراهم بکنید، بعد صحبت کنید، بعد قرارداد ببندید، بعد امضا کنید؛ به حرفِ اینها اعتماد نکنید. یکی از چیزهایی که بنده آنوقت، بخصوص روی آن تصریح کرده بودم این بود که گفتم ما این قرارداد را قبول میکنیم به این شروط -چند شرط بود- یکی از شرطها این بود که گفتیم رئیسجمهورِ وقتِ آمریکا بنویسد و امضا کند که تحریمها برداشته شد؛ این جزو شرایط ما بود، جزو شرایط بنده بود؛ خب، مسئولین محترم زحمت کشیدند، تلاش کردند، عرق ریختند، [ولی] نتوانستند و این نشد و نتیجهاش این است که دارید مشاهده میکنید: دو سال، دو سالونیم گذشته است، ما به همهی تعهّدات عمل کردهایم، این مردک میآید بیرون و میگوید که من قبول ندارم و خارج میشوم و چنین میکنم و چنان میکنم.
حالا گفته میشود که برجام را میخواهیم با این سه کشور اروپایی ادامه بدهیم؛ من به این سه کشور هم اعتماد ندارم. من میگویم به اینها هم اعتماد نکنید؛ [اگر] میخواهید قرارداد بگذارید، تضمین به دست بیاورید -تضمین واقعی، تضمین عملی- وَالّا فردا اینها هم همان کاری را خواهند کرد که آمریکا کرد، [امّا] به یک شیوهی دیگر. روشهای سیاسی و دیپلماسی، روشهای ویژهای است؛ گاهی لبخند میزنند و در حال لبخند، خنجر را تا دسته در سینهی انسان فرو میکنند؛ دیپلماسی این است دیگر؛ با اخلاق خوش، با تعریف و تمجید که «بله شما خیلی خوبید، شما آقایید، ما میدانیم شما قرارداد را به هم نمیزنید،»! اگر چنانچه توانستید تضمین از آنها بگیرید بهطوری که بشود اعتماد کرد، خب اشکالی ندارد، حرکتتان را ادامه بدهید؛ اگر نتوانید چنین تضمین قطعیای را بگیرید -که بنده هم بسیار بعید میدانم که بتوانید تضمین بگیرید- آنوقت دیگر نمیشود اینجوری حرکت کرد و اینجوری ادامه داد.1397/02/19
لینک ثابت