سلاح هستهای -
تعداد فیش :
71 ،
تعداد مقاله :
0
1392/06/26
1392/01/01
1392/01/01
1391/11/28
1391/11/28
1391/07/12
1391/06/09
1391/06/09
1391/06/09
1391/06/09
1391/06/08
1391/06/08
1391/05/03
1391/01/01
1391/01/01
1390/12/03
1389/11/29
1389/08/04
1389/04/19
1389/03/14
1389/01/28
1389/01/28
1389/01/28
1389/01/28
1388/11/28
1388/06/29
1388/03/14
1387/03/14
1386/11/28
1385/06/25
1385/05/30
1385/02/26
1385/01/06
1384/11/18
1384/10/28
1384/10/19
1384/08/08
1384/07/29
1384/07/24
1384/05/28
1384/02/22
1384/02/14
1384/02/11
1384/01/01
1384/01/01
1383/12/05
1383/11/19
1383/09/09
1383/08/06
1383/05/25
1383/04/16
1383/04/01
1383/04/01
1383/04/01
1383/04/01
1383/02/28
1383/01/30
1382/07/30
1382/07/30
1382/07/30
1382/07/30
1382/07/14
1382/06/29
1382/05/15
1382/05/15
1382/03/07
1382/01/01
1381/04/26
1380/02/04
1378/10/10
1377/04/10
بحث سلاح هستهای را مطرح میكنند. خب، ما سلاح هستهای را نه بهخاطر زید و عمرو، نه به خاطر آمریكا و غیر آمریكا، بهخاطر عقیدهمان قبول نداریم؛ هیچ كس نباید داشته باشد. وقتی ما میگوییم شما نداشته باش، معنایش این است كه خودمان هم قاطعاً میگوییم نباید داشته باشیم و نخواهیم داشت؛ امّا مسئلهی آنها مسئلهی دیگری است؛ آنها حرفی ندارند كه برخی از كشورها هم فرضاً بهوجود بیایند [كه] انحصار آنها را به هم بزنند، البتّه نمیخواهند انحصارشان به هم بخورد، امّا قیامتی هم بر پا نمیكنند؛ در مورد ایران اسلامی و جمهوری اسلامی قیامت بپا میكنند؛ چرا؟ چون داشتن یك چنین توانی، یك چنین قدرتی، پشتوانهی این نظامِ «لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون» است؛ چالش اصلی اینجا است؛ این را باید شناخت، این را باید دید، در این چهارچوب بایستی رویكردهای آمریكا و غرب و فلان كشور وابستهی به اینها و فلان جریان وابسته و دلبستهی به اینها را تفسیر و تحلیل كرد؛ انقلاب اسلامی این است.
آمریكائیها مرتب و پیدرپی پیغام میدهند كه ما در پیشنهادِ مذاكرهی منطقی صادقیم؛ یعنی صادقانه از شما میخواهیم كه مذاكره كنید و مذاكرهی منطقی بكنیم؛ یعنی مذاكرهی تحمیلی نباشد. من در جواب میگویم: ما به شما بارها گفتهایم كه در پی سلاح هستهای نیستیم، شما میگوئید باور نمیكنیم؛ ما چرا باید حرف شما را باور كنیم؟! وقتی شما حاضر نیستید یك سخن منطقی و صادقانه را قبول كنید، ما چرا باید حرفی را كه شما میزنید ــ كه خلاف آن بارها ثابت شده است ــ از شما قبول كنیم؟ برداشت ما این است كه پیشنهاد مذاكره از سوی آمریكائیها، یك تاكتیك آمریكائی و برای فریب دادن افكار عمومی است؛ افكار عمومی دنیا و افكار عمومی مردممان. باید شما ثابت كنید این نیست. میتوانید ثابت كنید؟ ثابت كنید.
آنها میگویند ما نگرانی داریم كه شما به سمت تولید سلاح هستهای بروید ــ چندتا كشور هم بیشتر نیستند، كه اسم آوردم؛ اسم خودشان را میگذارند "جامعهی جهانی"! ــ میگویند جامعهی جهانی نگرانی دارد. نخیر، جامعهی جهانی هیچ نگرانیای ندارد. اكثر كشورهای دنیا طرف جمهوری اسلامی هستند و از خواستهی ما حمایت میكنند؛ چون خواستهی بحقی است. آمریكائیها اگر میخواستند مسئله حل شود، این راه حلِ بسیار آسانی بود؛ میتوانستند به حق غنی سازی برای ملت ایران اعتراف كنند؛ برای اینكه نگرانیای هم از آن جهات نداشته باشند، میتوانستند مقررات قانونی آژانس هستهای را هم اعمال كنند؛ ما هم از اول هیچ مخالفتی با اعمال این نظارتها و مقررات نداشتیم. هر وقت نزدیك به راه حل میشویم، آمریكائیها یك سنگی میاندازند كه جلوی راه حل گرفته شود. هدف آنها طبق تلقی و برداشتی كه من دارم، این است كه میخواهند این قضیه باقی بماند تا بهانهای باشد برای فشار؛ كه آن فشارها ــ همان طور كه خودشان گفتند ــ برای فلج كردن ملت ایران است. البته به كوری چشم دشمن، ملت ایران فلج نخواهد شد.
آمریكائیها میگویند ما متعهد به عدم تكثیر سلاح هستهای هستیم. بهانهی حملهی به عراق هم در یازده سال قبل از این همین بود كه گفتند در عراق رژیم صدام دارد سلاح هستهای درست میكند. البته رفتند و پیدا هم نكردند و معلوم شد دروغ بوده است. میگویند ما متعهدیم كه سلاح هستهای تكثیر نشود؛ در عین حال از یك دولت شریری كه دارای سلاح هستهای هم هست، تهدید به سلاح هستهای هم میكند - یعنی دولت صهیونیستی - دفاع میكنند، حمایت میكنند. آن حرفشان است، این عملشان است.
آمریكائیها میگویند میخواهیم مسائلمان را با ایران حل كنیم. این حرفی است كه بارها میگفتند، اخیراً بیشتر هم میگویند. میگویند میخواهیم مذاكره كنیم و مسائلمان را با ایران حل كنیم - این حرفشان است - اما در عمل متشبث به تحریم میشوند، متشبث به تبلیغات دروغ میشوند، حرفهای ناشایسته میزنند، مطالب خلاف واقع را نسبت به نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران دمبهدم منتشر میكنند.
همین چند روز قبل از این، رئیس جمهور آمریكا نطق میكند و دربارهی مسائل هستهای ایران جوری حرف میزند كه انگار اختلاف بین ایران و آمریكا این است كه ایران میخواهد سلاح هستهای درست كند. میگوید ما تا جائی كه بتوانیم، نمیگذاریم ایران سلاح هستهای درست كند! خب، اگر ما میخواستیم سلاح هستهای درست كنیم، شما چطور میتوانستید نگذارید؟ اگر ایران اراده میكرد كه سلاح هستهای داشته باشد، آمریكا به هیچ وجه نمیتوانست جلوی او را بگیرد. ما نمیخواهیم سلاح هستهای درست كنیم؛ نه به خاطر اینكه آمریكا از این ناراحت میشود؛ عقیدهی خود ما این است. ما اعتقاد داریم كه سلاح هستهای جنایت بر بشریت است و نباید تولید شود؛ آنچه هم كه در دنیا هست، باید محو شود و از بین برود؛ این عقیدهی ماست، به شما ربطی ندارد. اگر ما این عقیده را نداشتیم و تصمیم میگرفتیم سلاح هستهای درست كنیم، هیچ قدرتی نمیتوانست جلوی ما را بگیرد؛ همچنان كه در جاهای دیگر هم نتوانستند بگیرند: در هند نتوانستند، در پاكستان نتوانستند، در كرهی شمالی نتوانستند. آمریكائیها مخالف هم بودند، اما آنها هم سلاح هستهای درست كردند. اینكه میگویند «ما نمیگذاریم ایران سلاح هستهای درست كند»، یك تقلب در حرف زدن است. مگر بحث سر سلاح هستهای است؟ در قضیهی هستهای ایران، بحث بر سر سلاح هستهای نیست؛ بحث سر این است كه شما میخواهید جلوی حق قطعی و مسلّم ملت ایران را - كه غنیسازی هستهای و استفادهی صلحآمیز از توان داخلی خود ملت ایران است - بگیرید. البته این را هم نمیتوانید و ملت ایران آنچه را كه حق خودش است، انجام خواهد داد. دولتمردان آمریكائی غیر منطقی حرف میزنند. با گفتگو كنندهی غیر منطقی، نمیشود انسان بنشیند به اتكاء منطق حرف بزند؛ خب، او غیر منطقی است. غیر منطقی یعنی زورگو، یعنی حرفِ بیخود بزن. این واقعیتی است كه ما در طول این سی سال در برخورد با قضایای گوناگون جهانی آن را بروشنی دریافتهایم. ما این را میفهمیم كه طرف مقابل ما كیست و چگونه باید با او رفتار كرد. بگذارید یك نخبهی علمی - كه انشاءالله یك روزی در اوج قلههای علم خواهد بود - آنچنان در معنویت غرق باشد كه بتواند این دانش را به طور خالص و صددرصد به نفع بشریت به كار ببرد. وقتی دل شما با خدا بود، دانش شما دیگر در خدمت بمب اتم یا سلاح سمّی یا شیوههای اقتصادیِ نابود كنندهی ثروت ملتها به كار نمیرود. امروز دانشمند اقتصادی دنیا، دانشمند اتمی دنیا، دانشمندهای گوناگون علوم زیستی در دنیا، بسیاری از فرآوردههای علمیشان در اهلاك بشریت، نابودی جسم بشر یا روح بشر دارد به كار میرود.
امروز با تأسفِ فراوان دیده میشود كه كشورهای دارندهی بیشترین تسلیحات هستهای، ارادهای جدّی و واقعی برای حذف این ابزارهای مرگبار از دكترین نظامی خود ندارند و آن را همچنان عامل رفع تهدید و شاخصی مهم در تعریف جایگاه سیاسی و بینالمللی خود میدانند. این تصور، به كلّی مردود و مطرود است.
سلاح هستهای نه تأمینكنندهی امنیت و نه مایهی تحكیم قدرت سیاسی است، بلكه تهدیدی برای این هر دو است. حوادث دههی 90 قرن بیستم نشان داد كه داشتن این تسلیحات نمیتواند رژیمی همانند شوروی سابق را هم حفظ كند. امروز نیز كشورهائی را میشناسیم كه با داشتن بمب اتم، در معرض امواج ناامنیهای مهلكند. جمهوری اسلامی ایران استفاده از سلاح هستهای و شیمیائی و نظائر آن را گناهی بزرگ و نابخشودنی میداند. ما شعار «خاورمیانهی عاری از سلاح هستهای» را مطرح كردهایم و به آن پایبندیم. این به معنی چشمپوشی از حق بهرهبرداری صلحآمیز از انرژی هستهای و تولید سوخت هستهای نیست. استفادهی صلحآمیز از این انرژی، بر اساس قوانین بینالمللی، حق همهی كشورها است. همه باید بتوانند از این انرژی سالم در مصارف گوناگونِ حیاتی كشور و ملتشان استفاده كنند و در اِعمال این حق، وابسته به دیگران نباشند. چند كشور غربی كه خود دارندهی سلاح هستهای و مرتكب این كار غیرقانونیاند، مایلند توان تولید سوخت هستهای را نیز در انحصار خود نگه دارند. حركتی مرموز در حال شكلگیری است تا انحصار تولید و فروش سوخت هستهای را در مراكزی با نام بینالمللی ولی در واقع در پنجهی چند كشور معدود غربی، تثبیت و دائمی كنند.
