keyword/content
1396/03/22
1396/03/22
1394/08/20
1392/11/28
1392/08/29
1392/08/29
1392/08/12
1392/08/12
1392/08/12
1392/07/17
1392/06/26
1392/06/26
1392/04/05
1392/04/05
1392/01/01
1392/01/01
1392/01/01
1392/01/01
1392/01/01
1391/12/21
1391/12/17
1391/12/17
1391/11/28
1391/11/28
1391/08/10
1391/07/25
1391/07/19
1391/06/28
1391/06/09
1391/06/09
1391/06/09
1391/05/03
1391/05/03
1391/05/03
1391/04/07
1391/03/14
1391/03/14
1391/03/14
1391/01/01
1391/01/01
1391/01/01
1391/01/01
1390/12/03
1390/12/03
1390/12/03
1390/12/03
1390/11/14
1390/11/14
1390/10/11
1390/10/07
1390/07/24
1390/07/20
1390/06/02
1390/05/26
1390/05/16
1390/05/16
1390/01/14
1390/01/01
1389/12/01
1389/11/15
1389/10/19
1389/08/24
1389/07/14
1389/06/31
1389/06/16
1389/06/16
1389/05/27
1389/04/02
1389/03/18
1389/03/14
1388/12/09
1388/12/09
1388/11/28
1388/09/15
1388/09/05
1388/03/29
1388/03/14
1388/02/27
1388/01/15
1388/01/15
1388/01/01
1388/01/01
1387/11/19
1387/09/27
1387/09/24
1387/09/24
1387/09/24
1387/06/29
1387/06/19
1387/06/02
1387/06/02
1387/05/09
1387/04/26
1387/04/26
1387/03/27
1387/03/14
1387/02/14
1387/02/13
1387/02/12
1387/02/11
1386/12/22
1386/12/22
1386/12/07
1386/12/07
1386/12/07
1386/11/28
1386/10/22
1386/10/22
1386/10/22
1386/10/15
1386/10/13
1386/10/13
1386/10/13
1386/10/12
1386/09/05
1386/08/09
1386/08/09
1386/07/24
1386/07/21
1386/06/31
1386/06/23
1386/06/12
1386/05/30
1386/04/09
1386/03/14
1386/03/14
1386/03/08
1386/02/25
1386/02/25
1386/01/01
1386/01/01
1386/01/01
1385/11/30
1385/11/28
1385/10/18
1385/10/08
1385/09/22
1385/09/22
1385/08/21
1385/08/21
1385/08/17
1385/08/17
1385/07/21
1385/07/18
1385/07/13
1385/06/25
1385/05/30
1385/05/23
1385/03/29
1385/03/29
1385/03/25
1385/03/23
1385/03/14
1385/03/07
1385/02/06
1385/02/05
1385/01/06
1385/01/06
1385/01/01
1384/12/23
1384/12/23
1384/12/23
1384/12/18
1384/12/18
1384/12/18
1384/12/18
1384/12/18
1384/12/18
1384/12/18
1384/10/28
1384/07/29
1384/07/29
1384/05/28
1384/05/28
1384/05/28
1384/05/28
1384/02/11
1384/01/01
1384/01/01
1384/01/01
1383/12/05
1383/11/10
1383/09/09
1383/09/09
1383/08/15
1383/08/15
1383/08/06
1383/05/25
1383/04/17
1383/04/01
1383/04/01
1382/08/11
1382/07/30
1382/07/30
1382/07/22
1382/06/26
1382/06/11
1382/06/05
1382/05/27
1382/05/27
1382/05/15
1382/05/15
1382/01/01
1379/12/20

نکته‌ی دوّمی که جزو تجربه‌ها است: به ظرفیّتهای داخلی اولویّت دادن [است]. این همان‌ چیزی‌ است که ما امسال را اعلام کردیم [سال] تولید ملّی و اشتغال. تولید ملّی؛ یکی از بخشهای مربوط به ظرفیّتها، تولید ملّی است؛ در اینجا تولید صنعتی و کشاورزی مورد نظر است؛ البتّه تولید نرم‌افزاری و تولید علم و تولید فکر هم حتماً جزو تولید داخلی است و مهم است، لکن چون مسائل اقتصاد در میان بود، مراد ما تولید صنعتی و کشاورزی و مانند اینها است. تولید ملّی، تولید داخلی؛ ظرفیّتهای داخلی باید مورد توجّه قرار بگیرد. به نظر من، ظرفیّت نیروی انسانی جوان ما بسیار ظرفیّت خوبی است. چند روز قبل از این، یک عدّه از جوانهای دانشجو در همین حسینیّه جمع شدند، تعدادی‌شان آمدند اینجا صحبت کردند. به بعضی از مسئولین محترم گفتم که واقعاً سطح فهم و درک و برداشت و تلقّی اینها از مسائل کشور، سطح بسیار بالا و پیشرفته‌ای است؛ از اینها باید استفاده بشود؛ این نیروی انسانی پیشرفته‌ی ما [است]، افرادی که برای پیشرفت کشور و جهش آن به سمت جلو میتوانند نقش ایفا کنند. ما در زمینه‌ی مسائل علمی از این ظرفیّت داخلی خیلی استفاده کرده‌ایم؛ در همین مسئله‌ی انرژی هسته‌ای، چند سال قبل از این، یک روز آمدند اینجا -در همین حسینیّه‌- تا یک گزارش نمایشگاهی به ما بدهند؛ غرفه‌های گوناگونی بود که بنده بازدید میکردم، در همه‌ی این غرفه‌ها تقریباً جوانها -جوانهای کم سن- [بودند] که مسئولین محترم معرّفی میکردند. اینها کسانی بودند که بخشهای مختلف انرژی هسته‌ای را پیش‌ برده بودند و توانسته بودند آن کارهای بزرگ را انجام بدهند و این صنعت را پیش ببرند. [این] خیلی حائز اهمیّت است؛ جوانهای ما یک‌چنین توانایی‌هایی دارند.

مسئله‌ی آخری هم که مطرح میکنم مسئله‌ی آمریکا است. بسیاری از مسائل ما با آمریکا اساساً قابل حل نیست، علّت هم این است که مشکل آمریکا با ما، خود ما هستیم -یعنی خود جمهوری اسلامی- مشکل این است. نه انرژی هسته‌ای مشکل است، نه حقوق بشر مشکل است؛ مشکل آمریکا با نفْس جمهوری اسلامی است. اینکه یک دولتی، یک نظامی، یک حکومتی به‌ وجود بیاید، آن­‌هم در یک جای مهمّی مثل ایران، آن­‌هم در یک سرزمین ثروتمندی مثل ایران، یک حکومتی سرِ کار بیاید که به «آری و نه»‌ی قدرتی مثل آمریکا اعتنا نداشته باشد و خودش در مسائل «آری و نه» بگوید، این برایشان غیر قابل تحمّل است؛ با این مخالفند، با این معارضند. این معارضه را چه‌جوری میخواهید حل کنید؟ بنابراین، با آمریکا مشکلات ما حل­‌شدنی نیست؛ اینها با اصل نظام مشکل دارند.

راجع به این مسائل انرژی هسته‌ای که در چند سال قبل از این -دو سه سال، سه چهار سال قبل از این- بحث بود، بعضی‌ها میگفتند ما که این‌همه نفت داریم اتّفاقاً آمریکایی‌ها هم همین را گفتند! آمریکایی‌ها هم میگفتند ایران این‌همه نفت دارد، میخواهد چه کار کند انرژی هسته‌ای را؟ بنده گفتم خب ما امروز دست به سیاه‌وسفید انرژی هسته‌ای نزنیم، پس‌فردا که نفتمان تمام شد آن‌وقت [باید] برویم انرژی هسته‌ای را گدایی کنیم از این و آن. خب بله دیگر؛ وقتی آنها داشته باشند، ما نداشته باشیم و احتیاج داشته باشیم، پدر ما را درمی‌آورند. دیدید سر این بیست درصد چه کردند؟ ما به اورانیوم غنی‌شده‌ی بیست درصد احتیاج داشتیم برای این رآکتور تهران -همین رآکتور کوچکی که در تهران هست که داروهای هسته‌ای تولید میکند، برای این ما احتیاج [داشتیم‌]- [چون‌] داشت تمام میشد و گفتند چند ماه دیگر تمام میشود؛ یک ژستی گرفتند غربی‌ها، یک قیافه‌ای گرفتند، یک شروطی گذاشتند که واقعاً خفّت‌آور بود. به نظرم مال حدود سال ۸۹ یا ۹۰ بود. البتّه آخرش به نفع ما تمام شد؛ یعنی جوانهای ما وقتی دیدند که راجع به فروش بیست درصد که بفروشند و پولش را بگیرند، ناز میکردند، وقتی دیدند اینها این‌جور دارند اذیّت میکنند، درصدد برآمدند خودشان بیست درصد را تولید کنند. رفتند زحمت کشیدند خودکُشون کردند و بیست درصد را خودشان تولید کردند. زحمت عمده هم تا بیست درصد است؛ یعنی در غنی‌سازی اورانیوم، از اورانیوم خام تا بیست درصد، راهِ دشوار و راهِ سربالا است؛ از ۲۰ درصد تا ۹۹ درصد، راهِ هموار است؛ یعنی کسی که به بیست درصد رسید، رسیدن به پنجاه درصد و هشتاد درصد و نود درصد برایش آسان است؛ اینکه آنها دستپاچه شدند به‌خاطر همین است. خب چشمشان کور؛ میخواستند به ما بفروشند تا ما نرویم دنبال تولیدش. من گفتم که اگر این نفتی که ما داریم، ما نداشتیم [بلکه‌] آنها داشتند و به نفت احتیاج داشتیم، نفت را به ما بطری‌بطری میفروختند؛ ما حالا بشکه‌بشکه و تُن تُن میفروشیم، تُنی این‌قدر تُنی این‌قدر؛ اینها اگر ما احتیاج به این نفت داشتیم، همین نفت سیاه را به ما بطری‌بطری میفروختند؛ این‌جوری است. آن روزی که ما به انرژی هسته‌ای نیاز پیدا کنیم به‌خاطر نبودن نفت یا یک [بُروز] مشکلی در نفت؛ فرض کنید مثلاً قیمت نفت آن‌قدر ارزان بشود -که الان می‌بینید دیگر؛ چطور راحت ارزان شد- که به تولیدش و به زحمت هزینه‌ی تولیدش نیرزد، خب آنجا انسان چه کار میکند؟ از نفت چشم میپوشد. خب در یک چنین مواقعی ما احتیاج داریم به انرژی هسته‌ای. از کجا بیاوریم؟ چه کسی به ما بدهد؟ این ممکن است ده سال دیگر، پنج سال دیگر، پانزده سال دیگر پیش بیاید؛ این را باید از حالا به فکر بود. همین‌جور باید [مدام‌] فکر کنید؛ یعنی باید نیازسنجی کنید برای آینده و برای امروز، و آن‌وقت [میشود] علم نافع؛ علمی که برای رفع این نیازها به درد میخورد. این یک نکته است که من لازم دانستم عرض بکنم.

مكرّر گفتیم كه مسئله‌ی هسته‌ای بهانه است برای دشمنی؛ مسئله‌ی هسته‌ای هم اگر یك روزی - حتّی به فرض محال - بر طبق نظر آمریكا حل بشود، باز یك مسئله‌ی دیگری دنبال آن می‌آید؛ الان ملاحظه كنید سخنگویان دولت آمریكا بحث حقوق بشر، بحث موشكی، بحث سلاح و مانند اینها را به میان آوردند. من تعجّب میكنم، آمریكایی‌ها خجالت نمیكشند اسم حقوق بشر را می‌آورند. هركس دیگری در دنیا ادّعا بكند طرفداری از حقوق بشر را، دولتمردان آمریكا دیگر نباید این ادّعا را بكنند، با این همه فضاحتی كه در كارنامه‌ی آنها نسبت به حقوق‌بشر هست. از صد رقم حركت خلاف حقوق بشر آنها، شاید نود رقم، هشتاد رقم آن را مردم دنیا نمیدانند؛ همان ده بیست رقمی كه میدانند، یك كتاب قطور سیاه است. زندان گوانتانامو را همه میدانند، زندان ابوغُریب عراق را همه میدیدند، شركت «بِلَك واتر» را همه دیدند، حمله‌ی به كاروانهای عروسی افغانها را دیدند، كمك به تروریست‌های نامدار كه افتخار میكنند به تروریست بودن خودشان را همه دیدند، عهدشكنی‌ها را دیدند، دروغگویی‌ها را دیدند؛ همه‌ی دنیا اینها را دیده است، باز میگویند حقوق بشر و خجالت هم نمیكشند! واقعاً این مقدار وقاحت در رفتار اینها چیز عجیبی است.

خودبرتربینی، خود را دارای جایگاه ویژه‌ای در مجموعه‌ی اولاد آدم، مجموعه‌ی ملّتها، مجموعه‌ی انسانها دانستن، این اُسّ‌اساس و بزرگ‌ترین مشكل استكبار است.
نتیجه این میشود كه خصوصیّت و شاخص دیگری برای استكبار به دست می‌آید و آن حق‌ناپذیری است؛ نه حرف حق را میپذیرند، نه حقّ ملّتها را میپذیرند؛ حق‌ناپذیرِ مطلق. در مباحثات جهانی بسیار اتّفاق می‌افتد یك حرف حقّی زده میشود، آمریكا به دلیلی نمیپذیرد؛ با انواع شیوه‌ها حرف حق را رد میكنند، زیر بار حق نمیروند. حالا یك نمونه‌اش مسائل امروز ما است كه مربوط به فعّالیّتهای هسته‌ای و صنایع هسته‌ای است؛ حرف حقّی وجود دارد؛ اگر چنانچه انسانی اهل حق باشد، اهل استدلال باشد، اهل منطق باشد، باید وقتی در مقابل استدلال قرار گرفت، تسلیم بشود، امّا استكبار تسلیم نمیشود؛ حرف حق را میشنود، زیر بار حق نمیرود؛ این یكی از خصوصیّات او است.

یك نكته هم درباره‌ی مسائل اخیر و این بگومگوهایی كه در صحنه‌ی سیاست خارجی و مسائل هسته‌ای و گفتگو و مذاكره و از این حرفها هست، عرض بكنیم. اوّلاً بنده اصرار دارم بر حمایت از مسئولانی كه اجرای كار برعهده‌شان است، از همه‌ی دولتها بنده حمایت میكنم، از مسئولان - مسئولان داخلی، مسئولان خارجی - حمایت میكنم و وظیفه‌ی ما است. من خودم مسئول اجرایی بوده‌ام، وسط میدان بوده‌ام، سنگینی كار و سختی كار را با همه‌ی وجود احساس كرده‌ام؛ میدانم كه كار اداره‌ی كشور كار سختی است. لذا اینها به كمك احتیاج دارند، من هم كمكشان میكنم، حمایتشان میكنم؛ این یك طرف قضیّه است كه قطعی است. از آن طرف اصرار دارم بر تثبیت حقوق ملّت ایران، از جمله مسئله‌ی حقوق هسته‌ای؛ اصرار داریم بر اینكه از حقوق ملّت ایران یك قدم عقب‌نشینی نباید بشود. ما البتّه در جزئیّات این مذاكرات مداخله نمیكنیم؛ یك خطوط قرمزی وجود دارد، یك حدودی وجود دارد، این حدود باید رعایت بشود؛ این را گفتیم به مسئولین و موظّفند كه این حدود را رعایت كنند؛ از هارت‌وهورت دشمنان و مخالفان هم واهمه‌ای نداشته باشند و ترسی به خودشان راه ندهند.

این مذاكره‌ای كه امروز دارد انجام میگیرد با شش كشور - كه آمریكا هم جزو این شش كشور است - فقط در مورد مسائل هسته‌ای است و لاغیر. بنده هم اوّلِ امسال در مشهد مقدّس در سخنرانی گفتم [كه‌] مذاكره در موضوعات خاص اشكالی ندارد؛ منتها گفتم من اعتماد ندارم، خوشبین نیستم به مذاكره، لكن میخواهند مذاكره كنند، بكنند؛ ما هم به اذن‌الله ضرری نمیكنیم.
یك تجربه‌ای در اختیار ملّت ایران است - كه حالا من مختصراً عرض خواهم كرد - این تجربه ظرفیّت فكری ملّت ما را بالا خواهد برد؛ مثل تجربه‌ای كه در سال ۸۲ و ۸۳ در زمینه‌ی تعلیق غنی‌سازی انجام گرفت، كه آن‌وقت تعلیق غنی‌سازی را در مذاكرات با همین اروپایی‌ها، جمهوری اسلامی برای یك مدّتی پذیرفت. خب ما دو سال عقب افتادیم، لكن به نفع ما تمام شد. چرا؟ چون فهمیدیم كه با تعلیق غنی‌سازی، امید همكاری از طرف شركای غربی مطلقاً وجود ندارد. اگر ما آن تعلیق اختیاری را - كه البتّه به‌نحوی تحمیل شده بود، لكن ما قبول كردیم، مسئولین ما قبول كردند - آن روز قبول نكرده بودیم، ممكن بود كسانی بگویند خب یك ذرّه شما عقب‌نشینی میكردید، همه‌ی مشكلات حل میشد، پرونده‌ی هسته‌ای ایران عادی میشد. آن تعلیق غنی‌سازی این فایده را برای ما داشت كه معلوم شد با عقب‌نشینی، با تعلیق غنی‌سازی، با عقب افتادن كار، با تعطیل كردن بسیاری از كارها مشكل حل نمیشود؛ طرف مقابل دنبال مطلب دیگری است؛ این را ما فهمیدیم، لذا بعد از آن شروع كردیم غنی‌سازی را آغاز كردن. امروز وضعیّت جمهوری اسلامی با سال ۸۲، زمین تا آسمان فرق كرده؛ آن روز ما چانه میزدیم سرِ دو، سه سانتریفیوژ، [ در حالی كه‌] امروز چندین هزار سانتریفیوژ مشغول كارند. جوانهای ما، دانشمندان ما، محقّقین ما، مسئولین ما همّت كردند، كارها را پیش بردند. بنابراین از مذاكراتی هم كه امروز در جریان است، ما ضرری نخواهیم كرد. البتّه بنده همچنان كه گفتم خوشبین نیستم؛ من فكر نمیكنم [از] این مذاكرات آن نتیجه‌ای را كه ملّت ایران انتظار دارد، به‌دست بیاید، لكن تجربه‌ای است و پشتوانه‌ی تجربی ملّت ایران را افزایش خواهد داد و تقویت خواهد كرد؛ ایرادی ندارد امّا لازم است ملّت بیدار باشد. ما از مسئولین خودمان كه دارند در جبهه‌ی دیپلماسی فعّالیّت میكنند، كار میكنند، قرص و محكم حمایت میكنیم، امّا ملّت باید بیدار باشد، بداند چه اتّفاقی دارد می‌افتد [تا] بعضی از تبلیغاتچی‌های مواجب‌بگیر دشمن و بعضی از تبلیغاتچی‌های بی‌مزدومواجب - از روی ساده‌لوحی - نتوانند افكار عمومی را گمراه كنند.

یكی از ترفندها و خلاف‌گویی‌ها این است كه این‌جور القا كنند به افكار عمومی مردم كه اگر ما در قضیّه‌ی هسته‌ای، تسلیم طرف مقابل شدیم، همه‌ی مشكلات اقتصادی و معیشتی و غیره حل خواهد شد؛ این را دارند تبلیغ میكنند. البتّه تبلیغاتچی‌های خارجی با شیوه‌های كاملاً ماهرانه‌ی تبلیغاتی خط میدهند، در داخل هم بعضی از روی ساده‌لوحی و بدون اینكه نیّت سوئی داشته باشند، بعضی هم واقعاً از روی غرض همین را دارند تبلیغ میكنند كه اگر ما در این قضیّه كوتاه آمدیم و تسلیم شدیم در مقابلِ طرف مقابل، همه‌ی مشكلات اقتصادی و مانند اینها حل خواهد شد؛ این خطا است. چرا خطا است؟ چند علّت دارد. من مایلم شما جوانهای عزیزمان - هم شما كه در این جلسه تشریف دارید، هم قشر جوان فرهمند ما، قشر جوان آگاه ما، جوان پرانگیزه‌ی ما، دانشجویان ما، دانش‌آموزان ما در سرتاسر كشور كه من یك‌وقت گفتم شماها افسران جنگ نرمید - فكر كنید روی این مسائل.

یك مسئله این است كه دشمنی آمریكا با ملّت ایران و با جمهوری اسلامی اصلاً حول محور هسته‌ای نیست؛ این خطا است اگر خیال كنیم كه دعوای آمریكا با ما سرِ قضیّه‌ی هسته‌ای است؛ نه، قضیّه‌ی هسته‌ای بهانه است؛ قبل از اینكه مسئله‌ی هسته‌ای مطرح باشد، همین دشمنی‌ها، همین مخالفتها از اوّل انقلاب بود؛ اگر یك روزی هم مسئله‌ی هسته‌ای حل شد - فرض كنید جمهوری اسلامی عقب‌نشینی كرد؛ همان‌كه آنها میخواهند - خیال نكنید مسئله تمام خواهد شد؛ نه، ده بهانه‌ی دیگر را به‌تدریج پیش میكشند: چرا شما موشك دارید؟ چرا هواپیمای بدون سرنشین دارید؟ چرا با رژیم صهیونیستی بدید؟ چرا رژیم صهیونیستی را به رسمیّت نمی‌شناسید؟ چرا از مقاومت در منطقه‌ی به قول خودشان خاورمیانه حمایت میكنید؟ و چرا؟ و چرا؟ و چرا؟ مسئله این نیست كه اینها سرِ قضیّه‌ی هسته‌ای با جمهوری اسلامی اختلاف پیدا كرده باشند؛ نه، تحریم آمریكا از اوّل انقلاب شروع شد، روزبه‌روز هم بیشتر شده است، تا امروز كه خب به نقطه‌ی بالایی رسیده. دشمنی‌های دیگر [هم ]كردند: اینها هواپیمای جمهوری اسلامی ر ا سرنگون كردند، ۲۹۰ انسان مسافر را كشتند؛ اینها اوایل انقلاب هنوز مردم از هیجان انقلاب بیرون نیامده، كودتای پایگاه شهید نوژه را به راه انداختند، علیه انقلاب كودتا كردند؛ اینها از ضدّانقلابها در هر نقطه‌ای از كشور كه بودند حمایت كردند؛ به ضدّانقلاب سلاح دادند و مانند اینها؛ همان كاری كه بعدها در بعضی كشورهای دیگر كردند، در اینجا[هم‌] این كارها را كردند. مسئله مسئله‌ی هسته‌ای نیست؛ باید همه به این توجّه داشته باشند. این نیست كه ما خیال كنیم دشمنی آمریكا با جمهوری اسلامی ایران به‌خاطر مسئله‌ی هسته‌ای است؛ نه، مسئله مسئله‌ی دیگری است؛[ مسئله این است كه‌] ملّت ایران به خواسته‌های آمریكا نه گفت، ملّت ایران گفت آمریكا علیه ما هیچ غلطی نمیتواند بكند. اینها با موجودیّت جمهوری اسلامی مخالفند، با نفوذ و اقتدار جمهوری اسلامی مخالفند. همین اواخر یكی از سیاستمداران و از عناصر فكری آمریكا گفت - و گفته‌ی او پخش شد، این مسئله‌ی پنهانی هم نیست - كه ایران چه اتمی باشد، چه اتمی نباشد، خطرناك است. این شخص صریحاً گفت نفوذ و اقتدار ایران - به قول خودشان هژمونی ایران - در منطقه خطرناك است؛ ایرانی كه امروز از اعتبار برخوردار است، از احترام برخوردار است، از اقتدار برخوردار است. آنها با این دشمنند، با این مخالفند. آن روزی اینها راضی میشوند كه ایران یك ملّت ضعیف، كنارمانده، منزوی، بی‌اعتبار و بی‌احترام باشد؛ مسئله مسئله‌ی هسته‌ای نیست. این یك مطلب.

بعضی از كشورها ممكن است تولیدات زیرزمینیِ خودشان را، نفت خودشان را، بشكه‌های نفت را، منتقل كنند به صاحبان ثروت و علم در دنیا، محصولات آنها را بخرند، یك ظاهرِ پیشرفتی هم ممكن است به‌وجود بیاید امّا این پیشرفت نیست؛ پیشرفت آن‌وقتی است كه "درون‌زا" باشد، آن‌وقتی است كه متّكی به استعداد درونی یك ملّت باشد. وزن و اعتبار كشورها و دولتها و ملّتها هم وابسته‌ی به همین درون‌زایی است. اگر چنانچه از درون، یك حركتی، جهشی، رشدی به‌وجود آمد، به یك كشور، به یك ملّت، وزن میدهد، اعتبار میدهد، ارزش میدهد، ابّهت میدهد؛ امّا اگر چنانچه از درون نبود، دیگران آمدند، [اعتبار به دست نمی‌آید]. خب، در زمان رژیم طاغوت خودِ فرنگی‌ها و غربی‌ها آماده بودند كه برخی از كارهای مربوط به فنّاوری هسته‌ای را در كشور انجام بدهند؛ قرارداد می‌بستند. فرض بفرمایید حالا نیروگاه بوشهر را كه ما با این همه زحمت بعد از سالها به دست آوردیم، بنا بود آلمانها بسازند - [كه‌] پولش را هم گرفتند، بالا هم كشیدند، جوابی هم ندادند بعد از انقلاب - خب، فرض كنید یك نیروگاه هسته‌ای هم فلان كشور غربی بیاید اینجا، خودش بسازد، خودش اداره كند، از برقش ما استفاده كنیم. این هیچ وزانتی برای یك ملّت محسوب نمیشود؛ هیچ ارزشی به حساب نمی‌آید. آن وقتی اعتبار و وزانت برای یك كشور به‌وجود می‌آید كه خودش توانایی از خود بُروز بدهد. این توانایی وقتی در شما پیدا شد، آن‌وقت میتوانید در شرایط برابر، از توانایی‌های دیگران هم استفاده كنید، همچنان‌كه آنها از توانایی‌های شما استفاده خواهند كرد.

نظام سلطه جنگ را، فقر را، فساد را گسترش میدهد، با همان سازوكار مشخّص تقسیم دنیا به ظالم و مظلوم. اسلام - یعنی انقلاب اسلامی كه برگرفته‌ی از همان مفاهیم اسلامی است - می‌آید میگوید: لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون، یعنی همه‌ی این عوامل را نفی میكند؛ چالش اصلی اینجا است؛ دعوای اصلی اینجا است؛ دعوای با انقلاب اینها است؛ بقیّه‌ی حرفها بهانه است. تحریم، جنگ داخلی، ایجاد كودتا، بقیّه‌ی چیزهایی كه در این سالها [بوده‌]، مسئله‌ی انرژی هسته‌ای، همه را در این چهارچوب باید نگاه كرد، باید دید: یك انقلابی می‌آید برخلاف تصور همه‌ی دنیا پیروز میشود، دولت تشكیل میدهد و آن دولت ماندگار میشود و میماند - برخلاف تصور همه‌ی دنیا كه خیال میكردند جمهوری اسلامی ظرف شش ماه، یك سال، دو سال، بعد یك خرده تخفیف دادند، ظرف سه چهار سال، باید از بین میرفت - روزبه‌روز قوی‌تر شد، روزبه‌روز «اَصلُها ثابِتٌ وَ فَرعُها فِی السَّماء. تُؤتی اُكُلَها كُلَّ حینٍ بِاِذنِ رَبِّها» شد، تبدیل شد به یك قدرت منطقه‌ای، تبدیل شد به یك كشور اثرگذار در مسائل كلان جهانی؛ با این مخالفند، با این دشمنند.

بحث سلاح هسته‌ای را مطرح میكنند. خب، ما سلاح هسته‌ای را نه به‌خاطر زید و عمرو، نه به خاطر آمریكا و غیر آمریكا، به‌خاطر عقیده‌مان قبول نداریم؛ هیچ كس نباید داشته باشد. وقتی ما میگوییم شما نداشته باش، معنایش این است كه خودمان هم قاطعاً میگوییم نباید داشته باشیم و نخواهیم داشت؛ امّا مسئله‌ی آنها مسئله‌ی دیگری است؛ آنها حرفی ندارند كه برخی از كشورها هم فرضاً به‌وجود بیایند [كه‌] انحصار آنها را به هم بزنند، البتّه نمیخواهند انحصارشان به هم بخورد، امّا قیامتی هم بر پا نمیكنند؛ در مورد ایران اسلامی و جمهوری اسلامی قیامت بپا میكنند؛ چرا؟ چون داشتن یك چنین توانی، یك چنین قدرتی، پشتوانه‌ی این نظامِ «لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون» است؛ چالش اصلی اینجا است؛ این را باید شناخت، این را باید دید، در این چهارچوب بایستی رویكردهای آمریكا و غرب و فلان كشور وابسته‌ی به اینها و فلان جریان وابسته و دلبسته‌ی به اینها را تفسیر و تحلیل كرد؛ انقلاب اسلامی این است.

جمهوری اسلامی در قضیه‌ی هسته‌ای، هم قانونی عمل كرده است، هم شفاف عمل كرده است، هم از لحاظ استدلالی، منطقی عمل كرده است؛ منتها این یك نقطه‌ای است كه برای فشار بر جمهوری اسلامی این را مناسب دانسته‌اند. اگر این هم نباشد، یك قضیه‌ی دیگری را برای فشار مطرح میكنند. هدف، تهدید است؛ هدف، فشار است؛ هدف، خسته كردن است. خودشان گفتند: هدف، تغییر دادن نظام سیاسی و سازوكار سیاسی است. البته در حرفهای خصوصی كه میزنند، یا گاهی نامه كه مینویسند، میگویند نه، ما نمیخواهیم نظام را تغییر دهیم؛ لیكن در گوشه و كنار حرفهایشان، در اظهاراتشان، در عملكردشان، این مسئله كاملاً روشن است. ملتی كه زیر فرمان آنها نباشد، بر طبق میل آنها عمل نكند، بر طبق سلیقه‌ی آنها در ممشای خود عمل نكند، مغضوب آنها است. حكومتها و دولتها هم اگر در مقابل آنها مطیع و سربه‌راه بودند، برایشان مقبولند؛ نه دموكراسی برای آنها اهمیت دارد، نه حقوق بشر اهمیت دارد، نه هسته‌ای اهمیت دارد. مسئله این است كه جمهوری اسلامی روی پای خود ایستاده است، با اتكاء به قدرت خود ایستاده است، با اعتماد به خدای متعال ایستاده است، و در جهات مختلف دارد پیشرفت میكند؛ این را اینها نمی‌پسندند، و نپسندند. البته تجربه‌ی جمهوری اسلامی و تجربه‌ی ملت ایران نشان داد كه در این راه، آن كه پیروز است، ملت ایران است و او است كه به دشمنان خود سیلی خواهد زد.

یك جمله هم در خصوص قضیه‌ی هسته‌ای عرض كنم من در سخنرانیِ روز اول سال گفتم جبهه‌ی مخالف ما كه عمدتاً منحصر در چند كشور معدودِ زورگو و زیاده‌خواه است و اسم خودشان را به غلط و به دروغ میگذارند جامعه‌ی جهانی، و در رأس آنها آمریكا است، محرك اصلی هم صهیونیستهایند، مسئله‌ی اینها این است كه نمیخواهند موضوع هسته‌ای ایران حل شود. اگر لجبازی آنها نبود، موضوع هسته‌ای براحتی حل میشد. بارها تا لحظه‌ی حل پیش رفتیم، امضاء كردند، آژانس هسته‌ای امضاء كرد؛ قبول كرد كه این اشكالاتی كه وجود داشته، برطرف شده - اینها موجود است، اینها سند است؛ اینها كه قابل انكار نیست - خب باید قضیه تمام میشد، پرونده‌ی هسته‌ای كشور باید پایان پیدا میكرد. آمریكائی‌ها بلافاصله یك چیز جدید را مطرح كردند، آوردند وسط. نمیخواهند قضیه تمام شود. نمونه‌های متعددی را ما در این زمینه داریم. حل مسئله‌ی هسته‌ای جمهوری اسلامی، به حسب طبیعت خود، از جمله‌ی كارهای سهل و آسان و روان است؛ اما وقتی طرف مقابل مایل نیست این قضیه حل شود، خب بله همین جور میشود كه ملاحظه میكنید.

