[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش : استعدادهای ناشناخته حوزه کلیدواژه(ها) : استعدادهای ناشناخته حوزه نوع(ها) : جستار متن فیش : در حوزههای علمیه، استعدادهای فوقالعاده وجود دارد. واقعاً فهمیدن بعضی از مطالبِ اصولی و فلسفی و بعضی از ریزهکاریهای فقهی، مشکلتر از فهمیدن بسیاری از فرمولهای علمی دنیاست و طلبهها با آن دقت فکری خودشان، این مطالب را میفهمند. مگر میشود آدم مغزی مثل مغز صاحب «قوانین» به آسانی پیدا کند؟ در حوزههای علمیه، از این قبیل متفکران که مرتب فکر و دقت و ریزبینی میکنند، زیاد است. اگر این استعدادها و خلاقیتها و ذوقهایی که گاهی مشاهده میشود، به شکل صحیحی به سمت یک تبلیغ درست هدایت شود، ما دیگر محتاج چیزی نیستیم. مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش :ماندگاری ایجاد سنت حسنه مجمع نمایندگان طلاب کلیدواژه(ها) : سنت حسنه نوع(ها) : حدیث متن فیش : خداوند، نور و رحمت و فضل خودش را بر روان پاک امام عظیمالشّأن ما - آن انسان استثناییِ دوران معاصر - فرو ببارد که در آخرین قدمهای زندگیِ سرشار از برکت خود، چنین برکتی را به وجود آوردند. «من سنّ سنّة حسنة فله اجرها و اجر من عمل بها»(1). هر کاری بکنید، دنبالهی آن سنت حسنهیی [تشکیل مجمع نمایندگان طلّاب قم] است که ایشان با پیام پُرطنین و پُرمحتوا و سرشار از روح و تپش خود، بنیانگذاری کردند. این را دنبال کنید و سعی نمایید در همان چارچوبی که امام در آن پیام آوردند، کار را محتوا بدهید و پیش ببرید؛ یعنی نگذارید اندکی توقف در کار به وجود آید. 1 ) الكافی،ثقة الاسلام كلینی ج5 ص 10 ح1 تهذیب الاحكام، شیخ طوسی : ج 6 ص 124 ح217 تحف العقول ، ابن شعبه حرانی : ص 243 سنن ابن ماجه، ابن ماجه، : ج 1 ص 74 ح 203 بحارالانوار: علامه مجلسی :ج 74 ، ص 166 كنزالعمال ،متقی هندی : ج 15 ، ص 780 نحوه «...... وَ قَدْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً فَلَهُ أَجْرُهَا وَ أَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَنْقُصَ مِنْ أُجُورِهِمْ شَيْئ » ترجمه : پيامبر خدا صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: «هر كس سنّت و قانون نيكى را بنيان گذارد پاداشش از آن اوست و نيز ثواب [همه] آنان كه تا روز قيامت بدان عمل مىكنند از آن اوست بىآنكه از ثواب خود آنان چيزى كاسته شود.» مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش :ضرورت وجود حسن ظن در حاکمیت اسلام کلیدواژه(ها) : فضای سوء ظن و بدگمانی, حسن ظن نوع(ها) : نهجالبلاغه متن فیش : همانطور که در پیام چند روز پیش مطرح کردم و به عموم مردم توصیه نمودم، بخصوص به شما آقایان [مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم] نیز توصیه میکنم که کوشش کنید حسن ظن داشته باشید. مضمون روایت هم همین است که وقتی خیر حاکم و غالب بر زمان است، آدم باید حسن ظن داشته باشد و وقتی شر غالب است، انسان باید سوء ظن داشته باشد.(1) امروز، دیگر اسلام و خیر غالب و حاکم است و حکومت و رهبری و دولت، اسلامی است. اگر چه در جامعه شر هم وجود دارد؛ اما غلبه و حاکمیت با خیر است. امروز، روز حسن ظن است. 1 ) قصار 114 : وَ قَالَ ( عليه السلام ) : إِذَا اسْتَوْلَى الصَّلَاحُ عَلَى الزَّمَانِ وَ أَهْلِهِ ثُمَّ أَسَاءَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُلٍ لَمْ تَظْهَرْ مِنْهُ حَوْبَةٌ فَقَدْ ظَلَمَ وَ إِذَا اسْتَوْلَى الْفَسَادُ عَلَى الزَّمَانِ وَ أَهْلِهِ فَأَحْسَنَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُلٍ فَقَدْ غَرَّرَ . ترجمه : و آن حضرت فرمود: چون صلاح و نيكى بر مردم زمان غالب گردد اگر كسى به كسى كه از او رسوايىاى ظاهر نشده گمان بد برد قطعا ستم نموده. و اگر بر مردم زمان فساد غالب شود و كسى به كسى گمان خوب برد خود را گول زده مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش : روشنفکری کلیدواژه(ها) : روشنفکری نوع(ها) : جستار متن فیش : مسألهی اصلاح حوزه، چیزی نیست که در این زمان مطرح شده باشد؛ از سالها پیش در قم، این مسئله مطرح بوده است. در آن سالهای اولی که وارد قم شدم (سال 37)، فضلای جوانی را یافتم که دور هم مینشستند و این آرزوها را به زبان میآوردند و تکرار میکردند و برای تحقق آن، تلاش مینمودند. بعد در آن وقت برای ما معلوم شد که در دورهی قبل از ما- یعنی قبل از ورود مرحوم آیتاللّه العظمی بروجردی (رضوان اللّه علیه) به قم- نیز همین افکار مطرح بوده است و فضلای برجسته و خوشفکر و خوشنام، دنبال آن بودهاند. بعد که قدری بیشتر با مسائل مربوط به حوزهها آشنا شدیم، فهمیدیم که حتّی ریشهی این قضایا قبل از اینهاست و در نجف زمان مرحوم آقا سیّد ابو الحسن اصفهانی (رضوان اللّه علیه) این حرفها بین طلّاب جوان و روشنفکرِ آن روز مطرح بوده است. دو نفر برای من مشروحاً و مفصلًا جریانی را که ده دوازده نفر از فضلای آن روز نجف- مثل مرحوم آقای میلانی، مرحوم آقا سید علی مدد قاینی و عدهیی دیگر- پیش مرحوم آقا سیّد ابو الحسن رفتند و درخواست خود را با ایشان در میان گذاشته بودند، نقل کردهاند: یکی مرحوم علامهی امینی- صاحب الغدیر- بود و دیگری مرحوم آقا سیّد حسن تهامی (رضوان اللّه علیه) که از مجتهدان و علمای برجستهی کشور ما محسوب میشد و سالهای متمادی در بیرجند منزوی شده بود و قدرش ناشناخته ماند تا وفات کرد. ایشان هم قبل از مرحوم امینی، در سال 41 یا 42 که من برای منبر به بیرجند رفته بودم، عین همان صحبتِ مرحوم آقای امینی را نقل کرد و جزئیات قضیه را به من گفت که حالا نمیخواهم با تفصیل آن را مطرح کنم. سؤالی که پیش میآید، این است که چرا تفکر و اندیشهای که بیش از نیم قرن در حوزههای علمیه سابقه دارد، جامهی تحقق نپوشیده است. مرحوم آقا سیّد ابو الحسن، در سال 1325 وفات کردند. این افکار ممکن است مثلًا پنج یا ده سال قبل از وفات ایشان مطرح بوده باشد. از سال 1320 تا آن سالهایی که ما به قم رفتیم- یعنی تا سال 36 یا 37- و بعد از آن تا زمان فعلی، چرا آن آرزوها و چیزهایی که همیشه زبدگان و روشنفکران و فضلا و دلسوزان و دردمندانِ حوزهها دنبالش بودند، تحقق پیدا نکرده است؟ مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش : روشنفکری کلیدواژه(ها) : روشنفکری نوع(ها) : جستار متن فیش : وقتی انقلاب اکتبر تحقق پیدا میکند، در طول ده پانزده سال، آن قدر کتاب و فیلم و قصه و جزوه در سطوح مختلف راجع به مبانی فکری این انقلاب نوشته میشود که در کشورهایی که باد آن انقلاب به آنها رسیده، دیگر مردم احتیاجی ندارند از کتابهای آنها استفاده کنند! آن قدر فضای ذهنی پُرشده است که روشنفکرهای خود کشورها مینشینند راجع به مبانی ارزشی و فکری آنها کتاب مینویسند! در سه چهار دههی گذشته، چه قدر ایرانیها در بارهی مبانی فکری انقلاب شوروی، به زبان فارسی کتاب نوشتند؛ چون دیگر اشباع شده بودند. یعنی آنها اینقدر نوشتند که همهی روشنفکرهایی که به نحوی از لحاظ فکری با آنها ارتباط پیدا میکردند، از لحاظ فکری اشباع میشدند و بعد یک آدم مثلًا دست به قلم و با فکر و روشنفکری، خودش میجوشید و مطالبی- غیر از ترجمههای فراوانی که از آثار آنها میشد- مینوشت. ما چه کار کردیم؟ کاری که ما در این زمینه کردیم، واقعاً خیلی کم است. گاهی انسان دلش نمیآید که بگوید در حد صفر؛ چون واقعاً کسانی با اخلاص کارهایی کردهاند. اما اگر نخواهیم ملاحظهی این جهات عاطفی را بکنیم، باید بگوییم یکذره بیشتر از صفر و خیلی خیلی کم کار شده است. البته، این کمکاری دلایلی دارد: بعضی از روشنفکران و متفکران اصلی را در اول کار از ما گرفتند و بعضی از آنها نیز مشغول کارهای گوناگون اجرایی شدند؛ اما اساس قضیه این است که ما تولید نکردیم. یازده سال از انقلاب میگذرد؛ خوب بود که صدها نویسندهی اسلامی، مبانی اسلام را بنویسند- چون انقلاب ما اسلامی است- و منتشر بکنند. میبایست تربیت میکردیم که نکردیم. این، یکی از کارهای حوزه است. نمیخواهم بگویم کسانی که بیرونِ حوزهها نشستهاند، مسئولیتی ندارند؛ اما بیشترین مسئولیت را حوزهی علمیه- و بیش از همه قم- دارد. قم بایستی محصول وافری در این زمینه میداد. مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش : حوزههای علمیه کلیدواژه(ها) : حوزههای علمیه نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : نفس عنوان «مجمع نمایندگان طلّاب قم» یک عنوان شیرین و امیدبخش و بیدارکنندهی آرزوهای دیرین در باب حوزهی علمیه است. مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش : حوزههای علمیه کلیدواژه(ها) : حوزههای علمیه نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : آنچه که در حوزهی علمیه باید انجام بگیرد، یک حرکت سازنده و یک کار ذوجوانب است. مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش : نظام جمهوری اسلامی ایران کلیدواژه(ها) : نظام جمهوری اسلامی ایران نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : این نظام بر محور تفکرات اسلامی بنا شده و بایستی بر محور مقررات و بینشهای اسلامی اداره بشود. مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش : انقلاب اسلامی کلیدواژه(ها) : انقلاب اسلامی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : این انقلاب، با این عظمت و ابعاد و آثار عملی، از لحاظ ارایه ی مبانی فکری خودش، یکی از ضعیفترین و کم کارترین انقلابها و بلکه تحولات دنیاست. مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش : قوه قضائیه, اجتهاد کلیدواژه(ها) : قوه قضائیه, اجتهاد نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : سیستم قضایی اسلامی، فقیه و مجتهد و عادل میطلبد. مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش : حوزههای علمیه, حوزه و جامعه اسلامی, نقش حیاتی حوزه های علمیه, تاثیرگذاری حوزه های علمیه در مسائل سیاسی کلیدواژه(ها) : حوزههای علمیه, حوزه و جامعه اسلامی, نقش حیاتی حوزه های علمیه, تاثیرگذاری حوزه های علمیه در مسائل سیاسی نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : نقش حوزه، غیر از جنبههای فرهنگی در ادارهی جامعه است. ما نباید از نقش سیاسی حوزه و شخصیتهای حوزوی در ادارهی جامعه غافل شویم. این، چیز مهمی است. شما باید رهبران آیندهی انقلاب و کشور را در حوزه بسازید و بپرورانید و فراهم کنید؛ شخصیتهایی که بتوانند رئیس جمهور و وزیر و نماینده و نظریهپرداز سیاسی باشند. مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش : اسلام ناب محمدی کلیدواژه(ها) : اسلام ناب محمدی نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز تهاجم فرهنگی عظیمی علیه اسلام هست که ارتباط مستقیمی با انقلاب ندارد. این تهاجم، وسیعتر از انقلاب و علیه اسلام است. چیز عجیب و فوقالعادهیی است که با تمام ابعاد فرهنگی و اجتماعی و سیاسی، علیه اسلام- و حتّی اسلامی که در تودهی مردم الجزائر نفوذ دارد- وارد کارزار شده است. فقط یک استثنا دارد و آن اسلامِ وابسته به دستگاههای استعماری و فهدگونه است؛ و الّا حتّی اسلامهای به معنای اعتقاد عوامانهی مردم هم مورد تهاجم است؛ چه برسد به اسلام ناب و انقلابی- و به تعبیر آنها اسلام ایران- که دیگر وضعش روشن است. مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش : اسلام ناب محمدی کلیدواژه(ها) : اسلام ناب محمدی نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز، همان تفکر ضد اسلام ناب، یا اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم، ضد مذهب ناب- که دایرهاش از انقلاب وسیعتر است- به کلیت اسلام و به یک معنا به هر مذهبی که احساس میکنند در آن اصالتی وجود دارد، متوجه است. امروز، کاردینالهای مسیحی امریکای لاتین، به همان اندازه مغضوبند که علمای انقلابی مصر یا تونس مورد غضب واقع شدهاند. الآن تمام دنیا متوجه این است؛ منتها همه میدانند و متوجهند که ایران، کانون اصلی است. مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش : نظام سرمایهداری غرب کلیدواژه(ها) : نظام سرمایهداری غرب نوع(ها) : جستار متن فیش : اینها، راجع به اسلام کارشناس و متفکر دارند که مینشینند بررسی میکنند و در بارهی ملتها و اندیشهها و روحیات و مذاهب گوناگون، پروندههایی درست میکنند و در مراکز تحقیقاتی و فرهنگی و جاسوسی و سیاسی خود، تمام آن پروندههای آرشیو شده را دو مرتبه مطرح میکنند و کارهای تحقیقاتی جدید انجام میدهند. اینکه میشنویم در اسرائیل، سمیناری تحت عنوان «شناخت اسلام و تشیع در ایران» برگزار میشود، به همین معنا و در همین جهت است. در بسیاری از جاهای دنیا، سمینارها و جلساتِ تحقیقاتیای توسط دنیای غرب و سرمایهداری و استکبار تشکیل میشود و تزهای گوناگونی برای بازنگری به اسلام مطرح میگردد. استکبار، همهی وجودش را اندیشمندانه در جهت ادارهی مطلوب خودش به کار میگیرد و کاملًا با فکر حرکت میکند و جریانات جهانی را هدایت مینماید تا محفوظ بماند؛ چون میداند که اگر فکر و پیشبینی و آیندهنگری نکرد و اگر آمار نداشت، ضربه خواهد خورد. عالی ترین و ممتازترین دستگاههای فکری، در اختیار استکبار است. اینها، از پانزده یا بیست سال پیش، برای مسائل بلند مدت سرمایهداری، فکر و طراحی میکنند و نقشه میریزند تا در آینده از آن جواب بگیرند. مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش : نظام سرمایهداری غرب کلیدواژه(ها) : نظام سرمایهداری غرب نوع(ها) : جستار متن فیش : انقلاب اسلامی، ناگهان تمام موجودیت و نظام ارزشی دستگاه استعماری غرب و دنیای سرمایهداری را زیر سؤال برد. یعنی آیندهشان را کلًا تهدید کرد و ابهامی به آیندهی آنها داد؛ چون این انقلاب بر مبنای اسلام بود و نتیجتاً هرجا