[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : سیاست یهودیسازی کلیدواژه(ها) : سیاست یهودیسازی نوع(ها) : جستار متن فیش : آنچه که در قضیهی فلسطین در این سال اخیر یا ماههای اخیر بالخصوص بیشتر مورد توجه است، یکی مسئلهی یهودیسازی فلسطین است. سیاست رژیم صهیونیستی این است که بتدریج آثار اسلامی را بکلی از منطقهی فلسطین و ساحل غربی رود اردن - که خود آنها تصدیق دارند که این منطقه، منطقهی اشغالی است؛ و دنیا این را قبول دارد و این همه قطعنامهی سازمان ملل پشت سرش هست - حذف کند و این منطقه را یهودیسازی کند. شهرکسازیهای غیر قانونی و ظالمانه، ویران کردن خانههای مردم، دستکاری در شهر الخلیل و در شهر قدس با هدف یهودیسازی، برای این است که ریشهی اسلام را به خیال خودشان از کشور فلسطین قطع کنند. این یک نقطه است، که بسیار مهم است و دنیای اسلام باید در مقابل این مسئله با همهی وجود بایستد و مانع این جنایت بزرگ بشود. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : صدور انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : صدور انقلاب اسلامی نوع(ها) : جستار متن فیش : یک نقطهی دیگر از نقاط روشن خط امام، جهانی بودن نهضت است. امام نهضت را جهانی میدانست و این انقلاب را متعلق به همهی ملتهای مسلمان، بلکه غیر مسلمان معرفی میکرد. امام از این ابائی نداشت. این غیر از دخالت در امور کشورهاست، که ما نمیکنیم؛ این غیر از صادر کردن انقلاب به سبک استعمارگران دیروز است، که ما این کار را نمیکنیم، اهلش نیستیم؛ این معنایش این است که بوی خوش این پدیدهی رحمانی باید در دنیا پراکنده شود، ملتها بفهمند که وظیفهشان چیست، ملتهای مسلمان بدانند که هویتشان چگونه است و کجاست. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : افکار عمومی کلیدواژه(ها) : افکار عمومی نوع(ها) : جستار متن فیش : یک حادثهی مهم دیگر که خوب است ملت ما به اهمیت آن توجه داشته باشد و این حادثه معنا دارد، اتفاقی است که در گردهمائی طولانی مربوط به ان.پی.تی در نیویورک افتاد. اصلاً این گردهمائی را تشکیل داده بودند تا قدرتهای زورگو بتوانند به برکت این گردهمائی، ملتهائی را که هنوز به انرژی هستهای دسترسی پیدا نکردهاند، باز هم محدودتر کنند، موانع سر راه آنها را بیشتر کنند. البته دلشان میخواست و برنامهریزی کرده بودند که در این اجلاس، بالخصوص نسبت به جمهوری اسلامی کینهورزی خودشان را آشکار کنند. درست عکس آنچه که میخواستند، اتفاق افتاد. تقریباً یک ماه این گردهمائی طول کشید. به جای اینکه آنها بتوانند مقاصد خودشان را پیش ببرند و کشورهائی مثل جمهوری اسلامی را محدود کنند، نتیجهای که از این کنفرانس طولانی به دست آمد، این بود که قدرتها به وسیلهی 189 کشور موظف شدند که سلاحهای هستهای خودشان را نابود کنند؛ از ادامهی تولید این سلاحها مانع بشوند؛ حق دستیابی به قدرت هستهای صلحآمیز به وسیلهی کشورهای دیگر شناخته شد و رژیم صهیونیستی - که دایههای او در این کنفرانس بشدت هم به نفع او فعال بودند - محکوم شد به اینکه بایستی به قرارداد ان.پی.تی بپیوندد؛ درست عکس آنچه آنها میخواستند. این حادثهی کوچکی نیست؛ این نشاندهندهی این است که قدرت زورگو و متکبر و مستکبر آمریکا و دیگر قدرتهای زورگو و دنبالهروان اینها در دنیا حرفشان پیشروی ندارد. امروز دیگر آمریکا در موضعی نیست که بتواند در سیاستهای بینالمللی دخالت مؤثر بکند. جمهوری اسلامی با ایستادگی سی سالهی خود توانسته است وضعیتی را در افکار عمومی جهان به وجود بیاورد که نه فقط ملتها، حتّی دولتها هم - یعنی 189 دولت - در مقابل آمریکا میایستند و علیرغم او تصمیمگیری میکنند و رأی میدهند. اینها جزو بشارتهای الهی است به ملت بزرگ ایران. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : اعتماد به خدا کلیدواژه(ها) : اعتماد به خدا نوع(ها) : جستار متن فیش : یک شاخص دیگر در مشی امام و خط امام که خیلی مهم است، مسئلهی محاسبات معنوی و الهی است. امام در تصمیمگیریهای خود، در تدابیر خود، محاسبات معنوی را در درجهی اول قرار میداد. یعنی چه؟ یعنی انسان برای هر کاری که میخواهد بکند، در درجهی اول هدفش کسب رضای الهی باشد؛ کسب پیروزی نباشد، به دست گرفتن قدرت نباشد، کسب وجاهت پیش زید و عمرو نباشد. هدف اول، رضای الهی باشد. این یک. بعد هم به وعدهی الهی اطمینان و اعتماد داشته باشد. وقتی انسان هدفش رضای خدا بود، به وعدهی الهی هم اعتماد و اطمینان داشت، آن وقت دیگر یأس معنا ندارد، ترس معنا ندارد، غفلت معنا ندارد، غرور معنا ندارد. امام آن وقتی که تنها بود، مبتلای به ترس نشد، مبتلای به یأس نشد؛ آن وقتی هم که همهی ملت ایران یکصدا نام او را فریاد زدند، بلکه ملتهای دیگر هم به او عشق ورزیدند و این را ابراز کردند، دچار غرور نشد. آن وقتی که خرمشهر به وسیلهی متجاوزین عراقی از دست رفت، امام مأیوس نشد؛ آن وقتی هم که خرمشهر را رزمندگان ما با دلاوری و فداکاری خود گرفتند، امام مغرور نشد؛ فرمود «خرمشهر را خدا آزاد کرد»؛ یعنی ما هیچکارهایم. در همهی حوادث گوناگون دوران زعامت آن بزرگوار، امام همینجور بود. آن وقتی که تنها بود، وحشت نکرد؛ آن وقتی که غلبه و قدرت با او بود، مغرور نشد؛ غفلت هم نکرد. این اعتماد به خداست. وقتی رضای خدا بود، قضیه این است. به وعدهی الهی باید اعتماد کرد. خدای متعال در سورهی «انّا فتحنا» میفرماید: «و یعذّب المنافقین و المنافقات و المشرکین و المشرکات الظّانّین باللَّه ظنّ السّوء»؛ خصوصیت منافق و مشرک از جمله این است که به خدا سوءظن دارند، وعدهی الهی را قبول ندارند، باور ندارند. اینکه خدا میگوید: «و لینصرنّ اللَّه من ینصره»، این را آدم مؤمن با همهی وجود قبول دارد؛ منافق این را قبول ندارد. خداوند میفرماید: «علیهم دائرة السّوء و غضب اللَّه علیهم و لعنهم و اعدّ لهم جهنّم و ساءت مصیرا». کسانی که به خدا سوءظن دارند، وضعیتشان اینجور است. امام به وعدهی الهی اطمینان داشت. ما برای خدا مجاهدت میکنیم، قدم برای خدا برمیداریم، همهی تلاش خودمان را به میدان میآوریم؛ نتیجه را خدای متعال - آنچنان که وعده فرموده است - تحقق خواهد داد. ما برای تکلیف کار میکنیم؛ اما خدای متعال بر همین عمل برای تکلیف، بهترین نتیجه را به ما خواهد داد. این یکی از خصوصیات مشی امام و خط امام است. راه انقلاب، صراط مستقیم انقلاب این است. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : اسلام آمریکایی کلیدواژه(ها) : اسلام آمریکایی نوع(ها) : جستار متن فیش : اولین و اصلیترین نقطه در مبانی امام و نظرات امام، مسئلهی اسلام ناب محمدی است؛ یعنی اسلام ظلمستیز، اسلام عدالتخواه، اسلام مجاهد، اسلام طرفدار محرومان، اسلام مدافع حقوق پابرهنگان و رنجدیدگان و مستضعفان. در مقابل این اسلام، امام اصطلاح «اسلام آمریکائی» را در فرهنگ سیاسی ما وارد کرد. اسلام آمریکائی یعنی اسلام تشریفاتی، اسلام بیتفاوت در مقابل ظلم، در مقابل زیادهخواهی، اسلام بیتفاوت در مقابل دستاندازی به حقوق مظلومان، اسلام کمک به زورگویان، اسلام کمک به اقویا، اسلامی که با همهی اینها میسازد. این اسلام را امام نامگذاری کرد: اسلام آمریکائی. فکر اسلام ناب، فکر همیشگی امام بزرگوار ما بود؛ مخصوص دوران جمهوری اسلامی نبود؛ منتها تحقق اسلام ناب، جز با حاکمیت اسلام و تشکیل نظام اسلامی امکانپذیر نبود. اگر نظام سیاسی کشور بر پایهی شریعت اسلامی و تفکر اسلامی نباشد، امکان ندارد که اسلام بتواند با ستمگران عالم، با زورگویان عالم، با زورگویان یک جامعه، مبارزهی واقعی و حقیقی بکند. لذا امام حراست و صیانت از جمهوری اسلامی را اوجب واجبات میدانست. اوجب واجبات، نه از اوجب واجبات. واجبترین واجبها، صیانت از جمهوری اسلامی است؛ چون صیانت اسلام - به معنای حقیقی کلمه - وابستهی به صیانت از نظام سیاسی اسلامی است. بدون نظام سیاسی، امکان ندارد. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : بصیرت کلیدواژه(ها) : بصیرت نوع(ها) : جستار متن فیش : شاخص در انقلاب ما چیست؟ این خیلی مهم است. سی سال است که ما در جهت این انقلاب حرکت میکنیم. ملت ما بصیرت به خرج دادند، شجاعت به خرج دادند، حقاً و انصافاً لیاقت به خرج دادند. این انقلاب را سی سال است شما دارید جلو میبرید؛ اما خطر وجود دارد. دشمن انقلاب، دشمن امام بیکار نمینشیند؛ سعی میکند این انقلاب را از پا در بیاورد. چه جور؟ با منحرف کردن راه انقلاب. بنابراین لازم است ما شاخص داشته باشیم. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : شاخص انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : شاخص انقلاب اسلامی نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز دربارهی امام بزرگوار در خطبهی اول عرایضی را عرض میکنم؛ نگاه به امام از منظر یک شاخص. این نگاه از این جهت اهمیت پیدا میکند که چالش اصلی همهی تحولات بزرگ اجتماعی - از جمله انقلابها - صیانت از جهتگیریهای اصلی این انقلاب یا این تحول است. این مهمترین چالش هر تحول عظیم اجتماعی است که هدفهائی دارد و به سمت آن هدفها حرکت و دعوت میکند. این جهتگیری باید حفظ شود. اگر جهتگیری به سمت هدفها در یک انقلاب، در یک حرکت اجتماعی صیانت نشود و محفوظ نماند، آن انقلاب به ضد خود تبدیل خواهد شد؛ در جهت عکس اهداف خود عمل خواهد کرد. لذا شما در قرآن ملاحظه میکنید که در سورهی مبارکهی هود، خدای متعال به پیغمبرش میفرماید: «فاستقم کما امرت و من تاب معک و لاتطغوا انّه بما تعملون بصیر». پیغمبر را امر میفرماید به استقامت. استقامت، یعنی پایداری؛ راه را مستقیم ادامه دادن؛ در جهت درست حرکت کردن. نقطهی مقابل این حرکت مستقیم در این آیهی شریفه، طغیان قرار داده شده است؛ «و لاتطغوا». طغیان، یعنی سرکشی؛ منحرف شدن. به پیغمبر میفرماید: هم تو - شخصاً - هم کسانی که همراه تو و با تو هستند، این راه را درست ادامه بدهید و منحرف نشوید؛ «انّه بما تعملون بصیر». مرحوم علامهی طباطبائی بزرگوار در تفسیر المیزان میفرماید: لحن این آیه، لحن تشدد است؛ هیچ نشانهی رحمت در این آیه نیست. خطاب به خود پیغمبر است؛ «من افراد النّبیّ بالذّکر». در درجهی اول، خود پیغمبر را مخاطب قرار میدهد: «فاستقم». لذا این آیه به نحوی است که پیغمبر اکرم دربارهی سورهی هود فرمودند: «شیّبتنی سورة هود»؛ سورهی هود مرا پیر کرد. این به خاطر همین آیه است. در روایت است که آن بخشی از سورهی هود که پیغمبر میفرماید «من را پیر کرد»، همین آیهی مبارکه است؛ به خاطر تشدیدی که در این آیه هست. در حالی که در یک جای دیگر قرآن هم دارد: «فلذلک فادع و استقم کما امرت»، اما عنوان «فاستقم کما امرت و من تاب معک و لا تطغوا» - منحرف نشوید، از راه برنگردید - خطاب سختی است که به خود پیغمبر است. این خطاب، دل پیغمبر را میلرزاند. این به خاطر همین است که تغییر جهتگیریها و منحرف شدن از راه اصلی - که هویت اصلی هر انقلابی به آن جهتگیریهاست و در واقع، سیرت انقلابها همین جهتگیریهای اصلی است - بکلی راه را عوض میکند و این انقلاب به هدفهای خود نمیرسد. اهمیت این قضیه از این باب است که تغییر جهتگیریها تدریجی است، نامحسوس است؛ اینجور نیست که از اول کار، این تغییر جهتگیری با 180 درجه اتفاق بیفتد؛ اول با زاویههای خیلی کوچکتر، این تغییر شروع میشود؛ هرچه ادامه پیدا میکند، فاصلهی راه اصلی - که صراط مستقیم است - با این انحراف، روزبهروز بیشتر میشود. این یک جهت است. جهت دیگر این است که آن کسانی که در پی تغییر هویت انقلاب بر میآیند، معمولاً با پرچم رسمی و با تابلو جلو نمیآیند؛ آنچنانی حرکت نمیکنند که معلوم بشود اینها دارند با این حرکت مخالفت میکنند؛ حتّی گاهی به عنوان طرفداری از حرکت انقلاب، یک اقدامی میکنند، یک اظهاری میکنند، کاری میکنند، زاویه ایجاد میکنند؛ انقلاب از جهتگیری خود بکلی دور میافتد، برکنار میشود. برای اینکه این جهتگیری غلط و این انحراف اتفاق نیفتد، احتیاج به شاخصهای معینی هست. باید سر راه، شاخصهائی وجود داشته باشد. اگر این شاخصها بود، روشن بود، واضح بود، در معرض دید مردم بود، انحراف اتفاق نمیافتد؛ اگر کسی هم در جهت انحراف کار کند، از نظر تودهی مردم شناخته میشود؛ اما اگر شاخصی وجود نداشت، آن وقت خطر جدی خواهد شد. خوب، شاخص در انقلاب ما چیست؟ این خیلی مهم است. سی سال است که ما در جهت این انقلاب حرکت میکنیم. ملت ما بصیرت به خرج دادند، شجاعت به خرج دادند، حقاً و انصافاً لیاقت به خرج دادند. این انقلاب را سی سال است شما دارید جلو میبرید؛ اما خطر وجود دارد. دشمن انقلاب، دشمن امام بیکار نمینشیند؛ سعی میکند این انقلاب را از پا در بیاورد. چه جور؟ با منحرف کردن راه انقلاب. بنابراین لازم است ما شاخص داشته باشیم. من عرض میکنم بهترین شاخصها، خود امام و خط امام است. امام بهترین شاخص برای ماست. اگر این تشبیه با همهی فاصلهای که وجود دارد، به نظر برسد، عیبی ندارد که تشبیه کنیم به وجود مقدس پیغمبر که قرآن میفرماید: «لقد کان لکم فی رسولاللَّه اسوة حسنة لمن کان یرجوا اللَّه و الیوم الاخر». خود پیغمبر اسوه است؛ رفتار او، کردار او، اخلاق او. یا در یک آیهی شریفهی دیگر میفرماید: «قد کانت لکم اسوة حسنة فی ابراهیم و الّذین معه»؛ ابراهیم و یاران ابراهیم اسوهاند. در اینجا یاران ابراهیمِ پیغمبر هم ذکر شدهاند تا کسی نگوید که پیغمبر معصوم بود یا ابراهیم معصوم بود، ما نمیتوانیم از آنها تبعیت کنیم؛ نه، «قد کانت لکم اسوة حسنة فی ابراهیم و الّذین معه اذ قالوا لقومهم انّا براء منکم و ممّا تعبدون من دون اللَّه کفرنا بکم» تا آخر آیهی شریفه. در مورد امام بزرگوار که شاگرد این مکتب و دنبالهروِ راه این انبیای عظام است، همین معنا صدق میکند. خود امام برجستهترین شاخصهاست؛ رفتار امام، گفتار امام. خوشبختانه بیانات امام در دسترس است، تدوین شده است. وصیتنامهی امام آشکارا همهی مافیالضمیر امام را برای آیندهی انقلاب تبیین میکند. نباید اجازه داد این شاخصها غلط تبیین شوند، یا پنهان بمانند، یا فراموش بشوند. اگر این شاخصها را ما بد تبیین کردیم، غلط ارائه دادیم، مثل این است که یک قطبنما را در یک راه از دست بدهیم، یا قطبنما از کار بیفتد. فرض کنید در یک مسیر دریائی یا در یک بیابان که جادهای هم وجود ندارد، قطبنمای انسان آسیب ببیند و از کار بیفتد؛ انسان متحیر میماند. اگر نظرات امام، بد بیان شد، بد تبیین شد، مثل این است که قطبنما از کار بیفتد، راه گم میشود؛ هر کسی به سلیقهی خود، به میل خود حرفی میزند. بدخواهان هم در این میان از فرصت استفاده میکنند، راه را جوری تبیین میکنند که ملت به اشتباه بیفتد. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : آسیبشناسی انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : آسیبشناسی انقلاب اسلامی نوع(ها) : جستار متن فیش : شما دیدید فتنهای به وجود آمد، کارهائی شد، تلاشهائی شد، آمریکا از فتنهگران دفاع کرد، انگلیس دفاع کرد، قدرتهای غربی دفاع کردند، منافقین دفاع کردند، سلطنتطلبها دفاع کردند؛ نتیجه چه شد؟ نتیجه این شد که در مقابل همهی این اتحاد و اتفاق نامیمون، مردم عزیز ما، ملت بزرگ ما در روز نهم دی، در روز بیست و دوی بهمن، آنچنان عظمتی از خودشان نشان دادند که دنیا را خیره کرد. ایران امروز، جوان امروز، تحصیلکردهی امروز، ایرانیان امروز، آنچنان وضعیتی دارند که هر توطئهای را دشمن علیه نظام جمهوری اسلامی زمینهچینی کند، به توفیق الهی توطئه را خنثی میکنند. منتها توجه داشته باشید؛ باید تقوا پیشه کنیم. آنچه ما را قوی میکند، تقواست؛ آنچه ما را آسیبناپذیر میکند، تقواست؛ آنچه ما را به ادامهی این راه تا رسیدن به اهداف عالیه امیدوار میکند، تقواست. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : صراط مستقیم انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : صراط مستقیم انقلاب اسلامی نوع(ها) : جستار متن فیش : نگاه به امام از منظر یک شاخص. این نگاه از این جهت اهمیت پیدا میکند که چالش اصلی همهی تحولات بزرگ اجتماعی - از جمله انقلابها - صیانت از جهتگیریهای اصلی این انقلاب یا این تحول است. این مهمترین چالش هر تحول عظیم اجتماعی است که هدفهائی دارد و به سمت آن هدفها حرکت و دعوت میکند. این جهتگیری باید حفظ شود. اگر جهتگیری به سمت هدفها در یک انقلاب، در یک حرکت اجتماعی صیانت نشود و محفوظ نماند، آن انقلاب به ضد خود تبدیل خواهد شد؛ در جهت عکس اهداف خود عمل خواهد کرد. لذا شما در قرآن ملاحظه میکنید که در سورهی مبارکهی هود، خدای متعال به پیغمبرش میفرماید: «فاستقم کما امرت و من تاب معک و لاتطغوا انّه بما تعملون بصیر». پیغمبر را امر میفرماید به استقامت. استقامت، یعنی پایداری؛ راه را مستقیم ادامه دادن؛ در جهت درست حرکت کردن. نقطهی مقابل این حرکت مستقیم در این آیهی شریفه، طغیان قرار داده شده است؛ «و لاتطغوا». طغیان، یعنی سرکشی؛ منحرف شدن. به پیغمبر میفرماید: هم تو - شخصاً - هم کسانی که همراه تو و با تو هستند، این راه را درست ادامه بدهید و منحرف نشوید؛ «انّه بما تعملون بصیر». مرحوم علامهی طباطبائی بزرگوار در تفسیر المیزان میفرماید: لحن این آیه، لحن تشدد است؛ هیچ نشانهی رحمت در این آیه نیست. خطاب به خود پیغمبر است؛ «من افراد النّبیّ بالذّکر». در درجهی اول، خود پیغمبر را مخاطب قرار میدهد: «فاستقم». لذا این آیه به نحوی است که پیغمبر اکرم دربارهی سورهی هود فرمودند: «شیّبتنی سورة هود»؛ سورهی هود مرا پیر کرد. این به خاطر همین آیه است. در روایت است که آن بخشی از سورهی هود که پیغمبر میفرماید «من را پیر کرد»، همین آیهی مبارکه است؛ به خاطر تشدیدی که در این آیه هست. در حالی که در یک جای دیگر قرآن هم دارد: «فلذلک فادع و استقم کما امرت»، اما عنوان «فاستقم کما امرت و من تاب معک و لا تطغوا» - منحرف نشوید، از راه برنگردید - خطاب سختی است که به خود پیغمبر است. این خطاب، دل پیغمبر را میلرزاند. این به خاطر همین است که تغییر جهتگیریها و منحرف شدن از راه اصلی - که هویت اصلی هر انقلابی به آن جهتگیریهاست و در واقع، سیرت انقلابها همین جهتگیریهای اصلی است - بکلی راه را عوض میکند و این انقلاب به هدفهای خود نمیرسد. اهمیت این قضیه از این باب است که تغییر جهتگیریها تدریجی است، نامحسوس است؛ اینجور نیست که از اول کار، این تغییر جهتگیری با 180 درجه اتفاق بیفتد؛ اول با زاویههای خیلی کوچکتر، این تغییر شروع میشود؛ هرچه ادامه پیدا میکند، فاصلهی راه اصلی - که صراط مستقیم است - با این انحراف، روزبهروز بیشتر میشود. این یک جهت است. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : صراط مستقیم انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : صراط مستقیم انقلاب اسلامی نوع(ها) : جستار متن فیش : امام برجستهترین شاخصهاست؛ رفتار امام، گفتار امام. خوشبختانه بیانات امام در دسترس است، تدوین شده است. وصیتنامهی امام آشکارا همهی مافیالضمیر امام را برای آیندهی انقلاب تبیین میکند. نباید اجازه داد این شاخصها غلط تبیین شوند، یا پنهان بمانند، یا فراموش بشوند. اگر این شاخصها را ما بد تبیین کردیم، غلط ارائه دادیم، مثل این است که یک قطبنما را در یک راه از دست بدهیم، یا قطبنما از کار بیفتد. فرض کنید در یک مسیر دریائی یا در یک بیابان که جادهای هم وجود ندارد، قطبنمای انسان آسیب ببیند و از کار بیفتد؛ انسان متحیر میماند. اگر نظرات امام، بد بیان شد، بد تبیین شد، مثل این است که قطبنما از کار بیفتد، راه گم میشود؛ هر کسی به سلیقهی خود، به میل خود حرفی میزند. بدخواهان هم در این میان از فرصت استفاده میکنند، راه را جوری تبیین میکنند که ملت به اشتباه بیفتد. مواضع امام بایستی به طور روشن و واضح - همان طور که خود او گفت، همان طور که خود او نوشت - تبیین شود؛ این ملاک راه امام و خط امام و صراط مستقیم انقلاب است. یک نفر صریح میگوید من امام را قبول ندارم - این بحث دیگری است - خیلی خوب، پیروان امام و طرفداران امام با کسی که صریح بگوید من امام را قبول ندارم، راه او را غلط میدانم، حسابشان روشن است؛ اما اگر قرار است در خط امام، با اشارهی انگشت امام، این انقلاب پیش برود، باید معلوم باشد، روشن باشد و مواضع امام بزرگوارمان بدرستی تبیین شود. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : صراط مستقیم انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : صراط مستقیم انقلاب اسلامی نوع(ها) : جستار متن فیش : وعدهی الهی باید اعتماد کرد. خدای متعال در سورهی «انّا فتحنا» میفرماید: «و یعذّب المنافقین و المنافقات و المشرکین و المشرکات الظّانّین باللَّه ظنّ السّوء»؛ خصوصیت منافق و مشرک از جمله این است که به خدا سوءظن دارند، وعدهی الهی را قبول ندارند، باور ندارند. اینکه خدا میگوید: «و لینصرنّ اللَّه من ینصره»، این را آدم مؤمن با همهی وجود قبول دارد؛ منافق این را قبول ندارد. خداوند میفرماید: «علیهم دائرة السّوء و غضب اللَّه علیهم و لعنهم و اعدّ لهم جهنّم و ساءت مصیرا». کسانی که به خدا سوءظن دارند، وضعیتشان اینجور است. امام به وعدهی الهی اطمینان داشت. ما برای خدا مجاهدت میکنیم، قدم برای خدا برمیداریم، همهی تلاش خودمان را به میدان میآوریم؛ نتیجه را خدای متعال - آنچنان که وعده فرموده است - تحقق خواهد داد. ما برای تکلیف کار میکنیم؛ اما خدای متعال بر همین عمل برای تکلیف، بهترین نتیجه را به ما خواهد داد. این یکی از خصوصیات مشی امام و خط امام است. راه انقلاب، صراط مستقیم انقلاب این است. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : جنبش عدالتخواهی کلیدواژه(ها) : جنبش عدالتخواهی نوع(ها) : جستار متن فیش : اولین و اصلیترین نقطه در مبانی امام و نظرات امام، مسئلهی اسلام ناب محمدی است؛ یعنی اسلام ظلمستیز، اسلام عدالتخواه، اسلام مجاهد، اسلام طرفدار محرومان، اسلام مدافع حقوق پابرهنگان و رنجدیدگان و مستضعفان. در مقابل این اسلام، امام اصطلاح «اسلام آمریکائی» را در فرهنگ سیاسی ما وارد کرد. اسلام آمریکائی یعنی اسلام تشریفاتی، اسلام بیتفاوت در مقابل ظلم، در مقابل زیادهخواهی، اسلام بیتفاوت در مقابل دستاندازی به حقوق مظلومان، اسلام کمک به زورگویان، اسلام کمک به اقویا، اسلامی که با همهی اینها میسازد. این اسلام را امام نامگذاری کرد: اسلام آمریکائی. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : خط امام کلیدواژه(ها) : خط امام نوع(ها) : جستار متن فیش : شاخص در انقلاب ما چیست؟ این خیلی مهم است. سی سال است که ما در جهت این انقلاب حرکت میکنیم. ملت ما بصیرت به خرج دادند، شجاعت به خرج دادند، حقاً و انصافاً لیاقت به خرج دادند. این انقلاب را سی سال است شما دارید جلو میبرید؛ اما خطر وجود دارد. دشمن انقلاب، دشمن امام بیکار نمینشیند؛ سعی میکند این انقلاب را از پا در بیاورد. چه جور؟ با منحرف کردن راه انقلاب. بنابراین لازم است ما شاخص داشته باشیم. من عرض میکنم بهترین شاخصها، خود امام و خط امام است. امام بهترین شاخص برای ماست. اگر این تشبیه با همهی فاصلهای که وجود دارد، به نظر برسد، عیبی ندارد که تشبیه کنیم به وجود مقدس پیغمبر که قرآن میفرماید: «لقد کان لکم فی رسولاللَّه اسوة حسنة لمن کان یرجوا اللَّه و الیوم الاخر». خود پیغمبر اسوه است؛ رفتار او، کردار او، اخلاق او. یا در یک آیهی شریفهی دیگر میفرماید: «قد کانت لکم اسوة حسنة فی ابراهیم و الّذین معه»؛ ابراهیم و یاران ابراهیم اسوهاند. در اینجا یاران ابراهیمِ پیغمبر هم ذکر شدهاند تا کسی نگوید که پیغمبر معصوم بود یا ابراهیم معصوم بود، ما نمیتوانیم از آنها تبعیت کنیم؛ نه، «قد کانت لکم اسوة حسنة فی ابراهیم و الّذین معه اذ قالوا لقومهم انّا براء منکم و ممّا تعبدون من دون اللَّه کفرنا بکم» تا آخر آیهی شریفه. در مورد امام بزرگوار که شاگرد این مکتب و دنبالهروِ راه این انبیای عظام است، همین معنا صدق میکند. خود امام برجستهترین شاخصهاست؛ رفتار امام، گفتار امام. خوشبختانه بیانات امام در دسترس است، تدوین شده است. وصیتنامهی امام آشکارا همهی مافیالضمیر امام را برای آیندهی انقلاب تبیین میکند. نباید اجازه داد این شاخصها غلط تبیین شوند، یا پنهان بمانند، یا فراموش بشوند. اگر این شاخصها را ما بد تبیین کردیم، غلط ارائه دادیم، مثل این است که یک قطبنما را در یک راه از دست بدهیم، یا قطبنما از کار بیفتد. فرض کنید در یک مسیر دریائی یا در یک بیابان که جادهای هم وجود ندارد، قطبنمای انسان آسیب ببیند و از کار بیفتد؛ انسان متحیر میماند. اگر نظرات امام، بد بیان شد، بد تبیین شد، مثل این است که قطبنما از کار بیفتد، راه گم میشود؛ هر کسی به سلیقهی خود، به میل خود حرفی میزند. بدخواهان هم در این میان از فرصت استفاده میکنند، راه را جوری تبیین میکنند که ملت به اشتباه بیفتد. مواضع امام بایستی به طور روشن و واضح - همان طور که خود او گفت، همان طور که خود او نوشت - تبیین شود؛ این ملاک راه امام و خط امام و صراط مستقیم انقلاب است. یک نفر صریح میگوید من امام را قبول ندارم - این بحث دیگری است - خیلی خوب، پیروان امام و طرفداران امام با کسی که صریح بگوید من امام را قبول ندارم، راه او را غلط میدانم، حسابشان روشن است؛ اما اگر قرار است در خط امام، با اشارهی انگشت امام، این انقلاب پیش برود، باید معلوم باشد، روشن باشد و مواضع امام بزرگوارمان بدرستی تبیین شود. نباید برای خوشامد این و آن، برخی از مواضع حقیقی امام را یا انکار کرد، یا مخفی نگه داشت. بعضی اینجور فکر میکنند - و این فکر غلطی است - که برای اینکه امام پیروان بیشتری پیدا کند، کسانی که مخالف امام هستند، آنها هم به امام علاقهمند شوند، بایستی ما بعضی از مواضع صریح امام را یا پنهان کنیم یا نگوئیم یا کمرنگ کنیم؛ نه، امام هویتش، شخصیتش به همین مواضعی است که خود او با صریحترین بیانها، روشنترین الفاظ و کلمات، آنها را بیان کرد. همینها بود که دنیا را تکان داد. همین مواضع صریح بود که تودههای عظیم را مشتاق ملت ایران و بسیاری را پیرو ملت ایران کرد. این نهضت عظیم جهانی که شما امروز در گوشه و کنار دنیای اسلام نشانههای آن را میبینید، از این طریق به راه افتاد. امام را صریح باید آورد وسط میدان. مواضعش بر علیه استکبار، مواضعش بر علیه ارتجاع، مواضعش بر علیه لیبرال دموکراسی غرب، مواضعش بر علیه منافقان و دورویان را باید صریح گذاشت. کسانی که تحت تأثیر آن شخصیت عظیم قرار گرفتند، این مواضع را دیدند و تسلیم شدند. نمیشود به خاطر اینکه زید و عمرو از امام خوششان بیاید، ما مواضع امام را پنهان کنیم یا پوشیده کنیم یا آن چیزهائی که به نظرمان تند میآید، کمرنگ کنیم. عدهای در یک دورانی - که ما آن دوران را به یاد داریم؛ دوران جوانیهای ما - برای اینکه اسلام علاقهمندان و طرفدارانی پیدا کند، بعضی از احکام اسلام را کمرنگ میکردند، ندیده میگرفتند؛ حکم قصاص را، حکم جهاد را، حکم حجاب را انکار و پنهان میکردند، میگفتند اینها از اسلام نیست، قصاص از اسلام نیست، جهاد از اسلام نیست، برای اینکه فلان مستشرق یا فلان دشمن مبانی اسلامی از اسلام خوشش بیاید! این غلط است. اسلام را با کلیتش بایستی بیان کرد. امام منهای خط امام، آن امامی نیست که ملت ایران به نفس او، به هدایت او جانشان را کف دست گرفتند، فرزندانشان را به کام مرگ فرستادند، از جان و مالشان دریغ نکردند و بزرگترین حرکت قرن معاصر را در این نقطهی عالم به وجود آوردند. امام منهای خط امام، امام بیهویت است. سلب هویت از امام، خدمت به امام نیست. مبانی امام، مبانی روشنی بود. این مبانی - اگر کسی نخواهد مجامله کند، تعارف کند - در کلمات امام، در بیانات امام، در نامههای امام، و بخصوص در وصیتنامهی امام - که کوتاه شدهی همهی آن مواضع است - منعکس است. این مبانی فکری همان چیزی است که آن موج عظیم و سهمگین را علیه غارتگریهای غرب و یکهتازیهای آمریکا در دنیا به وجود آورد. شما خیال میکنید اینکه رئیس جمهورهای گوناگون آمریکا به هر کشوری از این کشورهای آسیا و خاورمیانه سفر کردند، حتّی در بعضی از کشورهای اروپائی مردم جمع شدند و علیه آنها شعار دادند، همیشه اینجور بود؟ نه، این حرکت امام بود، افشاگری امام بود، موضعگیری امام بود که استکبار را رسوا کرد، صهیونیسم را رسوا کرد، و روح مقاومت را در ملتها و بخصوص در جوامع اسلامی زنده کرد. این کجاندیشی است که ما مواضع امام را انکار کنیم. این کجاندیشی را هم متأسفانه بعضاً کسانی انجام میدهند که یک وقتی خودشان جزو مروجان افکار امام بودند یا جزو پیروان امام بودند. حالا به هر دلیلی راهها کج میشود، هدفها گم میشود، یک عدهای برمیگردند؛ بعد از آنکه سالهای متمادی برای امام و برای این هدفها حرف زدند و حرکت کردند، در مقابل این اهداف و این مبانی میایستند و آن حرفها را میزنند! خوب، خط امام اجزائی دارد. مهمترینِ آنچه که در مورد خط امام و راه امام میشود گفت، چند نکته است که من عرض میکنم. و بخصوص به جوانها عرض میکنم: بروید وصیتنامهی امام را بخوانید. امامی که دنیا را تکان داد، امامی است که در این وصیتنامه منعکس است، در این آثار و گفتار منعکس است. اولین و اصلیترین نقطه در مبانی امام و نظرات امام، مسئلهی اسلام ناب محمدی است؛ یعنی اسلام ظلمستیز، اسلام عدالتخواه، اسلام مجاهد، اسلام طرفدار محرومان، اسلام مدافع حقوق پابرهنگان و رنجدیدگان و مستضعفان. در مقابل این اسلام، امام اصطلاح «اسلام آمریکائی» را در فرهنگ سیاسی ما وارد کرد. اسلام آمریکائی یعنی اسلام تشریفاتی، اسلام بیتفاوت در مقابل ظلم، در مقابل زیادهخواهی، اسلام بیتفاوت در مقابل دستاندازی به حقوق مظلومان، اسلام کمک به زورگویان، اسلام کمک به اقویا، اسلامی که با همهی اینها میسازد. این اسلام را امام نامگذاری کرد: اسلام آمریکائی. فکر اسلام ناب، فکر همیشگی امام بزرگوار ما بود؛ مخصوص دوران جمهوری اسلامی نبود؛ منتها تحقق اسلام ناب، جز با حاکمیت اسلام و تشکیل نظام اسلامی امکانپذیر نبود. اگر نظام سیاسی کشور بر پایهی شریعت اسلامی و تفکر اسلامی نباشد، امکان ندارد که اسلام بتواند با ستمگران عالم، با زورگویان عالم، با زورگویان یک جامعه، مبارزهی واقعی و حقیقی بکند. لذا امام حراست و صیانت از جمهوری اسلامی را اوجب واجبات میدانست. اوجب واجبات، نه از اوجب واجبات. واجبترین واجبها، صیانت از جمهوری اسلامی است؛ چون صیانت اسلام - به معنای حقیقی کلمه - وابستهی به صیانت از نظام سیاسی اسلامی است. بدون نظام سیاسی، امکان ندارد. امام جمهوری اسلامی را مظهر حاکمیت اسلام میدانست. برای همین، امام جمهوری اسلامی را دنبال کرد، در راهش آن همه تلاش کرد و با آن شدت و حدت و اقتدار پای جمهوری اسلامی ایستاد. امام که دنبال قدرت شخصی نبود؛ امام دنبال این نبود که خودش بتواند قدرتی پیدا کند. مسئلهی امام، مسئلهی اسلام بود؛ لذا پای جمهوری اسلامی ایستاد. این مدل نو را امام به دنیا عرضه کرد؛ یعنی مدل جمهوری اسلامی. اساسیترین مسئله در جمهوری اسلامی، مبارزه با حاکمیتهای زورگویانه و اقتدارطلب دنیاست که در شکلهای مختلف خودش را نشان میدهد. حکومت دیکتاتوری و اقتدارطلب، فقط حکومت پادشاهان نیست؛ این یکی از انواع حکومت دیکتاتوری است. آن زمان دیکتاتوریهای چپ وجود داشت، که دیکتاتوری یکحزبی در کشورها بود؛ هر کار میخواستند، با آحاد ملت میکردند؛ کسی هم به ملت پاسخگو نبود. در واقع ملت دست یک اقلیت محدودی زندانی بود. این هم یک نوع دیکتاتوری بود. یک نوع دیکتاتوری هم دیکتاتوری سرمایهداران است که در نظامهای بظاهر مردمسالار - نظامهای لیبرال دموکراسی - تجلی پیدا میکند. این هم نوعی دیکتاتوری است، منتها دیکتاتوری بسیار هوشمندانه و غیر مستقیم؛ در واقع دیکتاتوری سرمایهدارها و صاحبان ثروتهای بزرگ است. امام جمهوری اسلامی را در مقابل این طاغوتهای بشری به وجود آورد؛ اسلام را - که در دل اسلامیت، تکیهی به مردم و رأی مردم و خواست مردم وجود دارد - معیار اصلی این نظام قرار داد. بنابراین جمهوری اسلامی، هم جمهوری است، یعنی متکی به آراء مردم است؛ هم اسلامی است، یعنی متکی به شریعت الهی است. این یک مدل نو است؛ این یکی از شاخصهای عمدهی در خط امام است. هر کسی دربارهی حاکمیت نظام جمهوری اسلامی برخلاف این فکر کند، برخلاف فکر امام است؛ مدعی نشود که او دنبالهروِ امام است، در عین حال این فکر را دارد؛ نه، فکر امام این است. این واضحترین خط از خطوط اندیشهی امام است. یک شاخص دیگر در برنامهی امام و خط امام و راه مستقیم امام، مسئلهی جاذبه و دافعهی امام بود. انسانهای بزرگ، جاذبه و دافعهشان هم میدان وسیع و گستردهای دارد. همه جاذبه و دافعه دارند. شما با رفتار خودتان، یکی را به خودتان علاقهمند و متمایل میکنید، یکی هم از شما میرنجد؛ این جاذبه و دافعه است. اما انسانهای بزرگ، جاذبهشان یک طیف وسیعی را به وجود میآورد؛ دافعهی آنها هم همین طور، یک طیف عظیمی را به وجود میآورد. جاذبه و دافعهی امام تماشائی است. آنچه که مبنا و معیار جاذبهی امام و دافعهی امام بود، باز مکتب بود، اسلام بود؛ درست همان طوری که امام سجاد (سلام اللَّه علیه) در دعای صحیفهی سجادیه - دعای ورود در ماه رمضان - به خداوند متعال عرض میکند. مکرر عرض کردهایم که دعاهای امام سجاد واقعاً جزو برترین گنجینههای معارف اسلامی است. در این دعاها معارفی وجود دارد که انسان اینها را از روایات و آثار روائی نمیتواند به دست بیاورد؛ در دعاها صریح اینها بیان شده است. در دعای چهل و چهارم صحیفهی سجادیه - که دعای ورود در ماه رمضان است و امام سجاد آن را میخواندند - حضرت چیزهائی را از خدای متعال برای ماه رمضان درخواست میکنند؛ از جملهی چیزهائی که درخواست میکنند، این است: «و ان نسالم من عادانا»؛ پروردگارا! از تو میخواهیم که با همهی دشمنانِ خودمان صلح کنیم، سلم و مدارا پیشه کنیم. بعد بلافاصله میفرمایند: «حاشی من عودی فیک و لک فأنه العدوّ الّذی لانوالیه و الحرب الّذی لانصافیه»؛ مگر آن دشمنی که من به خاطر تو با او دشمنی کردم، در راه تو با او دشمنی کردم. این دشمنی است که ما هرگز با او دم از آشتی نخواهیم زد و دل ما با او صاف نخواهد شد. امام اینجوری بود؛ دشمنیِ شخصی با کسی نداشت. اگر کدورتهای شخصیای هم بود، امام زیر پا میگذاشت؛ اما دشمنی به خاطر مکتب، برای امام بسیار جدی بود. همان امامی که از اول شروع نهضت در سال 1341 روی تودهی مردم، انواع و اقسام افکار گوناگون در میان مردم، اینجور آغوش باز کرده بود، مردم را از اهل هر قومی، از اهل هر گروه و مذهبی، با آغوش باز میپذیرفت، همین امام در اول انقلاب یک مجموعههائی را از خود طرد کرد. کمونیستها را صریح طرد کرد. آن روز برای خیلی از ماها که در اول انقلاب دستاندرکار مبارزه بودیم، این کار امام عجیب بود. در همان اوائل انقلاب، امام صریح در مقابل کمونیستها موضعگیری کرد و اینها را از خودش جدا کرد. در مقابل لیبرالمسلکها و دلباختگان به نظامهای غربی و فرهنگ غربی، امام قاطعیت نشان داد؛ اینها را از خود دور کرد، از خود جدا کرد؛ هیچ رودربایستی و ملاحظهای نکرد. مرتجعین را - کسانی که حاضر نبودند حقائق الهی و روح قرآنی احکام اسلامی را قبول کنند و تحول عظیم را بپذیرند - از خودش طرد کرد. امام بارها مرتجعین را با تعبیرات سخت و تلخ محکوم کرد، از خود دور کرد. در تبرّی از افرادی که در دائرهی فکری و مبانی اسلامی او قرار نمیگرفتند، امام تأمل نکرد؛ در حالی که با آنها هم دشمنی شخصی نداشت. شما ملاحظه کنید به وصیتنامهی امام؛ امام در همین وصیتنامه خطاب میکند به کمونیستهائی که در داخل جنایت کرده بودند و به خارج کشور گریخته بودند. لحن امام را ملاحظه کنید. به اینها میگوید: شما داخل کشور بیائید و مجازاتی را که قانون و عدالت برای شما میگذارد، تحمل کنید و مجازات شوید. یعنی بیائید اعدام را یا حبس را یا سایر مجازاتها را تحمل کنید، برای اینکه خودتان را از عذاب الهی و نقمت الهی نجات دهید. با اینها دلسوزانه حرف میزند. میفرماید: اگر شهامت این را هم ندارید که بیائید مجازات خودتان را قبول کنید، لااقل آنجا که هستید، راهتان را عوض کنید، توبه کنید؛ با ملت ایران، با نظام اسلامی، با حرکت اسلامی مقابله نکنید؛ برای قدرتمندان و زورگویان، پیادهنظام نباشید. امام دعوای شخصی ندارد؛ اما در دائرهی مکتب، با قاطعیت کامل، جاذبه و دافعهی خود را اعمال میکند. این یک شاخص عمده از زندگی امام و مکتب امام است. تولّی و تبرّی در عرصهی سیاست هم باید تابع تفکر و فکر و مبانی اسلامی و مذهبی باشد؛ اینجا هم باید انسان ملاک و معیار را این قرار بدهد؛ ببیند خدای متعال از او چه میخواهد. با این روشی که امام در پیش گرفته بود و در گفتار و کردار او منعکس بود، نمیشود انسان خود را در خط امام بداند، دنبالهروِ امام بداند، اما با کسانی که صریحاً پرچم معارضهی با امام و اسلام را بلند میکنند، خودش را در یک جبهه تعریف کند. نمیشود قبول کرد که آمریکا و انگلیس و سیا و موساد و سلطنتطلب و منافق بر روی یک محوری توافق کنند، حول یک محوری جمع بشوند، بعد آن محور باز ادعا کند که من خط امامم! این نمیشود، این قابل قبول نیست. نمیشود با هر کس و ناکسی ائتلاف کرد. باید ببینیم دشمنان دیروز امام در برابر ما چه موضعی میگیرند. اگر دیدیم مواضع ما جوری است که آمریکای مستکبر، صهیونیست غاصب، مزدوران قدرتهای گوناگون، مخالفین و معاندین امام و اسلام و انقلاب از ما تجلیل میکنند، احترام میکنند، بایستی در مواضعمان شک کنیم؛ باید بدانیم که راه درست و مستقیم را نمیرویم. این معیار است، این یک ملاک است. امام هم بارها بر همین تکیه میکرد. امام میفرمود - در نوشتهجات امام وجود دارد، در اسناد قطعی فرمایشات امام این هست - که اگر از ما تعریف کردند، بدانیم که خیانتکاریم. این خیلی مهم است. کسانی بیایند درست در خط مقابل امام حرکت کنند، دربارهی مسئلهی قدس در روز قدس آنجور موضعگیری کنند، در روز عاشورا آن فضاحت را به بار بیاورند، بعد ما با کسانی که با اساس مبنای امام و حرکت امام صریحاً مخالفند، اظهار همراهی کنیم، خودمان را در کنار اینها قرار بدهیم و تعریف کنیم، یا در مقابل اینها سکوت کنیم؛ در عین حال بگوئیم ما دنبالهروِ امامیم! این امکان ندارد، این قابل قبول نیست. ملت هم این را خوب فهمیدند. ملت این را میبیند، میداند، میشناسد، میفهمد. یک شاخص دیگر در مشی امام و خط امام که خیلی مهم است، مسئلهی محاسبات معنوی و الهی است. امام در تصمیمگیریهای خود، در تدابیر خود، محاسبات معنوی را در درجهی اول قرار میداد. یعنی چه؟ یعنی انسان برای هر کاری که میخواهد بکند، در درجهی اول هدفش کسب رضای الهی باشد؛ کسب پیروزی نباشد، به دست گرفتن قدرت نباشد، کسب وجاهت پیش زید و عمرو نباشد. هدف اول، رضای الهی باشد. این یک. بعد هم به وعدهی الهی اطمینان و اعتماد داشته باشد. وقتی انسان هدفش رضای خدا بود، به وعدهی الهی هم اعتماد و اطمینان داشت، آن وقت دیگر یأس معنا ندارد، ترس معنا ندارد، غفلت معنا ندارد، غرور معنا ندارد. امام آن وقتی که تنها بود، مبتلای به ترس نشد، مبتلای به یأس نشد؛ آن وقتی هم که همهی ملت ایران یکصدا نام او را فریاد زدند، بلکه ملتهای دیگر هم به او عشق ورزیدند و این را ابراز کردند، دچار غرور نشد. آن وقتی که خرمشهر به وسیلهی متجاوزین عراقی از دست رفت، امام مأیوس نشد؛ آن وقتی هم که خرمشهر را رزمندگان ما با دلاوری و فداکاری خود گرفتند، امام مغرور نشد؛ فرمود «خرمشهر را خدا آزاد کرد»؛ یعنی ما هیچکارهایم. در همهی حوادث گوناگون دوران زعامت آن بزرگوار، امام همینجور بود. آن وقتی که تنها بود، وحشت نکرد؛ آن وقتی که غلبه و قدرت با او بود، مغرور نشد؛ غفلت هم نکرد. این اعتماد به خداست. وقتی رضای خدا بود، قضیه این است. به وعدهی الهی باید اعتماد کرد. خدای متعال در سورهی «انّا فتحنا» میفرماید: «و یعذّب المنافقین و المنافقات و المشرکین و المشرکات الظّانّین باللَّه ظنّ السّوء»؛ خصوصیت منافق و مشرک از جمله این است که به خدا سوءظن دارند، وعدهی الهی را قبول ندارند، باور ندارند. اینکه خدا میگوید: «و لینصرنّ اللَّه من ینصره»، این را آدم مؤمن با همهی وجود قبول دارد؛ منافق این را قبول ندارد. خداوند میفرماید: «علیهم دائرة السّوء و غضب اللَّه علیهم و لعنهم و اعدّ لهم جهنّم و ساءت مصیرا». کسانی که به خدا سوءظن دارند، وضعیتشان اینجور است. امام به وعدهی الهی اطمینان داشت. ما برای خدا مجاهدت میکنیم، قدم برای خدا برمیداریم، همهی تلاش خودمان را به میدان میآوریم؛ نتیجه را خدای متعال - آنچنان که وعده فرموده است - تحقق خواهد داد. ما برای تکلیف کار میکنیم؛ اما خدای متعال بر همین عمل برای تکلیف، بهترین نتیجه را به ما خواهد داد. این یکی از خصوصیات مشی امام و خط امام است. راه انقلاب، صراط مستقیم انقلاب این است. یکی از چیزهائی که در همین زمینه وجود داشت، رعایت تقوای عجیب امام در همهی امور بود. تقوا در مسائل شخصی یک حرف است؛ تقوا در مسائل اجتماعی و مسائل سیاسی و عمومی خیلی مشکلتر است، خیلی مهمتر است، خیلی اثرگذارتر است. ما نسبت به دوستانمان، نسبت به دشمنانمان چه میگوئیم؟ اینجا تقوا اثر میگذارد. ممکن است ما با یکی مخالف باشیم، دشمن باشیم؛ دربارهی او چگونه قضاوت میکنید؟ اگر قضاوت شما دربارهی آن کسی که با او مخالفید و با او دشمنید، غیر از آن چیزی باشد که در واقع وجود دارد، این تعدی از جادهی تقواست. آیهی شریفهای که اول عرض کردم، تکرار میکنم: «یا ایّها الّذین امنوا اتّقوا اللَّه و قولوا قولا سدیدا». قول سدید، یعنی استوار و درست؛ اینجوری حرف بزنیم. من میخواهم عرض بکنم به جوانان عزیزمان، جوانهای انقلابی و مؤمن و عاشق امام، که حرف میزنند، مینویسند، اقدام میکنند؛ کاملاً رعایت کنید. اینجور نباشد که مخالفت با یک کسی، ما را وادار کند که نسبت به آن کس از جادهی حق تعدی کنیم، تجاوز کنیم، ظلم کنیم؛ نه، ظلم نباید کرد. به هیچ کس نباید ظلم کرد. من یک خاطره از امام نقل کنم. ما یک شب در خدمت امام بودیم. من از ایشان پرسیدم نظر شما نسبت به فلان کس چیست - نمیخواهم اسم بیاورم؛ یکی از چهرههای معروف دنیای اسلام در دوران نزدیک به ما، که همه نام او را شنیدند، همه میشناسند - امام یک تأملی کردند، گفتند: نمیشناسم. بعد هم یک جملهی مذمتآمیزی راجع به آن شخص گفتند. این تمام شد. من فردای آن روز یا پسفردا - درست یادم نیست - صبح با امام کاری داشتم، رفتم خدمت ایشان. بمجردی که وارد اتاق شدم و نشستم، قبل از اینکه من کاری را که داشتم، مطرح کنم، ایشان گفتند که راجع به آن کسی که شما دیشب یا پریشب سؤال کردید، «همین، نمیشناسم». یعنی آن جملهی مذمتآمیزی را که بعد از «نمیشناسم» گفته بودند، پاک کردند. ببینید، این خیلی مهم است. آن جملهی مذمتآمیز نه فحش بود، نه دشنام بود، نه تهمت بود؛ خوشبختانه من هم بکلی از یادم رفته که آن جمله چه بود؛ یعنی یا تصرف معنوی ایشان بود، یا کمحافظگی من بود؛ نمیدانم چه بود، اما اینقدر یادم هست که یک جملهی مذمتآمیزی بود. همین را ایشان آن شب گفتند، دو روز بعدش یا یک روز بعدش آن را پاک کردند؛ گفتند: نه، همان نمیشناسم. ببینید، اینها اسوه است؛ «لقد کان لکم فی رسولاللَّه اسوة حسنة». دربارهی زیدی که شما او را قبول ندارید، دو جور میشود حرف زد: یک جور آنچنانی که درست منطبق با حق است، یک جور هم آنچنانی که در آن آمیزهای از ظلم وجود دارد. این دومی بد است، باید از آن پرهیز کرد. درست همانی که حق است، صدق است و شما در دادگاه عدل الهی میتوانید راجع به آن توضیح دهید، بگوئید، نه بیشتر. این یکی از خطوط اصلی حرکت امام و خط امام است که ماها باید به یاد داشته باشیم. یکی دیگر از خطوط اصلی خط امام، نقش مردم است؛ هم در انتخابات که امام در این کار واقعاً یک حرکت عظیمی انجام داد، هم در غیر انتخابات، در مسائل گوناگون اجتماعی. در هیچ انقلابی در دوران انقلابها - که نیمهی اول قرن بیستم، دوران انقلابهای گوناگون است؛ در شرق و غرب دنیا انقلابهای مختلفی با شکلهای مختلف به وجود آمد - سابقه ندارد که دو ماه بعد از پیروزی انقلاب، یک رفراندوم عمومی برای انتخاب شیوهی حکومت و نظام حکومتی انجام بگیرد؛ اما به همت امام در ایران این اتفاق افتاد. هنوز یک سال از انقلاب نگذشته بود که قانون اساسی تدوین و تصویب شد. در آن ماههای اول که تدوین قانون اساسی هنوز انجام نشده بود و تأخیر افتاده بود، یادم هست یک روز امام ماها را خواستند، رفتیم قم - آن وقت ایشان هنوز قم بودند - با اوقات تلخی گفتند که قانون اساسی را زودتر تدوین کنید. آن وقت انتخابات مجلس خبرگان راه افتاد و مردم خبرگان را برای تدوین قانون اساسی انتخاب کردند؛ بعد هم که قانون اساسی تدوین شد، آن را به رأی عمومی گذاشتند؛ رفراندوم شد، مردم قانون اساسی را انتخاب کردند. بعد هم انتخابات ریاست جمهوری و مجلس برگزار شد. در سختترین دوران جنگ که تهران زیر بمباران دشمن بود، انتخابات تعطیل نشد؛ حتّی تا امروز یک روز انتخابات در ایران تأخیر نیفتاده است. کدام دموکراسی را در دنیا شما سراغ دارید؟ انقلابها که هیچ؛ در هیچ دموکراسیای، با این دقت، سر موقع، آراء مردم به صندوقها ریخته نمیشود. این خط امام است. در غیر مسائل انتخابات هم بارها مردم مورد توجه امام قرار گرفتند و امام به نقش آنها اشارهی روشن کردند، گاهی تصریح کردند؛ در یک جاهائی گفتند: اگر مسئولین فلان کار را که باید انجام بدهند، انجام ندهند، مردم خودشان وارد میشوند و انجام میدهند. یک نقطهی دیگر از نقاط روشن خط امام، جهانی بودن نهضت است. امام نهضت را جهانی میدانست و این انقلاب را متعلق به همهی ملتهای مسلمان، بلکه غیر مسلمان معرفی میکرد. امام از این ابائی نداشت. این غیر از دخالت در امور کشورهاست، که ما نمیکنیم؛ این غیر از صادر کردن انقلاب به سبک استعمارگران دیروز است، که ما این کار را نمیکنیم، اهلش نیستیم؛ این معنایش این است که بوی خوش این پدیدهی رحمانی باید در دنیا پراکنده شود، ملتها بفهمند که وظیفهشان چیست، ملتهای مسلمان بدانند که هویتشان چگونه است و کجاست. یک نمونهی این نگاه جهانی، موضعگیری امام در باب فلسطین است. امام صریحاً فرمود: اسرائیل یک غدهی سرطانی است. خوب، غدهی سرطانی را چه کار میکنند؟ غیر از قطع غده، چه علاجی میتوان برای آن کرد؟ امام ملاحظهی کسی را نکرد. منطق امام این بود. این حرف شعاری نیست؛ این منطقی است. فلسطین یک کشور تاریخی است. در طول تاریخ، کشوری وجود داشته است به نام فلسطین. یک عدهای با پشتیبانی قدرتهای ستمگر عالم آمدهاند با عنیفترین و شدیدترین وجهی این ملت را از این کشور بیرون کردهاند؛ کشتند، تبعید کردند، شکنجه کردند، اهانت کردند، این ملت را بیرون کردند - که امروز چند میلیون آوارهی فلسطینی در کشورهای همجوار فلسطین اشغالی و در کشورهای دیگر زندگی میکنند؛ اغلب هم توی اردوگاهها - در واقع آمدند کشور را از صحنهی جغرافیا حذف کردند، ملت را بکلی از هستی ساقط کردند، یک واحد جغرافیائی جعلی و جدیدی به جای آن تحمیل کردند و اسمش را گذاشتند اسرائیل. ببینید منطق چه اقتضاء میکند؟ حرفی که ما در مورد مسئلهی فلسطین داریم، یک حرف شعاری نیست؛ یک حرف صددرصد منطقی است. یک عده قدرتمند که در رأس آنها اول انگلیس بود، بعد هم آمریکا ملحق شد، دنبالهروِ آنها هم کشورهای غربی، آمدهاند میگویند کشور فلسطین و ملت فلسطین باید حذف بشوند تا به جای آن، کشوری به نام اسرائیل و ملت جعلیای به نام ملت اسرائیل به وجود بیاید. این یک حرف؛ یک حرف دیگر هم در مقابلش هست که حرف امام است؛ میگوید: نه، این واحد جعلی و تحمیلی باید حذف شود؛ به جای آن، ملت اصلی و کشور اصلی و واحد جغرافیائی اصلی سر کار بیاید. از این دو حرف، کدام منطقی است؟ آن حرفی که متکی به سرنیزه و سرکوب است و میخواهد یک نظام سیاسی را، یک واحد جغرافیائیِ تاریخی را با چند هزار سال سابقه، بکلی از صحنهی جغرافیا حذف کند، این منطقی است یا آن حرفی که میگوید نه، این واحد اصلی جغرافیائی باید بماند، آن واحد جعلی و تحمیلی باید از بین برود؟ امام این را میگفت. این منطقیترین حرفی است که در باب اسرائیل غاصب و در باب مسئلهی فلسطین میشود گفت. امام این را گفت؛ صریح هم این را بیان کرد. حالا اگر کسی این حرف را به اشاره هم بیان کند، یک عدهای که مدعی خط امامند، میگویند آقا چرا این حرف گفته شد؟! خوب، این حرف امام است؛ این منطق امام است؛ این منطق صحیح است؛ همهی مسلمانان عالم، همهی آزادگان عالم، ملتهای بیطرف باید این حرف را قبول کنند و بپذیرند. این، درست است. این، موضع امام است. یک نکتهی آخر هم عرض بکنم. شما برادران و خواهران عزیز در گرمای هوا تحمل کردید؛ خداوند انشاءاللَّه شما را مأجور بدارد. یک نکتهی اساسی دیگر در مورد خط امام و راه امام این است که امام بارها فرمود قضاوت در مورد اشخاص باید با معیار حال کنونی اشخاص باشد. گذشتهی اشخاص، مورد توجه نیست. گذشته مال آن وقتی است که حال فعلی معلوم نباشد. انسان به آن گذشته تمسک کند و بگوید: خوب، قبلاً اینجوری بوده، حالا هم لابد همان جور است. اگر حال فعلی اشخاص در نقطهی مقابل آن گذشته بود، آن گذشته دیگر کارائی ندارد. این همان قضاوتی بود که امام امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) با جناب طلحه و جناب زبیر کرد. شما باید بدانید طلحه و زبیر مردمان کوچکی نبودند. جناب زبیر سوابقی درخشان دارد که نظیر آن را کمتر کسی از اصحاب امیرالمؤمنین داشت. بعد از به خلافت رسیدن جناب ابیبکر، در همان روزهای اول، پای منبر ابیبکر چند نفر از صحابه بلند شدند، اظهار مخالفت کردند، گفتند: حق با شما نیست؛ حق با علیبنابیطالب است. اسم این اشخاص در تاریخ ثبت است. اینها چیزهائی نیست که شیعه نقل کرده باشد؛ نه، این در همهی کتب تواریخ ذکر شده است. یکی از آن اشخاصی که پای منبر جناب ابیبکر بلند شد و از حق امیرالمؤمنین دفاع کرد، زبیر است. این سابقهی زبیر است. مابین آن روز و روزی که زبیر روی امیرالمؤمنین شمشیر کشید، فاصله بیست و پنج سال است. حالا برادران اهل سنت از طرف طلحه و زبیر اعتذار میکنند، میگویند آنها اجتهادشان به اینجا منتهی شد؛ خیلی خوب، حالا هر چی. ما راجع به اینکه آنها در مقابل خدای متعال چه وضعی دارند، الان در مقام آن نیستیم؛ اما امیرالمؤمنین با اینها چه کرد؟ جنگید. امیرالمؤمنین از مدینه لشکر کشید، رفت طرف کوفه و بصره، برای جنگ با طلحه و زبیر. یعنی آن سوابق محو شد، تمام شد. امام ملاکش این بود، معیارش این بود. بعضیها با امام از پاریس تو هواپیما بودند و آمدند ایران؛ اما در زمان امام به خاطر خیانت اعدام شدند! بعضیها از دورانی که امام در نجف بود و بعد که به پاریس رفت، با ایشان ارتباط داشتند، در اول انقلاب هم مورد توجه امام قرار گرفتند؛ اما بعد رفتار اینها، موضعگیریهای اینها موجب شد که امام اینها را طرد کرد، از خودش دور کرد. میزان، وضعی است که امروز بنده دارم. اگر خدای نکرده نفس اماره و شیطان، راه را در مقابل من منحرف کردند، قضاوت چیز دیگری خواهد بود. مبنای نظام اسلامی این است و امام اینجوری عمل کرد. خطوط دیگری را هم در زمینهی راه امام و خط امام میشود بیان کرد. آنچه که عرض شد، مهمترین و مؤثرترینها بود. خوب است برادران، جوانان، اهل فکر و تحقیق، طلاب، دانشجویان، روی این مبانی فکر کنند، روی اینها کار کنند. فقط متن باقی نمانَد؛ این متنها درست توضیح داده شود، تبیین شود. همه، بخصوص جوانهای عزیز ما این را بدانند؛ آنچه که بعد از رحلت امام تا امروز اتفاق افتاده است، از دشمنیها، کارشکنیها، هر کاری که کردند، از هر نوعی که انجام دادند، نتوانسته است در پایههای این نظام اندک تزلزل و تکانی ایجاد کند؛ بلکه بعکس، هر ضربهای که دشمن حوالهی جمهوری اسلامی کرده است، در نتیجه به استحکام بیشتر جمهوری اسلامی انجامیده است؛ درست مثل هشت سال جنگ تحمیلی. هشت سال همهی قدرتهای سیاسی و نظامی و مالی بزرگ دنیا پشت سر رژیم بعثی عراق ایستادند، با ایران اسلامی جنگیدند، همهی توان خودشان را به میدان آوردند تا جمهوری اسلامی را شکست بدهند یا تضعیف کنند؛ نتیجه چه شد؟ وقتی که این هشت سال تمام شد، دنیا با کمال حیرت، ناظر به پا خاستن جمهوری اسلامی با یک قدرت دفاعی و نظامی بمراتب قویتر و عظیمتر از هنگام جنگ شد. قدرت جمهوری اسلامی بعد از جنگ آنچنان در دنیا طلوع کرد که چشمها را خیره کرد. امروز هم همین جور است. هر اتفاقی که دشمنان برنامهریزی کنند، افراد سادهدل و خام و غافل به هر نحوی با دشمنان همراهی کنند، با ایستادگی ملت ایران، نتیجهاش تقویت بیشتر جمهوری اسلامی است. شما دیدید فتنهای به وجود آمد، کارهائی شد، تلاشهائی شد، آمریکا از فتنهگران دفاع کرد، انگلیس دفاع کرد، قدرتهای غربی دفاع کردند، منافقین دفاع کردند، سلطنتطلبها دفاع کردند؛ نتیجه چه شد؟ نتیجه این شد که در مقابل همهی این اتحاد و اتفاق نامیمون، مردم عزیز ما، ملت بزرگ ما در روز نهم دی، در روز بیست و دوی بهمن، آنچنان عظمتی از خودشان نشان دادند که دنیا را خیره کرد. ایران امروز، جوان امروز، تحصیلکردهی امروز، ایرانیان امروز، آنچنان وضعیتی دارند که هر توطئهای را دشمن علیه نظام جمهوری اسلامی زمینهچینی کند، به توفیق الهی توطئه را خنثی میکنند. منتها توجه داشته باشید؛ باید تقوا پیشه کنیم. آنچه ما را قوی میکند، تقواست؛ آنچه ما را آسیبناپذیر میکند، تقواست؛ آنچه ما را به ادامهی این راه تا رسیدن به اهداف عالیه امیدوار میکند، تقواست. پروردگارا! به محمد و آل محمد توفیق تقوا به همهی ما، به آحاد این ملت مرحمت بفرما. پروردگارا! دلها را به هم نزدیک کن. پروردگارا! محور خط امام و شخصیت امام و هویت واقعی این انقلاب را روزبهروز در میان ملت ما برجستهتر کن. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : لیبرال دموکراسی کلیدواژه(ها) : لیبرال دموکراسی نوع(ها) : جستار متن فیش : امام را صریح باید آورد وسط میدان. مواضعش بر علیه استکبار، مواضعش بر علیه ارتجاع، مواضعش بر علیه لیبرال دموکراسی غرب، مواضعش بر علیه منافقان و دورویان را باید صریح گذاشت. کسانی که تحت تأثیر آن شخصیت عظیم قرار گرفتند، این مواضع را دیدند و تسلیم شدند. نمیشود به خاطر اینکه زید و عمرو از امام خوششان بیاید، ما مواضع امام را پنهان کنیم یا پوشیده کنیم یا آن چیزهائی که به نظرمان تند میآید، کمرنگ کنیم. عدهای در یک دورانی- که ما آن دوران را به یاد داریم؛ دوران جوانیهای ما- برای اینکه اسلام علاقهمندان و طرفدارانی پیدا کند، بعضی از احکام اسلام را کمرنگ میکردند، ندیده میگرفتند؛ حکم قصاص را، حکم جهاد را، حکم حجاب را انکار و پنهان میکردند، میگفتند اینها از اسلام نیست، قصاص از اسلام نیست، جهاد از اسلام نیست، برای اینکه فلان مستشرق یا فلان دشمن مبانی اسلامی از اسلام خوشش بیاید! این غلط است. اسلام را با کلیتش بایستی بیان کرد. امام منهای خط امام، آن امامی نیست که ملت ایران به نفس او، به هدایت او جانشان را کف دست گرفتند، فرزندانشان را به کام مرگ فرستادند، از جان و مالشان دریغ نکردند و بزرگترین حرکت قرن معاصر را در این نقطهی عالم به وجود آوردند. امام منهای خط امام، امام بیهویت است. سلب هویت از امام، خدمت به امام نیست. مبانی امام، مبانی روشنی بود. این مبانی- اگر کسی نخواهد مجامله کند، تعارف کند- در کلمات امام، در بیانات امام، در نامههای امام، و بخصوص در وصیتنامهی امام- که کوتاهشدهی همهی آن مواضع است- منعکس است. این مبانی فکری همان چیزی است که آن موج عظیم و سهمگین را علیه غارتگریهای غرب و یکهتازیهای آمریکا در دنیا به وجود آورد. شما خیال میکنید اینکه رئیسجمهورهای گوناگون آمریکا به هر کشوری از این کشورهای آسیا و خاورمیانه سفر کردند، حتّی در بعضی از کشورهای اروپائی مردم جمع شدند و علیه آنها شعار دادند، همیشه اینجور بود؟ نه، این حرکت امام بود، افشاگری امام بود، موضعگیری امام بود که استکبار را رسوا کرد، صهیونیسم را رسوا کرد، و روح مقاومت را در ملتها و بخصوص در جوامع اسلامی زنده کرد. این کجاندیشی است که ما مواضع امام را انکار کنیم. این کجاندیشی را هم متأسفانه بعضاً کسانی انجام میدهند که یکوقتی خودشان جزو مروجان افکار امام بودند یا جزو پیروان امام بودند. حالا به هر دلیلی راهها کج میشود، هدفها گم میشود، یک عدهای برمیگردند؛ بعد از آنکه سالهای متمادی برای امام و برای این هدفها حرف زدند و حرکت کردند، در مقابل این اهداف و این مبانی میایستند و آن حرفها را میزنند! خوب، خط امام اجزائی دارد. مهمترینِ آنچه که در مورد خط امام و راه امام میشود گفت، چند نکته است که من عرض میکنم. و بخصوص به جوانها عرض میکنم: بروید وصیتنامهی امام را بخوانید. امامی که دنیا را تکان داد، امامی است که در این وصیّتنامه منعکس است، در این آثار و گفتار منعکس است. اولین و اصلیترین نقطه در مبانی امام و نظرات امام، مسئلهی اسلام ناب محمدی است؛ یعنی اسلام ظلمستیز، اسلام عدالتخواه، اسلام مجاهد، اسلام طرفدار محرومان، اسلام مدافع حقوق پابرهنگان و رنجدیدگان و مستضعفان. در مقابل این اسلام، امام اصطلاح «اسلام آمریکائی» را در فرهنگ سیاسی ما وارد کرد. اسلام آمریکائی یعنی اسلام تشریفاتی، اسلام بیتفاوت در مقابل ظلم، در مقابل زیادهخواهی، اسلام بیتفاوت در مقابل دستاندازی به حقوق مظلومان، اسلام کمک به زورگویان، اسلام کمک به اقویا، اسلامی که با همهی اینها میسازد. این اسلام را امام نامگذاری کرد: اسلام آمریکائی. فکر اسلام ناب، فکر همیشگی امام بزرگوار ما بود؛ مخصوص دوران جمهوری اسلامی نبود؛ منتها تحقق اسلام ناب، جز با حاکمیت اسلام و تشکیل نظام اسلامی امکانپذیر نبود. اگر نظام سیاسی کشور بر پایهی شریعت اسلامی و تفکر اسلامی نباشد، امکان ندارد که اسلام بتواند با ستمگران عالم، با زورگویان عالم، با زورگویان یک جامعه، مبارزهی واقعی و حقیقی بکند. لذا امام حراست و صیانت از جمهوری اسلامی را اوجب واجبات میدانست. اوجب واجبات، نه از اوجب واجبات. واجبترین واجبها، صیانت از جمهوری اسلامی است؛ چون صیانت اسلام- به معنای حقیقی کلمه- وابستهی به صیانت از نظام سیاسی اسلامی است. بدون نظام سیاسی، امکان ندارد. امام جمهوری اسلامی را مظهر حاکمیت اسلام میدانست. برای همین، امام جمهوری اسلامی را دنبال کرد، در راهش آن همه تلاش کرد و با آن شدت و حدت و اقتدار پای جمهوری اسلامی ایستاد. امام که دنبال قدرت شخصی نبود؛ امام دنبال این نبود که خودش بتواند قدرتی پیدا کند. مسئلهی امام، مسئلهی اسلام بود؛ لذا پای جمهوری اسلامی ایستاد. این مدل نو را امام به دنیا عرضه کرد؛ یعنی مدل جمهوری اسلامی. اساسیترین مسئله در جمهوری اسلامی، مبارزه با حاکمیتهای زورگویانه و اقتدارطلب دنیاست که در شکلهای مختلف خودش را نشان میدهد. حکومت دیکتاتوری و اقتدارطلب، فقط حکومت پادشاهان نیست؛ این یکی از انواع حکومت دیکتاتوری است. آن زمان دیکتاتوریهای چپ وجود داشت، که دیکتاتوری یکحزبی در کشورها بود؛ هر کار میخواستند، با آحاد ملت میکردند؛ کسی هم به ملت پاسخگو نبود. در واقع ملت دست یک اقلیت محدودی زندانی بود. این هم یک نوع دیکتاتوری بود. یک نوع دیکتاتوری هم دیکتاتوری سرمایهداران است که در نظامهای بظاهر مردمسالار- نظامهای لیبرال دموکراسی- تجلی پیدا میکند. این هم نوعی دیکتاتوری است، منتها دیکتاتوری بسیار هوشمندانه و غیر مستقیم؛ در واقع دیکتاتوری سرمایهدارها و صاحبان ثروتهای بزرگ است. امام جمهوری اسلامی را در مقابل این طاغوتهای بشری به وجود آورد؛ اسلام را- که در دل اسلامیت، تکیهی به مردم و رأی مردم و خواست مردم وجود دارد- معیار اصلی این نظام قرار داد. بنابراین جمهوری اسلامی، هم جمهوری است، یعنی متکی به آراء مردم است؛ هم اسلامی است، یعنی متکی به شریعت الهی است. این یک مدل نو است؛ این یکی از شاخصهای عمدهی در خط امام است. هرکسی در بارهی حاکمیت نظام جمهوری اسلامی برخلاف این فکر کند، برخلاف فکر امام است؛ مدعی نشود که او دنبالهروِ امام است، در عین حال این فکر را دارد؛ نه، فکر امام این است. این واضحترین خط از خطوط اندیشهی امام است. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش :اسلام، معیار جاذبه و دافعه امام خمینی(ره)/صحیفه سجادیه دعای 44 کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه), شاخص انقلاب اسلامی, اسلام نوع(ها) : حدیث متن فیش : یک شاخص دیگر در برنامهی امام و خط امام و راه مستقیم امام، مسئلهی جاذبه و دافعهی امام بود. انسانهای بزرگ، جاذبه و دافعهشان هم میدان وسیع و گستردهای دارد. همه جاذبه و دافعه دارند. شما با رفتار خودتان، یکی را به خودتان علاقهمند و متمایل میکنید، یکی هم از شما میرنجد؛ این جاذبه و دافعه است. اما انسانهای بزرگ، جاذبهشان یک طیف وسیعی را به وجود میآورد؛ دافعهی آنها هم همین طور، یک طیف عظیمی را به وجود میآورد. جاذبه و دافعهی امام تماشائی است. آنچه که مبنا و معیار جاذبهی امام و دافعهی امام بود، باز مکتب بود، اسلام بود؛ درست همان طوری که امام سجاد (سلام اللَّه علیه) در دعای صحیفهی سجادیه - دعای ورود در ماه رمضان - به خداوند متعال عرض میکند. مکرر عرض کردهایم که دعاهای امام سجاد واقعاً جزو برترین گنجینههای معارف اسلامی است. در این دعاها معارفی وجود دارد که انسان اینها را از روایات و آثار روائی نمیتواند به دست بیاورد؛ در دعاها صریح اینها بیان شده است. در دعای چهل و چهارم صحیفهی سجادیه - که دعای ورود در ماه رمضان است و امام سجاد آن را میخواندند - حضرت چیزهائی را از خدای متعال برای ماه رمضان درخواست میکنند؛ از جملهی چیزهائی که درخواست میکنند، این است: «و ان نسالم من عادانا»؛ پروردگارا! از تو میخواهیم که با همهی دشمنانِ خودمان صلح کنیم، سلم و مدارا پیشه کنیم. بعد بلافاصله میفرمایند: «حاشی من عودی فیک و لک فأنه العدوّ الّذی لانوالیه و الحرب الّذی لانصافیه»؛(1) مگر آن دشمنی که من به خاطر تو با او دشمنی کردم، در راه تو با او دشمنی کردم. این دشمنی است که ما هرگز با او دم از آشتی نخواهیم زد و دل ما با او صاف نخواهد شد. امام اینجوری بود؛ دشمنیِ شخصی با کسی نداشت. اگر کدورتهای شخصیای هم بود، امام زیر پا میگذاشت؛ اما دشمنی به خاطر مکتب، برای امام بسیار جدی بود. 1 ) الصحیفة السجادیة ، دعای 44 ؛ ... اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ قِفْنَا فِيهِ عَلَى مَوَاقِيتِ الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ بِحُدُودِهَا الَّتِی حَدَّدْتَ، وَ فُرُوضِهَا الَّتِی فَرَضْتَ، وَ وَظَائِفِهَا الَّتِی وَظَّفْتَ، وَ أَوْقَاتِهَا الَّتِی وَقَّتَّ وَ أَنْزِلْنَا فِيهَا مَنْزِلَةَ الْمُصِيبِينَ لِمَنَازِلِهَا، الْحَافِظِينَ لِأَرْكَانِهَا، الْمُؤَدِّينَ لَهَا فِی أَوْقَاتِهَا عَلَى مَا سَنَّهُ عَبْدُكَ وَ رَسُولُكَ- صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ- فِی رُكُوعِهَا وَ سُجُودِهَا وَ جَمِيعِ فَوَاضِلِهَا عَلَى أَتَمِّ الطَّهُورِ وَ أَسْبَغِهِ، وَ أَبْيَنِ الْخُشُوعِ وَ أَبْلَغِهِ. وَ وَفِّقْنَا فِيهِ لِأَنْ نَصِلَ أَرْحَامَنَا بِالْبِرِّ وَ الصِّلَةِ، وَ أَنْ نَتَعَاهَدَ جِيرَانَنَا بِالْإِفْضَالِ وَ الْعَطِيَّةِ، وَ أَنْ نُخَلِّصَ أَمْوَالَنَا مِنَ التَّبِعَاتِ، وَ أَنْ نُطَهِّرَهَا بِإِخْرَاجِ الزَّكَوَاتِ، وَ أَنْ نُرَاجِعَ مَنْ هَاجَرَنَا، وَ أَنْ نُنْصِفَ مَنْ ظَلَمَنَا، وَ أَنْ نُسَالِمَ مَنْ عَادَانَا حَاشَى مَنْ عُودِيَ فِيكَ وَ لَكَ، فَإِنَّهُ الْعَدُوُّ الَّذِی لَا نُوَالِيهِ، وَ الْحِزْبُ الَّذِی لَا نُصَافِيهِ. وَ أَنْ نَتَقَرَّبَ إِلَيْكَ فِيهِ مِنَ الْأَعْمَالِ الزَّاكِيَةِ بِمَا تُطَهِّرُنَا بِهِ مِنَ الذُّنُوبِ، وَ تَعْصِمُنَا فِيهِ مِمَّا نَسْتَأْنِفُ مِنَ الْعُيُوبِ، حَتَّى لَا يُورِدَ عَلَيْكَ أَحَدٌ مِنْ مَلَائِكَتِكَ إِلَّا دُونَ مَا نُورِدُ مِنْ أَبْوَابِ الطَّاعَةِ لَكَ، وَ أَنْوَاعِ الْقُرْبَةِ إِلَيْكَ ... ترجمه : ... بار خدايا، درود بفرست بر محمد و خاندان او و در اين ماه ما را به اوقات نمازهاى پنجگانه آگاه فرما: به حدود و احكامش كه مقرر داشتهاى و واجباتش كه واجب ساختهاى و شروط و هنگامش كه معين كردهاى. اى خداوند، چنان كن كه به هنگام نماز همانند كسانى باشيم كه به منازل والاى آن راه مىيابند و همه اركان آن رعايت مىكنند و آن را به وقت خود، به آيين بنده تو و رسول تو محمد- صلى اللّه عليه و آله- در ركوع و سجود و همه فضيلتهايش، به كاملترين وضوء و طهارت و در نهايت خشوع به جاى مىآورند. اى خداوند، در اين ماه ما را موفق دار كه به خويشاوندانمان نيكى كنيم و به ديدارشان بشتابيم و همسايگانمان را به بخشش و عطاى خويش بنوازيم و اموالمان را از هر چه به ناحق بر آن افزودهايم پيراسته داريم و با اداى زكات پاكيزه گردانيم و با آنان كه از ما گسيختهاند بپيونديم و با آن كه در حق ما ستمى روا داشته به مقتضاى انصاف رفتار كنيم و با آن كه با ما دشمنى ورزيده دوستى كنيم، جز آن كسان كه به خاطر رضاى تو با آنان دشمن شدهايم، كه با چنين دشمنى هيچگاه سخن از دوستى نگوييم و همدل نشويم. اى خداوند، در اين ماه ما را توفيق ده كه به كردارهاى پسنديده به تو تقرب جوييم، آن سان كه ما را از گناهان پاك دارى و از بازگشت به اعمال ناشايست نگهدارى، تا هيچ يك از ملائكه تو طاعتى به درگاهت نياورد جز آنكه از طاعت ما كمتر باشد و در تقرب به پايه تقرب ما نرسد ... مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش :لزوم رعایت تقوا در رفتار، گفتار و پندار کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : قرآن متن فیش : همهی برادران و خواهران عزیز نمازگزار را توصیه میکنم به رعایت تقوا؛ که خدای متعال میفرماید: «یا ایّها الّذین امنوا اتّقوا اللَّه و قولوا قولا سدیدا. یصلح لکم اعمالکم و یغفر لکم ذنوبکم و من یطع اللَّه و رسوله فقد فاز فوزا عظیما».(1) تقوای الهی را در رفتار، در گفتار، حتّی در پندار خود باید رعایت کنیم؛ یعنی مراقب باشیم در رفتار خود، در کردار خود، در گفتار خود، ذرهای از رضای الهی و حق، تعدی و تجاوز نکنیم. 1 ) سوره مبارکه الأحزاب آیه 70 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقولوا قَولًا سَديدًا ترجمه : ای کسانی که ایمان آوردهاید! تقوای الهی پیشه کنید و سخن حق بگویید... 1 ) سوره مبارکه الأحزاب آیه 71 يُصلِح لَكُم أَعمالَكُم وَيَغفِر لَكُم ذُنوبَكُم ۗ وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَرَسولَهُ فَقَد فازَ فَوزًا عَظيمًا ترجمه : تا خدا کارهای شما را اصلاح کند و گناهانتان را بیامرزد؛ و هر کس اطاعت خدا و رسولش کند، به رستگاری (و پیروزی) عظیمی دست یافته است! مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش :امام خمینی(ره) بهترین شاخص برای انقلاب کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه), شاخص انقلاب اسلامی, انحراف نوع(ها) : قرآن متن فیش : [برای اینکه انقلاب دچار انحراف نشود نیاز به وجود شاخص هایی است] خوب، شاخص در انقلاب ما چیست؟ این خیلی مهم است. سی سال است که ما در جهت این انقلاب حرکت میکنیم. ملت ما بصیرت به خرج دادند، شجاعت به خرج دادند، حقاً و انصافاً لیاقت به خرج دادند. این انقلاب را سی سال است شما دارید جلو میبرید؛ اما خطر وجود دارد. دشمن انقلاب، دشمن امام بیکار نمینشیند؛ سعی میکند این انقلاب را از پا در بیاورد. چه جور؟ با منحرف کردن راه انقلاب. بنابراین لازم است ما شاخص داشته باشیم. من عرض میکنم بهترین شاخصها، خود امام و خط امام است. امام بهترین شاخص برای ماست. اگر این تشبیه با همهی فاصلهای که وجود دارد، به نظر برسد، عیبی ندارد که تشبیه کنیم به وجود مقدس پیغمبر که قرآن میفرماید: «لقد کان لکم فی رسولاللَّه اسوة حسنة لمن کان یرجوا اللَّه و الیوم الاخر».(1) خود پیغمبر اسوه است؛ رفتار او، کردار او، اخلاق او. یا در یک آیهی شریفهی دیگر میفرماید: «قد کانت لکم اسوة حسنة فی ابراهیم و الّذین معه»؛(2) ابراهیم و یاران ابراهیم اسوهاند. در اینجا یاران ابراهیمِ پیغمبر هم ذکر شدهاند تا کسی نگوید که پیغمبر معصوم بود یا ابراهیم معصوم بود، ما نمیتوانیم از آنها تبعیت کنیم؛ نه، «قد کانت لکم اسوة حسنة فی ابراهیم و الّذین معه اذ قالوا لقومهم انّا براء منکم و ممّا تعبدون من دون اللَّه کفرنا بکم» تا آخر آیهی شریفه. در مورد امام بزرگوار که شاگرد این مکتب و دنبالهروِ راه این انبیای عظام است، همین معنا صدق میکند. خود امام برجستهترین شاخصهاست؛ رفتار امام، گفتار امام. 1 ) سوره مبارکه الأحزاب آیه 21 لَقَد كانَ لَكُم في رَسولِ اللَّهِ أُسوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَن كانَ يَرجُو اللَّهَ وَاليَومَ الآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثيرًا ترجمه : مسلّماً برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی بود، برای آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد میکنند. 2 ) سوره مبارکه الممتحنة آیه 4 قَد كانَت لَكُم أُسوَةٌ حَسَنَةٌ في إِبراهيمَ وَالَّذينَ مَعَهُ إِذ قالوا لِقَومِهِم إِنّا بُرَآءُ مِنكُم وَمِمّا تَعبُدونَ مِن دونِ اللَّهِ كَفَرنا بِكُم وَبَدا بَينَنا وَبَينَكُمُ العَداوَةُ وَالبَغضاءُ أَبَدًا حَتّىٰ تُؤمِنوا بِاللَّهِ وَحدَهُ إِلّا قَولَ إِبراهيمَ لِأَبيهِ لَأَستَغفِرَنَّ لَكَ وَما أَملِكُ لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن شَيءٍ ۖ رَبَّنا عَلَيكَ تَوَكَّلنا وَإِلَيكَ أَنَبنا وَإِلَيكَ المَصيرُ ترجمه : برای شما سرمشق خوبی در زندگی ابراهیم و کسانی که با او بودند وجود داشت، در آن هنگامی که به قوم (مشرک) خود گفتند: «ما از شما و آنچه غیر از خدا میپرستید بیزاریم؛ ما نسبت به شما کافریم؛ و میان ما و شما عداوت و دشمنی همیشگی آشکار شده است؛ تا آن زمان که به خدای یگانه ایمان بیاورید! -جز آن سخن ابراهیم که به پدرش [= عمویش آزر] گفت (و وعده داد) که برای تو آمرزش طلب میکنم، و در عین حال در برابر خداوند برای تو مالک چیزی نیستم (و اختیاری ندارم)!- پروردگارا! ما بر تو توکّل کردیم و به سوی تو بازگشتیم، و همه فرجامها بسوی تو است! مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش :اعتماد امام خمینی(ره) به وعده الهی کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه), شاخص انقلاب اسلامی, رضای الهی, اعتماد به خدا نوع(ها) : قرآن متن فیش : امام آن وقتی که تنها بود، مبتلای به ترس نشد، مبتلای به یأس نشد؛ آن وقتی هم که همهی ملت ایران یکصدا نام او را فریاد زدند، بلکه ملتهای دیگر هم به او عشق ورزیدند و این را ابراز کردند، دچار غرور نشد. آن وقتی که خرمشهر به وسیلهی متجاوزین عراقی از دست رفت، امام مأیوس نشد؛ آن وقتی هم که خرمشهر را رزمندگان ما با دلاوری و فداکاری خود گرفتند، امام مغرور نشد؛ فرمود «خرمشهر را خدا آزاد کرد»؛ یعنی ما هیچکارهایم. در همهی حوادث گوناگون دوران زعامت آن بزرگوار، امام همینجور بود. آن وقتی که تنها بود، وحشت نکرد؛ آن وقتی که غلبه و قدرت با او بود، مغرور نشد؛ غفلت هم نکرد. این اعتماد به خداست. وقتی رضای خدا بود، قضیه این است. به وعدهی الهی باید اعتماد کرد. خدای متعال در سورهی «انّا فتحنا» میفرماید: «و یعذّب المنافقین و المنافقات و المشرکین و المشرکات الظّانّین باللَّه ظنّ السّوء»؛(1) خصوصیت منافق و مشرک از جمله این است که به خدا سوءظن دارند، وعدهی الهی را قبول ندارند، باور ندارند. اینکه خدا میگوید: «و لینصرنّ اللَّه من ینصره»،(2) این را آدم مؤمن با همهی وجود قبول دارد؛ منافق این را قبول ندارد. خداوند میفرماید: «علیهم دائرة السّوء و غضب اللَّه علیهم و لعنهم و اعدّ لهم جهنّم و ساءت مصیرا».(3) کسانی که به خدا سوءظن دارند، وضعیتشان اینجور است. امام به وعدهی الهی اطمینان داشت. ما برای خدا مجاهدت میکنیم، قدم برای خدا برمیداریم، همهی تلاش خودمان را به میدان میآوریم؛ نتیجه را خدای متعال - آنچنان که وعده فرموده است - تحقق خواهد داد. ما برای تکلیف کار میکنیم؛ اما خدای متعال بر همین عمل برای تکلیف، بهترین نتیجه را به ما خواهد داد. این یکی از خصوصیات مشی امام و خط امام است. راه انقلاب، صراط مستقیم انقلاب این است. 1 ) سوره مبارکه الفتح آیه 6 وَيُعَذِّبَ المُنافِقينَ وَالمُنافِقاتِ وَالمُشرِكينَ وَالمُشرِكاتِ الظّانّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوءِ ۚ عَلَيهِم دائِرَةُ السَّوءِ ۖ وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيهِم وَلَعَنَهُم وَأَعَدَّ لَهُم جَهَنَّمَ ۖ وَساءَت مَصيرًا ترجمه : و (نیز) مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را که به خدا گمان بد میبرند مجازات کند؛ (آری) حوادث ناگواری (که برای مؤمنان انتظار میکشند) تنها بر خودشان نازل میشود! خداوند بر آنان غضب کرده و از رحمت خود دورشان ساخته و جهنم را برای آنان آماده کرده؛ و چه بد سرانجامی است! 2 ) سوره مبارکه الحج آیه 40 الَّذينَ أُخرِجوا مِن دِيارِهِم بِغَيرِ حَقٍّ إِلّا أَن يَقولوا رَبُّنَا اللَّهُ ۗ وَلَولا دَفعُ اللَّهِ النّاسَ بَعضَهُم بِبَعضٍ لَهُدِّمَت صَوامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَواتٌ وَمَساجِدُ يُذكَرُ فيهَا اسمُ اللَّهِ كَثيرًا ۗ وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزيزٌ ترجمه : همانها که از خانه و شهر خود، به ناحق رانده شدند، جز اینکه میگفتند: «پروردگار ما، خدای یکتاست!» و اگر خداوند بعضی از مردم را بوسیله بعضی دیگر دفع نکند، دیرها و صومعهها، و معابد یهود و نصارا، و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده میشود، ویران میگردد! و خداوند کسانی را که یاری او کنند (و از آیینش دفاع نمایند) یاری میکند؛ خداوند قوی و شکست ناپذیر است. 3 ) سوره مبارکه الفتح آیه 6 وَيُعَذِّبَ المُنافِقينَ وَالمُنافِقاتِ وَالمُشرِكينَ وَالمُشرِكاتِ الظّانّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوءِ ۚ عَلَيهِم دائِرَةُ السَّوءِ ۖ وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيهِم وَلَعَنَهُم وَأَعَدَّ لَهُم جَهَنَّمَ ۖ وَساءَت مَصيرًا ترجمه : و (نیز) مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را که به خدا گمان بد میبرند مجازات کند؛ (آری) حوادث ناگواری (که برای مؤمنان انتظار میکشند) تنها بر خودشان نازل میشود! خداوند بر آنان غضب کرده و از رحمت خود دورشان ساخته و جهنم را برای آنان آماده کرده؛ و چه بد سرانجامی است! مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش :رعایت تقوا در قضاوت راجع به اشخاص کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه), تقوا نوع(ها) : قرآن متن فیش : یکی از چیزهائی که در همین زمینه وجود داشت، رعایت تقوای عجیب امام در همهی امور بود. تقوا در مسائل شخصی یک حرف است؛ تقوا در مسائل اجتماعی و مسائل سیاسی و عمومی خیلی مشکلتر است، خیلی مهمتر است، خیلی اثرگذارتر است. ما نسبت به دوستانمان، نسبت به دشمنانمان چه میگوئیم؟ اینجا تقوا اثر میگذارد. ممکن است ما با یکی مخالف باشیم، دشمن باشیم؛ دربارهی او چگونه قضاوت میکنید؟ اگر قضاوت شما دربارهی آن کسی که با او مخالفید و با او دشمنید، غیر از آن چیزی باشد که در واقع وجود دارد، این تعدی از جادهی تقواست. آیهی شریفهای که اول عرض کردم، تکرار میکنم: «یا ایّها الّذین امنوا اتّقوا اللَّه و قولوا قولا سدیدا».(1) قول سدید، یعنی استوار و درست؛ اینجوری حرف بزنیم. من میخواهم عرض بکنم به جوانان عزیزمان، جوانهای انقلابی و مؤمن و عاشق امام، که حرف میزنند، مینویسند، اقدام میکنند؛ کاملاً رعایت کنید. اینجور نباشد که مخالفت با یک کسی، ما را وادار کند که نسبت به آن کس از جادهی حق تعدی کنیم، تجاوز کنیم، ظلم کنیم؛ نه، ظلم نباید کرد. به هیچ کس نباید ظلم کرد. من یک خاطره از امام نقل کنم. ما یک شب در خدمت امام بودیم. من از ایشان پرسیدم نظر شما نسبت به فلان کس چیست - نمیخواهم اسم بیاورم؛ یکی از چهرههای معروف دنیای اسلام در دوران نزدیک به ما، که همه نام او را شنیدند، همه میشناسند - امام یک تأملی کردند، گفتند: نمیشناسم. بعد هم یک جملهی مذمتآمیزی راجع به آن شخص گفتند. این تمام شد. من فردای آن روز یا پسفردا - درست یادم نیست - صبح با امام کاری داشتم، رفتم خدمت ایشان. بمجردی که وارد اتاق شدم و نشستم، قبل از اینکه من کاری را که داشتم، مطرح کنم، ایشان گفتند که راجع به آن کسی که شما دیشب یا پریشب سؤال کردید، «همین، نمیشناسم». یعنی آن جملهی مذمتآمیزی را که بعد از «نمیشناسم» گفته بودند، پاک کردند. ببینید، این خیلی مهم است. آن جملهی مذمتآمیز نه فحش بود، نه دشنام بود، نه تهمت بود؛ خوشبختانه من هم بکلی از یادم رفته که آن جمله چه بود؛ یعنی یا تصرف معنوی ایشان بود، یا کمحافظگی من بود؛ نمیدانم چه بود، اما اینقدر یادم هست که یک جملهی مذمتآمیزی بود. همین را ایشان آن شب گفتند، دو روز بعدش یا یک روز بعدش آن را پاک کردند؛ گفتند: نه، همان نمیشناسم. ببینید، اینها اسوه است؛ «لقد کان لکم فی رسولاللَّه اسوة حسنة».(2) دربارهی زیدی که شما او را قبول ندارید، دو جور میشود حرف زد: یک جور آنچنانی که درست منطبق با حق است، یک جور هم آنچنانی که در آن آمیزهای از ظلم وجود دارد. این دومی بد است، باید از آن پرهیز کرد. درست همانی که حق است، صدق است و شما در دادگاه عدل الهی میتوانید راجع به آن توضیح دهید، بگوئید، نه بیشتر. این یکی از خطوط اصلی حرکت امام و خط امام است که ماها باید به یاد داشته باشیم. 1 ) سوره مبارکه الأحزاب آیه 70 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقولوا قَولًا سَديدًا ترجمه : ای کسانی که ایمان آوردهاید! تقوای الهی پیشه کنید و سخن حق بگویید... 2 ) سوره مبارکه الأحزاب آیه 21 لَقَد كانَ لَكُم في رَسولِ اللَّهِ أُسوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَن كانَ يَرجُو اللَّهَ وَاليَومَ الآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثيرًا ترجمه : مسلّماً برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی بود، برای آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد میکنند. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : مکتب امام خمینی کلیدواژه(ها) : مکتب امام خمینی نوع(ها) : جستار متن فیش : شما ملاحظه کنید به وصیتنامهی امام؛ امام در همین وصیّتنامه خطاب میکند به کمونیستهائی که در داخل جنایت کرده بودند و به خارج کشور گریخته بودند. لحن امام را ملاحظه کنید. به اینها میگوید: شما داخل کشور بیائید و مجازاتی را که قانون و عدالت برای شما میگذارد، تحمل کنید و مجازات شوید. یعنی بیائید اعدام را یا حبس را یا سایر مجازاتها را تحمل کنید، برای اینکه خودتان را از عذاب الهی و نقمت الهی نجات دهید. با اینها دلسوزانه حرف میزند. میفرماید: اگر شهامت این را هم ندارید که بیائید مجازات خودتان را قبول کنید، لااقل آنجا که هستید، راهتان را عوض کنید، توبه کنید؛ با ملت ایران، با نظام اسلامی، با حرکت اسلامی مقابله نکنید؛ برای قدرتمندان و زورگویان، پیادهنظام نباشید. امام دعوای شخصی ندارد؛ اما در دائرهی مکتب، با قاطعیت کامل، جاذبه و دافعهی خود را اعمال میکند. این یک شاخص عمده از زندگی امام و مکتب امام است. تولّی و تبرّی در عرصهی سیاست هم باید تابع تفکر و فکر و مبانی اسلامی و مذهبی باشد؛ اینجا هم باید انسان ملاک و معیار را این قرار بدهد؛ ببیند خدای متعال از او چه میخواهد. با این روشی که امام در پیش گرفته بود و در گفتار و کردار او منعکس بود، نمیشود انسان خود را در خط امام بداند، دنبالهروِ امام بداند، اما با کسانی که صریحاً پرچم معارضهی با امام و اسلام را بلند میکنند، خودش را در یک جبهه تعریف کند. نمیشود قبول کرد که آمریکا و انگلیس و سیا و موساد و سلطنتطلب و منافق بر روی یک محوری توافق کنند، حول یک محوری جمع بشوند، بعد آن محور باز ادعا کند که من خط امامم! این نمیشود، این قابل قبول نیست. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : دموکراسی غربی کلیدواژه(ها) : دموکراسی غربی نوع(ها) : جستار متن فیش : امام را صریح باید آورد وسط میدان. مواضعش بر علیه استکبار، مواضعش بر علیه ارتجاع، مواضعش بر علیه لیبرال دموکراسی غرب، مواضعش بر علیه منافقان و دورویان را باید صریح گذاشت. کسانی که تحت تأثیر آن شخصیت عظیم قرار گرفتند، این مواضع را دیدند و تسلیم شدند. نمیشود به خاطر اینکه زید و عمرو از امام خوششان بیاید، ما مواضع امام را پنهان کنیم یا پوشیده کنیم یا آن چیزهائی که به نظرمان تند میآید، کمرنگ کنیم. عدهای در یک دورانی- که ما آن دوران را به یاد داریم؛ دوران جوانیهای ما- برای اینکه اسلام علاقهمندان و طرفدارانی پیدا کند، بعضی از احکام اسلام را کمرنگ میکردند، ندیده میگرفتند؛ حکم قصاص را، حکم جهاد را، حکم حجاب را انکار و پنهان میکردند، میگفتند اینها از اسلام نیست، قصاص از اسلام نیست، جهاد از اسلام نیست، برای اینکه فلان مستشرق یا فلان دشمن مبانی اسلامی از اسلام خوشش بیاید! این غلط است. اسلام را با کلیتش بایستی بیان کرد. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : وعدههای الهی کلیدواژه(ها) : وعدههای الهی نوع(ها) : جستار متن فیش : یک شاخص دیگر در مشی امام و خط امام که خیلی مهم است، مسئلهی محاسبات معنوی و الهی است. امام در تصمیمگیریهای خود، در تدابیر خود، محاسبات معنوی را در درجهی اول قرار میداد. یعنی چه؟ یعنی انسان برای هر کاری که میخواهد بکند، در درجهی اول هدفش کسب رضای الهی باشد؛ کسب پیروزی نباشد، به دست گرفتن قدرت نباشد، کسب وجاهت پیش زید و عمرو نباشد. هدف اول، رضای الهی باشد. این یک. بعد هم به وعدهی الهی اطمینان و اعتماد داشته باشد. وقتی انسان هدفش رضای خدا بود، به وعدهی الهی هم اعتماد و اطمینان داشت، آن وقت دیگر یأس معنا ندارد، ترس معنا ندارد، غفلت معنا ندارد، غرور معنا ندارد. امام آن وقتیکه تنها بود، مبتلای به ترس نشد، مبتلای به یأس نشد؛ آن وقتی هم که همهی ملت ایران یکصدا نام او را فریاد زدند، بلکه ملتهای دیگر هم به او عشق ورزیدند و این را ابراز کردند، دچار غرور نشد. آن وقتیکه خرمشهر به وسیلهی متجاوزین عراقی از دست رفت، امام مأیوس نشد؛ آن وقتی هم که خرمشهر را رزمندگان ما با دلاوری و فداکاری خود گرفتند، امام مغرور نشد؛ فرمود «خرمشهر را خدا آزاد کرد»؛ یعنی ما هیچکارهایم. در همهی حوادث گوناگون دوران زعامت آن بزرگوار، امام همینجور بود. آن وقتیکه تنها بود، وحشت نکرد؛ آن وقتیکه غلبه و قدرت با او بود، مغرور نشد؛ غفلت هم نکرد. این اعتماد به خداست. وقتی رضای خدا بود، قضیه این است. به وعدهی الهی باید اعتماد کرد. خدای متعال در سورهی «انّا فتحنا» میفرماید: «و یعذّب المنافقین و المنافقات و المشرکین و المشرکات الظّانّین باللَّه ظنّ السّوء»؛ خصوصیت منافق و مشرک از جمله این است که به خدا سوءظن دارند، وعدهی الهی را قبول ندارند، باور ندارند. اینکه خدا میگوید: «و لینصرنّ اللَّه من ینصره»، این را آدم مؤمن با همهی وجود قبول دارد؛ منافق این را قبول ندارد. خداوند میفرماید: «علیهم دائرة السّوء و غضب اللَّه علیهم و لعنهم و اعدّ لهم جهنّم و ساءت مصیرا». کسانی که به خدا سوءظن دارند، وضعیتشان اینجور است. امام به وعدهی الهی اطمینان داشت. ما برای خدا مجاهدت میکنیم، قدم برای خدا برمیداریم، همهی تلاش خودمان را به میدان میآوریم؛ نتیجه را خدای متعال- آنچنان که وعده فرموده است- تحقق خواهد داد. ما برای تکلیف کار میکنیم؛ اما خدای متعال بر همین عمل برای تکلیف، بهترین نتیجه را به ما خواهد داد. این یکی از خصوصیات مشی امام و خط امام است. راه انقلاب، صراط مستقیم انقلاب این است. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : حسن ظن به خدا کلیدواژه(ها) : حسن ظن به خدا نوع(ها) : جستار متن فیش : امام آن وقتیکه تنها بود، مبتلای به ترس نشد، مبتلای به یأس نشد؛ آن وقتی هم که همهی ملت ایران یکصدا نام او را فریاد زدند، بلکه ملتهای دیگر هم به او عشق ورزیدند و این را ابراز کردند، دچار غرور نشد. آن وقتیکه خرمشهر به وسیلهی متجاوزین عراقی از دست رفت، امام مأیوس نشد؛ آن وقتی هم که خرمشهر را رزمندگان ما با دلاوری و فداکاری خود گرفتند، امام مغرور نشد؛ فرمود «خرمشهر را خدا آزاد کرد»؛ یعنی ما هیچکارهایم. در همهی حوادث گوناگون دوران زعامت آن بزرگوار، امام همینجور بود. آن وقتیکه تنها بود، وحشت نکرد؛ آن وقتیکه غلبه و قدرت با او بود، مغرور نشد؛ غفلت هم نکرد. این اعتماد به خداست. وقتی رضای خدا بود، قضیه این است. به وعدهی الهی باید اعتماد کرد. خدای متعال در سورهی «انّا فتحنا» میفرماید: «و یعذّب المنافقین و المنافقات و المشرکین و المشرکات الظّانّین باللَّه ظنّ السّوء»؛ خصوصیت منافق و مشرک از جمله این است که به خدا سوءظن دارند، وعدهی الهی را قبول ندارند، باور ندارند. اینکه خدا میگوید: «و لینصرنّ اللَّه من ینصره»، این را آدم مؤمن با همهی وجود قبول دارد؛ منافق این را قبول ندارد. خداوند میفرماید: «علیهم دائرة السّوء و غضب اللَّه علیهم و لعنهم و اعدّ لهم جهنّم و ساءت مصیرا». کسانی که به خدا سوءظن دارند، وضعیتشان اینجور است. امام به وعدهی الهی اطمینان داشت. ما برای خدا مجاهدت میکنیم، قدم برای خدا برمیداریم، همهی تلاش خودمان را به میدان میآوریم؛ نتیجه را خدای متعال- آنچنان که وعده فرموده است- تحقق خواهد داد. ما برای تکلیف کار میکنیم؛ اما خدای متعال بر همین عمل برای تکلیف، بهترین نتیجه را به ما خواهد داد. این یکی از خصوصیات مشی امام و خط امام است. راه انقلاب، صراط مستقیم انقلاب این است. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش :لزوم استقامت در صیانت از جهتگیریهای انقلاب کلیدواژه(ها) : انقلاب, شاخص انقلاب اسلامی, مقاومت, جهتگیری انقلابی نوع(ها) : قرآن, حدیث متن فیش : امروز دربارهی امام بزرگوار در خطبهی اول عرایضی را عرض میکنم؛ نگاه به امام از منظر یک شاخص. این نگاه از این جهت اهمیت پیدا میکند که چالش اصلی همهی تحولات بزرگ اجتماعی - از جمله انقلابها - صیانت از جهتگیریهای اصلی این انقلاب یا این تحول است. این مهمترین چالش هر تحول عظیم اجتماعی است که هدفهائی دارد و به سمت آن هدفها حرکت و دعوت میکند. این جهتگیری باید حفظ شود. اگر جهتگیری به سمت هدفها در یک انقلاب، در یک حرکت اجتماعی صیانت نشود و محفوظ نماند، آن انقلاب به ضد خود تبدیل خواهد شد؛ در جهت عکس اهداف خود عمل خواهد کرد. لذا شما در قرآن ملاحظه میکنید که در سورهی مبارکهی هود، خدای متعال به پیغمبرش میفرماید: «فاستقم کما امرت و من تاب معک و لاتطغوا انّه بما تعملون بصیر».(1) پیغمبر را امر میفرماید به استقامت. استقامت، یعنی پایداری؛ راه را مستقیم ادامه دادن؛ در جهت درست حرکت کردن. نقطهی مقابل این حرکت مستقیم در این آیهی شریفه، طغیان قرار داده شده است؛ «و لاتطغوا». طغیان، یعنی سرکشی؛ منحرف شدن. به پیغمبر میفرماید: هم تو - شخصاً - هم کسانی که همراه تو و با تو هستند، این راه را درست ادامه بدهید و منحرف نشوید؛ «انّه بما تعملون بصیر». مرحوم علامهی طباطبائی بزرگوار در تفسیر المیزان میفرماید: لحن این آیه، لحن تشدد است؛ هیچ نشانهی رحمت در این آیه نیست. خطاب به خود پیغمبر است؛ «من افراد النّبیّ بالذّکر». در درجهی اول، خود پیغمبر را مخاطب قرار میدهد: «فاستقم». لذا این آیه به نحوی است که پیغمبر اکرم دربارهی سورهی هود فرمودند: «شیّبتنی سورة هود»؛(2) سورهی هود مرا پیر کرد. این به خاطر همین آیه است. در روایت است که آن بخشی از سورهی هود که پیغمبر میفرماید «من را پیر کرد»، همین آیهی مبارکه است؛ به خاطر تشدیدی که در این آیه هست. در حالی که در یک جای دیگر قرآن هم دارد: «فلذلک فادع و استقم کما امرت»،(3) اما عنوان «فاستقم کما امرت و من تاب معک و لا تطغوا» - منحرف نشوید، از راه برنگردید - خطاب سختی است که به خود پیغمبر است. این خطاب، دل پیغمبر را میلرزاند. این به خاطر همین است که تغییر جهتگیریها و منحرف شدن از راه اصلی - که هویت اصلی هر انقلابی به آن جهتگیریهاست و در واقع، سیرت انقلابها همین جهتگیریهای اصلی است - بکلی راه را عوض میکند و این انقلاب به هدفهای خود نمیرسد. 1 ) سوره مبارکه هود آیه 112 فَاستَقِم كَما أُمِرتَ وَمَن تابَ مَعَكَ وَلا تَطغَوا ۚ إِنَّهُ بِما تَعمَلونَ بَصيرٌ ترجمه : پس همانگونه که فرمان یافتهای، استقامت کن؛ و همچنین کسانی که با تو بسوی خدا آمدهاند (باید استقامت کنند)! و طغیان نکنید، که خداوند آنچه را انجام میدهید میبیند! 2 ) الخصال، شیخ صدوق ج 1 ص 199؛ الأمالي للصدوق، صدوق، ص 233 ؛ روضةالواعظين، فتال نیشابوری، ج 2، ص 475 ؛ بحارالأنوار، مجلسی، ج 89، ص 198 ؛ يا رسول الله أسرع إليك الشيب قال شيبتنی هود و الواقعة و المرسلات و عم يتساءلون ترجمه : عكرمه از ابن عباس نقل مىكند كه ابو بكر به پيامبر خدا (ص) عرض كرد: يا رسول اللَّه پيرى زودرس به سراغ تو آمد، فرمود: سوره هود و سوره واقعه و سوره مرسلات و سوره عم يتسائلون مرا پير كرد. 3 ) سوره مبارکه الشورى آیه 15 فَلِذٰلِكَ فَادعُ ۖ وَاستَقِم كَما أُمِرتَ ۖ وَلا تَتَّبِع أَهواءَهُم ۖ وَقُل آمَنتُ بِما أَنزَلَ اللَّهُ مِن كِتابٍ ۖ وَأُمِرتُ لِأَعدِلَ بَينَكُمُ ۖ اللَّهُ رَبُّنا وَرَبُّكُم ۖ لَنا أَعمالُنا وَلَكُم أَعمالُكُم ۖ لا حُجَّةَ بَينَنا وَبَينَكُمُ ۖ اللَّهُ يَجمَعُ بَينَنا ۖ وَإِلَيهِ المَصيرُ ترجمه : پس به همین خاطر تو نیز آنان را به سوی این آیین واحد الهی دعوت کن و آنچنان که مأمور شدهای استقامت نما، و از هوی و هوسهای آنان پیروی مکن، و بگو: «به هر کتابی که خدا نازل کرده ایمان آوردهام و مأمورم در میان شما عدالت کنم؛ خداوند پروردگار ما و شماست؛ نتیجه اعمال ما از آن ما است و نتیجه اعمال شما از آن شما، خصومت شخصی در میان ما نیست؛ و خداوند ما و شما را در یکجا جمع میکند، و بازگشت (همه) به سوی اوست!» مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : اسلام ناب محمدی کلیدواژه(ها) : اسلام ناب محمدی نوع(ها) : جستار متن فیش : اولین و اصلیترین نقطه در مبانی امام و نظرات امام، مسئلهی اسلام ناب محمدی است؛ یعنی اسلام ظلمستیز، اسلام عدالتخواه، اسلام مجاهد، اسلام طرفدار محرومان، اسلام مدافع حقوق پابرهنگان و رنجدیدگان و مستضعفان. در مقابل این اسلام، امام اصطلاح «اسلام آمریکائی» را در فرهنگ سیاسی ما وارد کرد. اسلام آمریکائی یعنی اسلام تشریفاتی، اسلام بیتفاوت در مقابل ظلم، در مقابل زیادهخواهی، اسلام بیتفاوت در مقابل دستاندازی به حقوق مظلومان، اسلام کمک به زورگویان، اسلام کمک به اقویا، اسلامی که با همهی اینها میسازد. این اسلام را امام نامگذاری کرد: اسلام آمریکائی. فکر اسلام ناب، فکر همیشگی امام بزرگوار ما بود؛ مخصوص دوران جمهوری اسلامی نبود؛ منتها تحقق اسلام ناب، جز با حاکمیت اسلام و تشکیل نظام اسلامی امکانپذیر نبود. اگر نظام سیاسی کشور بر پایهی شریعت اسلامی و تفکر اسلامی نباشد، امکان ندارد که اسلام بتواند با ستمگران عالم، با زورگویان عالم، با زورگویان یک جامعه، مبارزهی واقعی و حقیقی بکند. لذا امام حراست و صیانت از جمهوری اسلامی را اوجب واجبات میدانست. اوجب واجبات، نه از اوجب واجبات. واجبترین واجبها، صیانت از جمهوری اسلامی است؛ چون صیانت اسلام- به معنای حقیقی کلمه- وابستهی به صیانت از نظام سیاسی اسلامی است. بدون نظام سیاسی، امکان ندارد. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : حقوق بشر کلیدواژه(ها) : حقوق بشر نوع(ها) : جستار متن فیش : یک مسئله، مسئلهی فلسطین، مسئلهی غزه و- بخصوص در این آخری- مسئلهی حملهی به این کاروانی است که برای امداد و شکستن حصر غزه حرکت میکرد و مورد حملهی صهیونیستهای غدار و قسیالقلب قرار گرفت. آنچه که در قضیهی فلسطین در این سال اخیر یا ماههای اخیر بالخصوص بیشتر مورد توجه است، یکی مسئلهی یهودیسازی فلسطین است. سیاست رژیم صهیونیستی این است که بتدریج آثار اسلامی را بکلی از منطقهی فلسطین و ساحل غربی رود اردن- که خود آنها تصدیق دارند که این منطقه، منطقهی اشغالی است؛ و دنیا این را قبول دارد و این همه قطعنامهی سازمان ملل پشت سرش هست- حذف کند و این منطقه را یهودیسازی کند. شهرکسازیهای غیر قانونی و ظالمانه، ویران کردن خانههای مردم، دستکاری در شهر الخلیل و در شهر قدس با هدف یهودیسازی، برای این است که ریشهی اسلام را به خیال خودشان از کشور فلسطین قطع کنند. این یک نقطه است، که بسیار مهم است و دنیای اسلام باید در مقابل این مسئله با همهی وجود بایستد و مانع این جنایت بزرگ بشود. یکی هم محاصرهی ظالمانهی غزه است که این محاصره سه سال شد؛ یک حرکت بسیار سبعانه، قساوتآمیز، وحشیانه، و با شگفتی فراوان مورد تأیید و تصدیق و حمایت آمریکا و انگلیس و قدرتهای غربی که داعیهی دفاع از حقوق بشر را هم دائم تکرار میکنند. سه سال است که یک و نیم میلیون جمعیت را محاصره کردهاند؛ نه میگذارند دارو برود، نه میگذارند غذا برود، در آب آشامیدنیشان اخلال میکنند، در نیروی برقشان اخلال میکنند، در رسیدن سیمان و مصالح ساختمانی برای اینکه ویرانیهای جنگ را از بین ببرند، اخلال میکنند- این کاروانی که میرفت، بخش عمدهای از محمولهی آن سیمان بود، برای اینکه مردم بتوانند خانههای خراب خودشان را تعمیر کنند- علاوهی بر اینها به طور متناوب گلولهباران هم میکنند، آدمکشی هم میکنند، کودکان مظلوم و زن و مرد را به قتل هم میرسانند. این، حرکت رژیم صهیونیستی است. سازمانهای مدعی حقوق بشر ایستادهاند تماشا میکنند. قدرتهای غربی نه فقط تماشا، بلکه حمایت میکنند. متأسفانه بسیاری از کشورهائی که باید دفاع کنند- یعنی برخی کشورهای عربی، برخی کشورهای اسلامی- سکوت محض کردهاند؛ اگر نگوئیم حتّی رفتارهای خائنانه در پشت سر. خیلی وضع عجیبی است. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : نصرت الهی کلیدواژه(ها) : نصرت الهی نوع(ها) : جستار متن فیش : به وعدهی الهی باید اعتماد کرد. خدای متعال در سورهی «انّا فتحنا» میفرماید: «و یعذّب المنافقین و المنافقات و المشرکین و المشرکات الظّانّین باللَّه ظنّ السّوء»؛ خصوصیت منافق و مشرک از جمله این است که به خدا سوءظن دارند، وعدهی الهی را قبول ندارند، باور ندارند. اینکه خدا میگوید: «و لینصرنّ اللَّه من ینصره»، این را آدم مؤمن با همهی وجود قبول دارد؛ منافق این را قبول ندارد. خداوند میفرماید: «علیهم دائرة السّوء و غضب اللَّه علیهم و لعنهم و اعدّ لهم جهنّم و ساءت مصیرا». کسانی که به خدا سوءظن دارند، وضعیتشان اینجور است. امام به وعدهی الهی اطمینان داشت. ما برای خدا مجاهدت میکنیم، قدم برای خدا برمیداریم، همهی تلاش خودمان را به میدان میآوریم؛ نتیجه را خدای متعال- آنچنان که وعده فرموده است- تحقق خواهد داد. ما برای تکلیف کار میکنیم؛ اما خدای متعال بر همین عمل برای تکلیف، بهترین نتیجه را به ما خواهد داد. این یکی از خصوصیات مشی امام و خط امام است. راه انقلاب، صراط مستقیم انقلاب این است. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : تغییر هندسه دنیا کلیدواژه(ها) : تغییر هندسه دنیا نوع(ها) : جستار متن فیش : یک حادثهی مهم دیگر که خوب است ملت ما به اهمیت آن توجه داشته باشد و این حادثه معنا دارد، اتفاقی است که در گردهمائی طولانی مربوط به ان.پی.تی در نیویورک افتاد. اصلاً این گردهمائی را تشکیل داده بودند تا قدرتهای زورگو بتوانند به برکت این گردهمائی، ملتهائی را که هنوز به انرژی هستهای دسترسی پیدا نکردهاند، باز هم محدودتر کنند، موانع سر راه آنها را بیشتر کنند. البته دلشان میخواست و برنامهریزی کرده بودند که در این اجلاس، بالخصوص نسبت به جمهوری اسلامی کینهورزی خودشان را آشکار کنند. درست عکس آنچه که میخواستند، اتفاق افتاد. تقریباً یک ماه این گردهمائی طول کشید. به جای اینکه آنها بتوانند مقاصد خودشان را پیش ببرند و کشورهائی مثل جمهوری اسلامی را محدود کنند، نتیجهای که از این کنفرانس طولانی به دست آمد، این بود که قدرتها به وسیلهی 189 کشور موظف شدند که سلاحهای هستهای خودشان را نابود کنند؛ از ادامهی تولید این سلاحها مانع بشوند؛ حق دستیابی به قدرت هستهای صلحآمیز به وسیلهی کشورهای دیگر شناخته شد و رژیم صهیونیستی - که دایههای او در این کنفرانس بشدت هم به نفع او فعال بودند - محکوم شد به اینکه بایستی به قرارداد ان.پی.تی بپیوندد؛ درست عکس آنچه آنها میخواستند. این حادثهی کوچکی نیست؛ این نشاندهندهی این است که قدرت زورگو و متکبر و مستکبر آمریکا و دیگر قدرتهای زورگو و دنبالهروان اینها در دنیا حرفشان پیشروی ندارد. امروز دیگر آمریکا در موضعی نیست که بتواند در سیاستهای بینالمللی دخالت مؤثر بکند. جمهوری اسلامی با ایستادگی سی سالهی خود توانسته است وضعیتی را در افکار عمومی جهان به وجود بیاورد که نه فقط ملتها، حتّی دولتها هم - یعنی 189 دولت - در مقابل آمریکا میایستند و علیرغم او تصمیمگیری میکنند و رأی میدهند. اینها جزو بشارتهای الهی است به ملت بزرگ ایران. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : فتنه ۸۸ کلیدواژه(ها) : فتنه ۸۸ نوع(ها) : جستار متن فیش : شما دیدید فتنهای به وجود آمد، کارهائی شد، تلاشهائی شد، آمریکا از فتنهگران دفاع کرد، انگلیس دفاع کرد، قدرتهای غربی دفاع کردند، منافقین دفاع کردند، سلطنتطلبها دفاع کردند؛ نتیجه چه شد؟ نتیجه این شد که در مقابل همهی این اتحاد و اتفاق نامیمون، مردم عزیز ما، ملت بزرگ ما در روز نهم دی، در روز بیست و دوی بهمن، آنچنان عظمتی از خودشان نشان دادند که دنیا را خیره کرد. ایران امروز، جوان امروز، تحصیلکردهی امروز، ایرانیان امروز، آنچنان وضعیتی دارند که هر توطئهای را دشمن علیه نظام جمهوری اسلامی زمینهچینی کند، به توفیق الهی توطئه را خنثی میکنند. منتها توجه داشته باشید؛ باید تقوا پیشه کنیم. آنچه ما را قوی میکند، تقواست؛ آنچه ما را آسیبناپذیر میکند، تقواست؛ آنچه ما را به ادامهی این راه تا رسیدن به اهداف عالیه امیدوار میکند، تقواست. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش :رعایت امام(ره) نسبت به قضاوت در مورد اشخاص کلیدواژه(ها) : شخصیت امام خمینی, اخلاق امام خمینی, تقوای امام خمینی, رفتار امام خمینی, تقوای سیاسی, تقوای اجتماعی, خط امام, تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد, تاریخ رهبری امام خمینی(ره) بعد از انقلاب اسلامی, رفتار امام خمینی, تقوای اجتماعی, برخورد با مخالفان, تقوای امام خمینی نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : یکی از چیزهائی که در همین زمینه [مسئله ی محاسبات معنوی و الهی در خط امام] وجود داشت، رعایت تقوای عجیب امام در همهی امور بود. تقوا در مسائل شخصی یک حرف است؛ تقوا در مسائل اجتماعی و مسائل سیاسی و عمومی خیلی مشکلتر است، خیلی مهمتر است، خیلی اثرگذارتر است. ما نسبت به دوستانمان، نسبت به دشمنانمان چه میگوئیم؟ اینجا تقوا اثر میگذارد. ممکن است ما با یکی مخالف باشیم، دشمن باشیم؛ دربارهی او چگونه قضاوت میکنید؟ اگر قضاوت شما دربارهی آن کسی که با او مخالفید و با او دشمنید، غیر از آن چیزی باشد که در واقع وجود دارد، این تعدی از جادهی تقواست. آیهی شریفهای که اول عرض کردم، تکرار میکنم: «یا ایّها الّذین امنوا اتّقوا اللَّه و قولوا قولا سدیدا». قول سدید، یعنی استوار و درست؛ اینجوری حرف بزنیم. من میخواهم عرض بکنم به جوانان عزیزمان، جوانهای انقلابی و مؤمن و عاشق امام، که حرف میزنند، مینویسند، اقدام میکنند؛ کاملاً رعایت کنید. اینجور نباشد که مخالفت با یک کسی، ما را وادار کند که نسبت به آن کس از جادهی حق تعدی کنیم، تجاوز کنیم، ظلم کنیم؛ نه، ظلم نباید کرد. به هیچ کس نباید ظلم کرد. من یک خاطره از امام نقل کنم. ما یک شب در خدمت امام بودیم. من از ایشان پرسیدم نظر شما نسبت به فلان کس چیست - نمیخواهم اسم بیاورم؛ یکی از چهرههای معروف دنیای اسلام در دوران نزدیک به ما، که همه نام او را شنیدند، همه میشناسند - امام یک تأملی کردند، گفتند: نمیشناسم. بعد هم یک جملهی مذمتآمیزی راجع به آن شخص گفتند. این تمام شد. من فردای آن روز یا پسفردا - درست یادم نیست - صبح با امام کاری داشتم، رفتم خدمت ایشان. بمجردی که وارد اتاق شدم و نشستم، قبل از اینکه من کاری را که داشتم، مطرح کنم، ایشان گفتند که راجع به آن کسی که شما دیشب یا پریشب سؤال کردید، «همین، نمیشناسم». یعنی آن جملهی مذمتآمیزی را که بعد از «نمیشناسم» گفته بودند، پاک کردند. ببینید، این خیلی مهم است. آن جملهی مذمتآمیز نه فحش بود، نه دشنام بود، نه تهمت بود؛ خوشبختانه من هم بکلی از یادم رفته که آن جمله چه بود؛ یعنی یا تصرف معنوی ایشان بود، یا کمحافظگی من بود؛ نمیدانم چه بود، اما اینقدر یادم هست که یک جملهی مذمتآمیزی بود. همین را ایشان آن شب گفتند، دو روز بعدش یا یک روز بعدش آن را پاک کردند؛ گفتند: نه، همان نمیشناسم. ببینید، اینها اسوه است؛ «لقد کان لکم فی رسولاللَّه اسوة حسنة». دربارهی زیدی که شما او را قبول ندارید، دو جور میشود حرف زد: یک جور آنچنانی که درست منطبق با حق است، یک جور هم آنچنانی که در آن آمیزهای از ظلم وجود دارد. این دومی بد است، باید از آن پرهیز کرد. درست همانی که حق است، صدق است و شما در دادگاه عدل الهی میتوانید راجع به آن توضیح دهید، بگوئید، نه بیشتر. این یکی از خطوط اصلی حرکت امام و خط امام است که ماها باید به یاد داشته باشیم. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش :تأکید امام خمینی(ره) بر ضرورت تدوین قانون اساسی؛ نشانه توجه به نقش و رأی مردم کلیدواژه(ها) : اتکا امام خمینی(ره) به مردم, احترام امام خمینی(ره) به آراء مردم, مردمسالاری دینی, مردمسالاری اسلامی, تدوین قانون اساسی, حضور مردم در صحنه, تاریخ مبارزات و پیروزی انقلاب اسلامی, اندیشه سیاسی امام خمینی, خط امام نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : یكی دیگر از خطوط اصلی خط امام، نقش مردم است؛ هم در انتخابات كه امام در این كار واقعاً یك حركت عظیمی انجام داد، هم در غیر انتخابات، در مسائل گوناگون اجتماعی. در هیچ انقلابی در دوران انقلابها - كه نیمهی اول قرن بیستم، دوران انقلابهای گوناگون است؛ در شرق و غرب دنیا انقلابهای مختلفی با شكلهای مختلف به وجود آمد - سابقه ندارد كه دو ماه بعد از پیروزی انقلاب، یك رفراندوم عمومی برای انتخاب شیوهی حكومت و نظام حكومتی انجام بگیرد؛ اما به همت امام در ایران این اتفاق افتاد. هنوز یك سال از انقلاب نگذشته بود كه قانون اساسی تدوین و تصویب شد. در آن ماههای اول كه تدوین قانون اساسی هنوز انجام نشده بود و تأخیر افتاده بود، یادم هست یك روز امام ماها را خواستند، رفتیم قم - آن وقت ایشان هنوز قم بودند - با اوقات تلخی گفتند كه قانون اساسی را زودتر تدوین كنید. آن وقت انتخابات مجلس خبرگان راه افتاد و مردم خبرگان را برای تدوین قانون اساسی انتخاب كردند؛ بعد هم كه قانون اساسی تدوین شد، آن را به رأی عمومی گذاشتند؛ رفراندوم شد، مردم قانون اساسی را انتخاب كردند. بعد هم انتخابات ریاست جمهوری و مجلس برگزار شد. در سختترین دوران جنگ كه تهران زیر بمباران دشمن بود، انتخابات تعطیل نشد؛ حتّی تا امروز یك روز انتخابات در ایران تأخیر نیفتاده است. كدام دموكراسی را در دنیا شما سراغ دارید؟ انقلابها كه هیچ؛ در هیچ دموكراسیای، با این دقت، سر موقع، آراء مردم به صندوقها ریخته نمیشود. این خط امام است. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش :رفتار امیرالمومنین(ع) با مخالفان؛ مبنای عملکرد امام خمینی(ره) و نظام اسلامی کلیدواژه(ها) : رفتار امیرالمؤمنین (علیه السلام) با مخالفان, رفتار امام خمینی, تاریخ دوران حکومت حضرت علی بن ابیطالب (علیهالسلام, زبیر, خط امام, اندیشه سیاسی امام خمینی, توجه به گذشته افراد, تاریخ رهبری امام خمینی(ره) بعد از انقلاب اسلامی نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : یك نكتهی اساسی دیگر در مورد خط امام و راه امام این است كه امام بارها فرمود قضاوت در مورد اشخاص باید با معیار حال كنونی اشخاص باشد. گذشتهی اشخاص، مورد توجه نیست. گذشته مال آن وقتی است كه حال فعلی معلوم نباشد. انسان به آن گذشته تمسك كند و بگوید: خوب، قبلاً اینجوری بوده، حالا هم لابد همان جور است. اگر حال فعلی اشخاص در نقطهی مقابل آن گذشته بود، آن گذشته دیگر كارائی ندارد. این همان قضاوتی بود كه امام امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) با جناب طلحه و جناب زبیر كرد. شما باید بدانید طلحه و زبیر مردمان كوچكی نبودند. جناب زبیر سوابقی درخشان دارد كه نظیر آن را كمتر كسی از اصحاب امیرالمؤمنین داشت. بعد از به خلافت رسیدن جناب ابیبكر، در همان روزهای اول، پای منبر ابیبكر چند نفر از صحابه بلند شدند، اظهار مخالفت كردند، گفتند: حق با شما نیست؛ حق با علیبنابیطالب است. اسم این اشخاص در تاریخ ثبت است. اینها چیزهائی نیست كه شیعه نقل كرده باشد؛ نه، این در همهی كتب تواریخ ذكر شده است. یكی از آن اشخاصی كه پای منبر جناب ابیبكر بلند شد و از حق امیرالمؤمنین دفاع كرد، زبیر است. این سابقهی زبیر است. مابین آن روز و روزی كه زبیر روی امیرالمؤمنین شمشیر كشید، فاصله بیست و پنج سال است. حالا برادران اهل سنت از طرف طلحه و زبیر اعتذار میكنند، میگویند آنها اجتهادشان به اینجا منتهی شد؛ خیلی خوب، حالا هر چی. ما راجع به اینكه آنها در مقابل خدای متعال چه وضعی دارند، الان در مقام آن نیستیم؛ اما امیرالمؤمنین با اینها چه كرد؟ جنگید. امیرالمؤمنین از مدینه لشكر كشید، رفت طرف كوفه و بصره، برای جنگ با طلحه و زبیر. یعنی آن سوابق محو شد، تمام شد. امام ملاكش این بود، معیارش این بود. بعضیها با امام از پاریس تو هواپیما بودند و آمدند ایران؛ اما در زمان امام به خاطر خیانت اعدام شدند! بعضیها از دورانی كه امام در نجف بود و بعد كه به پاریس رفت، با ایشان ارتباط داشتند، در اول انقلاب هم مورد توجه امام قرار گرفتند؛ اما بعد رفتار اینها، موضعگیریهای اینها موجب شد كه امام اینها را طرد كرد، از خودش دور كرد. میزان، وضعی است كه امروز بنده دارم. اگر خدای نكرده نفس اماره و شیطان، راه را در مقابل من منحرف كردند، قضاوت چیز دیگری خواهد بود. مبنای نظام اسلامی این است و امام اینجوری عمل كرد. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : برنامههای صلحآمیز هستهای, سلاح هستهای, مسئله هستهای ایران کلیدواژه(ها) : برنامههای صلحآمیز هستهای, سلاح هستهای, مسئله هستهای ایران نوع(ها) : جستار متن فیش : یك حادثهی مهم دیگر كه خوب است ملت ما به اهمیت آن توجه داشته باشد و این حادثه معنا دارد، اتفاقی است كه در گردهمائی طولانی مربوط به ان.پی.تی در نیویورك افتاد. اصلاً این گردهمائی را تشكیل داده بودند تا قدرتهای زورگو بتوانند به بركت این گردهمائی، ملتهائی را كه هنوز به انرژی هستهای دسترسی پیدا نكردهاند، باز هم محدودتر كنند، موانع سر راه آنها را بیشتر كنند. البته دلشان میخواست و برنامهریزی كرده بودند كه در این اجلاس، بالخصوص نسبت به جمهوری اسلامی كینهورزی خودشان را آشكار كنند. درست عكس آنچه كه میخواستند، اتفاق افتاد. تقریباً یك ماه این گردهمائی طول كشید. به جای اینكه آنها بتوانند مقاصد خودشان را پیش ببرند و كشورهائی مثل جمهوری اسلامی را محدود كنند، نتیجهای كه از این كنفرانس طولانی به دست آمد، این بود كه قدرتها به وسیلهی 189 كشور موظف شدند كه سلاحهای هستهای خودشان را نابود كنند؛ از ادامهی تولید این سلاحها مانع بشوند؛ حق دستیابی به قدرت هستهای صلحآمیز به وسیلهی كشورهای دیگر شناخته شد و رژیم صهیونیستی - كه دایههای او در این كنفرانس بشدت هم به نفع او فعال بودند - محكوم شد به اینكه بایستی به قرارداد ان.پی.تی بپیوندد؛ درست عكس آنچه آنها میخواستند. این حادثهی كوچكی نیست؛ این نشاندهندهی این است كه قدرت زورگو و متكبر و مستكبر آمریكا و دیگر قدرتهای زورگو و دنبالهروان اینها در دنیا حرفشان پیشروی ندارد. امروز دیگر آمریكا در موضعی نیست كه بتواند در سیاستهای بینالمللی دخالت مؤثر بكند. جمهوری اسلامی با ایستادگی سی سالهی خود توانسته است وضعیتی را در افكار عمومی جهان به وجود بیاورد كه نه فقط ملتها، حتّی دولتها هم - یعنی 189 دولت - در مقابل آمریكا میایستند و علیرغم او تصمیمگیری میكنند و رأی میدهند. اینها جزو بشارتهای الهی است به ملت بزرگ ایران. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : حفظ نظام اسلامی کلیدواژه(ها) : حفظ نظام اسلامی نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز دربارهی امام بزرگوار در خطبهی اول عرایضی را عرض میكنم؛ نگاه به امام از منظر یك شاخص. این نگاه از این جهت اهمیت پیدا میكند كه چالش اصلی همهی تحولات بزرگ اجتماعی - از جمله انقلابها - صیانت از جهتگیریهای اصلی این انقلاب یا این تحول است. این مهمترین چالش هر تحول عظیم اجتماعی است كه هدفهائی دارد و به سمت آن هدفها حركت و دعوت میكند. این جهتگیری باید حفظ شود. اگر جهتگیری به سمت هدفها در یك انقلاب، در یك حركت اجتماعی صیانت نشود و محفوظ نماند، آن انقلاب به ضد خود تبدیل خواهد شد؛ در جهت عكس اهداف خود عمل خواهد كرد. لذا شما در قرآن ملاحظه میكنید كه در سورهی مباركهی هود، خدای متعال به پیغمبرش میفرماید: «فاستقم كما امرت و من تاب معك و لاتطغوا انّه بما تعملون بصیر». پیغمبر را امر میفرماید به استقامت. استقامت، یعنی پایداری؛ راه را مستقیم ادامه دادن؛ در جهت درست حركت كردن. نقطهی مقابل این حركت مستقیم در این آیهی شریفه، طغیان قرار داده شده است؛ «و لاتطغوا». طغیان، یعنی سركشی؛ منحرف شدن. به پیغمبر میفرماید: هم تو - شخصاً - هم كسانی كه همراه تو و با تو هستند، این راه را درست ادامه بدهید و منحرف نشوید؛ «انّه بما تعملون بصیر». مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : خط امام, امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : خط امام, امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امام منهای خط امام، امام بیهویت است. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : خلط دشمن و دوست, شناخت دوست و دشمن, دشمنشناسی کلیدواژه(ها) : خلط دشمن و دوست, شناخت دوست و دشمن, دشمنشناسی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : مبادا دوست را با دشمن اشتباه كنید؛ مبادا دوست و دشمن را مخلوط كنید؛ مبادا رفتاری كه با دشمن باید داشت، با دوست انجام بدهید. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : جهتگیری انقلابی, حفظ نظام اسلامی, جهتگیریهای انقلاب اسلامی, چالش اصلی نظام اسلامی کلیدواژه(ها) : جهتگیری انقلابی, حفظ نظام اسلامی, جهتگیریهای انقلاب اسلامی, چالش اصلی نظام اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : چالش اصلی همهی تحولات بزرگ اجتماعی - از جمله انقلابها - صیانت از جهتگیریهای اصلی این انقلاب یا این تحول است. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : اسلام آمریکایی کلیدواژه(ها) : اسلام آمریکایی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اسلام آمريكائى يعنى اسلام تشريفاتى، اسلام بىتفاوت در مقابل ظلم، در مقابل زيادهخواهى، اسلام بىتفاوت در مقابل دستاندازى به حقوق مظلومان، اسلام كمك به زورگويان، اسلام كمك به اقويا، اسلامى كه با همهى اينها ميسازد. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : جوان مؤمن انقلابی کلیدواژه(ها) : جوان مؤمن انقلابی نوع(ها) : جستار متن فیش : من میخواهم عرض بکنم به جوانان عزیزمان، جوانهاى انقلابى و مؤمن و عاشق امام، که حرف میزنند، مینویسند، اقدام میکنند؛ کاملاً رعایت کنید. اینجور نباشد که مخالفت با یک کسى، ما را وادار کند که نسبت به آن کس از جادهى حق تعدى کنیم، تجاوز کنیم، ظلم کنیم؛ نه، ظلم نباید کرد. به هیچ کس نباید ظلم کرد. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : جوان مؤمن انقلابی کلیدواژه(ها) : جوان مؤمن انقلابی نوع(ها) : جستار متن فیش : امام به وعدهى الهى اطمینان داشت. ما براى خدا مجاهدت مىکنیم، قدم براى خدا برمىداریم، همهى تلاش خودمان را به میدان مىآوریم؛ نتیجه را خداى متعال- آنچنان که وعده فرموده است- تحقق خواهد داد. ما براى تکلیف کار مىکنیم؛ اما خداى متعال بر همین عمل براى تکلیف، بهترین نتیجه را به ما خواهد داد. این یکى از خصوصیات مشى امام و خط امام است. راه انقلاب، صراط مستقیم انقلاب این است. یکى از چیزهائى که در همین زمینه وجود داشت، رعایت تقواى عجیب امام در همهى امور بود. تقوا در مسائل شخصى یک حرف است؛ تقوا در مسائل اجتماعى و مسائل سیاسى و عمومى خیلى مشکلتر است، خیلى مهمتر است، خیلى اثرگذارتر است. ما نسبت به دوستانمان، نسبت به دشمنانمان چه مىگوئیم؟ اینجا تقوا اثر مىگذارد. ممکن است ما با یکى مخالف باشیم، دشمن باشیم؛ در بارهى او چگونه قضاوت مىکنید؟ اگر قضاوت شما در بارهى آن کسى که با او مخالفید و با او دشمنید، غیر از آن چیزى باشد که در واقع وجود دارد، این تعدى از جادهى تقواست. آیهى شریفهاى که اول عرض کردم، تکرار مىکنم: «یا ایّها الّذین آمنوا اتّقوا اللَّه و قولوا قولا سدیدا». قول سدید، یعنى استوار و درست؛ اینجورى حرف بزنیم. من مىخواهم عرض بکنم به جوانان عزیزمان، جوانهاى انقلابى و مؤمن و عاشق امام، که حرف مىزنند، مىنویسند، اقدام مىکنند؛ کاملًا رعایت کنید. اینجور نباشد که مخالفت با یک کسى، ما را وادار کند که نسبت به آنکس از جادهى حق تعدى کنیم، تجاوز کنیم، ظلم کنیم؛ نه، ظلم نباید کرد. به هیچکس نباید ظلم کرد. من یک خاطره از امام نقل کنم. ما یک شب در خدمت امام بودیم. من از ایشان پرسیدم نظر شما نسبت به فلانکس چیست- نمىخواهم اسم بیاورم؛ یکى از چهرههاى معروف دنیاى اسلام در دوران نزدیک به ما، که همه نام او را شنیدند، همه مىشناسند- امام یک تأملى کردند، گفتند: نمىشناسم. بعد هم یک جملهى مذمتآمیزى راجع به آن شخص گفتند. این تمام شد. من فرداى آن روز یا پسفردا- درست یادم نیست- صبح با امام کارى داشتم، رفتم خدمت ایشان. بمجردى که وارد اتاق شدم و نشستم، قبل از اینکه من کارى را که داشتم، مطرح کنم، ایشان گفتند که راجع به آن کسى که شما دیشب یا پریشب سؤال کردید، «همین، نمىشناسم». یعنى آن جملهى مذمتآمیزى را که بعد از «نمىشناسم» گفته بودند، پاک کردند. ببینید، این خیلى مهم است. آن جملهى مذمتآمیز نه فحش بود، نه دشنام بود، نه تهمت بود؛ خوشبختانه من هم بکلى از یادم رفته که آن جمله چه بود؛ یعنى یا تصرف معنوى ایشان بود، یا کمحافظگى من بود؛ نمىدانم چه بود، اما اینقدر یادم هست که یک جملهى مذمتآمیزى بود. همین را ایشان آن شب گفتند، دو روز بعدش یا یک روز بعدش آن را پاک کردند؛ گفتند: نه، همان نمىشناسم. ببینید، اینها اسوه است؛ «لقد کان لکم فی رسول اللَّه أسوة حسنة». در بارهى زیدى که شما او را قبول ندارید، دو جور مىشود حرف زد: یکجور آنچنانى که درست منطبق با حق است، یکجور هم آنچنانى که در آن آمیزهاى از ظلم وجود دارد. این دومى بد است، باید از آن پرهیز کرد. درست همانى که حق است، صدق است و شما در دادگاه عدل الهى مىتوانید راجع به آن توضیح دهید، بگوئید، نه بیشتر. این یکى از خطوط اصلى حرکت امام و خط امام است که ماها باید به یاد داشته باشیم. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : مقاومت ملت ایران کلیدواژه(ها) : مقاومت ملت ایران نوع(ها) : جستار متن فیش : این حرکت امام بود، افشاگرى امام بود، موضعگیرى امام بود که استکبار را رسوا کرد، صهیونیسم را رسوا کرد، و روح مقاومت را در ملتها و بخصوص در جوامع اسلامى زنده کرد. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : تحریف امام کلیدواژه(ها) : تحریف امام نوع(ها) : جستار متن فیش : بهترین شاخصها، خود امام و خط امام است. امام بهترین شاخص برای ماست. اگر این تشبیه با همهی فاصلهای که وجود دارد، به نظر برسد، عیبی ندارد که تشبیه کنیم به وجود مقدس پیغمبر که قرآن میفرماید: «لقد کان لکم فی رسولاللَّه اسوة حسنة لمن کان یرجوا اللَّه و الیوم الاخر».(۴) خود پیغمبر اسوه است؛ رفتار او، کردار او، اخلاق او. یا در یک آیهی شریفهی دیگر میفرماید: «قد کانت لکم اسوة حسنة فی ابراهیم و الّذین معه»؛ (۵) ابراهیم و یاران ابراهیم اسوهاند. در اینجا یاران ابراهیمِ پیغمبر هم ذکر شدهاند تا کسی نگوید که پیغمبر معصوم بود یا ابراهیم معصوم بود، ما نمیتوانیم از آنها تبعیت کنیم؛ نه، «قد کانت لکم اسوة حسنة فی ابراهیم و الّذین معه اذ قالوا لقومهم انّا براء منکم و ممّا تعبدون من دون اللَّه کفرنا بکم» تا آخر آیهی شریفه. در مورد امام بزرگوار که شاگرد این مکتب و دنبالهروِ راه این انبیای عظام است، همین معنا صدق میکند. خود امام برجستهترین شاخصهاست؛ رفتار امام، گفتار امام. خوشبختانه بیانات امام در دسترس است، تدوین شده است. وصیتنامهی امام آشکارا همهی مافیالضمیر امام را برای آیندهی انقلاب تبیین میکند. نباید اجازه داد این شاخصها غلط تبیین شوند، یا پنهان بمانند، یا فراموش بشوند. اگر این شاخصها را ما بد تبیین کردیم، غلط ارائه دادیم، مثل این است که یک قطبنما را در یک راه از دست بدهیم، یا قطبنما از کار بیفتد. فرض کنید در یک مسیر دریائی یا در یک بیابان که جادهای هم وجود ندارد، قطبنمای انسان آسیب ببیند و از کار بیفتد؛ انسان متحیر میماند. اگر نظرات امام، بد بیان شد، بد تبیین شد، مثل این است که قطبنما از کار بیفتد، راه گم میشود؛ هر کسی به سلیقهی خود، به میل خود حرفی میزند. بدخواهان هم در این میان از فرصت استفاده میکنند، راه را جوری تبیین میکنند که ملت به اشتباه بیفتد. مواضع امام بایستی به طور روشن و واضح - همان طور که خود او گفت، همان طور که خود او نوشت - تبیین شود؛ این ملاک راه امام و خط امام و صراط مستقیم انقلاب است. یک نفر صریح میگوید من امام را قبول ندارم - این بحث دیگری است - خیلی خوب، پیروان امام و طرفداران امام با کسی که صریح بگوید من امام را قبول ندارم، راه او را غلط میدانم، حسابشان روشن است؛ اما اگر قرار است در خط امام، با اشارهی انگشت امام، این انقلاب پیش برود، باید معلوم باشد، روشن باشد و مواضع امام بزرگوارمان بدرستی تبیین شود. نباید برای خوشامد این و آن، برخی از مواضع حقیقی امام را یا انکار کرد، یا مخفی نگه داشت. بعضی اینجور فکر میکنند - و این فکر غلطی است - که برای اینکه امام پیروان بیشتری پیدا کند، کسانی که مخالف امام هستند، آنها هم به امام علاقهمند شوند، بایستی ما بعضی از مواضع صریح امام را یا پنهان کنیم یا نگوئیم یا کمرنگ کنیم؛ نه، امام هویتش، شخصیتش به همین مواضعی است که خود او با صریحترین بیانها، روشنترین الفاظ و کلمات، آنها را بیان کرد. همینها بود که دنیا را تکان داد. همین مواضع صریح بود که تودههای عظیم را مشتاق ملت ایران و بسیاری را پیرو ملت ایران کرد. این نهضت عظیم جهانی که شما امروز در گوشه و کنار دنیای اسلام نشانههای آن را میبینید، از این طریق به راه افتاد. امام را صریح باید آورد وسط میدان. مواضعش بر علیه استکبار، مواضعش بر علیه ارتجاع، مواضعش بر علیه لیبرال دموکراسی غرب، مواضعش بر علیه منافقان و دورویان را باید صریح گذاشت. کسانی که تحت تأثیر آن شخصیت عظیم قرار گرفتند، این مواضع را دیدند و تسلیم شدند. نمیشود به خاطر اینکه زید و عمرو از امام خوششان بیاید، ما مواضع امام را پنهان کنیم یا پوشیده کنیم یا آن چیزهائی که به نظرمان تند میآید، کمرنگ کنیم. عدهای در یک دورانی - که ما آن دوران را به یاد داریم؛ دوران جوانیهای ما - برای اینکه اسلام علاقهمندان و طرفدارانی پیدا کند، بعضی از احکام اسلام را کمرنگ میکردند، ندیده میگرفتند؛ حکم قصاص را، حکم جهاد را، حکم حجاب را انکار و پنهان میکردند، میگفتند اینها از اسلام نیست، قصاص از اسلام نیست، جهاد از اسلام نیست، برای اینکه فلان مستشرق یا فلان دشمن مبانی اسلامی از اسلام خوشش بیاید! این غلط است. اسلام را با کلیتش بایستی بیان کرد. امام منهای خط امام، آن امامی نیست که ملت ایران به نفس او، به هدایت او جانشان را کف دست گرفتند، فرزندانشان را به کام مرگ فرستادند، از جان و مالشان دریغ نکردند و بزرگترین حرکت قرن معاصر را در این نقطهی عالم به وجود آوردند. امام منهای خط امام، امام بیهویت است. سلب هویت از امام، خدمت به امام نیست. مبانی امام، مبانی روشنی بود. این مبانی - اگر کسی نخواهد مجامله کند، تعارف کند - در کلمات امام، در بیانات امام، در نامههای امام، و بخصوص در وصیتنامهی امام - که کوتاه شدهی همهی آن مواضع است - منعکس است. این مبانی فکری همان چیزی است که آن موج عظیم و سهمگین را علیه غارتگریهای غرب و یکهتازیهای آمریکا در دنیا به وجود آورد. شما خیال میکنید اینکه رئیس جمهورهای گوناگون آمریکا به هر کشوری از این کشورهای آسیا و خاورمیانه سفر کردند، حتّی در بعضی از کشورهای اروپائی مردم جمع شدند و علیه آنها شعار دادند، همیشه اینجور بود؟ نه، این حرکت امام بود، افشاگری امام بود، موضعگیری امام بود که استکبار را رسوا کرد، صهیونیسم را رسوا کرد، و روح مقاومت را در ملتها و بخصوص در جوامع اسلامی زنده کرد. این کجاندیشی است که ما مواضع امام را انکار کنیم. این کجاندیشی را هم متأسفانه بعضاً کسانی انجام میدهند که یک وقتی خودشان جزو مروجان افکار امام بودند یا جزو پیروان امام بودند. حالا به هر دلیلی راهها کج میشود، هدفها گم میشود، یک عدهای برمیگردند؛ بعد از آنکه سالهای متمادی برای امام و برای این هدفها حرف زدند و حرکت کردند، در مقابل این اهداف و این مبانی میایستند و آن حرفها را میزنند! خوب، خط امام اجزائی دارد. مهمترینِ آنچه که در مورد خط امام و راه امام میشود گفت، چند نکته است که من عرض میکنم. و بخصوص به جوانها عرض میکنم: بروید وصیتنامهی امام را بخوانید. امامی که دنیا را تکان داد، امامی است که در این وصیتنامه منعکس است، در این آثار و گفتار منعکس است. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : تحریف امام کلیدواژه(ها) : تحریف امام نوع(ها) : جستار متن فیش : امام دعوای شخصی ندارد؛ اما در دائرهی مکتب، با قاطعیت کامل، جاذبه و دافعهی خود را اعمال میکند. این یک شاخص عمده از زندگی امام و مکتب امام است. تولّی و تبرّی در عرصهی سیاست هم باید تابع تفکر و فکر و مبانی اسلامی و مذهبی باشد؛ اینجا هم باید انسان ملاک و معیار را این قرار بدهد؛ ببیند خدای متعال از او چه میخواهد. با این روشی که امام در پیش گرفته بود و در گفتار و کردار او منعکس بود، نمیشود انسان خود را در خط امام بداند، دنبالهروِ امام بداند، اما با کسانی که صریحاً پرچم معارضهی با امام و اسلام را بلند میکنند، خودش را در یک جبهه تعریف کند. نمیشود قبول کرد که آمریکا و انگلیس و سیا و موساد و سلطنتطلب و منافق بر روی یک محوری توافق کنند، حول یک محوری جمع بشوند، بعد آن محور باز ادعا کند که من خط امامم! این نمیشود، این قابل قبول نیست. نمیشود با هر کس و ناکسی ائتلاف کرد. باید ببینیم دشمنان دیروز امام در برابر ما چه موضعی میگیرند. اگر دیدیم مواضع ما جوری است که آمریکای مستکبر، صهیونیست غاصب، مزدوران قدرتهای گوناگون، مخالفین و معاندین امام و اسلام و انقلاب از ما تجلیل میکنند، احترام میکنند، بایستی در مواضعمان شک کنیم؛ باید بدانیم که راه درست و مستقیم را نمیرویم. این معیار است، این یک ملاک است. امام هم بارها بر همین تکیه میکرد. امام میفرمود - در نوشتهجات امام وجود دارد، در اسناد قطعی فرمایشات امام این هست - که اگر از ما تعریف کردند، بدانیم که خیانتکاریم. این خیلی مهم است. کسانی بیایند درست در خط مقابل امام حرکت کنند، دربارهی مسئلهی قدس در روز قدس آنجور موضعگیری کنند، در روز عاشورا آن فضاحت را به بار بیاورند، بعد ما با کسانی که با اساس مبنای امام و حرکت امام صریحاً مخالفند، اظهار همراهی کنیم، خودمان را در کنار اینها قرار بدهیم و تعریف کنیم، یا در مقابل اینها سکوت کنیم؛ در عین حال بگوئیم ما دنبالهروِ امامیم! این امکان ندارد، این قابل قبول نیست. ملت هم این را خوب فهمیدند. ملت این را میبیند، میداند، میشناسد، میفهمد. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : تقوای اجتماعی کلیدواژه(ها) : تقوای اجتماعی نوع(ها) : جستار متن فیش : تقوا در مسائل شخصی یک حرف است؛ تقوا در مسائل اجتماعی و مسائل سیاسی و عمومی خیلی مشکلتر است، خیلی مهمتر است، خیلی اثرگذارتر است. ما نسبت به دوستانمان، نسبت به دشمنانمان چه میگوئیم؟ اینجا تقوا اثر میگذارد. ممکن است ما با یکی مخالف باشیم، دشمن باشیم؛ دربارهی او چگونه قضاوت میکنید؟ اگر قضاوت شما دربارهی آن کسی که با او مخالفید و با او دشمنید، غیر از آن چیزی باشد که در واقع وجود دارد، این تعدی از جادهی تقواست. آیهی شریفهای که اول عرض کردم، تکرار میکنم: «یا ایّها الّذین امنوا اتّقوا اللَّه و قولوا قولا سدیدا». قول سدید، یعنی استوار و درست؛ اینجوری حرف بزنیم. من میخواهم عرض بکنم به جوانان عزیزمان، جوانهای انقلابی و مؤمن و عاشق امام، که حرف میزنند، مینویسند، اقدام میکنند؛ کاملاً رعایت کنید. اینجور نباشد که مخالفت با یک کسی، ما را وادار کند که نسبت به آن کس از جادهی حق تعدی کنیم، تجاوز کنیم، ظلم کنیم؛ نه، ظلم نباید کرد. به هیچ کس نباید ظلم کرد. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : تکلیفگرایی کلیدواژه(ها) : تکلیفگرایی نوع(ها) : جستار متن فیش : به وعدهی الهی باید اعتماد کرد. خدای متعال در سورهی «انّا فتحنا» میفرماید: «و یعذّب المنافقین و المنافقات و المشرکین و المشرکات الظّانّین باللَّه ظنّ السّوء»؛ خصوصیت منافق و مشرک از جمله این است که به خدا سوءظن دارند، وعدهی الهی را قبول ندارند، باور ندارند. اینکه خدا میگوید: «و لینصرنّ اللَّه من ینصره»، این را آدم مؤمن با همهی وجود قبول دارد؛ منافق این را قبول ندارد. خداوند میفرماید: «علیهم دائرة السّوء و غضب اللَّه علیهم و لعنهم و اعدّ لهم جهنّم و ساءت مصیرا». کسانی که به خدا سوءظن دارند، وضعیتشان اینجور است. امام به وعدهی الهی اطمینان داشت. ما برای خدا مجاهدت میکنیم، قدم برای خدا برمیداریم، همهی تلاش خودمان را بهمیدان میآوریم؛ نتیجه را خدای متعال - آنچنان که وعده فرموده است - تحقق خواهد داد. ما برای تکلیف کار میکنیم؛ اما خدای متعال بر همین عمل برای تکلیف، بهترین نتیجه را به ما خواهد داد. این یکی از خصوصیات مشی امام و خط امام است. راه انقلاب، صراط مستقیم انقلاب این است. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : وصیتنامه امام خمینی کلیدواژه(ها) : وصیتنامه امام خمینی نوع(ها) : جستار متن فیش : شاخص در انقلاب ما چیست؟ این خیلی مهم است. سی سال است که ما در جهت این انقلاب حرکت میکنیم. ملت ما بصیرت به خرج دادند، شجاعت به خرج دادند، حقاً و انصافاً لیاقت به خرج دادند. این انقلاب را سی سال است شما دارید جلو میبرید؛ اما خطر وجود دارد. دشمن انقلاب، دشمن امام بیکار نمینشیند؛ سعی میکند این انقلاب را از پا در بیاورد. چه جور؟ با منحرف کردن راه انقلاب. بنابراین لازم است ما شاخص داشته باشیم. من عرض میکنم بهترین شاخصها، خود امام و خط امام است. امام بهترین شاخص برای ماست. اگر این تشبیه با همهی فاصلهای که وجود دارد، به نظر برسد، عیبی ندارد که تشبیه کنیم به وجود مقدس پیغمبر که قرآن میفرماید: «لقد کان لکم فی رسولاللَّه اسوة حسنة لمن کان یرجوا اللَّه و الیوم الاخر». خود پیغمبر اسوه است؛ رفتار او، کردار او، اخلاق او. یا در یک آیهی شریفهی دیگر میفرماید: «قد کانت لکم اسوة حسنة فی ابراهیم و الّذین معه»؛ ابراهیم و یاران ابراهیم اسوهاند. در اینجا یاران ابراهیمِ پیغمبر هم ذکر شدهاند تا کسی نگوید که پیغمبر معصوم بود یا ابراهیم معصوم بود، ما نمیتوانیم از آنها تبعیت کنیم؛ نه، «قد کانت لکم اسوة حسنة فی ابراهیم و الّذین معه اذ قالوا لقومهم انّا براء منکم و ممّا تعبدون من دون اللَّه کفرنا بکم» تا آخر آیهی شریفه. در مورد امام بزرگوار که شاگرد این مکتب و دنبالهروِ راه این انبیای عظام است، همین معنا صدق میکند. خود امام برجستهترین شاخصهاست؛ رفتار امام، گفتار امام. خوشبختانه بیانات امام در دسترس است، تدوین شده است. وصیتنامهی امام آشکارا همهی مافیالضمیر امام را برای آیندهی انقلاب تبیین میکند. نباید اجازه داد این شاخصها غلط تبیین شوند، یا پنهان بمانند، یا فراموش بشوند. اگر این شاخصها را ما بد تبیین کردیم، غلط ارائه دادیم، مثل این است که یک قطبنما را در یک راه از دست بدهیم، یا قطبنما از کار بیفتد. فرض کنید در یک مسیر دریائی یا در یک بیابان که جادهای هم وجود ندارد، قطبنمای انسان آسیب ببیند و از کار بیفتد؛ انسان متحیر میماند. اگر نظرات امام، بد بیان شد، بد تبیین شد، مثل این است که قطبنما از کار بیفتد، راه گم میشود؛ هر کسی به سلیقهی خود، به میل خود حرفی میزند. بدخواهان هم در این میان از فرصت استفاده میکنند، راه را جوری تبیین میکنند که ملت به اشتباه بیفتد. مواضع امام بایستی به طور روشن و واضح - همان طور که خود او گفت، همان طور که خود او نوشت - تبیین شود؛ این ملاک راه امام و خط امام و صراط مستقیم انقلاب است. یک نفر صریح میگوید من امام را قبول ندارم - این بحث دیگری است - خیلی خوب، پیروان امام و طرفداران امام با کسی که صریح بگوید من امام را قبول ندارم، راه او را غلط میدانم، حسابشان روشن است؛ اما اگر قرار است در خط امام، با اشارهی انگشت امام، این انقلاب پیش برود، باید معلوم باشد، روشن باشد و مواضع امام بزرگوارمان بدرستی تبیین شود. نباید برای خوشامد این و آن، برخی از مواضع حقیقی امام را یا انکار کرد، یا مخفی نگه داشت. بعضی اینجور فکر میکنند - و این فکر غلطی است - که برای اینکه امام پیروان بیشتری پیدا کند، کسانی که مخالف امام هستند، آنها هم به امامعلاقهمند شوند، بایستی ما بعضی از مواضع صریح امام را یا پنهان کنیم یا نگوئیم یا کمرنگ کنیم؛ نه، امام هویتش، شخصیتش به همین مواضعی است که خود او با صریحترین بیانها، روشنترین الفاظ و کلمات، آنها را بیان کرد. همینها بود که دنیا را تکان داد. همین مواضع صریح بود که تودههای عظیم را مشتاق ملت ایران و بسیاری را پیرو ملت ایران کرد. این نهضت عظیم جهانی که شما امروز در گوشه و کنار دنیای اسلام نشانههای آن را میبینید، از این طریق به راه افتاد. امام را صریح باید آورد وسط میدان. مواضعش بر علیه استکبار، مواضعش بر علیه ارتجاع، مواضعش بر علیه لیبرال دموکراسی غرب، مواضعش بر علیه منافقان و دورویان را باید صریح گذاشت. کسانی که تحت تأثیر آن شخصیت عظیم قرار گرفتند، این مواضع را دیدند و تسلیم شدند. نمیشود به خاطر اینکه زید و عمرو از امام خوششان بیاید، ما مواضع امام را پنهان کنیم یا پوشیده کنیم یا آن چیزهائی که به نظرمان تند میآید، کمرنگ کنیم. عدهای در یک دورانی - که ما آن دوران را به یاد داریم؛ دوران جوانیهای ما - برای اینکه اسلام علاقهمندان و طرفدارانی پیدا کند، بعضی از احکام اسلام را کمرنگ میکردند، ندیده میگرفتند؛ حکم قصاص را، حکم جهاد را، حکم حجاب را انکار و پنهان میکردند، میگفتند اینها از اسلام نیست، قصاص از اسلام نیست، جهاد از اسلام نیست، برای اینکه فلان مستشرق یا فلان دشمن مبانی اسلامی از اسلام خوشش بیاید! این غلط است. اسلام را با کلیتش بایستی بیان کرد. امام منهای خط امام، آن امامی نیست که ملت ایران به نفس او، به هدایت او جانشان را کف دست گرفتند، فرزندانشان را به کام مرگ فرستادند، از جان و مالشان دریغ نکردند و بزرگترین حرکت قرن معاصر را در این نقطهی عالم به وجود آوردند. اماممنهای خط امام، امام بیهویت است. سلب هویت از امام، خدمت به امام نیست. مبانی امام، مبانی روشنی بود. این مبانی - اگر کسی نخواهد مجامله کند، تعارف کند - در کلمات امام، در بیانات امام، در نامههای امام، و بخصوص در وصیتنامهی امام - که کوتاه شدهی همهی آن مواضع است - منعکس است. این مبانی فکری همان چیزی است که آن موج عظیم و سهمگین را علیه غارتگریهای غرب و یکهتازیهای آمریکا در دنیا به وجود آورد. شما خیال میکنید اینکه رئیس جمهورهای گوناگون آمریکا به هر کشوری از این کشورهای آسیا و خاورمیانه سفر کردند، حتّی در بعضی از کشورهای اروپائی مردم جمع شدند و علیه آنها شعار دادند، همیشه اینجور بود؟ نه، این حرکت امام بود، افشاگری امام بود، موضعگیری امام بود که استکبار را رسوا کرد، صهیونیسم را رسوا کرد، و روح مقاومت را در ملتها و بخصوص در جوامع اسلامی زنده کرد. این کجاندیشی است که ما مواضع امام را انکار کنیم. این کجاندیشی را هم متأسفانه بعضاً کسانی انجام میدهند که یک وقتی خودشان جزو مروجان افکار امام بودند یا جزو پیروان امام بودند. حالا به هر دلیلی راهها کج میشود، هدفها گم میشود، یک عدهای برمیگردند؛ بعد از آنکه سالهای متمادی برای امام و برای این هدفها حرف زدند و حرکت کردند، در مقابل این اهداف و این مبانی میایستند و آن حرفها را میزنند! خوب، خط امام اجزائی دارد. مهمترینِ آنچه که در مورد خط امام و راه امام میشود گفت، چند نکته است که من عرض میکنم. و بخصوص به جوانها عرض میکنم: بروید وصیتنامهی امام را بخوانید. امامی که دنیا را تکان داد، امامی است که در این وصیتنامهمنعکس است، در این آثار و گفتار منعکس است. اولین و اصلیترین نقطه در مبانی امام و نظرات امام، مسئلهی اسلام ناب محمدی است؛ یعنی اسلام ظلمستیز، اسلام عدالتخواه، اسلام مجاهد، اسلام طرفدار محرومان، اسلام مدافع حقوق پابرهنگان و رنجدیدگان و مستضعفان. در مقابل این اسلام، امام اصطلاح «اسلام آمریکائی» را در فرهنگ سیاسی ما وارد کرد. اسلام آمریکائی یعنی اسلام تشریفاتی، اسلام بیتفاوت در مقابل ظلم، در مقابل زیادهخواهی، اسلام بیتفاوت در مقابل دستاندازی به حقوق مظلومان، اسلام کمک به زورگویان، اسلام کمک به اقویا، اسلامی که با همهی اینها میسازد. این اسلام را امام نامگذاری کرد: اسلام آمریکائی. فکر اسلام ناب، فکر همیشگی امام بزرگوار ما بود؛ مخصوص دوران جمهوری اسلامی نبود؛ منتها تحقق اسلام ناب، جز با حاکمیت اسلام و تشکیل نظام اسلامی امکانپذیر نبود. اگر نظام سیاسی کشور بر پایهی شریعت اسلامی و تفکر اسلامی نباشد، امکان ندارد که اسلام بتواند با ستمگران عالم، با زورگویان عالم، با زورگویان یک جامعه، مبارزهی واقعی و حقیقی بکند. لذا امام حراست و صیانت از جمهوری اسلامی را اوجب واجبات میدانست. اوجب واجبات، نه از اوجب واجبات. واجبترین واجبها، صیانت از جمهوری اسلامی است؛ چون صیانت اسلام - به معنای حقیقی کلمه - وابستهی به صیانت از نظام سیاسی اسلامی است. بدون نظام سیاسی، امکان ندارد. امام جمهوری اسلامی را مظهر حاکمیت اسلام میدانست. برای همین، امام جمهوری اسلامی را دنبال کرد، در راهش آن همه تلاش کرد و با آن شدت و حدت و اقتدار پای جمهوری اسلامی ایستاد. امام که دنبال قدرت شخصی نبود؛ امام دنبال این نبود که خودش بتواند قدرتی پیدا کند. مسئلهی امام، مسئلهی اسلام بود؛ لذا پای جمهوری اسلامی ایستاد. این مدل نو را امام به دنیا عرضه کرد؛ یعنی مدل جمهوری اسلامی. ... یک شاخص دیگر در برنامهی امام و خط امام و راه مستقیم امام، مسئلهی جاذبه و دافعهی امام بود. انسانهای بزرگ، جاذبه و دافعهشان هم میدان وسیع و گستردهای دارد. همه جاذبه و دافعه دارند. شما با رفتار خودتان، یکی را به خودتان علاقهمند و متمایل میکنید، یکی هم از شما میرنجد؛ این جاذبه و دافعه است. اما انسانهای بزرگ، جاذبهشان یک طیف وسیعی را به وجود میآورد؛ دافعهی آنها هم همین طور، یک طیف عظیمی را به وجود میآورد. جاذبه و دافعهی امام تماشائی است. آنچه که مبنا و معیار جاذبهی امام و دافعهی امام بود، باز مکتب بود، اسلام بود؛ درست همان طوری که امام سجاد (سلام اللَّه علیه) در دعای صحیفهی سجادیه - دعای ورود در ماه رمضان - به خداوند متعال عرض میکند. مکرر عرض کردهایم که دعاهای امام سجاد واقعاً جزو برترین گنجینههای معارف اسلامی است. در این دعاها معارفی وجود دارد که انسان اینها را از روایات و آثار روائی نمیتواند به دست بیاورد؛ در دعاها صریح اینها بیان شده است. در دعای چهل و چهارم صحیفهی سجادیه - که دعای ورود در ماه رمضان است و امام سجاد آن را میخواندند - حضرت چیزهائی را از خدای متعال برای ماه رمضان درخواست میکنند؛ از جملهی چیزهائی که درخواست میکنند، این است: «و ان نسالم من عادانا»؛ پروردگارا! از تو میخواهیم که با همهی دشمنانِ خودمان صلح کنیم، سلم و مدارا پیشه کنیم. بعد بلافاصله میفرمایند: «حاشی من عودی فیک و لک فأنه العدوّ الّذی لانوالیه و الحرب الّذی لانصافیه»؛ مگر آن دشمنی که من به خاطر تو با او دشمنی کردم، در راه تو با او دشمنی کردم. این دشمنی است که ما هرگز با او دم از آشتی نخواهیم زد و دل ما با او صاف نخواهد شد. امام اینجوری بود؛ دشمنىِ شخصی با کسی نداشت. اگر کدورتهای شخصیای هم بود، امام زیر پا میگذاشت؛ اما دشمنی به خاطر مکتب، برای امام بسیار جدی بود. همان امامی که از اول شروع نهضت در سال ۱۳۴۱ روی تودهی مردم، انواع و اقسام افکار گوناگون در میان مردم، اینجور آغوش باز کرده بود، مردم را از اهل هر قومی، از اهل هر گروه و مذهبی، با آغوش باز میپذیرفت، همین امام در اول انقلاب یک مجموعههائی را از خود طرد کرد. کمونیستها را صریح طرد کرد. آن روز برای خیلی از ماها که در اول انقلاب دستاندرکار مبارزه بودیم، این کار امام عجیب بود. در همان اوائل انقلاب، امام صریح در مقابل کمونیستها موضعگیری کرد و اینها را از خودش جدا کرد. در مقابل لیبرالمسلکها و دلباختگان به نظامهای غربی و فرهنگ غربی، امامقاطعیت نشان داد؛ اینها را از خود دور کرد، از خود جدا کرد؛ هیچ رودربایستی و ملاحظهای نکرد. مرتجعین را - کسانی که حاضر نبودند حقائق الهی و روح قرآنی احکام اسلامی را قبول کنند و تحول عظیم را بپذیرند - از خودش طرد کرد. امام بارها مرتجعین را با تعبیرات سخت و تلخ محکوم کرد، از خود دور کرد. در تبرّی از افرادی که در دائرهی فکری و مبانی اسلامی او قرار نمیگرفتند، امام تأمل نکرد؛ در حالی که با آنها هم دشمنی شخصی نداشت. شما ملاحظه کنید به وصیتنامهی امام؛ امام در همین وصیتنامه خطاب میکند به کمونیستهائی که در داخل جنایت کرده بودند و به خارج کشور گریخته بودند. لحن امام را ملاحظه کنید. به اینها میگوید: شما داخل کشور بیائید و مجازاتی را که قانون و عدالت برای شما میگذارد، تحمل کنید و مجازات شوید. یعنی بیائید اعدام را یا حبس را یا سایر مجازاتها را تحمل کنید، برای اینکه خودتان را از عذاب الهی و نقمت الهی نجات دهید. با اینها دلسوزانه حرف میزند. میفرماید: اگر شهامت این را هم ندارید که بیائید مجازات خودتان را قبول کنید، لااقل آنجا که هستید، راهتان را عوض کنید، توبه کنید؛ با ملت ایران، با نظام اسلامی، با حرکت اسلامی مقابله نکنید؛ برای قدرتمندان و زورگویان، پیادهنظام نباشید. امام دعوای شخصی ندارد؛ اما در دائرهی مکتب، با قاطعیت کامل، جاذبه و دافعهی خود را اعمال میکند. این یک شاخص عمده از زندگی امام و مکتب امام است. تولّی و تبرّی در عرصهی سیاست هم باید تابع تفکر و فکر و مبانی اسلامی و مذهبی باشد؛ اینجا هم باید انسان ملاک و معیار را این قرار بدهد؛ ببیند خدای متعال از او چه میخواهد. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : اصول انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : اصول انقلاب اسلامی نوع(ها) : جستار متن فیش : چالش اصلی همهی تحولات بزرگ اجتماعی - از جمله انقلابها - صیانت از جهتگیریهای اصلی این انقلاب یا این تحول است. این مهمترین چالش هر تحول عظیم اجتماعی است که هدفهائی دارد و به سمت آن هدفها حرکت و دعوت میکند. این جهتگیری باید حفظ شود. اگر جهتگیری به سمت هدفها در یک انقلاب، در یک حرکت اجتماعی صیانت نشود و محفوظ نماند، آن انقلاب به ضد خود تبدیل خواهد شد؛ در جهت عکس اهداف خود عمل خواهد کرد. لذا شما در قرآن ملاحظه میکنید که در سورهی مبارکهی هود، خدای متعال به پیغمبرش میفرماید: «فاستقم کما امرت و من تاب معک و لاتطغوا انّه بما تعملون بصیر». پیغمبر را امر میفرماید به استقامت. استقامت، یعنی پایداری؛ راه را مستقیم ادامه دادن؛ در جهت درست حرکت کردن. نقطهی مقابل این حرکت مستقیم در این آیهی شریفه، طغیان قرار داده شده است؛ «و لاتطغوا». طغیان، یعنی سرکشی؛ منحرف شدن. به پیغمبر میفرماید: هم تو - شخصاً - هم کسانی که همراه تو و با تو هستند، این راه را درست ادامه بدهید و منحرف نشوید؛ «انّه بما تعملون بصیر». مرحوم علامهی طباطبائی بزرگوار در تفسیر المیزان میفرماید: لحن این آیه، لحن تشدد است؛ هیچ نشانهی رحمت در این آیه نیست. خطاب به خود پیغمبر است؛ «من افراد النّبىّ بالذّکر». در درجهی اول، خود پیغمبر را مخاطب قرار میدهد: «فاستقم». لذا این آیه به نحوی است که پیغمبر اکرم دربارهی سورهی هود فرمودند: «شیّبتنی سورة هود»؛ سورهی هود مرا پیر کرد. این به خاطر همین آیه است. در روایت است که آن بخشی از سورهی هود که پیغمبر میفرماید «من را پیر کرد»، همین آیهی مبارکه است؛ به خاطر تشدیدی که در این آیه هست. در حالی که در یک جای دیگر قرآن هم دارد: «فلذلک فادع و استقم کما امرت»، اما عنوان «فاستقم کما امرت و من تاب معک و لا تطغوا» - منحرف نشوید، از راه برنگردید - خطاب سختی است که به خود پیغمبر است. این خطاب، دل پیغمبر را میلرزاند. این به خاطر همین است که تغییر جهتگیریها و منحرف شدن از راه اصلی - که هویت اصلی هر انقلابی به آن جهتگیریهاست و در واقع، سیرت انقلابها همین جهتگیریهای اصلی است - بکلی راه را عوض میکند و این انقلاب به هدفهای خود نمیرسد. اهمیت این قضیه از این باب است که تغییر جهتگیریها تدریجی است، نامحسوس است؛ اینجور نیست که از اول کار، این تغییر جهتگیری با ۱۸۰ درجه اتفاق بیفتد؛ اول با زاویههای خیلی کوچکتر، این تغییر شروع میشود؛ هرچه ادامه پیدا میکند، فاصلهی راه اصلی - که صراط مستقیم است - با این انحراف، روزبهروز بیشتر میشود. این یک جهت است. جهت دیگر این است که آن کسانی که در پی تغییر هویت انقلاب بر میآیند، معمولاً با پرچم رسمی و با تابلو جلو نمیآیند؛ آنچنانی حرکت نمیکنند که معلوم بشود اینها دارند با این حرکت مخالفت میکنند؛ حتّی گاهی به عنوان طرفداری از حرکت انقلاب، یک اقدامی میکنند، یک اظهاری میکنند، کاری میکنند، زاویه ایجاد میکنند؛ انقلاب از جهتگیری خود بکلی دور میافتد، برکنار میشود. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : اشتباه محاسباتی دشمن کلیدواژه(ها) : اشتباه محاسباتی دشمن نوع(ها) : جستار متن فیش : یکی خوی توحش صهیونیستهاست که این را دنیا دیگر فهمید. دنیا باید بفهمد. صهیونیستها ادعا میکنند که ما برای بازرسی یا برای اینکه بگوئیم به سمت غزه نیائید، وارد کشتیهای اینها شدیم - که البته مثل سگ دروغ میگویند! برای حمله رفتند، نقشهی حمله کشیدند، اهدافشان هم مشخص است - اینها ولو برای اندرزگوئی هم رفته باشند، باز برخلاف همهی مقررات بینالمللی رفتار کردند. یک کشتی دارد در دریای آزاد حرکت میکند؛ شما حداکثر کاری که میتوانستید بکنید، این بود که نگذارید آنها وارد بنادر شما بشوند. چرا وسط دریا رفتید، به اینها حمله کردید، کشتار کردید، عدهی زیادی را کشتید، عدهی بیشتری را مجروح کردید، عدهی بیشتری را اسیر کردید؟ چرا؟ خوی توحش. این همان چیزی است که جمهوری اسلامی سی سال است آن را فریاد میزند و غربیهای دورو و دروغگو و ریاکار این را ندیده و نشنیده میگیرند. امروز همهی دنیا به چشم دید که اینها چقدر خوی توحش دارند. صهیونیستها در محاسبهی خودشان خطا کردند. آنها اشتباه بزرگی کردند. این اشتباه در سالهای اخیر دارد مکرراً اتفاق میافتد. حملهی به لبنان کردند، اشتباه کردند؛ حملهی به غزه کردند، اشتباه کردند؛ حملهی به این کشتیها کردند، اشتباه کردند. این اشتباهها یکی پس از دیگری نشاندهندهی این است که رژیم غاصب صهیونیستی به نهایت قطعی خود - یعنی سرنگون شدن و ساقط شدن در درهی نیستی - دارد قدم به قدم نزدیک میشود. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : انتخابات ریاست جمهوری کلیدواژه(ها) : انتخابات ریاست جمهوری نوع(ها) : جستار متن فیش : یکی دیگر از خطوط اصلی خط امام، نقش مردم است؛ هم در انتخابات که امام در این کار واقعاً یک حرکت عظیمی انجام داد، هم در غیر انتخابات، در مسائل گوناگون اجتماعی. در هیچ انقلابی در دوران انقلابها - که نیمهی اول قرن بیستم، دوران انقلابهای گوناگون است؛ در شرق و غرب دنیا انقلابهای مختلفی با شکلهای مختلف به وجود آمد - سابقه ندارد که دو ماه بعد از پیروزی انقلاب، یک رفراندوم عمومی برای انتخاب شیوهی حکومت و نظام حکومتی انجام بگیرد؛ اما به همت امام در ایران این اتفاق افتاد. هنوز یک سال از انقلاب نگذشته بود که قانون اساسی تدوین و تصویب شد. در آن ماههای اول که تدوین قانون اساسی هنوز انجام نشده بود و تأخیر افتاده بود، یادم هست یک روز امام ماها را خواستند، رفتیم قم - آن وقت ایشان هنوز قم بودند - با اوقات تلخی گفتند که قانون اساسی را زودتر تدوین کنید. آن وقت انتخابات مجلس خبرگان راه افتاد و مردم خبرگان را برای تدوین قانون اساسی انتخاب کردند؛ بعد هم که قانون اساسی تدوین شد، آن را به رأی عمومی گذاشتند؛ رفراندوم شد، مردم قانون اساسی را انتخاب کردند. بعد هم انتخابات ریاست جمهوری و مجلس برگزار شد. در سختترین دوران جنگ که تهران زیر بمباران دشمن بود، انتخابات تعطیل نشد؛ حتّی تا امروز یک روز انتخابات در ایران تأخیر نیفتاده است. کدام دموکراسی را در دنیا شما سراغ دارید؟ انقلابها که هیچ؛ در هیچ دموکراسیای، با این دقت، سر موقع، آراء مردم به صندوقها ریخته نمیشود. این خط امام است. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : هویت انقلابی کلیدواژه(ها) : هویت انقلابی نوع(ها) : جستار متن فیش : در روایت است که آن بخشی از سورهی هود که پیغمبر میفرماید «من را پیر کرد»، همین آیهی مبارکه است؛ به خاطر تشدیدی که در این آیه هست. در حالی که در یک جای دیگر قرآن هم دارد: «فلذلک فادع و استقم کما امرت»، اما عنوان «فاستقم کما امرت و من تاب معک و لا تطغوا» - منحرف نشوید، از راه برنگردید - خطاب سختی است که به خود پیغمبر است. این خطاب، دل پیغمبر را میلرزاند. این به خاطر همین است که تغییر جهتگیریها و منحرف شدن از راه اصلی - که هویت اصلی هر انقلابی به آن جهتگیریهاست و در واقع، سیرت انقلابها همین جهتگیریهای اصلی است - بکلی راه را عوض میکند و این انقلاب به هدفهای خود نمیرسد. اهمیت این قضیه از این باب است که تغییر جهتگیریها تدریجی است، نامحسوس است؛ اینجور نیست که از اول کار، این تغییر جهتگیری با ۱۸۰ درجه اتفاق بیفتد؛ اول با زاویههای خیلی کوچکتر، این تغییر شروع میشود؛ هرچه ادامه پیدا میکند، فاصلهی راه اصلی - که صراط مستقیم است - با این انحراف، روزبهروز بیشتر میشود. این یک جهت است. جهت دیگر این است که آن کسانی که در پی تغییر هویت انقلاب بر میآیند، معمولاً با پرچم رسمی و با تابلو جلو نمیآیند؛ آنچنانی حرکت نمیکنند که معلوم بشود اینها دارند با این حرکت مخالفت میکنند؛ حتّی گاهی به عنوان طرفداری از حرکت انقلاب، یک اقدامی میکنند، یک اظهاری میکنند، کاری میکنند، زاویه ایجاد میکنند؛ انقلاب از جهتگیری خود بکلی دور میافتد، برکنار میشود. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : حجاب کلیدواژه(ها) : حجاب نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : عدهای در یک دورانی - که ما آن دوران را به یاد داریم؛ دوران جوانیهای ما - برای اینکه اسلام علاقهمندان و طرفدارانی پیدا کند، بعضی از احکام اسلام را کمرنگ میکردند، ندیده میگرفتند؛ حکم قصاص را، حکم جهاد را، حکم حجاب را انکار و پنهان میکردند، میگفتند اینها از اسلام نیست، قصاص از اسلام نیست، جهاد از اسلام نیست، برای اینکه فلان مستشرق یا فلان دشمن مبانی اسلامی از اسلام خوشش بیاید! این غلط است. اسلام را با کلیتش بایستی بیان کرد. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : صحیفه سجادیه کلیدواژه(ها) : صحیفه سجادیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : آنچه که مبنا و معیار جاذبهی امام و دافعهی امام بود، باز مکتب بود، اسلام بود؛ درست همان طوری که امام سجاد (سلام اللَّه علیه) در دعای صحیفهی سجادیه - دعای ورود در ماه رمضان - به خداوند متعال عرض میکند. مکرر عرض کردهایم که دعاهای امام سجاد واقعاً جزو برترین گنجینههای معارف اسلامی است. در این دعاها معارفی وجود دارد که انسان اینها را از روایات و آثار روائی نمیتواند به دست بیاورد؛ در دعاها صریح اینها بیان شده است. در دعای چهل و چهارم صحیفهی سجادیه - که دعای ورود در ماه رمضان است و امام سجاد آن را میخواندند - حضرت چیزهائی را از خدای متعال برای ماه رمضان درخواست میکنند؛ از جملهی چیزهائی که درخواست میکنند، این است: «و ان نسالم من عادانا»؛ پروردگارا! از تو میخواهیم که با همهی دشمنانِ خودمان صلح کنیم، سلم و مدارا پیشه کنیم. بعد بلافاصله میفرمایند: «حاشی من عودی فیک و لک فأنه العدوّ الّذی لانوالیه و الحرب الّذی لانصافیه»؛ مگر آن دشمنی که من به خاطر تو با او دشمنی کردم، در راه تو با او دشمنی کردم. این دشمنی است که ما هرگز با او دم از آشتی نخواهیم زد و دل ما با او صاف نخواهد شد. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش :قدرت جمهوری اسلامی بعد از جنگ چشمها را خیره کرد کلیدواژه(ها) : دستاوردهای ایران اسلامی در دفاع مقدس نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : هشت سال همهی قدرتهای سیاسی و نظامی و مالی بزرگ دنیا پشت سر رژیم بعثی عراق ایستادند، با ایران اسلامی جنگیدند، همهی توان خودشان را به میدان آوردند تا جمهوری اسلامی را شکست بدهند یا تضعیف کنند؛ نتیجه چه شد؟ وقتی که این هشت سال تمام شد، دنیا با کمال حیرت، ناظر به پا خاستن جمهوری اسلامی با یک قدرت دفاعی و نظامی بمراتب قویتر و عظیمتر از هنگام جنگ شد. قدرت جمهوری اسلامی بعد از جنگ آنچنان در دنیا طلوع کرد که چشمها را خیره کرد. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : اسلام ناب محمدی کلیدواژه(ها) : اسلام ناب محمدی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اولین و اصلیترین نقطه در مبانی امام و نظرات امام، مسئلهی اسلام ناب محمدی است؛ یعنی اسلام ظلمستیز، اسلام عدالتخواه، اسلام مجاهد، اسلام طرفدار محرومان، اسلام مدافع حقوق پابرهنگان و رنجدیدگان و مستضعفان... فکر اسلام ناب، فکر همیشگی امام بزرگوار ما بود؛ مخصوص دوران جمهوری اسلامی نبود؛ منتها تحقق اسلام ناب، جز با حاکمیت اسلام و تشکیل نظام اسلامی امکانپذیر نبود. اگر نظام سیاسی کشور بر پایهی شریعت اسلامی و تفکر اسلامی نباشد، امکان ندارد که اسلام بتواند با ستمگران عالم، با زورگویان عالم، با زورگویان یک جامعه، مبارزهی واقعی و حقیقی بکند مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : اسلام ناب محمدی کلیدواژه(ها) : اسلام ناب محمدی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اسلام ناب محمدی یعنی اسلام مجاهد مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : حاکمیت دین کلیدواژه(ها) : حاکمیت دین نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : تحقق اسلام ناب، جز با حاکمیت اسلام و تشکیل نظام اسلامی امکانپذیر نبود مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : حاکمیت دین کلیدواژه(ها) : حاکمیت دین نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امام جمهوری اسلامی را مظهر حاکمیت اسلام میدانست مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : محاسبه غلط دشمن کلیدواژه(ها) : محاسبه غلط دشمن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : صهیونیستها در محاسبهی خودشان خطا کردند. آنها اشتباه بزرگی کردند. این اشتباه در سالهای اخیر دارد مکرراً اتفاق میافتد. حملهی به لبنان کردند، اشتباه کردند؛ حملهی به غزه کردند، اشتباه کردند؛ حملهی به این کشتیها کردند، اشتباه کردند. این اشتباهها یکی پس از دیگری نشاندهندهی این است که رژیم غاصب صهیونیستی به نهایت قطعی خود - یعنی سرنگون شدن و ساقط شدن در درهی نیستی - دارد قدم به قدم نزدیک میشود مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : سیره سیاسی امیرالمؤمنین(علیه السلام) کلیدواژه(ها) : سیره سیاسی امیرالمؤمنین(علیه السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : گذشتهی اشخاص، مورد توجه نیست. گذشته مال آن وقتی است که حال فعلی معلوم نباشد. انسان به آن گذشته تمسک کند و بگوید: خوب، قبلاً اینجوری بوده، حالا هم لابد همان جور است. اگر حال فعلی اشخاص در نقطهی مقابل آن گذشته بود، آن گذشته دیگر کارائی ندارد. این همان قضاوتی بود که امام امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) با جناب طلحه و جناب زبیر کرد. شما باید بدانید طلحه و زبیر مردمان کوچکی نبودند. جناب زبیر سوابقی درخشان دارد که نظیر آن را کمتر کسی از اصحاب امیرالمؤمنین داشت. بعد از به خلافت رسیدن جناب ابی بکر، در همان روزهای اول، پای منبر ابیبکر چند نفر از صحابه بلند شدند، اظهار مخالفت کردند، گفتند: حق با شما نیست؛ حق با علی بن ابی طالب است. اسم این اشخاص در تاریخ ثبت است. اینها چیزهائی نیست که شیعه نقل کرده باشد؛ نه، این در همهی کتب تواریخ ذکر شده است. یکی از آن اشخاصی که پای منبر جناب ابیبکر بلند شد و از حق امیرالمؤمنین دفاع کرد، زبیر است. این سابقهی زبیر است. مابین آن روز و روزی که زبیر روی امیرالمؤمنین شمشیر کشید، فاصله بیست و پنج سال است. حالا برادران اهل سنت از طرف طلحه و زبیر اعتذار میکنند، میگویند آنها اجتهادشان به اینجا منتهی شد؛ خیلی خوب، حالا هر چی. ما راجع به اینکه آنها در مقابل خدای متعال چه وضعی دارند، الان در مقام آن نیستیم؛ اما امیرالمؤمنین با اینها چه کرد؟ جنگید. امیرالمؤمنین از مدینه لشکر کشید، رفت طرف کوفه و بصره، برای جنگ با طلحه و زبیر. یعنی آن سوابق محو شد، تمام شد مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : شاخص در انقلاب ما چیست...؟ دشمن انقلاب، دشمن امام بیکار نمینشیند؛ سعی میکند این انقلاب را از پا در بیاورد. چه جور؟ با منحرف کردن راه انقلاب. بنابراین لازم است ما شاخص داشته باشیم. من عرض میکنم بهترین شاخصها، خود امام و خط امام است. امام بهترین شاخص برای ماست. اگر این تشبیه با همهی فاصلهای که وجود دارد، به نظر برسد، عیبی ندارد که تشبیه کنیم به وجود مقدس پیغمبر که قرآن میفرماید: «لقد کان لکم فی رسولاللَّه اسوة حسنة لمن کان یرجوا اللَّه و الیوم الاخر». خود پیغمبر اسوه است؛ رفتار او، کردار او، اخلاق او. یا در یک آیهی شریفهی دیگر میفرماید: «قد کانت لکم اسوة حسنة فی ابراهیم و الّذین معه»؛ ابراهیم و یاران ابراهیم اسوهاند. در اینجا یاران ابراهیمِ پیغمبر هم ذکر شدهاند تا کسی نگوید که پیغمبر معصوم بود یا ابراهیم معصوم بود، ما نمیتوانیم از آنها تبعیت کنیم؛ نه، «قد کانت لکم اسوة حسنة فی ابراهیم و الّذین معه اذ قالوا لقومهم انّا براء منکم و ممّا تعبدون من دون اللَّه کفرنا بکم» تا آخر آیهی شریفه. در مورد امام بزرگوار که شاگرد این مکتب و دنبالهروِ راه این انبیای عظام است، همین معنا صدق میکند. خود امام برجستهترین شاخصهاست؛ رفتار امام، گفتار امام. خوشبختانه بیانات امام در دسترس است، تدوین شده است. وصیتنامهی امام آشکارا همهی مافیالضمیر امام را برای آیندهی انقلاب تبیین میکند. نباید اجازه داد این شاخصها غلط تبیین شوند، یا پنهان بمانند، یا فراموش بشوند. اگر این شاخصها را ما بد تبیین کردیم، غلط ارائه دادیم، مثل این است که یک قطبنما را در یک راه از دست بدهیم، یا قطبنما از کار بیفتد. فرض کنید در یک مسیر دریائی یا در یک بیابان که جادهای هم وجود ندارد، قطبنمای انسان آسیب ببیند و از کار بیفتد؛ انسان متحیر میماند. اگر نظرات امام، بد بیان شد، بد تبیین شد، مثل این است که قطبنما از کار بیفتد، راه گم میشود؛ هر کسی به سلیقهی خود، به میل خود حرفی میزند. بدخواهان هم در این میان از فرصت استفاده میکنند، راه را جوری تبیین میکنند که ملت به اشتباه بیفتد. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مواضع امام بایستی به طور روشن و واضح - همان طور که خود او گفت، همان طور که خود او نوشت - تبیین شود؛ این ملاک راه امام و خط امام و صراط مستقیم انقلاب است. یک نفر صریح میگوید من امام را قبول ندارم - این بحث دیگری است - خیلی خوب، پیروان امام و طرفداران امام با کسی که صریح بگوید من امام را قبول ندارم، راه او را غلط میدانم، حسابشان روشن است؛ اما اگر قرار است در خط امام، با اشارهی انگشت امام، این انقلاب پیش برود، باید معلوم باشد، روشن باشد و مواضع امام بزرگوارمان بدرستی تبیین شود. نباید برای خوشامد این و آن، برخی از مواضع حقیقی امام را یا انکار کرد، یا مخفی نگه داشت. بعضی اینجور فکر میکنند - و این فکر غلطی است - که برای اینکه امام پیروان بیشتری پیدا کند، کسانی که مخالف امام هستند، آنها هم به امام علاقهمند شوند، بایستی ما بعضی از مواضع صریح امام را یا پنهان کنیم یا نگوئیم یا کمرنگ کنیم؛ نه، امام هویتش، شخصیتش به همین مواضعی است که خود او با صریحترین بیانها، روشنترین الفاظ و کلمات، آنها را بیان کرد. همینها بود که دنیا را تکان داد. همین مواضع صریح بود که تودههای عظیم را مشتاق ملت ایران و بسیاری را پیرو ملت ایران کرد. این نهضت عظیم جهانی که شما امروز در گوشه و کنار دنیای اسلام نشانههای آن را میبینید، از این طریق به راه افتاد. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مواضع امام بایستی به طور روشن و واضح - همان طور که خود او گفت، همان طور که خود او نوشت - تبیین شود؛ این ملاک راه امام و خط امام و صراط مستقیم انقلاب است... امام را صریح باید آورد وسط میدان. مواضعش بر علیه استکبار، مواضعش بر علیه ارتجاع، مواضعش بر علیه لیبرال دموکراسی غرب، مواضعش بر علیه منافقان و دورویان را باید صریح گذاشت. کسانی که تحت تأثیر آن شخصیت عظیم قرار گرفتند، این مواضع را دیدند و تسلیم شدند. نمیشود به خاطر اینکه زید و عمرو از امام خوششان بیاید، ما مواضع امام را پنهان کنیم یا پوشیده کنیم یا آن چیزهائی که به نظرمان تند میآید، کمرنگ کنیم. عدهای در یک دورانی - که ما آن دوران را به یاد داریم؛ دوران جوانیهای ما - برای اینکه اسلام علاقهمندان و طرفدارانی پیدا کند، بعضی از احکام اسلام را کمرنگ میکردند، ندیده میگرفتند؛ حکم قصاص را، حکم جهاد را، حکم حجاب را انکار و پنهان میکردند، میگفتند اینها از اسلام نیست، قصاص از اسلام نیست، جهاد از اسلام نیست، برای اینکه فلان مستشرق یا فلان دشمن مبانی اسلامی از اسلام خوشش بیاید! این غلط است. اسلام را با کلیتش بایستی بیان کرد. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : مواضع امام بایستی به طور روشن و واضح - همان طور که خود او گفت، همان طور که خود او نوشت - تبیین شود؛ این ملاک راه امام و خط امام و صراط مستقیم انقلاب است... امام منهای خط امام، آن امامی نیست که ملت ایران به نفس او، به هدایت او جانشان را کف دست گرفتند، فرزندانشان را به کام مرگ فرستادند، از جان و مالشان دریغ نکردند و بزرگترین حرکت قرن معاصر را در این نقطهی عالم به وجود آوردند. امام منهای خط امام، امام بیهویت است. سلب هویت از امام، خدمت به امام نیست. مبانی امام، مبانی روشنی بود. این مبانی - اگر کسی نخواهد مجامله کند، تعارف کند - در کلمات امام، در بیانات امام، در نامههای امام، و بخصوص در وصیتنامهی امام - که کوتاه شدهی همهی آن مواضع است - منعکس است. این مبانی فکری همان چیزی است که آن موج عظیم و سهمگین را علیه غارتگریهای غرب و یکهتازیهای آمریکا در دنیا به وجود آورد. شما خیال میکنید اینکه رئیس جمهورهای گوناگون آمریکا به هر کشوری از این کشورهای آسیا و خاورمیانه سفر کردند، حتّی در بعضی از کشورهای اروپائی مردم جمع شدند و علیه آنها شعار دادند، همیشه اینجور بود؟ نه، این حرکت امام بود، افشاگری امام بود، موضعگیری امام بود که استکبار را رسوا کرد، صهیونیسم را رسوا کرد، و روح مقاومت را در ملتها و بخصوص در جوامع اسلامی زنده کرد. این کجاندیشی است که ما مواضع امام را انکار کنیم. این کجاندیشی را هم متأسفانه بعضاً کسانی انجام میدهند که یک وقتی خودشان جزو مروجان افکار امام بودند یا جزو پیروان امام بودند. حالا به هر دلیلی راهها کج میشود، هدفها گم میشود، یک عدهای برمیگردند؛ بعد از آنکه سالهای متمادی برای امام و برای این هدفها حرف زدند و حرکت کردند، در مقابل این اهداف و این مبانی میایستند و آن حرفها را میزنند! مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اولین و اصلیترین نقطه در مبانی امام و نظرات امام، مسئلهی اسلام ناب محمدی است؛ یعنی اسلام ظلمستیز، اسلام عدالتخواه، اسلام مجاهد، اسلام طرفدار محرومان، اسلام مدافع حقوق پابرهنگان و رنجدیدگان و مستضعفان. در مقابل این اسلام، امام اصطلاح «اسلام آمریکائی» را در فرهنگ سیاسی ما وارد کرد. اسلام آمریکائی یعنی اسلام تشریفاتی، اسلام بیتفاوت در مقابل ظلم، در مقابل زیادهخواهی، اسلام بیتفاوت در مقابل دستاندازی به حقوق مظلومان، اسلام کمک به زورگویان، اسلام کمک به اقویا، اسلامی که با همهی اینها میسازد. این اسلام را امام نامگذاری کرد: اسلام آمریکائی. فکر اسلام ناب، فکر همیشگی امام بزرگوار ما بود؛ مخصوص دوران جمهوری اسلامی نبود؛ منتها تحقق اسلام ناب، جز با حاکمیت اسلام و تشکیل نظام اسلامی امکانپذیر نبود. اگر نظام سیاسی کشور بر پایهی شریعت اسلامی و تفکر اسلامی نباشد، امکان ندارد که اسلام بتواند با ستمگران عالم، با زورگویان عالم، با زورگویان یک جامعه، مبارزهی واقعی و حقیقی بکند. لذا امام حراست و صیانت از جمهوری اسلامی را اوجب واجبات میدانست. اوجب واجبات، نه از اوجب واجبات. واجبترین واجبها، صیانت از جمهوری اسلامی است؛ چون صیانت اسلام - به معنای حقیقی کلمه - وابستهی به صیانت از نظام سیاسی اسلامی است. بدون نظام سیاسی، امکان ندارد. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : امام جمهوری اسلامی را مظهر حاکمیت اسلام میدانست. برای همین، امام جمهوری اسلامی را دنبال کرد، در راهش آن همه تلاش کرد و با آن شدت و حدت و اقتدار پای جمهوری اسلامی ایستاد. امام که دنبال قدرت شخصی نبود؛ امام دنبال این نبود که خودش بتواند قدرتی پیدا کند. مسئلهی امام، مسئلهی اسلام بود؛ لذا پای جمهوری اسلامی ایستاد. این مدل نو را امام به دنیا عرضه کرد؛ یعنی مدل جمهوری اسلامی. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : امام جمهوری اسلامی را در مقابل این طاغوتهای بشری به وجود آورد؛ اسلام را - که در دل اسلامیت، تکیهی به مردم و رأی مردم و خواست مردم وجود دارد - معیار اصلی این نظام قرار داد. بنابراین جمهوری اسلامی، هم جمهوری است، یعنی متکی به آراء مردم است؛ هم اسلامی است، یعنی متکی به شریعت الهی است. این یک مدل نو است؛ این یکی از شاخصهای عمدهی در خط امام است. هر کسی دربارهی حاکمیت نظام جمهوری اسلامی برخلاف این فکر کند، برخلاف فکر امام است؛ مدعی نشود که او دنبالهروِ امام است، در عین حال این فکر را دارد؛ نه، فکر امام این است. این واضحترین خط از خطوط اندیشهی امام است. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : یک شاخص دیگر در برنامهی امام و خط امام و راه مستقیم امام، مسئلهی جاذبه و دافعهی امام بود. انسانهای بزرگ، جاذبه و دافعهشان هم میدان وسیع و گستردهای دارد. همه جاذبه و دافعه دارند. شما با رفتار خودتان، یکی را به خودتان علاقهمند و متمایل میکنید، یکی هم از شما میرنجد؛ این جاذبه و دافعه است. اما انسانهای بزرگ، جاذبهشان یک طیف وسیعی را به وجود میآورد؛ دافعهی آنها هم همین طور، یک طیف عظیمی را به وجود میآورد. جاذبه و دافعهی امام تماشائی است. آنچه که مبنا و معیار جاذبهی امام و دافعهی امام بود، باز مکتب بود، اسلام بود؛ درست همان طوری که امام سجاد (سلام اللَّه علیه) در دعای صحیفهی سجادیه - دعای ورود در ماه رمضان - به خداوند متعال عرض میکند...: «و ان نسالم من عادانا»؛ پروردگارا! از تو میخواهیم که با همهی دشمنانِ خودمان صلح کنیم، سلم و مدارا پیشه کنیم. بعد بلافاصله میفرمایند: «حاشی من عودی فیک و لک فأنه العدوّ الّذی لانوالیه و الحرب الّذی لانصافیه»؛ مگر آن دشمنی که من به خاطر تو با او دشمنی کردم، در راه تو با او دشمنی کردم. این دشمنی است که ما هرگز با او دم از آشتی نخواهیم زد و دل ما با او صاف نخواهد شد. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : [امام] دشمنىِ شخصی با کسی نداشت. اگر کدورتهای شخصیای هم بود، امام زیر پا میگذاشت؛ اما دشمنی به خاطر مکتب، برای امام بسیار جدی بود. همان امامی که از اول شروع نهضت در سال ۱۳۴۱ روی تودهی مردم، انواع و اقسام افکار گوناگون در میان مردم، اینجور آغوش باز کرده بود، مردم را از اهل هر قومی، از اهل هر گروه و مذهبی، با آغوش باز میپذیرفت، همین امام در اول انقلاب یک مجموعههائی را از خود طرد کرد. کمونیستها را صریح طرد کرد. آن روز برای خیلی از ماها که در اول انقلاب دستاندرکار مبارزه بودیم، این کار امام عجیب بود. در همان اوائل انقلاب، امام صریح در مقابل کمونیستها موضعگیری کرد و اینها را از خودش جدا کرد. در مقابل لیبرالمسلکها و دلباختگان به نظامهای غربی و فرهنگ غربی، امام قاطعیت نشان داد؛ اینها را از خود دور کرد، از خود جدا کرد؛ هیچ رودربایستی و ملاحظهای نکرد. مرتجعین را - کسانی که حاضر نبودند حقائق الهی و روح قرآنی احکام اسلامی را قبول کنند و تحول عظیم را بپذیرند - از خودش طرد کرد. امام بارها مرتجعین را با تعبیرات سخت و تلخ محکوم کرد، از خود دور کرد. در تبرّی از افرادی که در دائرهی فکری و مبانی اسلامی او قرار نمیگرفتند، امام تأمل نکرد؛ در حالی که با آنها هم دشمنی شخصی نداشت. شما ملاحظه کنید به وصیتنامهی امام؛ امام در همین وصیتنامه خطاب میکند به کمونیستهائی که در داخل جنایت کرده بودند و به خارج کشور گریخته بودند. لحن امام را ملاحظه کنید. به اینها میگوید: شما داخل کشور بیائید و مجازاتی را که قانون و عدالت برای شما میگذارد، تحمل کنید و مجازات شوید. یعنی بیائید اعدام را یا حبس را یا سایر مجازاتها را تحمل کنید، برای اینکه خودتان را از عذاب الهی و نقمت الهی نجات دهید. با اینها دلسوزانه حرف میزند. میفرماید: اگر شهامت این را هم ندارید که بیائید مجازات خودتان را قبول کنید، لااقل آنجا که هستید، راهتان را عوض کنید، توبه کنید؛ با ملت ایران، با نظام اسلامی، با حرکت اسلامی مقابله نکنید؛ برای قدرتمندان و زورگویان، پیادهنظام نباشید. امام دعوای شخصی ندارد؛ اما در دائرهی مکتب، با قاطعیت کامل، جاذبه و دافعهی خود را اعمال میکند. این یک شاخص عمده از زندگی امام و مکتب امام است. تولّی و تبرّی در عرصهی سیاست هم باید تابع تفکر و فکر و مبانی اسلامی و مذهبی باشد؛ اینجا هم باید انسان ملاک و معیار را این قرار بدهد؛ ببیند خدای متعال از او چه میخواهد. با این روشی که امام در پیش گرفته بود و در گفتار و کردار او منعکس بود، نمیشود انسان خود را در خط امام بداند، دنبالهروِ امام بداند، اما با کسانی که صریحاً پرچم معارضهی با امام و اسلام را بلند میکنند، خودش را در یک جبهه تعریف کند. نمیشود قبول کرد که آمریکا و انگلیس و سیا و موساد و سلطنتطلب و منافق بر روی یک محوری توافق کنند، حول یک محوری جمع بشوند، بعد آن محور باز ادعا کند که من خط امامم! این نمیشود، این قابل قبول نیست. نمیشود با هر کس و ناکسی ائتلاف کرد. باید ببینیم دشمنان دیروز امام در برابر ما چه موضعی میگیرند. اگر دیدیم مواضع ما جوری است که آمریکای مستکبر، صهیونیست غاصب، مزدوران قدرتهای گوناگون، مخالفین و معاندین امام و اسلام و انقلاب از ما تجلیل میکنند، احترام میکنند، بایستی در مواضعمان شک کنیم؛ باید بدانیم که راه درست و مستقیم را نمیرویم. این معیار است، این یک ملاک است. امام هم بارها بر همین تکیه میکرد. امام میفرمود - در نوشتهجات امام وجود دارد، در اسناد قطعی فرمایشات امام این هست - که اگر از ما تعریف کردند، بدانیم که خیانتکاریم. کسانی بیایند درست در خط مقابل امام حرکت کنند، دربارهی مسئلهی قدس در روز قدس آنجور موضعگیری کنند، در روز عاشورا آن فضاحت را به بار بیاورند، بعد ما با کسانی که با اساس مبنای امام و حرکت امام صریحاً مخالفند، اظهار همراهی کنیم، خودمان را در کنار اینها قرار بدهیم و تعریف کنیم، یا در مقابل اینها سکوت کنیم؛ در عین حال بگوئیم ما دنبالهروِ امامیم! این امکان ندارد، این قابل قبول نیست. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : یک شاخص... در مشی امام و خط امام که خیلی مهم است، مسئلهی محاسبات معنوی و الهی است. امام در تصمیمگیریهای خود، در تدابیر خود، محاسبات معنوی را در درجهی اول قرار میداد. یعنی چه؟ یعنی انسان برای هر کاری که میخواهد بکند، در درجهی اول هدفش کسب رضای الهی باشد؛ کسب پیروزی نباشد، به دست گرفتن قدرت نباشد، کسب وجاهت پیش زید و عمرو نباشد. هدف اول، رضای الهی باشد. این یک. بعد هم به وعدهی الهی اطمینان و اعتماد داشته باشد. وقتی انسان هدفش رضای خدا بود، به وعدهی الهی هم اعتماد و اطمینان داشت، آن وقت دیگر یأس معنا ندارد، ترس معنا ندارد، غفلت معنا ندارد، غرور معنا ندارد. امام آن وقتی که تنها بود، مبتلای به ترس نشد، مبتلای به یأس نشد؛ آن وقتی هم که همهی ملت ایران یکصدا نام او را فریاد زدند، بلکه ملتهای دیگر هم به او عشق ورزیدند و این را ابراز کردند، دچار غرور نشد. آن وقتی که خرمشهر به وسیلهی متجاوزین عراقی از دست رفت، امام مأیوس نشد؛ آن وقتی هم که خرمشهر را رزمندگان ما با دلاوری و فداکاری خود گرفتند، امام مغرور نشد؛ فرمود «خرمشهر را خدا آزاد کرد»؛ یعنی ما هیچکارهایم. در همهی حوادث گوناگون دوران زعامت آن بزرگوار، امام همینجور بود. آن وقتی که تنها بود، وحشت نکرد؛ آن وقتی که غلبه و قدرت با او بود، مغرور نشد؛ غفلت هم نکرد. این اعتماد به خداست. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ما یک شب در خدمت امام بودیم. من از ایشان پرسیدم نظر شما نسبت به فلان کس چیست - نمیخواهم اسم بیاورم؛ یکی از چهرههای معروف دنیای اسلام در دوران نزدیک به ما، که همه نام او را شنیدند، همه میشناسند - امام یک تأملی کردند، گفتند: نمیشناسم. بعد هم یک جملهی مذمتآمیزی راجع به آن شخص گفتند. این تمام شد. من فردای آن روز یا پسفردا - درست یادم نیست - صبح با امام کاری داشتم، رفتم خدمت ایشان. بمجردی که وارد اتاق شدم و نشستم، قبل از اینکه من کاری را که داشتم، مطرح کنم، ایشان گفتند که راجع به آن کسی که شما دیشب یا پریشب سؤال کردید، «همین، نمیشناسم». یعنی آن جملهی مذمتآمیزی را که بعد از «نمیشناسم» گفته بودند، پاک کردند. ببینید، این خیلی مهم است. آن جملهی مذمتآمیز نه فحش بود، نه دشنام بود، نه تهمت بود؛ خوشبختانه من هم بکلی از یادم رفته که آن جمله چه بود؛ یعنی یا تصرف معنوی ایشان بود، یا کمحافظگی من بود؛ نمیدانم چه بود، اما اینقدر یادم هست که یک جملهی مذمتآمیزی بود. همین را ایشان آن شب گفتند، دو روز بعدش یا یک روز بعدش آن را پاک کردند؛ گفتند: نه، همان نمیشناسم. ببینید، اینها اسوه است؛ «لقد کان لکم فی رسولاللَّه اسوة حسنة». دربارهی زیدی که شما او را قبول ندارید، دو جور میشود حرف زد: یک جور آنچنانی که درست منطبق با حق است، یک جور هم آنچنانی که در آن آمیزهای از ظلم وجود دارد. این دومی بد است، باید از آن پرهیز کرد. درست همانی که حق است، صدق است و شما در دادگاه عدل الهی میتوانید راجع به آن توضیح دهید، بگوئید، نه بیشتر. این یکی از خطوط اصلی حرکت امام و خط امام است که ماها باید به یاد داشته باشیم. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : [یکی] از خطوط اصلی خط امام، نقش مردم است؛ هم در انتخابات که امام در این کار واقعاً یک حرکت عظیمی انجام داد، هم در غیر انتخابات، در مسائل گوناگون اجتماعی. در هیچ انقلابی در دوران انقلابها - که نیمهی اول قرن بیستم، دوران انقلابهای گوناگون است؛ در شرق و غرب دنیا انقلابهای مختلفی با شکلهای مختلف به وجود آمد - سابقه ندارد که دو ماه بعد از پیروزی انقلاب، یک رفراندوم عمومی برای انتخاب شیوهی حکومت و نظام حکومتی انجام بگیرد؛ اما به همت امام در ایران این اتفاق افتاد. هنوز یک سال از انقلاب نگذشته بود که قانون اساسی تدوین و تصویب شد. در آن ماههای اول که تدوین قانون اساسی هنوز انجام نشده بود و تأخیر افتاده بود، یادم هست یک روز امام ماها را خواستند، رفتیم قم - آن وقت ایشان هنوز قم بودند - با اوقات تلخی گفتند که قانون اساسی را زودتر تدوین کنید. آن وقت انتخابات مجلس خبرگان راه افتاد و مردم خبرگان را برای تدوین قانون اساسی انتخاب کردند؛ بعد هم که قانون اساسی تدوین شد، آن را به رأی عمومی گذاشتند؛ رفراندوم شد، مردم قانون اساسی را انتخاب کردند. بعد هم انتخابات ریاست جمهوری و مجلس برگزار شد. در سختترین دوران جنگ که تهران زیر بمباران دشمن بود، انتخابات تعطیل نشد...