طنز تلخ روزگار ما آن است كه دولت آمریكا كه دارندهی بیشترین و مرگبارترین سلاحهای هستهای و دیگر سلاحهای كشتار جمعی و تنها مرتكبِ بهكارگیری آن است، امروز میخواهد پرچم مخالفت با اشاعهی هستهای را به دوش بگیرد! آنها و شركای غربیشان رژیم صهیونیستیِ غاصب را به سلاحهای هستهای مجهز كرده و برای این منطقهی حساس، تهدیدی بزرگ فراهم كردهاند؛ اما همین مجموعهی فریبگر، استفادهی صلحآمیز از انرژی هستهای را برای كشورهای مستقل برنمیتابند و حتّی با تولید سوخت هستهای برای رادیوداروها و دیگر مصارف صلحآمیز انسانی، با هرچه در توان دارند، ستیزهگری میكنند. بهانهی دروغین آنان، بیم از تولید سلاح هستهای است. در مورد جمهوری اسلامی ایران، آنان خود میدانند كه دروغ میگویند؛ اما سیاستورزی، آنگاه كه كمترین اثری از معنویت در آن نباشد، دروغ را هم مجاز میشمرد. آیا آن كه در قرن بیستویكم زبان به تهدید اتمی میگشاید و شرم نمیكند، از دروغگوئی پرهیز و شرم خواهد كرد؟!
من تأكید میكنم كه جمهوری اسلامی هرگز در پی تسلیحات هستهای نیست، و نیز هرگز از حق ملّت خود در استفادهی صلحآمیز از انرژی هستهای چشمپوشی نخواهد كرد. شعار ما «انرژی هستهای برای همه، و سلاح هستهای برای هیچكس» است. ما بر این هر دو سخن پای خواهیم فشرد و میدانیم كه شكستن انحصار چند كشور غربی در تولید انرژی هستهای در چهارچوب معاهدهی عدم اشاعه، به سود همهی كشورهای مستقل و از جمله كشورهای عضو جنبش عدم تعهد است.
امریكاییها اطلاع كامل دارند كه ایران به دنبال سلاح هستهای نیست و فقط به دنبال بهانهجویی هستند.
حضرت آیتالله خامنهای همچنین با اشاره به تهدید هستهای ایران از جانب مقام درجهاول دولت آمریكا، به آقای بان كی مون گفتند: توقع این بود كه سازمان ملل سریعاً با این تهدید مقابله كند.
وانمود میشود این زورآزمائی به خاطر مثلاً مسئلهی هستهای یا مسئلهی حقوق بشر است؛ و این دروغ است. دروغ بودن این ادعا، یكی از واقعیتهاست. نه اینكه ما بگوئیم این واقعیت است؛ امروز در دنیا كسی نیست كه باور كند آمریكا دنبال حقوق بشر است، دنبال حقوق ملتهاست؛ یا رژیم صهیونیستیِ نسلكش و كودككش دنبال اجرای دموكراسی در كشورهای دنیاست. پروندهی آمریكا، پروندهی رژیم صهیونیستی، پروندهی همین چند قدرت كه در مقابل جمهوری اسلامی قرار دارند، از لحاظ مسئلهی حقوق بشر و طرفداری از حقوق ملتها و حقوق انسانها، پروندهی بسیار سیاهی است. شصت سال نسلكشی در فلسطین، نقض حقوق بشر نیست؟ دادن سلاح اتمی به دولت غاصب صهیونیستی، نقض صلح جهانی نیست؟ اینهائی كه این كارها را كردند، میتوانند مدعی دفاع از صلح جهانی باشند؟ دادن سلاح شیمیائی به كسی مثل صدام، نقض حقوق بشر نیست؟ كارهائی از قبیل آنچه كه در ابوغریب و گوانتانامو و افغانستان و عراق و نقاط دیگری از دنیا به وسیلهی آمریكائیها، به وسیلهی غربیها، به وسیلهی انگلیس اتفاق افتاده است، جائی برای ادعای دفاع از حقوق بشر باقی میگذارد؟ بنابراین اینكه اینها میگویند مقابلهی ما با جمهوری اسلامی برای حقوق بشر است، دروغ است؛ این هم كه میگویند مقابلهی با جمهوری اسلامی برای سلاح هستهای است، دروغ است؛ این را ما اول با حدس بیان میكردیم، بعد در مذاكرات و مبادلات بینالمللی برای ما روشن شد كه آنها میدانند جمهوری اسلامی دنبال سلاح هستهای نیست؛ این را باور كردند و قبول دارند، و واقعیت هم همین است؛ در عین حال مسئلهی سلاح هستهای را مطرح میكنند. پس ادعای اینكه این فشارها، این تحریمها، این محاصرهها، این دشمنیها و خصومتها به خاطر مسئلهی سلاح هستهای و مسئلهی توان هستهای است، یك دروغ است؛ این دروغ بودن هم یك واقعیت است.
آنهائی كه خیال میكنند اگر ما در قضیهی انرژی هستهای عقبنشینی كردیم، دشمنی آمریكا تمام میشود، از این حقیقت غافلند. مشكل آنها مسئلهی هستهای نیست. كشورهائی هستند كه سلاح هستهای دارند، در منطقهی ما هم هستند، آنها ككشان هم نمیگزد! مسئله، مسئلهی سلاح هستهای یا صنعت هستهای نیست، مسئلهی حقوق بشر نیست؛ مسئلهی جمهوری اسلامی است كه مثل شیر در مقابل اینها ایستاده است. اگر جمهوری اسلامی هم در مقابل اینها مثل بعضی از رژیمهای منطقه، حاضر بود به ملت خودش خیانت كند، در مقابل اینها تسلیم بشود، با او كاری نداشتند. مسئلهی اینها زیادهخواهیهای استكباری است؛ این علت دشمنی با ملت ایران است.
بهانهی دشمنی در اوقات مختلف متفاوت است. از وقتی مسئلهی هستهای مطرح شده است، بهانهی دشمنیها مسئلهی هستهای است. البته میدانند و اعتراف هم میكنند كه ایران دنبال سلاح هستهای نیست. واقع قضیه هم همین است. ما به دلائل خودمان، بههیچوجه دنبال سلاح هستهای نیستیم؛ نه تولید كردیم و نه تولید خواهیم كرد؛ این را میدانند، اما یك بهانه است. یك روز این مسئله بهانه است، یك روز حقوق بشر بهانه است، یك روز فلان مسئلهی داخلی بهانه است؛ اما همهی اینها بهانه است. مسئلهی اصلی چیست؟ مسئلهی اصلی، حراست مقتدرانهی نظام اسلامی از ثروت عظیم نفت و گاز در این كشور است.
جنجالی كه راه میاندازند، با هدف این است كه ما را متوقف كنند. میدانند كه ما دنبال سلاح هستهای نیستیم؛ این را فهمیدهاند، دانستهاند. من شك ندارم كه دستگاههای تصمیمگیر و تصمیمساز در این كشورهائی كه جلوی ما ایستادهاند، اطلاع دارند و میدانند كه ما دنبال سلاح هستهای نیستیم. واقعاً سلاح هستهای به صرفهی ما نیست؛ علاوه بر اینكه از لحاظ فكری و نظری و فقهی، ما این كار را خلاف میدانیم و این حركت را حركت خلافی میدانیم. ما استفادهی از این تسلیحات را گناه بزرگ میدانیم و نگهداشتنش را یك كار بیهودهی پرضررِ پرخطر میدانیم و هرگز دنبالش هم نمیرویم. آنها هم این را میدانند، اما روی این نقطه فشار میآورند برای اینكه این حركت را متوقف كنند.
ما میخواهیم به دنیا اثبات كنیم كه داشتن سلاح هستهای، قدرتآفرین نیست؛ به دلیل اینكه قدرتهائی كه سلاح هستهای دارند، امروز دارای سختترین مشكلاتند. آنها با تهدید هستهای بر دنیا مسلط شدند، اما امروز این تهدید دیگر كاربرد ندارد. ما میخواهیم بگوئیم ما دنبال سلاح هستهای نیستیم و اقتدار را در سلاح هستهای نمیدانیم و اقتدار متكی به سلاح هستهای را هم میتوانیم بشكنیم. متن كامل این سیاستهای ابلاغی كه به عنوان راهنمای دستگاههای اجرایی، تقنینی و نظارتی، خط مشی و جهتگیری نظام را در بخش مذكور تعیین میكند، به شرح زیر است:...
5- تهیه طرح جامع پدافند غیرعامل در برابر سلاحهای غیرمتعارف نظیر هستهای، میكروبی و شیمیایی. امروز كار عمدهی دشمن در جنگ نرم، غبارپراكنی در فضای سیاسی كشور است؛ این را توجه داشته باشید. امروز مهمترین كار دشمن این است. افرادی كه در كار سیاسی و مسئلهی سیاسی واردند و مطلعند، میدانند امروز قدرت ابرقدرتها بیش از آنچه كه در بمب هستهایشان باشد، در ثروتهای انباشتهی در بانكهاشان باشد، در قدرت تبلیغاتی آنهاست، در صدای بلند آنهاست كه به همه جا میرسد. شیوههای تبلیغاتی را هم خوب بلدند.
جاهلیت یعنی مقابلهی با حق، مقابلهی با توحید، مقابلهی با حقوق انسان، مقابلهی با راهی كه خدا برای انسانها در جهت سعادت گشوده است. این جاهلیت، امروز هم هست؛ با شكل مدرن، با استفادهی از دانش، با استفادهی از فناوریهای پیشرفته، با استفادهی از سلاح هستهای، با استفادهی از انواع تسلیحات برای پر كردن كیسهی صاحبان صنعتهای مخرب و منهدم كنندهی زندگی بشر.
