[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : دشمن‌شناسی
کلیدواژه(ها) : دشمن‌شناسی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
از آفات مهم جنبش دانشجویی، سطحی شدن است. عزیزان من! از سطحی‌اندیشی به‌شدت پرهیز کنید. خصوصیت دانشجو، تعمق و تدقیق است. هر حرفی را که می‌شنوید، رویش فکر و دقت کنید. چرا در اسلام هست که: «تفکر ساعة خیر من عبادة سبعین سنه»؛ یک ساعت فکر کردن، ارزشش از عبادت سالها بیشتر است؛ به‌خاطر این‌که اگر شما فکر کردید، عبادتتان هم معنا پیدا می‌کند؛ تلاش سازندگیتان هم معنا پیدا می‌کند؛ مبارزه‌تان هم معنا پیدا می‌کند؛ دوستتان را می‌شناسید، دشمنتان را هم می‌شناسید. شما فرض کنید در یک جبهه‌ی جنگی آدمهایی پیدا شوند که جبهه‌ی خودی را از جبهه‌ی دشمن تشخیص ندهند - حیران و سرگردان دور خودشان بچرخند - گاهی این‌جا تیر بزنند، گاهی آن‌جا تیر بزنند؛ گاهی بالا تیر بزنند، گاهی به خودشان تیر بزنند! ببینید فکر که نباشد، آدم این‌طوری می‌شود. عده‌ای می‌خواهند در های‌وهوی فریادها و شعارها و رنگ و روغنها و رنگ و لعابهای دروغین، مجموعه‌ی دانشجویی را به این سمت بکشانند. این برای جنبش و حرکت دانشجویی خطر است. باید فکر کرد. با فکر، انتخاب، انتخاب درستی خواهد بود. اگر در انتخاب اشتباه هم بکند، چنانچه انسان اهل فکر باشد، با او راحت‌تر می‌شود حرف زد. آن آدمی که اهل فکر نیست، هرگونه انتخابی بکند، اگر اندک خطایی در آن باشد، نمی‌شود با او حرف زد و منطقی صحبت کرد؛ تسلیم تعصبها و ندانستنها و جهالتهای خودش است؛ اما وقتی اهل فکر و دقت بود، اگر خطایی هم اتفاق افتاده باشد، یک نفر آدم خیرخواه می‌تواند با او حرف بزند و بگوید به این دلیل، این کار خطاست. نباید سطحی بود. به هر شعاری، به هر حرف گرمی، به هر دهان گرمی و به هر نقلی، نمی‌شود اعتماد کرد؛ باید فکر کرد. اساس قضایا فکر است. آن چیزی که انتظار عمده از انسانهای فرزانه و هوشمند است، این است.


مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : عدالت اجتماعی
کلیدواژه(ها) : عدالت اجتماعی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
انقلاب اسلامی آمد و هندسه‌ی جغرافیای سیاسی کشور را به‌کلی عوض کرد. نسبت به گذشته، جهت سیاسی به‌کلی فرق کرده و با گذشته متفاوت شده است. یک نظام مستقل، یک نظام دینی و اسلامی، یک نظام صددرصد مردمی به‌وجود آمده است. ایران، پایگاهی برای توجه همه‌ی کسانی شده است که عقده‌ی فروخورده‌ای از سلطه‌ی امریکا دارند. ملتهای فراوانی هستند - کم هم نیستند - که امروز از شعارهای ضدامریکایی ایران خوشحال می‌شوند. من اگر می‌توانستم، اسمهایی می‌آوردم که شما تعجب می‌کردید. کشورهای معروف بزرگی هستند که از این‌که ملتی این‌جا وجود دارد که با همه‌ی قدرت در مقابل افزون‌طلبی امریکاییها به صراحت حرف می‌زند، احساس هیجان می‌کنند و خوشحالند! در چنین شرایطی، حالا یک عده بیایند به‌عنوان دانشجو، نقطه‌ی مقابل حرکت شانزده آذر را علم کنند؛ یعنی گرایش به امریکا تحت عناوین بسیار پوچ و سست و غیرمنطقی و غیرمستدل. این پشت کردن به جنبش دانشجویی است؛ این اصلا جنبش دانشجویی نیست؛ این به‌کلی یک چیز دیگر است؛ عکس آن است. مسأله‌ی مخالفت با امریکا را در قالبهای بسیار کوچک و سست و بی‌بنیاد جناح‌گرایی و امثال آن قرار دهند، برای این‌که اصل قضیه را از بین ببرند. این نمی‌شود. این از آفات جنبش دانشجویی است. پس، یکی از آفات جنبش دانشجویی همین است که به آرمانها و آرمانگرایی پشت کنند. یا مثلا وقتی که مسأله‌ی عدالت اجتماعی در کشور مطرح می‌شود، دانشجو باید از این مسأله حمایت کند. عدالت اجتماعی، آن چیزی است که حتی کسانی که اصرار داشتند شعار عدالت اجتماعی را به دلایل سیاسی و با انگیزه‌های گوناگون کمرنگ کنند، بالاخره نتوانستند؛ مجبور شدند عدالت اجتماعی را مطرح کنند. در دنیا، غیر از مستکبران و زورگویان و چپاولگران عالم، هیچ انسانی نیست که به عدالت اجتماعی و شعار آن پشت کند. این شعار در کشور مطرح می‌شود؛ چه کسی باید از این شعار حمایت کند؟ چه کسی باید بیشتر از همه درباره‌ی آن بیندیشد؟ چه کسی باید برای آن کار کند و درباره‌ی راههای تأمین آن، تحقیق و بحث کند و میزگرد بگذارد، غیردانشجویان؟ باید توجه داشت که این حرکت دانشجویی و بیداری دانشجویی، مطلقا به سمت عکس جهتها نرود. پس، یکی از آفات این جنبش، پشت کردن به آرمانها، فراموش کردن آرمانها و از یاد بردن آرمانهاست.


مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : آرمانخواهی
کلیدواژه(ها) : آرمانخواهی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
خصوصیت اول، آرمانگرایی در مقابل مصلحت گرایی است؛ عشق به آرمانها و مجذوب آرمانها شدن. انسان وقتی که در محیط تلاش و کار معمولی زندگی قرار می‌گیرد، گاهی موانع جلو چشم او را می‌گیرد؛ آرمانها را دور دست و غیرقابل دستیابی به انسان نشان می‌دهد و این خطر بزرگی است. گاهی آرمانها فراموش می‌شوند. در محیط جوان، آرمانها محسوس، ملموس، زنده و قابل دسترسی و دستیابی است؛ لذا برای آنها تلاش می‌شود. خود این تلاش، تلاش مبارکی می‌شود.


مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : آرمانخواهی
کلیدواژه(ها) : آرمانخواهی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
اگر آرمانگرایی، به بیزاری از آرمانها تبدیل شود، دیگر آن نخواهد بود؛ یک چیز دیگر خواهد شد؛ حالا اگر شکلش هم نو باشد، باطنش ارتجاع و کهنگی و پوسیدگی و کهنه‌پرستی است. این جنبش باید دنبال آرمانها باشد؛ یعنی دنبال عدالت، دنبال مساوات، دنبال آزادی معنوی، دنبال آزادی اجتماعی، دنبال عزت اجتماعی، دنبال سرآمد شدن ملی در جهان. اگر آن حالت صفا و خلوص، به حالت معامله‌گری و به بازیهای متداول سیاسی تبدیل شد - که آدمهایی که سنی از آنها گذشته، این بازیها را می‌شناسند؛ اما آن جوانی که تازه وارد میدان می‌شود، خیال می‌کند که اینها کارهای جدیدی است و کسی هم نمی‌فهمد؛ نه، کارهای دستمالی‌شده‌ی کهنه است؛ کارهای احزاب قدرت‌طلب پوسیده‌ی این‌طوری است - دیگر آن نخواهد بود.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : آرمانخواهی
کلیدواژه(ها) : آرمانخواهی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
خصوصیات یک حرکت دانشجویی، باید در این جنبش دانشجویی وجود داشته باشد. من کاری به این تشکلهای گوناگون دانشگاهها ندارم. اینها هر کدام یک حکم و حالتی دارند. این حرف من فراتر از مسأله‌ی تشکلهاست؛ متعلق به همه‌ی کسانی است که احساسی دارند؛ آن احساسی که اول تعریف کردم که متعلق به این محیط است و برخاسته‌ی از عناصر بسیار ارزشمندی است؛ مثل جوانی، پاکی، صداقت، انرژی، آرمانگرایی. باید این خصوصیات را حفظ کنند. البته جنبش دانشجویی آفاتی هم دارد؛ باید حقیقتا از این آفات پرهیز کنید و بترسید.


مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : آرمانخواهی
کلیدواژه(ها) : آرمانخواهی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
من غالبا به خیلی از مجموعه‌های دانشجویی که پیشم می‌آیند، گفته‌ام که عشق و علاقه‌ی من به دانشجو، بخش عمده‌اش ناشی از صفا و صداقت دانشجوست. این صداقت و صفا بایستی در یکایک دانشجویان حفظ شود؛ اما اگر فرض کنیم این هم عملی نیست که در یکایک دانشجویان این صفا و صداقت و صمیمیت و حالت خلوص و پاکی روحی و قلبی محفوظ بماند، لااقل در مجموعه‌ی جنبش دانشجویی این باید محفوظ بماند. این حرکت دانشجویی و بیداری دانشجویی، نه در گذشته و نه در امروز، هرگز فراگیر همه‌ی دانشجویان نبوده است. بالاخره در محیط دانشگاه، همه یک‌طور نیستند؛ بعضیها حوصله‌ی حرکت ندارند؛ می‌گویند بگذار کارمان را بکنیم، درسمان را بخوانیم؛ زودتر این ورق‌پاره را بگیریم و مثلا دنبال کاری برویم! این مشمول حرف من نیست. ممکن است اینها هم بسیار جوانان خوبی باشند - اصلا نمی‌خواهم رد کنم - ولی می‌خواهم بگویم اینها مشمول این حرفی که می‌زنم - این بیداری، این خیزش، این جنبش، این حرکتی که عنوان دانشجویی دارد - نیستند. بعضیها هم در محیط دانشجویی هستند که بیش از آن‌که دانشجویی کنند، جوانی می‌کنند و به عنوان یک کار رایج، دنبال کارهای جوانی‌اند؛ آن هم نه به‌عنوان «الا اللمم». «لمم» که در قرآن هست، یعنی همین‌طور گاهی کاری از انسان سرمی‌زند که تصادفی و بدون توجه است. کیست آن کسی که گناه و خطایی نداشته باشد؟ مگر در انسانهای خیلی والا. بنابراین، یک وقت کاری تصادفا انجام می‌گیرد؛ یک وقت هم ممکن است براساس خطا و غفلت و جهالت، انسان حرکتی کند که نامناسب باشد. آن حکم دیگری دارد؛ اما بعضیها هستند که این حرکت خطا و نامناسب، شغل و کارشان می‌شود؛ کأنه دغدغه‌شان این است! اینها هم از مقوله‌ی حرف ما خارجند. البته در گذشته و پیش از انقلاب، از این قبیل افراد زیاد بودند؛ اما بعد از انقلاب، از این قبیل، به آن زیادی نیستند. من آن مجموعه‌ی دارای هدف و آرمان و احساس را بحث می‌کنم که مقوله‌ی جنبش دانشجویی هم متعلق به آنهاست، والا آنها یک وقت هم اگر در تظاهراتی حضور پیدا کنند، حضورشان یک حضور مصنوعی و دروغی و غیرواقعی است! گاهی دیده شده که از آن قبیل آدمهایی که هیچ دغدغه‌ای جز همین چیزها ندارند، در اجتماعی هم حاضر شده‌اند؛ یعنی بله، ما هم هستیم! معلوم است که مقوله‌ی کار جدی و کار آرمانگرایانه، مقوله‌ای نیست که آدمهای این‌طوری اصلا بتوانند در آن خیلی نقش داشته باشند.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : آرمانخواهی
کلیدواژه(ها) : آرمانخواهی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
یکی دیگر از آفات جنبش دانشجویی - همان‌طور که گفتم - دور شدن از آرمانهاست. عزیزان من! ببینید؛ سالها قبل از انقلاب، یک واقعه‌ی جنایت‌آمیز در روز شانزده آذر اتفاق افتاد. از اول انقلاب، می‌شد کاری کنند که شانزده آذر اصلا فراموش شود؛ چون آن‌قدر ما حوادث داشتیم! اما نه، مسؤولان کشور و علاقه‌مندان به مسائل کشور، مایلند خاطره‌ی این روز زنده بماند. چرا؟ چون آن روز به‌خاطر سخن حقی، اتفاقی در دانشگاه افتاد که بعدها جبهه‌ی دژخیمان به‌خاطر همان هدفی که جوانان داشتند - و هدف والایی هم بود - با آنها مقابله کردند و به کشته شدن سه نفر انجامید. مسأله‌ی آن روز چه بود؟ ضدیت با امریکا. چه زمانی؟ آن زمان که سیاست امریکا و دولت امریکا و رژیم امریکا و عناصر اطلاعاتی و نظامی امریکا، در تمام شؤون این کشور حاکم بودند. در این کشور، چه آشکار و چه پنهان، همه چیز در دست امریکاییها بود. امروز که شما می‌بینید امریکاییها از این‌که ایران اسلامی به طرفشان نمی‌رود، زنجیر می‌جوند، به یاد آن روز است؛ چون این‌جا جایی بود که اینها می‌ایستادند و از این‌جا به همه‌ی منطقه - کشورهای عربی و ترکیه و ... - فخر و آقایی می‌فروختند و اعمال نفوذ می‌کردند؛ چون این‌جا را مال خودشان می‌دانستند!


مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : آرمانخواهی
کلیدواژه(ها) : آرمانخواهی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
یکی از آفات جنبش دانشجویی همین است که به آرمانها و آرمانگرایی پشت کنند. یا مثلا وقتی که مسأله‌ی عدالت اجتماعی در کشور مطرح می‌شود، دانشجو باید از این مسأله حمایت کند. عدالت اجتماعی، آن چیزی است که حتی کسانی که اصرار داشتند شعار عدالت اجتماعی را به دلایل سیاسی و با انگیزه‌های گوناگون کمرنگ کنند، بالاخره نتوانستند؛ مجبور شدند عدالت اجتماعی را مطرح کنند. در دنیا، غیر از مستکبران و زورگویان و چپاولگران عالم، هیچ انسانی نیست که به عدالت اجتماعی و شعار آن پشت کند. این شعار در کشور مطرح می‌شود؛ چه کسی باید از این شعار حمایت کند؟ چه کسی باید بیشتر از همه درباره‌ی آن بیندیشد؟ چه کسی باید برای آن کار کند و درباره‌ی راههای تأمین آن، تحقیق و بحث کند و میزگرد بگذارد، غیردانشجویان؟ باید توجه داشت که این حرکت دانشجویی و بیداری دانشجویی، مطلقا به سمت عکس جهتها نرود. پس، یکی از آفات این جنبش، پشت کردن به آرمانها، فراموش کردن آرمانها و از یاد بردن آرمانهاست.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : جنبش دانشجویی
کلیدواژه(ها) : جنبش دانشجویی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
به‌نظرم رسید که موضوع بحث را یک موضوع صددرصد دانشجویی قرار دهم و آن عبارت است از آنچه که امروز به آن، حرکت دانشجویی، یا جنبش دانشجویی گفته می‌شود؛ یا به تعبیر بهتر و رساتری که می‌توان برایش انتخاب کرد: بیداری دانشجویی و احساس مسؤولیت دانشجویی. این مقوله‌ی بسیار مهمی است؛ صددرصد هم دانشجویی است. چرا می‌گوییم صددرصد دانشجویی است؟ چون بسیاری از احساسات، درخواستها و انگیزه‌ها ممکن است در قشر دانشجو وجود داشته باشد، اما به خصوصیت دانشجویی او ارتباط مستقیمی نداشته باشد؛ مثل دغدغه‌ی شغل. شاید دانشجویی وجود نداشته باشد که دغدغه‌ی شغل و آینده نداشته باشد؛ لیکن این به حیثیت دانشجویی دانشجو ربطی ندارد. این مربوط به هر جوانی است؛ دانشجو هم نباشد، این دغدغه را دارد. یا مثلا دغدغه‌ی ازدواج و تشکیل خانواده، که البته از این مورد، حضار بیشتر هم خوششان می‌آید! هر دانشجویی - چه دختر و چه پسر - این دغدغه و این مطالبه و میل را دارد؛ چون مسأله‌ی اساسی زندگی است. اما این لازم ذاتی دانشجو نیست؛ این لازم انسان بودن و جوان بودن اوست. دانشجو هم که نباشد، این احساس را دارد. اما آن چیزی که من اسمش را «بیداری دانشجویی» می‌گذارم و امروز در بین دانشجویان و غیردانشجویان معمول است و به آن «جنبش دانشجویی» می‌گویند، مخصوص قشر دانشجو - به حیث دانشجو - است؛ یعنی متعلق به همه‌ی جوانان نیست؛ متعلق به همین جوان قبل از محیط دانشجویی هم نیست؛ متعلق به این جوان بعد از دوره‌ی دانشجویی هم نیست. این متعلق به محیط دانشگاه است؛ متعلق به همین چهار سال، پنج سال، شش سال است؛ همین مدتی که شما در دانشگاه درنگ دارید. این حقیقتی است که وجود دارد.
جنبش دانشجویی - یا به همان تعبیر درست‌تر: بیداری دانشجویی - چیز جدیدی نیست؛ یک چیز مخصوص ایران هم نیست؛ چون همان‌طور که گفتیم، متعلق به محیط دانشگاه است. این بیداری، خصوصیاتی دارد؛ انگیزه‌هایی در آن هست و نتایجی بر آن مترتب می‌شود. اگر این خصوصیات را درست بشناسیم، می‌تواند به‌عنوان یک منبع غنی و سرشار و فیاض برای آن کشور و آن محیط و آن جامعه به‌کار گرفته شود؛ اما اگر درست شناسایی نشود، ممکن است تضییع شود. مثل ثروتی که شما از وجود و یا از کاربرد آن اطلاع ندارید. بدتر از این، آن ثروتی است که شما که صاحبش هستید، اطلاع ندارید؛ اما یک دزد و یک دغل اطلاع دارد که زیر این مخفیگاه، این گنج هست؛ کاربردش هم این است. لذا او می‌آید و استفاده می‌کند و این دیگر می‌شود خسارت فوق خسارت! یکی از فرایض اولیه‌ی اولا خود دانشجو، ثانیا مجموعه‌ی مدیران دانشجویان و دانشگاهها و ثالثا مجموعه‌ی مدیران کشور، شناسایی این پدیده‌ی ذاتا دانشجویی است؛ یعنی بیداری دانشجویی، یا جنبش دانشجویی، یا حرکت دانشجویی. به هر اسمی آن را بنامید، حقیقتش را می‌شناسیم که چیست. منشأ چنین پدیده‌ای، خصوصیاتی است که در دانشگاه و در مجموعه‌ی دانشجویان هست. سن و انرژی و توان و نیروی جوانی، معارف و دانشهایی که دانشجو در این دوره با آنها آشنا می‌شود - چه معارف علمی، چه معارف سیاسی، چه معارف اجتماعی - فراغت دانشجویی که گرفتار زندگی و نان و دربند گرفتاریها و بارهای زندگی نیست و یک آزادی نسبی دارد و در جایی مسؤولیتی ندارد، مجتمع بودن دانشجویان در یک محیط خاص، تأثیر گرفتن از امواج عمومی جامعه و بازتاب آنها را نشان دادن - چه مثبت و چه منفی - از عوامل این پدیده‌ی بسیار مهم و درعین‌حال بسیار مبارک است که در صورتی که از آن استفاده نشود و یا بد استفاده شود، بسیار خطرناک هم خواهد بود. در مجموعه‌ی دانشجویان و در حرکت دانشجویی یا بیداری دانشجویی، خصوصیاتی هست که تقریبا می‌شود گفت این هم در اغلب جاها یکسان است - با تفاوت فرهنگها و تاریخها و زیرزمینه‌های هر کشوری و هر ملتی و هر مجموعه‌ی انسانی - لیکن مشترکاتی بالاخره در همه جا هست.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : جنبش دانشجویی
کلیدواژه(ها) : جنبش دانشجویی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
خصوصیت سوم، آزادی و رهایی از وابستگیهای گوناگون حزبی و سیاسی و نژادی و امثال اینهاست. در این مجموعه‌ی حرکت دانشجویی، انسان می‌تواند این خصوصیت را مشاهده کند که این هم یک شعبه از همان مصلحت‌گرایی است. غالبا در این‌جا از تقیداتی که معمولا مجموعه‌های گوناگون سیاسی و غیرسیاسی برای افراد خودشان فراهم می‌کنند، خبری نیست و جوان حوصله‌ی این قید و بندها را ندارد. لذا در گذشته‌ی پیش از انقلاب، احزابی بودند و کارهایی می‌کردند؛ اما به دانشگاه که می‌رسیدند، ضابطه از دستشان در می‌رفت! ممکن بود چهار نفر عضو هم یارگیری می‌کردند، اما نمی‌توانستند انضباطهای مورد نظر خودشان را - انضباطهای حزبی خیلی شدید که در احزاب دنیا معمول بود و هست - در محیط دانشجویی به‌درستی اعمال کنند؛ زیرا دانشجو بالاخره در جایی به اجتهاد می‌رسد. آن زمانها حزب توده، حزب فعالی بود؛ تشکیلات خیلی وسیعی هم داشت؛ با شورویها هم مرتبط بود و اصلا برای آنها کار می‌کرد؛ اما به دانشگاه که می‌رسید، مجبور بود بسیاری از حقایق حزبی را از چشم دانشجو پنهان کند!


مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : جنبش دانشجویی
کلیدواژه(ها) : جنبش دانشجویی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
ششمین خصوصیت این حرکت دانشجویی و این پدیده‌ی ذاتی محیط دانشگاهها این است که بر این حرکت، فقط احساسات حکومت نمی‌کند؛ بلکه ضمن این‌که احساسات هست، منطق و تفکر و بینش و تحصیل و میل به فهمیدن و تدقیق هم در آن وجود دارد. البته شدت و ضعف دارد؛ گاهی کم و گاهی زیاد. از نظر ما، اینها خصوصیاتی است که در این مجموعه‌ی موسوم به حرکت دانشجویی، یا بیداری دانشجویی وجود دارد. البته کسانی که اهل تحلیل و تدقیقهای این‌طوری هستند، بگردند و خصوصیات دیگری هم پیدا کنند؛ که حتما هم وجود دارد و من حالا نمی‌خواهم آن‌طوری بحث کنم.


مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : جنبش دانشجویی
کلیدواژه(ها) : جنبش دانشجویی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
من غالبا به خیلی از مجموعه‌های دانشجویی که پیشم می‌آیند، گفته‌ام که عشق و علاقه‌ی من به دانشجو، بخش عمده‌اش ناشی از صفا و صداقت دانشجوست. این صداقت و صفا بایستی در یکایک دانشجویان حفظ شود؛ اما اگر فرض کنیم این هم عملی نیست که در یکایک دانشجویان این صفا و صداقت و صمیمیت و حالت خلوص و پاکی روحی و قلبی محفوظ بماند، لااقل در مجموعه‌ی جنبش دانشجویی این باید محفوظ بماند. این حرکت دانشجویی و بیداری دانشجویی، نه در گذشته و نه در امروز، هرگز فراگیر همه‌ی دانشجویان نبوده است. بالاخره در محیط دانشگاه، همه یک‌طور نیستند؛ بعضیها حوصله‌ی حرکت ندارند؛ می‌گویند بگذار کارمان را بکنیم، درسمان را بخوانیم؛ زودتر این ورق‌پاره را بگیریم و مثلا دنبال کاری برویم! این مشمول حرف من نیست. ممکن است اینها هم بسیار جوانان خوبی باشند - اصلا نمی‌خواهم رد کنم - ولی می‌خواهم بگویم اینها مشمول این حرفی که می‌زنم - این بیداری، این خیزش، این جنبش، این حرکتی که عنوان دانشجویی دارد - نیستند. بعضیها هم در محیط دانشجویی هستند که بیش از آن‌که دانشجویی کنند، جوانی می‌کنند و به عنوان یک کار رایج، دنبال کارهای جوانی‌اند؛ آن هم نه به‌عنوان «الا اللمم». «لمم» که در قرآن هست، یعنی همین‌طور گاهی کاری از انسان سرمی‌زند که تصادفی و بدون توجه است. کیست آن کسی که گناه و خطایی نداشته باشد؟ مگر در انسانهای خیلی والا. بنابراین، یک وقت کاری تصادفا انجام می‌گیرد؛ یک وقت هم ممکن است براساس خطا و غفلت و جهالت، انسان حرکتی کند که نامناسب باشد. آن حکم دیگری دارد؛ اما بعضیها هستند که این حرکت خطا و نامناسب، شغل و کارشان می‌شود؛ کأنه دغدغه‌شان این است! اینها هم از مقوله‌ی حرف ما خارجند. البته در گذشته و پیش از انقلاب، از این قبیل افراد زیاد بودند؛ اما بعد از انقلاب، از این قبیل، به آن زیادی نیستند. من آن مجموعه‌ی دارای هدف و آرمان و احساس را بحث می‌کنم که مقوله‌ی جنبش دانشجویی هم متعلق به آنهاست، والا آنها یک وقت هم اگر در تظاهراتی حضور پیدا کنند، حضورشان یک حضور مصنوعی و دروغی و غیرواقعی است! گاهی دیده شده که از آن قبیل آدمهایی که هیچ دغدغه‌ای جز همین چیزها ندارند، در اجتماعی هم حاضر شده‌اند؛ یعنی بله، ما هم هستیم! معلوم است که مقوله‌ی کار جدی و کار آرمانگرایانه، مقوله‌ای نیست که آدمهای این‌طوری اصلا بتوانند در آن خیلی نقش داشته باشند.

خصوصیات یک حرکت دانشجویی، باید در این جنبش دانشجویی وجود داشته باشد. من کاری به این تشکلهای گوناگون دانشگاهها ندارم. اینها هر کدام یک حکم و حالتی دارند. این حرف من فراتر از مسأله‌ی تشکلهاست؛ متعلق به همه‌ی کسانی است که احساسی دارند؛ آن احساسی که اول تعریف کردم که متعلق به این محیط است و برخاسته‌ی از عناصر بسیار ارزشمندی است؛ مثل جوانی، پاکی، صداقت، انرژی، آرمانگرایی. باید این خصوصیات را حفظ کنند. البته جنبش دانشجویی آفاتی هم دارد؛ باید حقیقتا از این آفات پرهیز کنید و بترسید.

یکی از آفات حرکت دانشجویی این است که - همان‌طور که گفتم - عناصر و مجموعه‌های ناباب به آن طمع بورزند و بخواهند از آن سوءاستفاده کنند. در دوره‌ای - که ما هم در آن دوره، خودمان از نزدیک شاهد و واقف به کارهای اینها بودیم - بعضیها بودند که دلشان می‌خواست سر به تن جنبش دانشجویی نباشد! هرجا که حرکت جوانان، بخصوص دانشجویان بود، اینها رویشان را درهم می‌کشیدند و طاقت نداشتند! اینها وقتی ببینند که میدانی هست و بالاخره دانشجو و نسل جوان در کشور حرف می‌زند و تعیین کننده است، بنا می‌کنند اول سینه‌خیز، بعد یواش‌یواش نیم خیز، بعد هم یواش‌یواش با گردن افراشته می‌آیند که بله، ما هم هستیم! اگر مجموعه‌های سیاسی قدرت طلب بدنیت بددل بدسابقه، طرف حرکت دانشجویی آمدند و خودشان را به آن چسباندند و بر آن دست گذاشتند، این می‌شود آفت. گاهی از همین تجمعها و تشکلهای دانشجویی که پیش من می‌آیند، به آنها صریحا گفته‌ام که آن مجموعه‌های خطرناک چه کسانی هستند. چون این صحبت ممکن است پخش شود، در این‌جا پیش شما اسم نمی‌آورم؛ اما برای آنها اسم هم آورده‌ام. مواقعی هست که یک انسان بد و یک نیت ناپاک می‌خواهد از یک نیت خوب، از یک انسان خوب، از یک حرکت خوب سوءاستفاده کند که انسان دلش می‌سوزد و اگر بتواند، حاضر نیست چنین چیزی اتفاق بیفتد. این‌جا هم از همان قبیل است. دانشجویان باید مواظب باشند. نمی‌شود بگوییم کسانی مواظب دانشجویان باشند؛ این نقض غرض خواهد شد. خود دانشجویان باید مواظب باشند که انسانهای بد نیت، تجمعهای بد نیت، تشکیلاتهای بد نیت، مجموعه‌های بد نیت و بد سابقه و بد نام، نزدیک نشوند. اگر هم می‌خواهند کار خیری بکنند، بروند خودشان کار خیر بکنند؛ به مجموعه‌ی دانشجویی کاری نداشته باشند.