مسلمانی باشد، ممکن است این انقلاب بالقوه در آنجا تحقق پیدا کند. بعد هم مرتب نمونههای آن را از افغانستان گرفته تا اندونزی و مالزی و مصر و تونس و حتّی در کشورهایی که سیستمهای به اصطلاح انقلابی دارند- مثل الجزائر یا لیبی- دیدند و مشاهده کردند که همین اسلام در آن جاها سر بلند کرده است و هل من مبارز میگوید و آینده را ترسیم میکند. اینها، احساس وحشت کردند و تمام دنیای سرمایهداری و استکباری دست به هم دادند، برای اینکه در مقابل اسلام بایستند. البته، دنیای سوسیالیسم به گونهی دیگر مقابله میکرد؛ منتها مثل غربیها ابزار لازمِ اندیشمندی و آیندهنگری و توجه را در اختیار نداشت. این، رشتهای از تمدن صنعتی و مسألهی آمار و آرشیوها و آیندهها و حدسیات است که شرقیها به همان نسبت که در کار صنعتی عقبند، در این قضیه هم از غربیها عقبند. علاوه بر این، آنها اشتراک منافعی نیز با این انقلاب حس میکردند؛ چون میدیدند غرب صدمه میخورد. آنها، خیال میکردند که برایشان خوب است؛ ولی حالا دیگر همه چیز یککاسه شده و بلوک غرب و شرق معنا ندارد و آرزوها و ایدهآلهای مارکسیستی و سوسیالیستی تمام شده است و چند کشورِ منزویِ بختبرگشته- مثل آلبانی و رومانی و ... باقی ماندهاند که اینها هم چیزی بارشان نیست. ما رومانی را از نزدیک دیدهایم و میدانیم که آنجا چه خبر است. اصلًا چیزی نیستند و واقعاً نمیشود گفت که اینها هستند، پس دنیای سوسیالیسم وجود دارد! امثال کوبا و کشورهای ضعیفِ عقبمانده هم که دیگر اصلًا قابل ذکر نیستند. تنفس آنها هم با اجازهی روسها و اربابهای شرقی بود. مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش : احساس مسئولیت کلیدواژه(ها) : احساس مسئولیت نوع(ها) : جستار متن فیش : امروز، انقلاب اسلامیِ پیروزمندی بر محور حوزهی علمیه به پیروزی رسیده و نظامی به وجود آمده است. حوزه، در این نظام که بیگانه نیست؛ بلکه از لحاظ حرمت و تأثیر واقعی و آیندهنگری، محور و هستهی مرکزی است- در اینکه بحثی نیست. امروز، بهانهها منقطع است و همه باید برای ساختن و اصلاح حوزه- و اگر این تعبیر به گوشها سنگین نیاید، بگوییم برای مدرنیزه کردن حوزه- منطبق با نیازها بکوشند. همه مسئولیت دارند و تمام کسانی که دستشان میرسد کاری انجام بدهند- از طلّاب تا فضلای جوان تا مدرّسان و مراجع عظام (أعلی اللّه کلمتهم) تا مسئولان کشور و مؤمنان و علما و دینباوران و مخلصان دانشگاهی که در سطح کشور هستند- هرکدام میتوانند سهمی در این کار داشته باشند. البته در این مورد، من برای خودم احساس مسئولیت میکنم و در حیطهی خاصی، آنچه را هم که احساس کنم تکلیف من است، إن شاء اللّه آن را انجام خواهم داد و منتظر نمیمانم که شرایط خاصی پیش بیاید. اگر واقعاً در این زمینه تکلیف شرعی فعلی منجّزی را احساس کنم، در آن حدی که به من مربوط خواهد شد، به فضل پروردگار معطل نخواهم ماند؛ لیکن تکالیف عمدهیی بر دوش شما آقایان فضلای حوزه و مدرّسان و عامهی طلّاب و حضرات مراجع عظام است. مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش : احساس مسئولیت کلیدواژه(ها) : احساس مسئولیت نوع(ها) : جستار متن فیش : اگر بتوانید کاری بکنید که هر طلبهی احساس مسئولیتداری در قم، صبح که بلند میشود، همچنان که به فکر برنامهی درس و بحث روزانهاش است، بداند که برای آن هدف چهکار باید بکند. این، شکل ایدهآل کار است و حد اعلی میباشد. لیکن اگر این کار هم نشود، همین اندازه معلوم باشد که شما میخواهید ده سال دیگر چه اتفاقی در قم بیفتد و حوزه در ده سال دیگر چه فرق و تفاوتی با امروز داشته باشد. این، تعقیب همان هدف است. این را مشخصش کنید و بر اساس آن هدف، برنامهریزی نمایید. مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش : احساس مسئولیت کلیدواژه(ها) : احساس مسئولیت نوع(ها) : جستار متن فیش : نظامی بر اساس اسلام تحقق پیدا کرده است و موفقیت و عدم موفقیت آن در دنیا و تاریخ، به حساب اسلام گذاشته خواهد شد؛ چه من و شما بخواهیم و چه نخواهیم. این نظام، بر محور تفکرات اسلامی بنا شده و بایستی بر محور مقررات و بینشهای اسلامی اداره بشود. این تفکرات و بینشها و مقررات، در کجا بایستی تحقیق و تنقیح بشود؟ این استفهامها، در کجا باید پاسخ داده بشود؟ اگر حوزهی علمیهی قم که امروز در کشور ما و بلکه در عالم تشیع، مادر و محور حوزههای علمیه است و در درجهی بعد بقیهی حوزهها، تنقیح و تبیین مقررات و احکام و معارف اسلامی را- که نظام با آنها حرکت خواهد کرد- به عهده نگیرند، چه کسی باید به عهده بگیرد؟ حوزهها بایستی این مسئولیت را احساس بکنند. مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش :دغدغه¬های طلاب نسبت به اصلاح نظام حوزه در طول تاریخ کلیدواژه(ها) : تحول در حوزه, تاریخ حوزههای علمیه و مجاهدتهای علما, سیّد حسن تهامی, تاریخ فعالیتها و مبارزات آیت الله خامنه ای قبل از, ارتباط آیت الله خامنه ای با علما, سیدابوالحسن اصفهانی نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : نفس عنوان «مجمع نمایندگان طلّاب قم» یک عنوان شیرین و امیدبخش و بیدارکنندهی آرزوهای دیرین در باب حوزهی علمیه است. اینکه طلّاب قم به این عزم راسخ برسند که باید تشکّل و حضور و تلاشی برای بهسازی حوزه داشته باشند و این عزم در مقام عمل به آنجا برسد که انتخاباتی صورت بگیرد و نمایندگانی برگزیده بشوند، مژدهی بسیار بزرگی است. مسألهی اصلاح حوزه، چیزی نیست که در این زمان مطرح شده باشد؛ از سالها پیش در قم، این مسأله مطرح بوده است. در آن سالهای اولی که وارد قم شدم (سال 37)، فضلای جوانی را یافتم که دور هم مینشستند و این آرزوها را به زبان میآوردند و تکرار میکردند و برای تحقق آن، تلاش مینمودند. بعد در آن وقت برای ما معلوم شد که در دورهی قبل از ما - یعنی قبل از ورود مرحوم آیةاللَّهالعظمی بروجردی(رضواناللَّهعلیه) به قم - نیز همین افکار مطرح بوده است و فضلای برجسته و خوشفکر و خوشنام، دنبال آن بودهاند. بعد که قدری بیشتر با مسائل مربوط به حوزهها آشنا شدیم، فهمیدیم که حتّی ریشهی این قضایا قبل از اینهاست و در نجف زمان مرحوم آقا سیّد ابوالحسن اصفهانی(رضواناللَّهعلیه) این حرفها بین طلّاب جوان و روشنفکرِ آن روز مطرح بوده است. دو نفر برای من مشروحاً و مفصلاً جریانی را که ده دوازده نفر از فضلای آن روز نجف - مثل مرحوم آقای میلانی، مرحوم آقا سید علی مددقاینی و عدهیی دیگر - پیش مرحوم آقا سیّد ابوالحسن رفتند و درخواست خود را با ایشان در میان گذاشته بودند، نقل کردهاند: یکی مرحوم علامهی امینی - صاحبالغدیر - بود و دیگری مرحوم آقا سیّد حسن تهامی(رضواناللَّهعلیه) که از مجتهدان و علمای برجستهی کشور ما محسوب میشد و سالهای متمادی در بیرجند منزوی شده بود و قدرش ناشناخته ماند تا وفات کرد. ایشان هم قبل از مرحوم امینی، در سال 41 یا 42 که من برای منبر به بیرجند رفته بودم، عین همان صحبتِ مرحوم آقای امینی را نقل کرد و جزییات قضیه را به من گفت که حالا نمیخواهم با تفصیل آن را مطرح کنم. سؤالی که پیش میآید، این است که چرا تفکر و اندیشهیی که بیش از نیم قرن در حوزههای علمیه سابقه دارد، جامهی تحقق نپوشیده است. مرحوم آقاسیّدابوالحسن، در سال 1325 وفات کردند. این افکار ممکن است مثلاً پنج یا ده سال قبل از وفات ایشان مطرح بوده باشد. از سال 1320 تا آن سالهایی که ما به قم رفتیم - یعنی تا سال 36 یا 37 - و بعد از آن تا زمان فعلی، چرا آن آرزوها و چیزهایی که همیشه زبدگان و روشنفکران و فضلا و دلسوزان و دردمندانِ حوزهها دنبالش بودند، تحقق پیدا نکرده است؟