[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور - 1401/05/05
عنوان فیش :اهمیت داشتن نماز جمعه به دلیل استمرار آن به صورت هفتگی
کلیدواژه(ها) : نماز جمعه, دعای کمیل
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
[از خصوصیات نماز جمعه] استمرار این حادثه است؛ جلسه‌ی هفتگی. خب حج در عمر یک بار است ــ این جوری است دیگر ــ امّا این هر هفته اتّفاق می‌افتد؛ این خیلی مهم است. تا آنجایی که من اطّلاع دارم و یک مقداری تفحّص کردم، در هیچ آئینی، در هیچ جایی، اجتماعِ مُلابس با معنویّت به ‌صورت هفتگی وجود ندارد که مردم یک شهر یا جمع کثیری از مردم یک شهر، هر هفته یک جایی در یک مرکزی جمع بشوند و گرد هم بیایند؛ حالا محتوای آن گردهمایی چه باشد، مسئله‌ی بعدی است؛ این خیلی خصوصیّت مهمّی است. اینجا است که رجحان این، از این جهت حتّی بر حج معلوم میشود؛ یعنی پشت سر هم، پی‌درپی، این هفته، هفته‌ی بعد، هفته‌ی بعد، هفته‌ی بعد تا آخر. خب، این همان مصداقی است از آنچه در دعای کمیل میخوانیم: حَتّىٰ تَکونَ اَعمالى وَ اَورادى کُلُّها وِرداً واحِداً وَ حالى‌ فى‌ خِدمَتِکَ سَرمَدا؛(1) متّصل؛ یک روز باشم یک روز نباشم نه؛ یک جا باشم یک جا نباشم نه؛ متّصل در خدمتت باشم: وَ حالى‌ فى‌ خِدمَتِکَ سَرمَدا. این اجتماع هفتگی این جوری است؛ این «حالى‌ فى‌ خِدمَتِکَ سَرمَدا» را تحقّق میبخشد.
1 )
مصباح‌المتهجّد، شیخ طوسی ، ج ۲، ص ۸۴۹ (دعای کمیل)

حَتّىٰ تَکونَ اَعمالى وَ اَورادى کُلُّها وِرداً واحِداً وَ حالى‌ فى‌ خِدمَتِکَ سَرمَدا
ترجمه :
«...تا آنکه اعمال و اورادم هماهنگ و همسو و همه ورد واحدی باشد و حالم در خدمت تو پاینده گردد»


مربوط به :بیانات در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور - 1401/05/05
عنوان فیش :بیان خطبه‌ها توسط امام جمعه با مضمون مسائل مهم جهان
کلیدواژه(ها) : تبیین, نماز جمعه, تقوا
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
[از خصوصیات نماز جمعه] عبارت است از آمیختگی معنویّت و سیاست؛ چیزی که برای اهل دنیا و افرادی که در امور تأمّل ندارند خیلی امر مستبعدی است. سیاست کجا، معنویّت و خداباوری کجا؟ سیاست مبانی‌ای دارد که به حسب ظاهر، همه‌ی این مبانی با توجّه به خدا و مانند اینها یا منافی است یا مغایر است. آن وقت سیاست را با معنویّت مخلوط کردن در یک فریضه، این دیگر هنر اسلام است؛ این هنر اسلام است. در آن روایتِ حضرت رضا (سلام الله علیه)‌ [آمده که] خطیب جمعه «یُخبِرُهُم بِما وَرَدَ عَلَیهِم مِنَ‌ الآفاقِ‌ وَ مِنَ الاَهوالِ الَّتی لَهُم فیهَا المَضَرَّةُ وَ المَنفَعَة»؛(1) هائل [یعنی] یک امر مهم و بزرگ؛ مسائلی که در عالم میگذرد که یک مِساسی با جامعه‌ی ما دارد، یا به عنوان ضرر یا به عنوان نفع، [خطیب جمعه] اینها را برای مردم بیان میکند. فرض بفرمایید حالا مِن باب مثال مسئله‌ی هسته‌ای، یا فرض کنید جنگ اوکراین ــ یک مسئله‌ای است دیگر؛ در دنیا وارد شده ــ یا مسائل گوناگون سیاستهای شرق و غرب، اینها یک چیزهایی است که با کشور ما، با جامعه‌ی ما، با زندگی ما و سیاست ما دارای مِساس است؛ خب اینها را خطیب جمعه برای مردم تبیین میکند، تشریح میکند، بیان میکند، درست، با اطّلاعات کافی و صحیح؛ یعنی این سیاست را با معنویّت [پیوند میزند]؛ هم میگوید «اتّقوا ‌الله»(2) ــ حتماً بایستی امر به تقوا در خطبه‌ی نماز جمعه باشد ــ هم در عین حال سیاست را، این سیاستِ این جوری، سیاست بین‌المللی، آن لبّ مسائل سیاسی را برای مردم بیان میکند.
1 )
وسائل‌الشّیعه، شیخ حر عاملی، ج ۷، ص ۳۴۴

