ملاحظات اخلاقی جدّاً رعایت بشود؛ یعنی واقعاً اگر چنانچه نامزدهای انتخابات ما، هم در مناظراتشان، هم در مصاحبههایی که با آنها میشود، سؤال و جوابهایی که با آنها میشود، اخلاق اسلامی را رعایت بکنند، این سرریز میشود در جامعه، آحاد مردم ملاحظات اخلاقی را یاد میگیرند و رعایت میکنند؛ این سرمشقی برای آنها خواهد شد.
و هنجارشکنی هم نکنند. بعضیها برای اینکه بیشتر دیده بشوند، بیشتر شنیده بشوند، راهحلّشان این است که هنجارشکنی کنند، خطوط قرمز نظام را به قول خودشان بشکنند؛ نه، نظام جمهوری اسلامی یک نظام مستقر و پابرجا است، یک نظام جاافتاده است، خطوط اصلی نظام مشخّص است. اینها مربوط به شخص این حقیر و امثال بنده هم نیست؛ اینها کار خدا است، متّکی به آحاد مردم است؛ با تکیهی به همین استقرار بوده که جمهوری اسلامی توانسته در مقابل این همه دشمنی در این سالها مقاومت بکند. این جور نباشد که سعی کنند با شکستن این حدود و ثغورِ(۹) مهمّ نظام جمهوری اسلامی، برای خودشان یک موقعیّتی دست و پا کنند؛ که دست و پا هم نمیشود، موقعیّت هم به دست نمیآید. نیّتشان را خدایی کنند.
امّا توصیه به طرفدارها. طرفدارها در طرفداری از هر کدام از نامزدها که انتخاب میکنند، اگر نیّتشان را خدایی کنند، خدای متعال به کارشان برکت خواهد داد. حالا یا این است که آن کسی که مورد نظرشان است موفّق خواهد شد و پیروز خواهد شد یا اگر نشود، خدای متعال از آنها راضی است و این کار برای آنها مبارک خواهد بود. گاهی اوقات طرفدارها یک تعارضهایی را به وجود میآورند که خود نامزدها از آن تعارضها اصلاً خبر ندارند؛ یعنی گاهی اوقات در مواردی، به تعبیری کاسهی داغتر از آش به وجود میآید؛ من خواهش میکنم طرفداران محترم نامزدها مراقب این جهات باشند.
بعضیها هستند انتخابات را وقتی قبول دارند که نتیجهی انتخابات همان چیزی باشد که آنها میخواهند! اگر آن مطلوب آنها از انتخابات درآمد، انتخابات را سالم میدانند و قبول میکنند؛ و اگر چنانچه مطلوب آنها درنیامد، انتخابات را متّهم میکنند و کسانی را که انتخابات را برگزار کردند -در هر بخشی [باشند]- متّهم میکنند؛ گاهی هم مثل سال ۸۸ اغتشاش راه میاندازند، که البتّه آن متّهم کردنها بیانصافی است، آن اغتشاش ایجاد کردنها جرم است. بعضی این جور هستند. این غلط است، یعنی نبایستی این کار را انجام داد. بنابراین این یک مسئله است.
مسئلهی بعد این است که بعضی از کسانی که وارد میدان انتخابات میشوند اظهاراتی میکنند که این اظهارات، اظهارات خوبی نیست، حرفهای فریبنده است، حرفهایی است که هیچ پشتوانهی فکری و پشتوانهی برنامهای ندارد؛ همین طوری یک چیزی ادّعا میکنند، یک چیزی میگویند، بدون اینکه امکانات کشور را در نظر بگیرند یا حتّی بدانند. خیلی از برادران که در این میدان وارد میشوند، از بسیاری از ظرفیّتهای کشور شاید خیلی مطّلع هم نباشند؛ بدون اینکه حالا محاسبهی درستی شده باشد، یک چیزی میگویند، یک حرفی میزنند، یک وعدهای میدهند. اینها خوب نیست، بایستی برنامه ارائه بشود به معنی واقعی کلمه؛ بایستی جوری باشد که کارشناسان وقتی نگاه میکنند به حرف زدن کسی که داوطلب است و حرف میزند با مردم، در دلشان تصدیق کنند که این حرف، حرف متقن و خوبی است.
