چرخه علم و فناوری -
تعداد فیش :
15 ،
تعداد مقاله :
0
1398/02/11
1396/03/17
1395/07/28
1393/07/30
1393/04/11
1392/06/06
1391/05/22
1391/05/08
1390/06/02
1390/01/01
1390/01/01
1389/07/14
1386/06/12
1385/07/18
1385/01/01
امروز هزاران دانشمندِ محقّق و متفکّر -چه در دانشگاهها، چه در مراکز علمیِ دیگر- مشغول تعلیم و تدریس و کارند؛ بنده از روی اطّلاع عرض میکنم؛ غالباً هم جوان، غالباً هم متدیّن، خیلیشان [هم] بسیار متعبّد؛ با هویّت دینی و اسلامی، با هویّت ایرانیِ سربلند، در حوزههای گوناگون با انگیزهی بالا دارند کار میکنند؛ نوآوری میکنند، آموزش میدهند، تحقیق میکنند؛ هم تولید علم میکنند، هم بر اساس آن علم، در بخشهای مختلف، فنّاوری به وجود میآورند. البتّه چون عقبافتادگی ما زیاد بوده، این حرکتی که امروز در کشور وجود دارد، باید سالها ادامه پیدا کند؛ حرکتِ خیلی خوب و پرتلاشی است منتها باید ادامه پیدا کند تا اینکه انشاءالله نتایجش کاملاً دیده بشود؛
یک نکتهی مهم را من در مورد دانشگاه بگویم که فراموش نشود؛ و آن [این است] که دانشگاه محلّ دانش است. معنای این حرفهایی که ما زدیم، این نیست که دانشگاه دیگر محل دانش نیست [و فقط] محلّ فعّالیّت سیاسی است؛ نه، رکن اساسی دانشگاه، دانش است. یعنی چه؟ یعنی در دانشگاه باید هم عالِم تولید بشود، هم علم تولید بشود، هم عِالم و علم جهت درست پیدا کند؛ این سه نکتهی اساسی در دانشگاه باید باشد. تربیت عالِم که من از آن تعبیر میکنم به تولید عالم، و تولید علم که همان چیزی است که سالها است تکرار میکنیم؛ یعنی خطوط مرزیِ علم را شکستن و جلو رفتن که این کاری است که ما در کشورمان هنوز نتوانستهایم آنچنانکه شایستهی نظام جمهوری اسلامی است به آن برسیم؛ البتّه کارهایی شده، لکن عقبیم. باید بتوانیم از لحاظ علمی جلو برویم؛ وقتی علم جلو رفت، آنوقت فنّاوری هم جلو میرود؛ وقتی فنّاوری جلو رفت، تأثیر در زندگی میگذارد؛ وقتی فنّاوری جلو رفت، در دنیا چشمها به شما متوجّه میشود و احساس نیاز میکنند؛ در زندگی انسانها تأثیر میگذارید؛ اینها مسائل بسیار مهمّی است. تکیهی بنده بر روی علم و فنّاوری و مانند اینها که همیشه میگویم، بهخاطر این است؛ اینها فراموش نشود. همهی مجموعهی دانشگاه -مدیران دانشگاه، از وزیر محترم گرفته تا رؤسای دانشگاهها، استادها، دانشجوها، متون درسی، فرآیندهای آموزشی، کارگاهها و مانند اینها؛ همهی اینها- باید در این چهارچوب قرار بگیرند؛ یعنی بایستی تولید علم، تولید عالم و جهتدهی صحیح [صورت بگیرد]؛ این سوّمی را توجّه داشته باشید: جهتدهی صحیح به علم و عالم. علم و عالم در تمدّن مادّی وسیلهی بدبختی انسان شد: وسیلهی تولید بمب اتم شد، وسیلهی تولید سلاح شیمیایی شد، وسیلهی تولید ویروسهای خطرناکی شد که امروز متأسّفانه قدرتمندها از طُرُق مختلف دارند آنها را در جسم و جان جوامع داخل میکنند؛ علم اینجوری شد؛ علم منحرف شد؛ علم، در جهت درست، در جهت نفع، در جهت کمال انسان [باشد].
