[ بازگشت ] | [ چـاپ ]

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش : وحدت کلمه
کلیدواژه(ها) : وحدت کلمه
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
مسأله‌ی دوم هم درباره‌ی اصل اساسی همیشگی ماست که عبارت از اتحاد کلمه، وحدت جهت، هماهنگی و التیام نیروها در خط مقدسی است که اسلام و مبیّن حقیقی اسلام و مرشد این امت و این نسل - یعنی امام بزرگوارمان - ترسیم کرده است.


مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش : وحدت کلمه
کلیدواژه(ها) : وحدت کلمه
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
نکته‌ی دوم، مربوط به وحدت کلمه است. می‌دانید که در یک حرکت دسته‌جمعی، وحدت کلمه، ضامن همه‌ی امور است. بدون وحدت کلمه، حرکت دسته‌جمعی امکان ندارد؛ ولو آن حرکت، متوقف به پنج یا ده نفر آدم باشد. اگر همان ده نفر، با یکدیگر همسخن و همکلام نباشند و همکاری نکنند، امکان ندارد که آن کار پیش برود.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش : وحدت کلمه
کلیدواژه(ها) : وحدت کلمه
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
این شرایط حساس ماست؛ آن از لحاظ اصولی، این از لحاظ منطقه‌یی و زمانی، و آن هم از لحاظ اهمیت وحدت کلمه. شما دیدید که امام بزرگوارمان، در پیامهای مختلف و در سخنرانیهای گوناگون و در توصیه‌های خصوصی، چه‌قدر روی وحدت کلمه تأکید می‌کردند. من یادم می‌آید، در آن سالهایی که فتنه‌ی لیبرالها، همه‌ی حواس این کشور را به خود جلب کرده بود، ماها غالباً خدمت ایشان می‌رفتیم؛ یا شکایت می‌کردیم، یا کاری داشتیم، یا ایشان کار داشتند. در آن دیدارها، امام مکرر می‌فرمودند که اگر شماها با هم اختلاف و دعوا هم دارید، این دعوا را در درون خودتان تمام کنید؛ چرا در ملأ عام مطرح شود؟ البته وقتی ایشان می‌فرمودند، یک دسته - که ماها بودیم - گوش می‌کردند و دهانشان را می‌بستند. شما مرحوم شهید بهشتی(رضوان‌اللَّه‌علیه) را یادتان است. با این‌که آدمی بود که خیلی حرف داشت، خیلی هم قدرت گفتن داشت، سکوت کرد؛ ولی آن طرف دیگر، نه. امام(ره) پاس وحدت را داشتند و نگذاشتند که وضع به آن صورت پیش برود. مسأله‌ی وحدت، این‌قدر مهم است.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش : بصیرت
کلیدواژه(ها) : بصیرت
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
امام(ره) به معنای واقعی کلمه، یک حکیم بود. خدای متعال، حکمت به همان معنای حقیقی «ولقد اتینا لقمان الحکمة» را به این مرد داده بود. او واقعاً بصیرتی داشت. خیلی از چیزهایی که ماها حتّی گاهی با دقت نمی‌دیدیم، او آنها را در نگاه عادی مشاهده می‌کرد. حرفهای او، برخاسته‌ی از چنین دلی و چنان حکمتی بود.


مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش : اتحاد ملی و انسجام اسلامی
کلیدواژه(ها) : اتحاد ملی و انسجام اسلامی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
مسأله‌ی دوم هم درباره‌ی اصل اساسی همیشگی ماست که عبارت از اتحاد کلمه، وحدت جهت، هماهنگی و التیام نیروها در خط مقدسی است که اسلام و مبیّن حقیقی اسلام و مرشد این امت و این نسل - یعنی امام بزرگوارمان - ترسیم کرده است.

امام(ره) پاس وحدت را داشتند و نگذاشتند که وضع به آن صورت پیش برود. مسأله‌ی وحدت، این‌قدر مهم است.

جمعی از برادران از یک جناح، و جمعی از جناح دیگر، در مجلس و یا در بیرون از مجلس، با هم اختلاف نظر و اختلاف سلیقه و بگومگو دارند. البته شامل همه‌ی شما نمی‌شود؛ من این را قطعاً می‌دانم. مکرر گفته شده، همه هم می‌دانند که یک مقدار از این اختلاف نظرها هم طبیعی است؛ اما به یک نکته توجه کنید که اگر همین اظهارنظرهای سلیقه‌یی - که خیلی هم طبیعی به نظر می‌آید و در یک جامعه، بخصوص در یک جامعه‌ی اسلامی و آزاد مثل جامعه‌ی ما، اجتناب‌ناپذیر، بلکه لازم است - از حدود خود خارج شد، قطعاً به نفع دشمن است. در این مخالفتهای جناحی و گروهی با یکدیگر، باید حدود را نگه‌دارید.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش : صدور انقلاب اسلامی
کلیدواژه(ها) : صدور انقلاب اسلامی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
ماها از انقلاب طلب نداریم؛ هیچ‌کس طلب ندارد. «یمنّون علیک ان اسلموا قل لاتمنّوا علی اسلامکم بل‌اللَّه یمنّ علیکم ان هدیکم للایمان». خدای متعال توفیق داد، تا ما بتوانیم در صفوف مقدم این انقلاب، حرکت و کار بکنیم. ماها مدیون این انقلابیم. ما از این انقلاب طلبکار نیستیم؛ ولی مسلمانان عالم و عامه‌ی مردم ما، از این انقلاب طلبکارند؛ هر چند خوشبختانه آنها هم در این انقلاب، احساس طلبکاری نمی‌کنند و خودشان را سرباز انقلاب می‌دانند.

همه‌ی شما در هرجا که هستید، در حراست و حفاظت از این نظام، و در باز کردن مشکلات این کشور، به یک اندازه مسؤولید. ما اگر نتوانیم مشکلات این کشور را حل کنیم، نمی‌توانیم انقلاب را حفظ کنیم و طبعاً نمی‌توانیم آن را صادر نماییم. همه موظفند که به کارگزاران کشور و بخصوص به دولت، کمک کنند. این، یک وظیفه است. این، همان حرفی است که امام در طول نزدیک به یازده سال امامت پُربرکت و رهبری استثنایی خود، همیشه گفتند. عجیب این است که نگاه نمی‌کردند در رأس دولت کیست. یک وقت بنا بود که نخست‌وزیر معرفی کنیم. ایشان به من فرمودند، هر کس که از مجلس بیرون بیاید، من از او حمایت و دفاع خواهم کرد. نمی‌دانستند که چه کسی بیرون می‌آید؛ ولی گفتند هر کس که بیاید و هر دولتی که تشکیل بشود، از او حمایت می‌کنم.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش :اقتدا به امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) با پرهیز از مصرف‌گرایی و تجملات
کلیدواژه(ها) : مصرف‌‌گرایی
نوع(ها) : نهج‌البلاغه