یکی دیگر از آفات جنبش دانشجویی - همان‌طور که گفتم - دور شدن از آرمانهاست. عزیزان من! ببینید؛ سالها قبل از انقلاب، یک واقعه‌ی جنایت‌آمیز در روز شانزده آذر اتفاق افتاد. از اول انقلاب، می‌شد کاری کنند که شانزده آذر اصلا فراموش شود؛ چون آن‌قدر ما حوادث داشتیم! اما نه، مسؤولان کشور و علاقه‌مندان به مسائل کشور، مایلند خاطره‌ی این روز زنده بماند. چرا؟ چون آن روز به‌خاطر سخن حقی، اتفاقی در دانشگاه افتاد که بعدها جبهه‌ی دژخیمان به‌خاطر همان هدفی که جوانان داشتند - و هدف والایی هم بود - با آنها مقابله کردند و به کشته شدن سه نفر انجامید. مسأله‌ی آن روز چه بود؟ ضدیت با امریکا. چه زمانی؟ آن زمان که سیاست امریکا و دولت امریکا و رژیم امریکا و عناصر اطلاعاتی و نظامی امریکا، در تمام شؤون این کشور حاکم بودند. در این کشور، چه آشکار و چه پنهان، همه چیز در دست امریکاییها بود. امروز که شما می‌بینید امریکاییها از این‌که ایران اسلامی به طرفشان نمی‌رود، زنجیر می‌جوند، به یاد آن روز است؛ چون این‌جا جایی بود که اینها می‌ایستادند و از این‌جا به همه‌ی منطقه - کشورهای عربی و ترکیه و ... - فخر و آقایی می‌فروختند و اعمال نفوذ می‌کردند؛ چون این‌جا را مال خودشان می‌دانستند! این را هم توجه داشته باشید: کشور شما از لحاظ موقعیت جغرافیایی، در یک مرکز بسیار حساس قرار گرفته است که البته آن روز به‌خاطر بودن شوروی، برای امریکاییها از یک جهت حساستر بود. امروز شوروی نیست، اما اولا کشورهای آسیای میانه هستند که بسیار مهم است؛ ثانیا روسیه هست که برای غرب و بخصوص برای امریکا بسیار مهم است. روسیه الان در حال بین مرگ و زندگی، یک حالت نیمه بهوشی دارد. آنها می‌دانند که اگر روسیه - یکی از بزرگترین کشورهای دنیا - توانست در یکی از حساسترین مناطق دنیا سرپای خودش بایستد و اقتدار داشته باشد و تحت نفوذ امریکا نباشد، چقدر برای امریکا و برای تک قطبی شدن دنیا خطرناک است؛ یعنی لنگه‌ی همان شوروی سابق برای امریکاییها خواهد شد. لذا روسیه هم مهم است. پس، امروز با این‌که شوروی نیست، اما چون آسیای میانه هست، چون روسیه هست، چون از این طرف کشورهایی مثل عراق و سوریه هستند که یک روز تحت نفوذ شوروی بودند و امروز امریکاییها طمع دارند که اینها را تصرف کنند؛ لذا باز موقعیت جغرافیایی و جغرافیای سیاسی جمهوری اسلامی ایران، موقعیتی بسیار مهم و در این منطقه منحصر به فرد است.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : جنبش دانشجویی
کلیدواژه(ها) : جنبش دانشجویی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
انقلاب اسلامی آمد و هندسه‌ی جغرافیای سیاسی کشور را به‌کلی عوض کرد. نسبت به گذشته، جهت سیاسی به‌کلی فرق کرده و با گذشته متفاوت شده است. یک نظام مستقل، یک نظام دینی و اسلامی، یک نظام صددرصد مردمی به‌وجود آمده است. ایران، پایگاهی برای توجه همه‌ی کسانی شده است که عقده‌ی فروخورده‌ای از سلطه‌ی امریکا دارند. ملتهای فراوانی هستند - کم هم نیستند - که امروز از شعارهای ضدامریکایی ایران خوشحال می‌شوند. من اگر می‌توانستم، اسمهایی می‌آوردم که شما تعجب می‌کردید. کشورهای معروف بزرگی هستند که از این‌که ملتی این‌جا وجود دارد که با همه‌ی قدرت در مقابل افزون‌طلبی امریکاییها به صراحت حرف می‌زند، احساس هیجان می‌کنند و خوشحالند! در چنین شرایطی، حالا یک عده بیایند به‌عنوان دانشجو، نقطه‌ی مقابل حرکت شانزده آذر را علم کنند؛ یعنی گرایش به امریکا تحت عناوین بسیار پوچ و سست و غیرمنطقی و غیرمستدل. این پشت کردن به جنبش دانشجویی است؛ این اصلا جنبش دانشجویی نیست؛ این به‌کلی یک چیز دیگر است؛ عکس آن است. مسأله‌ی مخالفت با امریکا را در قالبهای بسیار کوچک و سست و بی‌بنیاد جناح‌گرایی و امثال آن قرار دهند، برای این‌که اصل قضیه را از بین ببرند. این نمی‌شود. این از آفات جنبش دانشجویی است. پس، یکی از آفات جنبش دانشجویی همین است که به آرمانها و آرمانگرایی پشت کنند. یا مثلا وقتی که مسأله‌ی عدالت اجتماعی در کشور مطرح می‌شود، دانشجو باید از این مسأله حمایت کند. عدالت اجتماعی، آن چیزی است که حتی کسانی که اصرار داشتند شعار عدالت اجتماعی را به دلایل سیاسی و با انگیزه‌های گوناگون کمرنگ کنند، بالاخره نتوانستند؛ مجبور شدند عدالت اجتماعی را مطرح کنند. در دنیا، غیر از مستکبران و زورگویان و چپاولگران عالم، هیچ انسانی نیست که به عدالت اجتماعی و شعار آن پشت کند. این شعار در کشور مطرح می‌شود؛ چه کسی باید از این شعار حمایت کند؟ چه کسی باید بیشتر از همه درباره‌ی آن بیندیشد؟ چه کسی باید برای آن کار کند و درباره‌ی راههای تأمین آن، تحقیق و بحث کند و میزگرد بگذارد، غیردانشجویان؟ باید توجه داشت که این حرکت دانشجویی و بیداری دانشجویی، مطلقا به سمت عکس جهتها نرود. پس، یکی از آفات این جنبش، پشت کردن به آرمانها، فراموش کردن آرمانها و از یاد بردن آرمانهاست.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : جنبش دانشجویی
کلیدواژه(ها) : جنبش دانشجویی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
یکی دیگر از آفات مهم جنبش دانشجویی، سطحی شدن است. عزیزان من! از سطحی‌اندیشی به‌شدت پرهیز کنید. خصوصیت دانشجو، تعمق و تدقیق است. هر حرفی را که می‌شنوید، رویش فکر و دقت کنید. چرا در اسلام هست که: «تفکر ساعة خیر من عبادة سبعین سنه»؛ یک ساعت فکر کردن، ارزشش از عبادت سالها بیشتر است؛ به‌خاطر این‌که اگر شما فکر کردید، عبادتتان هم معنا پیدا می‌کند؛ تلاش سازندگیتان هم معنا پیدا می‌کند؛ مبارزه‌تان هم معنا پیدا می‌کند؛ دوستتان را می‌شناسید، دشمنتان را هم می‌شناسید. شما فرض کنید در یک جبهه‌ی جنگی آدمهایی پیدا شوند که جبهه‌ی خودی را از جبهه‌ی دشمن تشخیص ندهند - حیران و سرگردان دور خودشان بچرخند - گاهی این‌جا تیر بزنند، گاهی آن‌جا تیر بزنند؛ گاهی بالا تیر بزنند، گاهی به خودشان تیر بزنند! ببینید فکر که نباشد، آدم این‌طوری می‌شود. عده‌ای می‌خواهند در های‌وهوی فریادها و شعارها و رنگ و روغنها و رنگ و لعابهای دروغین، مجموعه‌ی دانشجویی را به این سمت بکشانند. این برای جنبش و حرکت دانشجویی خطر است. باید فکر کرد. با فکر، انتخاب، انتخاب درستی خواهد بود. اگر در انتخاب اشتباه هم بکند، چنانچه انسان اهل فکر باشد، با او راحت‌تر می‌شود حرف زد. آن آدمی که اهل فکر نیست، هرگونه انتخابی بکند، اگر اندک خطایی در آن باشد، نمی‌شود با او حرف زد و منطقی صحبت کرد؛ تسلیم تعصبها و ندانستنها و جهالتهای خودش است؛ اما وقتی اهل فکر و دقت بود، اگر خطایی هم اتفاق افتاده باشد، یک نفر آدم خیرخواه می‌تواند با او حرف بزند و بگوید به این دلیل، این کار خطاست. نباید سطحی بود. به هر شعاری، به هر حرف گرمی، به هر دهان گرمی و به هر نقلی، نمی‌شود اعتماد کرد؛ باید فکر کرد. اساس قضایا فکر است. آن چیزی که انتظار عمده از انسانهای فرزانه و هوشمند است، این است.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش :حرکت برخی دانشجویان براساس خطا و غفلت
کلیدواژه(ها) : دانشجو, غفلت
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
بعضیها هم در محیط دانشجویی هستند که بیش از آن‌که دانشجویی کنند، جوانی می‌کنند و به عنوان یک کار رایج، دنبال کارهای جوانی‌اند؛ آن هم نه به‌عنوان «الّا اللّمم»(1). «لمم» که در قرآن هست، یعنی همین‌طور گاهی کاری از انسان سرمی‌زند که تصادفی و بدون توجّه است. کیست آن کسی که گناه و خطایی نداشته باشد؟ مگر در انسانهای خیلی والا. بنابراین، یک وقت کاری تصادفاً انجام می‌گیرد؛ یک وقت هم ممکن است براساس خطا و غفلت و جهالت، انسان حرکتی کند که نامناسب باشد. آن حکم دیگری دارد؛ اما بعضیها هستند که این حرکت خطا و نامناسب، شغل و کارشان می‌شود؛ کأنّه دغدغه‌شان این است! اینها هم از مقوله‌ی حرف ما خارجند. البته در گذشته و پیش از انقلاب، از این قبیل افراد زیاد بودند؛ اما بعد از انقلاب، از این قبیل، به آن زیادی نیستند.
1 ) سوره مبارکه النجم آیه 32
الَّذينَ يَجتَنِبونَ كَبائِرَ الإِثمِ وَالفَواحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ ۚ إِنَّ رَبَّكَ واسِعُ المَغفِرَةِ ۚ هُوَ أَعلَمُ بِكُم إِذ أَنشَأَكُم مِنَ الأَرضِ وَإِذ أَنتُم أَجِنَّةٌ في بُطونِ أُمَّهاتِكُم ۖ فَلا تُزَكّوا أَنفُسَكُم ۖ هُوَ أَعلَمُ بِمَنِ اتَّقىٰ
ترجمه :
همانها که از گناهان بزرگ و اعمال زشت دوری می‌کنند، جز گناهان صغیره (که گاه آلوده آن می‌شوند)؛ آمرزش پروردگار تو گسترده است؛ او نسبت به شما از همه آگاهتر است از آن هنگام که شما را از زمین آفرید و در آن موقع که بصورت جنینهایی در شکم مادرانتان بودید؛ پس خودستایی نکنید، او پرهیزگاران را بهتر می‌شناسد!


مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش :سطحی اندیشی یکی از آفات جنبش دانشجویی
کلیدواژه(ها) : دانشجو, جنبش دانشجویی, تفکر
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
یکی دیگر از آفات مهمّ جنبش دانشجویی، سطحی شدن است. عزیزان من! از سطحی‌اندیشی به‌شدّت پرهیز کنید. خصوصیت دانشجو، تعمّق و تدقیق است. هر حرفی را که می‌شنوید، رویش فکر و دقّت کنید. چرا در اسلام هست که: «تفکّر ساعة خیر من عبادة سبعین سنه»(1)؛ یک ساعت فکر کردن، ارزشش از عبادت سالها بیشتر است؛ به‌خاطر این‌که اگر شما فکر کردید، عبادتتان هم معنا پیدا می‌کند؛ تلاش سازندگیتان هم معنا پیدا می‌کند؛ مبارزه‌تان هم معنا پیدا می‌کند؛ دوستتان را می‌شناسید، دشمنتان را هم می‌شناسید. شما فرض کنید در یک جبهه‌ی جنگی آدمهایی پیدا شوند که جبهه‌ی خودی را از جبهه‌ی دشمن تشخیص ندهند - حیران و سرگردان دور خودشان بچرخند - گاهی این‌جا تیر بزنند، گاهی آن‌جا تیر بزنند؛ گاهی بالا تیر بزنند، گاهی به خودشان تیر بزنند! ببینید فکر که نباشد، آدم این‌طوری می‌شود. عدّه‌ای می‌خواهند در های‌وهوی فریادها و شعارها و رنگ و روغنها و رنگ و لعابهای دروغین، مجموعه‌ی دانشجویی را به این سمت بکشانند. این برای جنبش و حرکت دانشجویی خطر است. باید فکر کرد. با فکر، انتخاب، انتخابِ درستی خواهد بود. اگر در انتخاب اشتباه هم بکند، چنانچه انسانِ اهل فکر باشد، با او راحت‌تر می‌شود حرف زد. آن آدمی که اهل فکر نیست، هرگونه انتخابی بکند، اگر اندک خطایی در آن باشد، نمی‌شود با او حرف زد و منطقی صحبت کرد؛ تسلیم تعصّبها و ندانستنها و جهالتهای خودش است؛ اما وقتی اهل فکر و دقّت بود، اگر خطایی هم اتّفاق افتاده باشد، یک نفر آدم خیرخواه می‌تواند با او حرف بزند و بگوید به این دلیل، این کار خطاست. نباید سطحی بود. به هر شعاری، به هر حرف گرمی، به هر دهان گرمی و به هر نقلی، نمی‌شود اعتماد کرد؛ باید فکر کرد. اساس قضایا فکر است. آن چیزی که انتظار عمده از انسانهای فرزانه و هوشمند است، این است.
1 )
الهدايا لشيعة أئمة الهدى (شرح أصول الكافی للمجذوب التبريزی)، ج‏1، ص: 207
بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏66، ص: 293

«تفكّر ساعة خيرٌ من عبادة سبعين‏ سنة»
ترجمه :
یك ساعت تفكر از هفتاد سال عبادت بهتر است.


مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : اقتصاد اسلامی
کلیدواژه(ها) : اقتصاد اسلامی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
مقوله‏ای به نام «اقتصاد اسلامی» هست و در باره‏اش کتاب هم نوشته شده است. برخی از اقدامات اقتصادیِ دولتی هم که از اوّلِ انقلاب تابه‏حال انجام گرفته مثل فعّالیتهای بانکی و برخی از فعّالیتهای دیگر بر اساس همان «اقتصاد اسلامی» است. به نظر من، مشکل اقتصاد کشور، قابل حلّ است و برنامه‏های قابل قبولی هم در این زمینه فراهم شده است. سال گذشته، آقای رئیس‏جمهور به کمک جماعتی، بعد از تلاش زیاد، برنامه‏ای را فراهم کردند که به نام «برنامه‏ی ساماندهی اقتصادی» معروف شد. برنامه‏ی خوبی بود؛ آن را پیش من هم آوردند و بنده هم آن را تأیید کردم. اگر همان برنامه اجرا شود، البته نتایج خوبی خواهد داشت. منتها آن برنامه را در همین برنامه‏ی پنج‏ساله گنجانده‏اند. اگر برنامه‏ی پنج‏ساله با آن سیاستهایی که ما به طور مشخّص و با مشورت فراوان و کار زیادی که روی آن شده و اعلام هم کرده‏ایم، تطبیق کند، من شک ندارم که در طول پنج سال، اثر محسوسی دیده خواهد شد. نمی‏گویم به‏کلّی همه‏ی مشکلات حل می‏شود؛ اما یقیناً اثر محسوسی دیده خواهد شد. مشروط بر اینکه آن سیاستها دقیقاً رعایت شود. البته ما، هم به خود دولت و هم به مجلس سفارش کردیم که مراقبت کنند تا آنجایی که عملی است که فکر هم می‏کنیم همه‏اش یا نزدیک به همه‏اش عملی است این سیاستها در مواد برنامه‏ها دیده شود.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : خودی و غیرخودی
کلیدواژه(ها) : خودی و غیرخودی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
فرض کنید در یک جبهه‌ی جنگی آدمهایی پیدا شوند که جبهه‌ی خودی را از جبهه‌ی دشمن تشخیص ندهند - حیران و سرگردان دور خودشان بچرخند - گاهی این‌جا تیر بزنند، گاهی آن‌جا تیر بزنند؛ گاهی بالا تیر بزنند، گاهی به خودشان تیر بزنند! ببینید فکر که نباشد، آدم این‌طوری می‌شود. عده‌ای می‌خواهند در های‌وهوی فریادها و شعارها و رنگ و روغنها و رنگ و لعابهای دروغین، مجموعه‌ی دانشجویی را به این سمت بکشانند. این برای جنبش و حرکت دانشجویی خطر است. باید فکر کرد. با فکر، انتخاب، انتخاب درستی خواهد بود. اگر در انتخاب اشتباه هم بکند، چنانچه انسان اهل فکر باشد، با او راحت‌تر می‌شود حرف زد. آن آدمی که اهل فکر نیست، هرگونه انتخابی بکند، اگر اندک خطایی در آن باشد، نمی‌شود با او حرف زد و منطقی صحبت کرد؛ تسلیم تعصبها و ندانستنها و جهالتهای خودش است؛ اما وقتی اهل فکر و دقت بود، اگر خطایی هم اتفاق افتاده باشد، یک نفر آدم خیرخواه می‌تواند با او حرف بزند و بگوید به این دلیل، این کار خطاست. نباید سطحی بود. به هر شعاری، به هر حرف گرمی، به هر دهان گرمی و به هر نقلی، نمی‌شود اعتماد کرد؛ باید فکر کرد. اساس قضایا فکر است. آن چیزی که انتظار عمده از انسانهای فرزانه و هوشمند است، این است.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : پیشرفت علمی ایران
کلیدواژه(ها) : پیشرفت علمی ایران
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
حالا بعضیها بنشینند سخنرانی کنند و داد بکشند که علم و دین باهم نمی‏سازند! صد ساعت سخنرانی، به قدر یک ساعت حضور شما بُرد علمی ندارد؛ چون شما هستید و حضور دارید. آن سابقه‏ی روبات‏هایتان است؛ آن مسابقه‏ی ریاضی است که در دنیا اوّل شدید؛ آن جذب سرمایه‏هایتان است؛ آن عناصر بسیار برجسته‏ی علمیتان است؛ این هم مایه‏های دینیتان است. الآن در این دانشگاه، کانونهای قرآن و دین و کارهای هنری دینی، از بسیاری از دانشگاههای کشور، برجسته‏تر، زنده‏تر و فعّال‏تر مشغولند؛ من هم از بعضی از آن‏ها مطّلعم. پس، به قول بعضیها: «ادلّ الدلیل علی امکان شی‏ء وقوعه»؛ بهترین و رساترین دلیل بر امکان چیزی، این است که خود آن چیز اتّفاق بیفتد. وقتی ما بحث می‏کنیم که آیا این فلان چیز ممکن است یا ممکن نیست، بعد می‏بینیم همین شیئی که در باره‏ی امکان وقوعش بحث می‏کنیم، الآن در خارج وجود دارد، دیگر بحثها تمام می‏شود. البته بازهم عدّه‏ای به بحث ادامه خواهند داد؛ آدم‏های بی‏کار و دنبال بحثهای صرفاً ذهنی، در دنیا کم نیستند. اینجا و آنجا بنشینند و حرف بزنند: «بحث کنیم ببینیم آیا گرایش انقلابی، گرایش دینی و عمل دینی، با پیشرفت‏ علمی‏ سازگار است یا نیست!» خیلی خوب؛ بنشینند تا شب بحث کنند! وجود این دانشگاه و وجود این مجموعه‏ی علمی در اینجا و وجود شما دانشجویانِ بسیار خوب و عزیز من و آن اساتید بسیار خوبتان، این بحثها را بی‏فایده و مهمل و بیجا محسوب می‏کند.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : لحظه‌شناسی
کلیدواژه(ها) : لحظه‌شناسی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
آن روز دانشجویان در بخشهای اساسی انقلاب هم رفتند و فعّال شدند - در سپاه پاسداران، در جهاد سازندگی، در بخشهای گوناگونی از کشور - بعد جنگ شروع شد، که همین شهدایی که اسم آوردیم، اینها همه دانشجو، اهل علم و اهل تحصیل بودند. بعضیشان دارای استعدادهای خیلی خوب و مراتب عالی بودند؛ اما وجودشان وقف خواسته‌های انقلاب و نیازهای انقلاب بود. بنده همیشه این جمله را به دوستانم تکرار می‌کردم؛ الان هم به شما می‌گویم که هر انسانی باید تلاش کند، نیاز لحظه را بشناسد و آن را برآورده کند. اگر نیاز این لحظه تاریخ را نشناختید و آن را برآورده نکردید و فردا فهمیدید، کار گذشته و دیر شده است؛ مثل یک خطّ تولید که همین‌طور حرکت می‌کند و تکنسینها و کارگران و مهندسان و متخصّصان در جای خودشان قرار گرفته‌اند. وقتی این ابزار جلوِ شما می‌رسد، اگر کاری را که باید انجام دهید، انجام ندادید، دیگر از دست رفته است؛ ابزار بعدی یک چیز دیگر است. تاریخ و زمان و نیازهای جامعه این‌طوری است؛ و این آن چیزی است که جوان - بخصوص دانشجو - از عهده آن برمی‌آید؛ می‌تواند آن را بداند و می‌تواند عمل کند؛ چون انرژی دارد؛ فعال است؛ چشمش باز است؛ ذهنش باز است؛ آینده هم متعلّق به اوست؛ برای خودش هم کار می‌کند.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : شهید شریف واقفی
کلیدواژه(ها) : شهید شریف واقفی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
آقای رئیسِ دانشگاه اشاره کردند که این دانشگاه، در گذشته شهدای معروف و نام‌آوری داشته است؛ مثل «شهید عبّاسپور»، «شهید وزوایی»، «شهید شوریده» و خودِ «شهید شریف واقفی» در قبل از انقلاب. این‌ها هرکدام یک شهیدند؛ اما با شخصیتی کاملًا متمایز و درخشان. در تکوین جهاد سازندگی، در جنگ تحمیلی، در ترکیب اوّلیه‌ی سپاه، در فعّالیتهای انقلابی و سیاسیِ سالهای اوّل انقلاب، عناصری از برجستگان همین دانشگاه حضور داشتند.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : شهید شریف واقفی
کلیدواژه(ها) : شهید شریف واقفی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
آقای رئیسِ دانشگاه اشاره کردند که این دانشگاه، در گذشته شهدای معروف و نام‌آوری داشته است؛ مثل «شهید عبّاسپور»، «شهید وزوایی»، «شهید شوریده» و خودِ «شهید شریف واقفی» در قبل از انقلاب. این‌ها هرکدام یک شهیدند؛ اما با شخصیتی کاملًا متمایز و درخشان. در تکوین جهاد سازندگی، در جنگ تحمیلی، در ترکیب اوّلیه‌ی سپاه، در فعّالیتهای انقلابی و سیاسیِ سالهای اوّل انقلاب، عناصری از برجستگان همین دانشگاه حضور داشتند.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : شهید شوریده
کلیدواژه(ها) : شهید شوریده
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
آقای رئیسِ دانشگاه اشاره کردند که این دانشگاه، در گذشته شهدای معروف و نام‌آوری داشته است؛ مثل «شهید عبّاسپور»، «شهید وزوایی»، «شهید شوریده» و خودِ «شهید شریف واقفی» در قبل از انقلاب. این‌ها هرکدام یک شهیدند؛ اما با شخصیتی کاملًا متمایز و درخشان. در تکوین جهاد سازندگی، در جنگ تحمیلی، در ترکیب اوّلیه‌ی سپاه، در فعّالیتهای انقلابی و سیاسیِ سالهای اوّل انقلاب، عناصری از برجستگان همین دانشگاه حضور داشتند.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : شهید عباسپور
کلیدواژه(ها) : شهید عباسپور
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
آقای رئیسِ دانشگاه اشاره کردند که این دانشگاه، در گذشته شهدای معروف و نام‌آوری داشته است؛ مثل «شهید عبّاسپور»، «شهید وزوایی»، «شهید شوریده» و خودِ «شهید شریف واقفی» در قبل از انقلاب. این‌ها هرکدام یک شهیدند؛ اما با شخصیتی کاملًا متمایز و درخشان. در تکوین جهاد سازندگی، در جنگ تحمیلی، در ترکیب اوّلیه‌ی سپاه، در فعّالیتهای انقلابی و سیاسیِ سالهای اوّل انقلاب، عناصری از برجستگان همین دانشگاه حضور داشتند.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : شهید وزوایی
کلیدواژه(ها) : شهید وزوایی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
آقای رئیسِ دانشگاه اشاره کردند که این دانشگاه، در گذشته شهدای معروف و نام‌آوری داشته است؛ مثل «شهید عبّاسپور»، «شهید وزوایی»، «شهید شوریده» و خودِ «شهید شریف واقفی» در قبل از انقلاب. این‌ها هرکدام یک شهیدند؛ اما با شخصیتی کاملًا متمایز و درخشان. در تکوین جهاد سازندگی، در جنگ تحمیلی، در ترکیب اوّلیه‌ی سپاه، در فعّالیتهای انقلابی و سیاسیِ سالهای اوّل انقلاب، عناصری از برجستگان همین دانشگاه حضور داشتند.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش :خدمات حركت دانشجويی به انقلاب اسلامي
کلیدواژه(ها) : جنبش دانشجویی, دانشگاه تهران, حضور گروهکهای مسلح در دانشگاهها, مسجد دانشگاه تهران, لحظه‌شناسی, ارتباط آیت الله خامنه ای با دانشجویان, خدمات جنبش دانشجویی به انقلاب اسلامی, تاریخ مبارزات و پیروزی انقلاب اسلامی
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
حركت دانشجویی، به این انقلاب خیلی هم خدمت كرده است. قبل از انقلاب، در خیل مبارزات عظیم مردم، دانشجویان چشمگیر بودند؛ حضور داشتند و فعّال می‌نمودند. من بیشترین مشاهده‌ام در این مورد، مربوط به مشهد است. در محیط دانشجویی مشهد، من فعّال بودم؛ تهران هم كه می‌آمدم، همین‌طور بود. در دانشگاههای مختلف می‌آمدم و می‌رفتم؛ دانشجویان با من ارتباط داشتند و از نزدیك می‌دیدم كه چه خبر است. الآن بعضی از همین مسئولان كنونی كشور، از دانشجویانِ آن‌روز ما هستند كه با ما ارتباط داشتند. از اوّلِ انقلاب به بعد، این نقش تمام نشد. شاید اگر كسانی در مسئولیتهای گوناگون مربوط به قضایای دانشجویان قرار داشتند كه به این مقوله علاقه‌مند بودند، بركات زیادتری بر آن بار می‌شد؛ اما بدون آن هم بركاتی بر این حركت و احساس و بیداری و انگیزش دانشجویی پدید آمد كه چند نمونه‌اش را به شما می‌گویم: یك نمونه‌اش، همین قضایای دانشگاه تهران بود كه گروهكهای الحادی آمدند دانشگاه تهران را تصرّف كردند و از اتاق‌ها و سالنها و مراكزش به‌عنوان اتاق‌های جنگ، انبارهای سلاح و مركز توطئه علیه اصل انقلاب و علیه نظام استفاده كردند! فضا را قُرق هم كردند؛ یعنی یك حالت ارعابی نه فقط در مسئولان آن روز مسئولان آن روز، دولت موقّت بودند كه اصلًا جان و توان و دل و جگرِ ورود در این میدانها را نداشتند؛ آن‌ها كه هیچ! كه حتّی در دل بسیاری از افراد انقلابی هم ایجاد كرده بودند. در محیط خودِ دانشگاه تهران، این‌ها بیشترین رعب را ایجاد كردند. من یادم نمی‌رود كه در یكی از سخت‌ترین آن روزهایش، اتّفاقاً خودم در دانشگاه بودم و یك برنامه‌ی هفتگی داشتم. در مسجد دانشگاه تهران، آن روز طبق معمول، روزِ برنامه بود. آمدم، دیدم دانشگاه خلوتِ خلوت است. به مسجد آمدم؛ شاید بیست نفر، سی نفری در مسجد بیشتر نبودند. وقتی وارد مسجد شدم، چند نفر آمدند و گفتند: آقا! زود از اینجا بروید! گفتم مگر چه شده؟! معلوم شد كه بله، دانشگاه را قُرق كرده‌اند و از زدن و كشتن و این چیزها هم اصلًا ابایی ندارند! چه كسانی در مقابل این‌ها ایستادند؟ خودِ دانشجویان. اوّلین، یا یكی از اوّلین نشانه‌های بروز فعّالیت مؤثّرِ بسیار كارساز جوشش دانشجویی، در همین قضیه بود. دانشگاه نیمه‌تعطیل بود، اما دانشجویان یعنی یك مجموعه‌ی انقلابیِ محض همه زنده و فعّال آمدند و داخل دانشگاه ریختند و آنجا را تطهیر كردند. این قضیه، مربوط به سال پنجاه و هشت است كه آن را عرض می‌كنم. این یكی از نمونه‌هاست.اگر ما پیوندهای دانشجویی و ارتباطات دانشجویی را كه به بركت انقلاب مستحكم شده بود نمی‌داشتیم، این كار به این خوبی و به این روشنی امكان نداشت. البته آن روز دانشجویان در بخشهای اساسی انقلاب هم رفتند و فعّال شدند در سپاه پاسداران، در جهاد سازندگی، در بخشهای گوناگونی از كشور بعد جنگ شروع شد، كه همین شهدایی كه اسم آوردیم، این‌ها همه دانشجو، اهل علم و اهل تحصیل بودند. بعضیشان دارای استعدادهای خیلی خوب و مراتب عالی بودند؛ اما وجودشان وقف خواسته‌های انقلاب و نیازهای انقلاب بود. بنده همیشه این جمله را به دوستانم تكرار می‌كردم؛ الآن هم به شما می‌گویم كه هر انسانی باید تلاش كند، نیاز لحظه را بشناسد و آن را برآورده كند. اگر نیاز این لحظه‌ی تاریخ را نشناختید و آن را برآورده نكردید و فردا فهمیدید، كار گذشته و دیر شده است؛ مثل یك خطّ تولید كه همین‌طور حركت می‌كند و تكنسین‌ها و كارگران و مهندسان و متخصّصان در جای خودشان قرار گرفته‌اند. وقتی این ابزار جلوِ شما می‌رسد، اگر كاری را كه باید انجام دهید، انجام ندادید، دیگر از دست رفته است؛ ابزار بعدی یك چیز دیگر است. تاریخ و زمان و نیازهای جامعه این‌طوری است؛ و این آن چیزی است كه جوان بخصوص دانشجو از عهده‌ی آن برمی‌آید؛ می‌تواند آن را بداند و می‌تواند عمل كند؛ چون انرژی دارد؛ فعال است؛ چشمش باز است؛ ذهنش باز است؛ آینده هم متعلّق به اوست؛ برای خودش هم كار می‌كند.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : تحزب
کلیدواژه(ها) : تحزب
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
آن چیزی كه من در مورد كشور خودمان می‌توانم به‌عنوان ویژگیهای حركت دانشجویی از قبل از انقلاب تا اوان انقلاب و از این‌جا به بعد عرض كنم، خصوصیاتی است كه ذكر می‌كنم:
......
خصوصیت سوم، آزادی و رهایی از وابستگیهای گوناگونِ حزبی و سیاسی و نژادی و امثال اینهاست. در این مجموعه حركت دانشجویی، انسان می‌تواند این خصوصیت را مشاهده كند كه این هم یك شعبه از همان مصلحت‌گرایی است. غالباً در این‌جا از تقیّداتی كه معمولاً مجموعه‌های گوناگون سیاسی و غیرسیاسی برای افراد خودشان فراهم می‌كنند، خبری نیست و جوان حوصله این قید و بندها را ندارد. لذا در گذشته پیش از انقلاب، احزابی بودند و كارهایی می‌كردند؛ اما به دانشگاه كه می‌رسیدند، ضابطه از دستشان در می‌رفت! ممكن بود چهار نفر عضو هم یارگیری می‌كردند، اما نمی‌توانستند انضباطهای مورد نظر خودشان را - انضباطهای حزبی خیلی شدید كه در احزاب دنیا معمول بود و هست - در محیط دانشجویی به‌درستی اعمال كنند؛ زیرا دانشجو بالاخره در جایی به اجتهاد می‌رسد. آن زمانها حزب توده، حزب فعّالی بود؛ تشكیلات خیلی وسیعی هم داشت؛ با شورویها هم مرتبط بود و اصلاً برای آنها كار می‌كرد؛ اما به دانشگاه كه می‌رسید، مجبور بود بسیاری از حقایق حزبی را از چشم دانشجو پنهان كند!