یکی از چیزهایی که میتواند چرخهی علم و فنّاوری را و حمایت از نخبگان را در کشور حسابی به حرکت دربیاورد، همین شرکتهای دانشبنیانی است که آقای دکتر ستّاری اشاره کردند و بعضی از دوستان دیگر هم اشاره کردند و خوشبختانه گسترش کمّی خوبی پیدا کرده. توصیهی من این است که اوّلاً این گسترش ادامه پیدا کند؛ ثانیاً همانطور که یکی از جوانهای عزیزمان گفتند، در بخشهای مهم و اصلی فنّاوری کشور و صنعت کشور شرکت داده بشود و این شرکتها ارتباط پیدا کند با آن بخشهایی که در سیاستهای کلّی، اهمّیّت آنها تصریح شده؛ ثالثاً به کیفیّت این شرکتها توجّه شود؛ یعنی عدد شرکتها خوب و مهم است، امّا توجّه کنید معیارها و میزانهایی برای کیفیّت و اولویّت تعیین کنید، در نظر بگیرید و براساس اینها نسبت به این شرکتهای دانشبنیان عکسالعمل نشان بدهید. اگر این شرکتها توسعه پیدا کنند، با کیفیّت باشند و کار بکنند، بلاشک ما دیگر مشکل کمک مالی دولتی به نخبگان هم نخواهیم داشت؛ یعنی خود این شرکتها اصلاً نخبگان را بینیاز میکند از اینکه دولت بخواهد کمک مالی بکند که یکروز بگوید دارم، یکروز بگوید ندارم. این یک نکته که خیلی مهم است.
این نقشهى جامع علمى - که بحمدالله تدوین شد و منتشر شد - میتواند تکلیف دستگاههاى مختلف را معیّن کند. ما بایستى در مجموعهى دانشگاههاى کشور یک زنجیرهى کامل علمى را شاهد باشیم؛ به معناى واقعى، یک شبکهى عظیم تولید علم در همهى ابعاد و در همهى بخشهاى مورد نیاز، و همه همافزا و مکمّل یکدیگر. هم مراکز تحقیقاتى ما، هم دانشگاههاى ما، هم بقیّهى دستگاههایى که بهنحوى با مسائل علمى ارتباط پیدا میکنند، با همدیگر همکارى کنند، انشاءالله آنچه مورد نظر هست، تحقّق پیدا خواهد کرد، که همین زنجیرهى کامل و شبکهى علمىِ کاملى است که باید تشکیل بشود.
من خواهش میکنم از مسئولان وزارتخانههاى مربوط، و از مسئولان دولتى ذىربط که مرتبط با مسائل علم و دانشگاه و صنعت هستند، مسئلهى پیشرفت علمى و ارتباط علم با فنّاورى در کشور را جدّى بگیرند؛ یعنى نسبت به این مسئله واقعاً هیچ کوتاهى صورت نگیرد. این مسئله، مسئلهى اساسى ما است؛ یکى از اصلىترین، اساسىترین و فورىترین مسائل ما است.
در مورد این مسائل علمی: یكی تكمیل زنجیرهی علم و فناوری است؛ یعنی این زنجیرهی از ایده و فكر و سپس علم و سپس فناوری و سپس تولید و سپس بازار را ما باید تكمیل بكنیم، والّا اگر چنانچه ما كار تحقیقاتی را كردیم، به فناوری هم رسیدیم، امّا مثلاً تولید انبوه نشد، یا بازار برایش پیشبینی نشد، این ضربه خواهد خورد؛ همهی اینها بایستی مورد توجّه قرار بگیرد و این زنجیرهی كار علمی، تا تولید و بازار بایستی دنبال بشود؛ یعنی نگاهها باید روی مجموع این زنجیره باشد؛ این یك نكته است. نكتهی بعدی هم شركتهای دانشبنیان؛ خوشبختانه امروز شركتهای دانشبنیان با تعداد خوبی، بالایی تشكیل شده و وجود دارد، هرچه میتوانید باید بروید سراغ شركتهای دانشبنیان.
توصیهی آخر - چون دیگر ظاهراً وقت هم خیلی گذشته - توصیه به نظام ملیِ نوآوری است. الان اینجا یك خلأیی وجود دارد - و همین خلأ موجب شده نقشهی جامع علمی هم آنچنان كه باید و شاید عملیاتی نشود - و آن عبارت است از همین خلأ نظام ملیِ نوآوری، كه عبارت است از یك شبكهای از فعالیتها، تعاملهای زنجیرهای، در سطحهای كلان و میانی و خرد، بین دستگاههای علمی كشور؛ چه در درون محیط علمی، چه بیرون محیط علمی. یك تعامل اینچنینی باید به وجود بیاید، كه این به عنوان نظام ملیِ نوآوری شناخته شود؛ كارش هم عبارت است از این كه جریان دانش و نوآوری را مدیریت كند، رصد كند، ارزیابی كند، هدایت كند. این امروز یك چیز لازمی است و به نظر من مسئولان و مدیران باید به این مسئله فكر كنند.