متن فیش :
امیرالمؤمنین (علیه‌الصّلاةوالسّلام) در آن نامه‌ی معروف خود به «عثمان بن حنیف»، بعد از آن‌که می‌فرمایند تو سر چنین سفره‌یی بودی و چنین و چنان، زندگی خودشان را می‌فرمایند: «الا و انّ امامکم قد اکتفی من دنیاه بطمریه و من طعمه بقرصیه». بعد می‌فرمایند: «الّا وانّکم لا تقدرون علی ذلک»؛ یعنی من از شماها توقع این‌طور زندگی را ندارم.من و شما کجا می‌توانیم به خاطرمان خطور بدهیم که قادریم در آن حد اوج پرواز کنیم؟ مگر شوخی است؟ بحث این نیست که ما از خودمان مسؤولیت را دفع کنیم. نه، اگر کسی می‌تواند، باید بکند. بحث این نیست که برای عمل خودمان، توجیهی درست کنیم. نه، آن‌طور زندگی کردن، یک عمل تصنعی نیست؛ بلکه به یک روح پولادین متکی است، که آن روح در امیرالمؤمنین وجود داشت. در دنبال آن می‌فرمایند: «ولیکن اعینونی بورع و اجتهاد»(1)؛ ورع پیشه کنید و هرچه می‌توانید، در این راه سعی و کوشش نمایید. اگر آن‌طوری نمی‌توانید، تا هرجا که می‌توانید، این را دنبال کنید. ما اگر می‌خواهیم و شعار می‌دهیم و می‌گوییم که جامعه‌ی ما باید روحیه‌ی مصرف‌گرایی را کنار بگذارد و خودش را از آن چیزهایی که در فرهنگهای غربی ترویج می‌شود، رها کند، عمل به آن، متوقف به عمل ماست. ما هستیم که باید این را به مردم یاد بدهیم. مگر می‌شود خود ما دچار انواع و اقسام تشریفات و تجملاتِ ممکن باشیم، اما درعین‌حال از مردم توقع داشته باشیم که تجملاتی نباشند؟! اگر در جاهای دیگر شعارش را می‌دهند، ما باید عمل کنیم.
1 ) نامه 45 : از نامه‏هاى آن حضرت است به عثمان بن حنيف انصارى، كار گزارش در بصره، وقتى به حضرت خبر رسيد او را به مهمانى دعوت كرده‏اند و او به آنجا رفته.
أَمَّا بَعْدُ يَا ابْنَ حُنَيْفٍ فَقَدْ بَلَغَنِي أَنَّ رَجُلًا مِنْ فِتْيَةِ أَهْلِ الْبَصْرَةِ دَعَاكَ إِلَى مَأْدُبَةٍ فَأَسْرَعْتَ إِلَيْهَا تُسْتَطَابُ لَكَ الْأَلْوَانُ وَ تُنْقَلُ إِلَيْكَ الْجِفَانُ وَ مَا ظَنَنْتُ أَنَّكَ تُجِيبُ إِلَى طَعَامِ قَوْمٍ عَائِلُهُمْ مَجْفُوٌّ وَ غَنِيُّهُمْ مَدْعُوٌّ فَانْظُرْ إِلَى مَا تَقْضَمُهُ مِنْ هَذَا الْمَقْضَمِ فَمَا اشْتَبَهَ عَلَيْكَ عِلْمُهُ فَالْفِظْهُ وَ مَا أَيْقَنْتَ بِطِيبِ وُجُوهِهِ فَنَلْ مِنْهُ أَلَا وَ إِنَّ لِكُلِّ مَأْمُومٍ إِمَاماً يَقْتَدِي بِهِ وَ يَسْتَضِي‏ءُ بِنُورِ عِلْمِهِ أَلَا وَ إِنَّ إِمَامَكُمْ قَدِ اكْتَفَى مِنْ دُنْيَاهُ بِطِمْرَيْهِ وَ مِنْ طُعْمِهِ بِقُرْصَيْهِ أَلَا وَ إِنَّكُمْ لَا تَقْدِرُونَ عَلَى ذَلِكَ وَ لَكِنْ أَعِينُونِي بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَادٍ فَوَاللَّهِ مَا كَنَزْتُ مِنْ دُنْيَاكُمْ تِبْراً وَ لَا ادَّخَرْتُ مِنْ غَنَائِمِهَا وَفْراً وَ لَا أَعْدَدْتُ لِبَالِي ثَوْبِي طِمْراً وَ لَا حُزْتُ مِنْ أَرْضِهَا شِبْراً وَ لَا أَخَذْتُ مِنْهُ إِلَّا كَقُوتِ أَتَانٍ دَبِرَةٍ وَ لَهِيَ فِي عَيْنِي أَوْهَى وَ أَوْهَنُ مِنْ عَفْصَةٍ مَقِرَةٍ بَلَى كَانَتْ فِي أَيْدِينَا فَدَكٌ مِنْ كُلِّ مَا أَظَلَّتْهُ السَّمَاءُ فَشَحَّتْ عَلَيْهَا نُفُوسُ قَوْمٍ وَ سَخَتْ عَنْهَا نُفُوسُ قَوْمٍ آخَرِينَ وَ نِعْمَ الْحَكَمُ اللَّهُ وَ مَا أَصْنَعُ بِفَدَكٍ وَ غَيْرِ فَدَكٍ وَ النَّفْسُ مَظَانُّهَا فِي غَدٍ جَدَثٌ تَنْقَطِعُ فِي ظُلْمَتِهِ آثَارُهَا وَ تَغِيبُ أَخْبَارُهَا وَ حُفْرَةٌ لَوْ زِيدَ فِي فُسْحَتِهَا وَ أَوْسَعَتْ يَدَا حَافِرِهَا لَأَضْغَطَهَا الْحَجَرُ وَ الْمَدَرُ وَ سَدَّ فُرَجَهَا التُّرَابُ الْمُتَرَاكِمُ وَ إِنَّمَا هِيَ نَفْسِي أَرُوضُهَا بِالتَّقْوَى لِتَأْتِيَ آمِنَةً يَوْمَ الْخَوْفِ الْأَكْبَرِ وَ تَثْبُتَ عَلَى جَوَانِبِ الْمَزْلَقِ وَ لَوْ شِئْتُ لَاهْتَدَيْتُ الطَّرِيقَ إِلَى مُصَفَّى هَذَا الْعَسَلِ وَ لُبَابِ هَذَا الْقَمْحِ وَ نَسَائِجِ هَذَا الْقَزِّ وَ لَكِنْ هَيْهَاتَ أَنْ يَغْلِبَنِي هَوَايَ وَ يَقُودَنِي جَشَعِي إِلَى تَخَيُّرِ الْأَطْعِمَةِ وَ لَعَلَّ بِالْحِجَازِ أَوْ الْيَمَامَةِ مَنْ لَا طَمَعَ لَهُ فِي الْقُرْصِ وَ لَا عَهْدَ لَهُ بِالشِّبَعِ أَوْ أَبِيتَ مِبْطَاناً وَ حَوْلِي بُطُونٌ غَرْثَى وَ أَكْبَادٌ حَرَّى أَوْ أَكُونَ كَمَا قَالَ الْقَائِلُ : وَ حَسْبُكَ دَاءً أَنْ تَبِيتَ بِبِطْنَةٍ * وَ حَوْلَكَ أَكْبَادٌ تَحِنُّ إِلَى الْقِدِّ أَ أَقْنَعُ مِنْ نَفْسِي بِأَنْ يُقَالَ هَذَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَ لَا أُشَارِكُهُمْ فِي مَكَارِهِ الدَّهْرِ أَوْ أَكُونَ أُسْوَةً لَهُمْ فِي جُشُوبَةِ الْعَيْشِ فَمَا خُلِقْتُ لِيَشْغَلَنِي أَكْلُ الطَّيِّبَاتِ كَالْبَهِيمَةِ الْمَرْبُوطَةِ هَمُّهَا عَلَفُهَا أَوِ الْمُرْسَلَةِ شُغُلُهَا تَقَمُّمُهَا تَكْتَرِشُ مِنْ أَعْلَافِهَا وَ تَلْهُو عَمَّا يُرَادُ بِهَا أَوْ أُتْرَكَ سُدًى أَوْ أُهْمَلَ عَابِثاً أَوْ أَجُرَّ حَبْلَ الضَّلَالَةِ أَوْ أَعْتَسِفَ طَرِيقَ الْمَتَاهَةِ وَ كَأَنِّي بِقَائِلِكُمْ يَقُولُ إِذَا كَانَ هَذَا قُوتُ ابْنِ أَبِي طَالِبٍ فَقَدْ قَعَدَ بِهِ الضَّعْفُ عَنْ قِتَالِ الْأَقْرَانِ وَ مُنَازَلَةِ الشُّجْعَانِ أَلَا وَ إِنَّ الشَّجَرَةَ الْبَرِّيَّةَ أَصْلَبُ عُوداً وَ الرَّوَاتِعَ الْخَضِرَةَ أَرَقُّ جُلُوداً وَ النَّابِتَاتِ الْعِذْيَةَ أَقْوَى وَقُوداً وَ أَبْطَأُ خُمُوداً. وَ أَنَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ كَالضَّوْءِ مِنَ الضَّوْءِ وَ الذِّرَاعِ مِنَ الْعَضُدِ وَ اللَّهِ لَوْ تَظَاهَرَتِ الْعَرَبُ عَلَى قِتَالِي لَمَا وَلَّيْتُ عَنْهَا وَ لَوْ أَمْكَنَتِ الْفُرَصُ مِنْ رِقَابِهَا لَسَارَعْتُ إِلَيْهَا وَ سَأَجْهَدُ فِي أَنْ أُطَهِّرَ الْأَرْضَ مِنْ هَذَا الشَّخْصِ الْمَعْكُوسِ وَ الْجِسْمِ الْمَرْكُوسِ حَتَّى تَخْرُجَ الْمَدَرَةُ مِنْ بَيْنِ حَبِّ الْحَصِيدِ . وَ مِنْ هَذَا الْكِتَابِ ، وَ هُوَ آخِرُهُ : إِلَيْكِ عَنِّي يَا دُنْيَا فَحَبْلُكِ عَلَى غَارِبِكِ قَدِ انْسَلَلْتُ مِنْ مَخَالِبِكِ وَ أَفْلَتُّ مِنْ حَبَائِلِكِ وَ اجْتَنَبْتُ الذَّهَابَ فِي مَدَاحِضِكِ أَيْنَ الْقُرُونُ الَّذِينَ غَرَرْتِهِمْ بِمَدَاعِبِكِ أَيْنَ الْأُمَمُ الَّذِينَ فَتَنْتِهِمْ بِزَخَارِفِكِ فَهَا هُمْ رَهَائِنُ الْقُبُورِ وَ مَضَامِينُ اللُّحُودِ وَ اللَّهِ لَوْ كُنْتِ شَخْصاً مَرْئِيّاً وَ قَالَباً حِسِّيّاً لَأَقَمْتُ عَلَيْكِ حُدُودَ اللَّهِ فِي عِبَادٍ غَرَرْتِهِمْ بِالْأَمَانِيِّ وَ أُمَمٍ أَلْقَيْتِهِمْ فِي الْمَهَاوِي وَ مُلُوكٍ أَسْلَمْتِهِمْ إِلَى التَّلَفِ وَ أَوْرَدْتِهِمْ مَوَارِدَ الْبَلَاءِ إِذْ لَا وِرْدَ وَ لَا صَدَرَ هَيْهَاتَ مَنْ وَطِئَ دَحْضَكِ زَلِقَ وَ مَنْ رَكِبَ لُجَجَكِ غَرِقَ وَ مَنِ ازْوَرَّ عَنْ حَبَائِلِكِ وُفِّقَ وَ السَّالِمُ مِنْكِ لَا يُبَالِي إِنْ ضَاقَ بِهِ مُنَاخُهُ وَ الدُّنْيَا عِنْدَهُ كَيَوْمٍ حَانَ انْسِلَاخُهُ اعْزُبِي عَنِّي فَوَاللَّهِ لَا أَذِلُّ لَكِ فَتَسْتَذِلِّينِي وَ لَا أَسْلَسُ لَكِ فَتَقُودِينِي وَ ايْمُ اللَّهِ يَمِيناً أَسْتَثْنِي فِيهَا بِمَشِيئَةِ اللَّهِ لَأَرُوضَنَّ نَفْسِي رِيَاضَةً تَهِشُّ مَعَهَا إِلَى الْقُرْصِ إِذَا قَدَرْتُ عَلَيْهِ مَطْعُوماً وَ تَقْنَعُ بِالْمِلْحِ مَأْدُوماً وَ لَأَدَعَنَّ مُقْلَتِي كَعَيْنِ مَاءٍ نَضَبَ مَعِينُهَا مُسْتَفْرِغَةً دُمُوعَهَا أَ تَمْتَلِئُ السَّائِمَةُ مِنْ رِعْيِهَا فَتَبْرُكَ وَ تَشْبَعُ الرَّبِيضَةُ مِنْ عُشْبِهَا فَتَرْبِضَ وَ يَأْكُلُ عَلِيٌّ مِنْ زَادِهِ فَيَهْجَعَ قَرَّتْ إِذاً عَيْنُهُ إِذَا اقْتَدَى بَعْدَ السِّنِينَ الْمُتَطَاوِلَةِ بِالْبَهِيمَةِ الْهَامِلَةِ وَ السَّائِمَةِ الْمَرْعِيَّةِ طُوبَى لِنَفْسٍ أَدَّتْ إِلَى رَبِّهَا فَرْضَهَا وَ عَرَكَتْ بِجَنْبِهَا بُؤْسَهَا وَ هَجَرَتْ فِي اللَّيْلِ غُمْضَهَا حَتَّى إِذَا غَلَبَ الْكَرَى عَلَيْهَا افْتَرَشَتْ أَرْضَهَا وَ تَوَسَّدَتْ كَفَّهَا فِي مَعْشَرٍ أَسْهَرَ عُيُونَهُمْ خَوْفُ مَعَادِهِمْ وَ تَجَافَتْ عَنْ مَضَاجِعِهِمْ جُنُوبُهُمْ وَ هَمْهَمَتْ بِذِكْرِ رَبِّهِمْ شِفَاهُهُمْ وَ تَقَشَّعَتْ بِطُولِ اسْتِغْفَارِهِمْ ذُنُوبُهُمْ أُولئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ فَاتَّقِ اللَّهَ يَا ابْنَ حُنَيْفٍ وَ لْتَكْفُفْ أَقْرَاصُكَ لِيَكُونَ مِنَ النَّارِ خَلَاصُكَ .
ترجمه :
اما بعد، اى پسر حنيف، به من خبر رسيده كه مردى از جوانان اهل بصره تو را به مهمانى خوانده و تو هم به آن مهمانى شتافته‏اى، با غذاهاى رنگارنگ، و ظرفهايى پر از طعام كه به سويت آورده مى‏شده پذيراييت كرده‏اند، خيال نمى‏كردم مهمان شدن به سفره قومى را قبول كنى كه محتاجشان را به جفا مى‏رانند، و توانگرشان را به مهمانى مى‏خوانند به لقمه‏اى كه بر آن دندان مى‏گذارى دقت كن، لقمه‏اى را كه حلال و حرامش بر تو روشن نيست بيرون افكن، و آنچه را مى‏دانى از راه‏هاى حلال به دست آمده بخور. معلومت باد كه هر مأمومى را امامى است كه به او اقتدا مى‏كند، و از نور علمش بهره مى‏گيرد. آگاه باش امام شما از تمام دنيايش به دو جامه كهنه، و از خوراكش به دو قرص نان قناعت نموده. معلومتان باد كه شما تن دادن به چنين روشى را قدرت نداريد، ولى مرا با ورع و كوشش در عبادت، و پاكدامنى و درستى يارى كنيد. به خدا قسم من از دنياى شما طلايى نيندوخته، و از غنائم فراوان آن ذخيره‏اى برنداشته، و عوض اين جامه كهنه‏ام جامه كهنه ديگرى آماده نكرده‏ام آرى از آنچه آسمان بر آن سايه انداخته، فقط فدك در دست ما بود، كه گروهى از اينكه در دست ما باشد بر آن بخل ورزيدند، و ما هم به سخاوت از آن دست برداشتيم، و خداوند نيكوترين حاكم است. مرا با فدك و غير فدك چه كار كه در فردا جاى شخص در گور است، كه آثار آدمى در تاريكى آن از بين مى‏رود، و اخبارش پنهان مى‏گردد، گودالى كه اگر به گشادگى آن بيفزايند، و دستهاى گور كن به وسيع كردن آن اقدام نمايد باز هم سنگ و كلوخ زمين آن را به هم فشارد، و خاك روى هم انباشته رخنه‏هايش را ببندد اين است نفس من كه آن را به پرهيزكارى رياضت مى‏دهم تا با امنيت وارد روز خوف اكبر گردد، و در اطراف لغزشگاه ثابت بماند. اگر مى‏خواستم هر آينه مى‏توانستم به عسل مصفّا، و مغز اين گندم، و بافته‏هاى ابريشم راه برم، اما چه بعيد است كه هواى نفسم بر من غلبه كند، و حرصم مرا به انتخاب غذاهاى لذيذ وادار نمايد در حالى كه شايد در حجاز يا يمامه كسى زندگى كند كه براى او اميدى به يك قرص نان نيست، و سيرى شكم را به ياد نداشته باشد، يا آنكه شب را با شكم سير صبح كنم در حالى كه در اطرافم شكمهاى گرسنه، و جگرهايى سوزان باشد، يا چنان باشم كه گوينده‏اى گفته: «اين درد و ننگ تو را بس كه با شكم سير بخوابى، و در اطراف تو شكم‏هايى باشد كه پوستى را براى خوردن آرزو كنند». آيا به اين قناعت كنم كه به من امير مؤمنان گفته شود، ولى در سختى‏هاى روزگار با آنان شريك نباشم، يا در تلخى‏هاى زندگى الگويشان محسوب نشوم آفريده نشدم تا خوردن غذاهاى پاكيزه مرا سر گرم كند به مانند حيوان به آخور بسته كه همه انديشه‏اش علف خوردن است، يا چهار پاى رها شده كه كارش به هم زدن خاكروبه‏هاست، از علف‏هاى آن شكم را پر مى‏كند، و از منظور صاحبش از سير كردن او بى‏خبر مى‏باشد، هيهات از اينكه رهايم ساخته، يا بيكار و بيهوده‏ام گذاشته باشند، يا كشاننده عنان گمراهى باشم، يا در حيرت و سرگردانى بيراهه روم. انگار گوينده‏اى از شما مى‏گويد: اگر خوراك فرزند ابى طالب اين است پس ضعف و سستى او را از جنگ با هماوردان و معارضه با شجاعان مانع مى‏گردد بدانيد درختان بيابانى چوبشان سخت‏تر، و درختان سرسبز پوستشان نازك‏تر، و گياهان صحرايى آتششان قوى‏تر، و خاموشى آنها ديرتر است. من و رسول خدا همچون دو درختى هستيم كه از يك ريشه رسته، و چون ساعد و بازو مى‏باشيم. به خدا قسم اگر عرب در جنگ با من همدست شوند من از مقابله با آنان روى بر نگردانم، و اگر فرصت‏ها دست دهد شتابان بدان سو (شام) مى‏روم، و خواهم كوشيد تا زمين را از اين موجود وارونه، و سرنگون كالبد (معاويه) پاك نمايم، تا سنگريزه‏ها از ميان دانه‏هاى درو شده بيرون رود. و از اين نامه است كه پايان آن است اى دنيا، از من فاصله بگير، كه مهارت را بر گردنت انداختم، از چنگالت بيرون جستم، از دامهايت فرار كردم، و از رفتن در لغزشگاههايت دورى گزيدم. كجايند گذشتگانى كه به بازيهايت آنان را فريفتى كجايند ملّتهايى كه با زر و زيورت آنان را مغرور نمودى اينك اينان گروگانهاى قبور، و فرورفته در لابلاى لحدهايند. به خدا قسم اى دنيا اگر موجودى قابيل ديدن، و جسمى سزاوار لمس بودى، حدود خدا را بر تو جارى مى‏ساختم در رابطه با بندگانى كه به آرزوها فريبشان دادى، و ملتهايى كه در پرتگاه‏هاى هلاكت انداختى، و پادشاهانى كه تسليم نابودى كردى و به سر چشمه‏هاى بلا وارد نمودى، به جايى كه در ورود و خروجش امنيت نباشد. هيهات هر كس گام در لغزشگاههايت نهد بلغزد، و هر كه سوار آبهاى متراكمت گردد غرق شود، و آن كه از دامهاى تو به يك سو رود موفق گردد، و كسى كه از فتنه‏هاى تو سالم است باكى ندارد كه گرفتار تنگى زندگى باشد، و دنيا نزد او مانند روزى است كه لحظه پايانش فرا رسيده. از من دور شو، به خدا قسم رام تو نشوم تا مرا به خوارى نشانى، و عنان به دستت نگذارم تا هر كجا خواهى ببرى. قسم به خداوند، قسمى كه فقط اراده حق را از آن استثنا مى‏كنم، آنچنان نفس خويش را به رياضت وادارم كه به يك قرص نان زمانى كه براى خوردن يابد شاد شود، و به جاى خورش به نمك قناعت كند، و كاسه چشمم را در گريه‏هاى شب و روز قرار دهم تا چون چشمه‏اى كه آبش فرو رفته اشكى در آن نماند. آيا به همان گونه كه حيوان چرنده شكمش را با چريدن پر كند و بخوابد، و رمه گوسپند كه از علف سير مى‏شود و به جانب خوابگاهش مى‏رود، على هم از توشه خود بخورد و بخوابد چشمش روشن كه پس از ساليانى دراز به چهارپايان رها شده، و گوسپندان چرنده اقتدا كند خوشا به حال كسى كه واجبات پروردگارش را به جا آورده، و مشكلات را تحمل نموده، و در شب از خواب خوش دورى كرده، تا وقتى كه خواب بر او چيره شود زمين را فرش خود گرفته، و دست را بالش زير سر كند، در ميان جمعيتى كه ترس از قيامت ديده‏هايشان‏ را بيدار گذاشته، و پهلوهاشان از بستر استراحت جدا شده، و لبهاشان به ذكر پروردگارشان آهسته و آرام گوياست، و گناهانشان به كثرت استغفار از بين رفته، «اينان حزب خدايند، و بدانيد كه حزب خدا رستگارانند». پسر حنيف از خدا پروا كن، و قرص‏هاى نان خودت تو را بس باشد، تا اين روش موجب خلاصى‏ات از آتش جهنم گردد


مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش :بیداری دائمی در مقابل دشمن
کلیدواژه(ها) : غفلت نکردن
نوع(ها) : نهج‌البلاغه

متن فیش :
اگر دشمن معاند بیداری در مقابل ماست، ما باید لحظه‌به‌لحظه بیداری خود را حفظ کنیم. یک لحظه غفلت، روا نیست. امیرالمؤمنین(علیه‌السّلام) فرمود: «و من نام لم ینم عنه»(1). اگر شما غفلت کردید، دیگران از شما غفلت نمی‌کنند؛ مواظب باشید.
1 ) نامه 62 : از نامه‏هاى آن حضرت است به اهل مصر كه با مالك اشتر فرستاد، زمانى كه او را به حكومت مصر منصوب كرد
أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بَعَثَ مُحَمَّداً ( صلى الله عليه وآله ) نَذِيراً لِلْعَالَمِينَ وَ مُهَيْمِناً عَلَى الْمُرْسَلِينَ فَلَمَّا مَضَى ( عليه السلام ) تَنَازَعَ الْمُسْلِمُونَ الْأَمْرَ مِنْ بَعْدِهِ فَوَاللَّهِ مَا كَانَ يُلْقَى فِي رُوعِي وَ لَا يَخْطُرُ بِبَالِي أَنَّ الْعَرَبَ تُزْعِجُ هَذَا الْأَمْرَ مِنْ بَعْدِهِ ( صلى الله عليه وآله ) عَنْ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ لَا أَنَّهُمْ مُنَحُّوهُ عَنِّي مِنْ بَعْدِهِ فَمَا رَاعَنِي إِلَّا انْثِيَالُ النَّاسِ عَلَى فُلَانٍ يُبَايِعُونَهُ فَأَمْسَكْتُ يَدِي حَتَّى رَأَيْتُ رَاجِعَةَ النَّاسِ قَدْ رَجَعَتْ عَنِ الْإِسْلَامِ يَدْعُونَ إِلَى مَحْقِ دَيْنِ مُحَمَّدٍ ( صلى الله عليه وآله ) فَخَشِيتُ إِنْ لَمْ أَنْصُرِ الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ أَنْ أَرَى فِيهِ ثَلْماً أَوْ هَدْماً تَكُونُ الْمُصِيبَةُ بِهِ عَلَيَّ أَعْظَمَ مِنْ فَوْتِ وِلَايَتِكُمُ الَّتِي إِنَّمَا هِيَ مَتَاعُ أَيَّامٍ قَلَائِلَ يَزُولُ مِنْهَا مَا كَانَ كَمَا يَزُولُ السَّرَابُ أَوْ كَمَا يَتَقَشَّعُ السَّحَابُ فَنَهَضْتُ فِي تِلْكَ الْأَحْدَاثِ حَتَّى زَاحَ الْبَاطِلُ وَ زَهَقَ وَ اطْمَأَنَّ الدِّينُ وَ تَنَهْنَهَ وَ مِنْهُ : ‏إِنِّي وَ اللَّهِ لَوْ لَقِيتُهُمْ وَاحِداً وَ هُمْ طِلَاعُ الْأَرْضِ كُلِّهَا مَا بَالَيْتُ وَ لَا اسْتَوْحَشْتُ وَ إِنِّي مِنْ ضَلَالِهِمُ الَّذِي هُمْ فِيهِ وَ الْهُدَى الَّذِي أَنَا عَلَيْهِ لَعَلَى بَصِيرَةٍ مِنْ نَفْسِي وَ يَقِينٍ مِنْ رَبِّي وَ إِنِّي إِلَى لِقَاءِ اللَّهِ لَمُشْتَاقٌ وَ حُسْنِ ثَوَابِهِ لَمُنْتَظِرٌ رَاجٍ وَ لَكِنَّنِي آسَى أَنْ يَلِيَ أَمْرَ هَذِهِ الْأُمَّةِ سُفَهَاؤُهَا وَ فُجَّارُهَا فَيَتَّخِذُوا مَالَ اللَّهِ دُوَلًا وَ عِبَادَهُ خَوَلًا وَ الصَّالِحِينَ حَرْباً وَ الْفَاسِقِينَ حِزْباً فَإِنَّ مِنْهُمُ الَّذِي قَدْ شَرِبَ فِيكُمُ الْحَرَامَ وَ جُلِدَ حَدّاً فِي الْإِسْلَامِ وَ إِنَّ مِنْهُمْ مَنْ لَمْ يُسْلِمْ حَتَّى رُضِخَتْ لَهُ عَلَى الْإِسْلَامِ الرَّضَائِخُ فَلَوْ لَا ذَلِكَ مَا أَكْثَرْتُ تَأْلِيبَكُمْ وَ تَأْنِيبَكُمْ وَ جَمْعَكُمْ وَ تَحْرِيضَكُمْ وَ لَتَرَكْتُكُمْ إِذْ أَبَيْتُمْ وَ وَنَيْتُمْ أَ لَا تَرَوْنَ إِلَى أَطْرَافِكُمْ قَدِ انْتَقَصَتْ وَ إِلَى أَمْصَارِكُمْ قَدِ افْتُتِحَتْ وَ إِلَى مَمَالِكِكُمْ تُزْوَى وَ إِلَى بِلَادِكُمْ تُغْزَى انْفِرُوا رَحِمَكُمُ اللَّهُ إِلَى قِتَالِ عَدُوِّكُمْ وَ لَا تَثَّاقَلُوا إِلَى الْأَرْضِ فَتُقِرُّوا بِالْخَسْفِ وَ تَبُوءُوا بِالذُّلِّ وَ يَكُونَ نَصِيبُكُمُ الْأَخَسَّ وَ إِنَّ أَخَا الْحَرْبِ الْأَرِقُ وَ مَنْ نَامَ لَمْ يُنَمْ عَنْهُ وَ السَّلَامُ .
ترجمه :
اما بعد، خداوند سبحان محمّد صلّى اللّه عليه و آله را ترساننده جهانيان از عذاب فردا، و گواه بر انبيا فرستاد. چون از جهان در گذشت- صلّى اللّه عليه و آله- پس از او مسلمانان در رابطه با خلافت به نزاع برخاستند. به خدا قسم در قلبم‏ نمى‏افتاد، و بر خاطرم نمى‏گذشت كه عرب پس از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله خلافت را از خاندانش بيرون برند، يا آن را بعد از او از من دور دارند. چيزى مرا شگفت زده نكرد مگر شتافتن مردم به جانب فلان كه با او بيعت مى‏كردند. از مداخله در كار دست نگاه داشتم تا آنكه مشاهده نمودم گروهى از اسلام باز گشته، و مردم را به نابود كردن دين محمّد صلّى اللّه عليه و آله دعوت مى‏كنند، ترسيدم اگر به يارى اسلام و اهلش برنخيزم رخنه‏اى در دين ببينم يا شاهد نابودى آن باشم كه مصيبت آن بر من بزرگتر از فوت شدن حكومت بر شماست، حكومتى كه متاع دوران كوتاه زندگى است، و همچون سراب از بين مى‏رود، يا همچون ابر از هم مى‏پاشد. بنا بر اين در ميان آن فتنه‏ها قيام كردم تا باطل از بين رفت و نابود شد، و دين به استوارى و استحكام رسيد. و قسمتى از اين نامه است به خدا قسم اگر به تنهايى با دشمنان روبرو شوم در حالى كه تمام زمين را پر كرده باشند، مرا نه باك است و نه ترس. من بر گمراهى آنان و هدايت خويش از جانب خود بر بصيرت از سوى پروردگارم بر يقينم. هر آينه من آرزومند لقاى خدايم و به پاداش نيك او در انتظار و اميد، اما تأسّفم از اين است كه حكومت اين امت به دست بى‏خردان و تبهكاران افتد، و مال خدا را در بين خود دست به دست كنند، و عباد حق را به بردگى گيرند، و با شايستگان به جنگ خيزند، و فاسقان را همدست خود نمايند، زيرا از اينان كسى است كه در ميان شما شراب حرام نوشيد، و حدّى كه در اسلام مقرر بود بر او جارى گشت، و هم از اينان كسى است كه مسلمان نشد تا اينكه براى اسلام آوردنش به او بخشش كمى شد. اگر از حكومت اين نابكاران بر شما نمى‏ترسيدم اين مقدار شما را ترغيب و توبيخ نمى‏كردم، و در جمع و تحريك شما كوشش روا نمى‏داشتم، و زمانى كه سر باز زديد و سستى نموديد رهايتان مى‏كردم. آيا شما نمى‏بينيد سرزمين شما با حمله دشمن كم شده، و شهرهايتان تحت فرمان آنان در آمده، و كشورهايتان ربوده شده، و در شهرهاى شما جنگ در گرفته خدا شما را بيامرزد، به جانب جنگ با دشمنانتان كوچ كنيد، و خود را بر زمين سنگين مسازيد كه تن به خوارى بسپاريد، و به ذلّت برگرديد، و پست‏ترين برنامه نصيب شما شود. مرد جنگجو هميشه بيدار و هوشيار است، و هر كه از دشمن آسوده بخوابد دشمن نسبت به او نخواهد خفت. و السلام


مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش :تضییع نظام اسلامی عامل شبیه شدن به بنی اسرائیل
کلیدواژه(ها) : نظام جمهوری اسلامی ایران, عطیه الهی
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
مقدمتاً این نکته را عرض کنم که این نظام اسلامی، یک عطیه‌ی الهی است. خدای متعال، برطبق سنتهای تاریخی و قواعد و قوانین حاکم بر جهان بشریت، این پدیده‌ی علی‌الظاهر مستبعد را، حقیقتاً با قدرت کامله‌ی خود به‌وجود آورد. این، در درجه‌ی اول، عطیه‌یی الهی برای مردم ایران، و در درجه‌ی بعد، برای همه‌ی مسلمین عالم، و شگفت نیست اگر که بگوییم در درجه‌ی بعد هم برای همه‌ی مظلومان عالم بود.این عطیه‌ی الهی، این تفضل بزرگی که خدای متعال کرد - مثل همه‌ی تفضلات الهی - از طرف پروردگار یک سند تضمین‌شده در دست مردم ندارد. اگر این نعمت را خوب نگهداشتیم، خواهد ماند و روزبه‌روز بهتر و بالنده‌تر خواهد شد و برکات آن بیشتر می‌گردد. اگر خدای ناکرده آن را تضییع کردیم و این بار را حمل نکردیم، مثل همان کسانی خواهیم شد که خداوند متعال در قرآن، بارها و بارها اسم آنها را برای درس گرفتن ما آورده است؛ «مثل‌الّذین حمّلوا التّوریة ثمّ لم‌یحملوها»(1).
1 ) سوره مبارکه الجمعة آیه 5
مَثَلُ الَّذينَ حُمِّلُوا التَّوراةَ ثُمَّ لَم يَحمِلوها كَمَثَلِ الحِمارِ يَحمِلُ أَسفارًا ۚ بِئسَ مَثَلُ القَومِ الَّذينَ كَذَّبوا بِآياتِ اللَّهِ ۚ وَاللَّهُ لا يَهدِي القَومَ الظّالِمينَ
ترجمه :
کسانی که مکلف به تورات شدند ولی حق آن را ادا نکردند، مانند درازگوشی هستند که کتابهایی حمل می‌کند، (آن را بر دوش می‌کشد اما چیزی از آن نمی‌فهمد)! گروهی که آیات خدا را انکار کردند مثال بدی دارند، و خداوند قوم ستمگر را هدایت نمی‌کند!


مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش :بنی اسرائیل ، قوم محکوم به ذلت و خواری
کلیدواژه(ها) : بنی اسرائیل
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
خدای متعال، در باب بنی‌اسرائیل مکرر فرموده است که ما اینها را فضیلت دادیم، بر دشمنانشان پیروز کردیم و حکومت و مُلک و قدرتشان دادیم. همین بنی‌اسرائیل نیز کسانی هستند که خدای متعال درباره‌ی آنها فرمود: «ضربت علیهم الذّلّة والمسکنة و باؤا بغضب من‌اللَّه»(1). درباره‌ی بنی‌اسرائیل، تعبیرات گزنده‌ی متعدد دیگری در قرآن وجود دارد.
1 ) سوره مبارکه آل عمران آیه 112
ضُرِبَت عَلَيهِمُ الذِّلَّةُ أَينَ ما ثُقِفوا إِلّا بِحَبلٍ مِنَ اللَّهِ وَحَبلٍ مِنَ النّاسِ وَباءوا بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَضُرِبَت عَلَيهِمُ المَسكَنَةُ ۚ ذٰلِكَ بِأَنَّهُم كانوا يَكفُرونَ بِآياتِ اللَّهِ وَيَقتُلونَ الأَنبِياءَ بِغَيرِ حَقٍّ ۚ ذٰلِكَ بِما عَصَوا وَكانوا يَعتَدونَ
ترجمه :
هر جا یافت شوند، مهر ذلت بر آنان خورده است؛ مگر با ارتباط به خدا، (و تجدید نظر در روش ناپسند خود،) و (یا) با ارتباط به مردم (و وابستگی به این و آن)؛ و به خشم خدا، گرفتار شده‌اند؛ و مهر بیچارگی بر آنها زده شده؛ چرا که آنها به آیات خدا، کفر می‌ورزیدند و پیامبران را بناحق می‌کشتند. اینها بخاطر آن است که گناه کردند؛ و (به حقوق دیگران،) تجاوز می‌نمودند.


مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش :استقامت یعنی گم نکردن راه، با وجود اختلاف سیلقه‌ها
کلیدواژه(ها) : توصیه خدا به پیامبر
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
ما باید این هدف را از یاد نبریم که استقامت، یعنی بی‌راهه نرفتن، خط را گم نکردن و هدف را فراموش نکردن. این امر، این‌قدر حساس و مهم است که خدای متعال به پیامبر با آن عظمت نیز همین توصیه را می‌کند که ما حالا می‌خواهیم به خودمان این توصیه را بکنیم. می‌فرماید: «فاستقم کما امرت و من تاب معک»(1)؛ مواظب باش راه را گم و اشتباه نکنی. این گم کردن راه، حرف کلی و مبهمی است؛ هر کس می‌گوید که راه این است. ممکن است دو رفیق یا دو برادر، سلیقه‌ها و دیدگاهها و مبانی مختلفی داشته باشند و در زمینه‌های سیاسی یا اقتصادی، از دو نوع فکر برخوردار باشند و هر کدام بگوید که راه من، راه درستی است. آیا معنای استقامت در راه، این است؟ نه، طبعاً این اختلافات سلایق وجود دارد.
1 ) سوره مبارکه هود آیه 112
فَاستَقِم كَما أُمِرتَ وَمَن تابَ مَعَكَ وَلا تَطغَوا ۚ إِنَّهُ بِما تَعمَلونَ بَصيرٌ
ترجمه :
پس همان‌گونه که فرمان یافته‌ای، استقامت کن؛ و همچنین کسانی که با تو بسوی خدا آمده‌اند (باید استقامت کنند)! و طغیان نکنید، که خداوند آنچه را انجام می‌دهید می‌بیند!


مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش :خواستن دایمی صراط مستقیم از خدا
کلیدواژه(ها) : صراط مستقیم, مقاومت
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
شما اقلاً در هر نماز دو بار، و هر روز اقلاً ده بار، خدمت پروردگار عرض می‌کنید: «اهدناالصّراط المستقیم»(1). معمولاً انسان یک‌بار دعا می‌کند. این‌که دایم صراط مستقیم را از خدا می‌خواهیم، همان استجابت «استقم کما امرت»(2) است؛ استقامت. بخصوص ماها که کارگزار و مسؤولیم، بارمان سنگینتر است.
1 ) سوره مبارکه الفاتحة آیه 6
اهدِنَا الصِّراطَ المُستَقيمَ
ترجمه :
ما را به راه راست هدایت کن...

2 ) سوره مبارکه هود آیه 112
فَاستَقِم كَما أُمِرتَ وَمَن تابَ مَعَكَ وَلا تَطغَوا ۚ إِنَّهُ بِما تَعمَلونَ بَصيرٌ
ترجمه :
پس همان‌گونه که فرمان یافته‌ای، استقامت کن؛ و همچنین کسانی که با تو بسوی خدا آمده‌اند (باید استقامت کنند)! و طغیان نکنید، که خداوند آنچه را انجام می‌دهید می‌بیند!


مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش :زنده‌شدن اعمال در عرصه قیامت
کلیدواژه(ها) : پرونده اعمال, تجسم اعمال
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
وقتی انسان بعضی از این آیات قرآن را مرور می‌کند، واقعاً تکان می‌خورد. «وقفوهم انّهم مسئولون»(1)؛ آنها را نگهدارید. پروردگار نمی‌گذارد ما قدم از قدم برداریم. در آن عرصه‌ی عجیب و هول‌انگیز، یکی‌یکی کارها و حرکات و حرفها و اعمال و حتّی گاهی تصورات ما، زنده خواهد شد و مورد مداقه قرار خواهد گرفت. «فمن یعمل مثقال ذرّة خیرا یره. و من یعمل مثقال ذرّة شرّا یره»(2). شما خود آن خیر و شر را در قیامت می‌بینید. خود آن عمل، آن‌جا در مقابل ما مجسم و زنده خواهد شد.
1 ) سوره مبارکه الصافات آیه 24
وَقِفوهُم ۖ إِنَّهُم مَسئولونَ
ترجمه :
آنها را نگهدارید که باید بازپرسی شوند!

2 ) سوره مبارکه الزلزلة آیه 7
فَمَن يَعمَل مِثقالَ ذَرَّةٍ خَيرًا يَرَهُ
ترجمه :
پس هر کس هموزن ذرّه‌ای کار خیر انجام دهد آن را می‌بیند!

3 ) سوره مبارکه الزلزلة آیه 8
وَمَن يَعمَل مِثقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ
ترجمه :
و هر کس هموزن ذرّه‌ای کار بد کرده آن را می‌بیند!


مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش :امام خمینی(ره)، حکیمی به معنای واقعی کلمه
کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
امام(ره) به معنای واقعی کلمه، یک حکیم بود. خدای متعال، حکمت به همان معنای حقیقی «ولقد اتینا لقمان الحکمة»(1) را به این مرد داده بود. او واقعاً بصیرتی داشت. خیلی از چیزهایی که ماها حتّی گاهی با دقت نمی‌دیدیم، او آنها را در نگاه عادی مشاهده می‌کرد. حرفهای او، برخاسته‌ی از چنین دلی و چنان حکمتی بود.
1 ) سوره مبارکه لقمان آیه 12
وَلَقَد آتَينا لُقمانَ الحِكمَةَ أَنِ اشكُر لِلَّهِ ۚ وَمَن يَشكُر فَإِنَّما يَشكُرُ لِنَفسِهِ ۖ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَميدٌ
ترجمه :
ما به لقمان حکمت دادیم؛ (و به او گفتیم:) شکر خدا را بجای آور هر کس شکرگزاری کند، تنها به سود خویش شکر کرده؛ و آن کس که کفران کند، (زیانی به خدا نمی‌رساند)؛ چرا که خداوند بی‌نیاز و ستوده است.


مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش :طلبکار نبودن هیچ کس از انقلاب
کلیدواژه(ها) :
نوع(ها) : قرآن

متن فیش :
ماها از انقلاب طلب نداریم؛ هیچ‌کس طلب ندارد. «یمنّون علیک ان اسلموا قل لاتمنّوا علی اسلامکم بل‌اللَّه یمنّ علیکم ان هدیکم للایمان»(1). خدای متعال توفیق داد، تا ما بتوانیم در صفوف مقدم این انقلاب، حرکت و کار بکنیم. ماها مدیون این انقلابیم. ما از این انقلاب طلبکار نیستیم؛ ولی مسلمانان عالم و عامه‌ی مردم ما، از این انقلاب طلبکارند؛ هر چند خوشبختانه آنها هم در این انقلاب، احساس طلبکاری نمی‌کنند و خودشان را سرباز انقلاب می‌دانند
1 ) سوره مبارکه الحجرات آیه 17
يَمُنّونَ عَلَيكَ أَن أَسلَموا ۖ قُل لا تَمُنّوا عَلَيَّ إِسلامَكُم ۖ بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيكُم أَن هَداكُم لِلإيمانِ إِن كُنتُم صادِقينَ
ترجمه :
آنها بر تو منّت می‌نهند که اسلام آورده‌اند؛ بگو: «اسلام آوردن خود را بر من منّت نگذارید، بلکه خداوند بر شما منّت می‌نهد که شما را به سوی ایمان هدایت کرده است، اگر (در ادّعای ایمان) راستگو هستید!


مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش :وارد میدان کردن «خود» به جای «خدا»، آغاز نقطه‌ی انحراف
کلیدواژه(ها) : عامل انحراف, دشمن درونی
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
برادران! دارای هر سلیقه و هر جناح و هر فکر و - به قول معروف - هر خطی که هستید، بدانید که یک‌جا نقطه‌ی انشعاب است؛ مواظب آن‌جا باشید. آن‌جا عبارت از آن نقطه و لحظه‌یی است که احساس می‌کنید به جای خدا، «خود» وارد میدان می‌شود. نقطه‌ی انحراف، این‌جاست. «اعدی عدوّک نفسک الّتی بین جنبیک»(1). این نفس و این من، از همه‌ی دشمنان، دشمنتر است؛ چیزی است که برای ارضای آن، گاهی ممکن است خدای ناکرده ما حاضر بشویم که شریفترین و عزیزترین ارزشها را هم از یاد ببریم. این‌جا نقطه‌ی انحراف است و هر لحظه هم در انتظار ماست؛ باید مواظب این بود.
1 )
عوالی اللئالی ،ابن ابی جمهور احسائی  ج 4 ص 118 ح187 
میزان الحكمه ، ری شهری : ج3 ص 1848 ب 2561 ؛ 
جامع الصغیر، سیوطی  : ج1 ص 173 ح 1147؛
بحارالانوار ،علامه مجلسی: ج 67 ص 36 ؛
 كنز العمال ،متقی هندی : ج 4 ص 431 ح 11264 ؛

قال النبی ص أعدى عدوك نفسك التی بين جنبيك».
ترجمه :
پیامبر گرامی اسلام (ص)فرمود: سرسخت ترین دشمنت نفس تو هست كه در میان دو پهلويت قرار دارد.»


مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش :غرور؛ عامل انحراف/صحیفه سجادیه دعای 20
کلیدواژه(ها) : عامل انحراف, کبر, غرور
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
در دعای مکارم‌الاخلاق می‌خوانید: خدایا! به من عزت بده، به من جاه بده؛ ولی «لاتبتلینی بالکبر»(1)؛ من را مبتلای به غرور نکن. من را به عبادت موفق بکن؛ ولی مبتلای به عجب نکن. یعنی حتّی در اثنای عبادت، این دوراهی هست. لحظه‌ی خودشگفتیِ «این منم»، همان لحظه‌یی است که از این جاده‌ی مستقیمِ مبارکِ خوش‌عاقبت، به یک جاده‌ی پُررنج و گمراه‌کننده می‌لغزیم. این، نقطه‌ی انحراف است؛ باید به این توجه کرد.
1 )
الصحیفه السجادیه ، دعای 20 ؛

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ بَلِّغْ بِإِيمَانِی أَكْمَلَ الْإِيمَانِ، وَ اجْعَلْ يَقِينِی أَفْضَلَ الْيَقِينِ، وَ انْتَهِ بِنِيَّتِی إِلَى أَحْسَنِ النِّيَّاتِ، وَ بِعَمَلِی إِلَى أَحْسَنِ الْأَعْمَالِ. اللَّهُمَّ وَفِّرْ بِلُطْفِكَ نِيَّتِی، وَ صَحِّحْ بِمَا عِنْدَكَ يَقِينِی، وَ اسْتَصْلِحْ بِقُدْرَتِكَ مَا فَسَدَ مِنِّی. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اكْفِنِی مَا يَشْغَلُنِی الِاهْتِمَامُ بِهِ، وَ اسْتَعْمِلْنِی بِمَا تَسْأَلُنِی غَداً عَنْهُ، وَ اسْتَفْرِغْ أَيَّامِی فِيمَا خَلَقْتَنِی لَهُ، وَ أَغْنِنِی وَ أَوْسِعْ عَلَيَّ فِی رِزْقِكَ، وَ لَا تَفْتِنِّی بِالنَّظَرِ، وَ أَعِزَّنِی وَ لَا تَبْتَلِيَنِّی بِالْكِبْرِ، وَ عَبِّدْنِی لَكَ وَ لَا تُفْسِدْ عِبَادَتِی بِالْعُجْبِ، وَ أَجْرِ لِلنَّاسِ عَلَى يَدِيَ الْخَيْرَ وَ لَا تَمْحَقْهُ بِالْمَنِّ، وَ هَبْ لِی مَعَالِيَ الْأَخْلَاقِ، وَ اعْصِمْنِی مِنَ الْفَخْرِ. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ لَا تَرْفَعْنِی فِی النَّاسِ دَرَجَةً إِلَّا حَطَطْتَنِی عِنْدَ نَفْسِی مِثْلَهَا، وَ لَا تُحْدِثْ لِی عِزّاً ظَاهِراً إِلَّا أَحْدَثْتَ لِی ذِلَّةً بَاطِنَةً عِنْدَ نَفْسِی بِقَدَرِهَا
ترجمه :
بار خدايا بر محمد و خاندانش درود بفرست و ايمان مرا به كامل‏ترين درجات ايمان و يقين مرا به برترين مراتب يقين و نيّت مرا به نيكوترين نيتها و عمل مرا به بهترين اعمال برسان. خداوندا، به لطف خود نيّت مرا كامل گردان و يقين مرا به آنچه در نزد تو است از اشتباه بدور و تصحیح نما، و به قدرت خود فساد مرا به صلاح بدل نماى. بار خدايا بر محمد و خاندانش درود بفرست و از كاری كه اهمیت به آن مرا مشغول كرده است، بى‏نياز گردان و به كارى بر گمار كه در روز باز پسين از من خواهى و روزهاى عمر مرا در كارى كه مرا براى آن آفريده‏اى مصروف دار و مرا بى‏نياز فرماى و روزیت بر من وسیع و فراوان گردان و به نگريستن به حسرت در مال و جاه كسان گرفتار مساز و عزيزم دار و به تكبر دچارم مكن. مرا به بندگى خود گير و عبادتم را به خودپسندی تباه مكن. و كارهاى خير در حق مردم را به دست من جارى كن و كارهاى خير من به شائبه منت نهادن بر خلق خداى نابود نكن و از اخلاق متعالى بهره‏ورم دار و از فخرفروشی در امانم دار. بار خدايا بر محمد و خاندانش درود بفرست. و مرتبه و مقام مرا نزد مردم بالا نبر جز آنكه به همان اندازه در نفس خود خوارم گردانی و عزّتى آشكار برایم ایجاد نكن جز آنكه به همان اندازه در نفس خود ذليل گردانی


مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش :خوشحالی دشمنان از وجود اختلاف بین جناح‌ها
کلیدواژه(ها) : اختلاف سیاسی
نوع(ها) : حدیث

متن فیش :
در مقابل آنان، یک جناح وجود دارد که آن، جناح معتقد به اسلام و امام و اهداف اسلامی و نظام جمهوری اسلامی است. آنان هر دو جناح را هم جزو این جناح می‌دانند. لذا هر کدام که حرفی بزنید، بدون این‌که ملاحظه کنند شما از چه جناحی هستید، خوشحال می‌شوند و می‌گویند که در صف دشمن - آنان شما را دشمن می‌دانند؛ درست هم هست - زمزمه‌ی اختلاف به گوش می‌رسد. «ففی ذلک سرور عدوّک»(1).
1 )
مصباح المتهجد، شیخ طوسی  ص 582 
اقبال الاعمال، سید بن طاووس  : ج 1 ص 173 ف 20 
مصباح كفعمی : ص 600 
بحارالانوار، علامه مجلسی : ج 95 ص ،92

كان علی بن الحسين سيد العابدين ص يصلی عامة الليل فی شهر رمضان فإذا كان السحر دعا بهذا الدعاء ......إلهی إن أدخلتنی النار ففی ذلك سرور عدوك ، وإن أدخلتنی الجنة ففی ذلك سرور نبيك ، وأنا والله أعلم أن سرور نبيك أحب إليك من سرور عدوك .
ترجمه :
«خدایا ! اگر مرا در آتش داخل كنی همانا كه دشمن تو بدان خوشحال می شود و اگر مرا به بهشت داخل كنی پس خوشحالی پیامبرت در آن است . و به خدا قسم كه من می دانم كه شادیپیامبرت از شادی دشمنت برای تو محبوبتر است ».


مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش : هویت اسلامی
کلیدواژه(ها) : هویت اسلامی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
وقتی این انقلاب، به برکت عطایای متواتره‌ی الهی به پیروزی رسید، شما که انقلابی و مؤمن به این راه و این هدف هستید، آیا فکر کرده‌اید که چرا وارد محدوده‌ی مؤمنین و کارگزاران و عاملان این مجموعه شده‌اید؟ آیا انگیزه‌یی جز این وجود داشت که خدای متعال و عده‌اش را عمل کرد و ما را از ضعف و ذلت و ادبار و توسری‌خوری همه‌ی قدرتهای ظالم و دوری از هویت اسلامی نجات داد؟ بسیار خوب، حالا بایستی با همه‌ی وجودمان، در راه اسلام حرکت کنیم.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش : عزت امت اسلامی
کلیدواژه(ها) : عزت امت اسلامی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
این نعمت، شکر لازم دارد. شکر این نعمت و نگهداری این عطیه و تفضل بزرگ الهی به این است که ما به وظایفمان در قبال این لطف الهی آشنا بشویم و به آنها عمل کنیم؛ هدف را فراموش نکنیم؛ یادمان نرود که خدای متعال، این انقلاب را پیروز کرد و مسلمین ایران را به برکت این انقلاب و به برکت آن رهبر استثنایی، عزت بخشید. اصلا خدای متعال، او را برای چنین نقطه‌ی عطف تاریخی ذخیره کرده بود. ظاهرا آدم خیال می‌کند که خدای متعال، این وجود گرانبها و گرانمایه را تربیت کرده و نگهداشته بود، تا چنین حرکتی را در دنیا و در تاریخ به وجود بیاورد.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش : تجملگرایی
کلیدواژه(ها) : تجملگرایی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
امیرالمؤمنین (علیه‏الصّلاةوالسّلام) در آن نامه‏ی معروف خود به «عثمان بن حنیف»، بعد از آن‏که می‏فرمایند تو سر چنین سفره‏یی بودی و چنین و چنان، زندگی خودشان را می‏فرمایند: «الا و انّ امامکم قد اکتفی من دنیاه بطمریه و من طعمه بقرصیه». بعد می‏فرمایند: «الّا وانّکم لا تقدرون علی ذلک»؛ یعنی من از شماها توقع این‏طور زندگی را ندارم.
من و شما کجا می‏توانیم به خاطرمان خطور بدهیم که قادریم در آن حد اوج پرواز کنیم؟ مگر شوخی است؟ بحث این نیست که ما از خودمان مسؤولیت را دفع کنیم. نه، اگر کسی می‏تواند، باید بکند. بحث این نیست که برای عمل خودمان، توجیهی درست کنیم. نه، آن‏طور زندگی کردن، یک عمل تصنعی نیست؛ بلکه به یک روح پولادین متکی است، که آن روح در امیرالمؤمنین وجود داشت.
در دنبال آن می‌فرمایند: «ولیکن اعینونی بورع و اجتهاد»؛ ورع پیشه کنید و هرچه می‌توانید، در این راه سعی و کوشش نمایید. اگر آن‌طوری نمی‌توانید، تا هرجا که می‌توانید، این را دنبال کنید. ما اگر می‌خواهیم و شعار می‌دهیم و می‌گوییم که جامعه‌ی ما باید روحیه‌ی مصرف‌گرایی را کنار بگذارد و خودش را از آن چیزهایی که در فرهنگهای غربی ترویج می‌شود، رها کند، عمل به آن، متوقف به عمل ماست. ما هستیم که باید این را به مردم یاد بدهیم. مگر می‌شود خود ما دچار انواع و اقسام تشریفات و تجملات ممکن باشیم، اما درعین‌حال از مردم توقع داشته باشیم که تجملاتی نباشند؟! اگر در جاهای دیگر شعارش را می‌دهند، ما باید عمل کنیم.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش : روشنفکری
کلیدواژه(ها) : روشنفکری
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
در آن سالهای اختناق، همیشه در حوزه‏های علمیه و در جمعهای مبارزی و روشن‏فکری، ماها در بین خودمان، آن کسانی را که در فاصله‏ی بین سالهای 20 و 32 که اختناق مجدد محمّد رضا خانی بر این مملکت مسلط شد کاری نکرده بودند، محاکمه می‏کردیم و می‏گفتیم: در آن ده، دوازده سالی که مقداری گشایش بود و می‏شد کاری کرد، چرا کاری نکردند؟ شاید همین حالا بعضی از ماها، خودمان یا دیگری را، در برهه‏هایی از همین ده، دوازده سال گذشته، مورد سؤال و ملامت قرار بدهیم، که فلان‏جا که می‏شد فلان کار را بکنیم، چرا نکردیم؟ یا در آینده، مردم این کشور و مسلمانان دنیا، از ما سؤال خواهند کرد که فرصت گرانبهایی در اختیار شما قرار گرفت، در این فرصت چه کردید؟ آیا به همه‏ی وظیفه‏ی خود عمل کردید، یا نه؟ اگر ما ذرةٌ مثقالی کوتاهی کرده باشیم، زیر ذره‏بین‏ها مورد مداقه و مؤاخذه قرار خواهد گرفت.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش : مصرف‌‌گرایی
کلیدواژه(ها) : مصرف‌‌گرایی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
امیر المؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) در آن نامه‏ی معروف خود به «عثمان بن حنیف»، بعد از آنکه می‏فرمایند تو سر چنین سفره‏یی بودی و چنین و چنان، زندگی خودشان را می‏فرمایند: «الا و انّ امامکم قد اکتفی من دنیاه بطمریه و من طعمه بقرصیه» . بعد می‏فرمایند: «الّا و إنّکم لا تقدرون علی ذلک»؛ یعنی من از شماها توقع این‏طور زندگی را ندارم. من و شما کجا می‏توانیم به خاطرمان خطور بدهیم که قادریم در آن حد اوج پرواز کنیم؟ مگر شوخی است؟ بحث این نیست که ما از خودمان مسئولیت را دفع کنیم. نه، اگر کسی می‏تواند، باید بکند. بحث این نیست که برای عمل خودمان، توجیهی درست کنیم. نه، آن‏طور زندگی کردن، یک عمل تصنعی نیست؛ بلکه به یک روح پولادین متکی است، که آن روح در امیر المؤمنین وجود داشت.

در دنبال آن می‏فرمایند: «و لیکن اعینونی بورع و اجتهاد»؛ ورع پیشه کنید و هرچه می‏توانید، در این راه سعی و کوشش نمایید. اگر آن‏طوری نمی‏توانید، تا هرجا که می‏توانید، این را دنبال کنید. ما اگر می‏خواهیم و شعار می‏دهیم و می‏گوییم که جامعه‏ی ما باید روحیه‏ی مصرف‏گرایی را کنار بگذارد و خودش را از آن چیزهایی که در فرهنگهای غربی ترویج می‏شود، رها کند، عمل به آن، متوقف به عمل ماست. ما هستیم که باید این را به مردم یاد بدهیم. مگر می‏شود خود ما دچار انواع و اقسام تشریفات و تجملاتِ ممکن باشیم، اما درعین‏حال از مردم توقع داشته باشیم که تجملاتی نباشند؟! اگر در جاهای دیگر شعارش را می‏دهند، ما باید عمل کنیم.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش :امام(ره) می فرمودنند:از اول انقلاب احساس کرده‌ام که در همه‌ی مراحل، دست قدرتی به ما کمک می‌کند
کلیدواژه(ها) : نظام جمهوری اسلامی ایران, الطاف الهی, تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد, ارتباط آیت الله خامنه‌ای با امام خمینی, نصرت الهی, دشمنی استکبار با انقلاب و نظام اسلامی
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
نظام جمهوری اسلامی، یک حرکت عظیم الهی است. ابعاد این حرکت، به ابعاد مرزهای این کشور محصور نیست. این حرکت، حتّی به حصارهای زمان کنونی هم محدود نمی‌شود؛ یک حرکت عظیم تاریخی است. باید طوری باشد که نسلهای دیگر و ملتهای مسلمان معاصر ما، از این حرکت درس بگیرند، نیرو به دست آورند و راهشان را پیدا کنند.
این مقطع، مقطع عجیبی است. انسان هرچه بیشتر در این مسأله غور می‌کند، حقیقتاً لطف و عنایت خداوند را بیشتر می‌بیند. پدیده‌ی عظیم حکومت دینی - آن هم دین اسلام - همیشه مورد خصومت و دشمنیِ حساب‌شده و دقیق دشمنان بوده، و بخصوص دویست سال یا بیشتر است که علیه آن، کسانی در دنیا برنامه‌ریزی و کار می‌کنند. در این شرایط، ناگهان نهال حکومت دینی در این سرزمین رویید و بالید. یعنی در زمان اقتدار روزافزون و از همیشه بیشتر قدرتهای جهانی، و این تکنولوژی انحصاری که در اختیار آنهاست - که هیچ‌وقت قدرتهای عالم، این‌گونه مسلح نبوده‌اند و ابزار فشار در اختیارشان نبوده است - انقلاب اسلامی در ایران پیروز شد؛ آن هم در کشوری که سالهای متمادی، روی فرهنگ و روحیه‌اش، کار منفی شده بوده است. این، جز لطف و دست پنهان قدرت الهی، چیز دیگری نبود؛ هم به وجود آمدن آن، و هم پیشرفت و ادامه‌اش تا امروز. این نکته‌یی بود که امام بزرگوارمان، عمیقاً به آن معتقد بودند.
ایشان یک‌وقت در جریانی فرمودند: من از اول انقلاب احساس کرده‌ام که در همه‌ی مراحل، دست قدرتی به ما کمک می‌کند و ما را راهنمایی می‌نماید. واقعاً همین‌طور است. البته خدای متعال، این دست قدرت را تصادفی و شانسی و بیهوده نمی‌فرستد؛ بلکه به عنوان پاداش یک مجاهدت و یک ازخودگذشتگی می‌فرستد؛ یعنی قوانین تاریخ، به هم نخورده است. این‌طور نیست که کسی تصور کند آنچه پیش آمده، کتره‌یی بوده است. نه، آنچه پیش‌آمده، منطبق بر قواعد عالم است؛ منتها برطبق قوانین و قواعد مادّیِ شناخته شده نیست؛ بلکه عنصر معنوی در آن کار، مؤثر و کننده‌ی کار است.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش : حمایت از سرمایه ایرانی
کلیدواژه(ها) : حمایت از سرمایه ایرانی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
من نمی‌گویم ما به صورتی رفتار بکنیم که اوضاع اقتصادی را به هم بپاشیم و کسانی را که می‌خواهند اقدامی انجام دهند و سرمایه‌گذاری‌یی‌ بکنند، بتارانیم. نه، باید سیاستها عاقلانه و مدبرانه باشد؛ همان‌طور که بحمد اللّه در ترتیباتی که هست، همین‌گونه هم می‌باشد. در این، هیچ شکی نیست. لیکن مسئله این است که در تمام سیاست‌گذاری‌ها و روشهایی که شما برای اجرا در نظر می‌گیرید، باید ببینید که این قانون و این روش و این آیین‌نامه، در مجموع به سود چه کسی تمام می‌شود و چه کسی از آن منتفع می‌گردد. آیا آن کسانی که حقوقشان تضییع شده است، منتفع می‌شوند، یا دیگران؟ بینش اسلامی ما این است.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش : شهید بهشتی‏
کلیدواژه(ها) : شهید بهشتی‏
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
شما مرحوم شهید بهشتی (رضوان اللّه علیه) را یادتان است. بااینکه آدمی بود که خیلی حرف داشت، خیلی هم قدرت گفتن داشت، سکوت کرد؛ ولی آن طرف دیگر، نه. امام (ره) پاس وحدت را داشتند و نگذاشتند که وضع به آن صورت پیش برود. مسأله‏ی وحدت، این‏قدر مهم است.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش : جامعه اسلامی
کلیدواژه(ها) : جامعه اسلامی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
جمعی از برادران از یك جناح، و جمعی از جناح دیگر، در مجلس و یا در بیرون از مجلس، باهم اختلاف نظر و اختلاف سلیقه و بگومگو دارند. البته شامل همه‌ی شما نمی‌شود؛ من این را قطعاً می‌دانم. مكرر گفته شده، همه هم می‌دانند كه یك مقدار از این اختلاف نظرها هم طبیعی است؛ اما به یك نكته توجه كنید كه اگر همین اظهار نظرهای سلیقه‌یی كه خیلی هم طبیعی به نظر می‌آید و در یك جامعه‌، بخصوص در یك جامعه‌ی اسلامی‌ و آزاد مثل جامعه‌ی ما، اجتناب‌ناپذیر، بلكه لازم است از حدود خود خارج شد، قطعاً به نفع دشمن است. در این مخالفتهای جناحی و گروهی با یكدیگر، باید حدود را نگه دارید.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش : مصرف‌‌گرایی, اصلاح الگوی مصرف
کلیدواژه(ها) : مصرف‌‌گرایی, اصلاح الگوی مصرف
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
جامعه‌ی ما باید روحیه‌ی مصرف‌گرایی را كنار بگذارد و خودش را از آن چیزهایی كه در فرهنگهای غربی ترویج می‌شود، رها كند،