خواهش میکنم یکی از کارهایی که شما آقایان مجمع نمایندگان طلّاب در دستور کار قرار میدهید، تحقیق در مورد همین مسأله باشد. آیا ما خیلی تنبل بودیم؟ آیا انگیزهها کم بوده است؟ آیا ابزار کار در اختیار نبوده است؟ آیا مانعی به صورت شناخته وجود داشته یا موانع و روادعی به صورت مبهم و مرموز ایجاد میشده است؟ همهی اینها قابل بررسی است و علت هرکدام باشد، امروز حجت بر ما تمام است که آنچه را که در طول سالهای متمادی انجام نشده، انجام بدهیم. مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش :تفاوت دیدگاه میان مراجع حاضر با مراجع دوران آقاسیّدابوالحسن اصفهانی کلیدواژه(ها) : تاریخ حوزههای علمیه و مجاهدتهای علما, سیدابوالحسن اصفهانی, مخالفت آسیّد ابوالحسن با تدریس زبان خارجه در حوزه, سیّد حسن تهامی, مرجعیت دینی, تحول در حوزه نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : امروز، مراجع ما مثل مراجع دوران مرحوم آقاسیّدابوالحسن اصفهانی نیستند که فقط به تدریس فقه و اصول راضی باشند. خاطرهیی را مرحوم آقای تهامی(رضواناللَّهعلیه) میگفتند که همین نکته را ثابت میکند. ایشان میگفتند که جلسهیی با مرحوم آقا سیّد ابوالحسن اصفهانی برگزار کردیم و در آن جلسه مطرح شد که طلّاب برنامه و نظام پیدا کنند و بعضی از علوم جدیده را بخوانند و زبان خارجی یاد بگیرند. ایشان هم اجمالاً موافقت کردند و بناشد طرحی فراهم بکنیم. جلسهی دوم که خدمت ایشان رفتیم، در اتاق بیرونی بهانتظار نشستیم. ایشان از اتاق شخصی خود تشریف آوردند و در چارچوبِ در ظاهر شدند. ما بلند شدیم و احترام کردیم. ایشان در حالی که قبای دگمه نبسته بر تن داشتند، گفتند که من نمیخواهم بیایم بنشینم؛ فقط خواستم نکتهیی را به آقایان بگویم و آن این است که این پول و شهریهیی که من به طلّاب میدهم، ملک شخصی من است. به این صورت که آن را قرض میکنم، بعد که وجوهات آمد، قرض خودم را ادا میکنم. بنابراین، شهریهیی که من میدهم، ملک من است و من راضی نیستم که کسی این سهم امام و شهریه را مصرف کند؛ در حالی که غیر از فقه و اصول چیز دیگری را در حوزه بخواند. ایشان، این مطلب را گفتند و در را بستند و رفتند. آقای تهامی میگفتند: ما همینطور متحیر ماندیم چه کنیم. ما آمده بودیم با ایشان ترتیبات دروس جنبی و کلام و تفسیر و اخلاق و زبان انگلیسی و امثال اینها را بدهیم و ایشان هم همینطور سَرِپا جوابمان را دادند و تشریف بردند! البته، آقاسیّدابوالحسن اصفهانی، مرجع بزرگوار عالم شیعه است و حق فراوانی هم به گردن اسلام و تشیع و روحانیت و فقاهت دارد. ما به ایشان اعتراضی نداریم. تشخیص ایشان این بوده؛ لیکن امروز مراجع اینگونه نیستند. امروز، مراجع به ضرورتهایی که حوزه با آنها مواجه است، آشنا هستند و برای آنکه حوزه را - آنچنان که نیاز زمان است - سازماندهی بکنند، آمادهاند. من، این نکته را از روی قراینِ تقریباً علمیه و از روی سوابق گذشته عرض میکنم. ما که آن وقتها در قم بودیم و افکار آقایان را از نزدیک میشناختیم، میدانیم که الان خوشبختانه وضعیتِ گذشته وجود ندارد و مراجع ما الان با این برنامهریزی و آیندهنگری موافقند و در این زمینهها همکاری و تدبیر و ابتکارِ عمل و پشتیبانی و عزم و تصویب و تأیید را خواهند داشت. مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش :تبیین فرمایش امام خمینی(ره) خطاب به طلّاب، مبنی بر جذب شدن در جامعهی مدرّسین کلیدواژه(ها) : تاریخ جمهوری اسلامی در زمان حیات امام خمینی(ره), جامعهی مدرسین حوزه علمیه قم نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : امام(ره) در پیام خود، به جامعهی مدرسین اشاره کردند و خطاب به طلّاب فرمودند که شما جذب جامعهی مدرّسین بشوید. مسأله، جذب شدن است. جذب شدن به چه معناست؟ همه میتوانند این نکته را بفهمند. امام در پیام خود، جهت را مشخص کردند. در آن وقتها، حرف و فکری در حوزه رایج بود و به آن دامن هم زده میشد که جامعهی مدرّسین را از همهی امور حوزه و انقلاب، بکلی مسلوب الاعتبار و الاختیار بکنند. امام با پیام خود خواستند با این فکر معارضه کنند و صریحاً نیز مبارزه کردند. توصیهی امام به فضلا و مدرّسان این بود که به نظر طلّابِ جوانِ انقلابیِ مؤمن توجه شود و با آنها گرم بگیرند و به همان طلّاب انقلابی هم گفتند که شما جذب جامعهی مدرّسین بشوید. مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش :وظایف حوزه در پاسخ به شبهات متوجه تشیع و نظام اسلامی کلیدواژه(ها) : استعدادهای ناشناخته حوزه, وظایف روحانیت, پاسخگویی به شبهات, تاریخ آسیا و آفریقا نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : در حوزههای علمیه، استعدادهای فوقالعاده وجود دارد. واقعاً فهمیدن بعضی از مطالبِ اصولی و فلسفی و بعضی از ریزهکاریهای فقهی، مشکلتر از فهمیدن بسیاری از فرمولهای علمی دنیاست و طلبهها با آن دقت فکری خودشان، این مطالب را میفهمند. مگر میشود آدم مغزی مثل مغز صاحب «قوانین» به آسانی پیدا کند؟ در حوزههای علمیه، از این قبیل متفکران که مرتب فکر و دقت و ریزبینی میکنند، زیاد است. اگر این استعدادها و خلاقیتها و ذوقهایی که گاهی مشاهده میشود، به شکل صحیحی به سمت یک تبلیغ درست هدایت شود، ما دیگر محتاج چیزی نیستیم. خارجیها کتاب مینویسند و ما باید پاسخ آنها را بدهیم. یکی از وعاظ السلاطین مصری - که واقعاً حیف است وعاظ السلاطین بنامیم؛ بلکه باید آنها را خدامالسلاطین نامید؛ چون وعاظ السلاطین بعضی وقتها سلطان را وعظ میکردند - کتابی به نام «الشیعة والمهدی والدّروز» نوشته و به اصطلاح، تحقیقی در باب شیعه و حضرت مهدی و دروز کرده است. حالا چه ارتباطی بین شیعه و دروز وجود دارد، خودش بحثی است! این خدام السلاطین، از بس پول و ثروت فهد و صدام و شاهحسن را در شکمهای خود ریختهاند که دیگر چاشتهخور شدهاند و گرفتن این همه شیرینی و لذت از آنها سخت است. آنها واقعاً ضایع شدهاند و اگر علم و دین هم میداشتند، حالا دیگر به دردشان نمیخورد. از این نوع کتابها زیاد مینویسند. ما باید در حوزهی علمیهی قم و در مراکز علمی خود، صد جواب رد در مشتمان داشته باشیم و به آنها پاسخ بدهیم. هنوز که هنوز است، در دنیای اسلام به ما میگویند: شما قایل به تحریف قرآنید! چرا که یک روز فصلالخطابی نوشته شد و ما هنوز نتوانستهایم آن قدر فضای فرهنگی دنیای اسلام را از حرف حق خودمان و اینکه قایل به تحریف قرآن نیستیم، اشباع کنیم تا اگر بیدین لامذهبی خواست بنویسد که شیعه قایل به تحریف قرآن است، بداند که فردا شاگرد سر کلاسش در الازهر، یقهاش را خواهد گرفت که این کتاب شیعه پاسخ شما را داده است. هرچه مرحوم «سیّد شرفالدین» و مرحوم «امینی» نوشته، همان است دیگر. البته، هر کدام از آن کتابها برای جاهایی به درد میخورد؛ اما نکته این است که ما به صورت مدرن و طبق نیازهای امروز، از حق خود و تشیّع و اعتقاد و انقلاب و اسلام و حتّی اماممان دفاع نکردیم. امام را متهم کردند که میگوید: پیامبران ناموفق بودند(!) ما چند جلد کتاب در جواب این اتهام نوشتیم و به دنیا ارایه دادیم و پخش کردیم؟ پس، ببینید اینها کارهای حوزه است. ما باید اینها را باور کنیم. مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش :حساسیت خاص استعمار انگلیس نسبت به مسلمین و قرآن کلیدواژه(ها) : عملکرد استعمار انگلیس در هند, تاریخ استعمار و عملکرد استعمارگران, عملکرد استعمارگران در دنیای اسلام, تهاجم فرهنگی, مسلمانان در نهضت آزادی هندوستان, دشمنی انگلیس با اسلام, جبهه ضد اسلام نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : امروز تهاجم فرهنگی عظیمی علیه اسلام هست که ارتباط مستقیمی با انقلاب ندارد. این تهاجم، وسیعتر از انقلاب و علیه اسلام است. چیز عجیب و فوقالعادهیی است که با تمام ابعاد فرهنگی و اجتماعی و سیاسی، علیه اسلام - و حتّی اسلامی که در تودهی مردم الجزایر نفوذ دارد - وارد کارزار شده است. فقط یک استثنا دارد و آن اسلامِ وابسته به دستگاههای استعماری و فهدگونه است؛ والّا حتّی اسلامهای به معنای اعتقاد عوامانهی مردم هم مورد تهاجم است؛ چه برسد به اسلام ناب و انقلابی - و به تعبیر آنها اسلام ایران - که دیگر وضعش روشن است. تهاجم عجیبی وجود دارد. چیزهایی که شما میشنوید - مثل حجاب در فرانسه و مبارزه با دختران محجبه در این کشور - اینها جرقههایی است که نشان از آتشهای زیر خاکستر میباشد و از کار عظیمی در پشت پرده خبر میدهد. قضیه فقط این نیست که یک دولتِ مثلاً لاییکی بگوید که ما نمیخواهیم محجبهیی باشد؛ نه، اینها اصلاً از اسلام به شدت احساس خطر کردهاند. البته، این موضوع تازگی هم ندارد؛ از سابق نیز اینطور بوده است. من در کتاب «مسلمانان در نهضت آزادی هندوستان» این نکته را یادآور شدهام که یکی از نایبالسلطنههای هند قبل از استقلال این کشور در سال 1947 گفته بود که اوایلی که انگلیسیها وارد هند شده بودند - یعنی بعد از دوران کمپانی هند شرقی - و میخواستند حکومت هند را به دست بگیرند، گفته بودند که مسألهی ما در هند، مسلمانها هستند و بزرگترین هدف ما بایستی قلع و قمع و سرکوب آنها باشد! سخن معروف «گلادستون» را هم که حتماً شنیدهاید که گفته بود: این قرآن را باید برداشت. استعمارگران، از قدیم نسبت به اسلام همین احساس را میکردند که آن هم ناشی از چیزهایی بود که از اسلام دیده بودند. مدتی از قضیهی تنباکو و قضایای مختلفی که در همان هند و افغانستان و ایران و مصر و سایر کشورها اتفاق افتاده بود، گذشته بود و استکبار و استعمار جهانی، از قدرت اسلام غافل شده بودند و دیگر آن حساسیت را نسبت به اسلام خیلی نشان نمیدادند. علتش هم این بود که از این طرف، اسلام چیزی از خودش نشان نداده بود و آنها قدری دچار غفلت شده بودند. چند دههیی که گذشت، انقلاب ما پیروز شد و تمام معلومات و معارف استعماری آنها - که در طول سالهای متمادی اندوخته بودند - بههم ریخت و ناگهان احساس کردند که همان اسلام قدیمی - که از او میترسیدند - با قدرت فراوان به میدان آمده است. اینها، راجع به اسلام کارشناس و متفکر دارند که مینشینند بررسی میکنند و دربارهی ملتها و اندیشهها و روحیات و مذاهب گوناگون، پروندههایی درست میکنند و در مراکز تحقیقاتی و فرهنگی و جاسوسی و سیاسی خود، تمام آن پروندههای آرشیو شده را دو مرتبه مطرح میکنند و کارهای تحقیقاتی جدید انجام میدهند. این که میشنویم در اسرائیل، سمیناری تحت عنوان «شناخت اسلام و تشیع در ایران» برگزار میشود، به همین معنا و در همین جهت است. در بسیاری از جاهای دنیا، سمینارها و جلساتِ تحقیقاتییی توسط دنیای غرب و سرمایهداری و استکبار تشکیل میشود و تزهای گوناگونی برای بازنگری به اسلام مطرح میگردد. استکبار، همهی وجودش را اندیشمندانه در جهت ادارهی مطلوب خودش به کار میگیرد و کاملاً با فکر حرکت میکند و جریانات جهانی را هدایت مینماید تا محفوظ بماند؛ چون میداند که اگر فکر و پیشبینی و آیندهنگری نکرد و اگر آمار نداشت، ضربه خواهد خورد. مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش :مقایسهیی انقلاب اسلامی ایران با کودتای عراق کلیدواژه(ها) : تاریخ آسیا و آفریقا, عراق, عملکرد استعمار انگلیس در عراق, علت دشمنی با انقلاب اسلامی, دشمنی استکبار با انقلاب و نظام اسلامی نوع(ها) : روایت تاریخی متن فیش : من، مقایسهیی بین انقلاب ایران و کودتای عراق میکنم تا شما ببینید که انقلاب اسلامی ایران، چه ضربهیی بر استعمار وارد کرد. وقتی که در سال 37 در عراق کودتا شد و «فیصل» را سرنگون کردند و «نوری سعید» را به جای او نشاندند، «ایدن» - نخست وزیر انگلیس - در خاطراتش نوشت: من در جزیرهیی مشغول تفریحِ آخر هفته بودم که خبر کودتای عراق به من رسید و بزرگترین ضربه به مغز من وارد شد و ناگهان احساس کردم که دنیا تکان خورده است. (تعبیرات دقیق او الان یادم نیست.) برای انگلیس و دستگاه استعمار، آن قدر کودتای عراق مهم بود که حد نداشت. این نگرانی، در تمام نوشتهها و خاطراتی که بعد از کودتا منتشر شد، منعکس شده بود و عظمت ضربه، خودش را نشان میداد. این کودتا، در کشوری انجام گرفت که بعدها معلوم شد بعضی از دستگاههای استعماری، در آن نقش داشتهاند و بعضی هم بعداً از آن استفاده کردهاند و در مشت خود گرفتهاند. حالا هم شما دنبالههای آن کودتا را میبینید که بعد از گذشت حدود سی سال، تحفههای امروز عراق، دنبالهی همان کودتا - و به قول خودشان انقلاب(!) - هستند. ملاحظه کنید، یک کودتای معمولی در یک کشور اتفاق افتاد و فقط به این جهت که عراق مستعمرهی انگلیس بود و انگلیس از قِبَل حاکمیت بر عراق، از آن کشور استفاده میکرد، این قدر برایشان سنگین بود. حالا شما آن کودتا را با انقلاب اسلامی مقایسه کنید؛ اصلاً قابل مقایسه نیست. انقلاب اسلامی، ناگهان تمام موجودیت و نظام ارزشی دستگاه استعماری غرب و دنیای سرمایهداری را زیر سؤال برد. یعنی آیندهشان را کلاً تهدید کرد و ابهامی به آیندهی آنها داد؛ چون این انقلاب بر مبنای اسلام بود و نتیجتاً هرجا مسلمانی باشد، ممکن است این انقلاب بالقوه در آنجا