آنچه كه ما بر آن اصرار میورزیم و تأكید میكنیم، این است كه علم برای كشور، یك سرمایهی بیپایان و تمامنشدنی است. اگر چرخهی تولید علم در یك كشوری به راه افتاد، اگر استعدادی وجود داشت و به جریان افتاد، اگر ظرفیتها شروع كرد به بروز و ظهور، آن وقت این دیگر منبعِ تمامنشدنی است. علم یك پدیدهی درونزاست؛ چیزی نیست كه انسان برای آن ناچار و ناگزیر باشد وابسته شود. بله، اگر شما بخواهید علمِ حاضر و آماده را بگیرید، همین است؛ وابستگی دارد، احتیاج دارد، دست دراز كردن دارد؛ اما بعد از آنكه بنیان علمی در یك كشوری به وجود آمد، استعداد هم در آن كشور وجود داشت، آن وقت حالت چشمههای جوشان را پیدا میكند. اگر ما بپردازیم به دنبالگیری تحقیق و علم و ژرفنگری و دانشپژوهی، اگر این مسئله در كشور همچنان كه بحمدالله چند سالی است جدی گرفته شده و دنبال میشود، با همین شتاب، بلكه با انگیزهی بیشتر و اهتمام بیشتر دنبال شود، بدون تردید كشور به یك اوجی دست خواهد یافت.
... آنچه كه ما میخواهیم انشاءالله بر این جلسه مترتب شود، به طور كلی دو چیز است: یكی تشویق نخبگان و زبدگان و اهل علم و اهل تحقیق به این كه به سمت تشكیل این شركتها بروند و همچنین رساندن محصول این شركتها و این تحقیقات به بازار و در دسترس مردم قرار دادن و وارد كردن آن در چرخهی تجارت است. این، غرض اول ماست. البته همافزائی علم و ثروت و دارائی، تعریف ابتدائی این شركتهاست. بنابراین اهل دانش و كسانی كه اهل سرمایهگذاریهای مالی هستند، همت كنند و این شركتها افزایش پیدا كند. حالا گفته شد كه تا پایان برنامه، بیست هزار شركت تشكیل خواهد شد؛ لیكن تصور من این است كه بیش از این بایستی ما در كشور به رقم شركتهای دانشبنیان اهتمام بورزیم. یكی هم مسئلهی چرخهی ایدهی علمی تا مصرف است؛ این هم خیلی مهم است. البته این مربوط به دولت و همكاری دولت و دانشگاههاست، كه حالا یك نمونهاش همین پاركهاست كه بعضی دوستان اشاره كردند و نمونههای دیگری هم دارد.
ایدهی كار علمی در ذهن نخبه شكل میگیرد، بعد تبدیل میشود به علم، بعد تبدیل میشود به فناوری، بعد میآید میشود صنعت، بعد میآید توی بازار مصرف. بازخورد آن در بازار مصرف، باز تولید ایده میكند. این چرخه باید همین طور استمرار پیدا كند. این، همكاری دولت و دستگاههای صنعتی و دستگاههای مدیریتی و دستگاههای دانشگاهی را لازم دارد و بایستی انجام بگیرد. نکتهی بعدی در مسئلهی پیشرفت علم این است که زنجیرهی علم، فناوری، تولید محصول و تجاریسازی - که این زنجیرهی بسیار مهمی است - در حال شکلگیری است؛ یعنی دانش را تولید میکنند، آن را تبدیل به فناوری میکنند، محصول را تولید میکنند، محصول را به بازار تجارت جهانی میآورند و برای کشور تولید ثروت میکنند. این دانش فقط دلخوشکنک نیست، که ما بدانیم حالا در این زمینه پیشرفت کردیم؛ نه، این دانش کشور را ثروتمند میکند، سودش به همهی مردم میرسد. این، کشاندن مسیر تولید علم به ثروت ملی کشور است و پاسخگوئی به نیازهای ملت. این در زمینهی علم، که حقاً و انصافاً همت مضاعف و کار مضاعف در آن مشهود است.