آمریكائی‌ها مرتب از راه‌های گوناگون به ما پیغام میدهند كه بیائید درباره‌ی مسئله‌ی هسته‌ای گفتگو كنیم؛ هم به ما پیغام میدهند، هم در تبلیغات جهانی‌شان این را مطرح میكنند. مسئولین بلندپایه و مسئولین میانی آمریكا بارها و بارها میگویند بیائید در كنار گفتگوهای ۱ ۵ كه درباره‌ی مسائل هسته‌ای بحث میكنند، آمریكا و جمهوری اسلامی دو به دو، درباره‌ی مسئله‌ی هسته‌ای ایران بحث كنند. من به این گفتگوها خوشبین نیستم. چرا؟ چون تجربه‌های گذشته‌ی ما نشان میدهد كه گفتگو در منطق حضرات آمریكائی به این معنی نیست كه بنشینیم تا به یك راه حل منطقی دست پیدا كنیم ــ منظورشان از گفتگو این نیست ــ منظورشان از گفتگو این است كه بنشینیم حرف بزنیم تا شما نظر ما را قبول كنید! هدف، از اول اعلام شده است؛ باید نظر طرف مقابل قبول شود. لذا ما همیشه اعلام كردیم و گفتیم كه این، گفتگو نیست؛ این، تحمیل است و ایران زیر بار تحمیل نمیرود. من به این اظهارات خوشبین نیستم، اما مخالفت هم ندارم.

آمریكائی‌ها مرتب و پی‌در‌پی پیغام میدهند كه ما در پیشنهادِ مذاكره‌ی منطقی صادقیم؛ یعنی صادقانه از شما میخواهیم كه مذاكره كنید و مذاكره‌ی منطقی بكنیم؛ یعنی مذاكره‌ی تحمیلی نباشد. من در جواب میگویم: ما به شما بارها گفته‌ایم كه در پی سلاح هسته‌ای نیستیم، شما میگوئید باور نمیكنیم؛ ما چرا باید حرف شما را باور كنیم؟! وقتی شما حاضر نیستید یك سخن منطقی و صادقانه را قبول كنید، ما چرا باید حرفی را كه شما میزنید ــ كه خلاف آن بارها ثابت شده است ــ از شما قبول كنیم؟ برداشت ما این است كه پیشنهاد مذاكره از سوی آمریكائی‌ها، یك تاكتیك آمریكائی و برای فریب‌ دادن افكار عمومی است؛ افكار عمومی دنیا و افكار عمومی مردممان. باید شما ثابت كنید این نیست. میتوانید ثابت كنید؟ ثابت كنید.

بر اساس تجربه و نگاه به صحنه، با دقت و كنجكاوی، برداشت ما این است كه آمریكا مایل به تمام ‌شدن مذاكرات هسته‌ای نیست. آمریكائی‌ها دوست ندارند گفتگو‌های هسته‌ای تمام شود و مناقشه‌‌ی هسته‌ای حل شود؛ وگرنه چنانچه آنها مایل به اتمام این مذاكرات و حل این مشكل بودند، راه حل، بسیار نزدیك و بسیار آسان بود. ایران در مسئله‌ی هسته‌ای، فقط میخواهد حق غنی‌سازیِ او ــ كه حق طبیعی‌اش است ــ از طرف دنیا شناخته شود؛ مسئولان كشورهائی كه مدعی هستند، اعتراف كنند كه ملت ایران حق دارد غنی‌سازی هسته‌ای را برای اهداف صلح‌آمیز در كشورِ خودش و به دست خودش انجام دهد؛ این توقعِ زیادی است؟ این آن چیزی است كه ما همیشه گفته‌ایم؛ آنها همین را نمیخواهند.

آنها میگویند ما نگرانی داریم كه شما به سمت تولید سلاح هسته‌ای بروید ــ چندتا كشور هم بیشتر نیستند، كه اسم آوردم؛ اسم خودشان را میگذارند "جامعه‌ی جهانی"! ــ میگویند جامعه‌ی جهانی نگرانی دارد. نخیر، جامعه‌ی جهانی هیچ نگرانی‌ای ندارد. اكثر كشورهای دنیا طرف جمهوری اسلامی هستند و از خواسته‌ی ما حمایت میكنند؛ چون خواسته‌ی بحقی است. آمریكائی‌ها اگر میخواستند مسئله حل شود، این راه حلِ بسیار آسانی بود؛ میتوانستند به حق غنی سازی برای ملت ایران اعتراف كنند؛ برای اینكه نگرانی‌ای هم از آن جهات نداشته باشند، میتوانستند مقررات قانونی آژانس هسته‌ای را هم اعمال كنند؛ ما هم از اول هیچ مخالفتی با اعمال این نظارتها و مقررات نداشتیم. هر وقت نزدیك به راه حل میشویم، آمریكائی‌ها یك سنگی می‌اندازند كه جلوی راه حل گرفته شود. هدف آنها طبق تلقی‌ و برداشتی كه من دارم، این است كه میخواهند این قضیه باقی بماند تا بهانه‌ای باشد برای فشار؛ كه آن فشارها ــ همان طور كه خودشان گفتند ــ برای فلج ‌كردن ملت ایران است. البته به كوری چشم دشمن، ملت ایران فلج نخواهد شد.

كارهای بزرگی انجام گرفت؛ یك قلم، پیشرفتهای بزرگ علمی در طول سال ۹۱ است. در زمینه‌ی علم و فنّاوری كارهائی شد كه حقیقتاً چشم‌پُركن و برای انسانی كه معتقد به آینده‌ی كشور است، خرسندكننده و خوشحال‌كننده است. یعنی همین سالی كه خواستند بر ملت ایران سخت بگیرند...
در حوزه‌ی آب، در حوزه‌ی محیط زیست، در سلولهای بنیادی، در انرژی‌های نو، در گیاهان داروئی، در انرژی هسته‌ای، كشور توانست به پیشرفتهای بزرگی دست پیدا كند. اینها همه مربوط به آن سالی است كه دشمنان ملت ایران همه‌ی تلاش خود را بسیج كردند تا ملت ایران را از كار بیندازند.

ما كه در زمینه‌های دشوار علمی، این همه داریم پیشرفت میكنیم، به وسیله‌ی همین جوانها بوده است. كارهائی را انجام دادیم كه هرگز به خاطر دشمنان ما هم خطور نمیكرد كه ایرانی بتواند انجام دهد...
سوخت رآكتور تحقیقاتی تهران داشت تمام میشد، به ما گفتند باید بیائید اورانیوم 5/3 درصدتان را به فلان كشور بدهید تا او تبدیل كند به 20 درصد؛ بعد او بدهد به فلان كشور، كه او تبدیل كند به سوخت؛ بعد با اجازه‌ی آقایان دنیا، این سوخت بیاید داخل! یعنی از چندین خان بگذرد، كه قطعاً هم نمیگذشت. اگر چنانچه ما میخواستیم سوخت هسته‌ای را برای همین رآكتورهای تحقیقاتی كه در اینجا داریم، از اینها بخریم، تا ملت ایران را ذلیل و تحقیر نمیكردند، ذره‌ای از آن را به ما نمیدادند. یك وقتی من گفتم اگر همین نفتی كه ما امروز داریم، مال اروپائی‌ها بود و بنا بود ما از آنها نفت یا بنزین بخریم، بطری بطری‌اش را با قیمتهای گزاف به ما میفروختند. آنها اینجوری‌اند. خب، اینها فكر میكردند كه ما برای خرید سوخت 20 درصد مجبور خواهیم شد و زیر بار خواهیم رفت؛ لذا این موانع را درست كردند. اما جوانهای ما آمدند كار تحقیقاتی كردند و سوخت 20 درصد را خودشان درست كردند. بعد آنها خیال میكردند كه ما نمیتوانیم صفحه‌ی سوخت و میله‌ی سوخت درست كنیم؛ اما جوانهای ما درست كردند و كار گذاشتند. حالا آنها مانده‌اند در مقابل عمل انجام شده‌ی ملت ایران!

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، موضوع هسته‌ای را یكی از چالش‌های پیش روی نظام اسلامی برشمردند و خاطرنشان كردند: البته این چالش به زیان ما نبوده و نخواهد بود.

بهانه‌ی تحریم‌ها به‌ظاهر موضوع هسته‌ای است، اما علت اصلی آن یك هدف بلندمدتی است كه غربی‌ها به دنبال آن هستند.

آمریكائی‌ها میگویند میخواهیم مسائلمان را با ایران حل كنیم. این حرفی است كه بارها میگفتند، اخیراً بیشتر هم میگویند. میگویند میخواهیم مذاكره كنیم و مسائلمان را با ایران حل كنیم - این حرفشان است - اما در عمل متشبث به تحریم میشوند، متشبث به تبلیغات دروغ میشوند، حرفهای ناشایسته میزنند، مطالب خلاف واقع را نسبت به نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران دم‌به‌دم منتشر میكنند.
همین چند روز قبل از این، رئیس جمهور آمریكا نطق میكند و درباره‌ی مسائل هسته‌ای ایران جوری حرف میزند كه انگار اختلاف بین ایران و آمریكا این است كه ایران میخواهد سلاح هسته‌ای درست كند. میگوید ما تا جائی كه بتوانیم، نمیگذاریم ایران سلاح هسته‌ای درست كند! خب، اگر ما میخواستیم سلاح هسته‌ای درست كنیم، شما چطور میتوانستید نگذارید؟ اگر ایران اراده میكرد كه سلاح هسته‌ای داشته باشد، آمریكا به هیچ وجه نمیتوانست جلوی او را بگیرد.
ما نمیخواهیم سلاح هسته‌ای درست كنیم؛ نه به خاطر اینكه آمریكا از این ناراحت میشود؛ عقیده‌ی خود ما این است. ما اعتقاد داریم كه سلاح هسته‌ای جنایت بر بشریت است و نباید تولید شود؛ آنچه هم كه در دنیا هست، باید محو شود و از بین برود؛ این عقیده‌ی ماست، به شما ربطی ندارد. اگر ما این عقیده را نداشتیم و تصمیم میگرفتیم سلاح هسته‌ای درست كنیم، هیچ قدرتی نمیتوانست جلوی ما را بگیرد؛ همچنان كه در جاهای دیگر هم نتوانستند بگیرند: در هند نتوانستند، در پاكستان نتوانستند، در كره‌ی شمالی نتوانستند. آمریكائی‌ها مخالف هم بودند، اما آنها هم سلاح هسته‌ای درست كردند.
اینكه میگویند «ما نمیگذاریم ایران سلاح هسته‌ای درست كند»، یك تقلب در حرف زدن است. مگر بحث سر سلاح هسته‌ای است؟ در قضیه‌ی هسته‌ای ایران، بحث بر سر سلاح هسته‌ای نیست؛ بحث سر این است كه شما میخواهید جلوی حق قطعی و مسلّم ملت ایران را - كه غنی‌سازی هسته‌ای و استفاده‌ی صلح‌آمیز از توان داخلی خود ملت ایران است - بگیرید. البته این را هم نمیتوانید و ملت ایران آنچه را كه حق خودش است، انجام خواهد داد.
دولتمردان آمریكائی غیر منطقی حرف میزنند. با گفتگو كننده‌ی غیر منطقی، نمیشود انسان بنشیند به اتكاء منطق حرف بزند؛ خب، او غیر منطقی است. غیر منطقی یعنی زورگو، یعنی حرفِ بیخود بزن. این واقعیتی است كه ما در طول این سی سال در برخورد با قضایای گوناگون جهانی آن را بروشنی دریافته‌ایم. ما این را میفهمیم كه طرف مقابل ما كیست و چگونه باید با او رفتار كرد.

همین حالا در تبلیغاتی كه آمریكائی‌ها در مورد مذاكرات راه انداخته‌اند و سر و صدا و هیاهو دارند كه بله، با ایران مذاكره‌ی مستقیم كنیم، چه كنیم، در همین حرفهای امروزشان هم این معنا كاملاً خودش را نشان میدهد: بیائیم بنشینیم تا ایران را قانع كنیم كه از غنی‌سازی دست بردارد؛ از انرژی هسته‌ای دست بردارد. هدف این است. نمیگویند بیائیم بنشینیم مذاكره كنیم تا ایران ادله‌ی خودش را بیان كند، ما از فشار روی مسئله‌ی هسته‌ای دست برداریم، از تحریم دست برداریم، از دخالتهای امنیتی و سیاسی و غیره دست برداریم؛ میگویند بیائید مذاكره كنیم تا ایران حرف ما را قبول كند!

امروز دشمن به خاطر حوادث شمال آفریقا، به خاطر پیشرفت علمی ایران - البته آنها میگویند پیشرفت هسته‌ای، لیكن دروغ میگویند؛ عمده‌ی مشكل آنها پیشرفت علمی شماهاست - به خاطر تأثیری كه ملت ایران بر روی ملتهای دیگر گذاشته است، به خاطر این بیداری اسلامی كه پیدا شده، ناراحت و عصبانی است. دشمن احساس شكست میكند، احساس ناكامی میكند؛ لذا ناراحت است.

یكی از حرفهای رائج این است: ما بر ایران فشار وارد می‌آوریم تا ایران به پای میز مذاكره برگردد. كدام میز مذاكره؟ كِی ایران مذاكرات در مورد مسائل گوناگون جهانی را، از جمله مسئله‌ی هسته‌ای را ترك كرده بوده كه حالا برگردد؟! این یك تقلب و خدعه‌ی تبلیغاتی است. ما تلاش میكنیم كه ایران به میز مذاكره برگردد! این، خدعه و تقلب تبلیغاتی است. همین را در دنیا هی تكرار میكنند، هی میگویند، هی میگویند. این تعبیرات اینقدر تكرار میشود كه به نظرم خود سیاستمداران غربی هم باورشان می‌آید كه واقعیت این است؛ در حالی كه آن كسی كه این شكل را، این جمله‌بندی را، این فرمول مطلب را اختراع میكند، مقصود دیگری دارد. او از ایران نمیخواهد كه به میز مذاكره برگردد؛ او میخواهد ایران هنگام مذاكره، در مقابل زورگوئی‌های غربی تسلیم شود. خب، جواب از طرف ایران این است كه نخیر؛ شماها كوچكتر از آن هستید كه بتوانید یك ملت انقلابیِ مبارزِ بصیرِ آگاه را در مقابل خواسته‌ها و مطامعِ خودتان به زانو دربیاورید. مشكل زورگوهای سیاسی غرب این نیست كه ایران بر سر قضیه‌ی هسته‌ای یا قضایای دیگر مذاكره نمیكند؛ نه، مشكل آنها این است كه ایران زیر بار حرف آنها نمیرود. و البته این مشكل باقی خواهد ماند؛ معلوم است.

امروز دشمنان ما، رادیوها، بعضی‌ها هم با اینها همزبان میشوند، هی مسئله‌ی تحریم را بزرگ میكنند، بزرگ میكنند. تحریم مال امروز و دیروز نیست؛ از اوائل، تحریم وجود داشته است. البته تشدید كردند، اثر نكرده؛ باز تدبیر دیگری اندیشیدند، اثر نكرده است. تحریم از اول بوده است. امروز دشمنان ما - چه دولت آمریكا، چه بعضی از دولتهای اروپائی - تحریم را مرتبط كرده‌اند به مسئله‌ی انرژی هسته‌ای. دروغ میگویند. آن روزی كه اینها تحریمها را برقرار كردند، انرژی هسته‌ای در كشور نبود؛ صحبتش هم نبود. آنچه كه اینها را از ملت ایران عصبانی میكند و به اینجور تصمیمها وادار میكند، سرافرازی ملت ایران است، گردنكشی ملت ایران است. این روحیه‌ی استقلال، این روحیه‌ی قدر خود شناختن، این روحیه‌ی عدم تسلیم كه به بركت اسلام و قرآن در ملت ایران به وجود آمده، این است كه آنها را عصبانی میكند؛ برای همین هم است كه با اسلام بدند، برای همین هم است كه به پیغمبر اسلام اهانت میكنند؛ میدانند كه اسلام وقتی در یك كشوری رسوخ كرد، روحیه‌ی استقلال در آن كشور آنچنان خواهد بود كه دیگر زیر بار آنها نمیرود. آنها افراد ضعیف و زبون را در رأس كشورها یا به دست می‌آورند یا منصوب میكنند، برای اینكه از آنها اطاعت كنند. وقتی جائی مثل كشور ما، مسئولین را مردم معین میكنند، حضور مردم در همه‌ی صحنه‌ها حضور برجسته‌ای است، آنها چه كار میتوانند بكنند؟ مردم مؤمن، مردم معتقد به مبانی اسلامی، مردم روحیه‌گرفته‌ی به بركت اسلام، در مقابل اینها كوتاه نمی‌آیند؛ لذا اینها هم عصبانی‌اند؛ حالا امروز اسمش را میگذارند انرژی هسته‌ای! وانمود میكنند كه اگر ملت ایران از انرژی هسته‌ای صرفنظر كند، تحریمها برداشته میشود. دروغ میگویند. از روی بغض و كینه‌ای كه دارند، تحریمهای غیر منطقی میكنند؛ تحریمهائی كه همه‌ی عقلا و انسانهای باانصاف عالم وقتی نگاه میكنند، می‌بینند اینها كارهای غیر منطقی و در واقع وحشیانه است؛ این یك جنگِ با یك ملت است. البته در این جنگ هم به توفیق الهی مغلوب ملت ایران خواهند شد.

دانشمندان نسلهای گذشته‌ی ما كه وجودشان هم خیلی برای ما محترم است و ما از هر كسی كه در راه دانش زحمتی كشیده تقدیر میكنیم و احترام برایش قائلیم، چون مال یك مرتبه‌ی دیگری بودند، پیشرفتهای علمیِ نسل جوان را سرِ همین قضیه‌ی پیشرفتهای صنعت هسته‌ای باور نمیكردند! من این را شاید یك بار دو بار دیگر هم گفته‌ام. وقتی این پیشرفتها حاصل شده بود، چند نفر از دانشمندان برجسته‌ی ما كه من اینها را میشناختم، هم از لحاظ علمی برجسته‌اند، هم از لحاظ نیت، انسانهای صادق‌النیّه‌ای هستند، به من نامه نوشتند، گفتند آقا باور نكنیدها، باور نكنید! اینی كه میگویند، این نمیشود، نشده! هم پیشرفتهای هسته‌ای را، هم آن پیشرفتهای مربوط به سلولهای بنیادی را كه جزو جلودارهای این حركت علمیِ جدیدِ چندین ساله‌ی اخیر بود. باور نمیكردند، اما اتفاق افتاده بود و بود. گذشت زمان هم بیشتر نشان داد كه بله، این پیشرفتها واقع شده. یعنی حركت علمی، حركتی است كه برای آن نسل گذشته‌ی ما كه گفتم هم دانششان، هم خیرخواهی و نیت صادقانه‌شان برای ما معلوم است، قابل باور نبود.

جمهوری اسلامی ایران استفاده از سلاح هسته‌ای و شیمیائی و نظائر آن را گناهی بزرگ و نابخشودنی میداند. ما شعار «خاورمیانه‌ی عاری از سلاح هسته‌ای» را مطرح كرده‌ایم و به آن پایبندیم. این به معنی چشم‌پوشی از حق بهره‌برداری صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای و تولید سوخت هسته‌ای نیست. استفاده‌ی صلح‌آمیز از این انرژی، بر اساس قوانین بین‌المللی، حق همه‌ی كشورها است. همه باید بتوانند از این انرژی سالم در مصارف گوناگونِ حیاتی كشور و ملتشان استفاده كنند و در اِعمال این حق، وابسته به دیگران نباشند. چند كشور غربی كه خود دارنده‌ی سلاح هسته‌ای و مرتكب این كار غیرقانونی‌اند، مایلند توان تولید سوخت هسته‌ای را نیز در انحصار خود نگه دارند. حركتی مرموز در حال شكل‌گیری است تا انحصار تولید و فروش سوخت هسته‌ای را در مراكزی با نام بین‌المللی ولی در واقع در پنجه‌ی چند كشور معدود غربی، تثبیت و دائمی كنند.

طنز تلخ روزگار ما آن است كه دولت آمریكا كه دارنده‌ی بیشترین و مرگبارترین سلاحهای هسته‌ای و دیگر سلاحهای كشتار جمعی و تنها مرتكبِ به‌كارگیری آن است، امروز میخواهد پرچم مخالفت با اشاعه‌ی هسته‌ای را به دوش بگیرد! آنها و شركای غربی‌شان رژیم صهیونیستیِ غاصب را به سلاحهای هسته‌ای مجهز كرده و برای این منطقه‌ی حساس، تهدیدی بزرگ فراهم كرده‌اند؛ اما همین مجموعه‌ی فریبگر، استفاده‌ی صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای را برای كشورهای مستقل برنمیتابند و حتّی با تولید سوخت هسته‌ای برای رادیوداروها و دیگر مصارف صلح‌آمیز انسانی، با هرچه در توان دارند، ستیزه‌گری میكنند. بهانه‌ی دروغین آنان، بیم از تولید سلاح هسته‌ای است. در مورد جمهوری اسلامی ایران، آنان خود میدانند كه دروغ میگویند؛ اما سیاست‌ورزی، آنگاه كه كمترین اثری از معنویت در آن نباشد، دروغ را هم مجاز میشمرد. آیا آن كه در قرن بیست‌ویكم زبان به تهدید اتمی میگشاید و شرم نمیكند، از دروغگوئی پرهیز و شرم خواهد كرد؟!

من تأكید میكنم كه جمهوری اسلامی هرگز در پی تسلیحات هسته‌ای نیست، و نیز هرگز از حق ملّت خود در استفاده‌ی صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای چشم‌پوشی نخواهد كرد. شعار ما «انرژی هسته‌ای برای همه، و سلاح هسته‌ای برای هیچكس» است. ما بر این هر دو سخن پای خواهیم فشرد و میدانیم كه شكستن انحصار چند كشور غربی در تولید انرژی هسته‌ای در چهارچوب معاهده‌ی عدم اشاعه، به سود همه‌ی كشورهای مستقل و از جمله كشورهای عضو جنبش عدم تعهد است.

وانمود میشود این زورآزمائی به خاطر مثلاً مسئله‌ی هسته‌ای یا مسئله‌ی حقوق بشر است؛ و این دروغ است. دروغ بودن این ادعا، یكی از واقعیتهاست. نه اینكه ما بگوئیم این واقعیت است؛ امروز در دنیا كسی نیست كه باور كند آمریكا دنبال حقوق بشر است، دنبال حقوق ملتهاست؛ یا رژیم صهیونیستیِ نسل‌كش و كودك‌كش دنبال اجرای دموكراسی در كشورهای دنیاست. پرونده‌ی آمریكا، پرونده‌ی رژیم صهیونیستی، پرونده‌ی همین چند قدرت كه در مقابل جمهوری اسلامی قرار دارند، از لحاظ مسئله‌ی حقوق بشر و طرفداری از حقوق ملتها و حقوق انسانها، پرونده‌ی بسیار سیاهی است. شصت سال نسل‌كشی در فلسطین، نقض حقوق بشر نیست؟ دادن سلاح اتمی به دولت غاصب صهیونیستی، نقض صلح جهانی نیست؟ اینهائی كه این كارها را كردند، میتوانند مدعی دفاع از صلح جهانی باشند؟ دادن سلاح شیمیائی به كسی مثل صدام، نقض حقوق بشر نیست؟ كارهائی از قبیل آنچه كه در ابوغریب و گوانتانامو و افغانستان و عراق و نقاط دیگری از دنیا به وسیله‌ی آمریكائی‌ها، به وسیله‌ی غربی‌ها، به وسیله‌ی انگلیس اتفاق افتاده است، جائی برای ادعای دفاع از حقوق بشر باقی میگذارد؟ بنابراین اینكه اینها میگویند مقابله‌ی ما با جمهوری اسلامی برای حقوق بشر است، دروغ است؛ این هم كه میگویند مقابله‌ی با جمهوری اسلامی برای سلاح هسته‌ای است، دروغ است؛ این را ما اول با حدس بیان میكردیم، بعد در مذاكرات و مبادلات بین‌المللی برای ما روشن شد كه آنها میدانند جمهوری اسلامی دنبال سلاح هسته‌ای نیست؛ این را باور كردند و قبول دارند، و واقعیت هم همین است؛ در عین حال مسئله‌ی سلاح هسته‌ای را مطرح میكنند. پس ادعای اینكه این فشارها، این تحریمها، این محاصره‌ها، این دشمنی‌ها و خصومتها به خاطر مسئله‌ی سلاح هسته‌ای و مسئله‌ی توان هسته‌ای است، یك دروغ است؛ این دروغ بودن هم یك واقعیت است.

یك واقعیت دیگر این است كه ما در همین شرائط تهدید، پیشرفت كردیم. در طول این سالهای متمادی، ما در همه‌ی حوزه‌ها جلو رفتیم؛ در حوزه‌ی دانشهای پیچیده پیشرفت كردیم؛ در حوزه‌ی فناوری‌های مورد نیاز كشور پیشرفت كردیم؛ در زمینه‌ی دارو، حمل و نقل، مسكن، آب، راه، كشور پیشرفتهای برجسته‌ای كرده؛ كه امروز بخشی از آمارها را آقای رئیس جمهور گفتند و شما شنیدید. با وجود همه‌ی این فشارها، كشور در طول این سالها مرتب جلو رفته است. در حوزه‌ی بعضی از دانشهای مهم و انحصاری و منحصربه‌فرد - در لیزر، در نانو، در سلولهای بنیادی، در صنعت هسته‌ای - كشور رتبه پیدا كرده. خب، اینها الگوسازی در دنیای اسلام است؛ این یك واقعیتی است. ما متوقف نماندیم، ما دائم پیش رفتیم. نظام جمهوری اسلامی با همه‌ی این تهدیدهائی كه وجود داشته است - از قبیل تحریم و غیرتحریم و تهدید و كارهای گوناگونِ پیچیده‌ی امنیتی و سیاسی و غیره - این پیشرفتها را داشته است. این هم یك واقعیت است.

رئیس جمهور قبلی آمریكا - مجسمه‌ی شرارت - ایران اسلامی را «محور شرارت» معرفی كرد! این كِی بود؟ آن وقتی كه ما در ادبیات خودمان، در اظهارات خودمان، حرفهای تملق‌آمیز نسبت به غرب و نسبت به آمریكا و اینها را تكرار میكردیم. اینها اینجوری‌اند. در همین قضیه‌ی هسته‌ای، آن وقتی كه ما با اینها همراهی كردیم و عقب‌نشینی كردیم - البته برای ما تجربه‌ای بود، اما این واقعیت است - اینها جلو آمدند؛ اینقدر جلو آمدند كه من در همین حسینیه گفتم اگر بنا باشد كه این روال از سوی آنها ادامه پیدا كند، من خودم وارد قضیه خواهم شد؛ و وارد قضیه شدم؛ ناچار شدیم؛ اینها كار ما نیست.
عقب‌نشینی‌ها آنها را گستاخ‌تر كرد، طلبگارتر كرد. یك روزی بود كه مسئولین ما قانع بودند كه اجازه بدهند ما ۲۵ سانتریفیوژ در كشور داشته باشیم؛ آنها گفتند نمیشود! اینها قانع شدند كه ۵ تا سانتریفیوژ داشته باشیم؛ باز هم گفتند نمیشود! مسئولین ما قانع شدند كه ۳ تا سانتریفیوژ داشته باشیم؛ باز هم گفتند نمیشود! امروز گزارش را شنیدید، یازده هزار سانتریفیوژ داریم! اگر ما آن عقب‌نشینی‌ها را، آن انعطافها را ادامه میدادیم، امروز از پیشرفت هسته‌ای كه هیچ خبری نبود، به این نشاط علمی هم كه در چند سال اخیر در كشور وجود پیدا كرده - این حركت علمی، این جوانها، این ابتكارات، اختراعات، پیشرفتهای گوناگون در بخشهای مختلف - قطعاً لطمه میخورد؛ چون اولاً نسبت به هر یك از آنها ممكن بود یك بهانه‌ای بیاورند؛ ثانیاً حركت هسته‌ای و صنعت هسته‌ای، نماد پیشرفت یك كشور است. این هم یك واقعیت دیگر است.

ملت ایران، اسلام را به عنوان پرچمی برای پیشرفت ملتها معرفی كرده؛ این را دشمنان میفهمند؛ لذا متمركزند برای اینكه این كانون اصلی را از رونق بیندازند. همه‌ی این جنجالهائی كه در قضایای مختلف ملاحظه میكنید ـ در قضیه‌ی حقوق بشر، در قضیه‌ی انرژی هسته‌ای و بقیه‌ی قضایا ـ به خاطر این مقابله است. البته اسم خودشان را هم میگذارند «جامعه‌ی جهانی»! جامعه‌ی جهانی نیست؛ چند تا قدرت زورگوی دنیایند؛ آمریكاست و چند قدرت دنبال‌روِ آمریكا در این گوشه و آن گوشه‌ی دنیا.

یك شاخص دیگر، شتاب علمی كشور است تولیداتِ نمایه شده، رتبه‌ی علمی كشور در سال 2011 میلادی؛ كه اینها همه‌اش افتخارآفرین است. این هم قضاوت ما نیست؛ قضاوت مراكز علمیِ رسمی دنیاست كه آنها دارند میگویند. میگویند رشد علمی كشور، یازده برابرِ متوسط رشد دنیاست؛ و سال 2011 نسبت به سال قبل، بیست درصد هم افزایش پیدا كرده؛ این را آنها دارند میگویند. در بعضی از حوزه‌ها، مثل حوزه‌ی هسته‌ای، حوزه‌ی نانو، حوزه‌ی سلولهای بنیادی، حوزه‌ی هوافضا، حوزه‌ی زیست‌فناوری، وضع ما درخشان است. كارهائی كه دارد انجام میگیرد، كارهای درخشانی است كه در دنیا به شكل معدودی وجود دارد.

محافل سیاسی و رسانه‌ای دنیا از خطر ایران هسته‌ای دم میزنند؛ كه ایران هسته‌ای خطر دارد! من میگویم اینها دروغ میگویند، اینها فریبگری میكنند. آنچه آنها از آن میترسند و باید هم بترسند، ایرانِ هسته‌ای نیست؛ ایرانِ اسلامی است. ایران اسلامی است كه در اركان قدرت استكباری زلزله انداخته است.

غربی‌ها، از جمله آمریكائی‌ها، حركتهای دیوانه‌وار میكنند. مسئله‌ی هسته‌ای را بزرگ میكنند، برای اینكه مسائل خودشان را از نظرها بپوشانند. مسئله‌ی هسته‌ای ایران را در صدر مسائل دنیا قرار میدهند، در حالی كه حقیقت قضیه اینجور نیست. بدروغ اسم سلاح هسته‌ای می‌آورند، بدروغ مسائل را در تبلیغات برجسته و درشت میكنند؛ هدفشان این است كه ذهنها را، افكار عمومی را از حوادثی كه در خود آمریكا دارد میگذرد، از حوادثی كه در خود اروپا دارد میگذرد، منعطف كنند، منصرف كنند. البته موفق هم نخواهند شد.