در تبلیغات، در مناظرات، حرفهایی زده شد، گاهی بداخلاقیهایی شد، برخی از دستگاههای گوناگون کشور مورد اتّهام قرار گرفتند؛ اینها کارهای خوبی نبود؛ گذشته، گذشته است؛ بایستی اینها ادامه پیدا نکند. همه توجّه داشته باشند: به آنچه در انتخابات انجام گرفت، با چشم اغماض نگاه کنند؛ تکرار نکنند؛ یعنی ملّت -چه آن گروهی که نامزد آنها رأی آورده است، چه آن گروهی که نامزد آنها رأی نیاورده است- باید از خودشان ظرفیّت نشان بدهند، از خودشان حلم نشان بدهند -حلم یعنی ظرفیّت، جنبهدار بودن- بیجنبگی نشان ندهند. بعضی هستند که اگر در یک قضیّهای برنده هم بشوند بیجنبگی نشان میدهند، بیظرفیّتی نشان میدهند، اگر بازنده هم بشوند همینجور؛ نه، بایستی چه در صورتی که انسان موفّق شد و به آن مقصودی که داشت رسید، چه در صورتی که نرسید، از خود ظرفیّت نشان بدهد. خب، خوشبختانه امسال در این انتخابات ظرفیّت نشان دادند، آن کسانی هم که موفّق نشدند ظرفیّت نشان دادند، بر خلاف سال ۸۸ که آن مشکلات را برای کشور به وجود آوردند.
همه مراقبت کنند و بدانند که ملّت ایران دشمن دارد؛ در مقابل دشمن باید چهرهی ملّت، چهرهای باشد که حاکی باشد هم از تصمیم، هم از اطمینان به نفْس؛ سکینه و آرامش. این دو چیز باید وجود داشته باشد. عزم و تصمیم راسخ، آنجایی که باید تصمیم گرفت، و در هر حال توکّل به خدای متعال و اعتماد به نفْس و احساس قدرت و توانایی که خوشبختانه ملّت ایران این را دارند، انسان این را احساس میکند. خب حالا در بحثها و حرفهای انتخاباتی، گاهی یک حرفهایی زده شد که شایستهی ملّت بزرگ ایران نبود، لکن حضور مردم همهی این مسائل را حل خواهد کرد؛ این چیزها تأثیری در حضور مردم نخواهد گذاشت انشاءالله و به توفیق الهی. انشاءالله مردم -زن و مرد- در سرتاسر کشور شرکت خواهند کرد و آبرو خواهند بخشید به نظام جمهوری اسلامی، با حضور خودشان، با عزم راسخ خودشان.
من یک عرض هم بکنم به طرفدارهای نامزدهای انتخاباتی؛ خب هرکسی از این آقایان محترم نامزدهای انتخابات، یک عدّه طرفدار و علاقهمند و سینهچاک و دوستدار و مانند اینها دارد، اینها هم متانت خودشان را حفظ کنند؛ هم طرفدارها، هم ستادها، متانت خودشان را حفظ کنند، انضباط خودشان را حفظ کنند؛ مقصودشان انجام وظیفه باشد، آنچه برای ما مهم است این است. این چند صباحِ زندگی، این چند صباحِ کار و تلاش -زید یا عمرو یا بکر- اینها خواهد گذشت، آنچه میمانَد، عمل ما است که در محاسبهی الهی بهحساب میآید و باید جواب بدهیم. وَ استَعمِلنی بِما تَسأَلُنی غداً عَنه؛ خدای متعال فردا از ما، از چیزهایی سؤال خواهد کرد؛ به فکر آن باید بود، برای آن باید تلاش کرد. هم آحاد مردم، هم خود نامزدهایی که در عرصهی رقابتهای انتخاباتی وارد شدند، هم طرفدارانشان و دوستانشان، کاری کنند که هر حرکتشان حسنهای باشد در نزد کرامالکاتبین الهی؛ کاری کنند که اعمال آنها، رفتار آنها، گفتار آنها پیش خدای متعال حسنه محسوب بشود و خدای متعال ثواب برای آن معیّن بکند. این کِی خواهد شد؟ آنوقتی که ما کارهایمان را برای خدا انجام بدهیم. [همه] تلاش کنند، مبارزه کنند، کار کنند، خوب است، امّا نیّتها را نیّتهای خدایی بکنند؛ اگر این[طور] شد، آنوقت خدای متعال هم به کار برکت خواهد داد، به ملّت ایران برکت خواهد داد و آنچه به نفع ملّت ایران است، به توفیق الهی پیش خواهد آمد. بههرحال همه موظّفیم که به قانون و انضباط قانونی پایبند باشیم و آن را عمل بکنیم.
یک کلمه [هم] راجع به انتخابات عرض بکنم. انتخابات، یکی از آن زمینههایی است در کشور که [هم] میتواند مایهی اعتلاء و آبرو بشود، هم میتواند مایهی ضعف و سستی و ایجاد مشکلات بشود؛ انتخابات اینجوری است. اگر مردم شرکت کنند، با نظم شرکت کنند، با اخلاق حرکت بکنند، حدود اسلامی را رعایت بکنند، قانون را همه رعایت بکنند، این مایهی آبرو و عزّت نظام جمهوری اسلامی است؛ و اگر قانونشکنی کنند، اگر بداخلاقی کنند، اگر با حرفهای خود، دشمن را به خودشان امیدوار کنند، انتخابات به ضرر ما تمام خواهد شد. ما برای انتخابات تازهکار نیستیم. ما ۳۷ سال، ۳۸ سال است که با انتخابات سروکار داریم -قبلها، هر سالی تقریباً یک انتخابات بود؛ حالا هم چند سالی است که هر دو سال یک بار، یک انتخابات بزرگ در این کشور به راه میافتد- ما مجرّبیم در کار انتخابات، میدانیم انتخابات چیست، میدانیم آن کسانی که در انتخابات، طرف قضیّه هستند و دخالت دارند، در چه محیطهای فکری ممکن است قرار بگیرند، چه دشمنیهایی با اینها میشود، چه وسوسههایی به اینها رو میآورد؛ اینها چیزهایی است که برای ما تجربهشده است؛ اینها روشن است.
از خدا بخواهیم و خودمان هم چشممان را باز كنیم؛ كاری كنیم كه نتیجهی انتخابات، یك گزینش خوب و همراه با صلاح و صرفهی انقلاب و كشور باشد. این معنایش این نیست كه اگر ما كسی را نپسندیدیم، با او بداخلاقی كنیم، برخورد تند و سخت و غلط بكنیم؛ نه. آن كسانی كه خودشان را صالح میدانند، برای خودشان اهلیت قائلند، وارد میدان شوند. ما هم كه میخواهیم انتخاب كنیم، نگاه كنیم، حقیقتاً با معیارهائی كه معتقدیم و بین همهی ماها مشترك است، بسنجیم. شاید بشود گفت كه بین همهی ایرانیها - معتقدین به انقلاب - این معیارها تقریباً مشترك است. در هر كسی كه این معیارها را مشاهده كردیم، كوشش كنیم، تلاش كنیم، كار كنیم - كار سالم - كه انتخابات به سمت انتخاب یك چنین كسی برود.
بصیرت در این دوران و در همهی دورانها به معنای این است كه شما خط درگیری با دشمن را تشخیص دهید؛ كجا با دشمن درگیری است؟ بعضیها نقطهی درگیری را اشتباه میكنند؛ خمپاره و توپخانهی خودشان را آتش میكنند به سمت یك نقطهای كه آنجا دشمن نیست، آنجا دوست است. بعضیها رقیب انتخاباتی خودشان را «شیطان اكبر» به حساب میآورند! شیطان اكبر آمریكاست، شیطان اكبر صهیونیسم است؛ رقیب جناحی كه شیطان اكبر نیست، رقیب انتخاباتی كه شیطان اكبر نیست. من طرفدار زیدم، شما طرفدار عمروئی؛ من شما را شیطان بدانم؟ چرا؟ به چه مناسبت؟ در حالی كه زید و عمرو هر دو ادعای انقلاب و اسلام میكنند، در خدمت اسلام و در خدمت انقلابند. خط درگیری با دشمن را مشخص كنیم.
در انتخابات با کرامت رفتار کنند همه؛ چه آنهائی که نامزد میشوند، چه آنهائی که طرفدار آنهایند، چه آنهائی که مخالف با بعضی از نامزدها هستند. جناحهای مختلف کشور، بداخلاقی و بدگوئی و اهانت و تهمت و این حرفها را مطلقاً راه ندهند. این از آن چیزهائی است که اگر پیش بیاید، دشمن از او خوشحال میشود.
اجتماع مردم، توجه مردم، احساس مسئولیت مردم در هر انتخاباتی از انتخابات گذشته بهتر و بیشتر بوده است. این را تقریباً در همهی انتخاباتهای ما میشود نمونه و نشانش را یافت. و امیدواریم در همین انتخابات آینده هم همینجور باشد. همهی مردم از همهی قشرها در این مسئولیت بزرگ شرکت کنند و در این میدان رقابت که یک عرصهی رقابت مثبت است - رقابت انتخاباتی، جزو رقابتهای مثبت و دارای فایده و نفع است برای مردم؛ میدان رقابت انتخاباتی است - همانطور که من در یزد هم توصیه کردم، الان هم تکرار میکنم، از بداخلاقیهای انتخاباتی باید بشدت پرهیز کنند؛ بدگویی کردن، اهانت کردن، تهمت زدن، برای عزیز کردن خود و یا نامزد مورد نظر خود، دیگران را و رقبا را در چشم مردم خوار کردن، اینها راهها و روشهای صحیح و اسلامی نیست. رقابت باید باشد؛ رقابت مثبت و پرشور، اما با رعایت موازین اخلاقی.
در دمکراسیهای غربی، صلاحیتهای خاصی موردنظر است که عمدتا در این صلاحیتها، وابستگیهای حزبی رعایت میشود. هم کسانی که نامزد میشوند، هم آنهایی که نامزد میکنند و هم آنهایی که به نامزدها رأی میدهند، در واقع به این حزب یا به آن حزب رأی میدهند. حالا در آن کشورهایی که دو حزبی است، مثل امریکا و انگلیس و یا در کشورهایی که چند حزبی است، به یکی از این دو یا چند حزب رأی میدهند. در نظام جمهوری اسلامی غیر از دانایی و کفایت سیاسی، کفایت اخلاقی و اعتقادی هم لازم است. افرادی نگویند که اخلاق و عقیده مسألهی شخصی انسانهاست. بله، اخلاق و عقیده مسألهی شخصی انسانهاست؛ اما نه برای مسؤول. من اگر در جایگاه مسؤولیت قرار گرفتم و اخلاق زشتی داشتم؛ فهم بدی از مسائل جامعه داشتم و معتقد بودم که باید جیب خودم را پر کنم، نمیتوانم به مردم بگویم این عقیده و اخلاق شخصی من است و اخلاق و عقیده ربطی به کسی ندارد! برای یک مسؤول عقیده و اخلاق مسألهی شخصی نیست؛ مسألهای اجتماعی و عمومی است؛ حاکم شدن بر سرنوشت مردم است. آن کسی که به مجلس میرود، یا به هر مسؤولیت دیگری در نظام جمهوری اسلامی میرسد، اگر فاسد، بیگانهپرست و در خدمت منافع طبقات برخوردار جامعه بود، دیگر نمیتواند نقشی را که ملت و طبقات محروم میخواهند، ایفا کند. اگر آن شخص انسان معاملهگر، رشوه و توصیهپذیر و مرعوبی بود؛ در مقابل تشر تبلیغات و سیاستهای خارجی جا زد، دیگر نمیتواند مورد اعتماد مردم قرار گیرد و برود آنجا بنشیند و تکلیف ملک و ملت را معین کند. این شخص غیر از کفایت ذاتی و دانایی ذاتی، به شجاعت اخلاقی، تقوای دینی و سیاسی و عقیدهی درست هم احتیاج دارد.
سعی کنید این حرکت زیبا و این حرکت عظیم مردمی را - که حقیقتا یک آزمایش بزرگ مردمی و ملی و اسلامی است - با همان نزاهت و طهارت و پاکیزگیای که مطلوب اسلام است، پیش ببرید. البته متن و عموم مردم عزیز کشور ما همینطورند. سعی کنید کدورت ایجاد نشود. مسابقهی انتخاباتی، ضمن اینکه یکی از جدیترین کارهای یک ملت است و به هیچوجه جنبهی شوخی و بازی در آن نیست و بسیار جدی است؛ اما شبیه مسابقات ورزشی است. در مسابقات ورزشی همه تلاش میکنند؛ اما کسانی که اهل اخلاق و اهل فهمند، این تلاش را با کارهای زشت و نامناسب همراه نمیکنند.
البته من مردم خودمان را عرض میکنم، والا بعضی از ملتهای دیگر - مثل انگلیسیها - هستند که مسابقات فوتبال را هم به کشت و کشتار تبدیل میکنند! ما به آنها کاری نداریم. ملت ما اهل اخلاق و معنویت و عاطفه است. نگذارید که فضای انتخاباتی، فضای کدورت شود. هر کدام از نامزدها و طرفدارانشان، برای خودشان تبلیغ کنند؛ اما دوستان و هممیهنان و برادرانشان را که احیانا از نامزد دیگری حمایت میکنند، زخم خورده و رنجدیده و از خودشان مکدر نکنند. به این نکته توجه کنید. این، خیلی مهم است.
البته در گوشه و کنار حرفهایی شنیده میشود که قدری مایهی خلاف توقع است. این را هم همه توجه کنند که بعضی از کارها مربوط به خودیها نیست؛ مربوط به دشمن است. راه انداختن کاروان شادی در عصر عاشورا، مربوط به مردم انقلابی و مسلمان نیست. این کار دشمن است. گیرم که عکس یک نامزد انتخاباتی را هم به دست بگیرند؛ این حیلهی آنهاست. نباید هیچ کس از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری را متهم کرد که شما از آنها خبر داشتید و آنها طرفدار شمایند. نخیر؛ آنها چه طرفداری از کسانی دارند که اهل دین و معنویت و این چیزها هستند. ربطی ندارد. شاید خود آن فریبخوردههایی هم که در خیابانها سوار بر اتوبوس شدند و آن مناظر زشت را راه انداختند، ندانند که قضیه چیست. دستی آنها را حرکت میدهد، برای اینکه فضا را خراب کند؛ برای اینکه مردم را ناراحت کند؛ برای اینکه انتخابات را در نظر متدینان یک کار نامناسب جلوه دهد و چهرهها را خراب کند. البته مسؤولان باید بگردند و آن دست پنهان را پیدا کنند. من مؤکدا به مسؤولان توصیه میکنم و از آنها میخواهم که بگردند و آن دستهای پنهانی که این زشتکاریها را انجام میدهند، پیدا کنند. از آنها نباید گذشت. صحبت سر اینها نیست؛ صحبت سر غفلتهایی است که ممکن است خدای نکرده گاهی از خودیها سر بزند. بعضیها را متهم کنند و بعضیها را مورد اهانت قرار دهند. این کار درست نیست. البته تبلیغات منطقی و معقول و با استدلال، اشکالی ندارد؛ لیکن نباید فضا را خراب و مکدر کرد.