يُخْبِرُهُمْ بِمَا وَرَدَ عَلَيْهِمْ مِنَ الْآفَاقِ مِنَ الْأَهْوَالِ الَّتِي لَهُمْ فِيهَا الْمَضَرَّةُ وَ الْمَنْفَعَة
ترجمه :
«…و آنها را از اخبار و حوادث مهمى كه از نقاط مختلف به مى رسد و در سود و زيان و سرنوشت آنها مؤثّر است، مطّلع سازد»

1 ) سوره مبارکه الأحزاب آیه 70
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقولوا قَولًا سَديدًا
ترجمه :
ای کسانی که ایمان آورده‌اید! تقوای الهی پیشه کنید و سخن حق بگویید...


مربوط به :بیانات در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور - 1394/10/14
عنوان فیش :مسئله‌ی تبیین، عمده‌ترین هدف نماز جمعه است
کلیدواژه(ها) : روشن‌گری, نماز جمعه, انبیای الهی
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
عمده‌ی [هدف‌] در این قرارگاه [نماز جمعه] تبیین است؛ مسئله‌ی تبیین. عمده‌ی هدف انبیای الهی تبیین بود؛ حقیقت را بیان کنند؛ چون آن چیزی که موجب میشود انسانها گمراه بشوند این است که حقیقت را نمی‌شناسند؛ عمده این است. از این قبیل هم هستند که حقیقت را میدانند امّا انکار میکنند، لکن عمده‌ی انحرافها ناشی از ندانستن حقیقت است و انبیای الهی آمدند تا حقیقت را بیان کنند، واضح کنند، ظاهر کنند، حجّت را تمام کنند بر مردم؛ مسئله‌ی تبیین این است. اَلعُلَماءُ وَرَثَةُ الاَنبیاء؛(1) شما میراث‌بر انبیا هستید، از جمله در این قضیّه؛ مسئله‌ی تبیین.
1 )
الكافي، شیخ کلینی، ج‏ 1، ص 32 ؛
بصائر الدرجات، محمد بن حسن صفار، ص 10 ؛
کنز العمال، متقی هندی، ج 10، ص 146؛
 بحار الانوار، علامه مجلسی، ج 2، ص 92 ؛

مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِي الْبَخْتَرِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الْأَنْبِيَاءِ وَ ذَاكَ أَنَّ الْأَنْبِيَاءَ لَمْ يُورِثُوا دِرْهَماً وَ لَا دِينَاراً وَ إِنَّمَا أَوْرَثُوا أَحَادِيثَ مِنْ أَحَادِيثِهِمْ فَمَنْ أَخَذَ بِشَيْ‏ءٍ مِنْهَا فَقَدْ أَخَذَ حَظّاً وَافِراً فَانْظُرُوا عِلْمَكُمْ هَذَا عَمَّنْ تَأْخُذُونَهُ فَإِنَّ فِينَا أَهْلَ الْبَيْتِ فِي كُلِّ خَلَفٍ عُدُولًا يَنْفُونَ عَنْهُ تَحْرِيفَ الْغَالِينَ وَ انْتِحَالَ الْمُبْطِلِينَ وَ تَأْوِيلَ الْجَاهِلِين
ترجمه :
امام صادق علیه السلام فرمود: دانشمندان وارثان پيمبرانند براى اينكه پيمبران پول طلا و نقره بارث نگذارند و تنها احاديثى از احاديثشان بجاى گذارند هر كه از آن احاديث برگيرد بهره بسيارى برگرفته است. پس نيكو بنگريد كه اين علم خود را از كه ميگيريد، زيرا در خاندان ما اهل بيت در هر عصر جانشينان عادلى هستند كه تغيير دادن غاليان و بخود بستگى خرابكاران و بد معنى كردن نادانان را از دين برميدارند.


