[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : تقوای سیاسی کلیدواژه(ها) : تقوای سیاسی نوع(ها) : جستار متن فیش : تقوای عمومی - تقوای ملت - غیر از تقوای خصوصی یکایک افراد است. تقوای عمومی، یعنی همین که وقتی امام اشاره میکردند، ناگهان همهی جامعه به حرکت در میآمد. این ملت را با تقوا میگوییم. معنایش این نیست که حالا اگر یکایک افراد را در میزان پرهیزگاری و تقوا بگذاریم، آنها را یک پرهیزگار کامل ببینیم. نه، اکثرا سرخالی و کسری دارند. مجموعه، یک مجموعهی مؤمن و متقی است - که البته برای یک ملت، خیلی هم افتخار است - اما یکایک ما باید به فکر خودمان باشیم. این، مقدمهی سخن بود. حالا به واقعیت نگاه میکنیم. واقعیت هم مؤید این معناست. یعنی امروز جمهوری اسلامی در دنیا، از لحاظ موقعیت انقلابی و سیاسی و نظامی و حیثیتی، یک مجموعهی پیروز به حساب میآید. به تعبیر عناصر سیاسی دنیا، دشمن شما آمده در مقابلتان زانو زده است. شما به آن هدفها رسیدهاید. از کجا به آن هدفها رسیدهاید؟ از ایمان و تقوا و پایبندی. البته بیش از آنچه که بخواهیم بر این معنا استدلال کنیم، بر وجود آن فعل و انفعالات غیبی استدلال میکنیم. یعنی عواملی وجود دارند که خارج از محاسبهی انسانند. اگر انسان به خدا توکل کرد، آن محاسبات در خدمت او قرار خواهد گرفت و خدای متعال به او کمک خواهد کرد. خدا به ملت ایران کمک کرد. «و من یتقالله یجعل له مخرجا. و یرزقه من حیث لایحتسب و من یتوکل علیالله فهو حسبه». در نظام جمهوری اسلامی، هیچکس نباید از جادهی تقوای مناسب با شأن خودش، خارج بشود. تقوایی که برای مسؤولیت فعلی من لازم است - که من واقعا باید به خاطر ضعفها و روسیاهیهای فراوان خودم، به خدا پناه ببرم - با تقوای فلان برادری که فرماندهی یک گردان سپاه است، فرق میکند. او در همان حد تقوای خودش باید رعایت بکند. اگر رعایت نکرد، زیردستش میتواند مطمئن باشد که فرماندهی او، ادامه پیدا نخواهد کرد. و به همین ترتیب، تا به بالا و به خود این جایی که من نشستهام، برسد. اگر تخلفی انجام بگیرد، بدون اینکه کسی بخواهد دخالتی بکند، خودبهخود آن تواناییهایی که خدای متعال داده، مثل برف، زیر خورشید ذوب میشود. قوام مسؤولیت در اینجا، به وجود آن شرایط است. اگر در آن شرایط اختلال شد، اصلا خودبهخود همه چیز تمام میشود. پس، فرض بر این است. در نظام فرماندهی اسلامی، باید سلسله مراتب، دقیق و با خاطرجمعی به اینکه از ناحیهی فرمانده، کاری برخلاف حق انجام نمیگیرد و با ترجیح تشخیص او بر تشخیص خود و بیشتر احتمال خطا دادن در خود تا در او، باشد. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش :تقوا راه رسیدن ایمان به غیب کلیدواژه(ها) : ایمان, معنویتگرایی نوع(ها) : قرآن متن فیش : در این جمع صمیمی و دیدار صمیمانه، مقدمتاً مطلبی را عرض میکنم و آن، این است که حد فاصل ادیان الهی و خیل عظیم مؤمنین عالم با بقیهی مردم و انسانها، از زمان حضرت آدم تا امروز - که هریک اینها عالمی بودند - عبارت است از ایمان به غیب، یعنی ماورای دنیای احساسات ما و معادلات و محاسبات بشریِ مبتنی بر این حواس. حد فاصل و نقطهی اصلی، اینجاست. آیهی «الّذین یؤمنون بالغیب»(1) در اول سورهی بقره، به همین نکته اشاره میکند. ایمان به غیب، به معنای بیاعتنایی به دنیای شهادت - یعنی همین دنیای ارتباطاتِ مشهود و مفهوم همه - نیست؛ به اینها که نباید بیاعتنایی کرد. چشم میبیند، حواس احساس میکنند و عقل ادراک میکند. باید برطبق اینها عمل کرد. ایمان به غیب، معنایش این است که ماورای آنچه که در محدودهی حواس ظاهری و ادراک مادّی انسان هست، عالم دیگری، آن هم نه یک عالم بلبشویِ هرکس هرکسیِ تصادفیِ بخت و اقبالی، بلکه عالمِ منظمِ علت و معلولیِ دقیقی وجود دارد. یعنی ماورای این عالم مُلک، ملکوت و عالم معنایی هست. این عالم معنا، متعلق به قیامت و برزخ و بعد از مرگ نیست؛ متعلق به همین الانِ من و شماست و باید به آن معتقد بود. البته نقطهی اصلی، بلکه کل معنای حقیقی همهی عوالم، ذات مقدس باریتعالی است که او منشأ حیات و وجود و فعل و انفعالات و حرکت و همه چیز است؛ لیکن در این عالم غیب، خیلی چیزهای دیگر هم میگنجد که باید به آنها معتقد بود. 1 ) سوره مبارکه البقرة آیه 3 الَّذينَ يُؤمِنونَ بِالغَيبِ وَيُقيمونَ الصَّلاةَ وَمِمّا رَزَقناهُم يُنفِقونَ ترجمه : (پرهیزکاران) کسانی هستند که به غیب [=آنچه از حس پوشیده و پنهان است] ایمان میآورند؛ و نماز را برپا میدارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبی که به آنان روزی دادهایم، انفاق میکنند. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش :حکمت امام خمینی(ره)، بیننده امور غیر مادی کلیدواژه(ها) : نوع(ها) : قرآن متن فیش : یک سلسله محاسبات و علل و عوامل و فعل و انفعالات هست که حواس انسان و در اغلب موارد، عقل مادّی انسان را به آنها راه نیست؛ آنها را دیدِ دیگری میتواند ببیند. من تصور میکنم، آن چشمی که میتواند آن فعل و انفعالات را ببیند، اسمش در اصطلاح اسلامی و قرآنی، عبارت از حکمت است. «و اتیناه الحکمة و فصل الخطاب»(1). تا آنجایی که من فهمیدم، حکمت، آن بینشی است که میتواند حقایق را ماورای غشای مادّی آن ببیند. با اینکه من قبل از انقلاب هم سالهای متمادی خدمت امام بزرگوار و عظیمالشأنمان، ارادت و اخلاص داشتم و ایشان را از نزدیک میشناختم، اما این نکته را بعد از انقلاب متنبه شدم که امام ما یک مرد حکیم است. در اینجا، حکیم به معنای مصطلح آن - یعنی فیلسوف - مورد نظر نیست؛ بلکه حکمت به همان معنای واقعی و قرآنی آن - که خدای متعال میفرماید ما آن را به پیامبران دادیم - مورد نظر است. این کتابهای فهرستی - مثل المعجم المفهرس - را نگاه کنید، با این چیزها انس بگیرید؛ خیلی خوب است. در معجم، کلمهی حکمت را پیدا کنید. بعد به همهی آیاتی که در آن، کلمهی حکمت هست، نگاه کنید. اگر معنای آیات را هم متوجه نمیشوید، به ترجمه مراجعه کنید و ببینید که در قرآن، حکمت چیست. من تصورم این است که امام یک حکیم بود؛ یعنی همان فعل و انفعالات معنویِ باطنیِ پشت پرده را - مثل جریانهای زیرزمینی آب که علم خاصی دارد - میدید. هر کس اگر چشم هم نداشته باشد، دست که بزند، جریان آبِ رو را میفهمد و با گوشش، صدای شرشر آن را هم میشنود؛ اما جریان آبهای زیرزمینی را نه. این، معنای حکمت است. من میدیدم، آن انسان استثنایی زمان ما - که هیچکس با او قابل مقایسه نیست - مثل اینکه جریانهای زیرزمینیِ حوادث و پشت پرده را میبیند. نمیخواهیم بگوییم که امام، غیب میدانست. خیر، هیچکس جز کسی که خدای متعال به او اذن داده باشد، از غیب خبری ندارد. امام هم نه ادعا داشت و نه ما در مورد آن بزرگوار، این ادعاها را داریم. دیدِ حکمت، غیر از این است؛ یعنی چیزهایی را با یک احساس معنوی درک میکند. همهی این حوادثی که شما در انقلاب دیدید و امام دربارهی آن چیزی گفتند و شد، از این قبیل بود. نه اینکه تصور کنید ایشان محاسبهی مادّی و سیاسی میکردند. نه، آن بزرگوار اهل این محاسبات نبودند. البته فکر سیاسیِ خیلی پختهیی داشتند و حقایق را میفهمیدند؛ اما اینطور نبود که همان محاسباتی را که معمولاً میکنند، انجام بدهند. این، همان غیب و ملکوت عالم و ملکوت وجود شماست که باید به آن ایمان و اعتقاد داشت. راه رسیدن به آن هم تقواست. 1 ) سوره مبارکه ص آیه 20 وَشَدَدنا مُلكَهُ وَآتَيناهُ الحِكمَةَ وَفَصلَ الخِطابِ ترجمه : و حکومت او را استحکام بخشیدیم، (هم) دانش به او دادیم و (هم) داوری عادلانه! مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش :سنجیدن تقوای فرادی، جدایی از تقوای ملت کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : قرآن متن فیش : این نکته را در همینجا عرض بکنم که اگر گفته میشود ملت، ملت با تقوا و مؤمن و مخلصی است، هیچیک از آحاد ملت حق ندارد این را به حساب خودش بگذارد و بگوید من که جزو این ملتم، این ملت هم که ملت با تقوا و با اخلاصی است، پس من با تقوا و با اخلاصم! نخیر، «علیکم انفسکم»(1)؛ خودت را باش. خودتان را به تنهایی در میزان بگذارید. همه هم میتوانند و هیچکس نیست که نتواند اجمالاً وزن خودش را بفهمد. البته آدم خودش نمیتواند دقتهایش را بکند و یک بزرگتر و استاد و مربی لازم است، تا تشخیص بدهد. 1 ) سوره مبارکه المائدة آیه 105 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا عَلَيكُم أَنفُسَكُم ۖ لا يَضُرُّكُم مَن ضَلَّ إِذَا اهتَدَيتُم ۚ إِلَى اللَّهِ مَرجِعُكُم جَميعًا فَيُنَبِّئُكُم بِما كُنتُم تَعمَلونَ ترجمه : ای کسانی که ایمان آوردهاید! مراقب خود باشید! اگر شما هدایت یافتهاید، گمراهی کسانی که گمراه شدهاند، به شما زیانی نمیرساند. بازگشت همه شما به سوی خداست؛ و شما را از آنچه عمل میکردید، آگاه میسازد. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش :دستگاه قانونمند غیب، دستگاهی با محاسبه دقیق کلیدواژه(ها) : حق و تکلیف, ایمان به غیب نوع(ها) : قرآن متن فیش : پس، ورای این محاسبات معمولی، دستگاه معقول قانونمندی وجود دارد که غیب است و باید به آن معتقد بود. آن محاسبه را از کجا پیدا کنیم؟ از راه شرع و عمل به تکلیف. این عنوانهایی که ما در خلال صحبت به آن میرسیم، دقیقاً همان عنوانهایی است که امام ما مکرر روی آن تکیه کردند. ما وقتی سلسلهی بحث را ترسیم میکنیم، میبینیم که درست سر بند، همین عنوانهاست. امام میگفتند: ما به تکلیف عمل میکنیم، ما برای پیروزی نمیجنگیم، ما برای جواب دادن به خدا میجنگیم، خدای متعال تکلیف کرده، ما عمل میکنیم؛ پیروزی داد، منت پذیرش هستیم؛ پیروزی هم نداد، باز هم از اینکه توفیق داد به تکلیفمان عمل بکنیم، منتپذیر هستیم. راز پیروزیها همین است. اگر انسان، شرع را امام خود قرار بدهد؛ یعنی طبق آنچه که تکلیف اسلامی و شرعی است، قدم به قدم حرکت بکند، یقیناً به پیروزی خواهد رسید. ما هیچچیز کم نخواهیم داشت؛ چون آن محاسبهی غیبی، محاسبهی بسیار دقیقی است و محاسبهگرش خداست و دستگاه حساب کنندهاش، علم الهی است که: «لا یعزب عنه مثقال ذرّة فی السّموات ولا فی الارض»(1). در آن محاسبه، هیچ عاملی مخفی نیست. 1 ) سوره مبارکه سبإ آیه 3 وَقالَ الَّذينَ كَفَروا لا تَأتينَا السّاعَةُ ۖ قُل بَلىٰ وَرَبّي لَتَأتِيَنَّكُم عالِمِ الغَيبِ ۖ لا يَعزُبُ عَنهُ مِثقالُ ذَرَّةٍ فِي السَّماواتِ وَلا فِي الأَرضِ وَلا أَصغَرُ مِن ذٰلِكَ وَلا أَكبَرُ إِلّا في كِتابٍ مُبينٍ ترجمه : کافران گفتند: «قیامت هرگز به سراغ ما نخواهد آمد!» بگو: «آری به پروردگارم سوگند که به سراغ شما خواهد آمد، خداوندی که از غیب آگاه است و به اندازه سنگینی ذرّهای در آسمانها و زمین از علم او دور نخواهد ماند، و نه کوچکتر از آن و نه بزرگتر، مگر اینکه در کتابی آشکار ثبت است!» مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش :تقوا؛عامل دستیابی به پیروزی و رسیدن به هدفهای انقلاب کلیدواژه(ها) : نظام جمهوری اسلامی ایران, تقوا نوع(ها) : قرآن متن فیش : امروز جمهوری اسلامی در دنیا، از لحاظ موقعیت انقلابی و سیاسی و نظامی و حیثیتی، یک مجموعهی پیروز به حساب میآید. به تعبیر عناصر سیاسی دنیا، دشمن شما آمده در مقابلتان زانو زده است. شما به آن هدفها رسیدهاید. از کجا به آن هدفها رسیدهاید؟ از ایمان و تقوا و پایبندی. البته بیش از آنچه که بخواهیم بر این معنا استدلال کنیم، بر وجود آن فعل و انفعالات غیبی استدلال میکنیم. یعنی عواملی وجود دارند که خارج از محاسبهی انسانند. اگر انسان به خدا توکل کرد، آن محاسبات در خدمت او قرار خواهد گرفت و خدای متعال به او کمک خواهد کرد. خدا به ملت ایران کمک کرد. «و من یتّقاللَّه یجعل له مخرجا. و یرزقه من حیث لایحتسب و من یتوکّل علیاللَّه فهو حسبه»(1). برادران عزیز! من میخواهم بگویم که شما در این قریب دوازده سال، اینطوری حرکت کردید؛ از حالا به بعد هم باید همینگونه حرکت کنید. ملاک را تقوا قرار بدهید. هر کدام از آحاد فرماندهان سپاه، تربیت نفسانی را برای خودش یک وظیفه بداند. شما بنا را بر این بگذارید که خودتان را با تربیت دینی و ریاضت دینی، ریاضت بدهید و تربیت کنید. 1 ) سوره مبارکه الطلاق آیه 2 فَإِذا بَلَغنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمسِكوهُنَّ بِمَعروفٍ أَو فارِقوهُنَّ بِمَعروفٍ وَأَشهِدوا ذَوَي عَدلٍ مِنكُم وَأَقيمُوا الشَّهادَةَ لِلَّهِ ۚ ذٰلِكُم يوعَظُ بِهِ مَن كانَ يُؤمِنُ بِاللَّهِ وَاليَومِ الآخِرِ ۚ وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجعَل لَهُ مَخرَجًا ترجمه : و چون عده آنها سرآمد، آنها را بطرز شایستهای نگه دارید یا بطرز شایستهای از آنان جدا شوید؛ و دو مرد عادل از خودتان را گواه گیرید؛ و شهادت را برای خدا برپا دارید؛ این چیزی است که مؤمنان به خدا و روز قیامت به آن اندرز داده میشوند! و هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم میکند، 1 ) سوره مبارکه الطلاق آیه 3 وَيَرزُقهُ مِن حَيثُ لا يَحتَسِبُ ۚ وَمَن يَتَوَكَّل عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسبُهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمرِهِ ۚ قَد جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيءٍ قَدرًا ترجمه : و او را از جایی که گمان ندارد روزی میدهد؛ و هر کس بر خدا توکّل کند، کفایت امرش را میکند؛ خداوند فرمان خود را به انجام میرساند؛ و خدا برای هر چیزی اندازهای قرار داده است! مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش :لزوم توجه به نمازشب و عبادت در پاسداران اسلام کلیدواژه(ها) : نماز, سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نوع(ها) : قرآن متن فیش : شما (پاسداران )در جای حساسی هستید. با قرآن باید آشنا بشوید. با الهامات و اشارههای قرآن هم باید آشنا بشوید. با معارف پیچیدهی اسلامی - نه در حد یک فیلسوف و یک متخصص - در حد یک انسان عارفِ واقفِ آگاه، باید آشنا بشوید. البته اینها معرفت است. آن ایمان و اخلاص، ناشی از این دانستنها نیست؛ ناشی از چیزهای دیگری است. ذکر و دعا را باید فراموش نکنید. آن نماز شبهایی را که در جبهه میخواندید، باید نگهدارید. آن نوافل را باید توجه کنید. آن نماز با حالی که در شب حمله و عملیات بجا میآوردید و خیال میکردید که شب آخر عمرتان است، باید آن را نگهدارید. اینها را باید تقویت کنید. نگوییم چون از ما توقع دارند، ما باید اینطوری باشیم. نه، این چیز خیلی ضعیفی است. بگویید چون بار سنگینی بر دوش ماست و استخوان مستحکمی لازم دارد، این اعمال را انجام میدهیم. خداوند خطاب به نبی اکرم - که این روزها به خاطر رحلت آن حضرت، همه به یاد آن بزرگوارند - دستور میدهد: «قم اللّیل الّا قلیلا. نصفه اوانقص منه قلیلا. او زد علیه و رتّل القران ترتیلا»(1). شب را بیداری بکش؛ فقط نصف شب یا ثلث آن را استراحت کن. و بعد دنبالش میفرماید: «انّا سنلقی علیک قولا ثقیلا»(2). ما سخن سنگینی را بر تو القا خواهیم کرد؛ باید خودت را آماده کنی. حالا ما در حد پیامبر که هیچ؛ در حد کمترین شاگردانشان هم قابل این نیستیم که اصلاً فکرش را بکنیم. در حد امام هم خودمان را قابل نمیدانیم که فکرش را بکنیم؛ اما با یک آدم معمولی و مادّی و اهل تلاشهای رایج دنیوی نیز - که ممکن است مؤمن هم باشد؛ چون این تلاشها، با ایمان و با هیچچیزی هم منافات ندارد - نباید خودتان را مقایسه کنید. سپاه، اینطوری شکل گرفت و سپاه شد؛ لذا همینطور برخلاف محاسبات مادّی و بر اساس ایمان به غیب پیش رفت. 1 ) سوره مبارکه المزمل آیه 2 قُمِ اللَّيلَ إِلّا قَليلًا ترجمه : شب را، جز کمی، بپاخیز! 1 ) سوره مبارکه المزمل آیه 3 نِصفَهُ أَوِ انقُص مِنهُ قَليلًا ترجمه : نیمی از شب را، یا کمی از آن کم کن، 1 ) سوره مبارکه المزمل آیه 4 أَو زِد عَلَيهِ وَرَتِّلِ القُرآنَ تَرتيلًا ترجمه : یا بر نصف آن بیفزا، و قرآن را با دقّت و تأمّل بخوان؛ 2 ) سوره مبارکه المزمل آیه 5 إِنّا سَنُلقي عَلَيكَ قَولًا ثَقيلًا ترجمه : چرا که ما بزودی سخنی سنگین به تو القا خواهیم کرد! مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش :لزوم مواظبت از خویشتن کلیدواژه(ها) : مردم ایران, تقوا نوع(ها) : قرآن متن فیش : ملتِ خوبی است، مجموعهی خوبی است، همه خوبند - شکی نیست - اما وقتی خدای متعال، منِ تنها را به پای حساب میطلبد، من به تنهایی باید بتوانم موجودی خودم را ارایه بدهم. نمیتوانم بگویم ملت ما ملت خوبی بود، همه به جهاد رفتند و من هم در میانشان بودم. نه، شما چه کار کردید؟ همانطور که گفتم، «علیکم انفسکم»(1). خودتان را بپایید. هر کسی باید مواظب خودش باشد. 1 ) سوره مبارکه المائدة آیه 105 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا عَلَيكُم أَنفُسَكُم ۖ لا يَضُرُّكُم مَن ضَلَّ إِذَا اهتَدَيتُم ۚ إِلَى اللَّهِ مَرجِعُكُم جَميعًا فَيُنَبِّئُكُم بِما كُنتُم تَعمَلونَ ترجمه : ای کسانی که ایمان آوردهاید! مراقب خود باشید! اگر شما هدایت یافتهاید، گمراهی کسانی که گمراه شدهاند، به شما زیانی نمیرساند. بازگشت همه شما به سوی خداست؛ و شما را از آنچه عمل میکردید، آگاه میسازد. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش :اطاعت از دستورات فرماندهی در همه حال کلیدواژه(ها) : نوع(ها) : قرآن متن فیش : فرماندهی کل سپاه پاسداران - برادر عزیزمان آقای رضایی - حقیقتاً یک مجاهد فیسبیلاللَّه است. الحمدللَّه ایشان قبل از جنگ و از روز اول و ازل جنگ، در جبهه و میدان جنگ و در همهی میدانها، فعال و خوب بوده و حقیقتاً هم انسان شایستهیی است. اگر ایشان بخواهد با یک فرد سپاهی مسافرت کند، به او نمیگوید که چمدان من را بردار. اگر او ضعیف باشد، ممکن است ایشان - که ماشاءاللَّه استخوانبندیش درشت و خوب است و لُر هم هست - چمدان او را هم بردارد. این، اسلامی و انقلابی است. انقلاب، این است. انقلاب، این نیست که ما بگوییم اگر فرمانده گفته، برای خودش کرده که گفته است! نخیر، این، ضد انقلابی است. وقتی فرمانده گفت، باید موبهمو اجرا بشود. البته فرض بر این است که در نظام اسلامی، فرمانده برخلاف حق و تقوا چیزی هم نمیگوید. اگر خلاف این ثابت شد، کار از جایی دیگر باید درست بشود. «و فوق کلّ ذی علم علیم»(1). 1 ) سوره مبارکه يوسف آیه 76 فَبَدَأَ بِأَوعِيَتِهِم قَبلَ وِعاءِ أَخيهِ ثُمَّ استَخرَجَها مِن وِعاءِ أَخيهِ ۚ كَذٰلِكَ كِدنا لِيوسُفَ ۖ ما كانَ لِيَأخُذَ أَخاهُ في دينِ المَلِكِ إِلّا أَن يَشاءَ اللَّهُ ۚ نَرفَعُ دَرَجاتٍ مَن نَشاءُ ۗ وَفَوقَ كُلِّ ذي عِلمٍ عَليمٌ ترجمه : در این هنگام، (یوسف) قبل از بار برادرش، به کاوش بارهای آنها پرداخت؛ سپس آن را از بارِ برادرش بیرون آورد؛ این گونه راه چاره را به یوسف یاد دادیم! او هرگز نمیتوانست برادرش را مطابق آیین پادشاه (مصر) بگیرد، مگر آنکه خدا بخواهد! درجات هر کس را بخواهیم بالا میبریم؛ و برتر از هر صاحب علمی، عالمی است! مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش :لزوم اطاعت از دستور فرماندهی به حکم عقل، شرع و تجربه کلیدواژه(ها) : نوع(ها) : حدیث متن فیش : در روایت دارد که در هر سفری که پیامبر اکرم(ص) سه نفر را میفرستادند، یکی را بر آن دو نفر دیگر امیر میکردند؛ «فلیؤمّروا احدهم»(1). امیر قرار میداد، یعنی چه؟ یعنی هرچه او گفت، امرش برای اینها واجبالاطاعه است. فرق اسلام با غیراسلام این است که در غیراسلام - در بساط طاغوت - آن کسی که امیر شد، اگر وقت غذا رسید، میگوید چربترش را جلوی من بگذارید! وقت غذا پختن هم که میشود، میگوید من امیرم، پس شما چهکارهاید، بروید ظرفها را بشویید، غذا را هم خودتان درست کنید! در اسلام، اینطور نیست. امیر و غیر امیر، غذا را با هم میخورند؛ گرسنگی هم باشد، با هم میکشند؛ کار هم باشد، با هم تقسیم میکنند؛ اما هرچه او گفت، باید آنها عمل کنند. اطاعت از دستور فرمانده، واجب است؛ حکم عقل و شرع و تجربه است. 1 ) سنن ابی داود ،ابن اشعث سجستانی ج 1ص 587 سنن كبری ،بیهقی ج 5 ص 257 جامع صغیر ،سیوطی ج 1ص 89 كنز العمال ،متقی هندی ج 6 ص 706 اذا كان ثلاثه فی سفر فلیوموروا احدهم » ترجمه : اگر سه نفر در مسافرتی باشند پس بایدیكی از آنان را به امیری انتخاب كنند. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش :لزوم انجام دادن کارهای محول شده به طور صحیح ، دقیق ، محکم ومتقن کلیدواژه(ها) : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نوع(ها) : حدیث متن فیش : الان فرصتی پیش آمده است، تا سپاه را بسازید. من دیروز هم در آن پیام به شما عرض کردم و قبلاً هم گفتهام و الان هم میگویم که به نیروی زمینی، خیلی باید اهتمام بشود. شاید بتوانم بگویم که از لحاظ بلند مدت، توجه به بسیج، از تمام مأموریتهای سپاه بالاتر است. ملت را آماده کردن، مأموریت بسیار بالا و مهمی است. به این مأموریتها باید به حد اعلی و اکثر برسید. هر کس در این روند کلی، همان کاری را که انجام میدهد و به او محول شده است، باید خوب و صحیح و دقیق انجام بدهد. «رحماللَّه امراء عمل عملا فاتقنه»(1) روایت است، خدا رحمت کند آن کسی را که اگر کاری انجام میدهد - چه کارهای یدی و چه کارهای فکری - محکم و متقن انجام بدهد. مثلاً فرض کنید، چون فلان کارگر ایران خودرو، لازم ندانسته که فلان پیچ را یک نیم پیچ دیگر بچرخاند - که برای او، کار خیلی کوچکی است - تأثیرش این است که یک چند کیلومتر که ماشین راه رفت، ناگهان میبینند لقلق میکند؛ چون او «اتقنه» را آنجا انجام نداده است. این بیچاره صاحب ماشین، هزاران دردسر را متحمل میشود، برای خاطر اینکه فلان کارگر میبایست فقط یک ثانیه حرکتی را انجام میداد و نداد. اتقان، این است. روایت دارد که امیرالمؤمنین(علیهالصّلاةوالسّلام) در بازار راه میرفت؛ به خیاطها که میرسید، میگفت: خیاطها! از خدا بترسید، درزها را نزدیک هم بزنید، کوکها را کوچک بزنید و نخها را محکم انتخاب بکنید. حالا خیاطی مگر چهقدر اهمیت دارد؟ گیرم که درز این لباس، مثلاً بعد از چند ماه باز شد؛ دوباره چرخ میکنیم. این، یک نمونه است. از اینجا شروع کنید و تا خیاطت لباس انقلاب بر پیکر این ملت بروید. این کار، چهقدر دقت و تقوا لازم دارد و چهقدر امام، بزرگ و با تقوا بود. 1 ) مسائل علی بن جعفر و مستدركاتها، علی بن جعفر (علیه السلام) ص 93 ؛ رحم اللّه امرءا عمل عملا صالحا فأتقنه ترجمه : خداوند فردی را كه كار نیكویی انجام دهد و آن [كار] را محكم ومتقن گرداند، مورد رحمت قرار میدهد. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش :لزوم ترسیدن از هشدارهای الهی نسبت به مسلمانها کلیدواژه(ها) : نوع(ها) : قرآن متن فیش : این کنفرانسهایی که در دنیا راجع به اسلام و بلکه راجع به تشیع میگذارند و مطالعه میکنند، برای چیست؟ میخواهند اسلامشناسی یاد بگیرند؟! این بررسیها و تحلیلهایی که مرتب در رادیوها پخش میشود، ناشی از چیست؟ درست است که جنبهی تبلیغاتی دارد، اما از یک اصل و بنیان منشأ میگیرد. اینکه در جنگ عراق علیه ایران، ناگهان تمام غرب و شرق آستینها را بالا میزنند و به کمک عراق میشتابند؛ در حالی که از شکل صدام هم بیزار بودند، برای چیست؟ اینها نشاندهندهی آن است که ما هنوز بار سنگینی بر دوش داریم و دوران تقوا و پرهیزگاریِ سختگیرانهی مؤمن نسبت به خودش، هنوز سپری نشده است. صدر اسلام، برای ما یک تجربه است. قبل از صدر اسلام - تاریخ یهود - برای ما یک تجربه است. سورهی جمعه، هر هفته در نماز جمعه تکرار میشود. آدم در اینجاها میفهمد که چرا سورهی جمعه باید هر هفته تکرار بشود و مردم اینها را بشنوند. ببینید چهطور این حقیقت، به شکل بسیار هنرمندانه و ظریفی بیان شده است. اول، گسترهی دعوت الهی را بیان میکند: «هوالّذی بعث فی الامّیّین رسولا منهم یتلوا علیهم ایاته و یزکّیهم و یعلّمهم الکتاب و الحکمة و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین. و اخرین منهم لمّا یلحقوا بهم». یعنی خدا این پیامبر را فقط برای همین عدهیی که هستند، نفرستاده است؛ بلکه برای دیگرانی هم که هنوز به اینها ملحق نشدهاند - یعنی شماها، یعنی نسلهای آینده - فرستاده است. آیا پرتاب این دعوت الهی و کشش آن، به نسلهای بعد هم خواهد رسید؟ در مقابل دعوت نبوی، اینهمه موانع وجود دارد. پیامبر در زمان خودش، اینهمه متحمل زحمت شد، تا توانست چهار نفر را مسلمان بکند. آیا در آینده، کسان دیگری مسلمان خواهند شد؟ اینکه خیلی سخت است. آخر آیه، جواب این پرسش است: «و هو العزیز الحکیم»(1). او عزیز است. عزیز، یعنی غالب و آن کسی که در نهایت، حرف او تحقق پیدا میکند. «الغالب الّذی لا یغلب». عزیز، خود دارای حکمت است؛ یعنی کارهایش محکم است. قطعاً کشش این دعوت و رسالت، به نسلهای طولانی خواهد رسید - که میبینید رسیده - و الحمدللَّه روزبهروز هم زیادتر میشود. مضمون «انّا اعطیناک الکوثر»(2)، همین است. کوثر، یعنی افزاینده؛ روزبهروز زیادتر میشود. آیهی بعد میفرماید: «ذلک فضلاللَّه یؤتیه من یشاء واللَّه ذوالفضل العظیم»(3). این، فضل خداست. درست است که دعوت عام است؛ اما اینچنین هم نیست که هر انسانی اگر در مقابل این دعوت قرار گرفت، آن لیاقت را پیدا نماید که از آن تأثر پیدا کند و آن را بپذیرد. نه، این متعلق به همه نیست. البته از طرف خدا راه باز است؛ ولی انسانها اسیر شهوات میشوند و نمیکنند. همهی اینها نوید آینده است و اینکه این دین پیشرفت خواهد کرد؛ لیکن هشداری در اینجا هست. این، آن نکتهیی است که میخواهم شما در سورهی جمعه به آن توجه کنید. کشش دعوت برای آینده، هیچ محل بحث نیست - قطعی است - اما مواظب باشید که حال حاضر را از دست ندهید. نسلهای آینده سرفراز خواهند شد؛ اما نسل مباشر فعلی دورهی کنونی - که حالا سرافراز شده - خودش در معرض یک آفت است. اسلام میخواهد این نکته را به مسلمانان در هر زمان تفهیم بکند. هر زمان هر نسلی که احساس مسلمانی کرد، باید از این هشدار الهی بترسد؛ منتها این نکته را مستقیم نمیگوید. قرآن در این جا، با شکل بسیار ظریف و با یک تمثیل، آن را بیان میکند؛ تمثیل به بنیاسرائیل: «مثل الّذین حمّلوا التّوریة ثمّ لم یحملوها». تورات را بر ذهن و دل و ایمان آنها سوار کردیم؛ اما بعد از گذشت زمانی، این بار معنوی و این هدایت الهی را پرتاب کردند و خودشان را از آن محروم نمودند. آن وقت نتیجه این میشود که ظاهر، ظاهر هدایت است؛ اما باطن، باطن بیخبر از هدایت. نام، نام موحد؛ باطن، باطن مشرک. نام، نام مسلمان؛ باطن، باطن کافر. «کمثل الحمار یحمل اسفارا»(4). مانند چهارپایی که رویش کتاب گذاشته باشند؛ اما از مضمون آن هیچ اطلاعی ندارند. این، همان هشدار به نسلهای ایمانآوردهی مسلمان است. از این بایستی ترسید. 1 ) سوره مبارکه الجمعة آیه 2 هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الأُمِّيّينَ رَسولًا مِنهُم يَتلو عَلَيهِم آياتِهِ وَيُزَكّيهِم وَيُعَلِّمُهُمُ الكِتابَ وَالحِكمَةَ وَإِن كانوا مِن قَبلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ ترجمه : و کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده رسولی از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنها میخواند و آنها را تزکیه میکند و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت میآموزد هر چند پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند! 1 ) سوره مبارکه الجمعة آیه 3 وَآخَرينَ مِنهُم لَمّا يَلحَقوا بِهِم ۚ وَهُوَ العَزيزُ الحَكيمُ ترجمه : و (همچنین) رسول است بر گروه دیگری که هنوز به آنها ملحق نشدهاند؛ و او عزیز و حکیم است! 2 ) سوره مبارکه الكوثر آیه 1 بِسمِ اللَّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيمِ إِنّا أَعطَيناكَ الكَوثَرَ ترجمه : ما به تو کوثر [= خیر و برکت فراوان] عطا کردیم! 3 ) سوره مبارکه الجمعة آیه 4 ذٰلِكَ فَضلُ اللَّهِ يُؤتيهِ مَن يَشاءُ ۚ وَاللَّهُ ذُو الفَضلِ العَظيمِ ترجمه : این فضل خداست که به هر کس بخواهد (و شایسته بداند) میبخشد؛ و خداوند صاحب فضل عظیم است! 4 ) سوره مبارکه الجمعة آیه 5 مَثَلُ الَّذينَ حُمِّلُوا التَّوراةَ ثُمَّ لَم يَحمِلوها كَمَثَلِ الحِمارِ يَحمِلُ أَسفارًا ۚ بِئسَ مَثَلُ القَومِ الَّذينَ كَذَّبوا بِآياتِ اللَّهِ ۚ وَاللَّهُ لا يَهدِي القَومَ الظّالِمينَ ترجمه : کسانی که مکلف به تورات شدند ولی حق آن را ادا نکردند، مانند درازگوشی هستند که کتابهایی حمل میکند، (آن را بر دوش میکشد اما چیزی از آن نمیفهمد)! گروهی که آیات خدا را انکار کردند مثال بدی دارند، و خداوند قوم ستمگر را هدایت نمیکند! مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش :تأثیر سیره پیامبر(ص) در مبارزه با بیسوادی در تمدن اسلامی کلیدواژه(ها) : تاریخ عصر بعثت و دوران حیات و حکومت پیامبر(صلی الل, علمآموزی نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : آن وقتی که در دنیا خبری از علم و سواد و درس و مشق و نشانههای تعلیم و تعلم وجود نداشت، اسلام و قرآن ما با «اقرأ» شروع کرد و به قلم و نوشته سوگند خورد و اسیر جنگی را در مقابل یاد دادن چند کلمه آزاد کرد. این، متعلق به چهارده قرن پیش است. همان کارهای اسلام و نبیّمکرم ما(صلّیاللَّهعلیهوالهوسلّم) موجب شد که جامعهی امّیِ عرب (امّی، یعنی بیسواد؛ «هوالّذی بعث فیالامّیّین») در زمانی که اروپای امروز هیچ خبری از علم و دانش نداشتند، دارندهی بزرگترین دانشگاهها و بزرگترین دانشمندان و فارابیها و ابنسیناها و محمّدبن زکریاها و ابوریحانها و دیگران و دیگران شود. یعنی در صدر اسلام، مبارزهی با بیسوادی و تحریص و تحریض به علم و دانش، جامعهی اسلامی را حدود هفت، هشت قرن از همهی دنیای متمدنِ آن روز جلوتر برد. البته بعد ما رجعت کردیم، مسلمانان تنبلی کردند و کار ما به اینجا رسید؛ ولی حالا میتوانیم دوباره شروع کنیم. دوباره انقلاب شد، دوباره اسلام سر کار آمد و حالا دیگر بیسوادی معنی ندارد. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش :اهمیت محاصره آبادان در زمان جنگ و کیفیت شکسته شدن حصر کلیدواژه(ها) : تاریخ دفاع مقدس, آبادان در دفاع مقدس, حضور آیت الله خامنه ای در دفاع مقدس, ثبت جزئیات دفاع مقدس, تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : آن روزهایی که دشمن از کارون عبور میکرد و مقدمات حصر آبادان را فراهم مینمود، روزهای عجیبی بود. آن وقت من غالباً در اهواز بودم. فضای غمآلودی بود؛ فراوانی مشکلات، فرماندهی غلط و ناقص، بیپناهی نیروهای مؤمن و مخلص، تجهیزات در حداقل لازم، نه مهماتی، نه سلاحی. دشمن هم از این وضع استفاده کرد. از آن طرف که هرچه فشار آوردند، نتوانستند آبادان را تصرف کنند و دیدند که قابل تصرف هم نیست؛ مجبور شدند دور بزنند، از این طرف بیایند، از کارون عبور کنند و با فاصلهی زیادی آبادان را محاصره نمایند. در این دوران چندماههیی که آبادان، اول از دو جهت، بعد از سه جهت، بعد تقریباً از چهار جهت محصور بود و هیچ راه زمینی به سمت آبادان وجود نداشت و باید از درون آب میرفتند و با فاصلهیی خودشان را میرساندند، قضایایی اتفاق افتاد. اینقدر جوان مؤمن، رزمندهی مخلص و آدم فداکار جان خود را به خطر انداخت یا نثار کرد، تا دشمن را یک وجب عقب بنشاند، یا از جلو آمدن او مانع بشود، که واقعاً ضبط و حصر آنها کار آسانی نبود. من نمیدانم آیا این چیزها در نوشتهها و دفترها و لااقل در سینهها ضبط است، تا روزی در اختیار تاریخ قرار بگیرد، یا نه؟ و ای کاش باشد و قرار بگیرد. امام (ره) فرمودند: حصر آبادان باید شکسته بشود. به دنبال این فرمان، برای شکستن حصر آبادان تلاش شد. حصر آبادان، در خلال یک فداکاری بزرگ شکسته شد و حرف امام تحقق پیدا کرد. کسانی در دنیا بودند که از دور فکر میکردند که قضیهی جنگ با از دست رفتن آبادان حل خواهد شد و قضیهی جمهوری اسلامی هم حل خواهد گردید! جمهوری اسلامی که نتواند آبادان خود - یعنی شهر صنعتی و چشم و چراغ آن منطقه از کشور - را نگه بدارد، دیگر چهطور حکومت و دولتی است؟! معلوم بود که اگر آبادان میرفت، روحیهها هم با این شهر میرفت و دیگر اهواز هم قابل دفاع نبود. آن روز دشمن در ده، دوازده کیلومتری اهواز بود و خمپارههای 60 او در این شهر به زمین میخورد. یعنی دشمن جلو میآمد، تا حدی که اهواز در بُرد خمپارههای 60 او قرار میگرفت و میزد و هیچچیز باقی نمیماند. امام(ره) آن نقطهی اصلی را پیدا کردند و گفتند که حصر آبادان باید شکسته بشود، و شکسته شد. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش :فداکاری رزمندگان؛عامل شکست حصر ابادان کلیدواژه(ها) : تاریخ دفاع مقدس, آبادان در دفاع مقدس, شجاعت رزمندگان نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : روزی که آن جنگ خونین، در حولوحوش جزیرهی آبادان واقع شد و جوانان رزمندهی ما، از ارتشی و سپاهی و بسیجی، همینطور مثل ستارههای فروزانی که ساقط بشوند، در بهمنشیر میافتادند و شهید میشدند، اما برنمیگشتند و میرفتند، تا دشمن را نابود کردند و سرش را به سنگ کوبیدند و جزیرهی آبادان را فتح کردند و محاصره را شکستند و دشمن را عقب راندند، چیزی که برای این جوانان و این رزمندگان و این بسیجیها و این افسران و درجهداران و سپاهیها مطرح نبود، جانشان بود. اینطوری میشود به هدفهای بزرگ رسید. اینطوری میشود شر استکبار را کم کرد. اینطوری یک ملت، زندگی راحت و شرافتمندانه را برای خود فراهم میکند. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : اتقان کاری کلیدواژه(ها) : اتقان کاری نوع(ها) : جستار متن فیش : الآن فرصتی پیش آمده است، تا سپاه را بسازید. من دیروز هم در آن پیام به شما عرض کردم و قبلًا هم گفتهام و الآن هم میگویم که به نیروی زمینی، خیلی باید اهتمام بشود. شاید بتوانم بگویم که از لحاظ بلند مدت، توجه به بسیج، از تمام مأموریتهای سپاه بالاتر است. ملت را آماده کردن، مأموریت بسیار بالا و مهمی است. به این مأموریتها باید به حد اعلی و اکثر برسید. هرکس در این روند کلی، همان کاری را که انجام میدهد و به او محول شده است، باید خوب و صحیح و دقیق انجام بدهد. «رحم اللّه امرأ عمل عملا فاتقنه». روایت است، خدا رحمت کند آن کسی را که اگر کاری انجام میدهد چه کارهای یدی و چه کارهای فکری محکم و متقن انجام بدهد. مثلًا فرض کنید، چون فلان کارگر ایران خودرو، لازم ندانسته که فلان پیچ را یک نیم پیچ دیگر بچرخاند که برای او، کار خیلی کوچکی است تأثیرش این است که یک چند کیلومتر که ماشین راه رفت، ناگهان میبینند لقلق میکند؛ چون او «اتقنه» را آنجا انجام نداده است. این بیچاره صاحب ماشین، هزاران دردسر را متحمل میشود، برای خاطر اینکه فلان کارگر میبایست فقط یک ثانیه حرکتی را انجام میداد و نداد. اتقان، این است. روایت دارد که امیر المؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) در بازار راه میرفت؛ به خیاطها که میرسید، میگفت: خیاطها! از خدا بترسید، درزها را نزدیک هم بزنید، کوکها را کوچک بزنید و نخها را محکم انتخاب بکنید. حالا خیاطی مگر چقدر اهمیت دارد؟ گیرم که درز این لباس، مثلًا بعد از چند ماه باز شد؛ دوباره چرخ میکنیم. این، یک نمونه است. از اینجا شروع کنید و تا خیاطت لباس انقلاب بر پیکر این ملت بروید. این کار، چقدر دقت و تقوا لازم دارد و چقدر امام، بزرگ و باتقوا بود. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : بیداری ملتها کلیدواژه(ها) : بیداری ملتها نوع(ها) : جستار متن فیش : در گذشته، آن وقتی یک ملت علیه یک دولت قلدر، احیاناً آن هم نه همیشه به پا میخواست که آن قلدر وارد کشورش شده باشد. مثلًا الجزایریها با نیروی اشغالگر فرانسه، و ویتنامیها با امریکا مبارزه میکردند. دیده نشده بود که ملتها در کشور خودشان، علیه نیرویی که الآن بالفعل با آنها روبهرو نیست، ولی تنها شاخصهاش این است که علیه ملتها و مستضعفان و مظلومان و ضعفا قلدری میکند، مبارزه بکنند. شما این را در کجای تاریخ بیداری ملتها سراغ دارید؟ در گذشته که این حرفها اصلًا نبوده است. در این دویست سال، یا صد و پنجاه سال و یا صد و بیست سال اخیر که تاریخ بیداری ملتهاست و در هند و مصر و خاورمیانه و بتدریج در آفریقا و جاهای دیگر، سر بلند کردند و علیه قدرتها جنگیدند، اگر کشوری، انگلیس در آن بود، با انگلیس میجنگیدند؛ اگر فرانسه در آن بود، با فرانسه میجنگیدند؛ اگر اسپانیا یا پرتغال در آن بود، با آن دو کشور میجنگیدند؛ اگر امریکا در آن حضور داشت، با او میجنگیدند. شما کجا سراغ دارید که ملتها به آن حد از رشد رسیده باشند که در خانهی خودشان، بدون اینکه دشمن حتّی گلولهیی به آنها شلیک کرده باشد، مشت گره کنند و علیه یک قدرت بزرگ و مستکبر جهانی شعار بدهند؟ چنین چیزی سابقه ندارد. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : سپاه و سیاست کلیدواژه(ها) : سپاه و سیاست نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : یك چیز دیگر هم كه امام روی آن مكرر تكیه میكردند و لازم است شما به آن توجه كنید، مسألهی سیاست و سیاستبازی و گروهگرایی و این چیزهاست. این، از آن حرفهای بسیار مهم است. البته تفسیرهای مغرضانه خیلی شد. عرض كردم، نمیشد كه این مسایل جاری كشور را، بخصوص آن چیزی كه مربوط به سپاه است، من نبینم و ندانم. حرفهایی كه گفتند، مطالبی كه نوشتند، چیزهایی كه سخنرانی كردند، درِگوشیهایی كه انجام دادند و خیلی از جزییات فراوان دیگر را من دیدهام و شنیدهام. خیلی از افراد، فرمایش امام را بد تفسیر كردند. امام نمیخواست بگوید فقط شما باید جزو فلان حزب نباشید. نه، این چیز كوچكی بود. الان در جامعهی ما، جناحبندی و گروهگرایی و باندبازی، نه در سطوح مردم - كه خوشبختانه در سطوح مردم، یا نیست و یا خیلی ضعیف است - بلكه در سطوح مسؤولان و متشخصان وجود دارد. خلاصهی فرمایش امام این بود كه شما در این باندها هم نباید باشید. در باند نباشید، یعنی چه؟ انسان بینشی دارد؛ از یكی بدش میآید، از یكی خوشش میآید؛ به یكی ارادت میورزد، به یكی ارادت نمیورزد؛ دولتی را قبول دارد، دولتی را قبول ندارد؛ كاری را میپسندد، كاری را نمیپسندد؛ بالاخره چه كار كند؟ یعنی اصلاً روی ذهن خودش دستمال ببندد كه نبیند؟ نه، تشخیصتان را داشته باشید؛ چه اشكالی دارد؟ گروهها و باندها و تیمها و جریانها و خطوط، بر اساس این بینشها فعالیت میكنند، عزل و نصب میكنند، حرف میزنند، در انتخابات دخالت میكنند، در گزینشهای گوناگون دخالت میكنند. اینها باید در شما نباشد. نمیشود به خاطر فلان بینش كه شما با یك نفر خوبید، بیخودی با كسی و یا با جناحی بد بشوید؛ یكی را بیخودی بكوبید و با یك گروه فعال سیاسی همكاری كنید. ...(19) من خودم سیاسیم و از سالهای متمادی در این خط بودهام. هم در دوران مبارزه و حتّی قبل از مبارزه و هم بعد از آن، كار سیاسی میكردهام. من هیچكس را از فكر سیاسی و تفكر سیاسی و گرایشهای سیاسی منع نمیكنم؛ اما آن كسی را كه در این مجموعه است، منع میكنم. این، خیلی حساستر است و ارزش یك ساعت سپاهیگری درست، به مراتب بیش از ساعتها گپ زدن سیاسی بیهودهیی است كه سیاسیون خیال میكنند با این گپ زدنهایشان، دنیا را زیر و رو میكنند! مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : اقتدار معنوی کلیدواژه(ها) : اقتدار معنوی نوع(ها) : جستار متن فیش : فداكاری، فقط ناشی از دین نیست. فداكاری، ناشی از یك احساس معنوی است. آن احساس معنوی، میتواند دین باشد و یكجا هم میتواند ناسیونالیسم باشد. مگر نیست؟ شما چهقدر لشكرهایی را در دنیا سراغ دارید كه برای دفاع از میهنشان، یا برای اقتدار بخشیدن به كشورشان، رفتند خودشان را به آب و آتش زدند و حتّی به كشتن هم دادند. این چیست؟ آیا ایمان مذهبی است؟ نه. در این جنگهای فراوان طول تاریخ، اینطور نبوده كه فقط ایمان مذهبی حاكم باشد. در اغلبش ایمان مذهبی نبوده؛ اما یك عامل معنوی منفی - مثل جاهطلبیها - یا یك عامل مادّی رقیق در كار بوده است. عامل مادّی رقیق، جنبهی معنویتی دارد؛ منتها جنبهی معنویت بد، نه جنبهی معنویت خوب. اصولاً هر چیز معنوی و روحی، مستحسن نیست. گاهی یك چیز، مادّی هم نیست؛ اما جهتگیری غلط مادّی در آن هست. پس، ارتشهایی هستند كه حتّی فداكاری هم دارند. علاوه بر آن خصوصیات، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، فرقش با آنها چیست؟ فرقش همین است كه در شما، آن عامل تقوا و ورع و توجه به خدا و اخلاص و عمل برای اهداف پیامبران - كه امروز در دنیا غریب مانده است - وجود دارد. این، آن چیزی است كه شما را امتیاز میدهد. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : جایگاه ممتاز و شایسته ایران در منطقه و جهان, نظام جمهوری اسلامی ایران کلیدواژه(ها) : جایگاه ممتاز و شایسته ایران در منطقه و جهان, نظام جمهوری اسلامی ایران نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امروز جمهوری اسلامی در دنیا، از لحاظ موقعیت انقلابی و سیاسی و نظامی و حیثیتی، یك مجموعهی پیروز به حساب میآید. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : سپاه همیشه باید به صورت یک نیروی حاضر آماده ی قوی انقلابی هوشیار، در اختیار این ملت بزرگ و این انقلاب باشد. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : یكیك آحاد سپاه، باید از لحاظ ذخیرهی معنوی و ایمانی، به آن حدی برسد كه اگر خود او به تنهایی ماند و هیچچیز دیگر با او نماند، قدرت و طاقت و دل و زَهرهی ایستادگی در مقابل همهی دنیا را داشته باشد. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : تقوا, نظام جمهوری اسلامی ایران کلیدواژه(ها) : تقوا, نظام جمهوری اسلامی ایران نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : در نظام جمهوری اسلامی، هیچكس نباید از جادهی تقوای مناسب با شان خودش، خارج بشود. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : ارتش جمهوری اسلامی کلیدواژه(ها) : ارتش جمهوری اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : آن چيزى كه شما را از يك ارتش مجهز مدرن مجرب از همه جهت كامل، ليكن بىايمان ممتاز مىكند، ايمان و تعبد است. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش :مخالفت عده ای با فرمان پذیری و نظم ،در سپاه سالهای 58 و 59 کلیدواژه(ها) : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی, تاریخ فعالیتها و مسئولیتهای آیت الله خامنه ای بعد, اطاعت از فرمانده نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : از جهت ترتیبات ظاهری هم، سپاه باید در حداکثر نظم و ترتیب قرار بگیرد. بعضی خیال میکردند که نظم نظامی، طاغوتی است! سالها پیش - احتمالاً سال 61 یا 62 بود - برای بازدید، به یکی از پادگانهای سپاه رفتم. دیدم که بچهها مرتب و منظم صف کشیدهاند و فرماندهی میدان، خبرداری - چیزی نشانهی نظم - داد. من از شدت شوق، گریهام گرفت. یادم آمد که در سالهای 58 و 59 در سپاه، برای سر وقت آمدن و هر کسی کار خودش را انجام دادن و به کار دیگری دست دراز نکردن و وقتی فرمانده چیزی گفت، زیردستها حرف او را گوش کنند، ما با این و آن بحث داشتیم. عدهیی میگفتند که اینها طاغوتی است! من نمیدانم که این فکرها از کجا در سپاه القا شده بود. باورم هم نمیآید که اینها خیلی طبیعی باشد. طبیعی، نظم است. در روایت دارد که در هر سفری که پیامبر اکرم(ص) سه نفر را میفرستادند، یکی را بر آن دو نفر دیگر امیر میکردند؛ «فلیؤمّروا احدهم». امیر قرار میداد، یعنی چه؟ یعنی هرچه او گفت، امرش برای اینها واجبالاطاعه است. فرق اسلام با غیراسلام این است که در غیراسلام - در بساط طاغوت - آن کسی که امیر شد، اگر وقت غذا رسید، میگوید چربترش را جلوی من بگذارید! وقت غذا پختن هم که میشود، میگوید من امیرم، پس شما چهکارهاید، بروید ظرفها را بشویید، غذا را هم خودتان درست کنید! در اسلام، اینطور نیست.امیر و غیر امیر، غذا را با هم میخورند؛ گرسنگی هم باشد، با هم میکشند؛ کار هم باشد، با هم تقسیم میکنند؛ اما هرچه او گفت، باید آنها عمل کنند. اطاعت از دستور فرمانده، واجب است؛ حکم عقل و شرع و تجربه است. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش :تلاش برای اعزام نیرو های سپاه به کردستان در اوایل سال ۵۹ کلیدواژه(ها) : حضور سپاه در صحنه انقلاب, تاریخ جمهوری اسلامی در زمان حیات امام خمینی(ره) نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : من یادم میآید، در اواخر سال ۵۸ و یا اوایل سال ۵۹ - قبل از شروع جنگ - که حوادث کردستان بود، از تهران نیرو میخواستند. در آن وقت، من در سپاه بودم. با هزار زحمت و تلفن به پادگان ولىّعصر، بالاخره خبر آوردند که الحمدللَّه دو دستگاه مینی بوس از پادگان ولىّعصر راه افتاد! دو شب و دو روز، ما یک نفر را در آنجا مأمور کردیم که بایستد و نیروها را بیاورند و سوار کنند. سپاه، اینگونه شروع به جنگ کرده است. در آن زمان فرصتی نبود، در طول جنگ هم همینطور بود؛ اما الان فرصت برای خودسازی از همه جهت - هم از جهت معنوی و هم از جهات ظاهری - فراهم است. این، مربوط به یکایک شماست. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : اختلال دستگاه محاسباتی کلیدواژه(ها) : اختلال دستگاه محاسباتی نوع(ها) : جستار متن فیش : بدبختی بشر آن وقتی است که همهی حقیقت را در مشاهدات و محسوسات خودش محدود و محصور کند؛ مثل مادّیین و بسیاری از غیرمادّیینِ غافل. این فرد غافل، مادّی هم نیست، معتقد به خداست؛ اما با اینکه به خدا اعتقاد دارد، ولی شعور ندارد که این اعتقاد، با اعتقاد به اصل غیب و فعل و انفعالات و علل و معالیل غیبی ملازم است. اگر ما معتقد به غیب نباشیم، یا درک درستی از آن نداشته باشیم، نتیجه این میشود که محاسبات مادّی میکنیم، به معادلات و مبادلات مخلوق انسان، صددرصد دل میبندیم و اتکا میکنیم؛ همینهایی که میبینید صدی هشتاد یا صدی پنجاهش، غلط در میآید. آن کس که همهی جوانب را ملاحظه میکند، بعد مثلاً به طبس و یا به مرزهای غربی و جنوبی ماحمله میکند، کجای کارش اشکال دارد؟ آیا در محاسبات مادّیش، یک نقطهی غلط هست؟ نه، محاسبات مادّی، تا آنجا که درک فعل و انفعالات مادّی به انسان میدهد، درست است. روی پول و آدم و ابزار و سیاست و تبلیغ و حمایتها حساب کردن، اجزای یک محاسبهی مادّی است. همه نوع محاسبه را کردند، ولی آخر سر میبینید که در مشتشان هیچچیز نیست. این، حاکی از آن است که یک سلسله محاسبات و علل و عوامل و فعل و انفعالات هست که حواس انسان و در اغلب موارد، عقل مادّی انسان را به آنها راه نیست؛ آنها را دیدِ دیگری میتواند ببیند. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : تقوای اجتماعی کلیدواژه(ها) : تقوای اجتماعی نوع(ها) : جستار متن فیش : تقوای عمومی - تقوای ملت - غیر از تقوای خصوصی یکایک افراد است. تقوای عمومی، یعنی همین که وقتی امام اشاره میکردند، ناگهان همهی جامعه به حرکت درمیآمد. این ملت را باتقوا میگوییم. معنایش این نیست که حالا اگر یکایک افراد را در میزان پرهیزگاری و تقوا بگذاریم، آنها را یک پرهیزگار کامل ببینیم. نه، اکثراً سرخالی و کسری دارند. مجموعه، یک مجموعهی مؤمن و متقی است - که البته برای یک ملت، خیلی هم افتخار است - اما یکایک ما باید به فکر خودمان باشیم. این نکته را در همینجا عرض بکنم که اگر گفته میشود ملت، ملت باتقوا و مؤمن و مخلصی است، هیچیک از آحاد ملت حق ندارد این را به حساب خودش بگذارد و بگوید من که جزو این ملتم، این ملت هم که ملت باتقوا و بااخلاصی است، پس من باتقوا و بااخلاصم! نخیر، «علیکم انفسکم»؛ خودت را باش. خودتان را به تنهایی در میزان بگذارید. همه هم میتوانند و هیچکس نیست که نتواند اجمالاً وزن خودش را بفهمد. البته آدم خودش نمیتواند دقتهایش را بکند و یک بزرگتر و استاد و مربی لازم است، تا تشخیص بدهد. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : تکلیفگرایی کلیدواژه(ها) : تکلیفگرایی نوع(ها) : جستار متن فیش : ورای این محاسبات معمولی، دستگاه معقول قانونمندی وجود دارد که غیب است و باید به آن معتقد بود. آن محاسبه را از کجا پیدا کنیم؟ از راه شرع و عمل به تکلیف. این عنوانهایی که ما در خلال صحبت به آن میرسیم، دقیقاً همان عنوانهایی است که امام ما مکرر روی آن تکیه کردند. ما وقتی سلسلهی بحث را ترسیم میکنیم، میبینیم که درست سر بند، همین عنوانهاست. امام میگفتند: ما به تکلیف عمل میکنیم، ما برای پیروزی نمیجنگیم، ما برای جواب دادن به خدا میجنگیم، خدای متعال تکلیف کرده، ما عمل میکنیم؛ پیروزی داد، منت پذیرش هستیم؛ پیروزی هم نداد، باز هم از اینکه توفیق داد به تکلیفمان عمل بکنیم، منتپذیر هستیم. راز پیروزیها همین است. اگر انسان، شرع را امام خود قرار بدهد؛ یعنی طبق آنچه که تکلیف اسلامی و شرعی است، قدم به قدم حرکت بکند، یقیناً به پیروزی خواهد رسید. ما هیچچیز کم نخواهیم داشت؛ چون آن محاسبهی غیبی، محاسبهی بسیار دقیقی است و محاسبهگرش خداست و دستگاه حساب کنندهاش، علم الهی است که: «لا یعزب عنه مثقال ذرّة فی السّموات ولا فی الارض». در آن محاسبه، هیچ عاملی مخفی نیست. وقتی به ما گفتند شما جهاد و امر به معروف و اقامهی صلات و ایتای زکات کنید، صداقت در قول و عمل داشته باشید، از خلقیات رذیله اجتناب کنید، اخلاص و گذشت داشته باشید و از این قبیل احکام الهی که یک مؤمن کامل، آراستهی به آنهاست، معنایش این است که باید در مقابل این دستورات متعبد باشیم. اگر در یک میدان مین، که از هیچچیز آن خبر ندارید، یک کاغذ به شما دادند و گفتند دو متر جلو برو، بعد سی سانت به سمت راست حرکت کن، بعد مجدداً به طرف مقابل برو و بعد از یک متر و نیم، به سمت چپ حرکت کن، همینطور شما باید به دقت نگاه کنید و در این میدان حرکت نمایید. عارف به نقشهی آرایش مینهای زیرِ زمین، این را نوشته و به شما داده است و میگوید اینطوری حرکت کنید. تعبد، یعنی این. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : بسیج مستضعفین کلیدواژه(ها) : بسیج مستضعفین نوع(ها) : جستار متن فیش : الان فرصتی پیش آمده است، تا سپاه را بسازید. من دیروز هم در آن پیام به شما عرض کردم و قبلاً هم گفتهام و الان هم میگویم که به نیروی زمینی، خیلی باید اهتمام بشود. شاید بتوانم بگویم که از لحاظ بلند مدت، توجه به بسیج، از تمام مأموریتهای سپاه بالاتر است. ملت را آماده کردن، مأموریت بسیار بالا و مهمی است. به این مأموریتها باید به حد اعلی و اکثر برسید. هر کس در این روند کلی، همان کاری را که انجام میدهد و به او محول شده است، باید خوب و صحیح و دقیق انجام بدهد. «رحماللَّه امراء عمل عملا فاتقنه». روایت است، خدا رحمت کند آن کسی را که اگر کاری انجام میدهد - چه کارهای یدی و چه کارهای فکری - محکم و متقن انجام بدهد. مثلاً فرض کنید، چون فلان کارگر ایران خودرو، لازم ندانسته که فلان پیچ را یک نیم پیچ دیگر بچرخاند - که برای او، کار خیلی کوچکی است - تأثیرش این است که یک چند کیلومتر که ماشین راه رفت، ناگهان میبینند لقلق میکند؛ چون او «اتقنه» را آنجا انجام نداده است. این بیچاره صاحب ماشین، هزاران دردسر را متحمل میشود، برای خاطر اینکه فلان کارگر میبایست فقط یک ثانیه حرکتی را انجام میداد و نداد. اتقان، این است. … به نظر من، آن چیزی که برای سپاه معیّن شده و با برادران - چه در ستاد فرماندهی کل قوا، چه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی - در میان گذاشته شده، مأموریت بسیار مهمی است. با این مأموریت، حقیقتاً سپاه پشتوانهی انقلاب و حفظ کشور است. به این مأموریت توجه کنید. مسایل مربوط به یگانهای مختلف نیروی زمینی و مسایل مربوط به بسیج، در درجهی اول است. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : هدایت الهی کلیدواژه(ها) : هدایت الهی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : هر زمان هر نسلی که احساس مسلمانی کرد، باید از این هشدار الهی بترسد؛ منتها این نکته را مستقیم نمیگوید. قرآن در این جا، با شکل بسیار ظریف و با یک تمثیل، آن را بیان میکند؛ تمثیل به بنی اسرائیل: «مثل الّذین حمّلوا التّوریة ثمّ لم یحملوها». تورات را بر ذهن و دل و ایمان آنها سوار کردیم؛ اما بعد از گذشت زمانی، این بار معنوی و این هدایت الهی را پرتاب کردند و خودشان را از آن محروم نمودند. آن وقت نتیجه این میشود که ظاهر، ظاهر هدایت است؛ اما باطن، باطن بیخبر از هدایت. نام، نام موحد؛ باطن، باطن مشرک. نام، نام مسلمان؛ باطن، باطن کافر. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : تربیت دینی کلیدواژه(ها) : تربیت دینی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : هر کدام از آحاد فرماندهان سپاه، تربیت نفسانی را برای خودش یک وظیفه بداند. شما بنا را بر این بگذارید که خودتان را با تربیت دینی و ریاضت دینی، ریاضت بدهید و تربیت کنید. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : تربیت دینی کلیدواژه(ها) : تربیت دینی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : شما فرماندهان سپاه بنا را بر این بگذارید که خودتان را با تربیت دینی و ریاضت دینی، ریاضت بدهید و تربیت کنید. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : برخورد با ظالم و دفاع از مظلوم کلیدواژه(ها) : برخورد با ظالم و دفاع از مظلوم نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در این دویست سال، یا صدوپنجاه سال و یا صدوبیست سال اخیر که تاریخ بیداری ملتهاست و در هند و مصر و خاورمیانه و بتدریج در آفریقا و جاهای دیگر، سر بلند کردند و علیه قدرتها جنگیدند، اگر کشوری، انگلیس در آن بود، با انگلیس میجنگیدند؛ اگر فرانسه در آن بود، با فرانسه میجنگیدند؛ اگر اسپانیا یا پرتغال در آن بود، با آن دو کشور میجنگیدند؛ اگر امریکا در آن حضور داشت، با او میجنگیدند. شما کجا سراغ دارید که ملتها به آن حد از رشد رسیده باشند که در خانهی خودشان، بدون اینکه دشمن حتّی گلولهیی به آنها شلیک کرده باشد، مشت گره کنند و علیه یک قدرت بزرگ و مستکبر جهانی شعار بدهند؟ چنین چیزی سابقه ندارد. مبدأ این تحول، از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران است. شما الان میبینید که در آفریقا و در شرق آسیا و حتّی در اروپا، ملتها و عمدتاً مسلمانان - که غیرمسلمانان در این جهت خیلی در اقلیتند - در شهرها و کشورهای خودشان ایستادهاند و علیه امریکا شعار میدهند. مگر امریکا، در الجزایر یا سودان و یا در بقیهی جاها حضور دارد؟ نه، مسأله این است که انقلاب اسلامی، به مسلمانان در درجهی اول تفهیم کرد که در هر شرایطی، باید با ظلم و پرچم ظلم و قطب ظلم و ستم در عالم مقابله کرد؛ ولو فعلاً از او شلاق نخورند. اگر با چشم دقیق و ریزبین نگاه کنیم، همین حالا هم همان ملتها، شلاق امریکا را میخورند. البته تودههای مردم، معمولاً این تحلیل را ندارند؛ اما درعینحال میایستند و شعار میدهند. اسلام این را به ما میگوید که در مقابله و مبارزهی ظالم و مظلوم، مرزی نیست. هر جای دنیا، همین که مستکبری هست، شما باید با او مبارزه بکنید. باید علیه او باشید، نه با او. آیا چشمها و ذهنهای تحلیلگران استکبار، این را نمیبیند، نمیفهمد، روی آن حساب نمیکند و برایش چارهجویی نمینماید؟ حقیقتاً روی این مسأله فکر کنید. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : برخورد با ظالم و دفاع از مظلوم کلیدواژه(ها) : برخورد با ظالم و دفاع از مظلوم نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اسلام این را به ما میگوید که در مقابله و مبارزهی ظالم و مظلوم، مرزی نیست. هر جای دنیا، همین که مستکبری هست، شما باید با او مبارزه بکنید. باید علیه او باشید، نه با او. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : محاسبه غلط دشمن کلیدواژه(ها) : محاسبه غلط دشمن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : بدبختی بشر آن وقتی است که همهی حقیقت را در مشاهدات و محسوسات خودش محدود و محصور کند؛ مثل مادّیین و بسیاری از غیرمادّیینِ غافل. این فرد غافل، مادّی هم نیست، معتقد به خداست؛ اما با اینکه به خدا اعتقاد دارد، ولی شعور ندارد که این اعتقاد، با اعتقاد به اصل غیب و فعل و انفعالات و علل و معالیل غیبی ملازم است. اگر ما معتقد به غیب نباشیم، یا درک درستی از آن نداشته باشیم، نتیجه این میشود که محاسبات مادّی میکنیم، به معادلات و مبادلات مخلوق انسان، صددرصد دل میبندیم و اتکا میکنیم؛ همینهایی که میبینید صدی هشتاد یا صدی پنجاهش، غلط در میآید. آن کس که همهی جوانب را ملاحظه میکند، بعد مثلاً به طبس و یا به مرزهای غربی و جنوبی ماحمله میکند، کجای کارش اشکال دارد؟ آیا در محاسبات مادّیش، یک نقطهی غلط هست؟ نه، محاسبات مادّی، تا آنجا که درک فعل و انفعالات مادّی به انسان میدهد، درست است. روی پول و آدم و ابزار و سیاست و تبلیغ و حمایتها حساب کردن، اجزای یک محاسبهی مادّی است. همه نوع محاسبه را کردند، ولی آخر سر میبینید که در مشتشان هیچچیز نیست. این، حاکی از آن است که یک سلسله محاسبات و علل و عوامل و فعل و انفعالات هست که حواس انسان و در اغلب موارد، عقل مادّی انسان را به آنها راه نیست؛ آنها را دیدِ دیگری میتواند ببیند مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من قبل از انقلاب هم سالهای متمادی خدمت امام بزرگوار و عظیمالشأنمان، ارادت و اخلاص داشتم و ایشان را از نزدیک میشناختم، اما این نکته را بعد از انقلاب متنبه شدم که امام ما یک مرد حکیم است. در اینجا، حکیم به معنای مصطلح آن - یعنی فیلسوف - مورد نظر نیست؛ بلکه حکمت به همان معنای واقعی و قرآنی آن - که خدای متعال میفرماید ما آن را به پیامبران دادیم - موردنظر است... من تصورم این است که امام یک حکیم بود؛ یعنی همان فعل و انفعالات معنوىِ باطنىِ پشت پرده را - مثل جریانهای زیرزمینی آب که علم خاصی دارد - میدید. هر کس اگر چشم هم نداشته باشد، دست که بزند، جریان آبِ رو را میفهمد و با گوشش، صدای شرشر آن را هم میشنود؛ اما جریان آبهای زیرزمینی را نه. این، معنای حکمت است. من میدیدم، آن انسان استثنایی زمان ما - که هیچکس با او قابل مقایسه نیست - مثل اینکه جریانهای زیرزمینىِ حوادث و پشت پرده را میبیند. نمیخواهیم بگوییم که امام، غیب میدانست. خیر، هیچکس جز کسی که خدای متعال به او اذن داده باشد، از غیب خبری ندارد. امام هم نه ادعا داشت و نه ما در مورد آن بزرگوار، این ادعاها را داریم. دیدِ حکمت، غیر از این است؛ یعنی چیزهایی را با یک احساس معنوی درک میکند. همهی این حوادثی که شما در انقلاب دیدید و امام دربارهی آن چیزی گفتند و شد، از این قبیل بود. نه اینکه تصور کنید ایشان محاسبهی مادّی و سیاسی میکردند. نه، آن بزرگوار اهل این محاسبات نبودند. البته فکر سیاسىِ خیلی پختهیی داشتند و حقایق را میفهمیدند؛ اما اینطور نبود که همان محاسباتی را که معمولاً میکنند، انجام بدهند. این، همان غیب و ملکوت عالم و ملکوت وجود شماست که باید به آن ایمان و اعتقاد داشت. راه رسیدن به آن هم تقواست. اینکه ملت ایران و رهبری مثل امام، در مقابل تجمع وسیع تمام احزاب کفر و نفاق، از شرقیش تا غربیش، از مسلمان امریکایی مذاقش تا مسلمان سوسیالیست مزاجش، از منافق و مرتجعش تا شهوترانش (عدهیی فقط به خاطر شهوترانی، با جمهوری اسلامی مبارزه میکردند و برای آن کارها دلشان لک زده بود! لذا از این دستگاه بدشان میآمد و با آن مبارزه میکردند) بایستند و مطمئن به پیروزی باشند، ناشی از تقوایی است که به آنها حکمت و بصیرت را میبخشد. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : روایت دارد که امیرالمؤمنین(علیهالصّلاةوالسّلام) در بازار راه میرفت؛ به خیاطها که میرسید، میگفت: خیاطها ! از خدا بترسید، درزها را نزدیک هم بزنید، کوکها را کوچک بزنید و نخها را محکم انتخاب بکنید. حالا خیاطی مگر چهقدر اهمیت دارد؟ گیرم که درز این لباس، مثلاً بعد از چند ماه باز شد؛ دوباره چرخ میکنیم... از اینجا شروع کنید و تا خیاطت لباس انقلاب بر پیکر این ملت بروید. این کار، چهقدر دقت و تقوا لازم دارد و چهقدر امام، بزرگ و با تقوا بود. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : یک چیز... که امام روی آن مکرر تکیه میکردند و لازم است شما به آن توجه کنید، مسألهی سیاست و سیاستبازی و گروهگرایی و این چیزهاست. این، از آن حرفهای بسیار مهم است. البته تفسیرهای مغرضانه خیلی شد... خیلی از افراد، فرمایش امام را بد تفسیر کردند. امام نمیخواست بگوید فقط شما باید جزو فلان حزب نباشید. نه، این چیز کوچکی بود. الان در جامعهی ما، جناحبندی و گروهگرایی و باندبازی، نه در سطوح مردم - که خوشبختانه در سطوح مردم، یا نیست و یا خیلی ضعیف است - بلکه در سطوح مسؤولان و متشخصان وجود دارد. خلاصهی فرمایش امام این بود که شما در این باندها هم نباید باشید. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : خیاطت لباس انقلاب بر پیکر این ملت، چهقدر دقت و تقوا لازم دارد و چهقدر امام، بزرگ و با تقوا بود. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : یک چیز که امام روی آن مکرر تکیه میکردند و لازم است شما توجه کنید، مسألهی سیاست و سیاستبازی و گروهگرایی است. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : تقوا کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : تقوای عمومی - تقوای ملت - غیر از تقوای خصوصی یکایک افراد است. تقوای عمومی، یعنی همین که وقتی امام اشاره میکردند، ناگهان همهی جامعه به حرکت درمیآمد. این ملت را باتقوا میگوییم. معنایش این نیست که حالا اگر یکایک افراد را در میزان پرهیزگاری و تقوا بگذاریم، آنها را یک پرهیزگار کامل ببینیم. نه، اکثراً سرخالی و کسری دارند. مجموعه، یک مجموعهی مؤمن و متقی است - که البته برای یک ملت، خیلی هم افتخار است - اما یکایک ما باید به فکر خودمان باشیم. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : تقوا کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : اگر گفته میشود ملت، ملت باتقوا و مؤمن و مخلصی است، هیچیک از آحاد ملت حق ندارد این را به حساب خودش بگذارد و بگوید من که جزو این ملتم، این ملت هم که ملت باتقوا و بااخلاصی است، پس من باتقوا و بااخلاصم! نخیر، «علیکم انفسکم»؛ خودت را باش. خودتان را به تنهایی در میزان بگذارید. همه هم میتوانند و هیچکس نیست که نتواند اجمالاً وزن خودش را بفهمد. البته آدم خودش نمیتواند دقتهایش را بکند و یک بزرگتر و استاد و مربی لازم است، تا تشخیص بدهد. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : تقوا کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در نظام جمهوری اسلامی، هیچکس نباید از جادهی تقوای مناسب با شأن خودش، خارج بشود. تقوایی که برای مسؤولیت فعلی من لازم است - که من واقعاً باید به خاطر ضعفها و روسیاهیهای فراوان خودم، به خدا پناه ببرم - با تقوای فلان برادری که فرماندهی یک گردان سپاه است، فرق میکند. او در همان حد تقوای خودش باید رعایت بکند. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : تقوا کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : روایت دارد که امیرالمؤمنین(علیهالصّلاةوالسّلام) در بازار راه میرفت؛ به خیاطها که میرسید، میگفت: خیاطها ! از خدا بترسید، درزها را نزدیک هم بزنید، کوکها را کوچک بزنید و نخها را محکم انتخاب بکنید. حالا خیاطی مگر چهقدر اهمیت دارد؟ گیرم که درز این لباس، مثلاً بعد از چند ماه باز شد؛ دوباره چرخ میکنیم. این، یک نمونه است. از اینجا شروع کنید و تا خیاطت لباس انقلاب بر پیکر این ملت بروید. این کار، چهقدر دقت و تقوا لازم دارد و چهقدر امام، بزرگ و با تقوا بود. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : تقوا کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : راه رسیدن به غیب و ملکوت عالم و ملکوت وجود تقواست. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : تقوا کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اگر تقوا و پرهیزگاری و حرکت بر طبق رضای الهی را هدف قرار بدهیم، تمام مقاصد برآورده خواهد شد. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : تقوا کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : تقوا و پرهیزگاری و حرکت بر طبق رضای الهی را هدف قرار بدهیم. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : تقوا کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : اعتقاد به غیب و تأثیر آن، در اختیار من و شما نیست و راه رسیدن به آن و کلید رمزش، تقواست. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : تقوا کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ملاک را تقوا قرار بدهید. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : تقوا کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ما هنوز بار سنگینی بر دوش داریم و دوران تقوا و پرهیزگارىِ سختگیرانهی مؤمن نسبت به خودش، هنوز سپری نشده است. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : تقوا کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : در نظام جمهوری اسلامی، هیچکس نباید از جادهی تقوای مناسب با شأن خودش، خارج بشود. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : تقوا کلیدواژه(ها) : تقوا نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امام، بزرگ و با تقوا بود. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : سیره امیرالمؤمنین(علیه السلام) کلیدواژه(ها) : سیره امیرالمؤمنین(علیه السلام) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : روایت است، خدا رحمت کند آن کسی را که اگر کاری انجام میدهد - چه کارهای یدی و چه کارهای فکری - محکم و متقن انجام بدهد. مثلاً فرض کنید، چون فلان کارگر ایران خودرو، لازم ندانسته که فلان پیچ را یک نیم پیچ دیگر بچرخاند - که برای او، کار خیلی کوچکی است - تأثیرش این است که یک چند کیلومتر که ماشین راه رفت، ناگهان میبینند لقلق میکند؛ چون او «اتقنه» را آنجا انجام نداده است. این بیچاره صاحب ماشین، هزاران دردسر را متحمل میشود، برای خاطر اینکه فلان کارگر میبایست فقط یک ثانیه حرکتی را انجام میداد و نداد. اتقان، این است. روایت دارد که امیرالمؤمنین(علیهالصّلاةوالسّلام) در بازار راه میرفت؛ به خیاطها که میرسید، میگفت: خیاطها ! از خدا بترسید، درزها را نزدیک هم بزنید، کوکها را کوچک بزنید و نخها را محکم انتخاب بکنید. حالا خیاطی مگر چهقدر اهمیت دارد؟ گیرم که درز این لباس، مثلاً بعد از چند ماه باز شد؛ دوباره چرخ میکنیم. این، یک نمونه است. از اینجا شروع کنید و تا خیاطت لباس انقلاب بر پیکر این ملت بروید. این کار، چهقدر دقت و تقوا لازم دارد. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : ظلمستیزی کلیدواژه(ها) : ظلمستیزی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در این دویست سال، یا صدوپنجاه سال و یا صدوبیست سال اخیر که تاریخ بیداری ملتهاست و در هند و مصر و خاورمیانه و بتدریج در آفریقا و جاهای دیگر، سر بلند کردند و علیه قدرتها جنگیدند، اگر کشوری، انگلیس در آن بود، با انگلیس میجنگیدند؛ اگر فرانسه در آن بود، با فرانسه میجنگیدند؛ اگر اسپانیا یا پرتغال در آن بود، با آن دو کشور میجنگیدند؛ اگر امریکا در آن حضور داشت، با او میجنگیدند. شما کجا سراغ دارید که ملتها به آن حد از رشد رسیده باشند که در خانهی خودشان، بدون اینکه دشمن حتّی گلولهیی به آنها شلیک کرده باشد، مشت گره کنند و علیه یک قدرت بزرگ و مستکبر جهانی شعار بدهند؟ چنین چیزی سابقه ندارد. مبدأ این تحول، از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران است. شما الان میبینید که در آفریقا و در شرق آسیا و حتّی در اروپا، ملتها و عمدتاً مسلمانان - که غیرمسلمانان در این جهت خیلی در اقلیتند - در شهرها و کشورهای خودشان ایستادهاند و علیه امریکا شعار میدهند. مگر امریکا، در الجزایر یا سودان و یا در بقیهی جاها حضور دارد؟ نه، مسأله این است که انقلاب اسلامی، به مسلمانان در درجهی اول تفهیم کرد که در هر شرایطی، باید با ظلم و پرچم ظلم و قطب ظلم و ستم در عالم مقابله کرد؛ ولو فعلاً از او شلاق نخورند. اگر با چشم دقیق و ریزبین نگاه کنیم، همین حالا هم همان ملتها، شلاق امریکا را میخورند. البته تودههای مردم، معمولاً این تحلیل را ندارند؛ اما درعینحال میایستند و شعار میدهند. اسلام این را به ما میگوید که در مقابله و مبارزهی ظالم و مظلوم، مرزی نیست. هر جای دنیا، همین که مستکبری هست، شما باید با او مبارزه بکنید. باید علیه او باشید، نه با او. آیا چشمها و ذهنهای تحلیلگران استکبار، این را نمیبیند، نمیفهمد، روی آن حساب نمیکند و برایش چارهجویی نمینماید؟ حقیقتاً روی این مسأله فکر کنید. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : سیره پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) کلیدواژه(ها) : سیره پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در روایت دارد که در هر سفری که پیامبر اکرم(ص) سه نفر را میفرستادند، یکی را بر آن دو نفر دیگر امیر میکردند؛ «فلیؤمّروا احدهم». امیر قرار میداد، یعنی چه؟ یعنی هرچه او گفت، امرش برای اینها واجبالاطاعه است. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : پاسدار انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : پاسدار انقلاب اسلامی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : شما که اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هستید، شما که فرماندهان و مسؤولان و مؤثرترینِ در این نظام هستید، باید توجه کنید، آن چیزی که شما را از یک ارتشِ مجهزِ مدرنِ مجرّبِ از همه جهت کامل، لیکن بی ایمان ممتاز میکند، ایمان و تعبد است؛ یعنی اعتقاد به غیب و تأثیر فعل و انفعالات غیبی، که در اختیار من و شما نیست و راه رسیدن به آن و کلید رمزش، عبارت از تقواست؛ یعنی عمل کردن به تکلیف شرعی. این، تنها وسیلهیی است که میتواند شما را از سایر نیروهای انقلابی و نظامی عالم ممتاز کند؛ والّا نیروی نظامىِ مجرّبِ کارکشتهی زرنگِ باهوشِ درسخواندهی شجاع و حتّی فداکار، در دنیا کم نداریم. فداکاری، فقط ناشی از دین نیست. فداکاری، ناشی از یک احساس معنوی است. آن احساس معنوی، میتواند دین باشد و یکجا هم میتواند ناسیونالیسم باشد. مگر نیست؟ شما چهقدر لشکرهایی را در دنیا سراغ دارید که برای دفاع از میهنشان، یا برای اقتدار بخشیدن به کشورشان، رفتند خودشان را به آب و آتش زدند و حتّی به کشتن هم دادند. این چیست؟ آیا ایمان مذهبی است؟ نه. در این جنگهای فراوان طول تاریخ، اینطور نبوده که فقط ایمان مذهبی حاکم باشد. در اغلبش ایمان مذهبی نبوده؛ اما یک عامل معنوی منفی - مثل جاهطلبیها - یا یک عامل مادّی رقیق در کار بوده است. عامل مادّی رقیق، جنبهی معنویتی دارد؛ منتها جنبهی معنویت بد، نه جنبهی معنویت خوب. اصولاً هر چیز معنوی و روحی، مستحسن نیست. گاهی یک چیز، مادّی هم نیست؛ اما جهتگیری غلط مادّی در آن هست. پس، ارتشهایی هستند که حتّی فداکاری هم دارند. علاوه بر آن خصوصیات، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، فرقش با آنها چیست؟ فرقش همین است که در شما، آن عامل تقوا و ورع و توجه به خدا و اخلاص و عمل برای اهداف پیامبران - که امروز در دنیا غریب مانده است - وجود دارد. این، آن چیزی است که شما را امتیاز میدهد. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : پاسدار انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : پاسدار انقلاب اسلامی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : یکیک آحاد سپاه، باید از لحاظ ذخیرهی معنوی و ایمانی، به آن حدی برسد که اگر خود او به تنهایی ماند و هیچچیز دیگر با او نماند، قدرت و طاقت و دل و زَهرهی ایستادگی در مقابل همهی دنیا را داشته باشد. این لازم است. آن کسانی که پیامبر خدا(ص) با دست خود، ساخته و پرداخته و تراشیده بود و همهی ظرافتکاریها را به کار برده بود و به قول ما، الماستراش کرده بود، همینطور ماندند، که نسلهای آخریشان را شما در صحرای کربلا میبینید. حبیببنمظاهرها و مسلمبنعوسجهها و جابربنعبداللَّه انصاریها، کسانی بودند که توانستند از امتحان درست خارج بشوند. هریک از افراد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، با این مأموریت سنگینی که بر دوش دارد، از لحاظ بنیهی معنوی باید اینطوری باشد. البته این هم بر دو پایه استوار است: یکی معرفت، و یکی هم ایمان... شما در جای حساسی هستید. با قرآن باید آشنا بشوید. با الهامات و اشارههای قرآن هم باید آشنا بشوید. با معارف پیچیدهی اسلامی - نه در حد یک فیلسوف و یک متخصص - در حد یک انسان عارفِ واقفِ آگاه، باید آشنا بشوید. البته اینها معرفت است. آن ایمان و اخلاص، ناشی از این دانستنها نیست؛ ناشی از چیزهای دیگری است. ذکر و دعا را باید فراموش نکنید. آن نماز شبهایی را که در جبهه میخواندید، باید نگهدارید. آن نوافل را باید توجه کنید. آن نماز با حالی که در شب حمله و عملیات بجا میآوردید و خیال میکردید که شب آخر عمرتان است، باید آن را نگهدارید. اینها را باید تقویت کنید. نگوییم چون از ما توقع دارند، ما باید اینطوری باشیم. نه، این چیز خیلی ضعیفی است. بگویید چون بار سنگینی بر دوش ماست و استخوان مستحکمی لازم دارد، این اعمال را انجام میدهیم. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : پاسدار انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : پاسدار انقلاب اسلامی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : نمیشد که این مسایل جاری کشور را، بخصوص آن چیزی که مربوط به سپاه است، من نبینم و ندانم. حرفهایی که گفتند، مطالبی که نوشتند، چیزهایی که سخنرانی کردند، درِگوشیهایی که انجام دادند و خیلی از جزییات فراوان دیگر را من دیدهام و شنیدهام. خیلی از افراد، فرمایش امام را بد تفسیر کردند. امام نمیخواست بگوید فقط شما باید جزو فلان حزب نباشید. نه، این چیز کوچکی بود. الان در جامعهی ما، جناحبندی و گروهگرایی و باندبازی، نه در سطوح مردم - که خوشبختانه در سطوح مردم، یا نیست و یا خیلی ضعیف است - بلکه در سطوح مسؤولان و متشخصان وجود دارد. خلاصهی فرمایش امام این بود که شما در این باندها هم نباید باشید. در باند نباشید، یعنی چه؟ انسان بینشی دارد؛ از یکی بدش میآید، از یکی خوشش میآید؛ به یکی ارادت میورزد، به یکی ارادت نمیورزد؛ دولتی را قبول دارد، دولتی را قبول ندارد؛ کاری را میپسندد، کاری را نمیپسندد؛ بالاخره چه کار کند؟ یعنی اصلاً روی ذهن خودش دستمال ببندد که نبیند؟ نه، تشخیصتان را داشته باشید؛ چه اشکالی دارد؟ گروهها و باندها و تیمها و جریانها و خطوط، بر اساس این بینشها فعالیت میکنند، عزل و نصب میکنند، حرف میزنند، در انتخابات دخالت میکنند، در گزینشهای گوناگون دخالت میکنند. اینها باید در شما نباشد. نمیشود به خاطر فلان بینش که شما با یک نفر خوبید، بیخودی با کسی و یا با جناحی بد بشوید؛ یکی را بیخودی بکوبید و با یک گروه فعال سیاسی همکاری کنید. من خودم سیاسیم و از سالهای متمادی در این خط بودهام. هم در دوران مبارزه و حتّی قبل از مبارزه و هم بعد از آن، کار سیاسی میکردهام. من هیچکس را از فکر سیاسی و تفکر سیاسی و گرایشهای سیاسی منع نمیکنم؛ اما آن کسی را که در این مجموعه است، منع میکنم. این، خیلی حساستر است و ارزش یک ساعت سپاهیگری درست، به مراتب بیش از ساعتها گپ زدن سیاسی بیهودهیی است که سیاسیون خیال میکنند با این گپ زدنهایشان، دنیا را زیر و رو میکنند! مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : پاسدار انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : پاسدار انقلاب اسلامی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : سپاهی گری شما و در خدمت خدا و در خدمت مردم و انقلاب بودنتان، ارزشش بیش از این حرفهاست که یکی بخواهد فکر سیاسی، یا بافندگی سیاسی خودش را به حساب انقلاب بگذارد.... این، توفیق و افتخار بزرگی برای شما برادران است. هیچ افتخار و هیچ شغلی را بر این ترجیح ندهید. اگر هم سختی داشته باشد، با سختیش بسازید؛ بسیار بسیار شغل پُرافتخاری است. ما امروز به رزمندگان صدر اسلام - کسانی که در رکاب رسول اکرم و در رکاب امیرالمؤمنین(علیهماالصّلاةوالسّلام) مبارزه کردند و آماده بودند - با چه چشمی نگاه میکنیم؟ البته سبک سپاهی گری آن روز نسبت به حالا، تفاوتهای خیلی زیادی دارد؛ الّا اینکه روحِ عمل همان است و همان افتخارات برای شما هم وجود دارد و آن، این افتخاری است که هیچچیزی معادلش نیست. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : پاسدار انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : پاسدار انقلاب اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : هر کدام از آحاد فرماندهان سپاه، تربیت نفسانی را برای خودش یک وظیفه بداند. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : پاسدار انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : پاسدار انقلاب اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : شما فرماندهان سپاه بنا را بر این بگذارید که خودتان را با تربیت و ریاضت دینی، ریاضت بدهید و تربیت کنید. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : پاسدار انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : پاسدار انقلاب اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : توجه کنید چیزی که شما اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را از یک ارتشِ مجهزِ مدرنِ مجرّبِ از همه جهت کامل، لیکن بی ایمان ممتاز میکند، ایمان و تعبد است. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : پاسدار انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : پاسدار انقلاب اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : تقوا تنها وسیلهیی است که میتواند شما را از سایر نیروهای انقلابی و نظامی عالم ممتاز کند؛ والّا نیروی نظامىِ مجرّبِ کارکشتهی زرنگِ باهوشِ درسخواندهی شجاع و حتّی فداکار، در دنیا کم نداریم. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : پاسدار انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : پاسدار انقلاب اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : یکیک آحاد سپاه، باید از لحاظ ذخیرهی معنوی و ایمانی، به حدی برسد که اگر خود او به تنهایی ماند و هیچچیز دیگر با او نماند، قدرت و طاقت و دل و زَهرهی ایستادگی در مقابل همهی دنیا را داشته باشد. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : پاسدار انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : پاسدار انقلاب اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : هریک از افراد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، با مأموریت سنگینی که بر دوش دارد، از لحاظ بنیهی معنوی باید قوی باشد. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : پاسدار انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : پاسدار انقلاب اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : شما پاسداران در جای حساسی هستید، با قرآن باید آشنا بشوید. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : پاسدار انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : پاسدار انقلاب اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : شما پاسداران در جای حساسی هستید؛ با معارف پیچیدهی اسلامی در حد یک انسان عارفِ واقفِ آگاه، باید آشنا بشوید. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : پاسدار انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : پاسدار انقلاب اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ارزش یک ساعت سپاهی گری درست، به مراتب بیش از ساعتها گپ زدن سیاسی بیهودهیی است که سیاسیون خیال میکنند با این گپ زدنهایشان، دنیا را زیر و رو میکنند! مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : پاسدار انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : پاسدار انقلاب اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : سپاهی گری شما و در خدمت خدا و مردم و انقلاب بودنتان، ارزشش بیش از این حرفهاست که یکی بخواهد فکر سیاسی، یا بافندگی سیاسی خودش را به حساب انقلاب بگذارد. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : پاسدار انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : پاسدار انقلاب اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : هیچ افتخار و شغلی را بر پاسداری ترجیح ندهید. اگر هم سختی داشته باشد، با سختیش بسازید؛ بسیار بسیار شغل پُرافتخاری است. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : پاسدار انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : پاسدار انقلاب اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ما امروز به رزمندگان صدر اسلام با چه چشمی نگاه میکنیم؟ همان افتخارات برای شما پاسداران هم وجود دارد. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : جامعهی اسلامی، جامعهیی که اسلام را با یک انقلاب و با یک حرکت خونین و با یک جهاد ده، دوازده ساله به دست آورده و حفظ کرده است، نباید احساس کند که دیگر کارش تمام شد. نه، کار تمام نشده است. من نمیخواهم طبق معمول، فقط این نکته را به شما - که عضو سپاه هستید - بگویم که آمادگیهای نظامیتان را حفظ کنید. البته این را هم میخواهم بگویم؛ اما فقط این نیست. من بیش از آن به شما میگویم که آمادگیهای معنوی و ذخایر روحی و ایمانیتان را حفظ کنید. آن مایهی امتیاز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی - یعنی توجه و فداکاری و برای خدا بودن و در راه خدا بودن - را که ما میخواهیم همهی نیروهای مسلحمان آنطوری باشند، حفظ و بلکه تقویت کنید. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من یادم میآید، در اواخر سال 58 و یا اوایل سال 59 - قبل از شروع جنگ - که حوادث کردستان بود، از تهران نیرو میخواستند. در آن وقت، من در سپاه بودم. با هزار زحمت و تلفن به پادگان ولىّعصر، بالاخره خبر آوردند که الحمدللَّه دو دستگاه مینیبوس از پادگان ولىّعصر راه افتاد! دو شب و دو روز، ما یک نفر را در آنجا مأمور کردیم که بایستد و نیروها را بیاورند و سوار کنند. سپاه، اینگونه شروع به جنگ کرده است. در آن زمان فرصتی نبود، در طول جنگ هم همینطور بود؛ اما الان فرصت برای خودسازی از همه جهت - هم از جهت معنوی و هم از جهات ظاهری - فراهم است. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : از جهت ترتیبات ظاهری... سپاه باید در حداکثر نظم و ترتیب قرار بگیرد. بعضی خیال میکردند که نظم نظامی، طاغوتی است! سالها پیش - احتمالاً سال 61 یا 62 بود - برای بازدید، به یکی از پادگانهای سپاه رفتم. دیدم که بچهها مرتب و منظم صف کشیدهاند و فرماندهی میدان، خبرداری - چیزی نشانهی نظم - داد. من از شدت شوق، گریهام گرفت. یادم آمد که در سالهای 58 و 59 در سپاه، برای سر وقت آمدن و هر کسی کار خودش را انجام دادن و به کار دیگری دست دراز نکردن و وقتی فرمانده چیزی گفت، زیردستها حرف او را گوش کنند، ما با این و آن بحث داشتیم. عدهیی میگفتند که اینها طاغوتی است! من نمیدانم که این فکرها از کجا در سپاه القا شده بود. باورم هم نمیآید که اینها خیلی طبیعی باشد. طبیعی، نظم است. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : به نظر من، آن چیزی که برای سپاه معیّن شده...، مأموریت بسیار مهمی است. با این مأموریت، حقیقتاً سپاه پشتوانهی انقلاب و حفظ کشور است. به این مأموریت توجه کنید. مسایل مربوط به یگانهای مختلف نیروی زمینی و مسایل مربوط به بسیج، در درجهی اول است... . سپاه در آیندهی کشور، نقش مؤثرتری خواهد داشت. البته امیدواریم که این آینده، صلحآمیز باشد و هیچ دشمنی، با ملاحظهی قوّت انقلابی ملت ما و تجربههای گذشته، دیگر به فکر این نیفتد که تهاجم کند. باید همواره به فکر این بود که دشمن ممکن است یک لحظهی بعد به ما حمله کند. بنابراین، همیشه باید بیدار بود... سپاه همیشه باید به صورت یک نیروی حاضرِ آمادهی قوىِ انقلابىِ هوشیار، در اختیار این ملت بزرگ و این انقلاب باشد. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : بنیهی معنوی سپاه باید تقویت شود. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : سپاه، برخلاف محاسبات مادّی و بر اساس ایمان به غیب پیش رفته است. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : در سپاه آمادگیهای معنوی و ذخایر روحی و ایمانیتان را حفظ کنید. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : مایهی امتیاز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، توجه و فداکاری و برای خدا بودن و در راه خدا بودن است. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : از جهت ترتیبات ظاهری، سپاه باید در حداکثر نظم و ترتیب قرار بگیرد. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : چیزی که برای سپاه معیّن شده، مأموریت بسیار مهمی است که با آن حقیقتاً سپاه پشتوانهی انقلاب و حفظ کشور است. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : آمادگی برابر دشمن کلیدواژه(ها) : آمادگی برابر دشمن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : سپاه در آیندهی کشور، نقش مؤثرتری خواهد داشت. البته امیدواریم که این آینده، صلحآمیز باشد و هیچ دشمنی، با ملاحظهی قوّت انقلابی ملت ما و تجربههای گذشته، دیگر به فکر این نیفتد که تهاجم کند. باید همواره به فکر این بود که دشمن ممکن است یک لحظهی بعد به ما حمله کند. بنابراین، همیشه باید بیدار بود. با توجه به این نکته، بایستی این سازندگی را در همین دورانی که انشاءاللَّه دوران صلح است، به شکل دقیقی انجام بدهیم. یعنی سپاه همیشه باید به صورت یک نیروی حاضرِ آمادهی قوىِ انقلابىِ هوشیار، در اختیار این ملت بزرگ و این انقلاب باشد. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : اخلاق امام خمینی کلیدواژه(ها) : اخلاق امام خمینی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من قبل از انقلاب هم سالهای متمادی خدمت امام بزرگوار و عظیمالشأنمان، ارادت و اخلاص داشتم و ایشان را از نزدیک میشناختم، اما این نکته را بعد از انقلاب متنبه شدم که امام ما یک مرد حکیم است. در اینجا، حکیم به معنای مصطلح آن - یعنی فیلسوف - مورد نظر نیست؛ بلکه حکمت به همان معنای واقعی و قرآنی آن - که خدای متعال میفرماید ما آن را به پیامبران دادیم - موردنظر است... من تصورم این است که امام یک حکیم بود؛ یعنی همان فعل و انفعالات معنوىِ باطنىِ پشت پرده را - مثل جریانهای زیرزمینی آب که علم خاصی دارد - میدید. هر کس اگر چشم هم نداشته باشد، دست که بزند، جریان آبِ رو را میفهمد و با گوشش، صدای شرشر آن را هم میشنود؛ اما جریان آبهای زیرزمینی را نه. این، معنای حکمت است. من میدیدم، آن انسان استثنایی زمان ما - که هیچکس با او قابل مقایسه نیست - مثل اینکه جریانهای زیرزمینىِ حوادث و پشت پرده را میبیند. نمیخواهیم بگوییم که امام، غیب میدانست. خیر، هیچکس جز کسی که خدای متعال به او اذن داده باشد، از غیب خبری ندارد. امام هم نه ادعا داشت و نه ما در مورد آن بزرگوار، این ادعاها را داریم. دیدِ حکمت، غیر از این است؛ یعنی چیزهایی را با یک احساس معنوی درک میکند. همهی این حوادثی که شما در انقلاب دیدید و امام دربارهی آن چیزی گفتند و شد، از این قبیل بود. نه اینکه تصور کنید ایشان محاسبهی مادّی و سیاسی میکردند. نه، آن بزرگوار اهل این محاسبات نبودند. البته فکر سیاسىِ خیلی پختهیی داشتند و حقایق را میفهمیدند؛ اما اینطور نبود که همان محاسباتی را که معمولاً میکنند، انجام بدهند. این، همان غیب و ملکوت عالم و ملکوت وجود شماست که باید به آن ایمان و اعتقاد داشت. راه رسیدن به آن هم تقواست. اینکه ملت ایران و رهبری مثل امام، در مقابل تجمع وسیع تمام احزاب کفر و نفاق، از شرقیش تا غربیش، از مسلمان امریکایی مذاقش تا مسلمان سوسیالیست مزاجش، از منافق و مرتجعش تا شهوترانش (عدهیی فقط به خاطر شهوترانی، با جمهوری اسلامی مبارزه میکردند و برای آن کارها دلشان لک زده بود! لذا از این دستگاه بدشان میآمد و با آن مبارزه میکردند) بایستند و مطمئن به پیروزی باشند، ناشی از تقوایی است که به آنها حکمت و بصیرت را میبخشد. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : اخلاق امام خمینی کلیدواژه(ها) : اخلاق امام خمینی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امام ما یک مرد حکیم است. در اینجا، حکیم به معنای مصطلح آن مورد نظر نیست؛ بلکه حکمت به همان معنای واقعی و قرآنی آن موردنظر است. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : اخلاق امام خمینی کلیدواژه(ها) : اخلاق امام خمینی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : امام خمینی (ره) یک حکیم بود؛ یعنی همان فعل و انفعالات معنوىِ باطنىِ پشت پرده را میدید. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : بسیج مستضعفین کلیدواژه(ها) : بسیج مستضعفین نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : توجه به بسیج، از تمام مأموریتهای سپاه بالاتر است. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : آمادگی معنوی کلیدواژه(ها) : آمادگی معنوی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من نمیخواهم طبق معمول، فقط این نکته را به شما - که عضو سپاه هستید - بگویم که آمادگیهای نظامیتان را حفظ کنید. البته این را هم میخواهم بگویم؛ اما فقط این نیست. من بیش از آن به شما میگویم که آمادگیهای معنوی و ذخایر روحی و ایمانیتان را حفظ کنید. آن مایهی امتیاز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی - یعنی توجه و فداکاری و برای خدا بودن و در راه خدا بودن - را که ما میخواهیم همهی نیروهای مسلحمان آنطوری باشند، حفظ و بلکه تقویت کنید. ممکن است تهاجمات دنیا در آینده، اینطور صریح و روباز و سهلالدفع نباشد؛ ممکن است پیچیدهتر باشد؛ پیچیدگی و ایمان قوی لازم است. دفاع از اسلام در دوران نبىّاکرم (صلّیاللَّهعلیهوالهوسلّم)، آسانتر از دفاع از اسلام در دوران امیرالمؤمنین(علیهالسّلام) بود. در آن زمان، قضیه پیچیدهتر بود. امروز هم استکبار جهانی پیچیده است و ابزارهای گوناگون در اختیارش میباشد. شما چه میدانید که چه پیش خواهد آمد. بنیهی معنوی سپاه باید تقویت شود. یکیک آحاد سپاه، باید از لحاظ ذخیرهی معنوی و ایمانی، به آن حدی برسد که اگر خود او به تنهایی ماند و هیچچیز دیگر با او نماند، قدرت و طاقت و دل و زَهرهی ایستادگی در مقابل همهی دنیا را داشته باشد. این لازم است. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : آمادگی معنوی کلیدواژه(ها) : آمادگی معنوی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : بنیهی معنوی سپاه باید تقویت شود. یکیک آحاد سپاه، باید از لحاظ ذخیرهی معنوی و ایمانی، به آن حدی برسد که اگر خود او به تنهایی ماند و هیچچیز دیگر با او نماند، قدرت و طاقت و دل و زَهرهی ایستادگی در مقابل همهی دنیا را داشته باشد. این لازم است. آن کسانی که پیامبر خدا(ص) با دست خود، ساخته و پرداخته و تراشیده بود و همهی ظرافتکاریها را به کار برده بود و به قول ما، الماستراش کرده بود، همینطور ماندند، که نسلهای آخریشان را شما در صحرای کربلا میبینید. حبیببنمظاهرها و مسلمبنعوسجهها و جابربنعبداللَّه انصاریها، کسانی بودند که توانستند از امتحان درست خارج بشوند. هریک از افراد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، با این مأموریت سنگینی که بر دوش دارد، از لحاظ بنیهی معنوی باید اینطوری باشد. البته این هم بر دو پایه استوار است: یکی معرفت، و یکی هم ایمان. معرفت، با ایمان فرق دارد. بعضیها معرفت هم دارند؛ اما ایمانِ درستوحسابی ندارند. ایمان بدون معرفت هم برای شما کافی نیست. ممکن است برای یک آدمِ خیلی عامىِ دورافتاده کافی باشد و او را به بهشت هم برساند؛ اما برای شما نه. شما در جای حساسی هستید. با قرآن باید آشنا بشوید. با الهامات و اشارههای قرآن هم باید آشنا بشوید. با معارف پیچیدهی اسلامی - نه در حد یک فیلسوف و یک متخصص - در حد یک انسان عارفِ واقفِ آگاه، باید آشنا بشوید. البته اینها معرفت است. آن ایمان و اخلاص، ناشی از این دانستنها نیست؛ ناشی از چیزهای دیگری است. ذکر و دعا را باید فراموش نکنید. آن نماز شبهایی را که در جبهه میخواندید، باید نگهدارید. آن نوافل را باید توجه کنید. آن نماز با حالی که در شب حمله و عملیات بجا میآوردید و خیال میکردید که شب آخر عمرتان است، باید آن را نگهدارید. اینها را باید تقویت کنید. نگوییم چون از ما توقع دارند، ما باید اینطوری باشیم. نه، این چیز خیلی ضعیفی است. بگویید چون بار سنگینی بر دوش ماست و استخوان مستحکمی لازم دارد، این اعمال را انجام میدهیم. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : اشتباه دشمن کلیدواژه(ها) : اشتباه دشمن نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : بدبختی بشر آن وقتی است که همهی حقیقت را در مشاهدات و محسوسات خودش محدود و محصور کند؛ مثل مادّیین و بسیاری از غیرمادّیینِ غافل. این فرد غافل، مادّی هم نیست، معتقد به خداست؛ اما با اینکه به خدا اعتقاد دارد، ولی شعور ندارد که این اعتقاد، با اعتقاد به اصل غیب و فعل و انفعالات و علل و معالیل غیبی ملازم است. اگر ما معتقد به غیب نباشیم، یا درک درستی از آن نداشته باشیم، نتیجه این میشود که محاسبات مادّی میکنیم، به معادلات و مبادلات مخلوق انسان، صددرصد دل میبندیم و اتکا میکنیم؛ همینهایی که میبینید صدی هشتاد یا صدی پنجاهش، غلط در میآید. آن کس که همهی جوانب را ملاحظه میکند، بعد مثلاً به طبس و یا به مرزهای غربی و جنوبی ماحمله میکند، کجای کارش اشکال دارد؟ آیا در محاسبات مادّیش، یک نقطهی غلط هست؟ نه، محاسبات مادّی، تا آنجا که درک فعل و انفعالات مادّی به انسان میدهد، درست است. روی پول و آدم و ابزار و سیاست و تبلیغ و حمایتها حساب کردن، اجزای یک محاسبهی مادّی است. همه نوع محاسبه را کردند، ولی آخر سر میبینید که در مشتشان هیچچیز نیست. این، حاکی از آن است که یک سلسله محاسبات و علل و عوامل و فعل و انفعالات هست که حواس انسان و در اغلب موارد، عقل مادّی انسان را به آنها راه نیست؛ آنها را دیدِ دیگری میتواند ببیند. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : قاره آفریقا کلیدواژه(ها) : قاره آفریقا نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در آفریقا و در شرق آسیا و حتّی در اروپا، ملتها و عمدتاً مسلمانان - که غیرمسلمانان در این جهت خیلی در اقلیتند - در شهرها و کشورهای خودشان ایستادهاند و علیه امریکا شعار میدهند. مگر امریکا، در الجزایر یا سودان و یا در بقیهی جاها حضور دارد؟ نه، مسأله این است که انقلاب اسلامی، به مسلمانان در درجهی اول تفهیم کرد که در هر شرایطی، باید با ظلم و پرچم ظلم و قطب ظلم و ستم در عالم مقابله کرد؛ ولو فعلاً از او شلاق نخورند. مربوط به :بیانات در دیدار فرماندهان سپاه - 1369/06/29 عنوان فیش : تکلیفگرایی کلیدواژه(ها) : تکلیفگرایی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ورای این محاسبات معمولی، دستگاه معقول قانونمندی وجود دارد که غیب است و باید به آن معتقد بود. آن محاسبه را از کجا پیدا کنیم؟ از راه شرع و عمل به تکلیف. این عنوانهایی که ما در خلال صحبت به آن میرسیم، دقیقاً همان عنوانهایی است که امام ما مکرر روی آن تکیه کردند. ما وقتی سلسلهی بحث را ترسیم میکنیم، میبینیم که درست سر بند، همین عنوانهاست. امام میگفتند: ما به تکلیف عمل میکنیم، ما برای پیروزی نمیجنگیم، ما برای جواب دادن به خدا میجنگیم، خدای متعال تکلیف کرده، ما عمل میکنیم؛ پیروزی داد، منت پذیرش هستیم؛ پیروزی هم نداد، باز هم از اینکه توفیق داد به تکلیفمان عمل بکنیم، منتپذیر هستیم. راز پیروزیها همین است. اگر انسان، شرع را امام خود قرار بدهد؛ یعنی طبق آنچه که تکلیف اسلامی و شرعی است، قدم به قدم حرکت بکند، یقیناً به پیروزی خواهد رسید. ما هیچچیز کم نخواهیم داشت؛ چون آن محاسبهی غیبی، محاسبهی بسیار دقیقی است و محاسبهگرش خداست و دستگاه حساب کنندهاش، علم الهی است که: «لا یعزب عنه مثقال ذرّة فی السّموات ولا فی الارض». در آن محاسبه، هیچ عاملی مخفی نیست. |