[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : دشمنشناسی کلیدواژه(ها) : دشمنشناسی نوع(ها) : جستار متن فیش : این حرکت و این راه، دشمنانی دارد؛ مانعها و عایقهایی دارد؛ هم در محدودهی درون خود انسان، هم در محدودهی زندگی اجتماعی و هم در آفاق وسیع سیاسی. من در صحبتهای خود بارها از دشمن اسم آوردهام و راجع به دشمن صحبت کردهام. بعضی نسبت به این رویکرد، حسّاسیت نشان دادند؛ گفتند یا فهماندند که شما چرا مرتّب به دشمن میپردازید. من در جواب آنها همیشه گفتهام و اکنون هم میگویم که اگر فرض کنیم دشمنی بر سر هر راهی وجود دارد، خردمندانه نیست که انسان دشمن را نبیند و وجود او را عدم فرض کند. اگر فرض کنیم که دشمن در کمین ما نیست، این لزوماً به این معنا نیست که او در کمین ما نباشد. اگر دشمنی فرض میشود، باید او را شناخت و از او برحذر بود. ما در زمینهی مسألهی سیاسی بزرگ کشورمان - یعنی پیدایش نظام نو، نظام بیسابقه، نظامی که دارای پیام و سخن تازهای است؛ یعنی نظام جمهوری اسلامی - از روز اوّل تا به حال با دشمنانی مواجه بودهایم. اگر ما چشم خودمان را بر این دشمنها ببندیم، این دشمنها از بین نمیروند. اگر ما به خودمان تلقین کنیم که او دشمن ما نیست، او از دشمنی منصرف نخواهد شد؛ باید دشمن را شناخت.بعضی گفتند: شما توهّمِ توطئه میکنید؛ توطئهای وجود ندارد! من در پاسخ، نشانههای توطئه و نشانههای خصومت را از اوّل انقلاب تا امروز در یک فهرست طولانی معرفی میکنم و نشان میدهم. چطور توطئه علیه ما نیست؟! در اوّل پیروزی انقلاب، آشکارا با انقلاب مخالفت شد؛ در سطح سرویسهای امنیتی، مجامع سیاسی، تشکّلهای سیاسی برخی کشورها و عمدتاً در آن مناطقی که این انقلاب و تشکیل این نظام در این کشور، منافع آنها را از بین برده بود. این سلسله تا امروز ادامه دارد.بحث من بر سر این نیست که ما حالا بیاییم دشمن را به طور مشخص با نشانهها و با خصوصیات معرفی کنیم؛ نه. شناسایی دشمن دشوار نیست. آنچه مسلّم است، این است که یک نظام سلطهی جهانی وجود دارد که امروز در رأس آن، رژیم امریکاست. در گذشته دیگرانی بودند، ممکن است در آینده هم قدرتهای دیگری باشند. امروز امریکا منافع خودش را در دنیا تعریف کرده - پنهانی هم نیست - در مقالاتشان نوشتهاند؛ در تحلیلهای سیاسیشان، منافع خودشان را تعریف کردهاند. منافع آنها عبارت است از ایجاد دنیای یک قطبی؛ یعنی در رأس مجموعهی کشورهای عالم، دولتی به نام دولت امریکاست و در بدنه، انواع و اقسام دولتها هستند؛ بعضی دارای قدرت علمی و پیشرفتهای علمی و دارای توان نظامیاند؛ باید با آنها به نحوی ساخت و در معارضهی با آنها، منافع آنها را بر منافع خود ترجیح داد - این تحلیل امریکایی است - دولتهایی هم هستند که از اقتدار نظامی یا اقتدار اقتصادی برخوردار نیستند؛ اسمهایی برای آنها گذاشته میشود: کشورهای در حال توسعه، کشورهای - در اصطلاح قبلی - جهان سوم. از همهی فرصتهای اینها که میتوان برای توسعهی اقتدار امریکا استفاده کرد، باید استفاده کرد. اگر به انرژی آنها احتیاج داریم - نفت آنها، گاز آنها - باید راه را به سمت نفت و گاز آنها به هر کیفیّتی باز کرد. اگر به بازار مصرف آنها احتیاج داریم، به هر کیفیّتی که ممکن است، باید این راه را به سوی بازار مصرف آنها باز کرد. اگر به حضور سیاسی و اقتصادی در میان آنها نیاز است، باید این راه را گشود. اگر دولتهای مزاحمی در آن کشورها بر سرِ کارند، باید آن دولتها را کنار زد. اگر اندیشههای مزاحمی در آن کشورها وجود دارد، باید آن اندیشهها را از فضای ذهنی جامعه زدود. اگر شخصیتهایی در آن کشورها هستند که میشود آنها را خرید، باید خرید. اگر نیروهایی در آن کشورها هستند که میشود از آنها به عنوان نیروی فشار علیه دولتهایی که با این سیاست مخالفند، استفاده کرد، باید خرج کرد و به کار برد. این سیاست استکباری است. امروز امریکا این سیاست را دارد. یک روز انگلیس داشت؛ آن روزی که در شرق و غرب دنیا حاکمیت پادشاهی انگلیس تثبیت شده بود؛ در آسیا، در شبه قارّهی هند، در استرالیا، در کانادا و در جاهای دیگر. قبل از آن هم روسیهی تزاری نسبت به همان منطقهی محدودی که روی آن نفوذ و فشار داشت، این سیاست را اعمال میکرد. البته امروز ابزارها مدرنتر و وسایل پیشرفتهتر شده است.درست است که انقلاب اسلامی ایران رژیم پهلوی را از بین برد، اما این مبارزه، فقط مبارزهی با رژیم پهلوی نبود؛ مبارزهی با حضور امریکا و با سلطه و نفوذ امریکاییها بود که تا مغز استخوان این ملت نفوذ کرده بودند. لذا از اوّل هم همهی دنیا فهمیدند که در صف مقدّم دشمنان این نظام و این انقلاب، امریکاست. حالا ما چشم خودمان را ببندیم، سر خودمان را کلاه بگذاریم و بگوییم: نه، امریکا با ما دشمن نیست؟! چه کار کرده که نشان بدهد دشمن نیست؟ اموال ما را بلوکه نکرده است؟ الان میلیاردها دلار متعلّق به این ملت در امریکا بلوکه است. اموال و ابزار فراوانی در رژیم گذشته از امریکا خریده بودند و هنوز منتقل نشده بود که انقلاب شد. اینها در انباری نگهداری میشود؛ ما چند سال دنبال کردیم که آنها را برگردانیم، قبول نکردند. اموال ما را که در انبارهای آنهاست، به ما ندادند؛ با اینکه پولش را گرفته بودند؛ و جالب این است که انبارداری هم برای خودشان حساب کردند و شروع کردند از طلبهای ما کم کردن! یک دشمن چه کار کند که آدم باور کند او «دشمن» است؟! مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : آرمانخواهی کلیدواژه(ها) : آرمانخواهی نوع(ها) : جستار متن فیش : آنها حاضرند کنار بیایند، اما به شرط اینکه جمهوری اسلامی، دیگر «جمهوری اسلامی» نباشد؛ «جمهوری» نباشد؛ «اسلامی» هم نباشد؛ نه متکی به مردم و نه بر محور اسلام باشد. اگر اینطور شد، آنوقت با کمال میل حاضرند جلو بیایند؛ در رأس حکومت هم هر که باشد! اگر یک روز انسانی مثل من هم حاضر شود خودش را از اوج سعادت به حضیض ذلت پرتاب کند و از همهی آرمانهایش بگذرد و قبول کند که سر کار بماند - ولو اسلامیت و مردمی بودن هم نباشد - آنها با او میسازند! آنها با اشخاص به عنوان اشخاص طرف نیستند؛ با جهتها، با آرمانها و خطها طرفند. تا وقتی «جمهوری» است و «مردمی» است - آن هم مردم مسلمان پرشور این خطهی عظیم و ایران بزرگ - و تا وقتی بر محور اسلام است، من نمیبینم که بتوانند دشمنی را متوقف کنند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : نظام سلطه کلیدواژه(ها) : نظام سلطه نوع(ها) : جستار متن فیش : آنچه مسلم است، این است که یک نظام سلطهی جهانی وجود دارد که امروز در رأس آن، رژیم امریکاست. در گذشته دیگرانی بودند، ممکن است در آینده هم قدرتهای دیگری باشند. امروز امریکا منافع خودش را در دنیا تعریف کرده - پنهانی هم نیست - در مقالاتشان نوشتهاند؛ در تحلیلهای سیاسیشان، منافع خودشان را تعریف کردهاند. منافع آنها عبارت است از ایجاد دنیای یک قطبی؛ یعنی در رأس مجموعهی کشورهای عالم، دولتی به نام دولت امریکاست و در بدنه، انواع و اقسام دولتها هستند؛ بعضی دارای قدرت علمی و پیشرفتهای علمی و دارای توان نظامیاند؛ باید با آنها به نحوی ساخت و در معارضهی با آنها، منافع آنها را بر منافع خود ترجیح داد - این تحلیل امریکایی است - دولتهایی هم هستند که از اقتدار نظامی یا اقتدار اقتصادی برخوردار نیستند؛ اسمهایی برای آنها گذاشته میشود: کشورهای در حال توسعه، کشورهای - در اصطلاح قبلی - جهان سوم. از همهی فرصتهای اینها که میتوان برای توسعهی اقتدار امریکا استفاده کرد، باید استفاده کرد. اگر به انرژی آنها احتیاج داریم - نفت آنها، گاز آنها - باید راه را به سمت نفت و گاز آنها به هر کیفیتی باز کرد. اگر به بازار مصرف آنها احتیاج داریم، به هر کیفیتی که ممکن است، باید این راه را به سوی بازار مصرف آنها باز کرد. اگر به حضور سیاسی و اقتصادی در میان آنها نیاز است، باید این راه را گشود. اگر دولتهای مزاحمی در آن کشورها بر سر کارند، باید آن دولتها را کنار زد. اگر اندیشههای مزاحمی در آن کشورها وجود دارد، باید آن اندیشهها را از فضای ذهنی جامعه زدود. اگر شخصیتهایی در آن کشورها هستند که میشود آنها را خرید، باید خرید. اگر نیروهایی در آن کشورها هستند که میشود از آنها به عنوان نیروی فشار علیه دولتهایی که با این سیاست مخالفند، استفاده کرد، باید خرج کرد و به کار برد. این سیاست استکباری است. امروز امریکا این سیاست را دارد. یک روز انگلیس داشت؛ آن روزی که در شرق و غرب دنیا حاکمیت پادشاهی انگلیس تثبیت شده بود؛ در آسیا، در شبه قارهی هند، در استرالیا، در کانادا و در جاهای دیگر. قبل از آن هم روسیهی تزاری نسبت به همان منطقهی محدودی که روی آن نفوذ و فشار داشت، این سیاست را اعمال میکرد. البته امروز ابزارها مدرنتر و وسایل پیشرفتهتر شده است. آیا این سیاست فقط علیه نظام جمهوری اسلامی است؟ نه. این سیاست همه جایی است. ما در جمهوری اسلامی با این سیاست مواجهیم، دولتهای دیگر هم مواجهند؛ منتها دولتها متفاوتند. بعضی از دولتها و دولتمردان، مصلحت خودشان را در این میدانند که در مقابل این خواستههای افزونطلبانه تسلیم شوند؛ بعضی از دولتها برایشان منافع ملتها مطرح نیست و بعضی از دولتها از نفوذ و سلطهی دستگاههای خبری و جاسوسی امریکا با همهی وجود میترسند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : مذاکره با آمریکا کلیدواژه(ها) : مذاکره با آمریکا نوع(ها) : جستار متن فیش : بعضی از کشورها میترسند؛ بعضی از کشورها ملاحظه میکنند؛ سران بسیاری از کشورها از این سیاست سلطهطلبی امریکا دلشان خون است؛ راهی ندارند؛ ارتباطشان با مردم قطع است و پشتیبانی مردمی ندارند که بتوانند بایستند؛ مجبورند همصدایی کنند. بعضی هم وابستهاند؛ خود امریکاییها آنها را سرِ کار آوردهاند. رژیم پهلوی نه اینکه این سیاست را نمیفهمید، نه اینکه نمیدانست؛ خوب میفهمید که امریکا در این کشور چه میخواهد؛ منتها چه کسی میخواست با این مقابله کند؟ شاه را خود امریکاییها سرِ کار آورده بودند؛ کودتای مرداد سال 32 بهوسیلهی امریکاییها در ایران راه افتاد و محمّدرضا را که از ایران گریخته بود، برگرداندند و پادشاه کردند. او میتواند با امریکا مبارزه کند؟! بسیاری از این کشورهایی که میبینید - من نمیخواهم اسم بیاورم - امروز در مقابل افزونطلبی و زیادهخواهی امریکا تسلیم میشوند. کسانی هستند که سرانشان راضی نیستند؛ منتها یا شجاعت و جسارت لازم را ندارند، یا پشتیبانی ملی را ندارند، یا منافعشان اجازه نمیدهد، یا به مقامشان چسبیدهاند. ما در جمهوری اسلامی هیچیک از این مشکلات را نداریم. ما انقلاب و نظاممان اساساً بر علیه امریکا شکل گرفت. درست است که انقلاب اسلامی ایران رژیم پهلوی را از بین برد، اما این مبارزه، فقط مبارزهی با رژیم پهلوی نبود؛ مبارزهی با حضور امریکا و با سلطه و نفوذ امریکاییها بود که تا مغز استخوان این ملت نفوذ کرده بودند. لذا از اوّل هم همهی دنیا فهمیدند که در صف مقدّم دشمنان این نظام و این انقلاب، امریکاست. حالا ما چشم خودمان را ببندیم، سر خودمان را کلاه بگذاریم و بگوییم: نه، امریکا با ما دشمن نیست؟! چه کار کرده که نشان بدهد دشمن نیست؟ اموال ما را بلوکه نکرده است؟ الان میلیاردها دلار متعلّق به این ملت در امریکا بلوکه است. اموال و ابزار فراوانی در رژیم گذشته از امریکا خریده بودند و هنوز منتقل نشده بود که انقلاب شد. اینها در انباری نگهداری میشود؛ ما چند سال دنبال کردیم که آنها را برگردانیم، قبول نکردند. اموال ما را که در انبارهای آنهاست، به ما ندادند؛ با اینکه پولش را گرفته بودند؛ و جالب این است که انبارداری هم برای خودشان حساب کردند و شروع کردند از طلبهای ما کم کردن! یک دشمن چه کار کند که آدم باور کند او «دشمن» است؟! جنگ هشت ساله علیه ما شروع شد. البته چند نفر از سران کشورهای منطقهی خاورمیانه و بیرون خاورمیانه در طول سالهای متمادی به من گفتهاند که حملهی عراق به ایران، با هماهنگی قبلی بود و امریکاییها میدانستند چه دارد اتفاق میافتد؛ اینطور نبود که در مقابل عمل انجام شده قرار گرفته باشند؛ بلکه تشویق و زمینهسازی هم کردند! البته من سندی ندارم؛ اما قرائن، همه همین را نشان میدهد؛ کمااینکه ما چیزهای دیگری را بدون اینکه سند مکتوبی داشته باشیم - قرائن شهادت میداد - ادعا کردیم؛ بعد از چند سال که جنگ تمام شد، خودشان اعتراف کردند! مثلاً ما گفتیم که امریکاییها اطّلاعات ماهوارهای را از مراکز نظامی ما، از تحرّکات، از تجمّعات و از مواضع عدّههای نظامی ما میگیرند و به عراق میدهند - عراق که خودش وسیله نداشت - ما این را آنوقت فهمیدیم؛ قرائن این را نشان میداد. بعد از گذشت چند سال که جنگ تمام شده بود، بعضی از مراکز غربی - چه اروپایی و چه امریکایی - خودشان همین را صریحاً گفتند! در واقع جنگ را زمینهسازی کردند، بهوجود آوردند، تشویق کردند و در تمام دوران جنگ به صدّام حسین کمک کردند. آن روزی که معلوم شد برندهی جنگ، جمهوری اسلامی خواهد بود، صریحاً ایستادند و گفتند: ما راضی نمیشویم که این جنگ برنده داشته باشد! اگر بنا بود صدّام بیاید خوزستان را بگیرد - به قول خودش سه روزه تا تهران بیاید! - آنوقت برنده داشتن جنگ مانعی نداشت! بعد از جنگ هم در همهی جاهایی که ممکن بود به عنوان یک ابرقدرت با این نظام و با این ملت دشمنی کنند، دشمنی کردند! با این همه، ما چشممان را روی هم ببندیم؟! این خردمندانه است؟! بگوییم نخیر، انشاءاللَّه گربه است؟! آیا امکان رفع این دشمنی هست یا نه؟ این سؤال مهمی است. اگر انسان بتواند یک دشمن را - هرچه هم بدخواه و بددل - از دشمنی منصرف کند، این یک پیروزی است. آیا امکان رفع این دشمنی هست یا نه؟ من دو پاسخ به این سؤال دارم: یک پاسخ این است: آنطور که من نگاه میکنم، بهطور طبیعی چنین امکانی را نمیبینم. البته این یک نگاه سیاسی است؛ ممکن است یک آدم سیاسیِ دیگر عقیدهی دیگری داشته باشد؛ اما من در حدّ معرفت خودم، با شناختی که از این کشور، از این انقلاب و از این ملت از یک سو، و شناختی که از استکبار، از حکومتهای استکباری، از روابط دولتهای استکباری با ملتهای ضعیف، از گذشتهی تاریخ، از سرنوشت ملتها و از سخن متفکران سیاسی دنیا در یاد دارم از سوی دیگر، اعتقاد ندارم به اینکه این دشمنی از بین خواهد رفت. البته اگر بخواهم به دلیل اشاره کنم، در یک جملهی کوتاه میتوانم عرض کنم: دشمنی امریکا از بین نخواهد رفت؛ چون حکومت اسلامی صرفاً ایجاد یک نظام و رژیم جدید در یک کشور نیست؛ ایجاد یک الگوست. عیب کار برای امریکاییها این است. یک وقت هست که در کشوری یک رژیم جدید سرِ کار میآید، با فلان دولت، با فلان سیاست هم مخالف است؛ بالاخره مذاکره میکنند، یک قدم این عقب میرود، یک قدم آن عقب میرود و با هم میسازند. در اینجا قضیه اینطور نیست. این نظام به عنوان یک الگو برای ملتهای مسلمان مطرح است. البته به رو نمیآورند، در روزنامهها نمینویسند و بخصوص آدمهای عمیقترشان بهشدّت کتمان میکنند؛ اما این حقیقتی است که امروز ملتهای مسلمان در دنیای اسلام - در مصر، در شمال آفریقا، در خاورمیانه و در منطقهی شرقی ما - تب و تابی دارند؛ جوش و خروشی دارند و چشمشان به ایران است. این تجربه از نظر مسلمانهای دنیا، تجربهی موفّقی بود. شعارهایی که دشمنان ما میدادند، این بود که این تجربه پنج سال هم دوام نمیآورد؛ میگفتند دو سال هم دوام نمیآورد! بیست و یک سال است که از عمر نظام اسلامی میگذرد و در دنیا همه اعتراف دارند که امروز از ده سال پیش، و ده سال پیش از اوّل انقلاب، به مراتب قویتر است؛ اعتماد مردمی و رابطهی با مردم را حفظ کرده، تلاش فراوان کرده، استقلال خودش را حفظ کرده و شعارهایش را به میزان زیادی تحقّق بخشیده است. البته تحقّق شعارها در هیچ جای دنیا و در هیچ شرایطی، در زمانهای کوتاه امکانپذیر نیست؛ بخصوص با این همه مخالفت و دشمنی؛ لیکن پیشرفت خوبی کرده است؛ این میشود یک الگو؛ این الگوی موفّقی است. اگر با این کنار بیایند و این را همینطور که هست، بپذیرند، در واقع برای کشورهای دیگر پای این الگو مهر امضاء زدهاند. آنها حاضرند کنار بیایند، اما به شرط اینکه جمهوری اسلامی، دیگر «جمهوری اسلامی» نباشد؛ «جمهوری» نباشد؛ «اسلامی» هم نباشد؛ نه متّکی به مردم و نه بر محور اسلام باشد. اگر اینطور شد، آنوقت با کمال میل حاضرند جلو بیایند؛ در رأس حکومت هم هر که باشد! اگر یک روز انسانی مثل من هم حاضر شود خودش را از اوج سعادت به حضیض ذلّت پرتاب کند و از همهی آرمانهایش بگذرد و قبول کند که سر کار بماند - ولو اسلامیّت و مردمی بودن هم نباشد - آنها با او میسازند! آنها با اشخاص به عنوان اشخاص طرف نیستند؛ با جهتها، با آرمانها و خطها طرفند. تا وقتی «جمهوری» است و «مردمی» است - آن هم مردم مسلمان پُرشور این خطّهی عظیم و ایران بزرگ - و تا وقتی بر محور اسلام است، من نمیبینم که بتوانند دشمنی را متوقّف کنند. پاسخ دوم: اگر فرض کنیم که رفع دشمنی ممکن باشد، فقط با اقتدار و عزّت و استقلال ایران ممکن است؛ نه با ذلّت، نه با احتیاج. اگر ایران اسلامی به همّت شما جوانها و به همّت این نسلِ رو به رشد امروز، مدارج علمی را طی کند و از لحاظ صنعت و صنعت برتر، فنآوری و فنآوری برتر و علمی که امروز مورد نیاز است، بتواند سهم وافری را به خودش اختصاص دهد که نتوانند به او زور بگویند؛ بتواند قدرت نظامی خودش و پایههای اقتصادی کشور را مستحکم کند، بتواند این محرومیتها را برطرف کند، بتواند از منابع سرشار و غنی این کشور در همه جا بهرهبرداری کند، بتواند معرفت سیاسی را در آحاد مردم بالا ببرد، آنوقت ممکن است دشمنی آنها کم شود. بنابراین اگر ممکن باشد، آن روز ممکن خواهد بود. اینکه بعضی بردارند طبق میل دل کارشناسان سیای امریکا، دم از نزدیکی و مذاکره و ارتباط بزنند و فضا را عادّی سازی کنند، این بزرگترین توهین و خیانت به این مردم است. اگر قرار است سخن از رفع دشمنیِ دشمنان سوگند خورده بر زبان آورد، باید آن روزی باشد که این کشور از لحاظ اقتصادی پایههای خودش را مستحکم کرده باشد؛ محرومیتها را رفع کرده باشد؛ این نسبت بیکاری را از بین برده باشد؛ آیندهی جوانها را روشن کرده باشد؛ جوان تحصیلکرده و فارغالتحصیل دغدغهی معاش و دغدغهی کار نداشته باشد؛ از لحاظ مسائل فرهنگی این کشور بتواند هنرمندانی تربیت کند که بر طبق منافع و مصالح ملی، سینمای کشور را اداره کنند؛ هنر کشور را اداره کنند؛ مطبوعات کشور را اداره کنند. اگر اینطور شد، آنوقت نوبت این خواهد رسید که برای رفع دشمنی فکر کنیم؛ والّا در غیر آن صورت، هرگونه نزدیک شدن به دشمن، هرگونه نرمش نشان دادن در مقابل دشمن، تیز کردن آتش دشمنی و ستمگری دشمن است. سؤال سوم: آیا اکنون که ما با چنین دشمنانی در این سطح مواجهیم، امکان دفاع از خود، یا ضربه به دشمن، یا جلوگیری از ضربهی دشمن را داریم یا نه؟ این هم سؤال مهمی است. پاسخ من این است که آری، داریم. نه اینکه بخواهم شعار بدهم. امروز در میان کشورهایی که من در این منطقه میشناسم - کشورهای خاورمیانه، کشورهای خلیج فارس، کشورهای شرق آسیا، کشورهای آسیای میانه و تازه استقلال یافته - هیچ کشوری جز ایران این توان را ندارد. البته کشورهای بزرگی هم هستند که آنها هم به دلایل دیگری این توانایی را دارند؛ اما دلایل ما ویژهی خود ماست؛ ما کاملاً این امکان را داریم. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : سیاست یهودیسازی کلیدواژه(ها) : سیاست یهودیسازی نوع(ها) : جستار متن فیش : البته دشمن، فقط امریکا نیست؛ اسرائیل هم دشمن اصلی است؛ آن هم دلایل خاص خودش را دارد. اسرائیل - همانطور که من بارها گفتهام - یعنی یک وجود جعلی، یک ملت جعلی و یک ملت دروغین. از روسیه، از اروپای شرقی، از امریکا، از کشورهای اسلامی و از ایران خود ما چند میلیون یهودی را بردهاند یک جا اسکان دادهاند و اسم آنها را گذاشتهاند یک ملت! آنها یک ملت نیستند؛ هر کدام مال یک ملتند. اگر به توفیق خدا دولت صهیونیستی متلاشی شود - که این روز یقیناً در پیش است؛ حالا کِی، نمیتوانم بگویم؛ اما یقین دارم که چنین روزی پیش خواهد آمد - آنوقت شما جوانها انشاءاللَّه حتماً خواهید دید - ما ممکن است ببینیم، ممکن است نبینیم - اکثریت این جمعیتی که امروز در اسرائیل هستند، از آنجا به مناطق خودشان خواهند رفت. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : منافع ملی کلیدواژه(ها) : منافع ملی نوع(ها) : جستار متن فیش : من در مورد وحدت و یکپارچگی این یک جمله را عرض کنم: دوستی به من گفت بعضی از دستهای سیاسی در کشور سعی میکنند میدان سیاست را هم مثل میدان ورزش به «آبیپوش» و «قرمزپوش» تبدیل کنند. یک عده «قرمزپوش»اند و یک عده «آبیپوش». باید هم با هم در میدان سیاست رقابت داشته باشند. من گفتم در میدان ورزش، «قرمزپوش» و «آبیپوش»، هر دو در تیم ملی شرکت میکنند. وقتی هم که «قرمزپوش» و «آبیپوش» در تیم ملی شرکت کردند، یکی دروازهبان میشود، یکی مدافع میشود، یکی مهاجم میشود؛ با هم همکاری میکنند. اگر در میدان سیاست کسانی «قرمزپوش» و کسانی «آبیپوش» و کسانی «سبزپوش» و کسانی «زردپوش» شدند، بشوند؛ اما آنجایی که پای تیمملی در میان است، آنجایی که منافع ملت و مواجههی با دشمن مطرح است، مواظب باشند اختلافات را کنار بگذارند و مثل یک تیم کار کنند. آنطور نباشد که در تیم ملی، آنجایی که منافع ملت مطرح است، به دروازهی خودی گل بزنند! اگر این میشود، عیبی ندارد؛ نامها مختلف باشد، اما دلها یکی باشد. دلها یکی؛ بر محور دین، بر محور نظام، بر محور اسلام و بر محور منافع ملی باشد. امیدواریم که انشاءاللَّه اینگونه باشد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : هویت ملی کلیدواژه(ها) : هویت ملی نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز و در دههی اول هزارهی سوم، میگویند شرایط برای آنها، شرایط دههی 60 است؛ منتها ویرانی از درون است - ویرانی اخلاقی است، ویرانی ایمانی است - نقطهی تمرکز ایمان برای مردم و جوانها نیست. علم پیشرفت میکند، آزمایشگاهها کار میکنند، ساخت و ساز علمی و صنعتی و اتمی و غیره پیش میرود؛ اما روزبهروز هویت ملی ضعیفتر میشود. این را آنها میگویند؛ این آسیبپذیری مهمی است. انتظار نیست که ما این را در ژستهای رئیس جمهور امریکا مشاهده کنیم، یا در حرفهای آنها اقرار به آن را بشنویم؛ اما واقعیتی است. اگر بخواهیم مظهر این ضعف را در دنیای بیرونی مشاهده کنیم، ضعف نفوذ امریکا در دنیا یکی از مظاهر آن است. تحریمهای امریکا در دنیا با عکسالعمل شدید مواجه میشود. تصمیمهای امریکا در زمینهی مسائل جمعی، با امتناع دولتهای دیگر در اروپا و غیر اروپا مواجه میشود. انتخابهای اقتصادی امریکا در مسائل جهانی، با چالش عظیم قدرتهای مردمی و سیاسی در دنیا مواجه میشود. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : اقتدار نظامی کلیدواژه(ها) : اقتدار نظامی نوع(ها) : جستار متن فیش : ما حالا بیاییم دشمن را به طور مشخص با نشانهها و با خصوصیات معرفی کنیم؛ نه. شناسایی دشمن دشوار نیست. آنچه مسلّم است، این است که یک نظام سلطهی جهانی وجود دارد که امروز در رأس آن، رژیم امریکاست. در گذشته دیگرانی بودند، ممکن است در آینده هم قدرتهای دیگری باشند. امروز امریکا منافع خودش را در دنیا تعریف کرده پنهانی هم نیست در مقالاتشان نوشتهاند؛ در تحلیلهای سیاسیشان، منافع خودشان را تعریف کردهاند. منافع آنها عبارت است از ایجاد دنیای یکقطبی؛ یعنی در رأس مجموعهی کشورهای عالم، دولتی به نام دولت امریکاست و در بدنه، انواع و اقسام دولتها هستند؛ بعضی دارای قدرت علمی و پیشرفتهای علمی و دارای توان نظامیاند؛ باید با آنها به نحوی ساخت و در معارضهی با آنها، منافع آنها را بر منافع خود ترجیح داد این تحلیل امریکایی است دولتهایی هم هستند که از اقتدار نظامی یا اقتدار اقتصادی برخوردار نیستند؛ اسمهایی برای آنها گذاشته میشود: کشورهای در حال توسعه، کشورهای در اصطلاح قبلی جهان سوم. از همهی فرصتهای اینها که میتوان برای توسعهی اقتدار امریکا استفاده کرد، باید استفاده کرد. اگر به انرژی آنها احتیاج داریم نفت آنها، گاز آنها باید راه را به سمت نفت و گاز آنها به هر کیفیّتی باز کرد. اگر به بازار مصرف آنها احتیاج داریم، به هر کیفیّتی که ممکن است، باید این راه را به سوی بازار مصرف آنها باز کرد. اگر به حضور سیاسی و اقتصادی در میان آنها نیاز است، باید این راه را گشود. اگر دولتهای مزاحمی در آن کشورها بر سرِ کارند، باید آن دولتها را کنار زد. اگر اندیشههای مزاحمی در آن کشورها وجود دارد، باید آن اندیشهها را از فضای ذهنی جامعه زدود. اگر شخصیتهایی در آن کشورها هستند که میشود آنها را خرید، باید خرید. اگر نیروهایی در آن کشورها هستند که میشود از آنها به عنوان نیروی فشار علیه دولتهایی که با این سیاست مخالفند، استفاده کرد، باید خرج کرد و به کار برد. این سیاست استکباری است. امروز امریکا این سیاست را دارد. یک روز انگلیس داشت؛ آن روزی که در شرق و غرب دنیا حاکمیت پادشاهی انگلیس تثبیت شده بود؛ در آسیا، در شبه قارّهی هند، در استرالیا، در کانادا و در جاهای دیگر. قبل از آن هم روسیهی تزاری نسبت به همان منطقهی محدودی که روی آن نفوذ و فشار داشت، این سیاست را اعمال میکرد. البته امروز ابزارها مدرنتر و وسایل پیشرفتهتر شده است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : اقتدار نظامی کلیدواژه(ها) : اقتدار نظامی نوع(ها) : جستار متن فیش : اگر فرض کنیم که رفع دشمنی ممکن باشد، فقط با اقتدار و عزّت و استقلال ایران ممکن است؛ نه با ذلّت، نه با احتیاج. اگر ایران اسلامی به همّت شما جوانها و به همّت این نسلِ رو به رشد امروز، مدارج علمی را طی کند و از لحاظ صنعت و صنعت برتر، فناوری و فناوری برتر و علمی که امروز مورد نیاز است، بتواند سهم وافری را به خودش اختصاص دهد که نتوانند به او زور بگویند؛ بتواند قدرت نظامی خودش و پایههای اقتصادی کشور را مستحکم کند، بتواند این محرومیتها را برطرف کند، بتواند از منابع سرشار و غنی این کشور در همه جا بهرهبرداری کند، بتواند معرفت سیاسی را در آحاد مردم بالا ببرد، آنوقت ممکن است دشمنی آنها کم شود. بنابراین اگر ممکن باشد، آن روز ممکن خواهد بود. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش :لزوم حرکت در راه کمال انسانی در تمام لحظات زندگی کلیدواژه(ها) : حضرت محمد مصطفی (صلیاللهعلیهوآلهوسلم), توبه, استغفار پیامبر (صلی الله علیه و اله) نوع(ها) : قرآن, حدیث متن فیش : من امروز مطالبی را که فکر کردم با شما(جوانان) در میان بگذارم، به سه قسم تقسیم کردم: قسم اوّل، چند جملهی معنوی است؛ برای اینکه همین فضای لطیف روحانی - که شما خودتان آن را خلق کردهاید - ادامه پیدا کند. یک جمله دربارهی مسألهی سیاسی امروز و همیشه انقلاب؛ یک جمله دربارهی نگاه به دین؛ یک نصیحت هم در پایان به همهی جوانان - هم به شما، هم به جوانانی که بعداً این سخن را خواهند شنید - عرض خواهم کرد. آن جملهی معنوی را از شیخ صفیالدّین اردبیلی اقتباس کردم؛ همین عارفِ عالمِ مفسّر و دانای معارف دین که قرنهاست در شهر شما خفته است. از شیخ صفیالدّین پرسیدند: شیخنا! پیغمبر فرموده است که من هر روز هفتاد بار استغفار میکنم(1) چرا؟ پیغمبر که گناه نمیکرد؛ و حتّی خدا در سورهی فتح در مورد ترک اولای پیغمبر فرمود: «لیغفرلک اللَّه ما تقدّم من ذنبک و ما تأخّر»(2) او که بار وزر و وبالی بر دوش ندارد؛ استغفار چرا؟ شیخ در جواب گفت: پیغمبر با مجاهدت خود، با ذکر و با تلاش عظیم معنوی خود، هر روز مرحلهای از مراحل قرب به خدا را طی میکرد. پیغمبر هم با اینکه انسان کامل است، متوقّف نیست؛ اما ساحت قدس قرب الهی پایان ندارد. او هم باید هر روز یک مرحله پیش برود و هر روز یک مرحله جلو میرفت. پیغمبر وقتی به مرحلهی دیروز نگاه میکرد، آن را به صورت حجابی، بُعدی و دوریای مشاهده میکرد؛ لذا از دوریِ دیروز استغفار میکرد. هر روز یک مرحلهی نو میگشود و از حضور در مرحلهی قبلی - که نسبت به موضع امروز، دوری بود - از خدا آمرزش میطلبید. این درس بزرگی است؛ عمق معنا و بطن این سخن مثل اقیانوسهاست. یک لحظه توقّف در راه کمال انسانی جایز نیست. در این اقیانوس عظیم که بعضی از ما در آغاز راه تا قوزک پا و بعضی تا زانوانمان وارد شدیم، کسانی «دل به دریا زده» شنا میکنند و کسانی مرحلهها پیش رفتند، خود را نورانی کردهاند، از فراز مادّیات عالم و از فراز خواستهای حقیر و آرزوهای کوچک پرواز میکنند. دنیا را ندیده نمیگیرند، اما دنیا را هدف قرار نمیدهند. آن بلندپروازان این آسمان لایتناهی هم هر روز برای پروازی بلندتر، همّت تازهتری را بهخرج میدهند. 1 ) مفتاحالفلاح،شیخ بهایی ص 150 ؛ بحارالأنوار، علامه مجلسی ج 17 ص 44 ؛ مستدرك الوسائل، محدث نوری، ج 5، ص320، ح 5987؛« إنه ليغان على قلبی و إنی لأستغفر بالنهار سبعين مرة ترجمه : 2 ) سوره مبارکه الفتح آیه 2 لِيَغفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِكَ وَما تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعمَتَهُ عَلَيكَ وَيَهدِيَكَ صِراطًا مُستَقيمًا ترجمه : تا خداوند گناهان گذشته و آیندهای را که به تو نسبت میدادند ببخشد (و حقّانیت تو را ثابت نموده) و نعمتش را بر تو تمام کند و به راه راست هدایتت فرماید؛ مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : توهم توطئه کلیدواژه(ها) : توهم توطئه نوع(ها) : جستار متن فیش : اگر فرض کنیم دشمنی بر سر هر راهی وجود دارد، خردمندانه نیست که انسان دشمن را نبیند و وجود او را عدم فرض کند. اگر فرض کنیم که دشمن در کمین ما نیست، این لزوماً به این معنا نیست که او در کمین ما نباشد. اگر دشمنی فرض میشود، باید او را شناخت و از او برحذر بود. ما در زمینهی مسألهی سیاسی بزرگ کشورمان یعنی پیدایش نظام نو، نظام بیسابقه، نظامی که دارای پیام و سخن تازهای است؛ یعنی نظام جمهوری اسلامی از روز اوّل تا به حال با دشمنانی مواجه بودهایم. اگر ما چشم خودمان را بر این دشمنها ببندیم، این دشمنها از بین نمیروند. اگر ما به خودمان تلقین کنیم که او دشمن ما نیست، او از دشمنی منصرف نخواهد شد؛ باید دشمن را شناخت. بعضی گفتند: شما توهّمِ توطئه میکنید؛ توطئهای وجود ندارد! من در پاسخ، نشانههای توطئه و نشانههای خصومت را از اوّل انقلاب تا امروز در یک فهرست طولانی معرفی میکنم و نشان میدهم. چطور توطئه علیه ما نیست؟! در اوّل پیروزی انقلاب، آشکارا با انقلاب مخالفت شد؛ در سطح سرویسهای امنیتی، مجامع سیاسی، تشکّلهای سیاسی برخی کشورها و عمدتاً در آن مناطقی که این انقلاب و تشکیل این نظام در این کشور، منافع آنها را از بین برده بود. این سلسله تا امروز ادامه دارد. ما امروز به معنای حقیقی کلمه در دنیا دشمن داریم. آیا میتوانیم دشمن را از دشمنی منصرف کنیم؟ این یک سؤال است. آیا میتوانیم با دشمن مقابله کنیم؟ این هم سؤال دیگری است. پاسخ به این سؤالها را باید داد. هر انسانِ صاحبِ آگاهی از مسائل سیاسی عالم، میتواند پاسخ این سؤالها را با تأمّلی نهجندان دشوار پیدا کند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : استکبارستیزی کلیدواژه(ها) : استکبارستیزی نوع(ها) : جستار متن فیش : من در دورهی ریاست جمهوری در اجلاس غیر متعهدها شرکت کردم و یک نطق بسیار پُرشور در آنجا ایراد کردم حدود صد و یک کشور آنجا جمع بودند بعد غالباً سران کشورها آمدند و به قول ما طیّب الله گفتند و تأیید کردند. در بین آنها که غالباً کشورهای جهان سومی و آفریقایی و آسیایی بودند، یک رئیسجمهوری آفریقایی که نسبتاً هم جوان و بسیار فعّال بود، آمد و گفت: این حرفهایی که شما زدید، همه حرفهای ما هم هست. در سازمان وحدت آفریقا و در جاهای دیگر، ما هم عیناً همین حرفها را داریم. فرق ما و شما این است که شما جرأت میکنید این حرفها را بر زبان میآورید، ولی ما از امریکا میترسیم! اتفاقاً بعد از چندی همان بیم و ترسی که این جوان داشت، تحقّق هم پیدا کرد. چون ضدّ استکباری بود، علیه او کودتا کردند و او را کشتند. بعد از یکی، دو سال این اتفاق افتاد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : شیخ صفیالدّین اردبیلی کلیدواژه(ها) : شیخ صفیالدّین اردبیلی نوع(ها) : كتاب متن فیش : آن جمله معنوی را از شیخ صفیالدّین اردبیلی اقتباس کردم؛ همین عارفِ عالمِ مفسّر و دانای معارف دین که قرنهاست در شهر شما خفته است. از شیخ صفیالدّین پرسیدند: شیخنا! پیغمبر فرموده است که من هر روز هفتاد بار استغفار میکنم؛ چرا؟ پیغمبر که گناه نمیکرد؛ و حتّی خدا در سورهی فتح در مورد ترک اولای پیغمبر فرمود: «لیغفرلک اللَّه ما تقدّم من ذنبک و ما تأخّر»؛(1) او که بار وزر و وبالی بر دوش ندارد؛ استغفار چرا؟ شیخ در جواب گفت: پیغمبر با مجاهدت خود، با ذکر و با تلاش عظیم معنوی خود، هر روز مرحلهای از مراحل قرب به خدا را طی میکرد. پیغمبر هم با این که انسان کامل است، متوقّف نیست؛ اما ساحت قدس قرب الهی پایان ندارد. او هم باید هر روز یک مرحله پیش برود و هر روز یک مرحله جلو میرفت. پیغمبر وقتی به مرحله دیروز نگاه میکرد، آن را به صورت حجابی، بُعدی و دوریای مشاهده میکرد؛ لذا از دوریِ دیروز استغفار میکرد. هر روز یک مرحله نو میگشود و از حضور در مرحله قبلی - که نسبت به موضع امروز، دوری بود - از خدا آمرزش میطلبید. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : اقتدار اقتصادی کلیدواژه(ها) : اقتدار اقتصادی نوع(ها) : جستار متن فیش : بحث من بر سر این نیست که ما حالا بیاییم دشمن را به طور مشخص با نشانهها و با خصوصیات معرفی کنیم؛ نه. شناسایی دشمن دشوار نیست. آنچه مسلّم است، این است که یک نظام سلطهی جهانی وجود دارد که امروز در رأس آن، رژیم امریکاست. در گذشته دیگرانی بودند، ممکن است در آینده هم قدرتهای دیگری باشند. امروز امریکا منافع خودش را در دنیا تعریف کرده پنهانی هم نیست در مقالاتشان نوشتهاند؛ در تحلیلهای سیاسیشان، منافع خودشان را تعریف کردهاند. منافع آنها عبارت است از ایجاد دنیای یکقطبی؛ یعنی در رأس مجموعهی کشورهای عالم، دولتی به نام دولت امریکاست و در بدنه، انواع و اقسام دولتها هستند؛ بعضی دارای قدرت علمی و پیشرفتهای علمی و دارای توان نظامیاند؛ باید با آنها به نحوی ساخت و در معارضهی با آنها، منافع آنها را بر منافع خود ترجیح داد این تحلیل امریکایی است دولتهایی هم هستند که از اقتدار نظامی یا اقتدار اقتصادی برخوردار نیستند؛ اسمهایی برای آنها گذاشته میشود: کشورهای در حال توسعه، کشورهای در اصطلاح قبلی جهان سوم. از همهی فرصتهای اینها که میتوان برای توسعهی اقتدار امریکا استفاده کرد، باید استفاده کرد. اگر به انرژی آنها احتیاج داریم نفت آنها، گاز آنها باید راه را به سمت نفت و گاز آنها به هر کیفیّتی باز کرد. اگر به بازار مصرف آنها احتیاج داریم، به هر کیفیّتی که ممکن است، باید این راه را به سوی بازار مصرف آنها باز کرد. اگر به حضور سیاسی و اقتصادی در میان آنها نیاز است، باید این راه را گشود. اگر دولتهای مزاحمی در آن کشورها بر سرِ کارند، باید آن دولتها را کنار زد. اگر اندیشههای مزاحمی در آن کشورها وجود دارد، باید آن اندیشهها را از فضای ذهنی جامعه زدود. اگر شخصیتهایی در آن کشورها هستند که میشود آنها را خرید، باید خرید. اگر نیروهایی در آن کشورها هستند که میشود از آنها به عنوان نیروی فشار علیه دولتهایی که با این سیاست مخالفند، استفاده کرد، باید خرج کرد و به کار برد. این سیاست استکباری است. امروز امریکا این سیاست را دارد. یک روز انگلیس داشت؛ آن روزی که در شرق و غرب دنیا حاکمیت پادشاهی انگلیس تثبیت شده بود؛ در آسیا، در شبه قارّهی هند، در استرالیا، در کانادا و در جاهای دیگر. قبل از آن هم روسیهی تزاری نسبت به همان منطقهی محدودی که روی آن نفوذ و فشار داشت، این سیاست را اعمال میکرد. البته امروز ابزارها مدرنتر و وسایل پیشرفتهتر شده است. آیا این سیاست فقط علیه نظام جمهوری اسلامی است؟ نه. این سیاستِ همه جایی است. ما در جمهوری اسلامی با این سیاست مواجهیم، دولتهای دیگر هم مواجهند؛ منتها دولتها متفاوتند. بعضی از دولتها و دولتمردان، مصلحت خودشان را در این میدانند که در مقابل این خواستههای افزونطلبانه تسلیم شوند؛ بعضی از دولتها برایشان منافع ملتها مطرح نیست و بعضی از دولتها از نفوذ و سلطه دستگاههای خبری و جاسوسی امریکا با همه وجود میترسند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : اقتدار اقتصادی کلیدواژه(ها) : اقتدار اقتصادی نوع(ها) : جستار متن فیش : اگر فرض کنیم که رفع دشمنی ممکن باشد، فقط با اقتدار و عزّت و استقلال ایران ممکن است؛ نه با ذلّت، نه با احتیاج. اگر ایران اسلامی به همّت شما جوانها و به همّت این نسلِ رو به رشد امروز، مدارج علمی را طی کند و از لحاظ صنعت و صنعت برتر، فناوری و فناوری برتر و علمی که امروز مورد نیاز است، بتواند سهم وافری را به خودش اختصاص دهد که نتوانند به او زور بگویند؛ بتواند قدرت نظامی خودش و پایههای اقتصادی کشور را مستحکم کند، بتواند این محرومیتها را برطرف کند، بتواند از منابع سرشار و غنی این کشور در همه جا بهرهبرداری کند، بتواند معرفت سیاسی را در آحاد مردم بالا ببرد، آنوقت ممکن است دشمنی آنها کم شود. بنابراین اگر ممکن باشد، آن روز ممکن خواهد بود. اینکه بعضی بردارند طبق میل دل کارشناسان سیای امریکا، دم از نزدیکی و مذاکره و ارتباط بزنند و فضا را عادّیسازی کنند، این بزرگترین توهین و خیانت به این مردم است. اگر قرار است سخن از رفع دشمنیِ دشمنان سوگندخورده بر زبان آورد، باید آن روزی باشد که این کشور از لحاظ اقتصادی پایههای خودش را مستحکم کرده باشد؛ محرومیتها را رفع کرده باشد؛ این نسبت بیکاری را از بین برده باشد؛ آیندهی جوانها را روشن کرده باشد؛ جوان تحصیلکرده و فارغالتحصیل دغدغهی معاش و دغدغهی کار نداشته باشد؛ از لحاظ مسائل فرهنگی این کشور بتواند هنرمندانی تربیت کند که برطبق منافع و مصالح ملی، سینمای کشور را اداره کنند؛ هنر کشور را اداره کنند؛ مطبوعات کشور را اداره کنند. اگر اینطور شد، آنوقت نوبت این خواهد رسید که برای رفع دشمنی فکر کنیم؛ و الّا در غیر آن صورت، هرگونه نزدیک شدن به دشمن، هرگونه نرمش نشان دادن در مقابل دشمن، تیز کردن آتش دشمنی و ستمگری دشمن است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : اعتماد مردم به نظام اسلامی کلیدواژه(ها) : اعتماد مردم به نظام اسلامی نوع(ها) : جستار متن فیش : یک وقت هست که در کشوری یک رژیم جدید سرِ کار میآید، با فلان دولت، با فلان سیاست هم مخالف است؛ بالاخره مذاکره میکنند، یک قدم این عقب میرود، یک قدم آن عقب میرود و با هم میسازند. در اینجا قضیه اینطور نیست. این نظام به عنوان یک الگو برای ملتهای مسلمان مطرح است. البته به رو نمیآورند، در روزنامهها نمینویسند و بخصوص آدمهای عمیقترشان بهشدّت کتمان میکنند؛ اما این حقیقتی است که امروز ملتهای مسلمان در دنیای اسلام - در مصر، در شمال آفریقا، در خاورمیانه و در منطقه شرقی ما - تب و تابی دارند؛ جوش و خروشی دارند و چشمشان به ایران است. این تجربه از نظر مسلمانهای دنیا، تجربه موفّقی بود. شعارهایی که دشمنان ما میدادند، این بود که این تجربه پنج سال هم دوام نمیآورد؛ میگفتند دو سال هم دوام نمیآورد! بیست و یک سال است که از عمر نظام اسلامی میگذرد و در دنیا همه اعتراف دارند که امروز از ده سال پیش، و ده سال پیش از اوّل انقلاب، به مراتب قویتر است؛ اعتماد مردمی و رابطه با مردم را حفظ کرده، تلاش فراوان کرده، استقلال خودش را حفظ کرده و شعارهایش را به میزان زیادی تحقّق بخشیده است. البته تحقّق شعارها در هیچ جای دنیا و در هیچ شرایطی، در زمانهای کوتاه امکانپذیر نیست؛ بخصوص با این همه مخالفت و دشمنی؛ لیکن پیشرفت خوبی کرده است؛ این میشود یک الگو؛ این الگوی موفّقی است. اگر با این کنار بیایند و این را همینطور که هست، بپذیرند، در واقع برای کشورهای دیگر پای این الگو مهر امضاء زدهاند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : افول آمریکا کلیدواژه(ها) : افول آمریکا نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز حتّی قدرتی مثل قدرت امریکا که البته از لحاظ اقتصادی، از لحاظ ثروت ملی، از لحاظ پیشرفت علمی و نظامی در سطح بالاست به شدّت آسیبپذیر است و از درون تهدید میشود. در تظاهرات امریکایی این را نمیشود دید؛ ما که از بیرون نگاه میکنیم، نمیتوانیم این را درست ببینیم؛ اما اندیشمندان و فیلسوفان سیاسی خودِ امریکا این هشدار را میدهند و در کتابهای متعدّد نوشتهاند.