keyword/content
1393/09/06
1389/08/03
1389/03/14
1385/08/17
1382/02/10
1377/09/25
1376/03/14
1374/03/14
1374/01/30
1372/03/14
1372/01/04
1372/01/04
1370/12/13
1370/06/27
1370/04/25
1369/09/14
1368/12/22
1368/10/19
1368/04/22
1368/04/19
1368/04/18
1368/04/14
1368/04/14

این تفکّر که تفکّر بسیجى است و امام بزرگوار ما این را در ایران اسلامى خلق کرد، این صادر شده. بارها گفتیم، مفاهیم انقلاب و مفاهیم اسلام، مثل عطر گلهاى بهارى است؛ هیچ کسى نمیتواند جلوى آن را بگیرد؛ پخش میشود، همه‌جا میرود؛ نسیم روح‌افزا و روان‌بخشى است که همه‌جا را به خودى خود میگیرد؛ حالا جنجال کنند، دادوبیداد کنند؛ رفته، صادر شده و الان شما در کشورهاى گوناگونى ملاحظه کنید؛ این تفکّر در لبنان دارد فعّالیت میکند، در عراق دارد فعّالیت میکند؛ جوانهاى عراقى حرکت کردند همراه ارتششان شدند توانستند این پیروزى‌ها را به دست بیاورند؛ در سوریه همین‌جور، در غزّه همین‌جور، در فلسطین همین‌جور، در یمن همین‌جور، ان‌شاءالله در قدس شریف و براى نجاتِ الاقصى هم همین‌جور.

هدف این نیست که ما انقلاب را به شکل متعارف در عرف سیاسی و قاموس سیاسی به این کشور و آن کشور صادر کنیم؛ انقلاب چیزی نیست که با ابزارهای سیاسی بشود آن را صادر کرد یا با ابزارهای نظامی و امنیتی بشود آن را پیش برد؛ این غلط است؛ ما از اول، این راه را بستیم.
مسئله‌ی جمهوری اسلامی، مسئله‌ی بازتولید معارف والای اسلامی است، تا مسلمانها احساس هویت کنند، احساس شخصیت اسلامی کنند، با تعالیم اسلام که نجاتبخش بشریت است، آشنا شوند؛ بدانند این معنایش چیست که خداوند متعال میفرماید: پیغمبر را فرستادیم «و یضع عنهم اصرهم و الأغلال الّتی کانت علیهم»؛ این غلها و زنجیرهائی که در محیط شرک‌آلود به پای انسانها بسته است و اسلام میخواهد اینها را بگشاید، چیست؟ امت اسلامی بر اثر غفلت، مدتهای طولانی این حقایق را از یاد برده بود. امت اسلامی میتواند آزاد باشد، پیشرفته باشد، عالم باشد، عزیز باشد، مقتدر باشد؛ اینها به برکت تعالیم اسلامی به‌دست‌آمدنی است. استکبار و دستگاه‌های استعماری در طول دویست سال سعی کردند این مفاهیم را از یاد مسلمانها ببرند؛ آنها را از هویت خودشان غافل کنند تا بتوانند دست تجاوز را به محیط سیاسی آنها، به محیط اقتصادی آنها، به فرهنگ بومی آنها دراز کنند و تطاول کنند. انقلاب اینها را به یاد امت اسلامی آورد.
شما امروز این فرصت بزرگ را در جمهوری اسلامی، در عاصمه‌ی علمی قم، در جامعه‌ی مبارک «المصطفی» دارید که با این معارف آشنا شوید؛ «لیتفقّهوا فی الدّین و لینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم»؛ خود شما بتوانید نورافکنی شوید که فضا را روشن میکند. امروز دنیای اسلام به این نیاز دارد.

یک نقطه‌ی دیگر از نقاط روشن خط امام، جهانی بودن نهضت است. امام نهضت را جهانی میدانست و این انقلاب را متعلق به همه‌ی ملتهای مسلمان، بلکه غیر مسلمان معرفی میکرد. امام از این ابائی نداشت. این غیر از دخالت در امور کشورهاست، که ما نمیکنیم؛ این غیر از صادر کردن انقلاب به سبک استعمارگران دیروز است، که ما این کار را نمیکنیم، اهلش نیستیم؛ این معنایش این است که بوی خوش این پدیده‌ی رحمانی باید در دنیا پراکنده شود، ملتها بفهمند که وظیفه‌شان چیست، ملتهای مسلمان بدانند که هویتشان چگونه است و کجاست.

بیست‌وهفت سال از انقلاب و هفده سال از درگذشت امام گذشته، اما ملت ما این‌طور پُرنشاط و پُرانگیزه شعارهای انقلاب را بر سر دست گرفته و به پیش می‌تازد؛ این یک تصادف است؟! این یک اتفاق است؟! نه، این یک روند است؛ این یک فرایند منطقی و معقول است و ادامه هم خواهد داشت. هم ادامه خواهد داشت، هم بر روی ملتهای دیگر تأثیر خواهد گذاشت. اینها خیال می‌کردند که ما برای صدور انقلاب لشگرکشی خواهیم کرد؛ یا لشگر نظامی یا لشگر امنیتی و اطلاعاتی؛ مثل خودشان که برای مقاصدشان لشگرهای امنیتی می‌فرستند؛ اما غافل از اینکه نه، ما نه لشگر اطلاعاتی می‌خواهیم و نه لشگر نظامی، بلکه حرف ملت ایران و آن طرحی که ملت ما برای اداره‌ی ملتها و جوامع به میان آورده، در دل ملتهای مسلمان می‌نشیند و ملتهای مسلمان به طور طبیعی علاقه‌مند و طرفدار ملت ما می‌شوند، که هستند و شدند و روزبه‌روز هم بیشتر می‌شوند.