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : قدرت تحلیل سیاسی
کلیدواژه(ها) : قدرت تحلیل سیاسی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
ویژگیِ یك روزنامه خوب چیست؟ كدامیك از نشریات فعلی را با این ویژگی نزدیك می‌بینید؟

اولاً این توقّع خوبی نیست كه بنده فلان روزنامه را برای شما اسم بیاورم و مثلاً بگویم بنده فلان روزنامه را به این ویژگیها نزدیك می‌بینم؛ باید خودتان انتخاب كنید. من گمان نمی‌كنم كه این مسؤولیت سنگینی بر دوش دانشجو باشد كه بگردد و روزنامه خوب را انتخاب كند. ما روزنامه‌های خوب هم داریم. البته نوشته‌اند كه ویژگی‌هایش چیست؟ معلوم است؛ روزنامه‌ای كه هدفش اطّلاع‌رسانی سالم، تحلیل سالم، تحلیل خوب، ارائه مطالب قوی و پرداختن به دغدغه‌های عمومی یا اكثر مردم، همراه با روشهای هنری باشد. این روزنامه به نظرم روزنامه خوبی خواهد بود. بعضی از روزنامه‌های ما این‌طور هستند؛ بعضی هم نیستند؛ بعضی هم خیلی بدند!

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : جنبش دانشجویی, آرمانخواهی
کلیدواژه(ها) : جنبش دانشجویی, آرمانخواهی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
از آفات جنبش دانشجویی دور شدن از آرمانهاست.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : جنبش دانشجویی, سطحی‌نگری
کلیدواژه(ها) : جنبش دانشجویی, سطحی‌نگری
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
از آفات مهم جنبش دانشجویی، سطحی شدن است. عزیزان من! از سطحی‌اندیشی به‌شدت پرهیز كنید.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : شهید شریف واقفی, شهید عباسپور, شهید وزوایی, شهید شوریده
کلیدواژه(ها) : شهید شریف واقفی, شهید عباسپور, شهید وزوایی, شهید شوریده
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
آقای رئیسِ دانشگاه اشاره كردند كه این دانشگاه، در گذشته شهدای معروف و نام‌آوری داشته است؛ مثل «شهید عبّاسپور»، «شهید وزوایی»، «شهید شوریده» و خودِ «شهید شریف واقفی» در قبل از انقلاب. اینها هر كدام یك شهیدند؛ اما با شخصیتی كاملاً متمایز و درخشان. در تكوین جهاد سازندگی، در جنگ تحمیلی، در تركیب اوّلیه سپاه، در فعّالیتهای انقلابی و سیاسیِ سالهای اوّل انقلاب، عناصری از برجستگان همین دانشگاه حضور داشتند؛

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : آرمانخواهی, جوان
کلیدواژه(ها) : آرمانخواهی, جوان
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
در محيط جوان، آرمانها محسوس، ملموس، زنده و قابل دسترسى و دستيابى است.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : آرمانخواهی
کلیدواژه(ها) : آرمانخواهی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
اگر آرمانگرايى، به بيزارى از آرمانها تبديل شود، ديگر آن نخواهد بود؛ يك چيز ديگر خواهد شد؛ حالا اگر شكلش هم نو باشد، باطنش ارتجاع و كهنگى و پوسيدگى و كهنه‌پرستى است.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : عدالت اجتماعی, عدالت‏خواهی, جنبش عدالتخواهی, دانشجو
کلیدواژه(ها) : عدالت اجتماعی, عدالت‏خواهی, جنبش عدالتخواهی, دانشجو
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
وقتى كه مساله‌ى عدالت اجتماعى در كشور مطرح مى‌شود، دانشجو بايد از اين مساله حمايت كند