یك حادثهی مهم دیگر كه خوب است ملت ما به اهمیت آن توجه داشته باشد و این حادثه معنا دارد، اتفاقی است كه در گردهمائی طولانی مربوط به ان.پی.تی در نیویورك افتاد. اصلاً این گردهمائی را تشكیل داده بودند تا قدرتهای زورگو بتوانند به بركت این گردهمائی، ملتهائی را كه هنوز به انرژی هستهای دسترسی پیدا نكردهاند، باز هم محدودتر كنند، موانع سر راه آنها را بیشتر كنند. البته دلشان میخواست و برنامهریزی كرده بودند كه در این اجلاس، بالخصوص نسبت به جمهوری اسلامی كینهورزی خودشان را آشكار كنند. درست عكس آنچه كه میخواستند، اتفاق افتاد. تقریباً یك ماه این گردهمائی طول كشید. به جای اینكه آنها بتوانند مقاصد خودشان را پیش ببرند و كشورهائی مثل جمهوری اسلامی را محدود كنند، نتیجهای كه از این كنفرانس طولانی به دست آمد، این بود كه قدرتها به وسیلهی 189 كشور موظف شدند كه سلاحهای هستهای خودشان را نابود كنند؛ از ادامهی تولید این سلاحها مانع بشوند؛ حق دستیابی به قدرت هستهای صلحآمیز به وسیلهی كشورهای دیگر شناخته شد و رژیم صهیونیستی - كه دایههای او در این كنفرانس بشدت هم به نفع او فعال بودند - محكوم شد به اینكه بایستی به قرارداد ان.پی.تی بپیوندد؛ درست عكس آنچه آنها میخواستند. این حادثهی كوچكی نیست؛ این نشاندهندهی این است كه قدرت زورگو و متكبر و مستكبر آمریكا و دیگر قدرتهای زورگو و دنبالهروان اینها در دنیا حرفشان پیشروی ندارد. امروز دیگر آمریكا در موضعی نیست كه بتواند در سیاستهای بینالمللی دخالت مؤثر بكند. جمهوری اسلامی با ایستادگی سی سالهی خود توانسته است وضعیتی را در افكار عمومی جهان به وجود بیاورد كه نه فقط ملتها، حتّی دولتها هم - یعنی 189 دولت - در مقابل آمریكا میایستند و علیرغم او تصمیمگیری میكنند و رأی میدهند. اینها جزو بشارتهای الهی است به ملت بزرگ ایران.
تنها مجرم اتمی جهان اینك به دروغ خود را مدعی مبارزه با گسترش سلاح اتمی معرفی میكند در حالیكه یقیناً هیچ اقدام جدی در این مسیر صورت نداده است و هرگز صورت نخواهد داد. اگر ادعای مبارزه با گسترش سلاح هستهای آمریكا دروغ نبود، آیا رژیم صهیونیستی میتوانست ضمن خودداری از پذیرش مقررات بینالمللی در این زمینه به ویژه ان.پی.تی، سرزمین اشغال شدهی فلسطین را به زرادخانهای مبدل سازد كه انبوهی از سلاحهای هستهای در آن ذخیره شده است؟
نام اتم به همان میزان كه بیانگر پیشرفت دانش بشری است، متأسفانه یادآور زشتترین واقعه تاریخ و بزرگترین نسلكشی و سوء استفاده از دست آورد علمی انسان نیز است. هر چند كه كشورهای متعددی اقدام به تولید و انباشت سلاح هستهای كردهاند كه فینفسه میتواند مقدمهی ارتكاب جرم تلقی شده و صلح جهانی را شدیداً در معرض تهدید قرار داده است، اما فقط یك دولت مرتكب جرم اتمی شده است. تنها دولت ایالات متحده آمریكا است، كه ملت مظلوم ژاپن در هیروشیما و ناكازاكی را در جنگی نابرابر و غیر انسانی مورد هجوم اتمی قرار داد.
از زمانی كه انفجار نخستین جنگافزارهای هستهای توسط دولت ایالات متحده در هیروشیما و ناكازاكی فاجعهای انسانی با ابعاد بیسابقه در تاریخ آفرید و امنیت بشری را با تهدیدی عظیم مواجه ساخت، ضرورت نابودی كامل این سلاحها مورد اجماع قاطع جامعه جهانی قرار داشته است. استفاده از سلاح هستهای نه تنها به كشتار و تخریب گسترده منجر شد، بلكه میان آحاد ملت، نظامی و غیر نظامی، كوچك و بزرگ، زن و مرد و كهنسال و خردسال تمایزی قائل نشد و آثار ضد بشری آن مرزهای سیاسی و جغرافیایی را در نوردید، و حتی به نسلهای بعدی نیز خسارتهای جبرانناپذیر وارد نمود و لذا هرگونه استفاده و حتی تهدید به استفاده از این سلاح، نقض جدی مسلمترین قواعد بشر دوستانه و مصداق بارز جنایت جنگی به شمار میآید. به لحاظ نظامی و امنیتی نیز به دنبال دستیابی چند قدرت به این سلاح ضد بشری، تردیدی باقی نماند كه پیروزی در جنگ هستهای ناممكن و درگیری در چنین جنگی غیر عقلانی و ضد انسانی است. ولی برغم این بدیهیات اخلاقی، عقلانی، انسانی و حتی نظامی، خواست مؤكد و مكرر جامعهی جهانی برای نابودی این سلاحها توسط گروه انگشتشماری از دولتها، كه امنیت خیالی خود را بر ناامنی همگانی بنا كردهاند، نادیده گرفته شده است. اصرار این دولتها بر نگهداری، افزایش و گسترش توان تخریبی این سلاحها، كه هیچ كاربردی جز ارعاب و ترور دستهجمعی و ایجاد امنیت كاذب، مبتنی بر بازدارندگی ناشی از نابودی تضمینشده همگانی نداشته و ندارد، استمرار كابوس هستهای جهان را به دنبال داشته است. منابع خارج از شمار اقتصادی و انسانی در رقابت غیر عقلانی هزینه شدهاند تا هر یك از ابرقدرتها توان خیالی پیدا كنند كه بیش از ده هزار بار رقیبان خود و سایر ساكنان كره خاكی منجمله خودشان را نابود كنند. بیدلیل نیست كه این راهبرد «بازدارندگی مبتنی بر نابودی تضمینشده متقابل»، یا دیوانگی نام گرفته است. برخی از دولتهای هستهای در سالهای اخیر از نظریهی بازدارندگی در مقابل سایر قدرتهای هستهای بر مبنای «نابودی تضمینشده متقابل» هم فراتر رفتهاند تا جائیكه در راهبرد هستهای این دولتها، بر حفظ انتخاب هستهای در برابر تهدیدات متعارف از سوی ناقضین معاهده عدم اشاعه تأكید شده است، در حالیكه بزرگترین ناقضین معاهده عدم اشاعه، قدرتهایی هستند كه علاوه بر نقض تعهد خود در ماده 6 معاهده برای خلع سلاح هستهای، حتی در اشاعه عمودی و افقی این سلاحها گوی سبقت را از دیگران ربوده و منجمله با كمك به تسلیح رژیم صهیونیستی به سلاحهای هستهای و حمایت از سیاستهای آن رژیم، در اشاعهی واقعی این سلاحها نقش مستقیم و مغایر تعهدات خود بر مبنای ماده 1 معاهده ایفا كرده و منطقهی خاورمیانه و جهان را با تهدیدی جدی روبرو كردهاند و در رأس این دولتها، رژیم زورگو و متجاوز ایالات متحده آمریكا است.
جا دارد كه كنفرانس بینالمللی خلع سلاح، ضمن بررسی خطرهای تولید و انباشت سلاح هستهای در جهان، بطور واقعبینانه راهكارهایی را برای مقابله با این تهدید علیه بشریت ارائه كند تا بتوان گامی جدی در مسیر پاسداری از صلح و ثبات به پیش نهاد.
به اعتقاد ما افزون بر سلاح هستهای، دیگر انواع سلاحهای كشتار جمعی، نظیر سلاح شیمیایی و سلاح میكروبی نیز تهدیدی جدی علیه بشریت تلقی میشوند. ملت ایران كه خود قربانی كاربرد سلاح شیمیایی است، بیش از دیگر ملتها خطر تولید و انباشت این گونه سلاحها را حس میكند و آماده است همهی امكانات خود را در مسیر مقابله با آن قرار دهد. ما كاربرد این سلاحها را حرام، و تلاش برای مصونیت بخشیدن ابناء بشر از این بلای بزرگ را وظیفهی همگان میدانیم. ما با استكبار مخالفیم، ما با نظام سلطه مخالفیم، ما با تسلط چند كشور بر سرنوشت عالم بشدت مخالفیم و با آن مبارزه میكنیم و نمیگذاریم اینها با سرنوشت دنیا بازی كنند. البته پیداست؛ آن دولتها هم با ما مخالفند. آن وقت سر قضیهی هستهای بهانهگیری میكنند، به نام حقوق بشر بهانهگیری میكنند، به نام دموكراسی بهانهگیری میكنند؛ همه هم در دنیا میدانند كه اینها دروغ میگویند، میدانند كه اینها ریاكاری میكنند.
حالا باز مأمورشان را فرستادهاند اینجا، اطراف خلیج فارس بگردند و باز همان دروغها و حرفهای بیربطشان را علیه جمهوری اسلامی تكرار كنند: ایران دنبال بمب هستهای است! كی حرف شما را باور میكند؟ كی باور میكند كه شما به منافع و مصالح ملتهای این منطقه میاندیشید؟ شمائی كه ملتهای این منطقه را تا آنجا كه توانستید و به شما اجازه داده شده است، در زیر پای منافع نامشروعِ خودتان لگدمال كردید. خلیج فارس را تبدیل كردید به انبار تسلیحات. این كارها را آمریكائیها كردند. پولهای كشورهای خلیج فارس را بمكند و ببرند، به جایش تسلیحات خودشان را آنجا انبار كنند. شما جنگطلبید، شما به عراق حمله كردید، شما افغانستان را نابود كردید، شما به جان پاكستان افتادید و هر جای دیگر هم كه امكان پیدا كنید، همین جنایات را تكرار خواهید كرد. آن وقت میآئید راجع به جمهوری اسلامی حرف میزنید؟ همهی ملتهای منطقه میدانند، بسیاری از دولتهای این منطقه میدانند؛ جمهوری اسلامی طرفدار صلح است، طرفدار برادری است، طرفدار عزت كشورهای این منطقه است، طرفدار عزت كشورهای اسلامی است. راه افتادند مثل دورهگردها! حركتشان هم از روی انفعال است. سی سال است كه علیه جمهوری اسلامی دارند توطئه میكنند، و سی سال هم هست كه دارند شكست میخورند. امسال برای چند دهمین بار جمهوری اسلامی در مبارزهی خود در قبال مستكبرین پیروز شد و مستكبرین شكست خوردند. جمهوری اسلامی ایران براساس عقیده اسلامی و بصورت مبنایی تولید سلاح هسته ای و استفاده از آنرا ممنوع می داند و بر این عقیده خود ایستاده است و این مطلب را مسئولان امریكایی نیز می دانند ولی در عین حال این تهمت را در چارچوب سیاست ایران هراسی تكرار می كنند.