مربوط به :بیانات در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور - 1394/10/14
عنوان فیش :محرومیت مردم ایران از نماز جمعه در دوران حکومت طاغوت
کلیدواژه(ها) : تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد, تاریخ بر سر کار آمدن و حکمرانی محمدرضا پهلوی, نماز جمعه, ارتباط آیت الله خامنه‌ای با امام خمینی
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
ما قدردان نماز جمعه هستیم، از خدای متعال هم واقعاً متشکّریم. یک‌وقتی با ائمّه‌ی جمعه، خدمت امام رفته بودیم؛ آن سالهای اوّل که تازه تشکیل شده بود و امام هم بنده را مفتخر کرده بودند به امامت جمعه‌ی تهران، ما با ائمّه‌ی جمعه خدمت ایشان رفتیم و بنده یک صحبتی کردم. آن جمله‌ای که من گفتم که از دلم برآمده بود، این بود که گفتم همچنان‌که خدای متعال برای مردم لیلةالقدر را قرار داد، و در تفسیر سوره‌ی انّاانزلنا از ائمّه (علیهم‌السّلام) نقل شده است که در حکومت بنی‌امیّه هزار ماه گذشت و مردم لیلةالقدر نداشتند -هزار ماه حکومت بنی‌امیّه بود، در آن هزار ماه لیلةالقدر نبود و مردم محروم بودند از این لیلةالقدر؛ این در روایات ما هست- همین‌طور ما از نماز جمعه در دوران حکومت طاغوت محروم بودیم. در بعضی از شهرها، به‌عنوان همان روش قدیم، حکّام یک نفر را معیّن میکردند و میگذاشتند. البتّه در بعضی از شهرها هم مثل مشهد، امام‌جمعه‌ی محترم و مکرّمی بود -مرحوم آقای حاج شیخ غلامحسین تبریزی که مرد بسیار: هم عالم، هم متّقی، هم زاهد [بود]- که ربطی به حکومت نداشت؛ ازاین‌قبیل هم داشتیم، لکن در خیلی از شهرهای دیگر، امام‌جمعه منصوب آن حکومتهای طاغوت بود؛ مردم هم نمیرفتند و اعتنا هم نمیکردند. آن نماز جمعه‌ای که حاکم طاغوتی آن را بگذارد، برای مردم جذّاب نیست و مردم هم نمیرفتند. گفتم ما در سالهای متمادی محروم بودیم از نماز جمعه و شما نماز جمعه را به ما دادید، به ملّت ایران دادید. واقعاً نعمت بزرگی است.

مربوط به :بیانات در آغاز گردهمایى ائمّه جمعه سراسر کشور - 1374/06/20
عنوان فیش :ارزش بالای هدایت مردم
کلیدواژه(ها) : ائمه جمعه, نماز جمعه, هدایت الهی, هدایت فکر دینی مردم
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
هیچ کس نباید از این حرکتِ عمومی برکنار باشد و بخصوص نباید به دشمنان اسلام کمک شود. در این‌جا دو مسأله وجود دارد: یکی مقابله با دشمن و دوّم کمک نکردن به او. این کمک نکردن از مقابله کردن مهمتر است. البته امیدواریم خدای متعال تفضّل فرماید و دستگاه امامت جمعه، همچنانی که تا امروز محلِ‌ّ اجتماع دلها و فکرها و عواطف و احساسات و محل اِشعار و تبلیغ دین و روشنگری معارف اسلامی بوده است، ان‌شاءالله بعد از این هم به صورت روزافزون چنین باشد و مردم به این نمازها و اجتماعات دلگرمتر شوند، و شما بتوانید در این موقعیّت حسّاس، با این مأموریّت مهمّی که بر دوش گرفته‌اید - که واقعاً هم بار سنگینی است - ان‌شاءالله موجبات رضایت الهی را فراهم کنید.
دلهای همه‌ی ما باید به این خوش باشد که در این چند صباح عمر که فرصتی را در اختیار داریم، کاری انجام دهیم، که مهمترین و صالحترین عمل، همین کار ائمّه‌ی جمعه است. «لئن یهدی الله بک رجلاً خیر ممّا طلعت علیه الشمس» (1) همین کار است. هدایت امروز، انجام همین امور است. هدایت مردم خیلی ارزش دارد و حسنه‌ی بزرگی است. این کار، از خیلی از حسنات بالاتر است. امیدواریم خداوند به همه‌ی شما کمک فرماید.
1 )
الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏5، ص: 28؛
شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏4، ص: 14؛
بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏32، ص: 448؛

عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ بَعَثَنِي رَسُولُ اللَّهِ ص إِلَى الْيَمَنِ وَ قَالَ لِي يَا عَلِيُّ لَا تُقَاتِلَنَّ أَحَداً حَتَّى تَدْعُوَهُ وَ ايْمُ اللَّهِ لَأَنْ يَهْدِيَ اللَّهُ عَلَى يَدَيْكَ رَجُلًا خَيْرٌ لَكَ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ وَ غَرَبَتْ وَ لَكَ وَلَاؤُهُ يَا عَلِيُّ.
ترجمه :
على عليه السّلام فرمود:رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم مرا به سوى«يمن» اعزام داشت و فرمود:اى علىّ‌!با كسى جنگ نكن مگر اين كه نخست او را به آيين اسلام دعوت كنى،به خدا سوگند،اگر خداوند به دست تو يك نفر را هدايت كند،براى تو بهتر است از آنچه آفتاب بر آن مى‌تابد،و تو بر چنين كسى حقّ‌ ولايت و سرپرستى دارى.