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : آرمانخواهی, عدالت اجتماعی, عدالت اجتماعی, استکبار, عدالت‏خواهی
کلیدواژه(ها) : آرمانخواهی, عدالت اجتماعی, عدالت اجتماعی, استکبار, عدالت‏خواهی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
در دنيا، غير از مستكبران و زورگويان و چپاولگران عالم، هيچ انسانى نيست كه به عدالت اجتماعى و شعار آن پشت كند.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : آرمانخواهی, جنبش دانشجویی
کلیدواژه(ها) : آرمانخواهی, جنبش دانشجویی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
يكى از آفات جنبش دانشجویی، پشت كردن به آرمانها، فراموش كردن آرمانها و از ياد بردن آرمانهاست.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : آفت ارتجاع برای انقلاب اسلامی
کلیدواژه(ها) : آفت ارتجاع برای انقلاب اسلامی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
اگر آرمانگرایی، به بیزاری از آرمانها تبدیل شود، دیگر آن نخواهد بود؛ یک چیز دیگر خواهد شد؛ حالا اگر شکلش هم نو باشد، باطنش ارتجاع و کهنگی و پوسیدگی و کهنه‌پرستی است. این جنبش [دانشجویی]باید دنبال آرمانها باشد؛ یعنی دنبال عدالت، دنبال مساوات، دنبال آزادی معنوی، دنبال آزادی اجتماعی، دنبال عزّت اجتماعی، دنبال سرآمد شدن ملی در جهان. اگر آن حالت صفا و خلوص، به حالت معامله‌گری و به بازیهای متداول سیاسی تبدیل شد - که آدمهایی که سنّی از آنها گذشته، این بازیها را میشناسند؛ اما آن جوانی که تازه وارد میدان میشود، خیال میکند که اینها کارهای جدیدی است و کسی هم نمیفهمد؛ نه، کارهای دستمالیشده کهنه است؛ کارهای احزابِ قدرت‌طلبِ پوسیده این‌طوری است - دیگر آن نخواهد بود.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : ازدواج
کلیدواژه(ها) : ازدواج
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
دغدغه ازدواج و تشکیل خانواده، که البته از این مورد، حضّار بیشتر هم خوششان می‌آید! هر دانشجویی - چه دختر و چه پسر - این دغدغه و این مطالبه و میل را دارد؛ چون مسأله اساسی زندگی است.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : التقاط
کلیدواژه(ها) : التقاط
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
یک وقت در اوّل انقلاب، همین گروه منافقین، با استفاده از فرصت انقلاب توانست در میان جوانان و دانشجویان نفوذی پیدا کند؛ اما وقتی معلوم شد که اعضای این گروه، منافقند، غالباً روی برگرداندند. چرا به آنها منافق میگفتند؟ چون ادّعایشان این بود که براساس ایدئولوژی دین تشکیلات دارند، تلاش میکنند و آینده معیّن میکنند؛ اما در عمل معلوم میشد که نه، از ایدئولوژی دین هیچ خبری نیست؛ تفکّرات، تفکّرات التقاطی مارکسیستی است؛ آن هم نه مارکسیستىِ یک دست؛ التقاطی، مخلوط و آشفته؛ و در عمل خارجی و فعّالیت و مبارزات هم آن چیزی که حاکم بر بیشترین فعّالیتهای آنهاست، قدرت‌طلبی است.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : دانشجو
کلیدواژه(ها) : دانشجو
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
صداقت و صفا بایستی در یکایک دانشجویان حفظ شود.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : دانشجو
کلیدواژه(ها) : دانشجو
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
وقتی که مسأله عدالت اجتماعی در کشور مطرح میشود، دانشجو باید از این مسأله حمایت کند