آنهائی كه خیال میكنند اگر ما در قضیه‌ی انرژی هسته‌ای عقب‌نشینی كردیم، دشمنی آمریكا تمام میشود، از این حقیقت غافلند. مشكل آنها مسئله‌ی هسته‌ای نیست. كشورهائی هستند كه سلاح هسته‌ای دارند، در منطقه‌ی ما هم هستند، آنها ككشان هم نمیگزد! مسئله، مسئله‌ی سلاح هسته‌ای یا صنعت هسته‌ای نیست، مسئله‌ی حقوق بشر نیست؛ مسئله‌ی جمهوری اسلامی است كه مثل شیر در مقابل اینها ایستاده است. اگر جمهوری اسلامی هم در مقابل اینها مثل بعضی از رژیمهای منطقه، حاضر بود به ملت خودش خیانت كند، در مقابل اینها تسلیم بشود، با او كاری نداشتند. مسئله‌ی اینها زیاده‌خواهی‌های استكباری است؛ این علت دشمنی با ملت ایران است.

گزارش مراكز علمی معتبر دنیاست كه در منطقه، ایران در رتبه‌ی اول سطح علمی، و در كل جهان در رتبه‌ی هفدهم است. این گزارش كسانی است كه اگر بتوانند گزارش خلاف علیه ما بدهند، امتناع نمیكنند؛ این را اینجور اعتراف میكنند. سال 90 ما در زیست‌فناوری پیشرفت كردیم، در نانوفناوری پیشرفت كردیم، در هوافضا پیشرفت كردیم - كه ماهواره‌ی نوید پرتاب شد - در صنعت هسته‌ای پیشرفت كردیم، كه غنی‌سازی بیست درصد محصول سال 90 است. این غنی‌سازی بیست درصد، همان چیزی است كه در سال 89 آمریكائی‌ها و دیگران برای تولید آن شرط گذاشتند. ما میباید برای مركز اتمیِ آزمایشگاهی تهران كه مال رادیوداروهاست، اورانیوم غنی‌شده‌ی بیست درصد تهیه میكردیم؛ چون سوخت بیست درصدمان تمام شده بود. آنها برای این كار شرط گذاشتند و گفتند باید اورانیومی را كه تولید كرده‌اید، خارج بفرستید؛ اما ما قبول نكردیم. آمریكائی‌ها دولت برزیل و دولت تركیه را واسطه كردند كه با ما صحبت كنند، میانه را بگیرند؛ چیزی مورد توافق به وجود بیاید. ما قبول كردیم. مسئولین تركیه، مسئولین برزیل به اینجا آمدند و با رئیس جمهور ما نشستند بحث كردند، صحبت كردند و یك نوشته‌ای را امضاء كردند. بعد كه این توافقنامه امضاء شد، آمریكائی‌ها زدند زیر قولشان! آنها نمیخواستند این قرارداد امضاء بشود؛ میخواستند امتیاز زیادی بگیرند، زورگوئی كنند، باج بگیرند. به خاطر بدقولی‌ای كه آمریكائی‌ها كردند، دولت برزیل و دولت تركیه پیش ما شرمنده شدند. ماجرای این بیست درصد این است.
با وجود این‌همه مشكلات، این‌همه مانع‌تراشی‌ها، جوانان ما گفتند خودمان درست میكنیم. در سال 90 اورانیوم غنی‌شده‌ی بیست درصد را اینها برای سایت هسته‌ای تهران تولید كردند و آن را به دنیا اعلام كردند؛ دشمنان ما ماندند متحیر! با اینكه میدانند مركز هسته‌ای تهران مخصوص رادیوداروهاست - یعنی برای نیاز بیمارستانها و آزمایشگاه‌های ما در سرتاسر كشور است و هزاران بیمار به این رادیوداروها احتیاج دارند - درعین‌حال نمیدادند، نمیفروختند، شرط میگذاشتند، باجگیری میكردند. جوانان ما خودشان آن را تهیه كردند. كار پیچیده‌ای هم بود، كار سختی هم بود، اما از عهده برآمدند و انواع و اقسام رادیوداروها الان در همین مركز تهران با سوخت داخلی تولید میشود. این مال سال 90 است.

در سال 90، در همین صنعت هسته‌ای، تولید صفحه‌ی سوخت را در كشور انجام دادند؛ كه اگر من بخواهم آن را هم شرح بدهم، طولانی میشود. اجمالاً، آن وقتی كه صحبت تبادل اورانیوم تولید داخل بود، میگفتند اورانیوم سه و نیم درصد را به روسیه بدهید، روسیه 20 درصد كند؛ او بدهد به فرانسه، فرانسه صفحه‌ی سوخت درست كند، بدهد به شما؛ یعنی هفت خان رستم! دانشمندان ما، جوانان ما گفتند ما خودمان این صفحه‌ی سوخت را درست میكنیم؛ همت كردند، درست كردند، گزارش دادند، نشان دادند. این مال سال 90 است.

بهانه‌ی دشمنی در اوقات مختلف متفاوت است. از وقتی مسئله‌ی هسته‌ای مطرح شده است، بهانه‌ی دشمنی‌ها مسئله‌ی هسته‌ای است. البته میدانند و اعتراف هم میكنند كه ایران دنبال سلاح هسته‌ای نیست. واقع قضیه هم همین است. ما به دلائل خودمان، به‌هیچ‌وجه دنبال سلاح هسته‌ای نیستیم؛ نه تولید كردیم و نه تولید خواهیم كرد؛ این را میدانند، اما یك بهانه است. یك روز این مسئله بهانه است، یك روز حقوق بشر بهانه است، یك روز فلان مسئله‌ی داخلی بهانه است؛ اما همه‌ی اینها بهانه است. مسئله‌ی اصلی چیست؟ مسئله‌ی اصلی، حراست مقتدرانه‌ی نظام اسلامی از ثروت عظیم نفت و گاز در این كشور است.

بخشی از این هیاهوئی كه مستکبران عالم میكنند، به خاطر این است كه این انحصار شكسته نشود. اگر چنانچه ملتها بتوانند در قضیه‌ی هسته‌ای، در قضیه‌ی فضا، در مسائل الكترونیك، در مسائل گوناگون صنعتی، فناوری و علمی پیش بروند، راهی برای سیادت زورگویانه و قلدرانه‌ی اینها بر دنیا باقی نخواهد ماند.

در تبلیغات سعی كردند و میكنند كه وانمود كنند این یك كار صرفاً ایدئولوژیك است؛ یعنی به منافع ملت و منافع كشور ارتباط ندارد؛ در حالی كه كار شما یك كاری است كه مستقیماً به منافع ملی ارتباط دارد. كار انرژی هسته‌ای این است؛ مستقیماً به منافع ملی ارتباط پیدا میكند. در گزارشی كه الان آقای دكتر عباسی دادند، بخشی از جوانب ارتباطش به منافع ملی ذكر شده. انرژی هسته‌ای كاری است برای ملت، برای كشور، برای آینده.

جنجالی كه راه می‌اندازند، با هدف این است كه ما را متوقف كنند. میدانند كه ما دنبال سلاح هسته‌ای نیستیم؛ این را فهمیده‌اند، دانسته‌اند. من شك ندارم كه دستگاه‌های تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز در این كشورهائی كه جلوی ما ایستاده‌اند، اطلاع دارند و میدانند كه ما دنبال سلاح هسته‌ای نیستیم. واقعاً سلاح هسته‌ای به صرفه‌ی ما نیست؛ علاوه بر اینكه از لحاظ فكری و نظری و فقهی، ما این كار را خلاف میدانیم و این حركت را حركت خلافی میدانیم. ما استفاده‌ی از این تسلیحات را گناه بزرگ میدانیم و نگهداشتنش را یك كار بیهوده‌ی پرضررِ پرخطر میدانیم و هرگز دنبالش هم نمیرویم. آنها هم این را میدانند، اما روی این نقطه فشار می‌آورند برای اینكه این حركت را متوقف كنند.
ما میخواهیم به دنیا اثبات كنیم كه داشتن سلاح هسته‌ای، قدرت‌آفرین نیست؛ به دلیل اینكه قدرتهائی كه سلاح هسته‌ای دارند، امروز دارای سخت‌ترین مشكلاتند. آنها با تهدید هسته‌ای بر دنیا مسلط شدند، اما امروز این تهدید دیگر كاربرد ندارد. ما میخواهیم بگوئیم ما دنبال سلاح هسته‌ای نیستیم و اقتدار را در سلاح هسته‌ای نمیدانیم و اقتدار متكی به سلاح هسته‌ای را هم میتوانیم بشكنیم.

همتهاتان را بالا ببرید. در مجموعه‌ی سازمانتان، در بین همه‌ی افرادی كه این مهم را بر عهده گرفته‌اند، انگیزه را برای ادامه‌ی این راه افزایش بدهید. كارتان كار بزرگی است، كار مهمی است و ان‌شاءاللَّه برای این كشور آینده‌ساز است. مسئله این نیست كه ما خواهیم توانست از صنعت هسته‌ای برای مصارفی كه به سود منافع ملی است، استفاده كنیم؛ مسئله این است كه این حركت، به جوانهای این كشور، دانشمندان این كشور، آحاد مردم این كشور، عزم و تصمیم راسخ میبخشد و آنها را در این راه ثابت‌قدم میدارد؛ این مهم است. این ایستاده نگهداشتن ملت و پرانگیزه نگهداشتن آحاد ملت، منافع و استفاده‌هایش از خود این صنعت مهمتر است؛ این كار را شما دارید انجام میدهید و ان‌شاءاللَّه خدای متعال هم كمكتان خواهد كرد.

پیشرفتهای علمی ما در این مدت سی و چند سال، پیشرفتهای حیرت‌آوری است. حالا فناوری هسته‌ای تصادفاً معروف شده است و همه توجه دارند - هم در كشور، هم در دنیا - لیكن فقط این نیست؛ فناوری هسته‌ای هست، علوم هوافضا هست، علوم پزشكی هست - خوشبختانه امروز كشور ما حائز رشته‌های بسیار مهم و دست‌نیافتنی پزشكی است و كارهای بزرگ پزشكی در این كشور انجام میگیرد - زیست‌فناوری هست، نانوفناوری كه از علوم جدید و دانشهای نوی دنیاست، هست؛ سلولهای بنیادی كه یكی از بزرگترین كارها در عرصه‌ی علم است، هست؛ شبیه‌سازی، ساخت ابررایانه‌ها، فناوری انرژی‌های نو، رادیوداروهای مهم و داروهای ضد سرطان هست؛ و این فهرست ادامه دارد.

تحریمها از دو جهت به نفع ماست: اولاً وقتی ما تحریم بشویم، به استعداد و ظرفیت داخلی رو می‌آوریم، از داخل رشد میكنیم؛ همچنان كه در این سی سال این مسئله اتفاق افتاده است...
جهت دومی كه این تحریمها به نفع ماست، این است كه اینها همین طور مرتباً در تبلیغاتشان میگویند ما این تحریمها را میخواهیم بر ایران اعمال كنیم تا ایران را وادار به عقب‌نشینی كنیم؛ حالا مثلاً در قضیه‌ی هسته‌ای. پس همه‌ی دنیا فهمیدند كه این تحریمها برای فشار بر ایران، برای عقب‌نشینی در قضیه‌ی هسته‌ای و قضایای دیگر است. خب، وقتی ما عقب‌نشینی نكردیم، چه اتفاقی می‌افتد؟ این تحریمها برای این است كه ایران را وادار به عقب‌نشینی كنند، ایران هم كه عقب‌نشینی نخواهد كرد؛ نتیجه این میشود كه هیبت غرب و هیبت تهدیدهای غرب در چشم این ملتهای منطقه كه قیام كردند، میشكند و عزت ملت ایران و قدرت ملت ایران در چشم اینها زیاد میشود؛ و این به نفع ماست. بنابراین، این تحریمها برای ضربه زدن به ماست، اما از این دو جهتی كه عرض كردم، در واقع خدمت به ماست.

ایران اسلامی در رویارویی با استكبار و شبكه‌ی پیچیده و عظیم اقتصادی و تبلیغی وابسته با آن، موفقیت‌های چشمگیری داشته، كه مقابله با تحریم‌ها و پیشرفت در موضوع هسته‌ای بخشی از این دستاوردها بوده است و این روند پیروزی ادامه خواهد داشت.

شما یك نظامی دارید، دولتی دارید، مجموعه‌ی كشوری دارید كه اساساً به نام اسلام ساخته شده، با نام اسلام رشد پیدا كرده، روزبه‌روز شعارهای اسلامی در آن برجسته‌تر شده، پیشرفت زیر سایه‌ی این شعارها انجام گرفته. امروز ما در صنعت هسته‌ای‌مان، یا در صنعت نانو، یا در این صنایع حساسِ پیشرفته‌ی مدرن، وقتی با مدیران و سردمداران اینها مواجه میشویم، افتخار میكنند به این كه ما بسیجی هستیم و بسیجی عمل میكنیم. نظام جمهوری اسلامی یك چنین نظامی است.

آنجائی كه اتخاذ یك سیاستی منتهی خواهد شد به كج شدن راه انقلاب، رهبری مسئولیت پیدا میكند. در تصمیم و عملِ رهبری باید عقلانیت در خدمت اصول قرار بگیرد، واقع‌بینی در خدمت آرمان‌گرائی‌ها قرار بگیرد.
در قضیه‌ی هسته‌ای، در آن دوره‌ی اول كه تلاطمهائی بود، بعضاً اقدامهائی انجام میگرفت كه شاید مطلوب نبود. من آنجا در سخنرانی عمومی گفتم اگر چنانچه این كارها انجام نگیرد، خودم وارد میشوم. و همین هم شد. این معنای رهبری است؛ این یك چیزی است كه از اسلام گرفته شده است؛ یك نكته‌ی مثبتی است در نظام اسلامی.

مسئله‌ی هسته‌ای، یكی دیگر از چالشهاست. آن حصار مستحكمی كه توانست به مسئولان جرأت بدهد، قدرت بدهد و آنها در مقابل زورگوئی و تحمیل دشمنان در قضیه‌ی هسته‌ای بایستند، اراده‌ی مردم بود، پشتیبانی مردم بود؛ پایگاه اقتدار مردمی بود كه توانست این موفقیت بزرگ را نصیب كشور كند.

علم است كه به ما اعتماد به نفس داده. اگر امروز نفت ما را شركتهای خارجی باید می‌آمدند استخراج و پالایش میكردند، گاز ما را باید آنها لوله‌كشی میكردند، اگر نظام سلامت ما وابسته‌ی به متخصصین خارجی و عمدتاً فرنگی بود، اگر تغذیه‌ی ما دست آنها بود، اگر كشت و صنعت ما دست اسرائیلی‌ها بود، اگر صنعت هسته‌ای ما در صورتی كه بنا نبود در آرزوی آن بمیریم و یك چیزی وجود میداشت، در اختیار فرانسه و آلمان و دیگران بود، ما امروز این اعتماد به نفس را نداشتیم، قدرت این ایستادگی نبود، این عزت و این شرف وجود نمیداشت. اگر ما برای ساختن یك سد، برای ساختن یك نیروگاه، برای ساختن یك بزرگراه، برای ساختن یك تونل، برای ساختن سیلوهای گندم، دستمان به سمت صنعتگران و دانشمندان شرق و غرب دنیا دراز بود، ملت ما احساس عزت نمیكرد؛ مسئولین كشور هم آبروی اظهار وجود در قبال استكبار جهانی را نداشتند؛ نه چنین اعتماد به نفسی وجود داشت، نه چنین قوت اراده‌ای وجود داشت، نه چنین عزمی وجود داشت. كی برای ما جاده ساخت و تونل ساخت و نیروگاه ساخت و سد و پل و بزرگراه و سلولهای بنیادی و انرژی هسته‌ای را درست كرد؟ دانشگاه. این دانشگاه بود كه به ملت ایران كمك كرد تا بتواند عزت نفس خودش را حفظ كند، آبروی خودش را حفظ كند و در مقابل زیاده‌خواهی دشمنان سینه سپر كند. مسئولین كشور هم از این جهت مدیون دانشگاهند.

سیاست استكباری، زمین زدن ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی از راه اقتصاد است. تحریمها گرچه بهانه‌اش مسئله‌ی انرژی هسته‌ای است، اما دروغ میگویند؛ عامل طرح مسئله‌ی تحریمها، انرژی هسته‌ای نیست. شاید یادتان هست، تحریمهای عمده‌ای كه سرآغاز تحریمهای این كشور بود، آن وقتی بود كه اصلاً نامی از مسئله‌ی هسته‌ای در این كشور نبود؛ كه حالا آن رقم معروفش كه البته خیلی تحریم مهمی نبود، اما چون معروف است به تحریم «داماتو» - كه كسی به این نام در كنگره‌ی آمریكا مطرح كرد و دنبالش را گرفتند - مال وقتی است كه اصلاً مسئله‌ی انرژی هسته‌ای مطرح نبود. هدف تحریمها، فلج كردن اقتصادی است.

یكی از نقاط مهم قوت كشور این است. در سخت‌ترین شرائط تحریم، كشور پیشرفت كرده. در چه چیزی پیشرفت كرده؟ یكی در مقوله‌ی علم و فناوری، كه آقای رئیس جمهور در گزارششان به این مسئله اشاره كردند. ما در زمینه‌ی هسته‌ای پیشرفت كردیم... این در حالی بود كه درهای انتقال دانش از همه سوی دنیا روی ما بسته است.

من مقاله‌ای را میخواندم كه از یك روزنامه‌ی آمریكائی نقل كردند كه همین دو سه روزه منتشر شده. میگوید ایران در مسئله‌ی هسته‌ای یك استثناء است. چین به مسئله‌ی هسته‌ای رسید، از كی گرفت؛ پاكستان رسید، از كی گرفت؛ هند رسید، از كی گرفت؛ ایران از كی گرفت؟ آن مقاله مینویسد: از هیچ كس. این در شرائطی بود كه هم تحریم بود و امكانات پیشرفت هسته‌ای به او نمیدادند، و هم با او مبارزه میكردند؛ مثل همین ویروس رایانه‌ای كه داخل تشكیلات ما فرستادند. دانشمندان ما، جوانهای ما در مقابل اینها ایستادند، پیش رفتند و نقشه‌ی دشمن را خنثی كردند. او حتّی به ترور دانشمندان هسته‌ای ما اشاره میكند. اینها چیزهائی است كه دشمنان ما دارند میگویند. این مقاله در روزنامه‌ی واشنگتن پست درج شده است.

در قضیه هسته ای قدرتهای استكباری تمام توان سیاسی، تبلیغاتی و اقتصادی خود را به كار گرفتند و تلاش كردند با جنجال آفرینی، فشار و تحریم زمینه ساز صرفنظر كردن جمهوری اسلامی ایران از این موضوع شوند اما اكنون بعد از گذشت 8 سال ایران اسلامی بر همه تلاشها و فشارهای استكبار فائق آمده و ضمن پیشرفت چشمگیر در قضیه هسته ای، نشان داده كه در جنگ اراده ها، قویتر از قدرتهای بزرگ دنیا است.

ملت ما مشاهده كرد كه همه‌ی دنیا به سردمداری آمریكا علیه حركت هسته‌ای ایران قیام كردند؛ تحریم كردند، دعوا كردند، تهدید نظامی كردند، گفتند حمله میكنیم، چه میكنیم. مسئولین كشور نه فقط عقب‌نشینی نكردند، بلكه علی‌رغم دشمن، امكانات هسته‌ای خودشان را هر سال چندین برابر از سال قبل بیشتر كردند.

ما امروز در میدان علم هم پیشرفت كرده‌ایم. اشاره كردند به مسئله‌ی هسته‌ای ما. ما به توفیق الهی و به قدرت الهی توانستیم مسئله‌ی هسته‌ای را حل كنیم و پیش برویم. امروز هم غربی‌ها جنجال میكنند، اما از ماجرا عقبند. تهمت میزنند، حرف میزنند، تبلیغات میكنند، فشار می‌آورند، اما كاری نمیتوانند بكنند. گذشت زمان به سود ماست. ما داریم همین طور هی پیش میرویم، آنها هم دارند توی سر خودشان میزنند و جنجال میكنند. وقتی با توكل به خدا وارد شویم، اینجوری است.

در همین قضیه‌ی هسته‌ای، غربی‌ها اشتباه كردند. برای اینكه با قضیه‌ی هسته‌ای ایران مقابله كنند، آن را بزرگ كردند، جنجال كردند، فشار آوردند كه باید جمهوری اسلامی از قضیه‌ی هسته‌ای عقب‌نشینی كند. خب، در طول این هفت سال - هفت سال است كه آنها دارند تلاش میكنند - دوچیز برای مردم دنیا روشن شد: یكی اینكه ایران توانسته است در قضیه‌ی هسته‌ای پیشرفتهای غیر قابل انتظاری پیدا كند. دوم اینكه ایران با همه‌ی این فشارها ایستاده و عقب‌نشینی نمیكند. خب، این به نفع ملت ایران بود. حالا همه‌ی دنیا میدانند كه آمریكا و اروپا و دستیارانشان و دنباله‌روانشان با همه‌ی فشاری كه آوردند، نتوانستند بر جمهوری اسلامی فائق بیایند و او را به عقب‌نشینی وادار كنند. این به دست خود دشمنان ملت ایران شناخته شد؛ یعنی كمك شد به معرفی ملت ایران.

همه‌ی این تبلیغات پرحجمی كه در زمینه‌ی حقوق بشر، در زمینه‌ی انرژی هسته‌ای، در زمینه‌ی بمب اتمِ خیالی، آمریكائی‌ها میكنند، صهیونیستها میكنند، اروپائی‌ها دنباله‌رو آنها هستند، بعضی از دولتهای حقیر و بیچاره هم دنباله‌رو آنها هستند، برای این است كه ذهنیت دنیا را، ذهنیت منطقه را نسبت به ملت ایران خراب كنند؛ اما نتوانستند. دلیل نتوانستن این است كه امروز در همین منطقه‌ی خود ما آمریكا درقضایای فلسطین شكست خورد، در قضایای لبنان شكست خورد، در قضایای افغانستان شكست خورد، در قضایای عراق شكست خورد.

امروز برخلاف سی سال پیش، رژیم صهیونیستی دیگر یك هیولای شكست‌ناپذیری نیست؛ برخلاف دو دهه پیش، آمریكا و غرب تصمیم‌گیران بی چون و چرا در خاورمیانه نیستند؛ بر خلاف ده سال پیش فن‌آوری هسته‌ای و دیگر فن‌آوری‌های پیچیده برای ملت‌های مسلمان منطقه، دور از دسترس و افسانه‌گون به شمار نمی‌رود. امروز ملت فلسطین، قهرمان مقاومت است، ملت لبنان به تنهایی شكننده‌ی هیبت پوشالی رژیم صهیونیستی و فاتح جنگ 33 روزه است و ملت ایران پرچمدار و خط‌شكن حركت به سمت قله‌ها است.

از این كارهای علمی‌ای كه دارد میشود، هم من و هم هر فردی از افراد كشور كه مطلع باشد، افتخار میكند. به پیشرفت علمی در مسئله‌ی هسته‌ای، همه افتخار میكنیم؛ به پیشرفتهای بسیار حائز اهمیت در زمینه‌ی سلولهای بنیادی - كه گفته شد - و كارهای عظیمی كه در این زمینه انجام گرفته، همه افتخار میكنیم؛ در بخش نانو، در بخش فناوری زیستی و غیرذلك پیشرفتهای خوبی صورت گرفته و همه افتخار میكنیم؛ اینها چیزهای كوچكی نیست، چیزهای بزرگی است؛ لیكن اینها چیزهائی نیست كه بتواند به ما بگوید كشور از لحاظ علمی، یك پیشرفت مطلوب و كاملی كرده است. با اینكه در بعضی از این رشته‌ها تازه وارد شده‌ایم، در عین حال جزو ده كشور اول دنیا هستیم كه این فناوری‌ها یا این دانش را داریم؛ لیكن این كافی نیست.
چی لازم است؟ آنچه در كشور لازم است و میتواند موقع و جایگاه علمی كشور را به طور شایسته و افتخارانگیز به ما نشان دهد كه بالا رفته، وجود یك چرخه‌ی علمیِ كامل است.

این نسل [جوان] پویا و بالنده‌ی بابصیرت و باهمت و آگاه در صحنه‌های گوناگون حاضر است. اگر صحبتِ كارهای فناوری پیچیده است، همین جوانها هستند؛ انرژی هسته‌ای را هم جوانهای ما دارند سر پا میكنند.

وقتی كه ملت مشاهده میكند كه ما بدون اینكه یك كشور پشتیبانی داشته باشیم، توانسته‌ایم از درون خودمان دانش هسته‌ای را رشد بدهیم، فوران بدهیم، به پیشرفت برسانیم، خب جوان امیدوار میشود.
در دنیا چند تا از كشورهای دارنده‌ی دانش هسته‌ای این را به طور بومی توانسته‌اند در خودشان به وجود بیاورند؟ بسیار كم. هستند، اما بسیار بسیار نادر؛ از دیگران گرفته‌اند. بسیاری از همین‌هائی كه الان - ما این را اطلاع داریم، بنده میدانم؛ از روی اطلاع دارم عرض میكنم - دانش هسته‌ای دارند، كشورهای پشتیبان به آنها بسته‌ی دانش را اهداء كردند؛ روی دلائل ایدئولوژیكی و سیاسی و بقیه‌ی چیزها. ما نه؛ ما توانستیم خودمان این كار را انجام بدهیم.

سلطه میخواهد برگردد به این كشور. همه‌ی این تلاشها برای این است. مسئله‌ی انرژی هسته‌ای بهانه است. آن كسانی كه خیال میكنند اگر ما مسئله‌ی انرژی هسته‌ای را حل كردیم، مشكلات حل خواهد شد، خطا میكنند. مسئله‌ی انرژی هسته‌ای را مطرح میكنند، مسئله‌ی حقوق بشر را مطرح میكنند، مسائل گوناگون را مطرح میكنند، كه اینها بهانه است. مسئله، مسئله‌ی فشار است، میخواهند یك ملت را به زانو در بیاورند؛ میخواهند انقلاب را زمین بزنند.

در قضیه‌ی هسته‌ای، چرخه‌ی تولید سوخت حق ماست و ما از این حق كوتاه نخواهیم آمد و دست برنخواهیم داشت؛ این حق ماست. ما میخواهیم سوخت را تولید كنیم. چندین هزار مگاوات، ما به سوخت هسته‌ای نیاز داریم. نیروگاه‌های هسته‌ای باید به وجود بیاید. خوراك این نیروگاه‌ها باید در داخل تولید بشود. اگر قرار شد برای خوراك این نیروگاه‌ها به خارج متوسل بشویم و محتاج باشیم، امور كشور نخواهد گذشت؛ باید داخل بتواند خودش تولید كند. بنابراین حق ماست و دنبال این را خواهیم گرفت. آنها در جواب میگویند خوب، ایران احتیاج دارد به سوخت هسته‌ای، ما برایش تأمین میكنیم؛ بانك جهانی درست بكنیم، چه میكنیم، تأمین میكنیم. این حرف، حرف مهملی است، حرف بی‌معنا و بی وجهی است. در همین ماجرای جریان تبادل سوخت بیست درصد، معلوم شد كه چقدر اینها صادقند(!) ما نیاز داشتیم برای این نیروگاه كوچك و آزمایشی، به سوخت بیست درصد. خوب، این چیز معمولی هم هست، در دنیا میگیرند، ما هم قبلها، چندین سال قبل از این، پانزده شانزده سال قبل از این خودمان گرفته بودیم؛ این را خریده بودیم و هیچ مشكلی هم وجود ندارد. اینها بمجرد اینكه حس كردند ایران به این احتیاج دارد، شروع كردند به بازی درآوردن و این را تبدیل كردند به یك مسئله. خود این به نظر من اشتباه بزرگی بود از طرف آمریكا و غرب؛ اشتباه كردند در قضیه‌ی سوخت بیست درصد اینجوری عمل كردند.
اولاً با این كارشان ما را تشویق كردند كه ما خودمان برویم سراغ سوخت بیست درصد. ما نمیخواستیم؛ ما تصمیم نداشتیم سوخت بیست درصد تولید كنیم؛ ما همان سه و نیم درصد برایمان كافی بود؛ اما با این كار، اینها ما را تشویق كردند، وادار كردند، به ما تفهیم كردند كه باید برویم سراغ بیست درصد؛ و رفتیم. این اشتباه اوّلشان بود. اشتباه دوم این بود كه به همه‌ی دنیا ثابت كردند، مدلل كردند كه آمریكا و بقیه‌ی كسانی كه این سوخت را میتوانند تولید كنند، قابل اطمینان نیستند برای اینكه انسان سوختش را به امید اینها بگذارد. چون تا مورد احتیاج قرار گرفت، همه‌ی مدعاهای خودشان، همه‌ی خواسته‌های خودشان را فهرست میكنند، میگویند: آقا! باید اینها را عمل كنید تا ما این سوخت را به شما بدهیم! خوب، این كه معامله نشد. بنابراین در مسئله هسته‌ای حرفی ندارند، منطقی ندارند. ما هم راه را پیدا كرده‌ایم، داریم حركت میكنیم؛ ان‌شاءاللَّه همین راه را هم ادامه خواهیم داد.

آنهائی كه امروز ملت ایران را تحسین میكنند، به خاطر علمش او را تحسین میكنند؛ آنهائی كه دشمنی میورزند به خاطر علم اوست كه دشمنی میورزند. پیشرفت علمی شما یك چنین اثری دارد.
این تازه در قدم اول است. ما هنوز كاری نكردیم. بله در نانوتكنولوژی، بیوتكنولوژی، بحثهای هسته‌ای، بحثهای هوا - فضا و رشته‌های گوناگون علمی پیشرفتهائی شده كه مهم و بزرگ است؛ اما اینها در مقیاس و معیار حركت علمی یك كشور چیزی نیست.

انسان می‌بیند كه مجلس همانند یك عضو فعال و زنده، موضع خود را نشان داده است - در قضایای فلسطین، در قضایای هسته‌ای، در قضایای گوناگون - هم در مسائل داخلی، همان طور كه اشاره كردند؛ برخی از فتنه‌انگیزی‌ها، بعضی از بداخلاقی‌ها، مجلس نقش‌آفرین بوده است؛ این جای تشكر و قدردانی دارد.

یك حادثه‌ی مهم دیگر كه خوب است ملت ما به اهمیت آن توجه داشته باشد و این حادثه معنا دارد، اتفاقی است كه در گردهمائی طولانی مربوط به ان.پی.تی در نیویورك افتاد. اصلاً این گردهمائی را تشكیل داده بودند تا قدرتهای زورگو بتوانند به بركت این گردهمائی، ملتهائی را كه هنوز به انرژی هسته‌ای دسترسی پیدا نكرده‌اند، باز هم محدودتر كنند، موانع سر راه آنها را بیشتر كنند. البته دلشان میخواست و برنامه‌ریزی كرده بودند كه در این اجلاس، بالخصوص نسبت به جمهوری اسلامی كینه‌ورزی خودشان را آشكار كنند. درست عكس آنچه كه میخواستند، اتفاق افتاد. تقریباً یك ماه این گردهمائی طول كشید. به جای اینكه آنها بتوانند مقاصد خودشان را پیش ببرند و كشورهائی مثل جمهوری اسلامی را محدود كنند، نتیجه‌ای كه از این كنفرانس طولانی به دست آمد، این بود كه قدرتها به وسیله‌ی 189 كشور موظف شدند كه سلاحهای هسته‌ای خودشان را نابود كنند؛ از ادامه‌ی تولید این سلاحها مانع بشوند؛ حق دستیابی به قدرت هسته‌ای صلح‌آمیز به وسیله‌ی كشورهای دیگر شناخته شد و رژیم صهیونیستی - كه دایه‌های او در این كنفرانس بشدت هم به نفع او فعال بودند - محكوم شد به اینكه بایستی به قرارداد ان.پی.تی بپیوندد؛ درست عكس آنچه آنها میخواستند. این حادثه‌ی كوچكی نیست؛ این نشان‌دهنده‌ی این است كه قدرت زورگو و متكبر و مستكبر آمریكا و دیگر قدرتهای زورگو و دنباله‌روان اینها در دنیا حرفشان پیشروی ندارد. امروز دیگر آمریكا در موضعی نیست كه بتواند در سیاستهای بین‌المللی دخالت مؤثر بكند. جمهوری اسلامی با ایستادگی سی ساله‌ی خود توانسته است وضعیتی را در افكار عمومی جهان به وجود بیاورد كه نه فقط ملتها، حتّی دولتها هم - یعنی 189 دولت - در مقابل آمریكا می‌ایستند و علی‌رغم او تصمیم‌گیری میكنند و رأی میدهند. اینها جزو بشارتهای الهی است به ملت بزرگ ایران.

