[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :پیام به کنگرهی جهانی هزارهی شیخ مفید - 1372/01/28 عنوان فیش :استقلال مکتب اهل بیت در عقاید و تبعیت معتزله از آن کلیدواژه(ها) : الله (جل جلاله), توصیف خداوند, معتزله, تشیع, عقاید تشیع, مکتب تشیع, دفاع از نظام فکری تشیع نوع(ها) : قرآن متن فیش : البته تعیین مرزهای عقیدتی میان شیعه و معتزله، به کتاب اوائل المقالات منحصر نمیگردد. و شیخ بزرگوار [مفید] در کتب دیگر نیز با بیانهای گوناگون - و گاه از لحاظ انتخاب قالب، بس شیوا و مؤثر - به این مهم پرداخته است. ولی در «اوایل...» این خصوصیت بس کامل و همه جانبه مشاهده میشود: در این کتاب به مواردی میرسیم که در آن میان شیعه و معتزله اشتراک در عقیده است. وی در این موارد بیان مطلب را جوری انتخاب میکند که استقلال مکتب اهل بیت در گرایش به آن عقیده آشکار میشود و گمان تبعیت از معتزله منتفی میگردد. مثلاً در باب نفی رویت حق تعالی چنین میگوید:«من گویم: همانا دیدن خدای سبحان به چشم، ممکن نمیگردد و بدین سخن، عقل گواهی میدهد و قرآن بدان گویا و روایات از ائمهی هدی در این باب، متواتر است. و جمهور اهل امامت و همهی متکلمان آنان بر این سخن متفق اند، مگر یکی از آنان که در این باب از راه راست کناره گرفته، زیرا که در تأویل روایات او را شبههیی عارض گشته است. و معتزله همگی در این باب با اهل امامت، موافق اند و نیز مرجئه و بسیاری از خوارج و زیدیه و گروههایی از اهل حدیث» (ص ۱۶۲ اوائل المقالات). در این سخن، شیعه متکی به ادلهی معتبرهی خود یعنی کتاب و سنت متواتر است علاوه بر اینکه دلیل عقلی نیز بر آن دلالت میکند پس نیازی به این ندارد که این سخن را از معتزله یا دیگری اخذ کند، بلکه این معتزلهاند که با اهل امامت در این مسأله توافق کردهاند، و این بیان بر میتابد آن را که معتزله در این مسأله وام دار شیعه باشند. 1 ) التوحيد (للصدوق)، ص: 108؛ الأمالي( للصدوق)، النص، ص: 278؛ بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج4، ص: 26، باب نفي الرؤية و تأويل الآيات فيها ٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: حَضَرْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع فَدَخَلَ عَلَيْهِ رَجُلٌ مِنَ الْخَوَارِجِ فَقَالَ لَهُ يَا أَبَا جَعْفَرٍ أَيَّ شَيْءٍ تَعْبُدُ قَالَ اللَّهَ قَالَ رَأَيْتَهُ قَالَ لَمْ تَرَهُ الْعُيُونُ بِمُشَاهَدَةِ الْعِيَانِ وَ لَكِنْ رَأَتْهُ الْقُلُوبُ بِحَقَائِقِ الْإِيمَانِ لَا يُعْرَفُ بِالْقِيَاسِ وَ لَا يُدْرَكُ بِالْحَوَاسِّ وَ لَا يُشَبَّهُ بِالنَّاسِ مَوْصُوفٌ بِالْآيَاتِ مَعْرُوفٌ بِالْعَلَامَاتِ لَا يَجُورُ فِي حُكْمِهِ ذَلِكَ اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ قَالَ فَخَرَجَ الرَّجُلُ وَ هُوَ يَقُولُ- اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسالَتَهُ. ترجمه : عبد اللّٰه بن سنان از پدرش كه گفت در نزد حضرت باقر(عليه السّلام)حضور داشتم كه مردى از خوارج بر آن حضرت داخل شد و عرض كرد كه يا ابا جعفر چه چيز را مىپرستى فرمود كه خدا را مىپرستم عرض كرد كه او را ديدۀ فرمود كه چشمها او را نديده بوضعى كه ديدها او را مشاهده نمايد يا مشاهدۀ كه ديدن باشد و ليكن دلها او را بحقائق و اركان ايمان ديده و خدا بقياس شناخته نميشود و بحواس او را در نميتوان يافت و بمردم شباهت ندارد بلكه او را بآيات وصف ميكنند و بعلامات او را مىشناسند و در حكم خويش ستم نميكند اينست خدا كه خدائى نيست مگر او سنان گفت كه آن مرد خارجى بيرون رفت و ميگفت كه« اَللّٰهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسٰالَتَهُ »يعنى خدا داناتر است بموضعى كه پيغام يا پيغامهاى خود را در آن قرار ميدهد يعنى آن جناب از همه كس داناتر است و بهتر ميداند كه كى قابليت و صلاحيت دارد كه محل رسالت و شاهد نبوت باشد پس او را برميگزيند و بآن مخصوص ميسازد 1 ) سوره مبارکه الأعراف آیه 143 وَلَمّا جاءَ موسىٰ لِميقاتِنا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قالَ رَبِّ أَرِني أَنظُر إِلَيكَ ۚ قالَ لَن تَراني وَلٰكِنِ انظُر إِلَى الجَبَلِ فَإِنِ استَقَرَّ مَكانَهُ فَسَوفَ تَراني ۚ فَلَمّا تَجَلّىٰ رَبُّهُ لِلجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ موسىٰ صَعِقًا ۚ فَلَمّا أَفاقَ قالَ سُبحانَكَ تُبتُ إِلَيكَ وَأَنا أَوَّلُ المُؤمِنينَ ترجمه : و هنگامی که موسی به میعادگاه ما آمد، و پروردگارش با او سخن گفت، عرض کرد: «پروردگارا! خودت را به من نشان ده، تا تو را ببینم!» گفت: «هرگز مرا نخواهی دید! ولی به کوه بنگر، اگر در جای خود ثابت ماند، مرا خواهی دید!» اما هنگامی که پروردگارش بر کوه جلوه کرد، آن را همسان خاک قرار داد؛ و موسی مدهوش به زمین افتاد. چون به هوش آمد، عرض کرد: «خداوندا! منزهی تو (از اینکه با چشم تو را ببینم)! من به سوی تو بازگشتم! و من نخستین مؤمنانم!» 2 ) سوره مبارکه الأنعام آیه 103 لا تُدرِكُهُ الأَبصارُ وَهُوَ يُدرِكُ الأَبصارَ ۖ وَهُوَ اللَّطيفُ الخَبيرُ ترجمه : چشمها او را نمیبینند؛ ولی او همه چشمها را میبیند؛ و او بخشنده (انواع نعمتها، و با خبر از دقایق موجودات،) و آگاه (از همه) چیز است. مربوط به :پیام به کنگرهی جهانی هزارهی شیخ مفید - 1372/01/28 عنوان فیش :علم خدای تعالی به اشیاء پیش از وجود آن کلیدواژه(ها) : الله (جل جلاله), تشیع, عقاید تشیع, معتزله نوع(ها) : قرآن متن فیش : و باز در باب «علم خدای تعالی به اشیاء پیش از وجود آن» چنین میگوید: «من میگویم که خدای تعالی به هر آنچه که وجود مییابد، پیش از آنکه وجود یابد عالم است، و هیچ حادثی نیست مگر آنکه پیش از حدوثش بدان عالم است. و هیچ معلومی یا چیزی که بتواند معلوم باشد نیست مگر آنکه او به حقیقت آن عالم است، و بر او - سبحانه - هیچ چیز در زمین و آسمان، پنهان نیست. و به این سخن دلائل خرد و کتاب مسطور و روایات متواتر از آل رسول (ص) دلالت دارد، و این مذهب همهی امامیه است. و آنچه معتزله از هشامبنالحکم آوردهاند که وی بر خلاف این سخن گفته است، ما از آن خبری نداریم، و عقیدهی ما آن است که این نقل، تهمتی است بدو از سوی ایشان و اشتباهی است از سوی کسانی که در این نقل از آنان تقلید کرده و آن را به شیعه نسبت دادهاند.... و در این عقیده همهی منسوبین به توحید با ما همراهاند مگر جهم ابن صفوان از مجبره و هشام بن عمرو الفوطی از معتزله...» (ص ۶۰ - ۶۱) در اینجا نیز لحن سخن و استناد به حدیث متواتر و قرآن و عقل، چنان است که استقلال شیعه در منشأ استناد، کاملاً واضح میگردد. گو اینکه معتزله همچون فرقههای دیگری نیز آن را پذیرفتهاند. 1 ) الكافي (ط - الإسلامية)، ج1، ص: 107؛ التوحيد (للصدوق)، ص: 145؛ بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج4، ص: 88؛ عَنْ أَيُّوبَ بْنِ نُوحٍ أَنَّهُ كَتَبَ إِلَى أَبِي الْحَسَنِ ع يَسْأَلُهُ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَ كَانَ يَعْلَمُ الْأَشْيَاءَ قَبْلَ أَنْ خَلَقَ الْأَشْيَاءَ وَ كَوَّنَهَا أَوْ لَمْ يَعْلَمْ ذَلِكَ حَتَّى خَلَقَهَا وَ أَرَادَ خَلْقَهَا وَ تَكْوِينَهَا فَعَلِمَ مَا خَلَقَ عِنْدَ مَا خَلَقَ وَ مَا كَوَّنَ عِنْدَ مَا كَوَّنَ فَوَقَّعَ بِخَطِّهِ لَمْ يَزَلِ اللَّهُ عَالِماً بِالْأَشْيَاءِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ الْأَشْيَاءَ كَعِلْمِهِ بِالْأَشْيَاءِ بَعْدَ مَا خَلَقَ الْأَشْيَاءَ. ترجمه : ايّوب بن نوح به ابو الحسن(امام موسى كاظم عليه السّلام)نامهاى نوشت و از آن حضرت دربارۀ خداوند پرسيد كه آيا قبل از آفرينش اشياء،نسبت به آنها آگاهى داشت؟يا تا زمانى كه آنها را آفريد،نمىدانست و(سپس)آفرينش آنها را اراده نمود و آن موقع فهميد كه چه آفريده و به وجود آورده است؟حضرت به خط(مبارك)خود نوشتند:خداوند همانطورى كه بعد از خلقت اشياء، نسبت به آنها آگاه است،قبل از آفرينش آنها نيز آگاهى داشت. 1 ) سوره مبارکه الحجر آیه 21 وَإِن مِن شَيءٍ إِلّا عِندَنا خَزائِنُهُ وَما نُنَزِّلُهُ إِلّا بِقَدَرٍ مَعلومٍ ترجمه : و خزائن همه چیز، تنها نزد ماست؛ ولی ما جز به اندازه معیّن آن را نازل نمیکنیم! 2 ) الكافي (ط - الإسلامية)، ج1، ص: 107؛ بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج54، ص: 162؛ ٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ كَانَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا شَيْءَ غَيْرُهُ وَ لَمْ يَزَلْ عَالِماً بِمَا يَكُونُ فَعِلْمُهُ بِهِ قَبْلَ كَوْنِهِ كَعِلْمِهِ بِهِ بَعْدَ كَوْنِهِ. ترجمه : از محمّد بن مسلم از امام پنجم عليه السّلام گويد: شنيدمش ميفرمود:خدا بود و جز او نبود،هميشه دانا بود،دانش او بهر چه پيش از بودنش چون دانش او بود بدان پس از بودنش. مربوط به :بیانات در دیدار میهمانان و شرکتکنندگان کنفرانس جهانی اهلبیت(ع) - 1369/03/03 عنوان فیش :بستن راه سوء استفاده دشمن بوسیله وحدت با دیگر فرق اسلامی کلیدواژه(ها) : وحدت, تشیع نوع(ها) : قرآن متن فیش : برادران عزیز ما از پیروان مکتب اهلبیت(علیهمالسّلام)! در هرجای دنیا که هستید، این دو نکته را هرگز فراموش نکنید: اول، تعارف و ارتباط و وصل و خبرگیری از هم و اطلاع از نظرات هم و کمک به یکدیگر. (...) آن نکتهی دوم، همین ایجاد وحدت و مهربانی با فرق دیگر اسلامی است. نگذارید دشمن سوء استفاده کند. نگذارید دشمن به دست برادران، آنها را ضعیف کند و از بین ببرد؛ «و لاتنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم»(1). در دنیای اسلام، همه را برادر بدانید. امروز مجموعهی اسلام، از سوی دشمنان مورد تهدید است. امروز از سوی قدرتهای استکبار جهانی، اصل دین مورد فشار و تهدید است. 1 ) سوره مبارکه الأنفال آیه 46 وَأَطيعُوا اللَّهَ وَرَسولَهُ وَلا تَنازَعوا فَتَفشَلوا وَتَذهَبَ ريحُكُم ۖ وَاصبِروا ۚ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصّابِرينَ ترجمه : و (فرمان) خدا و پیامبرش را اطاعت نمایید! و نزاع (و کشمکش) نکنید، تا سست نشوید، و قدرت (و شوکت) شما از میان نرود! و صبر و استقامت کنید که خداوند با استقامت کنندگان است! |