حقكشیهای آمریكا در این منطقه یكی دو تا نیست. در مورد كشور خودِ ما، در مورد همین انرژی هستهای - همین مسئلهی متداولِ این چند سال - شما ببینید چقدر كتمان حقیقت كردند؛ چقدر خلاف واقع گفتند؛ چقدر دروغ گفتند؛ چقدر با خواستهی یك ملت - كه حق طبیعی و مشروع خود را كه خود به دست آورده است و آن را میخواهد - مقابله كردند. ملت ما میگوید ما میخواهیم به صنعت هستهای دست پیدا كنیم، ما میخواهیم بتوانیم از انرژی هستهای در مسائل گوناگون زندگی صلحآمیز استفاده كنیم، آنها میگویند كه ملت ایران به دنبال بمب هستهای است! چرا دروغ میگویند؟ چرا ملت ایران را با این حرفها اینجور از خودشان عمیقاً متنفر میكنند؟ این كار را در این سالهای گذشته كردهاند. بارها ملت ایران و مسئولان اعلام كردهاند كه ما سلاح هستهای را نمیخواهیم؛ این در سلسلهی نیازها و نظام تسلیحاتی ما اصلاً وجود ندارد. ما اعلام كردیم كه استفادهی از سلاحهای هستهای از نظر اسلام حرام و ممنوع است. و نگهداشتن او ایجاد یك خطر بزرگ و یك دردسر بزرگ است؛ ما دنبال این نیستیم و نمیخواهیم؛ پول هم بدهند بگویند آقا شما بیائید این كار را بكنید، ملت ایران نمیخواهد، مسئولین نمیخواهند. اما در عین حال در این تبلیغات چند سالهی مخالفین و غربیها، میبینید برای اینكه حرف باطل خودشان، حرف زور خودشان را موجه جلوه بدهند، به جای اینكه بگویند ایران به دنبال انرژی صلحآمیز هستهای است، میگویند ایران به دنبال بمب هستهای است! این حقكشی نیست؟
امروز در دنیا، دیگر تهمتهای آمریكائیها و صهیونیستها به ملت ایران و به جمهوری اسلامی خریداری ندارد. تهمتِ نقض حقوق بشر، آن هم از ناحیهی كسانی كه شدیدترین نقض حقوق بشر را كردند و در ترور مظلومان و در تجاوز به ملتها پستترین مقام را دارند و نمرهی آنها سیاهترین نمرههاست. اینها ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی ایران را متهم میكنند به نقض حقوق بشر! این اهمیتی ندارد. یا دربارهی مسئلهی هستهای، ملت ایران بارها اعلام كرده است كه ما دنبال سلاح هستهای نیستیم؛ این را همه میدانند؛ منطق هم همین را تأیید میكند. امروز امریكائیها وقتی میخواهند دربارهی مسئلهی هستهای ایران حرف بزنند و موضعگیری كنند، چون نمیتوانند صریحاً حق ملت را نادیده بگیرند و اعلام كنند كه با حق یك ملت مخالفند، برای توجیه حرف خودشان در افكار عمومی دنیا، ایران را متهم میكنند كه به دنبال تسلیحات هستهای است. خودشان هم میدانند كه دروغ میگویند؛ خودشان هم میدانند كه این حرف دروغ است. امروز هیچ ملت عاقلی، هیچ مسئولین عاقلی، به دنبال تسلیحات هستهای نمیروند. و ملت ایران هم از لحاظ مبنای اسلامی و فكری با اینجور تسلیحات مخالف است، هم از لحاظ تدبیر و عقلانیت مخالف است. تسلیحات هستهای جز هزینهی ایجاد و هزینهی نگهداری هیچ فایدهای ندارد. تسلیحات هستهای برای یك ملت قدرت نمیآورد؛ چون قابل اجرا و قابل استفاده نیست. آن كسانی كه امروز بمب هستهای دارند، خودشان خوب میدانند كه اگر دست از پا خطا كنند و این سلاح هستهای را به كار بیندازند، آنچنان دامن خودشان را خواهد گرفت - همچنانی كه یك روز تروریستها را تقویت كردند، دامن خودشان را گرفت - كه دیری نخواهد گذشت كه تروریستهای دنیا به سلاح هستهای دست پیدا كنند و امنیت را از همهی مستكبران عالم و از همهی ملتها بگیرند. میدانند كه سلاح هستهای كاربرد ندارد. این را خوب میفهمند؛ اما درعینحال ملت ایران را متهم میكنند. نه؛ ملت ایران به دنبال سلاح هستهای نیست؛ به دنبال استفادهی صلحآمیز از انرژی هستهای است در مسائل زندگی؛ و این راه را دنبال خواهد كرد و به كوری چشم دشمنان با قدرت تمام به این خواهد رسید.
همین چند روز قبل از این رئیس جمهور آمریكا گفت: ما روی ایران فشار میآوریم تا مردم ایران به این نتیجه برسند كه دنبال انرژی هستهای رفتن برایشان صرفه ندارد. معنای این حرف این است كه رسیدن ملت ایران به یك اوج فناوریای كه حالا مظهرش از نظر آنها مسئلهی انرژی هستهای است، به قدری ملتهای دیگر را سر شوق میآورد، توانائیهای ملتهای مسلمان را به آنها میباوراند كه دیگر آنها نمیتوانند این را كنترل كنند؛ نمیتوانند مهار كنند. میخواهند نرسد. البته اسم دیگری رویش میگذارند؛ میگویند: ما از بمب اتم میترسیم! اما خوب، خودشان هم میدانند، خیلیها هم در دنیا میدانند كه دروغ میگویند؛ مسئلهی آنها مسئلهی بمب اتم نیست. میدانند كه ایران به دنبال سلاح هستهای نیست؛ به دنبال دانش هسته است، به دنبال فناوری هستهای است؛ آنها از همین ناراحتند. یك ملت بدون اینكه از آنها اجازه گرفته باشد، بدون اینكه از آنها كمك گرفته باشد - دست گدائی به سوی آنها دراز كرده باشد - از درون خود بتواند یك چنین فورانی بكند و اوجی بگیرد. این است كه آنها را عصبانی میكند. «ما از فلان جناح، فلان گروه حمایت میكنیم»؛ چرا؟ چون آن جناح گفته یا وعده كرده كه با پیمودن اینگونه راهها موافق نیست؛ با ایستادگی موافق نیست؛ موافق این است كه برویم پیش آمریكا عرض بكنیم خدمتشان كه شما اجازه بدهید ما پیشرفت كنیم(!) از دهان گرگ طعمه را با مذاكره نمیشود گرفت؛ با قدرت باید گرفت.
یك نكتهی دیگری كه به شما عرض میكنم، این است كه (همین نكتهای كه اشاره شد) علم با دین و اخلاق هست كه برای بشریت مفید خواهد بود. این را به طور قاطع بدانید، علم هر چه هم پیشرفت كند، اگر از اخلاق و دین فاصله بگیرد، به حال بشریت مفید نخواهد بود. آن كسانی كه میگویند ما دانش را برای ارتقاء بشریت میخواهیم، باید به این نكته توجه كنند. حالا مثالهای واضحی كه همه شنیدید، من نمیخواهم اینها را تكرار كنم كه حالا كسانی كه مثلاً در علم شیمی پیشرفت كردهاند، به بمبهای شیمیایی و وسایل كشتار جمعی رسیدند؛ كسانی كه در علوم هستهای پیشرفت كردند، به بمب اتمی و كشتار فاجعهآمیز ملتها رسیدند؛ اینها حالا مثالهای واضحی است. شما در ملتها نگاه كنید. یك ملت پیشرفتهی از لحاظ علمی را كه در دنیا در اوج پیشرفت علمی قرار دارد، در نظر بگیرید، ببینید آیا مردم این كشور حقیقتاً به سعادت رسیدهاند؟ آیا در آن كشور عدالت وجود دارد؟ آیا در آن كشور فقر و تبعیض و بیعدالتی از بین رفته است؟ آیا آنچنان كه ادعا میكنند، مردم با آرامش و دور از خشونت و تجاوز و تعدی زندگی میكنند؟ با اینكه علم در آنجا هست، این واقعیات هم در آنجا هست! آیا بر زندگی خانوادهها، یك حس اعتماد و آرامشی حكمفرماست؟ فرزندان در آغوش پدر و مادرها با عواطفِ خوب تربیت میشوند؟ قتل و ترور و جنایت و اینها در آنجا نیست؟ میبینید درست به عكس است. امروز بیشترین ناامنی در آن كشوری است كه از لحاظ علمی، بالاترین رتبه را دارد؛ یعنی امریكا. هیچ كشوری در دنیا به ناامنی امریكا نیست؛ نه در اروپا، نه در آسیا. بیشترین ناآرامی روانی در آنجاست.
امروز به نظر ما مهمترین مسئلهی دنیای اسلام، مسئلهی اتحاد است. اگر این اتحاد انجام شد، ما پیشرفت علمی هم میتوانیم پیدا كنیم؛ پیشرفت سیاسی هم میتوانیم پیدا كنیم. شما میبینید دشمنان دنیای اسلام چه فشاری بر روی مسئله انرژی هستهای در ایران دارند. آنها میدانند كه ما دنبال بمب اتم نیستیم. آنها از پیشرفت علم در این كشور، از پیشرفت فناوری در یك كشور اسلامی ناراحتند. یك كشور اسلامیای كه نشان داده كه تسلیم سیاستهای امریكا نیست؛ نشان داده كه از امریكا نمیترسد. این كشور اسلامی باید به پیشرفت مهمترین تكنولوژی امروز دنیا - یعنی تكنولوژی هستهای - مجهز نباشد. آنها به خاطر این، فشار را وارد میكنند. البته ما تصمیم خودمان را گرفتهایم. ملت ایران در طول بیست و هفت سال بعد از انقلاب، با تجربه فهمیده است كه تنها راه خلاصی از كید دشمنان، توكل به خدا و صبر در میدان و مجاهدت است. ما این راه را تا امروز رفتهایم و ثمرات شیرین آن را چشیدیم و به حول و قوهی الهی در ادامه هم همین راه را با قوت تمام خواهیم رفت، كه آثارش را هم میبینیم.
امروز شما سیاستهای رسانهای مسلط دنیا را ملاحظه كنید. مصلحت آنها اقتضاء میكند كه اسلام را با تروریست مساوی بدانند. این كار با سرعت هر چه بیشتر و با استفاده هر چه بیشتر از فناوریهای پیشرفته انجام میگیرد. مصلحت آنها اقتضاء میكند كه متقابلاً امریكا را مظهر حقوقبشر و دمكراسی به حساب آورند. این كار به راحتی و با شیوههای پیچیده و بسیار پیشرفتهی رسانهای در دنیا انجام میگیرد. دروغهای بزرگ مثل حقیقت در امواج رادیویی، تلویزیونی، اینترنتی و غیره منعكس میشود. همانطور كه بعضی از دوستان اشاره كردید، ناگهان در سطح دنیا مسئلهی اول میشود آنفولانزای مرغی؛ كه شاید تلفاتش در همهی دنیا به هزار نفر هم نمیرسد. در همان حال صدوبیست هزار شهروند عراقی غیر مسلح كه بهوسیلهی امریكاییها یا مرتبطین تروریستشان از بین میروند، مسكوت میماند؛ ناگهان دنیا پُر میشود از اینكه ایران به دنبال ساختن سلاح هستهای است. خود آن كسانی كه این سیاست تبلیغاتی را اتخاذ میكنند و آن را ترویج میكنند، به وضوح میدانند كه این یك دروغ است؛ لیكن مصلحت مدیریت امپراطوری رسانهای و خبری این را اقتضاء میكند، پس باید گفته شود و گفته میشود. از اینكه یك ملتی با تلاش خود به یك فناوری پیشرفتهای دست پیدا كرده كه آن را وامدارِ هیچكس نیست و میخواهد از آن استفادهی صلحآمیز بكند، از این اسمی در رسانههای دنیا برده نمیشود!