سرجنبانان رژیم امریکا و انگلیس هی نیایند پشت بلندگوها بگویند ایران تحریک می‌کند. نه، ایران هیچ کس را تحریک نمی‌کند. آن جوان عراقی که در خیابان و خانه‌ی خود، تانک و چکمه‌ی چکمه پوشان بیگانه را می‌بیند، احتیاج به تحریک ندارد. کجای دنیا جوانان و مردان غیور و زنان شجاعِ یک جامعه حضور اشغالگران را تحمّل کردند که اینها تحمّل کنند؟ هیچ جا تحمل نکردند، اینها هم تحمّل نخواهند کرد؛ بنابراین محرّک نمی‌خواهد. عامل اصلی، بیداری اسلامی است؛ این را هم خودشان خوب فهمیده‌اند. این، مخصوص عراق هم نیست؛ امروز در هر جای دنیای اسلام، امریکاییها و انگلیسیها و امثال اینها حضور یابند و خود را با مردم مواجه کنند، موج عظیم نهضت و بیداری اسلامی را لمس خواهند کرد. امّت اسلامی نسیم بیداری را حس کرده و عطر بازگشت به معارف اسلام را بوییده است. همه‌ی اینها از آن نهضت عظیمی که شما مردم به راه انداختید و از آن مرد بزرگ و آسمانی که توانست این اقیانوس را متلاطم و این دلها را آگاه کند - امام راحل عظیم‌الشّأن - سرچشمه می‌گیرد؛ آنها هم فهمیده‌اند. دشمنی آنها با شما و امام و انقلاب اسلامی و نظام اسلامی به خاطر این است که می‌دانند چشمه‌ای از این‌جا جوشش کرده و به همه‌ی دنیای اسلام سرریز شده است. گفتند انقلاب را صادر نکنید؛ ما گفتیم انقلاب مگر کالاست که انسان آن را صادر کند؟! انقلاب مثل بوی خوش گلهاست؛ خودش صادر می‌شود. انقلاب مثل باد بهاری است؛ خودش فضاهای گرفته و متعفّن را عوض و جابه‌جا می‌کند. انقلاب را کسی نباید صادر کند؛ انقلاب خودش صادر می‌شود.

برای تداوم راه انقلاب، برای عمق بخشیدن به فکر انقلاب و به این اندیشه‌ی بلند و بزرگ، بسیج شوید. فلسفه‌ی انقلاب، یک بنای فکرىِ شامخ است؛ بنایی فکری و دارای آن‌قدر استحکام که توانست یک نظام را که بزرگترین قدرتهای دنیا پشتیبانش بودند، منهدم و زیر و رو کند، یک نظام نو به وجود آورد و تمام کسانی را که در دنیای امروز، چیزی شبیه آن نظام منهدم شده دارند، به خود بلرزاند! آری؛ به خود لرزیدند. این است که هنوز هم که هنوز است، تا حرف میزنند، میگویند جلوِ این صدور انقلاب را بگیرید؛ ما از این صدور انقلاب، خیلی میترسیم! این یعنی چه؟ یعنی این‌که فلسفه‌ی مستحکمِ قوىِ خوش بنیه‌ی اسلامی و الهی و قرآنی، همه‌ی کسانی را که وجه مشترک زیادی با آن نظام دارند - که این فلسفه، آن را منهدم کرده است - به خود میلرزاند! یک چنین چیزی است.

در این قریب نوزده سالی که از پیروزی انقلاب می‌گذرد، یکی از نکاتی که تبلیغات دشمنان همواره نسبت به نظام اسلامی مطرح کرده‌اند، عبارت از صدور انقلاب است. بارها هم مسؤولان جمهوری اسلامی گفته‌اند که ما نمی‌خواهیم انقلابمان را به کشورها و در میان ملتها صادر کنیم؛ اما آنها باز هم تکرار می‌کنند! مقصود آنها از صدور انقلاب، همین است که وقتی نظام اسلامی بر مبنای احکام اسلام و هدفهای قرآنی تنظیم شده باشد - که شده است - در هر جای آفاق عالم که مسلمانی زندگی می‌کند، این نظام و این انقلاب را از خود می‌داند، به آن افتخار می‌کند و از عزّتش، احساس عزّت دارد.

امروز جمهوری اسلامی، در صحنه‌های سیاسی و بین‌المللی و در عرصه‌ی سازندگی کشور و در نمایشهای سیاسی عظیمی که این ملت به وجود می‌آورد - مثل همین مسأله‌ی انتخابات، یا بقیه‌ی عرصه‌هایی که مردم در آن حضور پیدا می‌کنند - سربلند است. هرگاه یکی از اینها به وجود می‌آید، یکی از نمونه‌های عزّت و استقلال هم ظاهر می‌شود. هر جای عالم، مسلمانی زندگی می‌کند، وقتی این خبر را می‌شنود، احساس عزّت می‌کند. چرا؟ چون نظام جمهوری اسلامی را متعلّق به خودش می‌داند و این به خاطر آن است که امام بزرگوار - طرّاح و معمار این انقلاب - این نظام را بر اساس هدفهای اسلامی به وجود آورد و به آن، جنبه‌ی فرامرزی و جهانی و بین‌المللی داد.

نمی‌توانند این نظام را در چارچوب مرزهای ایران محبوس کنند. مسلمانان دنیا، این نظام را از خود می‌دانند و این همان چیزی است که استکبار را به‌شدّت خشمگین می‌کند. اسم این را صدور انقلاب می‌گذارند؛ یعنی همان تعبیری که انقلابیّون مارکسیست، در دهه‌های میانه‌ی قرن بیستم، به آن افتخار می‌کردند؛ در حالی که ما به آن معنا و به آن صورت، معتقد به صدور انقلاب نیستیم. وقتی که این انقلاب، اسلامی است، پس همه‌ی مسلمانان عالم، به آن علاقه‌مند و معتقدند و آن را از خود می‌دانند.

برادران و خواهران! دشمن که می‌گوید «انقلاب به وسیله انقلابیّون صادر می‌شود»، اشتباه و غلط مضاعف می‌کند. دوبار غلط می‌کنند. اشتباه اوّل آنها این‌جاست که نظام جمهوری اسلامی، در صدد صادر کردن هیچ چیز نیست. نظام جمهوری اسلامی دارای حقیقتی است که همان انقلاب است. این ملت، حقیقتِ انقلاب را به وجود آورد و نظام جمهوری اسلامی، تجسّم انقلاب است. اشتباه دوم این است که تفکّر انقلاب و پیام انقلاب که پیام آزادی و بیداری است، احتیاج به صادر کردن ندارد. مگر لازم است کسی این مفاهیم را صادر کند؟! خوب؛ یک حرف و حقیقتی است که ملتها از آن بی‌خبرند. وقتی مواجه شدند و تجربه‌ی موفّق جمهوری اسلامی را دیدند، قهراً درس می‌گیرند. لازم نیست به ملتها گفته شود که «شما هم بیایید این‌طور عمل کنید.» ملتها، نظام جمهوری اسلامی، انقلاب، موفّقیتهای این ملت و عزّت ایران و اسلام را می‌بینند و درس می‌گیرند. امروز بیداری اسلامی در کشورهای گوناگون و بیداری روح معنویّت در سرتاسر جهان، مرهون انقلاب اسلامی است.

