[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان نظامی و انتظامی - 1369/10/22 عنوان فیش :ریشهکنی بد دهنی در نیروهای مسلح کلیدواژه(ها) : نیروهای مسلح, اهانت, ناسزاگویی نوع(ها) : نهجالبلاغه متن فیش : [در محیط نظامی] هیچ مانعی ندارد که اگر شما میخواهید به زیردست خود جملهی توبیخآمیزی بگویید، آن را با تعبیراتِ جمع به کار ببرید: شما این کار را اشتباه کردید، من شما را توبیخ میکنم، شما باید مورد شماتت قرار بگیرید. لازم نیست مثلاً بگویید، مردکِ فلان فلان شده، چرا این کار را کردی. در کلمات و برخوردها، مطلقاً اهانت را بربیندازید و ریشهکن کنید؛ چون خلاف شؤون اسلامی است. امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «انّی اکره لکم ان تکونوا سبّابین»(1). فحّاش نباشید، بددهنی چیز بدی است؛ لیکن سهلانگاری در این کارها هم بد است. رفیق و غیر رفیق را هم ملاحظه نکنید، در رودربایستی هم گیر نکنید؛ آییننامهی انضباطی را با قدرت تمام اعمال نمایید. 1 ) خطبه 206 : از سخنان آن حضرت است هنگامى كه شنيد عدهاى از يارانش به وقت نبرد صفين به اهل شام دشنام مىدهند إِنِّي أَكْرَهُ لَكُمْ أَنْ تَكُونُوا سَبَّابِينَ وَ لَكِنَّكُمْ لَوْ وَصَفْتُمْ أَعْمَالَهُمْ وَ ذَكَرْتُمْ حَالَهُمْ كَانَ أَصْوَبَ فِي الْقَوْلِ وَ أَبْلَغَ فِي الْعُذْرِ وَ قُلْتُمْ مَكَانَ سَبِّكُمْ إِيَّاهُمْ اللَّهُمَّ احْقِنْ دِمَاءَنَا وَ دِمَاءَهُمْ وَ أَصْلِحْ ذَاتَ بَيْنِنَا وَ بَيْنِهِمْ وَ اهْدِهِمْ مِنْ ضَلَالَتِهِمْ حَتَّى يَعْرِفَ الْحَقَّ مَنْ جَهِلَهُ وَ يَرْعَوِيَ عَنِ الْغَيِّ وَ الْعُدْوَانِ مَنْ لَهِجَ بِهِ . ترجمه : پسند من نيست كه شما دشنام دهنده باشيد، ولى اگر در گفتارتان كردار آنان را وصف كنيد و حالشان را بيان نماييد به گفتار صواب نزديكتر و در مرتبه عذر رساتر است. بهتر است به جاى دشنام بگوييد: خداوندا، ما و اينان را از ريخته شدن خونمان حفظ فرما، و بين ما و آنان اصلاح كن، اين قوم را از گمراهى نجات بخش تا آن كه جاهل به حق است آن را بشناسد، و آن كه شيفته گمراهى است از آن باز ايستد مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان نظامی و انتظامی - 1369/10/22 عنوان فیش : ارزشهای انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : ارزشهای انقلاب اسلامی نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز ما ملت ایران، واقعاً شایستهترین ملت برای ایجاد یک نیروی نظامیِ حقیقتاً کارآمد هستیم. شاید الآن کمتر ملتی در منطقه و در سطح جهان وجود داشته باشد که به اندازهی ملت ما، لازم و سزاوار باشد که به فکر تقویت نیروهای مسلح خودش باشد. علت هم این است که ما تنها ملتی هستیم که به خودمان متکی هستیم. ما به هیچکس دیگر متکی نیستیم. ما به نیروی ذاتی و قدرتها و تواناییها و لیاقتهای خودمان متکی هستیم؛ باید هم متکی باشیم. اگر به این نیروها متکی نبودیم، موجودیت این کشور و این ملت، بهشدت مورد تهدید و در خطر میبود.