؛ انقلابها که هیچ؛ در هیچ دموکراسیای، با این دقت، سر موقع، آراء مردم به صندوقها ریخته نمیشود. این خط امام است. در غیر مسائل انتخابات هم بارها مردم مورد توجه امام قرار گرفتند و امام به نقش آنها اشارهی روشن کردند، گاهی تصریح کردند؛ در یک جاهائی گفتند: اگر مسئولین فلان کار را که باید انجام بدهند، انجام ندهند، مردم خودشان وارد میشوند و انجام میدهند. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : از نقاط روشن خط امام، جهانی بودن نهضت است. امام نهضت را جهانی میدانست و این انقلاب را متعلق به همهی ملتهای مسلمان، بلکه غیر مسلمان معرفی میکرد. امام از این ابائی نداشت. این غیر از دخالت در امور کشورهاست، که ما نمیکنیم؛ این غیر از صادر کردن انقلاب به سبک استعمارگران دیروز است، که ما این کار را نمیکنیم، اهلش نیستیم؛ این معنایش این است که بوی خوش این پدیدهی رحمانی باید در دنیا پراکنده شود، ملتها بفهمند که وظیفهشان چیست، ملتهای مسلمان بدانند که هویتشان چگونه است و کجاست. یک نمونهی این نگاه جهانی، موضعگیری امام در باب فلسطین است. امام صریحاً فرمود: اسرائیل یک غدهی سرطانی است. خوب، غدهی سرطانی را چه کار میکنند؟ غیر از قطع غده، چه علاجی میتوان برای آن کرد؟ امام ملاحظهی کسی را نکرد. منطق امام این بود. این حرف شعاری نیست؛ این منطقی است... یک عده قدرتمند که در رأس آنها اول انگلیس بود، بعد هم آمریکا ملحق شد، دنبالهروِ آنها هم کشورهای غربی، آمدهاند میگویند کشور فلسطین و ملت فلسطین باید حذف بشوند تا به جای آن، کشوری به نام اسرائیل و ملت جعلیای به نام ملت اسرائیل به وجود بیاید. این یک حرف؛ یک حرف دیگر هم در مقابلش هست که حرف امام است؛ میگوید: نه، این واحد جعلی و تحمیلی باید حذف شود؛ به جای آن، ملت اصلی و کشور اصلی و واحد جغرافیائی اصلی سر کار بیاید. از این دو حرف، کدام منطقی است؟ آن حرفی که متکی به سرنیزه و سرکوب است و میخواهد یک نظام سیاسی را، یک واحد جغرافیائىِ تاریخی را با چند هزار سال سابقه، بکلی از صحنهی جغرافیا حذف کند، این منطقی است یا آن حرفی که میگوید نه، این واحد اصلی جغرافیائی باید بماند، آن واحد جعلی و تحمیلی باید از بین برود؟ امام این را میگفت. این منطقیترین حرفی است که در باب اسرائیل غاصب و در باب مسئلهی فلسطین میشود گفت. امام این را گفت؛ صریح هم این را بیان کرد. حالا اگر کسی این حرف را به اشاره هم بیان کند، یک عدهای که مدعی خط امامند، میگویند آقا چرا این حرف گفته شد!؟ خوب، این حرف امام است؛ این منطق امام است؛ این منطق صحیح است؛ همهی مسلمانان عالم، همهی آزادگان عالم، ملتهای بیطرف باید این حرف را قبول کنند و بپذیرند. این، درست است. این، موضع امام است. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : یک نکتهی اساسی... در مورد خط امام و راه امام این است که امام بارها فرمود قضاوت در مورد اشخاص باید با معیار حال کنونی اشخاص باشد. گذشتهی اشخاص، مورد توجه نیست. گذشته مال آن وقتی است که حال فعلی معلوم نباشد. انسان به آن گذشته تمسک کند و بگوید: خوب، قبلاً اینجوری بوده، حالا هم لابد همان جور است. اگر حال فعلی اشخاص در نقطهی مقابل آن گذشته بود، آن گذشته دیگر کارائی ندارد. این همان قضاوتی بود که امام امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) با جناب طلحه و جناب زبیر کرد... امام ملاکش این بود، معیارش این بود. بعضیها با امام از پاریس تو هواپیما بودند و آمدند ایران؛ اما در زمان امام به خاطر خیانت اعدام شدند! بعضیها از دورانی که امام در نجف بود و بعد که به پاریس رفت، با ایشان ارتباط داشتند، در اول انقلاب هم مورد توجه امام قرار گرفتند؛ اما بعد رفتار اینها، موضعگیریهای اینها موجب شد که امام اینها را طرد کرد، از خودش دور کرد. میزان، وضعی است که امروز بنده دارم. اگر خدای نکرده نفس اماره و شیطان، راه را در مقابل من منحرف کردند، قضاوت چیز دیگری خواهد بود. مبنای نظام اسلامی این است و امام اینجوری عمل کرد. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : نگاه به امام از منظر یک شاخص بعلت اینکه چالش اصلی همهی تحولات بزرگ اجتماعی صیانت از جهتگیریهای اصلی است، اهمیت پیدا میکند. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : بروید وصیتنامهی امام را بخوانید. امامی که دنیا را تکان داد، امامی است که در وصیتنامه منعکس است. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امام به وعدهی الهی اطمینان داشت. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : عمل برای تکلیف، از خصوصیات مشی امام و خط امام است. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امام در همهی امور تقوا را رعایت میکرد. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : جوانان، اهل فکر و تحقیق، طلاب، دانشجویان، روی مبانی خط امام فکر کنند و تبیین شود. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : بهترین شاخصها در انقلاب ما ، خود امام و خط امام است. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امام بزرگوار که شاگرد این مکتب و دنبالهروِ راه انبیای عظام است مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : وصیتنامهی امام آشکارا همهی مافی الضمیر امام را برای آیندهی انقلاب تبیین میکند. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اگر نظرات امام، بد بیان شد، بد تبیین شد، مثل این است که قطبنما از کار بیفتد، راه گم میشود؛ هر کسی به سلیقهی خود، به میل خود حرفی میزند. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : مواضع امام بایستی به طور روشن و واضح تبیین شود مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اگر قرار است در خط امام، با اشارهی انگشت امام، انقلاب پیش برود، باید روشن باشد و مواضع امام بزرگوارمان بدرستی تبیین شود. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : فکر غلطی است که برای اینکه کسانی که مخالف امام هستند به امام علاقهمند شوند، بایستی ما بعضی از مواضع صریح امام را یا پنهان کنیم یا نگوئیم یا کمرنگ کنیم مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : مواضع صریح امام بود که تودههای عظیم را مشتاق ملت ایران و بسیاری را پیرو ملت ایران کرد. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امام منهای خط امام، امامی نیست که ملت ایران به نفس و هدایت او جانشان را کف دست گرفتند، فرزندانشان را به کام مرگ فرستادند، از جان و مالشان دریغ نکردند و بزرگترین حرکت قرن معاصر را در این نقطهی عالم به وجود آوردند. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امام منهای خط امام، امام بیهویت است. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : سلب هویت از امام، خدمت به امام نیست. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : مبانی امام، مبانی روشنی بود که در بیانات و نامههای امام، و بخصوص در وصیتنامهی امام منعکس است. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : مبانی فکری امام همان چیزی است که آن موج عظیم و سهمگین را علیه غارتگریهای غرب و یکهتازیهای آمریکا در دنیا به وجود آورد. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : افشاگری و موضعگیری امام بود که استکبار را رسوا کرد مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : افشاگری و موضعگیری امام بود که روح مقاومت را در ملتها و بخصوص در جوامع اسلامی زنده کرد. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : این کجاندیشی است که ما مواضع امام را انکار کنیم. این کجاندیشی را هم متأسفانه بعضاً کسانی انجام میدهند که یک وقتی خودشان جزو مروجان افکار یا پیروان امام بودند. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اولین و اصلیترین نقطه در مبانی امام و نظرات امام، مسئلهی اسلام ناب محمدی است مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : فکر اسلام ناب، فکر همیشگی امام بزرگوار ما بود؛ مخصوص دوران جمهوری اسلامی نبود مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امام حراست و صیانت از جمهوری اسلامی را اوجب واجبات میدانست. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امام جمهوری اسلامی را مظهر حاکمیت اسلام میدانست. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امام جمهوری اسلامی را دنبال کرد، در راهش آن همه تلاش کرد و با آن شدت و حدت و اقتدار پای جمهوری اسلامی ایستاد. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : مسئلهی امام، مسئلهی اسلام بود؛ لذا پای جمهوری اسلامی ایستاد. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : مدل نو جمهوری اسلامی را امام به دنیا عرضه کرد. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امام جمهوری اسلامی را در مقابل این طاغوتهای بشری به وجود آورد مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : جمهوری اسلامی، هم متکی به آراء مردم است؛ هم متکی به شریعت الهی است. هر کسی دربارهی حاکمیت نظام جمهوری اسلامی برخلاف این فکر کند، برخلاف فکر امام است. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : جمهوری اسلامی، هم متکی به آراء مردم است؛ هم متکی به شریعت الهی است. هر کسی دربارهی حاکمیت نظام جمهوری اسلامی برخلاف این فکر میکند، مدعی نشود که او دنبالهروِ امام است. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : جمهوری اسلامی واضحترین خط از خطوط اندیشهی امام است. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : یک شاخص در برنامهی امام و خط امام و راه مستقیم امام، جاذبه و دافعهی امام بود. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : جاذبه و دافعهی امام تماشائی است. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : آنچه که مبنا و معیار جاذبهی امام و دافعهی امام بود، مکتب و اسلام بود. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امام دشمنىِ شخصی با کسی نداشت؛ اما دشمنی به خاطر مکتب، برای امام بسیار جدی بود. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : در مقابل لیبرالمسلکها و دلباختگان به نظامهای غربی و فرهنگ غربی، امام قاطعیت نشان داد و از خود دور کرد مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امام بارها مرتجعین را با تعبیرات سخت و تلخ محکوم و از خود دور کرد. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : در تبرّی از افرادی که در دائرهی فکری و مبانی اسلامی قرار نمیگرفتند، امام تأمل نکرد؛ در حالی که با آنها هم دشمنی شخصی نداشت. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امام دعوای شخصی ندارد؛ اما در دائرهی مکتب، با قاطعیت کامل، جاذبه و دافعهی خود را اعمال میکند مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : با روشی که امام در پیش گرفته بود و در گفتار و کردار او منعکس بود، نمیشود انسان خود را در خط امام بداند، اما با کسانی که صریحاً پرچم معارضهی با امام و اسلام را بلند میکنند، خودش را در یک جبهه تعریف کند. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : نمیشود قبول کرد که آمریکا و انگلیس و سیا و موساد و سلطنتطلب و منافق بر روی یک محوری توافق کنند، حول یک محوری جمع بشوند، بعد آن محور باز ادعا کند که من خط امامم! مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : باید ببینیم دشمنان دیروز امام در برابر ما چه موضعی میگیرند. اگر دیدیم مواضع ما جوری است که آمریکای مستکبر، صهیونیست غاصب، مزدوران قدرتهای گوناگون، مخالفین و معاندین امام و اسلام و انقلاب از ما تجلیل میکنند، بایستی در مواضعمان شک کنیم مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امام میفرمود که اگر از ما تعریف کردند، بدانیم که خیانتکاریم. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : یک شاخص در مشی امام و خط امام محاسبات معنوی و الهی است. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امام در تصمیمگیریها و تدابیر خود، محاسبات معنوی را در درجهی اول قرار میداد. یعنی انسان برای هر کاری که میخواهد بکند، در درجهی اول هدفش کسب رضای الهی باشد؛ کسب پیروزی نباشد مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امام آن وقتی که تنها بود، مبتلای به ترس نشد، مبتلای به یأس نشد؛ آن وقتی هم که همهی ملت ایران یکصدا نام او را فریاد زدند، بلکه ملتهای دیگر هم به او عشق ورزیدند و این را ابراز کردند، دچار غرور نشد. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : آن وقتی که خرمشهر به وسیلهی متجاوزین عراقی از دست رفت، امام مأیوس نشد؛ آن وقتی هم که خرمشهر را رزمندگان ما با دلاوری و فداکاری خود گرفتند، امام مغرور نشد مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امام بزرگوار، وقتی که تنها بود، وحشت نکرد؛ آن وقتی که غلبه و قدرت با او بود، مغرور نشد؛ غفلت هم نکرد. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : از خطوط اصلی خط امام، نقش مردم است. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : از نقاط روشن خط امام، جهانی بودن نهضت است. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امام نهضت را جهانی میدانست و انقلاب را متعلق به همهی ملتهای مسلمان، بلکه غیر مسلمان معرفی میکرد. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امام صریحاً فرمود: اسرائیل یک غدهی سرطانی است. امام ملاحظهی کسی را نکرد. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : یک نکتهی اساسی در خط امام و راه امام این است که امام بارها فرمود قضاوت در مورد اشخاص باید با معیار حال کنونی اشخاص باشد. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : تقوا کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : خدای متعال میفرماید: «یا ایّها الّذین امنوا اتّقوا اللَّه و قولوا قولا سدیدا. یصلح لکم اعمالکم و یغفر لکم ذنوبکم و من یطع اللَّه و رسوله فقد فاز فوزا عظیما». تقوای الهی را در رفتار، در گفتار، حتّی در پندار خود باید رعایت کنیم؛ یعنی مراقب باشیم در رفتار خود، در کردار خود، در گفتار خود، ذرهای از رضای الهی و حق، تعدی و تجاوز نکنیم. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : تقوا کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : رعایت تقوای عجیب امام در همهی امور بود. تقوا در مسائل شخصی یک حرف است؛ تقوا در مسائل اجتماعی و مسائل سیاسی و عمومی خیلی مشکلتر است، خیلی مهمتر است، خیلی اثرگذارتر است. ما نسبت به دوستانمان، نسبت به دشمنانمان چه میگوئیم؟ اینجا تقوا اثر میگذارد. ممکن است ما با یکی مخالف باشیم، دشمن باشیم؛ دربارهی او چگونه قضاوت میکنید؟ اگر قضاوت شما دربارهی آن کسی که با او مخالفید و با او دشمنید، غیر از آن چیزی باشد که در واقع وجود دارد، این تعدی از جادهی تقواست... «یا ایّها الّذین امنوا اتّقوا اللَّه و قولوا قولا سدیدا». قول سدید، یعنی استوار و درست؛ اینجوری حرف بزنیم. من میخواهم عرض بکنم به جوانان عزیزمان، جوانهای انقلابی و مؤمن و عاشق امام، که حرف میزنند، مینویسند، اقدام میکنند؛ کاملاً رعایت کنید. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : تقوا کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : تقوای الهی را در رفتار، گفتار، حتّی در پندار خود باید رعایت کنیم؛ یعنی مراقب باشیم در رفتار، کردار و گفتار خود، ذرهای از رضای الهی و حق، تعدی و تجاوز نکنیم. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : تقوا کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اگر قضاوت شما دربارهی آن کسی که با او مخالفید و با او دشمنید، غیر از آن چیزی باشد که در واقع وجود دارد، این تعدی از جادهی تقواست. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : تقوا کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : آنچه ما را قوی میکند، تقواست. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : تقوا کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : آنچه ما را آسیبناپذیر میکند، تقواست. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : تقوا کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : آنچه ما را به ادامهی راه تا رسیدن به اهداف عالیه امیدوار میکند، تقواست. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : سیره امیرالمؤمنین(علیه السلام) کلیدواژه(ها) : سیره امیرالمؤمنین(علیه السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : گذشتهی اشخاص، مورد توجه نیست. گذشته مال آن وقتی است که حال فعلی معلوم نباشد. انسان به آن گذشته تمسک کند و بگوید: خوب، قبلاً اینجوری بوده، حالا هم لابد همان جور است. اگر حال فعلی اشخاص در نقطهی مقابل آن گذشته بود، آن گذشته دیگر کارائی ندارد. این همان قضاوتی بود که امام امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) با جناب طلحه و جناب زبیر کرد. شما باید بدانید طلحه و زبیر مردمان کوچکی نبودند. جناب زبیر سوابقی درخشان دارد که نظیر آن را کمتر کسی از اصحاب امیرالمؤمنین داشت. بعد از به خلافت رسیدن جناب ابی بکر، در همان روزهای اول، پای منبر ابیبکر چند نفر از صحابه بلند شدند، اظهار مخالفت کردند، گفتند: حق با شما نیست؛ حق با علی بن ابی طالب است. اسم این اشخاص در تاریخ ثبت است. اینها چیزهائی نیست که شیعه نقل کرده باشد؛ نه، این در همهی کتب تواریخ ذکر شده است. یکی از آن اشخاصی که پای منبر جناب ابیبکر بلند شد و از حق امیرالمؤمنین دفاع کرد، زبیر است. این سابقهی زبیر است. مابین آن روز و روزی که زبیر روی امیرالمؤمنین شمشیر کشید، فاصله بیست و پنج سال است. حالا برادران اهل سنت از طرف طلحه و زبیر اعتذار میکنند، میگویند آنها اجتهادشان به اینجا منتهی شد؛ خیلی خوب، حالا هر چی. ما راجع به اینکه آنها در مقابل خدای متعال چه وضعی دارند، الان در مقام آن نیستیم؛ اما امیرالمؤمنین با اینها چه کرد؟ جنگید. امیرالمؤمنین از مدینه لشکر کشید، رفت طرف کوفه و بصره، برای جنگ با طلحه و زبیر. یعنی آن سوابق محو شد، تمام شد مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : تحولگرایی کلیدواژه(ها) : تحولگرایی نوع(ها) : جستار متن فیش : چالش اصلى همهى تحولات بزرگ اجتماعى- از جمله انقلابها- صیانت از جهتگیرىهاى اصلى این انقلاب یا این تحول است. این مهمترین چالش هر تحول عظیم اجتماعى است که هدفهائى دارد و به سمت آن هدفها حرکت و دعوت مىکند. این جهتگیرى باید حفظ شود. اگر جهتگیرى به سمت هدفها در یک انقلاب، در یک حرکت اجتماعى صیانت نشود و محفوظ نماند، آن انقلاب به ضد خود تبدیل خواهد شد؛ در جهت عکس اهداف خود عمل خواهد کرد. لذا شما در قرآن ملاحظه مىکنید که در سورهى مبارکهى هود، خداى متعال به پیغمبرش مىفرماید: «فَاسْتَقِمْ کَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَکَ وَ لا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ». پیغمبر را امر مىفرماید به استقامت. استقامت، یعنى پایدارى؛ راه را مستقیم ادامه دادن؛ در جهت درست حرکت کردن. نقطهى مقابل این حرکت مستقیم در این آیهى شریفه، طغیان قرار داده شده است؛ «وَ لا تَطْغَوْا». طغیان، یعنى سرکشى؛ منحرف شدن. به پیغمبر مىفرماید: هم تو- شخصاً- هم کسانى که همراه تو و با تو هستند، این راه را درست ادامه بدهید و منحرف نشوید؛ «إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ». مرحوم علامهى طباطبائى بزرگوار در تفسیر المیزان مىفرماید: لحن این آیه، لحن تشدد است؛ هیچ نشانهى رحمت در این آیه نیست. خطاب به خود پیغمبر است؛ «من افراد النّبىّ بالذّکر». در درجهى اول، خود پیغمبر را مخاطب قرار مىدهد: «فاستقم». لذا این آیه به نحوى است که پیغمبر اکرم در بارهى سورهى هود فرمودند:«شیّبتنى سورة هود»؛سورهى هود مرا پیر کرد. این به خاطر همین آیه است. در روایت است که آن بخشى از سورهى هود که پیغمبر مىفرماید «من را پیر کرد»، همین آیهى مبارکه است؛ به خاطر تشدیدى که در این آیه هست. در حالى که در یک جاى دیگر قرآن هم دارد: «فَلِذلِکَ فَادْعُ وَ اسْتَقِمْ کَما أُمِرْتَ»، اما عنوان «فَاسْتَقِمْ کَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَکَ وَ لا تَطْغَوْا»- منحرف نشوید، از راه برنگردید- خطاب سختى است که به خود پیغمبر است. این خطاب، دل پیغمبر را مىلرزاند. این به خاطر همین است که تغییر جهتگیرىها و منحرف شدن از راه اصلى- که هویت اصلى هر انقلابى به آن جهتگیرىهاست و در واقع، سیرت انقلابها همین جهتگیرىهاى اصلى است- بکلى راه را عوض مىکند و این انقلاب به هدفهاى خود نمىرسد. اهمیت این قضیه از این باب است که تغییر جهتگیرىها تدریجى است، نامحسوس است؛ اینجور نیست که از اول کار، این تغییر جهتگیرى با 180 درجه اتفاق بیفتد؛ اول با زاویههاى خیلى کوچکتر، این تغییر شروع مىشود؛ هرچه ادامه پیدا مىکند، فاصلهى راه اصلى- که صراط مستقیم است- با این انحراف، روز به روز بیشتر مىشود. این یک جهت است. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : بیت المقدس کلیدواژه(ها) : بیت المقدس نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : شهرک سازیهای غیر قانونی و ظالمانه، ویران کردن خانههای مردم، دستکاری در شهر الخلیل و در شهر قدس با هدف یهودیسازی، برای این است که ریشهی اسلام را به خیال خودشان از کشور فلسطین قطع کنند. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : اخلاق امام خمینی کلیدواژه(ها) : اخلاق امام خمینی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : یک شاخص... در مشی امام و خط امام که خیلی مهم است، مسئلهی محاسبات معنوی و الهی است. امام در تصمیمگیریهای خود، در تدابیر خود، محاسبات معنوی را در درجهی اول قرار میداد. یعنی چه؟ یعنی انسان برای هر کاری که میخواهد بکند، در درجهی اول هدفش کسب رضای الهی باشد؛ کسب پیروزی نباشد، به دست گرفتن قدرت نباشد، کسب وجاهت پیش زید و عمرو نباشد. هدف اول، رضای الهی باشد. این یک. بعد هم به وعدهی الهی اطمینان و اعتماد داشته باشد. وقتی انسان هدفش رضای خدا بود، به وعدهی الهی هم اعتماد و اطمینان داشت، آن وقت دیگر یأس معنا ندارد، ترس معنا ندارد، غفلت معنا ندارد، غرور معنا ندارد. امام آن وقتی که تنها بود، مبتلای به ترس نشد، مبتلای به یأس نشد؛ آن وقتی هم که همهی ملت ایران یکصدا نام او را فریاد زدند، بلکه ملتهای دیگر هم به او عشق ورزیدند و این را ابراز کردند، دچار غرور نشد. آن وقتی که خرمشهر به وسیلهی متجاوزین عراقی از دست رفت، امام مأیوس نشد؛ آن وقتی هم که خرمشهر را رزمندگان ما با دلاوری و فداکاری خود گرفتند، امام مغرور نشد؛ فرمود «خرمشهر را خدا آزاد کرد»؛ یعنی ما هیچکارهایم. در همهی حوادث گوناگون دوران زعامت آن بزرگوار، امام همینجور بود. آن وقتی که تنها بود، وحشت نکرد؛ آن وقتی که غلبه و قدرت با او بود، مغرور نشد؛ غفلت هم نکرد. این اعتماد به خداست. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : اخلاق امام خمینی کلیدواژه(ها) : اخلاق امام خمینی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : امام آن وقتی که تنها بود، مبتلای به ترس نشد، مبتلای به یأس نشد؛ آن وقتی هم که همهی ملت ایران یکصدا نام او را فریاد زدند، بلکه ملتهای دیگر هم به او عشق ورزیدند و این را ابراز کردند، دچار غرور نشد. آن وقتی که خرمشهر به وسیلهی متجاوزین عراقی از دست رفت، امام مأیوس نشد؛ آن وقتی هم که خرمشهر را رزمندگان ما با دلاوری و فداکاری خود گرفتند، امام مغرور نشد؛ فرمود «خرمشهر را خدا آزاد کرد»؛ یعنی ما هیچکارهایم. در همهی حوادث گوناگون دوران زعامت آن بزرگوار، امام همینجور بود. آن وقتی که تنها بود، وحشت نکرد؛ آن وقتی که غلبه و قدرت با او بود، مغرور نشد؛ غفلت هم نکرد. این اعتماد به خداست. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : اخلاق امام خمینی کلیدواژه(ها) : اخلاق امام خمینی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ما یک شب در خدمت امام بودیم. من از ایشان پرسیدم نظر شما نسبت به فلان کس چیست - نمیخواهم اسم بیاورم؛ یکی از چهرههای معروف دنیای اسلام در دوران نزدیک به ما، که همه نام او را شنیدند، همه میشناسند - امام یک تأملی کردند، گفتند: نمیشناسم. بعد هم یک جملهی مذمتآمیزی راجع به آن شخص گفتند. این تمام شد. من فردای آن روز یا پسفردا - درست یادم نیست - صبح با امام کاری داشتم، رفتم خدمت ایشان. بمجردی که وارد اتاق شدم و نشستم، قبل از اینکه من کاری را که داشتم، مطرح کنم، ایشان گفتند که راجع به آن کسی که شما دیشب یا پریشب سؤال کردید، «همین، نمیشناسم». یعنی آن جملهی مذمتآمیزی را که بعد از «نمیشناسم» گفته بودند، پاک کردند. ببینید، این خیلی مهم است. آن جملهی مذمتآمیز نه فحش بود، نه دشنام بود، نه تهمت بود؛ خوشبختانه من هم بکلی از یادم رفته که آن جمله چه بود؛ یعنی یا تصرف معنوی ایشان بود، یا کمحافظگی من بود؛ نمیدانم چه بود، اما اینقدر یادم هست که یک جملهی مذمتآمیزی بود. همین را ایشان آن شب گفتند، دو روز بعدش یا یک روز بعدش آن را پاک کردند؛ گفتند: نه، همان نمیشناسم. ببینید، اینها اسوه است؛ «لقد کان لکم فی رسولاللَّه اسوة حسنة». دربارهی زیدی که شما او را قبول ندارید، دو جور میشود حرف زد: یک جور آنچنانی که درست منطبق با حق است، یک جور هم آنچنانی که در آن آمیزهای از ظلم وجود دارد. این دومی بد است، باید از آن پرهیز کرد. درست همانی که حق است، صدق است و شما در دادگاه عدل الهی میتوانید راجع به آن توضیح دهید، بگوئید، نه بیشتر. این یکی از خطوط اصلی حرکت امام و خط امام است که ماها باید به یاد داشته باشیم. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : اخلاق امام خمینی کلیدواژه(ها) : اخلاق امام خمینی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امام خمینی(ره) در تصمیمگیریهای خود، در تدابیر خود، محاسبات معنوی را در درجهی اول قرار میداد. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : اخلاق امام خمینی کلیدواژه(ها) : اخلاق امام خمینی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امام خمینی(ره) آن وقتی که تنها بود، مبتلای به ترس نشد، مبتلای به یأس نشد؛ آن وقتی هم که همهی ملت ایران یکصدا نام او را فریاد زدند، بلکه ملتهای دیگر هم به او عشق ورزیدند و این را ابراز کردند، دچار غرور نشد. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : اخلاق امام خمینی کلیدواژه(ها) : اخلاق امام خمینی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : آن وقتی که خرمشهر به وسیلهی متجاوزین عراقی از دست رفت، امام خمینی(ره) مأیوس نشد؛ آن وقتی هم که خرمشهر را رزمندگان ما با دلاوری و فداکاری خود گرفتند، امام مغرور نشد؛ فرمود «خرمشهر را خدا آزاد کرد»؛ یعنی ما هیچکارهایم. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : اخلاق امام خمینی کلیدواژه(ها) : اخلاق امام خمینی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امام خمینی(ره) آن وقتی که تنها بود، وحشت نکرد؛ آن وقتی که غلبه و قدرت با او بود، مغرور نشد؛ غفلت هم نکرد. این اعتماد به خداست. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : اصول امام خمینی کلیدواژه(ها) : اصول امام خمینی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : یکی... از خطوط اصلی خط امام، نقش مردم است؛ هم در انتخابات که امام در این کار واقعاً یک حرکت عظیمی انجام داد، هم در غیر انتخابات، در مسائل گوناگون اجتماعی. در هیچ انقلابی در دوران انقلابها - که نیمهی اول قرن بیستم، دوران انقلابهای گوناگون است؛ در شرق و غرب دنیا انقلابهای مختلفی با شکلهای مختلف به وجود آمد - سابقه ندارد که دو ماه بعد از پیروزی انقلاب، یک رفراندوم عمومی برای انتخاب شیوهی حکومت و نظام حکومتی انجام بگیرد؛ اما به همت امام در ایران این اتفاق افتاد. هنوز یک سال از انقلاب نگذشته بود که قانون اساسی تدوین و تصویب شد. در آن ماههای اول که تدوین قانون اساسی هنوز انجام نشده بود و تأخیر افتاده بود، یادم هست یک روز امام ماها را خواستند، رفتیم قم - آن وقت ایشان هنوز قم بودند - با اوقات تلخی گفتند که قانون اساسی را زودتر تدوین کنید. آن وقت انتخابات مجلس خبرگان راه افتاد و مردم خبرگان را برای تدوین قانون اساسی انتخاب کردند؛ بعد هم که قانون اساسی تدوین شد، آن را به رأی عمومی گذاشتند؛ رفراندوم شد، مردم قانون اساسی را انتخاب کردند. بعد هم انتخابات ریاست جمهوری و مجلس برگزار شد. در سختترین دوران جنگ که تهران زیر بمباران دشمن بود، انتخابات تعطیل نشد؛ حتّی تا امروز یک روز انتخابات در ایران تأخیر نیفتاده است. کدام دموکراسی را در دنیا شما سراغ دارید؟ انقلابها که هیچ؛ در هیچ دموکراسیای، با این دقت، سر موقع، آراء مردم به صندوقها ریخته نمیشود. این خط امام است.در غیر مسائل انتخابات هم بارها مردم مورد توجه امام قرار گرفتند و امام به نقش آنها اشارهی روشن کردند، گاهی تصریح کردند؛ در یک جاهائی گفتند: اگر مسئولین فلان کار را که باید انجام بدهند، انجام ندهند، مردم خودشان وارد میشوند و انجام میدهند. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : اصول امام خمینی کلیدواژه(ها) : اصول امام خمینی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : یک نقطه... از نقاط روشن خط امام، جهانی بودن نهضت است. امام نهضت را جهانی میدانست و این انقلاب را متعلق به همهی ملتهای مسلمان، بلکه غیر مسلمان معرفی میکرد. امام از این ابائی نداشت. این غیر از دخالت در امور کشورهاست، که ما نمیکنیم؛ این غیر از صادر کردن انقلاب به سبک استعمارگران دیروز است، که ما این کار را نمیکنیم، اهلش نیستیم؛ این معنایش این است که بوی خوش این پدیدهی رحمانی باید در دنیا پراکنده شود، ملتها بفهمند که وظیفهشان چیست، ملتهای مسلمان بدانند که هویتشان چگونه است و کجاست. یک نمونهی این نگاه جهانی، موضعگیری امام در باب فلسطین است. امام صریحاً فرمود: اسرائیل یک غدهی سرطانی است. خوب، غدهی سرطانی را چه کار میکنند؟ غیر از قطع غده، چه علاجی میتوان برای آن کرد؟ امام ملاحظهی کسی را نکرد. منطق امام این بود. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : اصول امام خمینی کلیدواژه(ها) : اصول امام خمینی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : یک نکتهی اساسی... در مورد خط امام و راه امام این است که امام بارها فرمود قضاوت در مورد اشخاص باید با معیار حال کنونی اشخاص باشد. گذشتهی اشخاص، مورد توجه نیست. گذشته مال آن وقتی است که حال فعلی معلوم نباشد. انسان به آن گذشته تمسک کند و بگوید: خوب، قبلاً اینجوری بوده، حالا هم لابد همان جور است. اگر حال فعلی اشخاص در نقطهی مقابل آن گذشته بود، آن گذشته دیگر کارائی ندارد. این همان قضاوتی بود که امام امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) با جناب طلحه و جناب زبیر کرد. شما باید بدانید طلحه و زبیر مردمان کوچکی نبودند. جناب زبیر سوابقی درخشان دارد که نظیر آن را کمتر کسی از اصحاب امیرالمؤمنین داشت. بعد از به خلافت رسیدن جناب ابیبکر، در همان روزهای اول، پای منبر ابیبکر چند نفر از صحابه بلند شدند، اظهار مخالفت کردند، گفتند: حق با شما نیست؛ حق با علی بن ابی طالب است. اسم این اشخاص در تاریخ ثبت است. اینها چیزهائی نیست که شیعه نقل کرده باشد؛ نه، این در همهی کتب تواریخ ذکر شده است. یکی از آن اشخاصی که پای منبر جناب ابیبکر بلند شد و از حق امیرالمؤمنین دفاع کرد، زبیر است. این سابقهی زبیر است. مابین آن روز و روزی که زبیر روی امیرالمؤمنین شمشیر کشید، فاصله بیست و پنج سال است. حالا برادران اهل سنت از طرف طلحه و زبیر اعتذار میکنند، میگویند آنها اجتهادشان به اینجا منتهی شد؛ خیلی خوب، حالا هر چی. ما راجع به اینکه آنها در مقابل خدای متعال چه وضعی دارند، الان در مقام آن نیستیم؛ اما امیرالمؤمنین با اینها چه کرد؟ جنگید. امیرالمؤمنین از مدینه لشکر کشید، رفت طرف کوفه و بصره، برای جنگ با طلحه و زبیر. یعنی آن سوابق محو شد، تمام شد. امام ملاکش این بود، معیارش این بود. بعضیها با امام از پاریس تو هواپیما بودند و آمدند ایران؛ اما در زمان امام به خاطر خیانت اعدام شدند! بعضیها از دورانی که امام در نجف بود و بعد که به پاریس رفت، با ایشان ارتباط داشتند، در اول انقلاب هم مورد توجه امام قرار گرفتند؛ اما بعد رفتار اینها، موضعگیریهای اینها موجب شد که امام اینها را طرد کرد، از خودش دور کرد. میزان، وضعی است که امروز بنده دارم. اگر خدای نکرده نفس اماره و شیطان، راه را در مقابل من منحرف کردند، قضاوت چیز دیگری خواهد بود. مبنای نظام اسلامی این است و امام اینجوری عمل کرد. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : اصول امام خمینی کلیدواژه(ها) : اصول امام خمینی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : امام منهای خط امام، آن امامی نیست که ملت ایران به نفس او، به هدایت او جانشان را کف دست گرفتند، فرزندانشان را به کام مرگ فرستادند، از جان و مالشان دریغ نکردند و بزرگترین حرکت قرن معاصر را در این نقطهی عالم به وجود آوردند. امام منهای خط امام، امام بیهویت است. سلب هویت از امام، خدمت به امام نیست. مبانی امام، مبانی روشنی بود. این مبانی - اگر کسی نخواهد مجامله کند، تعارف کند - در کلمات امام، در بیانات امام، در نامههای امام، و بخصوص در وصیتنامهی امام - که کوتاه شدهی همهی آن مواضع است - منعکس است. .. خط امام اجزائی دارد. مهمترینِ آنچه که در مورد خط امام و راه امام میشود گفت، چند نکته است که من عرض میکنم. و بخصوص به جوانها عرض میکنم: بروید وصیتنامهی امام را بخوانید. امامی که دنیا را تکان داد، امامی است که در این وصیتنامه منعکس است، در این آثار و گفتار منعکس است. اولین و اصلیترین نقطه در مبانی امام و نظرات امام، مسئلهی اسلام ناب محمدی است؛ یعنی اسلام ظلمستیز، اسلام عدالتخواه، اسلام مجاهد، اسلام طرفدار محرومان، اسلام مدافع حقوق پابرهنگان و رنجدیدگان و مستضعفان... یک شاخص دیگر در برنامهی امام و خط امام و راه مستقیم امام، مسئلهی جاذبه و دافعهی امام بود... یک شاخص دیگر در مشی امام و خط امام که خیلی مهم است، مسئلهی محاسبات معنوی و الهی است. امام در تصمیمگیریهای خود، در تدابیر خود، محاسبات معنوی را در درجهی اول قرار میداد... یکی از چیزهائی که در همین زمینه وجود داشت، رعایت تقوای عجیب امام در همهی امور بود... یکی دیگر از خطوط اصلی خط امام، نقش مردم است؛ هم در انتخابات که امام در این کار واقعاً یک حرکت عظیمی انجام داد، هم در غیر انتخابات، در مسائل گوناگون اجتماعی... یک نقطهی دیگر از نقاط روشن خط امام، جهانی بودن نهضت است. امام نهضت را جهانی میدانست و این انقلاب را متعلق به همهی ملتهای مسلمان، بلکه غیر مسلمان معرفی میکرد. امام از این ابائی نداشت. .. یک نکتهی اساسی دیگر در مورد خط امام و راه امام این است که امام بارها فرمود قضاوت در مورد اشخاص باید با معیار حال کنونی اشخاص باشد. گذشتهی اشخاص، مورد توجه نیست... خطوط دیگری را هم در زمینهی راه امام و خط امام میشود بیان کرد. آنچه که عرض شد، مهمترین و مؤثرترینها بود. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : اصول امام خمینی کلیدواژه(ها) : اصول امام خمینی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اولین و اصلیترین نقطه در مبانی امام و نظرات امام، مسئلهی اسلام ناب محمدی است؛ یعنی اسلام ظلمستیز، اسلام عدالتخواه، اسلام مجاهد، اسلام طرفدار محرومان، اسلام مدافع حقوق پابرهنگان و رنجدیدگان و مستضعفان. در مقابل این اسلام، امام اصطلاح «اسلام آمریکائی» را در فرهنگ سیاسی ما وارد کرد. اسلام آمریکائی یعنی اسلام تشریفاتی، اسلام بیتفاوت در مقابل ظلم، در مقابل زیادهخواهی، اسلام بیتفاوت در مقابل دستاندازی به حقوق مظلومان، اسلام کمک به زورگویان، اسلام کمک به اقویا، اسلامی که با همهی اینها میسازد. این اسلام را امام نامگذاری کرد: اسلام آمریکائی. فکر اسلام ناب، فکر همیشگی امام بزرگوار ما بود؛ مخصوص دوران جمهوری اسلامی نبود؛ منتها تحقق اسلام ناب، جز با حاکمیت اسلام و تشکیل نظام اسلامی امکانپذیر نبود. اگر نظام سیاسی کشور بر پایهی شریعت اسلامی و تفکر اسلامی نباشد، امکان ندارد که اسلام بتواند با ستمگران عالم، با زورگویان عالم، با زورگویان یک جامعه، مبارزهی واقعی و حقیقی بکند. لذا امام حراست و صیانت از جمهوری اسلامی را اوجب واجبات میدانست. اوجب واجبات، نه از اوجب واجبات. واجبترین واجبها، صیانت از جمهوری اسلامی است؛ چون صیانت اسلام - به معنای حقیقی کلمه - وابستهی به صیانت از نظام سیاسی اسلامی است. بدون نظام سیاسی، امکان ندارد. امام جمهوری اسلامی را مظهر حاکمیت اسلام میدانست. برای همین، امام جمهوری اسلامی را دنبال کرد، در راهش آن همه تلاش کرد و با آن شدت و حدت و اقتدار پای جمهوری اسلامی ایستاد. امام که دنبال قدرت شخصی نبود؛ امام دنبال این نبود که خودش بتواند قدرتی پیدا کند. مسئلهی امام، مسئلهی اسلام بود؛ لذا پای جمهوری اسلامی ایستاد. این مدل نو را امام به دنیا عرضه کرد؛ یعنی مدل جمهوری اسلامی.امام جمهوری اسلامی را در مقابل...طاغوتهای بشری به وجود آورد؛ اسلام را - که در دل اسلامیت، تکیهی به مردم و رأی مردم و خواست مردم وجود دارد - معیار اصلی این نظام قرار داد. بنابراین جمهوری اسلامی، هم جمهوری است، یعنی متکی به آراء مردم است؛ هم اسلامی است، یعنی متکی به شریعت الهی است. این یک مدل نو است؛ این یکی از شاخصهای عمدهی در خط امام است. هر کسی دربارهی حاکمیت نظام جمهوری اسلامی برخلاف این فکر کند، برخلاف فکر امام است؛ مدعی نشود که او دنبالهروِ امام است، در عین حال این فکر را دارد؛ نه، فکر امام این است. این واضحترین خط از خطوط اندیشهی امام است. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : اصول امام خمینی کلیدواژه(ها) : اصول امام خمینی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : یک شاخص... در برنامهی امام و خط امام و راه مستقیم امام، مسئلهی جاذبه و دافعهی امام بود. انسانهای بزرگ، جاذبه و دافعهشان هم میدان وسیع و گستردهای دارد. همه جاذبه و دافعه دارند. شما با رفتار خودتان، یکی را به خودتان علاقهمند و متمایل میکنید، یکی هم از شما میرنجد؛ این جاذبه و دافعه است. اما انسانهای بزرگ، جاذبهشان یک طیف وسیعی را به وجود میآورد؛ دافعهی آنها هم همین طور، یک طیف عظیمی را به وجود میآورد. جاذبه و دافعهی امام تماشائی است. آنچه که مبنا و معیار جاذبهی امام و دافعهی امام بود، باز مکتب بود، اسلام بود؛ درست همان طوری که امام سجاد (سلام اللَّه علیه) در دعای صحیفهی سجادیه - دعای ورود در ماه رمضان - به خداوند متعال عرض میکند. مکرر عرض کردهایم که دعاهای امام سجاد واقعاً جزو برترین گنجینههای معارف اسلامی است. در این دعاها معارفی وجود دارد که انسان اینها را از روایات و آثار روائی نمیتواند به دست بیاورد؛ در دعاها صریح اینها بیان شده است. در دعای چهل و چهارم صحیفهی سجادیه - که دعای ورود در ماه رمضان است و امام سجاد آن را میخواندند - حضرت چیزهائی را از خدای متعال برای ماه رمضان درخواست میکنند؛ از جملهی چیزهائی که درخواست میکنند، این است: «و ان نسالم من عادانا»؛ پروردگارا! از تو میخواهیم که با همهی دشمنانِ خودمان صلح کنیم، سلم و مدارا پیشه کنیم. بعد بلافاصله میفرمایند: «حاشی من عودی فیک و لک فأنه العدوّ الّذی لانوالیه و الحرب الّذی لانصافیه»؛ مگر آن دشمنی که من به خاطر تو با او دشمنی کردم، در راه تو با او دشمنی کردم. این دشمنی است که ما هرگز با او دم از آشتی نخواهیم زد و دل ما با او صاف نخواهد شد. امام اینجوری بود؛ دشمنىِ شخصی با کسی نداشت. اگر کدورتهای شخصیای هم بود، امام زیر پا میگذاشت؛ اما دشمنی به خاطر مکتب، برای امام بسیار جدی بود. همان امامی که از اول شروع نهضت در سال ۱۳۴۱ روی تودهی مردم، انواع و اقسام افکار گوناگون در میان مردم، اینجور آغوش باز کرده بود، مردم را از اهل هر قومی، از اهل هر گروه و مذهبی، با آغوش باز میپذیرفت، همین امام در اول انقلاب یک مجموعههائی را از خود طرد کرد. کمونیستها را صریح طرد کرد. آن روز برای خیلی از ماها که در اول انقلاب دستاندرکار مبارزه بودیم، این کار امام عجیب بود. در همان اوائل انقلاب، امام صریح در مقابل کمونیستها موضعگیری کرد و اینها را از خودش جدا کرد. در مقابل لیبرالمسلکها و دلباختگان به نظامهای غربی و فرهنگ غربی، امام قاطعیت نشان داد؛ اینها را از خود دور کرد، از خود جدا کرد؛ هیچ رودربایستی و ملاحظهای نکرد. مرتجعین را - کسانی که حاضر نبودند حقائق الهی و روح قرآنی احکام اسلامی را قبول کنند و تحول عظیم را بپذیرند - از خودش طرد کرد. امام بارها مرتجعین را با تعبیرات سخت و تلخ محکوم کرد، از خود دور کرد. در تبرّی از افرادی که در دائرهی فکری و مبانی اسلامی او قرار نمیگرفتند، امام تأمل نکرد؛ در حالی که با آنها هم دشمنی شخصی نداشت.... امام دعوای شخصی ندارد؛ اما در دائرهی مکتب، با قاطعیت کامل، جاذبه و دافعهی خود را اعمال میکند. این یک شاخص عمده از زندگی امام و مکتب امام است. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : اصول امام خمینی کلیدواژه(ها) : اصول امام خمینی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : یک شاخص... در مشی امام و خط امام که خیلی مهم است، مسئلهی محاسبات معنوی و الهی است. امام در تصمیمگیریهای خود، در تدابیر خود، محاسبات معنوی را در درجهی اول قرار میداد. یعنی چه؟ یعنی انسان برای هر کاری که میخواهد بکند، در درجهی اول هدفش کسب رضای الهی باشد؛ کسب پیروزی نباشد، به دست گرفتن قدرت نباشد، کسب وجاهت پیش زید و عمرو نباشد. هدف اول، رضای الهی باشد. این یک. بعد هم به وعدهی الهی اطمینان و اعتماد داشته باشد. وقتی انسان هدفش رضای خدا بود، به وعدهی الهی هم اعتماد و اطمینان داشت، آن وقت دیگر یأس معنا ندارد، ترس معنا ندارد، غفلت معنا ندارد، غرور معنا ندارد. امام آن وقتی که تنها بود، مبتلای به ترس نشد، مبتلای به یأس نشد؛ آن وقتی هم که همهی ملت ایران یکصدا نام او را فریاد زدند، بلکه ملتهای دیگر هم به او عشق ورزیدند و این را ابراز کردند، دچار غرور نشد. آن وقتی که خرمشهر به وسیلهی متجاوزین عراقی از دست رفت، امام مأیوس نشد؛ آن وقتی هم که خرمشهر را رزمندگان ما با دلاوری و فداکاری خود گرفتند، امام مغرور نشد؛ فرمود «خرمشهر را خدا آزاد کرد»؛ یعنی ما هیچکارهایم. در همهی حوادث گوناگون دوران زعامت آن بزرگوار، امام همینجور بود. آن وقتی که تنها بود، وحشت نکرد؛ آن وقتی که غلبه و قدرت با او بود، مغرور نشد؛ غفلت هم نکرد. این اعتماد به خداست. وقتی رضای خدا بود، قضیه این است.... امام به وعدهی الهی اطمینان داشت. ما برای خدا مجاهدت میکنیم، قدم برای خدا برمیداریم، همهی تلاش خودمان را به میدان میآوریم؛ نتیجه را خدای متعال - آنچنان که وعده فرموده است - تحقق خواهد داد. ما برای تکلیف کار میکنیم؛ اما خدای متعال بر همین عمل برای تکلیف، بهترین نتیجه را به ما خواهد داد. این یکی از خصوصیات مشی امام و خط امام است. راه انقلاب، صراط مستقیم انقلاب این است. یکی از چیزهائی که در همین زمینه وجود داشت، رعایت تقوای عجیب امام در همهی امور بود. تقوا در مسائل شخصی یک حرف است؛ تقوا در مسائل اجتماعی و مسائل سیاسی و عمومی خیلی مشکلتر است، خیلی مهمتر است، خیلی اثرگذارتر است. ما نسبت به دوستانمان، نسبت به دشمنانمان چه میگوئیم؟ اینجا تقوا اثر میگذارد. ممکن است ما با یکی مخالف باشیم، دشمن باشیم؛ دربارهی او چگونه قضاوت میکنید؟ اگر قضاوت شما دربارهی آن کسی که با او مخالفید و با او دشمنید، غیر از آن چیزی باشد که در واقع وجود دارد، این تعدی از جادهی تقواست. آیهی شریفهای که اول عرض کردم، تکرار میکنم: «یا ایّها الّذین امنوا اتّقوا اللَّه و قولوا قولا سدیدا». قول سدید، یعنی استوار و درست؛ اینجوری حرف بزنیم. من میخواهم عرض بکنم به جوانان عزیزمان، جوانهای انقلابی و مؤمن و عاشق امام، که حرف میزنند، مینویسند، اقدام میکنند؛ کاملاً رعایت کنید. اینجور نباشد که مخالفت با یک کسی، ما را وادار کند که نسبت به آن کس از جادهی حق تعدی کنیم، تجاوز کنیم، ظلم کنیم؛ نه، ظلم نباید کرد. به هیچ کس نباید ظلم کرد....درست همانی که حق است، صدق است و شما در دادگاه عدل الهی میتوانید راجع به آن توضیح دهید، بگوئید، نه بیشتر. این یکی از خطوط اصلی حرکت امام و خط امام است که ماها باید به یاد داشته باشیم. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : اسلام آمریکایی کلیدواژه(ها) : اسلام آمریکایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اولین و اصلیترین نقطه در مبانی امام و نظرات امام، مسئلهی اسلام ناب محمدی است؛ یعنی اسلام ظلمستیز، اسلام عدالتخواه، اسلام مجاهد، اسلام طرفدار محرومان، اسلام مدافع حقوق پابرهنگان و رنجدیدگان و مستضعفان. در مقابل این اسلام، امام اصطلاح «اسلام آمریکائی» را در فرهنگ سیاسی ما وارد کرد. اسلام آمریکائی یعنی اسلام تشریفاتی، اسلام بیتفاوت در مقابل ظلم، در مقابل زیادهخواهی، اسلام بیتفاوت در مقابل دستاندازی به حقوق مظلومان، اسلام کمک به زورگویان، اسلام کمک به اقویا، اسلامی که با همهی اینها میسازد. این اسلام را امام نامگذاری کرد: اسلام آمریکائی. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : اسلام سیاسی کلیدواژه(ها) : اسلام سیاسی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : فکر اسلام ناب، فکر همیشگی امام بزرگوار ما بود؛ مخصوص دوران جمهوری اسلامی نبود؛ منتها تحقق اسلام ناب، جز با حاکمیت اسلام و تشکیل نظام اسلامی امکانپذیر نبود. اگر نظام سیاسی کشور بر پایهی شریعت اسلامی و تفکر اسلامی نباشد، امکان ندارد که اسلام بتواند با ستمگران عالم، با زورگویان عالم، با زورگویان یک جامعه، مبارزهی واقعی و حقیقی بکند. لذا امام حراست و صیانت از جمهوری اسلامی را اوجب واجبات میدانست. اوجب واجبات، نه از اوجب واجبات. واجبترین واجبها، صیانت از جمهوری اسلامی است؛ چون صیانت اسلام - به معنای حقیقی کلمه - وابستهی به صیانت از نظام سیاسی اسلامی است. بدون نظام سیاسی، امکان ندارد. امام جمهوری اسلامی را مظهر حاکمیت اسلام میدانست. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : توانمندی دفاعی کشور کلیدواژه(ها) : توانمندی دفاعی کشور نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : هشت سال همهی قدرتهای سیاسی و نظامی و مالی بزرگ دنیا پشت سر رژیم بعثی عراق ایستادند، با ایران اسلامی جنگیدند، همهی توان خودشان را به میدان آوردند تا جمهوری اسلامی را شکست بدهند یا تضعیف کنند؛ نتیجه چه شد؟ وقتی که این هشت سال تمام شد، دنیا با کمال حیرت، ناظر به پا خاستن جمهوری اسلامی با یک قدرت دفاعی و نظامی بمراتب قویتر و عظیمتر از هنگام جنگ شد. قدرت جمهوری اسلامی بعد از جنگ آنچنان در دنیا طلوع کرد که چشمها را خیره کرد. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : اسلام سکولار کلیدواژه(ها) : اسلام سکولار نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اولین و اصلیترین نقطه در مبانی امام و نظرات امام، مسئلهی اسلام ناب محمدی است؛ یعنی اسلام ظلمستیز، اسلام عدالتخواه، اسلام مجاهد، اسلام طرفدار محرومان، اسلام مدافع حقوق پابرهنگان و رنجدیدگان و مستضعفان. در مقابل این اسلام، امام اصطلاح «اسلام آمریکائی» را در فرهنگ سیاسی ما وارد کرد. اسلام آمریکائی یعنی اسلام تشریفاتی، اسلام بیتفاوت در مقابل ظلم، در مقابل زیادهخواهی، اسلام بیتفاوت در مقابل دستاندازی به حقوق مظلومان، اسلام کمک به زورگویان، اسلام کمک به اقویا، اسلامی که با همهی اینها میسازد. این اسلام را امام نامگذاری کرد: اسلام آمریکائی. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : تحول کلیدواژه(ها) : تحول نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : چالش اصلی همهی تحولات بزرگ اجتماعی - از جمله انقلابها - صیانت از جهتگیریهای اصلی این انقلاب یا این تحول است. این مهمترین چالش هر تحول عظیم اجتماعی است که هدفهائی دارد و به سمت آن هدفها حرکت و دعوت میکند. این جهتگیری باید حفظ شود. اگر جهتگیری به سمت هدفها در یک انقلاب، در یک حرکت اجتماعی صیانت نشود و محفوظ نماند، آن انقلاب به ضد خود تبدیل خواهد شد؛ در جهت عکس اهداف خود عمل خواهد کرد. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : جنایات اسرائیل کلیدواژه(ها) : جنایات اسرائیل نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : امروز جهان اسلام، بلکه سرتاسر جهان، شاهد تحولات بزرگی است که خبر میدهد از تغییر معادلات جهانی. توجه ملت ایران به این تحولات، از این نقطهنظر حائز اهمیت است. یک مسئله، مسئلهی فلسطین، مسئلهی غزه و - بخصوص در این آخری - مسئلهی حملهی به این کاروانی است که برای امداد و شکستن حصر غزه حرکت میکرد و مورد حملهی صهیونیستهای غدار و قسیالقلب قرار گرفت. آنچه که در قضیهی فلسطین در این سال اخیر یا ماههای اخیر بالخصوص بیشتر مورد توجه است، یکی مسئلهی یهودیسازی فلسطین است. سیاست رژیم صهیونیستی این است که بتدریج آثار اسلامی را بکلی از منطقهی فلسطین و ساحل غربی رود اردن - که خود آنها تصدیق دارند که این منطقه، منطقهی اشغالی است؛ و دنیا این را قبول دارد و این همه قطعنامهی سازمان ملل پشت سرش هست - حذف کند و این منطقه را یهودیسازی کند. شهرکسازیهای غیر قانونی و ظالمانه، ویران کردن خانههای مردم، دستکاری در شهر الخلیل و در شهر قدس با هدف یهودیسازی، برای این است که ریشهی اسلام را به خیال خودشان از کشور فلسطین قطع کنند. این یک نقطه است، که بسیار مهم است و دنیای اسلام باید در مقابل این مسئله با همهی وجود بایستد و مانع این جنایت بزرگ بشود. یکی هم محاصرهی ظالمانهی غزه است که این محاصره سه سال شد؛ یک حرکت بسیار سبعانه، قساوتآمیز، وحشیانه، و با شگفتی فراوان مورد تأیید و تصدیق و حمایت آمریکا و انگلیس و قدرتهای غربی که داعیهی دفاع از حقوق بشر را هم دائم تکرار میکنند. سه سال است که یک و نیم میلیون جمعیت را محاصره کردهاند؛ نه میگذارند دارو برود، نه میگذارند غذا برود، در آب آشامیدنیشان اخلال میکنند، در نیروی برقشان اخلال میکنند، در رسیدن سیمان و مصالح ساختمانی برای اینکه ویرانیهای جنگ را از بین ببرند، اخلال میکنند - این کاروانی که میرفت، بخش عمدهای از محمولهی آن سیمان بود، برای اینکه مردم بتوانند خانههای خراب خودشان را تعمیر کنند - علاوهی بر اینها به طور متناوب گلولهباران هم میکنند، آدمکشی هم میکنند، کودکان مظلوم و زن و مرد را به قتل هم میرسانند. این، حرکت رژیم صهیونیستی است. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : جنایات اسرائیل کلیدواژه(ها) : جنایات اسرائیل نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : حرکت اخیری که صهیونیستها کردند - یعنی مورد تهاجم قرار دادند این چند کشتیای را که وسائل میبرد طرف غزه، برای اینکه بشکند این محاصره را در دریای آزاد، نه در ساحلهای خودشان و محیط دریائی متعلق به خودشان - از دو بعد باید مورد توجه قرار بگیرد: یکی خوی توحش صهیونیستهاست که این را دنیا دیگر فهمید. دنیا باید بفهمد. صهیونیستها ادعا میکنند که ما برای بازرسی یا برای اینکه بگوئیم به سمت غزه نیائید، وارد کشتیهای اینها شدیم - که البته مثل سگ دروغ میگویند! برای حمله رفتند، نقشهی حمله کشیدند، اهدافشان هم مشخص است - اینها ولو برای اندرزگوئی هم رفته باشند، باز برخلاف همهی مقررات بینالمللی رفتار کردند. یک کشتی دارد در دریای آزاد حرکت میکند؛ شما حداکثر کاری که میتوانستید بکنید، این بود که نگذارید آنها وارد بنادر شما بشوند. چرا وسط دریا رفتید، به اینها حمله کردید، کشتار کردید، عدهی زیادی را کشتید، عدهی بیشتری را مجروح کردید، عدهی بیشتری را اسیر کردید؟ چرا؟ خوی توحش. این همان چیزی است که جمهوری اسلامی سی سال است آن را فریاد میزند و غربیهای دورو و دروغگو و ریاکار این را ندیده و نشنیده میگیرند. امروز همهی دنیا به چشم دید که اینها چقدر خوی توحش دارند. نکتهی دومی که این موضوع را باید در کانون توجه قرار بدهد، این است که صهیونیستها در محاسبهی خودشان خطا کردند. آنها اشتباه بزرگی کردند. این اشتباه در سالهای اخیر دارد مکرراً اتفاق میافتد. حملهی به لبنان کردند، اشتباه کردند؛ حملهی به غزه کردند، اشتباه کردند؛ حملهی به این کشتیها کردند، اشتباه کردند. این اشتباهها یکی پس از دیگری نشاندهندهی این است که رژیم غاصب صهیونیستی به نهایت قطعی خود - یعنی سرنگون شدن و ساقط شدن در درهی نیستی - دارد قدم به قدم نزدیک میشود. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : جنایات اسرائیل کلیدواژه(ها) : جنایات اسرائیل نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : شهرکسازیهای غیر قانونی و ظالمانه، ویران کردن خانههای مردم، دستکاری در شهر الخلیل و در شهر قدس با هدف یهودیسازی، برای این است که صهیونیستها ریشهی اسلام را به خیال خودشان از کشور فلسطین قطع کنند. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : جنایات اسرائیل کلیدواژه(ها) : جنایات اسرائیل نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : محاصرهی ظالمانهی غزه یک حرکت بسیار سبعانه، قساوتآمیز، وحشیانه، و با شگفتی فراوان مورد تأیید و تصدیق و حمایت آمریکا و انگلیس و قدرتهای غربی که داعیهی دفاع از حقوق بشر را هم دائم تکرار میکنند. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : رژیم صهیونیستی کلیدواژه(ها) : رژیم صهیونیستی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در طول تاریخ، کشوری وجود داشته است به نام فلسطین. یک عدهای با پشتیبانی قدرتهای ستمگر عالم آمدهاند با عنیفترین و شدیدترین وجهی این ملت را از این کشور بیرون کردهاند؛ کشتند، تبعید کردند، شکنجه کردند، اهانت کردند، این ملت را بیرون کردند - که امروز چند میلیون آوارهی فلسطینی در کشورهای همجوار فلسطین اشغالی و در کشورهای دیگر زندگی میکنند؛ اغلب هم توی اردوگاهها - در واقع آمدند کشور را از صحنهی جغرافیا حذف کردند، ملت را بکلی از هستی ساقط کردند، یک واحد جغرافیائی جعلی و جدیدی به جای آن تحمیل کردند و اسمش را گذاشتند اسرائیل. ببینید منطق چه اقتضاء میکند؟ حرفی که ما در مورد مسئلهی فلسطین داریم، یک حرف شعاری نیست؛ یک حرف صددرصد منطقی است. یک عده قدرتمند که در رأس آنها اول انگلیس بود، بعد هم آمریکا ملحق شد، دنبالهروِ آنها هم کشورهای غربی، آمدهاند میگویند کشور فلسطین و ملت فلسطین باید حذف بشوند تا به جای آن، کشوری به نام اسرائیل و ملت جعلیای به نام ملت اسرائیل به وجود بیاید. این یک حرف؛ یک حرف دیگر هم در مقابلش هست که حرف امام است؛ میگوید: نه، این واحد جعلی و تحمیلی باید حذف شود؛ به جای آن، ملت اصلی و کشور اصلی و واحد جغرافیائی اصلی سر کار بیاید. از این دو حرف، کدام منطقی است؟ آن حرفی که متکی به سرنیزه و سرکوب است و میخواهد یک نظام سیاسی را، یک واحد جغرافیائىِ تاریخی را با چند هزار سال سابقه، بکلی از صحنهی جغرافیا حذف کند، این منطقی است یا آن حرفی که میگوید نه، این واحد اصلی جغرافیائی باید بماند، آن واحد جعلی و تحمیلی باید از بین برود؟ امام این را میگفت. این منطقیترین حرفی است که در باب اسرائیل غاصب و در باب مسئلهی فلسطین میشود گفت. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : اشتباه دشمن کلیدواژه(ها) : اشتباه دشمن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : صهیونیستها در محاسبهی خودشان خطا کردند. آنها اشتباه بزرگی کردند. این اشتباه در سالهای اخیر دارد مکرراً اتفاق میافتد. حملهی به لبنان کردند، اشتباه کردند؛ حملهی به غزه کردند، اشتباه کردند؛ حملهی به این کشتیها کردند، اشتباه کردند. این اشتباهها یکی پس از دیگری نشاندهندهی این است که رژیم غاصب صهیونیستی به نهایت قطعی خود - یعنی سرنگون شدن و ساقط شدن در درهی نیستی - دارد قدم به قدم نزدیک میشود. مربوط به :خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) - 1389/03/14 عنوان فیش : تکلیفگرایی کلیدواژه(ها) : تکلیفگرایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ما برای خدا مجاهدت میکنیم، قدم برای خدا برمیداریم، همهی تلاش خودمان را به میدان میآوریم؛ نتیجه را خدای متعال - آنچنان که وعده فرموده است - تحقق خواهد داد. ما برای تکلیف کار میکنیم؛ اما خدای متعال بر همین عمل برای تکلیف، بهترین نتیجه را به ما خواهد داد. این یکی از خصوصیات مشی امام و خط امام است. راه انقلاب، صراط مستقیم انقلاب این است. |