newspart/index2
جهاد فرهنگی / مجاهدت فرهنگی
طراحی این صفحه تغییر کرده است، برای ارجاع به صفحه‌ی قبلی اینجا کلیک کنید.
جهاد فرهنگی

بخش مهمی از سوره‏ی بقره و بعضی از سوره‏های دیگر قرآن مربوط به برخورد و مبارزه‏ی فرهنگی پیغمبر با یهود است. چون گفتیم این‏ها فرهنگی بودند؛ آگاهیهایی داشتند؛ روی ذهنهای مردم ضعیف الایمان اثرِ زیاد می‏گذاشتند؛ توطئه می‏کردند؛ مردم را ناامید می‏کردند و به جان هم می‏انداختند. این‏ها دشمن سازمان‏یافته‏ای بودند. پیغمبر تا آنجایی که می‏توانست، با این‏ها مدارا کرد؛ اما بعد که دید این‏ها مدارابردار نیستند، مجازاتشان کرد. پیغمبر، بیخود و بدون مقدّمه هم سراغ این‏ها نرفت؛ هرکدام از این سه قبیله عملی انجام دادند و پیغمبر برطبق آن عمل، آن‏ها را مجازات کرد. اوّل، بنی قینقاع بودند که به پیغمبر خیانت کردند؛ پیغمبر سراغشان رفت و فرمود باید از آنجا بروید؛ این‏ها را کوچ داد و از آن منطقه بیرون کرد و تمام امکاناتشان برای مسلمانها ماند. دسته‏ی دوم، بنی نضیر بودند. این‏ها هم خیانت کردند- که داستان خیانت‏هایشان مهم است- لذا پیغمبر فرمود مقداری از وسایلتان را بردارید و بروید؛ این‏ها هم مجبور شدند و رفتند. دسته‏ی سوم بنی قریظه بودند که پیغمبر امان و اجازه‏شان داد تا بمانند؛ این‏ها را بیرون نکرد؛ با این‏ها پیمان بست تا در جنگ خندق نگذارند دشمن از طرف محلاتشان وارد مدینه شود؛ اما این‏ها ناجوانمردی کردند و با دشمن پیمان بستند تا در کنار آن‏ها به پیغمبر حمله کنند! یعنی نه فقط به پیمانشان با پیغمبر پایدار نماندند، بلکه در آن حالی که پیغمبر یک قسمت مدینه را- که قابل نفوذ بود- خندق حفر کرده بود و محلات این‏ها در طرف دیگری بود که باید مانع از این می‏شدند که دشمن از آنجا بیاید، این‏ها رفتند با دشمن مذاکره و گفتگو کردند تا دشمن و آن‏ها- مشترکاً- از آنجا وارد مدینه شوند و از پشت به پیغمبر خنجر بزنند! پیغمبر در اثنای توطئه‏ی این‏ها، ماجرا را فهمید. محاصره‏ی مدینه، قریب یک ماه طول‏ کشیده بود؛ در اواسط این یک ماه بود که این‏ها این خیانت را کردند. پیغمبر مطّلع شد که این‏ها چنین تصمیمی گرفته‏اند. با یک تدبیر بسیار هوشیارانه، کاری کرد که بین این‏ها و قریش به هم خورد- که ماجرایش را در تاریخ نوشته‏اند- کاری کرد که اطمینان این‏ها و قریش از همدیگر سلب شد. یکی از آن حیله‏های جنگیِ سیاسیِ بسیار زیبای پیغمبر همین‏جا بود؛ یعنی این‏ها را علی‏العجاله متوقف کرد تا نتوانند لطمه بزنند. بعد که قریش و همپیمانانشان شکست خوردند و از خندق جدا شدند و به طرف مکه رفتند، پیغمبر به مدینه برگشت. همان روزی که برگشت، نماز ظهر را خواند و فرمود نماز عصر را جلوِ قلعه‏های بنی قریظه می‏خوانیم؛ راه بیفتیم به آنجا برویم؛ یعنی حتّی یک شب هم معطل نکرد؛ رفت و آن‏ها را محاصره کرد. بیست و پنج روز بین این‏ها محاصره و درگیری بود؛ بعد پیغمبر همه‏ی مردان جنگی این‏ها را به قتل رساند؛ چون خیانتشان بزرگتر بود و قابل اصلاح نبودند. پیغمبر با این‏ها این‏گونه برخورد کرد؛ یعنی دشمنیِ یهود را- عمدتاً در قضیه‏ی بنی قریظه، قبلش در قضیه‏ی بنی نضیر، بعدش در قضیه‏ی یهودیان خیبر- این‏گونه با تدبیر و قدرت و پیگیری و همراه با اخلاق والای انسانی از سر مسلمانها رفع کرد. در هیچ‏کدام از این قضایا، پیغمبر نقض عهد نکرد؛ حتّی دشمنان اسلام هم این را قبول دارند که پیغمبر در این قضایا هیچ نقض عهدی نکرد؛ آن‏ها بودند که نقض عهد کردند.1380/02/28
لینک ثابت
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی