«مصلحت» به مفهوم داشتن انعطاف در موارد لازم برای دور زدن موانع سخت و صخرهای و ادامه دادن مسیر، کلیدواژه مهم دیگری بود که رهبری به تبیین آن پرداختند.
ایشان گفتند: حفظ اصول منافاتی با مصلحت به معنای یاد شده ندارد. البته چند سال قبل که مفهوم «نرمش قهرمانانه» مطرح شد، در خارج و برخی در داخل برداشت غلط کردند؛ چرا که مصلحت یعنی یافتن راهی برای گذشتن از کنار موانع دشوار وادامه دادن راه برای رسیدن به هدف.
معنای دیگر ویژگی[مهارت دیپلماتیک (استفاده بهموقع و بهجا از انعطاف و اقتدار)] نرمش قهرمانانه است که صلح امام حسن مجتبی علیهالسلام پرشکوهترین نمونهی تاریخی آن به شمار میرود.
نرمش قهرمانانه برخلاف برخی تفاسیر، معنای واضحی دارد که نمونهی آن در مسابقهی کشتی نمایان است در این مسابقه که هدف آن شکست دادن حریف است اگر کسی قدرت داشته باشد اما انعطاف لازم را در جای خود به کار نگیرد قطعاً شکست میخورد اما اگر انعطاف و قدرت را به موقع مورد استفاده قرار دهد پشت حریف را به خاک مینشاند.
ما تعبیر "نرمش قهرمانانه" را به كار بردیم؛ یك عدّهای آن را به معنی دست برداشتن از آرمانها و هدفهای نظام اسلامی معنا كردند؛ بعضی از دشمنان هم همین را مستمسكی قرار دادند برای اینكه نظام اسلامی را به عقبنشینی از اصول خودش متّهم كنند؛ اینها خلاف بود، اینها بدفهمی است. نرمش قهرمانانه به معنای مانور هنرمندانه برای دست یافتن به مقصود است؛ به معنای این است كه سالك راه خدا - در هر نوع سلوكی - به سمت آرمانهای گوناگون و متنوّع اسلامی كه حركت میكند، به هر شكلی و به هر نحوی هست، باید از شیوههای متنوّع استفاده كند برای رسیدن به مقصود. وِ مَن یُوَلِّهِم یَومَئِذٍ دُبُرَهُ اِلّا مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ اَو مُتَحَیِّزاً اِلی فِئَةٍ فَقَد بآءَ بِغَضَبٍ مِنَ الله؛ هرگونه حركتی - چه حركت به جلو، چه حركت به عقب - مثل میدان رزم نظامی، باید به دنبال رسیدن به اهدافِ ازپیشتعیینشده باشد. اهدافی وجود دارد؛ نظام اسلامی در هر مرحلهای یكی از این اهداف را دنبال میكند، برای پیشرفت، برای رسیدن به نقطهی تعالی و اوج، برای ایجاد تمدّن عظیم اسلامی؛ باید سعی كند به این هدف در این مرحله برسد. البتّه مرحلهگذاری است، قطعه قطعه است. راهنمایان و هادیان و متفكّران و مسئولان مربوط، این قطعات را معیّن میكنند، هدفگذاری میكنند، حركت جمعی آغاز میشود. همه باید تلاش كنند كه هر حركتی در هر مرحلهای به اهداف خودش برسد. این آن نظامِ صحیحِ حركتِ منطقی [است]. این را همهی فعّالان عرصهی سیاست و مدیریّت كلان كشور باید همواره به یاد داشته باشند؛ آحاد مردم، شما عزیزانِ بسیجی - فعّالان عرصهی بسیج - هم باید این را همواره به یاد داشته باشید.
هیچ كس در چشم این دشمنان منفورتر از چهرهی درخشان و آفتاب فروزان امام بزرگوار ما نبود؛ برایش احترام قائل بودند، امّا از ته دل دشمنش بودند؛ بهخاطر اینكه ایستاده بود، بهخاطر اینكه امام با دو خصوصیّت بینظیر «بصیرت كامل» و «قاطعیّت تمام» - هم خوب میدید و درست میفهمید، هم قاطع میایستاد - سدّی بود در مقابل پیشرفت اینها و در مقابل ناخن زدن و نیش زدن و ضربه زدن اینها؛ لذا با او دشمن بودند. البتّه عرض كردیم برایش احترام هم قائل بودند، میفهمیدند عظمت او را، امّا هرچه عظیمتر، از چشم آنها مبغوضتر؛ امروز هم همینجور است؛ هر كسی كه در پایبندی به این ارزش اصولی و اصلی، یعنی ارزشی كه هویّت سیاسی انقلاب را معیّن میكند - لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون - پایبندتر باشد و بفهمد كه فهرست مشكلات تولیدشده و ایجادشدهی دشمنان علیه نظام اسلامی در این چهارچوب میگنجد - هركسی با یك چنین بینشی و با ایستادگی در این راه باشد - همانقدر برای آنها مبغوض است. البتّه عالَم دیپلماسی، عالَم لبخند زدن است؛ لبخند هم میزنند، مذاكره هم میكنند، درخواست مذاكره هم میكنند، خودشان هم میگویند. به یكی از این سیاستمداران غربی چند روز پیش از این گفته بودند شما كه میخواهید مذاكره بكنید با ایران، خب دشمن است ایران؛ گفته بود خب، آدم با دشمن مذاكره میكند دیگر! یعنی اقرار به دشمنی با ایران؛ صریح میگویند. علت دشمنی اشخاص نیستند، علت دشمنی این حقیقت و این هویّت است. همهی آنچه كه میگویند در این چهارچوب باید تفسیر و تحلیل بشود، در این چهارچوب باید فهمیده بشود.