مربوط به :بیانات در نهمین گردهمایى سراسرى «ائمّه جمعه» - 1372/06/28
عنوان فیش :توجه مضاعف امام جمعه به تقوا
کلیدواژه(ها) : تقوا, نماز, ائمه جمعه, نماز جمعه
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
امام جمعه باید چهار بُعد را رعایت کند: اوّل، بُعد شخصی: «قوا انفسکم و اهلیکم ناراً وقودها النّاس و الحجارة. (۱)» این اوّلش است: «و انذر عشیرتک الاقربین. (۲)» ما اگر باشخاصنا نتوانیم خود را در خطِّ صحیح الهی و اسلامی قرار دهیم، تأثیراتمان ضعیف و کم، و حتّی صفر خواهد بود.
داستانی را مولوی بیان می‌کند که برای ما بسیار مهمّ است. او مَثَلی می‌زند و می‌گوید: این آبی هم که مطهِّر از همه‌ی اقذار و نجاسات و کثافات است، و هر کس کثیف و نجس می‌شود، یا هر چیز آلوده و پلید می‌شود، به آن مراجعه می‌کند و در اطراف دنیا، هر روز، هزاران هزار نفر از مردم با این آبْ سر و کار دارند و آلودگیهای خودشان را با آن پاک می‌کنند، بالاخره یک موجود است. چگونه می‌شود خودِ این آب را، از این‌که به یک شی‌ء قذر و پلید تبدیل شود نجات داد؟
البته، این مَثَل است. در مَثَل مناقشه نباید کرد. این مَثَل، از جهت انطباق با موازین عقلی یا علمی یا طبیعی و برای تفهیم یک مطلب است. او می‌گوید خدای متعال، گردش عالم را این‌طور قرار داده است که این آب تبخیر شود و عروج کند؛ آن‌جا «ماء مطهّراً» دوباره به صورت برف و باران به زمین برگردد. یعنی ای کسانی که مرجع مردمید در ابتلائاتشان، در قذارات نفسانی و روحی‌شان، در گله‌گزاریهایشان، در شبهه‌افکنیهاشان و ذهنها و دلها و روحهای آنها را پاک می‌کنید؛ مواظب خودتان هم باشید. شما عروجی هم لازم دارید. شما هم باید عروج کنید. خودتان را تطهیر کنید. بعد، از آن‌جا، پاک و مطهّر، دوباره جمع و آماده برای تطهیر شوید.
خدای متعال، وسیله‌ی عروج را در اختیار ما قرار داده است. «الصَّلوة معراج المؤمن.» (3) نماز، معراج مؤمن و دعا، سلاح مؤمن است. تضرّع به پروردگار و توبه و انابه‌ی الی الله و توجّه به خدا و ذکر خدا، وسیله‌هایی است که به وفور در اختیار آحاد بشر قرار داده‌اند تا انسان بتواند خودش را با آنها تطهیر و تکمیل کند. ما، البته قاصریم و ناقصیم. ما از این نعمتی که خدای متعال در اختیارمان قرار داده است امثال خودم را عرض می‌کنم نتوانسته‌ایم درست استفاده کنیم و درست استفاده نمی‌کنیم. اما باید استفاده کنیم.
وقتی مسؤولیت به‌وجود می‌آید، انسان بیشتر وظیفه پیدا می‌کند که به آن وسیله‌ای که از عیوب و ذنوب و اقذار و کثافات و نجاسات مطهّر است، رجوع کند. این، مسأله‌ی اوّل است: تربیت و تهذیب نفس و مواظبت.
تقوایی را که به آن توصیه می‌کنیم، اوّل خودمان را توصیه کنیم. به معنای حقیقی کلمه. نه این‌که لفظاً بگوییم: «اوصیکم و نفسی بتقوی الله.» وقتی که «من نصب نفسه للنّاس اماماً، فلیبدأ بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره.» (4) ما خودمان را امام و پیشوای مردم، در هر محدوده‌ای قرار داده‌ایم. این، مسأله‌ی اوّل است. البته، اهل انسان مثل خودِ انسان است. بعضی می‌گویند اهل ما به ما مربوط نیست. نه! این‌طور نیست. اهل ما، به ما مربوط است. اهل ما، منتسب به ماست. بنابراین یکی از این دو کار را باید انجام دهیم: یا درباره‌ی اهل خودمان، با دقّت و شدّت مراقبت کنیم؛ یا اگر نتوانستیم و عاجز ماندیم، برای مردم روشن کنیم. بگوییم که «این از اهل ما نیست»؛ «انّه عمل غیر صالح(5).» والّا مردم به پسر ما، به کسان ما، به نزدیکان ما، به خویشاوندان ما و حتی به کسانی که از نام ما ممکن است خدای ناخواسته برای بعضی از مقاصد، سوء استفاده کنند، نگاه می‌کنند. این، آن نکته‌ی اوّل است که به عنوان امام جمعه باید جزو برنامه‌های قطعی قرارش داد.
1 ) سوره مبارکه التحريم آیه 6
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا قوا أَنفُسَكُم وَأَهليكُم نارًا وَقودُهَا النّاسُ وَالحِجارَةُ عَلَيها مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا يَعصونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُم وَيَفعَلونَ ما يُؤمَرونَ
ترجمه :
ای کسانی که ایمان آورده‌اید خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگهاست نگه دارید؛ آتشی که فرشتگانی بر آن گمارده شده که خشن و سختگیرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمی‌کنند و آنچه را فرمان داده شده‌اند (به طور کامل) اجرا می‌نمایند!