معنای این حرف، آن نیست که اگر ملت ما و مجموعهی نظام ایران، از جایی کمک بخواهند، به آنها کمک داده نخواهد شد. خیر، شاید امروز آغوشهایی باز و دستهایی دراز هست که با کمترین اشارهای، دوستیهایی را به جمهوری اسلامی ایران نشان بدهند و کمکهایی را ارایه نمایند؛ منتها آن دوستیها و آن کمکها، به قیمت گزافی تمام خواهد شد؛ به قیمت وابستگی، به قیمت از دست دادن ارزشهای اساسی که انقلاب برای آنها به وجود آمد، به قیمت از دست دادن این استقلال و این متکی نبودن به هیچ قدرتی. واقعاً اینطور است. بخصوص در دنیای امروز که دوقطبیگریِ بسیار شدیدی وجود دارد؛ قطب قدرتها و قطب وابستگان به قدرتها. فاصلهی اینها هم از لحاظ نیروی نظامی و سیاسی و اقتصادی، یک فاصلهی ژرف و ناپیمودنی است. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان نظامی و انتظامی - 1369/10/22 عنوان فیش : یأس دشمن کلیدواژه(ها) : یأس دشمن نوع(ها) : جستار متن فیش : دشمن حملههایی دارد؛ لیکن باز کارآمدترین روش استکبار، ضربهی نظامی است. آن وقتیکه قدرتها میخواهند قدرتنماییشان را نشان بدهند، به ضربهی نظامی متوسل میشوند. آن وقتیکه نتوانند چنین کنند، راههای بلند مدت را در پیش میگیرند. اما میدانید که همیشه روشهای بلند مدت و تدریجی، بعد از یأس از روشهای کوتاه مدت و فوری است. در کوتاه مدت که نتوانستند کاری بکنند، مجبورند سراغ مسائل مدت طلب بروند. بنابراین، بایستی این نیروهای مسلح، قوی و آماده باشند. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان نظامی و انتظامی - 1369/10/22 عنوان فیش : اقتدار درونزا کلیدواژه(ها) : اقتدار درونزا نوع(ها) : جستار متن فیش : قبلاً این نكته را بگویم كه امروز ما ملت ایران، واقعاً شایستهترین ملت برای ایجاد یك نیروی نظامیِ حقیقتاً كارآمد هستیم. شاید الان كمتر ملتی در منطقه و در سطح جهان وجود داشته باشد كه به اندازهی ملت ما، لازم و سزاوار باشد كه به فكر تقویت نیروهای مسلح خودش باشد. علت هم این است كه ما تنها ملتی هستیم كه به خودمان متكی هستیم. ما به هیچكس دیگر متكی نیستیم. ما به نیروی ذاتی و قدرتها و تواناییها و لیاقتهای خودمان متكی هستیم؛ باید هم متكی باشیم. اگر به این نیروها متكی نبودیم، موجودیت این كشور و این ملت، بشدت مورد تهدید و در خطر میبود. معنای این حرف، آن نیست كه اگر ملت ما و مجموعهی نظام ایران، از جایی كمك بخواهند، به آنها كمك داده نخواهد شد. خیر، شاید امروز آغوشهایی باز و دستهایی دراز هست كه با كمترین اشارهیی، دوستیهایی را به جمهوری اسلامی ایران نشان بدهند و كمكهایی را ارایه نمایند؛ منتها آن دوستیها و آن كمكها، به قیمت گزافی تمام خواهد شد؛ به قیمت وابستگی، به قیمت از دست دادن ارزشهای اساسی كه انقلاب برای آنها به وجود آمد، به قیمت از دست دادن این استقلال و این متكی نبودن به هیچ قدرتی. واقعاً اینطور است. بخصوص در دنیای امروز كه دو قطبیگریِ بسیار شدیدی وجود دارد؛ قطب قدرتها و قطب وابستگان به قدرتها. فاصلهی اینها هم از لحاظ نیروی نظامی و سیاسی و اقتصادی، یك فاصلهی ژرف و ناپیمودنی است. با این وضعی كه امروز در دنیا هست، قدرتهایی كه میتوانند به كسی كمك بدهند - چه اروپا كه امروز میشود اسم آن را آورد، و چه امریكا - فقط به قیمت وابستگی به كسی كمك میدهند، و لاغیر. آن چیزی كه معنایش كمك باشد، با داد و ستد و بده بستان، تفاوت میكند. بده بستان امر معقولی است؛ یعنی هر كس به قدر توان خودش، چیزی میدهد و چیزی میگیرد. كمك، آن چیزی است كه امروز به عربستان سعودی میدهند و برای كویت تدارك میبینند و دیروز در جنگ با ما، به عراق میدادند. كمك، یعنی حمایت. طبیعی و بدیهی است كه این، به قیمت وابستگی و از دست دادن شرف و ناموس ملی یك كشور و یك ملت انجام میگیرد. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان نظامی و انتظامی - 1369/10/22 عنوان فیش :محصور بودن انضباط در ارتش پهلوی به پایین دستی ها کلیدواژه(ها) : تاریخ فعالیتها و مبارزات آیت الله خامنه ای قبل از, فساد رژیم پهلوی, ارتش دوران پهلوی, تاریخ بر سر کار آمدن و حکمرانی محمدرضا پهلوی نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : آن بزرگوار[امام(ره)]، سلسله مراتب را با همین کلمه تکرار میکرد. این کلمه، یک تعبیر نظامی است و از محیط علمایی و آخوندی و حوزهیی - که ایشان در آن تربیت شده بود و هیچوقت هم در مسایل ارتش و سازمانهای نظامی نبود - خیلی دور است؛ اما بارها شنیدهاید که ایشان در اوایل و بعدها، این کلمه را خطاب به سپاه و ارتش، مکرر تکرار میکرد و میفرمود که سلسله مراتب را حفظ کنید. این، یعنی هر فرد در هرجا که قرار گرفته، نظمپذیری او اینطوری باشد که به زیردست خود، از روی فرماندهی، قاطعاً فرمان بدهد و از مافوق خود، فرمانپذیر باشد و آن را عمل کند و عمل به فرمان خودش را در چارچوب ضوابط از زیردست بخواهد. در همین آییننامه هم که شما ملاحظه کردید و میکنید، ضابطه وجود دارد. اطاعت، ضابطه دارد. جاهایی هست که زیردست باید از مافوق اطاعت نکند. این، مشخص است. فرماندهان باید به این نکات توجه کنند؛ آن وقت مسؤولیت را برعهده بگیرند. ... باید مسؤول باشید. لذا من در رژیم گذشته - که حقیقتاً کمبودهای اصلی داشت - دیده بودم که میخواستند آن قالب ظاهری را حفظ کنند. یکی از ارکانش، همین مسألهی سلسله مراتب و توان فرماندهی بود؛ منتها در آن موقع، فساد جزو ذات دستگاه بود و ارکان رژیم، واقعاً ارکان فساد آلودهیی بود. رشوه، تا آن سطوح بالا و پایین، از همه جا در جریان بود. فسادهای اخلاقی و جنسی نمیگذاشت که آن بنا، درست سرپا بایستد؛ اما در همان حدی که آییننامههای جهانی مشابه بود، اینها دقت میکردند که آن جهات، از جمله سلسله مراتب را حفظ بکنند. شاید به بعضی از برادران گفته باشم که در سال 49 در زندان، فردی نظامی را دیده بودم که برای پنج عدد پوکهی فشنگ که تحویل نداده بود، به حدود شش ماه محکوم شده بود! برای تمرین و مانور، به کوهستان رفته بود، تا تیراندازی کند. موقع برگشت، این چند عدد پوکه را کم آورده بود. البته در آن وقت، به دادگاه رفته بود و محاکمه و محکوم هم شده بود؛ منتها اواخر خدمتش بود و چون خدمتش هم حساس بود، او را نگهداشته بودند. خدمتش که تمام شد، رفت تصفیه حساب بکند، به او ورقه دادند و به زندان فرستادند! او باورش هم نمیآمد که اینقدر در زندان بماند. ما در زندان ارتش بودیم. آن وقتها، محکومان امنیتی و سیاسی را غالباً به زندانهای ارتشی میبردند. لااقل اوایل کار، اینطور بود. من در آنجا بودم که دیدم او را آوردند. گفتیم چه شده است؟ ماجرا را گفت. البته - همانطور که گفتم - ظلم، جزو خواص آن نظام بود و نمیتوانست ظلم نکند؛ لذا بالادستها غالباً معاف میشدند! قبل از این قضیه، سال 46 - 45 هم که در مشهد زندان نظامی بودیم، شبیه همین ماجرا را دیده بودیم. یک ستون نظامی به جایی میرفتند و برخلاف آییننامه، افراد را همراه با مهمات در کامیون گذاشته بودند. بعد اشکالی پیش آمد و کامیون منفجر شد و چند نفری کشته شدند. پس از این واقعه، فرماندهی ستون و فرماندهی یگان و فرماندهی تیپ - آن وقت در اطراف مشهد چند تیپ بود - به خانهشان رفتند و در این میان، چند نفر بیچارهی پاییندست را به زندان آوردند و به یکی، دو سال محکوم شدند! متأسفانه بالادستها را رها میکردند و به پاییندستها میچسبیدند؛ مبنا این بود. لذا تا حدود زیادی، در آن پاییندستها انضباط وجود داشت. اصل انضباط، اصل درستی است. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان نظامی و انتظامی - 1369/10/22 عنوان فیش :رواج اهانت به زیردستان در ارتش دوران پهلوی کلیدواژه(ها) : اهانت, تاریخ فعالیتها و مبارزات آیت الله خامنه ای قبل از, ارتش دوران پهلوی, تاریخ بر سر کار آمدن و حکمرانی محمدرضا پهلوی نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : در نیروهای مسلح، اهانت را ممنوع و ریشهکن کنید. هیچکس، به کس دیگر اهانت نکند. اینکه فرماندهی - هر کس هست؛ افسری، درجهداری - به سربازی اهانت کند، درست نیست. من در آن رژیم دیده بودم که حتّی افسرهای ارشد، مورد اهانت قرار میگرفتند. یکی از فرماندهان معروف و از آن افراد خبیثِ خشن - که به درک واصل شده و نمیخواهم اسمش را بیاورم - در سال 42 در مشهد فرمانده بود. من هم در آن موقع زندانی بودم. ما را به آنجا بردند، تا تحویل بدهند. او من را دید و به طرفم آمد. در آن وقت، این شخص سرتیپ بود و سرهنگهایی دور و برش بودند. او آنچنان به اینها اهانت میکرد، که من تعجب کردم. فکر نمیکرد که لااقل جلوی منِ زندانىِ مخالفِ دستگاه - که به همین عنوان هم من را گرفتند آوردند و خیلی هم جوان بودم و طبعاً خصوصیات جوانی داشتم - نباید این حرفها را بزند. نه، ابایی نداشتند. آنهایی هم که مورد اهانت قرار میگرفتند، ظاهراً امتناعی نداشتند! من شبیه این قضیه را مکرر دیده بودم؛ آن یک موردش بود. در پایینترها هم من دیده بودم که فحش میدادند، اهانت میکردند و بد میگفتند. یک درجه فاصله، برای اهانت کردن کافی بود. البته ممکن بود که کسی شخصیت قوىِ محکمی داشته باشد و مافوقش جرأت نکند به او خیلی فحش بدهد. چنین چیزهایی هم بود؛ لیکن اهانت کردن، کار خلافی محسوب نمیشد! به زیردست خود اهانت میکردند و فحشهای اراذلمآبی میدادند. من واقعاً در پادگانها دیده بودم که مثل اراذل، به هم فحشهای عجیب و غریبی میدادند. ما که طلبه بودیم و این چیزها به گوشمان نخورده بود، به قدری تعجب میکردیم که این حرفهای رکیک، چهطور از دهن اینها خارج میشود. بعضی از این حرفها ممکن است حتّی به گوش خود ارتشیهایی هم که در اینجا هستند، سنگین بیاید. البته شاید خیلی از برادران ارتشی فعلی ما، درست هم یادشان نباشد و این خصوصیات را در آن زمانها، تجربه هم نکرده باشند. من کسی را دیده بودم که به همدرجهی خودش در محیط نظامی فحاشی میکرد؛ چون فعلاً مأمور بر او، یا مافوقش بود. مثلاً با درجهی یکسان، این فرد افسر نگهبان بود؛ ولی او نبود. چیز بسیار شرمآوری بود! همین اهانتها، به کتک هم منتهی میشد و سربازان بیچاره را زیر مشت و لگد، بیرحمانه کتک میزدند. این کارها را ممنوع کنید. هر کسی هم کرد، مجازاتش کنید. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان نظامی و انتظامی - 1369/10/22 عنوان فیش :عدم همکاری با ایران در طول جنگ به علت ترس از آمریکا کلیدواژه(ها) : تاریخ دفاع مقدس, وابستگی نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : هر کس به همان اندازهیی که به قدرتهای بزرگ متکی است، به همان اندازه، وابستگی هم دارد. همه هم متکیند؛ حتّی کشورهای اروپایی. همین کشورهای اروپایی که امروز در جهت ابرقدرتی پیش میروند، مجموع و تک تکشان، وابستهی به قدرت برتر امریکایند و بدون اجازهی امریکا، کارهای اساسی و حساس انجام نمیگیرد. شما خودتان نمونههایش را در مسایل مربوط به نیروهای مسلح اطلاع دارید و میدانید. در زمان جنگ، کشوری رابطهاش با ما هم خوب بود، به ما هم احتیاج داشت. این کشور، برای ما ابزاری ساخته بود که در آن، امریکاییها شریک بودند؛ ولی از ترس امریکاییها، در تمام طول جنگ جرأت نکرد که آن ابزار را به ما بدهد! در حالی که به این کار احتیاج داشت و برایش هم خیلی خوب و مفید بود و اگر این کار را میکرد، میتوانست محبت ایران را جلب کند. الان در همین قضیهی برخوردهای خاورمیانه و خلیج فارس، مسأله همین است. یک شوروی بود که آن هم تمام شد و محتاجتر از آب درآمد و به یک صدقهبگیر از غربیها و بخصوص امریکا، تبدیل شد. گفت: «آنان که غنیترند، محتاجترند». مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان نظامی و انتظامی - 1369/10/22 عنوان فیش : دست قدرت الهی کلیدواژه(ها) : دست قدرت الهی نوع(ها) : جستار متن فیش : من هر وقت راجع به برخی از اقدامات این بزرگوار فکر کردم، دیدم همان حکمتی که قرآن دربارهی لقمان و سایر پیامبران میگوید، به معنای واقعی در این مرد بود. حکیم، یعنی آن کسی که ماورای این ظواهر، چیزهایی را مشاهده میکند که چشمهای عادی و معمولی، از دیدن آن عاجزند. در مقایسهی با دیگر مردم، مثل پیر مجربی در مقابل جوان خام و تازه وارد است. همین ضربالمثلی که شنیدهاید: آنچه در آینه جوان بیند پیر در خشت خام آن بیند اشاره به همین نکته است. ایشان نسبت به دیگران، نسبت به ماها و نسبت به همین مسؤولانی که بودند و بودیم و میدیدیم، واقعاً اینطوری بود. او همیشه چیزی را در زیر جریانات احساس میکرد و میدید. گاهی انسان، با استدلال به چیزی میرسد؛ ولی او بدون استدلال به آن رسیده بود. واقعاً لطف و الهام خدایی بود. همانطور که خودش فرمود، دست قدرتی بود که او را هدایت میکرد. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان نظامی و انتظامی - 1369/10/22 عنوان فیش : استقلال کلیدواژه(ها) : استقلال نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ما تنها ملتی هستیم که به خودمان متکی هستیم. ما به هیچکس دیگر متکی نیستیم. ما به نیروی ذاتی و قدرتها و تواناییها و لیاقتهای خودمان متکی هستیم؛ باید هم متکی باشیم. اگر به این نیروها متکی نبودیم، موجودیت این کشور و این ملت، بشدت مورد تهدید و در خطر میبود. معنای این حرف، آن نیست که اگر ملت ما و مجموعهی نظام ایران، از جایی کمک بخواهند، به آنها کمک داده نخواهد شد. خیر، شاید امروز آغوشهایی باز و دستهایی دراز هست که با کمترین اشارهیی، دوستیهایی را به جمهوری اسلامی ایران نشان بدهند و کمکهایی را ارایه نمایند؛ منتها آن دوستیها و آن کمکها، به قیمت گزافی تمام خواهد شد؛ به قیمت وابستگی، به قیمت از دست دادن ارزشهای اساسی که انقلاب برای آنها به وجود آمد، به قیمت از دست دادن این استقلال و این متکی نبودن به هیچ قدرتی. واقعاً اینطور است. بخصوص در دنیای امروز که دو قطبیگرىِ بسیار شدیدی وجود دارد؛ قطب قدرتها و قطب وابستگان به قدرتها. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان نظامی و انتظامی - 1369/10/22 عنوان فیش : استقلال حقیقی ملت ایران کلیدواژه(ها) : استقلال حقیقی ملت ایران نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ما تنها ملتی هستیم که به خودمان متکی هستیم. ما به هیچکس دیگر متکی نیستیم. ما به نیروی ذاتی و قدرتها و تواناییها و لیاقتهای خودمان متکی هستیم؛ باید هم متکی باشیم. اگر به این نیروها متکی نبودیم، موجودیت این کشور و این ملت، بشدت مورد تهدید و در خطر میبود. معنای این حرف، آن نیست که اگر ملت ما و مجموعهی نظام ایران، از جایی کمک بخواهند، به آنها کمک داده نخواهد شد. خیر، شاید امروز آغوشهایی باز و دستهایی دراز هست که با کمترین اشارهیی، دوستیهایی را به جمهوری اسلامی ایران نشان بدهند و کمکهایی را ارایه نمایند؛ منتها آن دوستیها و آن کمکها، به قیمت گزافی تمام خواهد شد؛ به قیمت وابستگی، به قیمت از دست دادن ارزشهای اساسی که انقلاب برای آنها به وجود آمد، به قیمت از دست دادن این استقلال و این متکی نبودن به هیچ قدرتی. واقعاً اینطور است. بخصوص در دنیای امروز که دو قطبیگرىِ بسیار شدیدی وجود دارد؛ قطب قدرتها و قطب وابستگان به قدرتها. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان نظامی و انتظامی - 1369/10/22 عنوان فیش : استقلال ملی کلیدواژه(ها) : استقلال ملی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ما تنها ملتی هستیم که به خودمان متکی هستیم. ما به هیچکس دیگر متکی نیستیم. ما به نیروی ذاتی و قدرتها و تواناییها و لیاقتهای خودمان متکی هستیم؛ باید هم متکی باشیم. اگر به این نیروها متکی نبودیم، موجودیت این کشور و این ملت، بشدت مورد تهدید و در خطر میبود. معنای این حرف، آن نیست که اگر ملت ما و مجموعهی نظام ایران، از جایی کمک بخواهند، به آنها کمک داده نخواهد شد. خیر، شاید امروز آغوشهایی باز و دستهایی دراز هست که با کمترین اشارهیی، دوستیهایی را به جمهوری اسلامی ایران نشان بدهند و کمکهایی را ارایه نمایند؛ منتها آن دوستیها و آن کمکها، به قیمت گزافی تمام خواهد شد؛ به قیمت وابستگی، به قیمت از دست دادن ارزشهای اساسی که انقلاب برای آنها به وجود آمد، به قیمت از دست دادن این استقلال و این متکی نبودن به هیچ قدرتی. واقعاً اینطور است. بخصوص در دنیای امروز که دو قطبیگرىِ بسیار شدیدی وجود دارد؛ قطب قدرتها و قطب وابستگان به قدرتها. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان نظامی و انتظامی - 1369/10/22 عنوان فیش : استقلال کلیدواژه(ها) : استقلال نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ما تنها ملتی هستیم که به خودمان متکی هستیم. ما به هیچکس دیگر متکی نیستیم. ما به نیروی ذاتی و قدرتها و تواناییها و لیاقتهای خودمان متکی هستیم؛ باید هم متکی باشیم. اگر به این نیروها متکی نبودیم، موجودیت این کشور و این ملت، بشدت مورد تهدید و در خطر میبود. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان نظامی و انتظامی - 1369/10/22 عنوان فیش : استقلال حقیقی ملت ایران کلیدواژه(ها) : استقلال حقیقی ملت ایران نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ما تنها ملتی هستیم که به خودمان متکی هستیم. ما به هیچکس دیگر متکی نیستیم. ما به نیروی ذاتی و قدرتها و تواناییها و لیاقتهای خودمان متکی هستیم؛ باید هم متکی باشیم. اگر به این نیروها متکی نبودیم، موجودیت این کشور و این ملت، بشدت مورد تهدید و در خطر میبود. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان نظامی و انتظامی - 1369/10/22 عنوان فیش : استقلال حقیقی ملت ایران کلیدواژه(ها) : استقلال حقیقی ملت ایران نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : شاید امروز آغوشهایی باز و دستهایی دراز هست که با کمترین اشارهیی، دوستیهایی را به جمهوری اسلامی ایران نشان بدهند و کمکهایی را ارایه نمایند؛ منتها آن دوستیها و آن کمکها، به قیمت گزافی تمام خواهد شد؛ به قیمت وابستگی، از دست دادن ارزشهای اساسی که انقلاب برای آنها به وجود آمد، از دست دادن این استقلال و این متکی نبودن به هیچ قدرتی. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان نظامی و انتظامی - 1369/10/22 عنوان فیش : استقلال ملی کلیدواژه(ها) : استقلال ملی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ما تنها ملتی هستیم که به خودمان متکی هستیم. ما به هیچکس دیگر متکی نیستیم. ما به نیروی ذاتی و قدرتها و تواناییها و لیاقتهای خودمان متکی هستیم؛ باید هم متکی باشیم. اگر به این نیروها متکی نبودیم، موجودیت این کشور و این ملت، بشدت مورد تهدید و در خطر میبود. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان نظامی و انتظامی - 1369/10/22 عنوان فیش : استقلال ملی کلیدواژه(ها) : استقلال ملی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : شاید امروز آغوشهایی باز و دستهایی دراز هست که با کمترین اشارهیی، دوستیهایی را به جمهوری اسلامی ایران نشان بدهند و کمکهایی را ارایه نمایند؛ منتها آن دوستیها و آن کمکها، به قیمت گزافی تمام خواهد شد؛ به قیمت وابستگی و از دست دادن ارزشهای اساسی که انقلاب برای آنها به وجود آمد و از دست دادن این استقلال و این متکی نبودن به هیچ قدرتی. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان نظامی و انتظامی - 1369/10/22 عنوان فیش : اروپا کلیدواژه(ها) : اروپا نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : با این وضعی که امروز در دنیا هست، قدرتهایی که میتوانند به کسی کمک بدهند - چه اروپا که امروز میشود اسم آن را آورد، و چه امریکا - فقط به قیمت وابستگی به کسی کمک میدهند، و لاغیر. آن چیزی که معنایش کمک باشد، با داد و ستد و بده بستان، تفاوت میکند. بده بستان امر معقولی است؛ یعنی هر کس به قدر توان خودش، چیزی میدهد و چیزی میگیرد. کمک، آن چیزی است که امروز به عربستان سعودی میدهند و برای کویت تدارک میبینند و دیروز در جنگ با ما، به عراق میدادند. کمک، یعنی حمایت. طبیعی و بدیهی است که این، به قیمت وابستگی و از دست دادن شرف و ناموس ملی یک کشور و یک ملت انجام میگیرد. برای ملت ایران، با این انقلاب و با آن پیشینه و با این ظرفیت عظیم فکری و علمی، چنین چیزی محال است و نظام جمهوری اسلامی، اصلاً بر مبنای دیگری به وجود آمده است. من در حال حاضر، کشور دیگری را با این خصوصیات نمیشناسم. هر کس به همان اندازهیی که به قدرتهای بزرگ متکی است، به همان اندازه، وابستگی هم دارد. همه هم متکیاند؛ حتّی کشورهای اروپایی. همین کشورهای اروپایی که امروز در جهت ابرقدرتی پیش میروند، مجموع و تک تکشان، وابستهی به قدرت برتر امریکایند و بدون اجازهی امریکا، کارهای اساسی و حساس انجام نمیگیرد. شما خودتان نمونههایش را در مسایل مربوط به نیروهای مسلح اطلاع دارید و میدانید. |