امروز دشمن ملت ایران در درجهی اول، امریكا و صهیونیستها هستند؛ البته انگلیس هم آتشبیار معركه است. در مقابل منافع ملت ایران، آنها قرار دارند؛ اما اسمش را میگذارند اجماع جهانی؛ اجماع جهانیای وجود ندارد! اجماع جهانی، علیه استكبار امریكاست، علیه دخالتها و اشغال امریكاست، علیه جنگافروزیها و فتنهانگیزیهای امریكا در سرتاسر دنیاست؛ این اجماع جهانی است. «مرگ بر امریكا» این است كه ملت ایران و شما جوانان در این راه، محكم بایستید و پیش بروید. خوشبختانه مسئولین كشور، همه با گام محكم به پیش میروند و در این راه استقامت میورزند. حالا امروز قضیهی فناوری هستهای مطرح است و تبلیغات دشمن و جنگ روانی شبكههای تبلیغاتی صهیونیستی در دنیا شایعه میپراكنند كه: ایران دارد بمب اتم درست میكند، ایران حاضر نیست با كشورهای اروپایی و غیر اروپایی مذاكره كند؛ خوب، اینها حرفهایی است كه میزنند، كاری است كه میتوانند بكنند و میكنند، و دشمنیای است كه میتوانند به خرج دهند و به خرج میدهند؛ اما حقیقت قضیه غیر از اینهاست؛ ما هم میدانیم، آنها هم میدانند. حقیقت قضیه این است كه با پیشرفت ملت ایران مخالفند؛ چون این پیشرفت جلوی منافع نامشروع آنها را برای همیشه در این كشور خواهد گرفت؛ لذا مخالفند. من در مشهد گفتم، حرف دل امریكاییها این است كه ما در این مملكت، یك روزی بر همه چیز این كشور مسلط بودیم، انقلاب شما مردم آمده، دست ما را كوتاه كرده؛ بگذارید دوباره مسلط شویم؛ این حرف دل امریكاییهاست.
مسایلی امروز در دنیا مطرح است كه برای ما حایز اهمیت است. میبینید دربارهی توانایی فنی و علمی ملت ایران، دستگاه سلطه و استكبار چه جنجال و سراسیمگی از خود نشان میدهد. این هیاهویی كه بر سر مسألهی هستهیی راه انداختهاند، از روی سراسیمگی است؛ دستپاچهاند. دستگاه سلطه نمیخواهد؛ نمیپسندد كه غیر از محدودهی خودشان، قدرت فناوری و قدرت علمی، آن هم به صورت مستقل و ناوابسته، در اختیار ملتها قرار بگیرد. حالا كه میبینند یك ملت بدون تكیه به آنها توانسته است یك فناوری فاخرِ علمی را به دست بیاورد، ناراحتند. بهدروغ، رئیس جمهور امریكا و دیگران، مرتب از سلاح اتمی اسم میآورند؛ این برای توجیه موضع خشمگینانهی خودشان هست؛ والّا میدانند كه در اینجا مسأله، مسألهی سلاح اتمی نیست؛ مسألهی استقلال یك ملت است. آنها مجامع جهانی را هم زیر نفوذ خودشان میگیرند و مجامع جهانی، یكی پس از دیگری، آبروی خودشان را بر اثر نفوذ آنها از دست میدهند. معاهدهی عدم توسعهی سلاحهای اتمی را - كه معروف به معاهدهی »انپیتی« است - خودِ غربیها نوشتند، خودشان هم روز شنبه آن را مچاله كردند؛ از حیّزِ انتفاع آن را ساقط كردند! چرا ملتها بایستی تسلیم ارادهی كسانی باشند كه جز به اعمال زور و اعمال قدرت و اعمال سلطه، به چیز دیگری راضی نیستند؟ آنها برای ملتها، برای علم و برای اخلاق در سطح بشری، هیچ ارزشی قایل نیستند. این ندای ملت ایران و پیام انقلاب ما به ملتها - ملتهای مسلمان و غیرمسلمان - است: حركتی كه جمهوری اسلامی كرده، یك حركت كاملاً همراه با اتمامحجت است. در طول دو سال و نیم، نظام جمهوری اسلامی همهی راههای بهانهگیری اینها را بست و هر جا سوءظنی داشتند، وسیلهی رفع سوءظن آنها را فراهم كرد. بنابراین، در پایان كار، ناگزیر شدند اعلام كنند كه مسأله، سوءظن به ساخت سلاح هستهیی نیست، بلكه مسأله، فناوری هستهیی است!
آنها میخواهند ملت ایران این فناوری را نداشته باشد؛ یعنی وابسته و عقب باشد، تا فاصلهی بین ملتهای سلطهگر و دیگر ملتها هرگز كم نشود. معلوم است كه این حرف، برای ملت ایران قابل شنیدن نیست؛ قابل تحمل نیست. ما در پی سلاح هستهای نیستیم و این مسئله را غربیها به خوبی میدانند زیرا دستیابی به سلاح هسته ای برخلاف منافع سیاسی و اقتصادی كشور و مخالف دستورهای دین اسلام است بنابراین، نظام جمهوری اسلامی ایران با تكیه بر اصول خود و بدون هراس از هیاهوها به مسیر پیشرفت علمی ادامه خواهد داد و دنیا هم نمی تواند بر اراده مردم ایران تاثیر بگذارد.
دولتهائی كه با تولید سلاح اتمی و شیمیائی و به كار گرفتن آن، تاریخ معاصر خود را سیه رو كردهاند، حق ندارند خود را متولّی عدم اشاعهی صنعت هستهئی قلمداد كنند.
نفوذ صهیونیستها روی دولتهای غربی و اروپایی متأسفانه چنین جنجالهایی را به وجود میآورد. بعد هم از فرصت استفاده كردند، این را وصل كردند به قضیهی انرژی اتمی! آن نادانی كه اولین بار این حرف را زد و این را به ماجرای انرژی اتمی وصل كرد، نفهمید كه سلاح اتمی برای از بین بردن حكومتها و سیستمها و رژیمها نیست؛ سیستمها و رژیمها با سلاح اتمی از بین نمیروند؛ سلاح اتمی فقط میتواند انسانها و سرزمینها را نابود كند. آنچه رژیمها را نابود میكند، قدرت مقاومت و عزم و مبارزهی ملتهاست؛ كه این عزم و مبارزه در فلسطین وجود دارد و به فضل الهی حتماً به سرنگونی رژیم صهیونیستی منتهی خواهد شد.
حرف جمهوری اسلامی این است كه این ملت؛ ملتی كه انقلاب كرده است؛ ملتی كه در طول بیستوهفت سال نظام جمهوری اسلامی با حوادث گوناگون و نشیب و فرازهای مختلف مواجه شده و با آنها پنجه انداخته و در همهی قضایا توانسته است به طرف هدفهای خود پیش برود؛ ملتی كه اكثریت قاطع آن، جوانند؛ ملتی كه دانشجوی آن، استاد آن، نخبهی علمی و عملی آن روزبهروز رو به افزایش است، ملتی است كه رو به آینده دارد؛ دل پُرامید دارد. این ملت، ملتی نیست كه زیر بار زور و تحمیل امریكا و غیرامریكا برود؛ لذا همانطور كه مسؤولان كشور در باب مسألهی انرژی هستهیی گفتهاند، هدف ما مطلقاً ربطی به سلاح هستهیی و انحراف این حركت علمی و فناوری به سمت سلاح نیست؛ اما از این فناوری هم ملت ایران صرفنظر نخواهد كرد؛ این، حرف اصلی ماست. روشهای كاری و دیپلماسی و ارتباطات و مناسبات بینالمللیاش را هم مسؤولان كشور سازماندهی میكنند و پیش میبرند.
آژانس بینالمللی انرژی هستهیی به عنوان مثال مطرح شده و همه دارند میگویند، كه یك نمونهاش است. این نهاد، وابسته به سازمان ملل است و برای نظارت بر عدم اشاعهی سلاحهای هستهیی به وجود آمده. شما ببینید برخوردش با كشورها چگونه است؛ تبعیضاش چگونه است؛ دخالت عنصر سیاسی در آن چگونه است؛ بهخاطر اینكه زر و زور در آن تسلط دارند. اینها زشتیها و چالشهای بزرگ دنیای امروز است.
مطلب آخری كه عرض میكنم، مسألهی هستهیی است. قبل از آن كه من دو سه جمله دربارهی مسألهی هستهیی توضیح بدهم، خدعهی تبلیغاتی غربیها، بخصوص امریكاییها را درست تبیین كنم. در واقع دو خدعهی تبلیغاتی داشتند، كه اولین خدعهی آنها این بوده كه در تبلیغاتشان وقتی میخواهند راجع به مسألهی هستهیی اظهار نظر كنند، میگویند ما با سلاح هستهیی در ایران مخالفیم و سلاح هستهیی یك خطر بزرگ است. كأنّه ایران دنبال سلاح هستهیی است و این حضرات هم با سلاح هستهیی مخالفند! اول امریكاییها این را گفتند و انسان متأسفانه میبیند كه بعضی از اروپاییها هم همین حرف را تكرار میكنند. این یك خدعه است، خودشان هم میدانند كه خدعه است. این حرف برای فریب دادن افكار عمومیِ خودشان است. اصلاً بحث سلاح هستهیی در ایران نیست. مسؤولان ما گفتهاند، آحاد ملت ما هم همه قبول كردهاند؛ دولتها گفتهاند، بنده هم مكرر گفتهام كه ما دنبال سلاح هستهیی نیستیم. اورانیومی كه در ایران در این چرخهی سوخت غنی میشود، بین 3 تا 4 درصد خواهد شد. برای بمب اتمی و سلاح هستهیی نودوچند درصد باید غنیسازی شود؛ فاصله اینقدر است. ما میخواهیم اورانیومی را كه مال خود ماست، معدن خود ماست، با تجهیزاتی كه متعلق به خود ماست، از كسی آن را وام نگرفتهایم، رهین منت كسی نیستیم و بچهها و جوانهای خودمان آن را به كار انداختهاند، در این تشكیلات، غنیسازیِ 3 تا 4 درصد بكنیم تا بتوانیم سوخت نیروگاه هستهیی بوشهر را - كه فعلاً یكی نیمه تمامش را داریم - برسانیم. اصلاً بحث سر سوختِ آن است. ما میخواهیم سوخت نیروگاه هستهییمان را خودمان تولید كنیم. آنها میگویند خودتان تولید نكنید. برایتان نیروگاه بسازند، اما بیایید سوختش را از ما بخرید! یعنی چه؟ یعنی وابسته بمانید. ملت ایران باید به قدرتهای تولید كنندهی سوخت هستهیی وابسته بماند تا اگر آنها یك وقت خواستند سوخت ندهند، شرطی بگذارند و دولت و ملت ایران ناچار باشند دستشان را بالا ببرند و بگویند چارهیی نداریم؛ سوخت ما - كه برق و امكانات ما وابستهی به آن است - باید از آن طرف بیاید؛ والّا نیروگاه ما خواهد خوابید. ملت ایران باید وابسته بماند؛ آنها این را میخواهند.
ما بطور اصولی با تولید سلاح هستهای مخالفیم اما مسئله اصلی آمریكا و برخی كشورهای غربی با ایران این است كه آنها نمیخواهند دانش پیشرفته هستهای از انحصارشان خارج شود و این رشته مهم دانایی و توانایی در اختیار كشورهای دیگر قرار گیرد.