2 ) سوره مبارکه الشعراء آیه 214
وَأَنذِر عَشيرَتَكَ الأَقرَبينَ
ترجمه :
و خویشاوندان نزدیکت را انذار کن!

3 )
سفينة البحار، ج‏2، ص: 268

قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلم: الصلاة معراج المؤمن
ترجمه :


4 ) قصار 73 :
وَ قَالَ ( عليه السلام ) : مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً فَلْيَبْدَأْ بِتَعْلِيمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِيمِ غَيْرِهِ وَ لْيَكُنْ تَأْدِيبُهُ بِسِيرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِيبِهِ بِلِسَانِهِ وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُهَا أَحَقُّ بِالْإِجْلَالِ مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَ مُؤَدِّبِهِمْ .
ترجمه :
و آن حضرت فرمود: آن كه خود را در مرتبه پيشوايى قرار مى‏دهد بايد پيش از مؤدب نمودن مردم به مؤدب نمودن خود اقدام كند، و پيش از آنكه ديگران را به گفتار ادب نمايد، بايد به كردارش مؤدب به آداب كند، و آن كه خود را بياموزد و ادب نمايد به تعظيم سزاوارتر است از كسى كه فقط ديگران را بياموزد و تأديب كند

5 ) سوره مبارکه هود آیه 46
قالَ يا نوحُ إِنَّهُ لَيسَ مِن أَهلِكَ ۖ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيرُ صالِحٍ ۖ فَلا تَسأَلنِ ما لَيسَ لَكَ بِهِ عِلمٌ ۖ إِنّي أَعِظُكَ أَن تَكونَ مِنَ الجاهِلينَ
ترجمه :
فرمود: «ای نوح! او از اهل تو نیست! او عمل غیر صالحی است [= فرد ناشایسته‌ای است‌]! پس، آنچه را از آن آگاه نیستی، از من مخواه! من به تو اندرز می‌دهم تا از جاهلان نباشی!!»


مربوط به :بیانات در دیدار ائمه‌ی‌ جمعه‌ی‌ سراسر کشور - 1370/06/25
عنوان فیش :تلاش برای تکامل و پیشرفت دائمی نماز جمعه
کلیدواژه(ها) : نماز جمعه
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
من از همه‌ی آقایان، بخصوص کسانی که صاحب فکر نو و ابتکاری و جرأت اقدام در گشودن راههای ناگشوده هستند، خواهش می‌کنم که سعیمان بر این باشد که به طور دایم و روزبه‌روز، این مجموعه‌ی سراسری کشور را تکامل ببخشیم. اگر ما قانع باشیم که همان‌طوری که ده سال پیش نمازهای ما برگزار می‌شد، حالا هم برگزار بشود، غبن است؛ «من استوی یوماه فهو مغبون»(1). قاعده‌ی هر کار مستمر، بخصوص وقتی وظیفه‌ی بزرگی بر عهده دارد، این است که به طور دایم در حال تحول و پیشرفت باشد.
1 )
معاني‏الأخبار ، شیخ صدوق ص342 ؛
 امالي‏ صدوق ، شیخ صدوق ص 668 ؛
 إرشادالقلوب ،حسن بن ابى الحسن ديلمى‏ ج 1 ص 87؛ 
بحارالأنوار ، علامه مجلسی ج 68 ص 173؛

من استوى يوماه فهو مغبون و من كان آخر يوميه خيرهما فهو مغبوط و من كان آخر يوميه شرهما فهو ملعون و من لم ير الزيادة فی نفسه فهو إلى النقصان و من كان إلى النقصان فالموت خير له من الحياة
ترجمه :
هر كس كه (كردار نيك) دو روزش برابر باشد مغبون گشته است، و كسى كه پايان دو روزش بهترين لحظات آن دو روزش باشد همه آرزوى او را كشند و بر او رشك برند، شخص كه آخر دو روزش بدترين اوقات آن دو روز باشد، از نيكى و رحمت خدا دور شده است. و آن كس كه بهتر شدنى در خود نبيند، پس او رو به كاهش نهاده، و كسى كه رو به كاهش باشد، مرگ برايش از زندگانى بهتر است.