نکته‌ای که مایلم همه‌ی برادران و خواهران به آن توجّه کنند، این است که عزیزان من! امروز استکبار جهانی و در رأس آن رژیم ایالات متحده‌ی امریکا و به دنبال آن همه‌ی آدمهای بدِ عالم، همه‌ی تبعیض خواهها، ستمگرها، مستبدها و همه‌ی انسانهایی که با حق و عدالت مخالفند، به یک نتیجه رسیده‌اند که شما باید به آن توجّه کنید. آنها به این نتیجه رسیده‌اند که «انقلاب اسلامی، امروز با نفس داشتن و سرِپا بودن نظام جمهوری اسلامی، تبلیغ می‌شود.» تا وقتی که این نظام قائم است؛ تا وقتی که جمهوری اسلامی محکم و استوار ایستاده است و تا وقتی که کشور جمهوری اسلامی ایران روزبه‌روز آبادتر و قویتر می‌شود، آنها احساس خطر می‌کنند. چیزی که آنها دنبال می‌کنند این است که اگر بتوانند، نظام جمهوری اسلامی را از بین ببرند و مضمحل کنند. البته از این مأیوسند و می‌دانند که دیگر این کار، عملی نیست. اما در درجه‌ی دوم، همه‌ی همّت آنها این است که نگذارند نظام جمهوری اسلامی و ایرانی که با این نظام اداره می‌شود، در دنیا به عنوان یک نظام و کشور مستقّل و آباد مطرح شود. آنها می‌خواهند در استقلال ایران خدشه وارد کنند و از طُرق مختلف به آن دست‌اندازی و در آن دخالت نمایند. آنها می‌خواهند به دروغ وانمود کنند که «اگر ما با شما نباشیم، نمی‌توانید کاری انجام دهید»؛ بلکه به این وسیله بتوانند استقلال و عدم وابستگی این ملت را به نحوی خدشه‌دار کنند، و اگر نتوانستند این کار را بکنند، سعی کنند که نگذارند این ملت، کشور خود را بسازد؛ ایران را آباد کند و زندگی را در این کشور، مایه‌ی رشک ملتهای دیگر کند. بیدار باشید!

یاوه‌گوهای امریکایی، باز نروند این‌جا و آن‌جا بگویند که «ایران می‌خواهد جنگ درست کند» یا «بمب اتم منفجر کند.» این حرفها و این مهمل‌گوییها دیگر کهنه و منسوخ شده است. اگر چه آنها به منسوخ شدن یا نشدن این مهملات نگاه نمی‌کنند و باز هم از این مهملات می‌گویند؛ اما بدانند که ما جنگ‌افروز نیستیم. ما برطبق مبانی‌مان، با جنگ‌افروزی مخالفیم. اصول ما اقتضا می‌کند که پیام دوستی و صلح و محبّت و امنیت و آرامش داشته باشیم. چون ما حرف داریم. کسی که حرف ندارد، می‌خواهد فضا شلوغ باشد؛ صدا به کسی نرسد و کسی نداند که او چه گفت. کسی که اهل زورگویی و چَپُوْ کردن است، دلش می‌خواهد که فضا شلوغ شود، تا او در وسط کار چَپو کند. اما کسی که حرف حساب دارد، دلش می‌خواهد همه ساکت شوند؛ آرام باشند و فضا آرامش داشته باشد، تا حرف حساب او را بشنوند.

ما حرف حساب داریم. ما پیام داریم. دلیلش هم این است که شانزده سال از انقلاب می‌گذرد و هنوز دشمنان می‌گویند «آنها می‌خواهند انقلاب را صادر کنند.» یعنی چه می‌خواهند صادر کنند؟! مگر انقلاب کالاست که کسی آن را بسته‌بندی کرده، صادر کند! آنها از حرفهای ما می‌ترسند. در فضای عالم، به حتی یکی از حرفهای درست و حسابی مسؤولین نظام جمهوری اسلامی، اجازه‌ی پخش نمی‌دهند و آن را در مطبوعات معروف عالم درج و نشر نمی‌کنند؛ چون می‌ترسند.

من یک وقت عرض کردم که فرزند عزیزِ درگذشته‌ی امام بزرگوار، به فکر افتادند تا پیام حجّ امام بزرگوار را با پرداختن بهای زیادی، در مطبوعات یکی از کشورهای غربی چاپ کنند. اما آنها حاضر نشدند چاپ کنند. آنها با این‌که بنده‌ی پولند و پول برایشان دین و ایمان و ناموس و غیرت و همه چیز است، حاضر نشدند درج کنند. چون حواس دستگاههای اطّلاعاتی‌شان جمع بود که پیام امام، مثل بمب در آن‌جا منفجر می‌شد. آنها با حرفهای ما مخالفند و از حرفهای ما می‌ترسند. ما که حرف داریم، طبیعی است دنبال آرامش و امنیت و صلح و صفا هستیم؛ معلوم است که جنگ طلب نیستیم. اما این‌که ما جنگ طلب نیستیم، معنایش این نیست که دشمن ما هم جنگ‌طلب نیست.

هرکس، در هر جای دنیا برای عزّت اسلام قیام کند، ما از او حمایت معنوی و سیاسی می‌کنیم. دشمن می‌خواهد بگوید «شما پشتیبانی مادّی می‌کنید.» این، دروغ است. دشمن می‌خواهد بگوید «شما با نهضتهایی که در کشورهای اسلامی است، ارتباط دارید.» ما ارتباط سازمانی را، ارتباط رسمی را، ارتباط به آن معنایی را که دشمن در نظر دارد، جدّاً تکذیب می‌کنیم. البته امروز همه‌ی کسانی که در دنیای اسلام، به نام اسلام صدا بلند می‌کنند، تحت تأثیر امام بزرگوار ما هستند. در این‌که تردیدی نیست. من در خطبه‌ی عید فطرِ امسال گفتم: دشمن به ما می‌گوید چرا انقلابتان را صادر می‌کنید؟ ما در جواب دشمن می‌گوییم انقلابمان را صادر نمی‌کنیم. انقلاب ما صادر شد و گذشت و تمام شد! شما در مقابل یک عمل انجام شده قرار دارید. صدور انقلاب به معنای صدور یک کالا نیست که به‌طور دائم، آن هم به وسیله‌ی اشخاص بخواهد ادامه داشته باشد. صدور یک فکر و یک اندیشه، به معنای آن است که آن اندیشه، صحیح است و دل انسانها را در اکناف عالم، به خود جذب می‌کند. این کار انجام گرفت و روزبه‌روز آثارش را در دنیا حتّی بعد از رحلت امام بزرگوار ما نشان می‌دهد. ولی ما حمایت معنوی و سیاسی می‌کنیم. ما جوانانی را که در مصر، یا در الجزایر، یا در سایر کشورهای اسلامی، به نام اسلام سخن می‌گویند، یا مسلمانانی را که در تاجیکستان از تفکّر اسلامی و قرآنی حمایت می‌کنند، یا مسلمانانی را که در هند، هویّت اسلامی خودشان را می‌خواهند حفظ کنند، یا مسلمانان مظلومی را که در عراق زیر فشار رژیم بعثی قرار دارند، یا هر گروه مسلمانی را که در هر نقطه‌ی عالم تفکّر اسلامی را احیا می‌کند، قبول داریم و حمایت می‌کنیم. قلباً برای آنها دعا می‌کنیم و از بُعد سیاسی، در سطح جهان از آنها حمایت می‌نماییم. این هم یکی از مسائل است.