مگر ممکن است در انتخابات جمهوری اسلامی، کسی به خود حق بدهد یا جرأت بدهد که در آراء مردم دستکاری کند؟ اولا شورای محترم نگهبان، یک مجموعهی عادل و مواظب و ناظر بر انتخاباتند و هیچ راهی را برای تقلب باقی نمیگذارند. ثانیا وزیر محترم کشور پیش من آمد و گفت شما مطمئن باشید که ما نمیگذاریم یک رأی جا به جا شود. اینها مسلمان و انقلابی و متدین و مورد اعتمادند و از مجلس شورای اسلامی رأی اعتماد گرفتهاند. بر فرض در گوشهای یک تخلف کوچک هم انجام گیرد. این در نتیجهی انتخابات هیچ تأثیری نخواهد داشت. خود من هم مواظبم و اجازه نخواهم داد که کسی به خود حق بدهد، تقلب در انتخابات را که یک عمل هم خلاف شرع و هم خلاف اخلاق سیاسی و اجتماعی است، انجام دهد. چنین کاری هرگز نخواهد شد. بعضی خیال کردهاند که حالا چه اتفاق میافتد. من بخصوص از رئیس جمهور محترم استفسار کردم و گفتم شاید ایشان خبری دارند؛ اما ایشان گفتند که نه؛ من در همهی انتخاباتها، به مسؤولان و دستاندرکاران سفارش میکنم که تخلف نکنند. مسألهی خاصی وجود ندارد. عدهای جنجال کردند و رادیوهای بیگانه هم هایوهوی راه انداختند. نخیر؛ انتخابات انشاءالله با اتقان کامل انجام خواهد گرفت. هم مسؤولانی که هستند، مورد اطمینانند، هم خود من نخواهم گذاشت که مسألهی انتخابات، خدای نکرده اندکی مخدوش شود.
امروز سنگر اصلی در سطح عالم، جمهوری اسلامی است. این سنگر را باید محکم نگه دارید. با چه چیز؟ با اتحاد و اتفاق؛ با همدلی میان آحاد مردم و میان مردم و مسؤولین کشور؛ با همدلی میان مردم و دولت، میان مردم و مجلس، میان دولت و مجلس، میان کارگزاران کشور و میان آحاد مردم. گروههای مختلف، جناحهای مختلف، سیاستها و جهتگیریهای مختلف، در مقابله با دشمن، باید با هم باشند و کاری نکنند که دشمن سوء استفاده کند. اختلاف سیاسی مانعی ندارد؛ اختلاف نظر مانعی ندارد؛ مبارزات انتخاباتی به شکل سالم، مانعی ندارد؛ اما خراب کردن یکدیگر، خراب کردن چهرهی کشور، خراب کردن ذهن مردم و چهرهی مسؤولین دلسوز، اشکال دارد. ایجاد سؤال و ابهام در ذهن مردم، اشکال دارد. با وحدت و یکپارچگی، «کأنهم بنیان مرصوص»، مثل یک دژ پولادین، در مقابل دشمن بایستید؛ مثل چند برادر در یک خانه. ممکن است دو برادر از یکدیگر کدورت و گله هم داشته باشند، اما در مقابل کسی که به خانهی آنها حمله میکند، دوش به دوش، باید در کنار هم بایستند. آحاد ملت باید این گونه باشند. این، یکی از ویژگیهایی است که در این سنگر میتوانید حفظ کنید.