مربوط به :خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران - 1369/11/19
عنوان فیش :اهمیت نماز جمعه در روایات
کلیدواژه(ها) : نماز جمعه
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
اسلام برای نماز جمعه، خیلی اهمیت قایل است و من امروز فکر کردم بعضی از روایاتی را که در باب نماز جمعه هست، بخوانم، تا ببینید چه‌قدر این مراسم هفتگی مهم است.
از قول پیامبر خدا(صلّی‌اللَّه‌علیه‌واله) نقل شده که فرمود: «من کان یؤمن باللَّه و الیوم الاخر فعلیه بالجمعه یوم الجمعه»(1). یعنی هر کس که ایمان دارد، در روز جمعه نباید نماز جمعه را فراموش کند. از امام باقر(علیه‌السّلام) روایت شده است که فرمود: «واللَّه لقد بلغنی انّ اصحاب النّبی(صلّی‌اللَّه‌علیه‌واله) کانوا یتجهّزون للجمعه یوم الخمیس»(2). یعنی اصحاب پیامبر، در روز پنجشنبه خودشان را برای فردا آماده می‌کردند، تا به نماز جمعه بروند. در یک روایت دیگر دارد که امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: روز پنجشنبه دارویی نخورید که شما را در بستر بیندازد، تا مبادا نماز جمعه‌ی فردا از دستتان برود.(3)
درباره‌ی احترام به نماز جمعه، از امام صادق(علیه‌الصّلاةوالسّلام) روایت است: «لیتزیّن احدکم یوم الجمعه»؛ روز جمعه، خود را زینت کنید. «یغتسل و یتطیّب و یسرّح لحیته»؛ غسل کنید، عطر بزنید و سر و صورت خود را مرتب نمایید. «یلبس انظف ثیابه»(4)؛ تمیزترین لباسهایتان را بپوشید و به نماز جمعه بروید.
در روایت دیگر دارد که ملائکه‌ی الهی می‌ایستند و می‌بینند که چه کسی زودتر وارد مصلا شد و همین‌طور می‌نویسند: نفر اول، نفر دوم، نفر سوم، نفر پنجم، نفر صدم؛ تا وقتی که امام جمعه بلند می‌شود خطبه را بخواند. (5)یعنی هرچه می‌توانید، زودتر در نماز جمعه حاضر شوید.
در یک روایت دارد که امام مسلمین، زندانیانی را که به خاطر قرض به زندان افتاده‌اند، روز جمعه یا روز عید، به نماز جمعه یا به نماز عید بیاورد و محافظ هم برایشان بگذارد و وقتی که نماز را تمام کردند، آنها را به زندانشان برگرداند؛(6) یعنی حتّی زندانی هم از نماز جمعه محروم نماند.
در یک روایت دارد که «لو یعلم امّتی ما لهم فیها»؛ اگر مردم منافع این سه چیز را می‌دانستند، «لیضربوا علیها بالسّهام»بر سر آن با هم منازعه می‌کردند. آن سه چیز، عبارت از اذان و زود رفتن به نماز جمعه و قرار گرفتن در صف اول است(7)، که ممکن است صف اول جهاد یا صف اول نماز جمعه باشد.چندی پیش، من راجع به اذان سفارش کردم و البته گفتم که صبحها با بلندگو در همه‌جا اذان نگویند، تا مردم از خواب بیدار نشوند. مثل این‌که بعضی از مؤمنین، این قسمت دومش را بیشتر از قسمت اول گوش کردند! آنچه که مقصود ما بود، این بود که در سحرها، هر جایی یک بلندگو صدا نکند؛ ولی معنایش این نبود که به هنگام سحر، صدای اذان در شهری مثل تهران به گوش نرسد! نه، در جایی مثل تهران، اقلاً در چند مسجد از مساجد مهم، خوب است که با بلندگو اذان پخش بشود؛ حتّی اذان صبح. در شهرهای کوچک هم به فراخور وسعت آن شهر، می‌بایست اذان صبح در چندجا پخش بشود. اما در ظهر و شب اذان بگویند؛ هم اذان بلندگو، هم جلوی مساجد، هم داخل مساجد و هم در خیابانها، تا مردم به اذان گفتن عادت کنند.
در یک روایت فرمود: «من ترک الجمعه ثلاثا تهاونا طبع اللَّه علی قلبه»(8). هر کس سه جمعه پشت سر هم، از روی بی‌اعتنایی نماز جمعه را ترک کند - اگر کسی کاری داشته باشد، آن مورد بحث نیست - خداوند بر قلب او مهر می‌زند.
1 )
نهج الفصاحة ، ابو القاسم پاینده ، ص 815 ؛
بحار الانوار ،علامه مجلسی،ج86 ص211ح56 ؛