باز مدتی است که بوقهای تبلیغاتی صهیونیستی، در اطراف دنیا به صدا در آمده‌اند و گهگاه یک بار، موج حمله‌ی تبلیغاتی به راه می‌اندازند. مجدّداً این موج تبلیغاتی علیه جمهوری اسلامی به وسیله‌ی تبلیغات صهیونیستی آغاز شده است. مسأله این است که جمهوری اسلامی به خاطر استقلال، به خاطر زیر بار زور نرفتن، به خاطر رعایت منافع ملی و نه منافع مستکبران به خاطر ایستادگی در مقابل مطامع دشمنانی که می‌خواهند بر این کشور دست بیندازند، به خاطر برچیدن بساط کسانی که دهها سال نوکری استعمار و استکبار را در این کشور کردند، در چشم مستکبران جهان موجود منفوری است. ما این را می‌دانیم و از این بابت ناراحت هم نیستیم. هرچه جمهوری اسلامی در نظر مستکبران و جهانخواران و بدها و شیطانها منفور باشد، ما خوشحالتریم. روزی که آنها از ما خوششان بیاید و ما را بپسندند و از ما راضی شوند، در صحّتِ راه و کار خود شک خواهیم کرد. اما آنچه که امروز می‌گویند، مسأله‌ی تروریسم است که مطلب تازه‌ای هم نیست. اینها جمهوری اسلامی را به حمایت از تروریسم و به صدور انقلاب در سراسر عالم متّهم می‌کنند. من می‌گویم مسأله‌ی صدور انقلاب که بارها و بارها تکرار کرده‌اند، یک حرف بی‌معنا و پوچ است. انقلاب چیزی نیست که کسی آن را صادر کند. انقلاب کالا نیست که بشود صادرش کرد. انقلاب، محموله نیست که بتوان آن را به جای دیگری برد و یا به کشور دیگری صادر کرد. انقلاب، اگر درست و منطقی باشد و اگر برای ملتها جاذب باشد، خودش صادر می‌شود؛ بدون این‌که کسی بخواهد آن را صادر کند. ما انقلاب را صادر نکردیم. انقلاب، با جاذبه‌های خودش صادر شده است. این، نکته‌ی دوّم.

نکته‌ی سوم این است که ما انقلاب را امروز نمی‌خواهیم صادر کنیم. انقلاب، یک‌بار صادر می‌شود؛ و شد! این‌که می‌بینید امروز در سرتاسر دنیا، گرایش و ایمان اسلامی زنده شده است؛ این‌که می‌بینید ملتها در شمال آفریقا و در خاورمیانه و در شرق و غرب کشورهای اسلامی بیدار شده‌اند؛ این‌که می‌بینید جوانان مسلمان در کشورهای گوناگون به زیباییهای دین و قرآن روآورنده‌اند، همه حاکی از این است که انقلاب اسلامی در اوّلِ وقوع خود صادر شده است. ما که نمی‌خواهیم بعد از گذشت چهارده سال، تازه به فکر صدور انقلاب باشیم! یک بار انقلاب صادر می‌شود و آن هم شد. وقتی که انقلاب، پیروز شد و خبر و جذّابیت آن، دنیا را پرکرد، کاری که باید بشود شد. همان کاری که شما از آن ناراضی هستید؛ همان کاری که به خاطر آن زنجیر می‌جوید و همان کاری که به خاطر آن خشمناک می‌شوید، شده و کار از کار گذشته است! شما هم هیچ کاری نمی‌توانید بکنید و هیچ کس دیگری هم نمی‌تواند کاری بکند. کار از کار گذشته است!

قدرتهای استکباری، در پی متّهم کردن جمهوری اسلامی به تروریسم و صدور انقلاب، با سلاح تهدید هم به میدان آمده‌اند. من به آنها می‌گویم: شما به شدت در اشتباهید که جمهوری اسلامی را تهدید می‌کنید. جمهوری اسلامی را به چه چیز تهدید می‌کنید؟ درباره‌ی جمهوری اسلامی چه خیال کرده‌اید؟

به شدّت در اشتباهند آنهایی که خیال می‌کنند چون انقلابهای پوشالی انقلابهای غیر متّکی به مردم، در کشورهای کمونیستی شکست خوردند و نابود شدند، معنایش این است که این انقلابِ اصیل مردمی که با دست یکایک ملت بر پا داشته شده است، ممکن است شکست بخورد. به شدّت در اشتباهند. چه مقایسه‌ی غلطی است بین کشور ما و کشوری مثل شوروی سابق که از اوّل تا وقتی منهدم شد، یک انتخابات مردمی و سراسری در آن انجام نگرفت!

بعضیها خیال می‌کنند که اگر بخواهند راجع به دوره‌ی خلفا تحلیل کنند، حتماً باید با طعن به آنها همراه باشد؛ نه، طعن به خلفا در رادیو جایز نیست. اگر تاکنون این نکته را در جلسات قبل نگفته‌ام، الان عرض می‌کنم که طعن به خلفا در رادیو مطلقاً جایز نیست؛ الان حرام شرعی است. داعیه‌ی ما این است که می‌خواهیم انقلابمان را به دنیا صادر کنیم؛ کدام دنیا؟ در درجه‌ی اول، دنیای اسلام است. آن‌وقت دنیای اسلام که یک میلیارد و دویست میلیون نفر جمعیت دارد و حدود چهارپنجم‌شان کسانی هستند که به چیزهایی به شکل مقدسات اعتقاد دارند، شما بیایید به این مقدسات اهانت بکنید؟! آیا این انقلاب صادر می‌شود؟!