به عنوان مثال در موضوع هسته ای، با وجود حجم بالای دروغ، جنجال و فشار بر ضد نظام اسلامی، كشورهای قدرتمند دنیا، نتوانستند به اهداف خود برسند، كه این موضوع بیانگر استحكام عظیم بنیانها و بنیه قوی نظام جمهوری اسلامی ایران است.

جمهوری اسلامی ایران از ابتدا اعلام كرده است كه بدنبال دستیابی به توانایی علمی و فناوری در زمینه هسته ای بمنظور بهره گیری از آن در تأمین نیازهای صلح آمیز از جمله انرژی است.

ما با استكبار مخالفیم، ما با نظام سلطه مخالفیم، ما با تسلط چند كشور بر سرنوشت عالم بشدت مخالفیم و با آن مبارزه میكنیم و نمیگذاریم اینها با سرنوشت دنیا بازی كنند. البته پیداست؛ آن دولتها هم با ما مخالفند. آن وقت سر قضیه‌ی هسته‌ای بهانه‌گیری میكنند، به نام حقوق بشر بهانه‌گیری میكنند، به نام دموكراسی بهانه‌گیری میكنند؛ همه هم در دنیا میدانند كه اینها دروغ میگویند، میدانند كه اینها ریاكاری میكنند.
حالا باز مأمورشان را فرستاده‌اند اینجا، اطراف خلیج فارس بگردند و باز همان دروغها و حرفهای بی‌ربطشان را علیه جمهوری اسلامی تكرار كنند: ایران دنبال بمب هسته‌ای است! كی حرف شما را باور میكند؟ كی باور میكند كه شما به منافع و مصالح ملتهای این منطقه می‌اندیشید؟ شمائی كه ملتهای این منطقه را تا آنجا كه توانستید و به شما اجازه داده شده است، در زیر پای منافع نامشروعِ خودتان لگدمال كردید. خلیج فارس را تبدیل كردید به انبار تسلیحات. این كارها را آمریكائی‌ها كردند. پولهای كشورهای خلیج فارس را بمكند و ببرند، به جایش تسلیحات خودشان را آنجا انبار كنند. شما جنگ‌طلبید، شما به عراق حمله كردید، شما افغانستان را نابود كردید، شما به جان پاكستان افتادید و هر جای دیگر هم كه امكان پیدا كنید، همین جنایات را تكرار خواهید كرد. آن وقت می‌آئید راجع به جمهوری اسلامی حرف میزنید؟ همه‌ی ملتهای منطقه میدانند، بسیاری از دولتهای این منطقه میدانند؛ جمهوری اسلامی طرفدار صلح است، طرفدار برادری است، طرفدار عزت كشورهای این منطقه است، طرفدار عزت كشورهای اسلامی است. راه افتادند مثل دوره‌گردها! حركتشان هم از روی انفعال است. سی سال است كه علیه جمهوری اسلامی دارند توطئه میكنند، و سی سال هم هست كه دارند شكست میخورند. امسال برای چند دهمین بار جمهوری اسلامی در مبارزه‌ی خود در قبال مستكبرین پیروز شد و مستكبرین شكست خوردند.

در همین قضیه‌ی هسته‌ای شما ملاحظه كنید، كارشان به اینجا رسیده است كه دروغ‌پراكنی كنند، افكار عمومی دنیا را گمراه كنند و دروغ بسازند. مسئله، مسئله‌ی فلان رادیو و فلان دستگاه تبلیغاتی نیست، مجموعه‌ی سیاستمداران غربی متأسفانه - یعنی همان مجموعه‌ی مؤثر كه بیشتر هم تحت تأثیر صهیونیستها هستند - شده كارشان این: گمراه كردن افكار عمومی، دروغ‌پردازی كردن، شعارهای دروغین ساختن.

سی‌سال ترفند و توطئه و دشمنی از كودتا و جنگ تحمیلی هشت ساله، تا تحریم و مصادره‌ی اموال، و از جنگ روانی و تبلیغاتی و صف‌بندی رسانه‌ئی تا تلاش برای جلوگیری از رشد علمی و دستیابی به دانش‌های نوین و از جمله دانش هسته‌ئی، و حتی تحریك و دخالت آشكار در ماجرای پرشكوه و پرمعنای انتخابات اخیر، همه و همه به صحنه‌هائی از شكست و انفعال و سرگردانی دشمن تبدیل شد و آیه‌ی: انّ كیدالشیطان كان ضعیفاً در برابر چشم ایرانیان بار دیگر مجسّم گشت. در هر نقطه‌ی دیگر نیز كه مقاومتِ برخاسته از عزم و ایمان، مردم را به مصاف مستكبران پرمدعا كشانید، پیروزی نصیب مؤمنان و شكست و رسوائی سرنوشت حتمی ستمگران شد.

بنده در این دو سه هفته، رفتار و گفتار دولتمردان آمریكا و دولتمردان چند كشور اروپائی را دنبال كردم؛ در این هفته‌های نزدیك به انتخابات و آن روز انتخابات و شب بعد از انتخابات، بعد هم این دو سه روزِ بعد از انتخابات. یك وضع متغیر و متفاوتی داشت. اول، قبل از شروع انتخابات جهتگیری رسانه‌هایشان، دولتمردانشان، این بود كه در اصلِ انتخابات ایجاد تردید كنند، شاید شركت مردم كم بشود. البته همین نتائجی كه از این انتخابات حاصل شد، همین نتائج را آنها هم - هم اروپائی‌ها، هم آمریكائی‌ها - حدس میزدند؛ اما این حركت عظیم مردم را انتظار نداشتند؛ این كارِ 85 درصدی؛ چهل میلیونی را باور نمیكردند. بعد از آنكه این حضور عظیم دیده شد، اینها شوكه شدند؛ فهمیدند چه اتفاق بزرگی در ایران افتاد؛ فهمیدند كه باید خودشان را با این شرائط جدید وفق بدهند؛ هم در امور بین الملل، هم در امور خاورمیانه و جهان اسلام، هم در مسئله‌ی هسته‌ای. در مسائل ایران شوكه شدند؛ فهمیدند كه سرفصل جدیدی در مسائل مربوط به جمهوری اسلامی پیدا شد، كه مجبورند این را بپذیرند. این مال هنگامی بود كه این حركت عظیم مردم دیده شد و از اینجا مرتب به وسیله‌ی ایادی خودشان مخابره شد و همه‌شان اظهار تعجب كردند؛ از همان صبح جمعه این اظهارات شروع شد، آنجا هم برخی از بازخوردهای این اظهارات دیده شد.
وقتی اعتراض بعضی از نامزدها را دیدند، ناگهان احساس كردند فرصتی برایشان پیش آمد. این فرصت را مغتنم شمردند تا بتوانند موج‌سواری كنند.

حق‌كشی‌های آمریكا در این منطقه یكی دو تا نیست. در مورد كشور خودِ ما، در مورد همین انرژی هسته‌ای - همین مسئله‌ی متداولِ این چند سال - شما ببینید چقدر كتمان حقیقت كردند؛ چقدر خلاف واقع گفتند؛ چقدر دروغ گفتند؛ چقدر با خواسته‌ی یك ملت - كه حق طبیعی و مشروع خود را كه خود به دست آورده است و آن را میخواهد - مقابله كردند. ملت ما میگوید ما میخواهیم به صنعت هسته‌ای دست پیدا كنیم، ما میخواهیم بتوانیم از انرژی هسته‌ای در مسائل گوناگون زندگی صلح‌آمیز استفاده كنیم، آنها میگویند كه ملت ایران به دنبال بمب هسته‌ای است! چرا دروغ میگویند؟ چرا ملت ایران را با این حرفها اینجور از خودشان عمیقاً متنفر میكنند؟ این كار را در این سالهای گذشته كرده‌اند. بارها ملت ایران و مسئولان اعلام كرده‌اند كه ما سلاح هسته‌ای را نمیخواهیم؛ این در سلسله‌ی نیازها و نظام تسلیحاتی ما اصلاً وجود ندارد. ما اعلام كردیم كه استفاده‌ی از سلاحهای هسته‌ای از نظر اسلام حرام و ممنوع است. و نگهداشتن او ایجاد یك خطر بزرگ و یك دردسر بزرگ است؛ ما دنبال این نیستیم و نمیخواهیم؛ پول هم بدهند بگویند آقا شما بیائید این كار را بكنید، ملت ایران نمیخواهد، مسئولین نمیخواهند. اما در عین حال در این تبلیغات چند ساله‌ی مخالفین و غربی‌ها، می‌بینید برای اینكه حرف باطل خودشان، حرف زور خودشان را موجه جلوه بدهند، به جای اینكه بگویند ایران به دنبال انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای است، میگویند ایران به دنبال بمب هسته‌ای است! این حق‌كشی نیست؟

امروز در دنیا ظلم وجود دارد، تبعیض وجود دارد، یك بام و دو هوا وجود دارد. یكی از مصادیقش همین مسئله‌ی هسته‌ای خود ماست.

در این قضیه نیز، عصبانیت جبهه استكبار نشان می دهد دستیابی ایران به فناوری انرژی هسته ای یك اقدام مؤثر در تقویت جبهه حق در جبهه گیریهای جهانی است.

با توجه به محدود بودن منابع نفت و لزوم بهره برداری صحیح از منافع فراوان آن، چاره ای جز حركت به سمت انرژی های نو از جمله انرژی هسته ای به عنوان سالمترین راه تولید انرژی وجود ندا

سی سال كشور ما را تحریم كردند، كه البته این تحریم به سود ما تمام شد. ما باید از آمریكائی‌ها از این بخش تشكر كنیم. اگر ما را تحریم نمیكردند، ما امروز به این نقطه‌ای از علم و پیشرفت كه رسیده‌ایم، نمیرسیدیم. تحریم همیشه ما را وادار كرده كه به خود بیائیم، به خود فكر كنیم، از درون خود بجوشیم. ولی آنها قصدشان این خدمت نبود، آنها میخواستند دشمنی كنند. سی سال با ملت ایران اینجوری رفتار كردند. حالا دولت جدید آمریكا میگوید ما مایلیم با ایران مذاكره كنیم، بیائید گذشته را فراموش كنیم. میگویند ما به سمت ایران دست دراز كردیم. خوب، این چه جور دستی است؟ اگر دستی دراز شده باشد كه یك دستكش مخمل رویش باشد، اما زیرش یك دست چدنی باشد، این هیچ معنای خوبی ندارد. عید را به ملت ایران تبریك میگویند، اما در همان تبریك، ملت ایران را به طرفداری از تروریسم، دنبال سلاح هسته‌ای رفتن و از این قبیل چیزها متهم میكنند!

سال 87 با خبرهای خوش هسته‌ای آغاز شد و ملت ایران آگاه شدند كه جوانان آنها، دانشمندان متبحر و كوشای آنها توانستند علی‌رغم تحریمهای جهانی، پیشرفت خودشان را در مسائل هسته‌ای كشور به اثبات برسانند و توانائی ملت ایران را در یك چنین مسئله‌ی مهمی به همه‌ی جهانیان ثابت كنند؛ این برای ملت ایران نه فقط در زمینه‌ی علمی، بلكه در زمینه‌های گوناگون دیگر، ارج و اعتبار جدیدی را در چشمهای جهانیان به وجود آورد.
...
در طول سال بحمداللَّه كارهای بزرگ دیگری هم در زمینه‌های مختلف انجام گرفته است. در همین زمینه‌ی هسته‌ای، در پایان امسال راه‌اندازی موقت و آزمایشی نیروگاه بوشهر را داشتیم، كه این هم خبر مهم و بزرگی است. البته این هم از نتائج پیشرفت دانشمندان خود ما در داخل كشور است كه همه‌ی دنیا را قانع كرد كه راه پیشرفت هسته‌ای ملت ایران را نمیشود بست.

سی سال از آغاز این تحول عظیم دارد میگذرد؛ انواع و اقسام شگردها را دشمنان ملت ایران و دشمنان نظام جمهوری اسلامی به كار زدند، شاید بتوانند مجدداً آن ملت را مقهور كنند؛ آن سلطه‌ی جهنمی‌ای را كه بر ایران عزیز ده‌ها سال داشتند و حاضر نبودند از او دست بردارند، شاید بتوانند آن سطله را دوباره برگردانند. امروز چالش نظام جمهوری اسلامی با دشمنان قدرتمند جهانی‌اش بر سر این قضیه است. مسئله‌ی انرژی هسته‌ای و مسئله‌ی ساخت موشك و این حرفها بهانه است. مسئله، مسئله‌ی دیگری است. مسئله این است كه یك ملت توانسته است با قهر و غلبه، با عزم و اراده، سلطه‌ی قهرآمیز دیگران را از خودش دفع كند. اما اینها میخواهند تلاش كنند این سلطه را برگردانند. البته نتوانستند، بعد از این هم نمیتوانند.

الان یكی از بخش‌های مهم سیاست استكبار در همین منطقه‌ی ما - علاوه بر دشمنی‌های دیگری كه می‌كنند - این است كه این سران بعضی از كشورهای عربی را با خودشان همراه كنند و آنها را در مقابل ملت ایران قرار بدهند؛ در مسائل گوناگون؛ در مسئله‌ی هسته‌ای و غیر مسئله‌ی هسته‌ای، از مسائل مختلف. جلسه می‌گذارند، می‌نشینند، معامله می‌كنند، توطئه می‌كنند. آمریكا از بعضی از كشورهای اسلامی مطالبه می‌كند كه شما چه سهمی حاضرید ایفا كنید در مقابله‌ی با ایران. سعی‌شان ایجاد دشمنی است. كاری كه دشمن می‌تواند در محافل و تصمیم‌گیری‌های سیاسی بكند، این است كه سران دولت‌ها را با جمهوری اسلامی وادار به مقابله كند؛ بیش از این كاری نمی‌تواند بكند. دشمن دل مردم - دل مردم كشورهای عربی، دل مردم كشورهای اسلامی، دل مردم فلسطین، دل مردم عراق - را نمی‌تواند از جمهوری اسلامی برگرداند؛ دل‌ها را كه نمی‌تواند؛ حداكثر كاری كه بكنند این است كه بتوانند دولت‌ها را در مقابل جمهوری اسلامی قرار بدهند.

در این سال‌های اخیر كه مسئله‌ی تولید علم و نهضت تولید علم، نهضت نرم‌افزاری، بازگشت به خود، اهتمام به تحقیق در دانشگاه‌ها مطرح شده، یك حالت جهشی در این حركت به وجود آمده است؛ در بخشی از مسائل علمی و كارهای علمی و فناوری كه نمونه‌هایش را دارید مشاهده می‌كنید، در زمینه‌ی دانش‌های پزشكی، در زمینه‌ی دانش‌های نو، در زمینه‌ی مسائل هسته‌ای، در زمینه‌ی نانو و غیر این‌ها كارهای مهمی در دانشگاه‌ها‌ی ما انجام گرفته است كه در گذشته تصور نمی‌شد كه ما بتوانیم؛ محقق ما، استاد ما، دانشجوی ما، جوان ما بتوانند به این نقاط دست پیدا كنند و این جهش را پیدا كنند؛ اما امروز پیدا شده. آنچه مهم است این است كه این جهش باید ادامه پیدا كند.

یقیناً قبل از انقلاب - قبل از اینكه این حركت و شوق در مردم به وجود بیاید؛ این احساس دلیری در مقابل موانع در مردم ما به وجود بیاید - اگر می‌گفتند كه كشور ما خواهد توانست به این نقطه از دانش‌های گوناگون برسد، كسی باور نمی‌كرد. آن روزی كه برای یك بیماری معمولی كه امروز توی بیمارستان‌های درجه‌ی سه و چهار در شهرستان‌های دور ما به راحتی آن را علاج می‌كنند، افراد ناچار بودند به كشورهای خارج بروند، پول‌های زیادی بدهند، منت زیادی را بكشند - این مال خیلی قدیم نیست، مال همین پیش از انقلاب است - با این وضعی كه امروز ما داریم در دانش‌های گوناگون و در بخش‌های مختلف، یقیناً یك روزی به نظر خیلی‌ها دست‌نیافتنی بود؛ اما ملت ما به او دست یافت، جوان‌های ما به او دست یافتند. همین مسئله‌ی هسته‌ای از این قبیل است، مسائل گوناگون در بخش‌های علمی از این قبیل است.

از حقوق ملت، دفاعِ شجاعانه كردن یك شاخص است؛ مثل همین حق هسته‌ای؛ مسئله‌ی هسته‌ای. این یكی از ده‌ها نیاز كشور ماست؛ تنها مسئله‌ی ما نیست؛ اما وقتی دشمن روی این نقطه متمركز شد، ملت هم ایستادگی كرد. در این نقطه‌ای كه دشمن روی او تمركز پیدا كرده است، اگر ملت عقب‌نشینی كند، اگر مسئولین عقب‌نشینی كنند و از این حق قطعی و روشن صرف‌نظر كنند، بدون تردید راه برای دست‌اندازی به حقوق ملی برای دشمن باز خواهد شد.

آن وقتی كه تبلیغات دشمنان در زمینه‌های گوناگون، از جمله در زمینه‌ی هسته‌ای زیاد شد - كه دیدید دنیا را پُر كردند از تبلیغ علیه جمهوری اسلامی - و لازم بود كه مردم از خودشان عكس‌العمل نشان بدهند، حقاً و انصافاً بهترین واكنشها را در قضایای مختلف نشان دادند. اگر با چشمِ انصاف به آنچه كه یك حركت ملی میشود نام آن را گذاشت نگاه كنیم، كه این مربوط به اكثریتِ مردم و قشرهای متحرك و فعال مردم است، خواهیم دید كه از اول انقلاب و در این سی سال، این ملتِ زنده در هر زمانی بر طبق آنچه كه نیاز كشور بوده است و آنها احساس كرده‌اند، دانسته‌اند كه نیاز كشور است، با شوق و رغبت حركت كردند.

سال گذشته بود یا اندكی قبل از یك سال - حالا درست من تاریخ یادم نیست - مجمعِ علمیِ بزرگی اینجا تشكیل شد درباره‌ی موضوع خاصی - من حالا دیگر نمیخواهم جزئیات و خصوصیات آن را تكرار بكنم؛ یعنی آن مورد خاص خصوصیتی ندارد - كه از چندین كشور پیشرفته‌ی دنیا آمده بودند اینجا، پیشرفتهای علمی و فناوری و تحقیقاتی ما را دیدند. وقتی مصاحبه‌های اینها را پخش كردند، اینها میگفتند اگر ما ندیده بودیم، باور نمیكردیم كه ایران به یك چنین جائی دست پیدا كرده باشد؛ به این نقطه دست پیدا كرده باشد. این مال یك مورد و دو مورد نیست؛ این مسئله‌ی فناوریِ هسته‌ای، یك نمونه است؛ من بارها گفته‌ام. این، یك نمونه است. ما از این قبیل نمونه، موارد متعددی داریم، كه اینها پیشرفتهای علمی ماست.

یكی از مظاهر دفاع از عزت هم همین مسئله‌ی انرژی هسته‌ای است. مسئله‌ی انرژی هسته‌ای، برای ما فقط این نبود كه ما میخواستیم یك فناوری داشته باشیم، دیگران میخواستند ما نداشته باشیم؛ این فقط بخشی از قضیه است. بخش دیگر قضیه این بود كه قدرتهای گوناگون، پُررو، متجاوز، زورگو و دنباله‌ها و اقمار بی‌ارزش آنها، میخواستند حرف خودشان را در این زمینه بر ملت ایران تحمیل كنند. خب، ملت ایران، دولتِ شما و شخص رئیس‌جمهور، در مقابل این زورگویی و این تحمیل و این افزون‌طلبی ایستادید؛ خدای متعال هم كمك كرد؛ پیش رفتید. اینها آن بخشها و اجزاء گفتمان عمومی این دولت است كه برای من اهمیت دارد.

زبان دولت در موضوع هسته‌ای، زبان عزت و اقتدار ملی است اما برخی چون فلان دولت زیاده‌خواه از موضع هسته‌ایِ عزتمند دولت ایران خوشش نمی‌آید این مواضع صحیح را هدف تخریب قرار می‌دهند.

امروز هم ابوجهل در دنیا هست؛ امروز هم ابولهب هست؛ آتش‌افروزها، جاهل‌های بی‌مغز؛ از اینها امروز در دنیا هستند. ابوجهل‌های امروز را پیدا كنید. ابوجهل‌های امروز، آنهائی كه بمب اتم میسازند، همه‌ی دنیا را تهدید میكنند، آن وقت به یك ملتی بی‌دلیل گیر میدهند كه چرا شما انرژی هسته‌ای میخواهید پیدا كنید؛ كه قبول هم داریم برای برق است، برای استفاده‌های صلح‌آمیز است؛ اما چون این توانائی را به شما میدهد، ما نمیگذاریم؛ حرف حضرات این است. در مقابل این زورگوها، در مقابل این قلدرها، جاهل‌ها، حرف‌نفهم‌ها كه نه منطق سرشان میشود، نه حرف میفهمند؛ مثل این داشها و لاتهای بی‌مغز بی‌كله كه دائم به بازوی خودشان نگاه میكنند، قدرت خودشان را اندازه میگیرند، دائم عربده میكشند، اگر چنانچه عقب‌نشینی كردید، باختید. ملت ایران این را تجربه كرده است. تقریباً سی سال است كه ما با این مسائل مواجه‌ایم؛ اما واقعاً پیش رفتیم؛ روی زمین پیش رفتیم.

میگویند در مقابل جمهوری اسلامی، بایستی ما مردم را بسیج كنیم تا در مقابلِ نظام اسلامی بایستند! پول خرج میكنند، میلیونها دلار تصویب میكنند، برای اینكه مردم را در مقابل جمهوری اسلامی قرار بدهند. خب، این حماقت محض است. این معنایش این است كه مردم را در مقابلِ خودِ مردم قرار بدهند! مگر میشود؟ نظام جمهوری اسلامی عبارت است از همان ملت ایران. مگر میشود ملت ایران را علیه ملت ایران تحریك و بسیج كرد؟! آن روزی كه یك نظامی از مردم منقطع بشود، بله آن نظام در تهدید است؛ اما نظام جمهوری اسلامی كه متكی به آراء مردم، متكی به عواطف مردم، متكی به ایمان مردم، متكی به حمایت قاطع مردم است، با یك چنین نظامی از این راهها نمی‌شود مقابله كرد. حالا تهدید می‌كنند؛ بهانه می‌آورند؛ گاهی مسئله‌ی هسته‌ای را بهانه می‌كنند، گاهی مسائل دیگر را بهانه می‌كنند.
من در مورد مسائل هسته‌ای عرض بكنم - بارها به ملت ایران عرض كردیم، بازهم عرض می‌كنیم - این دستاوردی كه در قضیه‌ی فناوری هسته‌ای به دست ملت ایران افتاد، این یك دستاورد عظیم و تاریخی است؛ و ملت ایران زیر بار منت هیچ‌كس هم نیست. این یك دانش بومی شده است؛ این را استعداد و شوق و ذوق جوانان شما و درایت مسئولان شما برای ملت ایران به ارمغان آورده است؛ مال ملت ایران است و هیچ قدرتی هم قادر نیست این امتیاز را، این فناوری را و این حق بزرگ را از ملت ایران سلب كند.
خوشبختانه مسئولین با جدّیت دنبال این قضیه‌اند. ما فرق می‌گذاریم بین آن كسانی و دولتهائی كه از روی عناد با جمهوری اسلامی، می‌خواهند ملت ایران این امتیاز را نداشته باشد - مثل امریكا، كه صریحاً می‌گوید ما با این‌كه ملت ایران از این امتیاز برخوردار باشد مخالفیم - با آن كسانی كه نه، می‌گویند بنشینیم با ایران درباره‌ی مسائل گوناگون - ازجمله درباره‌ی مسئله‌ی هسته‌ای - مذاكره كنیم تا اگر نگرانی‌ای وجود دارد، راهی برای رفع این نگرانی پیدا كنیم.
حرفی نیست؛ ما قبول كردیم با دولتهای اروپایی مذاكره كنیم. قبلاً برای ما مذاكره‌ی با آنها هم خیلی مطلوب نبود؛ اما دیدیم اینها به ملت ایران احترام میگذارند، تجلیل می‌كنند، تصریح می‌كنند به اینكه ما حق ملت ایران را قبول داریم و از آن خطوط قرمزی كه در نظر ملت ایران و مسئولین كشور هست، اسمی نمی‌آورند و اشاره‌ای نمیكنند؛ گفتیم خیلی خوب؛ مسئولین قبول كردند و مذاكره می‌كنند.
منتها باید اروپائیها - كه طرف مذاكره‌ی ملت ایرانند - توجه داشته باشند كه مذاكره در صورتی پیش میرود كه فضای تهدید بر مذاكره حاكم نباشد. ملت ایران، ملتِ غیوری است. ملت ایران خوشش نمی‌آید كه بیایند تهدید كنند كه اگر شما چنین كردید، ما چنان می‌كنیم! ما از تهدید بدمان می‌آید و ملت ایران زیر بار هیچ تهدیدی هم نخواهد رفت.
مسئولین كشور در قضیه‌ی هسته‌ای با درایت لازم دارند تصمیم‌گیری می‌كنند. مسئول پیشبرد و اداره‌ی این كشور، جلسه‌ی شورای عالی امنیت ملی است كه رئیس جمهور محترم در رأس آن است؛ اینها تصمیم‌گیر هستند. آنچه كه در قضیه‌ی هسته‌ای از طرف رئیس جمهور و از طرف مسئولین مطرح و گفته میشود، مورد اجماع همه‌ی مسئولان این كشور است. این كه دشمنان بخواهند از یك كلمه حرفی استفاده كنند و القاء اختلاف و شكاف بكنند، یك تلاش ابلهانه است از سوی دشمن.

هدید می‌كنند؛ بهانه می‌آورند؛ گاهی مسئله‌ی هسته‌ای را بهانه می‌كنند، گاهی مسائل دیگر را بهانه می‌كنند.
من در مورد مسائل هسته‌ای عرض بكنم - بارها به ملت ایران عرض كردیم، بازهم عرض می‌كنیم - این دستاوردی كه در قضیه‌ی فناوری هسته‌ای به دست ملت ایران افتاد، این یك دستاورد عظیم و تاریخی است؛ و ملت ایران زیر بار منت هیچ‌كس هم نیست. این یك دانش بومی شده است؛ این را استعداد و شوق و ذوق جوانان شما و درایت مسئولان شما برای ملت ایران به ارمغان آورده است؛ مال ملت ایران است و هیچ قدرتی هم قادر نیست این امتیاز را، این فناوری را و این حق بزرگ را از ملت ایران سلب كند.
خوشبختانه مسئولین با جدّیت دنبال این قضیه‌اند. ما فرق می‌گذاریم بین آن كسانی و دولتهائی كه از روی عناد با جمهوری اسلامی، می‌خواهند ملت ایران این امتیاز را نداشته باشد - مثل امریكا، كه صریحاً می‌گوید ما با این‌كه ملت ایران از این امتیاز برخوردار باشد مخالفیم - با آن كسانی كه نه، می‌گویند بنشینیم با ایران درباره‌ی مسائل گوناگون - ازجمله درباره‌ی مسئله‌ی هسته‌ای - مذاكره كنیم تا اگر نگرانی‌ای وجود دارد، راهی برای رفع این نگرانی پیدا كنیم.
حرفی نیست؛ ما قبول كردیم با دولتهای اروپایی مذاكره كنیم. قبلاً برای ما مذاكره‌ی با آنها هم خیلی مطلوب نبود؛ اما دیدیم اینها به ملت ایران احترام میگذارند، تجلیل می‌كنند، تصریح می‌كنند به اینكه ما حق ملت ایران را قبول داریم و از آن خطوط قرمزی كه در نظر ملت ایران و مسئولین كشور هست، اسمی نمی‌آورند و اشاره‌ای نمیكنند؛ گفتیم خیلی خوب؛ مسئولین قبول كردند و مذاكره می‌كنند.
منتها باید اروپائیها - كه طرف مذاكره‌ی ملت ایرانند - توجه داشته باشند كه مذاكره در صورتی پیش میرود كه فضای تهدید بر مذاكره حاكم نباشد. ملت ایران، ملتِ غیوری است. ملت ایران خوشش نمی‌آید كه بیایند تهدید كنند كه اگر شما چنین كردید، ما چنان می‌كنیم! ما از تهدید بدمان می‌آید و ملت ایران زیر بار هیچ تهدیدی هم نخواهد رفت.
مسئولین كشور در قضیه‌ی هسته‌ای با درایت لازم دارند تصمیم‌گیری می‌كنند. مسئول پیشبرد و اداره‌ی این كشور، جلسه‌ی شورای عالی امنیت ملی است كه رئیس جمهور محترم در رأس آن است؛ اینها تصمیم‌گیر هستند. آنچه كه در قضیه‌ی هسته‌ای از طرف رئیس جمهور و از طرف مسئولین مطرح و گفته میشود، مورد اجماع همه‌ی مسئولان این كشور است. این كه دشمنان بخواهند از یك كلمه حرفی استفاده كنند و القاء اختلاف و شكاف بكنند، یك تلاش ابلهانه است از سوی دشمن.

دشمنان جهان اسلام، با اینكه می‌دانند فعالیت‌های هسته‌ای ایران صلح آمیز است، با آن مخالفت می‌كنند زیرا این حركتِ ملت ایران، برجسته و رو به جلوست.

جوانهای عزیز! برای پیشرفت و تعالی كشورتان، هر چه میتوانید به این صراط مستقیم تمسك كنید. با اتكاء به خدای متعال و اعتقاد به نیروی درونی خود میتوانید همه‌ی موانع را از سر راه بردارید.
یكی از عللِ دشمنیِ استكبار و توطئه‌های جهانی با ملت ایران در قضیه‌ی انرژی هسته‌ای و قضایای مشابه همین است. شما می‌بینید در همان حالی كه آمریكائیها پیشقراولند و بعضی از اروپائیها هم دنباله‌روِ آمریكا در ضدیتِ با دستیابیِ ملت ایران به انرژی هسته‌ای و تلاش میكنند و تهدید میكنند و الفاظ درشت به كار میبرند، میروند با كشورهای دیگری كه از لحاظ علمی و صنعتی بمراتب عقب‌مانده‌تر هستند و بسیار با ملت ایران فاصله دارند، قرارداد انرژی هسته‌ای میبندند! معنای این حرف چیست؟ معنایش این است كه اگر انرژی هسته‌ای موجب وابستگی بیشتر یك ملت به خودشان شود، آن را برای آن ملت مجاز میدانند. آنها با آن انرژی هسته‌ای مخالفند كه یك ملت با ابتكار خود، به دست خود، بدون نیاز به آنها، با استقلال كامل به دست آورده است. جوانان عزیز ما، ملت بزرگ ما، این امتیاز را پیدا كرده‌اند كه به این رتبه‌ی علمی و صنعتی پیشرفته با اتكاء به نیروی خود رسیدند؛ وابستگی ایجاد نكردند، بلكه این ضدِ وابستگی است. همین انرژی هسته‌ای برای دیگر ملتها كه دولتهای مستكبر به آنها میدهند، موجب وابستگی است؛ اما برای ملت ایران كه خود از درون میجوشد، ابتكار میكند، نوآوری میكند، خودش خلاقیت و تولید میكند، موجب قطعِ وابستگی است. استكبار جهانی و دشمنان ملت ایران، با این دشمنند.