تحقق پیدا کند. بعد هم مرتب نمونههای آن را از افغانستان گرفته تا اندونزی و مالزی و مصر و تونس و حتّی در کشورهایی که سیستمهای به اصطلاح انقلابی دارند - مثل الجزایر یا لیبی - دیدند و مشاهده کردند که همین اسلام در آن جاها سر بلند کرده است و هل من مبارز میگوید و آینده را ترسیم میکند. اینها، احساس وحشت کردند و تمام دنیای سرمایهداری و استکباری دست بههمدادند، برای این که در مقابل اسلام بایستند. مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش : تهاجم فرهنگی کلیدواژه(ها) : تهاجم فرهنگی نوع(ها) : جستار متن فیش : مطلب چهارم این است که امروز تهاجم فرهنگی عظیمی علیه اسلام هست که ارتباط مستقیمی با انقلاب ندارد. این تهاجم، وسیعتر از انقلاب و علیه اسلام است. چیز عجیب و فوقالعادهیی است که با تمام ابعاد فرهنگی و اجتماعی و سیاسی، علیه اسلام - و حتی اسلامی که در تودهی مردم الجزایر نفوذ دارد - وارد کارزار شده است. فقط یک استثنا دارد و آن اسلام وابسته به دستگاههای استعماری و فهدگونه است؛ والا حتی اسلامهای به معنای اعتقاد عوامانهی مردم هم مورد تهاجم است؛ چه برسد به اسلام ناب و انقلابی - و به تعبیر آنها اسلام ایران - که دیگر وضعش روشن است. مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش : تهاجم فرهنگی کلیدواژه(ها) : تهاجم فرهنگی نوع(ها) : جستار متن فیش : تهاجم عجیبی وجود دارد. چیزهایی که شما میشنوید - مثل حجاب در فرانسه و مبارزه با دختران محجبه در این کشور - اینها جرقههایی است که نشان از آتشهای زیر خاکستر میباشد و از کار عظیمی در پشت پرده خبر میدهد. قضیه فقط این نیست که یک دولت مثلا لاییکی بگوید که ما نمیخواهیم محجبهیی باشد؛ نه، اینها اصلا از اسلام به شدت احساس خطر کردهاند. البته، این موضوع تازگی هم ندارد؛ از سابق نیز اینطور بوده است. مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش : تهاجم فرهنگی کلیدواژه(ها) : تهاجم فرهنگی نوع(ها) : جستار متن فیش : اینها، راجع به اسلام کارشناس و متفکر دارند که مینشینند بررسی میکنند و دربارهی ملتها و اندیشهها و روحیات و مذاهب گوناگون، پروندههایی درست میکنند و در مراکز تحقیقاتی و فرهنگی و جاسوسی و سیاسی خود، تمام آن پروندههای آرشیو شده را دو مرتبه مطرح میکنند و کارهای تحقیقاتی جدید انجام میدهند. اینکه میشنویم در اسرائیل، سمیناری تحت عنوان «شناخت اسلام و تشیع در ایران» برگزار میشود، به همین معنا و در همین جهت است. در بسیاری از جاهای دنیا، سمینارها و جلسات تحقیقاتییی توسط دنیای غرب و سرمایهداری و استکبار تشکیل میشود و تزهای گوناگونی برای بازنگری به اسلام مطرح میگردد. مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش : تهاجم فرهنگی کلیدواژه(ها) : تهاجم فرهنگی نوع(ها) : جستار متن فیش : در حال حاضر، یک جبههبندی عظیم فرهنگی که با سیاست و صنعت و پول و انواع و اقسام پشتوانهها همراه است، مثل سیلی راه افتاده تا با ما بجنگد. جنگ هم جنگ نظامی نیست. بسیج عمومی هم در آنجا هیچ تأثیری ندارد. آثارش هم بهگونهیی است که تا به خود بیاییم، گرفتار شدهایم. مثل یک بمب شیمیایی نامحسوس و بدون سروصدا عمل میکند. فرض کنید در محوطهیی یک بمب شیمیایی بیفتد که احدی نفهمد که این بمب در آنجا افتاد؛ ولی پس از هفت، هشت ساعت ببینند صورتها و دستهای همه تاول زده است. الان در مدرسهها و داخل خیابانها و جبههها و حوزههای علمیه و دانشگاههای ما، ناگهان نشانههای این تهاجم تبلیغی و فرهنگی را خواهید دید. الان مقداری هم آن را میبینید و بعدا هم بیشتر خواهد شد. یک کتاب چاپ میشود، یک فیلم تولید میشود و به صورت ویدئو داخل کشور میآید و زمینهی چنین تهاجمی را فراهم میکند. دیشب یکی از آقایان میگفت: وسایل کوچکی اختراع شده که در آن، بیست فیلم ویدئویی به صورت میکروفیلم ضبط میشود و هر فردی میتواند آن را لای دکمهاش مخفی کند و به داخل کشور بیاورد و بین جوانها توزیع کند! مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش : تهاجم فرهنگی کلیدواژه(ها) : تهاجم فرهنگی نوع(ها) : جستار متن فیش : هدف این تهاجم با چنین ابعادی، اسلام و انقلاب و ما هستیم. البته، شکی نیست که مقابله با این تهاجم، پول و بودجه و امکانات و پشتیبانیهای سیاسی دولت را میخواهد؛ اما دولت پول بدهد و پشتیبانی بکند که چه بشود؟ طبیعی است که فکری پخش بشود. آن فکر کجا تولید خواهد شد؟ آیا آن هم در دولت است یا در حوزه؟ اینها انتظاراتی است که از حوزه میرود. مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش : شبههافکنی کلیدواژه(ها) : شبههافکنی نوع(ها) : جستار متن فیش : این تشکل، چیز بسیار خوبی است. آنچه که اتفاق افتاده- یعنی انتخاباتی که انجام گرفته و اساسنامهای که در دستور کار شماست- کار مبارکی است که باید محکم آن را حفظ کنید و نگذارید بههیچوجه با ایراد شبهه، کار لنگ بماند. کارِ مهمی انجام گرفته است. مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش : نقاط قوت جمهوری اسلامی کلیدواژه(ها) : نقاط قوت جمهوری اسلامی نوع(ها) : جستار متن فیش : باید به تناسب تهمتهایی که به ما میزنند و به تناسب فحشهایی که به ما میدهند و به تناسب کتابهایی که علیه ما مینویسند، نیازها را بدانیم. مرکز و بانک اطلاعات حوزه کجاست که اینها را نگاه کند و در بارهی آن موضوعات تحقیق نماید و بنویسد؟ یکی از کارهایی که حوزه باید انجام بدهد، همین است. یعنی مرکزی داشته باشد و کتابهایی را که در دنیا راجع به انقلاب نوشتهاند، جمع کند؛ چه آنهایی که مستقیماً در بارهی انقلاب است و چه آنهایی که به خاطر انقلاب، به شیعه و یا اسلام فحش دادهاند و چه کتابهایی که از ما تعریف کردهاند و نقاط قوّت ما را- که بعضاً خودمان هم از آنها غافل بودهایم- یادآور شدهاند. مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش : انگلیس کلیدواژه(ها) : انگلیس نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : من در كتاب «مسلمانان در نهضت آزادی هندوستان» این نكته را یادآور شدهام كه یكی از نایبالسلطنههای هند قبل از استقلال این كشور در سال 1947 گفته بود كه اوایلی كه انگلیسیها وارد هند شده بودند - یعنی بعد از دوران كمپانی هند شرقی - و میخواستند حكومت هند را به دست بگیرند، گفته بودند كه مسألهی ما در هند، مسلمانها هستند و بزرگترین هدف ما بایستی قلع و قمع و سركوب آنها باشد! سخن معروف «گلادستون» را هم كه حتماً شنیدهاید كه گفته بود: این قرآن را باید برداشت. استعمارگران، از قدیم نسبت به اسلام همین احساس را میكردند كه آن هم ناشی از چیزهایی بود كه از اسلام دیده بودند. نخست وزیر انگلیس - در خاطراتش نوشت: من در جزیرهیی مشغول تفریحِ آخر هفته بودم كه خبر كودتای عراق به من رسید و بزرگترین ضربه به مغز من وارد شد و ناگهان احساس كردم كه دنیا تكان خورده