[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران حج - 1403/02/17 عنوان فیش :ذکر، عنصر مهمی در حج است کلیدواژه(ها) : حج, حجاج, ذکر خدا نوع(ها) : قرآن متن فیش : در حج، ذکر یک عنصر بسیار مهمّی است. شما نگاه کنید از اوّل تا آخر حج، از احرام و مقدّمات احرام تا انجام عمره، بعد احرام حج، بعد وقوف و بقیّهی اعمال حج، سر تا پا متضمّن ذکر و یاد خدا است. لذا در قرآن کریم در موارد متعدّدی در همین زمینهی حج، امر به ذکر شده است... از جملهی این آیات: «فَاِذا اَفَضتُم مِن عَرَفاتٍ فَاذکُرُوا اللَّهَ عِندَ المَشعَرِ الحَرام»،(1) «وَ اذکُرُوا اللَّهَ فی اَیّامٍ مَعدودات»،(2) «فَاذکُرُوا اللَّهَ کَذِکرِکُم آباءَکُم»،(3) «فَاذکُرُوا اسمَ اللَّهِ عَلَیها صَوَافّ»؛(4) همهاش ذکر؛ سر تا پا؛ چه در طواف، چه در سعی، چه در نماز طواف، چه در وقوف عرفات، چه در مشعر، چه در اعمال منیٰ. سر تا پای حج ذکر است، توجّه به خدا است. 1 ) سوره مبارکه البقرة آیه 198 لَيسَ عَلَيكُم جُناحٌ أَن تَبتَغوا فَضلًا مِن رَبِّكُم ۚ فَإِذا أَفَضتُم مِن عَرَفاتٍ فَاذكُرُوا اللَّهَ عِندَ المَشعَرِ الحَرامِ ۖ وَاذكُروهُ كَما هَداكُم وَإِن كُنتُم مِن قَبلِهِ لَمِنَ الضّالّينَ ترجمه : گناهی بر شما نیست که از فضلِ پروردگارتان (و از منافع اقتصادی در ایّام حج) طلب کنید (که یکی از منافع حج، پی ریزیِ یک اقتصادِ صحیح است). و هنگامی که از «عرفات» کوچ کردید، خدا را نزد «مشعَر الحرام» یاد کنید! او را یاد کنید همانطور که شما را هدایت نمود و قطعاً شما پیش از این، از گمراهان بودید. 2 ) سوره مبارکه البقرة آیه 203 وَاذكُرُوا اللَّهَ في أَيّامٍ مَعدوداتٍ ۚ فَمَن تَعَجَّلَ في يَومَينِ فَلا إِثمَ عَلَيهِ وَمَن تَأَخَّرَ فَلا إِثمَ عَلَيهِ ۚ لِمَنِ اتَّقىٰ ۗ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعلَموا أَنَّكُم إِلَيهِ تُحشَرونَ ترجمه : و خدا را در روزهای معیّنی یاد کنید! (روزهای 11 و 12 و 13 ماه ذی حجه). و هر کس شتاب کند، (و ذکر خدا را) در دو روز انجام دهد، گناهی بر او نیست، و هر که تأخیر کند، (و سه روز انجام دهد نیز) گناهی بر او نیست؛ برای کسی که تقوا پیشه کند. و از خدا بپرهیزید! و بدانید شما به سوی او محشور خواهید شد! 3 ) سوره مبارکه البقرة آیه 200 فَإِذا قَضَيتُم مَناسِكَكُم فَاذكُرُوا اللَّهَ كَذِكرِكُم آباءَكُم أَو أَشَدَّ ذِكرًا ۗ فَمِنَ النّاسِ مَن يَقولُ رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنيا وَما لَهُ فِي الآخِرَةِ مِن خَلاقٍ ترجمه : و هنگامی که مناسکِ (حج) ِ خود را انجام دادید، خدا را یاد کنید، همانند یادآوری از پدرانتان (آنگونه که رسم آن زمان بود) بلکه از آن هم بیشتر! (در این مراسم، مردم دو گروهند:) بعضی از مردم میگویند: «خداوندا! به ما در دنیا، (*نیکی*) عطا کن!» ولی در آخرت، بهرهای ندارند. 4 ) سوره مبارکه الحج آیه 36 وَالبُدنَ جَعَلناها لَكُم مِن شَعائِرِ اللَّهِ لَكُم فيها خَيرٌ ۖ فَاذكُرُوا اسمَ اللَّهِ عَلَيها صَوافَّ ۖ فَإِذا وَجَبَت جُنوبُها فَكُلوا مِنها وَأَطعِمُوا القانِعَ وَالمُعتَرَّ ۚ كَذٰلِكَ سَخَّرناها لَكُم لَعَلَّكُم تَشكُرونَ ترجمه : و شترهای چاق و فربه را (در مراسم حج) برای شما از شعائر الهی قرار دادیم؛ در آنها برای شما خیر و برکت است؛ نام خدا را (هنگام قربانی کردن) در حالی که به صف ایستادهاند بر آنها ببرید؛ و هنگامی که پهلوهایشان آرام گرفت (و جان دادند)، از گوشت آنها بخورید، و مستمندان قانع و فقیران را نیز از آن اطعام کنید! این گونه ما آنها را مسخّرتان ساختیم، تا شکر خدا را بجا آورید. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران حج - 1403/02/17 عنوان فیش :رستگاری، ثمره ذکر است کلیدواژه(ها) : حج, فرصتهای عظیم حج, حجاج, ذکر خدا نوع(ها) : قرآن متن فیش : ما گاهی سفارش میکنیم به حجّاج محترم و عزیزمان که در مکّه و مدینه به فکر آن چیزی باشید که جز در آن سرزمین گیر آدم نمیآید، نه به فکر آن چیزهایی که در همهجا هست؛ بازار همهجا هست، جنس و چیزهای چشمنواز و چشمگیر همهجا هست؛ آن [چیزی] که همهجا نیست کعبه است، مسجدالحرام است، طواف است، زیارت قبر مطهّر پیغمبر است؛ این است که فقط آنجا است؛ این چند روزی که آنجا هستید، این را دریابید؛ قدر این را بدانید. این تأکید ما به خاطر همین است که اگر ما متذکّر باشیم، یاد خدا باشیم، «فَاذکُرُوا اللَّهَ کَثیراً لَعَلَّکُم تُفلِحون»،(1) دنبالِ ذکر، «فلاح» است. فلاح فقط رستگاری معنوی و روحی نیست؛ فلاح یعنی موفّقیّت، یعنی نجاح، یعنی در همهی کارها به هدف و مقصد دست یافتن؛ اینها ناشی از ذکر است. 1 ) سوره مبارکه الأنفال آیه 45 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا إِذا لَقيتُم فِئَةً فَاثبُتوا وَاذكُرُوا اللَّهَ كَثيرًا لَعَلَّكُم تُفلِحونَ ترجمه : ای کسانی که ایمان آوردهاید! هنگامی که (در میدان نبرد) با گروهی رو به رو میشوید، ثابت قدم باشید! و خدا را فراوان یاد کنید، تا رستگار شوید! مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران حج - 1403/02/17 عنوان فیش :اراده الهی بر وحدت مسلمانان است کلیدواژه(ها) : اراده الهی, وحدت, ذکر خدا, حج نوع(ها) : قرآن متن فیش : ارادهی الهی ـ ارادهی تشریعی الهی ـ بر این قرار گرفته است که آحاد مسلمانها به هم نزدیک بشوند، همدیگر را بشناسند، با هم همفکری کنند، با هم تصمیم بگیرند؛ خلأ بزرگِ امروزِ ما این است: «با هم تصمیم بگیرند». یک جا جمع بشوند که این جمع شدن یک خروجیِ مطلوبی برای عالم اسلام داشته باشد، بلکه برای بشریّت داشته باشد؛ ما دنبال این هستیم... این دو نکته در حج وجود دارد: هم نکتهی «ذکر»، هم نکتهی «اتّحاد و وحدت اسلامی». حالا البتّه در قرآن، در کلمات رسول مکرّم اسلام و بزرگان اسلام مسئلهی عدم تفرّق، مخصوص حج نیست؛ «وَ اعتَصِموا بِحَبلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقوا»(1) و آیات متعدّد قرآن، از تفرّق و دشمنی با یکدیگر و مانند اینها نهی میکند مسلمانها را. 1 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 103 وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللَّهِ جَميعًا وَلا تَفَرَّقوا ۚ وَاذكُروا نِعمَتَ اللَّهِ عَلَيكُم إِذ كُنتُم أَعداءً فَأَلَّفَ بَينَ قُلوبِكُم فَأَصبَحتُم بِنِعمَتِهِ إِخوانًا وَكُنتُم عَلىٰ شَفا حُفرَةٍ مِنَ النّارِ فَأَنقَذَكُم مِنها ۗ كَذٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُم آياتِهِ لَعَلَّكُم تَهتَدونَ ترجمه : و همگی به ریسمان خدا [= قرآن و اسلام، و هرگونه وسیله وحدت]، چنگ زنید، و پراکنده نشوید! و نعمت (بزرگِ) خدا را بر خود، به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید، و او میان دلهای شما، الفت ایجاد کرد، و به برکتِ نعمتِ او، برادر شدید! و شما بر لبِ حفرهای از آتش بودید، خدا شما را از آن نجات داد؛ این چنین، خداوند آیات خود را برای شما آشکار میسازد؛ شاید پذیرای هدایت شوید. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام - 1403/01/15 عنوان فیش :ذکر الهی مایهی سعادت و دوری از گناه است کلیدواژه(ها) : ماه مبارک رمضان, ذکر خدا, تدبر در قرآن, تلاوت قرآن, معارف اسلامی نوع(ها) : قرآن متن فیش : تلاوت قرآن برای کسانی که تدبّر در قرآن بکنند، به معنای اتّصال به دریای بیکران معارف اسلامی است. نیازِ همیشگیِ ما به همین است که بتوانیم معارف الهی را در قلب خودمان تقویت کنیم و سطح معرفت خودمان و بینش خودمان را بالا ببریم. این «اِلَیهِ یَصعَدُ الکَلِمُ الطَّیِّب»،(1) یک بخش عمدهی این «کَلِم طیّب» همین معارفی است که در نفْس انسان از قرآن به وجود میآید. این دعاهایی که در ماه رمضان وارد است ــ در سحر ماه رمضان، در شب ماه رمضان، در روزهای ماه رمضان، در ایّامِ بخصوص مثل روز اوّل ماه رمضان و امثال اینها ــ دل انسان را مستغرق میکند در یاد خدا؛ [اگر] با توجّه انسان با این دعاها مواجه بشود، ذکر را، توجّه به خدا را در انسان به صورت مطلوبی ایجاد میکند. «وَ لَذِکرُ اللَهِ اَکبَر»؛(2) عمدهی خاصیّت نماز، بنا بر این تعبیر آیهی شریفه، ذکر الهی است، یاد خدا است که مایهی سعادت، مایهی پیشرفت، مایهی ارتقاء و مایهی دوری از گناه است. 1 ) سوره مبارکه فاطر آیه 10 مَن كانَ يُريدُ العِزَّةَ فَلِلَّهِ العِزَّةُ جَميعًا ۚ إِلَيهِ يَصعَدُ الكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالعَمَلُ الصّالِحُ يَرفَعُهُ ۚ وَالَّذينَ يَمكُرونَ السَّيِّئَاتِ لَهُم عَذابٌ شَديدٌ ۖ وَمَكرُ أُولٰئِكَ هُوَ يَبورُ ترجمه : کسی که خواهان عزّت است (باید از خدا بخواهد چرا که) تمام عزّت برای خداست؛ سخنان پاکیزه به سوی او صعود میکند، و عمل صالح را بالا میبرد؛ و آنها که نقشههای بد میکشند، عذاب سختی برای آنهاست و مکر (و تلاش افسادگرانه) آنان نابود میشود (و به جایی نمیرسد)! 2 ) سوره مبارکه العنكبوت آیه 45 اتلُ ما أوحِيَ إِلَيكَ مِنَ الكِتابِ وَأَقِمِ الصَّلاةَ ۖ إِنَّ الصَّلاةَ تَنهىٰ عَنِ الفَحشاءِ وَالمُنكَرِ ۗ وَلَذِكرُ اللَّهِ أَكبَرُ ۗ وَاللَّهُ يَعلَمُ ما تَصنَعونَ ترجمه : آنچه را از کتاب (آسمانی) به تو وحی شده تلاوت کن، و نماز را برپا دار، که نماز (انسان را) از زشتیها و گناه بازمیدارد، و یاد خدا بزرگتر است؛ و خداوند میداند شما چه کارهایی انجام میدهید! مربوط به :بیانات در دیدار مردم آذربایجان شرقی - 1402/11/29 عنوان فیش :بلای بزرگ بودن فراموشی خود کلیدواژه(ها) : ذکر خدا, تزکیه نفس, اصلاح دائمی نفس, محاسبه نفس نوع(ها) : قرآن متن فیش : «نگاه به خود» یعنی سنجش خود، ارزیابی خود؛ ببینیم چهکاره هستیم، وزنمان چقدر است، خودمان را فراموش نکنیم. خدای متعال در قرآن میفرماید که «نَسُوا اللَهَ فَاَنساهُم اَنفُسَهُم»؛(1) خدا را از یاد بردند، خدا مجازاتشان کرد؛ مجازات چه بود؟ این بود که خودشان را از یاد خودشان برد. اینکه ما ندانیم و نتوانیم خودمان را درست ارزیابی کنیم و بسنجیم، خیلی بلای بزرگی است. 1 ) سوره مبارکه الحشر آیه 19 وَلا تَكونوا كَالَّذينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنساهُم أَنفُسَهُم ۚ أُولٰئِكَ هُمُ الفاسِقونَ ترجمه : و همچون کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز آنها را به «خود فراموشی» گرفتار کرد، آنها فاسقانند. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای ستاد کنگره بزرگداشت شهدای استان آذربایجان شرقی - 1402/09/15 عنوان فیش :عقب افتادگی، از عواقب فراموشی یاد خدا کلیدواژه(ها) : ذکر خدا, هویت ملی, هویت نوع(ها) : قرآن متن فیش : یکی از وظایف ما این است که متوجّه به «خود»، به «خودی خود»، باشیم. ملّت ایران هویّت خود را بایستی فراموش نکند؛ اگر هویّت خود را فراموش کرد، ضربه خواهد خورد، سیلی خواهد خورد، عقب خواهد ماند. خدای متعال برای کسانی که یاد او را فراموش کردند میفرماید: نَسُوا اللَهَ فَاَنساهُم اَنفُسَهُم(۱) آنها خدا را فراموش کردند، خدا هم آنها را از خودشان غافل کرد و مبتلا به فراموشی از خودشان کرد. این نشاندهندهی آن است که توجّه به خود، هویّت خود، خصوصیّات خود، برای شخص، برای هر ملّت، برای هر مجموعه یک امر لازمی است. 1 ) سوره مبارکه الحشر آیه 19 وَلا تَكونوا كَالَّذينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنساهُم أَنفُسَهُم ۚ أُولٰئِكَ هُمُ الفاسِقونَ ترجمه : و همچون کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز آنها را به «خود فراموشی» گرفتار کرد، آنها فاسقانند. مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام - 1402/01/15 عنوان فیش :رها شدن از غفلت به واسطه ذکرالهی کلیدواژه(ها) : ذکر خدا, غفلت نوع(ها) : قرآن متن فیش : [ذکر] ما را از غفلت خلاص میکند. غفلت بلای بزرگی است. در دعای مبارک ابیحمزه میخوانیم: یا مَولایَ بِذِکرِکَ عاشَ قَلبی وَ بِمُناجاتِکَ بَرَّدتُ اَلَمَ الخَوفِ عَنّی؛(1) با یاد تو، ذکر تو، دلِ من زندگی پیدا کرد؛ با مناجات با تو، اضطراب و ترس از من دور شد و رها شدم. اینکه در قرآن، آیات زیادی ــ دهها آیه، شاید قریب صد آیه که [البتّه] من نشمردم ــ دربارهی ذکر وجود دارد، نشاندهندهی اهمّیّت این حقیقت در زندگی ما، در ارتباطات ما، در عاقبت ما و انتهای راه ما است. اینکه خدای متعال میفرماید: اُذکُرُوا اللَهَ ذِکراً کَثیرًا * وَ سَبِّحوهُ بُکرَةً وَ اَصیلا،(2) نشاندهندهی این است که ذکر، هم لازم است، هم کثیرش لازم است؛ ذکرِ زیاد لازم است. 1 ) اقبالالاعمال، على بن موسى ابن طاووس ، ص ۷۳ مَولايَ ، بِذِكرِكَ عاشَ قَلبي ، وبِمُناجاتِكَ بَرَّدتَ ألَمَ الخَوفِ عَنّي ترجمه : «ای مولای من دلم به یاد تو زندگی کرد و با مناجات با تو آتش هراس را بر خود سرد نمودم...» 2 ) سوره مبارکه الأحزاب آیه 41 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اذكُرُوا اللَّهَ ذِكرًا كَثيرًا ترجمه : ای کسانی که ایمان آوردهاید! خدا را بسیار یاد کنید، 2 ) سوره مبارکه الأحزاب آیه 42 وَسَبِّحوهُ بُكرَةً وَأَصيلًا ترجمه : و صبح و شام او را تسبیح گویید! مربوط به :بیانات در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور - 1401/05/05 عنوان فیش :نزول برکات ذکر دسته جمعی برای اجتماعات کلیدواژه(ها) : نماز جمعه, ذکر خدا نوع(ها) : قرآن متن فیش : [از خصوصیات نماز جمعه] اینکه این ذکر دستهجمعی موجب میشود که برکات و آثار ذکر بر دستهجمع نازل بشود. ذکر الله آثاری دارد که در قرآن به این آثار اشاره شده است: «اَلا بِذِکرِ اللَهِ تَطمَئِنُّ القُلوب»(1) این گسترش پیدا میکند در مجموع نماز جمعه، وقتی همه با همدیگر ذکرالله میکنند. بنده یک وقتی در ذیل آیهی شریفهی «وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللَهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا»(2) عرض کردم که حتّی اعتصام بحبلالله هم جمیعاً باید باشد؛ «وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللَهِ جَمیعاً» همه با هم اعتصام بحبلالله بکنیم؛ این اجتماع در اسلام یک چیز عجیبی است؛ نفْس اجتماع و حضور مردمی یک چیز مهمّی است، اینجا است که شما باید حسّاس باشید. اگر چنانچه نماز جمعهی این هفتهتان از نماز جمعهی مثلاً یک ماه قبلتان جمعیّت کمتری دارد باید احساس نگرانی کنید؛ اصلاً اساس کار، حضور مردم است. وقتی دستهجمعی ذکر گفتیم، آثار و برکات ذکر بر دستهجمع نازل میشود، بر جمع نازل میشود. در قرآن دارد: فَاِنَّ الذِّکرىٰ تَنفَعُ المُؤمِنین؛(3) این نفع، مال همه میشود. بله، شما تنهایی هم که خودتان نماز شب میخوانید در اتاق تنها، [به خاطر] آن هم خدای متعال به شما نفع میدهد امّا اینجا این نفع، نفع عمومی است، همهی مجموعه نفع میبرند. یا «فَاذکُرونی اَذکُرکُم»؛(4) «اَذکُرکُم»، این عنایت ویژهی الهی، مترتّب است بر ذکر؛ اینجا ذکر، ذکر دستهجمعی است، پس آن عنایت هم مربوط به جمع میشود. یا «وَ اذکُرُوا اللهَ کَثیرًا لَّعَلَّکُم تُفلِحون»(5) و آیات متعدّد دیگری که در قرآن هست که من حالا به همین اندازه توانستم به المعجمالمفهرس مراجعه کنم، همین چند آیه فعلاً در ذهنم آمد و یادداشت کردم؛ [اگر] مراجعه کنید، آیات زیادی [در مورد] برکات ذکر وجود دارد. 1 ) سوره مبارکه الرعد آیه 28 الَّذينَ آمَنوا وَتَطمَئِنُّ قُلوبُهُم بِذِكرِ اللَّهِ ۗ أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلوبُ ترجمه : آنها کسانی هستند که ایمان آوردهاند، و دلهایشان به یاد خدا مطمئن (و آرام) است؛ آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش مییابد! 2 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 103 وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللَّهِ جَميعًا وَلا تَفَرَّقوا ۚ وَاذكُروا نِعمَتَ اللَّهِ عَلَيكُم إِذ كُنتُم أَعداءً فَأَلَّفَ بَينَ قُلوبِكُم فَأَصبَحتُم بِنِعمَتِهِ إِخوانًا وَكُنتُم عَلىٰ شَفا حُفرَةٍ مِنَ النّارِ فَأَنقَذَكُم مِنها ۗ كَذٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُم آياتِهِ لَعَلَّكُم تَهتَدونَ ترجمه : و همگی به ریسمان خدا [= قرآن و اسلام، و هرگونه وسیله وحدت]، چنگ زنید، و پراکنده نشوید! و نعمت (بزرگِ) خدا را بر خود، به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید، و او میان دلهای شما، الفت ایجاد کرد، و به برکتِ نعمتِ او، برادر شدید! و شما بر لبِ حفرهای از آتش بودید، خدا شما را از آن نجات داد؛ این چنین، خداوند آیات خود را برای شما آشکار میسازد؛ شاید پذیرای هدایت شوید. 3 ) سوره مبارکه الذاريات آیه 55 وَذَكِّر فَإِنَّ الذِّكرىٰ تَنفَعُ المُؤمِنينَ ترجمه : و پیوسته تذکّر ده، زیرا تذکّر مؤمنان را سود میبخشد. 4 ) سوره مبارکه البقرة آیه 152 فَاذكُروني أَذكُركُم وَاشكُروا لي وَلا تَكفُرونِ ترجمه : پس به یاد من باشید، تا به یاد شما باشم! و شکر مرا گویید و (در برابر نعمتهایم) کفران نکنید! 5 ) سوره مبارکه الأنفال آیه 45 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا إِذا لَقيتُم فِئَةً فَاثبُتوا وَاذكُرُوا اللَّهَ كَثيرًا لَعَلَّكُم تُفلِحونَ ترجمه : ای کسانی که ایمان آوردهاید! هنگامی که (در میدان نبرد) با گروهی رو به رو میشوید، ثابت قدم باشید! و خدا را فراوان یاد کنید، تا رستگار شوید! مربوط به :بیانات در دیدار شرکتکنندگان در مسابقات بینالمللی قرآن - 1398/01/26 عنوان فیش :ذکر الهی یعنی دنبال رضای الهی در کارها باشیم کلیدواژه(ها) : تلاوت قرآن, عمل به قرآن, ذکر خدا, رضای الهی نوع(ها) : قرآن متن فیش : تلاوت قرآن مقدّمهی عمل است، مقدّمهی معرفت است، مقدّمهی آشنایی است. ما به سهم خودمان ببینیم در این عرصهی عمل چه کار میتوانیم بکنیم. اوّلش این است که یاد خدا را فراموش نکنیم؛ بعد، این است که تقوای الهی را معیار کار خودمان قرار بدهیم؛ اینها کارهای آسان است، اینها کارهای ممکن است، اینها کارهای نشدنی نیست که بگوییم «چه جوری؟». به یاد خدا باشید: یااَیُّهَا الَّذینَ ءامَنُوا اذکُرُوا اللهَ ذِکرًا کَثیرًا * وَ سَبِّحوهُ بُکرَةً وَ اَصیلًا؛(1) هر کاری انسان میخواهد بکند، به این فکر باشد که آیا این کار موافق رضای الهی است یا نیست؛ اگر احراز نکرد که مخالف رضای الهی است اشکالی ندارد، لکن مواظب باشد که مخالف رضای الهی نباشد؛این ذکر الهی است. ذکر فقط به زبان نیست؛ توجّه به این معنا، ذکر الهی است. 1 ) سوره مبارکه الأحزاب آیه 41 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اذكُرُوا اللَّهَ ذِكرًا كَثيرًا ترجمه : ای کسانی که ایمان آوردهاید! خدا را بسیار یاد کنید، 1 ) سوره مبارکه الأحزاب آیه 42 وَسَبِّحوهُ بُكرَةً وَأَصيلًا ترجمه : و صبح و شام او را تسبیح گویید! مربوط به :بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری - 1397/12/23 عنوان فیش :ذکر الهی وسیله انجام همه کارها است کلیدواژه(ها) : حضرت موسی(علی نبینا و اله و علیه السلام), ذکر خدا نوع(ها) : قرآن متن فیش : اساس کار، ذکر الهی است: وَلا تَنِیا فی ذِکرِی.(1) خدای متعال به موسیٰ و هارون در آن موقعیّت حسّاس که دو نفر آدم تنها دارند میروند به طرف یک قدرت جبّار قهّار مسلّطی مثل فرعون با آن همه امکانات، فرمود: وَلا تَنِیا فی ذِکرِی؛ مواظب باشید. بارها فرمود: لا تَخافا اِنَّنی مَعَکُما اَسمَعُ وَ اَرىٰ(2) -من کمکتان میکنم، من حمایتتان میکنم- امّا این را هم فرمود که «لا تَنِیا فی ذِکرِی»؛ کوتاهی نکنید. ذکر الهی وسیله و مایهی همهی این تواناییهایی است که شمردیم و عرض کردیم که بایستی به کار گرفته بشود و استفاده بشود؛ ذکر الهی زمینهی همهی اینها است. 1 ) سوره مبارکه طه آیه 42 اذهَب أَنتَ وَأَخوكَ بِآياتي وَلا تَنِيا في ذِكرِي ترجمه : (اکنون) تو و برادرت با آیات من بروید، و در یاد من کوتاهی نکنید! 2 ) سوره مبارکه طه آیه 46 قالَ لا تَخافا ۖ إِنَّني مَعَكُما أَسمَعُ وَأَرىٰ ترجمه : فرمود: «نترسید! من با شما هستم؛ (همه چیز را) میشنوم و میبینم! مربوط به :شرح حدیث در ابتدای جلسه درس خارج فقه - 1397/10/11 عنوان فیش :رفتار غیرمنصفانه انسان دربرابر خداوند کلیدواژه(ها) : انصاف, ذکر خدا نوع(ها) : قرآن متن فیش : عَن اَمیرِ المُؤمِنین (عَلَیهِ السَّلام) قالَ: قالَ النَّبِیُّ (صَلَّى اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه) یَقولُ اللهُ (عَزَّ وَ جَلَّ) یَا ابنَ آدَمَ ما تُنصِفُنی اَتَحَبَّبُ اِلَیکَ بِالنِّعَمِ وَ تَتَمَقَّتُ اِلَیَّ بِالمَعاصی خَیری عَلَیکَ نازِلٌ وَ شَرُّکَ اِلَیَّ صاعِدٌ وَ لا یَزالُ مَلَکٌ کَریمٌ یَأتینی عَنکَ فی کُلِّ یَومٍ وَ لَیلَةٍ بِعَمَلٍ قَبیحٍ. یَا ابنَ آدَمَ لَو سَمِعتَ وَصفَکَ مِن غَیرِکَ وَ اَنتَ لا تَعلَمُ مَنِ المَوصوفُ لَسارَعتَ اِلىٰ مَقتِهِ. یَا ابنَ آدَمَ اذکُرنی حینَ تَغضَبُ اَذکُرکَ حینَ اَغضَبُ وَ لا اَمحَقُکَ فیمَن اَمحَق.(۱) یَا ابنَ آدَمَ ما تُنصِفُنی پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) فرمودند، خداوند میفرماید: ای فرزند آدم! با من با انصاف رفتار نمیکنی. واقعش هم همین است؛ این همه لطف الهی، این همه تفضّلات الهی، این همه نعمت الهی، این عظمتِ مقام پروردگار، این ضعف ما، این ذلّت ما، این مسکنت ما، این ناتوانی ما. در مقابل خدا چه جوری باید باشیم؟ آن جور نیستیم. پس بنابراین، با انصاف با خدای متعال رفتار نمیکنیم. اَتَحَبَّبُ اِلَیک بِالنِّعَمِ وَ تَتَمَقَّتُ اِلَیَّ بِالمَعاصی این همان فقراتی است که در دعای شریف ابوحمزه هم این فقرات را میخوانیم. خدا میفرماید: من با تو دوستی میکنم، تحبّب میکنم، با دادنِ نعمت به تو. این جوری است دیگر؛ هر لحظهای از لحظاتِ عمر ما با چندین نعمت، شاید با هزاران نعمت، همراه است. نعمت اوّل هم این نَفَسی است که شما میکشید. «هر نَفَسی که فرو میرود ممدّ حیات است». [سعدی. گلستان] اگر این نَفَس را نکشیم، همین یک لحظه انسان از بین رفته است. این، اوّلین نعمت. نعمت سلامت، نعمت عقل، نعمت لسان، نعمت بویایی، نعمت بینایی؛ نعمتهایی که اصلاً لا تعدّ و لا تحصیٰ. خدای متعال اینها را دارد به ما در هر لحظهای میدهد دیگر؛ این تحبّبِ الهی است. ما چه کار میکنیم؟ فرمود که «تتَمَقَّتُ»؛ یعنی دشمنی میکنی. «مَقت» یعنی دشمنی. دشمنی میکنی با من، با معصیت؛ گفتم نکن، این کار را انجام نده، تو انجام میدهی. خب این دشمنی است دیگر. خَیری عَلَیکَ نازِلٌ وَ شَرُّکَ اِلَیَّ صاعِدٌ وَ لا یَزالُ مَلَکٌ کَریمٌ یَأتینی عَنکَ فی کُلِّ یَومٍ وَ لَیلَةٍ بِعَمَلٍ قَبیح این هم از فقرات دعای شریف ابوحمزه است. شب و روزی نمیگذرد مگر اینکه یک کار خلاف، یک عمل قبیح، از ما صادر میشود و به وسیلهی ملکِ کریمِ پروردگار به نامهی اعمال ما و به کتاب محفوظ و لوح محفوظ الهی وارد میشود. این عمل قبیح لازم نیست حتماً از این گناهان کبیرهی آن چنانی باشد؛ انواع و اقسام حرف زدنها، گوش کردنها، نگاه کردنها، در آن ممکن است باشد. احساسات قلبی من و شما؛ حسد میورزیم، دشمنی میکنیم، حق را نادیده میگیریم، با باطل مقابله نمیکنیم؛ اینها همه گناه است دیگر. هر روز و شبی از ما یک چیزی از این قبیل میرود به سمت مخزن علم کُتّاب الهی. یَا ابنَ آدَمَ لَو سَمِعتَ وَصفَکَ مِن غَیرِکَ وَ اَنتَ لا تَعلَمُ مَنِ المَوصوفُ لَسارَعتَ اِلىٰ مَقتِه این نکتهی آخر نکتهی جالبی است. میفرماید این خصوصیّاتِ خودت را که چه جوری رفتار میکنی، چه جوری عمل میکنی، حتّی چه جوری عبادت میکنی -نماز میخوانیم، [امّا] نمازهای بیتوجّه، نماز غافل، خدای نکرده نماز همراه با ریا و سُمعه- اگر کسی همین خصوصیّات را بیاید برای شما نقل کند، بگوید «یک آقایی هست، این جوری رفتار میکند، این جوری حرف میزند، این جوری احساس میکند، این جوری نماز میخواند، این جوری مثلاً تبلیغ میکند»، کارهای بد شما را بیاید نقل کند، نسبت بدهد به کسی و تو ندانی که راجع به تو دارد میگوید، ندانی آن کسی که دارند وصفش میکنند کیست و خودت هستی، فوراً میگویی عجب آدم مزخرفی است، عجب آدم بیربطی است، این کیست دیگر! خودمانیم؛ خود من هستم. یَا ابنَ آدَمَ اذکُرنی حینَ تَغضَبُ اَذکُرکَ حینَ اَغضَب وَ لا اَمحَقُکَ فیمَن اَمحَق این هم یک نصیحت: وقتی که خشمگین میشوی به یاد خدا بیفت، که از حد تجاوز نکنی؛ آن وقت نتیجه این خواهد بود که من هم آن وقتی که خشم بر تو بگیرم، به یاد تو میافتم و تو را ملاحظه میکنم. تو را مَحق نمیکنم. «مَحق» در واقع یعنی نابود کردنِ باطنی و معنوی؛ این مَحق است. «یَمحَقُ اللهُ الرِّبوا»(2) یعنی خدا ربا را پوچ و پوک میکند؛ معنای مَحق این است. میگوید اگر چنانچه در هنگام غضب به یاد من باشی، دیگر این کار را با تو نمیکنم. 1 ) الأمالي (للطوسي)، النص، ص: 278؛ عَن اَمیرِ المُؤمِنین (عَلَیهِ السَّلام) قالَ: قالَ النَّبِیُّ (صَلَّى اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه) یَقولُ اللهُ (عَزَّ وَ جَلَّ) یَا ابنَ آدَمَ ما تُنصِفُنی اَتَحَبَّبُ اِلَیکَ بِالنِّعَمِ وَ تَتَمَقَّتُ اِلَیَّ بِالمَعاصی خَیری عَلَیکَ نازِلٌ وَ شَرُّکَ اِلَیَّ صاعِدٌ وَ لا یَزالُ مَلَکٌ کَریمٌ یَأتینی عَنکَ فی کُلِّ یَومٍ وَ لَیلَةٍ بِعَمَلٍ قَبیحٍ. یَا ابنَ آدَمَ لَو سَمِعتَ وَصفَکَ مِن غَیرِکَ وَ اَنتَ لا تَعلَمُ مَنِ المَوصوفُ لَسارَعتَ اِلىٰ مَقتِهِ. یَا ابنَ آدَمَ اذکُرنی حینَ تَغضَبُ اَذکُرکَ حینَ اَغضَبُ وَ لا اَمحَقُکَ فیمَن اَمحَق ترجمه : پیامبر (صلّى الله علیه و آله) مىفرماید: خداوندِ والا مىفرماید اى فرزند آدم! با من به انصاف رفتار نمىکنی؛ با نعمتهاى خود به تو محبّت مىکنم و تو با گناهان با من بدرفتارى مىکنى؛ نیکىِ من به سوى تو نازل و جارى است و بدىِ تو به سوى من بالا مىآید؛ پیوسته، در هر شبانهروز، فرشتهی بزرگوارى با کردار ناشایستِ تو به نزد من مىآید. اى فرزند آدم! اگر صفت خود را از غیر خود مىشنیدى و نمىدانستى این صفات از آنِ کیست، شتابان بر او خشمگین مىشدى. اى فرزند آدم! در هنگام خشمناکىات مرا یاد کن تا در هنگام خشمناکىام تو را یاد کنم و تو را در میان نابودشدگان هلاک نسازم. 2 ) سوره مبارکه البقرة آیه 276 يَمحَقُ اللَّهُ الرِّبا وَيُربِي الصَّدَقاتِ ۗ وَاللَّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ كَفّارٍ أَثيمٍ ترجمه : خداوند، ربا را نابود میکند؛ و صدقات را افزایش میدهد! و خداوند، هیچ انسانِ ناسپاسِ گنهکاری را دوست نمیدارد. مربوط به :گزیدهای از بیانات در دیدار جمعی از مسئولان و مدیران نظام - 1397/01/20 عنوان فیش :ذکر خدا ما را وادار به تقوا میکند کلیدواژه(ها) : ذکر خدا, تقوا نوع(ها) : قرآن متن فیش : عزیزان من! از هر جا که هستید، قوّهی مجریه، مقنّنه، قضائیّه، جاهای دیگر، همه در جمهوری اسلامی در این جهت یکسانید و یکسانیم که احتیاج داریم به تعمیر قلب خودمان؛ به این نیاز داریم؛ چون جمهوری اسلامی با یک حکومت متعارف معمولی در دنیا فرق دارد. جمهوری اسلامی با یک هدفی، با یک آرمانی، با یک منطقی، با یک عَلَمی به وجود آمده و آن عَلَم عبارت است از توحید، از حکم الهی، از شریعت الهی؛ با این عَلَم به وجود آمده. همهی آن چیزهایی که ما میخواهیم، آزادی و عدالت و استقلال و مانند اینها، در همین عَلَمِ اسلام مندرج و مندمج است. [جمهوری اسلامی] با این به وجود آمده؛ دیگران به این مقیّد نیستند. خب فرض کنید که فلان کس در کشور خودش فلان مسابقهی حرام را به راه میاندازد، اشکالی ندارد، بالاخره [برایش] درآمدی دارد؛ [امّا] ما نمیتوانیم این کار را بکنیم. اوّلِ انقلاب، بعضی از آن آقایانی که آن وقت بر سر کار بودند راجع به مشروبات الکلیای که از طرف ایران خریداری شده بود و داشت با کشتی میآمد یا آمده بود، با امام وارد صحبت شدند که «آقا! اگر ما اینها را رد کنیم، فلان قدر خسارت از کیسهی ما میرود»؛ امام قاطع و محکم برخورد کردند، گفتند ول کنید، این درآمد نیست. حالا من دقیق جزئیّات فرمایش امام یادم نیست، امّا این موضوع کاملاً یادم هست. این است دیگر؛ ما تقیّداتی داریم که دیگران ندارند. اگر بخواهیم این تقیّدات را عمل بکنیم -که دنیا و آخرت ما وابسته به این است که بتوانیم پای این حرف اسلام، حرف جمهوری اسلامی، بِایستیم- باید دلمان را درست کنیم. درست کردن دل هم عمدتاً مربوط است به ارتباطش با خدا و تذکّر ذات مقدّس الهی و یاد و ذکر؛ این است که به ما تقوا میدهد. وَ لَذِکرُ الله اَکبَر؛(1) ذکر خدا است که ما را وادار میکند به تقوا، وادار میکند به مراقبه، وادار میکند به اجتناب از گناه، وادار میکند به اجتناب از خیانت، وادار میکند به اجتناب از دنیاطلبی؛ [یعنی] اینهایی که به آنها احتیاج داریم. برای مسئولین جمهوری اسلامی این چیزها واجب است؛ اوجب واجبات اینها است، و آن یاد خدا است که ما را به اینها وادار میکند. 1 ) سوره مبارکه العنكبوت آیه 45 اتلُ ما أوحِيَ إِلَيكَ مِنَ الكِتابِ وَأَقِمِ الصَّلاةَ ۖ إِنَّ الصَّلاةَ تَنهىٰ عَنِ الفَحشاءِ وَالمُنكَرِ ۗ وَلَذِكرُ اللَّهِ أَكبَرُ ۗ وَاللَّهُ يَعلَمُ ما تَصنَعونَ ترجمه : آنچه را از کتاب (آسمانی) به تو وحی شده تلاوت کن، و نماز را برپا دار، که نماز (انسان را) از زشتیها و گناه بازمیدارد، و یاد خدا بزرگتر است؛ و خداوند میداند شما چه کارهایی انجام میدهید! مربوط به :بیانات در دیدار کارگران - 1395/02/08 عنوان فیش :صلوات خدا و ملائکه بر ذاکرین خداوند کلیدواژه(ها) : ذکر خدا نوع(ها) : قرآن متن فیش : میان میلاد پُربرکت امیرالمؤمنین (علیهالصّلاةوالسّلام) و مبعث پیامبر اکرم (صلواتاللهعلیهوآله) قرار داریم؛ ماه توسّل است، ماه دعا است، ماه ذکر است. این آیات شریفهای که این قاری عزیزمان اینجا تلاوت کردند: یااَیُّهَا الَّذینَ ءامَنُوا اذکُرُوا اللهَ ذِکراً کَثیراً * وَ سَبِّحوهُ بُکرَةً وَ اَصیلاً * هُوَ الََّذِی یُصَلّی عَلَیکُم وَ مَلٰئِکَتُه،(1) [میفرماید] شما ذکر خدا بگویید، خدای متعال هم بر شما صلوات میفرستد، به شما درود میگوید؛ هم خود ذات اقدس الهی، هم ملائکهی او به شما مؤمنین درود میگویند. و بدانیم که ذکر خدا، یاد خدا راهنما است، راهگشا است، دستگیر است، میتواند ما را قادر بر گرهگشایی کند؛ گره زیاد داریم و دست قدرت و پنجهی تواناییِ خود ما انسانها است که باید این گرهها را باز کند امّا این قدرت را، این توانایی را خدا به ما میدهد. ذکر خدا به ما کمک میکند که بتوانیم بنبستها را باز کنیم و راهها را بگشاییم. 1 ) سوره مبارکه الأحزاب آیه 41 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اذكُرُوا اللَّهَ ذِكرًا كَثيرًا ترجمه : ای کسانی که ایمان آوردهاید! خدا را بسیار یاد کنید، 1 ) سوره مبارکه الأحزاب آیه 42 وَسَبِّحوهُ بُكرَةً وَأَصيلًا ترجمه : و صبح و شام او را تسبیح گویید! 1 ) سوره مبارکه الأحزاب آیه 43 هُوَ الَّذي يُصَلّي عَلَيكُم وَمَلائِكَتُهُ لِيُخرِجَكُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النّورِ ۚ وَكانَ بِالمُؤمِنينَ رَحيمًا ترجمه : او کسی است که بر شما درود و رحمت میفرستد، و فرشتگان او (نیز) برای شما تقاضای رحمت میکنند تا شما را از ظلمات (جهل و شرک گناه) به سوی نور (ایمان و علم و تقوا) رهنمون گردد؛ او نسبت به مؤمنان همواره مهربان بوده است! مربوط به :بیانات در دیدار مسئولان نظام - 1392/04/30 عنوان فیش :یاد خدا نباید به دورانهای سخت اختصاص داشته باشد کلیدواژه(ها) : ذکر خدا, غفلت نوع(ها) : قرآن متن فیش : فرمود: «و اذكر ربّك فی نفسك تضرّعا و خیفة»؛(۱) یاد خدا با تضرع، پشتوانهی همهی خیرات و همهی بركاتی است كه انسان میتواند در این مهلت زندگی به دست بیاورد. این یاد خدا نباید اختصاص داشته باشد به دورانهای شدت و محنت و زحمت و فشار؛ نه، در دوران راحت، در دورانی كه انسان دغدغه و نگرانی مادی هم ندارد، این یاد خدا را باید در دل نگه دارد. وقتی سختیهائی به ما افراد بشر روی میآورد، به یاد خدا میافتیم. فرمود: «فاذا ركبوا فی الفلك دعوا الله مخلصین له الدّین فلمّا نجّاهم الی البرّ اذا هم یشركون»؛(۲) در حین بلا، انسان به خدا متوجه میشود؛ وقتی بلا برطرف شد، انسان یادش میرود. در جاهای مختلف قرآن، مكرر در مكرر - شاید ده بار یا بیشتر، كه من نشمردم - این گلایه را خدای متعال از انسانها میكند كه وقتی دچار شدت میشوید، توجه پیدا میكنید؛ وقتی شدت برطرف شد، غفلت پیدا میكنید. خب، این راهِ شما را مسدود میكند، حركت شما را متوقف میكند. در سورهی مباركهی یونس دو مرتبه این موضوع تكرار شده است؛ یك بار لحن عجیبی است، لحن گلایهی تند الهی از ماها است؛ فرمود: «و اذا مسّ الانسان الضّرّ دعانا لجنبه او قاعدا او قائما»؛ وقتی دچار سختی است، متوجه به ما میشود؛ دعا میكند، تضرع میكند، توجه میكند، در حال خواب، در حال راه رفتن، در حال نشستن؛ «فلمّا كشفنا عنه ضرّه مرّ كأن لم یدعنا الی ضرّ مسّه»؛ وقتی مشكل برطرف شد، جوری حركت میكند كه كأنه از ما چیزی نخواسته و ما به او چیزی عنایت نكردیم؛ غفلت محض! بعد میفرماید: «كذلك زیّن للمسرفین ما كانوا یعملون»؛(۳) یك لحن تند و توبیخ. برادران و خواهران! در همه حال بایداز خدای متعال كمك خواست. رابطهی قلبی بین ما و خدا باید در حال آسایش، در حال راحت، در حال محنت، در حال كرب ادامه پیدا كند؛ این ضامن حركت تكاملی انسان است، ضامن تعالی انسان است؛ این است كه میتواند ما را به آن هدف اصلی آفرینش برساند. به نظر ما، این توسل و تضرع، در همهی عرصههای حیات، به عمل میانجامد. اگر این توجه به خدا باشد، ركود، سكون، ناامیدی، بازگشت به عقب و توقف در عرصههای گوناگون حیات وجود ندارد. 1 ) سوره مبارکه الأعراف آیه 205 وَاذكُر رَبَّكَ في نَفسِكَ تَضَرُّعًا وَخيفَةً وَدونَ الجَهرِ مِنَ القَولِ بِالغُدُوِّ وَالآصالِ وَلا تَكُن مِنَ الغافِلينَ ترجمه : پروردگارت را در دل خود، از روی تضرع و خوف، آهسته و آرام، صبحگاهان و شامگاهان، یاد کن؛ و از غافلان مباش! 2 ) سوره مبارکه العنكبوت آیه 65 فَإِذا رَكِبوا فِي الفُلكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخلِصينَ لَهُ الدّينَ فَلَمّا نَجّاهُم إِلَى البَرِّ إِذا هُم يُشرِكونَ ترجمه : هنگامی که بر سوار بر کشتی شوند، خدا را با اخلاص میخوانند (و غیر او را فراموش میکنند)؛ امّا هنگامی که خدا آنان را به خشکی رساند و نجات داد، باز مشرک میشوند! 3 ) سوره مبارکه يونس آیه 12 وَإِذا مَسَّ الإِنسانَ الضُّرُّ دَعانا لِجَنبِهِ أَو قاعِدًا أَو قائِمًا فَلَمّا كَشَفنا عَنهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَن لَم يَدعُنا إِلىٰ ضُرٍّ مَسَّهُ ۚ كَذٰلِكَ زُيِّنَ لِلمُسرِفينَ ما كانوا يَعمَلونَ ترجمه : هنگامی که به انسان زیان (و ناراحتی) رسد، ما را (در هر حال:) در حالی که به پهلو خوابیده، یا نشسته، یا ایستاده است، میخواند؛ امّا هنگامی که ناراحتی را از او برطرف ساختیم، چنان میرود که گویی هرگز ما را برای حل مشکلی که به او رسیده بود، نخوانده است! این گونه برای اسرافکاران، اعمالشان زینت داده شده است (که زشتی این عمل را درک نمیکنند)! مربوط به :بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان - 1390/08/11 عنوان فیش :دهه اول ذیحجه، مصداق ایام معلومات کلیدواژه(ها) : ماه ذیحجة, جوان, ذکر خدا, رابطه با خدا, روز عرفه نوع(ها) : قرآن متن فیش : این ایام، ایام دههی ذیحجه است. شما جوانان عزیز، دلهای نورانی، روحیههای شاداب، فرزندان عزیز من، توجه داشته باشید که یکی از بهترین روزها و شبهای دورهی سال، از لحاظ فضیلت و امکان ارتباط دلها با خدا، همین روزهاست. مایه و قوام اصلی همهی حرکتهای بزرگ و پیروز، ذکر الهی است؛ یاد خدا بودن، با خدا ارتباط داشتن. در قرآن میفرماید: «و یذکروا اسم الله فی ایّام معلومات».(1) در حدیث دارد که «ایام معلومات» که خدای متعال به ذکر در این ایام دستور داده است، همین ده روز اول ذیحجه است.(2) در این ده روز، روز عرفه وجود دارد، که روز دعا و استغفار و توجه است. دعای سراسر عشق و شور و سوز در روز عرفه، که سیدالشهداء امام حسین (علیهالسّلام) در مراسم عرفات انشاء فرموده است، نشاندهندهی آن روحیهی شیدائی و عشق و شوری است که پیروان اهلبیت در یک چنین ایامی باید داشته باشند. این ایام را قدر بدانید. فرصت مال شماست. همچنان که امروز فرصت پیشرفت، فرصت شکوفائی، فرصت حرکتهای بزرگ سیاسی و انقلابی و اجتماعی مال شما جوانهاست، فرصت توجه به خدای متعال و ذکر الهی و مستحکم کردن رابطهی قلبی با خدا هم متعلق به شماست. 1 ) سوره مبارکه الحج آیه 28 لِيَشهَدوا مَنافِعَ لَهُم وَيَذكُرُوا اسمَ اللَّهِ في أَيّامٍ مَعلوماتٍ عَلىٰ ما رَزَقَهُم مِن بَهيمَةِ الأَنعامِ ۖ فَكُلوا مِنها وَأَطعِمُوا البائِسَ الفَقيرَ ترجمه : تا شاهد منافع گوناگون خویش (در این برنامه حیاتبخش) باشند؛ و در ایّام معیّنی نام خدا را، بر چهارپایانی که به آنان داده است، (به هنگام قربانیکردن) ببرند؛ پس از گوشت آنها بخورید؛ و بینوای فقیر را نیز اطعام نمایید! 2 ) تهذيب الأحكام ، شیخ طوسی، ج 5، ص 447 ؛ الوافی، فیض كاشانی، ج 14، ص 1261؛ ملاذ الأخيار فی فهم تهذيب الأخبار، علامه مجلسی، ج 8، ص 480 ؛ اذْكُرُوا اللَّهَ فِی أَيَّامٍ مَعْلُوماتٍ قَالَ قَالَ عَشْرُ ذِی الْحِجَّةِ وَ أَيَّامٍ مَعْدُوداتٍ قَالَ أَيَّامُ التَّشْرِيقِ. ترجمه : حماد بن عیسی گفت از امام صادق(علیه السلام) شنیدم كه فرمود پدرم از قول امام علی(علیه السلام) فرمودند: در «روزهای معین»، [كه] فرمود دهه ذی حجه است و «روزهای مشخص»، [كه] فرمود ایام تشریق [روزهاى يازدهم و دوازدهم و سيزدهم بعد از اعمال حج] است؛ خدا را یاد كنید. مربوط به :خطبههای نماز عید سعید فطر - 1390/06/09 عنوان فیش :لزوم حفظ دستاوردهای ماه رمضان کلیدواژه(ها) : ماه مبارک رمضان, ذکر خدا نوع(ها) : قرآن متن فیش : در ماه مبارک رمضان، بسیاری از مردمِ موفق و باسعادت توانستند محصول زیادی را بردارند؛ محصولی که برای دورهی سال آنها، بلکه در مواردی برای سراسر عمر آنها، دارای برکات خواهد بود. عدهای انس با قرآن پیدا کردند، از معارف قرآنی بهره بردند، تدبر کردند؛ عدهای انس و مناجات با خدا را در این ماه برای خودشان رویّه و روش قرار دادند و دلهای خودشان را نورانی کردند. مردم روزه گرفتند؛ با روزه، در نفس خود صفا به وجود آوردند؛ که همین صفا و صمیمیت و نورانیت، منشأ برکات بسیاری در زندگی فردی و اجتماعی است. (...) آنچه لازم است، این است که ما این دستاوردها را حفظ کنیم، این محصول را حفظ کنیم؛ نگذاریم صاعقهی گناه، این خرمن ارزشمند محصول را آتش بزند و از بین ببرد. راه خدا را، راه توجه را، راه صفای نفس را، راه انس با قرآن را، راه باز نگهداشتن رابطهی خود با خدا، درد دل کردن به خدا و گفتن به خدا را به روی خودمان باز نگه داریم. اگر شما با خدا حرف زدید، خدا هم با شما حرف میزند؛ «فاذکرونی اذکرکم».(1) 1 ) سوره مبارکه البقرة آیه 152 فَاذكُروني أَذكُركُم وَاشكُروا لي وَلا تَكفُرونِ ترجمه : پس به یاد من باشید، تا به یاد شما باشم! و شکر مرا گویید و (در برابر نعمتهایم) کفران نکنید! مربوط به :بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت و هیأت رئیسه مجلس - 1390/01/15 عنوان فیش :خدا؛ متوجه کننده دلها به سمت اهداف والا کلیدواژه(ها) : ذکر خدا, دست قدرت الهی نوع(ها) : قرآن متن فیش : یاد خدا را نباید از قلم انداخت. ما هرچه داریم، از توسل و توجه به حضرت ربوبیت است؛ اوست که دلها را به سمت اهداف والا متوجه میکند؛ اوست که دلها را قرص میکند؛ اوست که دلها را بر روی یک نقطهی ویژه مجتمع میکند. انسانها با هیچ ترفندی نمیتوانند دلها را جذب و مجتمع کنند؛(1) این دست قدرت الهی است، این کار خداست. 1 ) سوره مبارکه الأنفال آیه 63 وَأَلَّفَ بَينَ قُلوبِهِم ۚ لَو أَنفَقتَ ما فِي الأَرضِ جَميعًا ما أَلَّفتَ بَينَ قُلوبِهِم وَلٰكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَينَهُم ۚ إِنَّهُ عَزيزٌ حَكيمٌ ترجمه : و دلهای آنها را با هم، الفت داد! اگر تمام آنچه را روی زمین است صرف میکردی که میان دلهای آنان الفت دهی، نمیتوانستی! ولی خداوند در میان آنها الفت ایجاد کرد! او توانا و حکیم است! مربوط به :خطبههای نماز جمعه تهران - 1388/03/29 عنوان فیش :آرامش ناشی از یاد خدا، نیاز جامعه امروز کلیدواژه(ها) : ذکر خدا نوع(ها) : قرآن متن فیش : انسانی که از آرامش روحی برخوردار است، درست فکر میکند، درست تصمیم میگیرد، درست حرکت میکند. اینها نشانههای رحمت الهی است. امروز جامعهی انقلابی ما، مردم مؤمن ما، نیاز به این دارند که این آرامش را، این سکینه را، این طمأنینه و وقار را در خودشان هرچه بیشتر به وجود بیاورند. «الا بذکر اللَّه تطمئن القلوب».(1) یاد خداست که دلها را در ماجراهای طوفانی دنیا و زندگی حفظ میکند. یاد خدا را مغتنم بشمارید. ایام ماه رجب - همانطور که گفتیم - نزدیک است. دعاهای ماه رجب یک دریائی از معرفت است. در دعا فقط این نیست که انسان دل را به خدا نزدیک میکند؛ این هست، فراگیری هم هست. در دعا هم تعلیم است، هم تزکیه هست. دعا هم ذهن را - این دعاهای مأثور از ائمه (علیهمالسّلام) - روشن میکند، حقایقی را، معارفی را به ما میآموزد که در زندگی به آنها نیاز داریم، و هم دل را متوجه به خدا میکند. ذکر الهی را خیلی باید مغتنم بشمرید. همین نماز جمعهی شما مصداق ذکر الهی است. «فاسعوا الی ذکر اللَّه».(2) در اینجا آنچه بر دل شما، بر زبان شما، بر حرکات شما باید غالب باشد، یاد خداست. دل به یاد خدا، زبان متذکر به نام مقدس پروردگار، حرکات دست و پا و جسم هم حرکاتی در جهت یاد پروردگار و اطاعت اوامر الهی. این چیزی که مورد نیاز یکایک ماست، همین است. 1 ) سوره مبارکه الرعد آیه 28 الَّذينَ آمَنوا وَتَطمَئِنُّ قُلوبُهُم بِذِكرِ اللَّهِ ۗ أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلوبُ ترجمه : آنها کسانی هستند که ایمان آوردهاند، و دلهایشان به یاد خدا مطمئن (و آرام) است؛ آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش مییابد! 2 ) سوره مبارکه الجمعة آیه 9 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا إِذا نودِيَ لِلصَّلاةِ مِن يَومِ الجُمُعَةِ فَاسعَوا إِلىٰ ذِكرِ اللَّهِ وَذَرُوا البَيعَ ۚ ذٰلِكُم خَيرٌ لَكُم إِن كُنتُم تَعلَمونَ ترجمه : ای کسانی که ایمان آوردهاید! هنگامی که برای نماز روز جمعه اذان گفته شود، به سوی ذکر خدا بشتابید و خرید و فروش را رها کنید که این برای شما بهتر است اگر میدانستید! مربوط به :بیانات در دیدار شرکتکنندگان در هفدهمین اجلاس نماز - 1387/08/29 عنوان فیش :نماز، تذکر دهنده دائمی بدیِ فحشاء و منکر کلیدواژه(ها) : ذکر خدا, نماز نوع(ها) : قرآن متن فیش : انسانی که باتقواست، یعنی مراقب خودش هست و متذکر هست، منشأ شر و ظلم و فساد و طغیان و بدی به این و آن نمیشود. آن ذکر الهی مرتب دارد او را نهی میکند؛ مرتب دارد او را باز میدارد: «الصّلوة تنهی». «تنهی» یعنی نهی میکند، نه اینکه دست و پای انسان را میبندد؛ غرائز را از کار میاندازد. بعضی خیال میکنند «الصّلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر»،(1) معنایش این است که اگر نماز خواندی، دیگر فحشا و منکر از بین خواهد رفت؛ نه، معنایش این است که وقتی نماز میخوانی، آن واعظ درونیِ تو که با نماز جان گرفته، او مرتب به تو از بدیِ فحشاء و منکر میگوید. و گفتن و تکرار کردن و بر دل فرو خواندن، طبعاً اثر دارد و دل را خاضع و خاشع میکند. لذاست میبینید نماز تکرار باید شود. روزه، سالی یک بار؛ حج، عمری یک بار؛ نماز، هر روز چند بار باید تکرار شود. اهمیت نماز اینجاست. 1 ) سوره مبارکه العنكبوت آیه 45 اتلُ ما أوحِيَ إِلَيكَ مِنَ الكِتابِ وَأَقِمِ الصَّلاةَ ۖ إِنَّ الصَّلاةَ تَنهىٰ عَنِ الفَحشاءِ وَالمُنكَرِ ۗ وَلَذِكرُ اللَّهِ أَكبَرُ ۗ وَاللَّهُ يَعلَمُ ما تَصنَعونَ ترجمه : آنچه را از کتاب (آسمانی) به تو وحی شده تلاوت کن، و نماز را برپا دار، که نماز (انسان را) از زشتیها و گناه بازمیدارد، و یاد خدا بزرگتر است؛ و خداوند میداند شما چه کارهایی انجام میدهید! مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1386/06/31 عنوان فیش :ذکر کثیر یعنی بیحد و مرز بودن ذکر خداوند کلیدواژه(ها) : ذکر خدا, غفلت, احکام شرعی نوع(ها) : قرآن متن فیش : بسماللَّهالرّحمنالرّحیم والحمدللَّه ربّ العالمین والصّلاة والسّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم محمّد و علی اله الأطیبین الأطهرین و صحبه المنتجبین سیّما بقیّةاللَّه فی الأرضین. قال اللَّه الحکیم فی کتابه: «بسماللَّهالرّحمنالرّحیم یا ایّها الّذین امنوا اذکروا اللَّه ذکرا کثیرا و سبّحوه بکرة و اصیلا هو الّذی یصلّی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظّلمات الی النّور و کان بالمؤمنین رحیما. تحیتهم یوم یلقونه سلام و اعدّلهم اجرا کریما» (1) فرصت مغتنمی است و تقریباً همهی کسانی که بارهای سنگین مدیریت کشور در سطوح اصلی و اساسی بر دوش آنهاست، در این جلسهی بزرگ و پر اهمیت شرکت دارید. حرف سیاست و گزارش امور گوناگون کشور به وسیلهی رئیس جمهور محترم بیان شد و سخن در این بارهها همیشه هست و بسیار است و لازم هم هست، ولی من فکر کردم که از این فرصت، اندکی هم استفاده کنیم برای چیزی که مقدم است بر استنتاجها و تبیینها و تصمیمهای سیاسی ما؛ و آن حرف دل و حرف ایمان خالصانهی ماست که میتواند در همهی مراحل این حرکت مثل جانی در کالبد، مثل نوری در ظلمت، مثل حیاتبخشی در میان اجسام بیروح، نقش بیافریند. لذا این آیات را انتخاب کردم تا اینها را قدری با هم مرور کنیم. خود من هرچه نگاه میکنم، میبینم احتیاج دارم به اینکه این آیهی شریفهی «اذکروا اللَّه ذکرا کثیرا و سبّحوه بکرة و اصیلا» را تکرار کنم و در آن تدبر کنم و به آن عمل کنم. قیاس به نفس کردم، به نظرم میرسد که شما هم و همهمان محتاج به این هستیم. میفرماید: «یا ایّها الّذین امنوا». این، بعد از آن است که جامعهی ایمانی شکل گرفته و این جامعه آزمونهای بزرگ را از سرگذرانده است. این آیات سورهی احزاب است و بعد از سال ششم هجرت نازل شده است؛ یعنی بعد از جنگ بدر و اُحد و جنگهای متعدد دیگر و بالاخره جنگ احزاب. در یک چنین شرائطی، قرآن به مسلمانها خطاب میکند که: «اذکروا اللَّه ذکرا کثیرا»؛ خدا را ذکرِ کثیر کنید. ذکر یعنی یاد. ذکر و یاد در مقابل غفلت و نسیان است. غرق در عوارض و حوادث و پیشامدهای گوناگون شدن و از مطلب اصلی غفلت کردن؛ این، گرفتاری بزرگ ما بنی آدم است. میخواهند این نباشد. آنوقت این یاد هم صِرف یاد کردن و متذکر شدن نیست، ذکر کثیر را از ما خواستهاند. در اینجا من روایتی را ذکر کردهام: «عن ابی عبداللَّه (علیهالسّلام) قال: ما من شیء إلّا و له حدّ ینتهی إلیه»؛ همهی این فرائض و احکام الهی حدی دارند؛ اندازهای دارند، که وقتی به آن حد و مرز رسیدند، تمام میشود؛ تکلیف تمام میشود؛«الّا الذّکر»؛ مگر ذکر. «فلیس له حدّ ینتهی الیه»؛ ذکر حد ندارد؛ اندازهای ندارد، که وقتی این اندازه ذکر و یاد حاصل شد، بگوئیم دیگر بس است؛ دیگر لازم نیست. بعد خود حضرت توضیح میدهد و میفرماید: «فرض اللَّه عزّ و جلّ الفرائض فمن اداهنّ فهو حدّهنّ»؛ هر کس فرائض را ادا کرد، آنها را به حد ومرز خود رساند. «و شهر رمضان فمن صامه فهو حدّه»؛ مثلاً ماه رمضان که تمام شد، شما این فریضه را به مرز خودش رساندید؛ تمام شد و دیگر چیزی بر شما واجب نیست. «والحجّ فمن حجّ فهو حدّه»؛ هر کس حج را به جا آورد - به اعمال پایان حج که رسید - آن را به مرز رساند. این در صورتی است که در هر دو جا «فهو حدَّه» بخوانیم. البته میشود «فهو حدُّه» هم با یک تعبیر دیگری خواند؛ اما «الّا الذّکر»؛ فقط ذکر مثل بقیهی فرائض نیست.دیگر بقیهی فرائض را ذکر نفرمودند؛ زکات را وقتی دادید، دیگر واجب نیست، به همان اندازهای که مقرر شده است. خمس را همینجور، صلهی رحم را همینجور. بقیهی فرائض و واجباتی که هست، همه از همین قبیل است، مگر ذکر؛ «الّا الذّکر فانّ اللَّه عزّ و جلّ لن یرض منه بالقلیل و لم یجعل له حدّا ینتهی الیه»؛ خدا به ذکرِ قلیل راضی نشده است؛ حدی برای آن قرار نداده است که بشود به آن حد رسید. «ثمّ تلا»؛ بعد، حضرت این آیه را تلاوت فرمود: «یا ایّها الّذین امنوا اذکروا اللَّه ذکرا کثیرا».(2) اهمیت ذکر این است. در دنبالهی آیه میفرماید که: «هو الّذی یصلّی علیکم و ملائکته». مرحوم علامهی طباطبائی(رضوان اللَّه علیه) در المیزان میفرمایند: این آیهی شریفهی «هو الّذی یصلّی» در مقام تعلیل برای امر «اذکروا اللَّه ذکرا کثیرا» است؛ یعنی این ذکر کثیری که از شما خواسته شده است، به این خاطر است که خدائی را یاد کنید که این خدا همان کسی است که «یصلّی علیکم»؛ بر شما درود میفرستد، صلوات میفرستد. خدای متعال صلوات را به شما میفرستد. «هو الّذی یصلّی علیکم و ملائکته»؛ نه فقط خدای متعال، ملائکهی الهی هم بر شما مؤمنین درود و صلوات میفرستند؛ که صلوات از طرف پروردگار، رحمت اوست؛ صلوات از ملائکه، استغفاری است که برای مؤمنین میکنند؛ «و یستغفرون للّذین امنوا» (3) که در آیات قرآن هست. چرا این رحمت و این صلوات و این استغفار را ذات اقدس حق و فرشتگان الهی برای شما از عالم غیب، از ملأ اعلی میفرستند، «لیخرجکم من الظّلمات الی النّور»؛ برای اینکه شما را از ظلمات نجات بدهند، به نور بکشانند، که داستان این ظلمات و این نور هم داستان گسترده و مفصلی است.ظلمات در اندیشهی ما، ظلمات در قلب ما، در خلقیات ما؛ و نور در مقابل اینهاست. عمل هم میتواند ظلمانی باشد، هم میتواند نورانی باشد؛ ذهن و فکر و عقاید انسان میتواند نورانی باشد، میتواند ظلمانی باشد؛ خلقیات و صفات انسان میتواند ظلمانی باشد، میتواند نورانی باشد؛ حرکت اجتماعی یک ملت میتواند به سمت ظلمات و تاریکی باشد، میتواند به سمت نور باشد. اگر بر ملتی، بر کشوری، بر هیأت حاکمهای، بر فردی، شهوات غالب شد، خشونت ناشی از حیوانیت غالب شد، حرص غالب شد، دنیاداری و دنیاطلبی غالب شد، این ظلمات است؛ حرکت ظلمانی است، جهت ظلمانی است، هدف هم ظلمات است. اگر نه، معنویت غالب شد، دین غالب شد، انسانیت غالب شد، فضائل اخلاقی غالب شد، خیرخواهی غالب شد، صدق و راستی غالب شد، این میشود نورانیت. اسلام و قرآن، ما را به این دعوت میکنند. خدای متعال و ملائکهی او ما را برای این تجهیز میکنند که از آن ظلمات خلاص کنند و ما را وارد این وادی نور کنند. ذکر خدا را بکنید؛ این هم علت و دلیلش. 1 ) سوره مبارکه الأحزاب آیه 41 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اذكُرُوا اللَّهَ ذِكرًا كَثيرًا ترجمه : ای کسانی که ایمان آوردهاید! خدا را بسیار یاد کنید، 1 ) سوره مبارکه الأحزاب آیه 42 وَسَبِّحوهُ بُكرَةً وَأَصيلًا ترجمه : و صبح و شام او را تسبیح گویید! 1 ) سوره مبارکه الأحزاب آیه 43 هُوَ الَّذي يُصَلّي عَلَيكُم وَمَلائِكَتُهُ لِيُخرِجَكُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النّورِ ۚ وَكانَ بِالمُؤمِنينَ رَحيمًا ترجمه : او کسی است که بر شما درود و رحمت میفرستد، و فرشتگان او (نیز) برای شما تقاضای رحمت میکنند تا شما را از ظلمات (جهل و شرک گناه) به سوی نور (ایمان و علم و تقوا) رهنمون گردد؛ او نسبت به مؤمنان همواره مهربان بوده است! 1 ) سوره مبارکه الأحزاب آیه 44 تَحِيَّتُهُم يَومَ يَلقَونَهُ سَلامٌ ۚ وَأَعَدَّ لَهُم أَجرًا كَريمًا ترجمه : تحیّت آنان در روزی که او را دیدار میکنند سلام است؛ و برای آنها پاداش پرارزشی فراهم ساخته است. 2 ) الكافی ثقة الإسلام كلينى ج 2 ص 498 ؛ بحارالأنوار ، علامه مجلسی ج 90 ص 161 ؛ مَا مِنْ شَيْءٍ إِلَّا وَ لَهُ حَدٌّ يَنْتَهِی إِلَيْهِ إِلَّا الذِّكْرَ فَلَيْسَ لَهُ حَدٌّ يَنْتَهِی إِلَيْهِ فَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْفَرَائِضَ فَمَنْ أَدَّاهُنَّ فَهُوَ حَدُّهُنَّ وَ شَهْرَ رَمَضَانَ فَمَنْ صَامَهُ فَهُوَ حَدُّهُ وَ الْحَجَّ فَمَنْ حَجَّ فَهُوَ حَدُّهُ إِلَّا الذِّكْرَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَرْضَ مِنْهُ بِالْقَلِيلِ وَ لَمْ يَجْعَلْ لَهُ حَدّاً يَنْتَهِی إِلَيْهِ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثِيراً وَ سَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصِيلًا فَقَالَ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ حَدّاً يَنْتَهِی إِلَيْهِ قَالَ وَ كَانَ أَبِی ع كَثِيرَ الذِّكْرِ لَقَدْ كُنْتُ أَمْشِی مَعَهُ وَ إِنَّهُ لَيَذْكُرُ اللَّهَ وَ آكُلُ مَعَهُ الطَّعَامَ وَ إِنَّهُ لَيَذْكُرُ اللَّهَ وَ لَقَدْ كَانَ يُحَدِّثُ الْقَوْمَ وَ مَا يَشْغَلُهُ ذَلِكَ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ كُنْتُ أَرَى لِسَانَهُ لَازِقاً بِحَنَكِهِ يَقُولُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ كَانَ يَجْمَعُنَا فَيَأْمُرُنَا بِالذِّكْرِ حَتَّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ وَ يَأْمُرُ بِالْقِرَاءَةِ مَنْ كَانَ يَقْرَأُ مِنَّا وَ مَنْ كَانَ لَا يَقْرَأُ مِنَّا أَمَرَهُ بِالذِّكْرِ وَ الْبَيْتُ الَّذِی يُقْرَأُ فِيهِ الْقُرْآنُ وَ يُذْكَرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهِ تَكْثُرُ بَرَكَتُهُ وَ تَحْضُرُهُ الْمَلَائِكَةُ وَ تَهْجُرُهُ الشَّيَاطِينُ وَ يُضِيءُ لِأَهْلِ السَّمَاءِ كَمَا يُضِيءُ الْكَوْكَبُ الدُّرِّيُّ لِأَهْلِ الْأَرْضِ وَ الْبَيْتُ الَّذِی لَا يُقْرَأُ فِيهِ الْقُرْآنُ وَ لَا يُذْكَرُ اللَّهُ فِيهِ تَقِلُّ بَرَكَتُهُ وَ تَهْجُرُهُ الْمَلَائِكَةُ وَ تَحْضُرُهُ الشَّيَاطِينُ وَ قَدْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِخَيْرِ أَعْمَالِكُمْ لَكُمْ أَرْفَعِهَا فِی دَرَجَاتِكُمْ وَ أَزْكَاهَا عِنْدَ مَلِيكِكُمْ وَ خَيْرٍ لَكُمْ مِنَ الدِّينَارِ وَ الدِّرْهَمِ وَ خَيْرٍ لَكُمْ مِنْ أَنْ تَلْقَوْا عَدُوَّكُمْ فَتَقْتُلُوهُمْ وَ يَقْتُلُوكُمْ فَقَالُوا بَلَى فَقَالَ ذِكْرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ كَثِيراً ثُمَّ قَالَ جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِيِّ ص فَقَالَ مَنْ خَيْرُ أَهْلِ الْمَسْجِدِ فَقَالَ أَكْثَرُهُمْ لِلَّهِ ذِكْراً وَ قَالَ رَسُو ترجمه : ز امام صادق (ع)، فرمود: چيزى نيست مگر آنكه براى آن حدّى است كه بدان پايان پذيرد جز ذكر خدا كه پايانى ندارد، خدا عز و جل فريضههائى واجب كرده است و هر كه آنها را انجام دهد همان حدّ و پايان آنها است، و ماه رمضان است و هر كه آن را روزه دارد همان حدّ و پايان آن است، و حجّ را واجب كرده است و هر كه حجّ كرد به پايان آن رسيده جز همان ذكر خدا، به راستى كه خدا عز و جل به اندك از آن راضى نشده و براى آن پايانى مقرر نكرده است، سپس اين آيه را خواند (42 سوره احزاب): «أيا كسانى كه گرويديد! ياد كنيد خدا را بسيار و تسبيح گوئيدش در بامداد و پسين» پس فرمود: خدا براى آن حدّى مقرر نكرده كه در آن به پايان رسد، فرمود (ع): پدرم بسيار ذكر خدا مىكرد، من به همراه او مىرفتم و او ذكر خدا مىگفت، با او ذكر غذا مىخوردم و او ذكر خدا مىگفت، و هر آينه كه با مردم در گفتگو بود و آنش از ذكر خدا باز نمىداشت و من مىديدم زبانش به كامش چسبيده بود و مىفرمود: «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» و شيوهاش بود كه ماها را انجمن مىكرد و دستور مىداد به ذكر خدا تا آفتاب مىزد و هر كدام ما كه قرائت (قرآن) مىدانستيم، دستور به قرائت مىداد و هر كدام كه قرائت نمىدانستيم، او را دستور به ذكر مىداد. در هر خانه قرآن خوانده شود و ذكر خدا عز و جل گردد، بركتش فزون شود و فرشتهها در آن در آيند و شياطين از آن دورى گزينند و براى اهل آسمان بدرخشد چنانچه ستارههاى فروزان براى اهل زمين مىدرخشند و هر آن خانه كه در آن قرآن نخوانند و ذكر خدا نگويند، بركتش كم شود و فرشتهها از آن دورى گزينند و شياطين در آن حاضر شوند. و محققاً رسول خدا (ص) فرموده است: آيا به شما خبر ندهم از بهترين كارهاى شما كه درجه بلندترى است براى شما و در نزد خداوند شما بهتر شما را پاك دامن مىكند و از پول طلا و نقره براى شما بهتر است و خوبتر از آن است كه به دشمن خود برخوريد و با آنها نبرد كنيد و از آنها بكشيد و كشته شويد؟ عرض كردند: يا رسول اللَّه! چرا، فرمود: آن بسيار ذكر خدا كردن است، سپس فرمود: مردى نزد پيغمبر (ص) آمد و عرض كرد: بهترين اهل مسجد كيست؟ فرمود: آنكه بسيار ذكر خدا كند و رسول خدا (ص)، فرمود: به هر كه زبان گوياى به ذكر خدا داده شده است خير دنيا و آخرت به او داده شده است و در تفسير قول خدا تعالى (6 سوره مدّثر): «و منّت مگذار كه كار بيشترى كردى» فرم 3 ) سوره مبارکه غافر آیه 7 الَّذينَ يَحمِلونَ العَرشَ وَمَن حَولَهُ يُسَبِّحونَ بِحَمدِ رَبِّهِم وَيُؤمِنونَ بِهِ وَيَستَغفِرونَ لِلَّذينَ آمَنوا رَبَّنا وَسِعتَ كُلَّ شَيءٍ رَحمَةً وَعِلمًا فَاغفِر لِلَّذينَ تابوا وَاتَّبَعوا سَبيلَكَ وَقِهِم عَذابَ الجَحيمِ ترجمه : فرشتگانی که حاملان عرشند و آنها که گرداگرد آن (طواف میکنند) تسبیح و حمد پروردگارشان را میگویند و به او ایمان دارند و برای مؤمنان استغفار میکنند (و می گویند:) پروردگارا! رحمت و علم تو همه چیز را فراگرفته است؛ پس کسانی را که توبه کرده و راه تو را پیروی میکنند بیامرز، و آنان را از عذاب دوزخ نگاه دار! مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1386/06/31 عنوان فیش :ذکر عامل دفع انگیزههای مادهگرایانه و هوسرانیهای گمراهکننده در انسان کلیدواژه(ها) : ذکر خدا نوع(ها) : قرآن متن فیش : [ذکر و یاد الهی، مراحلی دارد. ما، آدمها همه در یک حد و در یک مرحله که نیستیم؛ بعضیها مثل اولیاء و انبیاء و صالحین و اهل دل و اهل معنا. بعضی هم هستند مثل امثال بنده و ماها که به آن سطوح دسترسی ندارند؛ بعضیمان خبر هم نداریم از آنچه که در آن سطوح هست.] لکن برای ما هم که در آن مرحله نیستیم، ذکر فوائد عجیبی دارد که حالا من آنچه را که در اینجا یادداشت کردهام، عرض میکنم: «دفع انگیزههای ماده گرایانه و هوسرانیهای گمراهکننده». ذکر مثل مدافعی است که درمقابل هجوم این هوسها، ما را و دل ما را محافظت میکند. دل خیلی آسیبپذیر است. ما دلمان، روحمان خیلی آسیبپذیر است. در مقابل چیزهائی تحت تأثیر قرار میگیریم؛ دل مجذوب به جاذبههای گوناگونی میشود. اگر بخواهیم دل - که جای خداست، جایگاه خداست. رفیعترین مرتبه در وجود انسان، دل انسان است؛ یعنی همان باطن و حقیقت وجودی انسان - سالم و پاکیزه بماند، مدافعی لازم است؛ این مدافع ذکر است. ذکر نمیگذارد که دل دستخوش تهاجم بیامان هوسهای گوناگون شود و از دست برود. ذکر دل را نگه میدارد که در فساد و در جاذبههای گمراهکننده غرق نشود. در همین رابطه من روایتی را دیدم که خیلی پرمعناست؛ میفرماید: «الذّاکر فی الغافلین کالمقاتل فی الفارّین». (1) در میدان جنگ، یک رزمنده را میبینید که دفاع میکند، ایستادگی میکند و از همهی امکاناتش برای ضربه زدن به دشمن و جلوی تهاجم دشمن را گرفتن، استفاده میکند؛ اما رزمندهی دیگر هم ممکن است باشد که بگریزد؛ طاقت تحمل از دست بدهد و از مقابل دشمن بگریزد. میفرماید: ذاکر در میان جمعِ غافل مثل همان سرباز رزمندهی ایستادگیکننده است در میان کسانی که دارند فرار میکنند. ببینید این تشبیه و تنظیر به همین لحاظ است؛ چون او دارد در مقابل تهاجم بیگانه دفاع و ایستادگی میکند، ذکر شما هم دارد ایستادگی میکند؛ دارد از مرز دفاع میکند؛ از مرز دل شما دارد دفاع میکند. لذاست که شما در آیهی شریفهی قرآن که جزو آیات جهاد است، میبینید که میفرماید: «اذا لقیتم فئة فاثبتوا و اذکروا اللَّه کثیرا»؛ در میدان جهاد وقتی در مقابل تهاجم دشمن قرار گرفتید، ایستادگی کنید و ذکر کثیر خدا بکنید. «اثبتوا و اذکروا اللَّه کثیرا»؛ ثبات قدم به خرج بدهید، ایستادگی کنید و ذکر خدا کنید. این ذکر خدا آنجا هم به درد میخورد. «لعلّکم تفلحون» (2) که این وسیلهای است برای اینکه شما به فلاح و کامیابی دست پیدا کنید. ذکر خدا؛ چرا؟ چون این ذکر، دل را قرص میکند. دل که قرص شد، دل که ثبات پیدا کرد، قدم هم ثبات پیدا میکند. در میدان جنگ اینجوری است. میدان جنگ قبل از آن که پاهای ما، که سستعنصر هستیم، به طرف عقب جبهه مشغول دویدن و فرار شود، دل ما فرار کرده. این دل ماست که جسم ما را به فرار وادار میکند؛ و الّا اگر دل ایستاده باشد، جسم میایستد. در همهی میدانهای جنگ - هم میدان جنگ نظامی، هم میدان جنگ سیاسی، هم میدان جنگ اقتصادی، هم میدان جنگ تبلیغاتی - ذکر خدا کنید که این ذکر خدا موجب فلاح و کامیابی شماست. ذکر خدا پشتوانهی ثبات قدم است. بنابراین ذکر موجب میشود که ما بتوانیم در آن صراط مستقیم سلوک کنیم؛ پیش برویم. آن هدفی که ترسیم کردیم برای خودمان به عنوان مؤمن، به عنوان مسلمان، به عنوان پیرو یک مکتب مترقی، به عنوان کسانی که انگیزه داریم برای برپا داشتن این بنای رفیعی که خبر از شکوفائی تمدن اسلامی در آینده و در قرون آینده میدهد، احتیاج داریم به ذکر خدا تا بتوانیم در این جاده حرکت کنیم. من و شما بیش از دیگران به ذکر احتیاج داریم. علت اینکه من گفتم این مجلس را مغتنم شمردم، به خاطر همین است که شما با افراد معمولی این تفاوت بزرگ را دارید که شما در جائی، رشتهای از این مجموعه را در دست گرفتید که در حفاظت از این مجموعه، کار شما مؤثر است. اگر شما این رشته را محکم نگه دارید یا آن را سست نگه دارید یا بکلی از دست بدهید، وضع فرق خواهد کرد با آن کسانی که سررشتههای اصلی و اساسی در دست آنها نیست. پس شما بیشتر از دیگران به ذکر احتیاج دارید. و این ذکر - ذکر اللَّه - که بر دل ما حاکم شد، بدون تردید در رفتار ما اثر میگذارد؛ در انجام دادن آنچه که بر عهدهی ماست از وظائف و تکالیف، در اجتنابکردن و پرهیزکردن از آنچه که بر ما حرام و گناه است و موجب وزر و وبال و موجب غضب الهی است، اثر میگذارد و کمک میکند که از اینها دوری کنیم. 1 ) الأمالی ،شیخ طوسی ص 525 ؛ مكارمالأخلاق ، رضى الدين حسن بن فضل طبرسى ص 458 ؛ بحار الأنوار ، علامه مجلسی ج74 ص 76 ؛ قدمت الربذة فدخلت على أبی ذر جندب بن جنادة فحدثنی أبو ذر، قال دخلت ذات يوم فی صدر نهاره على رسول الله (صلى الله عليه و آله) فی مسجده، فلم أر فی المسجد أحدا من الناس إلا رسول الله (صلى الله عليه و آله) و علی (عليه السلام) إلى جانبه جالس، فاغتنمت خلوة المسجد، فقلت يا رسول الله، بأبی أنت و أمی أوصنی بوصية ينفعنی الله بها. فقال نعم و أكرم بك يا أبا ذر، إنك منا أهل البيت، و إنی موصيك بوصية إذا حفظتها فإنها جامعة لطرق الخير و سبله، فإنك إن حفظتها كان لك بها كفلان. يا أبا ذر، اعبد الله كأنك تراه، فإن كنت لا تراه فإنه (عز و جل) يراك، و اعلم أن أول عبادته المعرفة به بأنه الأول قبل كل شيء فلا شيء قبله، و الفرد فلا ثانی معه، و الباقی لا إلى غاية، فاطر السماوات و الأرض و ما فيهما و ما بينهما من شيء، و هو الله اللطيف الخبير، و هو على كل شيء قدير، ثم الإيمان بی و الإقرار بأن الله (عز و جل) أرسلنی إلى كافة الناس بشيرا و نذيرا، و داعيا إلى الله بإذنه و سراجا منيرا، ثم حب أهل بيتی الذين أذهب الله عنهم الرجس و طهرهم تطهيرا. و اعلم يا أبا ذر، أن الله (تعالى) جعل أهل بيتی كسفينة النجاة فی قوم نوح، من ركبها نجا، و من رغب عنها غرق ....... يا أبا ذر، من أقام و لم يؤذن، لم يصل معه إلا الملكان اللذان معه. يا أبا ذر، ما من شاب يدع لله الدنيا و لهوها، و أهرم شبابه فی طاعة الله، إلا أعطاه الله أجر اثنين و سبعين صديقا. يا أبا ذر، الذاكر فی الغافلين كالمقاتل فی الفارين...... ترجمه : از فضيل بن يسار ... از ابو الاسود الدئلى. ابو الاسود گويد: به ربذه بر ابى ذر (رضی الله عنه) وارد شدم، ابو ذر برايم حديث كرد كه روزى اول وقت در مسجد بر رسول اكرم (ص) وارد شدم كه هيچ كس جز رسول اكرم و على (ع) كه در كنار او نشسته بود در مسجد ديده نميشد، از خلوت مسجد استفاده كردم و عرضه داشتم: يا رسول اللَّه پدر و مادرم فدايت ممكنست مرا وصيّتى سودمند فرماييد فرمود: اى ابى ذر كه تو در نزد ما محترم و از اهل بيتى، و من اينك ترا وصيتى ميكنم نگهبان آن باش كه اين وصيت جامع همه راههاى خير و سعادت است و اگر آن را بكار بندى كفيل تو خواهد بود.اى اباذر: خدا را چنان پرستش كن كه او را مىبينى و اگر تو او را نمىبينى او ترا مىبيند، بدان كه قدم اول عبادت و بندگى آفريدگار شناسايى اوست، و خداوند اول است قبل از همه چيز كه هيچ چيز پيش از او نبوده و فرد است كه دوم براى او نمىباشد و باقى است كه آخرى براى او تصور نميرود، بوجود آرنده آسمانها و زمين و آنچه در آنهاست ميباشد و او خداوند لطيف و خبير است و بر همه كارها تواناست، بعد ايمان به من و اقرار باينكه خداوند متعال مرا بر همه مردم جهان بشير و نذير و دعوتكننده بسوى خدا و چراغى نور بخش فرستاده، بعد اهل بيت مرا (كه خداوند هر نوع آلودگى (گناه و اخلاق و لغزش و اشتباه) را از ايشان برده) دوست بدار. بدان اى ابا ذر كه خداوند اهل بيت مرا در ميان امّت من چون كشتى نوح قرار داده كه هر كه سوار آن شد نجات يافت و هر كس بآن پشت كرد غرق و هلاك گشت و مثل باب حطّه بنى اسرائيل است كه هر كس داخل آن شد در امان بماند (...) اى اباذر جوانى نيست كه واگذارد دنيا و بازى آن را و جوانيش را در فرمان خدا به پيرى برساند مگر اينكه خداوند پاداش هفتاد و دو راستگو را باو عنايت فرمايد. اى ابا ذر يادكنندهى در ميان بيخبران مانند جنگكنندهى در ميان فراركنندگانست....... 2 ) سوره مبارکه الأنفال آیه 45 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا إِذا لَقيتُم فِئَةً فَاثبُتوا وَاذكُرُوا اللَّهَ كَثيرًا لَعَلَّكُم تُفلِحونَ ترجمه : ای کسانی که ایمان آوردهاید! هنگامی که (در میدان نبرد) با گروهی رو به رو میشوید، ثابت قدم باشید! و خدا را فراوان یاد کنید، تا رستگار شوید! مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1386/06/31 عنوان فیش :ذکر یعنی به یادخدابودن درحال حرکت به سمت طاعت یا معصیت خدا کلیدواژه(ها) : ذکر خدا, همکاری, گناه نوع(ها) : قرآن متن فیش : وقتی به سمت طاعت خدا میروی، یا به سمت معصیت خدا میروی، یاد خدا باشی. این «یاد خدا بودن» مورد نظر است ذکر چیست؟ روایتی از حضرت ابی عبداللَّه (علیهالسّلام) است. و روایت دیگری هم هست، که آن روایت دوم بیشتر مورد توجه من بود؛ اما هر دو روایت را میخوانم. روایت اول از حضرت ابی جعفر (علیه السلام) است؛ حضرت باقر (سلام اللَّه علیه) فرمود: «ثلاث مِن اشدّ ما عمل العباد»؛ سه چیز هست که جزو تکالیف بسیار مهم و دشوار مؤمنین است؛ کارهای سخت. یکی، «انصاف المؤمن من نفسه»؛ اینکه انسان در قبال دیگران انصاف به خرج بدهد. یعنی آنجائی که امر دائر میشود بین اینکه حق را به خاطر خود زیر پا بگذارد یا خود را به خاطر حق زیر پا بگذارد، این دومی را انجام بدهد. آنجائی که حق به طرفِ مقابل هست و شما حق ندارید، منصفانه حق را به او بدهید. خودتان را اگر چنانچه موجب کوچک شدن و زیر پاگذاشتن است، زیر پا بگذارید. این کار سختی است؛ اما کار مهمی است. امام باقر میگوید این، جزو مهمترین کارهاست؛ البته سخت است. و هیچ کار خوب و بزرگی بدون سختی که امکان ندارد. دوم، «و مواساة المرء اخاه»؛ مواسات ورزیدن با برادر مؤمن. مواسات با مساوات فرق دارد؛ برابری نیست. مواسات یعنی همراهی کردن و کمک کردن به برادر مؤمن در همهی امور. انسان وظیفه بداند؛ کمک فکری، کمک مالی، کمک جسمانی، کمک آبروئی. این مواسات است. سوم، «و ذکراللَّه علی کل حال»؛ در همه حال ذاکر خدای متعال باشد. ذکر این است. آنوقت حضرت باقر در همین روایت، «ذکر اللَّه علی کل حال» را معنا کردهاند: «و هو ان یذکر اللَّه عزّوجل عند المعصیة یهمّ بها»؛ وقتی که میرود به سمت معصیت، ذکر خدا او را مانع بشود. ذکر؛ یاد کند خدا را و این معصیت را انجام ندهد؛ انواع معاصی را؛ خلاف واقع گفتن، دروغ گفتن، غیبت کردن، حق را پوشاندن، بیانصافی کردن، اهانت کردن، مال مردم را، مال بیتالمال را، مال ضعفا را تصرف کردن یا دربارهی آنها بیاهتمامی به خرجدادن. اینها گناهان گوناگون است. در همهی اینها، انسان توجه کند به خدا؛ ذکر خدا مانع بشود از اینکه انسان به سمت این گناه برود. «فیحول ذکر اللَّه بینه و بین تلک المعصیة و هو قول اللَّه عزّوجل انّ الذّین اتّقوا اذا مسّهم طائف من الشّیطان تذکّروا». بعد حضرت میفرمایند که این، تفسیر آن آیه است که فرمود: «انّ الذّین اتّقوا اذا مسّهم طائف من الشّیطان»؛ وقتی شیطان به اینها تنه میزند، گذرندهی شیطان اینها را مس میکند؛ یعنی هنوز درست به جانش هم نیفتاده، «تذکّروا»؛ فوراً اینها متذکر میشوند. «فاذا هم مبصرون(1)»(2) این ذکر موجب میشود که چشم اینها، بصیرت اینها باز بشود. معنای «ذکراللَّه علی کل حال» این است. در صدر روایت بعدی که مورد توجه من است، تقریباً عباراتش شبیه همین روایتی است که خواندم و همان سه چیز را ذکر میکند. در آن روایت، «و ذکر اللَّه علی کل حال» را داشت، در اینجا و در روایتی که حضرت ابیعبداللَّه میفرماید، آمده است: «و ذکر اللَّه فی کل المواطن»؛ انسان در همه جا ذکر خدا کند. اما آن نکتهی مورد توجه این است که میفرماید: «امّا انّی لا اقول سبحان اللَّه و الحمدللَّه و لا اله الّا اللَّه و اللَّه اکبر»؛ اینی که میگویم در همه حال ذکر خدا را بگوئید، مقصودم این نیست که بگوئید سبحان اللَّه و الحمدللَّه و لا اله الّا اللَّه و اللَّه اکبر. این، ذکر لفظی است. «و ان کان هذا من ذاک»؛ اگرچه این هم ذکر است، این هم مطلوب است، این هم شریف است و خیلی باارزش است؛ اما مقصود من فقط این نیست، بلکه «ولکن ذکره فی کلّ موطن اذا هجمت علی طاعته او معصیته» (3) هجمت یا هممت. نسخهای که من دیدم، هجمت است. احتمال میدهم هممت باشد - وقتی به سمت طاعت خدا میروی، یا به سمت معصیت خدا میروی، یاد خدا باشی. این «یاد خدا بودن» مورد نظر است؛ این ذکر اللَّه. البته این اذکاری که در روایات ما، در این دعاها، در این اوراد گوناگون، تسبیحات حضرت زهرا و بقیهی اذکاری که هست - اینها همه وسائل ذکرند، اینها کپسولهای ذکرند - ذکر شده است، انسان باید اینها را با توجه به معانی و حقایقشان بر زبان جاری کند؛ توجه پیدا کند. البته اینها خیلی باارزش است. 1 ) سوره مبارکه الأعراف آیه 201 إِنَّ الَّذينَ اتَّقَوا إِذا مَسَّهُم طائِفٌ مِنَ الشَّيطانِ تَذَكَّروا فَإِذا هُم مُبصِرونَ ترجمه : پرهیزگاران هنگامی که گرفتار وسوسههای شیطان شوند، به یاد (خدا و پاداش و کیفر او) میافتند؛ و (در پرتو یاد او، راه حق را میبینند و) ناگهان بینا میگردند. 2 ) الخصال، شیخ صدوق، ج 1، ص 131 ؛ بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج 66، ص 379 ؛ ثَلَاثٌ مِنْ أَشَدِّ مَا عَمِلَ الْعِبَادُ إِنْصَافُ الْمُؤْمِنِ مِنْ نَفْسِهِ وَ مُوَاسَاةُ الْمَرْءِ أَخَاهُ وَ ذِكْرُ اللَّهِ عَلَى كُلِّ حَالٍ وَ هُوَ أَنْ يَذْكُرَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عِنْدَ الْمَعْصِيَةِ يَهُمُّ بِهَا فَيَحُولُ ذِكْرُ اللَّهِ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ تِلْكَ الْمَعْصِيَةِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ. ترجمه : امام باقر (ع) فرمود: از دشوارترين كارها كه بندگان خدا انجام ميدهند سه كار است مرد مؤمن نسبت بمردم در باره خود انصاف دادن و با برادرش همدردى كردن و در هر حال بياد خداوند بودن و آن چنين است كه بهنگام تصميم بگناه خداى عز و جل را بياد آورد و ياد خدا ميان او و گناه حائل گردد و اين است مقصود از آيه شريفه كه فرمود: پرهيزكاران چون با مأمورين شيطان برخورد كنند متذكر ميشوند و همان دم چشم حقيقت بينشان باز ميگردد. 3 ) الكافی ، ثقة الإسلام كلينى ج 2 ص 145 ؛ معانيالأخبار ، شیخ صدوق ص 192 ؛ الأمالي، شیخ مفید، ص 88 ؛ بحارالأنوار ، علامه مجلسی ج 90 ص 154 ؛ أَ لَا أُخْبِرُكَ بِأَشَدِّ مَا فَرَضَ اللَّهُ عَلَى خَلْقِهِ ثَلَاثٌ قُلْتُ بَلَى قَالَ إِنْصَافُ النَّاسِ مِنْ نَفْسِكَ وَ مُوَاسَاتُكَ أَخَاكَ وَ ذِكْرُ اللَّهِ فِی كُلِّ مَوْطِنٍ أَمَا إِنِّی لَا أَقُولُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ وَ إِنْ كَانَ هَذَا مِنْ ذَاكَ وَ لَكِنْ ذِكْرُ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ فِی كُلِّ مَوْطِنٍ إِذَا هَجَمْتَ عَلَى طَاعَةٍ أَوْ عَلَى مَعْصِيَةٍ ترجمه : حسن بزاز گويد: امام صادق عليه السّلام بمن فرمود: نميخواهى سه چيزى را كه از سخت ترين واجبات خداست بر خلقش بتو خبر دهم؟ گفتم: چرا، فرمود: انصاف دادن مردم از خود و مساوات با برادرت و ياد كردن خدا در هر جا. بدان كه من نميگويم ياد خدا سبحان اللَّه و الحمد للَّه و لااله الا اللَّه و اللَّه اكبر است اگر چه اين هم از آنست، بلكه ياد خدا در موقع برخورد با حلال و حرام او است. مربوط به :پیام به کنگره عظیم حج - 1384/10/19 عنوان فیش :فریضهی حج دارای مایهی غنی و کارساز «ذکراللَّه» کلیدواژه(ها) : حج, وحدت, ذکر خدا نوع(ها) : قرآن متن فیش : تضمینکنندهی همهی هدفهای بزرگ امّت اسلامی، توکل به خداوند و اعتماد به وعدهی حتمی قرآن و تحکیم اتّحاد اسلامی است، و فریضهی حج با مایهی غنی و کارساز «ذکراللَّه» (1) و با اجتماع متراکم و عظیم مسلمانان در مناسک آن، میتواند نقطهی آغاز و سکوی پرش این نهضت فراگیر باشد. و برائت در قول و عمل از سردمداران کفر و استکبار در این فریضه، الگوی عمل و نخستین گام در این راه گردد. 1 ) سوره مبارکه البقرة آیه 200 فَإِذا قَضَيتُم مَناسِكَكُم فَاذكُرُوا اللَّهَ كَذِكرِكُم آباءَكُم أَو أَشَدَّ ذِكرًا ۗ فَمِنَ النّاسِ مَن يَقولُ رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنيا وَما لَهُ فِي الآخِرَةِ مِن خَلاقٍ ترجمه : و هنگامی که مناسکِ (حج) ِ خود را انجام دادید، خدا را یاد کنید، همانند یادآوری از پدرانتان (آنگونه که رسم آن زمان بود) بلکه از آن هم بیشتر! (در این مراسم، مردم دو گروهند:) بعضی از مردم میگویند: «خداوندا! به ما در دنیا، (*نیکی*) عطا کن!» ولی در آخرت، بهرهای ندارند. مربوط به :پیام به کنگره عظیم حج - 1384/10/19 عنوان فیش :معنویت حج در ذکر الله کلیدواژه(ها) : ذکر خدا, حج نوع(ها) : قرآن متن فیش : معنویت حجّ، همین در ذکرُاللَّه(1) است که چون روح در یکایک اعمال حجّ گنجانیده شده است. این سرچشمهی مبارک باید پس از دوران حجّ نیز همچنان بجوشد و این دستاورد، ادامه یابد. آدمی در میدانهای گوناگون زندگی، قربانی غفلت خویش است. هر جا غفلت هست انهدام اخلاقی و انحراف فکری و هزیمت روحی نیز هست و همین ضایعات است که به نوبه خود میتواند علاوه بر اضمحلال شخصیت افراد انسان، شکست ملّتها و فروپاشی تمدّنها را نیز پدید آورد. حجّ یکی از برترین تدابیر اسلام در غفلتزدائی است. بینالمللی بودن این مراسم، گویا این پیام را میرساند که امّت اسلامی در هویت جمعی خود نیز، جدا از وظیفهی فردی هر مسلمان، موظف به غفلتزدائی از خویشتن است. عبادات و مناسک حجّ، فرصت میدهد که ما اسارت و وابستگی غفلتبار خود به لذّتطلبی و هوس و تنآسائی را موقتاً ترک کنیم. احرام و طواف و نماز و سعی و وقوف، ما را از یاد خدا سرشار و به حریم الهی نزدیک میکند، و لذّت انس با خدا را در کام جان ما مینشاند. 1 ) سوره مبارکه البقرة آیه 200 فَإِذا قَضَيتُم مَناسِكَكُم فَاذكُرُوا اللَّهَ كَذِكرِكُم آباءَكُم أَو أَشَدَّ ذِكرًا ۗ فَمِنَ النّاسِ مَن يَقولُ رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنيا وَما لَهُ فِي الآخِرَةِ مِن خَلاقٍ ترجمه : و هنگامی که مناسکِ (حج) ِ خود را انجام دادید، خدا را یاد کنید، همانند یادآوری از پدرانتان (آنگونه که رسم آن زمان بود) بلکه از آن هم بیشتر! (در این مراسم، مردم دو گروهند:) بعضی از مردم میگویند: «خداوندا! به ما در دنیا، (*نیکی*) عطا کن!» ولی در آخرت، بهرهای ندارند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1380/09/21 عنوان فیش :لزوم ذکر و یاد خدا و نعمت های او بودن، برای مقابله با آفتها کلیدواژه(ها) : ذکر خدا نوع(ها) : قرآن متن فیش : [علاج زیغ و لغزشی که بتدریج هویّت ما را تغییر میدهد و اخلاق و اعتقاد ما را خراب میکند چیست؟] ما باید چه کار کنیم؟ آنچه که در قرآن مشاهده میشود، نقطهی مقابل این آفتها، «ذکر» است؛ نه فقط وِرد و اوراد و امثال اینها. اورادی که وجود دارد، یکی از وسایل ذکر است؛ اما ذکر به معنای یاد خدا و یاد تکلیف و یاد نعمت الهی است؛ «و اذکروا نعمة اللَّه علیکم اذ کنتم اعدائا فألّف بین قلوبکم فأصبحتم بنعمته اخوانا(1)». اگر در قرآن ملاحظه کنید، در موارد متعدّدی به «یاد نعمت خدا» اشاره شده است. نعمت خدا، همهاش خورد و خوراک و امثال اینها نیست که به نظرمان کوچک بیاید - اگرچه آن هم کوچک نیست؛ خیلی مهمّ است - بلکه خدای متعال نعم عظیمی بر انسانها و از جمله بر ما دارد که باید به یاد آنها بیفتیم؛ یاد تکلیف، یاد نعمت، یاد عهد و پیمان. همهی ما عهد و پیمان داریم؛ هم با خدا، هم با مردم. شما در مجلس، یک طور؛ شما در دولت، یک طور؛ شما به عنوان رئیس جمهور، یک طور؛ شما به عنوان رئیس قوّهی قضایّیه، یک طور؛ شما به عنوان مسؤول نیروهای مسلّح، یک طور؛ بنده خودم، یک طور. هر کدامِ ما با مردم و نظام، یک طور عهد و میثاق داریم. به یاد این عهد و میثاقمان باشیم و مواظب باشیم پیمانشکنی نکنیم و عهد خود را زیر پا نگذاریم. به یاد حساب الهی و قیامت هم باشیم. زندگی زودگذر است؛ مسؤولیت از آن زودگذرتر است. همهی ما در مقابل پروردگار حضور پیدا خواهیم کرد و باید جواب بدهیم. به یاد این هم باشیم. 1 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 103 وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللَّهِ جَميعًا وَلا تَفَرَّقوا ۚ وَاذكُروا نِعمَتَ اللَّهِ عَلَيكُم إِذ كُنتُم أَعداءً فَأَلَّفَ بَينَ قُلوبِكُم فَأَصبَحتُم بِنِعمَتِهِ إِخوانًا وَكُنتُم عَلىٰ شَفا حُفرَةٍ مِنَ النّارِ فَأَنقَذَكُم مِنها ۗ كَذٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُم آياتِهِ لَعَلَّكُم تَهتَدونَ ترجمه : و همگی به ریسمان خدا [= قرآن و اسلام، و هرگونه وسیله وحدت]، چنگ زنید، و پراکنده نشوید! و نعمت (بزرگِ) خدا را بر خود، به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید، و او میان دلهای شما، الفت ایجاد کرد، و به برکتِ نعمتِ او، برادر شدید! و شما بر لبِ حفرهای از آتش بودید، خدا شما را از آن نجات داد؛ این چنین، خداوند آیات خود را برای شما آشکار میسازد؛ شاید پذیرای هدایت شوید. مربوط به :شرح حدیث در ابتدای جلسه درس خارج فقه - 1379/08/23 عنوان فیش :مبغوضترین مردم، کسی است که خدا را متّهم کند کلیدواژه(ها) : ذکر خدا, الله (جل جلاله) نوع(ها) : قرآن متن فیش : وَ قیلَ لِاَبی عَبدِ اللهِ (عَلَیهِ السَّلامُ): مَن اَکرَمُ الخَلقِ عَلَى الله؟ فَقالَ (عَلَیهِ السَّلامُ) اَکثَرُهُم ذِکراً للهِ وَ اَعمَلُهُم بِطاعَةِ اللهِ؛ قُلتُ فَمَن اَبغَضُ الخَلقِ اِلَى الله؟ قالَ )عَلَیهِ السَّلامُ) مَن یَتَّهِمُ اللهَ؛ قُلتُ اَحَدٌ یَتَّهِمُ اللهَ؟ قالَ (عَلَیهِ السَّلامُ) نَعَم مَنِ استَخارَ اللهَ فَجاءَتهُ الخیَرَةُ بِما یَکرَهُ فَیَسخَطُ فَذلِکَ یَتَّهِمُ اللهَ؛ قُلتُ وَ مَن؟ قالَ یَشکُو اللهَ؛ قُلتُ وَ اَحَدٌ یَشکُوهُ؟ قالَ (عَلَیهِ السَّلامُ) نَعَم مَن اِذَا ابتُلِیَ شَکا بِاَکثَرَ مِمّا اَصابَهُ؛ قُلتُ وَ مَن؟ قالَ (عَلَیهِ السَّلامُ) اِذا اُعطیَ لَم یَشکُر وَ اِذَا ابتُلیَ لَم یَصبِر؛ قُلتُ فَمَن اَکرَمُ الخَلقِ عَلَى الله؟ قالَ (عَلَیهِ السَّلامُ) مَن اِذا اُعطیَ شَکَرَ وَ اِذَا ابتُلیَ صَبَر.(۱) وَ قیلَ لِاَبی عَبدِ اللهِ (عَلَیهِ السَّلامُ): مَن اَکرَمُ الخَلقِ عَلَى الله؟ فَقالَ (عَلَیهِ السَّلامُ) اَکثَرُهُم ذِکراً لله بنا بر این روایت، نفْس یاد خدا یک ارزش است، با قطع نظر از اطاعت که آن هم یک ارزش دیگری است؛ وجه آن هم معلوم است، چون خود ذکر و یاد، مقدّمهی همهی خیرات است؛ «اِنَّما تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکر»(۲) که اصلاً [اگر] یاد و توجّه و ذکر نباشد، اِنذار انبیا هم امکانپذیر نخواهد بود؛ یعنی توجّه و یاد. نقطهی مقابل ذکر، غفلت است که اگر غفلت شد، باب همهی خیرات بر روی انسان بسته خواهد شد. لذاست که خود ذکر در اینجا یک ارزشی محسوب شده. قُلتُ فَمَن اَبغَضُ الخَلقِ اِلَى الله؟ قالَ (عَلَیهِ السَّلامُ) مَن یَتَّهِمُ الله آن [فِقرهی قبلی] «اَکرَمُ الخَلقِ عَلَى الله» بود، [یعنی] عزیزترین مردم؛ در این [فِقره] سؤال میکند که مبغوضترین مردم کیست؟ [حضرت میفرمایند:] آن کسی که خدا را متّهم کند. قُلتُ اَحَدٌ یَتَّهِمُ الله؟ قالَ (عَلَیهِ السَّلامُ) نَعَم، مَنِ استَخارَ اللهَ فَجاءَتهُ الخیَرَةُ بِما یَکرَهُ فَیَسخَطُ فَذلِکَ یَتَّهِمُ الله راوی میگوید: عرض کردم مگر کسی خدا را متّهم میکند؟ فرمود: [بله]، کسی که در یک مسئلهای از خدای متعال طلب خیر میکند -در اینجا معلوم نیست که مراد از استخاره، این استخارهای که ما با تسبیح و قرآن میکنیم باشد؛ استخاره یعنی طلب خیر کردن؛ همچنانی که در صحیفهی شریفهی سجّادیّه هم عنوان دعایی است، فی الاستخارة مِن الله،(۳) در [مورد] استخاره و طلب خیر کردن- تضرّع میکند، دعا میکند که آنچه خیر من است در این امر اتّفاق بیفتد، بعد، اختیار پروردگار، آن چیزی است که او آن را کراهت دارد، آن را نمیپسندد، آنچه در پاسخ دعای او واقع میشود، آن چیزی نیست که او پیشداوری کرده، و قبلاً آن را در دل خود خواسته و آن را ترجیح داده است، [پس] خشمگین میشود؛ این، [آن] کسی است که خدای متعال را متّهم میکند. خدای متعال عالِم است به همهی جهات و همهی مصالح و مفاسد، و دعای این شخص هم مستجاب شده است لکن چون او عالم نیست، چون نمیداند و خیر خود را تشخیص نمیدهد، خدای متعال را متّهم میکند که خیر مرا به من نداد. این یکی. قُلتُ وَ مَن؟ قالَ یَشکُو الله این راوی سؤال میکند که دیگر چه کسی متّهم میکند خدای متعال را؟ [فرمود:] آن کسی هم که از خدا شکایت میکند، [در واقع] خدا را متّهم میکند. قُلتُ وَ اَحَدٌ یَشکُوه؟ قالَ (عَلَیهِ السَّلامُ) نَعَم مَن اِذَا ابتُلِیَ شَکا بِاَکثَرَ مِمّا اَصابَه راوی میپرسد: آیا کسی هست که از خدای متعال شِکوه کند؟ شکایت کند از خدای متعال؟ بله، هستند؛ لازم نیست حتماً بنشیند پای کسی درد دل کند که العیاذ بالله خدا به ما این کار را کرد، این بدی را کرد؛ لازم نیست این جوری باشد، این هم نوعی شکایت از خدا است که وقتی که مبتلای به یک گرفتاری شد، شکایت میکند از آن ابتلاء خود بیش از آنچه شایستهی شکایت کردن است. فرض کنید یک بیماریای دارد، میپرسند: آقا حال شما چطور است؟ بنا میکند که «بله، چقدر چنینیم، چنانیم»، شِکوه میکند از حال خود، در حالی که واقع قضیّه این جور نیست و این همه شکایت ندارد؛ امّا او بیش از اندازه از درد خود، از حال خود، از روز خود، از فقر خود شکایت میکند. آن کسی که وقتی مبتلا میشود، به بیش از آنچه به او بدی رسیده است شِکوه میکند [نزد خدا مبغوض است]. قُلتُ وَ مَن؟ قالَ (عَلَیهِ السَّلامُ) اِذا اُعطیَ لَم یَشکُر وَ اِذَا ابتُلیَ لَم یَصبِر سؤال میشود: دیگر چه کسی؟ این هم یک کس [دیگری] که وقتی نعمت خدا به او میرسد شکر نمیکند، امّا وقتی بلای الهی به او میرسد صبر نمیکند و شکایت میکند، شِکوه میکند. قُلتُ فَمَن اَکرَمُ الخَلقِ عَلَى الله؟ قالَ (عَلَیهِ السَّلامُ) مَن اِذا اُعطیَ شَکَرَ وَ اِذَا ابتُلیَ صَبَر اینها تأدیب الهی و تربیت خدا است که ما نفوس خودمان را تقویت کنیم. 1 ) تحفالعقول، ص ۳۶۴ وَ قیلَ لِاَبی عَبدِ اللهِ (عَلَیهِ السَّلامُ): مَن اَکرَمُ الخَلقِ عَلَى الله؟ فَقالَ (عَلَیهِ السَّلامُ) اَکثَرُهُم ذِکراً للهِ وَ اَعمَلُهُم بِطاعَةِ اللهِ؛ قُلتُ فَمَن اَبغَضُ الخَلقِ اِلَى الله؟ قالَ )عَلَیهِ السَّلامُ) مَن یَتَّهِمُ اللهَ؛ قُلتُ اَحَدٌ یَتَّهِمُ اللهَ؟ قالَ (عَلَیهِ السَّلامُ) نَعَم مَنِ استَخارَ اللهَ فَجاءَتهُ الخیَرَةُ بِما یَکرَهُ فَیَسخَطُ فَذلِکَ یَتَّهِمُ اللهَ؛ قُلتُ وَ مَن؟ قالَ یَشکُو اللهَ؛ قُلتُ وَ اَحَدٌ یَشکُوهُ؟ قالَ (عَلَیهِ السَّلامُ) نَعَم مَن اِذَا ابتُلِیَ شَکا بِاَکثَرَ مِمّا اَصابَهُ؛ قُلتُ وَ مَن؟ قالَ (عَلَیهِ السَّلامُ) اِذا اُعطیَ لَم یَشکُر وَ اِذَا ابتُلیَ لَم یَصبِر؛ قُلتُ فَمَن اَکرَمُ الخَلقِ عَلَى الله؟ قالَ (عَلَیهِ السَّلامُ) مَن اِذا اُعطیَ شَکَرَ وَ اِذَا ابتُلیَ صَبَر ترجمه : از امام صادق (علیه السّلام) سؤال شد که ارجمندترین مردم نزد خدا چه کسى است؟ امام (علیه السّلام) فرمود: هر کس که بیشتر خدا را یاد کند و بیشتر فرمانش بَرَد. [راوى گوید] عرض کردم: مبغوضترین مردم نزد خدا چه کسى باشد؟ امام (علیه السّلام) فرمود: آن کس که خدا را متّهم نماید. عرض کردم: آیا کسى باشد که خدا را متّهم کند؟ امام (علیه السّلام) فرمود: آرى! آن کس که خواهان خیر از خداوند شده و خیرى که به او رسیده ناپسندش آمده و خشمگین گردیده و خدا را متّهم نموده است. عرض کردم: دیگر چه کسى [نزد خدا مبغوض] باشد؟ امام (علیه السّلام) فرمود: کسى که از خداوند شِکوه کند. عرض کردم: آیا کسى باشد که از خداوند شِکوه نماید؟ امام (علیه السّلام) فرمود: آرى! آن کس که چون به مصیبتى دچار گردد، به بیشتر از آنچه به آن دچار شده شِکوه نماید. عرض کردم: و دیگر چه کسى [نزد خدا مبغوض] باشد؟ امام (علیه السّلام) فرمود: آن کس که چون به او بخششى رسد سپاس نگزارد و آنگاه که به بلایى دچار گردد شکیبایى نکند. عرض کردم: پس چه کسى ارجمندترین مردم نزد خدا است؟ امام (علیه السّلام) فرمود: آن کس که چون بخششى به او رسد سپاس گزارد و چون به بلایى دچار شود شکیبایى ورزد 2 ) سوره مبارکه يس آیه 11 إِنَّما تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكرَ وَخَشِيَ الرَّحمٰنَ بِالغَيبِ ۖ فَبَشِّرهُ بِمَغفِرَةٍ وَأَجرٍ كَريمٍ ترجمه : تو فقط کسی را انذار میکنی که از این یادآوری (الهی) پیروی کند و از خداوند رحمان در نهان بترسد؛ چنین کسی را به آمرزش و پاداشی پرارزش بشارت ده! 3 ) صحیفه سجادیه؛ دعای 33 دعای 33 صحیفه سجادیه: (وَ كَانَ، مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي الِاسْتِخَارَةِ:) (1) اللَّهُمَّ إِنِيِّ أَسْتَخِيرُكَ بِعِلْمِكَ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اقْضِ لِي بِالْخِيَرَةِ (2) وَ أَلْهِمْنَا مَعْرِفَةَ الِاخْتِيَارِ، وَ اجْعَلْ ذَلِكَ ذَرِيعَةً إِلَى الرِّضَا بِمَا قَضَيْتَ لَنَا وَ التَّسْلِيمِ لِمَا حَكَمْتَ فَأَزِحْ عَنَّا رَيْبَ الِارْتِيَابِ، وَ أَيِّدْنَا بِيَقِينِ الْمُخْلِصِينَ. (3) وَ لَا تَسُمْنَا عَجْزَ الْمَعْرِفَةِ عَمَّا تَخَيَّرْتَ فَنَغْمِطَ قَدْرَكَ، وَ نَكْرَهَ مَوْضِعَ رِضَاكَ، وَ نَجْنَحَ إِلَى الَّتِي هِيَ أَبْعَدُ مِنْ حُسْنِ الْعَاقِبَةِ، وَ أَقْرَبُ إِلَى ضِدِّ الْعَافِيَةِ (4) حَبِّبْ إِلَيْنَا مَا نَكْرَهُ مِنْ قَضَائِكَ، وَ سَهِّلْ عَلَيْنَا مَا نَسْتَصْعِبُ مِنْ حُكْمِكَ (5) وَ أَلْهِمْنَا الِانْقِيَادَ لِمَا أَوْرَدْتَ عَلَيْنَا مِنْ مَشِيَّتِكَ حَتَّى لَا نُحِبَّ تَأْخِيرَ مَا عَجَّلْتَ، وَ لَا تَعْجِيلَ مَا أَخَّرْتَ، وَ لَا نَكْرَهَ مَا أَحْبَبْتَ، وَ لَا نَتَخَيَّرَ مَا كَرِهْتَ. (6) وَ اخْتِمْ لَنَا بِالَّتِي هِيَ أَحْمَدُ عَاقِبَةً، وَ أَكْرَمُ مَصِيراً، إِنَّكَ تُفِيدُ الْكَرِيمَةَ، وَ تُعْطِي الْجَسِيمَةَ، وَ تَفْعَلُ مَا تُرِيدُ، وَ أَنْتَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ. ترجمه : بار خدايا، از تو راه خير را مىطلبم، كه تو به آن آگاهى. پس درود بفرست بر محمد و خاندان او و هر چه خير است براى من مقدر فرماى. و به ما الهام كن شناخت راهى را كه بايد اختيار كنيم. و آن را وسيلهاى ساز كه به آنچه براى ما مقرر كردهاى راضى باشيم و در برابر حكم تو تسليم شويم. پس غبار ترديد از دل ما بزداى و ما را به يقينى چون يقين مخلصان يارى فرماى. بار خدايا، براى ما مخواه كه در شناخت آنچه براى ما گزيدهاى عاجز آييم، آنگاه تقدير تو را حقير شماريم و آنچه را خشنودى تو در آن است مكروه داريم و به راهى رويم كه ما را از سرانجام نيك دور دارد و به غير عافيت نزديك گرداند. خداوندا، ناخشنودى ما را از قضاى خود به خشنودى بدل فرماى و هر حكم تو را كه دشوار مىشماريم بر ما آسان گردان. در دل ما انداز كه مطيع اراده و منقاد مشيت تو باشيم، تا در گزاردن هر كار كه فرمان دادهاى در آن شتاب ورزيم درنگ نكنيم و در هر كار كه خواستهاى درنگ كنيم شتاب نورزيم و آنچه را كه تو دوست مىدارى ناخوش نينگاريم و آنچه را تو ناخوش مىدارى اختيار نكنيم. بار خدايا، كار ما به راهى انداز كه فرجامش پسنديدهتر بود و سرانجامش بهتر، كه هر فايدت كه از تو رسد گرانبهاست و هر بخشش كه كنى عظيم است و هر چه خواهى كنى، و أنت على كلّ شيء قدير. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از روحانیون - 1376/10/03 عنوان فیش :ذکر الهی مایهی نجات بشر کلیدواژه(ها) : ماه مبارک رمضان, ذکر خدا نوع(ها) : قرآن متن فیش : همیشه فرصت [برای عروج معنوی و تهذیب نفس] هست. ماه شعبان و ماه رجب نیز همینطور است. ایام دیگر سال هم برای انسانهایی که اهل ذکر و توجّهند، همینطور است؛ «انّما تنذر من اتّبع الذّکر»(1). پیروی از ذکر - یعنی به یاد آوردن و توجّه کردن - مایهی نجات جان بشر است. در همهی ایام سال، در همهی شبها، در نیمهشبها، با تلاوت قرآن، با تدبّر در قرآن، با خواندن این دعاهای پُرمغز و عمیق و این لحن عاشقانهای که در این دعاها هست - بخصوص ادعیّهی صحیفهی مبارکهی سجّادیه - میشود این تسویهی باطن را به وجود آورد؛ ولی ماه رمضان یک فرصت استثنایی است. لیالی و ایام این ماه، هر ساعت و هر دقیقهاش برای انسان - بخصوص برای جوانان - یک فرصت است. 1 ) سوره مبارکه يس آیه 11 إِنَّما تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكرَ وَخَشِيَ الرَّحمٰنَ بِالغَيبِ ۖ فَبَشِّرهُ بِمَغفِرَةٍ وَأَجرٍ كَريمٍ ترجمه : تو فقط کسی را انذار میکنی که از این یادآوری (الهی) پیروی کند و از خداوند رحمان در نهان بترسد؛ چنین کسی را به آمرزش و پاداشی پرارزش بشارت ده! مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1374/09/29 عنوان فیش :ایمان به غیب و ذکر اولین هدیه بعثتها کلیدواژه(ها) : ذکر خدا, بعثت پیامبر اسلام, ایمان به غیب نوع(ها) : قرآن متن فیش : از همان ابتدا که این حادثه[بعثت] به وقوع پیوست، دو چیز بهصورت هدفی روشن، در آن وجود داشت: یکی ایجاد آن تحرّک درونی، روحانی و نفسانی در توجّه دادن باطن انسان به خدای متعال. این، آن نکتهی اوّل است. یعنی مسألهی ایمان، توجّه به پروردگار عالم، یا به تعبیر بسیاری از آیات قرآن، «ذکر». آنچه خدای متعال به وسیلهی بعثت، در درجهی اوّل به انسانها میدهد، ذکر و تذکّر و به خود آمدن انسان است. این، قدم اوّل است. تا این نشود، هیچیک از اهدافِ بعثتها و نبوّتها، تحقّق نمییابد. «انّما تنذر مَن اتّبع الذّکر.(1)» کسی که این تذکّر را در خود بهوجود آورد و از آن پیروی کند، بعد از آن زمان، قابل انذار، اصلاح، ارشاد، تکامل و مبارزه در راه هدفهای اجتماعی است. این، قدم اوّل است. بشر، وقتی از معنویّت غافل شد، همهی درهای اصلاح و صلاح به روی او بسته میشود. امروز به دنیای مادّی نگاه کنید! امروز آنچه که در دنیای مادّی، میتواند کلید همهی اصلاحات و سعادتها محسوب شود، همین است که انسانها به خود آیند، متذکّر شوند، هدف خلقت را از ورای این ظواهر مادّی جستجو کنند و در ورای این ظواهر مادّی زندگی، که همین خور و خواب، شهوات، قدرت، مالپرستی و این چیزهاست، دنبال حقیقتی بگردند. ریشهی فساد، عدمِ توجه به این باطنِ حقیقیِ عالم است. سرّ، معنا و باطن زندگی و حیات انسان، این است: متوجه یک مبدأ و تکلیف بودن. منتظر یک الهام بودن. گوش به فرمان یک مبدأ حاکم و قادر و صاحب اختیارِ از غیب بودن. این، اصل قضیه است؛ که باز تعبیر دیگر قرآنی، همان «ایمان به غیب» است: «الّذین یؤمنون بالغیب.(2)» در این ظواهرِ مادّیِ زندگی غرق نمیشوند. زندگی را در همین خور و خواب، شهوات، تمایلات انسانی، قدرت، ریاست و امثال اینها، خلاصه نمیکنند. این، اوّلین هدیهی بعثتها به انسانها و اوّلین هدف پیغمبر است؛ که آنها را متذکّر کند و به آنها ایمان بدهد؛ آن هم ایمان به غیب. 1 ) سوره مبارکه يس آیه 11 إِنَّما تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكرَ وَخَشِيَ الرَّحمٰنَ بِالغَيبِ ۖ فَبَشِّرهُ بِمَغفِرَةٍ وَأَجرٍ كَريمٍ ترجمه : تو فقط کسی را انذار میکنی که از این یادآوری (الهی) پیروی کند و از خداوند رحمان در نهان بترسد؛ چنین کسی را به آمرزش و پاداشی پرارزش بشارت ده! 2 ) سوره مبارکه البقرة آیه 3 الَّذينَ يُؤمِنونَ بِالغَيبِ وَيُقيمونَ الصَّلاةَ وَمِمّا رَزَقناهُم يُنفِقونَ ترجمه : (پرهیزکاران) کسانی هستند که به غیب [=آنچه از حس پوشیده و پنهان است] ایمان میآورند؛ و نماز را برپا میدارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبی که به آنان روزی دادهایم، انفاق میکنند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان سپاه - 1374/06/29 عنوان فیش :ارتباط با خداعامل قرارگرفتن امام (ره) در صراط مستقیم کلیدواژه(ها) : ذکر خدا, امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : قرآن متن فیش : عزیزان من! در درون خودتان صحنهای از ارتباط با خدای متعال بیارایید. این چیزی است که در زندگی شخصی، در زندگی سیاسی، در ادارهی کشور، در دم مرگ، در عرصهی محضر پروردگار، در یوم الشّهود، در لقاء با اولیاءاللَّه و انشاءاللَّه در بهشت برین پروردگار به کار شما خواهد آمد. رابطهتان را با خدای متعال محکم کنید؛ حرف بزنید و از او بخواهید. مخلصانه و صادقانه با او پیمان ببندید و به آن پیمان متعهّد بمانید. شما جوانید. حیف است که این دلهای پاک و نورانی و روحهای آماده، به چیزی غیر از یاد خدا و محبّت پروردگار آلوده شود. دنیا را فقط ابزار بدانید. مال دنیا و امکانات آن و خانه و زندگی ابزار است و لیاقت دل بستن ندارد. لایق دل بستن فقط ذات مقدّس پروردگار و کسانی هستند که در حوزهی محبّت اویند: «اسئلکَ حُبَّکَ و حُبَّ مَنْ یُحِبُّک وَ حُبَّ کُلّ عَمَلٍ یوصِلُنی اِلی قُربک»(1) این گوهر را رها نکنید. این آن چیزی است که فقط شما دارید. جوانان مسلمان در هر جای دنیا اگر این گوهر را داشته باشند، راه موفقّیت برایشان باز است. این آن چیزی است که مردی مثل امام بزرگوار را از دوران جوانی تا سن نود سالگی در صراط مستقیم الهی حفظ کرد و با این همه تغییرات که در دنیای پیرامون کسی به وجود میآید، راهش عوض نشد. شما زندگی امام را از دوران اختناق رضاخانی تا دوران بعد و تا تحوّلات گوناگون اجتماعی و سیاسی و پیروزی انقلاب و رسیدن به یکی از بالاترین موقعیتهای سیاسی و دنیایی - که همهی دنیا به او چشم دوخته بودند و نامش در همه جا منتشر بود - نگاه کنید! این انسان از خطّ مستقیم خود هیچ تخطّی نکرد. این به برکت همان رابطه است: «صراط الذین أنعمت علیهم»(2). این نعمت به برکت ارتباط با خدا به دست میآید. 1 ) بحارالأنوار، علامه مجلسی ج 91 ص 148 ؛ مفاتيح الجنان ، شیخ عباس قمی، ص 124 (مناجات محبین) ؛ الْمُنَاجَاةُ التَّاسِعَةُ مُنَاجَاةُ الْمُحِبِّينَ لِيَوْمِ السَّبْتِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ إِلَهِی مَنْ ذَا الَّذِی ذَاقَ حَلَاوَةَ مَحَبَّتِكَ فَرَامَ مِنْكَ بَدَلًا وَ مَنْ ذَا الَّذِی آنس [أَنِسَ] بِقُرْبِكَ فَابْتَغَى عَنْكَ حِوَلًا إِلَهِی فَاجْعَلْنَا مِمَّنِ اصْطَفَيْتَهُ لِقُرْبِكَ وَ وَلَايَتِكَ وَ أَخْلَصْتَهُ لِوُدِّكَ وَ مَحَبَّتِكَ وَ شَوَّقْتَهُ إِلَى لِقَائِكَ وَ رَضَّيْتَهُ بِقَضَائِكَ وَ مَنَحْتَهُ بِالنَّظَرِ إِلَى وَجْهِكَ وَ حَبَوْتَهُ بِرِضَاكَ وَ أَعَذْتَهُ مِنْ هَجْرِكَ وَ قِلَاك وَ بَوَّأْتَهُ مَقْعَدَ الصِّدْقِ فِی جِوَارِكَ وَ خَصَصْتَهُ بِمَعْرِفَتِكَ وَ أَهَّلْتَهُ لِعِبَادَتِكَ وَ هَيَّمْتَهُ لِإِرَادَتِكَ وَ اجْتَبَيْتَهُ لِمُشَاهَدَتِكَ وَ أَخْلَيْتَ وَجْهَهُ لَكَ وَ فَرَّغْتَ فُؤَادَهُ لِحُبِّكَ وَ رَغَّبْتَهُ فِيمَا عِنْدَكَ وَ أَلْهَمْتَهُ ذِكْرَكَ وَ أَوْزَعْتَهُ شُكْرَكَ وَ شَغَلْتَهُ بِطَاعَتِكَ وَ صَيَّرْتَهُ مِنْ صَالِحِی بَرِيَّتِكَ وَ اخْتَرْتَهُ لِمُنَاجَاتِكَ وَ قَطَعْتَ عَنْهُ كُلَّ شَيْءٍ يَقْطَعُهُ عَنْكَ اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا مِمَّنْ دَأْبُهُمُ الِارْتِيَاحُ إِلَيْكَ وَ الْحَنِينُ وَ دَهْرُهُمُ الزَّفْرَةُ وَ الْأَنِينُ جِبَاهُهُمْ سَاجِدَةٌ لِعَظَمَتِكَ وَ عُيُونُهُمْ سَاهِرَةٌ فِی خِدْمَتِكَ وَ دُمُوعُهُمْ سَائِلَةٌ مِنْ خَشْيَتِكَ وَ قُلُوبُهُمْ مُتَعَلِّقَةٌ بِمَحَبَّتِكَ وَ أَفْئِدَتُهُمْ مُنْخَلِعَةٌ مِنْ مَهَابَتِكَ يَا مَنْ أَنْوَارُقُدْسِهِ لِأَبْصَارِ مُحِبِّيهِ رَائِقَةٌ وَ سُبُحَاتُ وَجْهِهِ لِقُلُوبِ عَارِفِيهِ شَائِقَةٌ يَا مُنَى قُلُوبِ الْمُشْتَاقِينَ وَ يَا غَايَةُ آمَالِ الْمُحِبِّينَ أَسْأَلُكَ حُبَّكَ وَ حُبَّ مَنْ يُحِبُّكَ وَ حُبَّ كُلِّ عَمَلٍ يُوصِلُنِی إِلَى قُرْبِكَ وَ أَنْ تَجْعَلَكَ أَحَبَّ إِلَيَّ مِمَّا سِوَاكَ وَ أَنْ تَجْعَلَ حُبِّی إِيَّاكَ قَائِداً إِلَى رِضْوَانِكَ وَ شَوْقِی إِلَيْكَ ذَائِداً عَنْ عِصْيَانِكَ وَ امْنُنْ بِالنَّظَرِ إِلَيْكَ عَلَيَّ وَ انْظُرْ بِعَيْنِ الْوُدِّ وَ الْعَطْفِ إِلَيَّ وَ لَا تَصْرِفْ عَنِّی وَجْهَكَ وَ اجْعَلْنِی مِنْ أَهْلِ الْإِسْعَادِ وَ الْحُظْوَةِ عِنْدَكَ يَا مُجِيبُ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ ترجمه : مناجات نهم، مناجات عاشقان برای روز شنبه. به نام خداوند بخشنده بخشایشگر پروردگار من كیست كه مزه محبت تو را چشیده است و از تو جایگزینی بخواهد و كیست كه به قرب تو انس گرفته است و از تو جابجایی خواهد پروردگار من ما را از كسانی قرار ده كه برای قرب و ولایت خود برگزیدی و برای دوستی و محبت خود خالص كردی و برای ملاقات خود تشویق نمودی و به تقدیر خود راضیش كردی و نگاه به وجه خود را به او بخشیدی و به خشنودی خود مژدگانیش دادی و از دوری و دشمنیت پناهش دادی و او را در جایگاه راستی در كنار خود جایش دادی و به معرفت خود مخصوصش داشتی و او را شایسته بندگیت ساختی و دل او را به خواست خود عاشق و شیدا كردی و برای شهود خود او را برگزیدی و با او برای خودت خلوت كردی و دلش را برای دوستیت خالی كردی و به آنچه در نزدت است ترغیب كردی و ذكر خود را به او الهام كردی و شكر خود را نصیبش كردی و به اطاعت خود مشغولش كردی و او را از نیكان مخلوقاتت ساختی و برای مناجاتت اختیارش كردی و هر چیزی كه او را از تو جدا كند جدا كردی. خدایا ما را از كسانی قرار ده كه عادت و شیوه آنان خرسندی و آرزومندی به درگاه توست و روزگارشان آه و ناله و زاری است، پیشانیشان در برابر بزرگی تو به خاك است و چشمانشان در خدمت تو بی خوابنند و اشك هایشان از ترس تو ریزان است و دل هایشان به دوستی تو آویزان است و قلب هایشان از ترس تو كنده شده است. ای كسی كه نورهای پاكی و بركت تو برای دیدگان عاشقانش درخشان است و انوار خداوندیت برای عارفانش سبب شیفتگی است ای آرزوی دل های مشتاقان و ای نهایت آرزوی عاشقان ، محبتت و محبت كسانی كه تو را دوست دارند و محبت هر عملی كه مرا به تو می رساند از تو می خواهم و اینكه خویش را برای من محبوب تر از هر چیزی غیر از خودت سازی و محبتت را رهبری برای رسیدن به بهشتت و اشتیاقم را به تو جلوگیركننده از نافرمانیت قرار دهی و به نگاهت به من منت بنه و با چشم دوستی و مهربانی به من بنگر و رویت را را از من برنگردان و مرا از سعادتمندان و بهره مندان نزد خود قرار ده ای اجابت كننده، ای مهربان ترین مهربانان. 2 ) سوره مبارکه الفاتحة آیه 7 صِراطَ الَّذينَ أَنعَمتَ عَلَيهِم غَيرِ المَغضوبِ عَلَيهِم وَلَا الضّالّينَ ترجمه : راه کسانی که آنان را مشمول نعمت خود ساختی؛ نه کسانی که بر آنان غضب کردهای؛ و نه گمراهان. مربوط به :بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی - 1373/01/01 عنوان فیش :ذکر؛یکی از مسائل پرتکرار در قرآن کلیدواژه(ها) : ذکر خدا, تذکر, غفلت, غفلت از خدا نوع(ها) : قرآن متن فیش : یکی از مسائلی که در قرآن مکرّر آمده و روی آن تکیه شده است، مسأله «ذکر» است. «ذکر»، یعنی به یاد بودن، به هوش بودن و متوجّه بودن. آیه شریفه قرآن میفرماید: «لقد انزلنا الیکم کتاباً فیه ذکر کم» (1)یعنی قرآن را وسیله ذکر و به هوش بودن و متوجّه بودنِ آحاد مسلمانان معرفی فرموده است؛ زیرا بسیاری از مردم، در طول زمان دچار غفلت از حقایق عالم و در رأس همه، غفلت از ذات مقدس پروردگار بودهاند. در سورههای قرآن، درباره ذکر و غفلت مطالب زیادی بیان شده است که به گمان من در دو سوره «یاسین» و «انبیاء»، بیش از دیگر سوَر، روی این دو مطلب تکیه شده است. 1 ) سوره مبارکه الأنبياء آیه 10 لَقَد أَنزَلنا إِلَيكُم كِتابًا فيهِ ذِكرُكُم ۖ أَفَلا تَعقِلونَ ترجمه : ما بر شما کتابی نازل کردیم که وسیله تذکّر (و بیداری) شما در آن است! آیا نمیفهمید؟! مربوط به :پیام تسلیت به آقای حافظ اسد رئیس جمهور سوریه به مناسبت درگذشت فرزند ایشان - 1372/12/16 عنوان فیش :یاد خدا بودن در مصیبتها کلیدواژه(ها) : ذکر خدا نوع(ها) : قرآن متن فیش : فقدان اسفبار فرزند جنابعالی را به شما تسلیت میگویم و کلام خداوند جلّ ذکره را به یاد شما میآورم که فرمود : «الذین اذا اصابتهم مصیبة قالوا انّا للَّه و انّا الیه راجعون اولئک علیهم صلوات من ربهم و رحمة و اولئک هم المهتدون»(1)امید است در این شبهای مبارک ماه رمضان تفضّلات و رحمت الهی شامل حال ما و شما و فرزند عزیز شما بشود. 1 ) سوره مبارکه البقرة آیه 156 الَّذينَ إِذا أَصابَتهُم مُصيبَةٌ قالوا إِنّا لِلَّهِ وَإِنّا إِلَيهِ راجِعونَ ترجمه : آنها که هر گاه مصیبتی به ایشان میرسد، میگویند: «ما از آنِ خدائیم؛ و به سوی او بازمیگردیم!» 1 ) سوره مبارکه البقرة آیه 157 أُولٰئِكَ عَلَيهِم صَلَواتٌ مِن رَبِّهِم وَرَحمَةٌ ۖ وَأُولٰئِكَ هُمُ المُهتَدونَ ترجمه : اینها، همانها هستند که الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده؛ و آنها هستند هدایتیافتگان! مربوط به :بیانات در خطبههای نماز جمعه - 1370/07/05 عنوان فیش :یاد خدا و تکیه به او در همه حال، درسی بزرگ از پیامبر(صلی الله علیه و آله) کلیدواژه(ها) : حضرت محمد مصطفی (صلیاللهعلیهوآلهوسلم), ذکر خدا, توبه, رابطه با خدا, عبادت پیامبر (صلیالله علیه و اله), استغفار پیامبر (صلی الله علیه و اله) نوع(ها) : قرآن متن فیش : صحنهی سوم از زندگی پیامبر، ذکر و عبادت الهی آن حضرت بود. پیامبر با آن مقام و با آن شأن و عظمت، از عبادت خود غافل نمیشد؛ نیمهی شب میگریست و دعا و استغفار میکرد. امسلمه یک شب دید پیامبر نیست؛ رفت دید مشغول دعا کردن است و اشک میریزد و استغفار میکند و عرض میکند: «اللّهم و لا تکلنی الی نفسی طرفة عین»(1). امسلمه گریهاش گرفت. پیامبر از گریهی او برگشت و گفت: اینجا چه میکنی؟ عرض کرد: یا رسولاللَّه! تو که خدای متعال اینقدر عزیزت میدارد و گناهانت را آمرزیده است - «لیغفرلک اللَّه ما تقدّم من ذنبک و ما تأخّر»(2) - چرا گریه میکنی و میگویی خدایا ما را به خودمان وانگذار؟ فرمود: «و ما یؤمننی»(3)؛ اگر از خدا غافل بشوم، چه چیزی من را نگه خواهد داشت؟ این برای ما درس است. در روز عزت، در روز ذلت، در روز سختی، در روز راحتی، در روزی که دشمن انسان را محاصره کرده است، در روزی که دشمن با همهی عظمت، خودش را بر چشم و وجود انسان تحمیل میکند، و در همهی حالات خدا را به یاد داشتن، خدا را فراموش نکردن، به خدا تکیه کردن، از خدا خواستن؛ این، آن درس بزرگ پیامبر به ماست. 1 ) تفسیر قمی ، علی بن ابراهیم قمی ج 2 ص 74 ؛ تفسیر نورالثقلین ، شیخ حویزی :ج3 ص 451 ؛ بحارالانوار : ج16 ص 217 ح 6 ؛ میزان الحكمه ، محمدی ری شهری : ج 4 ص 3232 ؛ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص فِی بَيْتِ أُمِّ سَلَمَةَ فِی لَيْلَتِهَا فَفَقَدَتْهُ مِنَ الْفِرَاشِ فَدَخَلَهَا فِی ذَلِكَ مَا يَدْخُلُ النِّسَاءَ فَقَامَتْ تَطْلُبُهُ فِی جَوَانِبِ الْبَيْتِ حَتَّى انْتَهَتْ إِلَيْهِ وَ هُوَ فِی جَانِبٍ مِنَ الْبَيْتِ قَائِمٌ رَافِعٌ يَدَيْهِ يَبْكِی وَ هُوَ يَقُولُ اللَّهُمَّ لَا تَنْزِعْ مِنِّی صَالِحَ مَا أَعْطَيْتَنِی أَبَداً اللَّهُمَّ لَا تُشْمِتْ بِی عَدُوّاً وَ لَا حَاسِداً أَبَداً اللَّهُمَّ وَ لَا تَرُدَّنِی فِی سُوءٍ اسْتَنْقَذْتَنِی مِنْهُ أَبَداً اللَّهُمَّ وَ لَا تَكِلْنِی إِلَى نَفْسِی طَرْفَةَ عَيْنٍ أَبَداً قَالَ فَانْصَرَفَتْ أُمُّ سَلَمَةَ تَبْكِی حَتَّى انْصَرَفَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِبُكَائِهَا فَقَالَ لَهَا مَا يُبْكِيكِ يَا أُمَّ سَلَمَةَ فَقَالَتْ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ لِمَ لَا أَبْكِی وَ أَنْتَ بِالْمَكَانِ الَّذِی أَنْتَ بِهِ مِنَ اللَّهِ قَدْ غَفَرَ اللَّهُ لَكَ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ تَسْأَلُهُ أَنْ لَا يَشْمَتَ بِكَ عَدُوّاً أَبَداً وَ أَنْ لَا يَرُدَّكَ فِی سُوءٍ اسْتَنْقَذَكَ مِنْهُ أَبَداً وَ أَنْ لَا يَنْزِعَ مِنْكَ صَالِحاً أَعْطَاكَ أَبَداً وَ أَنْ لَا يَكِلَكَ إِلَى نَفْسِكَ طَرْفَةَ عَيْنٍ أَبَداً فَقَالَ يَا أُمَّ سَلَمَةَ وَ مَا يُؤْمِنُنِی...» ترجمه : امام صادق(ع) فرمود: رسول خدا (ص) در شب مخصوص به ام سلمه در خانه او بود پس او را در بستر ندید فكرى به خاطرش گذشت كه معمولا از فكر زنان مى گذرد. پس بلند شد و در اطراف خانه به دنبال او گشت تا كه به او رسید در حالیكه در گوشه ای از خانه ایستاده ودستانش بلند كرده بود و می گریست و می گفت خدایا چیزهای خوبی كه به من دادی هرگز ازم نگیر خدایا هرگز دشمن و حسود را نسبت به من شاد نكن خدایا از بدی ای كه من را از آن نجات دادی هرگز وارد نكن خدایا من را لحظه ای به خودم واگزار نكن. ام سلمه باز برگشت و گریه می كرد تا جاییكه كه رسول خدا به سبب گریه او برگشت و به او گفت ام سلمه چه چیز تو را گریانده است؟ گفت پدر و مادرم فدای تو ای رسول خدا برای چه گریه نكنم درحالیكه تو پیش خدا دارای جایگاهی هستی كه خداوند آنچه از گناهان گذشته و آینده تو بوده است بخشیده است از او می خواهم هرگز دشمنی نسبت به تو شاد نشود و هرگز از بدی ای كه تو را از آن نجات داده وارد نكند و هرگز خوبی هایی كه به تو داده است را از تو نگیرد و لحظه ای تو را به خود وانگذارد پس گفت ام سلمه و آنچه به من ایمان آورده است. 2 ) سوره مبارکه الفتح آیه 2 لِيَغفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِكَ وَما تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعمَتَهُ عَلَيكَ وَيَهدِيَكَ صِراطًا مُستَقيمًا ترجمه : تا خداوند گناهان گذشته و آیندهای را که به تو نسبت میدادند ببخشد (و حقّانیت تو را ثابت نموده) و نعمتش را بر تو تمام کند و به راه راست هدایتت فرماید؛ 3 ) قال و حدثنی أبی عن ابن أبی عمير عن عبد الله بن سيار عن أبی عبد الله ع قال كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص فِی بَيْتِ أُمِّ سَلَمَةَ فِی لَيْلَتِهَا فَفَقَدَتْهُ مِنَ الْفِرَاشِ فَدَخَلَهَا فِی ذَلِكَ مَا يَدْخُلُ النِّسَاءَ فَقَامَتْ تَطْلُبُهُ فِی جَوَانِبِ الْبَيْتِ حَتَّى انْتَهَتْ إِلَيْهِ وَ هُوَ فِی جَانِبٍ مِنَ الْبَيْتِ قَائِمٌ رَافِعٌ يَدَيْهِ يَبْكِی وَ هُوَ يَقُولُ اللَّهُمَّ لَا تَنْزِعْ مِنِّی صَالِحَ مَا أَعْطَيْتَنِی أَبَداً اللَّهُمَّ لَا تُشْمِتْ بِی عَدُوّاً وَ لَا حَاسِداً أَبَداً اللَّهُمَّ وَ لَا تَرُدَّنِی فِی سُوءٍ اسْتَنْقَذْتَنِی مِنْهُ أَبَداً اللَّهُمَّ وَ لَا تَكِلْنِی إِلَى نَفْسِی طَرْفَةَ عَيْنٍ أَبَداً قَالَ فَانْصَرَفَتْ أُمُّ سَلَمَةَ تَبْكِی حَتَّى انْصَرَفَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِبُكَائِهَا فَقَالَ لَهَا مَا يُبْكِيكِ يَا أُمَّ سَلَمَةَ فَقَالَتْ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ لِمَ لَا أَبْكِی وَ أَنْتَ بِالْمَكَانِ الَّذِی أَنْتَ بِهِ مِنَ اللَّهِ قَدْ غَفَرَ اللَّهُ لَكَ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ تَسْأَلُهُ أَنْ لَا يَشْمَتَ بِكَ عَدُوّاً أَبَداً وَ أَنْ لَا يَرُدَّكَ فِی سُوءٍ اسْتَنْقَذَكَ مِنْهُ أَبَداً وَ أَنْ لَا يَنْزِعَ مِنْكَ صَالِحاً أَعْطَاكَ أَبَداً وَ أَنْ لَا يَكِلَكَ إِلَى نَفْسِكَ طَرْفَةَ عَيْنٍ أَبَداً فَقَالَ يَا أُمَّ سَلَمَةَ وَ مَا يُؤْمِنُنِی...» ترجمه : امام صادق(ع) فرمود: رسول خدا (ص) در شب مخصوص به ام سلمه در خانه او بود پس او را در بستر ندید فكرى به خاطرش گذشت كه معمولا از فكر زنان مى گذرد. پس بلند شد و در اطراف خانه به دنبال او گشت تا كه به او رسید در حالیكه در گوشه ای از خانه ایستاده ودستانش بلند كرده بود و می گریست و می گفت خدایا چیزهای خوبی كه به من دادی هرگز ازم نگیر خدایا هرگز دشمن و حسود را نسبت به من شاد نكن خدایا از بدی ای كه من را از آن نجات دادی هرگز وارد نكن خدایا من را لحظه ای به خودم واگزار نكن. ام سلمه باز برگشت و گریه می كرد تا جاییكه كه رسول خدا به سبب گریه او برگشت و به او گفت ام سلمه چه چیز تو را گریانده است؟ گفت پدر و مادرم فدای تو ای رسول خدا برای چه گریه نكنم درحالیكه تو پیش خدا دارای جایگاهی هستی كه خداوند آنچه از گناهان گذشته و آینده تو بوده است بخشیده است از او می خواهم هرگز دشمنی نسبت به تو شاد نشود و هرگز از بدی ای كه تو را از آن نجات داده وارد نكند و هرگز خوبی هایی كه به تو داده است را از تو نگیرد و لحظه ای تو را به خود وانگذارد پس گفت ام سلمه و آنچه به من ایمان آورده است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1370/05/23 عنوان فیش :توجه به یاد خدا و محاسبه الهی کلیدواژه(ها) : ذکر خدا نوع(ها) : قرآن متن فیش : باید خدا و مرگ و سؤال الهی و محاسبهی الهی را از یاد نبریم. اگر سروکار ما به یک بازجوی بشرِ ضعیفِ کماطلاع بیفتد، یا احتمال بدهیم که خواهد افتاد، حواسمان را جمع میکنیم. آن وقتی که از کار خسته میشوید، آن وقتی که احساس میکنید چه لزومی دارد کار را دنبال بکنم، آن وقتی که پای یک رفاقت در میان میآید، آن وقتی که پای یک افزونطلبی و خودخواهی و شخصیاندیشی در میان میآید، آن وقتی که پای یک قضاوت باطل نسبت به برادر مسلمان در میان میآید، آنجا به یاد این آیه بیفتید: «ما لهذا الکتاب لایغادر صغیرة و لا کبیرة الّا احصیها»(1). 1 ) سوره مبارکه الكهف آیه 49 وَوُضِعَ الكِتابُ فَتَرَى المُجرِمينَ مُشفِقينَ مِمّا فيهِ وَيَقولونَ يا وَيلَتَنا مالِ هٰذَا الكِتابِ لا يُغادِرُ صَغيرَةً وَلا كَبيرَةً إِلّا أَحصاها ۚ وَوَجَدوا ما عَمِلوا حاضِرًا ۗ وَلا يَظلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا ترجمه : و کتاب [= کتابی که نامه اعمال همه انسانهاست] در آن جا گذارده میشود، پس گنهکاران را میبینی که از آنچه در آن است، ترسان و هراسانند؛ و میگویند: «ای وای بر ما! این چه کتابی است که هیچ عمل کوچک و بزرگی را فرونگذاشته مگر اینکه آن را به شمار آورده است؟! و (این در حالی است که) همه اعمال خود را حاضر میبینند؛ و پروردگارت به هیچ کس ستم نمیکند. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1370/05/23 عنوان فیش :اهمیت دعا در زندگی مسئولان کلیدواژه(ها) : دعا, ذکر خدا, رابطه با خدا نوع(ها) : قرآن متن فیش : برادران! نظام را باید برپایهی تقوا حفظ کرد؛ راه تقوا هم ذکر خداست. آقایان وزرا، آقایان نمایندگان، آقایان مدیران گوناگون کشور، مسؤولان قضایی کشور، خودشان را بینیاز از دعا و نافله و ذکر و توجه و توسل و گریه و انابه به پروردگار ندانند؛ نگویند حالا ما که مشغول خدمت به مردم هستیم؛ دعا را کسی بخواند که خیلی کار ندارد! نه، اصل کار این است. اگر این نباشد، آنجا بیپشتوانهایم. آنجایی که وسوسهها در مقابل ما صف میکشند و منِ ضعیفِ تربیتنشدهی حریصِ به دنیا در مقابل این وسوسهها قرار میگیرم، چه چیزی من را نگاه خواهد داشت؟ «قل ما یعبؤا بکم ربّی لولا دعاؤکم»(1). دعا کنید، نافله بخوانید، توجه پیدا کنید، متذکر باشید؛ در شبانهروز، یک ساعت را برای خودتان و خدای خودتان قرار بدهید؛ از کارها و اشتغالات گوناگون، خودتان را بیرون بکشید؛ با خدا و با اولیای خدا و با ولیّعصر(عجلّاللَّهتعالیفرجه و ارواحنافداه) مأنوس بشوید؛ با قرآن مأنوس باشید و در آن تدبر بکنید. من بیشتر از شما محتاجم که کسی این حرفها را به من بزند. بنده هم بایستی مورد همین موعظهها قرار بگیرم؛ همهمان محتاجیم. اینطوری میتوان این بار سنگین و این امانت استثنایی الهی را که در طول این چندین قرن بعد از صدر اسلام، خدای متعال آن را بر دوش احدی نگذاشت که بر دوش شما گذاشت، به سرمنزل رساند؛ والّا روسیاهی دنیا و آخرت است. 1 ) سوره مبارکه الفرقان آیه 77 قُل ما يَعبَأُ بِكُم رَبّي لَولا دُعاؤُكُم ۖ فَقَد كَذَّبتُم فَسَوفَ يَكونُ لِزامًا ترجمه : بگو: «پروردگارم برای شما ارجی قائل نیست اگر دعای شما نباشد؛ شما (آیات خدا و پیامبران را) تکذیب کردید، و (این عمل) دامان شما را خواهد گرفت و از شما جدا نخواهد شد!» ظ مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از آزادگان و جمعى از مدیران و کارکنان سازمانها - 1369/06/07 عنوان فیش :حفظ ارتباط با خدا، راه بهترین امت شدن کلیدواژه(ها) : ذکر خدا, رابطه با خدا نوع(ها) : قرآن متن فیش : اگر میخواهید همان امتی باشید که «کنتم خیر امّة اخرجت للنّاس»(1)، ارتباطتان را با خدا حفظ کنید. این دلها را از یاد خدا پُر کنید و به محبت خدا جلا بدهید و به ذکر الهی منوّر نمایید. این، آن کیمیا و آن کبریت احمری است که همه چیز در مقابل آن کوچک است. 1 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 110 كُنتُم خَيرَ أُمَّةٍ أُخرِجَت لِلنّاسِ تَأمُرونَ بِالمَعروفِ وَتَنهَونَ عَنِ المُنكَرِ وَتُؤمِنونَ بِاللَّهِ ۗ وَلَو آمَنَ أَهلُ الكِتابِ لَكانَ خَيرًا لَهُم ۚ مِنهُمُ المُؤمِنونَ وَأَكثَرُهُمُ الفاسِقونَ ترجمه : شما بهترین امتی بودید که به سود انسانها آفریده شدهاند؛ (چه اینکه) امر به معروف و نهی از منکر میکنید و به خدا ایمان دارید. و اگر اهل کتاب، (به چنین برنامه و آیین درخشانی،) ایمان آورند، برای آنها بهتر است! (ولی تنها) عده کمی از آنها با ایمانند، و بیشتر آنها فاسقند، (و خارج از اطاعت پروردگار) مربوط به :بیانات در دیدار نمایندهی ولیفقیه، وزیر و جمعى از کارکنان جهاد سازندگى سراسر کشور - 1368/03/20 عنوان فیش :برای خدا بودن حیات وممات امام خمینی(ره) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه), جوان, ذکر خدا, رابطه با خدا, عبودیت نوع(ها) : قرآن متن فیش : امام که توانست این حرکت عظیم را در دنیا به وجود آورد، به خاطر آن بود که با خدا ارتباط داشت و در این راه ملاحظهی هیچ چیزی را نمیکرد. امروز که او در میان ما نیست، سیل اعترافها و تعریفها سرازیر شده است و همهی دنیا به اقدام عظیم او که اقیانوس انسانها را به حرکت درآورد، معترفند. این کار بزرگ، تنها در سایهی قاطعیت و اراده و هوش و شجاعت و تیزبینی و آیندهنگری به وجود نیامد؛ این خصلتها قادر نبودند این طوفان عظیم را پیش آورند؛ عنصر اصلی، ارتباط با خدا و کمک خواستن از او بود که نام امام(ره) و کار او را در تاریخ جاودانه کرد. اگر ما خصلتهای دیگرِ امام را نداریم، ولی میتوانیم خصلت اخیر را داشته باشیم. شما بیشتر از من میتوانید با خدا مرتبط باشید؛ چون جوانید و دلهاتان صاف و پاک است و آینهی وجودتان، شفافتر و متعالیتر از آینهی ماست. شما جوانها، نسل انقلاب هستید و از آن روییدهاید. شما کسانی هستید که ده سال از تعیینکنندهترین فصول زندگی و بهترین اوقات عمر خود را در دوران حاکمیت دین و ارزشهای اخلاقی گذراندهاید. من و امثال من، همان ده سال را در حاکمیت طاغوت گذراندیم. شما بهتر از ما هستید و برای جذب انوار الهی قابلترید. حال که این زمینهی خوب در اختیارتان است، سعی کنید همان عنصری را که در وجود امام(ره) قرار داشت و ضامن آن همه توفیقات برای او بود، در خودتان تقویت کنید؛ یعنی با خدا ارتباط داشته باشید، در مقابل او تعبد کنید و روح پرهیز از گناه و بدیها و لجنها و آلودگیها را در خودتان زندهتر کنید. اگر اینگونه بودید، همهی کارها آسان خواهد شد و به هدفها خواهید رسید. حیات و ممات این مرد بزرگ برای خدا بود؛ «سلام علیه یوم ولد ویوم یموت و یوم یبعث حیّا»(1). قیامش، تبعیدش، آمدنش، زندگی پُربرکتش و از دنیا رفتنش، برای خدا بود. 1 ) سوره مبارکه مريم آیه 15 وَسَلامٌ عَلَيهِ يَومَ وُلِدَ وَيَومَ يَموتُ وَيَومَ يُبعَثُ حَيًّا ترجمه : سلام بر او، آن روز که تولّد یافت، و آن روز که میمیرد، و آن روز که زنده برانگیخته میشود! مربوط به :گزیدهای از بیانات در خطبه نماز جمعه تهران - 1364/07/05 عنوان فیش :انسان در اوج قدرت و پیروزى باز هم محتاج دعا است کلیدواژه(ها) : دعا, انس با خدا, ذکر خدا, پیروزی نوع(ها) : قرآن متن فیش : دعا یعنى ارتباط و اتکال انسان با خدا، آن وقتى هم که انسان در اوج قدرت و پیروزى است باز هم محتاج دعا است؛ باید با خدا حرف بزند، باید از خدا بخواهد. قرآن به پیغمبر ما دستور داد که «إذا جاء نصر اللَّه والفتح » وقتى یارى خدا رسید و پیروزى نصیب شد «و رأیت الناس یدخلون فى دین الله افواجا» و دیدى که مردم دسته دسته و فوج فوج به اسلام وارد مىشوند، تازه «فسبح بحمد ربک و استغفره»(1) تازه اول انابهى تو است، اول عرض نیاز تو به درگاه قادر متعال است... ببینید امروز در جامعهى ما چقدر دعا و توجه به خدا زیاد است؛ راز پیروزى ما هم همین هاست. خب نمىشود که این عنصر و رُکن اساسى در عاشورا ندیده گرفته بشود. 1 ) سوره مبارکه النصر آیه 1 بِسمِ اللَّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيمِ إِذا جاءَ نَصرُ اللَّهِ وَالفَتحُ ترجمه : هنگامی که یاری خدا و پیروزی فرارسد، 1 ) سوره مبارکه النصر آیه 2 وَرَأَيتَ النّاسَ يَدخُلونَ في دينِ اللَّهِ أَفواجًا ترجمه : و ببینی مردم گروه گروه وارد دین خدا میشوند، 1 ) سوره مبارکه النصر آیه 3 فَسَبِّح بِحَمدِ رَبِّكَ وَاستَغفِرهُ ۚ إِنَّهُ كانَ تَوّابًا ترجمه : پروردگارت را تسبیح و حمد کن و از او آمرزش بخواه که او بسیار توبهپذیر است! مربوط به :پیام تسلیت در پی شهادت آیتالله دستغیب - 1360/09/20 عنوان فیش :به یاد خدا بودن آیت الله دستغیب در زندگی کلیدواژه(ها) : ذکر خدا, شهید آیتالله دستغیب نوع(ها) : قرآن متن فیش : این چهره پارسا و پرهیزكار [آیت الله حاج سید عبدالحسین دستغیب] در بهترین بخش از عمر پربركتش بیاعتنا به زخارف دنیوی همت و نیروی خود را در راه استقرار حاكمیت الله صرف كرد و به یاد خدا دلخوش بود كه «الا بذكر الله تطمئن القلوب».(1) چهره معظّم و دوست داشتنی این مرد خدا محبوبترین چهره در میان مردم فارس و مورد احترام عمیق مردم در سراسر ایران بود. 1 ) سوره مبارکه الرعد آیه 28 الَّذينَ آمَنوا وَتَطمَئِنُّ قُلوبُهُم بِذِكرِ اللَّهِ ۗ أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلوبُ ترجمه : آنها کسانی هستند که ایمان آوردهاند، و دلهایشان به یاد خدا مطمئن (و آرام) است؛ آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش مییابد! |