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : دانشجو
کلیدواژه(ها) : دانشجو
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
به‌نظرم رسید که موضوع بحث را یک موضوع صددرصد دانشجویی قرار دهم و آن عبارت است از آنچه که امروز به آن، حرکت دانشجویی، یا جنبش دانشجویی گفته میشود؛ یا به تعبیر بهتر و رساتری که میتوان برایش انتخاب کرد: بیداری دانشجویی و احساس مسؤولیت دانشجویی. این مقوله بسیار مهمّی است؛ صددرصد هم دانشجویی است. چرا میگوییم صددرصد دانشجویی است؟ چون بسیاری از احساسات، درخواستها و انگیزه‌ها ممکن است در قشر دانشجو وجود داشته باشد، اما به خصوصیت دانشجویی او ارتباط مستقیمی نداشته باشد؛ مثل دغدغه شغل. شاید دانشجویی وجود نداشته باشد که دغدغه شغل و آینده نداشته باشد؛ لیکن این به حیثیّت دانشجویىِ دانشجو ربطی ندارد. این مربوط به هر جوانی است؛ دانشجو هم نباشد، این دغدغه را دارد. یا مثلاً دغدغه ازدواج و تشکیل خانواده، که البته از این مورد، حضّار بیشتر هم خوششان می‌آید! هر دانشجویی - چه دختر و چه پسر - این دغدغه و این مطالبه و میل را دارد؛ چون مسأله اساسی زندگی است. اما این لازمِ ذاتی دانشجو نیست؛ این لازمِ انسان بودن و جوان بودن اوست. دانشجو هم که نباشد، این احساس را دارد. اما آن چیزی که من اسمش را «بیداری دانشجویی» میگذارم و امروز در بین دانشجویان و غیردانشجویان معمول است و به آن «جنبش دانشجویی» میگویند، مخصوص قشر دانشجو - به حیث دانشجو - است؛ یعنی متعلّق به همه جوانان نیست؛ متعلق به همین جوانِ قبل از محیط دانشجویی هم نیست؛ متعلق به این جوان بعد از دوره دانشجویی هم نیست. این متعلّق به محیط دانشگاه است؛ متعلق به همین چهار سال، پنج سال، شش سال است؛ همین مدتی که شما در دانشگاه درنگ دارید. این حقیقتی است که وجود دارد.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : دانشجو
کلیدواژه(ها) : دانشجو
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
جنبش دانشجویی - یا به... تعبیر درست‌تر: بیداری دانشجویی - چیز جدیدی نیست؛ یک چیز مخصوص ایران هم نیست؛ چون... متعلّق به محیط دانشگاه است. این بیداری، خصوصیاتی دارد؛ انگیزه‌هایی در آن هست و نتایجی بر آن مترتّب میشود. اگر این خصوصیات را درست بشناسیم، میتواند به‌عنوان یک منبع غنی و سرشار و فیّاض برای آن کشور و آن محیط و آن جامعه به‌کار گرفته شود؛ اما اگر درست شناسایی نشود، ممکن است تضییع شود. مثل ثروتی که شما از وجود و یا از کاربرد آن اطّلاع ندارید. بدتر از این، آن ثروتی است که شما که صاحبش هستید، اطّلاع ندارید؛ اما یک دزد و یک دغل اطّلاع دارد که زیر این مخفیگاه، این گنج هست؛ کاربردش هم این است. لذا او می‌آید و استفاده میکند و این دیگر میشود خسارت فوق خسارت! یکی از فرایض اوّلیه اوّلاً خودِ دانشجو، ثانیاً مجموعه مدیرانِ دانشجویان و دانشگاهها و ثالثاً مجموعه مدیران کشور، شناسایی این پدیده ذاتاً دانشجویی است؛ یعنی بیداری دانشجویی، یا جنبش دانشجویی، یا حرکت دانشجویی. به هر اسمی آن را بنامید، حقیقتش را میشناسیم که چیست. منشأ چنین پدیده‌ای، خصوصیاتی است که در دانشگاه و در مجموعه دانشجویان هست. سن و انرژی و توان و نیروی جوانی، معارف و دانشهایی که دانشجو در این دوره با آنها آشنا میشود - چه معارف علمی، چه معارف سیاسی، چه معارف اجتماعی - فراغت دانشجویی که گرفتار زندگی و نان و دربند گرفتاریها و بارهای زندگی نیست و یک آزادی نسبی دارد و در جایی مسؤولیتی ندارد، مجتمع بودن دانشجویان در یک محیط خاص، تأثیر گرفتن از امواج عمومی جامعه و بازتاب آنها را نشان دادن - چه مثبت و چه منفی - از عوامل این پدیده بسیار مهم و در عین حال بسیار مبارک است که در صورتی که از آن استفاده نشود و یا بد استفاده شود، بسیار خطرناک هم خواهد بود.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : دانشجو
کلیدواژه(ها) : دانشجو
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
قبل از انقلاب، در خیل مبارزات عظیم مردم، دانشجویان چشمگیر بودند؛ حضور داشتند و فعّال مینمودند. من بیشترین مشاهده‌ام در این مورد، مربوط به مشهد است. در محیط دانشجویی مشهد، من فعّال بودم؛ تهران هم که میآمدم، همین‌طور بود. در دانشگاههای مختلف میآمدم و میرفتم؛ دانشجویان با من ارتباط داشتند و از نزدیک میدیدم که چه خبر است. الان بعضی از همین مسؤولان کنونی کشور، از دانشجویانِ آن‌روز ما هستند که با ما ارتباط داشتند. از اوّلِ انقلاب به بعد، این نقش تمام نشد. شاید اگر کسانی در مسؤولیتهای گوناگون مربوط به قضایای دانشجویان قرار داشتند که به این مقوله علاقه‌مند بودند، برکات زیادتری بر آن بار میشد؛ اما بدون آن هم برکاتی بر این حرکت و احساس و بیداری و انگیزش دانشجویی پدید آمد که چند نمونه‌اش را به شما میگویم.
یک نمونه‌اش، همین قضایای دانشگاه تهران بود که گروهکهای الحادی آمدند دانشگاه تهران را تصرّف کردند و از اتاقها و سالنها و مراکزش به‌عنوان اتاقهای جنگ، انبارهای سلاح و مرکز توطئه علیه اصل انقلاب و علیه نظام استفاده کردند! فضا را قُرق هم کردند؛ یعنی یک حالت ارعابی نه فقط در مسؤولان آن روز - مسؤولان آن روز، دولت موقّت بودند که اصلاً جان و توان و دل و جگرِ ورود در این میدانها را نداشتند؛ آنها که هیچ! - که حتّی در دل بسیاری از افراد انقلابی هم ایجاد کرده بودند. در محیط خودِ دانشگاه تهران، اینها بیشترین رعب را ایجاد کردند. من یادم نمیرود که در یکی از سخت‌ترین آن روزهایش، اتّفاقاً خودم در دانشگاه بودم و یک برنامه هفتگی داشتم. در مسجد دانشگاه تهران، آن روز طبق معمول، روزِ برنامه بود. آمدم، دیدم دانشگاه خلوتِ خلوت است. به مسجد آمدم؛ شاید بیست نفر، سی نفری در مسجد بیشتر نبودند. وقتی وارد مسجد شدم، چند نفر آمدند و گفتند: آقا! زود از این‌جا بروید! گفتم مگر چه شده!؟ معلوم شد که بله، دانشگاه را قُرق کرده‌اند و از زدن و کشتن و این چیزها هم اصلاً ابایی ندارند! چه کسانی در مقابل اینها ایستادند؟ خودِ دانشجویان. اوّلین، یا یکی از اوّلین نشانه‌های بروز فعّالیت مؤثّرِ بسیار کارساز جوشش دانشجویی، در همین قضیه بود. دانشگاه نیمه تعطیل بود، اما دانشجویان - یعنی یک مجموعه انقلابىِ محض - همه زنده و فعّال آمدند و داخل دانشگاه ریختند و آن‌جا را تطهیر کردند. این قضیه، مربوط به سال پنجاه و هشت است که آن را عرض میکنم. این یکی از نمونه‌هاست.
اگر ما پیوندهای دانشجویی و ارتباطات دانشجویی را - که به برکت انقلاب مستحکم شده بود - نمیداشتیم، این کار به این خوبی و به این روشنی امکان نداشت. البته آن روز دانشجویان در بخشهای اساسی انقلاب هم رفتند و فعّال شدند - در سپاه پاسداران، در جهاد سازندگی، در بخشهای گوناگونی از کشور - بعد جنگ شروع شد، که همین شهدایی که اسم آوردیم، اینها همه دانشجو، اهل علم و اهل تحصیل بودند. بعضیشان دارای استعدادهای خیلی خوب و مراتب عالی بودند؛ اما وجودشان وقف خواسته‌های انقلاب و نیازهای انقلاب بود. بنده همیشه این جمله را به دوستانم تکرار میکردم؛ الان هم به شما میگویم که هر انسانی باید تلاش کند، نیاز لحظه را بشناسد و آن را برآورده کند. اگر نیاز این لحظه تاریخ را نشناختید و آن را برآورده نکردید و فردا فهمیدید، کار گذشته و دیر شده است؛ مثل یک خطّ تولید که همین‌طور حرکت میکند و تکنسینها و کارگران و مهندسان و متخصّصان در جای خودشان قرار گرفته‌اند. وقتی این ابزار جلوِ شما میرسد، اگر کاری را که باید انجام دهید، انجام ندادید، دیگر از دست رفته است؛ ابزار بعدی یک چیز دیگر است. تاریخ و زمان و نیازهای جامعه این‌طوری است؛ و این آن چیزی است که جوان - بخصوص دانشجو - از عهده آن برمی‌آید؛ میتواند آن را بداند و میتواند عمل کند؛ چون انرژی دارد؛ فعال است؛ چشمش باز است؛ ذهنش باز است؛ آینده هم متعلّق به اوست؛ برای خودش هم کار میکند.
آینده متعلّق به شماست. امروز از همان جوانان، کسانی در رأس مسؤولیتها قرار دارند و در دولت و در بخشهای مختلف مشغول خدمتند و کوله‌بار باارزشی از سالهای پربار و پرفعّالیتی از این تلاش دانشجویی و بیدارىِ دانشجویی در اختیار آنهاست. اینها برکاتش است. من میخواهم بگویم شما هم که امروز دانشجو هستید، اگر در این محیط، این پدیده را با همین خصوصیاتی که گفتم - والاّ اگر این خصوصیات نبود، چیز دیگری خواهد شد و این برکات هم بر آن مترتّب نمیشود - عمل کنید، برکات وجود شما برای کشورتان، برای انقلابتان، برای آینده‌تان، برای تاریختان و در واقع برای خودتان - هم خودتان در دنیا، هم خودتان در پیشگاه عدل الهی - ایجاد خواهد شد و کار بزرگ و زیادی را انجام داده‌اید. من به این پدیده به‌عنوان یک پدیده مثبت و مبارک علاقه‌مندم؛ منشأهای آن را هم از نزدیک شناسایی کرده‌ام و میدانم منشأها، منشأهای پاکی است. خصوصیات هم همین خصوصیاتی است که گفته شد. اگر آرمانگرایی، به بیزاری از آرمانها تبدیل شود، دیگر آن نخواهد بود؛ یک چیز دیگر خواهد شد؛ حالا اگر شکلش هم نو باشد، باطنش ارتجاع و کهنگی و پوسیدگی و کهنه‌پرستی است. این جنبش باید دنبال آرمانها باشد؛ یعنی دنبال عدالت، دنبال مساوات، دنبال آزادی معنوی، دنبال آزادی اجتماعی، دنبال عزّت اجتماعی، دنبال سرآمد شدن ملی در جهان. اگر آن حالت صفا و خلوص، به حالت معامله‌گری و به بازیهای متداول سیاسی تبدیل شد - که آدمهایی که سنّی از آنها گذشته، این بازیها را میشناسند؛ اما آن جوانی که تازه وارد میدان میشود، خیال میکند که اینها کارهای جدیدی است و کسی هم نمیفهمد؛ نه، کارهای دستمالیشده کهنه است؛ کارهای احزابِ قدرت‌طلبِ پوسیده این‌طوری است - دیگر آن نخواهد بود.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : دانشجو
کلیدواژه(ها) : دانشجو
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
عشق و علاقه من به دانشجو، بخش عمده‌اش ناشی از صفا و صداقت دانشجوست. این صداقت و صفا بایستی در یکایک دانشجویان حفظ شود؛ اما اگر فرض کنیم این هم عملی نیست که در یکایک دانشجویان این صفا و صداقت و صمیمیّت و حالت خلوص و پاکی روحی و قلبی محفوظ بماند، لااقل در مجموعه جنبش دانشجویی این باید محفوظ بماند. این حرکت دانشجویی و بیداری دانشجویی، نه در گذشته و نه در امروز، هرگز فراگیر همه دانشجویان نبوده است. بالاخره در محیط دانشگاه، همه یکطور نیستند؛ بعضیها حوصله حرکت ندارند؛ میگویند بگذار کارمان را بکنیم، درسمان را بخوانیم؛ زودتر این ورق‌پاره را بگیریم و مثلاً دنبال کاری برویم! این مشمول حرف من نیست. ممکن است اینها هم بسیار جوانان خوبی باشند - اصلاً نمیخواهم رد کنم - ولی میخواهم بگویم اینها مشمول این حرفی که میزنم - این بیداری، این خیزش، این جنبش، این حرکتی که عنوان دانشجویی دارد - نیستند. بعضیها هم در محیط دانشجویی هستند که بیش از آن که دانشجویی کنند، جوانی میکنند و به عنوان یک کار رایج، دنبال کارهای جوانیاند؛ آن هم نه به‌عنوان «الّا اللّمم». «لمم» که در قرآن هست، یعنی همین‌طور گاهی کاری از انسان سرمیزند که تصادفی و بدون توجّه است. کیست آن کسی که گناه و خطایی نداشته باشد؟ مگر در انسانهای خیلی والا. بنابراین، یک وقت کاری تصادفاً انجام میگیرد؛ یک وقت هم ممکن است براساس خطا و غفلت و جهالت، انسان حرکتی کند که نامناسب باشد. آن حکم دیگری دارد؛ اما بعضیها هستند که این حرکت خطا و نامناسب، شغل و کارشان میشود؛ کأنّه دغدغه‌شان این است! اینها هم از مقوله حرف ما خارجند. البته در گذشته و پیش از انقلاب، از این قبیل افراد زیاد بودند؛ اما بعد از انقلاب، از این قبیل، به آن زیادی نیستند. من آن مجموعه دارای هدف و آرمان و احساس را بحث میکنم که مقوله جنبش دانشجویی هم متعلّق به آنهاست، والاّ آنها یک وقت هم اگر در تظاهراتی حضور پیدا کنند، حضورشان یک حضور مصنوعی و دروغی و غیرواقعی است! گاهی دیده شده که از آن قبیل آدمهایی که هیچ دغدغه‌ای جز همین چیزها ندارند، در اجتماعی هم حاضر شده‌اند؛ یعنی بله، ما هم هستیم! معلوم است که مقوله کار جدّی و کار آرمانگرایانه، مقوله‌ای نیست که آدمهای این‌طوری اصلاً بتوانند در آن خیلی نقش داشته باشند.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : دانشجو
کلیدواژه(ها) : دانشجو
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
یکی از آفات حرکت دانشجویی این است که ... عناصر و مجموعه‌های ناباب به آن طمع بورزند و بخواهند از آن سوءاستفاده کنند. در دوره‌ای - که ما هم در آن دوره، خودمان از نزدیک شاهد و واقف به کارهای اینها بودیم - بعضیها بودند که دلشان میخواست سربه‌تن جنبش دانشجویی نباشد! هرجا که حرکت جوانان، بخصوص دانشجویان بود، اینها رویشان را درهم میکشیدند و طاقت نداشتند! اینها وقتی ببینند که میدانی هست و بالاخره دانشجو و نسل جوان در کشور حرف میزند و تعیین کننده است، بنا میکنند اوّل سینه‌خیز، بعد یواش‌یواش نیم خیز، بعد هم یواش‌یواش با گردن افراشته میآیند که بله، ما هم هستیم! اگر مجموعه‌های سیاسىِ قدرت طلبِ بدنیّتِ بددلِ بدسابقه، طرف حرکت دانشجویی آمدند و خودشان را به آن چسباندند و بر آن دست گذاشتند، این میشود آفت. گاهی از همین تجمّعها و تشکّلهای دانشجویی که پیش من میآیند، به آنها صریحاً گفته‌ام که آن مجموعه‌های خطرناک چه کسانی هستند. چون این صحبت ممکن است پخش شود، در این جا پیش شما اسم نمیآورم؛ اما برای آنها اسم هم آورده‌ام. مواقعی هست که یک انسان بد و یک نیّت ناپاک میخواهد از یک نیّت خوب، از یک انسان خوب، از یک حرکتِ خوب سوءاستفاده کند که انسان دلش میسوزد و اگر بتواند، حاضر نیست چنین چیزی اتفّاق بیفتد. این‌جا هم از همان قبیل است. دانشجویان باید مواظب باشند. نمیشود بگوییم کسانی مواظب دانشجویان باشند؛ این نقض غرض خواهد شد. خودِ دانشجویان باید مواظب باشند که انسانهای بد نیّت، تجمّعهای بد نیّت، تشکیلاتهای بد نیّت، مجموعه‌های بد نیّت و بد سابقه و بد نام، نزدیک نشوند. اگر هم میخواهند کار خیری بکنند، بروند خودشان کار خیر بکنند؛ به مجموعه دانشجویی کاری نداشته باشند.

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : دانشجو
کلیدواژه(ها) : دانشجو
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
وقتی که مسأله عدالت اجتماعی در کشور مطرح میشود، دانشجو باید از این مسأله حمایت کند. عدالت اجتماعی، آن چیزی است که حتی کسانی که اصرار داشتند شعار عدالت اجتماعی را به دلایل سیاسی و با انگیزه‌های گوناگون کمرنگ کنند، بالاخره نتوانستند؛ مجبور شدند عدالت اجتماعی را مطرح کنند. در دنیا، غیر از مستکبران و زورگویان و چپاولگران عالم، هیچ انسانی نیست که به عدالت اجتماعی و شعار آن پشت کند. این شعار در کشور مطرح میشود؛ چه کسی باید از این شعار حمایت کند؟ چه کسی باید بیشتر از همه درباره آن بیندیشد؟ چه کسی باید برای آن کار کند و درباره راههای تأمین آن، تحقیق و بحث کند و میزگرد بگذارد، غیردانشجویان؟

مربوط به :بیانات در دیدار دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف‌ - 1378/09/01
عنوان فیش : گناه
کلیدواژه(ها) : گناه
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
بعضیها... در محیط دانشجویی هستند که بیش از آن که دانشجویی کنند، جوانی میکنند و به عنوان یک کار رایج، دنبال کارهای جوانی اند؛ آن هم نه به‌عنوان «الّا اللّمم» . «لمم» که در قرآن هست، یعنی همین‌طور گاهی کاری از انسان سرمیزند که تصادفی و بدون توجّه است. کیست آن کسی که گناه و خطایی نداشته باشد؟ مگر در انسانهای خیلی والا. بنابراین، یک وقت کاری تصادفاً انجام میگیرد؛ یک وقت هم ممکن است براساس خطا و غفلت و جهالت، انسان حرکتی کند که نامناسب باشد. آن حکم دیگری دارد؛ اما بعضیها هستند که این حرکت خطا و نامناسب، شغل و کارشان میشود؛ کأنّه دغدغه‌شان این است!