نكتهی بعدی در مسئلهی پیشرفت علم این است كه زنجیرهی علم، فناوری، تولید محصول و تجاریسازی - كه این زنجیرهی بسیار مهمی است - در حال شكلگیری است؛ یعنی دانش را تولید میكنند، آن را تبدیل به فناوری میكنند، محصول را تولید میكنند، محصول را به بازار تجارت جهانی میآورند و برای كشور تولید ثروت میكنند. این دانش فقط دلخوشكنك نیست، كه ما بدانیم حالا در این زمینه پیشرفت كردیم؛ نه، این دانش كشور را ثروتمند میكند، سودش به همهی مردم میرسد. این، كشاندن مسیر تولید علم به ثروت ملی كشور است و پاسخگوئی به نیازهای ملت. این در زمینهی علم، كه حقاً و انصافاً همت مضاعف و كار مضاعف در آن مشهود است
آنچه در كشور لازم است و میتواند موقع و جایگاه علمی كشور را به طور شایسته و افتخارانگیز به ما نشان دهد كه بالا رفته، وجود یك چرخهی علمیِ كامل است. در همهی بخشها یك چرخهی بههمپیوستهی مهمی از انواع دانشهائی كه مورد نیاز كشور است، باید وجود داشته باشد تا اینها همافزائی كنند و به كمكِ هم بیایند. یك مجموعهی كامل علمی در كشور بایستی به وجود بیاید؛ این هنوز نشده. این جزیرهها بایستی به طور كامل به هم متصل شوند، یك مجموعهی واحد تشكیل شود؛ به هم كمك كنند، همدیگر را پیش ببرند، همافزائی كنند، راه را برای جستجو و یافتن منطقههای تازهی علمی در این آفرینش وسیع الهی باز كنند؛ سؤال مطرح كنند، به آن سؤالها پاسخ داده شود؛ اینها همهاش لازم است.…
بنابراین، این چرخهی علمیِ كامل لازم است. علاوهی بر این، چرخهی دیگری لازم است؛ از پدید آمدن یك فكر در ذهن یك نخبه یا یك نابغه، تا تحویل آن به مركز علمی و فعالیت علمی روی آن و تبدیل این فكر به یك علم یا به شاخهای از یك علم، تا عبور از این مرحله و رفتن به میدان فناوری و به عرصه آمدن فناوران و نخبگان فناوری و صنعتی بر روی این یافتهی علمی، تا بعد به مسئلهی تجاری كردن - كه به آن خواهم پرداخت - برسد؛ این هم باز یك چرخهی دیگر است. پس علاوه بر اینكه یك چرخهی علمی باید به وجود بیاید كه علوم، همدیگر را تكمیل كنند، به هم كمك كنند، یك منظومه به وجود بیاید، چرخه و سلسلهی زنجیرهوار دیگری از تولید اندیشهی علمی و ایدهی علمی، تا تشكیل یك مجموعهی ذهنیِ علمی، تا آمدن به میدان فناوری و صنعت، تا آمدن به بازار و تبدیل به محصول هم باید حتماً به وجود بیاید. البته اینها، هم همت شما را میطلبد، هم مدیریت دستگاههای مسئول را. همه باید تشریك مساعی كنند كه این اتفاق در كشور بیفتد. مسئلهی تجاریسازی خیلی مهم است. یافتههای علمی و صنعتی بایستی بتوانند در كشور تولید ثروت كنند. برادران مسئول در دفتر ما یك محاسبهای كردند؛ نظر آنها این است كه تا سال 1404 ما باید بتوانیم حداقل بیست درصد از درآمد كشور را از راه صنایع دانشبنیان و فعالیتهای تجاری دانشبنیان تأمین كنیم؛ یعنی از محل فروش محصولات علمی. این چیزی است كه باید خیلی از دسترس دور نباشد. دانش، منشأ تولید ثروت است؛ البته به شكل صحیح، به شكل نجیبانه، نه آنچنان كه دنیای غرب از دانش برای تحصیل ثروت استفاده كرد؛ كه من بعد انشاءاللَّه اشارهی مختصری خواهم كرد. البته تجاری كردن اگر در ذهنیت دستگاههای مسئول باشد، بایستی از آغاز - یعنی از وقتی كه ما پروژهی علمی و پروژهی صنعتی را تعریف میكنیم - به فكر تجاری كردنش باشیم؛ نگذاریم بعد از آنكه كار تمام شد، به فكر بیفتیم كه بازاریابی كنیم. از اول باید این مسئله در محاسبات بیاید؛ كه البته این مربوط به دستگاههای مسئول كشور است كه دنبال كنند. مسئلهی كاربردی كردن تحقیقات و اختراعات - كه اتفاقاً بعضی از جوانها گفتند - جزو چیزهائی است كه من رویش تكیه دارم. ما ممكن است یك تحقیقاتی بكنیم، در یك پروژهی تبلیغاتی به جاهای خوبی هم محققِ ما برسد؛ اما این در وضع كشور، در جهت رشد و توسعهی كشور نقشی نداشته باشد؛ یعنی نتواند به ثروت ملی تبدیل شود . ما باید علممان را بتوانیم به ثروت ملی تبدیل كنیم . این، تلاش لازم دارد، برنامهریزی لازم دارد. آن وقت یك نكتهای در كنار این هست - كه باز در همان نقشهی جامع علمی قرار میگیرد - كه ما باید زنجیرهی علم و فناوری را تكمیل كنیم، كه گاهی یك جاهائی از این زنجیره قطع شده است، تا یك خط تولید واقعی درست بشود و علم بتواند از همهی جهات به اهداف خودش برسد.