امواج تبلیغات علیه نظام اسلامی را هرگاه ‌یك بار از سوی قدرتهای سلطه‌گر می‌بینید. كانّه این امواج بازسازی میشود. گاهی به عنوان مسئله‌ی انرژی هسته‌ای، گاهی به عنوان حقوق بشر، گاهی با عناوین گوناگون دیگر تبلیغات رسوا علیه نظام جمهوری اسلامی سازماندهی میشود. منتها چه كسی این تبلیغات را سازماندهی میكند؛ خودِ مُهر آن سازمان‌دهان رسوا‌كننده‌ی این تبلیغات است؛ كسانی كه خودشان بیشترین نقض حقوق بشر را كرده‌اند. بیشترین تعرض را به ملتها كرده‌اند؛ بیشترین چپاول را از منابع انسانها و ملتها انجام داده‌اند؛ آنها پیشرو این تبلیغاتند. ولی ملت ایران بیدار است. ملت ایران زنده است.

چرا پیشرفت علمی یك ملت و یك كشور، از نظر یك جماعتی در دنیا تهدیدآمیز است؟ چرا؟! چون انحصارطلبند؛ چون سلطه‌طلبند؛ چون ایران را طعمه فرض كرده‌اند. خواستند این كشور را با ذخائر و با موقعیت جغرافیائی ممتاز و برجسته‌اش، یك جا ببلعند. بیداری ملت ایران، بیداری جوان ایرانی و استعداد و درخشندگی پیشرفت علمی جوان ایرانی، نمی‌گذارد. لذا پیشرفت فنّاوری شما، انرژی هسته‌ای شما و پیشرفتهای علمی دیگرِ شما، آنها را عصبانی می‌كند. بله، اگر ملت ایران بی‌خیال و جوان ایرانی بی‌فكر باشد - دنبال علم و دنبال كار و دنبال تولید و دنبال نوآوری نرود و همین‌طور به عیش و عشرت بگذراند - آنها خوشحال می‌شوند.

ما هنوز نفس گرم امام را پشت سر كارهامان داریم. آن اراده‌ی قوی، آن عزم راسخ، آن نگاه خدائی و حكمت‌آمیز به مسائل كشور و مسائل جامعه، هنوز در بین ما زنده است؛ به یك معنا امام زنده است. بیعتی كه با امام كردیم، با انقلاب كردیم، این بیعت را باید پاس بداریم. آن كسانی كه بیعت با امام را، بیعت با انقلاب را، بیعت با جمهوری اسلامی را میشكنند، به خودشان ضرر میزنند: «فمن نكث فانّما ینكث علی نفسه و من اوفی بما عاهد علیه اللَّه فسیؤتیه اجرا عظیما». این بیعت را ما باید حفظ كنیم، نگه داریم. و به بركت این بیعت نسل كنونی - كه خوشبختانه كشور ما سرشار از جوان و نشاط جوانی است - خیلی كارهای بزرگ را میتوانیم انجام بدهیم. یك نمونه‌اش این مسئله‌ی انرژی هسته‌ای است كه شما ببینید ملت ایران دنیا را متوجه خود كرده. درست است كه سیاستمدارها و تبلیغاتچی‌ها دشنام میدهند، اما شما بدانید ملتها تحسین میكنند. خود آن سیاستمدارها هم در دلشان ایران را تحسین میكنند. مذاكرات گوناگون را - چه در آژانس هسته‌ای، چه در بعضی از محافل سیاسی - برای ما می‌آورند، می‌بینیم ملت ایران را به خاطر پیگیری، به خاطر اشتیاق به دانش، اصرار بر حفظ این غرور علمی و ملی تحسین میكنند و شگفت‌زده میشوند. همه‌ی این گزارشهائی كه ما داریم، این را نشان میدهد. این یك نمونه‌اش است.

اردوگاه سرمایه‌داری و استعماری با همه‌ی توان سیاسی خود، با همه‌ی قدرت مالی و اقتصادی خود و با همه‌ی شبكه‌های تبلیغاتی خود، دارد فشار می‌آورد تا شاید بتواند ملت ایران را وادار به عقب‌نشینی و تسلیم بكند؛ نه فقط از حق هسته‌ای - حق هسته‌ای یكی از حقوق ملت ایران است - بلكه می‌خواهند ملت ایران را از حق عزتش، از حق استقلالش، از حق قدرت تصمیم‌گیریش و از حق پیشرفت علمیش، وادار به عقب‌نشینی كنند. ملت ایران امروز در جاده‌ی پیشرفت علمی و پیشرفت فنّاوری افتاده و می‌خواهد دو قرن عقب‌افتادگی خود را در دوران طاغوتها، جبران كند. اینها دستپاچه شده‌اند و نمی‌خواهند ملت ایران - كه در این نقطه‌ی حساس دنیا قرار گرفته است و به عنوان پرچمدار اسلام شناخته شده - به این توفیقات دست پیدا كند؛ لذا فشار می‌آورند. اما ملت ایران ایستاده است.

اسم حقوق بشر را می‌آورند، اسم دموكراسی را می‌آورند، اسم انرژی هسته‌ای را در یك برهه‌ای می‌آورند؛ اینها را بهانه‌ی دشمنی قرار میدهند، لكن واقع قضیه چیز دیگری است؛ واقع قضیه این است كه اینها میدانند اسلام میتواند امت اسلامی را به یك قدرت عظیم تبدیل كند. با این مخالفند. میدانند كه نام پیغمبر، یاد پیغمبر، زندگی پیغمبر، سیره‌ی پیغمبر و تعالیم پیغمبر میتواند امت اسلامی را از رخوت خارج كند، به او نشاط بدهد، او را در صحنه‌ی بین‌المللی تبدیل به یك عنصر اثرگذار و متنفذ كند، عزت به او ببخشد؛ این را نمیخواهند؛ با این دشمنی میكنند و مخالفند؛ والّا كیست كه نداند آمریكائیها اولین دشمن حقوق بشرند. منظورم از آمریكائیها، مردم آمریكا نیستند؛ سیاستمداران، سردمداران، متنفذین، گردانندگان رژیم آمریكا و رژیم صهیونیستی، كه اولین دشمنان بشریتند.

یك عده‌ای پیدا شدند كه با اسم «اسلامی» برای مجلس مخالفت كردند! خوب، این مطلوب نیست. یا یك كسانی در یك مجلس دیگری پیدا شدند، تصمیم گرفتند بر طبق خواسته‌ی مخالفین كه میگفتند بساط انرژی هسته‌ای را جمع كنید، در كشور قانون بگذرانند كه دولت را الزام كنند كه دنبال انرژی هسته‌ای نرود! این هم بود در یكی از مجالس ما. این چیزی نیست كه ملت ایران آن را بخواهند. اما در همین مجلس هم - همین مجلسی كه الان بر سر كار هست - قانون گذراندند و دولت را موظف كردند كه بایستی انرژی هسته‌ای را دنبال كند و موانع سر راه را برطرف كند. همه جور داشتیم.

یك نمونه از پیشرفت‌های نظام اسلامی، مسئله هسته‌ای است كه ملت ایران در این موضوع، حقاً و انصافاً به یك موفقیت بزرگ و پیشرفت چشمگیر دست یافته است.

همان كسانی كه می‌گفتند باید فعالیت هسته‌ای ایران برچیده شود اكنون می‌گویند ما حاضر به قبول پیشرفت‌های شما هستیم به شرط آنكه برای مدت محدودی ادامه پیدا نكند، كه این مسئله، پیشرفت بزرگی است كه جز با استقامت به دست نمی‌آمد.

در كنار ایستادگی ملت، مجلس هفتم نیز برخلاف تلاش عده‌ای در دوره قبل، واقعاً در موضوع هسته‌ای ایستادگی و پافشاری كرد.

همین چند روز قبل از این رئیس جمهور آمریكا گفت: ما روی ایران فشار می‌آوریم تا مردم ایران به این نتیجه برسند كه دنبال انرژی هسته‌ای رفتن برایشان صرفه ندارد. معنای این حرف این است كه رسیدن ملت ایران به یك اوج فناوری‌ای كه حالا مظهرش از نظر آنها مسئله‌ی انرژی هسته‌ای است، به قدری ملتهای دیگر را سر شوق می‌آورد، توانائیهای ملتهای مسلمان را به آنها می‌باوراند كه دیگر آنها نمیتوانند این را كنترل كنند؛ نمیتوانند مهار كنند. میخواهند نرسد. البته اسم دیگری رویش میگذارند؛ میگویند: ما از بمب اتم میترسیم! اما خوب، خودشان هم میدانند، خیلیها هم در دنیا میدانند كه دروغ میگویند؛ مسئله‌ی آنها مسئله‌ی بمب اتم نیست. میدانند كه ایران به دنبال سلاح هسته‌ای نیست؛ به دنبال دانش هسته است، به دنبال فناوری هسته‌ای است؛ آنها از همین ناراحتند. یك ملت بدون اینكه از آنها اجازه گرفته باشد، بدون اینكه از آنها كمك گرفته باشد - دست گدائی به سوی آنها دراز كرده باشد - از درون خود بتواند یك چنین فورانی بكند و اوجی بگیرد. این است كه آنها را عصبانی میكند. «ما از فلان جناح، فلان گروه حمایت میكنیم»؛ چرا؟ چون آن جناح گفته یا وعده كرده كه با پیمودن اینگونه راهها موافق نیست؛ با ایستادگی موافق نیست؛ موافق این است كه برویم پیش آمریكا عرض بكنیم خدمتشان كه شما اجازه بدهید ما پیشرفت كنیم(!) از دهان گرگ طعمه را با مذاكره نمیشود گرفت؛ با قدرت باید گرفت.

با توجه به فضای مثبت كنونی بین‌المللی درخصوص فعالیت‌های هسته‌ای ایران، حل صحیح این موضوع، آزمونی مهم و موفقیتی بزرگ برای آژانس بین‌المللی انرژی اتمی خواهد بود.

امریكایی‌ها به اشتباه تصور می‌كنند با فشار به ایران در موضوع هسته‌ای می‌توانند جمهوری اسلامی ایران را بشكنند اما آنها با این مسئله یا با طرح مسائل دیگر نخواهند توانست ملت ایران را به زانو درآورند.

باقی ماندن پرونده هسته‌ای ایران در شورای امنیت سازمان ملل متحد هیچ توجیهی ندارد.

آن ملتی كه آمادگی خود را، حضور خود را، عزم راسخ خود را در همه‌ی میدانها به نمایش میگذارد، دشمن را از نفوذ در خود و غلبه‌ی بر خود مأیوس میكند. در مقابل افكار جهانی و نگاههای جهانی، ملت ایران در هیچ مسئله‌ای، باید اظهار ضعف و عقب‌نشینی نكند. اینی كه در باب مسئله‌ی هسته‌ای شما می‌بینید مسئولین دولتی اصرار میورزند، به خاطر این است كه اولاً این یك ضرورت است - من پریروز در یزد در جمع جوانها و دانشجویان این را تشریح كردم - این یك نیاز ملی است كه اگر امروز شروع نكردیم، ده سال بعد، پانزده سال بعد، ضربه‌اش را ملت و كشور خواهند خورد. اگر امروز شروع كنیم، در آن زمانی كه نیاز داریم، محصول دسترنج ملی خود را خواهیم گرفت. اگر امروز شروع نكردیم، عقبیم؛ اولاً این مسئله است و مسئله‌ی دوم این است كه در یك چنین نیازی، هرگونه انفعال در مقابل دشمن، دشمن را تشجیع میكند به اینكه توقع بیشتری را مطرح كند، یك قدم جلو بیاید. این است كه ملت ایران ایستاده‌اند و ایستادگی درست است و همانطور كه مسئولین كشور، مسئولین دولتی بارها گفته‌اند و آحاد مردم در همه‌ی نقاط كشور تكرار كردند و تجاوب كردند، حقیقتاً حق مسلم ملت ایران است كه بتواند بر این قدرت علمی و قدرت انرژی دست پیدا كند.

در مسئله‌ی هسته‌ای، آمریكائی‌ها تا همین چند ماه پیش اصرار، اصرار كه باید ایران بكلی همه‌ی فعالیتهای هسته‌ای‌اش را كنار بگذارد؛ یعنی مثل آن كاری كه با لیبی كردند؛ ته‌اش را جارو كند، تقدیم كند به آنها؛ بكلی اعلام انصراف كند. اخیراً - چند هفته‌ی قبل از این - وضع به جائی رسیده است كه گفتند ایران در همین حدی كه هست، توقف كند. ببینید فاصله‌ی اینها خیلی زیاد است. یك روزی بود كه اینها حاضر نبودند پنج عدد سانتریفیوژ را تحمل كنند. مسئولین گفتگو و مذاكره‌ی با اروپا حاضر شده بودند بیست تا سانتریفیوژ را نگه دارند، آنها گفته بودند نمیشود؛ گفته بودند پس لااقل پنج تا، گفته بودند نمیشود. اگر میگفتند یكی، باز هم میگفتند نمیشود! امروز سه هزار تا سانتریفیوژ دارد كار میكند، مبالغ زیادی هم آماده‌ی كار گذاشتن است. میگویند در همین حد متوقف شوید. این هم یكی از ناكامی‌های آمریكاست.

حالا این چند مورد را ببینید: یكی از آنها مسئله‌ی انرژی هسته‌ای است. در داخل كشور خودمان جنجال راه انداختند كه آقا انرژی هسته‌ای هزینه‌ی بدون سود است؛ چرا دارید این كار را میكنید؟ حالا تبلیغات جهانی كه این مسئله را كاملاً دنبال میكرد و هنوز هم میكند؛ اما در داخل كشور خودمان از اولی كه این مسئله‌ی هسته‌ای مطرح شد، از پنج شش سال قبل از این تا حالا مرتباً این مطلب را گفته‌اند و تكرار كرده‌اند. حتّی عده‌ای نامه نوشتند و گفتند آقا ما فیزیكدانیم. اینكه میگویند ما توانسته‌ایم دستگاه‌های سانتریفیوژ را راه بیندازیم، اصلاً واقعیت ندارد! به قدری قرص این را گفتند كه ما مجبور شدیم افرادی را بفرستیم و بگوئیم بروند بازرسی كنند، درست ببینند؛ نكند كه همینی كه اینها میگویند، باشد. این، مال پنج شش سال قبل است. رفتند، آمدند گفتند نه آقا! كار، بسیار خوب، صحیح، علمی و محكم دارد انجام میگیرد. اول گفتند نمیشود، نمیتوانیم؛ بعد كه دیدند توانستیم، گفتند آقا این هزینه‌ای است كه سود ندارد، فایده‌ای ندارد. بنده در سخنرانی عمومی عید نوروز سال گذشته مفصل درباره‌ی این صحبت كردم و نمیخواهم تكرار كنم. چطور فایده‌ای ندارد؟ ما برای بیست سال دیگر حداقل بایستی بیست هزار مگاوات برق از انرژی هسته‌ای به دست بیاوریم. برآوردی كه برای مصرف انرژی در كشور و تولید برقِ مورد نیاز كرده‌اند، حداقل بیست هزار مگاوات باید از طریق انرژی هسته‌ای باشد؛ والّا ما باید برق را از دیگران گدائی كنیم؛ یا اگر نتوانستیم گدائی كنیم، یا ننگمان آمد، یا به ما ندادند، از خیر چیزهائی كه با نیروی برق میچرخد، باید بگذریم؛ از كارخانه، از تولید، از بسیاری از ابزارهای پیشرفت. خب، ما كِی شروع كنیم تا بتوانیم بیست هزار مگاوات را بیست سال دیگر به دست بیاوریم؟ الان اگر دیر هم نشده باشد، قطعاً زود نیست. ممكن است دیر هم شده باشد. ببینید چه مغالطه‌ی عجیبی است كه «آقا احتیاج نداریم»! یا میگویند: شما نیروگاه هسته‌ای كه نمیتوانید بسازید؛ این اورانیومهای غنی‌شده‌ی سه چهار درصد را برای چه میخواهید؟ باز بحث «نمیتوانید» است. چرا نمیتوانیم؟ ملتی كه بدون كمك و بدون استاد توانست یك چنین مراكز عظیم غنی‌سازی را به وجود بیاورد، چرا نتواند نیروگاه بسازد؟ باید بتوانیم. چرا نتوانیم؟ یك روزی میگفتند: شما نمیتوانید نیروگاه بخاری هم بسازید. من یادم هست دوره‌ی ریاست جمهوری خود من بود؛ نیروگاهی بود كه در زمان رژیم گذشته شروع شده بود، نصفه‌كاره مانده بود. می‌آمدند میرفتند تا دلالهای بین‌المللی از یك كشوری بیایند آن را درست كنند. بعضی‌ها هم میگفتند ما در داخل میتوانیم درست كنیم. ما چند نفر از مسئولین مرتبط با این مسائل را در دفتر ریاست جمهوری خواستیم - چند تا از رؤسای كشور را - نخست وزیر و دیگران را هم دعوت كردیم تا بحث كنیم. اینها آمدند گفتند: آقا امكان ندارد كه ما بتوانیم آن نیروگاه را - كه نزدیك تهران هم هست - به آخر برسانیم و افتتاح كنیم. این، قضاوت آنها بود. گفتند: اصلاً امكان ندارد؛ حتماً بایستی خارجی بیاید. ما خارجی را نیاوردیم؛ متخصص داخلی رفت آن را كامل كرد، درست هم كرد، الان هم سالهاست كه دارد برق میدهد و از تولید او دارد كشور استفاده میكند.

چرا نمیتوانیم؟ نخیر، نیروگاه هسته‌ای هم میتوانیم بسازیم؛ باید بسازیم. امروز شروع بكنیم، چند سال دیگر جواب خواهد داد. چند سال دیگر شروع بكنیم، چند سال بعدش جواب خواهد داد. اگر شروع نكنیم، عقب میمانیم. امروز اگر غنی‌سازی را شروع نمیكردیم، بایستی ده سال بعد، بیست سال بعد بالاخره شروع میكردیم. میگویند آقا روس‌ها كه به شما اورانیوم غنی‌سازی‌شده میدهند، سوخت نیروگاه هسته‌ای میدهند؛ خودتان میخواهید چه كار كنید؟ این از آن حرفهائی است كه این آقای رئیس جمهور محترم كم‌دان آمریكا هم اخیراً بیان فرمودند، كه خب روس‌ها كه دارند میدهند، ایران میخواهد چه كار كند! اینجا هم یك عده‌ای كه نه به قدر او محترمند، نه به قدر او كم‌دانند، همان حرف را تكرار كردند كه آقا روس‌ها كه دارند میفروشند. دیدید دیگر؛ محموله‌ی اول آمد، محموله‌ی دوم آمد؛ دیگر شما میخواهید چه كار كنید كه خودتان غنی‌سازی كنید؟ این مثل این میماند كه به كشوری كه ذخائر نفتیِ زیر زمینش پر است، بگویند آقا چرا چاه میزنی؛ خب برو نفت را بخر از بیرون بیاور! یعنی كشوری كه دارای ذخائر نفتی است، بشود واردكننده‌ی نفت! چقدر خنده‌آور است. اگر یك روزی دلشان نخواست این سوخت را بدهند، یا گفتند به این قیمت میدهیم، یا گفتند به این شرط میدهیم، ملت ایران ناچار است قبول كند.
ببینید، اینها آن چیزهائی است كه اگر چنانچه توجه كنید، خواهید دید همان نقشه‌ی ایجاد یأس دشمن است كه حالا یك كار به این عظمت انجام گرفته - مسئله‌ی انرژی هسته‌ای - این همه درباره‌اش مردم شادی و خوشحالی كردند، آقا در بیاید كه: چرا شما بیخود مملكت را به این چالشهای این‌چنینی میكشانید، برای خاطر یك چیز كم‌اهمیتِ انرژی هسته‌ای؟! ببینید، این همان ایجاد یأس است؛ این همان چیزی است كه شما باید مراقبش باشید. این یكی از آن رخنه‌هاست كه اعتماد به نفس ملی را ضربه میزند؛ همچنان كه در چند سال قبل متأسفانه این كار شد. یعنی همین مسئله‌ی انرژی هسته‌ای را كه باید پشتوانه‌ی مستحكم اعتماد به نفس ما ملت ایران میشد، خواستند وسیله‌ای بكنند برای اینكه اعتماد به نفس را از ما بگیرند. هی فشار آوردند كه باید این را تعطیل كنید، باید آن را تعطیل كنید، باید آن را تعطیل كنید. رسیدند به كارخانه‌ی یو.سی.اف اصفهان، گفتند: این را هم باید تعطیل كنید. آن مقدمات اوّلی است. بنده آن وقت به مسئولین گفتم كه اگر این حرف را گوش كردید، فردا خواهند گفت باید معادن اورانیوم را هم كه توی این كشور هست، كلاً یك‌جا جمع كنید بدهید به ما، تا خاطرجمع شویم كه شما نمیخواهید بمب اتم بسازید!

همه جای دنیا ملتها و دولتها تحت تأثیر هوچی‌بازیهای تبلیغاتی دشمنانشان قرار میگیرند؛ ملت ایران تحت تأثیر هوچی‌بازیها قرار نگرفت. در قضیه‌ی مردم‌سالاری دینی، در بسیاری از قضایای دیگر، در مسئله‌ی زنان، در مسئله‌ی شیوه‌های معمول ما در سیاست خارجی، در ارتباطمان با قطبهای قدرت جهانی، در هیچ كدام از اینها، ملت ایران به خاطر هوچی‌بازیهای تبلیغاتی منفعل نشد؛ راه خودش را عوض نكرد، بعد از این هم همین خواهد بود. من میگویم این اعتماد به نفس را ملت ایران باید حفظ كند.
یكی از نشانه‌های این اعتماد به نفس، قدم گذاشتن ملت ایران در میدانهای كشفیات علمیِ سطح بالاست، یكی‌اش مسئله‌ی انرژی هسته‌ای است كه حالا در دهان همه‌ی مردم ما هست؛ اما فقط این نیست؛ در بخشهای بسیار حساس، بسیار دقیق، بسیار نو، جوانان ما، دانشمندان ما، برجستگان ما وارد میدان شدند، كارهای بزرگ انجام دادند؛ همین مسئله‌ی سلولهای بنیادی، كشف داروهای جدید و بی‌سابقه برای برخی از بیماریهای صعب‌العلاج - كه اعلان كردند، بعد هم باز ان‌شاءاللَّه اعلام خواهند كرد - در مسائل گوناگون.

بسیج، گسترده‌ی در همه‌ی عرصه‌های زندگی است. آن وقتی كه نوبت سازندگی است، بسیج پیشرو است؛ آن وقتی كه نوبت مددرسانی و خدمات است، بسیج پیشرو است؛ آن وقتی كه نوبت تحقیقات بسیار دقیق و ریز و حساس است، نیروهای بسیجی در صفوف اولند. امروز شما نگاه كنید در همین قضیه‌ی هسته‌ای، در این فناوری پیچیده و بسیار دشوار، جوانهائی كه آنجا هستند، جوانهای متدین و اجزاء طبیعی و حقیقی بسیج را تشكیل میدهند. در همه جا همینجور است.

شما جوانهای عزیز بدانید وضعیت امروز كشور از لحاظ سیاسی، از لحاظ علمی، از لحاظ اقتصادی، از لحاظ رشد انگیزه‌های انقلابی و اسلامی، از لحاظ آگاهی و روشن‌بینی جوانان با بیست سال پیش، خیلی تفاوت كرده؛ ما خیلی جلو رفته‌ایم. آنچه كه جلو چشم است و محسوس و قابل اندازه‌گیری است، پیشرفتهای علمی ماست كه یك نمونه‌اش همین مسئله‌ی هسته‌ای است و نمونه‌های فراوان دیگری هم دارد. با این پیشرفت، دشمنان ما البته مخالفند.

امروز مسئله‌ی عمده‌ی سیاست خارجی كشوری مثل امریكا شده است مسئله‌ی هسته‌ای ایران؛ چرا؟ برای خاطر اینكه این، نشانه‌ی پیشرفت ملتی است كه آنها نمیخواهند پیشرفت كند؛ نمیخواهند قدرت پیدا كند؛ نمیخواهند قدرت علمی پیدا كند؛ نمیخواهند قدرت روحی و اعتماد به نفس پیدا كند، تا بتوانند تسلط را برگردانند. به این جهت، مخالفت میكنند.

همكاری ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی، كار معقول و درستی است كه ادامه خواهد یافت و ما مصمم هستیم كه نیاز كشور خود به انرژی هسته ای را تأمین كنیم و به همین علت مسئله غنی سازی را جدی می گیریم.

ما ملتها باید با هم باشیم؛ ما دولتها باید با هم باشیم تا این قدرت بتواند خودش را نشان دهد. این، حرف جمهوری اسلامی است. ما این حرف را میزنیم و پایش می‌ایستیم. خوب، استكبار هم با ما دشمنی میكند. نمونه‌هایش را در قضیه‌ی انرژی هسته‌ای و چیزهای دیگر دارید مشاهده میكنید. الحمدللَّه دشمنیهای استكبار هم علیه این ملت اثر نكرده است و نخواهد كرد.

كشاورزیِ نابود شده‌ی كشور را این نظام احیاء كرد، صنعت ساده‌ی ابتدائی كشور را این نظام به صنعت پیچیده‌ی حساس انرژی هسته‌ای رساند. این نظام الان در زمینه‌های صنایع نو - مثل همین كه آقای رئیس جمهور گفتند؛ «نانوتكنولوژی» و صنایعی از این دست، كه اینها از صنایع نوی دنیاست - تقریباً دوش به دوش صفوف اول دارد حركت میكند و دارد كار میكند. اینها كارآمدی نظام است.

امكاناتی كه جمهوری اسلامی توانسته است با قدرت، با ابتكار، با استفاده از خلاقیت خود و با جوشش درونی به وجود بیاورد، چشمها را خیره كرده است. در زمینه‌های گوناگون علمی و فناوری و پیشرفتهای گوناگون هم كه جای خود دارد و روشن است، كه یك نمونه‌اش این مسأله‌ی انرژی هسته‌ای است. اینها همه در دوران تحریم و در دوران فشار، به دست ملت ایران آمد. یعنی تحریمها نه فقط اثری نكرد، بلكه اثر عكس كرد؛ نیروهای درونی را به فكر واداشت و به حركت وادار كرد.

امروز كشور ما یك كشوری است كه از لحاظ عزت سیاسی و بین‌المللی، در دنیا كم‌نظیر است؛ این را دشمنان ما هم قبول دارند. ملت بیدار شده است. شجاع است. كشور دارای هویت و شخصیت است؛ اما در عین حال نتایجش را داریم می‌بینیم. یعنی آن كسانی كه علم را صد سال، دویست سال پیش از ما به دست آوردند و چند میدان از ما جلوتر حركت كردند و پیش رفتند و به بركات علم دست پیدا كردند، هنوز هم دارند زور می‌گویند. همین مسئله انرژی هسته‌ای و توانائی علمی و فناوری هسته‌ای، یك نمونه‌اش است. «نداشته باشید؛ ما به شما اطمینان نداریم»؛ حرف زور. كی‌ها به ما میگویند: اطمینان به شما نداریم؟! آن كسانی كه خودشان در ظرف بیست سال، دو جنگ جهانی درست كردند و همه‌ی دنیا را در آتش جنگ مشتعل كردند؛ اروپائیها.
آن كسانی به ما میگویند به شما اطمینان نداریم، كه هر جا دستشان رسید، نیروی نظامی خودشان را وارد كردند. نمونه‌ی زنده‌ی موجودش، عراق است كه دارید می‌بینید؛ نمونه‌ی قدیمی‌تر و دردناكترش فلسطین است؛ نمونه‌ی دیگرش افغانستان است؛ نمونه‌ی دیگرش كوزوو است؛ نمونه‌ی دیگرش مناطق گوناگون دنیاست؛ یك نمونه‌اش هیروشیماست.

همه كشورهای با نفوذ تلاش می كردند جمهوری اسلامی به حصار انحصاری فناوری هسته ای، حتی نزدیك نشود اما ملت ایران با وجود اینكه تحت تحریم قرار داشت اكنون صاحب این فناوری پیشرفته است و هیچ قدرتی به هیچ شكلی نمی تواند، آن را از دست ما بگیرد.

هم در مسئله‌ی انرژی هسته‌ای، هم در بقیه‌ی مسائل، ما آنچه را كه حق است، آنچه را كه درست است، آنچه را كه مطابق با فهم و مورد تأیید انسانهای منصف سراسر دنیاست، میگوئیم؛ آن را ما میخواهیم و همان را هم با شجاعت دنبال میكنیم. جنجالها هم اثری نخواهد گذاشت؛ از هیچ طرف اثری نمیگذارد؛ نه ما را تند میكند، نه ما را كند میكند. ما همانی كه پیش خودمان و خدا صحیح است و حجت داریم، انجام میدهیم. آنی كه احساس میكنیم تكلیف ماست، او را انجام میدهیم. ملت ایران نشان دادند كه با استقامتند، با قدرتند، وفادارند، در صحنه‌اند، صادقند. ما اگر درست حركت كنیم، ملت با ما همراه هستند.

عزیزان من! ملت بزرگ ایران! جوانان عزیز! خودتان را جدی بگیرید. خودتان را باور كنید. توانستید و خواهید توانست. آن چیزی كه قدرتهای سلطه‌طلب بخواهند به یك ملت اعطا بكنند، ارزشِ گرفتن ندارد. حق دستیابی به انرژی هسته‌ای را ملت ایران التماس كند تا قدرتمندان زورگوی دنیا و عزیزان بی‌جهت دنیا بپذیرند كه او دارای حق هسته‌ای است! نه؛ این، رویه‌ی یك ملت آزاد و مستقل نیست. همه‌ی حقوق دیگر هم از این قبیل است.

براداران و خواهران عزیز! این هویت جدیدی كه امام بزرگوار ما به وجود آورد، با ناباوری همه‌ی دنیا مواجه شد. آن روزی كه در مقابل جنگ تحمیلی توانست دوام بیاورد و پیروزی را به نام خود ثبت كند، یك بار دیگر دنیا را متعجب كرد؛ آن روزی كه توانست با پیشرفت علمی خود در مسئله‌ی هسته‌ای و مسائل دیگر علمی، توانائیهای خود را اثبات كند، یك بار دیگر چشمهای افراد صاحب‌نظر را متعجب و خیره‌ی به خود كرد. من عرض می‌كنم راه طولانی‌ای در پیش دارید و در این راه طولانی، موفقیتهای بیشماری در انتظار شماست. آنچه كه تا كنون ملت ایران از موفقیتها به دست آورده است، در مقابل آنچه كه به بركت ایستادگی و روشن‌بینی و آگاهی، در آینده ان‌شاءاللَّه به دست خواهد آورد، چیزی محسوب نمیشود. آینده‌ی ملت ایران از گذشته‌ی او بمراتب بهتر خواهد بود.

در آن خطوط اساسیِ مهمی كه لازم بود به عنوان امتیاز عرض بكنیم، مواضع قاطع شما در قضیه‌ی هسته‌ای بود كه آن هم یكی از نقاط برجسته است. خیلی خوب عمل كردید. كار درست همین بود كه دولت را الزام كنید به ایستادگی؛ دولت هم خودش علاقه‌مند به این كار و پیشرو در این كار است. این درست بر طبق مصلحت كشور و مصلحت آینده است. به طبقات كم‌درآمد و ضعیف هم مانند قبل اهتمام داشته باشید.