ما مخالف با حركتهای صحیح و منطقی دیپلماسی هم نیستیم؛ چه در عالم دیپلماسی ، چه در عالم سیاستهای داخلی. بنده معتقد به همان چیزی هستم كه سالها پیش اسمگذاری شد «نرمش قهرمانانه»؛ نرمش در یك جاهایی بسیار لازم است، بسیار خوب است؛ عیبی ندارد، اما این كشتیگیری كه دارد با حریف خودش كشتی میگیرد و یك جاهایی به دلیل فنّی نرمشی نشان میدهد، فراموش نكند كه طرفش كیست؛ فراموش نكند كه مشغول چه كاری است؛ این شرط اصلی است؛ بفهمند كه دارند چهكار میكنند، بدانند كه با چه كسی مواجهند، با چه كسی طرفند، آماج حملهی طرف آنها كجای مسئله است؛ این را توجّه داشته باشند.
در این سالها جبههبندیهای منطقهای و جهانی هم آشكار شده. البتّه نرمش و انعطاف و مانور هنرمندانه و قهرمانانه در همهی عرصههای سیاسی، یك كار مطلوب و مورد قبولی است، لكن این مانور هنرمندانه نبایستی به معنای عبور از خطوط قرمز، یا برگشتن از راهبردهای اساسی، یا عدم توجّه به آرمانها باشد؛ اینها را باید رعایت كرد. البتّه هر دولتی، هر شخصی، هر شخصیّتی، روشهایی دارند، ابتكاراتی دارند، این ابتكارات را انجام خواهند داد و [كار] پیش خواهد رفت. من كاملاً خوشبین هستم و معتقدم مشكلاتی كه وجود دارد، اعم از مشكلات اقتصادی، یا مشكلات سیاسی، یا مشكلات امنیّتی، و اهمّ از همهی آنها مشكلات فرهنگی كه عمیقتر و مهمتر از مشكلات اقتصادی است - اگرچه ممكن است فوریّت بعضی از كارهای اقتصادی بیشتر باشد - همهی این مشكلات قابل حل، و راه، قابل پیمودن است. از خداوند متعال میخواهیم كه كمك كند.
اگر روحیهی انقلابی را از دست دادیم، در دنیا پیش نمیرویم و در حدّ كشورهای دیگری كه از لحاظ علمی و مالی همطراز ما هستند، سقوط میكنیم. حالا اگر بخواهیم چنین كشورهایی را پیدا كنیم، به نظرم به كشورهای كمی از آن طبقهی پایین خواهیم رسید. به علاوه، مطامعی هم دارند كه اگر آن مطامع برآورده نشده باشد، حقد هم خواهند داشت. آن چیزی كه این نظام را عظمت میبخشد و قدرت میدهد و برای آن احترام برانگیز است و به طور ناخواستهی دشمنان، موجب میشود راهها روی نظام باز شود، كوشش و حضور انقلابی و تمسّك به اندیشههای انقلابی است. این را باید در همهی كارهای دیپلماسیمان، حتّی در حرف زدنها و مصاحبه كردنها، حفظ كنیم. یكی از خصوصیات این روحیه، پرهیز از حالت دفاعی در مسائل سیاسی است. هیچ موضع دفاعیای، موضع خوبی نیست؛ موضع بسیار بدی است.
موضع، باید موضع قوی و متعرّضانهای باشد. در همهی مسایلی كه دنیا به شما تعرّضی میكند و تلنگری میزند، مشت بزنید. این طوری خواهد بود كه میتوانید پیش بروید. البته مشت بزنید. گاهی نامههایی برای ارسال به این طرف و آن طرف میآورند و میخواهند كه من نظر بدهم. من حرفهای تندش را خط میزنم. آقای دكتر ولایتی میدانند. بعضی از تعبیراتی كه الان مسؤولان سرِ زبانشان است و در سخنرانیهای خود، اینجا و آنجا میگویند، من نه در زمان ریاست جمهوری به زبان میآوردم و نه حالا به زبان میآورم. نمیخواهم بگویم تندیهای بیوجه بكنید و بگویید: فلانی میگوید فحش بدهید. نخیر، اشتباه نشود. در مسائل دیپلماسی و در سخنرانی، در اینجا و آن جا، نه من خودم اهل فحش دادن هستم و نه این را به دیگران توصیه میكنم. من میگویم: شما تیزتر از شمشیر و نرمتر از حریر و سختتر از سنگ و پولاد باشید. واقعاً دیپلماسی، دیپلماسیِ میدان نرمشهای قهرمانانه است. نرم باشید؛ منتها نرمشی كه تیز است. نمیگویم بروید بایستید بگویید مثلاً امریكای جنایتكار. غالباً وقتی تعبیرهای اینطوری در نامه میآید، من خط میزنم. نه نامههایی كه خودم میخواهم بفرستم - آن را كه خودم مینویسم - بعضی از نامههایی كه بناست فرستاده شود و من باید رویشان اعلام موافقتی بكنم، وقتی پیش من میآید، این طور چیزها را من معمولاً حذف میكنم؛ چون دوست ندارم. این روش را توصیه نمیكنم؛ اما باید قرص بایستید و محكم باشید.