امروز را در امریکا تشبیه میکنند به دههی 60 امریکا از 1960 تا 1970؛ دههی جنگ ویتنام و معتقدند دههی 1960، دههی تزلزل امریکا بود؛ دورانی که جنگ ویتنام بود و دانشگاههای امریکا، خیابانهای امریکا و محیطهای مردمی آمریکا در یک چالش دائمی با دولت بود. جنگ تمام شد، آن آتش هم تا حدودی فرونشست؛ چون مظهری نداشت. امروز و در دههی اوّلِ هزارهی سوّم، میگویند شرایط برای آنها، شرایط دههی 60 است؛ منتها ویرانی از درون است ویرانی اخلاقی است، ویرانی ایمانی است نقطهی تمرکز ایمان برای مردم و جوانها نیست. علم پیشرفت میکند، آزمایشگاهها کار میکنند، ساختوساز علمی و صنعتی و اتمی و غیره پیش میرود؛ اما روز به روز هویّت ملی ضعیفتر میشود. این را آنها میگویند؛ این آسیبپذیریِ مهمی است. انتظار نیست که ما این را در ژستهای رئیسجمهور امریکا مشاهده کنیم، یا در حرفهای آنها اقرار به آن را بشنویم؛ اما واقعیتی است. اگر بخواهیم مظهر این ضعف را در دنیای بیرونی مشاهده کنیم، ضعف نفوذ امریکا در دنیا یکی از مظاهر آن است. تحریمهای امریکا در دنیا با عکسالعمل شدید مواجه میشود. تصمیمهای امریکا در زمینهی مسائل جمعی، با امتناع دولتهای دیگر در اروپا و غیر اروپا مواجه میشود. انتخابهای اقتصادی امریکا در مسائل جهانی، با چالش عظیم قدرتهای مردمی و سیاسی در دنیا مواجه میشود. نفوذ امریکا رو به افول است. بعد از دوران جنگ سرد، بعد از افول و انحلال شوروی، آنها ادّعا کردند که ما باید رئیس امپراتوری بزرگ دنیا باشیم؛ اما دنیا حتّی به عنوان یک ابرقدرت نافذ الکلمة هم دیگر از آنها حرفشنوی ندارد. شرکت نفتیِ قرارداد بستهی با مناطق تولید گاز ایران را ممنوع کردند از اینکه به کارش ادامه بدهد؛ بلافاصله یک شرکت فرانسوی جای آن را گرفت. قانون گذراندند، فریاد کردند و نوشتند؛ فایدهای نکرد. مسئله اینگونه است. نفوذ سیاسی امریکا افول کرده است؛ این یکی از مظاهر عقبرفت قدرت امریکاست. اینها آسیب پذیرند. نمونهی اخیرِ همین چند روزهی آن، مسئله «کمپدیوید 2» است. یاسر عرفات و رئیس رژیم صهیونیستی را پانزده روز تمام بردند در «کمپدیوید» نگه داشتند تا شاید بتوانند چیزی از آن در بیاورند که برای امریکا یک تحرّک سیاسی، یک تجدید حیات سیاسی و یک مظهر نفوذ سیاسی باشد. نتوانستند؛ اعتراف کردند که شکست خوردند. آمریکاییها در قضیهی «کمپدیوید» شکست فضاحتباری خوردند؛ هیچ طرف تسلیم آنها نشد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : پیشرفت علمی ایران کلیدواژه(ها) : پیشرفت علمی ایران نوع(ها) : جستار متن فیش : هرچه علم پیشرفت کند، پایههای ایمان دینی مستحکمتر خواهد شد. آن روزی که شما به یکذرّهی خاک یا ذرّهی سنگ به صورت یک جسم بسیط نگاه میکنید و میگویید خدا این را خلق کرده، یک نوع ایمان دارید؛ اما آنوقتی که تمام مولکولها و تمام ذرّات و عناصر اتمی موجود در این جسم را مشاهده کردید نظم آن را، حرکت آن را، مهندسی پیچیدهی آن را، تأثیرات آن را، خواص آن را و گفتید خدا خالق این است، معرفت و ایمان شما نوع دیگری خواهد بود. هرچه علم بیشتر پیشرفت کند، هرچه کهکشانها بیشتر شناخته شود، هرچه دریاها و صحراها و ذرّات، بیشتر در زیر دقّت علم قرار گیرد، هرچه نیروهای فشرده در وجود انسان بیشتر شناخته شود، ایمان به خدایی که آفریننده و فراهمکنندهی این دستگاه عظیم و پیچیده است، پایگاه مستحکمتری پیدا خواهد کرد. ممکن است بعضی به یک کاغذ فشرده و مچاله شده به صورت یک زائدهی کوچک نگاه کنند؛ اما یکی ممکن است این کاغذ را باز کند، چینهای این کاغذ را برطرف کند، به صورت صفحهی بزرگی در بیاید؛ بعد خطوطی را که در آن هست، دانه دانه بخواند و کلمات آن را بفهمد. امروز قوای عظیمی را که در وجود محدود انسان هست، علم کشف میکند؛ در سلسلهی اعصاب، در ذرّات وجود، در تمام مولکولهای سرتاپای اعضا و در مغز؛ که اعتراف میکنند هنوز مغز انسان را بهدرستی نشناختهاند؛ قوای انسان را نشناختهاند و قدرت تمرکز انسان را بهدرستی نشناختهاند و ندانستهاند. وقتی انسان اینها را نگاه میکند، ایمانش قویتر میشود. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : استقلال علمی کلیدواژه(ها) : استقلال علمی نوع(ها) : جستار متن فیش : اگر فرض کنیم که رفع دشمنی ممکن باشد، فقط با اقتدار و عزّت و استقلال ایران ممکن است؛ نه با ذلّت، نه با احتیاج. اگر ایران اسلامی به همّت شما جوانها و به همّت این نسلِ رو به رشد امروز، مدارج علمی را طی کند و از لحاظ صنعت و صنعت برتر، فناوری و فناوری برتر و علمی که امروز مورد نیاز است، بتواند سهم وافری را به خودش اختصاص دهد که نتوانند به او زور بگویند؛ بتواند قدرت نظامی خودش و پایههای اقتصادی کشور را مستحکم کند، بتواند این محرومیتها را برطرف کند، بتواند از منابع سرشار و غنی این کشور در همه جا بهرهبرداری کند، بتواند معرفت سیاسی را در آحاد مردم بالا ببرد، آنوقت ممکن است دشمنی آنها کم شود. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : قدرت تحلیل سیاسی کلیدواژه(ها) : قدرت تحلیل سیاسی نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز بحمداللَّه نسل جدیدی از متفكّران اسلامی - نسل جوان متفكّران اسلامی - در حوزههای علمیه و در بعضی از دانشگاهها و مراكز دیگر بهوجود آمدهاند كه علیرغم دشمن، مطالب را میشكافند، تحلیل و تبیین میكنند. همان كاری كه میخواستند نشود، شد. شاخههای نوی نهال اسلامی روییده؛ كاری هم با آن نمیتوانند بكنند. امروز در پاسخ شبهههای دشمنساخته، سخنانِ راهگشا و شفابخش عرضه میشود. این رابطه همچنان خواهد ماند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : حفظ نظام اسلامی کلیدواژه(ها) : حفظ نظام اسلامی نوع(ها) : جستار متن فیش : دین در آغاز، یك جهانبینی است. شناخت جهان به معنای اینكه این مهندسی عظیم، با دست صنع و قدرت لایزال الهی بهوجود آمده است و انسان به عنوان یكّهسواری است كه میتواند در این محدوده عظیم، تلاش فكری كند؛ خرد را به كار اندازد؛ مناطق ناگشوده را فتح كند. به عنوان كسی است كه میتواند تكامل حقیقی خودش و رسیدنش به مرتبه قرب را در این دنیا بهدست آورد؛ و نگاه كردن به اشیای عالم، به عنوان ابزارهایی است كه در دست انسان است برای این تكامل. این پایه است. بعد بر اساس این، یك مجموعه بنای زندگی به وجود میآید؛ زندگی فرد، زندگی جمع. البته در زندگی فرد، تكلیف هست؛ در زندگی جمع هم تكلیف هست. تكلیف، از «كُلفَت» است؛ یعنی سختی. هر تكلیفی، نوعی سختی دارد. انسان میتواند سختی ورزش را بر تن خودش هموار نكند. بسیاری از این ورزشكارها سختیهایی را تحمّل میكنند. رفتن به قلّه سبلان، كوهنوردی، یا كُشتی، یا بقیه رشتههای ورزش، همه سختیهایی را دارد. یك نفر هم این سختی را بر خودش هموار نمیكند؛ اما محصول آن ورزش هم دیگر گیرش نمیآید؛ آن قدرت جسمی، آن توانایی عصبی، آن زیبایی اندام و بقیه چیزهایی كه ممكن است از ورزش حاصل شود. تكالیف دینی نیز همینطور است: انسان ممكن است نماز نخواند، روزه هم نگیرد، صدقه هم ندهد، تلاش هم نكند؛ راحتتر خواهد بود؛ این كُلفَت را نخواهد داشت؛ اما آن محصولهایی را هم كه برای زندگی و سرنوشت انسان لازم است، نخواهد داشت. نظام اسلامی، نظامی است كه اساس آن بر تأمین خواستهای جسمی، روحی، مادّی و معنوی انسان است. وقتی این برداشت را از نظام اسلامی داریم، آنوقت برای ایجاد این نظام و برای حفظ این نظام، بزرگترین ارزش را در همهی كارهای دینی قائل میشویم. لذا امام فرمودند: «حفظ نظام اسلامی از واجبترین واجبات است»؛ حقیقت نیز همین است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : نقشه دشمن, دشمنشناسی, هدف دشمن, دشمن, دانشگاه, دانشجو, پیشرفت علمی ایران, پیشرفت علمی و فناوری کلیدواژه(ها) : نقشه دشمن, دشمنشناسی, هدف دشمن, دشمن, دانشگاه, دانشجو, پیشرفت علمی ایران, پیشرفت علمی و فناوری نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : دشمن میخواهد دانش ما پیشرفت نكند؛ دانشگاههای ما بهجای درس خواندن، به كارهای دیگر بپردازند؛ ایمان نسل جوان تقویت نشود و جوان مومن تبدیل شود به جوان هوسران. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : نقشه دشمن, وحدت, اختلافافکنی, دشمنشناسی, هدف دشمن, دشمن کلیدواژه(ها) : نقشه دشمن, وحدت, اختلافافکنی, دشمنشناسی, هدف دشمن, دشمن نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : دشمن میخواهد بین نیروهای ما وحدت نباشد و برادران به دشمنان تبدیل شوند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : نقشه دشمن, دشمنشناسی, دشمن, هدف دشمن, جوان کلیدواژه(ها) : نقشه دشمن, دشمنشناسی, دشمن, هدف دشمن, جوان نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : دشمن میخواهد ما صفا ، نورانیت و معنویت نداشته باشیم و جوان ما به یك عنصر مادی و بیعاطفه تبدیل شود. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : جوان, آگاهی جوانان کلیدواژه(ها) : جوان, آگاهی جوانان نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امروز جوانها باید خردمندی، معرفت و دانش، ایمان، همبستگی و یكپارچگی خودشان را هرچه ممكن است، تقویت كنند؛ درست همان مناطقی كه دشمن میخواهد تقویت نشود. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : پیشرفت علمی ایران, ایمان, ایمان مردم, پیشرفت علمی و فناوری کلیدواژه(ها) : پیشرفت علمی ایران, ایمان, ایمان مردم, پیشرفت علمی و فناوری نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : هرچه علم پیشرفت كند، پایههای ایمان دینی مستحكمتر خواهد شد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : حکومت اسلامی, الگوی حکومت اسلامی, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, الگو, الگوسازی, ایالات متحده امریکا کلیدواژه(ها) : حکومت اسلامی, الگوی حکومت اسلامی, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, الگو, الگوسازی, ایالات متحده امریکا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : دشمنی امریكا از بین نخواهد رفت؛ چون حكومت اسلامی صرفا ایجاد یك نظام و رژیم جدید در یك كشور نیست؛ ایجاد یك الگوست. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش :ترس مقابله با آمریکا در سران بعضی از کشورها کلیدواژه(ها) : تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد, سفرهای خارج از کشور آیت الله خامنه ای, ترس از دشمن, حمایت آمریکا از رژیم پهلوی, صدور انقلاب اسلامی نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : آیا این سیاست[استکباری آمریکا] فقط علیه نظام جمهورى اسلامى است؟ نه. این سیاستِ همه جایى است. ما در جمهورى اسلامى با این سیاست مواجهیم، دولتهاى دیگر هم مواجهند؛ منتها دولتها متفاوتند. بعضى از دولتها و دولتمردان، مصلحت خودشان را در این مىدانند که در مقابل این خواستههاى افزونطلبانه تسلیم شوند؛ بعضى از دولتها برایشان منافع ملتها مطرح نیست و بعضى از دولتها از نفوذ و سلطه دستگاههاى خبرى و جاسوسى امریکا با همه وجود مىترسند. من در دوره ریاست جمهورى در اجلاس غیرمتعهدها شرکت کردم و یک نطق بسیار پُرشور در آنجا ایراد کردم - حدود صد و یک کشور آنجا جمع بودند - بعد غالباً سران کشورها آمدند و - به قول ما - طیّب اللَّه گفتند و تأیید کردند. در بین آنها که غالباً کشورهاى جهان سومى و آفریقایى و آسیایى بودند، یک رئیس جمهورى آفریقایى که نسبتاً هم جوان و بسیار فعّال بود، آمد و گفت: این حرفهایى که شما زدید، همه حرفهاى ما هم هست. در سازمان وحدت آفریقا و در جاهاى دیگر، ما هم عیناً همین حرفها را داریم. فرق ما و شما این است که شما جرأت مىکنید این حرفها را بر زبان مىآورید، ولى ما از امریکا مىترسیم! اتفاقاً بعد از چندى همان بیم و ترسى که این جوان داشت، تحقّق هم پیدا کرد. چون ضدّ استکبارى بود، علیه او کودتا کردند و او را کشتند. بعد از یکى، دو سال این اتفاق افتاد. بعضى از کشورها مىترسند؛ بعضى از کشورها ملاحظه مىکنند؛ سران بسیارى از کشورها از این سیاست سلطهطلبى امریکا دلشان خون است؛ راهى ندارند؛ ارتباطشان با مردم قطع است و پشتیبانى مردمى ندارند که بتوانند بایستند؛ مجبورند همصدایى کنند. بعضى هم وابستهاند؛ خود امریکاییها آنها را سرِ کار آوردهاند. رژیم پهلوى نه این که این سیاست را نمىفهمید، نه اینکه نمىدانست؛ خوب مىفهمید که امریکا در این کشور چه مىخواهد؛ منتها چه کسى مىخواست با این مقابله کند؟ شاه را خود امریکاییها سرِ کار آورده بودند؛ کودتاى مرداد سال 32 بهوسیله امریکاییها در ایران راه افتاد و محمّدرضا را که از ایران گریخته بود، برگرداندند و پادشاه کردند. او مىتواند با امریکا مبارزه کند؟! بسیارى از این کشورهایى که مىبینید - من نمىخواهم اسم بیاورم - امروز در مقابل افزونطلبى و زیادهخواهى امریکا تسلیم مىشوند. کسانى هستند که سرانشان راضى نیستند؛ منتها یا شجاعت و جسارت لازم را ندارند، یا پشتیبانى ملى را ندارند، یا منافعشان اجازه نمىدهد، یا به مقامشان چسبیدهاند. ما در جمهورى اسلامى هیچیک از این مشکلات را نداریم. ما انقلاب و نظاممان اساساً بر علیه امریکا شکل گرفت. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش :ویرانی درونی آمریکا به مانند دهه 1960 میلادی کلیدواژه(ها) : تاریخ دوران بعد از فروپاشی شوروی و سلطه آمریکا, افول آمریکا نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : امروز حتّى قدرتى مثل قدرت امریکا - که البته از لحاظ اقتصادى، از لحاظ ثروت ملى، از لحاظ پیشرفت علمى و نظامى در سطح بالاست - بهشدّت آسیبپذیر است و از درون تهدید مىشود. در تظاهرات امریکایى این را نمىشود دید؛ ما که از بیرون نگاه مىکنیم، نمىتوانیم این را درست ببینیم؛ اما اندیشمندان و فیلسوفان سیاسى خودِ امریکا این هشدار را مىدهند و در کتابهاى متعدّد نوشتهاند. امروز را در امریکا تشبیه مىکنند به دهه 60 امریکا - از 1960 تا 1970؛ دهه جنگ ویتنام - و معتقدند دهه 1960، دهه تزلزل امریکا بود؛ دورانى که جنگ ویتنام بود و دانشگاههاى امریکا، خیابانهاى امریکا و محیطهاى مردمى امریکا در یک چالش دائمى با دولت بود. جنگ تمام شد، آن آتش هم تا حدودى فرو نشست؛ چون مظهرى نداشت. امروز و در دهه اوّلِ هزاره سوّم، مىگویند شرایط براى آنها، شرایط دهه 60 است؛ منتها ویرانى از درون است - ویرانى اخلاقى است، ویرانى ایمانى است - نقطه تمرکز ایمان براى مردم و جوانها نیست. علم پیشرفت مىکند، آزمایشگاهها کار مىکنند، ساخت و ساز علمى و صنعتى و اتمى و غیره پیش مىرود؛ اما روزبهروز هویّت ملى ضعیفتر مىشود. این را آنها مىگویند؛ این آسیبپذیرىِ مهمى است. انتظار نیست که ما این را در ژستهاى رئیسجمهور امریکا مشاهده کنیم، یا در حرفهاى آنها اقرار به آن را بشنویم؛ اما واقعیتى است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش :استقبال بی نظیر مردم کشورهای دیگر از رؤساى جمهورى اسلامى کلیدواژه(ها) : تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد, سفرهای خارج از کشور آیت الله خامنه ای, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, انزوای آمریکا نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : شما ببینید در کدام کشور ممکن است این اتّفاق بیفتد که رهبر کشورى، رئیس جمهور کشورى به یک کشور دیگر برود، مردم آنجا آنچنان از او استقبال کنند که از رئیس و از رهبر خودشان استقبال نمىکنند. کجا چنین اتّفاقى مىافتد؟ ببینید کجا را اینطور مىشناسید. این اتّفاق دربارهى رؤساى جمهورى اسلامى در کشورهاى دیگر، مکرّر و بارها اتفاق افتاده و مىافتد. من در دوران ریاست جمهورى به پاکستان رفتم. استقبالى که در پاکستان شد، حادثهاى عظیم بود. علىرغم اینکه رسانههاى جهانى مىخواستند چیزى در این باره نگویند، مجبور شدند. در همه رسانههاى جهانى، چند روز اظهار شگفتى از این حادثه عظیم بود. میلیونها انسان در اسلام آباد و در لاهور و دیگر مناطقى که رفتیم، از ما استقبال کردند؛ همانند استقبالى که شما امروز در مشگینشهر و پریروز در اردبیل مشاهده کردید. رئیس جمهور ما به سودان رفت؛ رئیس جمهور دیگر ما به پاکستان رفت؛ چنین رفتارى را کردند. و امروز هرجا که مسلمانهاى آنجا - چه شیعه و چه سنّى - بخواهند آزادانه ابراز احساسات کنند، اگر از مسؤولان جمهورى اسلامى بروند، همینطور ابراز احساسات مىکنند. البته طبیعى است که خلقیّات ملتها مختلف است؛ بعضى شدیدتر، بعضى ضعیفتر؛ اما این عقبه سیاسى در همه جا هست. امریکا مىخواهد این طرفدارى کشورها را با پول بخرد و گیرش نمىآید. در همان پاکستانى که گفتم - پاکستان زمان ضیاءالحق بود که من رفتم - امریکاییها و بعضى رژیمهاى وابسته به امریکا در آنجا خرجهاى میلیاردى مىکردند؛ اما فایدهاى نداشت. دو، سه سال بعد از رفتن من، یک رئیس جمهور امریکا مىخواست به پاکستان برود؛ مردم در آن منطقه جنوبى پاکستان تظاهرات کردند و او مجبور شد نرود! این عقبه سیاسى، خاص جمهورى اسلامى است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش :حمایت آمریکا و غربی ها از عراق در جنگ تحمیلی کلیدواژه(ها) : مصادره اموال ایران توسط آمریکا, دشمنی آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی, پشتیبانی آمریکا از رژیم بعثی عراق در جنگ, حمایت استکبار از عراق در جنگ تحمیلی, تاریخ دفاع مقدس نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : انقلاب اسلامی ایران رژیم پهلوی را از بین برد، اما این مبارزه، فقط مبارزه با رژیم پهلوی نبود؛ مبارزه با حضور امریکا و با سلطه و نفوذ امریکاییها بود که تا مغز استخوان این ملت نفوذ کرده بودند. لذا از اوّل هم همه دنیا فهمیدند که در صف مقدّم دشمنان این نظام و این انقلاب، امریکاست. حالا ما چشم خودمان را ببندیم، سر خودمان را کلاه بگذاریم و بگوییم: نه، امریکا با ما دشمن نیست!؟ چه کار کرده که نشان بدهد دشمن نیست؟ اموال ما را بلوکه نکرده است؟ الان میلیاردها دلار متعلّق به این ملت در امریکا بلوکه است. اموال و ابزار فراوانی در رژیم گذشته از امریکا خریده بودند و هنوز منتقل نشده بود که انقلاب شد. اینها در انباری نگهداری میشود؛ ما چند سال دنبال کردیم که آنها را برگردانیم، قبول نکردند. اموال ما را که در انبارهای آنهاست، به ما ندادند؛ با اینکه پولش را گرفته بودند؛ و جالب این است که انبارداری هم برای خودشان حساب کردند و شروع کردند از طلبهای ما کم کردن! یک دشمن چه کار کند که آدم باور کند او «دشمن» است!؟ جنگ هشت ساله علیه ما شروع شد. البته چند نفر از سران کشورهای منطقه خاورمیانه و بیرون خاورمیانه در طول سالهای متمادی به من گفتهاند که حمله عراق به ایران، با هماهنگی قبلی بود و امریکاییها میدانستند چه دارد اتفاق میافتد؛ اینطور نبود که در مقابل عمل انجام شده قرار گرفته باشند؛ بلکه تشویق و زمینهسازی هم کردند! البته من سندی ندارم؛ اما قرائن، همه همین را نشان میدهد؛ کما اینکه ما چیزهای دیگری را بدون اینکه سند مکتوبی داشته باشیم - قرائن شهادت میداد - ادعا کردیم؛ بعد از چند سال که جنگ تمام شد، خودشان اعتراف کردند! مثلاً ما گفتیم که امریکاییها اطّلاعات ماهوارهای را از مراکز نظامی ما، از تحرّکات، از تجمّعات و از مواضع عدّههای نظامی ما میگیرند و به عراق میدهند - عراق که خودش وسیله نداشت - ما این را آنوقت فهمیدیم؛ قرائن این را نشان میداد. بعد از گذشت چند سال که جنگ تمام شده بود، بعضی از مراکز غربی - چه اروپایی و چه امریکایی - خودشان همین را صریحاً گفتند! در واقع جنگ را زمینهسازی کردند، بهوجود آوردند، تشویق کردند و در تمام دوران جنگ به صدّام حسین کمک کردند. آن روزی که معلوم شد برنده جنگ، جمهوری اسلامی خواهد بود، صریحاً ایستادند و گفتند: ما راضی نمیشویم که این جنگ برنده داشته باشد! اگر بنا بود صدّام بیاید خوزستان را بگیرد - به قول خودش سه روزه تا تهران بیاید! - آنوقت برنده داشتن جنگ مانعی نداشت! بعد از جنگ هم در همه جاهایی که ممکن بود به عنوان یک ابرقدرت با این نظام و با این ملت دشمنی کنند، دشمنی کردند! با این همه، ما چشممان را روی هم ببندیم!؟ این خردمندانه است!؟ بگوییم نخیر، انشاءاللَّه گربه است!؟ مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : جوان مؤمن انقلابی کلیدواژه(ها) : جوان مؤمن انقلابی نوع(ها) : جستار متن فیش : عزیزان من! امروز کشور به نشاط شما، به نیروی شما، به ابتکار شما، به ایمان شما و به صفای شما بهشدّت نیازمند است. امروز جوانها باید خردمندی خودشان را، معرفت و دانش خودشان را، ایمان خودشان را، همبستگی و یکپارچگی خودشان را هرچه ممکن است، تقویت کنند؛ درست همان مناطقی که دشمن میخواهد تقویت نشود. دشمن میخواهد دانش ما پیشرفت نکند؛ دانشگاههای ما بهجای درس خواندن، به کارهای دیگر بپردازند؛ ایمان نسل جوان تقویت نشود و جوان مؤمن تبدیل شود به جوان هوسران. دشمن میخواهد وحدت بین نیروهای ما نباشد و برادران تبدیل شوند به دشمنان. دشمن میخواهد ما صفا و نورانیّت و معنویّت نداشته باشیم و جوان ما به یک عنصر مادّی و بیعاطفه تبدیل شود؛ این چیزی است که دشمن میخواهد. امروز همه وظیفه دارند در مقابل این حرکت کنند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : رفع مشکلات مردم کلیدواژه(ها) : رفع مشکلات مردم نوع(ها) : جستار متن فیش : اگر فرض کنیم که رفع دشمنی ممکن باشد، فقط با اقتدار و عزّت و استقلال ایران ممکن است؛ نه با ذلّت، نه با احتیاج. اگر ایران اسلامی به همّت شما جوانها و به همّت این نسلِ رو به رشد امروز، مدارج علمی را طی کند و از لحاظ صنعت و صنعت برتر، فنآوری و فنآوری برتر و علمی که امروز مورد نیاز است، بتواند سهم وافری را به خودش اختصاص دهد که نتوانند به او زور بگویند؛ بتواند قدرت نظامی خودش و پایههای اقتصادی کشور را مستحکم کند، بتواند این محرومیتها را برطرفکند، بتواند از منابع سرشار و غنی این کشور در همه جا بهرهبرداری کند، بتواند معرفت سیاسی را در آحاد مردم بالا ببرد، آنوقت ممکن است دشمنی آنها کم شود. بنابراین اگر ممکن باشد، آن روز ممکن خواهد بود. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : دست قدرت الهی کلیدواژه(ها) : دست قدرت الهی نوع(ها) : جستار متن فیش : عدّهای از روی کجفهمی یا از روی غرض، اینطور وانمود میکنند که دین عبارت است از یک سلسله ممنوعیتها و محدودیتها - بکن، نکن؛ بخور، نخور - دین را اینگونه معرفی میکنند. دین این است!؟ این غیرمنصفانهترین و عامیانهترین نگاه نسبت به هر دینی، بخصوص دین اسلام است. معرفت روشن، شادابی ناشی از ایمان، حرکت برخاسته از معرفت، به کار انداختن روح خردمندی و آن وقت جهانبینی روشن و شفّاف نسبت به همه پدیدههای عالم؛ این پایه دین است. دین در درجه اوّل، یک معرفت و یک شناخت است؛ شناخت نسبت به این عالم، نسبت به انسان، نسبت به مسؤولیت، نسبت به مسیر و راه و هدف؛ مجموعه این معرفتها پایه دین است. دین، انسان را محور جهان میداند؛ جهان را مجموعه و مظهری از صنع قدرت و لطف و رحمت الهی میداند؛ در بنای جهان و مهندسی عظیم عالم وجود، دست قدرت و صنع خدا را دخیل و همه کاره میداند. ... دین در آغاز، یک جهانبینی است. شناخت جهان به معنای اینکه این مهندسی عظیم، با دست صنع و قدرت لایزال الهی بهوجود آمده است و انسان به عنوان یکّهسواری است که میتواند در این محدوده عظیم، تلاش فکری کند؛ خرد را به کار اندازد؛ مناطق ناگشوده را فتح کند. به عنوان کسی است که میتواند تکامل حقیقی خودش و رسیدنش به مرتبه قرب را در این دنیا بهدست آورد؛ و نگاه کردن به اشیای عالم، به عنوان ابزارهایی است که در دست انسان است برای این تکامل. این پایه است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : مقاومت اسلامی فلسطین کلیدواژه(ها) : مقاومت اسلامی فلسطین نوع(ها) : جستار متن فیش : نهضت بیداری فلسطینیان و مبارزه با دولت غاصب، امروز نهضتی شده است که به این آسانیها نمیشود شکستش داد. چیزی نیست که وابسته به کسی مثل عرفات باشد که بروند او را یا خسته کنند یا بخرند؛ نه. نهضت فلسطین به دست مردم و جوانهای مؤمن افتاد. شکست در جنوب لبنان، بعد شکست مذاکرات سازش در «کمپ دیوید ۲۲»، و در آینده شکستهای فراوان برای اسرائیل - تحت تأثیر حضور قوی و مؤمنانه جوانان فلسطینی و لبنانی - ادامه خواهد داشت. این قلاّب نهضت ضد صهیونیستی در دهان این کوسه ماهی خاورمیانه افتاده، گیر کرده و نمیتوانند کاری بکنند. این قلاّب وقتی به داخل دهان ماهی افتاد، ماهی هر حرکتی بکند، قلاّب او را بیشتر اسیر خواهد کرد. هر کار بکنند، خواهند خورد: نرمش نشان دهند، بهگونهای میخورند؛ سختی و شدّت نشان دهند، بهگونهای میخورند؛ مذاکرات سازش را دنبال کنند، بهگونهای ضربه میبینند؛ متوقّف و تعطیل کنند، بهگونهای ضربه میبینند. این قلاّب، گیر کرده است. بنابراین، آنها آسیبپذیرند و نظام جمهوری اسلامی مستحکم است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش :زمینهسازی آمریکا و اروپا برای جنگ ۸ ساله علیه ایران کلیدواژه(ها) : اهداف و توطئههای مستکبرین در جنگ نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : جنگ هشت ساله علیه ما شروع شد. البته چند نفر از سران کشورهای منطقه خاورمیانه و بیرون خاورمیانه در طول سالهای متمادی به من گفتهاند که حمله عراق به ایران، با هماهنگی قبلی بود و امریکاییها میدانستند چه دارد اتفاق میافتد؛ اینطور نبود که در مقابل عمل انجام شده قرار گرفته باشند؛ بلکه تشویق و زمینهسازی هم کردند! البته من سندی ندارم؛ اما قرائن، همه همین را نشان میدهد؛ کما اینکه ما چیزهای دیگری را بدون اینکه سند مکتوبی داشته باشیم - قرائن شهادت میداد - ادعا کردیم؛ بعد از چند سال که جنگ تمام شد، خودشان اعتراف کردند! مثلاً ما گفتیم که امریکاییها اطّلاعات ماهوارهای را از مراکز نظامی ما، از تحرّکات، از تجمّعات و از مواضع عدّههای نظامی ما میگیرند و به عراق میدهند - عراق که خودش وسیله نداشت - ما این را آنوقت فهمیدیم؛ قرائن این را نشان میداد. بعد از گذشت چند سال که جنگ تمام شده بود، بعضی از مراکز غربی - چه اروپایی و چه امریکایی - خودشان همین را صریحاً گفتند! در واقع جنگ را زمینهسازی کردند، بهوجود آوردند، تشویق کردند و در تمام دوران جنگ به صدّام حسین کمک کردند. آن روزی که معلوم شد برنده جنگ، جمهوری اسلامی خواهد بود، صریحاً ایستادند و گفتند: ما راضی نمیشویم که این جنگ برنده داشته باشد! اگر بنا بود صدّام بیاید خوزستان را بگیرد - به قول خودش سه روزه تا تهران بیاید! - آنوقت برنده داشتن جنگ مانعی نداشت! مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : توبه کلیدواژه(ها) : توبه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : از شیخ صفی الدّین ] شیخ صفی الدّین اردبیلی[پرسیدند: شیخنا! پیغمبر فرموده است که من هر روز هفتاد بار استغفار میکنم؛ چرا؟ پیغمبر که گناه نمیکرد؛ و حتّی خدا در سورهی فتح در مورد ترک اولای پیغمبر فرمود: «لیغفرلک اللَّه ما تقدّم من ذنبک و ما تأخّر»؛ او که بار وزر و وبالی بر دوش ندارد؛ استغفار چرا؟ شیخ در جواب گفت: پیغمبر با مجاهدت خود، با ذکر و با تلاش عظیم معنوی خود، هر روز مرحلهای از مراحل قرب به خدا را طی میکرد. پیغمبر هم با این که انسان کامل است، متوقّف نیست؛ اما ساحت قدس قرب الهی پایان ندارد. او هم باید هر روز یک مرحله پیش برود و هر روز یک مرحله جلو میرفت. پیغمبر وقتی به مرحله دیروز نگاه میکرد، آن را به صورت حجابی، بُعدی و دوریای مشاهده میکرد؛ لذا از دورىِ دیروز استغفار میکرد. هر روز یک مرحله نو میگشود و از حضور در مرحله قبلی - که نسبت به موضع امروز، دوری بود - از خدا آمرزش میطلبید. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : جهانبینی اسلامی کلیدواژه(ها) : جهانبینی اسلامی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : عدّهای از روی کجفهمی یا از روی غرض، اینطور وانمود میکنند که دین عبارت است از یک سلسله ممنوعیتها و محدودیتها - بکن، نکن؛ بخور، نخور - دین را اینگونه معرفی میکنند. دین این است!؟ این غیرمنصفانهترین و عامیانهترین نگاه نسبت به هر دینی، بخصوص دین اسلام است. معرفت روشن، شادابی ناشی از ایمان، حرکت برخاسته از معرفت، به کار انداختن روح خردمندی و آن وقت جهانبینی روشن و شفّاف نسبت به همه پدیدههای عالم؛ این پایه دین است. دین در درجه اوّل، یک معرفت و یک شناخت است؛ شناخت نسبت به این عالم، نسبت به انسان، نسبت به مسؤولیت، نسبت به مسیر و راه و هدف؛ مجموعه این معرفتها پایه دین است. دین، انسان را محور جهان میداند؛ جهان را مجموعه و مظهری از صنع قدرت و لطف و رحمت الهی میداند؛ در بنای جهان و مهندسی عظیم عالم وجود، دست قدرت و صنع خدا را دخیل و همه کاره میداند. هرچه علم پیشرفت کند، پایههای ایمان دینی متسحکمتر خواهد شد. آن روزی که شما به یک ذرّه خاک یا ذرّه سنگ بهصورت یک جسم بسیط نگاه میکنید و میگویید خدا این را خلق کرده، یک نوع ایمان دارید؛ اما آنوقتی که تمام ملکولها و تمام ذرّات و عناصر اتمی موجود در این جسم را مشاهده کردید - نظم آن را، حرکت آن را، مهندسی پیچیده آن را، تأثیرات آن را، خواص آن را - و گفتید خدا خالق این است، معرفت و ایمان شما نوع دیگری خواهد بود. هرچه علم بیشتر پیشرفت کند، هرچه کهکشانها بیشتر شناخته شود، هرچه دریاها و صحراها و ذرّات، بیشتر در زیر دقّت علم قرار گیرد، هرچه نیروهای فشرده در وجود انسان بیشتر شناخته شود، ایمان به خدایی که آفریننده و فراهم کننده این دستگاه عظیم و پیچیده است، پایگاه مستحکمتری پیدا خواهد کرد. ممکن است بعضی به یک کاغذ فشرده و مچاله شده بهصورت یک زائده کوچک نگاه کنند؛ اما یکی ممکن است این کاغذ را باز کند، چینهای این کاغذ را برطرف کند، بهصورت صفحه بزرگی در بیاید؛ بعد خطوطی را که در آن هست، دانهدانه بخواند و کلمات آن را بفهمد. امروز قوای عظیمی را که در وجود محدود انسان هست، علم کشف میکند؛ در سلسله اعصاب، در ذرّات وجود، در تمام ملکولهای سرتاپای اعضا و در مغز؛ که اعتراف میکنند هنوز مغز انسان را بهدرستی نشناختهاند؛ قوای انسان را نشناختهاند و قدرت تمرکز انسان را بهدرستی نشناختهاند و ندانستهاند. وقتی انسان اینها را نگاه میکند، ایمانش قویتر میشود. دین در آغاز، یک جهانبینی است. شناخت جهان به معنای اینکه این مهندسی عظیم، با دست صنع و قدرت لایزال الهی بهوجود آمده است و انسان به عنوان یکّهسواری است که میتواند در این محدوده عظیم، تلاش فکری کند؛ خرد را به کار اندازد؛ مناطق ناگشوده را فتح کند. به عنوان کسی است که میتواند تکامل حقیقی خودش و رسیدنش به مرتبه قرب را در این دنیا بهدست آورد؛ و نگاه کردن به اشیای عالم، به عنوان ابزارهایی است که در دست انسان است برای این تکامل. این پایه است مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : جهانبینی اسلامی کلیدواژه(ها) : جهانبینی اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : معرفت روشن، شادابی ناشی از ایمان، حرکت برخاسته از معرفت، به کار انداختن روح خردمندی و آن وقت جهانبینی روشن و شفّاف نسبت به همه پدیدههای عالم؛ این پایه دین است مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : جهانبینی اسلامی کلیدواژه(ها) : جهانبینی اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : دین در آغاز، یک جهانبینی است مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : امید و امیدواری کلیدواژه(ها) : امید و امیدواری نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : شما جوانان فرزندان عزیزی هستید که آینده و سعادت و سرنوشتتان، تشکیل دهنده بزرگترین بخش امید و ایمان ماست مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : تبیین کلیدواژه(ها) : تبیین نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : امروز بحمداللَّه نسل جدیدی از متفکّران اسلامی - نسل جوان متفکّران اسلامی - در حوزههای علمیه و در بعضی از دانشگاهها و مراکز دیگر بهوجود آمدهاند که علیرغم دشمن، مطالب را میشکافند، تحلیل و تبیین میکنند. همان کاری که میخواستند نشود، شد. شاخههای نوی نهال اسلامی روییده؛ کاری هم با آن نمیتوانند بکنند. امروز در پاسخ شبهههای دشمنساخته، سخنانِ راهگشا و شفابخش عرضه میشود. این رابطه همچنان خواهد ماند مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : [در جمهوری اسلامی] نظام سیاسی بهگونهای است که بر ایمان و عقیده و دین و عواطف استوار است. این رابطهای که امروز بین این خدمتگزار شما و شما جوانها در این منطقه و در دیگرِ مناطق کشور وجود دارد، این پیوند مستحکمی که بین مسؤولان و مردم در سرتاسر کشور وجود دارد، یک چیز بدیع و جدید و بیسابقه و بینظیری است. هیچجا اینطور نیست. این پیوند، یک پیوند تعارفآمیز نیست؛ یک پیوند دینی است؛ علت دشمنی عمیق آنها [آمریکا و اسرائیل ]با اصل «ولایت فقیه» همین است. اصل «ولایت فقیه»، یعنی ایجاد میلیونها رابطه دینی میان دلهای مردم با محور و مرکز نظام. بحث شخص در میان نیست؛ بحث هویّت و معنا و شخصیت در میان است؛ لذا میبینید که با آن دشمنی میکنند مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : این رابطهای که امروز بین این خدمتگزار شما و شما جوانها در این منطقه و در دیگرِ مناطق کشور وجود دارد، این پیوند مستحکمی که بین مسؤولان و مردم در سرتاسر کشور وجود دارد، یک چیز بدیع و جدید و بیسابقه و بینظیری است. هیچجا اینطور نیست. این پیوند، یک پیوند تعارفآمیز نیست؛ یک پیوند دینی است؛ علت دشمنی عمیق آنها با اصل «ولایت فقیه» همین است. اصل «ولایت فقیه»، یعنی ایجاد میلیونها رابطه دینی میان دلهای مردم با محور و مرکز نظام. بحث شخص در میان نیست؛ بحث هویّت و معنا و شخصیت در میان است؛ لذا میبینید که با آن دشمنی میکنند. البته این دشمنیها فایدهای هم ندارد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : ولایت فقیه کلیدواژه(ها) : ولایت فقیه نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اصل «ولایت فقیه»، یعنی ایجاد میلیونها رابطه دینی میان دلهای مردم با محور و مرکز نظام. بحث شخص در میان نیست؛ بحث هویّت و معنا و شخصیت در میان است مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : ورزشکاران کلیدواژه(ها) : ورزشکاران نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : بسیاری از این ورزشکارها سختیهایی را تحمّل میکنند. رفتن به قلّه سبلان، کوهنوردی، یا کُشتی، یا بقیه رشتههای ورزش، همه سختیهایی را دارد مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : ورزش کلیدواژه(ها) : ورزش نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : انسان میتواند سختی ورزش را بر تن خودش هموار نکند. بسیاری از این ورزشکارها سختیهایی را تحمّل میکنند. رفتن به قلّه سبلان، کوهنوردی، یا کُشتی، یا بقیه رشتههای ورزش، همه سختیهایی را دارد. یک نفر هم این سختی را بر خودش هموار نمیکند؛ اما محصول آن ورزش هم دیگر گیرش نمیآید؛ آن قدرت جسمی، آن توانایی عصبی، آن زیبایی اندام و بقیه چیزهایی که ممکن است از ورزش حاصل شود مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : معنویتگرایی کلیدواژه(ها) : معنویتگرایی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : راه معنویّت و صفا، کوچه بنبست نیست مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : سیره پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) کلیدواژه(ها) : سیره پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : از شیخ صفی الدّین پرسیدند: شیخنا! پیغمبر فرموده است که من هر روز هفتاد بار استغفار میکنم؛ چرا؟ پیغمبر که گناه نمیکرد؛ و حتّی خدا در سورهی فتح در مورد ترک اولای پیغمبر فرمود: «لیغفرلک اللَّه ما تقدّم من ذنبک و ما تأخّر»؛ او که بار وزر و وبالی بر دوش ندارد؛ استغفار چرا؟ شیخ در جواب گفت: پیغمبر با مجاهدت خود، با ذکر و با تلاش عظیم معنوی خود، هر روز مرحلهای از مراحل قرب به خدا را طی میکرد. پیغمبر هم با این که انسان کامل است، متوقّف نیست؛ اما ساحت قدس قرب الهی پایان ندارد. او هم باید هر روز یک مرحله پیش برود و هر روز یک مرحله جلو میرفت. پیغمبر وقتی به مرحله دیروز نگاه میکرد، آن را به صورت حجابی، بُعدی و دوریای مشاهده میکرد؛ لذا از دورىِ دیروز استغفار میکرد. هر روز یک مرحله نو میگشود و از حضور در مرحله قبلی - که نسبت به موضع امروز، دوری بود - از خدا آمرزش میطلبید. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : گناه کلیدواژه(ها) : گناه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : گناه بزرگ بشریتی که خود را در مادّیت غرق کرده است، این نیست که به دنیا پرداخته است؛ گناه او این است که فراتر از خواستهای مادّی، آرمانی را، ستاره درخشانی را، هدف و سرمنزل بلندی را تصوّر نکرده است. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : وحدت ملی کلیدواژه(ها) : وحدت ملی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : دوستی به من گفت بعضی از دستهای سیاسی در کشور سعی میکنند میدان سیاست را هم مثل میدان ورزش به «آبیپوش» و «قرمزپوش» تبدیل کنند. یک عده «قرمزپوش» اند و یک عده «آبیپوش». باید هم با هم در میدان سیاست رقابت داشته باشند. من گفتم در میدان ورزش، «قرمزپوش» و «آبیپوش»، هر دو در تیم ملی شرکت میکنند. وقتی هم که «قرمزپوش» و «آبیپوش» در تیم ملی شرکت کردند، یکی دروازهبان میشود، یکی مدافع میشود، یکی مهاجم میشود؛ با هم همکاری میکنند. اگر در میدان سیاست کسانی «قرمزپوش» و کسانی «آبیپوش» و کسانی «سبزپوش» و کسانی «زردپوش» شدند، بشوند؛ اما آنجایی که پای تیمملی در میان است، آنجایی که منافع ملت و مواجهه با دشمن مطرح است، مواظب باشند اختلافات را کنار بگذارند و مثل یک تیم کار کنند. آنطور نباشد که در تیم ملی، آنجایی که منافع ملت مطرح است، به دروازه خودی گل بزنند! اگر این میشود، عیبی ندارد؛ نامها مختلف باشد، اما دلها یکی باشد. دلها یکی؛ بر محور دین، بر محور نظام، بر محور اسلام و بر محور منافع ملی باشد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : وحدت ملی کلیدواژه(ها) : وحدت ملی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : در میدان سیاست کسانی «قرمزپوش» و کسانی «آبیپوش» و کسانی «سبزپوش» و کسانی «زردپوش» شدند، بشوند؛ اما آنجایی که پای تیمملی در میان است، آنجایی که منافع ملت و مواجهه با دشمن مطرح است، مواظب باشند اختلافات را کنار بگذارند و مثل یک تیم کار کنند. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : روسیه کلیدواژه(ها) : روسیه نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : آنچه مسلّم است، این است که یک نظام سلطه جهانی وجود دارد که امروز در رأس آن، رژیم امریکاست. در گذشته دیگرانی بودند، ممکن است در آینده هم قدرتهای دیگری باشند. امروز امریکا منافع خودش را در دنیا تعریف کرده - پنهانی هم نیست - در مقالاتشان نوشتهاند؛ در تحلیلهای سیاسیشان، منافع خودشان را تعریف کردهاند. منافع آنها عبارت است از ایجاد دنیای یک قطبی؛ یعنی در رأس مجموعه کشورهای عالم، دولتی به نام دولت امریکاست و در بدنه، انواع و اقسام دولتها هستند؛ بعضی دارای قدرت علمی و پیشرفتهای علمی و دارای توان نظامیاند؛ باید با آنها به نحوی ساخت و در معارضه با آنها، منافع آنها را بر منافع خود ترجیح داد - این تحلیل امریکایی است - دولتهایی هم هستند که از اقتدار نظامی یا اقتدار اقتصادی برخوردار نیستند؛ اسمهایی برای آنها گذاشته میشود: کشورهای در حال توسعه، کشورهای - در اصطلاح قبلی - جهان سوم. از همهی فرصتهای اینها که میتوان برای توسعه اقتدار امریکا استفاده کرد، باید استفاده کرد. اگر به انرژی آنها احتیاج داریم - نفت آنها، گاز آنها - باید راه را به سمت نفت و گاز آنها به هر کیفیّتی باز کرد. اگر به بازار مصرف آنها احتیاج داریم، به هرکیفیّتی که ممکن است، باید این راه را به سوی بازار مصرف آنها باز کرد. اگر به حضور سیاسی و اقتصادی در میان آنها نیاز است، باید این راه را گشود. اگر دولتهای مزاحمی در آن کشورها بر سرِ کارند، باید آن دولتها را کنار زد. اگر اندیشههای مزاحمی در آن کشورها وجود دارد، باید آن اندیشهها را از فضای ذهنی جامعه زدود. اگر شخصیتهایی در آن کشورها هستند که میشود آنها را خرید، باید خرید. اگر نیروهایی در آن کشورها هستند که میشود از آنها به عنوان نیروی فشار علیه دولتهایی که با این سیاست مخالفند، استفاده کرد، باید خرج کرد و به کار برد. این سیاست استکباری است. امروز امریکا این سیاست را دارد. یک روز انگلیس داشت؛ آن روزی که در شرق و غرب دنیا حاکمیت پادشاهی انگلیس تثبیت شده بود؛ در آسیا، در شبه قارّه هند، در استرالیا، در کانادا و در جاهای دیگر. قبل از آن هم روسیه تزاری نسبت به همان منطقه محدودی که روی آن نفوذ و فشار داشت، این سیاست را اعمال میکرد. مربوط به :بیانات در دیدار جمعی از جوانان استان اردبیل - 1379/05/05 عنوان فیش : قاره آفریقا کلیدواژه(ها) : قاره آفریقا نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من در دوره ریاست جمهوری در اجلاس غیرمتعهدها شرکت کردم و یک نطق بسیار پُرشور در آنجا ایراد کردم - حدود صد و یک کشور آنجا جمع بودند - بعد غالباً سران کشورها آمدند و - به قول ما - طیّب اللَّه گفتند و تأیید کردند. در بین آنها که غالباً کشورهای جهان سومی و آفریقایی و آسیایی بودند، یک رئیس جمهوری آفریقایی که نسبتاً هم جوان و بسیار فعّال بود، آمد و گفت: این حرفهایی که شما زدید، همه حرفهای ما هم هست. در سازمان وحدت آفریقا و در جاهای دیگر، ما هم عیناً همین حرفها را داریم. فرق ما و شما این است که شما جرأت میکنید این حرفها را بر زبان میآورید، ولی ما از امریکا میترسیم! اتفاقاً بعد از چندی همان بیم و ترسی که این جوان داشت، تحقّق هم پیدا کرد. چون ضدّ استکباری بود، علیه او کودتا کردند و او را کشتند. بعد از یکی، دو سال این اتفاق افتاد. |