إنّ اللَّه مع من أطاعه و إن الشّيطان مع من عصاه فاستفتحوا أعمالكم بالصّبر على الجهاد و التمسوا بذلك ما وعدكم اللَّه و عليكم بالّذی أمركم به فإنّی حريص على رشدكم. إنّ الإختلاف و التّنازع و التّثبيط من أمر العجز و الضّعف و هو ممّا لا يحبّه اللَّه و لا يعطی عليه النّصر و الظّفر. أيّها النّاس إنّه قذف فی قلبی أنّ من كان على حرام فرغب عنه ابتغاء ما عند اللَّه غفر اللَّه له ذنبه و من صلّى على محمّد صلّى اللَّه عليه و ملائكته عشرا، و من أحسن من مسلم أو كافر وقع أجره على اللَّه فی عاجل دنياه أو في‏ آجل آخرته، و من كان يؤمن باللَّه و اليوم الآخر فعليه الجمعة يوم الجمعة إلّا صبيّا أو امرأة أو مريضا أو عبدا مملوكا و من استغنى عنها استغنى اللَّه عنه و اللَّه غنيّ حميد. ما أعلم من عمل يقرّبكم إلى اللَّه إلّا و قد أمرتكم به، و لا أعلم من عمل يقرنكم إلى النّار إلّا و قد نهيتكم عنه و إنّه قد نفث الرّوح الأمين فی روعی أنّه لن تموت نفس حتّى تستوفی أقصى رزقها لا ينقص منه شي‏ء و إن أبطأ عنها فاتّقوا اللَّه ربّكم و أجملوا فی طلب الرّزق و لا يحملنّكم استبطاءه على أن تطلبوه بمعصية ربّكم،
ترجمه :
استوار است خدا قرين مطيعان خويش است و شيطان قرين عاصيان اوست در كارهاى خويش با صبورى در پيكار. ظفر جوئيد و بدين وسيله چيزهائى را كه خدا بشما وعده داده طلب كنيد هر چه را خدا فرمان داده انجام دهيد كه من بهدايت شما سخت علاقه دارم، اختلاف و نزاع و دو دلى از ناتوانى و زبونى است كه خدا آن را دوست ندارد و بدان فيروزى و ظفر نمى‏بخشد، اى مردم در قلب من نهاده‏اند كه هر كه بر كار حرامى باشد و باميد آنچه نزد خداست از آن چشم بپوشد خدا گناهش را ببخشد و هر كه بر محمّد صلوات گويد خدا و ملائكه ده صلوات بر او گويند، هر كس از مؤمن و كافر نكوئى كند پاداش وى در دنياى حاضر يا هر كه بخدا و روز جزا ايمان دارد مواظب جمعه باشد، مواظب روز جمعه باشد، مگر طفلى يا زنى يا بيمارى يا بنده مملوكى و هر كه از جمعه بى‏نيازى كند خدا از او بى‏نيازى كند كه خدا بى‏نياز و ستوده است، من عملى كه شما را بخدا نزديك كند ندانسته‏ام مگر شما را بدان فرمان داده‏ام و عملى را كه شما را بجهنم نزديك كند ندانسته‏ام مگر شما را از آن منع كرده‏ام، روح امين در قلب من دميد كه هيچ كس نميرد مگر حد اكثر روزى خويش خورده باشد و چيزى از آن كم نباشد و گر چه كند بدو رسد پس از خدا بترسيد و در طلب روزى تأنى كنيد و دير آمدن روزى وادارتان نكند كه آن را بمعصيت پروردگار خويش طلبيد.

2 )
كافی،ثقه السلام كلینی  ج3ص 415ح10؛
تهذیب الاحكام،الشیخ الطوسی ، ج 3 ، ص 236 ح 2 ؛
الامالی،الشیخ الطوسی،ص696ح26 ؛
بحار الانوار،علامه مجلسی، ج87ص22ح4 ؛

قُلْتُ لَهُ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَاسْعَوْا إِلى‏ ذِكْرِ اللَّهِ قَالَ اعْمَلُوا وَ عَجِّلُوا فَإِنَّهُ يَوْمٌ مُضَيَّقٌ عَلَى الْمُسْلِمِينَ فِيهِ وَ ثَوَابُ أَعْمَالِ الْمُسْلِمِينَ فِيهِ عَلَى قَدْرِ مَا ضُيِّقَ عَلَيْهِمْ وَ الْحَسَنَةُ وَ السَّيِّئَةُ تُضَاعَفُ فِيهِ قَالَ وَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع وَ اللَّهِ لَقَدْ بَلَغَنِی أَنَّ أَصْحَابَ النَّبِيِّ ص كَانُوا يَتَجَهَّزُونَ لِلْجُمُعَةِ يَوْمَ الْخَمِيسِ لِأَنَّهُ يَوْمٌ مُضَيَّقٌ عَلَى الْمُسْلِمِينَ ».
ترجمه :
جابر بن یزید گوید به امام باقر (ع) سخن خداوند بلند مرتبه كه می فرماید « به سوی ذكر و یاد خدا بشتابید» گفتم، فرمود عمل كنید و شتاب كنید چرا كه آن روزی است كه مسلمانان در آن در تنگنا هستند و پاداش اعمال مسلمانان به اندازه ایست كه در تنگنا قرار گرفته شده اند و نیكی و بدی در این روز دو چندان می شود و امام[ع] گفت به خدا قسم به من خبر رسیده است كه یاران پیامبر(ص) از پنج شنبه برای روز جمعه آماده می شدند چرا كه آن روز روزی است مسلمانان در آن در تنگنا هستند.

3 )
النوادر ، سید فضل الله راوندی ص 51 ؛

« إِنَّهُ نَهَى أَنْ يُشْرَبَ الدَّوَاءُ يَوْمَ الْخَمِيسِ مَخَافَةَ أَنْ يَضْعُفَ عَنِ الْجُمُعَة »
ترجمه :


4 )
الكافی ،ثقه السلام كلینی ج3ص417،ح1 ؛

لِيَتَزَيَّنْ أَحَدُكُمْ يَوْمَ الْجُمُعَةِ يَغْتَسِلُ وَ يَتَطَيَّبُ وَ يُسَرِّحُ لِحْيَتَهُ وَ يَلْبَسُ أَنْظَفَ ثِيَابِهِ وَ لْيَتَهَيَّأْ لِلْجُمُعَةِ وَ لْيَكُنْ عَلَيْهِ فِی ذَلِكَ الْيَوْمِ السَّكِينَةُ وَ الْوَقَارُ وَ لْيُحْسِنْ عِبَادَةَ رَبِّهِ وَ لْيَفْعَلِ الْخَيْرَ مَا اسْتَطَاعَ فَإِنَّ اللَّهَ يَطَّلِعُ عَلَى أَهْلِ الْأَرْضِ لِيُضَاعِفَ الْحَسَنَاتِ».
ترجمه :
امام صادق(ع) فرمود هر كدام از شما باید روز جمعه خود را آراسته كند و غسل كند و بوی خوش استفاده نماید و محاسن خود را شانه زند و پاكیزه ترین لباسهایش بپوشد و برای نماز جمعه آماده شود و در آن روز باید آرامش و وقار داشته باشد و بندگی پروردگارش را به زبیایی به جا بیارد و تا جاییكه می تواند كار خیر انجام دهد زیرا كه خداوند بر [احوال] زمینیان آگاه است و نیكی ها را دو چندان می كند.

5 )
الكافی ،ثقة الاسلام كلینی  ج3ص413ح2؛

ِذَا كَانَ يَوْمُ الْجُمُعَةِ نَزَلَ الْمَلَائِكَةُ الْمُقَرَّبُونَ مَعَهُمْ قَرَاطِيسُ مِنْ فِضَّةٍ وَ أَقْلَامٌ مِنْ ذَهَبٍ فَيَجْلِسُونَ عَلَى أَبْوَابِ الْمَسْجِدِ عَلَى كَرَاسِيَّ مِنْ نُورٍ فَيَكْتُبُونَ النَّاسَ عَلَى مَنَازِلِهِمُ الْأَوَّلَ وَ الثَّانِيَ حَتَّى يَخْرُجَ الْإِمَامُ فَإِذَا خَرَجَ الْإِمَامُ طَوَوْا صُحُفَهُمْ وَ لَا يَهْبِطُونَ فِی شَيْ‏ءٍ مِنَ الْأَيَّامِ إِلَّا فِی يَوْمِ الْجُمُعَةِ يَعْنِی الْمَلَائِكَةَ الْمُقَرَّبِينَ.»
ترجمه :
امام باقر (ع) فرمود در روز جمعه فرشتگان مقرب كه به همراه آنان كاغذهایی از نقره و قلم هایی از طلا می باشد، فرود می آیند و بر درهای ورودی مسجد بر صندلی هایی از نور می نشینند و [اسامی]مردم را نفر به نفر بر اساس مقام و منزلتشان می نویسند تا زمانی كه امام خارج شود پس كاغذهای خود را می پیچند. و در هیچ روزی جز روز جمعه فرود نمی آیند

6 )
النوادر ، سید فضل الله راوندی ص 56 ؛

« إِنَّ عَلِيّاً ع كَانَ يُخْرِجُ أَهْلَ السُّجُونِ فِی دَيْنٍ مِنَ السِّجْنِ إِلَى صَلَاةِ الْجُمُعَةِ فَيَشْهَدُون‏»
ترجمه :


7 )
النوادر ، سید فضل الله راوندی ص 24 ؛

« ثَلَاثٌ لَوْ تَعْلَمُ أُمَّتِی مَا لَهُمْ فِيهَا لَضَرَبُوا عَلَيْهَا بِالسِّهَامِ الْأَذَانُ وَ الْغُدُوُّ إِلَى يَوْمِ الْجُمُعَةِ وَ الصَّفُّ الْأَوَّل‏ »
ترجمه :
رسول خدا (ص) فرمود: سه چیز است كه اگر امت می دانستند چه چیزی در آن برای آنان است بر سر آن با هم منازعه مى‌كردند؛ اذان و شتاب به سوی نماز جمعه و صف اول نماز.

8 )
تهذیب الاحكام ، شیخ طوسی  ج3 ص238ح14؛
المحاسن،برقی،ج1ص85 ؛ المقنعه،شیخ مفید،ص163 ؛ بحار الانوار،علامه مجلسی،ج86ص163 ؛

« مَنْ تَرَكَ الْجُمُعَةَ ثَلَاثَ جُمَعٍ مُتَوَالِيَةً طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قَلْبِهِ ».
ترجمه :
امام باقر(ع) فرمود كسی كه سه جمعه پشت سر هم نماز جمعه را ترك كند خداوند بر دل او مهر می زند [تا هدایت نیابد].