امروز به دوران نبیّ‌اکرم (صلّی‌اللَّه‌علیه‌واله‌وسلّم) نگاه کنید؛ از دور، پیچ را می‌شود دید. از نزدیک در حین حرکت، هیچ‌کس ملتفت نیست که چه کاری دارد انجام می‌گیرد؛ مگر هوشمندان. از این‌جا شما می‌فهمید که بشریت در دوران صدر اسلام، مشغول چگونه حرکتی بود و چه کار می‌کرد. نه این‌که بخواهم دوران نورانی نبیّ‌اکرم را با دوره‌های دیگر مقایسه کنیم، اما آن‌چنان کاری را امروز داریم انجام می‌دهیم؛ یا بهتر بگویم، امروز دنیا در حال آن‌چنان تحولی است که آن روز بود؛ آن روز هم کسی باور نمی‌کرد.

شما خیال می‌کنید قدرتهایی که آن روز بر دنیا مسلط بودند، کمتر از قدرت استکباری امریکای امروز احساس قدرت می‌کردند؛ نه، آنها هم همین‌طور احساس قدرت می‌کردند. ببینید با پیامبران چگونه حرف می‌زدند. ببینید برخورد تمدنها با کسانی که برخلاف هوی‌ها و هوسهای آنها حرف می‌زدند، چه‌قدر تحقیرآمیز بود.

به این ماجرای سه نفر پیامبری که به شهر «انطاکیه» مبعوث شدند، توجه کنید؛ «و اضرب لهم مثلا اصحاب القریة اذ جائها المرسلون. اذ ارسلنا الیهم اثنین فکذّبوهما فعززنا بثالث فقالوا انّا الیکم مرسلون». این سه پیامبر، به سردمداران یک تمدن گفتند که ما هدفی داریم، پیامی داریم و آمده‌ایم با شما حرف بزنیم. مسأله، مسأله‌ی کوه‌نشینی و سنگ‌تراشی نیست؛ مسأله‌ی تمدن امپراتوری کذایی روم با آن جاه و جلال و با آن آثار عظیم تاریخی است. این «انّا الیکم مرسلون»، در بیان قرآن‌که مبنی بر ایجاز است، یک کلمه است. پیامبران یک کلمه گفتند که ما به سوی شما فرستاده شده‌ایم. این‌طور نبوده که همه‌ی مردم «انطاکیه» را یک‌جا جمع کردند و این سه نفر رفتند سخنرانی کردند و گفتند: «انّا الیکم مرسلون»؛ نه، «انّا الیکم مرسلون»، همان‌طوری گفته شد که امام در طول این ده سال به دنیا گفت. امام همین را می‌گفت دیگر؛ «انّا الیکم مرسلون». ای بشر غافل! ای انسان اسیر دست چند فامیل سیاسی و صنعتی عالم! ای ملتهای تحقیرشده! ما آمده‌ایم شما را نجات بدهیم، ما آمده‌ایم با شما حرف بزنیم. امام ده سال این را می‌گفت؛ «انّا الیکم مرسلون». شاید آن پیامبران هم در طول مدتی این حرف را زدند.

«قالوا ما انتم الّا بشر مثلنا و ما انزل الرّحمن من شی‌ء ان انتم الّا تکذبون». از طرف مقابل، تکذیب و تحقیر: نه آقا، شما چه می‌گویید؟ شما چه حرف تازه‌یی برای بشریت دارید؟ شما هم مثل بقیه‌ی مردمید؛ اسلامِ مخصوص خودتان را آورده‌اید و حرف مخصوص خودتان را می‌زنید؛ همین لحنی که سردمداران مادّیگری مظلم و منحوس دنیا، با انقلاب و با امام و با داعیان حق و پرچمداران حق، حرف زدند و امروز حرف می‌زنند.

«قالوا ما انتم الّا بشر مثلنا و ما انزل الرّحمن من شی‌ء ان انتم الّا تکذبون. قالوا ربّنا یعلم انّا الیکم لمرسلون. و ما علینا الّا البلاغ المبین». حمله‌ی مجدد، از طرف پیامبران است: نه، مقدسات را به شهادت می‌گیریم که ما به خیر شما حرف می‌زنیم. ما فرستاده‌ایم، ما رسالت داریم، ما با شما حرف داریم. به وجدانتان مراجعه کنید، به ادیانتان مراجعه کنید، به اندیشمندان پاکنهادتان - اگر دارید - مراجعه کنید. ما می‌خواهیم حرفمان را به شما برسانیم - «البلاغ المبین» - نمی‌خواهیم به دست خودمان در هر نقطه‌یی، خشتی را از این‌رو به آن رو برگردانیم. ما می‌خواهیم انگیزش را در شما به وجود بیاوریم؛ صادر کردن اندیشه و فکر و انقلاب و فرهنگ؛ همانی که بیش از همه چیز دشمن از آن خائف است.

تا صحبت بلاغ مبین در میان می‌آید، طرف مقابل جبهه‌اش خشن‌تر می‌شود. این‌جا دیگر صحبت تحقیر نیست؛ «قالوا انّا تطیّرنا بکم لئن لم تنتهوا لنرجمنّکم و لیمسّنّکم منّا عذاب الیم». این‌جا دیگر صحبت این نیست که در تبلیغات خود لبخند تمسخر بزنند و بگویند حرف نو آوردند، لکن مبانی کهنه را ترویج می‌کنند؛ نخیر، صف‌بندی است. او می‌گوید شماها برای بشریت مضرید؛ او که خودش بزرگترین ضربه را به حیات انسان زده است! می‌گوید اگر شما از این رسالت و از این حرف دست برندارید، تهدید می‌شوید؛ «لیمسّنّکم منّا عذاب الیم». آن‌وقت این‌جاست که پیامبر در مقابله‌ی با این روش، باز به یک ضربه‌ی متقابل مضاعف دست می‌زند؛ «قالوا طائرکم معکم أئن ذکّرتم بل انتم قوم مسرفون».

این حادثه همیشه بوده، امروز هم هست. آن روز هم دنیا و دنیاداران در مقابل حرکت پیامبر، با چهره‌ی خشن و سرد و با کمال خشونت رفتار می‌کردند؛ مخصوص امروز نیست؛ اما در همه‌ی موارد هم آن جبهه‌یی که در نهایت عقب‌نشینی کرده، همان جبهه‌ی متکبر و مستکبر بوده است. این جاست که تاریخ روزبه‌روز تکامل پیدا کرده است. تفسیر الهی تاریخ، این است. تکامل تاریخ، یعنی این.

تقریباً همه‌ی این کتابهایی که شما از «دفتر هنر و ادبیات مقاومت» منتشر کرده‌اید، خوانده‌ام و بعضی از آنها را بسیار فوق‌العاده یافته‌ام. همین «فرمانده‌ی من» که ذکر شد، از آن بخشهای بسیار برجسته‌ی این کار است. نفس این فکر، فکر مهمی است. آنچه هم که آن‌جا نوشته شده و عرضه گردیده - حالا یا شما نوشتید، یا خود آن افراد نوشتند و برای شما فرستادند و بعد ویراستاری شده - بسیار چیز برجسته‌یی است. من وقتی اینها را می‌خواندم، به این فکر می‌افتادم که اگر ما برای صدور مفاهیم انقلاب، همین جزوه‌ها و کتابها را منتشر بکنیم، کار کمی نکرده‌ایم؛ کار زیادی انجام گرفته است.

ماها از انقلاب طلب نداریم؛ هیچ‌کس طلب ندارد. «یمنّون علیک ان اسلموا قل لاتمنّوا علی اسلامکم بل‌اللَّه یمنّ علیکم ان هدیکم للایمان». خدای متعال توفیق داد، تا ما بتوانیم در صفوف مقدم این انقلاب، حرکت و کار بکنیم. ماها مدیون این انقلابیم. ما از این انقلاب طلبکار نیستیم؛ ولی مسلمانان عالم و عامه‌ی مردم ما، از این انقلاب طلبکارند؛ هر چند خوشبختانه آنها هم در این انقلاب، احساس طلبکاری نمی‌کنند و خودشان را سرباز انقلاب می‌دانند.

همه‌ی شما در هرجا که هستید، در حراست و حفاظت از این نظام، و در باز کردن مشکلات این کشور، به یک اندازه مسؤولید. ما اگر نتوانیم مشکلات این کشور را حل کنیم، نمی‌توانیم انقلاب را حفظ کنیم و طبعاً نمی‌توانیم آن را صادر نماییم. همه موظفند که به کارگزاران کشور و بخصوص به دولت، کمک کنند. این، یک وظیفه است. این، همان حرفی است که امام در طول نزدیک به یازده سال امامت پُربرکت و رهبری استثنایی خود، همیشه گفتند. عجیب این است که نگاه نمی‌کردند در رأس دولت کیست. یک وقت بنا بود که نخست‌وزیر معرفی کنیم. ایشان به من فرمودند، هر کس که از مجلس بیرون بیاید، من از او حمایت و دفاع خواهم کرد. نمی‌دانستند که چه کسی بیرون می‌آید؛ ولی گفتند هر کس که بیاید و هر دولتی که تشکیل بشود، از او حمایت می‌کنم.

چقدر تبلیغات جهانى، این جمله‌ی امام عزیز و فقید ما را که فرموده بودند ما انقلابمان را صادر خواهیم کرد به همه‌ی عالم، کوبیدند. صدور انقلاب به معناى این نبود که ما برمیخیزیم ‌- با قوّت و با قدرت ‌- به این طرف و آن طرف میرویم، جنگ راه می‌اندازیم، مردم را به شورش و انقلاب وادار میکنیم؛ مقصود امام به‌هیچوجه این نبود؛ این جزو سیاستهاى ما و اصول ما نیست؛ بلکه مردود است. آنها این جمله را این‌جورى معنا کردند و آن را کوبیدند. معناى صدور انقلاب همین است که ملّتهاى دنیا ببینند که یک ملّت میتواند با قدرت خود، با اتّکاء به اراده و عزم خود، و با توکّل به خدا، بِایستد و تسلیم نشود. اگر ملّتها این را دیدند، باور خواهند کرد و آنها را تشویق خواهد کرد به اینکه خودشان را از زیر بار ظلم نجات بدهند. همین هم شد. امروز شما می‌بینید واضح‌ترین حرکات عالم، حرکات مسلمین در جاهایى است که سالهاى متمادى در آنجا مسلمانها زیر فشار بوده‌اند؛ اعمّ از کشمیر تا سایر کشورهایى که امروز مسلمانها در آنها سر بلند کرده‌اند. البتّه بر اینها فشار خواهند آورد و فشار آوردند و به آنها ظلم شد، امّا فشار به معناى از بین بردن نتیجه‌ی کار نیست. فشار قادر نیست که یک حرکت مستمر و با توکّل بر خدا را متوقّف بکند؛ بلکه گاهى فشار، آن حرکت را وسیع‌تر هم خواهد کرد. شما امروز نگاه کنید به مردم فلسطین؛ مردم در داخل سرزمین‌هاى اشغالى حقیقتاً با فشار مبارزه کردند. این مبارزه در شرایط سختى در فلسطین انجام میگیرد، امّا مردم این مبارزه را ادامه دادند. همین ملّت افغانستان که با سختی‌هاى بسیار مواجه شدند و یک روز در سرتاسر دنیا هیچ کس نبود که به داد اینها برسد و به آنها کمک کند، تنها و مظلومانه جنگیدند و ایستادند و ادامه دادند. بقیّه‌ی ملّتها هم همین‌جور هستند. و این ناشى میشود از الگوى اسلام در ایران، الگوى جمهورى اسلامى. انقلاب این‌جور صادر میشود و این‌جور درس و تعلیم و سرمشق براى ملّتها به وجود می‌آورد.

قم، همیشه باید آن دریای خروشانی بماند که هر جریان مخالفی در آن حل شود. باید همواره آن رود پُربرکتی باشد که آثار و برکات اسلامی خود را به سرتاسر میهن اسلامی و بیرون آن صادر کند. قم، مرکز انقلاب و اسلام است؛ چون مرکز حوزه‌ی علمیه و علمای بزرگ و پرورشگاه انسانهایی است که می‌تواند انقلاب و کشور و ملت را در سطوح مختلف هدایت کند. شما مردم و جوانان و زن و مرد قم و شما حزب‌اللّهی‌های این شهر، همواره باید روح پاسداری از این ارزشها را با همان شور و خلوص و اخلاصی که همیشه داشتید، در خودتان حفظ کنید.