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش : الگو, کارگزاران نظام جمهوری اسلامی
کلیدواژه(ها) : الگو, کارگزاران نظام جمهوری اسلامی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
كارگزاران حكومت اسلامی، از لحاظ ایمانی باید به سمت نمونه و الگو شدن پیش بروند؛ یعنی نمونه‌ی انسان متدین انقلابی مسلط بر نفس و عامل برای خدا باشند.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه), حکمت امام خمینی (ره)
کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه), حکمت امام خمینی (ره)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
امام(ره) به معنای واقعی کلمه، یک حکیم بود.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش : حکومت‎ اسلامی, کارگزاران نظام جمهوری اسلامی
کلیدواژه(ها) : حکومت‎ اسلامی, کارگزاران نظام جمهوری اسلامی
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
حكومت اسلامی، یعنی كارگزارانش برای اسلام و خدا كار می‌كنند، نه برای خود.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش : شهید بهشتی‏
کلیدواژه(ها) : شهید بهشتی‏
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
شما مرحوم شهید بهشتی (رضوان اللّه علیه) را یادتان است. بااینكه آدمی بود كه خیلی حرف داشت، خیلی هم قدرت گفتن داشت، سكوت كرد؛ ولی آن طرف دیگر، نه. امام (ره) پاس وحدت را داشتند و نگذاشتند كه وضع به آن صورت پیش برود. مسأله‌ی وحدت، این‌قدر مهم است.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش : مردم ایران, شکر مسئولین/ شکر مردم, نقش مردم در انقلاب اسلامی, اتکای نظام اسلامی به مردم
کلیدواژه(ها) : مردم ایران, شکر مسئولین/ شکر مردم, نقش مردم در انقلاب اسلامی, اتکای نظام اسلامی به مردم
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
حقيقتا مردم ولى‌نعمت ما و كارگزاران اين نظام هستند.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش :امام(ره) فرمودند:هر نخست‌وزیری از مجلس رای بیاورد، من از او حمایت خواهم کرد.
کلیدواژه(ها) : تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد, حمایت امام خمینی(ره) از دولتها, حمایت از مسئولین
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
همه موظفند که به کارگزاران کشور و بخصوص به دولت، کمک کنند. این، یک وظیفه است. این، همان حرفی است که امام در طول نزدیک به یازده سال امامت پُربرکت و رهبری استثنایی خود، همیشه گفتند. عجیب این است که نگاه نمیکردند در رأس دولت کیست. یک وقت بنا بود که نخست‌وزیر معرفی کنیم. ایشان به من فرمودند، هر کس که از مجلس بیرون بیاید، من از او حمایت و دفاع خواهم کرد. نمیدانستند که چه کسی بیرون میآید؛ ولی گفتند هر کس که بیاید و هر دولتی که تشکیل بشود، از او حمایت میکنم.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش :امام (ره) در سالهای فتنه‌ی لیبرالها می فرمودنند: اختلافات را درون خودتان تمام کنید.
کلیدواژه(ها) : تاریخ جمهوری اسلامی در زمان حیات امام خمینی(ره), تاریخ جمهوری اسلامی بعد از رحلت امام خمینی(ره), شهید بهشتی‏, وحدت کلمه
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
امام بزرگوارمان، در پیامهای مختلف و در سخنرانیهای گوناگون و در توصیه‌های خصوصی، چه‌قدر روی وحدت کلمه تأکید میکردند.

من یادم میآید، در آن سالهایی که فتنه‌ی لیبرالها، همه‌ی حواس این کشور را به خود جلب کرده بود، ماها غالباً خدمت ایشان میرفتیم؛ یا شکایت میکردیم، یا کاری داشتیم، یا ایشان کار داشتند. در آن دیدارها، امام مکرر میفرمودند که اگر شماها با هم اختلاف و دعوا هم دارید، این دعوا را در درون خودتان تمام کنید؛ چرا در ملأ عام مطرح شود؟

البته وقتی ایشان میفرمودند، یک دسته - که ماها بودیم - گوش میکردند و دهانشان را میبستند. شما مرحوم شهید بهشتی(رضوان‌اللَّه‌علیه) را یادتان است. با این که آدمی بود که خیلی حرف داشت، خیلی هم قدرت گفتن داشت، سکوت کرد؛ ولی آن طرف دیگر، نه. امام(ره) پاس وحدت را داشتند و نگذاشتند که وضع به آن صورت پیش برود. مسأله‌ی وحدت، این‌قدر مهم است.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش :کوتاهی در مبارزه ،بین سالهای ۲۰ و ۳۲
کلیدواژه(ها) : تاریخ فعالیتها و مبارزات آیت الله خامنه ای قبل از, عمل به تکلیف
نوع(ها) : روایت تاریخی

متن فیش :
من این نکته را فراموش نمیکنم که در آن سالهای اختناق، همیشه در حوزه‌های علمیه و در جمعهای مبارزی و روشنفکری، ماها در بین خودمان، آن کسانی را که در فاصله‌ی بین سالهای ۲۰ و ۳۲ - که اختناق مجدد محمّدرضاخانی بر این مملکت مسلط شد - کاری نکرده بودند، محاکمه میکردیم و میگفتیم: در آن ده، دوازده سالی که مقداری گشایش بود و میشد کاری کرد، چرا کاری نکردند؟ شاید همین حالا بعضی از ماها، خودمان یا دیگری را، در برهه‌هایی از همین ده، دوازده سال گذشته، مورد سؤال و ملامت قرار بدهیم، که فلان‌جا که میشد فلان کار را بکنیم، چرا نکردیم؟ یا در آینده، مردم این کشور و مسلمانان دنیا، از ما سؤال خواهند کرد که فرصت گرانبهایی در اختیار شما قرار گرفت، در این فرصت چه کردید؟ آیا به همه‌ی وظیفه‌ی خود عمل کردید، یا نه؟ اگر ما ذرةٌمثقالی کوتاهی کرده باشیم، زیر ذره‌بینها مورد مداقه و مؤاخذه قرار خواهد گرفت.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش : وصیت‌نامه امام خمینی
کلیدواژه(ها) : وصیت‌نامه امام خمینی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
امام راحل(رحمةاللَّه‌علیه) یک وقت فرمودند، چنانچه در این مجلس به کسی اهانت شد، حق داشته باشد که به مجلس بیاید و از خودش دفاع کند. برادران و خواهرانی که در آن مجلس بودند، لابد یادشان است. وصیت‌نامه و پیام امام هم که موجود است. آنچه که امام راجع به مجلس فرمودند، همانها را موبه‌مو عمل کنید. آنها درسهای جاودانه‌یی است.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش : رفع مشکلات مردم
کلیدواژه(ها) : رفع مشکلات مردم
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
وقتی ما گفتیم حکومت اسلامی، چیزهایی را در زندگی و وضع عامه‌ی مردم، در نظام اجتماعی، در افکار و فرهنگ، در همه‌ی مناسبات اجتماعی، از جمله در روش و منش کارگزار حکومت اسلامی، متعهد شده‌ایم. این حکومت اسلامی، معنای خاصی دارد. حکومت اسلامی، غیر از حکومت سلطنتی است؛ غیر از حکومت دنیایی است؛ غیر از حکومت طاغوتی است؛ غیر از سلطه‌ی بر مردم است؛ غیر از زندگی به صورت اغتنام فرصت شهوات است، برای کسانی که دستشان میرسد و میتوانند.  حکومت اسلامی، یعنی کارگزارانش برای اسلام و خدا کار میکنند، نه برای خود.
ما باید خودمان را به معنای واقعی کلمه - نه به معنای تعارفی کلمه - خدمتگزار مردم بدانیم. ما در هر سطحی از سطوح که  هستیم، باید این فکر را که: «از امکاناتی که در اختیار ماست، میتوانیم برای تأمین خواسته‌ها و هوسهای خود استفاده کنیم؛ پس بکنیم»، بکلی دور بیندازیم. مسؤولان کشور باید به معنای واقعی کلمه، از لحاظ زهد - یعنی بیرغبتی به زخارف دنیایی - سرمشق دیگران باشند؛ حد آن هم، حد ورع است.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش : دست قدرت الهی
کلیدواژه(ها) : دست قدرت الهی
نوع(ها) : جستار

متن فیش :
این مقطع، مقطع عجیبی است. انسان هرچه بیشتر در این مسأله غور میکند، حقیقتاً لطف و عنایت خداوند را بیشتر میبیند. پدیده‌ی عظیم حکومت دینی - آن هم دین اسلام - همیشه مورد خصومت و دشمنىِ حساب‌شده و دقیق دشمنان بوده، و بخصوص دویست سال یا بیشتر است که علیه آن، کسانی در دنیا برنامه‌ریزی و کار میکنند. در این شرایط، ناگهان نهال حکومت دینی در این سرزمین رویید و بالید. یعنی در زمان اقتدار روزافزون و از همیشه بیشتر قدرتهای جهانی، و این تکنولوژی انحصاری که در اختیار آنهاست - که هیچ‌وقت قدرتهای عالم، این‌گونه مسلح نبوده‌اند و ابزار فشار در اختیارشان نبوده است - انقلاب اسلامی در ایران پیروز شد؛ آن هم در کشوری که سالهای متمادی، روی فرهنگ و روحیه‌اش، کار منفی شده بوده است. این، جز لطف و دست پنهان قدرت الهی، چیز دیگری نبود؛ هم به وجود آمدن آن، و هم پیشرفت و ادامه‌اش تا امروز. این نکته‌یی بود که امام بزرگوارمان، عمیقاً به آن معتقد بودند.
ایشان یکوقت در جریانی فرمودند: من از اول انقلاب احساس کرده‌ام که در همه‌ی مراحل، دست قدرتی به ما کمک میکند و ما را راهنمایی مینماید. واقعاً همین‌طور است. البته خدای متعال، این دست قدرت را تصادفی و شانسی و بیهوده نمیفرستد؛ بلکه به عنوان پاداش یک مجاهدت و یک ازخودگذشتگی میفرستد؛ یعنی قوانین تاریخ، به هم نخورده است. این‌طور نیست که کسی تصور کند آنچه پیش آمده، کتره‌یی بوده است. نه، آنچه پیش‌آمده، منطبق بر قواعد عالم است؛ منتها برطبق قوانین و قواعد مادّىِ شناخته شده نیست؛ بلکه عنصر معنوی در آن کار، مؤثر و کننده‌ی کار است.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش : مجلس شورای اسلامی
کلیدواژه(ها) : مجلس شورای اسلامی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
جمعی از برادران از یک جناح، و جمعی از جناح دیگر، در مجلس و یا در بیرون از مجلس، با هم اختلاف نظر و اختلاف سلیقه و بگومگو دارند. البته شامل همه‌ی شما نمیشود؛ من این را قطعاً میدانم. مکرر گفته شده، همه هم می دانند که یک مقدار از این اختلاف نظرها هم طبیعی است؛ اما به یک نکته توجه کنید که اگر همین اظهارنظرهای سلیقه‌یی - که خیلی هم طبیعی به نظر می‌آید و در یک جامعه، بخصوص در یک جامعه‌ی اسلامی و آزاد مثل جامعه‌ی ما، اجتناب‌ناپذیر، بلکه لازم است - از حدود خود خارج شد، قطعاً به نفع دشمن است. در این مخالفتهای جناحی و گروهی با یکدیگر، باید حدود را نگه‌دارید.
امام یک وقت خطاب به مجلس میفرمودند که مثل مباحثه‌ی طلبه‌ها با هم بحث کنید. آن کسانی که طلبه بودند و یا هستند، میدانند که طلبه‌ها در مقام بحث، گاهی با همدیگر تندی و خشونت میکنند و به هم بد میگویند. اگر کسی از بیرون نگاه کند، خیال میکند که کدورت بین اینها، تا آخر عمر تمام‌شدنی نیست. مباحثه که تمام شد، همه چیز تمام میشود؛ مینشینند با همدیگر چای میخورند، صحبت میکنند و با هم به مسافرت و گردش میروند. امام به مجلس میفرمودند که با هم این‌طور بحث کنید و نگذارید اختلاف شما - از هر جناحی که هستید - به حدی برسد که دشمن خوشحال بشود

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش : مجلس شورای اسلامی
کلیدواژه(ها) : مجلس شورای اسلامی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
نمایندگان مجلس شورای اسلامی، از تریبون مجلس - که چنین تریبونی، جزو افتخارات جمهوری اسلامی است - مستقیم حرف میزنند و هر هفته چندین ساعت صدایشان از رادیو پخش میشود و همه‌ی مردم - خودی و غریبه - میتوانند رادیو را باز کنند و بشنوند. وقتی دشمنان ما پای این رادیو نشستند و گوش کردند - که قطعاً هم مینشینند و بیش از همه، منتظر حرفهای شماها در نطق پیش از دستور هستند - و دیدند که حرف غلیظ مسأله‌داری از دهان شما خارج شد، قطعاً خوشحال میشوند. نمیگویند که این فرد، جزو این جناح یا آن جناح است؛ کاری که به خیر و شر دو جناح ندارند و اصلاً جناح نمیفهمند. آنان فقط به یک جناح قایلند؛ خودشان را هم در یک جناح دیگر میدانند...
از طرف دیگر، دلهای دوستان واقعی شما مجروح میشود. مردم در تاکسی و خانه و مغازه، رادیوها را باز میکنند؛ وقتی دیدند که در آن‌جا یک نفر ایستاده و به نحوی با طرف مقابلش حرف میزند که گویی با امریکا، یا با دشمن خونی خودش حرف می زند، و گویی پشت این دروازه‌ها، دشمن با همه‌ی وجود نایستاده است، قلبشان مجروح میشود. خدا میداند در این تلفنهایی که به این‌جا میشود و برای من می‌آورند، یا کسانی از مردم معمولی و ائمه‌ی جمعه که به من مراجعه میکنند، راجع به همین مسأله اظهار نگرانی میکنند. .... هر کس هم که میگوید، آدم جواب ندارد. یکی از آن حرفهایی که برایش هیچ جوابی نداریم، همین است. مراقب باشید که حریمها را نشکنید

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش : مجلس شورای اسلامی
کلیدواژه(ها) : مجلس شورای اسلامی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
امام راحل(رحمةاللَّه‌علیه) یک وقت فرمودند، چنانچه در این مجلس به کسی اهانت شد، حق داشته باشد که به مجلس بیاید و از خودش دفاع کند. برادران و خواهرانی که در آن مجلس بودند، لابد یادشان است. وصیت‌نامه و پیام امام هم که موجود است. آنچه که امام راجع به مجلس فرمودند، همانها را موبه‌مو عمل کنید. آنها درسهای جاودانه‌یی است

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش : غفلت از دشمن
کلیدواژه(ها) : غفلت از دشمن
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
اگر دشمن معاند بیداری در مقابل ماست، ما باید لحظه‌به‌لحظه بیداری خود را حفظ کنیم. یک لحظه غفلت، روا نیست. امیرالمؤمنین(علیه‌السّلام) فرمود: «و من نام لم ینم عنه». اگر شما غفلت کردید، دیگران از شما غفلت نمیکنند؛ مواظب باشید

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
امام(ره) به معنای واقعی کلمه، یک حکیم بود.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
خدای متعال، حکمت به معنای حقیقی «ولقد اتینا لقمان الحکمة» را به امام داده بود.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
امام واقعاً بصیرت داشت. خیلی از چیزهایی که ماها با دقت نمیدیدیم، او در نگاه عادی مشاهده میکرد.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش : حمایت رهبری از دولتها
کلیدواژه(ها) : حمایت رهبری از دولتها
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
همه موظفند که به کارگزاران کشور و بخصوص به دولت، کمک کنند. این، یک وظیفه است. این، همان حرفی است که امام در طول نزدیک به یازده سال امامت پُربرکت و رهبری استثنایی خود، همیشه گفتند. عجیب این است که نگاه نمیکردند در رأس دولت کیست. یک وقت بنا بود که نخستوزیر معرفی کنیم. ایشان به من فرمودند، هر کس که از مجلس بیرون بیاید، من از او حمایت و دفاع خواهم کرد. نمیدانستند که چه کسی بیرون میآید؛ ولی گفتند هر کس که بیاید و هر دولتی که تشکیل بشود، از او حمایت میکنم.
بار سنگین ادارهی کشور، بر دوش ارگانهای خدمتگزار و کارگزار است. مجلس و دستگاه قضایی، بخشی از این بار را برعهده دارند؛ اما معظم این بار، بر دوش دولت است. اساسیترین بارها، بر دوش دولت است؛ لذا همه وظیفه دارند که از دولت حمایت بکنند. این، یک توقع زیاد نیست. هر کس و از هرجا که هستید، در هر بخشی که کار میکنید، از هر خطی که هستید، عواطف سیاسی و آرزوها و احساسات شما هرچه که هست - که همهی آنها هم خوب است؛ عواطف و احساسات که چیز بدی نیست - سلایقتان هرچه که هست - حالا یک خرده بهتر، یک خرده بدتر، یک خرده درستتر؛ هر کسی نظری دارد - فرقی نمیکند، همه موظفند که کار و تلاش کنند و از دولت و دستگاههای مسؤول حمایت نمایند، تا گرهها باز گردد، مشکلات برداشته شود و انقلاب درخشندگی و تابناکی خود را حفظ کند

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش : قوه مجریه‏
کلیدواژه(ها) : قوه مجریه‏
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
همه موظفند که به کارگزاران کشور و بخصوص به دولت، کمک کنند. این، یک وظیفه است. این، همان حرفی است که امام در طول نزدیک به یازده سال امامت پُربرکت و رهبری استثنایی خود، همیشه گفتند. عجیب این است که نگاه نمیکردند در رأس دولت کیست. یک وقت بنا بود که نخستوزیر معرفی کنیم. ایشان به من فرمودند، هر کس که از مجلس بیرون بیاید، من از او حمایت و دفاع خواهم کرد. نمیدانستند که چه کسی بیرون میآید؛ ولی گفتند هر کس که بیاید و هر دولتی که تشکیل بشود، از او حمایت میکنم.
بار سنگین ادارهی کشور، بر دوش ارگانهای خدمتگزار و کارگزار است. مجلس و دستگاه قضایی، بخشی از این بار را برعهده دارند؛ اما معظم این بار، بر دوش دولت است. اساسیترین بارها، بر دوش دولت است؛ لذا همه وظیفه دارند که از دولت حمایت بکنند. این، یک توقع زیاد نیست. هر کس و از هرجا که هستید، در هر بخشی که کار میکنید، از هر خطی که هستید، عواطف سیاسی و آرزوها و احساسات شما هرچه که هست - که همهی آنها هم خوب است؛ عواطف و احساسات که چیز بدی نیست - سلایقتان هرچه که هست - حالا یک خرده بهتر، یک خرده بدتر، یک خرده درستتر؛ هر کسی نظری دارد - فرقی نمیکند، همه موظفند که کار و تلاش کنند و از دولت و دستگاههای مسؤول حمایت نمایند، تا گرهها باز گردد، مشکلات برداشته شود و انقلاب درخشندگی و تابناکی خود را حفظ کند.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش : قوه مجریه‏
کلیدواژه(ها) : قوه مجریه‏
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
همه موظفند که به کارگزاران کشور و بخصوص به دولت، کمک کنند.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش : قوه مجریه‏
کلیدواژه(ها) : قوه مجریه‏
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
بار سنگین ادارهی کشور، بر دوش ارگانهای خدمتگزار و کارگزار است؛ معظم این بار، بر دوش دولت است؛ لذا همه وظیفه دارند که از دولت حمایت بکنند.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش : قوه مجریه‏
کلیدواژه(ها) : قوه مجریه‏
نوع(ها) : جمله‌های برگزیده

متن فیش :
همه موظفند که کار و تلاش کنند و از دولت و دستگاههای مسؤول حمایت نمایند، تا گرهها باز گردد، مشکلات برداشته شود و انقلاب درخشندگی و تابناکی خود را حفظ کند.

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش : قوه قضائیه‏
کلیدواژه(ها) : قوه قضائیه‏
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
شما برادران عزیزی که در بخشهای گوناگون ... قوّه‌ی قضاییه مشغول کار هستید، یکی از اولین تعلیماتتان به زیردستان و چیزی ‌که از آن مؤاخذه میکنید، باید رفتار خوش با مردم باشد‌.‌

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش : مصرف‌‌گرایی
کلیدواژه(ها) : مصرف‌‌گرایی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
‌ ‌ما[مسئولین] اگر میخواهیم و شعار میدهیم و میگوییم که جامعه‌ی ما باید روحیه‌ی مصرفگرایی را کنار بگذارد و خودش را ‌از آن چیزهایی که در فرهنگهای غربی ترویج میشود، رها کند، عمل به آن، متوقف به عمل ماست. ما هستیم که باید این را ‌به مردم یاد بدهیم. مگر میشود خود ما دچار انواع و اقسام تشریفات و تجملاتِ ممکن باشیم، اما درعین‌حال از مردم توقع ‌داشته باشیم که تجملاتی نباشند؟! اگر در جاهای دیگر شعارش را میدهند، ما باید عمل کنیم‌.‌

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش : نمایندگان مجلس‏ شورای اسلامی
کلیدواژه(ها) : نمایندگان مجلس‏ شورای اسلامی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
جمعی از برادران از یک جناح، و جمعی از جناح دیگر، در مجلس و یا در بیرون از مجلس، با هم اختلاف نظر و اختلاف سلیقه و ‌بگومگو دارند. البته شامل همه‌ی شما نمیشود؛ من این را قطعاً میدانم. مکرر گفته شده، همه هم می دانند که یک مقدار از این ‌اختلاف نظرها هم طبیعی است؛ اما به یک نکته توجه کنید که اگر همین اظهارنظرهای سلیقه‌یی - که خیلی هم طبیعی به نظر ‌می‌آید و در یک جامعه، بخصوص در یک جامعه‌ی اسلامی و آزاد مثل جامعه‌ی ما، اجتناب‌ناپذیر، بلکه لازم است - از حدود خود ‌خارج شد، قطعاً به نفع دشمن است. در این مخالفتهای جناحی و گروهی با یکدیگر، باید حدود را نگه‌دارید.‌
امام یک وقت خطاب به مجلس میفرمودند که مثل مباحثه‌ی طلبه‌ها با هم بحث کنید. آن کسانی که طلبه بودند و یا هستند، ‌میدانند که طلبه‌ها در مقام بحث، گاهی با همدیگر تندی و خشونت میکنند و به هم بد میگویند. اگر کسی از بیرون نگاه کند، ‌خیال میکند که کدورت بین اینها، تا آخر عمر تمام‌شدنی نیست. مباحثه که تمام شد، همه چیز تمام میشود؛ مینشینند با ‌همدیگر چای میخورند، صحبت میکنند و با هم به مسافرت و گردش میروند. امام به مجلس میفرمودند که با هم این‌طور بحث ‌کنید و نگذارید اختلاف شما - از هر جناحی که هستید - به حدی برسد که دشمن خوشحال بشود.‌

مربوط به :بیانات در دیدار کارگزاران نظام - 1369/09/14
عنوان فیش : نمایندگان مجلس‏ شورای اسلامی
کلیدواژه(ها) : نمایندگان مجلس‏ شورای اسلامی
نوع(ها) : فیش موضوعی

متن فیش :
نمایندگان مجلس شورای اسلامی، از تریبون مجلس - که چنین تریبونی، جزو افتخارات جمهوری اسلامی است - مستقیم حرف ‌میزنند و هر هفته چندین ساعت صدایشان از رادیو پخش میشود و همه‌ی مردم - خودی و غریبه - میتوانند رادیو را باز کنند و ‌بشنوند. وقتی دشمنان ما پای این رادیو نشستند و گوش کردند - که قطعاً هم مینشینند و بیش از همه، منتظر حرفهای شماها در ‌نطق پیش از دستور هستند - و دیدند که حرف غلیظ مسأله‌داری از دهان شما خارج شد، قطعاً خوشحال میشوند. نمیگویند که ‌این فرد، جزو این جناح یا آن جناح است؛ کاری که به خیر و شر دو جناح ندارند و اصلاً جناح نمیفهمند. آنان فقط به یک جناح ‌قایلند؛ خودشان را هم در یک جناح دیگر میدانند...‌
از طرف دیگر، دلهای دوستان واقعی شما مجروح میشود. مردم در تاکسی و خانه و مغازه، رادیوها را باز میکنند؛ وقتی دیدند که در ‌آن‌جا یک نفر ایستاده و به نحوی با طرف مقابلش حرف میزند که گویی با امریکا، یا با دشمن خونی خودش حرف می زند، و ‌گویی پشت این دروازه‌ها، دشمن با همه‌ی وجود نایستاده است، قلبشان مجروح میشود. خدا میداند در این تلفنهایی که به این‌جا ‌میشود و برای من می‌آورند، یا کسانی از مردم معمولی و ائمه‌ی جمعه که به من مراجعه میکنند، راجع به همین مسأله اظهار ‌نگرانی میکنند. .... هر کس هم که میگوید، آدم جواب ندارد. یکی از آن حرفهایی که برایش هیچ جوابی نداریم، همین است. ‌مراقب باشید که حریمها را نشکنید.‌