[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار مردم قم به مناسبت قیام نوزدهم دی - 1387/10/19 عنوان فیش : لحظهشناسی, رشد سیاسی, شم سیاسی, بصیرت, آگاهی, آگاهی به زمانه, آگاهی ملتها, آگاهی مردم, بیداری, بیداری ملتها کلیدواژه(ها) : لحظهشناسی, رشد سیاسی, شم سیاسی, بصیرت, آگاهی, آگاهی به زمانه, آگاهی ملتها, آگاهی مردم, بیداری, بیداری ملتها نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : شمّ انسانی و عمیق یک ملت باید حوادث را قبل از وقوع آن احساس کند و بفهمد که چه اتفاقی دارد میافتد، و عکس العمل نشان بدهد. در طول تاریخ اسلام وقتی نگاه میکنیم، نداشتن این درک و شمّ سیاسیِ درست، ملتها را همیشه در خواب نگه داشته است و به دشمنان ملتها امکان داده است که هر کاری که میخواهند، بر سر ملتها بیاورند و از عکس العمل آنها در امان و مصون بمانند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مسئولان وزارت آموزش و پرورش - 1381/04/26 عنوان فیش : مردم ایران, آگاهی مردم, رشد سیاسی, شعور سیاسی کلیدواژه(ها) : مردم ایران, آگاهی مردم, رشد سیاسی, شعور سیاسی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : خوشبختانه ملت ما ازجهت آگاهی سیاسی جزو ملتهای پیشرفته است. مربوط به :بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی - 1371/01/15 عنوان فیش :اختصاص مفاهیم سیاسی به روشنفکران در قبل از انقلاب کلیدواژه(ها) : بصیرت, رشد سیاسی, دستاوردهای انقلاب اسلامی, تاریخ مبارزات و پیروزی انقلاب اسلامی نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : بحمد اللّه امروز ملت ایران از بینش و درک سیاسی بالایی برخوردار است. این را به معنای واقعی کلمه میگویم، نه برای خوشایند شما. امروز زنها و مردهای ما در روستاها و شهرهای دورافتاده هم، مفاهیم سیاسی را درک میکنند. یک روز در همین کشور، مفاهیم سیاسی مخصوص روشنفکران بود؛ اما امروز شما از هر زن ومرد ما در بارهی مسألهی فلسطین سؤال کنید، میبینید مسئله را میشناسد؛ یعنی میداند که فلسطین یک کشور اسلامی بوده است که صهیونیستهای غاصب، به کمک قدرتهای جهانی، سالهای متمادی است آنجا را گرفتهاند و مردم فلسطین مسلمانان مشغول مبارزهاند تا آنجا را بازپس بگیرند. امروز در داخل جامعهی ما، چه کسی این قضایا را نمیداند؟ اینها جزو حرفهای معمولی و عادی است. قبل از انقلاب اسلامی، کسانی که این مسئله را در جامعهی ما میدانستند، اقلیت بسیار محدودی از روشنفکران و کتابخوانان آن هم نه همهشان بودند! امروز ملت ایران، اعم از مرد و زن و پیر و جوان، در هرجای کشور که زندگی کنند، میدانند ابرقدرتی خودکامه در عالم وجود دارد که با سلاح، سیاست، تبلیغات و زور، به ملتهای دیگر ظلم میکند. جایی با زور وارد میشود، جایی با سیاست وارد میشود مثل نیکاراگوئه جایی با ایجاد کودتای نظامی وارد میشود، جایی خانهی رؤسای کشور را بمباران میکند، جایی با تبلیغات وارد میشود و جایی با پول وارد میشود. این را همه میدانند. مسألهی استکبار و ترجیح قدرت یک ابرقدرت مستکبر بر منافع ملتها را، چه کسی در کشور ما نمیداند؟ همه میدانند، شعارش را میدهند و حرفش را میزنند. بسیجیهای روستایی ما که به جبهه میرفتند، در وصیتنامههایشان این را مینوشتند. اینها جزو بینات جامعهی ماست. شما خیال میکنید قبل از انقلاب در این کشور، چند در صد مردم مسألهی استکبار و استثمار و غلبهی منافع ابرقدرتها بر منافع ملتها را درک میکردند؟ فقط تعدادی از روشنفکران. هماکنون در کشورهای اروپایی و در خود امریکا هم، کسانی که این مسائل را درک میکنند، به نسبت، از مردم ما کمترند. آنها نمیدانند در دنیا چه خبر است، ولی شما میدانید. این، رشد و درک سیاسی است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه - 1370/06/27 عنوان فیش :فضای غبارآلود و ضعف تحلیل سیاسی در دوران حکومت پنج ساله امیرالمومنین(ع) کلیدواژه(ها) : بصیرت, تبیین, عمار, قدرت تحلیل سیاسی, دوران امیرالمؤمنین (علیه السلام), جنگهای امیرالمؤمنین(علیه السلام), جنگ صفین, عبد الله ابن مسعود, ربیع بن خثیم, جنگهای پیامبر اسلام (صلیآلله علیه و اله و سلم), حکومت امیرالمومنین (علیه السلام), امتزاج حق و باطل, سپاه پاسداران انقلاب اسلامی, نمایندگی ولی فقیه در سپاه, حضور سیاسی در صحنهی انقلاب, سپاه و سیاست, تاریخ دوران حکومت حضرت علی بن ابیطالب (علیهالسلام, تاریخ عصر بعثت و دوران حیات و حکومت پیامبر(صلی الل, نمایندگی ولی فقیه در سپاه, رشد سیاسی, جناحهای سیاسی, سپاه و سیاست, تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد, تاریخ رهبری امام خمینی(ره) بعد از انقلاب اسلامی نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : من به برادران عزیز دفاتر نمایندگی[ولی فقیه در سپاه] و بخصوص بخش عقیدتی، سیاسی عرض میکنم که تحلیل سیاسی به شکل صحیح و پرورانندهی ذهن، چیز بسیار مهمی است؛ ذهن باید پرورانده بشود. دوران دشوار هر انقلابی، آن دورانی است که حق و باطل در آن ممزوج بشود. ببینید امیر المؤمنین از این مینالد: «و لکن یؤخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث فیمزجان فهنالک یستولی الشّیطان علی اولیائه». در دوران پیامبر، اینطوری نبود. در دوران پیامبر، صفوف، صفوف صریح و روشنی بود. آن طرف، کفار و مشرکان و اهل مکه بودند؛ کسانی بودند که یکییکی مهاجرین از اینها خاطره داشتند: او من را در فلان تاریخ زد، او من را زندانی کرد، او اموال من را غارت کرد؛ بنابراین شبههیی نبود. یهود بودند؛ توطئهگرانی که همهی اهل مدینه از مهاجر و انصار با توطئههای آنها آشنا بودند. جنگ بنی قریظه اتفاق افتاد، پیامبر دستور داد عدهی کثیری آدم را سر بریدند؛ خم به ابروی کسی نیامد و هیچکس نگفت چرا؛ چون صحنه، صحنهی روشنی بود؛ غباری در صحنه نبود. اینطور جایی، جنگ آسان است؛ حفظ ایمان هم آسان است. اما در دوران امیر المؤمنین، چه کسانی در مقابل علی (ع) قرار گرفتند؟ خیال میکنید شوخی است؟ خیال میکنید آسان بود که «عبد الله بن مسعود»، صحابی به این بزرگی بنا به نقل عدهیی جزو پابندهای به ولایت امیر المؤمنین نماند و جزو منحرفان به حساب آمد؟ همین «ربیع بن خثیم» و آنهایی که در جنگ صفین آمدند گفتند ما از این قتال ناراحتیم، اجازه بده به مرزها برویم و در جنگ وارد نشویم، در روایت دارد که «من اصحاب عبد الله بن مسعود»! اینجاست که قضیه سخت است. وقتی غبار غلیظتر میگردد، میشود دوران امام حسن؛ و شما میبینید که چه اتفاقی افتاد. باز در دوران امیر المؤمنین، قدری غبار رقیقتر بود؛ کسانی مثل عمار یاسر آن افشاگر بزرگ دستگاه امیر المؤمنین بودند. هرجا حادثهیی اتفاق میافتاد، عمار یاسر و بزرگانی از صحابهی پیامبر بودند که میرفتند حرف میزدند، توجیه میکردند و لااقل برای عدهیی غبارها زدوده میشد؛ اما در دوران امام حسن، همان هم نبود. در دوران شبهه و در دوران جنگ با کافر غیر صریح، جنگ با کسانی که میتوانند شعارها را بر هدفهای خودشان منطبق کنند، بسیار بسیار دشوار است؛ باید هوشیار بود. البته بحمد اللّه ما هنوز در چنان دورانی نیستیم. هنوز صفوف روشن است؛ هنوز خیلی از اصول و حقایق، واضح و نمایان است؛ اما مطمئن نباشید که همیشه اینگونه خواهد بود. شما باید آگاه باشید. شما باید چشم بصیرت داشته باشید. شما باید بدانید بازویتان در اختیار خداست یا نه. این، بصیرت میخواهد؛ این را دست کم نگیرید. من یک وقت در دوران زندگی تقریباً پنجسالهی حکومت امیرالمؤمنین(علیه الصّلاةوالسّلام) و آنچه که پیش آمد، مطالعات وسیعی داشتم. آنچه من توانستم به عنوان جمعبندی به دست بیاورم، این است که «تحلیل سیاسی» ضعیف بود. البته در درجهی بعد، عوامل دیگری هم بود؛ اما مهمترین مسأله این بود. والّا خیلی از مردم هنوز مؤمن بودند؛ اما مؤمنانه در پای هودج امالمؤمنین در مقابل علی(علیهالسّلام) جنگیدند و کشته شدند! بنابراین، تحلیل غلط بود. موضع خود را شناختن و در آن قرار گرفتن، هوشیاری سیاسی، شم سیاسی و قدرت تحلیل سیاسی - البته به دور از ورود در دستهبندیهای سیاسی - خودش یکی از آن خطوط ظریفی است که من در پیام هم به شما عرض کردم؛ امام هم که مکرر در مکرر فرموده بودند. البته یک عده خوششان نمیآمد: نه، چرا در کارهای سیاسی دخالت نکنند؟! همان وقت من یادم هست که بعد از گذشت چند ماه از فرمایش امام، یک حادثهی انتخاباتی در پیش بود و زیدی به یکی از شهرها رفته بود - که نمیگویم کجا، چون نمیخواهم نزدیک بشوم - و سخنرانی کرده بود. آن وقتها نوارش را آوردند و من گوش کردم. او میگفت: نه آقا، چرا میگویید سپاه در سیاست دخالت نکند؟ باید بکند؛ از شماها چه کسی بهتر؟(!) ببینید، اینها حرفهای خوشایند و دلنشینی است که این جوان مبارزِ پُر از خون انقلابی، به هیجان بیاید: بله، چه کسی از ما بهتر؟ امام این موضوع را صریحاً گفته بودند؛ اما اینها بین آگاهی سیاسی و حضور سیاسی در صحنهی انقلاب - که این خوب است - و بین دخالت در معارضات سیاسی و جناحبندیهای سیاسی و به نفع یکی و به ضرر دیگری کار کردن - که این همان چیز بد و بسیار خطرناکی است که امام هیأتی را مأمور کردند و گفتند ببینید چه کسی اینطوری است، از سپاه بیرونش کنید - خلط میکردند. توجه داشته باشید که انگیزههای سیاسی و جناحی نباید بتواند از یک مجموعهی سالم، خالص و کارآمد مثل سپاه - که ذخیرهیی است برای روزی که انقلاب از آن استفاده بکند - بهره ببرد. این ذخیره بایستی سربهمهر بماند، تا در جای خودش مصرف بشود. |