رسانه‌های صهیونیستی و دستگاههای استعماری عالم، جمهوری اسلامی را به صدور انقلاب منسوب می‌کند. اگر صدور انقلاب به معنای صدور مواد منفجره و ایجاد جنجال و اغتشاش در میان ملتها و کشورهای دیگر باشد، این تهمت از دامان جمهوری اسلامی بکلی دور است. صادر کردن شر و فساد، متعلق به امریکا و دستگاههای جاسوسی و مخرب نظامهای استکباری است. آنها هستند که ناراحتی و اغتشاش و ناامنی را در میان ملتها می‌برند و به ناحق در کار و زندگی و امور داخلی آنها دخالت می‌کنند. آنها هستند که به وسیله‌ی عوامل و مزدورانشان، بر ضد حکومتهای انقلابی و مردمی و نیز بی‌گناهان وارد عمل می‌شوند و ایجاد زحمت و ناراحتی می‌کنند.

امروز دست سردمداران رژیم امریکا و عمال و مزدوران آنها و مرتجعان حاکم بر کشورهای اسلامی، به خون بی‌گناهان و غیرنظامیان و سرنشینان هواپیمای مسافربری ایران و چهارصد نفر حاجی و زایر ایرانی و فلسطینیان مظلوم و مردم لبنان آغشته است. آنها تروریست هستند، و جمهوری اسلامی ایران از چنین تهمتهایی مبراست.

اگر صدور انقلاب به معنای صدور فرهنگ قرآنی و انسان‌ساز اسلام است، این درست است و به آن نیز افتخار می‌کنیم. ما وظیفه‌ی خود می‌دانیم که با صدای بلند و توان بالا، مفاهیم و ارزشها و احکام و معارف اسلامی را که مایه‌ی نجات ملتها و مستضعفان و مظلومان است، اشاعه دهیم. ما احساس می‌کنیم که اگر به این تکلیف عمل نکنیم، مقصریم.

اگر ما اقدام به گسترش مفاهیم و ارزشهای اسلامی و انقلابی هم نکنیم، طبیعت این مفاهیم و معارف آن است که مثل هوای لطیف و عطر گلهای بهاری، خودبه‌خود در فضای ذهنیت جهان گسترش پیدا می‌کنند؛ چه دشمنان بخواهند و یا نخواهند. امروز مسلمانان عالم باید توجه کنند که دستگاههای استکباری با جنجال‌آفرینی می‌خواهند آنها را از بیان صحیحترین و صادقانه‌ترین احساسات و معارف باز بدارند.

سالهای متمادی، فرهنگ منحط غرب بدون هیچ مانع و رادعی، به تخریب و افساد در کشورهای اسلامی مشغول بوده است. متأسفانه حکومتهای فاسد و وابسته نتوانستند سد محکمی را که از یک حکومت صالح انتظار می‌رود، درمقابل توطئه‌های فرهنگی و سیاسی دشمنان به وجود آورند؛ لذا سردمداران کشورهای غربی، در راه سلطه‌گری سیاسی و غارتگری اقتصادی خود، به گسترش فرهنگ منحط و خفت‌بار و ذلیل‌کننده‌ی خویش در کشورهای اسلامی پرداختند و هیچ‌کس هم مانع و رادع آنها نشد.

امروز، روزی است که دنیای اسلام بیدار شده است و مسلمانان در سرتاسر عالم، احساس عزت و سربلندی می‌کنند. آن روز که مسلمانان در هر نقطه‌ی عالم، از ابراز مسلمانی خود خجالت می‌کشیدند، گذشت. امروز مسلمانان به مسلمانی خود افتخار می‌کنند، و این به خاطر قدرت و عظمت انقلابی است که با دست توانای رهبر بزرگ و امام عظیم‌الشأن ما و با فداکاری و ایثار اعجاب‌انگیز ملت بزرگ ایران در این نقطه‌ی حساس عالم به وقوع پیوست و دنیا را مبهوت کرد.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سردمداران تبلیغات جهانی روی اشاعه‌ی فرهنگ انقلابی اسلام جنجال راه انداختند و آن را به عنوان صدور انقلاب - با معنای غلطی که از صدور انقلاب می‌کردند - مورد تهاجم تبلیغاتی قرار دادند. همه‌ی رسانه‌ها در سرتاسر عالم، روی این نکته و کلمه تکیه می‌کنند که جمهوری اسلامی درصدد صدور انقلاب است! خباثت آنها در این‌جاست که صدور انقلاب را به معنای صدور مواد منفجره و ایجاد درگیری در گوشه و کنار عالم و از این قبیل کارها معرفی می‌کنند! که این هم مثل بقیه‌ی خباثتهای تبلیغاتی دنیای غرب، یک ترفند رذیلانه است.

صدور انقلاب، یعنی صدور فرهنگ انسان‌ساز اسلام و صدور صفا و خلوص و تکیه و اصرار بر ارزشهای انسانی. ما به این کار و انجام این وظیفه افتخار می‌کنیم. این، راه انبیاست و ما این راه را باید ادامه دهیم.

دنیای غرب و سردمداران فرهنگ فاسد و منحط غربی، از این‌که فساد و فحشا و اعتیاد و انواع و اقسام بدبختیها و روسیاهیها را به سراسر عالم صادر می‌کنند، خجالت نمی‌کشند؟! این فرهنگ فحشایی که امروز متأسفانه سراسر دنیا و بیش از همه، دنیای فقیر جهان سوم را فرا گرفته، از کجا آمده است؟ این، یکی از صادرات فرهنگ غربی و تمدن استعماری و استکباری است. انواع و اقسام فسادها و انحطاطهایی که امروز بشریت را در فشار گذاشته و اعتیادهای خطرناکی که گریبان جوانها را در بسیاری از کشورهای فقیر و عقب‌افتاده گرفته، از کجاست؟ فرهنگ مصرفی غلط که بر بسیاری از کشورهای اسلامی و غیراسلامی جهان سوم تحمیل شده، از کجاست؟

اگر شما وارد بازار کشورهای فقیر منطقه‌ی خودمان - نفت‌خیز و غیرنفت‌خیز - بشوید، خواهید دید پروپاگاند و تبلیغات اجناس مصرفی زاید و غیر لازم غربی، تمام فضای زندگی اینها را پُر کرده است. آیا بشر به این چیزها احتیاج داشت؟! کشورهای تولید کننده‌ی نفت، ثروت خدادادی متعلق به همه‌ی مردم را که باید صرف عمران و آبادی کشورشان بشود، می‌دهند و در مقابل وسایلی می‌گیرند که جز انحطاط و فساد در زندگی، تأثیر دیگری ندارند. همه‌ی اینها صادرات فرهنگ غربی و امریکا و اروپا به کشورهای جهان سوم است.