یك مسأله این است كه امروز، موضوع علم برای كشور ما یك موضوع حیاتی است؛ و علم هم به میزان زیادی به شما مجموعه‌ی دانشگاهی متكی است. امروز دانشگاه باید احساس بكند كه كشور در یك نقطه‌ی عطفی قرار گرفته است كه با دو گونه حركتِ دانشگاه، دو مسیر متباین و متعارض از این نقطه‌ی عطف بوجود خواهد آمد؛ اگر یك طور عمل كنیم به یك سمت خواهیم رفت، اگر به گونه‌ی دیگری عمل كنیم، به سمت دیگر و نقطه‌ی مقابل آن خواهیم رفت؛ پس در یك چنین لحظه‌ی حساسی قرار داریم. امروز مناسبات بین‌المللی روی قدرت می‌چرخد. می‌بینید دیگر، قدرتها به اتكاء و استناد قدرتمندی خودشان، زور می‌گویند و بی‌منطق و بی‌استدلال حرف می‌زنند. جُرم خیلی از دولتهای متوسط و دست پائین هم این است كه زورگوئی آنها را به راحتی قبول می‌كنند؛ لذا زورگوئی بر اساس قدرت، امر رائجی شده است. در همین قضیه‌ی هسته‌ای، در مسأله‌ی خاورمیانه، در قضایای گوناگون سیاسی و در مسائل گوناگونی كه داریم، وقتی با دولتها صحبت می‌شود، می‌گویند: چكار كنیم، امریكا می‌گوید! یعنی این یك حجت قاطع است كه چون امریكا دارای قدرت و زور است، دیگر چاره‌ای نیست. این قدرت - كه امروز محور همه‌ی تحركات بین‌المللی شده - متوقف است به علم؛ و لذا ثروت امریكا هم ناشی از علم است، توانائیهای تبلیغاتی‌اش هم ناشی از علم است، موقعیت بین‌المللیِ سیاسی‌اش هم ناشی از علم است. علم است كه یك كشور را به یك اقتداری می‌رساند؛ علم، این‌قدر برای كشورها مهم است.

امروز استقلال ملت ما یك نمونه‌ی مثل زدنی در همه‌ی دنیا شده است. ما بایستی این استقلال را در همه چیز از خودمان نشان بدهیم. استقلال یعنی در مقابل حركت قدرتمندان عالم، حالت انفعال به خود نگیریم. آنچه كه منفعت ماست، آنچه كه مصلحت ماست، آنچه كه با هدفهای ما و آرمانهای ما منطبق است، آن را دنبال كنیم؛ زیر فشار تبلیغات دشمن و كار سیاسی دشمن قرار نگیریم. و ملت ما نشان داده كه این قدرت را دارد كه در مقابل فشارها مقاومت كند. یك دوره‌ای شرق و غرب عالم، دست به دست هم دادند و این ملت را زیر فشار یك جنگ سنگین و سخت هشت‌ساله قرار دادند، ولی ملت با كمال قدرت تحمل كرد. بعد از آن تا امروز، زیر فشارهای تبلیغاتی، زیر فشار تحریم اقتصادی قرار داشتیم. حالا تازه ما را به تحریم اقتصادی تهدید میكنند! كِی بوده است كه ما تحریم اقتصادی نداشته باشیم؟ ما همین پیشرفتهای علمی در زمینه‌ی هسته‌ای و غیر اینها را در حال و هوای تحریم اقتصادی به دست آوردیم. این را غربی‌ها هم میدانند؛ میفهمند. البته در داخل متأسفانه، عده‌ای هستند كه به قدری مجذوب و فریفته‌ی حرف غرب و تفكر غرب و مبانی غربند كه حاضر نیستند بشنوند و قبول كنند؛ حتّی آنچه را هم كه پیشرفت علمی در كشور به وجود آورده است، تا دیگران تصدیق نكنند، اینها قبول نمی‌كنند!

ملت ما، هم در زمینه‌های علمی، هم در زمینه‌های سیاسی، امروز در جهان یك ملتِ دارای نشان و شناخته شده است؛ یك چهره است در میان ملتها. در زمینه‌های علمی، ما به نسبت این زمان پیشرفته هستیم. البته عقب‌ماندگی‌های دویست ساله را در ظرف بیست سال و سی سال نمی‌شود جبران كرد؛ اما در این بیست و چند سال، ما با سرعت بسیار بیشتری نسبت به همین مدت زمانی جلو رفته‌ایم. امروز شما نگاه كنید؛ جوانان ما در زمینه‌ی انرژی هسته‌ای، در زمینه‌ی سلولهای بنیادی، در زمینه‌ی ضایعات نخاعی و در ده‌ها زمینه‌ی دیگر - كه اگر ملت ما از آنها بروشنی آگاه بشوند، شادمان خواهند شد - پیشرفت داشته‌اند. برجستگان علمی كشور ما امروز توانسته‌اند در دنیا بدرخشند و تحسین جهانیان را جلب كنند.

تهدید می‌كنند كه تحریم می‌كنیم. تحریم نمی‌تواند به ما ضربه‌ای بزند. مگر تا حالا تحریم نكرده‌اند؟ ما در حال تحریم به انرژی هسته‌ای رسیده‌ایم؛ ما در حال تحریم به پیشرفتهای علمی رسیده‌ایم؛ ما در حال تحریم به این سازندگی‌های وسیع در كشور رسیده‌ایم. تحریم در شرائطی حتّی ممكن است به نفع ما تمام شود؛ از این جهت كه همت ما را برای تلاش و فعالیت بیشتر كند.

در مورد مقابله‌ی با پیشرفت علمی هم یك نمونه‌ی مهمش همین مسئله‌ی انرژی هسته‌ای است. در گفته‌ها، در گفتگوهای سیاسی و غیره می‌گویند دولتهای غربی با دارا بودن قدرت هسته‌ای در ایران موافق نیستند؛ خب نباشند. مگر ما برای به دست آوردن قدرت هسته‌ای از كسی اجازه خواستیم؟ مگر ملت ایران با اجازه‌ی دیگران وارد این میدان شده است كه بگویند ما موافق نیستیم؟ خب موافق نباشید. ملت ایران موافق است و مایل است این انرژی را داشته باشد. من سال گذشته هم در اجتماع روز اول فروردین در اینجا گفتم كه انرژی هسته‌ای برای كشور ما یك ضرورت است، یك نیاز بلندمدت است. امروز اگر مسئولین كشور در به دست آوردن انرژی هسته‌ای كوتاهی كنند، نسلهای بعد آنها را مؤاخذه خواهند كرد. ملت ایران و كشور ایران به انرژی هسته‌ای و این توانایی برای زندگی - نه برای سلاح - احتیاج دارد. عده‌ای می‌نشینند همان حرف دشمن را تكرار می‌كنند كه: آقا! چه لزومی دارد؟ چه لزومی دارد؟ آینده‌ی كشور را به خطر انداختن، نیاز فرداهای كشور را بكلی ندیده گرفتن، این اشكالی ندارد؟ آیا مسئولین كشور حق دارند به نسلهای آینده خیانت كنند؟ امروز نفت را برداریم مصرف كنیم؛ یك روزی این نفت تمام خواهد شد. آن روز ملت ایران برای برق خود، برای كارخانه‌ی خود، برای گرمای خود، برای روشنایی خود، برای حركت زندگی خود، دست نیاز دراز كند به سوی كشورهای دیگر تا به او انرژی بدهند؟ این برای مسئولینِ امروز كشور جایز است؟ عده‌ای حرف دشمن را تكرار می‌كنند. همانهایی كه ملی شدن نفت را كه به وسیله‌ی دكتر مصدق و مرحوم آیةاللَّه كاشانی انجام گرفت، امروز تمجید می‌كنند - كه آن كار، نسبت به این كار كوچك بود؛ این از او بزرگتر است - همانها امروز نسبت به انرژی هسته‌ای همان حرفی را می‌زنند كه مخالفین مصدق و كاشانی آن روز می‌گفتند. اینها قابل قبول نیست. ما در این راه پیش رفتیم، با ابتكار خودمان پیش رفتیم. مسئولین كشور ما هیچ بی‌قانونی هم نكردند. همه‌ی فعالیتهای ما در مقابل چشم آژانس هسته‌ای است، ایرادی هم ندارد؛ ما حرفی نداریم كه زیر نظر آنها باشد. جنجال كردن و فشار وارد آوردن روی ملت ایران برای این مسئله، استفاده‌ی ابزاری كردن از شورای امنیت سازمان ملل، برای قدرتهای مقابل ملت ایران زیان به بار خواهد آورد. این را من بگویم؛ اگر قرار باشد بخواهند از شورای امنیت استفاده‌ی ابزاری كنند، و بخواهند این حق مسلّم را از این راه ندیده بگیرند، ما تا امروز آنچه را كه انجام دادیم، برطبق قوانین بین‌المللی انجام دادیم؛ اگر آنها بخواهند بی‌قانونی كنند، ما هم می‌توانیم بی‌قانونی كنیم و خواهیم كرد. اگر بخواهند با تهدید و اعمال زور و خشونت رفتار كنند، بدون تردید بدانند ملت ایران و مسئولین ایران در مقابل دشمنانی كه به آنها تعرض كنند، از همه‌ی ظرفیت خود برای ضربه زدن استفاده خواهند كرد.

سند چشم‌انداز هدفهایی را معین كرده، كه ما دیدیم با این وضعیت، ما به سند چشم‌انداز و اهداف آن، نخواهیم رسید. سرمایه‌گذاریهایی باید انجام بگیرد كه طبق محاسباتی كه كرده‌اند، رشد آنها باید حدود دوازده درصد در سال باشد. این، خیلی رقم بالایی می‌شود. فقط در بخش نفت محاسبه كردند كه در طول ده سال آینده، 170 میلیارد دلار باید سرمایه‌گذاری كنیم؛ یعنی سالی 17 میلیارد. دولت قادر است این سرمایه‌گذاری را انجام بدهد؟ اینها خارج از توان دولت است. علاوه‌ی بر همه‌ی اینها، دولت وظائف سنگینی در حوزه‌های راهبردی، در فعالیتهای جدید، سرمایه‌گذاریهای فراوان در زمینه‌ی فناوریهای پیشرفته دارد. كارهایی كه بخش خصوصی به طور طبیعی انجام نمی‌دهد، اینها را باید دولت انجام بدهد و آینده‌ی كشور متوقف به اینهاست؛ مثل همین مسئله‌ی هسته‌ای.

دشمنان سعی كردند مسئله‌ی هسته‌ای را در كشور ما از چشم مردم بیندازند، یك عده هم شروع كردند به اینها كمك كردن. عرض می‌كنم همین آدم‌های كوته‌فكر و سطحی‌نگر، احیاناً هم بعضی‌شان دلداده‌ی به آن سوی مرزها، می‌گویند: انرژی هسته‌ای را می‌خواهیم چه كار كنیم؟! با این خرج زیاد، با این زحمت زیاد، با این همه دردسر. اما ملت تسلیم نشد. مردم ما بیدار بودند، فهمیدند كه مسئله‌ی هسته‌ای، فقط مسئله‌ی امروزِ كشور ما نیست؛ مسئله‌ی فرداهای كشور و آینده‌ی كشور است؛ مسئله‌ی سرنوشت كشور است. این حق مسلّم خیلی از كشورها و ملتهاست، اما مثل شما نمی‌آیند توی میدان تا این حق را مطالبه كنند. نتیجه چه می‌شود؟ نتیجه این می‌شود كه آن كسانی كه توانسته‌اند انرژی هسته‌ای را به دست بیاورند، در آینده‌ی نه‌چندان دوری خواهند توانست سرنوشتِ انرژی دنیا را در دست داشته باشند. حالا آنها نفت را ندارند، ولی اگر همین نفت - فعلاً انرژی كنونی ما نفت و گاز است - كه در اختیار كشور ما و كشورهای این منطقه‌ی خلیج فارس هست، در دست دیگران بود و بنا بود آنها به ما بدهند، من بارها گفته‌ام كه نه بشكه‌ای، هر بطری‌اش را گرانتر از قیمتی كه ما امروز به آنها یك بشكه را می‌فروشیم، به ما می‌فروختند؛ با هزار تحمیل. آنها می‌خواهند فردا كه نفتی وجود نداشت در دنیا - نفت كه تا ابد نمی‌ماند، تمام می‌شود - اختیار انرژی در دست آنها باشد. ملتهایی كه می‌توانند خودشان تولیدِ انرژی كنند، نكنند؛ این را می‌خواهند، دنبال اینند. ملت ما این را فهمید، ایستاد. خوشبختانه مسؤولان ما آگاهانه دنبال این قضیه رفتند و تصمیمشان هم جدی است، به جاهای بسیار خوبی رسیده‌اند؛ ان‌شاءاللَّه به جاهای بهتری هم خواهند رسید.

انرژی هسته‌ای كه برای ملت ایران یك دستاورد بومی است، افتخار اینجاست. این، برای دنیای اسلام مایه‌ی افتخار است. اینكه حالا بنشینند امریكاییها و انگلیسیها و چند تا از دولتهای عربی - یكی یا چند تا - راجع به انرژی هسته‌ای ایران و اینكه باید ما نگذاریم، باید تحریم كنیم، باید چه كنیم، باید خیال اسرائیل را از این جهت آسوده كنیم، با هم بحث كنند، این از طرف دولتهای اسلامی یك خطای سیاسی است. دولتهای اسلامی باید افتخار كنند؛ باید بدانند این قوت، قوتِ آنهاست.
البته ملت ایران بدون تردید از حق خود نمی‌گذرد و مسئولان كشور هم حق ندارند از حق ملت ایران صرف‌نظر كنند.

غرب بویژه پس از سردمداری آمریكا، با ستمهای آشكار و رفتارهای بی منطق و استكبار و غرور بی حد و حصر، در جهان اسلام به یك ضد ارزش تبدیل شده است. رفتار آنان با مردم فلسطین و متقابلاً رفتار آنان با دولت خونخوار صهیونیست؛ موضع آنان در قبال اعتراف رژیم صهیونیستی به سلاح اتمی و متقابلاً موضع آنان در برابر استفاده غیرنظامی ایران از انرژی هسته‌ئی؛ حمایت آنان از حمله‌ی نظامی بر لبنان و كمك تسلیحاتی و سیاسی به حمله كننده و متقابلاً ضدیت آنان با مدافعان جان بركف لبنانی؛ باجگیری دائمی آنان از دولتهای عربی و متقابلاً باج دهی همیشگی آنان به رژیم صهیونیستی؛ حمایت از اهانت‌كنندگان به مقدسات اسلام و حتی افتراء و اهانت صریح بلندپایگان غربی ازقبیل پاپ به این آئین الهی و متقابلاً جرم شمردن تحقیق و تردید درباره‌ی هولوكاست و كیان صهیونیستی؛ حمله نظامی و كشتار و ویرانی در عراق و افغانستان بنام دمــــوكراسی، و متقابلاً توطئه بر ضد دولتهای منتخب مردمسالار در فلسطین و عراق و آمریكای لاتین و هر جای دیگری كه عوامل آمریكا و صهیونیست بر سر كار نیامده باشند؛ غوغای مبارزه با تروریسم و متقابلاً گفت و گوی پنهانی و حتی كمك به تروریستهای جرّار در عراق و غیره..
این رفتارهای نامعقول و كین توزانه بر ملتهای مسلمان حجت را تمام كرده و به بیداری اسلامی كمك رسانده است.

همین شعار انرژی هسته‌ای - كه مردم ما در هر نقطه‌ی كشور و به هر مناسبتی آن را مطرح می‌كنند و یك خواست ملی را اینطور در صحنه تجسم و عینیت می‌بخشند - نشان‌دهنده‌ی حضور آگاهانه‌ی مردم در صحنه است. حضور مردم در صحنه، معنایش این است كه آحاد مردم - پیر و جوان، قشرهای مختلف، مرد و زن در هر نقطه‌ای از كشور - مسائل اساسی كشور را مسائل خودشان بدانند؛ مسائل علمی و پیشرفت علمی و فنی را مسئله‌ی اساسی خودشان به حساب آورند؛ پایبندی كشور و نظام و مسئولان به ارزشهای اساسی انقلاب را به عنوان یك خواست حقیقی خودشان همه‌جا مطرح و مطالبه كنند؛ اینها حضور مردم در صحنه است. حضور مردم در صحنه یعنی بی‌تفاوت نبودن؛ سرنوشت كشور را رها نكردن؛ بی‌رغبت نبودن نسبت به حوادثی كه در كشور می‌گذرد؛ این معنای حضور در صحنه است.

این حرف مستكبران و قدرت‌مداران دنیا و صاحبان امر و نهی در مسائل جهانی است كه اعتراف می‌كنند بدون حضور و خواست ایران، مسائل مهم منطقه‌ی خاورمیانه قابل حل شدن نیست؛ باید نظر ایران را خواست؛ باید نظر ملت ایران را دانست. عملاً هم آنجایی كه ملت بر یك چیزی پافشاری می‌كند، همه‌ی دستگاههای قدرت جهانی - بر روی هم - نمی‌توانند در مقابل خواست ملت ایران حرف خودشان را پیش ببرند. در همین قضیه‌ی انرژی هسته‌ای، همه بر این متفق شدند كه ایران باید این فناوری و پیشرفت را نداشته باشد؛ اما ملت ایران یكپارچه بر دارا شدنِ این حق پافشاری كردند؛ و نتیجه این شده است كه خود را به مراحل بسیار پیشرفته‌ی این كار رسانده‌اند؛ و البته این پایان كار نیست؛ باز هم ان‌شاءاللَّه پیشرفتهای بیشتری خواهند داشت.

آحاد مردم، مردم بخشهای مختلف كشور و قشرهای گوناگون جامعه، در یك هماهنگی مطلوب و با یك برخوردِ هوشمندانه‌ی متناسب با یك ملت بزرگ، مسائل كشورشان را دنبال می‌كنند. مردم شعارها و آرمانهای ملی را با درك كامل بر زبان جاری می‌كنند؛ مثل همین شعارهایی كه شما امروز دادید و در همه جا راجع به پیشرفتهای علمی، انرژی هسته‌ای و موقعیتهای سیاسی كشور در سطح بین‌المللی شعار می‌دهند.

خوشبختانه می‌بینید امروز مسئولان كشور، خود رئیس جمهور در رأس آنها، به معنای واقعی كلمه، همه‌ی وقتشان را دارند برای مردم صرف می‌كنند.
اقتدارِ بین‌المللی ملت ما، روحیه‌اش را تقویت كرده است؛ امروز همین مسئله‌ی انرژی هسته‌ای را - كه این، یك مسئله است؛ همه‌ی مسائل ما كه نیست - در سطح بین‌المللی همه پذیرفته‌اند كه ایران بر سرِ این خواسته‌ی به حق و حق طبیعی خود، محكم ایستاده است. این اقتدار در عرصه‌ی بین‌المللی، روحیه‌ی مردم را هم به نوبه‌ی خود بالا می‌برد.

روحیه ی ملت خودِ ما هم یك روحیه ی امیدوارانه و بالاست. همین شعاری كه شما دادید و همه جای این كشور این شعار را راجع به انرژی هسته ای می دهند، یك چیز ساده و عادی نیست؛ خیلی از ملتها نه می دانند انرژی هسته ای چیست، نه می دانند حق مسلّم آنهاست؛ و نه اگر بدانند، می توانند در این زمینه قدم از قدم بردارند؛ اما ملت ما هم می داند كه انرژی هسته ای یك شاخص بزرگ و نمایان برای پیشرفت به تناسب پیشرفتهای امروزِ علمیِ دنیاست كه اگر ملتی نداشت، كلاهش پسِ معركه است؛ و می داند كه این حق مسلّم آنهاست و این را شعار می دهند و از ته دل از مسؤولینشان می خواهند؛ و هم می دانند كه كشورشان قادر است بدون اعتنای به دیگران، بدون دراز كردن دست نیاز به سوی دیگران، این حق مسلّم خودش را بگیرد و به دست آورد. این، خیلی چیز مهمی است. این، روحیه ی ملت ماست؛ این، امید ملت ماست.

امروز شما ببینید در همین قضیه ی انرژی هسته ای - كه سعی می كنند در دنیا جنجال كنند - وضعیت دنیا نسبت به ما چیست؛ بخصوص وضعیت كشورهای آسیا و خاورمیانه و كشورهای اسلامی. حالا امریكاییها مثل همیشه دهانشان را باز می كنند، چشمشان را می بندند و هر چه به دهنشان می آید، می گویند: دنیا با غنی سازی ایران مخالف است(!) نه، شمایید كه دنیا را نمی شناسید؛ دنیا را نمی بینید. ملتهای دنیا كه هیچ، حتی دولتهای دنیا كه نشانه ی آن بیش از صد كشور غیرمتعهد و حدود پنجاه كشور اسلامی است كه در كنفرانس اسلامی و در جنبش عدم تعهد گرد آمده اند و چند مجموعه ی دیگر كه اكثریت قاطع كشورهای دنیا هستند، همه طرفدار این هستند كه انرژی هسته ای از انحصار چند قدرت مدعی و طلبگار جهانی بیرون بیاید و ملت ایران را برای اینكه در این راه شجاعانه ایستاده، از ته دل تحسین و تشویق می كنند. ملت ایران در راه افتخار خود، با قدرت و با نشاط و با تلاش - با این نسلِ فرزانه و فهمیده و آگاهی كه امروز بحمداللَّه روزبه روز در حال رشد است - (این نسل جوانِ عزیز ما) تفكرات خودش را، كه بافته های ذهنی دنیای غرب را به چالش كشیده و زیر علامت سؤال برده، روزبه روز رشد خواهد داد و عمق خواهد بخشید و آنها را مثل هدایای معنویِ ارزشمندی به دنیای اسلام و ملتهای مسلمان تقدیم خواهد كرد؛ و جبهه ی استكبار مجبور است عقب نشینی كند.

ترساندن سنّی از هلال شیعی، و هراساندن شیعه از تندروی تكفیری‌ها، و نیز ترساندن دولت‌ها از نیروی هسته‌ای جمهوری اسلامی، و جدا كردن جمهوری اسلامی از همسایگانش، همه و همه از استراتژی‌های سیاست امریكا و بریطانیا است. همه‌ی ما باید در سطح بالایی از آگاهی قرار داشته باشیم و به دام آن‌ها نیفتیم.

در جنگ، عقب‌نشینی یك تاكتیك است؛ عقب‌نشینی فرار نیست - این را آدمهایی كه جنگ را دیده‌اند، خوب میدانند، می‌فهمند - همچنانی كه پیشروی تاكتیك است، عقب‌نشینی هم تاكتیك است. یك جا فرمانده لازم میداند عقب‌نشینیِ تاكتیكی بكند، كه اگر نكند، خیانت است؛ همچنانی كه اگر آنجایی كه باید پیشروی كند، پیشروی نكند، خیانت است. فرق عقب‌نشینی تاكتیكی با فرار چیست؟ تفاوتش این است كه تحت انتظام فرماندهی و یك عمل منضبط است. فرار، یك عمل غیرمنضبط است و ناشی از رها شدنِ آن ریسمان محكمی است كه انسان به آن چنگ زده و ناشی از خالی شدن و تهی شدن است. آنجایی كه لازم است، به جلو حركت میكنیم؛ آنجایی كه لازم است، با تندی؛ آنجایی كه لازم است، با كندی؛ آنجایی كه لازم است، یك قدم به عقب، دو قدم به جلو. خدای متعال هم كمك میكند. در قضیه‌ی هسته‌ای هم همین كار شده و بعد از این هم خواهد شد.
ما آن دو سال، دو سال و نیم، آن مشی‌ای كه داشتیم، اگر آن مشی را نمیكردیم، امروز ممكن بود خودمان را ملامت كنیم، بگوییم چرا آن راه را تجربه نكردیم؟ حالا نه، با دلِ قرص و با دید روشن، میدانیم داریم چه كار میكنیم. آن راه را هم تجربه كردیم و دیدیم؛ هیچ‌كس احتجاجی بر علیه دستگاه و نظام، نسبت به این ممشایی كه آقای رییس‌جمهور در باب مسئله‌ی هسته‌ای تشریح كردند، ندارد. راه همین است. ما آن راه دیگر را هم تجربه كردیم؛ روشن شد. البته روشن بود، حالا سندهای اینها هم یك روزی ان‌شاءاللَّه منتشر خواهد شد. كلمه‌كلمه‌ی حوادث این روزهای گوناگون ثبت و یادداشت و ضبط شده است؛ یك روزی در اختیار افكار این ملت قرار خواهد گرفت و ان‌شاءاللَّه روشن خواهد شد كه در این مدت چه گذشته است. آن روز هم معلوم بود، منتها خوب، لازم بود. آن حركت، حركتِ لازمی بود و آن انجام گرفت. امروز هم این حركت، حركتِ درستی است. سیاست ما در مورد مسئله‌ی هسته‌ای، سیاست روشنی است: پیشرفت، پافشاری برحق ملت ایران بدون عقب‌نشینی؛ البته با منطق روشنی كه داریم. هدف هم هدفِ انسانی و روشنی است.

بنده از چند سال قبل از این، مسئله‌ی تولید علم و نهضت علم و خطشكنی علمی را مطرح و درخواست كردم. امروز خوشبختانه این به یك خواست عمومی در محیطهای دانشجویی و علمی تبدیل شده است. می‌بینیم بارها از زبان دانشجوها و اساتید تكرار میشود. ما هم با پیشرفتهایی كه در زمینه‌های مختلف علمی و فناوری داشته‌ایم - كه خوب، خیلی‌هایش هم آشكار است و در تبلیغات آمده؛ مثل مسائل مربوط به انرژی هسته‌ای و غیره؛ خیلی‌هایش هم نیامده؛ یعنی واقعاً كارهای نیمه‌كاره‌ای است كه در جهت كاملتر شدن و كامل شدن هست، و ما در كشور زیاد داریم - به این چیزها افتخار میكنیم. و همین‌طوری كه گفتم، نگاهمان نگاهِ امیدوارانه است و به عنوان اینكه «ما میتوانیم».
اما یك نكته را باید بگوییم: خطشكنی علمی و عبور از مرزهای علم همچنان در كشور ما، جدی نشده است. ما میخواهیم علما و دانشمندان ما، راههای میانبر را پیدا كنند؛ راههای كشف نشده را از این بینهایت مسیرهایی كه در عالم طبیعت وجود دارد و بشر باید یكی پس از دیگری كشف بكند. ما میخواهیم راههای كشف نشده را كشف بكنیم. اینی كه میتوانیم فلان ابزارِ فناوری را، فرض كنید سانتریفیوژرا برای كار هسته‌ای، كه دیگران قبل از ما، سالها پیش، پیدا كردند و تولید كردند و استفاده و بهره‌برداری كردند، خودمان بسازیم، البته كار بزرگی است كه بدون كمك دیگران توانسته‌ایم انجام بدهیم و نسلهای جدید آن را تولید كنیم، در این شكی نیست؛ اما این یك كار بكر نیست؛ این كار انجام شده و راه رفته‌ای است كه دیگران رفته‌اند و ما هم كه بنا بوده تا پنجاه سال دیگر، تا صد سال دیگر محروم بمانیم - بنا نبود این فناوری و این دانش به كشوری مثل كشور ما و ملت ما داده بشود - جوانها، دانشمندان و پژوهشگران ما توانسته‌اند با پیگیری و تلاش خودشان به دست آورند و این چیز باارزشی است؛ اما من میگویم در زمینه‌ی علم و فناوری، آن كاری را كه ذهن بشر به آن دست نیافته است، آن را وجهه‌ی همت قرار بدهید و دنبال بكنید؛ این طوری است كه ما خط مقدم علم را شكسته‌ایم و یك قدم به جلو برداشته‌ایم. آن وقت میتوانیم این را ادعا بكنیم؛ و این ممكن است. البته برداشتن قدمهای جدید، مستلزم پیمودن راههای رفته‌شده و طی‌شده‌ی به وسیله‌ی دیگران است؛ در این شكی نیست. اما هیچ‌وقت نباید ذهن را از كاوش و جستجو برای یافتن راههای میانبر محروم و ممنوع كرد. ما این را در كشور لازم داریم.

یك نكته‌ی دیگر مربوط به روند رشد علمی كشور است؛ كه بعضی از دوستان گفتند این روند كُند است. من میخواهم بگویم نه، اتفاقاً روند رشد از جهت شتابان بودن، جزوِ شتابنده‌ترین روندهای رشد علمی در دنیاست. این با محاسبه‌ی علمی معلوم شده است؛ یعنی ما از لحاظ روند رشد علمی و فناوری در كشور، جزو شتابنده‌ترینها در سطح دنیا هستیم. منتها چون فاصله خیلی زیاد بوده، این شتاب، الان نتایجش را به‌روشنی نشان نمیدهد. چنانچه همین شتاب و آهنگ حركت را بتوانیم به توفیق الهی ده، پانزده سال حفظ كنیم و پیش برویم، آن وقت كاملاً خودش را نشان خواهد داد. من البته مثالهای زیادی برای این دارم. بعضی از مثالها ممكن است برای شما محسوس نباشد؛ چون آنچه را كه ممكن است من به عنوان آمار ذكر كنم، شما از آن اطلاعی ندارید، لذا محسوس نیست. اما حالا همین چیزهایی كه محسوس است و مشاهده میشود، مثل همین تحقیقات مربوط به انرژی هسته‌ای ؛ این، به دست آمده از آن نقطه‌ای است كه ما حركتمان را از آن نقطه شروع كردیم. فاصله‌اش، یك فاصله‌ی دهشت‌آور است؛ ولی این كار انجام گرفت.

امروز به نظر ما مهمترین مسئله‌ی دنیای اسلام، مسئله‌ی اتحاد است. اگر این اتحاد انجام شد، ما پیشرفت علمی هم می‌توانیم پیدا كنیم؛ پیشرفت سیاسی هم می‌توانیم پیدا كنیم. شما می‌بینید دشمنان دنیای اسلام چه فشاری بر روی مسئله انرژی هسته‌ای در ایران دارند. آنها می‌دانند كه ما دنبال بمب اتم نیستیم. آنها از پیشرفت علم در این كشور، از پیشرفت فناوری در یك كشور اسلامی ناراحتند. یك كشور اسلامی‌ای كه نشان داده كه تسلیم سیاستهای امریكا نیست؛ نشان داده كه از امریكا نمی‌ترسد. این كشور اسلامی باید به پیشرفت مهمترین تكنولوژی امروز دنیا - یعنی تكنولوژی هسته‌ای - مجهز نباشد. آنها به خاطر این، فشار را وارد می‌كنند. البته ما تصمیم خودمان را گرفته‌ایم. ملت ایران در طول بیست و هفت سال بعد از انقلاب، با تجربه فهمیده است كه تنها راه خلاصی از كید دشمنان، توكل به خدا و صبر در میدان و مجاهدت است. ما این راه را تا امروز رفته‌ایم و ثمرات شیرین آن را چشیدیم و به حول و قوه‌ی الهی در ادامه هم همین راه را با قوت تمام خواهیم رفت، كه آثارش را هم می‌بینیم.

باید تلاش كرد این اتفاق نیفتد كه این جوان را كه حالا تا اینجا با شوق و ذوق دویده، به خیال اینكه حالا یك كاری خواهد شد، ببیند كه هیچ كاری دستش نیست و هیچ مسئولیتی به گردنش نیست - مسئولیت اداری مورد نظر من نیست، مسئولیت علمی؛ یعنی كار و تلاش علمی كه او را خرسند و خوشحال كند - عده‌ای از جوانها به اینجا آمدند و در این حسینیه در مورد برنامه‌های هسته‌ای ما نمایشگاه گذاشتند و غرفه‌های گوناگونی درست كردند كه بنده این بخشهای مختلف را ببینم؛ من چند ساعت این غرفه‌ها را دیدم. یكی از چند نكته‌ی بسیار برجسته و خوشحال‌كننده‌ای كه بنده را متوجه خودش كرد، این بود كه من دیدم این جوانها - غالباً شاید صدی نود جوانها بین بیست و سی ساله بودند - احساس اشتغال، احساس كار كردن و احساس هویت علمی و عملی میكنند. این، چیزِ خیلی باارزش و مهمی است. ما باید این احساس را در كل مجموعه‌ی جوانان و دانشجویانی كه مقاطع مختلف دوره‌های تحصیلاتی تكمیلی را میگذرانند، به وجود بیاوریم؛ اینها هم رشد میكنند، هم فایده میدهند.

نعمت بزرگ دیگری كه امروز در كشور ما وجود دارد، شكوفایی استعدادهاست. آن روز این جوانهای فعالِ در انرژی هسته‌ای به همین حسینیه آمده بودند و یك نمایشگاه درست كرده بودند؛ یك عرصه‌ی مینیاتوری از یك حركت و واقعیت عظیم، كه انسان از دیدن این همه پیشرفت لذت می‌برد؛ اما من بیشتر از دیدن این جوانها لذت بردم. یك جوان كم‌سال، متدین و دارای عرق و همت، رئیس یك مجموعه‌ی بزرگ است - افراد را آقای آقازاده به ما معرفی می‌كرد - یك جوان، فلان پروژه‌ی عظیم را راه انداخته است؛ انسان حظ می‌كند. این جوانهای ما كجا بودند؟! اینها را كه ما از خارج نیاورده‌ایم. اینها همین زمین حاصلخیزِ فطرت انسانی در كشور ما هستند. تربیت باران و خورشید انقلاب و اسلام اینها را بارور كرد و رشد و شكوفایی داد. نظیر این در صد جای دیگر هست. حالا انرژی هسته‌ای معروف شده، این را می‌دانند؛ اما در جاهای دیگر هم نظیر اینها وجود دارد و من خودم از نزدیك مواردی را دیده‌ام.

اصل چهارم، تقویت خودباوری و اعتماد به نفس ملی است. این اعتماد به نفس، در همه جاست. ما اكنون در زمینه‌ی مثلاً علوم تجربی،نمونه‌هایی‌اش را دیده‌ایم كه حالا یكی‌اش فناوری هسته‌ای است، یكی‌اش تولید سلولهای بنیادی است، یكی‌اش كارهای خوبی است كه در بخشهای گوناگون انجام داده‌اند و من حالا نمی‌خواهم پیش از موعد آنها را تصریح و بیان كنم، كه به نفع پیشرفت دانش بشری هم هست.

من به شما بگویم كه اهمیت به كارگیری انرژی هسته‌ای و به دست آوردن فناوری هسته‌ای در كشور ما، از كشف و استخراج نفت - آن روزی كه برای اول‌بار در كشور ما نفت استخراج شد - بیشتر است.

این كشور، در یك چنین شرایطی است؛ این كشور می‌خواهد پیش برود، این كشور می‌خواهد حركت بكند؛ ما این چیزهایی كه حالا شما در زمینه‌ی فناوری هسته‌ای و پیشرفتهای علمی می‌شنوید، اینها فقط بخشی از بسیارِ آن چیزی است كه در كشور اتفاق افتاده.

امروز هر حركت علمی و تحقیقی كه بخواهد در علوم مختلف در این كشور انجام بگیرد، استادان كار و محققان می‌توانند ده‌ها، صدها، هزارها ذهن آماده را برای افتادن در این كار پیدا كنند. ما امروز در همین مسأله‌ی فناوری هسته‌ای - كه مسأله‌ی روز ملت ما و مسأله‌ی روز دنیاست - با اینكه سابقه‌ای هم نداشتیم و از دیگران هم چیزی به وام نگرفتیم، توانسته‌ایم صدها جوان مؤمن و اندیشمند و كارآمد، با مغزهای فعال و با سرپنجه‌های هنرمند و قدرتمند، گرد بیاوریم، تا بتوانند این بار سنگین را برای ملت ما بر دوش بگیرند و به پیش ببرند. و در همه‌ی بخش‌ها همین‌طور است.

دانشمندان جوان ایرانی با موفقیت بزرگ خود در دانش هسته‌ای در واقع آینده بلندمدت انرژی ملت ایران را تضمین كردند و این سررشته را نباید به هیچ قیمتی از دست داد زیرا هرگونه عقب نشینی از این میدان صددرصد ضرر است.

انقلاب آمد، هم راه را باز كرد و هم گفت آقا! شما می‌توانید. رفتیم دیدیم راست می‌گویند، «توانستیم». این كشوری كه در طول سال‌های متمادی، فقط چند سد در این كشور ساخته شده بود، آن هم همه‌اش به دست بیگانه‌ها؛ چه كسی باور می‌كرد كه این كشور در سدسازی در كل منطقه، از لحاظ فناوری و توانایی و قدرت علمی و قدرت محاسبه و امثال اینها اول بشود! این كشوری كه اكثر مناطقش از نیروی برق معمولی محروم بودند، چه كسی باور می‌كرد حالا در یك راهی بیفتد كه انرژی و فناوری هسته‌ای را - آن هم خودش، نه از دیگران وام بگیرد - فراهم كند، برای اینكه بتواند انرژی خودش را از این شیوه‌ی پیشرفته‌ی دنیا تهیه كند! چه كسی فكر می‌كرد؟! رفتیم، دیدیم می‌شود رفت؛ اقدام كردیم، دیدیم می‌توانیم. این ملت این تجربه را دارد. بعد از این هم همین‌طور است.

توانمندی هسته‌ای دانشمندان ایرانی یك نمونه از جریانهای متعدد علمی در كشور است كه به پیش می روند و جمهوری اسلامی ایران آماده انتقال تجربیات و دانش و فناوری دانشمندان خود است.

امروز دشمن ملت ایران در درجه‌ی اول، امریكا و صهیونیستها هستند؛ البته انگلیس هم آتش‌بیار معركه است. در مقابل منافع ملت ایران، آنها قرار دارند؛ اما اسمش را می‌گذارند اجماع جهانی؛ اجماع جهانی‌ای وجود ندارد! اجماع جهانی، علیه استكبار امریكاست، علیه دخالتها و اشغال امریكاست، علیه جنگ‌افروزیها و فتنه‌انگیزیهای امریكا در سرتاسر دنیاست؛ این اجماع جهانی است. «مرگ بر امریكا» این است كه ملت ایران و شما جوانان در این راه، محكم بایستید و پیش بروید. خوشبختانه مسئولین كشور، همه با گام محكم به پیش می‌روند و در این راه استقامت می‌ورزند. حالا امروز قضیه‌ی فناوری هسته‌ای مطرح است و تبلیغات دشمن و جنگ روانی شبكه‌های تبلیغاتی صهیونیستی در دنیا شایعه می‌پراكنند كه: ایران دارد بمب اتم درست می‌كند، ایران حاضر نیست با كشورهای اروپایی و غیر اروپایی مذاكره كند؛ خوب، اینها حرفهایی است كه می‌زنند، كاری است كه می‌توانند بكنند و می‌كنند، و دشمنی‌ای است كه می‌توانند به خرج دهند و به خرج می‌دهند؛ اما حقیقت قضیه غیر از اینهاست؛ ما هم می‌دانیم، آنها هم می‌دانند. حقیقت قضیه این است كه با پیشرفت ملت ایران مخالفند؛ چون این پیشرفت جلوی منافع نامشروع آنها را برای همیشه در این كشور خواهد گرفت؛ لذا مخالفند. من در مشهد گفتم، حرف دل امریكاییها این است كه ما در این مملكت، یك روزی بر همه چیز این كشور مسلط بودیم، انقلاب شما مردم آمده، دست ما را كوتاه كرده؛ بگذارید دوباره مسلط شویم؛ این حرف دل امریكاییهاست.

حالا امروز مسئله‌ی فناوری هسته‌ای مطرح است. این هم كه مطرح نباشد، یك موضوع دیگر مطرح خواهد شد؛ دشمن عادتش این است. هر چیزی كه برای یك ملتی مایه‌ی پیشرفت است، برای قدرتهای بین‌المللی، آن چیز یك خطر محسوب می‌شود؛ نباید ملتها پیشرفت كنند.

درباره‌ی مسئله‌ی هسته‌ای من یك جمله عرض بكنم. خلاصه‌ی حرف دشمن این است كه به ملت ایران می‌گوید شما فناوری هسته‌ای را نداشته باشید. چرا؟ برای اینكه فناوری هسته‌ای، شما را در عرصه‌های مختلف نیرومند می‌كند؛ شما این فناوری را نداشته باشید تا ضعیف بمانید، تا بتوان راحت‌تر به شما زورگویی كرد. مردم باید توجه كنند كه اعماق حرف دشمن چیست. مسئله این است، انرژی هسته‌ای و توانایی تولید سوخت هسته‌ای، در طول سالهای نه چندان دورِ آینده، یك نیاز مبرم و قطعی برای ملت ایران است. اگر ملت ایران امروز برای كشور خود فناوری هسته‌ای را تحصیل نكند، چند سال بعد، آن روزی كه این جوانها وارد بازار كار و فعالیت می‌شوند، آن روزی كه جمعیت ملت ایران میلیونها نفر از حالا بیشتر است؛ آن روز، ملت در یكی از اساسی‌ترین نیازهای خود مجبور است دستش را به طرف بیگانگان و احیاناً دشمنان دراز كند. مثل اینكه امروز ما نفت نداشته باشیم؛ نفت یك منبع تمام شدنی و تجدیدناپذیر است. نفت تا ابد كه باقی نمی‌ماند؛ اگر این‌طور كه امروز مصرف می‌شود، مصرف شود، تا بیست سال، بیست‌وپنج سال دیگر نفت ملت ایران تمام خواهد شد. دنیا به جای نفت به سراغ انرژی‌های جایگزین رفته است كه از همه مهمتر و قابل اطمینان‌تر، انرژی هسته‌ای است. اگر كشور ما بیست سال دیگر انرژی هسته‌ای نداشته باشد، برای راه‌اندازی یك كارخانه، دستش به سمت كسانی دراز است كه پیشرفت ملت ایران را به هیچ قیمتی نمی‌پسندند. آبرو و عزت ملت را می‌گیرند تا یك مختصری از آنچه كه در اختیار دارند، به این ملت بدهند.
من یك وقتی در همین مشهد در حضور جمعیت عظیم مردم گفتم، اگر این نفتی كه امروز در اختیار ماست، در اختیار اروپا و امریكا بود، ما برای هر بشكه‌اش باید در مقابل آنها سجده می‌كردیم تا یك بشكه نفت به ما بدهند؛ مگر می‌دادند؟! اینها می‌خواهند پانزده سال، بیست سال آینده ملت ایران برای نیاز صنعتی و كشاورزی خود و برای جریان حیات در كشور خود، محتاج آنها باشد؛ برود درِ خانه‌ی آنها؛ اهمیت انرژی هسته‌ای این است. حالا می‌گویند انرژی هسته‌ای برای درمان و مصارف پزشكی هم به كار می‌رود؛ بله، اینها هم است؛ اما اینها درجه‌ی چندم است. در درجه‌ی اول این یك نیاز اساسی و اصلی برای كشور ماست. اگر امروز مسئولین و دست‌اندركاران ما این را تأمین نكنند، بیست سال بعد همه‌ی مردم حق خواهند داشت اینها را لعنت كنند. آن روز هم نمی‌شود به دست آورد. وقتی یك ملت احتیاج به چیزی دارد، به او گرانفروشی می‌كنند، به او نمی‌دهند، او را تحقیر می‌كنند و به او بی‌اعتنایی می‌كنند. آن چیزی كه امریكا به ما می‌گوید، این است كه شما این فناوری‌ای را كه خودتان هم به دست آورده‌اید، این را بگذارید كنار، ما به شما سوخت هسته‌ای می‌دهیم. یعنی چه؟ یعنی شما نیروگاه بسازید، بعد برای سوخت این نیروگاه بیایید سراغ ما تا ما با هر شرایط و هر قیمتی كه دلمان خواست، آن را به شما بدهیم. مثل این می‌ماند كه امروز نفت در اختیار امریكا باشد، بخواهد به ما نفت بدهد. شما فرض كنید اگر در این شرایط ما برای تولید انرژی در داخل كشور احتیاج به نفت یا گازوئیل داشتیم و می‌خواستیم آن را از امریكاییها بگیریم، با ما چه رفتاری می‌كردند! ملت ایران را چقدر تحقیر می‌كردند! اینكه می‌گویم انرژی هسته‌ای یا به تعبیر درست‌تر فناوری هسته‌ای، چرخه‌ی سوخت و امكان غنی‌سازی هسته‌ای حق مسلم ملت ماست، این به معنای این است كه اگر این را امروز برای این ملت تأمین نكنیم، فردا این ملت دست گدایی به سوی دشمنان و مخالفین خودش دراز كند. ملت ما زیر بار این حرف نخواهد رفت.
به ما می‌گویند شما نفت دارید، انرژی اتمی می‌خواهید چه كار كنید؛ مگر امریكا نفت ندارد؛ امریكا كه نفت دارد، چرا انرژی هسته‌ای دارد؟ همین اخیراً رئیس جمهور امریكا گفت، ما باید برای تولید هسته‌ای سرمایه‌گذاری بیشتری كنیم. همه‌ی دنیای پیشرفته دارند می‌روند به سمت سرمایه‌گذاری برای تولید هسته‌ای، آن وقت به ملت ما می‌گویند شما نداشته باشید! این حرف زور را ما قبول نكرده‌ایم و شما ملت ایران بدانید مسئولین كشور قبول نخواهند كرد. بنده به هیچ قیمتی زیر بار این حرف زور نخواهم رفت.
انرژی هسته‌ای و فناوری هسته‌ای حق مسلم شما ملت ایران است و هیچ كس حق ندارد از این حق مسلّم صرف نظر كند و كوتاه بیاید.

هرگونه عقب نشینی درمقطع كنونی، زنجیره‌ای ‌تمام نشدنی از فشارها و عقب نشینیهای دیگر را در پی خواهد داشت بنابراین این راه برگشت ناپذیر است و دستگاه سیاست خارجی باید از این حق شجاعانه دفاع كند.

جمهوری اسلامی ایران، عقب نشینی از مسئله هسته‌ای را كه خواسته عظیم ملی و حق طبیعی ملت ایران است، به معنای شكستن استقلال كشور می‌داند كه هزینه بسیار گزافی برای ملت ایران خواهد داشت.

آنها در تبلیغات خود می گویند ایران مخفی كاری كرده است كه این حرف بی منطقی است زیرا در همه كشورها، مسائل علمی در مرحله تحقیقات اعلام نمی شود بلكه موفقیت در آن تحقیقات در مرحله خاصی اعلام عمومی می شود و برهمین اساس جمهوری اسلامی ایران در مراحل مختلف راه‌اندازی تأسیسات هسته‌ای اعلام رسمی و عمومی كرد.

مقابله امریكاییها با جمهوری اسلامی ایران عملاً در استمرار جنگ روانی با نظام و ملت ایران، معنا پیدا می كند و جنگ روانی هم نیاز به بهانه دارد كه دولتمردان امریكایی امروز انرژی هسته ای را بهانه این كار قرار داده‌اند.

در 27 سال اخیر و در مقاطع مختلف، نظیر اینگونه مسائل مطرح بوده است و اكنون نیز مردم و مسئولان جمهوری اسلامی ایران مقتدرتر از هر زمان دیگر، همچون فولاد آبدیده، در مقابل هر فشار و توطئه‌ای پایداری می‌كنند و با اتكال به خدا، «بكارگیری عقل و تدبیر» و حفظ وحدت و همدلی، حركت به سمت فناوریهای پیشرفته از جمله انرژی هسته‌ای را ادامه می دهند.

در مقاطع مختلف هرگاه بهانه‌ای، به هر علت، عملاً پایان می یافت، سلطه گران امریكایی بلافاصله بهانه دیگری طرح می‌كردند، چرا كه آنان استمرار جنگ روانی با ملت ایران را راه اصلی مقابله با نظام اسلامی می دانند و به همین دلیل اگر امروز ملت و دولت ایران از حق خود درباره انرژی هسته ای عقب نشینی كنند، ماجرا پایان نمی یابد و امریكاییها بهانه دیگری می تراشند.

در 5/2 سال اخیر، دولت ایران همه راهها را برای حل قضیه پیمود كه در نهایت اروپاییها گفتند برای اینكه به شما اعتماد كنیم باید از هرگونه فعالیت دست بردارید.

اگر كشور برق متكی به انرژی هسته‌ای نداشته باشد با مشكلات اساسی روبه‌رو می شود به همین علت تولید انرژی هسته‌ای نیازی حقیقی است و مسؤولان موظفند بدون تسلیم شدن در برابر فشارها، حركت ایران را به سمت فناوریهای پیشرفته از جمله انرژی هسته‌ای ادامه دهند.

توجه به مسیر كلی حركت دشمن برای درك اهداف واقعی او، ضروری است و تجربه‌های مكرر ملت ایران و تأمل در اهداف كلی امریكا،‌نشان می‌دهد اگر در مسئله انرژی هسته‌ای كوتاه بیاییم فردا بحث تحقیقات دانشگاهی را پیش می كشند بنابراین مسئله فقط انرژی هسته‌ای نیست بلكه «تلاش دنباله‌دار دشمن بهانه‌گیر» برای جلوگیری از پیشرفت و اقتدار و رونق ایران است و همین واقعیات، موضوع را به مسئله‌ای سرنوشت ساز تبدیل می كند كه باید با درك مصلحت عظیم كشور و آینده ایران برسر آن ایستاد و همچون دیگر مسائل مهم پس از پیروزی انقلاب، با تحمل مسائل و مشكلات احتمالی آن ایستادگی كرد و به پیروزی رسید.

به رسمیت شناختن این حق مسلم و قانونی،‌امتیازی ظاهری، پوچ و بی‌معناست چرا كه این حق در معاهدات جهانی به رسمیت شناخته شده است و برای استفاده از آن نیازی به اروپاییها برای به رسمیت شناختن آن نداریم.

دستیابی به دانش هسته ای یكی از نمونه های موید پیشرفت دانشمندان ایرانی است كه درباره آن هیاهوی زیادی هم به راه افتاده اما علت اصلی جنجال غربیها، توانایی بومی دانشمندان جوان كشورمان در دستیابی به این فناوری پیشرفته است.

ما همان ملتی هستیم كه در همه‌ی دوران اسلامی، از همه‌ی ملتهای مسلمان، بدون استثناء، پیشروتر بودیم و در همه‌ی علوم و فنون؛ در فلسفه، در علم، حتّی در علوم مربوط به زبان عربی پیشروتر بودیم؛ بزرگترین زبان‌دان‌ها و نحوی‌ها و علمای علم زبان عربی، ایرانی‌اند و حتّی بهترین و قوی‌ترین كتابها را هم در همان رشته، ایرانی‌ها نوشته‌اند. این ملت همیشه در فلسفه، در علوم گوناگون و در دانش‌های تجربی، به قدر زمانه و جلوتر از آن، پیشرو بوده است. این، همان ملت است؛ منتظر نمی‌ماند؛ لذا منتظر هم نماند و حالا از جمله، توانسته است به دانش هسته‌یی دست پیدا كند. آنچه كه امروز ما داریم، هم دانش هسته‌یی است، هم فناوری هسته‌یی؛ اما آنچه نداریم و جلویش را گرفته‌اند و مانع ایجاد كرده‌اند، تشكیل تجهیزات این فناوری است؛ یعنی یك علمی را شما كسب می‌كنید، بر اساس او یك فناوری را به دست می‌آورید؛ رازِ به‌كارگیری این دانش را در تولید فلان محصول كشف می‌كنید و وسیله‌اش را هم در حدِ حداقل تولید می‌كنید؛ ولی وقتی می‌خواهید آن را تكثیر كنید و از آن استفاده‌ی كامل بكنید، نمی‌گذارند و جلویش را می‌گیرند؛ این، چیزی است كه اتفاق افتاده است. حرف ملت ایران این است كه در مناسبات بین‌المللی، گزینشی نباید عمل كرد. اینی‌كه ما رسیدن به دانش هسته‌یی را برای فلان كشور مجاز بشمریم، برای فلان كشور، به دلایل واهی، مجاز نشمریم، برای ملت ایران قابل قبول نیست.

كاری كه در كشور در این زمینه - چه در چالش بین‌المللیِ مربوط به كار هسته‌یی، چه در خود كار هسته‌یی - دارد انجام می‌گیرد، كاری است كه با حكمت و مشورت دارد انجام می‌گیرد؛ این را ملت ایران بدانند. گاهی اظهار نگرانی می‌شود كه نبادا كارِ غیرمدبرانه‌یی انجام بگیرد؛ نبادا تصمیمات فردی گرفته بشود؛ نه، قضیه این‌جور نیست. خوشبختانه مسؤولان كشور در این مسأله هم‌رأی و هم‌فكرند؛ كار با مشورت، با تدبیر - از اول و در این دو سال و اندی هم همین‌جور بوده است - و با فكر جمعی انجام گرفته است و پیشرفت كرده‌ایم. بعد از این هم همین‌جور خواهد بود. افرادی مردم را نترسانند كه ممكن است كار بی‌مشورت باشد، عجولانه باشد؛ نه، نخیر؛ كار دارد درست با حكمت و همه جانبه، با توجه به جوانب گوناگون، پیش می‌رود. مسأله این است كه ملت ایران حقی دارد و آن حق را مطالبه می‌كند.

مطلب آخری كه عرض می‌كنم، مسأله‌ی هسته‌یی است. قبل از آن كه من دو سه جمله درباره‌ی مسأله‌ی هسته‌یی توضیح بدهم، خدعه‌ی تبلیغاتی غربی‌ها، بخصوص امریكایی‌ها را درست تبیین كنم. در واقع دو خدعه‌ی تبلیغاتی داشتند، كه اولین خدعه‌ی آنها این بوده كه در تبلیغاتشان وقتی می‌خواهند راجع به مسأله‌ی هسته‌یی اظهار نظر كنند، می‌گویند ما با سلاح هسته‌یی در ایران مخالفیم و سلاح هسته‌یی یك خطر بزرگ است. كأنّه ایران دنبال سلاح هسته‌یی است و این حضرات هم با سلاح هسته‌یی مخالفند! اول امریكایی‌ها این را گفتند و انسان متأسفانه می‌بیند كه بعضی از اروپایی‌ها هم همین حرف را تكرار می‌كنند. این یك خدعه است، خودشان هم می‌دانند كه خدعه است. این حرف برای فریب دادن افكار عمومیِ خودشان است. اصلاً بحث سلاح هسته‌یی در ایران نیست. مسؤولان ما گفته‌اند، آحاد ملت ما هم همه قبول كرده‌اند؛ دولتها گفته‌اند، بنده هم مكرر گفته‌ام كه ما دنبال سلاح هسته‌یی نیستیم. اورانیومی كه در ایران در این چرخه‌ی سوخت غنی می‌شود، بین 3 تا 4 درصد خواهد شد. برای بمب اتمی و سلاح هسته‌یی نودوچند درصد باید غنی‌سازی شود؛ فاصله اینقدر است. ما می‌خواهیم اورانیومی را كه مال خود ماست، معدن خود ماست، با تجهیزاتی كه متعلق به خود ماست، از كسی آن را وام نگرفته‌ایم، رهین منت كسی نیستیم و بچه‌ها و جوانهای خودمان آن را به كار انداخته‌اند، در این تشكیلات، غنی‌سازیِ 3 تا 4 درصد بكنیم تا بتوانیم سوخت نیروگاه هسته‌یی بوشهر را - كه فعلاً یكی نیمه تمامش را داریم - برسانیم. اصلاً بحث سر سوختِ آن است. ما می‌خواهیم سوخت نیروگاه هسته‌یی‌مان را خودمان تولید كنیم. آنها می‌گویند خودتان تولید نكنید. برایتان نیروگاه بسازند، اما بیایید سوختش را از ما بخرید! یعنی چه؟ یعنی وابسته بمانید. ملت ایران باید به قدرتهای تولید كننده‌ی سوخت هسته‌یی وابسته بماند تا اگر آنها یك وقت خواستند سوخت ندهند، شرطی بگذارند و دولت و ملت ایران ناچار باشند دستشان را بالا ببرند و بگویند چاره‌یی نداریم؛ سوخت ما - كه برق و امكانات ما وابسته‌ی به آن است - باید از آن طرف بیاید؛ والّا نیروگاه ما خواهد خوابید. ملت ایران باید وابسته بماند؛ آنها این را می‌خواهند.

برای ما مسأله‌ی هسته‌یی، مسأله‌ی علمی و اقتصادی است. در مسأله‌ی هسته‌یی، راهی را كه تا الان آمده‌ایم و بحمداللَّه به طور كامل هم موفق بوده‌ایم، اگر بتوانیم در آن پیش برویم و به آخر برسانیم، این یك پیشرفت علمی برای كشور است. جوانان ایرانی در این میدان، مهارت و استعداد و توانایی علمیِ خودشان را ثابت كرده‌اند؛ این از لحاظ علمی خیلی برای ما باارزش است. از لحاظ اقتصادی هم مقرون به صرفه است. آنها می‌گویند شما از همین نفت و سوختهای فسیلی - یعنی منابع تجدیدناپذیر و تمام شدنی - استفاده كنید. این مثل این است كه شما بخواهید در باغچه‌ی خودتان سبزی بكارید یا میوه تولید كنید و بفروشید و زندگی‌تان را از آن اداره كنید؛ كسی بگوید نه آقا، شما برو اشیایی كه در خانه‌ات هست - آن یادگارهای قدیمی، آن نگین تاریخی، آن فرش زیر پایت - بفروش و بخور.

ما می‌خواهیم منابع تجدیدناپذیرمان برای نسلهای دیگر بماند. این‌طور نباشد كه بیست سال دیگر، بیست‌وپنج سال دیگر، این كشور نفت نداشته باشد؛ مجبور باشیم نفت خود را از امریكا یا از عوامل امریكا بخریم. ما می‌خواهیم جایگزین نفت داشته باشیم و آن، انرژی هسته‌یی است. آنها می‌گویند نه، نداشته باشید؛ همان نفتتان را مصرف كنید تا تمام شود. اگر می‌خواهید نیروگاه هسته‌یی هم داشته باشید، سوختش را باید از ما بخرید. این حرفِ زوری است كه امروز بخشی از دنیای غرب دارد با ما در میان می‌گذارد. مجرم این قضیه هم باز در درجه‌ی اول امریكاست.

ما از هیچ‌كس نمی‌ترسیم. ما قدرت و توانایی لازم را برای دفاع از حقوقِ خودمان همیشه داشته‌ایم و از این حقوق كوتاه نمی‌آییم. كسی حق ندارد حق ملت را در این‌جا مورد معامله قرار دهد. مسأله‌ی هسته‌یی هم خوشبختانه در كشور ما یك مسأله‌ی جناحی و گروهی نیست؛ یك مسأله‌ی ملی و همگانی است و همه به این موضوع اعتقاد دارند. اروپایی‌ها قدری بیشتر روی ابعاد مسأله فكر كنند؛ بیشتر تعمق و تأمل كنند و تحت تأثیر امریكا و صهیونیست‌ها قرار نگیرند. اروپا توصیه‌ی ما را بشنود و بداند كه امریكا و صهیونیست‌ها نه خیر آنها را می‌خواهند، نه خیر ما را. امریكا انحصارطلب است؛ همه‌ی دنیا را تحت قدرت و دنبال‌رو خودش می‌خواهد. اروپایی‌ها در مقابل او نباید تسلیم شوند. ما در فكر یك كار علمی، یك كار اقتصادی و یك كار مطابق مصالح ملی هستیم؛ ملت ما این را می‌خواهند؛ ما هم ایستاده‌ایم.

بی‌شرمی و وقاحت استكباری تا آن‌جاست كه اظهار نظر می‌كنند ایران به انرژی هسته‌یی احتیاجی ندارد! به شما چه! شما چه حقی دارید قضاوت كنید كه ملتی حق دارد از انرژی هسته‌یی استفاده كند یا حق ندارد؟ زمامدارانی كه جزو شریرترین چهره‌های دنیا هستند، زمامدارانی كه از سرانگشت آنها در نقاط مختلف دنیا خون می‌چكد، دولت جهانخواری كه هرجا توانسته، به ملتهای گوناگون ستم كرده و دروغگویی و فریبگری شعار و شیوه و رویه‌ی اوست، جمهوری اسلامی و ملت ایران را متهم به دروغگویی می‌كند؛ وقاحت از این بالاتر؟!
می‌گویند ملت ایران چرا باید از انرژی هسته‌یی استفاده كند. چرا استفاده نكند؟ ملت ایران انرژی هسته‌یی را از شما نه وام گرفت، نه دریوزگی كرد و نه از شما درخواست كرد؛ جوانان ما، دانشمندان ما و استعدادهای درخشان ما خودشان توانستند به آن دست پیدا كنند؛ این یك دستاورد ملی است.
سخنگویان استكباری اعلام می‌كنند كه ما منتظریم انتخابات ایران برگزار شود، آنگاه راجع به مسأله‌ی انرژی هسته‌ییِ صلح‌آمیز در ایران تصمیم‌گیری كنیم!

آنها می خواهند این منطقه ی پُرجمعیت و پُرنعمت و دارای منابع زیرزمینی همیشه محتاج آنها باشد؛ لذا با فناوری ما هم مخالفند، با دانشمند شدن جوانان ما هم مخالفند، با داشتن انرژی هسته یی هم مخالفند و اگر بتوانند، با داشتن نفت ما هم مخالفند؛ كما این كه یك روز از بی كفایتی و خیانت زمامداران این كشورها استفاده می كردند و نفت را به یغما می بردند. سالهای متمادی نفت ایران در اختیار انگلیسی ها بود؛ حتّی مختصری به دولت وابسته ی بی كفایت آن روز می دادند و نفت را برای خودشان می بردند؛ بعد هم امریكایی ها و دیگران وارد شدند و اختیارها را در دست گرفتند. اینها این را می خواهند. اینها از این كه كشوری مثل ایران بتواند نیروگاه هسته یی داشته باشد و خودش هم سوخت این نیروگاه را تولید كند و دستش پیش كشورهای اروپایی و غیره دراز نباشد، ناراحتند؛ مسأله این است.

انرژی هسته یی یك فناوری باارزش و محصول یك دانش پیشرفته است و برای زندگی مردم لازم است. بسیاری از نیروگاه های دنیا در كشورهای پیشرفته، نیروگاه های هسته یی است. تولید برق، یكی از كارهای دانش و فناوری هسته یی است و برای یك كشور امتیاز است؛ اینها می خواهند ملت ایران این امتیاز را نداشته باشد؛ دعوا سر این است؛ منتها بدروغ می گویند ما می ترسیم ایران بمب اتمی درست كند. آنها می دانند كه ساخت بمب اتمی در برنامه ی ما نیست؛ ملت ایران این را بدانند؛ جوانهای ما توجه داشته باشند.
آنچه امروز در تبلیغات غربی ها - بخصوص امریكایی ها - در مورد انرژی هسته یی گفته می شود، هدفش این است كه ملت ایران را از یك پیشرفت علمی و فناوری محروم كند. این حق ماست؛ چرا محروم شویم؟ بله، این حق مسلّم ملت ایران است؛ هم علم است، هم فناوری است، هم سلامت محیط زیست است، هم دارای مصارف پزشكی است، هم امید و چشم انداز پیشرفت برای جوانان كشور است، و بدیهی است كه ملت ما این را از دست نمی دهد.

سیاستمداران دروغگو و منافق امریكایی برای این كه هدف پلید خود را پنهان كنند، ایران را متهم می كنند به این كه می خواهد كلاهك هسته یی درست كند؛ سر موشكهای بالستیك بگذارد و پرتاب كند! كجا پرتاب كند؟! ما با دشمنانِ خود این طوری رفتار نمی كنیم. كاربرد بمب اتمی برای نابود كردن ملتها كار خود امریكایی هاست. آنها تنها دولتی هستند كه این جنایت بزرگ را تا امروز انجام داده اند. غربی ها هستند كه سلاح شیمیایی ساختند و آن را به كار بردند و در جنگ هشت ساله ی عراق با ایران آن را در اختیار صدامی ها و بعثی ها گذاشتند و در مقابل فجایعی كه از این راه پیش آمد، سكوت كردند و به صدام از پشت كمك كردند. اسلام به ما این اجازه ها را نداده است. ما از علم برای پیشرفت استفاده می كنیم؛ این بهانه ی امریكایی هاست.
البته این را هم به شما عرض كنم؛ ملت ایران بدانند؛ كسانی كه در گوشه و كنار نق می زنند و می گویند چرا به انرژی هسته یی چسبیده اید، غافلانه به نفع دشمنان ملت حرف می زنند؛ آنها هم بدانند امروز مسأله ی انرژی هسته یی بهانه ی تهدیدهای امریكاست. ابرقدرت، شأن خود را در تهدید كردن می داند. قدرت سلطه گر و زورگو كارش با تهدید پیش می رود و ملتهای دنیا و خیلی از دولتها متأسفانه در مقابل تهدیدهای اینها كوتاه می آیند و اینها را بیشتر بر امورِ خودشان مسلط می كنند. كار آنها تهدید است، و امروز بهانه ی تهدید آنها انرژی هسته یی است. این هم كه نباشد، بهانه ی دیگری مطرح می كنند.