امروز دنیا در واهمهی سلاح اتمی ملت ایران است. ما دنبال سلاح اتمی نیستیم؛ اما ظرفیت و قابلیت ملت ایران به آنجا رسیده است كه دنیای مدرن و دنیای دارندهی سلاحهای مخرب و وحشتناك و دارندهی سلاح اتمی، از ملت ایران، از جوانان ایران و از دانشمندان ایران در واهمه است؛ این خیلی پیشرفت است؛ این پیشرفت را چگونه و از كجا بهدست آوردیم؟ ملت ایران توانست از آن تنگناها و سختیها و مصیبتها به عنوان نردبانی استفاده كند و خودش را بالا بكشد، و كشاند.
در دنیای مادی برای اینكه بتوانند دشمن را از تهاجم به خود منصرف كنند، نیروی نظامی را تقویت میكنند. آن روزی كه ابرقدرتهای متعددی وجود داشت، آنها برای اینكه خود را از شر سلاح اتمیِ طرف مقابل حفظ كنند، سلاح اتمی تولید میكردند؛ در حالیكه میدانستند این سلاح هرگز مصرف نخواهد شد؛ اما برای اینكه خودشان را مصون نگه دارند، سلاح اتمی را به عنوان تهدید حفظ میكردند. اقتدار خود را در داخل تأمین میكردند، برای اینكه در مقابل دشمن از خودشان صیانت و حفاظت كنند. اقتداری كه ما میتوانیم در داخل بهوجود بیاوریم، با بمب اتمی و سلاح هستهیی و تقویت نیروی نظامی نیست. البته تقویت نیروی نظامی در حد متعارف لازم است؛
امروز تهدیدها و جنجالهایی كه دولتمردان امریكا پی درپی می كنند، بیشتر ناظر به مسأله ی انرژی هسته یی و بدروغ تهمتِ ساختن سلاح هسته یی است. هم رئیس جمهور امریكا و هم دولتمردان این كشور بارها و بارها از خطر سلاح هسته یی كه به وسیله ی ایران تولید شود، حرف زده اند. خود آنها بخوبی می دانند كه ماجرای ساخت سلاح هسته یی یك افسانه است و هیچ واقعیتی ندارد. مسأله ی آنها این نیست؛ مسأله ی آنها این است كه از شكل گرفتن یك ایران قدرتمند و پیشرفته نگرانند. آنها با پیشرفت ملت ایران مخالفند؛ والّا می دانند كه ما دنبال سلاح هسته یی نیستیم. آنها نمی خواهند در این منطقه ی حساس كه بیشترین نفت دنیا را دارد و یكی از حساس ترین مناطق دنیاست - یعنی خاورمیانه - كشوری كه مستقل است و زیر پرچم اسلام زندگی می كند، پیشرفته باشد و از دانش و پیشرفت علمی و فناوری مدرن برخوردار باشد. حقیقت قضیه این است كه غربی ها ترجیح می دهند ملتهای این منطقه - از جمله ملت ایران - همیشه محتاج آنها باشند؛ لذا به ما می گویند شما نیروگاه هسته یی هم داشته باشید، مانعی ندارد؛ اما بیایید سوخت این نیروگاه را از ما بخرید!
سیاستمداران دروغگو و منافق امریكایی برای این كه هدف پلید خود را پنهان كنند، ایران را متهم می كنند به این كه می خواهد كلاهك هسته یی درست كند؛ سر موشكهای بالستیك بگذارد و پرتاب كند! كجا پرتاب كند؟! ما با دشمنانِ خود این طوری رفتار نمی كنیم. كاربرد بمب اتمی برای نابود كردن ملتها كار خود امریكایی هاست. آنها تنها دولتی هستند كه این جنایت بزرگ را تا امروز انجام داده اند. غربی ها هستند كه سلاح شیمیایی ساختند و آن را به كار بردند و در جنگ هشت ساله ی عراق با ایران آن را در اختیار صدامی ها و بعثی ها گذاشتند و در مقابل فجایعی كه از این راه پیش آمد، سكوت كردند و به صدام از پشت كمك كردند. اسلام به ما این اجازه ها را نداده است. ما از علم برای پیشرفت استفاده می كنیم؛ این بهانه ی امریكایی هاست.
البته این را هم به شما عرض كنم؛ ملت ایران بدانند؛ كسانی كه در گوشه و كنار نق می زنند و می گویند چرا به انرژی هسته یی چسبیده اید، غافلانه به نفع دشمنان ملت حرف می زنند؛ آنها هم بدانند امروز مسأله ی انرژی هسته یی بهانه ی تهدیدهای امریكاست. ابرقدرت، شأن خود را در تهدید كردن می داند. قدرت سلطه گر و زورگو كارش با تهدید پیش می رود و ملتهای دنیا و خیلی از دولتها متأسفانه در مقابل تهدیدهای اینها كوتاه می آیند و اینها را بیشتر بر امورِ خودشان مسلط می كنند. كار آنها تهدید است، و امروز بهانه ی تهدید آنها انرژی هسته یی است. این هم كه نباشد، بهانه ی دیگری مطرح می كنند. غربیها در بیان دلیل خود برای مخالفت با دستیابی كشورهای دیگر به دانش هسته ای می گویند ما به كشورهای دیگر در خصوص عدم ساخت سلاح هسته ای اطمینان نداریم كه در این صورت باید گفت، ما هم به آنان اطمینان نداریم زیرا تجربه تاریخی در قرن اخیر نشان داده خطر استفاده از سلاح های كشتار جمعی از جانب آنها بسیار زیاد است همانگونه كه حتی در عراق از بمب های اتمی ضعیف شده استفاده كردند.
البته شعار حقوق بشر و شعار مبارزهی با تروریسم میدهند - در مورد ایران، علاوهی بر اینها، نگرانی از ساخت بمب اتمی و دستیابی به انرژی هستهیی برای جنگ را هم مطرح میكنند - اما حقیقت قضیه غیر از اینهاست. آنها با استبداد مخالف نیستند. آنها امروز به كشورهایی كه در دولتهایشان حتّی دریچهیی به انتخاب و آزادی مردم باز نشده، دارند كمك میكنند؛ با آنها همسو و همراه هستند و با استبداد مخالفتی ندارند.
آمریكاییها و دیگر قدرتها یقین دارند كه جمهوری اسلامی ایران بدنبال سلاح هسته ای نیست اما این مسائل بخشی از مجموعه فشارهایی است تا ایران از فناوری هسته ای و دانش برتر خود كه بومی می باشد و از درون ملت جوشیده، صرفنظر كند.
اعتقاد من این است؛ آنقدری كه اروپا و امریكا به مسألهی انرژی هستهیی تظاهر میكنند و وانمود میكنند نگران این قضیه هستند، نگران نیستند. خودشان هم میدانند كه ما دنبال سلاح هستهیی نیستیم. ما مرتب تكرار میكنیم، اصرار میكنیم؛ آنها «نه» میگویند و سری تكان میدهند! درحالیكه میدانند ما دنبال سلاح اتمی نیستیم. مسأله، مشغول كردن نظام اسلامی است. یكی از اهداف عمدهی اینها این است كه نظام اسلامی را مشغول كنند؛ ذهن مدیران، مسؤولان، مجلس، دولت و دستاندركاران گوناگون را از مسائل جاری و كاری كشور در بخشهای مختلف - چه بخش قضایی، چه بخش اجرایی، چه بخش تقنینی - منصرف و غافل كنند. این مسأله هم كه حل بشود، باز مسألهی دیگری درست خواهد شد!
در اینجا من به مناسبت مسألهی سلاحهای كشتارجمعی، میخواهم مسألهی انرژی هستهیی را هم مطرح كنم. حرفی كه قابل گفتن است و غربیها امروز در زمینهی مسألهی چرخهی سوخت و غنیسازی به ما میزنند، این است: شما اطمینان دنیا را جلب كنید كه نمیخواهید دنبال بمب اتم بروید. حالا خودشان هم - به تصور من، آنچه كه انسان از قرائن میفهمد - میدانند كه ما دنبال بمب اتم و سلاح اتمی نیستیم؛ اما در مقام بحث و چانهزنی و مذاكره حرفهایی میزنند، ولی تنها حرف آنها كه قابل قبول است این است كه ما باید اطمینانسازی كنیم. ما هم گفتهایم حرفی نداریم و اطمینانسازی میكنیم. ما تعاملی كه از سال گذشته با آژانس هستهیی داشتهایم، براساس همین بوده است؛ منتها اطمینان باید از راههای معقول باشد. نمیشود به كسی گفت شما خودت را دار بزن، تا من اطمینان پیدا كنم كه نسبت به من سوءنیتی نداری! اینكه منطقی نیست. شما بكلی از این تكنولوژی و از این فناوری دست بردار و خودت و نسلهای آیندهات را محروم كن و لعن و نفرین آنها را برای خودت بهخاطر این قراردادِ بدتر از تركمانچای بخر، برای اینكه من به تو اطمینان پیدا كنم؛ این منطقی است؟! نه؛ منطقی نیست. البته دوستانی كه مشغول فعالیت و مذاكره هستند، خوب مذاكره كردهاند. من همین مذاكرات پاریس را كه همین اخیراً - یك ماه پیش تقریباً - انجام گرفت، نگاه كردم و خواندم؛ مواضع خوبی را اتخاذ كردند و خوب دفاع كردند و قوی و منطقی حرف زدند. مسألهی ما این است: ما میخواهیم این فناوری را داشته باشیم. ما این فناوری را بهدست هم آوردهایم. غربیها دارند قرشمالبازی درمیآورند؛ این حاصل قضیه است. یك روز میگفتند شما بمب اتم میخواهید درست كنید؛ حالا همان جنجالی را كه برای ساختن بمب اتم ممكن است به راه بیندازند، الان به راه میاندازند برای اینكه شما میخواهید قطعه درست كنید! آنها میگویند چون شما میخواهید قطعهسازی كنید برای سانتریفیوژها، این قطعهسازی مخالف فلان قرارداد است؛ در حالیكه مخالف هیچ قراردادی نیست و ما هم تعهدی نكردهایم. البته یك تعهد دو جانبه در سطوح مذاكراتی - نه سطوح تصمیمگیری بالا - كرده بودند كه مسؤولان هم قبول كردند. آنها به تعهد خودشان عمل نكردند، اینها هم به تعهد خودشان عمل نكردند؛ تازه آن هم برای همیشه كه نبود. ما در چه زمان قول به كسی دادهایم كه هیچ وقت قطعهسازی نكنیم، سانتریفیوژ را مونتاژ نكنیم یا كار نصب را انجام ندهیم و گازدهی نكنیم؟ ما حرف منطقی داریم و موضعمان، موضع درستی است؛ پای این موضع هم ایستادهایم.توجیه كردن و استدلال كردن و تبیین كردن این قضیه برای نخبگان، به عهدهی دستگاه سیاست خارجی ماست، كه تا حدودی انجام میگیرد و وسیعتر هم باید انجام بگیرد. من هم به آقای خاتمی توصیه و تأكید كردهام و هم به دوستان وزارتخارجه پیغام دادهام، كه باید این مسأله تبیین شود؛ چون در این صورت، افكار عمومی و نخبگان كاملاً این حرف را میپذیرد؛ اینطور نیست كه ما خیال كنیم همهی نخبگان عالم و افراد سیاستمدار علیه ما هستند؛ نه، باید بفهمند. ما باید تلاش كنیم و كار خودمان را دنبال كنیم؛ چون اگر ما امروز از این موضع عقبنشینی كنیم، آنها دیگر حدی برای پیشروی نمیشناسند و كار به جایی میرسد كه بتدریج نمیتوانیم دیگر اسم تكنولوژی هستهیی را بیاوریم؛ اینها تا آنجا هم پیش میروند.