امریکا و اروپا و کشورهای غربی، در لابلای فرآورده‌های خوب تمدن خود - مثل صنعت و علم و تحقیق، که متعلق به همه‌ی بشریت است و برای گروه خاصی نیست - انواع و اقسام بدیها و فسادها و انحطاطها را وارد کشورهای جهان سوم کردند و مردم و جوانها و دولتها و ملتها را مبتلا و ذلیل نمودند و به خاک سیاه نشاندند. آنها از کارهای خود شرم نمی‌کنند و خجالت نمی‌کشند و به صادرات پلید خودشان به کشورهای دیگر افتخار هم می‌کنند!

چرا ما باید از صادر کردن توحید و اخلاق انبیا و روح فداکاری و اخلاص و تزکیه‌ی اخلاقی به کشورهای دیگر خجالت بکشیم؟! چرا باید شرم کنیم از این‌که غیرت و حمیت صحیح و ایستادگی در مقابل قدرتهای باطل را به صورت درس عملی به ملتهای دیگر ارایه و تعلیم بدهیم؟

ملتها باور نمی‌کنند که بشود با عوامل و مزدوران قدرتهای استکباری درافتاد. ما درافتادیم و پیروز هم شدیم. چرا این عمل و تجربه‌ی خودمان را در اختیار افکار عمومی ملتها نگذاریم؟ ما این انقلاب را صادر می‌کنیم. ما از این‌که بتوانیم توحید و مکتب انبیا و روشهای انسانیِ پاکیزه و طیب و طاهر و صبر و مقاومت و ایثار را به کشورهای دیگر صادر کنیم، هیچ ابایی نداریم. رسانه‌های غربی که با پول صهیونیستها و با تدبیر سیاستمداران خبیث و ظالم و فاسد اداره می‌شوند، می‌خواهند جنجال درست کنند و ما را از این حرف و عمل که فرهنگ و مفاهیم انقلاب باید صادر شود، پشیمان کنند.

اگر منظور این است که ما مواد منفجره صادر می‌کنیم، این ادعا دروغ است. این کار را خود دستگاههای پلید خبیث استکباری می‌کنند. سازمان جاسوسی امریکاست که برای ساقط کردن دولتها وارد صحنه می‌شود و اسلحه و مواد منفجره و نیرو می‌برد و به ضد انقلاب در کشورهای انقلابی کمک می‌کند. ما به هیچ کشوری مواد منفجره نمی‌بریم. خرابکاری دور از شأن ماست و به‌هیچ‌وجه به ما نمی‌چسبد و هر کس بگوید، خلاف و دروغ گفته است. این تهمتهای ناشایست، باب خود همان کسانی است که اینها را به اسلام و جمهوری اسلامی نسبت می‌دهند.

کیست که امروز به دولت غیرقانونی مستقر در شرق بیروت و هم‌پیمان با اسرائیل و امریکا، برای کوبیدن مسلمانها سلاح و مهمات و موشک می‌دهد؟ تروریسم کار امریکاست. دولت امریکا که هواپیمای مسافربری را با صدها سرنشین منهدم می‌کند، تروریست است. دولت سعودی که صدها زن و معلول و بیمار را در مثل چنین روزی در حریم امن الهی با آن وضعیت رقت‌بار به شهادت می‌رساند، تروریست است. از شأن انقلابی جمهوری اسلامی و اسلام و ملت ایران، کارهای تروریستی به دور است. نامهایی از قبیل تروریست، شایسته‌ی همان آدمهای پَست است که خودشان بزرگترین تروریستهای دنیا هستند.

صدور انقلاب، به معنای صادر کردن ارزشهای انقلابی و افشاگری درباره‌ی مستبدها و ظالمهای عالم، وظیفه و تکلیف الهی ماست. اگر این کار را نکنیم، کوتاهی کرده‌ایم. جمهوری اسلامی و ملت ایران و آن شخصیت عظیم و عالی‌قدری که دنیا را در مقابل عظمت خودش کوچک و خاضع کرد، نشان دادند که همه‌ی قدرتهای عالم برای مقابله با چنین عزم و اراده‌ی معظم و پولادینی - که اسلامی است و متعلق به عموم ملت است - کوچکند.

اگر جنگ هشت‌ساله را بر ما تحمیل کردند، به خاطر این بود که ما دیرتر به بازسازی کشور و زنده کردن زمینه‌های عمران بپردازیم. استعمار و استکبار می‌دانند که اگر ملت ما به کمک مسؤولان و گردانندگان و مدیران دلسوز کشور بتواند ایرانی آباد و آزاد بسازد و آحاد جامعه را کاملاً مرفه و برخوردار از عدالت اجتماعی و سایر ارزشهای اسلامی کند و در زیر چتر شریعت مقدسه‌ی اسلام نگهدارد، در آن صورت انقلاب بزرگ و شکوهمند ما به خودی خود و بدون آن‌که کسی تلاش کند، به همه‌ی کشورهای اسلامی صادر خواهد شد و الگوی دیگران قرار خواهد گرفت.

ملتی که با ایمان صادقانه و صحیح اسلامی حرکت کند، از عزت و راحتی و رفاه مادّی برخوردار خواهد شد و دیگر کسی نمی‌تواند چیزی را بر او تحمیل کند. ما به فضل پروردگار و در سایه‌ی ایمان عمیق ملتمان خواهیم توانست در این قطعه از عالم، جامعه‌یی آباد و آزاد و مرفه و راحت به وجود آوریم که مشاهده‌ی آن برای ملتها درس باشد و منجر به صدور فکر انقلاب شود. تاکنون فضل پروردگار شامل حال ملت ما بوده است و بعد از این هم خواهد بود.

حرکات خصمانه، ناشی از احساس ضعف اردوگاه استکبار در برابر اسلام است. صلابت اسلامی و پایداری ملت مسلمان ایران و فریادهای تندرآسای بت‌شکن قرن و فضل و نصرت الهی که آن عبد صالح و یارانش را همواره شامل بود، موجب شد که صدور اندیشه‌ی انقلابی اسلام که دشمن بشدت از آن در هراس بود، از همان راههایی که آنان برای جلوگیری از صدور انقلاب یا ضربه زدن به آن فراهم کرده بودند، تحقق یابد و مظلومیت ملت ایران و تحمل شداید، موجب اثبات حقانیت این ملت بزرگ و گسترش دامنه‌ی انقلاب در بسیاری از کشورها شود و به مسلمانان جهان، عزم راسختر و احساس هویت اسلامی بیشتری ببخشد.
نمودار
مقالات مرتبط
پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی