دانشمندان هستهای -
تعداد فیش :
12 ،
تعداد مقاله :
0
1391/05/22
1390/12/03
1390/12/03
1390/12/03
1390/12/03
1390/07/26
1390/06/02
1390/06/02
1390/05/16
1390/04/03
1389/12/01
1389/06/31
جلسهی ما امروز شاهد حضور خانوادههای عزیزان شهید علم، شهدای هستهای است، كه به این عزیزان هم خوشامد عرض میكنم؛ خانوادههای محترم شهید علیمحمدی، شهید شهریاری، شهید رضائینژاد و شهید احمدی روشن؛ كه یاد اینها هرگز از خاطرهی این ملت و حافظهی تاریخ ما بیرون نخواهد رفت.
من فقط یك جمله عرض بكنم. البته كار شماها خیلی ابعاد مختلفی دارد؛ یك بعدش این است كه احساس عزت ملی را به این ملت و به این كشور داد؛ این چیزِ خیلی مهمی است. ملتها آن وقتی گرفتار میشوند كه عزت نفس خودشان را از دست بدهند؛ آن وقتی بهرایگان نوكری دیگران را قبول میكنند كه ارزش خودشان را فراموش كنند. عزت نفس این است. یك ملت مظلوم آن وقتی به پا میخیزد - مثل همین ملتهای شمال آفریقا و بعضی كشورهای دیگر - كه احساس كند عزتی دارد كه در طول زمان پایمال شده؛ آن وقت دیگر برمیخیزد و هیچ نیروئی نمیتواند او را بنشاند؛ كه دارید مشاهده میكنید؛ این اتفاق افتاده. عزت نفس این است. انقلاب به ملت ما، به كشور ما عزت نفس داد. بارها و بارها سعی كردند توی سر فكر و روحیهی این ملت بزنند، بگویند شماها نمیتوانید؛ بله، انقلاب كردید، اما نمیتوانید خودتان را اداره كنید؛ نمیتوانید پیش بروید؛ نمیتوانید پا به پای دنیا حركت كنید. هر پیشرفت علمیای، یك حركت بزرگ و یك بشارت بزرگ به این ملت است كه میتواند؛ و این كار شماها - مسئلهی هستهای - توانست به این ملت عزت نفس بدهد. این یكی از ابعاد اهمیت كار شماست.
حقیقت قضیه این است كه یك چیزهائی اصلاً با پول قابل سنجش نیست. حالا ممكن است انسان در مقام مقایسه، مسامحتاً اسم پول را هم بیاورد. من رفته بودم به یكی از این استانهای كشور. جزو دیدارهائی كه داشتیم، دیدار با دانشگاهیها و دانشجوها و اساتید و اینها بود؛ دیدار خیلی پرشورِ قشنگی بود. یكی از اساتید آنجا كه دانشمندی است - من او را میشناختم و هست - سخنرانی كرد. چند نفر سخنرانی كردند؛ از جمله این مرد دانشمند سخنرانی كرد. برای اینكه توجه این بندهی حقیر و مجموعهی دستگاه را به این استان جلب كند، امتیازات این استان را میگفت؛ كه مثلاً این امتیاز را دارد، این امتیاز را دارد، اینها مثلاً اینقدر میلیارد میارزد و جا دارد كه اینقدر خرج بشود. مضمون حرفی كه آن وقت زدم - حالا الفاظش را دقیق نمیتوانم به یاد بیاورم - این بود كه گفتم شما این چیزهائی را كه ذكر كردید، مادی است؛ خود شما چند میلیارد بیشتر از اینها میارزید. یك دانشمند و استادی توی یك شهری، توی یك مركز استانی، مگر قابل مقایسه است با امتیازات مادی یك استان؟ فكر این است، انسان این است، شخصیت این است. باید بدانید كاری كه میكنید، مهم است.
در تبلیغات سعی كردند و میكنند كه وانمود كنند این یك كار صرفاً ایدئولوژیك است؛ یعنی به منافع ملت و منافع كشور ارتباط ندارد؛ در حالی كه كار شما یك كاری است كه مستقیماً به منافع ملی ارتباط دارد. كار انرژی هستهای این است؛ مستقیماً به منافع ملی ارتباط پیدا میكند. در گزارشی كه الان آقای دكتر عباسی دادند، بخشی از جوانب ارتباطش به منافع ملی ذكر شده. انرژی هستهای كاری است برای ملت، برای كشور، برای آینده.
همتهاتان را بالا ببرید. در مجموعهی سازمانتان، در بین همهی افرادی كه این مهم را بر عهده گرفتهاند، انگیزه را برای ادامهی این راه افزایش بدهید. كارتان كار بزرگی است، كار مهمی است و انشاءاللَّه برای این كشور آیندهساز است. مسئله این نیست كه ما خواهیم توانست از صنعت هستهای برای مصارفی كه به سود منافع ملی است، استفاده كنیم؛ مسئله این است كه این حركت، به جوانهای این كشور، دانشمندان این كشور، آحاد مردم این كشور، عزم و تصمیم راسخ میبخشد و آنها را در این راه ثابتقدم میدارد؛ این مهم است. این ایستاده نگهداشتن ملت و پرانگیزه نگهداشتن آحاد ملت، منافع و استفادههایش از خود این صنعت مهمتر است؛ این كار را شما دارید انجام میدهید و انشاءاللَّه خدای متعال هم كمكتان خواهد كرد.
یكی از چیزهائی كه ما را باید نسبت به موقعیتهای خودمان بشدت هوشیار كند، این است كه در طول دهها سال تبلیغات شده بود كه ایرانی ناكارآمد است؛ باید از دیگران بیاموزد، باید از دیگران تقلید كند، باید به دامن دیگران متوسل و متشبث شود. در دوران جوانی و نوجوانیهای ما این جزو چیزهای رائج بود. تا صحبت یك چیزی میشد، میگفتند اینجا كه خب، نمیشود این چیزها را بسازند. میخواستند توی یك شهر بر روی یك خیابانی پل بسازند، باید مهندس خارجی میآمد؛ اگر میخواستند یك سد بسازند، باید چندین شركت خارجی و مهندسین و متخصصین خارجی میآمدند؛ یكی دیوارهی سد را میساخت، یكی توربین را میساخت، یكی بقیهی دستگاهها را میساخت؛ اصلاً تصور نمیشد. حتّی تا اوائل انقلاب، این فكر بود. من فراموش نمیكنم؛ بنا بود یك نیروگاه گازی را یك جائی بسازند - از قبل از انقلاب نیمهكاره مانده بود - به مسئولینش میگفتیم این كار را انجام بدهید؛ آمدند پیش من - من آن وقت رئیس جمهور بودم - گفتند آقا اصلاً امكان ندارد. آنها باورشان نمیآمد. خب، امروز مهندسین كشور ما، جوانان ما، پیشرفتهترین نیروگاهها را در شكلهای مختلف، در انواع مختلفِ خودش دارند میسازند. ما امروز میتوانیم نیروگاه هستهای بسازیم. این استعدادها شناخته شده نبود.
دشمن علیالقاعده دو تا كار را برای دانشگاه ما برنامهریزی میكند: یكی علمزدائی، یكی دینزدائی؛ از دانشگاه علمزدائی بشود، از دانشگاه دینزدائی بشود. علمزدائی از دانشگاه چگونه است؟ یكی از كارهای كوچكش همین ترور دانشمندان است؛ كه آخریاش همین دو سه تا دانشمند عزیز هستهای ما بودند كه در این یك سال اخیر از دست ما گرفته شدند.
جوانهای متدین در محیط علمی درخشیدند؛ این هم معلوم باشد و عرض كرده باشیم. اطلاعی كه ما داریم، در زمینهی صنایع دفاعی، در زمینهی همین مسائل ناباروری كه گفته شد و سلولهای بنیادی و آن مؤسسهی رویان، در زمینهی انرژی هستهای، در زمینهی هوافضا، در زمینهی همین ابررایانهها كه مطرح شد، در زمینههای گوناگون علمی و پیشرفتهای علمی، بنبستشكنها، بچههای متدین و مذهبی بودند؛ لااقل آنهائی كه در صفوف مقدم رفتند بنبستها را شكستند و جلو رفتند؛ اگرچه بعد دیگران هم ملحق شدند. پس جوانهای متدین ما، دانشمندان جوان دینی ما نقش ایفاء كردند.
من مقالهای را میخواندم كه از یك روزنامهی آمریكائی نقل كردند كه همین دو سه روزه منتشر شده. میگوید ایران در مسئلهی هستهای یك استثناء است. چین به مسئلهی هستهای رسید، از كی گرفت؛ پاكستان رسید، از كی گرفت؛ هند رسید، از كی گرفت؛ ایران از كی گرفت؟ آن مقاله مینویسد: از هیچ كس. این در شرائطی بود كه هم تحریم بود و امكانات پیشرفت هستهای به او نمیدادند، و هم با او مبارزه میكردند؛ مثل همین ویروس رایانهای كه داخل تشكیلات ما فرستادند. دانشمندان ما، جوانهای ما در مقابل اینها ایستادند، پیش رفتند و نقشهی دشمن را خنثی كردند. او حتّی به ترور دانشمندان هستهای ما اشاره میكند. اینها چیزهائی است كه دشمنان ما دارند میگویند. این مقاله در روزنامهی واشنگتن پست درج شده است.
نمونهی دیگر[تروریسم]، رژیم ایالات متحدهی امریكا است كه در چند دههی اخیر، سیاههی بالابلندی از رفتارهای تروریستی و نیز پشتیبانی مالی و تسلیحاتی از تروریستهای سازمانیافته در كشورهای این منطقه، پدید آورده است. حملات مرگبار هواپیماهای بدون سرنشین به خانوارهای بیدفاع در روستاها و مناطق محروم در افغانستان و پاكستان كه بارها جشن عروسی آنها را به عزا مبدّل كرده است، جنایات بلك واتر در عراق و كشتار شهروندان و نخبگان عراقی، كمك به گروههای بمبگذار در ایران و عراق و پاكستان، ترور دانشمندان هستهای در ایران با همكاری موساد، سرنگون كردن هواپیمای مسافری ایران در خلیج فارس و كشتن حدود سیصد كودك و مرد و زن مسافر و ... گوشههایی از این سیاههی ننگین و فراموشنشدنی است.
جوانهائی كه در همین زمینهی هستهای فعالیت میكردند، دو سه سال قبل از این اصرار كردند، درخواست كردند بیایند من را ببینند. یك نمایشگاهی اینجا در همین حسینیه درست كردند كه من از نزدیك شاهد كارهای اینها باشم. من رفتم آنجا، دیدم اولاً همه جوان، ثانیاً همه مؤمن. یك وقتی خیال میكردند كه هر كسی وارد علوم جدید شد و متخصص شد، لزوماً بایستی بیدین باشد، بیاعتنای به دین باشد. من دیدم نه، همهشان جوانهای مؤمن، علاقهمند و بااخلاصند.
این نسل [جوان] پویا و بالندهی بابصیرت و باهمت و آگاه در صحنههای گوناگون حاضر است. اگر صحبتِ كارهای فناوری پیچیده است، همین جوانها هستند؛ انرژی هستهای را هم جوانهای ما دارند سر پا میكنند.
نمودار
آخرین مقالات
|