اگر آن كسانی كه انرژی هستهیی را كشف كردند، اهل فضیلت و تقوا بودند، اگر آن كسانی كه آن را بهكار گرفتند، اهل فضیلت بودند و بندگان صالح، هرگز حادثهی هیروشیما پیش نمیآمد. تا امروز هم كه شما نگاه میكنید، میبینید كه اینها تا آنجایی كه میتوانند، همچنان از این نیروی مخرب استفاده میكنند. این قدرتها توان هستهییِ ضعیف شده را در جنگ ده، دوازده سال پیش كه با عراق داشتند بهكار بردند، در همین حوادث هم از آن استفاده كردند، و در بعضی از مناطق دیگر دنیا هم این سلاح را بهكار بردند كه مایهی قطع نسل و حرث شد؛ «یهلك الحرث و النّسل واللَّه لایحبّ الفساد»، كه منطبق بر آیهی قرآنی است. انسانها را مقطوعالنسل و زمینها را ضایع كردند. سالهای متمادی - خدا میداند - آثار مخرب آن اشعهی مسمومكننده و نابودكننده را برای ملتها و برای نسلهای آینده باقی گذاشتند. اگر مدیریت علم دست انسانهای صالح باشد، این مسائل پیش نمیآید و علم در خدمت بشریت قرار خواهد گرفت؛ چون این ظرفیت را دارد و میتواند اینطور باشد.
آنها درعینحال دو كار دارند میكنند: از آن طرف یاوهگویی میكنند و متهم میكنند كه جمهوری اسلامی دارد بمب اتم درست میكند، فاصلهاش تا سلاح اتمی اینقدر فاصلهی كمی است و امروز اگر اراده كند، چند ماهِ دیگر یا دو سال دیگر به سلاح اتمی دست خواهد یافت؛ از طرف دیگر و با زبان دیگری اینطور وانمود میكنند كه فایدهیی ندارد و دنبال دانش هستهای نگردید؛ كوچكابدالها و غلامان حلقه به گوششان هم در داخل همین كارها را دارند دنبال میكنند و این مطالب را مینویسند. این قلمبهمزدها، كه متأسفانه در كشور ما همیشه بودهاند، میگردند تا قلم و نوشته و دست و هنر خودشان را دقیقاً در خدمت همان موضوعی قرار دهند كه دشمن این ملت دنبال آن است. این متملقهای حقیر و پست و البته پُرمدعا، با زبانهای مختلف میگویند دنبال دانش هستهیی نگردید و اگر آن را میخواهید، باید بروید عتبهی امریكا را ببوسید، تا بتوانید به آن برسید. آنها میگویند، اینها هم همان را بازتاب میدهند و تكرار میكنند.
بین فناوری هستهیی و سلاح هستهیی، خلط مبحث میشود و حقیقت قضیه غیر از اینهاست، در حالی كه این دو ربطی به همدیگر ندارند و دو چیز هستند. سلاح هستهیی بر غنای بالای نود درصد اورانیوم و با تكنولوژی پیچیده متوقف است و كسی دنبالش خواهد رفت كه انگیزهاش را داشته باشد. ما انگیزهاش را نداریم، دنبالش هم نرفتهایم و نمیخواهیم برویم؛ ما احتیاجی به بمب هستهیی نداریم. ما تا امروز اگر بر دشمنان خودمان غلبه كردهایم، با بمب هستهیی غلبه نكردیم. ملت ایران بیستوپنج سال است امریكا را شكست داده؛ مگر غیر از این است؟ امریكا كه بیستوپنج سال از ملت ایران شكست خورده، با چه شكست خورده؟ ما با بمب هستهیی امریكا را شكست دادیم، یا با عزم، اراده، ایمان، آگاهی و با اتحاد خودمان؟ ما فهمیدهایم چه میخواهیم؛ فهمیدهایم دنبال چه چیزی هستیم؛ راه را هم شناختیم و حركت هم كردیم و از توپ و تشر این و آن هم نترسیدیم؛ ما اینطوری غلبه پیدا كردیم؛ ما با بمب هستهیی كه غلبه پیدا نكردیم. شوروی سابق مگر بمب هستهیی نداشت؟ تعداد بمبهای هستهیی شوروی سابق احتمالاً از تعداد بمبهای هستهیی امریكا بیشتر هم بود. شكست نخورد؟! پیروزی و شكست در صحنههای اساسی دنیا با این چیزها نیست. ما امروز یك الگو را به دنیای اسلام ارائه كردیم؛ الگوی مردمسالاری دینی، الگوی استقلال و عزت ملی. امروز دنیای اسلام علیه امریكا در طول بیستوپنج سال بسیج شدهاند و ملتها مرگ بر امریكا میگویند. مرگ بر امریكا را چه كسی میگفت؟ غیر از جمهوری اسلامی و غیر از ملت ایران چه كسی میگفت؟ امروز همه دارند میگویند. ما با بمب اتم پیش نرفتیم. پیروزی در صحنههای عظیم و تاریخی و ماندگار كه با این سلاحها حاصل نمیشود. امروز رژیم صهیونیستی مگر بمب هستهیی ندارد؟ آنطور كه نقل میكنند، دویست یا شاید سیصد كلاهك هستهیی الان در داخل انبارهای رژیم صهیونیستی هست؛ اما رژیم صهیونیستی الان چند سال است كه در برابر طرف مقابلش كه تفنگ هم ندارد و فقط سنگ دارد؛ البته سنگِ همراهِ با اراده و سنگِ با پشتوانهی ایمان، عاجز مانده است. مسألهی ما مسألهی بمب هستهیی نیست؛ ما بمب هستهیی را میخواهیم چهكار كنیم. وانگهی وقتی از بمب هستهیی استفاده میكنند، فقط آنهایی كه دشمن هستند كشته نمیشوند، بلكه كسانی هم كه دشمن نیستند، كشته میشوند و این بر خلاف عقیدهی ماست؛ بر خلاف ممشی و روش ماست. بمب هستهیی كه برّ و فاجر را میبرد؛ خوب و بد را از بین میبرد؛ تر و خشك را با هم میسوزاند، كار نظام اسلامی نیست.
مسألهی فناوری هستهیی و آن مقداری که ما دنبالش هستیم، مقولهی دیگری است. اینجا فقط اشتراکی که دارند، در مادهی اورانیوم است. آن، اورانیوم نود درصد و صنعت پیچیدهی سلاحسازی را احتیاج دارد، و این، اورانیوم بین سه و چهار درصد برای سوخت نیروگاه اتمی، که امروز ما در بوشهر داریم. اورانیوم غنیشدهی سه تا چهار درصد کجا و بالای نود درصد کجا! این چیزی است که طبق مقررات بینالمللی برای همه آزاد است و هیچ اشکالی ندارد؛ همهی کشورها اگر به اورانیوم نیاز داشته باشند - یا نیاز هم نداشته باشند - میتوانند آن را تا سه، چهار درصد تولید کنند. معاهدهی بینالمللی NPT هم وجود دارد که همه قبول کردهاند، ما هم قبول کردیم و از لحاظ مقررات جهانی هم هیچ اشکالی ندارد. اگر ما این فناوری را نداشته باشیم، معنایش این است که فردا که راکتور هستهیی بوشهر ساخته شد، ما برای سوختش باید برویم درِ خانهی این کشور و آن کشور را بزنیم و بگوییم به ما سوخت بدهید. اگر یک روز به هر دلیلی - به دلیل سیاسی، مسائل بینالمللی و یا روابط دوجانبه - نخواستند به ما سوخت بدهند، یعنی اینکه ما دیگر نیروگاه نداریم؛ آنها این را میخواهند. آنها میخواهند شما بخاری را داشته باشید، نفت بخاری دست آنها باشد. یعنی وابستگی را با ایجاد راکتور هستهیی بیشتر کنند، نه کمتر.
مسؤولان كشور ما در زمینهی مسائل سیاسیِ این كار آنچه كه باید بگویند، گفتند. آقای رئیس جمهور و مسؤولان این پروژهی هستهیی و وزارت خارجهی ما آنچه كه گفتند، درست است. پاسخ یاوهگوییها و زیادهطلبیهای دیگران را آنها دادند. من درصدد این نیستم كه در این زمینه چیزی بگویم؛ من میخواهم حقیقتِ مطلب برای ملت ایران روشن شود. ملت ایران نمیخواهد یك ظلم مضاعف را قبول كند. اظهار نگرانی میكنند كه شما ممكن است از این طریق بتوانید به سلاح هستهیی دست پیدا كنید. اگر اروپاییها و دیگران حقیقتاً راست میگویند و نگران سلاح هستهیی هستند، ما میگوییم نه، مطمئن باشید؛ ما دنبال سلاح هستهیی نیستیم؛ به همان دلیلی كه گفتم. اما اگر از اینكه ملت ایران این فناوری فاخر و برجسته را كه متعلقِ به خود اوست و بومی است، دارد، ناراحتند و میخواهند آن را متوقف كنند، باز هم به آنها میگویم مطمئن باشید كه ملت ایران زیر بار نخواهد رفت. آنچه كه امروز محققان، دانشمندان و دولت ایران در زمینهی فناوری هستهیی انجام میدهند، وظیفهی بزرگ آنهاست و كار بزرگی است و این كار برای جلوگیری از وابستگیِ به بیگانگان و برای حفظ استقلال ملی است، كه به آن نیاز دارد.