گفتگو به معنای تحمیل حرف یك طرف به طرف مقابل نیست و اگر غربیها اصرار داشته باشند كه هیچ كشوری به غیر از آنها امكان برخورداری از دانش هسته ای را نداشته باشد، این یك حرف زور و غیر منطقی است كه ما این حرف را بطور قاطع رد می كنیم.

منطق ما، منطق تدبیر و عقل و پیگیری منافع ملی است؛ در همه جا این طور است؛ در مذاكرات هسته یی با اروپایی ها هم همین گونه است. آنچه مصلحت ملت است، مسؤولان كشور آن را دنبال می كنند. در این مذاكرات، مذاكره كنندگان ایرانی و دولت جمهوری اسلامی جدی هستند؛ منتها طرف مقابل هم - كه چند كشور اروپایی هستند - به طور جدی و واقعی وارد میدان مذاكره بشوند؛ ولی تا امروز متأسفانه این طور نبوده است. تا امروز این چند كشور اروپایی نشان نداده اند كه حقیقتاً دنبال حل مسأله اند. این برای استكبار جهانی مشكل است كه ملت ایران توانسته باشد با اراده و توانایی های ذاتی خود گام بزرگی را در راه علم و فناوری بردارد؛ مثل انرژی هسته یی. اینها می خواهند انرژی كشور همیشه وابسته ی به نفت باشد، كه نفت هم تحت تأثیر سیاستهای قدرتهای جهانی است. می خواهند ملتها را با ریسمان های نامرئی همیشه در مشت خودشان نگه دارند؛ ملت ایران این را قبول نمی كند.
ما به كسانی كه از طرف ایران مشغول مذاكره هستند، اعتماد داریم و از كار آنها حمایت می كنیم؛ منتها طرف مقابل باید بداند كه با ترفندهای سیاسی و با تضییع وقت نمی تواند ملت ایران را از عزم راسخ خود برای پیمودن راه فناوری انرژی هسته یی باز بدارد. مسؤولان ما محاسبه كردند، محاسبه شان هم درست است. پیگیری این كار برای پیشرفت كشور - هم پیشرفت مادی، هم پیشرفت سیاسی، هم پیشرفت علمی - مفید و لازم است؛ این جزو مصالح ملی است؛ این را مسؤولان درست فهمیده اند و پایش هم ایستاده اند. اروپایی ها اگر می خواهند در این زمینه با ایران اسلامی به یك تفاهم واقعی برسند، باید تأثیر فشار امریكا و صهیونیست ها را روی خودشان كم كنند؛ نباید تحت تأثیر قرار بگیرند. با ملت ایران، مثل ملت ایران مواجه شوند. ملت ایران، یك ملت بزرگ و بافرهنگ است - این را ثابت كرده - نمی توانند با ملت ایران مثل یك ملت عقب افتاده و یك كشور مستعمره معامله كنند؛ چنین توهینی را ملت ایران بر آنها نخواهد بخشود.
بعضی از كشورهای اروپایی خاطرات قرن نوزده و اوایل قرن بیست در ذهنشان هست. آن روزی كه انگلیسی ها با كشتی به خلیج فارس می آمدند و فرمانده نظامی انگلیسی از داخل كشتی به همه ی كشورهای منطقه - از جمله ایران - حكمرانی می كرد، گذشته است. دورانی كه محمدرضا پهلوی در این كشور می نشست تا انگلیسی ها و امریكایی ها به وسیله ی سفرایشان به او بگویند چه كسی را نخست وزیر كن، چه كسی را وزیر كن، چه كسی را بردار، نفت را این طوری كن، آن طوری كن، گذشته است. آن روز ملت ایران به پا نخاسته بود. آن روز ملت ایران بیدار نشده بود. امروز شما با یك ملت بیدار و با عزم و اراده مواجه اید. مسؤولان كشور هم در مقابل تهدید دشمنان ذره یی هراس در دلشان احساس نمی كنند؛ مسؤولان هم از خود این ملتند. طرفهای اروپایی مذاكره كننده ی انرژی هسته یی بدانند با چه كشوری صحبت می كنند.

همانطور كه مسؤولان بارها گفته اند، جمهوری اسلامی ایران فعالیت هسته ای خود را مطلقاً تعطیل نخواهد كرد و این خط قرمز ما است.

اگر آژانس بین المللی انرژی هسته ای در قضاوتها و مواضع خود، تحت تأثیر امریكا و كشورهای همفكر او قرار گیرد، اعتبار بین المللی خود را از دست خواهد داد و قابل اعتماد نخواهد بود.
انتظار از آژانس این است كه در قبال كشورهای مختلف برخورد یكسان، عادلانه، و بیطرفانه داشته باشد.

در واقع این جنجالی كه مخالفان در دنیا راجع به جنجال هسته یی راه انداختند، یك حرف بی منطق است و انگیزه ی امریكا را می شود فهمید؛ روشن است. دیگرانی هم كه در این میدان یقه چاك می كنند، بعضی زیر نفوذ امریكایند، بعضی هم دچار توهمند؛ ولی انگیزه ی امریكا و كسانی كه دشمن ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی اند، روشن است.

الان دهها كشور از سوخت هسته یی استفاده می كنند؛ اما كشورهایی كه سوخت هسته یی را می توانند تولید بكنند - كه امروز در جریان همین مسأله، این جنجال هسته یی ایران را راه انداختند - خیلی معدودند؛ شاید حدود ده كشورند، كه یكی از آنها ایران است.

مذاكره‌كننده‌ها و مأموران دولت جمهوری اسلامی دنبال این كار هستند؛ دارند حرف می‌زنند و كار می‌كنند؛ همان خط قرمزهایی را هم كه مسؤولان كشور در اظهاراتِ علنی گفته‌اند، آنها هم در مذاكراتشان دنبال می‌كنند؛ لیكن آن چیزی را كه باید بجد به طرفهای مذاكره گفت و در میان گذاشت، این است كه به این فكر نباشند كه با حرفهای نادرست و غیرمنطقی خود، ملت ایران را معتقد كنند كه طرفها اعتقاد به منطق ندارند. اگر ملت ایران به این نتیجه رسید كه طرفهای صحبت به منطق پایبند نیستند، گفتگو با آنها را ترك خواهد كرد؛ چون كسی‌كه اهل منطق نیست، چه گفتگویی، چه حرفی؟! ما در یك سال گذشته نشان داده‌ایم كه اهل منطق هستیم و منطق داریم. گفتند می‌خواهیم شفاف باشید؛ گفتیم خیلی خوب، مقررات جهانی است؛ نمایندگان آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌یی بیایند بازدید كنند تا اگر نگرانند، نگرانی‌شان برطرف شود. نظام جمهوری اسلامی منطق را شاخص كار خودش قرار داد. آن‌جایی كه چیزی را قبول كرد، با منطق بود؛ آن‌جایی كه چیزی را رد كرد، با منطق بود. هرجا هم خواستند زورگویی كنند، جمهوری اسلامی ایستاد و قبول نكرد. زورگوییِ طرفهای مقابل، نشان‌دهنده‌ی بی‌منطقیِ آنهاست؛ منطق ندارند. «شما باید غنی‌سازی را تعلیق بلندمدت كنید»؛ چرا و به چه دلیل؟ چه ربطی بین شفاف‌سازی و تعلیق یا توقف غنی‌سازی است؟ با هم هیچ ارتباطی ندارد. با این یاوه‌گویی‌ها و حرفهای دوران استعمار، مگر می‌شود ملتی را از حقوق و خواسته‌ها و نظرات خودش محروم كرد؛ آن هم ملت ایران؛ این ملت زنده؟ طرفهای مذاكره بدانند ملت ایران زنده است. موجود زنده، هم اهل منطق است، هم اهل حركت است، هم اهل تعامل است، هم اهل دفاع است، هم اهل مشت زدن است؛ آن‌جایی‌كه لازم باشد.

در این‌جا من به مناسبت مسأله‌ی سلاحهای كشتارجمعی، می‌خواهم مسأله‌ی انرژی هسته‌یی را هم مطرح كنم. حرفی كه قابل گفتن است و غربی‌ها امروز در زمینه‌ی مسأله‌ی چرخه‌ی سوخت و غنی‌سازی به ما می‌زنند، این است: شما اطمینان دنیا را جلب كنید كه نمی‌خواهید دنبال بمب اتم بروید. حالا خودشان هم - به تصور من، آنچه كه انسان از قرائن می‌فهمد - می‌دانند كه ما دنبال بمب اتم و سلاح اتمی نیستیم؛ اما در مقام بحث و چانه‌زنی و مذاكره حرفهایی می‌زنند، ولی تنها حرف آنها كه قابل قبول است این است كه ما باید اطمینان‌سازی كنیم. ما هم گفته‌ایم حرفی نداریم و اطمینان‌سازی می‌كنیم. ما تعاملی كه از سال گذشته با آژانس هسته‌یی داشته‌ایم، براساس همین بوده است؛ منتها اطمینان باید از راه‌های معقول باشد. نمی‌شود به كسی گفت شما خودت را دار بزن، تا من اطمینان پیدا كنم كه نسبت به من سوءنیتی نداری! این‌كه منطقی نیست. شما بكلی از این تكنولوژی و از این فناوری دست بردار و خودت و نسلهای آینده‌ات را محروم كن و لعن و نفرین آنها را برای خودت به‌خاطر این قراردادِ بدتر از تركمانچای بخر، برای این‌كه من به تو اطمینان پیدا كنم؛ این منطقی است؟! نه؛ منطقی نیست. البته دوستانی كه مشغول فعالیت و مذاكره هستند، خوب مذاكره كرده‌اند. من همین مذاكرات پاریس را كه همین اخیراً - یك ماه پیش تقریباً - انجام گرفت، نگاه كردم و خواندم؛ مواضع خوبی را اتخاذ كردند و خوب دفاع كردند و قوی و منطقی حرف زدند. مسأله‌ی ما این است: ما می‌خواهیم این فناوری را داشته باشیم. ما این فناوری را به‌دست هم آورده‌ایم. غربی‌ها دارند قرشمال‌بازی درمی‌آورند؛ این حاصل قضیه است. یك روز می‌گفتند شما بمب اتم می‌خواهید درست كنید؛ حالا همان جنجالی را كه برای ساختن بمب اتم ممكن است به راه بیندازند، الان به راه می‌اندازند برای این‌كه شما می‌خواهید قطعه درست كنید! آنها می‌گویند چون شما می‌خواهید قطعه‌سازی كنید برای سانتریفیوژها، این قطعه‌سازی مخالف فلان قرارداد است؛ در حالی‌كه مخالف هیچ قراردادی نیست و ما هم تعهدی نكرده‌ایم. البته یك تعهد دو جانبه در سطوح مذاكراتی - نه سطوح تصمیم‌گیری بالا - كرده بودند كه مسؤولان هم قبول كردند. آنها به تعهد خودشان عمل نكردند، اینها هم به تعهد خودشان عمل نكردند؛ تازه آن هم برای همیشه كه نبود. ما در چه زمان قول به كسی داده‌ایم كه هیچ وقت قطعه‌سازی نكنیم، سانتریفیوژ را مونتاژ نكنیم یا كار نصب را انجام ندهیم و گازدهی نكنیم؟ ما حرف منطقی داریم و موضع‌مان، موضع درستی است؛ پای این موضع هم ایستاده‌ایم.توجیه كردن و استدلال كردن و تبیین كردن این قضیه برای نخبگان، به عهده‌ی دستگاه سیاست خارجی ماست، كه تا حدودی انجام می‌گیرد و وسیع‌تر هم باید انجام بگیرد. من هم به آقای خاتمی توصیه و تأكید كرده‌ام و هم به دوستان وزارت‌خارجه پیغام داده‌ام، كه باید این مسأله تبیین شود؛ چون در این صورت، افكار عمومی و نخبگان كاملاً این حرف را می‌پذیرد؛ این‌طور نیست كه ما خیال كنیم همه‌ی نخبگان عالم و افراد سیاستمدار علیه ما هستند؛ نه، باید بفهمند. ما باید تلاش كنیم و كار خودمان را دنبال كنیم؛ چون اگر ما امروز از این موضع عقب‌نشینی كنیم، آنها دیگر حدی برای پیشروی نمی‌شناسند و كار به جایی می‌رسد كه بتدریج نمی‌توانیم دیگر اسم تكنولوژی هسته‌یی را بیاوریم؛ اینها تا آن‌جا هم پیش می‌روند.

اگر می‌خواهید به انرژی هسته‌یی دست پیدا كنید، اگر می‌خواهید چرخه‌ی غنی‌سازی را ادامه دهید، اگر می‌خواهید امكانات علمی در اختیار شما قرار بگیرد، اگر می‌خواهید روزنامه‌ها و رادیوها و سرویسهای جاسوسی دنیا علیه شما توطئه نكنند، بروید در مقابل امریكا یا - به تعبیر درست‌تر - در مقابل نظم استكباریِ جهانی تسلیم شوید؛بروید عتبه را ببوسید. البته اینها عده‌ی بسیار كمی هستند؛ اما متأسفانه هستند. اینها در صددند تفهیم كنند كه برای ایرانی، راهِ كم كردن دردسر و دغدغه، تسلیم شدن است.

آنچه امروز جنجال امریكاییها علیه ایران را به‌وجود آورده و اینها را دستپاچه كرده، این است كه اینها دارند می‌بینند كه ایران نیروگاه هسته‌یی را به‌وجود آورده و می‌تواند برق هسته‌یی تولید كند و سوخت و خوراك آن را هم خودش در داخل تولید می‌كند. این، اولین نقطه‌ی نگرانی اینهاست. من یك وقت گفتم كه اگر نفت در اختیار آنها بود و ما احتیاجِ به نفت داشتیم، یك بطری نفت را به قیمت پدر و مادرشان به ما می‌فروختند. این‌طور نبود كه یك بشكه‌ی نفت را مثلاً فرض كنید بیست، سی یا سی‌وپنج دلار - و در واقع مفت - كه ما الان داریم می‌فروشیم، بفروشند. ولی می‌بینید كه كشورهای دارای نفت، سرمایه‌ی تجدیدنشدنی خودشان را تبدیل می‌كنند به یك پول ناقابل. اینها می‌خواهند همین معادله را در مسأله‌ی سوخت اتمی به‌وجود بیاورند؛ یعنی كاری كنند كه اگر ما نیروگاه اتمی هم داریم، برای سوختش محتاج آنها باشیم.
نقطه‌ی دوم نگرانی آنها این است كه از این ناراحتند كه این دانش در داخل رشد كرده و روئیده است؛ یعنی در واقع بومی است. البته این به معنای آن نیست كه ما این دستگاه را اختراع كردیم؛ نه، بلكه به این معناست كه ما برای فراگیری این كار درِ خانه‌ی آنها نرفتیم. محققان جوان خودمان - همین جوانهایی مثل شما - و صدها مغز متفكر و خوشفكر توانسته‌اند این دستگاه عظیم را راه‌اندازی كنند و به نتیجه برسانند؛ دانش را در میان خودشان بارور كنند؛ فناوری را به‌وجود بیاورند و درِ خانه‌ی این و آن نروند؛ این یكی از نگرانیهای آنهاست؛ چرا، چون می‌بینید این درست بر خلاف آن فلسفه‌ی استكباری است كه كشورهایی كه می‌خواهند تحت سلطه باشند، نباید در دانش و فناوری استقلال داشته باشند؛ باید دستشان دراز باشد؛ محتاج آنها باشند. آنها می‌دانند كه اگر امروز كشور و ملت ایران توانست بر قله‌ی این فناوری بنشیند، سخن حق او در دنیا كه همان استقلال امت اسلامی و عزت اسلامی است، بیشتر در بین مسلمانها و در جوامع اسلامی جایگزین خواهد شد و ذهن‌ها بیشتر آن را قبول خواهند كرد؛ از این ناراحتند؛ لذا جنجال می‌كنند. بنابراین حقیقتِ قضیه غیر از آن چیزی است كه آنها می‌گویند.

مسؤولان كشور ما در زمینه‌ی مسائل سیاسیِ این كار آنچه كه باید بگویند، گفتند. آقای رئیس جمهور و مسؤولان این پروژه‌ی هسته‌یی و وزارت خارجه‌ی ما آنچه كه گفتند، درست است. پاسخ یاوه‌گوییها و زیاده‌طلبیهای دیگران را آنها دادند. من درصدد این نیستم كه در این زمینه چیزی بگویم؛ من می‌خواهم حقیقتِ مطلب برای ملت ایران روشن شود. ملت ایران نمی‌خواهد یك ظلم مضاعف را قبول كند. اظهار نگرانی می‌كنند كه شما ممكن است از این طریق بتوانید به سلاح هسته‌یی دست پیدا كنید. اگر اروپاییها و دیگران حقیقتاً راست می‌گویند و نگران سلاح هسته‌یی هستند، ما می‌گوییم نه، مطمئن باشید؛ ما دنبال سلاح هسته‌یی نیستیم؛ به همان دلیلی كه گفتم. اما اگر از این‌كه ملت ایران این فناوری فاخر و برجسته را كه متعلقِ به خود اوست و بومی است، دارد، ناراحتند و می‌خواهند آن را متوقف كنند، باز هم به آنها می‌گویم مطمئن باشید كه ملت ایران زیر بار نخواهد رفت. آنچه كه امروز محققان، دانشمندان و دولت ایران در زمینه‌ی فناوری هسته‌یی انجام می‌دهند، وظیفه‌ی بزرگ آنهاست و كار بزرگی است و این كار برای جلوگیری از وابستگیِ به بیگانگان و برای حفظ استقلال ملی است، كه به آن نیاز دارد.

یاوه‌گوها و یاوه‌بافها بیخود سعی نكنند این‌طور بپراكنند كه چه لزومی دارد این كار و چرا دنبالش می‌كنند؛ نه، این نیاز ملت ایران است. امروز كشورهای پیشرفته‌ی دنیا بیشترین یا سهم مهمی از انرژی برق خودشان را از نیروگاههای هسته‌یی تولید می‌كنند، نه از نفت كه هم سرمایه‌ی دودزاست، و هم تمام شدنی و هم قابل تبدیلِ به چیزهای بسیار ارزشمندتر از سوخت. آنها كه می‌خواهند ملتهای دارای نفت را از این موهبت محروم كنند، می‌گویند شما كه نفت دارید، دیگر به انرژی هسته‌یی چه نیازی دارید؟ مگر باید نفت را تمام كنیم، بعد دست به طرف شما حتماً دراز كنیم! سرنوشت ملتها نیاز به شماست؟ آنها می‌گویند نفت را مصرف كنید، بعد دستتان كه خالی شد، محتاج ما شوید؛ بیایید درِ خانه‌ی ما. ملت ما نمی‌خواهد این را قبول كند و ما باید به سمت انرژی هسته‌یی برای تولید برق برویم؛ این نیاز كشور ماست؛ باید به این راه برویم، والّا عقب‌ماندگیهای یكی دو قرن گذشته باز هم مضاعف خواهد شد و آن وقت یك قرنِ دیگر این ملت را عقب می‌اندازند. بنابراین رفتنِ دنبال این كار وظیفه‌ی ملی است. وقتی كه دنبال این كار می‌رویم، بایستی قضیه را بومی كنیم و اگر بومی نكنیم، باز همان وابستگی و باز همان نیاز است. وقتی می‌خواهیم وابسته نباشیم و كار بومی باشد، البته فشار هست. باید در مقابل فشارها مقاومت كرد. آنهایی كه نفهمیده علیه این فكر حرف می‌زنند، نمی‌فهمند و ملتفت نیستند كه دارند به این ملت خیانت می‌كنند و همان چیزی را كه امریكا می‌خواهد، بیان می‌كنند و بر زبان می‌آورند: چه لزومی دارد؟ چه احتیاجی داریم؟ ولش كنیم! بله، معلوم است كه آنها دلشان می‌خواهد ما هیچ چیز تولید نكنیم و غذای حاضرمان را هم از آنها بگیریم؛ به شرطی كه پول داشته باشیم. وقتی هم نداشتیم، اگر ملت از گرسنگی بمیرند، آنها كه ابایی ندارند؛ چون هزارهزار می‌كُشند و از مردن هزارهزار و میلیون میلیون هم هیچ باكی ندارند. وظیفه‌ی ملی ما امروز این است كه دنبال این فناوری و فناوری‌های مشابه، هر چه كه ما را به اوج قله‌ی علم نزدیك كند، برویم و امروز دنبال كردن آن برای ملت ما واجب است و برای كسانی كه می‌توانند، وظیفه‌ی آنهاست تا بتوانند ملت را به عزت برسانند و از وابستگی رها كنند.

آنچه كه تاكنون جمهوری اسلامی قبول كرده، این است كه بیایند و عملیات غنی(4)سازی‌ای را - كه در نقطه مشخّصی است - ببینند؛ كه آنها هم آمدند و دیدند كه وجود دارد و اجازه هم داشتند كه هرجای دیگری هم كه خیال می‌كنند عملیات غنی‌سازی هست، بروند و ببینند، تا بدانند كه تبلیغات صهیونیستها دروغ است. این یك راهِ مسالمت‌آمیز برای حفظ فناوری هسته‌ای است.

ما به هیچ قیمتی حق نداریم این فناوری را از دست بدهیم. این‌كه بعضی كسان تبلیغ می‌كنند كه چیز زیادی به‌دست نیامده، این هم درست نیست. این را بدانید كه آنچه به‌دست آمده، بسیار برجسته و زیاد است. اگر زیاد نبود، دشمنان ما را این‌قدر حسّاس نمی‌كرد. كارشناسان و انسان‌های وارد و مطّلع، داوریِ درستی در این مورد دارند. ما به فناوری‌ای رسیده‌ایم كه در كشور ما بومی است؛ مهم این است. اگر امروز همه دستگاههایی را كه در اختیار جمهوری اسلامی است، دشمنان ما بتوانند - كه البته نخواهند توانست - از بین ببرند، این فناوری از بین نمی‌رود؛ چون آن را از كسی عاریه و وام نگرفته‌ایم و متخصّصان هوشمند خود ما توانسته‌اند به آن دست پیدا كنند. البته اگر به میل غربیها و مراكز قدرت جهانی بود، تا صد سال دیگر هم نمی‌گذاشتند كه جمهوری اسلامی به چنین فناوری‌ای دست پیدا كند و این كار، علی‌رغم آنها و تحریم ما انجام گرفته است. بنابراین آنچه به‌دست آمده، ارزشمند است و این دانش ارزشمند را نه دولت، نه مسؤولان، نه سازمان انرژی اتمی و نه هیچ فردی از افراد این كشور حق ندارد كه از دست بدهد و روی آن معامله كند؛ قطعاً معامله‌ای هم صورت نگرفته و نخواهد گرفت. البته اگر آنهایی كه واردِ این گفتگو با مسؤولان جمهوری اسلامی شدند، بخواهند با جمهوری اسلامی سرِ این قضیه به چالش بیفتند و زیاده‌طلبی كنند، همه چیز به هم خواهد ریخت و قطعاً از جمهوری اسلامی تو دهنی خواهند خورد و بلاشك ما در این زمینه مطلقاً حاضر به دادن هیچ امتیازی نخواهیم بود. ما این فناوری و آنچه را كه بحمداللَّه در بخشهای مختلف كشور عزیزمان از پیشرفتهای چشمگیر علمی و تحقیقی به دست آورده‌ایم، باید حفظ كنیم. البته هنوز تا رسیدن به خطوط مقدّم فنآوری و علم خیلی فاصله داریم. علّتش این است كه از زیر صفر - نمی‌شود گفت صفر - شروع كرده‌ایم. با این كشور كاری كرده بودند كه نه فقط دستاورد علمی و فنآوری، بلكه حتّی امید آن را هم نداشته باشد. بنابراین، ما از نقطه «هیچ» شروع نكردیم، بلكه از «هیچِ همراه با نومیدی» شروع كردیم! انقلاب اسلامی از این‌جا وارد میدان شد و بحمداللَّه امروز پیشرفت كرده است.

دارندگان علم و فناوری در جهان، تلاش می كنند كشورهای دیگر همچنان مصرف كننده تولیدات آنها باشند بهمین علت از پیشرفتهای علمی دانشمندان ایران ازجمله در فناوری هسته ای ناراحت وعصبانی هستند.

آنها در ظاهر می گویند ایران نباید بدنبال سلاح هسته ای باشد اما حرف حقیقی شان این است كه ایران نباید دانش و فناوری هسته ای داشته باشد تا همیشه نیازمند فناوریهای پیشرفته غرب بماند.

نظام اسلامی در برابر اردوگاه شرق و غرب ایستاد؛ اما در همان روزها یك نظریه این بود كه ما به نحوی با استكبار كنار بیاییم! كسانی‌كه این نظریه را بیان می‌كردند، آدمهای بدی نبودند؛ بلكه ساده‌اندیش بودند و می‌گفتند كنار بیاییم تا ضرر آنها را از خود دفع كنیم؛ اما پاسخ این سؤال را نمی‌دادند كه این كنار آمدن و كوتاه آمدن و عقب‌نشینی كردنِ سنگر به سنگر تا كجا باید ادامه پیدا كند؛ ملت ایران باید چه كار كند كه امریكا از او راضی شود؛ چقدر باید از ارزشهای خود صرف‌نظر كند تا امریكا بگوید دیگر با شما كاری ندارم؟ شاید بعضی از آنها حتّی فكر نمی‌كردند كه استكبار به حدّی هم قانع نیست. در جنجال اخیرِ فعّالیتهای هسته‌ای ایران دیدید كه قدم به قدم شروع كردند به جلو آمدن؛ اوّل گفتند ایران باید پروتكل الحاقی را قبول كند؛ بعد گفتند باید فلان اطّلاعات را بدهد؛ بعد پا را فراتر گذاشتند و گفتند اصلاً ایران نباید فناوری هسته‌ای داشته باشد! عقب‌نشینی در مقابل مجموعه‌ای كه زور مادّی دارد، اما مطلقاً ذخیره اخلاقی در وجودش نیست تا از این زور به شكل ظالمانه استفاده نكند، راه علاج نیست. راه علاج، منحصر شده بود در مقاومت، و امام بزرگوار ما - آن انسان مقاوم، صبور و سرسخت - مظهر مقاومت بود؛ و این تنها راهی بود كه در مقابل ملت ایران وجود داشت. لذا حتّی حمله نظامی‌شان اثر نبخشید.

امروز بسیاری از جوانانی كه در بخشهای بسیار حسّاسِ علمی كشور مشغول كار هستند، همان عناصر دفاع مقدّسند كه با همان روحیه و انگیزه مشغول كار شده‌اند و امروز یك نمونه از كارهای شگفت‌آمیز آنها همین غنی‌سازیِ مواد هسته‌ای است كه جزو محرمانه‌ترین فناوریهای جهانی است كه قدرتها آن را دربست در اختیار خود نگاه داشته‌اند؛ اما جوانان ما توانستند با تكیه به استعداد و هوش و دستانِ ماهر خود این كار بزرگ را انجام دهند، كه شما عكس‌العملهای مستكبران عالم را می‌بینید. جنجالهایی كه امروز در دنیا وجود دارد، عكس‌العمل در مقابل استعداد و توانایی و افتخارات شماست.

عزیزانی كه با تلاش مؤمنانه به دستاوردهای ارزشمندی نظیر تولید، تكثیر و انجماد سلولهای بنیادی جنینی و دانش هسته ای دست یافته اند باید بعنوان پیشروان حركت علمی ملت ایران مورد تجلیل و قدردانی قرار گیرند تا راه برای ورود و شكوفایی استعدادهای جوانان باز شود

این یك كارِ بسیار عظیم و پیچیده علمی است كه در معدودی از كشورهای دنیا انجام گرفته است. در كشور ما این كار بی‌سروصدا اتّفاق افتاده و هنوز اعلان هم نشده است. به نظر من اهمیت این كار كمتر از كار هسته‌ای كه ما كردیم، نخواهد بود. این كار در آینده پزشكی دنیا ارزش زیادی دارد و دنیا از آن به عنوان یك انقلاب پزشكی نام می‌برد. یك گروه جوان مؤمنِ انقلابی و واقعاً جهادی كه از همین بچه‌های جهاد دانشگاهی هستند، راجع به این مسأله چند سال كار كرده‌اند و به نتایج خوبی رسیده‌اند - البته باید كار ادامه پیدا كند تا به آن نتایج نهایی‌اش برسد - كه ان‌شاءاللَّه خودشان اعلان خواهند كرد.

دانش هسته ای كشور، بومی و در جهت مقاصد صلح آمیز است و جمهوری اسلامی ایران بر اساس مبانی دینی و فقهی هیچ گاه قائل به استفاده از سلاحهای كشتار جمعی نیست.

این مواضع و درخواستها، بی جا، ظالمانه و ناحق است و جمهوری اسلامی ایران این درخواستها را نخواهد پذیرفت.

در فناوری برتر كه در دنیا با افتخار از آن یاد می‌شود، مجبور شدند علی‌رغم همه دشمنیها بگویند ایران جزو ده كشوری است كه توانسته چرخه سوخت هسته‌ای تولید كند. این چیزِ كمی نیست. البته وقتی چنین موفّقیتی پیش می‌آید، این جنجال را هم دنبالش راه می‌اندازند كه بله، اینها می‌خواهند چنین كنند، چنان كنند؛ بمب بسازند.

اگر انسان بخواهد نمونه‌های این توانستن را بگوید، خیلی زیاد است. از همین توانستنهای ماست كه ناراحتند. صریحاً اعلام كرده‌اند كه ما نمی‌توانیم ببینیم جمهوری اسلامی به فناوری برتر هسته‌ای و از این قبیل چیزهایی كه وجود دارد، برسد. در زمینه‌های گوناگون، در زمینه‌های گیاهی و غیره هم انصافاً كارهای خیلی خوبی در كشور شده است.

ما خود فنآوری اتمی را به كوری چشم دشمنان به دست آوردیم. ما عضو آژانس اتمی بودیم و قرارداد آژانس بین‌المللی اتمی را امضا كرده بودیم و قرار بود طبق مقرّرات، كمكهایی به ما بشود. متنفّذین صهیونیست و امریكا به همه دنیا اعلام كردند كه به ایران كمك نكنید. جوانان، متفكّرین و استعدادهای جوشان و درخشان ما خود توانستند بدون كمك در طول چند سال، آرام آرام این فنآوری را به دست آورند. فنآوری اتمی و هسته‌ای غیر از ساختن بمب اتم است. فنآوری هسته‌ای رشد علمی در رشته‌ای محسوب می‌شود كه دارای خواص بسیار است. كسانی كه خواستار ساختن بمب اتم باشند می‌توانند شاخه مربوط به آن را دنبال كنند و به آن برسند. ما خواستار بمب اتم نیستیم و حتّی با داشتن سلاحهای شیمیایی هم مخالفیم. حتّی زمانی كه عراق ما را مورد حمله سلاحهای شیمیایی قرار می‌داد، اقدام به تولید سلاحهای شیمیایی نكردیم. این مسائل با اصول ما موافق نیست.

۲- تلاش برای كسب فن‌آوری و دانش هسته‌ای و ایجاد نیروگاههای هسته‌یی به منظور تأمین سهمی از انرژی كشور و تربیت نیروهای متخصص.
۳- گسترش فعالیتهای پژوهشی و تحقیقاتی در امور انرژیهای گداخت هسته‌یی و مشاركت و همكاری علمی و تخصصی در این زمینه.
نمودار
    پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی