[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار مداحان اهلبیت علیهمالسلام - 1395/12/29 عنوان فیش : کرامت زن کلیدواژه(ها) : کرامت زن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : فاطمهی زهرا (سلاماللهعلیها) یک زن اسلامی است، زنِ در بالاترین طراز زن اسلامی، یعنی در حدّ یک رهبر، امّا همین زنی که از لحاظ فضایل و مناقب و حدّ وجودی میتوانست پیغمبر باشد، همین زن مادری میکند، همسری میکند، خانهداری میکند؛ ببینید اینها را باید فهمید. این فریفتگان غافلِ -انسان چه بگوید؟- حرفهای پوچ غربیها، اینقدر خانهداری را تحقیر نکنند. معنای خانهداری زن تربیت انسان است، معنایش تولید والاترین و بالاترین محصول و متاع عالم وجود است؛ یعنی بشر. خانهداری یعنی این. ما در روز ولادت فاطمهی زهرا (سلاماللهعلیها) جا دارد که حدّ زن مسلمان را درست تشخیص بدهیم. امروز را روز زن و روز مادر نامگذاری کردهاند؛ خیلی خیلی خوب است؛ میشد گفت روز رهبر، اشکالی نداشت؛ میشد گفت روز والاترین انسان؛ امّا امروز نیاز جامعهی ما به این است که بداند مادری یعنی چه؟ زنِ خانه بودن یعنی چه؟ کدبانو بودن یعنی چه؟ فاطمهی زهرا با آن شأن و با آن رتبه و با آن مقام و با آن عظمت، یک خانم خانهدار است؛ این تحقیر او نیست؛ او که با آن عظمت قابل تحقیر نیست، مگر این عظمت را میشود کوچک شمرد؟ این عظمت به جای خود محفوظ است، امّا یکی از شئون و یکی از مشاغل همین عظمت عبارت است از همسر بودن یا مادر بودن و خانهداری کردن؛ با این چشم به این مفاهیم نگاه کنیم. یک عدّهای بهعنوان دفاع از حقوق زن حرفهایی میزنند که نهفقط احترام به زن نیست [بلکه] تضعیف زن است؛ داخلیهای خودمان را میگویم؛ وَالّا در فرهنگ غربی اروپایی که این کارها به احتمال زیاد و به احتمال نزدیک به یقین، توطئهی صهیونیستها است که اصلاً میخواهند جامعهی بشری را به هم بزنند و به هم بریزند؛ زن را بهصورت یک متاع مایهی التذاذ مرد قرار بدهند؛ این که توطئهی آنها است، آنها را کاری نداریم، مسئلهی آنها مسئلهی دیگری است، امّا در محیط اسلامی ما -چه در داخل کشور ما، چه در بعضی محیطهای اسلامی دیگر- برای اینکه از زن حمایت بکنند، یک چیزهایی را، یک وظایفی را، توقّعاتی را برای زن مطرح میکنند که این تحقیر زن است، این کوچک کردن زن است. [مثلاً] میگویند چرا اجازه نمیدهید زن در بیرون از منزل کار کند؛ اوّلاً چه کسی اجازه نمیدهد؟ چه اشکال دارد؟ ثانیاً کار کردن در بیرون منزل، یعنی فرض کنید ماشیننویسیِ فلان اداره، یک شأن است برای زن که ما برای او یقه بدرانیم؟ معنای عدالت این است؟ معنای عدالت این است که آنچه را خدای متعال در کُمونِ(۴) ذات هر موجودی قرار داده، آن را بشناسیم، قدر بدانیم و آن را پرورش بدهیم؛ عدالت این است. خدای متعال مرد را و زن را از جهاتی مثل هم قرار داده است؛ از لحاظ عروج به مقامات معنوی با هم تفاوتی ندارند، نمونهاش فاطمهی زهرا (سلاماللهعلیها)؛ از لحاظ قدرت رهبری با هم تفاوتی ندارند، نمونهاش فاطمهی زهرا (سلاماللهعلیها)؛ از لحاظ توانایی هدایت بشر تفاوتی ندارند، نمونهاش فاطمهی زهرا (سلاماللهعلیها)؛ امّا از لحاظ وظایف ادارهی زندگی تفاوت دارند، باز نمونهاش فاطمهی زهرا (سلاماللهعلیها). اینهایی که از حقوق زن میخواهند دفاع کنند، به قول معروف شیپور را از سرِ گشادش میزنند و نمیفهمند چه بگویند و از چه چیز زن دفاع کنند، میگویند چرا زن مدیریّت [نکند]؛ مگر مدیریّتها یک افتخار است برای یک انسان که دنبال این باشد که چرا مدیریّتها [مخصوص مرد است]؟ اسمش را هم میگذارند عدالت جنسیّتی؛ این عدالت است؟ آن کسانی که در دنیا برابری جنسیّتی را مطرح میکردند و دنبال آن بودند، امروز اینقدر بدبختی و فساد از این ناحیه گریبانگیرشان شده که خودشان پشیمانند؛ البتّه خیلیهایشان صریحاً اقرار نمیکنند، خیلیهایشان هم با این فرهنگ بزرگ شدند، نمیفهمند چه اتّفاقی دارد میافتد؛ امّا اندیشمندانشان چرا، اندیشمندانشان میگویند، میفهمند، اظهار نگرانی میکنند. خدا کند این کسانی که در داخل اسم عدالت جنسیّتی میآورند، مرادشان این چیزی که بهعنوان برابری جنسیّتی مطرح شده، نباشد. امیدواریم که انشاءالله همه از فیوضات این روز بهره ببریم، از نام فاطمهی زهرا (سلاماللهعلیها) بهره [ببریم]. مربوط به :بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت عید غدیر - 1395/06/30 عنوان فیش : کرامت زن کلیدواژه(ها) : کرامت زن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ما متأسّفانه گرفتار شدهایم؛ گرفتار اسراف شدهایم، گرفتار زیادهروی شدهایم. ما سالها است دراینباره مدام نصیحت میکنیم خودمان را، مردم را، دیگران را؛ مدام میگوییم، تکرار میکنیم؛ خب باید جلو برویم، اسراف را در جامعه کم کنیم. مردهای ما، زنهای ما، جوانهای ما، پیرهای ما، اسراف را -اسراف در لباس، اسراف در خوراک، اسراف در تجمّلات زندگی، اسراف در زینتها و آویزههای گوناگون- [کنار بگذارند]. یا چشموهمچشمی که در این عروسی، در این مهمانی، این خانم اینجوری پوشیده، اینجوری زینت آویخته به خودش، از این نشانهی آرایش و مانند اینها استفاده کرده، من نباید عقب بمانم، اینها همان خطاها و خطرهای بسیار بزرگ است. همینها است که زندگی را خراب میکند، همینها است که در جامعه بیعدالتی به وجود میآورد، و در نهایت همینها است که اقتصاد را نابود میکند. بخش مهمی از نابودیِ اقتصاد به این چیزها برمیگردد. اگر یک جامعهای بخواهد از لحاظ استحکام درونیِ اقتصاد خود به نقطهای برسد که آسیبپذیر نباشد، یکی از کارهای واجبی که باید انجام بدهد، این است که اسراف و زیادهروی و زیاد مصرف کردن و مانند اینها را کنار بگذارد. البتّه مصادیق زیادی دارد، بنده هم زیاد در این زمینهها صحبت کردهام و دیگر نمیخواهم همان حرفها را تکرار کنم. در زمینهی آب، در زمینهی نان، در زمینهی غذا، در زمینهی انواع و اقسام مصارفِ ما، اسراف و زیادهروی و بیمورد مصرف کردن و بد مصرف کردن و مانند اینها زیاد داریم؛ اینها را باید مراقبت کنیم. خیلی از این کارها کار دولت نیست، کار شخص ماها است؛ خودمان، در داخل خانوادهی خودمان، در داخل زندگی خودمان. این پیروی از امیرالمؤمنین است. مربوط به :گزیدهای از بیانات در دیدار هیأت امنای گروه هماندیشی تحکیم خانواده - 1395/02/20 عنوان فیش : کرامت زن کلیدواژه(ها) : کرامت زن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در جامعهی ما متأسّفانه به تَبَع خیلی از جاهای دنیا، شأن زن شناخته نشده است. در نظر اسلام و در نگاه کلّیای که اسلام دارد، زن همان است که در این جملهی «اَلمِرأَةُ رَیحانَةٌ وَ لَیسَت بِقَهرَمانَه» است؛ مثل یک گل. یک گل، وجودش لازم است و نگهداریاش لوازمی دارد: وَ لَیسَت بِقَهرَمانَه؛ منظور از قهرمان، این قهرمان متعارف ما نیست، قهرمان یعنی کارگزار؛ یعنی در واقع رئیس خدمه. اینجوری نیست که خانم در خانهی شما مسئول خدمتگزاری باشد، حالا ولو بهعنوان رئیس خدمه؛ قضیّه این نیست. وَ لَیسَت بِقَهرَمانَه؛ قهرمان در تعبیرات عربی و در اصطلاحات رایجِ ادبیّات عرب عبارت است از آن کسی که ملک شما را برایتان اداره میکند؛ یعنی کارهایتان را انجام میدهد؛ وقتی شما صاحب یک ملکی هستید، یک قهرمانی دارید؛ میگوید زن اینجوری نیست. حالا شما ببینید اگر در یک خانوادهای، در یک جامعهای، به زن با این چشم نگاه بشود، اوّلاً تکریم او، حفظ حرمت او، برخورد ملاطفتآمیز با او و مسائل فراوانی که دنبالش هست، چقدر موجب میشود که زن احساس امنیّت کند، احساس آرامش کند. در اسلام نگفتهاند که زن نرود بیرون کار کند؛ اصلاً این نیست. حالا اینکه بعضی از مخالفین این گرایش اسلامیِ زن، فوراً میچسبند به اینکه شما نصف نیروی کار جامعه را معطّل میگذارید، چنین چیزی نیست؛ کسی نگفته کار نکنند، اگر میتوانند کار کنند، کار کنند؛ منتها با این دید کار کنند، با این نگاه کار بکنند؛ کاری که به آنها محوّل میشود کاری باشد که با ریحانهبودن جور در بیاید، متناسب باشد. و البتّه مهمترین مسئولیّت زن هم کدبانویی است؛ معنای کدبانویی خدمتگزاری نیست، معنایش این است که محیط خانواده را برای فرزندان و برای همسر یک محیط امن و آرام و مهربانی میکند، با مهربانی خودش، با عزّتی که در خانه برای او فرض میشود مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از بانوان برگزیده کشور - 1393/01/30 عنوان فیش : کرامت زن کلیدواژه(ها) : کرامت زن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : نگاه کنید ببینید عوامل سَلب آرامش و سکینهی روحی زن در خانواده چه چیزهایی است؟ دنبال این باشید که با قانون، با روشهای تبلیغی، با روشها و شیوههای گوناگون، اینها را برطرف کنید. این، اساس قضیّه است. زن در خانه مایهی آرامش است؛ مایهی آرامش مرد، و مایهی آرامش فرزندان؛ دختر و پسر. اگر خود زن برخوردار از آرامش روانی و روحی نباشد، نمیتواند این آرامش را به خانواده بدهد. زنی که مورد تحقیر قرار بگیرد، مورد اهانت قرار بگیرد، مورد فشار کار قرار بگیرد، نمیتواند کدبانو باشد؛ نمیتواند مدیر خانواده باشد؛ درحالیکه زن، مدیر خانواده است. این مسئلهی اصلی است. این یکی از آن اصلیترین مسائل است، که خب در محیط زندگی ما - چه محیطهای قدیمی ما، چه محیطهای جدید ما - چندان مورد توجّه قرار نگرفته است و باید مورد توجّه قرار بگیرد. تصوّر از زن در خانه، تصوّر یک موجود درجهی دویی [است] که موظّف به خدمتگزاری به دیگران است؛ این تصوّر بین خیلیها هست - حالا بعضیها به زبان میآورند، بهرو میآورند، بعضیها هم به رو نمیآورند، امّا در دلشان این است - این درست نقطهی مقابل آن چیزی است که اسلام بیان کرده است. من مکرّر عرض کردهام این حدیث معروف را که «اَلمَرأَةُ رَیحانَةٌ وَ لَیسَت بِقَهرَمانَة»؛(۳) قهرمان، در تعبیرات رایج عربی، به آن کارگزار میگویند؛ مثل «اَمَرَ قَهرِمانَهُ بِکَذا»؛ مثلاً فلان صاحب ملک و املاک فراوان به قهرمان خودش، یعنی آن کسی که کارگزار امور این املاک است، گفت؛ به این میگویند «قهرمان». در این حدیث میگوید: خیال نکن زن کارگزار تو داخل خانه است که باید کارهای خانه را [انجام دهد]؛ اینجوری نیست. خب ببینید، این خودش یک فصلی است که از آن چندین فصل گشوده میشود: مسئلهی احترام کار زن در خانه و عدم الزام او، مجبور نبودن او، قابل خریداری شدن این کار یعنی قابل مبادلهی با پول؛ این است. اینها چیزهایی است که خب در اسلام هست، در فقه اسلام هست؛ همانطور که اشاره کردند ایشان، واقعاً فقه ما فقه مترقّی و برجستهای است. یک چیزهایی از آن را بعضی میگیرند، یک چیزهایی از آن را فراموش میکنند، یک چیزهایی را هم بهخاطر هماهنگی با این افکار هوچیگرانهی غربی از اینرو به آنرو میکنند؛ این را هم دیدهایم ما. بعضیها برای اینکه غربیها بدشان نیاید، بعضی از حقایق احکام اسلامی را، واضحات احکام اسلامی را عوض میکنند. قرآن میفرماید: وَ اِن تُطِع اَکثَرَ مَن فِی الاَرضِ یُضِلّوکَ عَن سَبیلِاللهِ اِن یَتَّبِعونَ اِلّا الظَّنَّ وَ اِن هُم اِلّا یَخرُصُون؛(۴) دنبالهروِ فکر رایج در دنیای جهل و خرافه نباید بود؛ فکر اسلامی را باید پیدا کرد، دنبال آن باید رفت، ولو حالا یک عدّهای بد بگویند. این هم یک مسئله است؛ بنابراین مسئلهی اصلی را باید پیدا کرد. به نظر من مسئلهی اصلی، یعنی یکی از مسائل اصلی، مسئلهی خانه و خانواده است: امنیّت زن در محیط خانواده؛ فرصت زن در محیط خانواده و خانهداری برای بُروز استعدادها؛ [چیزی] مانع درس خواندن او، مانع مطالعه کردن او، مانع فهمیدن او، مانع نوشتن او نشود - [برای] کسی که اهل این چیزها است - میدان برای این کارها فراهم باشد؛ این اساس قضیّه است. مربوط به :دیدار بانوی کرمانشاهی قهرمان ووشو با رهبر انقلاب - 1392/08/20 عنوان فیش : کرامت زن کلیدواژه(ها) : کرامت زن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : حضرت آیتالله خامنهای خطاب به بانوی ووشوکار کشورمان گفتند: شما با نمایش شخصیت و هویّت زن مسلمان ایرانی نشان دادید که در میادین ورزشی نیز یک زن مسلمان میتواند با حفظ حجاب و حدود دینی، حضوری مقتدر و عزتآفرین داشته باشد. رهبر انقلاب دفاع علنی این بانوی ورزشکار از جمهوری اسلامی را امتیاز دیگری برای وی برشمردند و افزودند: یکی از برنامههای ثابت جنگ روانی دشمنان علیه جمهوری اسلامی، القای این ادعای نادرست است که نخبگان عرصههای مختلف با نظام اسلامی میانهای ندارند که شما با اقدام خود، وابستگی به نظام اسلامی را از یک سکوی جهانی اعلام کردید. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از بانوان فرهیختهی حوزوی و دانشگاهی - 1392/02/21 عنوان فیش : کرامت زن کلیدواژه(ها) : کرامت زن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : گفتمان اسلام "زنِ حقیقی" است؛ این گفتمان را همانطور که اشاره کردم، بایستی ما به صورت تهاجمی مطرح کنیم. مطلقاً در موضع دفاعی قرار نگیرید. گفتند بعضی از خانمها که آن کسانی که دنبال مثلاً کنوانسیون زنان یا مؤسّسات وابسته به سازمان ملل هستند، تهدید میکنند که اگر چنین کنید، اگر چنان کنید ممکن است علیه شما قطعنامه صادر کنیم! خب به دَرَک! قطعنامه صادر کنند. گفتمان اسلامی در مورد زن را بایست با روحیّهی تهاجم، طلبگارانه مطرح کرد. اگر آنها گفتند که شما چرا به زن برای اینکه بتواند بیحجاب بگردد آزادی نمیدهید، باید گفت شما چرا این آزادی مضرّ و دهشتناک را میدهید، به آن شکلی که امروز در غرب وجود دارد. آنچه که امروز در غرب در زمینهی بیحفاظی و بیحجابی زن دارد دنبال میشود، واقعاً گاهی اوقات تصوّرش انسان را دچار دهشت میکند که چکار میخواهند بکنند، کجا دارند میروند؟ که لابد شماها خبرهایتان بیشتر از من است، ولی من هم اطّلاعات زیادی دارم در این زمینه که چه کارهایی دارد انجام میگیرد؛ در سطوح مختلف: از سطوح بالا، تا سطوح کار و معیشت متعارَف زندگی و شغل و این حرفها. خصوصیّات زن در این گفتمان گفته شود؛ کرامت زن، عزّت زن، ظرافت زن، نه فقط ظرافت جسمی بلکه ظرافت ساختمان فکری و عصبی و ظرافت کارکردی که باید بکند. این رشتههای بشدّت رقیق و نازک اعصاب کودک را فقط سرْانگشت ظریف و لطیف مادر است که میتواند از هم جدا کند که عقده بهوجود نیاید، گره بهوجود نیاید؛ هیچ کس دیگر نمیتواند، یعنی هیچ انسان دیگری که از جنس زن نباشد نمیتواند؛ این کار، کار زنانه است. یعنی برخی از کارکردها بقدری همراه با ظرافت است که انسان استعجاب میکند از قدرت الهی که چطور این توانایی بالا را همراه با ظرافت به زنان عنایت کرده. من همیشه به دوستان و خویشاوندان و زنان میگویم، میگویم برخلاف آنچه که معروف است، در بین این دو جنس، آن جنس قویتر زن است. زنها قویتر از مردهایند. زنها میتوانند با تدبیر و با ظرافت، مرد را در دست خودشان بچرخانند؛ انسان، هم در تجربه این را مشاهده میکند، هم با قیاسهای فکری و عقلی این را میتواند اثبات بکند. این واقعیّتی است. بله، زنهایی هستند که بیتدبیری میکنند، لذا این کار را نمیتوانند انجام بدهند؛ امّا زنی که اهل تدبیر باشد، مرد را میکند رام خودش. این مثل این است که یک نفری بتواند یک شیر درنده را افسار بزند، سوارش بشود؛ این معنایش این نیست که او از لحاظ جسمی از این شیر قویتر است، معنایش این است که توانسته این اقتدار معنوی را به کار ببرد؛ زنها این توانایی را دارند، منتها با ظرافت؛ یعنی ظرافتی که میگوییم، تنها ظرافت در ترکیب جسمانی و ساختمان جسمانی نیست، بلکه ظرافت در فکر و اندیشه و تدبیر و دستگاه تصمیمگیری است که خدای متعال در زن قرار داده. بنابراین به نظر من اساس کار باید این باشد: این گفتمان بایستی تقویت بشود و پیش برود. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1392/02/11 عنوان فیش : کرامت زن, کرامت زن کلیدواژه(ها) : کرامت زن, کرامت زن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : خدای متعال در قرآن حدود تکریم زن را معین کرده است. زن پیش خدای متعال مثل مرد است. در طی مراتب معنوی و الهی، بین این دو جنس هیچ تفاوتی نیست. آن که این جاده را برایش درست کردهاند، انسان است، نه مرد یا زن. خدای متعال در تاریخ زنی مثل فاطمهی زهرا (سلام اللّه علیها) میآفریند که امام عسکری یا امام هادی (علیهما السّلام) - طبق حدیثی که از آنها نقل شده - میفرمایند: «نحن حجج اللّه علی خلقه و فاطمة حجّة اللّه علینا». فاطمهی زهرا (سلام اللّه علیها) حجتِ حجت خدا است، امام ائمه است؛ شخصیت، دیگر از این بالاتر؟ آن حضرت دارای مقام عصمت است. یک چنین انسانی، زن است. زنان بزرگ عالم: مریم، سارا، آسیه و دیگران و دیگران - بزرگانی که بودند - برجستههای عالم خلقتند. در این جادهی تکامل و تعالی، آن که حرکت میکند، انسان است. در حقوق اجتماعی، فرقی بین زن و مرد نیست. در حقوق شخصی و فردی، بین زن و مرد تفاوتی وجود ندارد. در چند مسئلهی اختصاصىِ شخصی امتیازاتی به زن داده شده است، در چند مسئله امتیازاتی به مرد داده شده؛ آن هم بر اساس اقتضای طبیعت زن و مرد؛ این اسلام است؛ متینترین، منطقی ترین، عملی ترین قوانین و حدود و مرزهائی که ممکن است انسان در زمینهی مسئلهی جنسیت فرض کند. باید دنبال این راه رفت؛ یکی از اساسیترینش تشکیل خانواده است، یکی از اساسیترینش اهتمام به حفظ محیط خانواده و انس خانوادگی است؛ که این به عهدهی کدبانوی خانه است مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1392/02/11 عنوان فیش : کرامت زن کلیدواژه(ها) : کرامت زن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : احترام زن و تکریم زن، یک مسئله است - که این حتماً باید مورد توجه و عنایت خاص باشد - رفتارهای زنان در محیط خانوادگی، در محیط کسب و کار، در محیط سیاست، در محیط اجتماعی، یک مسئله است؛ رفتار با زنان هم یک مسئله است. رفتار با زنان، ناظر به مردان است؛ چه مردان خانواده - مثل پدران، برادران و همسران - چه مردانی که در محیطهای کار برخورد میکنند. رفتار با زن باید احترامآمیز، محبتآمیز، همراه با نجابت و همراه با عفت باشد. بنابراین، هم تکریم زن، هم وظیفهی زن، هم وظیفهی نسبت به زن، جداگانه باید مورد توجه و برنامهریزی قرار بگیرد. مربوط به :بیانات در دیدار شرکتکنندگان در اجلاس جهانی «زنان و بیداری اسلامی» - 1391/04/21 عنوان فیش : کرامت زن کلیدواژه(ها) : کرامت زن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : صد سال است که فرهنگ غربی به پشتوانهی پول و زور و سلاح و دیپلماسی، سعی میکند فرهنگ غربی را و اسلوب زندگی غربی را بر جوامع اسلامی در میان زنان تحمیل کند. صد سال تلاش شده است برای اینکه زن مسلمان را از هویت خود بیگانه کنند. تمام عوامل اثرگذاری و قدرت به کار رفته است: پول، تبلیغات، اسلحه، فریبندههای گوناگون مادی، استفادهی از غرائز طبیعی جنسی انسان؛ همهی اینها را استخدام کردهاند برای اینکه زن مسلمان را از هویت اسلامی خود دور کنند. امروز اگر شما بانوی نخبهی اسلامی تلاش کنید که این هویت را به زن مسلمان برگردانید، بزرگترین خدمت را به امت اسلامی و به بیداری اسلامی و به عزت و کرامت اسلامی کردید. این اجتماع ]اجلاس جهانی «زنان و بیداری اسلامی»[ میتواند گام بلند و مؤثری در این راه باشد. به نشستن دور یکدیگر و چند روز گفتگو کردن اکتفا نکنید و این دیدار را مقدمهی یک حرکت بزرگ و ماندگار قرار بدهید که بر دنیای اسلام اثر بگذارد و میتواند اثر بگذارد. بیداری زنان، احساس شخصیت و هویت در میان بانوان، آگاهی و بصیرت در میان جامعهی زن، تأثیرش بر روی بیداری اسلامی و عزت اسلامی یک تأثیر مضاعف است. مربوط به :بیانات در دیدار شرکتکنندگان در اجلاس جهانی «زنان و بیداری اسلامی» - 1391/04/21 عنوان فیش : کرامت زن کلیدواژه(ها) : کرامت زن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : نگاه اسلام به زن، نگاهی است عزتبخش، کرامتبخش، رشدآفرین، استقلالدهندهی به هویت و شخصیت زن؛ این ادعای ماست. ما این ادعا را با محکمترین ادله میتوانیم اثبات کنیم. زن در محیط اسلامی رشد علمی میکند، رشد شخصیتی میکند، رشد اخلاقی میکند، رشد سیاسی میکند، در اساسیترین مسائل اجتماعی در صفوف مقدم قرار میگیرد، در عین حال زن باقی میماند. زن بودن، برای زن یک نقطهی امتیاز است، یک نقطهی افتخار است. این افتخاری نیست برای زن که او را از محیط زنانه، از خصوصیات زنانه، از اخلاق زنانه دور کنیم. خانهداری را، فرزندداری را، شوهرداری را ننگ او به حساب بیاوریم. فرهنگ غربی خانواده را متلاشی کرد. امروز یکی از مشکلات بزرگ دنیای غرب، متلاشی شدن خانوادههاست، افزایش فرزندان بی هویت است. اینها گریبان غرب را خواهد گرفت. حوادث اجتماعی بمرور پیش میآید. غرب از همین نقطه سختترین ضربهها را خواهد خورد و این تمدن مادی پر زرق و برق از همین نقطه فرو خواهد ریخت. اسلام با نظر کرامت به زن نگاه میکند. همهی خصوصیات انسانی میان زن و مرد مشترک است. یک انسان قبل از آنی که اتصاف پیدا کند به زن بودن، یا مرد بودن، متصف است به انسان بودن. در انسانیت، زن و مردی وجود ندارد، همه یکسانند. نگاه اسلام این است. خصوصیات جسمیای خدای متعال در دو جنس قرار داده است که هرکدام نقشی در ادامهی آفرینش، در رشد و تعالی انسان، در حرکت تاریخ بر عهده دارند؛ و نقش زن مهمتر است. مهمترین کار انسان، تداوم بخشیدن به نسل بشری است؛ یعنی تولید مثل؛ نقش زن در این کار قابل مقایسه با نقش مرد نیست. خانه از این جهت مهم است، خانواده از این جهت مهم است، محدودیتهای اعمال غرائز جنسی از این جهت مهم است؛ با این دید باید به مسائل اسلام و به احکام شریعت اسلامی نگاه کرد. غربِ گمراه، اسم اینها را میگذارد محدودیت. اسم آن اسارت گمراهکننده را میگذارد آزادی! این جزو فریبهای غربی است. این یک نکته دربارهی مسئلهی زن. شما بانوان نخبه، دختران نخبه، جوانان نخبه، یکی از مهمترین مسئولیتهاتان امروز این است که نقش زن را از دیدگاه اسلام ترسیم کنید، برجسته کنید، روشن کنید؛ تربیت انسانی زن بزرگترین خدمت به جوامع انسانی و اسلامی است؛ این حرکت باید راه بیفتد. البته راه افتاده است، باید تشدید بشود، باید فراگیر بشود، باید پیش برود و شما در این حرکت، بدون تردید پیروز خواهید شد. یک کار اساسی این است. مربوط به :بیانات در سومین نشست اندیشههای راهبردی - 1390/10/14 عنوان فیش : کرامت زن کلیدواژه(ها) : کرامت زن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : نگاه اسلام به زن - به حیث جنس - یک نگاه فوقالعاده متعالی است. به نظر من خیلی از این مشکلات مربوط به بانوان، ناشی است از مشکلات حیات جمعی خانواده، به حیثی که زن در آن محور است. ما خلأهای قانونی و عادتی و سنتىِ عجیب و فراوانی داریم. گاهی اوقات خانمهائی با ما تماس میگیرند - یا از مجلس، یا از حوزه، یا از مراجعات گوناگون مردمی، یا از مراکز دیگر - و مشکلاتشان را میگویند؛ این مشکلات عمدتاً مربوط میشود به مشکلات داخل خانواده. اگر زن داخل خانواده امنیت روانی داشته باشد، امنیت اخلاقی داشته باشد، آسایش داشته باشد، سَکَن داشته باشد، حقیقتاً شوهر برای او لباس محسوب شود - همچنان که او لباس شوهر است - و همچنان که قرآن خواسته، مودّت و رحمت بین اینها باشد، و اگر «و لهنّ مثل الّذی علیهن»(2) در خانواده رعایت شود - این چیزهائی که اصول کلی و اساسی است - آنگاه مشکلات بیرون خانواده برای زن قابل تحمل خواهد شد؛ اصلاً بر اینها فائق میآید. اگر زن در آسایشگاه خود، در سنگر اصلی خود، بتواند مشکلات خودش را کاهش بدهد، بلاشک در عرصهی اجتماع هم خواهد توانست. هم در مسئلهی خود زن، هم در مسئلهی خانواده، اسلام حرفهای جالب، برجسته و مهم دارد. اولاً نگاه اسلام به جنسیت، یک نگاه درجهی دو است؛ نگاه اول و درجهی یک، حیث انسانیت است؛ که در آن، جنسیت اصلاً نقشی ندارد. خطاب، انسان است. البته «یا ایّها الّذین ءامنوا» است، «یا ایّها الّذین ءامنّ» نیست؛ یعنی صیغهی ءامنوا، صیغهی مردانه است، نه صیغهی زنانه؛ اما این به هیچ وجه به معنای این نیست که در این خطاب، مرد بر زن ترجیح دارد؛ این ناشی از عوامل دیگر است؛ آن عوامل هم برای ما روشن است. حالا نمیخواهیم وارد آن بشویم که چرا ما مثلاً در زبان فارسی جمعیت را میگوئیم مردم؛ از مرد میگیریم، نمیگوئیم زنُم؛ در انگلیسی «HUMAN»، چرا «MAN»؟ این نشانهی این نیست که غلبهی فرهنگ مردانه این را به وجود آورده و در لغت یک چنین تصرفی کرده؛ نه، این یک عوامل دیگری دارد. بالاخره در داخل خانواده، مرد نمای بیرونی است، زن نمای داخلی است. بخواهید یک خرده ذوقیتر بگوئید، مرد پوست بادام است، زن مغز بادام است. از این قبیل تعبیرات میشود کرد. مرد ظاهرتر است، ساختمان او اینجوری است؛ خدای متعال او را برای این کار ساخته و پرداخته، زن را برای یک کار دیگری؛ بنابراین بروز و ظهور و نمایش و نمودداشتن در مرد بیشتر است؛ به خاطر همین خصوصیات، نه به خاطر ترجیح. اما در زمینهی مسائل اصلی انسان - که مربوط به انسان است - زن و مرد هیچ فرقی ندارند. خب، شما ببینید در تقرب الیالله، یک زنی مثل حضرت زهرا، مثل حضرت زینب، مثل حضرت مریم هستند؛ رتبهشان، رتبههای فوق تصور امثال ماهاست. در آیهی شریفهی سورهی احزاب، زن و مرد هیچ فرقی با هم ندارند؛ شاید اصلاً این هم به خاطر همین است که خواستند آن تصورات جاهلی مربوط به زن را بکوبند: «انّ المسلمین و المسلمات و المؤمنین و المؤمنات و القانتین و القانتات و الصّادقین و الصّادقات و الصّابرین و الصّابرات و الخاشعین و الخاشعات و المتصدّقین و المتصدّقات و الصّائمین و الصّائمات و الحافظین فروجهم و الحافظات و الذّاکرین الله کثیرا و الذّاکرات». از اسلام تا ذکر، یک فاصلهای است. یک سلسله مدارک متدرّجی هم وجود دارد. آدم در این تعبیرات دقت کند، این را پیدا میکند. «اعدّالله لهم مغفرة و اجرا عظیما».(3) همه جا مرد، زن: مردِ خاشع، زنِ خاشع؛ مردِ متصدق، زن متصدق؛ با هم هیچ فرقی ندارند. در سورهی مبارکهی آلعمران، بعد از آن «ربّنا»ها میگوید: «فاستجاب لهم ربّهم انّی لا اضیع عمل عامل منکم من ذکر او انثی بعضکم من بعض»(4). مرد و زن هیچ تفاوتی ندارند. حتّی یک جا برای کوبیدن همین اندیشههای جاهلی که عرض کردم، زن را از مرد بالا میکشد؛ که یک چنین حالتی را جز در مورد اشخاص، انسان در قرآن دیگر پیدا نمیکند: «ضرب الله مثلا للّذین کفروا امرأت نوح و امرأت لوط».(5) نمودار کفار، این دو تا زنند: «امرأت نوح و امرأت لوط». نه نمودار برای زنها؛ نه، برای زن و مرد. «کانتا تحت عبدین من عبادنا صالحین فخانتاهما»(6) تا آخر. «و ضرب الله مثلا للّذین ءامنوا امرأت فرعون»؛ خدای متعال اینجا هم برای مؤمنین دو تا زن را اسم میآورد. حالا شما ببینید از اول تاریخ تا آخر دنیا، چه تعداد مؤمن، اعم از بزرگان، صلحا، اولیاء، انبیاء آمدند و رفتند. وقتی میخواهد برای اینها یک نمودار، یک مجسمه، یک نماد معرفی کند، دو تا زن را معرفی میکند: یکی «امرأت فرعون» - اذ قالت ربّ ابن لی عندک بیتا فی الجنّة و نجّنی من فرعون و عمله»(7) تا آخر - دوم «و مریم ابنت عمران الّتی احصنت فرجها فنفخنا فیه من روحنا و صدّقت بکلمات ربّها».(8) اصلاً چیز عجیبی است. بنابراین جنسیت یک امر ثانوی است، یک امر عارضی است؛ در کارکردهای زندگی معنا پیدا میکند، در سیر اصلی بشر هیچ تأثیری ندارد و معنائی پیدا نمیکند. حتّی کارهایشان با هم متفاوت است. «جهاد المرأة حسن التّبعّل»؛(9) یعنی ثواب مجاهدت آن جوانی را که رفته توی میدان جنگ و جان خودش را کف دستش گرفته، به خاطر این کار، به این زن میدهند؛ چون این کار هم زحمتش کمتر از آن نیست مربوط به :بیانات در دیدار طلاب و فضلا و اساتید حوزه علمیه قم - 1389/07/29 عنوان فیش : کرامت زن کلیدواژه(ها) : کرامت زن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : نکتهی آخر در مورد پدیدهی خواهران طلبه است؛ خیلی پدیدهی عظیم و مبارکی است. هزاران عالم، پژوهشگر، فقیه و فیلسوف در حوزههای علمیهی خواهران تربیت شوند؛ این چه حرکت عظیمی خواهد بود. ببینید نگاه دنیای مادی نسبت به پدیدهی زن و جنس زن چه نگاه بدی است، چه نگاه تحقیرآمیزی است، چه نگاه منحرفانهای است. حضور دانشمندان اسلامی زن در عرصههای مختلف - مثل حضور دانشمندان فرزانه و فهمیدهی دانشگاهی زن که متدین و متشرع هستند - اثرات بسیار عظیمی را در دنیا میگذارد؛ برای انقلاب آبروست. بانوان باید خوب درس بخوانند. البته هدف نهائی درسخواندن بانوان، تنها مجتهد شدن یا فیلسوف شدن نیست - ممکن است عدهای علاقهاش را داشته باشند، استعدادش را داشته باشند، وقتش را داشته باشند، عدهای هم نه - آشنائی با معارف اسلامی و قرآنی است که میتواند برای خود آنها و برای دیگران مورد استفاده قرار بگیرد. مربوط به :بیانات در دیدار فرمانده و پرسنل نیروی هوائی ارتش - 1388/11/19 عنوان فیش : کرامت زن کلیدواژه(ها) : کرامت زن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در قرآن کریم، به عنوان یک نمونهی کامل ایمان، خدای متعال دو زن را مثال میزند؛ به عنوان نمونهی کفر هم دو زن را مثال میزند. «ضرب اللَّه مثلا للّذین کفروا امرأت نوح و امرأت لوط کانتا تحت عبدین من عبادنا»؛ (۱) که این دو مثال، مربوط است به زنانی که نمونهی کفرند. یعنی به عنوان نمونه، از مردان مثال نمیآورد؛ از زنان مثال میآورد؛ هم در باب کفر، هم در باب ایمان. «و ضرب اللَّه مثلا للّذین امنوا امرأت فرعون»؛ (۲) یکی زن فرعون را به عنوان نمونهی کامل ایمان مثال میآورد، یکی هم حضرت مریم کبری؛ «و مریم ابنت عمران».(۳) مربوط به :بیانات در دیدار مدیران و برنامهسازان رسانهای کشورهای مختلف - 1385/02/26 عنوان فیش : کرامت زن کلیدواژه(ها) : کرامت زن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : دانشی که این رسانههای روان و آسان و سریع را در اختیار بشر گذاشته، باید بتواند بشر را خوشبخت کند. این خوشبختی به این صورت انجام میگیرد که ملتها بتوانند بهروشنی از مفاهیم موردنظر یکدیگر مطلع شوند؛ بتوانند حرف و درد یکدیگر را بفهمند؛ انگیزههای یکدیگر را بفهمند و تشخیص دهند. شما ببینید اگر امروز مثلاً ملت امریکا نظر ملت ایران را در مورد مسائل مهم مطرحِ امروزِ جهانی بدانند، چه اتفاقی میافتد؛ در مورد مسئلهی حقوقبشر، مسئلهی مردمسالاری دینی - که شعار ماست - حرف ایران در زمینهی مردمسالاری دینی، حرف ملت ایران در زمینهی نقش دین در زندگی مردم و تأثیری که دین میتواند بگذارد، نقش زن در زندگی اجتماعی و نگاه اسلام به زن؛ فرض کنید ملت امریکا یا ملتهای اروپایی، اینها را از زبان خود ملت ایران بشنوند - که اینها را گمان میکنم شماها هم که اصحاب رسانه هستید، نشنیدهاید، چه برسد شهروندان معمولی کشورهای غربی - در آن صورت، اتفاقات مهمی در دنیا رخ خواهد داد؛ بسیاری از سوءتفاهمها از بین خواهد رفت؛ بسیاری از گرههای ملتها باز خواهد شد و گسترهی تصمیمگیریهای سیاستمداران و قدرتمندان بر اساس منافع امپراطوریهای پولی و مالی در دنیا محدود خواهد شد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از مداحان - 1384/05/05 عنوان فیش : کرامت زن کلیدواژه(ها) : کرامت زن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : یک نکته دربارهی مناسبتی که به خاطر سالروز ولادت بانوی دو جهان و سرور زنانِ اولین و آخرین در کشور ما مقرر شده، عرض کنیم؛ یعنی موضوع روز زن. روز زن، یعنی نگاه درست و مبتنی بر منطق به زنان، که نیمی از جمعیت بشر را تشکیل میدهند؛ آن هم نیمی که اگر نگاه کاوشگر انسان بخواهد نقش آن را با نقشهای دیگر مقایسه کند، خواهد دید که نقش این نیم، حساسترین، ظریفترین، ماندگارترین و مؤثرترین نقشها در حرکت تاریخ انسان و در سیر بشریت به سوی کمال است. خدا زن را اینگونه آفریده. اگر بنای آفرینش انسان و جهان را به دو بخشِ کارهای ظریف و ریزهکاری و بخشِ کارهای مستحکم - و به تعبیر سازندگان بناها، سفتکاری - بگذاریم، بخش اول که ظریفکاریها و ریزهکاریها و رشته رشته پروردن احساسات و عواطف بشر است، در اختیار زن است. گناه بزرگ تمدن مادی، تضعیف و گاهی به فراموشی سپردن این نقش است. هرجا سخن از تضعیف خانواده است، نقش این بخشِ مهم نادیده گرفته شده. هرجا سخن از بیاعتنایی به هنر مادری و هنر تربیت فرزند در آغوش پُر مهر و محبت مادر است، این نقش نادیده گرفته شده. دنیای غرب این جرم بزرگ را دارد که این نقش را تضعیف کرده و در مواردی نادیده گرفته است. بخشی از بزرگىِ این گناه به این مربوط است که این حرکت فاجعهآمیز را با نام «حمایت از زن» انجام میدهد؛ در حالیکه این حمایت از زن نیست؛ این خیانت به زن و خیانت به انسان است. نقش مادر از دوران حمل و بارداری شروع میشود و تا آخر زندگی انسان ادامه دارد. مردی که به دوران جوانی رسیده یا از دوران جوانی هم عبور کرده، باز تحت تأثیر عطوفت و محبت و شیوههای خاص مادرانهی مادر است. اگر زنان ما از لحاظ رتبهی معرفتی و بینش و معلومات، سطح خود را ارتقاء دهند، این نقش با هیچ نقش دیگری، با هیچ مؤثر دیگری از مؤثرات فرهنگی و اخلاقی تا آخر قابل مقایسه نیست. یک وقت مادری از لحاظ معرفت سطحاش پایین است؛ البته این نمیتواند در دوران بزرگی اثرگذاری کند؛ این گناهِ کم بودن معلومات یک انسان است؛ این نقصِ تأثیر مادری نیست. مادر است که فرهنگ و معرفت و تمدن و ویژگیهای اخلاقىِ یک قوم و جامعه را با جسم خود، با روح خود، با خُلق خود و با رفتارِ خود، دانسته و ندانسته به فرزند منتقل میکند. همه تحت تأثیر مادران هستند. آن که بهشتی میشود، پایهی بهشتی شدنش از مادر است؛ که «الجنة تحت اقدام الأمهات». البته نقش زن به عنوان همسر هم داستان بسیار طولانىِ دیگری است. دنیایی که زن را از داخل خانواده جدا میکند و با وعدههای توهمآمیز بیرون میکشد و او را در مقابل نگاه و حرکت هرزهی جامعه، بی پناه و بی دفاع میکند و میدان را برای تعرض به حقوق او باز میکند، هم زن را تضعیف میکند، هم خانواده را نابود میکند، هم نسلهای آینده را به خطر میاندازد. هر تمدن و هر فرهنگی که این منطق را داشته باشد، دارد فاجعه ایجاد میکند؛ و این امروز در دنیا اتفاق افتاده است و روزبهروز هم دارد بیشتر میشود. و به شما عرض کنم؛ این از آن سیلهای خطرناکی است که آثار تخریبی آن در بلندمدت ظاهر میشود و بنای تمدن غرب را در هم خواهد کوبید و فرو خواهد ریخت. در کوتاه مدت چیزی فهمیده نمیشود؛ اینها چیزهایی است که صد ساله و دویست ساله خودش را نشان میدهد؛ و نشانههای این بحرانهای اخلاقی در غرب الان دارد بروز میکند. اسلام به معنای واقعی زن را تکریم کرده است. اگر روی نقش مادر و حرمت مادر در درون خانواده تکیه میکند، یا روی نقش زن و تأثیر زن و حقوق زن و وظایف و محدودیتهای زن در داخل خانواده تکیه میکند، بههیچوجه به معنای این نیست که زن را از شرکت در مسائل اجتماعی و دخالت در مبارزات و فعالیتهای عمومی مردم منع کند. عدهایی بد و یا کج فهمیدند؛ یک عدهی مغرض هم از این کجفهمی استفاده کردند؛ کأنّه یا باید زن، مادر خوب و همسر خوبی باشد یا باید در تلاشها و فعالیتهای اجتماعی شرکت کند؛ قضیه اینطوری نیست؛ هم باید مادرِ خوب و همسر خوبی باشد، هم در فعالیت اجتماعی شرکت کند. فاطمهی زهرا (سلاماللَّهعلیها) مظهر چنین جمعی است؛ جمع بین شؤون مختلف. زینب کبری نمونهی دیگر است. زنهای معروف صدر اسلام و زنهای برجسته، نمونههای دیگرند؛ اینها در جامعه بودند و حضور داشتند. نفهمیدنِ مفهوم تکریم زن در اسلام، همراه شده است با بدآموزیهای القاء شدهی به عنوان تکریم زن در تمدن غرب؛ اینها با هم آمیخته شده و یک جریان غلط ذهنی و فکری بهوجود آورده. زن در داخل خانواده، عزیز و مکرّم و محور مدیریت درونی خانواده است؛ شمع جمع افراد خانواده است؛ مایهی انس و سکینه و آرامش است. کانون خانواده - که حوضچهی آرامش زندگىِ پُرچالش و پُرتلاش هر انسانی است - به وجود زن آرام میگیرد و سکینه و اطمینان پیدا میکند. آن وقت نقش او به عنوان همسر، به عنوان مادر، به عنوان دختر خانواده، هر کدام یک فصل طولانی در تکریم دارد. بنابراین حقیقتاً باید در زمینهی ارزش و کرامت زن در نظر اسلام، بازنویسی و بازگویی و بازبینی کرد. مربوط به :سخنرانی رهبر انقلاب در اجتماع باشکوه مردم زابل - 1381/12/11 عنوان فیش : کرامت زن کلیدواژه(ها) : کرامت زن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ایشان با ابراز تأسف از برخی موانعی که در راه سوادآموزی و فعالیتهای اجتماعی دختران و زنان در بعضی مناطق وجود دارد افزودند: اسلام در این زمینهها تفاوتی میان زن و مرد قائل نیست و همه بویژه پدران و مادران باید به سوادآموزی و فعالیتهای اجتماعی دختران و زنان کمک کنند تا انقلاب اسلامی همچنان از نیروی عظیم حضور زنان در صحنه برخوردار باشد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از بانوان - 1379/06/30 عنوان فیش : کرامت زن, کرامت زن کلیدواژه(ها) : کرامت زن, کرامت زن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : فرصت یادبود ولادت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها فرصت مغتنمی برای زنان مسلمان است تا هویّت زن مسلمان و ارزش والای زنان در نظر اسلام و در پرتو نظام اسلامی مورد توجه و مداقّه قرار گیرد. مثل همه موضوعات دیگر، موضوع زن هم دستمایهای در دست سوداگران همه ارزشهای انسانی شده است. در دنیا و در رسانههای جمعی عالم، در طول سالهای متمادی، کسانی که نه برای زن، نه برای جنس انسان و نه برای کرامتهای انسانی، جز در محاسبه با پول ارزشی قائل نیستند - که متأسّفانه در تمدن کنونی مغرب، نقش مهمی را در همه عرصهها ایفا میکنند - مسأله زن را هم برای خودشان در میدانهای مختلف به صورت یک سرمایه و یک وسیله سوداگری درآوردند؛ روی آن بحث میکنند، فرهنگسازی میکنند، تبلیغ میکنند و ذهنهای مرد و زن همه دنیا را در سر دو راهىِ یک وسوسه و گمراهىِ بزرگ قرار میدهند. در چنین شرایطی، جا دارد زن مسلمان با تأمّل در مفاهیم اسلامی و ارزش گذاری های اسلامی و با دقّت در خطوطی که در نظام اسلامی برای پیشرفت زنان و مردان پیشبینی شده است، هویّت خود را بازیابی کند و قامت رسای استدلال را در مقابل سفسطهها و وسوسههای عوامل صهیونیسم و سرمایهگذاری و زراندوزی به نمایش درآورد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از بانوان - 1379/06/30 عنوان فیش : کرامت زن, کرامت زن کلیدواژه(ها) : کرامت زن, کرامت زن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اسلام در مقابل جاهلیتی که به زن ظلم میکرد، ایستادگی کرد؛ هم در میدان معنویت و فکر و ارزشهای انسانی، هم در میدان حضور سیاسی و هم از همه بالاتر در عرصه خانواده. زن و مرد، ناگزیر اجتماع کوچکی به نام خانواده دارند که اگر در جامعهای ارزشگذارىِ درست صورت نگیرد، اوّلین نقطهای که به زن ستم میشود، داخل خانواده است. در هر سه عرصه، اسلام ارزشگذاری کرده است. در زمینه مسائل معنوی، زنان جزو پیشگامان حرکت معنوی انسان به سوی پیشرفتها هستند. در قرآن وقتی میخواهد برای انسانهای مؤمن مثال بزند، میفرماید: «و ضرب الله مثلا للذین امنوا أمرأة فرعون»؛(۱) از یک زن مثال میزند. آنجایی که بحث ایمان و اسلام و صبر و صدق و مجاهدت در راه به دست آوردن ارزشهای انسانی و اسلامی و معنوی است، میفرماید: «انّ المسلمین والسلمات و المؤمنین و المؤمنات و القانتین و القانتات و الصادقین و الصادقات و الصابرین و الصابرات».(۲) در این آیه ده عنوان برای ارزشهای معنوی ذکر میشود؛ اسلام، ایمان، قنوت، صدق، صبر، خشوع و دیگر چیزها. زن و مرد در این میدان، دوش به دوش حرکت میکنند و پیش میروند؛ هر دو را ذکر میکند. این بتِ مردگرایی را که در جاهلیّتها همیشه به وسیله مردان و حتی به وسیله زنان پرستیده میشد، اسلام در این آیات میشکند. در میدان مسائل سیاسی و اجتماعی، بیعت زن را یک امر لازم و یک مسأله زنده معرفی میکند. در دنیای غرب و همین کشورهای اروپایی که این همه مدّعی دفاع از حقوق زنان هستند - که تقریباً همهاش هم دروغ است - تا دهههای اوّل این قرنی که تمام شد، زنان نه فقط حقِّ رأی نداشتند، نه فقط حقِّ گفتن و انتخاب کردن نداشتند، حقِّ مالکیت هم نداشتند. یعنی زن مالک اموال موروثی خودش هم نبود؛ اموال او در اختیار شوهر بود! در اسلام بیعت زن، مالکیت زن، حضور زن در این عرصههای اساسی سیاسی و اجتماعی، تثبیت شده است: «اذا جائک المؤمنات یبایعنک علی ان لا یشرکن باللَّه».(۳) زن ها می آمدند با پیغمبر بیعت میکردند. پیغمبر اسلام نفرمود که مردها بیایند بیعت کنند و به تبع آنها، هرچه که آنها رأی دادند، هرچه که آنها پذیرفتند، زن ها هم مجبور باشند قبول کنند؛ نه. گفتند زن ها هم بیعت می کنند؛ آنها هم در قبول این حکومت، در قبول این نظم اجتماعی و سیاسی شرکت میکنند. غربی ها هزار و سیصد سال در این زمینه از اسلام عقبند و این ادّعاها را میکنند! در زمینه مالکیت نیز همینطور؛ و در زمینههای دیگری که مربوط به مسائل اجتماعی و سیاسی است. خودِ الگوء فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها که در دوران کودکی، در بعد از هجرت پیغمبر به مدینه، در داخل مدینه و در همهی قضایای عمومی آن روز پدرش - که مرکز همه حوادث سیاسی اجتماعی بود - حضور داشت، نشاندهنده نقش زن در نظام اسلامی است. البته فاطمه زهرا سلاماللهعلیها قلّه این فضائل است. زنان برجسته دیگری هم در صدر اسلام بودند؛ بامعرفت، باخرد، باعلم، حاضر در میدانها، حتی حاضر در میدانهای جنگ؛ حتی تعدادی که نیروی بدنی داشتند، حاضر در میدان دلاوری در جنگ؛ شمشیرزنی و سربازی. البته این را اسلام برای بانوان واجب نکرده و از دوش آنها برداشته است؛ چون با طبیعت جسمی و نیز با عواطف آنها سازگار نیست. در داخل خانواده هم، از نظر اسلام مرد موظّف است که زن را مانند گلی مراقبت کند. میفرماید: «المرأة ریحانة»؛(۴) زن گل است. این مربوط به میدانهای سیاسی و اجتماعی و تحصیل علم و مبارزات گوناگون اجتماعی و سیاسی نیست؛ این مربوط به داخل خانواده است. «المرأة ریحانة و لیست بقهرمانة»؛(۵) این چشم و دید خطابینی را که گمان میکرد زن در داخل خانه موظّف به انجام خدمات است، پیغمبر با این بیان تخطئه کرده است. زن مانند گلی است که باید او را مراقبت کرد. با این چشم باید به این موجود دارای لطافتهای روحی و جسمی نگاه کرد. این نظر اسلام است. هم خصوصیت زنانگی زن که همه احساسات و خواستهای او بر اساس این خصوصیت زنانگی است، حفظ شده است، بر او تحمیل نشده است، از او خواسته نشده است، که در حالی که زن است، مثل مرد فکر کند، مثل مرد کار کند، مثل مرد بخواهد - یعنی خصوصیت زن بودن که یک خصوصیت طبیعی و فطری و محور همه احساسات و تلاشهای زنانه است، در دید اسلامی حفظ شده - هم درعینحال، میدان علم، میدان معنویت، میدان تقوا، میدان سیاسی، بر روی او باز شده است و او، هم به کسب علم تشویق شده است، هم به حضور در میدانهای گوناگون اجتماعی و سیاسی. آن وقت در داخل خانواده هم به مرد گفتهاند که حقّ تکلیف، تحمیل، زیادهروی، اعمال قدرتهای جاهلانه و غیر قانونی ندارد. این، آن نگاه اسلامی است. با همین نگاه بود که وقتی نهضت اسلامی به مرحله انقلاب اسلامی رسید و زنان با همان برداشت طبیعی که از اسلام در جامعه زنانه بود، جلو افتادند؛ امام فرمودند - و درست هم فرمودند - که: اگر زنان در این نهضت همکاری نمیکردند، انقلاب هم پیروز نمیشد. یقیناً اگر زنها در داخل خیابانها و در راهپیماییهای عظیم حضور پیدا نمیکردند - آن حضور عظیم و باشکوه زنان در دوران انقلاب - انقلاب پیروز نمیشد. در جنگ تحمیلی اگر امثال همین مادر گرامی سه شهید و مادران شهیدان و همسران شهیدان - که من افتخار داشتهام با هزارها نفرِ اینها از نزدیک نشست و برخاست و گفتگو کنم و خصوصیات آنها را مشاهده کنم - ایمان خود، صبر خود، ایستادگی خود، معرفت خود و روشنبینی خود در قبال ضایعات جنگ و فداکاریهای جوانان و مردان را نشان نمیدادند، جنگ پیروز نمیشد. اگر مادران و همسران شهدا بیصبری نشان میدادند، شوق جهاد در راه خدا و شهادت در دل مردها میخشکید؛ اینگونه نمیجوشید؛ اینگونه به جامعه طراوت نمیداد. در میدان جنگ هم زنان نقشهای درجه اوّل را ایفا کردند. اگر در طول انقلاب، وفاداری زنان، عواطف زنان، حضور زنان در میدانهای مختلف، در راهپیماییها و در انتخاباتها نمیبود، یقیناً این حرکت عظیم مردمی نمیتوانست اینگونه شکل پیدا کند و ادامه یابد. این نظر اسلام است، این نظر نظام اسلامی است. مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1378/08/15 عنوان فیش : کرامت زن کلیدواژه(ها) : کرامت زن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در همین ایران، درس خواندن و معرفت آموختن، مخصوص به طبقاتی بود و عامه مردم حق نداشتند درس بخوانند. بردهداری به بدترین شکلش، معامله با ضعفا به بدترین شکل، مسأله زن و حضور زنان در جامعه و معامله با زنان در زشتترین و تحقیرآمیزترین شکل. همهجا جاهلیت بود؛ همه جا معرفت غریب بود. اسلام آمد و خورشید معرفت اسلامی بر دلها و ذهنها تابید و با وجود جهالت عالم و نامساعد بودن اوضاع و احوال، این کاروانِ رشد و ترقّىِ انسانی با سرعت پیش رفت. مربوط به :بیانات در دیدار زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی - 1377/01/01 عنوان فیش : کرامت زن کلیدواژه(ها) : کرامت زن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در تعالیم اسلام نکتهای وجود دارد که خوب است برادران و خواهران به آن توجّه کنند. اسلام با سنّتهایی که از قبل از اسلام باقی مانده است، دو نوع رفتار میکند. اوّلاً بعضی سنّتهای غلط را بهکلّی از بین میبرد و نابود میکند؛ چون سنّتهای درستی نیست. مثل این که عربها قبل از اسلام، دختران خودشان را نگه نمیداشتند، یا بیشترِ ملتهای غیرمسلمان، جنس زن را تحقیر و اهانت میکردند! اسلام این سنّت را بهکلّی از بین برد؛ چون بهکلّی غلط بود. مربوط به :دیدار جمعی از زنان هرمزگان با رهبر انقلاب - 1376/11/29 عنوان فیش : کرامت زن کلیدواژه(ها) : کرامت زن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مقام معظم رهبری در تبیین دیدگاه اسلام درباره زن فرمودند: نظر اسلام درباره زن، مبتنی بر توجه به واقعیتهای آفرینش زن و مرد و نیازهای آنان برای رسیدن به اوج کمال انسانی است و تردیدی نیست که با شناخت دقیق نظر اسلام و عمل صحیح به آن، بسیاری از مشکلات مرتفع خواهد شد؛ اما افسوس که بسیاری از مردم به سنن، عادات و سوغات فرهنگهای بیگانه بیشتر اهمیت میدهند و راه غلط و اشتباه نیز بیشتر ادامه مییابد، بنابراین تلاش و تبلیغ و فعالیت بسیاری لازم است تا زن بتواند در جایگاه حقیقی خود قرار بگیرد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از زنان - 1376/07/30 عنوان فیش : کرامت زن کلیدواژه(ها) : کرامت زن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در هر حرکت اجتماعی، آن وقتی حرکت درست خواهد بود و به نتایج درست خواهد رسید که مبنی بر خرد و تأمّل و تشخیص و مصلحت و مبتنی بر پایههای درست و عقلانی باشد. در هر حرکتی که به قصد احقاق حقّ زنان انجام میگیرد، عیناً باید همین معنا ملاحظه شود؛ یعنی باید هر گونه حرکتی، بر اساس یک بینش خردمندانه، مبتنی بر حقایق هستی - شناسایی طبیعت و فطرت زن و طبیعت و فطرت مرد، مسؤولیتها و مشاغل اختصاصی زن، مسؤولیتها و مشاغل اختصاصی مرد و آنچه میتواند مشترک بین اینها باشد - انجام گیرد و از روی انفعال و تقلید نباشد. اگر حرکت، حرکتی از روی انفعال و تقلید و تصمیم کورکورانه و چشم بسته باشد، حتماً مضرّ خواهد بود. اگر در کشور ما و جامعه ایرانی، کسانی نام زن و حقوق زن را از این جهت بیاورند که مجلّات غربی، یا گزارشهای غربی، یا سیاسیون غربی، ایران اسلامی را متّهم کردهاند به این که به حقوق زن نمیرسد، این غلط است. با این هدف نباید وارد این میدان شد؛ چون به انحراف و اشتباه خواهد انجامید. اگر ما با این قصد، وارد این میدان دفاع از زن شویم که از غربیها عقب نیفتیم، اشتباه خواهیم کرد. اگر به این قصد وارد شویم که آنها به ما نظر بد و منفی نداشته باشند، اشتباه خواهیم کرد. اگر با این تصوّر و توهّم وارد این میدان شویم که خیال کنیم آنها در این زمینه راه صواب پیمودهاند و راه درست را پیدا کردهاند، بهشدّت اشتباه خواهیم کرد. با این هدفها و با این نیّتها وارد این میدان نباید شد؛ چون مبتنی بر اشتباه است. متأسفانه امروز من میبینم بعضی از مقالاتی که به عنوان دفاع از زن نوشته میشود و بعضی از سخنانی که به عنوان احقاق حقوق بانوان بر زبان جاری میگردد، کاملاً از موضع انفعال است؛ چون غربیها این طور گفتهاند، چون اروپاییها این گونه نوشتهاند، چون به ما این طور نسبت دادهاند. اگر ما هم در مقام دفاع حرفی بزنیم و راهی را بپیماییم، این کاملاً منحرف کننده و اغواکننده است. ما باید ببینیم حقایقی که در عالم وجود دارد - که بیشترینِ این حقایق هم در تعالیم اسلامی نهفته است - چیست؟ اسلام طرفدار تکامل بشر است. برای اسلام، زن و مرد هیچ فرقی ندارد. برای اسلام، جنس زن یا جنس مرد مطرح نیست؛ تکامل انسانی مطرح است. یک جا سخن از مرد گفته میشود، یک جا سخن از زن. به یک مناسبت از زن تجلیل میشود، به یک مناسبت از مرد؛ چون دو حصّه پیکره بشرند، دو بخش وجود بشری هستند. از لحاظ جنبهی بشری و جنبه الهی، هیچ تقاوتی با همدیگر ندارند. لذا در قرآن آن وقتی که میخواهد راجع به انسانهای خوب یا انسانهای بد مثل بزند، از زن مثل میآورد: «وضربالله مثلاً للذین کفروا امرأة نوح و امرأة لوط» (۲). در مورد کسانی هم که مؤمن هستند، مثال میزند؛ «امرأة فرعون» (۳). در هر دو جا، مثال و نمونه کامل راه خطا و راه صواب را از زن ذکر میکند؛ یک جا هم راجع به مردان سخن میگوید. برای اسلام، جنس - زن بودن و مرد بودن - مطرح نیست؛ تعالی بشری مطرح است، اخلاق بشری مطرح است، بروز استعدادها مطرح است، انجام وظایفی که به هر کسی یا هر جنسی از جنسهای بشری متوجّه است، مطرح است، که برای این باید طبعاً طبیعتها را شناخت. اسلام، طبیعت زن و طبیعت مرد را هم بهخوبی میشناسد. در اسلام آنچه که مطرح است، عبارت است از تعادل؛ یعنی رعایت عدالت محض میان افراد بشر، از جمله میان جنس زن و جنس مرد. برابری در حقوق مطرح است، اما در جایی ممکن است احکام زن با احکام مرد متفاوت باشد؛ همچنان که طبیعت زن با طبیعت مرد در بعضی از خصوصیات متفاوت است. بنابراین، بیشترین حقایق و بیشترین واقعیتهای فطرت و طینتبشری در مورد زن و مرد، در معارف اسلامی است. اگر ما امروز بخواهیم برای زنان کشورمان، یک حرکت حقیقی و اساسی بکنیم، تا زنان بتوانند به وضع مطلوب خودشان برسند، باید به احکام اسلامی نظر داشته باشیم و از آن الهام بگیریم. برای ما، روش را احکام اسلام معیّن میکند. هر روش خردمندانه عقلایی را هم اسلام میپسندد و قبول دارد. اگر تجربهای در جایی باشد، مورد قبول است؛ اما تقلید نه. استفاده خردمندانه از تجربیّات دیگران درست؛ اما تقلید، غلط. لذا امروز کسانی که برای حقوق زن و برای رشد و شکوفایی استعدادهای زنان در کشور ما تلاش میکنند - که البته هم باید این تلاش انجام بگیرد - باید بدانند چه هدفی را دنبال میکنند و چه شعارهایی را باید مطرح نمایند. اوّل من نکتهای را در مورد گرفتاریهای غربیان و فرهنگ غربی در این زمینه عرض کنم، بعد به نظر اسلام اشاره نمایم. غربیها در زمینه شناخت طبیعت زن و چگونگی برخورد با جنس زن، دچار افراط و تفریط بودهاند. اساساً نگرش غربی نسبت به زن، یک نگرش مبنی بر عدم برابری و عدم تعادل است. شما به شعارهایی که در غرب داده میشود، نگاه نکنید؛ این شعارها پوچ است و حاکی از واقعیت نیست. فرهنگ غربی را از این شعارها نمیشود فهمید. فرهنگ غربی را باید در ادبیّات غربی جستجو کرد. کسانی که با ادبیّات اروپایی، با شعر اروپایی، با رمان و داستان و نمایشنامههای اروپایی آشنا هستند، میدانند که در چشم فرهنگ اروپایی، از دوران قرون وسطی و بعد از آن تا اواسط قرن فعلی، زن موجود درجه دوم بوده است! هر چه بر خلاف این ادّعا کنند، خلاف میگویند. شما به نمایشنامههای معروف شکسپیر انگلیسی نگاه کنید، ببینید با چه نفسی و با چه زبانی و با چه دیدی در این نمایشنامهها و سایر ادبیّات غربی به زن نگاه میشود! مرد در ادبیات غربی، سرور و ارباب زن و اختیاردار اوست، که بعضی از نمونههای این فرهنگ و آثار آن، امروز هم باقی است. امروز هم وقتی زنی با مردی ازدواج میکند و به خانه شوهر میرود، حتّی نام خانوادگی او عوض میشود و نام خانوادگی مرد را بر خود میگذارد. زن تا وقتی نام خانوادگی خود را دارد که شوهر نکرده است؛ وقتی شوهر کرد، نام خانوادگی زن به نام خانوادگی مرد تبدیل میشود. این رسم غربیهاست؛ در کشورما این طور نبوده، هنوز هم نیست. زن هویّت خانوادگی خودش را با خودش حفظ میکند؛ ولو بعد از ازدواج. آن، نشانه همان فرهنگ قدیمی غربی است که مرد سرور زن است. در فرهنگ اروپایی، وقتی زن با همه موجودی و املاک خود ازدواج میکرد و به خانه شوهر میرفت، نه فقط جسم او در اختیار شوهر قرار میگرفت، بلکه تمام اموال و املاک و داراییهای او هم که از پدر و خانوادهاش به او رسیده بود، متعلّق به شوهر میشد! این حقیقتی است که غربیها نمیتوانند آن را انکار کنند. این در فرهنگ غربی بود. در فرهنگ غربی، زن وقتی به خانه شوهر میرفت، شوهر در واقع اختیار جان او را هم داشت! لذا شما در داستانهای غربی و در اشعار اروپایی بسیار میبینید که شوهر به خاطر یک اختلاف اخلاقی، همسر خود را میکشد و کسی هم او را ملامت نمیکند! دختر در خانه پدر هم حقّ هیچ گونه گزینشی را نداشت. البته در همان زمان هم در میان غربیها معاشرتهای زن و مرد تا حدودی آزاد بود، ولی اختیار ازدواج و اختیار انتخاب شوهر، یکسره به دست پدر بود. در همان نمایشنامههایی که اشاره کردم، آنچه که شما میبینید، همین است: دختری است که مجبور به ازدواج شده است؛ زنی است که از طرف شوهر خود به قتل رسیده است؛ خانوادهای است که زن در آن در نهایت فشار است. آنچه که هست، از همین قبیل است. این، ادبیّات غربی است. تا اواسط قرن فعلی، همین فرهنگ ادامه داشته؛ اگرچه از اواخر قرن نوزدهم میلادی، حرکتهایی به نام آزادی زنان شروع شده است. بانوان گرامی؛ بخصوص زنان جوان که میخواهند در این زمینهها فکر بیندیشند، درست توجّه کنند. نکته مهم این است که حتّی وقتی در اروپا برای زن حقّ مالکیت معیّن شد - طبق بررسی موشکافانه جامعهشناسان خودِ اروپا - به خاطر این بود که کارخانهها که تازه بساط فناوری مدرن و صنعت در غرب را گسترده بودند، احتیاج به کارگر داشتند؛ اما کارگر کم بود و احتیاج به کارگرِ زیاد احساس میشد. لذا برای این که زنان را به کارخانجات بکشانند و از نیروی کارشان استفاده کنند - که البته مزد کمتری هم همیشه به زنان میدادند - اعلان شد که زن دارای حقّ مالکیت است! در اوایل قرن بیستم بود که اروپاییان حقّ مالکیت را به زن دادند. این، آن نگرش افراطی و غلط و ظالمانه نسبت به زن در غرب و در اروپاست یک افراطِ اینچنین، در مقابل تفریط هم دارد. وقتی نهضتی به نفع زنان در چنان فضایی به وجود میآید، طبعاً دچار تفریطهایی از طرف مقابل میشود. لذا شما میبینید در طول چند ده سال، آنچنان فساد و بیبند و باری در غرب به وسیله آزادی زنان به راه افتاد و رواج پیدا کرد که خود متفکّران غربی را دچار وحشت کرد! امروز دلسوزان و مصلحان، انسانهای خردمند و باانگیزه در کشورهای غربی، از آنچه پیش آمده است، متوحّش و ناراحتند و البته نمیتوانند هم جلوِ آن را بگیرند. به عنوان این که میخواهند به زن خدمت کنند، بزرگترین ضربه را به زندگی او وارد آوردند. چرا؟ بهخاطر این که با بیبندوباری، با اشاعه فساد و فحشا و با آزادی بیقید و شرطِ معاشرت زن و مرد، بنیان خانواده متلاشی شد. مردی که میتواند آزادانه در جامعه اطفای شهوت کند و زنی که میتواند بدون هیچ ایراد و اشکالی در جامعه با مردان گوناگون تماس داشته باشد، هرگز در خانواده، همسران خوب و شایستهای نخواهند بود. لذا بساط خانواده متلاشی شد. امروز یکی از بزرگترین بلاهایی که گریبان کشورهای غربی را بهشدّت گرفته و آنها را به وضعیت نامطلوب شدیدی دچار کرده، مسأله خانواده است. لذا هر مردی که شعار خانواده بدهد، از نظر غربیها و بخصوص از نظر زنان در غرب، یک فرد مطلوب و یک مرد محبوب است. چرا؟ چون از تزلزل بنیاد خانواده رنج میبرند؛ به خاطر این که متأسفانه غرب، خانواده؛ یعنی کانونی را که برای مرد و زن و بخصوص برای زن محیط امن و آرامش است، از دست داده است. بسیاری از خانوادهها متلاشی شدهاند. بسیاری از زنان تا آخر عمر تنها زندگی میکنند. بسیاری از مردان، زنِ مورد علاقه و مورد نظر خود را نمییابند و بسیاری از ازدواجها در اوّلین سالهای پیدایش از بین میرود. خانوادهها آن ریشهها و پایههای عمیق را که در کشورهای ما وجود دارد، امروز کمتر در غرب دارند. آن خانوادهای که پدربزرگ، مادربزرگ، نوهها، خویشاوندان، پسرعموها، دخترعموها و سایر شعبش با هم باشند، هم را بشناسند و با هم ارتباط داشته باشند، امروز در غرب بسیار بسیار کمیاب است. زن و شوهر هم با یکدیگر صمیمیّت لازم را ندارند. این بلایی است که با کارهای غلط، با حرکت افراطی از آن طرف که در مقابل افراطهای قبلی انجام گرفت، بر جامعه بشری نازل شد و بیشتر از همه بر سرِ زن غربی آمد. در حقیقت، نهضت دفاع از زنان در غرب، یک حرکت دستپاچه، یک حرکت بیمنطق، یک حرکت مبتنی بر جهالت، بدون تکیه به سنّتهای الهی و بدون تکیه به فطرت و طینت زن و مرد بود که در نهایت به ضرر همه تمام شد؛ هم به ضرر زنان، هم به ضرر مردان، و بیشتر به ضرر زنان. این قابل تقلید نیست. این فرهنگی نیست که در کشور اسلامی کسی به آن نگاه کند و بخواهد از آن چیزی یاد بگیرد؛ این را باید طرد کرد. آری؛ حرکت در جهت احقاق حقوق زنان در جوامع اسلامی و در جامعه ما حتماً باید انجام گیرد؛ منتها بر مبنای اسلامی و با هدف اسلامی. یک عدّه نگویند که این چه نهضتی است، این چه حرکتی است؛ مگر زن در جامعه ما چه کم دارد؟ متأسفانه ممکن است بعضی اینگونه فکر کنند. این، ظاهربینی است. زن در همه جوامع - از جمله در جامعه ما - گرفتار ستم و دچار کمبودهایی است که بر او تحمیل میشود؛ اما این کمبود، کمبود آزادی به معنای بیبندوباری نیست؛ این کمبود، کمبود میدانها و فرصتها برای علم و معرفت و تربیت و اخلاق و پیشرفت و شکوفایی استعدادهاست. این را باید تأمین و جستجو کرد. این همان چیزی است که اسلام بر روی آن تکیه کرده است. اگر جامعه اسلامی بتواند زنان را با الگوی اسلامی تربیت کند - یعنی الگوی زهرایی، الگوی زینبی، زنان بزرگ، زنان باعظمت، زنانی که میتوانند دنیا و تاریخی را تحت تأثیر خود قرار دهند - آن وقت زن به مقام شامخِ حقیقی خود نائل آمده است. اگر زن در جامعه بتواند به علم و معرفت و کمالات معنوی و اخلاقی ای که خدای متعال و آیین الهی برای همه انسانها - چه مرد و چه زن - به طور یکسان در نظر گرفته است، برسد، تربیت فرزندان بهتر خواهد شد، محیط خانواده گرمتر و با صفاتر خواهد شد، جامعه پیشرفت بیشتری خواهد کرد و گرههای زندگی آسانتر باز خواهد شد؛ یعنی زن و مرد خوشبخت خواهند شد. برای این باید تلاش کرد؛ هدف این است. هدف، صفآرایی زن در مقابل مرد نیست. هدف، رقابت خصمانه زن و مرد نیست. هدف این است که زنان و دختران بتوانند همان سیر و همان حرکتی را انجام دهند که وقتی مردان آن حرکت را انجام دهند، به صورت یک انسان بزرگ در خواهند آمد؛ زنان انسان بزرگ شوند. این ممکن است و در اسلام تجربه شده است خواهران من! دختران من! بانوان کشور اسلامی! بدانید، در هر زمانی، در هر محیط کوچکی و در هر خانوادهای که زنی با این تربیت توانست رشد کند، همان عظمت را پیدا کرد. مخصوصِ صدر اسلام نبود؛ حتّی در دوران اختناق، حتّی در دوران حاکمیت کفر هم این ممکن است. اگر خانوادهای توانستند دختر خودشان را درست تربیت کنند، این دختر یک انسان بزرگ شد. ما در ایران هم داشتیم، در زمان خودمان هم داشتیم، در خارج از ایران هم داشتیم. در همین زمان ما، یک زن جوانِ شجاعِ عالمِ متفکّرِ هنرمندی به نام خانم «بنتالهدی» - خواهر شهید صدر - توانست تاریخی را تحت تأثیر خود قرار دهد، توانست در عراقِ مظلوم نقش ایفا کند؛ البته به شهادت هم رسید. عظمت زنی مثل بنتالهدی، از هیچیک از مردان شجاع و بزرگ کمتر نیست. حرکت او، حرکتی زنانه بود؛ حرکت آن مردان، حرکتی مردانه است؛ اما هر دو حرکت، حرکت تکاملی و حاکی از عظمت شخصیت و درخشش جوهر و ذات انسان است. اینگونه زنهایی را باید تربیت کرد و پرورش داد. در جامعه خودمان هم از این قبیل زنان زیاد داشتیم. در دوران اختناق هم کموبیش داشتیم. در دوران مبارزات، بعد در دوران نظام اسلامی، زنان بزرگ؛ این زنانی که توانستند شهیدانی را پرورش دهند؛ این زنانی که توانستند شوهران یا فرزندان خود را به صورت انسانهای فداکاری درآورند که بروند و از کشور و انقلاب دفاع کنند؛ از هستی ملت و از آبروی ملت دفاع کنند. اینها زنان بزرگی هستند. این زنان بودند که توانستند این کار بزرگ را بکنند، و من موارد متعدّدی را شاهد بود. خیلی از کسانی که امروز به اصطلاح سنگ حقوق زن را به سینه میزنند، در واقع سنگ آزادی غربی و بیبندوباری را به سینه میزنند و از غربیها تقلید میکنند؛ همینهایی که گاهی چیزهایی هم مینویسند. اینها از آن افتخارات سهمی نداشتند؛ از آن عظمتی که زن ایرانی در این هجدهساله بعد از پیروزی انقلاب نشان داده و آفریده است، سهمی نداشتند و کار بزرگی نکردند. خیلی از اینها به فکر جیب خود، درآمد خود، کیف خود و وسایل آرایش و زینت خود بودند. اینها هیچ عظمتی ندارند. آن نسخه، نسخه غلطی است. اگر نسخه غربی در مورد زن درست بود، غربیها مجبور نمیشدند دوباره بعد از هفتاد، هشتاد سال، صد سال، مجدّداً یک نهضت حقوق زنان راه بیندازند. مقصود، نهضتی است که سالهای اخیر به راه انداختند. الان ده، بیست سال است که مجدّداً نهضتهای دیگری به عنوان نهضت دفاع از حقوق زن و دفاع از آزادی زن به راه انداختهاند. چرا؟ اگر آزادی غربی برنامه موفّقی بود، اگر دفاع از حقوق زن حقیقی بود، احتیاج به این نبود که بعد از صد سال دوباره عدّهای بیایند نهضت به راه بیندازند و جنجال کنند. پس، آن نسخه غلط بود؛ نسخه فعلیشان هم غلط است و جز به بدبختی و مشکلتراشی برای زن و مرد - بخصوص برای زن - به چیزی نخواهد انجامید. اما روش اسلامی این نیست. هدف اسلام در دفاع از حقوق زنان - همانطور که گفته شد - این است که زن تحت ستم نباشد و مردْ خود را حاکم بر زن نداند. در خانواده، حدود و حقوقی هست. مرد حقوقی دارد، زن هم حقوقی دارد و این حقوق بهشدّت عادلانه و متوازن ترتیب داده شده است. آنچه به نام اسلام است و غلط است، آنها را نمیگوییم و از آنها دفاع نمیکنیم. آنچه متعلّق به اسلام است، بیّنات اسلام و مسلّمات اسلام است. اینها چیزهایی است که میان حقوق زن و مرد در داخل خانواده توازن قائل است. شما بینید این آیهی شریفه در مورد زن و مرد -عمدتاً در داخل خانواده- چه میفرماید. «و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا»(۴). یعنی از جملهی نشانههای قدرت الهی یکی این است که برای شما انسانها، از نوع خودتان و از جنس خودتان همسرانی قرار داد؛ برای شما مردان، زنان را و برای شما زنان، مردان را. از خودتان هستند؛ «من انفسکم»، جنس جداگانهای نیستند، در دو رتبه جداگانه نیستند؛ همه یک حقیقتند، یک جوهر و یک ذاتند. البته در بعضی از خصوصیات، با هم تفاوتهایی دارند؛ چون وظایفشان دو تاست. بعد میفرماید: «لتسکنوا الیها» (۵). یعنی زوجیّت و دو جنسی در طبیعت بشر، برای هدف بزرگی است. آن هدف، عبارت است از سکون و آرامش، تا شما در کنار جنس مخالف خودتان در درون خانواده - مرد در کنار زن، زن در کنار مرد - آرامش پیدا کنید. برای مرد هم آمدن به داخل خانه، یافتن محیط امن خانه، زن مهربان و دوستدار و امین در کنار او، وسیله آرامش است؛ برای زن هم داشتن مرد و تکیهگاهی که به او عشق بورزد و برای او مانند حصن مستحکمی باشد - چون مرد جسماً قویتر از زن است - یک خوشبختی است؛ مایه آرامش و سعادت است. خانواده این را برای هر دو تأمین میکند. مرد برای پیدا کردن آرامش، به زن در محیط خانواده احتیاج دارد؛ زن هم برای یافتن آرامش، به مرد در محیط خانواده نیازمند است - «لتسکنوا الیها» - هر دو برای سکون و آرامش، به هم احتیاج دارند. مهمترین چیزی که بشر به آن احتیاج دارد، آرامش است. سعادت انسان در این است که از تلاطم و اضطراب روحی در امان و آرامش روحی داشته باشد. این را خانواده به انسان میدهد؛ هم به زن و هم به مرد. جمله بعدی بسیار جالب و زیباست. میفرماید: «و جعل بینکم مودّة و رحمة» (۶). رابطه درست زن و مرد این است: مودّت و رحمت، رابطه دوستی، رابطه مهربانی؛ هم یکدیگر را دوست بدارند و به هم عشق بورزند و هم با یکدیگر مهربان باشند. عشق ورزیدن همراه با خشونت مورد قبول نیست؛ مهربانی بدون محبّت هم مورد قبول نیست. طبیعت الهىِ زن و مرد در محیط خانواده، طبیعتی است که برای زن و برای مرد رابطهای فیمابین به وجود میآورد که آن رابطه، رابطه عشق و مهربانی است: «مودّة و رحمة». اگر این رابطه تغییر پیدا کرد، اگر مرد در خانه احساس مالکیت کرد، اگر به چشم استخدام و استثمار به زن نگاه کرد، این ظلم است، که متأسفانه خیلی از مردان این ظلم را میکنند. در محیط بیرون خانواده نیز همینطور است. اگر زن محیط امن و توأم با امنیتی برای درس خواندن، برای کار کردن، برای احیاناً کسب درآمد و برای استراحت نداشته باشد، این ظلم و ستمکاری است. هر کس که موجب این ظلم شود، باید قانون و جامعه اسلامی با او مقابله کند. چنانچه نگذارند زن به تحصیلات صحیح و به علم و معرفت دست پیدا کند، این ظلم است. اگر شرایط طوری باشد که زن فرصت پیدا نکند به خاطر زیادی کار و فشار کارهای گوناگون، به اخلاق خود، به دین خود و به معرفت خود برسد، این ظلم است. اگر زن امکان پیدا نکند که از مایملک خود به طور مستقل و با اراده خود استفاده کند، این ظلم است. اگر به زن در هنگام ازدواج، شوهری تحمیل شود - یعنی خود او در انتخاب شوهر نقشی نداشته باشد و اراده و میل او مورد اعتنا قرار نگیرد - این ظلم است. اگر زن، چه آن وقتی که داخل خانه با خانواده زندگی میکند و چه در صورتی که از شوهر جدا میشود، نتواند از فرزند خود بهره عاطفی لازم را ببرد، این ظلم است. اگر زن استعدادی دارد - مثلاً استعداد علمی دارد، استعداد برای اختراعات و اکتشافات دارد، استعداد سیاسی دارد، استعداد کارهای اجتماعی دارد - اما نمیگذراند از این استعداد استفاده کند و این استعداد شکوفا شود، ظلم است. ممکن است انواع ظلمها در جامعه وجود داشته باشد، که باید این ظلمها برداشته شود؛ اما درعینحال به مسؤولیت زن و مسؤولیت مرد که در قبال هم هر دو مسؤولیتی به عنوان تشکیل خانواده دارند، باید به چشم اهمیت نگریسته شود؛ چون خوشبختی زن و خوشبختی مرد در این است. بعضی خیال میکنند زن کمبودش این است که مشاغل بزرگ و سروصدادار ندارد! خیر؛ مشکل زن این نیست. حتّی آن زنی هم که شغل بزرگی دارد، به محیط امنی در خانواده، به یک شوهر مهربانِ بامحبّت، به یک تکیهگاه مطمئن عاطفی و روحی - که شوهر و مرد اوست - نیازمند است. طبیعت و نیاز عاطفی و روحی زن این است؛ باید این نیاز برآورده شود. مسأله شغل هم مسأله دیگری است؛ البته مسأله درجه اوّلی نیست. اگرچه اسلام مانع مشاغل و مسؤولیتهای زنان نیست - مگر در موارد استثنایی، که بعضی مورد اتّفاق بین فقهاست، بعضی هم مختلفٌفیه است، و در این زمینهها هم البته باید کار شود - لیکن مسأله اصلی زن این نیست که آیا شغلی دارد یا ندارد. مسأله اصلی زن، آن مسأله اساسی است که امروز در غرب متأسفانه از بین رفته است، و آن همان احساس آرامش و احساس امنیت و احساس امکان بروز استعداد و مورد ستم قرار نگرفتن در جامعه و در خانواده و در خانه شوهر و در خانه پدر و امثال اینهاست. کسانی که در خصوص مسأله زن تلاش میکنند، باید در این زمینهها تلاش کنند. حال چند نکته اساسی را که باید مورد توجّه باشد، عرض میکنم: اوّلاً فکر رشد زنان از لحاظ معنوی و اخلاقی، بایستی یک فکر رایج در میان خودِ زنان باشد. خودِ بانوان باید بیشتر به این مسأله بیندیشند. خودِ آنها به معارف، به معلومات، به مطالعه و به مسائل اساسی زندگی رو کنند. همان تربیت غلط غربی موجب شد که در دوران حکومت طاغوت در این کشور، زنان به آرایش، تجمّلات، زینتهای بیخودی، تبرّج و خودنمایی تمایل پیدا کنند، که این هم از نشانههای مردسالاری است. یکی از نشانههای مردسالارىِ غربیها همین است که زن را برای مرد میخواهند؛ لذا میگویند زن آرایش کند، تا مرد التذاذ ببرد! این مردسالاری است، این آزادی زن نیست؛ این در حقیقت آزادی مرد است. میخواهند مرد آزاد باشد، حتّی برای التذاذ بصری؛ لذا زن را به کشف حجاب و آرایش و تبرّج در مقابل مرد تشویق میکنند! البته این خودخواهی را بسیاری از مردان در جوامعی که از دین خدا بهرهمند نبودند، از دورانهای قدیم هم داشتند، امروز هم دارند؛ غربیها هم مظهر اعلای این بودند. پس، این مسأله که زن به سمت معرفت، علم، مطالعه، آگاهی، کسب معلومات و معارف حرکت کند، باید در میان خودِ بانوان خیلی جدّی گرفته شود و به آن اهمیت بدهند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از زنان - 1376/07/30 عنوان فیش : کرامت زن کلیدواژه(ها) : کرامت زن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : نکته بعدی این است که از بحثهای انحرافی در این زمینهها باید اجتناب شود. بعضی کسان به عنوان این که از زن دفاع میکنند، به بحثهای انحرافی کشانده میشوند و بعضی از مسائل از قبیل دیه و امثال اینها را مطرح میکنند؛ در حالی که اینها بحثهای انحرافی است. نظر اسلام در مورد زن و مرد واضح و روشن است. همانطور که بیان شد، نظر اسلام در مورد خانواده کاملاً روشن است. این که کسی بیاید اینطور مسائل را مطرح کند، جز دور کردن راه و منحرف کردن ذهنها هیچ فایدهای ندارد و کار صحیح و منطقی نیست. بحثهای انحرافی نباید مطرح شود. این به نفع حرکت صحیح دراینباره نیست. مربوط به :دیدار زنان نماینده در مجلس شورای اسلامی با رهبر انقلاب - 1376/04/30 عنوان فیش : کرامت زن کلیدواژه(ها) : کرامت زن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : حضرت آیتالله خامنهای ضرورت درک صحیح دیدگاه اسلام در مورد زن را مورد تأکید قرار دادند و فرمودند: اگر نظر حقیقی اسلام درباره زن به درستی فهمیده و استخراج شود، سزاوار است که انسان برای آن حقیقتا مبارزه کند لذا در شناخت درد باید واقع بینی نشان داده شود و خیالات و تصورات واهی با حقایق اسلامی در هم آمیخته نشود. مربوط به :بیانات در اجتماع زنان خوزستان - 1375/12/20 عنوان فیش : کرامت زن کلیدواژه(ها) : کرامت زن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : نظر اسلام در مورد زندگی انسان و شأن زنان، در سه بخش قابل تقسیم است. من بارها این مطالب را بیان کردهام؛ اما اصرار دارم که هر چه بیشتر این مطلب مهم در مورد بانوان کشور مطرح شود. آن کسی که بیشتر باید در این مورد فعّال باشد، خود زنان جامعهی ما هستند. خواهران عزیز و دختران من! اعتقادم این است که اگر در بخشی از جامعهی اسلامی -چه در ایران و چه در بعضی کشورهای دیگر- نسبت به زن مسلمان، کوتاهیهایی صورت میگیرد، قدری تقصیر مردان و قدری هم تقصیر خودِ بانوان است؛ چون آن کسی که باید شأن اسلامی زن را بشناسد و از آن دفاع کند، در درجهی اوّل خودِ بانوان هستند. باید بدانند که خدا و قرآن و اسلام، دربارهی آنها چه قضاوتی دارد، از آنها چه میخواهد، مسؤولیت آنها را چه چیزی معیّن میکند و از آنچه که اسلام فرموده و خواسته، دفاع کنند و بخواهند. اگر نخواهند، کسانی که به هیچ ارزشی پایبند نیستند، به خود اجازه خواهند داد که به زن ستم کنند؛ کمااینکه امروز در دنیای غرب و در زیر سایهی نظامهای مادّی آن دیار، با وجود شعارهایی که نسبت به زن میدهند، بیشترین ظلم را مردان غربی به زنان میکنند؛ پدر به دخترش، برادر به خواهرش، شوهر به زنش. بیشترین ستم و تعرّض و تعدّی نسبت به زنان و همسران و خواهران و یا حتّی دخترانشان -طبق آمارهایی که در دنیا هست- از سوی مردانی است که در نظامهای غربی زندگی میکنند. یعنی اگر در نظامی ارزشهای معنوی حاکم نباشد، خدا در دلها نباشد، مرد با تکیه بر قدرت جسمانی، راه خود را برای ظلم و تعدّی به زن باز میبیند. چیزی که مانع است، دو چیز است: یکی ملاحظهی خدا و قانون و ایمان و امثال اینها، و یکی هم خودِ زن که حقوق انسانی و الهی خود را درست بشناسد و از آن دفاع کند و خود را به معنای حقیقی کلمه بطلبد. در این مورد، اسلام یک حدّ میانه و بدون افراط و تفریط را ارائه میدهد. نه به زن اجازهی ظلم کردن میدهد و نه طبیعت زن و مرد را نادیده میگیرد. خطّ مستقیم و صراط مستقیم، همان خطّ اسلامی است مربوط به :بیانات در اجتماع زنان خوزستان - 1375/12/20 عنوان فیش : کرامت زن کلیدواژه(ها) : کرامت زن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در اسلام، برای فعّالیت زنان، سه عرصه معیّن شده است. اوّل، عرصهی تکامل و رشد معنوی خودِ زن است. زن و مرد در این بخش، هیچ تفاوتی در میدان رشد و تکامل معنوی ندارند. یعنی مرد میتواند به عالیترین مقامات از لحاظ معنوی برسد؛ زن هم میتواند به بالاترین مقامات از لحاظ معنوی برسد. مرد میتواند به حدّ علی بن ابی طالب علیهالسّلام برسد و زن میتواند به حدّ فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها برسد. قرآن کریم، وقتی میخواهد نمونهای برای انسانهای با ایمان ذکر کند، آن را از میان مردان ذکر نمیکند؛ از میان زنان ذکر میکند: «و ضرب الله مثلاً للذین امنوا امراة فرعون». خدای متعال در این جا، دو زن را به عنوان دو نمونه از انسانهای برجسته و مؤمن -نه از زنان برجسته- ذکر میکند. یعنی در صحنهی انسانیت و تکامل معنوی، خدای متعال وقتی میخواهد نمونهی ممتازی بیان کند، سخن از پیامبران و مردان بزرگ و شخصیتهای علمی و دینی نمیکند؛ بلکه سخن از دو زن به میان میآورد که یکی از آن دو زن، زن فرعون است. «أذ قالت رب ابن لی عندک بیتاً فیالجنة» (۱)؛ زنی در مقام مبارزه با قدرت طاغوتی شوهرش، زنی با استقلال کامل که زیر بار شوهر متجاوز و قدرتمند و فرعون صفت و فرعون نام خود نمیرود. عظمت این زن، این جاست که شوهر نمیتواند راه گمراهی را بر او تحمیل کند؛ اگرچه آن شوهر، شخصی در حدّ فرعون با آن قدرت و با آن شخصیت باشد. میلیونها مرد، زیر دست فرعون و محکوم ارادهی اویند؛ اما همسر خود این مرد، در خانه محکوم ارادهی او نیست؛ آزاد است، به خدا ایمان میآورد، راه فرعون را ترک میگوید و راه خدا و راه حق را انتخاب میکند. لذا به عنوان یک موجود و یک انسان برجسته، نه فقط از میان زنان، بلکه از میان همهی بنی نوع بشر انتخاب میشود. زنِ دیگر، مریم مادر عیسی و دخترِ عمران است. «مریم ابنة عمران» (۲). مریم، زنی جوان است که در مقابل تهمت و نگاه سوء ظن آلودهی همهی مردم شهر و منطقهی خود، مثل کوه میایستد و کلمةالله و روح را که خدای متعال با قدرت کاملهی خود در دامان پاک او گذاشته است، بر روی دست میگیرد و مثل نورافکنی فرزند خود را بر دنیای تاریک آن زمان میافکند. این دو زن، دنیا را نور باران میکنند. این، نشان دهندهی آن است که در میدان عظیم و محشر وسیعی که همهی انسانها، از اوّلین و آخرین جمع شدهاند؛ وقتی خدای متعال میخواهد دو انسان را از مجموع همهی انسانها انتخاب کند و به عنوان مثل و نمونه، آنها را معرفی کند، دو زن را انتخاب میکند؛ نه دو مرد را و نه یک مرد و یک زن را. در این کار، رازهایی است. پس، در عرصهی اوّل -یعنی عرصهی رشد معنوی و تعالی روحی و نفسانی انسان- میان زن و مرد فرقی نیست؛ زن مثل مرد، مرد هم مثل زن هر دو میتوانند مدارج عالی معنویّت و قرب به خدا را طی کنند. لذا در قرآن میفرماید: «ان المسلمین والمسلمات و المؤمنین و المؤمنات و القانتین و القانتات و الصّادقین و الصّادقات و الصّابرین و الصّابرات و الخاشعین و الخاشعات و المتصدّقین و المتصدّقات و الصّائمین و الصّائمات و الحافظین فروجهم و الحافظات و الذاکرینالله کثیراً و الذاکرات». همه جا، مرد و زن در کنار هم قرار دارند. «اعدالله لهم مغفرة و اجراً عظیماً» (۳). این، صحنهی اول است که در آن، میان زن و مرد هیچ تفاوتی نیست. مربوط به :دیدار اعضای شورای فرهنگی- اجتماعی زنان با رهبر انقلاب - 1375/08/14 عنوان فیش : کرامت زن کلیدواژه(ها) : کرامت زن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی، امروز در دیدار با اعضای شورای فرهنگی، اجتماعی زنان با ایشان طی سخنانی رفتار ظالمانه و ستمگرانه مردان علیه زنان در طول تاریخ بشر و در جوامع مختلف را نکوهش کردند و ضرورت بررسی دقیق و جامع مشکلات زن در خانواده و جامعه و نیز یافتن راههایی برای اصلاح شرایط و موقعیت کنونی زن را مورد تأکید قرار دادند. مقام معظم رهبری در این دیدار به مشابهت ترکیب عقلی میان زن و مرد اشاره کردند و فرمودند: زن به لحاظ قوت عقلی، علم و تفکر و احساسات، از مرد ضعیفتر نیست و در موارد زیادی نیز قویتر از مرد است؛ اما همیشه و در طول تاریخ، مرد به دلیل آن که قدی بلندتر، صدایی کلفتتر و جسمی قویتر دارد، به زن زور گفته است و منشاء این زورگوییها نیز وجود نداشتن یک قانون نیرومند حمایتی از زن و فقدان یک عامل معنوی قوی مانند محبت بسیار شدید و یا یک ایمان مستحکم و روشن بوده است. حضرت آیتالله خامنهای مبارزه و ایستادگی پیامبر عظیمالشأن اسلام را در برابر ظلم و ستم نسبت به زن یادآور شدند و فرمودند: غربیها به لحاظ رفتار و معاشرت، میان زن و مرد تفاوتی قائل نیستند که ظاهر این کار، فریبنده و باطن آن منفی و نادرست است. اسلام، وجود حجاب بین زن و مرد و رعایت برخی محدودیتها را در این زمینه ضروری میداند؛ اما با ظلم و ستم نسبت به زن و استفادههای ظالمانه از زنان که در کشورهای غربی و بخصوص آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی به مراتب شدیدتر است، مبارزه و مقابله میکند. رهبر معظم انقلاب اسلامی الگوپذیری از غرب برای دفاع از حقوق زن را به مفهوم افتادن در دام اشتباه توصیف کردند و فرمودند: متأسفانه در برخی از موارد کسانی که به زبان، از حقوق زن دفاع میکنند، در دام اشتباهی میافتند که به هیچ وجه به خیر زنان نیست. آنها میخواهند از زن غربی و رفتار او الگو بگیرند، در حالی که بینش اسلامی به حال زن نافعتر است. همچنین برخی از تخلفات در امر ورزش بانوان صورت گرفته است که مطلقا ارتباطی به ستم نسبت به زن ندارد، بلکه ظلم و ستم عمده نسبت به زن در محیط خانواده و به وسیله شوهر انجام میشود که برای آن باید چارهاندیشی شود. مقام معظم رهبری اصلاح روابط زن و مرد را در جامعه اسلامی ایران ضروری خواندند و فرمودند: روابط زن و مرد باید کاملا اسلامی، عادلانه، صحیح و محبتآمیز باشد تا تحمیلات مرد، مجال وجود و حضور پیدا نکند. اشکال اساسی در مسأله ظلم به زن به رابطه زن و مرد و توقعات گوناگون آن دو از یکدیگر بر میگردد و اگر این رابطه اصلاح شود ، تعدی و ستم نسبت به زن نیز از بین میرود. حضرت آیتالله خامنهای دیدگاه جمهوری اسلامی ایران را تمجید و ستایش از نقش زن در پیروزی انقلاب اسلامی و حضور زن در صحنههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دانستند و فرمودند: دیدگاه و نظر اسلام در مورد نقش زن در خانواده و اجتماع به مراتب بهتر، قویتر و مفیدتر از ادعاهای غرب است، بنا بر این بانوانی که به لحاظ فکری و فرهنگی برجسته هستند، باید با جدیت بیشتری مشکلات زن را در محیط خانه و نیز جامعه بررسی کنند زیرا این کار، اقدامی اساسی، مهم و کارگشا محسوب میشود. مربوط به :بیانات در جمع زنان شهر ارومیه - 1375/06/28 عنوان فیش : کرامت زن کلیدواژه(ها) : کرامت زن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : آنچه که امروز مناسب میدانم در این مجموعه بزرگ عرض کنم، دو، سه مطلب اساسی در خصوص مسائل زنان است: مطلب اوّل این است که امروز معضل بزرگی در ارتباط با قشر زن، نه فقط در ایرانِ ما، بلکه در سراسرِ جهان وجود دارد. آن معضل این است که نسبت به حقوق و شخصیت بانوان، در بعضی از بخشهای زندگی، کوتاهی یا تعرّض انجام میگیرد. یعنی به زنان ظلم میشود. بعضی تصوّر میکنند این ویژگی، مخصوص کشورهای شرقی یا اسلامی است. این تصوّر، اشتباه است. ظلم به زنان، در کشورهای غربی - با همه ادّعاهایی که نسبت به زنان دارند - اگر بیشتر از کشورهای اسلامی و شرقی نباشد، کمتر نیست. آمارهایی مبنی بر آزار زنان در خانواده از طرف مردان - چه شوهر، چه پدر و چه برادر - وجود دارد که من این آمارهای تکاندهنده را دیدهام. واقعاً انسان را دچار تعجّب میکند! پس، معضلی که به آن اشاره شد، در همه جای دنیا وجود دارد. این معضل، باید حل شود. البته در کشور ما، به هنگام مقدّمات پیروزی انقلاب که زنان در میدانهای عظیم مبارزه سیاسی حضور پیدا کردند و نقش خودشان را به اثبات رساندند، وضع تا حدود زیادی عوض شد. من اینجا در جمع شما بانوان عزیز و خواهران و فرزندان خودم، عرض میکنم که نقش اجتماعات زنان در پیروزی انقلاب، به احتمال زیاد از اجتماعات مخصوص مردان بیشتر بود. یعنی حضور زنان در مبارزات عمومی و سیاسی، یک نقش چند گانه داشت. مرد یک نفر بود و خودش میآمد در مبارزات یا در اجتماعات و راهپیماییها شرکت میکرد. همین و بس! اما وقتی زنِ خانه، خود را در مبارزه سهیم میدانست و وارد میدان میشد، در واقع خانهای را که در آن، مرد و زن و فرزندان هستند، به صحنه میآورد و خانوادهای را در میدانِ مبارزه حاضر میکرد. در جنگ نیز همین طور بود. یعنی اگر خانوادههای شهدا - مادران و همسران - صبر نمیکردند، جنگ دچار مشکلات بسیار بزرگی میشد. در آن مقطع، نقش زنان، بسیار برجسته بود. انقلاب و جنگ، زنان ما را در جامعه از آگاهی و رشد سیاسی برخوردار کرد. زن، وقتی با سواد باشد و از آگاهی سیاسی برخوردار شود، کسی نمیتواند به آسانی به او زور بگوید و حقّش را پایمال کند. اینها غنیمتهایی بود که در انقلاب برای زنان پیش آمد. این، نکته اوّل. خواهش میکنم دختران جوان و تحصیلکرده و بانوان آگاه و هوشمند به نکتهای که میخواهم بگویم، درست توجّه کنند: زن را از سه دیدگاه میشود مورد ملاحظه قرار داد تا بینش اسلامی نسبت به او آشکار شود. یکی نقش زن به عنوان انسانی در راه تکامل معنوی و نفسانی است که در این دیدگاه، زن و مرد با یکدیگر هیچ تفاوتی ندارند. در تاریخ، زنان بزرگ و برجستهای حضور داشتهاند؛ همچنان که مردان بزرگ و برجستهای بودهاند. در قرآن، وقتی خدای متعال میخواهد برای مؤمنین مثال بزند، از زن مثال میزند: «و ضرب اللَّه مثلاً للّذین آمنوا امرأت فرعون(1).» زن به عنوان عنصر مؤمنِ برجستهای که نظیر او در میان انسانهای آن روز هم نبود یا کمیاب بود، حضور دارد. این، از دیدگاه اوّل. دیدگاه دوم، در زمینه فعالیتهای اجتماعی، سیاسی، علمی و اقتصادی است. از نظر اسلام، میدان فعّالیت و تلاش علمی و اقتصادی و سیاسی برای زنان، کاملاً باز است. اگر کسی با استناد به بینش اسلامی بخواهد زن را از کار علمی محروم کند، از تلاش اقتصادی باز دارد، یا از تلاش سیاسی و اجتماعی بینصیب سازد، به خلاف حکم خدا عمل کرده است. زنان به قدری که توان جسمی و نیازها و ضرورتهایشان اجازه میدهد، میتوانند در فعّالیتها شرکت کنند. آنها هر چه میتوانند، تلاش اقتصادی و سیاسی و اجتماعی کنند. شرع مقدّس، مانع نیست. البته چون از لحاظ جسمانی زن ظریفتر از مرد است، لذا ضرورتهایی دارد. تحمیلِ کار سنگین بر زن، ظلم به زن است. اسلام این را توصیه نمیکند؛ چنان که منع هم نمیکند. البته از امام علیبن ابیطالب علیهالصّلاة و السّلام نقل است که فرمود: «المرأة ریحانة و لیست بقهرمانه(2).» یعنی زن گل است، قهرمانه نیست. «قهرمان» یعنی پیشکار و خدمتگزارِ آبرومند. خطاب به مردان میگوید که زنان در خانههای شما مثل گلی لطیفند که باید نسبت به آنها با کمال ظرافت و دقّت رفتار کرد. زن، پیشکار شما و خدمتگزار شما نیست که خیال میکنید کارهای سنگین را باید به او محوّل کرد. این، مسأله مهمّی است. در گزارشی که اخیراً به من دادند، آمده است که در بعضی از مناطق آذربایجان غربی، هفتاد درصد کارهای روزمرّه را زنان و سیدرصد بقیه را مردان انجام میدهند! این ظلم است. این به خلاف نظر اسلام است. اینکه بعضی مردان وقتی میخواهند ازدواج کنند، شرط قائل میشوند که زن باید حتماً کار کند و شغل و درآمدی داشته باشد، خطاست. گرچه خلاف شرع نیست، اما اسلام به چنین کاری هم توصیه نمیکند. اینکه ما بگوییم «زن را از فعالیت اقتصادی و اجتماعی ممنوع کنیم»، به استنادِ نظرِ اسلام، غلط است. اسلام چنین حرفی نگفته است. اما از آن طرف، این را هم که زن را مجبور به انجام کارهای سنگین و تلاشهای دشوار اقتصادی، اجتماعی یا سیاسی کنند، اسلام توصیه نکرده است. نظر اسلام، یک نظر میانه است. یعنی زن اگر فرصت و فراغت داشته باشد، بچهداری مانع او نگردد، شوق و علاقه و نیرو و توان جسمانی داشته باشد و بخواهد وارد فعالیتهای اجتماعی، سیاسی یا اقتصادی شود، مانعی ندارد. اما اینکه او را مجبور کنند و بگویند باید حتماً شغلی بپذیری، روزی فلان قدر کار کنی تا با درآمد آن بتوانی در تأمین هزینه خانوار، سهمی به عهده بگیری، نه. این را هم اسلام از زن نخواسته است. این را هم یک نوع تحمیل بر زن به حساب میآورد. پس، به طور خلاصه، در دیدگاه دوم، نظر اسلام این است که در میدان فعّالیت علمی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، نباید بر زن تحمیل و اجبار کرد؛ چنان که به سد کردن راه او هم نباید پرداخت. اگر خانمها میخواهند وارد فعّالیتهای اجتماعی و سیاسی شوند، مانعی نیست. البته فعّالیت علمی، خیلی خوب است و بر سایر فعّالیتها ترجیح دارد. من به خانوادهها توصیه میکنم که اجازه دهند دخترهایشان درس بخوانند. مبادا پدر و مادری، از روی تعصّبِ دینی، خیال کنند که باید جلوِ دختر را بگیرند تا تحصیلات عالیه نکند! نه؛ دین چنین چیزی نگفته است. دین، برای تحصیل علم، میان دختر و پسر فرقی نمیگذارد. اگر پسر شما تحصیلات عالیه میکند، بگذارید دختر شما هم به تحصیلات عالیه بپردازد. بگذارید دختران جوان ما درس بخوانند، علم بیاموزند، آگاهی پیدا کنند، به شأن خودشان واقف شوند و قدر خود را بدانند، تا بفهمند که تبلیغات استکبار جهانی در خصوص زن، چقدر بیپایه و اساس و پوچ است. در سایه سواد، میشود اینها را فهمید. امروز متدیّنترین، انقلابیترین، پاکترین و با ایمانترین دختران و زنان جوان ما، در میان قشرهای تحصیلکرده هستند. کسانی که اهل تجمّل و چسبیدن به زر و زیورآلات هستند و یا کورکورانه و چشم بسته میخواهند از الگوهای غربی در لباس و پوشاک و وضع زندگی تقلید کنند، غالباً از سواد و معلومات و معرفت کافی بهره ندارند. کسی که معلومات داشته باشد، میتواند رفتار خود را کنترل کند و آن را با هر چه حقّ و حقیقت و خوب است، تطبیق دهد. بنابراین، در میدان علمی، همه راههای فعّالیت باید برای زنان باز باشد. دختران، حتّی در روستاها هم درس بخوانند. توصیه من به پدران و مادران این است که بگذارند دختر بچههایشانْ به مدرسه بروند و سواد بیاموزند. اگر آنها استعداد دارند و مایلند پس از طىّ مراحل ابتدایی به تحصیلات عالیه و دانشگاهی بپردازند، ممانعت نکنید. بگذارید در جامعه اسلامی ما آنها جزو انسانهای با سواد و دارای معلومات شوند. این هم از دیدگاه دوم. دیدگاه سوم، نگاه به زن، به عنوان یک عضو در خانواده است که این از همه مهمتر به نظر میرسد. عزیزان من! در اسلام به مرد اجازه داده نشده است که به زن زور بگوید و امری را بر او تحمیل کند. برای مرد در خانواده، حقوق محدودی قرار داده شده است که از روی کمال مصلحت و حکمت است. این حقوق، برای هر کس گفته و تشریح شود، مورد تصدیق قرار خواهد گرفت. همچنین، برای زن نیز در خانواده، حقوقی معیّن شده است که آن هم از روی مصلحت است. مرد و زن، هر کدام طبیعت، اخلاق، روحیّات و غرایزی دارند که ویژه خودشان است. آنها اگر از خُلقیّات ویژه خود به طور صحیح استفاده کنند، در خانواده، زوجی کامل و هماهنگ و مساعد تشکیل میدهند. اگر مرد زیادهروی کرد، تعادل به هم میخورد. اگر زن هم زیاده روی کرد، تعادل به هم میخورد. اسلام در داخل خانواده، دو جنس زن و مرد را مانند دو لنگه یک در، دو چشم در چهره انسان، دو سنگرنشین در جبهه نبرد زندگی و دو کاسبِ شریک در یک باب مغازه قرار داده است. هر کدام از این دو، طبیعت، خصوصیات و خصلتهایی، هم در جسم و روح و فکر و هم در غرایز و عواطف دارند که ویژه خودشان است. این دو جنس، اگر با همان حدود و موازینی که اسلام معیّن کرده است در کنار هم زندگی کنند، خانوادهای ماندگار و مهربان و با برکت و پرفایده خواهند داشت. امروز در دنیای غرب، خانواده، بنیان بسیار سستی دارد. خانوادهها - بخصوص زنان - از جدایی و تلاشی رنج میبرند. اگر خانوادهای، خدای ناکرده، متلاشی شود، هم مرد و هم زن، هر دو، سرگردان و آواره و ناراحت میشوند و رنج میبینند. اما در این میان، زن بیشتر رنج میبیند. امروز در دنیای غرب، زنان دچار این رنجند؛ چون خانوادهها به آسانی به هم میخورند، متلاشی میشوند و از بین میروند. گاهی خودِ زنان اقدام به فروپاشی کانون خانواده میکنند؛ اما خود آنها هم، چوبش را بیشتر میخورند. نکته مهمّ این است که در محیط خانواده - همانطور که گفتم - این دو عنصر و دو موجود، ضمن برخورداری از خصوصیاتشان، با یکدیگر هماهنگی و همزیستی دارند. لکن زن از لحاظ جسمی، ظرافت بیشتری دارد و مرد، قویتر و گردنکلفتتر است. با این حال، اگر قانون از زن دفاع نکند، ممکن است مرد، نسبت به او تعرّض کند. لذا، قانون، در حمایت از بانوانی که خانواده تشکیل دادهاند و درون محیط خانوادگی خودشان هستند، وظایف بسیار سنگینی دارد. مطلبی که ما در کشورمان باید با جدیّت دنبال کنیم، حمایت اخلاقی و قانونی از زن است؛ تا مرد در محیط خانواده نتواند زورگویی کند. گرچه پس از انقلاب، اصلاحات زیادی در قوانین ازدواج و حمایت از خانواده شده است، اما کافی به نظر نمیرسد. لذا، توصیه ما به همه دستاندرکاران - چه آنهایی که در مجلسند، چه آنهایی که در دستگاه دولتی هستند و چه آنهایی که بر منابر خطابه و وعظ هستند - و به خود زنان، این است که چنین مطلبی را مجدّانه دنبال کنند. این همان نقطه اساسی است که اسلام مهمترین کار را در این بخش انجام داده است. این همان نکتهای است که در دنیای غرب، مغفول مانده و امروز زنان دچار مظلومیت شدیدی هستند. بعضی کسان که ظاهر بینند، به محیط اجتماعی در غرب مینگرند و میبینند زنان بدون هیچ پروایی، در جوامعْ ظاهر میشوند. لذا، خیال میکنند که آنها در داخل خانواده هم چنین بیپروایی را دارند. در حالیکه این تصوّر اشتباه است و در محیط خانواده به زنان خیلی ظلم میشود. اما اسلام، مانع از چنین ظلمی در حقّ زن است. امروز اگر ما در جامعهمان کمبودی در این زمینه داریم، باید مرتفع شود و حمایت قانونی از زن، با کمال قوّت و شدّت انجام گیرد. البته در محیط اجتماعی، خدمات و مشارکتهایی وجود دارد که زنان در آن فعّالترند. خوب است به مناسبت «روز پرستار»، به مسؤولیت پرستاری، که از سابق، زنان در این مسؤولیتْ بیشتر از مردان تلاش و فعالیت میکردند و کار بسیار مهمّی هم هست که ارزش والایی دارد، اشاره کنم: بانوان عزیز و خواهران گرامی! مسأله مهمّ این است که امروز اسلام با قوانین و معارف خود، کمر به حمایت از همه قشرهای جامعه ما - اعم از زن و مرد، روستایی و شهری، قشرهای مختلف و مخصوصاً قشرهایی که ضعیفند - بسته است. از یک دیدگاه دیگر، میتوان چنین گفت که نظام اسلامی و احکام اسلامی، کمر به دفاع از مظلومین در همه دنیا بسته است. به خاطر همین دیدگاه است که امروز استکبار، علیه نظام جمهوری اسلامی توطئه میکند. اکنون کمتر ماهی میگذرد که استکبار با دستگاهها، کمپانیها، مغزهای مزدور و مؤسّسات طرّاحیاش - که دائماً مشغول طرّاحی توطئه علیه ملتها و دولتهای آزاد هستند - در صدد ضربه زدن و توطئه علیه نظام جمهوری اسلامی نباشد. این توطئهها، حتّی بعضاً هر هفته و هر روز شکل میگیرد و به طور مستمر ادامه دارد. اما به فضل پروردگار و به خاطر همین اجتماعات، همین همدلیها، همین همبستگیها و همین آگاهیهایی که بحمداللَّه زن و مرد در کشور ما از آن برخوردارند، همه تلاش استکبار علیه جمهوری اسلامی، ضایع و باطل شده و در میدان مقابله با این ملت بزرگ، بارها و بارها بینی او به خاک مالیده شده است. مسلّماً بیش از همه عوامل در این زمینه، آگاهی مردم و حضورشان در میدانهای مهمّ اجتماعی و سیاسی نقش داشته است و شما زنان، در این مورد، تأثیر زیادی داشتهاید و باز هم دارید. امروز، بحمداللَّه، در همه کشور، دانشگاه و حوزه علمیه وجود دارد و دختران جوان، در بخشهای مختلف این دو نهاد و مرکز علمی، آگاهی کسب میکنند و به علمآموزی میپردازند. تا وقتی این روحهای جوان، پرشور، دارای آگاهی، با اراده وبا محبّت، در جامعه ما بحمداللَّه فراوان است، استکبار، امریکا و دشمنان ریز و درشت این ملت، هیچ غلطی نسبت به این کشور نمیتوانند بکنند. توصیه من به خواهران و دختران عزیزم این است که معلومات و آگاهیهایتان را بیشتر کنید. مطالعه، دقّت، تحقیق، درس، ورود به مسائل مورد ابتلای روز و اهتمام به کارهای دینی، جزو وظایف حتمی و مسلّمی است که امروز زنان کشور باید مثل مردان، خود را موظّف به انجام آنها بدانند. شما هستید که فرزندان صالح میپرورید و همسران خود را برای ورود به میدانهای مثبت، تشجیع میکنید. بسیاری از زنان، شوهرانِ خودشان را بهشتی میکنند و آنها را از مشکلات دنیا و آخرت نجات میدهند. کار و تلاش زن و آگاهی و موضعگیری او، چنین ارزشی دارد. مربوط به :بیانات در جمع مردم ارومیه در استادیوم تختی - 1375/06/27 عنوان فیش : کرامت زن کلیدواژه(ها) : کرامت زن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من مقیّدم که در هر جا احساس میکنم نسبتِ به زنان بیاعتنایی یا ظلم میشود، تذکّر بدهم. این یکی از نکاتی است که اسلام بر روی آن خیلی توجّه دارد. آن طور که شنیدهام، در بعضی از بخشهای این استان، بخصوص در مناطق کُردی، نسبتِ به زنان، در خانه شوهر و در محیط زندگی، اهانت و بی احترامی انجام میگیرد. حتّی گاهی میراث آنها را - که حقّ آنهاست - نمیدهند! یعنی حتّی نزدیکان هم به زنان ستم میکنند و حقّ آنها را نادیده میگیرند! اراده و خواست زنان در مسائل مربوط به ازدواج ندیده گرفته میشود. اینها همه بر خلاف اسلام است. در اسلام، از داخل خانه تا محیط کسب، از محیط زندگی و معاشرت تا سطح کشور و تا سطح جهان، همهجا عدالت مطرح است. مربوط به :دیدار جمعی از بانوان مسئول و متخصص و هنرمند کشور با رهبر انقلاب - 1374/08/22 عنوان فیش : کرامت زن کلیدواژه(ها) : کرامت زن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی پیش از ظهر امروز در دیدار جمعی از بانوان مسؤول، متخصص و هنرمند کشور با ایشان، طی سخنانی جایگاه، مسؤولیتها و نقش زن و مرد در جوامع بشری را بر اساس حکمت الهی و دیدگاه اسلامی تبیین کردند و ضرورت بهره گرفتن از قانون و مقررات، بالا بردن سطح خردمندی و تفکر و اندیشه زنان و نیز ارتقا سطح فکری کل جامعه را برای حل معضل جهانی زن و مرد مورد تأکید قرار دادند. در این دیدار که به مناسبت ولادت با سعادت بانوی گرامی اسلام حضرت فاطمه زهرا(س) و روز زن انجام شد، مقام معظم رهبری در سخنانشان زن و مرد را از اجزای نظام اتم آفرینش خواندند و فرمودند: اگر جوامع بشری شناخت درستی از جایگاه زن و مرد در طبیعت بشری به دست آورند و آن را درست بکار ببرند، نظام کامل الهی تحقق پیدا خواهد کرد و در این نظام، هر موجودی فایده وجودی خود را آنچنان که باید خواهد بخشید، به کسی ظلم نخواهد شد، هیچ استعدادی زایل نمیشود و بشریت از فیض همگنی، همکاری و همایش صحیح زن و مرد بهرههای فراوانی خواهد برد. حضرت آیتالله خامنهای زیبایی و کامل بودن چهره بشریت را منوط به قرار گرفتن زن و مرد در جایگاه واقعی خود دانستند و فرمودند: در نظام الهی زن و مرد حق ندارند خود را واجبتر، ضروریتر و مفیدتر از دیگری بدانند و با این نگاه همه در یک سطح قرار میگیرند. نقش واحد زن و مرد در چرخه زندگی بشر مبتنی بر انجام کار با هدف تکمیل عالم وجود و نظام حیات بشری خواهد بود و این مهم همان دیدگاه حکمت الهی در آفرینش زن و مرد است. رهبر معظم انقلاب اسلامی به وجود قلمرو وسیع و مشترک میان زن و مرد در عرصه زندگی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی اشاره کردند و فرمودند: براساس دیدگاه الهی و اسلامی، زن و مرد هر یک وظایفی اساسی را در قلمرو اختصاصی حیات خود بر عهده دارند که باید به آن عمل کنند. اما در عین حال هر دو در یک پهنه وسیع، با مشارکت، هماهنگی و اعمال تواناییهای خود مسؤولیتهایی را به انجام میرسانند. مقام معظم رهبری با اشاره به تفاوتهای ساختمان وجودی زن و مرد فرمودند: براساس آفرینش الهی، زن در ساختمان وجودی خود از ظرافت بیشتری نسبت به مرد برخوردار است، بنا بر این در یک محیط بیقانون و یا در محیطی که در آن حاکمیت عقل و منطق ضعیف باشد، آن که قدرت و خشونت جسمانیاش بیشتر است، ضعیفتر را مورد ستم قرار خواهد داد و او را استثمار خواهد کرد. این همان ضایعهای است که متأسفانه از آغاز در محیط زندگی بشر پیش آمده است و امروز در دنیا این مسأله تلخ و زشت در ارتباط زن و مرد مشاهده میشود. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از پرستاران - 1373/07/20 عنوان فیش : کرامت زن کلیدواژه(ها) : کرامت زن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : موضوع زن و برخورد جوامع با او، مسألهای است که از دیرباز در میان جوامع و تمدّنهای مختلف مطرح بوده است. همیشه نصف مردم عالم، بانوان هستند. قوام زندگی در عالم، به همان اندازه که به مردان وابسته است، به همان اندازه هم به زنان وابسته است. زنان، بزرگترین کارهای آفرینش را بهطور طبیعی برعهده دارند. کارهای اساسی آفرینش، مانند تولیدمثل و تربیت کودک، در دست زنان است. پس مسأله زنان، مسأله مهمی است و از دیرباز، در جوامع، در بین متفکّرین و در اخلاق و عادات گوناگون ملتها وجود داشته است. اسلام یک موضع برجسته را در این بین انتخاب کرده؛ از افراط و تفریط جلوگیری نموده، و هشداری به همه مردم عالم داده است. اسلام، مردانی را که بهخاطر قدرتمند بودن جسمی یا توانایی مالی، زنان و مردان را بهخدمت میگرفتند و زن را مورد آزار و احیاناً تحقیر قرار میدادند، به کلّی سرجای خود نشاند و زن را در جایگاه حقیقی خودش قرار داد و حتّی از جهاتی، زن را در ردیف مرد قرار داد: «انالمسلمین والمسلمات والمؤمنین والمؤمنات...(۱)» مرد مسلمان، زن مسلمان. مرد عابد، زن عابد. مرد متهجّد، زن متهجّد. پس، در اسلام همه این مقامات معنوی و درجات انسانی، بین زن و مرد بالسّویه تقسیم شده است. در این موارد، مرد و زن با یکدیگر مساوی و برابرند. هر کس که برای خدا کار کند، «من ذکرٍ او انثی(۲)»؛ چه مرد باشد و چه زن، «فلنحیینّه حیاتاً طیبة(۳)». اسلام در برخی جاها حتی زن را بر مرد ترجیح داده است. مثلاً آنجا که مرد و زن، پدر و مادری هستند که فرزندی دارند، این فرزند اگرچه فرزند هر دو نفر است، اما خدمتگزاری فرزند در مقابل مادر، لازمتر است. حقّ مادر بر گردن فرزند، بیشتر و وظیفه فرزند نسبت به مادر سنگینتر است. روایات فراوانی در این زمینه هست: پیغمبر اکرم در جواب کسی که سؤال کرد: «من اَبِرَ؟» (به چه کسی نیکی کنم؟) فرمود: «امّک.» یعنی «به مادرت.» دفعه دوم هم همین را فرمود؛ دفعه سوم هم همین را فرمود. دفعه چهارم که سؤال کرد، فرمود: «اباک.» یعنی «به پدرت». پس، زن در مقیاس خانواده و در رابطه با فرزندان، حقّ سنگینتری دارد. البته این هم نه از باب این است که خدای متعال خواسته است جمعی را بر جمع دیگر ترجیح دهد. بلکه به این جهت است که زنان زحمت بیشتری تحمّل میکنند. این هم عدل الهی است. زحمت بیشتر است؛ پس حق هم بیشتر است. ناراحتی بیشتری تحمّل میکند؛ پس ارزشش بالاتر است. همه اینها از روی عدالت است. مربوط به :بیانات در دیدار مردم یاسوج - 1373/03/17 عنوان فیش : کرامت زن کلیدواژه(ها) : کرامت زن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من شنیدهام که در بعضی از مناطق این استان، به زنان و دختران ظلم میشود. اسلام از آن مردی که به زن ظلم کند، متنفّر و بیزار است. پیغمبرِ خدا، مردی را که به زن یا دختر خودش ظلم کند، زشت میشمارد. چون زن از لحاظ جسمی ضعیفتر است، آیا این مجوّز میشود که مرد با تکیه بر قدرت جسمانی به او ظلم کند!؟ شنیدهام در بعضی از نقاط این استان، ازدواجهای تحمیلی صورت میگیرد! یعنی بدونِ رضایت و اجازهی دختر، او را به خانهی شوهر میفرستند؛ آن هم شوهری که فاصلهی سنّی زیادی با دختر دارد و او به ازدواج با وی راضی نیست. اسلام چنین ازدواجی را زشت میشمارد. برادران و خواهرانِ عزیزِ من! اگر میخواهید برکات خدا بر شما نازل شود، باید اخلاق اسلامی و احکام الهی را رعایت کنید. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در جامعهای به نبوّت مبعوث شد که مردم در آنجا نسبت به زنان و دختران جفا میکردند. آیات کریمهی قرآن، به زبانهای مختلف تلاش کرد این عادت زشت را از میانِ مردم ببرد. نمیشود که ما بعد از گذشت چهارده قرن، مجدّداً به همان عادات جاهلی برگردیم! شنیدهام که گاهی بین دو قبیله، دعوا و خونریزی است. آن وقت برای اینکه نزاع متوقّف شود، دختری از این قبیله را علیرغم میل و خواستش، به عقد پسری از آن قبیله در میآورند و آن دختر در قبیلهی شوهر خود به عنوان یک موجودِ غریب و مظلوم و توسریخور زندگی میکند! چنین کارهایی شایسته نیست. اختلافات را کنار بگذارید و همه باهم برادر باشید. زنان را عزیز بشمارید. روحیهی کار را در بین خودتان، هرچه بیشتر زنده کنید. تلاش برای کشاورزی، تلاش برای کارهای صنعتی- وقتیکه مقدّماتش فراهم شود- و تلاش برای کارهای معدنی یا راهسازی- وقتیکه دولت مقدّماتش را فراهم کند- از جمله کمکهایی است که برای عمران و آبادانی و پیشرفت استان، از دست مردم برمیآید. مربوط به :بیانات در دیدار جمعى از خواهران متخصّص رشتهى پزشکى و مامایى - 1372/09/08 عنوان فیش : کرامت زن کلیدواژه(ها) : کرامت زن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ببینید اسلام با خلق فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها و با نشان دادن آن حضرت که در حدّ پیغمبر و علی است یعنی آثار و روایات ما نشان میدهد که فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها، فقط مسؤولیت نبوّت و امامت نداشته، و اِلّا از لحاظ معنوی، تفاوتی با پیغمبر و امیرالمؤمنین علیهماالصّلاةوالسّلام ندارد نشاندهندهی جهانبینی اسلام در مورد زن است. یک زن میتواند به این حد برسد؛ آن هم در سنین جوانی. این طور نیست که حتماً یک خانم باید شصت سالش بشود تا بتواند به این مقامات برسد؛ نه. یک خانم هجده ساله، در سنین فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها که حدّاکثر سن ایشان بوده است به آن مقامات عالی معنوی و عرفانی و آن حکمت و آن گویندگی و آن تحلیل مسائل سیاسی و اجتماعی و آن آیندهنگری و آن قدرت برخورد با عظیمترین مسائل زمان خود رسیده است و همهی اینها را دارد. اینکه به اسلام، یا به هر مکتبی نسبت داده شود که زن اساساً به طور طبیعی دارای یک نقص است، غلط است. خودِ وجودِ فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها، این را نشان میدهد. چیزی که تصوّر میشود نقص است، نقص نیست. اینکه جسم زن از لحاظ قوارهی متوسّط، از جسم مرد ظریفتر و کوچکتر است، نقص نیست. بزرگ بودن و هیکلمند بودن هم کمال نیست. این برای فطرتِ مرد، طبیعت مرد و ساختمان مرد لازم است. همچنانی که برای فطرت زن، آن ساختمانِ ظریف لازم است. و از این قبیل مسائل. یا اینکه گفته میشود وجود زن برای کار در خانه لازم است، معنایش این نیست که در میدانهای علمی و عملی و فعّالیتها، توانایی ندارد. یا از لحاظ معنویّت که بالاتر از همهی اینهاست و در مورد فاطمهی زهرا سلاماللهعلیها، همهی اینها را مشاهده میکنیم. هرچند البته، طبیعیترین و فطریترین و مطلوبترین کار برای زنان، کار در خانه است. یعنی مسألهی اداره کردن همسر و فرزندان، طبیعیترین کار است، و من خیال نمیکنم زنی طبیعی باشد و به این کار عشق و علاقه نداشته باشد. به طور قهری، همهی زنان به این کار عشق و علاقه دارند. این، آن نکتهی اوّل؛ که این میدان بحمدالله باز است. مربوط به :بیانات در دیدار گروه «ورزش و سرگرمى» صدا - 1371/10/01 عنوان فیش : کرامت زن کلیدواژه(ها) : کرامت زن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : نکتهی دیگر برنامهی شما، اجرای آن خانم مجری است که بسیار متین و خوب عمل میکنند. من حقیقتاً به حضور زنها در این برنامهها، همواره با یک چشم نگران نگاه میکنم. البته نقش برنامههای زنانهی شما، نقش خوبی است، و خانمها خوب عمل میکنند. لکن این خانم مجری که در برنامهی شما هستند، بسیار بسیار متین و تحسین برانگیز عمل میکنند. حالا جنبههای هنری کار و توانایی کار به جای خود محفوظ؛ اما بخصوص آن متانت و وقاری که انسان از یک زن مسلمان انتظار دارد، در این برنامه به خوبی حفظ میشود و این، کار بسیار مهم و خوبی است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از زنان - 1371/09/25 عنوان فیش : کرامت زن کلیدواژه(ها) : کرامت زن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : درباره زهرای اطهر سلاماللهعلیها، هرچه انسان بیشتر فکر کند و در حالات آن بزرگوار تدبّر کند، بیشتر دچار شگفتی خواهدشد. انسان نه فقط از این جهت تعجّب میکند که چطور یک انسان در سنین جوانی میتواند به این رتبه از کمالات معنوی و مادّی نایل شود -که البته این، خود، یک حقیقت شگفتانگیز است- بلکه بیشتر از این جهت در عجب است که اسلام با چه قدرت عجیبی توانسته است تربیت والای خود را به حدّی برساند که یک زن جوان، در آن شرایط دشوار، بتواند این منزلت عالی را کسبکند! هم عظمت این موجود و این انسان والا شگفتانگیز است، هم عظمت مکتبی که این موجود عظیمالقدر و جلیلالمنزلة را پدید آورده است، تعجّب آور و شگفتانگیز است. تولّد این دختر بزرگوار پیغمبر -بهطور مشهور- در سال پنجم بعثت است؛ که با این حساب، در هنگام شهادت، فاطمه زهرا هجده سال داشتهاست. بعضی هم تولّد ایشان را در سال دوم یا سال اوّلِ بعثت گفتهاند؛ که با این حساب، حدّاکثر سنِّ این بزرگوار در آن هنگام، بیستودو، سه سال میشود. شما یک زن را، با همه محدودیتهایی که از جهات مختلف ممکن است برای او وجود داشتهباشد -بخصوص در آن دورانها- در نظر بگیرید و آنوقت ببینید که این بانوی مکرّم، چه عظمتی را در آن شرایط، در طول این عمر کوتاه نشان دادهاست. البته من از جنبههای معنوی و روحی و الهىِ آن بزرگوار حرفی نمیتوانم بزنم. من کوچکتر از این هستم که آن جنبهها را درککنم. حتّی اگر کسی درک هم بکند، نمیتواند آن چنان که حقِّ آن حضرت است، او را توصیف و بیان کند. آن جنبههای معنوی، عالم جداگانهای است. از امام صادق علیهالصّلاةوالسّلام روایت شده است که فرمود: «انّ فاطمة کانت محدّثة(۱)؛» آن بزرگوار «محدّثه» بود. یعنی فرشتگان بر او فرود میآمدند، با او مأنوس میشدند و با او سخن میگفتند. این، مشخّصهای است که روایات متعدّدی درباره آن وجوددارد. «محدّثه» بودن مخصوص شیعه هم نیست. شیعه و سنّی معتقدند که در دوران اسلام، کسانی بودهاند یا میتوانستهاند وجودداشتهباشند که فرشتگان با آنها سخن بگویند. مصداق این در روایات ما، فاطمه زهراست. در روایت امام صادق علیهالصّلاةوالسّلام چنین است که فرشتگان الهی نزد فاطمه زهرا سلاماللهعلیها میآمدند؛ با او حرف میزدند و آیات الهی را بر او میخواندند؛ همان تعبیراتی که نسبت به مریم، علیهاسلام در قرآن هست که: «ان الله اصطفیک و طهّرک و اصطفیک علی نساء العالمین(۲).» این عبارات را فرشتگان به فاطمه زهرا سلاماللهعلیها خطاب میکردند و میگفتند: «یا فاطمة، انّ الله اصطفیک و طهَّرک؛» خدا تو را برگزیده و پاک قراردادهاست. «و اصطفیک علی النساء العالمین؛» تو را بر زنان عالم برتری دادهاست. بعد امام صادق، علیهالصّلاةوالسّلام، در همین روایت میفرماید: یک شب که ملائکه با آن حضرت مشغول صحبت بودند و این تعبیرات را میکردند، فاطمه زهرا سلام الله علیها به آنها فرمود: «ألیست المفضّلة علی نساء العالمین مریم؟» یعنی آن زنی که خدای متعال فرمودهاست «واصطفیک علی نساء العالمین» آیا مریم نیست که خدا او را بر زنان عالم برگزید؟ ملائکه در جواب، به فاطمه زهرا سلام الله علیها عرضکردند: «مریم نسبت به زنان دوران خودش برگزیده بود و تو نسبت به زنان همه دورانها -از اوّلین و آخرین- برگزیده هستی». این چه مقام معنوی والایی است! انسان عادّی -مثل ما- نمیتواند این عظمت و رتبه را به درستی، حتّی در ذهن خود، تصوّرکند. یا در روایتی از امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام، نقل شدهاست که فاطمه زهرا سلام الله علیها به ایشان میگوید: «ملائکه میآیند و مطالبی را به من میگویند.» امیرالمؤمنین به ایشان میگوید: «وقتی صدای ملک را شنیدی، به من بگو تا آنچه را میشنوی بنویسم.» و امیرالمؤمنین، آنچه را که ملائکه به فاطمه زهرا سلام الله علیها املا میکردند نوشت و این، کتابی شد که در نزد ائمّه ما علیهمالسّلام بود و هست و «مُصْحَفُ فاطمة» یا «صَحیفَةُ فاطمة» نامیده میشود. در روایات متعدّدی است که ائمّه علیهمالسّلام، برای مسائل گوناگون خود، به «مصحف فاطمه» رجوع میکردند. بعد امام میفرماید: «انه لیس فیها حلال و حرام»؛ در این کتاب، احکام حلال و حرام نیست. اما «فیها علم ما یکون»؛ بلکه همه حوداث جاری بشری در دورانهای آینده، در این کتاب هست. این، چه دانش والایی است! این، چه معرفت و حکمت بینظیری است که خدای متعال به یک زن در سنین جوانی بخشیده! این، مربوط به مسائل معنوی است. این مسائل معنوی تا حدود زیادی به فضایل عملی ارتباط پیدامیکند. یعنی به آنچه که از تلاش فاطمه زهرا سلاماللهعلیها ناشی میشود. مفت نمیدهند و بدون دلیل نمیبخشند. عمل انسان -در حدّ بالایی- در احراز فضایل و مناقب تأثیر میکند. دختری که در کوره گداخته مبارزات سخت پیغمبر در مکه متولّد شد و در شعب ابیطالب یار و غمگسار پدر بود. دختری حدوداً هفت، هشت ساله یا دو، سه ساله -بنابر اختلاف روایات، کمتر و بیشتر- در شرایطی که خدیجه و ابوطالب از دنیا رفتند، آن شرایط دشوار را تحمّل کرد. پیغمبر تنهاست، بیغمگسار است، همه به او پناه میآورند؛ ولی کیست که غبار غم را از چهره خودِ او بزداید؟ یکوقت خدیجه بود، که حالا نیست. ابوطالب بود، که حالا نیست. در چنین شرایط دشواری، در عین آن گرسنگیها و تشنگیها و سرما و گرمای دوران سهساله شعب ابیطالب که از دورانهای سخت زندگی پیغمبر است و آن حضرت در درّهای با همه مسلمانان معدود، در حال تبعید اجباری زندگی میکردند؛ این دختر مثل یک فرشته نجات برای پیغمبر؛ مثل مادری برای پدر خود؛ مثل پرستار بزرگی برای آن انسان بزرگ، مشکلات را تحمّلکرد. غمگسار پیغمبر شد، بارها را بردوش گرفت، عبادت خدا را کرد، ایمان خود را تقویت کرد، خودسازی کرد و راه معرفت و نور الهی را به قلب خود بازکرد. اینهاست آن ویژگیهایی که آدمی را به کمال میرساند. بعد هم در دوران پس از هجرت، در آغاز سنین تکلیف، وقتی فاطمه زهرا سلام الله علیها، با علیبن ابیطالب علیهالصّلاةوالسّلام، ازدواج میکند، آن مهریه و آن جهیزیه اوست؛ که همه شاید میدانید که با چه سادگی و وضع فقیرانهای، دختر اوّل شخص دنیای اسلام، ازدواج خود را برگزار میکند. زندگی فاطمه زهراسلام الله علیها از همه ابعاد، زندگیای همراه با کار و تلاش و تکامل و تعالی روحی یک انسان است. شوهر جوان او دائماً در جبهه و میدانهای جنگ است؛ اما در عین مشکلات محیط و زندگی، فاطمه زهرا سلامالله علیها، مثل کانونی برای مراجعات مردم و مسلمانان است. او دخترِ کارگشای پیغمبر است و در این شرایط، زندگی را با کمال سرافرازی به پیش میبرد: فرزندانی تربیت میکند مثل حسن و حسین و زینب؛ شوهری را نگهداری میکند مثل علی و رضایت پدری را جلب میکند مثل پیغمبر! راه فتوحات و غنایم که باز میشود، دختر پیغمبر ذرّهای از لذّتهای دنیا و تشریفات و تجمّلات و چیزهایی را که دل دختران جوان و زنها متوجّه آنهاست، به خود راه نمیدهد. عبادت فاطمه زهرا، سلام الله علیها، یک عبادت نمونه است. «حسن بصری» که یکی از عبّاد و زهّاد معروف دنیای اسلام است، درباره فاطمه زهرا سلام الله علیها میگوید: به قدری دختر پیغمبر عبادت کرد و در محراب عبادت ایستاد که «تورمت قدماها(۳)». پاهای آن بزرگوار از ایستادن در محراب عبادت، ورم کرد! امام حسن مجتبی علیهالصّلاةوالسّلام میگوید: شبی -شب جمعهای- مادرم به عبادت ایستاد و تا صبح عبادت کرد. «حتی انفجرت عمود الصبح». تا وقتی که طلوعِ فجر شد. مادر من از سر شب تا صبح مشغول عبادت بود و دعا و تضرّع کرد. امام حسن، علیهالصّلاةوالسّلام، میگوید -طبق روایت- شنیدم که دائم مؤمنین و مؤمنات را دعا کرد؛ مردم را دعا کرد؛ برای مسائل عمومی دنیای اسلام دعا کرد. صبح که شد گفتم: «یا اُمّاه!»؛ «مادرم!» «لم لا تدعین لنفسک کما تدعین لغیرک(۴)؛» «یک دعا برای خودت نکردی! یک شب تا صبح دعا، همه برای دیگران!؟» در جواب فرمود: «یا بنىّ، الجّار ثم الدّار(۵)؛» «اوّل دیگران بعد خود ما!» این، آن روحیه والاست. جهاد آن بزرگوار در میدانهای مختلف، یک جهاد نمونه است. در دفاع از اسلام؛ در دفاع از امامت و ولایت؛ در حمایت از پیغمبر؛ در نگهدارىِ بزرگترین سردار اسلام، یعنی امیرالمؤمنین که شوهر او بود. امیرالمؤمنین درباره فاطمه زهرا سلام الله علیها فرمود: «ما اغضبنی و لا خرج من امری. (۶)» یکبار این زن در طول دوران زناشویی، مرا به خشم نیاورد و یکبار از دستور من سرپیچی نکرد. فاطمه زهرا سلام الله علیها با آن عظمت و جلالت، در محیط خانه، یک همسر و یک زن است؛ آنگونه که اسلام میگوید. در محیط علم هم یک دانشمند والاست. آن خطبهای که فاطمه زهرا سلام الله علیها در مسجد مدینه، بعد از رحلت پیغمبر ایراد کردهاست، خطبهای است که به گفته علاّمه مجلسی، «بزرگان فصحا و بلغا و دانشمندان باید بنشینند کلمات و عبارات آن را معنا کنند!» اینقدر پرمغز است! از لحاظ زیبایی هنری، مثل زیباترین و بلندترین کلمات نهجالبلاغه است. فاطمه زهرا سلاماللهعلیها میرود در مسجد مدینه، در مقابل مردم میایستد و ارتجالاً حرف میزند! شاید یک ساعت، با بهترین و زیباترین عبارات و زبدهترین و گزیدهترین معانی صحبتکردهاست. آن عبادتش؛ آن فصاحت و بلاغتش؛ آن فرزانگی و دانشش؛ آن معرفت و حکمتش؛ آن جهاد و مبارزهاش؛ آن رفتارش به عنوان یک دختر؛ آن رفتارش به عنوان یک همسر؛ آن رفتارش به عنوان یک مادر؛ آن احسانش به مستمندان، که وقتی پیغمبر پیرمردِ مستمندی را به درِ خانه امیرالمؤمنین فرستاد که «برو حاجتت را از آنها بخواه»، فاطمه زهرا سلام الله علیها تخته پوستی را که حسن و حسین روی آن میخوابیدند و به عنوان زیرانداز فرزندان خود در خانه داشت و چیزی جز آن نداشت، به سائل داد و گفت «ببر بفروش و از پول آن استفادهکن!» این، شخصیت جامعالاطراف فاطمه زهراست. این، الگوست. الگوی زن مسلمان این است. زن مسلمان باید در راه فرزانگی و علم تلاش کند؛ در راه خودسازی معنوی و اخلاقی تلاشکند؛ در میدان جهاد و مبارزه -از هر نوع جهاد و مبارزهای- پیشقدم باشد؛ نسبت به زخارف دنیا و تجمّلات کمارزش، بیاعتنا باشد؛ عفّت و عصمت و طهارتش در حدّی باشد که چشم و نظر هرزه بیگانه را به خودی خود دفع کند؛ در محیط خانه، دلارامِ شوهر و فرزندانش باشد؛ مایه آرامش زندگی و آسایش محیط خانواده باشد؛ در دامن پرمهر و پرعطوفت و با سخنان پرنکته و مهرآمیزش، فرزندان سالمی را از لحاظ روانی تربیتکند؛ انسانهای بیعقده، انسانهای خوشروحیه، انسانهای سالم از لحاظ روحی و اعصاب، در دامان او پرورش پیداکنند و مردان و زنان و شخصیتهای جامعه را بهوجود آورد. مادر از هر سازندهای، سازندهتر و باارزشتر است. بزرگترین دانشمندان، ممکن است مثلاً یک ابزار بسیار پیچیده الکترونیکی را به وجود آورند، موشکهای قارّهپیما بسازند، وسایل تسخیر فضا را اختراع کنند؛ اما هیچ یک از اینها اهمیت آن را ندارد که کسی یک انسان والا بهوجود آورد. و او، مادر است. این، آن الگوی زن اسلامی است. دنیای استکبارىِ سرشار از جاهلیّت، در اشتباه است که خیال میکند ارزش و اعتبار زن به این است که خود را در چشم مردان آرایش کند تا چشمهای هرزه به او نگاه کنند و از او تمتّع گیرند و او را تحسین نمایند. بساط آنچیزی که امروز بهعنوان «آزادی زن» در دنیا و از سوی فرهنگ منحطّ غربی پهنشدهاست، برپایه این است که زن را در معرض دید مرد قرار دهند تا از او تمتّعات جنسی ببرند. مردان از آنها لذّت ببرند و زنها وسیله التذاذ مردان شوند. این، آزادی زن است؟ کسانی که در دنیای جاهل و غافل و گمراه تمدّن غربی ادّعا میکنند طرفدار حقوق بشرند، در حقیقت ستمگران به زن هستند. زن را به چشم یک انسان والا نگاه کنید، تا معلوم شود که تکامل و حق او و آزادی او چیست. زن را بهعنوان موجودی که میتواند مایهای برای صلاح جامعه با پرورش انسانهای والا شود نگاهکنید، تا معلوم شود که حقّ زن چیست و آزادی او چگونه است. زن را به چشم آن عنصر اصلی تشکیل خانواده در نظر بگیرید؛ که خانواده اگرچه از مرد و زن تشکیل میشود و هر دو در تشکیل خانواده و موجودیت آن مؤثّرند، اما آسایش فضای خانواده، آرامش و سکونتی که در فضای خانه است، به برکت زن و طبیعت زنانه است. با این چشم به زن نگاهکنند تا معلوم شود که او چگونه کمال پیدامیکند و حقوقش در چیست. از روزی که اروپاییها، صنایع جدید را بهوجود آوردند -در اوایل قرن نوزدهم که سرمایهداران غربی کارخانههای بزرگ را اختراع کرده بودند- و احتیاج به نیروی کار ارزان و بیتوقّع و کمدردسر داشتند، زمزمه «آزادی زن» را بلند کردند؛ برای اینکه زن را از داخل خانوادهها به درون کارخانهها بکشانند؛ به عنوان یک کارگزار ارزان از او استفادهکنند، جیبهای خودشان را پرکنند و زن را از کرامت و منزلت خود بیندازند. امروز آنچه که به عنوان «آزادی زن» در غرب مطرح است، دنباله همان داستان و همان ماجراست. لذا ظلمی که در فرهنگ غربی به زن شدهاست و برداشت غلطی که از زن در آثار فرهنگ و ادبیات غرب وجود دارد، در تمام دوران تاریخ بیسابقهاست. در گذشته هم در همه جا به زن ظلم شدهاست، اما این ظلمِ عمومی و فراگیر و همهجانبه، مخصوص دوران اخیر و ناشی از تمدّن غرب است. زن را به عنوان وسیله التذاذ مردان معرفی کردند و اسمش را «آزادی زن» گذاشتند! درحالی که به واقع آزادی مردان هرزه برای تمتّع از زن و نه آزادی زن بود. نهفقط در عرصه کار و فعالیت صنعتی و امثال آن، بلکه در عرصه هنر و ادبیّات هم به زن ظلم کردند. شما امروز، در داستانها، در رمانها، در نقّاشیها، در انواع کارهای هنری نگاه کنید، ببینید با چه دیدی به زن نگریستهمیشود؟ آیا جنبههای مثبت و ارزشهای والایی که در زن هست، مورد توجّه قرار میگیرد؟ آیا آن عواطف رقیق، آن مهربانی و خوی مهرآمیزی که خدای متعال در زن به ودیعه گذاشتهاست -خوی مادری، روحیه نگهداری از فرزند و تربیت فرزند- مورد توجّه است یا جنبههای شهوانی و به تعبیر آنها عشقی؟ (که این تعبیر غلط و نادرستی است. این شهوت است نه عشق!) زن را اینگونه خواستند پرورش و عادت دهند: بهعنوان یک موجود مصرفکننده. مصرفکننده دست و دلباز و کارگر کمتوقّع و کمطلب و ارزان. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از زنان - 1371/09/25 عنوان فیش : کرامت زن کلیدواژه(ها) : کرامت زن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اسلام اینها را برای زن ارزش نمیداند. اسلام با کارکردن زن موافق است. نه فقط موافق است، بلکه کار را تا آنجا که مزاحم با شغل اساسی و مهمترین شغل او، یعنی تربیت فرزند و حفظ خانواده نباشد، شاید لازم هم میداند. یک کشور که نمیتواند از نیروی کار زنان در عرصههای مختلف بینیاز باشد! اما این کار نباید با کرامت و ارزش معنوی و انسانی زن منافات داشتهباشد. نباید زن را تذلیل کنند و او را وادار به تواضع و خضوع نمایند. تکبر از همه انسانها مذموم است، مگر از زنان در مقابل مردان نامحرم! زن باید در مقابل مرد نامحرم متکبّر باشد. «(۷)فلا تخضعن بالقول»؛ در حرفزدن مقابل مرد نباید حالت خضوع داشتهباشد. این، برای حفظ کرامت زن است. اسلام این را میخواهد و این الگوی زن مسلمان است. مربوط به :بیانات در دیدار اعضای گروه اجتماعی صدای جمهوری اسلامی ایران - 1370/11/29 عنوان فیش : کرامت زن کلیدواژه(ها) : کرامت زن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : شوخی کردن، یک حرف است؛ متانت، یک چیز دیگر است؛ متانت را باید نگه دارید. خندههای بیجا، متانت را خراب میکند. حرف زدن زن و مرد با هم به شکل نامناسب، این حالت همگون و همتراز را به هم میزند. یک زن و یک مرد که دارند حرف میزنند، همترازىِ خیلی خوبی ایجاد میشود. زنی است، دارد با کمال متانت و با صدای بسیار خوب حرف میزند؛ یک مرد هم با صدای بسیار خوب و گرم و با همهی متانت دارد حرف میزند؛ اما اگر ناگهان از این حالتِ حرف زدنِ یک زن و یک مرد در رادیو، مثلاً تبدیل به حرف زدن یک فروشندهی مرد بوتیک با مشتری زنش بشود؛ ببینید چهطور تعادل بههم میخورد! ممکن است یک زن و مرد در بوتیک، آنطوری حرف بزنند؛ معلوم نیست که ما آن مشتری زن و آن بوتیکدار مرد را بیاوریم و تعزیرشان بکنیم که چرا اینطوری حرف زدید؛ اما آنطور صحبت کردن نباید در رادیو بیاید؛ زیرا متانت را - آن سنگینی و وقار و وزانتی که باید برنامه داشته باشد - از برنامه میگیرد. بنابراین، در حرف زدن زن و مرد با هم، در بهکار بردن جملات، در ایجاد حالت خیلی خودمانی حتّی نسبت به مردان، حالت متانت را حفظ کنید. |