یاوهگوها و یاوهبافها بیخود سعی نكنند اینطور بپراكنند كه چه لزومی دارد این كار و چرا دنبالش میكنند؛ نه، این نیاز ملت ایران است. امروز كشورهای پیشرفتهی دنیا بیشترین یا سهم مهمی از انرژی برق خودشان را از نیروگاههای هستهیی تولید میكنند، نه از نفت كه هم سرمایهی دودزاست، و هم تمام شدنی و هم قابل تبدیلِ به چیزهای بسیار ارزشمندتر از سوخت. آنها كه میخواهند ملتهای دارای نفت را از این موهبت محروم كنند، میگویند شما كه نفت دارید، دیگر به انرژی هستهیی چه نیازی دارید؟ مگر باید نفت را تمام كنیم، بعد دست به طرف شما حتماً دراز كنیم! سرنوشت ملتها نیاز به شماست؟ آنها میگویند نفت را مصرف كنید، بعد دستتان كه خالی شد، محتاج ما شوید؛ بیایید درِ خانهی ما. ملت ما نمیخواهد این را قبول كند و ما باید به سمت انرژی هستهیی برای تولید برق برویم؛ این نیاز كشور ماست؛ باید به این راه برویم، والّا عقبماندگیهای یكی دو قرن گذشته باز هم مضاعف خواهد شد و آن وقت یك قرنِ دیگر این ملت را عقب میاندازند. بنابراین رفتنِ دنبال این كار وظیفهی ملی است. وقتی كه دنبال این كار میرویم، بایستی قضیه را بومی كنیم و اگر بومی نكنیم، باز همان وابستگی و باز همان نیاز است. وقتی میخواهیم وابسته نباشیم و كار بومی باشد، البته فشار هست. باید در مقابل فشارها مقاومت كرد. آنهایی كه نفهمیده علیه این فكر حرف میزنند، نمیفهمند و ملتفت نیستند كه دارند به این ملت خیانت میكنند و همان چیزی را كه امریكا میخواهد، بیان میكنند و بر زبان میآورند: چه لزومی دارد؟ چه احتیاجی داریم؟ ولش كنیم! بله، معلوم است كه آنها دلشان میخواهد ما هیچ چیز تولید نكنیم و غذای حاضرمان را هم از آنها بگیریم؛ به شرطی كه پول داشته باشیم. وقتی هم نداشتیم، اگر ملت از گرسنگی بمیرند، آنها كه ابایی ندارند؛ چون هزارهزار میكُشند و از مردن هزارهزار و میلیون میلیون هم هیچ باكی ندارند. وظیفهی ملی ما امروز این است كه دنبال این فناوری و فناوریهای مشابه، هر چه كه ما را به اوج قلهی علم نزدیك كند، برویم و امروز دنبال كردن آن برای ملت ما واجب است و برای كسانی كه میتوانند، وظیفهی آنهاست تا بتوانند ملت را به عزت برسانند و از وابستگی رها كنند. امروز مهمترین ابزار جنگ بین قدرتها در دنیا رسانه است و امروز حتی قدرتهای بزرگ هم با رسانهها دارند كار میكنند. امروز تأثیر رسانهها و تلویزیونها و هنرها و این شبكههای عظیم اطلاعرسانیِ اینترنتی و... از سلاح و از موشك و از بمب اتم بیشتر است. امروز دنیا، یك چنین دنیایی است. روزبهروز هم دارند این میدان را گسترش میدهند.
آنهایی كه در این زمینه جنجال می كنند بخوبی می دانند كه ما بدنبال سلاح هسته ای نبوده و نیستیم و آنچه آنها را واقعاً نگران كرده توانایی فناوری و علمی ایران است.
آنها در ظاهر می گویند ایران نباید بدنبال سلاح هسته ای باشد اما حرف حقیقی شان این است كه ایران نباید دانش و فناوری هسته ای داشته باشد تا همیشه نیازمند فناوریهای پیشرفته غرب بماند.
بارها گفته ایم كه ما اصولا سلاح هسته ای نیاز نداریم چرا كه داشتن سلاح كشتار جمعی را زمینه ساز قدرت واقتدار نمی دانیم بلكه معتقدیم اقتدار هر كشور به داشتن مجموعه انسانی قوی و برخورداراز ""علم و ایمان و ایستادگی"" وابسته است و ملت ایران چنین هدفی را دنبال می كند.
ملت ایران آمریكای دارای سلاح هسته ای را از كشور خود بیرون كرد ومردم فلسطین نیز اسراییل دارنده سلاح هسته ای را بستوه آورده اند بنابراین سلاح هسته ای تضمین كننده اقتدار و پیروزی نیست.
ادعای اینگونه كشورها درمورد تلاش برای جلوگیری از تولید و تكثیر سلاح اتمی ، مانند ادعای یك قاچاقچی بزرگ است كه خود را مسئوول مبارزه با قاچاق می داند.
زورگویان جهانی بخوبی واقفند كه ما سلاح هسته ای نداریم بلكه آنچه آنها را نگران كرده دستیابی ملت ایران به دانش هسته ای است زیرا جهان استكبار نمی تواند بپذیرد كه ایران اسلامی با شعارهای عدالتخواهانه و آزادی طلبانه خود، به رشد و توسعه و پیشرفت علمی دست یابد.
حربه تبلیغاتی حقوق بشر كه علیه نظام جمهوری اسلامی بارها به وسیله آنها مورد استفاده قرار گرفته بود، امروز دیگر كارایی ندارد. لذا امروز شعارها و ابزارهای دیگری را به میان آوردهاند. امروز چون جوانان ملت ایران توانستهاند با تلاش و پیگیری خود به سطوح علمیِ دقیق و والایی دست پیدا كنند، آنها مسأله تهدید صلح منطقه یا جهان را مطرح میكنند. صلح جهان را چه كسی تهدید میكند؟ تبلیغات موذیانه دشمن اینطور وانمود میكند كه ایران اسلامی به دنبال سلاح اتمی است؛ بنابراین صلح منطقه یا جهان تهدید میشود! كسانی صلح جهان را تهدید میكنند كه در فاصله بیست سال، دو جنگ ویرانگر جهانی را به راه انداختهاند.
در فناوری برتر كه در دنیا با افتخار از آن یاد میشود، مجبور شدند علیرغم همه دشمنیها بگویند ایران جزو ده كشوری است كه توانسته چرخه سوخت هستهای تولید كند. این چیزِ كمی نیست. البته وقتی چنین موفّقیتی پیش میآید، این جنجال را هم دنبالش راه میاندازند كه بله، اینها میخواهند چنین كنند، چنان كنند؛ بمب بسازند.
البته استحكام داخلی به معنایی نیست كه آنها خیال میكنند - یعنی رسیدن به فلان سلاح - و همانطور كه آقای رئیسجمهور اشاره كردند، سلاح هستهای كاری از پیش نمیبرد. بعلاوه، ما اصلاً، منطقاً و مبنائاً با سلاحهای كشتار جمعیِ به این شكل موافق نیستیم. در زمان جنگ هم ما سلاحهای میكربی و شیمیایی را ممنوع دانستیم؛ همان وقت هم دولت ما این را اعلام كرد.
مسأله اینها دمكراسی و سلاحهای كشتار جمعی نیست؛ چون خود اینها منطقه را از سلاح پُر كردهاند. شما به حكومت صهیونیستی كه مظهر كامل تولید و انباشت سلاحهای اتمی و كشتار جمعی است، نگاه كنید! جاهای دیگر هم كه همینطور است. به حكومت صدّام همینها كمك كردند و موشكهای بابُرد هزار و هزار و پانصد كیلومتر و وسایل شیمیایی را یا برایش ساختند و یا كمكش كردند كه ساخت؛ در حالی كه میدیدند و میدانستند كه در عراق استبداد كامل حكمفرماست. مسأله امریكا این است كه میگوید: «ملت ایران! حكومت و حاكمیت ملی و ارزشهای مورد قبول و احترام خودتان را رها كنید و از آنها دست بردارید!»
ما خود فنآوری اتمی را به كوری چشم دشمنان به دست آوردیم. ما عضو آژانس اتمی بودیم و قرارداد آژانس بینالمللی اتمی را امضا كرده بودیم و قرار بود طبق مقرّرات، كمكهایی به ما بشود. متنفّذین صهیونیست و امریكا به همه دنیا اعلام كردند كه به ایران كمك نكنید. جوانان، متفكّرین و استعدادهای جوشان و درخشان ما خود توانستند بدون كمك در طول چند سال، آرام آرام این فنآوری را به دست آورند. فنآوری اتمی و هستهای غیر از ساختن بمب اتم است. فنآوری هستهای رشد علمی در رشتهای محسوب میشود كه دارای خواص بسیار است. كسانی كه خواستار ساختن بمب اتم باشند میتوانند شاخه مربوط به آن را دنبال كنند و به آن برسند. ما خواستار بمب اتم نیستیم و حتّی با داشتن سلاحهای شیمیایی هم مخالفیم. حتّی زمانی كه عراق ما را مورد حمله سلاحهای شیمیایی قرار میداد، اقدام به تولید سلاحهای شیمیایی نكردیم. این مسائل با اصول ما موافق نیست.
آنچه صلابت این ملت را حفظ خواهد كرد، عبارت است از وحدت حول محور ایمان و انقلاب؛ این چیزی است كه دشمن را ناامید میكند. آنها خیال میكنند ما برای استحكام نظام خود دنبال سلاح كشتار جمعی و دنبال اتم و این چیزها هستیم. اشتباه میكنند؛ این هم تحلیل غلط و اطّلاعات نادرستی است. ما میدانیم آن چیزی كه بمب اتم هم در آن كارگر نمیشود، عبارت است از یك ملت مصمّم، عازم، مؤمن، متّحد و یكپارچه؛ این است كه كسی نمیتواند بر آن فائق شود و غلبه پیدا كند، والّا مگر از اوّل انقلاب تا بهحال با ما دشمنی كم بوده است؟ مگر ما از اوّل انقلاب تا الان بمب اتم داشتهایم؟ آنچه عزّت و كیان این ملت را حفظ كرد؛ نظام اسلامی را سربلند و نام امام را جاودانه كرد، ایمان و عزم راسخ این مردم و ایستادگی و وحدت و یكپارچگی آنها بود. نكند بعضیها برخی از سادهلوحیها و نسنجیدهكاریها را مرتكب شوند و بعضی حرفهای نسنجیده را بگویند و بعضی موضعگیریهای نسنجیده را اتّخاذ كنند و مردم را ناامید سازند! ضعفی در فلان دستگاه وجود دارد، فوراً نظام اسلامی را زیر سؤال ببرند كه چرا این ضعف در این دستگاه هست. دستگاهها، دولتها و مجموعههای كاری، كارِ خوب دارند؛ اشتباه و خطا و كار بد هم دارند كه باید اصلاح شود؛ این چه ربطی به تركیب و هندسه نظام اسلامی دارد كه بعضی نسنجیدهگویی میكنند؟ خیلی اوقات در این نسنجیدهگوییها، غرض هم نیست؛ بلكه نادانی است؛ نادانیهایی است كه دشمن از آن استفاده میكند.
ذخایر عظیم سلاحهای هستهای و كشتار جمعیِ ذخیره شده در زرّادخانههای رژیم صهیونیستی، برای مقابله با مردم بیدفاع فلسطین نیست؛ بلكه برای برقراری سلطه بر جهان اسلام و بخصوص منطقه خاورمیانه است.
از جهت امنیتی، مسأله اسرائیل، یك خطر امنیتی، نه فقط برای مردم خودش، بلكه برای كلّ منطقه است؛ برای اینكه اینها الان زرّادخانه اتمی دارند و باز هم تولید میكنند! سازمان ملل هم چند بار هشدار داده، اما اعتنا نكردهاند؛ البته عمدهاش هم بهخاطر پشتیبانی امریكاست؛ یعنی گناهِ كارهای صهیونیستها و دولت غاصب، به میزان زیادی به گردن رژیم امریكاست.
خطر سلاحهای اتمی در منطقه خاورمیانه بسیار جدی است. اما متأسفانه با این مسأله و با رژیم غاصب اسرائیل كه به انبار موشكهای اتمی تبدیل شده است، برخورد نمیشود و آمریكا، در سیاستی غیرمسؤولانه به این رژیم كمك میكند تا تسلیحات اتمی خود را هر روز افزایش دهد و این امر از جمله اشكالات اساسی دولت آمریكاست.
نمودار
آخرین مقالات
|