نظام اعطای امتیازات علمی و آییننامههایی كه در این زمینه هست، باید تطبیق كند با همین مطلب كه كدام تحقیق منطبق است با نیاز كشور، و كدام تحقیق، تكمیلكنندهی یك زنجیرهی تحقیق و پژوهش است. ما گاهی در زمینههایی یك زنجیرهای داریم؛ حلقههای وسطِ این زنجیره مفقود است. تأمین این حلقهها خیلی اهمیت خواهد داشت. پس هدفدار كردن تحقیق علمی با توجه به نیازهای كشور و نیازهای صنعت و بقیهی بخشهای حیاتی كشور است.
تولید در یك گسترهی وسیع باید شعار ملت باشد. تولید كار، تولید علم، تولید فناوری، تولید ثروت، تولید معرفت، تولید فرصت، تولید عزت و منزلت، تولید كالا و تولید انسانهای كارآمد؛ اینها همه تولید است. رمز سعادت ملت ما در این است كه در این گسترهی وسیع، هم دولت و هم ملت، بر این تولید همت بگماریم. این تأمین كنندهی امنیت ملی و اقتدار و پیشرفت كشور است؛ این یك جهاد است. من امروز به شما عرض میكنم، هم به مسئولین و مأموران دولتی و هم به آحاد مردم، به خصوص به شما جوانها؛ این یك جهاد است. امروز تولید علم، تولید كار، تولید ابتكار، تولید كالا، كالای مورد نیاز مردم، تولید انسان كارآمد، تولید فرصت و تولید عزت، هر كدام از اینها یك جهاد است. مجاهد فی سبیلاللَّه تولید كننده است؛ باید هم علم را بیاموزیم و هم علم را تولید كنیم. ما باید یك كشور عالم بشویم. در یك روایتی از امیرالمؤمنین نقل شده است كه فرمود: «العلم سلطان، من وجده صال و من لم یجده صیل علیه»؛ یعنی علم اقتدار است، علم مساوی است با قدرت؛ هر كسی كه علم را پیدا كند، میتواند فرمانروایی كند؛ هر ملتی كه عالم باشد، میتواند فرمانروایی كند؛ هر ملتی كه دستش از علم تهی باشد، باید خود را آماده كند كه دیگران بر او فرمانروایی كنند. ما باید علم را با همهی معنای كامل آن به عنوان یك جهاد دنبال كنیم؛ این را من به جوانها، استادان و دانشگاهها میگویم. علاوه بر این، علم مجرد و به تنهایی هم كافی نیست؛ علم را باید وصل كنیم به فناوری، فناوری را باید وصل كنید به صنعت، و صنعت را باید وصل كنیم به توسعهی كشور. صنعتی كه مایهی توسعه و پیشرفت كشور نباشد، برای ما مفید نیست؛ علمی كه به فناوری تولید نشود، فایدهای ندارد و نافع نیست. وظیفهی دانشگاهها سنگین است؛ وظیفهی آموزش و پرورش سنگین است؛ وظیفهی مراكز تحقیقاتی و مراكز پژوهشی سنگین است.
نمودار
آخرین مقالات
|