است. (تعبیرات دقیق او الان یادم نیست.) برای انگلیس و دستگاه استعمار، آن قدر كودتای عراق مهم بود كه حد نداشت. این نگرانی، در تمام نوشتهها و خاطراتی كه بعد از كودتا منتشر شد، منعكس شده بود و عظمت ضربه، خودش را نشان میداد. این كودتا، در كشوری انجام گرفت كه بعدها معلوم شد بعضی از دستگاههای استعماری، در آن نقش داشتهاند و بعضی هم بعداً از آن استفاده كردهاند و در مشت خود گرفتهاند. حالا هم شما دنبالههای آن كودتا را میبینید كه بعد از گذشت حدود سی سال، تحفههای امروز عراق، دنبالهی همان كودتا - و به قول خودشان انقلاب(!) - هستند. ملاحظه كنید، یك كودتای معمولی در یك كشور اتفاق افتاد و فقط به این جهت كه عراق مستعمرهی انگلیس بود و انگلیس از قِبَل حاكمیت بر عراق، از آن كشور استفاده میكرد، این قدر برایشان سنگین بود. حالا شما آن كودتا را با انقلاب اسلامی مقایسه كنید؛ اصلاً قابل مقایسه نیست. مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش : استعدادهای ناشناخته حوزه, حوزههای علمیه, حوزههای علمیه کلیدواژه(ها) : استعدادهای ناشناخته حوزه, حوزههای علمیه, حوزههای علمیه نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : در حوزههای علمیه، استعدادهای فوقالعاده وجود دارد. واقعا فهمیدن بعضی از مطالب اصولی و فلسفی و بعضی از ریزهكاریهای فقهی، مشكلتر از فهمیدن بسیاری از فرمولهای علمی دنیاست و طلبهها با آن دقت فكری خودشان، این مطالب را میفهمند. مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش :تهاجم فرهنگی بهوسیله کتاب، فیلم و ویدئو کلیدواژه(ها) : سینما, تهاجم فرهنگی نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : الآن در مدرسهها و داخل خیابانها و جبههها و حوزههاى علمیه و دانشگاههاى ما، ناگهان نشانههاى این تهاجم تبلیغى و فرهنگى را خواهید دید. الآن مقدارى هم آن را مىبینید و بعداً هم بیشتر خواهد شد. یک کتاب چاپ مىشود، یک فیلم تولید مىشود و به صورت ویدئو داخل کشور مىآید و زمینهى چنین تهاجمى را فراهم مىکند. دیشب یکى از آقایان مىگفت: وسایل کوچکى اختراع شده که در آن، بیست فیلم ویدئویى به صورت میکروفیلم ضبط مىشود و هر فردى مىتواند آن را لاى دکمهاش مخفى کند و به داخل کشور بیاورد و بین جوانها توزیع کند!هدف این تهاجم با چنین ابعادى، اسلام و انقلاب و ما هستیم. مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش : تفکر انقلابی کلیدواژه(ها) : تفکر انقلابی نوع(ها) : جستار متن فیش : مطلب سوم در باب حوزه و انتظاراتی است که از حوزه میرود. آقایان! ما ملت ایران، انقلاب بسیار بزرگی کردیم. عظمت این انقلاب، خیلی زیاد است و من محکم به شما عرض میکنم که اغلب ما خیلی از چیزها را میدانیم؛ ولی هنوز نمیدانیم چه کار عظیمی انجام گرفته است. این انقلاب، حادثهی فوقالعاده و عجیبی است. همهی دنیای استکبار و طغیان و جاهلیت یکطرف و این انقلاب طرف دیگر. واقعهی خیلی مهمی اتفاق افتاده است و در خودش این کفایت را میبیند که به مصاف تمام طغیان و کفر جهانی برود. ما در این انقلاب قرار گرفتهایم و نمیفهمیم چه قدر بزرگ و مهم است. این انقلاب، با این عظمت و ابعاد و آثار عملی، از لحاظ ارایهی مبانی فکری خودش، یکی از ضعیفترین و کم کارترین انقلابها و بلکه تحولات دنیاست. مثلاً وقتی بازار مشترک به وجود میآید، دهها کتاب و جزوه و تحقیق و فیلم، در باب مبانی فکرىِ این کار، در سطوح مختلف منتشر میشود و برای اقتصاددانها و سیاستمدارها و عامهی مردم و جهانِ مصرفکننده و تولیدکننده ارسال میشود. مگر بازار مشترک چیست؟ آیا غیر از این است که چند کشور دور هم نشستهاند و مثل چند تاجر با هم تجارت میکنند و مبادلات بازرگانی دارند؟ بازار مشترک، مثال کوچکی در دنیاست؛ ولی اگر شما انقلابهای بزرگ دنیا را هم در نظر بگیرید، باز هم مشخص میشود که ما کم کار کردهایم. وقتی انقلاب اکتبر تحقق پیدا میکند، در طول ده پانزده سال، آن قدر کتاب و فیلم و قصه و جزوه در سطوح مختلف راجع به مبانی فکری این انقلاب نوشته میشود که در کشورهایی که باد آن انقلاب به آنها رسیده، دیگر مردم احتیاجی ندارند از کتابهای آنها استفاده کنند! آن قدر فضای ذهنی پُرشده است که روشنفکرهای خود کشورها مینشینند راجع به مبانی ارزشی و فکری آنها کتاب مینویسند! در سه چهار دههی گذشته، چه قدر ایرانیها دربارهی مبانی فکری انقلاب شوروی، به زبان فارسی کتاب نوشتند؛ چون دیگر اشباع شده بودند. یعنی آنها اینقدر نوشتند که همهی روشنفکرهایی که به نحوی از لحاظ فکری با آنها ارتباط پیدا میکردند، از لحاظ فکری اشباع میشدند و بعد یک آدم مثلاً دست به قلم و با فکر و روشنفکری، خودش میجوشید و مطالبی - غیر از ترجمههای فراوانی که از آثار آنها میشد - مینوشت. ما چه کار کردیم؟ کاری که ما در این زمینه کردیم، واقعاً خیلی کم است. گاهی انسان دلش نمیآید که بگوید در حد صفر؛ چون واقعاً کسانی با اخلاص کارهایی کردهاند. اما اگر نخواهیم ملاحظهی این جهات عاطفی را بکنیم، باید بگوییم یک ذره بیشتر از صفر و خیلی خیلی کم کار شده است. البته، این کم کاری دلایلی دارد: بعضی از روشنفکران و متفکران اصلی را در اول کار از ما گرفتند و بعضی از آنها نیز مشغول کارهای گوناگون اجرایی شدند؛ اما اساس قضیه این است که ما تولید نکردیم. یازده سال از انقلاب میگذرد؛ خوب بود که صدها نویسندهی اسلامی، مبانی اسلام را بنویسند - چون انقلاب ما اسلامی است - و منتشر بکنند. میبایست تربیت میکردیم که نکردیم. این، یکی از کارهای حوزه است. نمیخواهم بگویم کسانی که بیرونِ حوزهها نشستهاند، مسؤولیتی ندارند؛ اما بیشترین مسؤولیت را حوزهی علمیه - و بیش از همه قم - دارد. قم بایستی محصول وافری در این زمینه میداد. اگر به مسؤولان رادیو میگوییم چرا شما برای مسایل اسلامی منتشر شونده در رادیو، اینقدر ضعیفید؟ خواهند گفت: بنویسید تا ما بخوانیم. حوزهی علمیه در این زمینهها موظف است. مثلاً شما میبینید که در رادیو در باب زندگی ائمه و یا این قطعههای دینییی که میخوانند و صحبت میکنند و بحثهای دینییی که در آن رسانه میشود و از لحاظ حجم هم زیاد است - لیکن کماثر میباشد - واقعاً شاید بشود گفت که این مطالب، یک نفر را مسلمان و هوشمند و دارای بینش در باب مسایل اسلامی نمیکند. مطلبی که ارایه میشود، یا خیلی ضعیف است و یا نحوهی ارایهاش خیلی ضعیف میباشد؛ به خاطر این که بدون هنر و زبان خوب و قدرت القا بیان میشود. یعنی یا آدمهای معمولىِ متوسط، آن مطالب را بیان میکنند و یا این که افراد کج سلیقهیی میآیند و یک سری مطالب عجیب و غریب - صورتاً عرفانی و باطناً پوچ - را مطرح میکنند. اوایلی که شعر نو رایج شده بود، یک عده از این جوانها میآمدند و همینطور چیزی میگفتند. در آن زمان شایع بود که وسطهای یک شعر را پاک میکنند و خیال میکردند شعر نو میسرایند! البته، این شایعه واقعیت هم داشت و در مواردی به نحو موجبهی جزییه اتفاق هم افتاده بود. بعضی از مطالب عرفانی که در رادیو مطرح میشود، همین حالت را تداعی میکند و بعضی خیال میکنند عرفان همین است که آدم چیزی ببافد! دیدهاند که اگر کسی مطالب عرفانی میگوید، آدم نمیفهمد. بههمین خاطر خیال کردند هر مطلبی که آدم نفهمید، عرفان است! یکچیزی میسازند و با یک زبان بیربطِ چرندی، در رسانههای ما پخش میکنند و هر چه آدم فکر میکند، میبیند هیچ چیز در آن پیدا نمیشود و هیچ معنایی ندارد. به مسؤولان رادیو اعتراض میکردم که چرا اینطوری است؟ در دلم به خودم جواب دادم که اینها چه کار کنند و به چه کسی مراجعه کنند و از چه کسی بخواهند؟ تا من بگویم: چرا اینگونه است؟ میگوید: بنویسید تا من بخوانم. من چه جوابی باید به او بدهم؟ وضع تبلیغ ما این است و حوزهی علمیه در این زمینهها موظف میباشد. در حوزههای علمیه، استعدادهای فوقالعاده وجود دارد. واقعاً فهمیدن بعضی از مطالبِ اصولی و فلسفی و بعضی از ریزهکاریهای فقهی، مشکلتر از فهمیدن بسیاری از فرمولهای علمی دنیاست و طلبهها با آن دقت فکری خودشان، این مطالب را میفهمند. مگر میشود آدم مغزی مثل مغز صاحب «قوانین» به آسانی پیدا کند؟ در حوزههای علمیه، از این قبیل متفکران که مرتب فکر و دقت و ریزبینی میکنند، زیاد است. اگر این استعدادها و خلاقیتها و ذوقهایی که گاهی مشاهده میشود، به شکل صحیحی به سمت یک تبلیغ درست هدایت شود، ما دیگر محتاج چیزی نیستیم. مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش : زبان فارسی کلیدواژه(ها) : زبان فارسی نوع(ها) : جستار متن فیش : این انقلاب، با این عظمت و ابعاد و آثار عملی، از لحاظ ارایهی مبانی فکری خودش، یکی از ضعیفترین و کم کارترین انقلابها و بلکه تحولات دنیاست. مثلاً وقتی بازار مشترک به وجود میآید، دهها کتاب و جزوه و تحقیق و فیلم، در باب مبانی فکرىِ این کار، در سطوح مختلف منتشر میشود و برای اقتصاددانها و سیاستمدارها و عامهی مردم و جهانِ مصرفکننده و تولیدکننده ارسال میشود. مگر بازار مشترک چیست؟ آیا غیر از این است که چند کشور دور هم نشستهاند و مثل چند تاجر با هم تجارت میکنند و مبادلات بازرگانی دارند؟ بازار مشترک، مثال کوچکی در دنیاست؛ ولی اگر شما انقلابهای بزرگ دنیا را هم در نظر بگیرید، باز هم مشخص میشود که ما کم کار کردهایم. وقتی انقلاب اکتبر تحقق پیدا میکند، در طول ده پانزده سال، آن قدر کتاب و فیلم و قصه و جزوه در سطوح مختلف راجع به مبانی فکری این انقلاب نوشته میشود که در کشورهایی که باد آن انقلاب به آنها رسیده، دیگر مردم احتیاجی ندارند از کتابهای آنها استفاده کنند! آن قدر فضای ذهنی پُرشده است که روشنفکرهای خود کشورها مینشینند راجع به مبانی ارزشی و فکری آنها کتاب مینویسند! در سه چهار دههی گذشته، چه قدر ایرانیها دربارهی مبانی فکری انقلاب شوروی، به زبان فارسی کتاب نوشتند؛ چون دیگر اشباع شده بودند. یعنی آنها اینقدر نوشتند که همهی روشنفکرهایی که به نحوی از لحاظ فکری با آنها ارتباط پیدا میکردند، از لحاظ فکری اشباع میشدند و بعد یک آدم مثلاً دست به قلم و با فکر و روشنفکری، خودش میجوشید و مطالبی - غیر از ترجمههای فراوانی که از آثار آنها میشد - مینوشت. ما چه کار کردیم؟ کاری که ما در این زمینه کردیم، واقعاً خیلی کم است. گاهی انسان دلش نمیآید که بگوید در حد صفر؛ چون واقعاً کسانی با اخلاص کارهایی کردهاند. اما اگر نخواهیم ملاحظهی این جهات عاطفی را بکنیم، باید بگوییم یک ذره بیشتر از صفر و خیلی خیلی کم کار شده است. البته، این کم کاری دلایلی دارد: بعضی از روشنفکران و متفکران اصلی را در اول کار از ما گرفتند و بعضی از آنها نیز مشغول کارهای گوناگون اجرایی شدند؛ اما اساس قضیه این است که ما تولید نکردیم. یازده سال از انقلاب میگذرد؛ خوب بود که صدها نویسندهی اسلامی، مبانی اسلام را بنویسند - چون انقلاب ما اسلامی است - و منتشر بکنند. میبایست تربیت میکردیم که نکردیم. این، یکی از کارهای حوزه است. نمیخواهم بگویم کسانی که بیرونِ حوزهها نشستهاند، مسؤولیتی ندارند؛ اما بیشترین مسؤولیت را حوزهی علمیه - و بیش از همه قم - دارد. قم بایستی محصول وافری در این زمینه میداد. مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش : زبان فارسی کلیدواژه(ها) : زبان فارسی نوع(ها) : جستار متن فیش : وقتی که محقق میگوییم، فوراً ذهن به سمت پیرمردهای از کار افتاده نرود. محققان جوان - مثل خود شما - بنشینند اینها را تقسیمبندی کنند و تفکر و ذهنیت انقلاب و به تعبیر اروپایی آن، ایدئولوژی انقلاب را - که متأسفانه هنوز معادل فارسی آن را پیدا نکردهایم - تدوین کنند و آن را - نه در یک جلد کتاب و نه با یک بیان - بیرون بدهند؛ که اگر از ما پرسیدند: انقلابتان چیست؟ بگوییم این است. اگر شما چنین کاری نکردید، دیگرانی که غالباً صلاحیت ندارند، خواهند کرد. مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش : حجاب کلیدواژه(ها) : حجاب نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : چیزهایی که شما میشنوید - مثل حجاب در فرانسه و مبارزه با دختران محجبه در این کشور - اینها جرقههایی است که نشان از آتشهای زیر خاکستر میباشد و از کار عظیمی در پشت پرده خبر میدهد. قضیه فقط این نیست که یک دولتِ مثلاً لاییکی بگوید که ما نمیخواهیم محجبهیی باشد؛ نه، اینها اصلاً از اسلام به شدت احساس خطر کردهاند. البته، این موضوع تازگی هم ندارد؛ از سابق نیز اینطور بوده است. مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : خداوند نور و رحمت و فضل خودش را بر روان پاک امام عظیمالشّأن ما فروببارد که در آخرین قدمهاى زندگى سرشار از برکت خود، چنین برکتى را به وجود آوردند. مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : برکات نازل بر این کشور از شخص شخیص امام بزرگوارمان است. مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) کلیدواژه(ها) : امام خمینی(رضواناللهتعالیعلیه) نوع(ها) : جملههای برگزیده متن فیش : ریشهی همهچیز و مایهی اصلى برکات نازل بر کشور، شخص امام بزرگوار بود. مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش : هند کلیدواژه(ها) : هند نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : حداقل از دو قرن پیش، جریانی به نام جریان تمدن صنعتی در دنیا شروع شد. این کلمه، حاوی معانی بسیار زیادی از فرهنگ و معرفت و علم و اوج و حضیض و همه چیز است. جریانی با این نام و سمات و خصوصیات که حداقل از دو قرن پیش شروع شد - اگرچه مقدمات آن، از خیلی جلوتر در دنیا آغاز گردید - چند خصوصیت داشت: یکی گرایش به صنعت و علم، یکی گرایش به روشهای جدید در زندگی، و یکی - که از مهمترین آنهاست - گرایش به فلسفههایی با قاعده و مبنای مادّی. یعنی در طول این دو قرن، بیشترین پرچمهای فکر و فلسفه که برافراشته شده، در جهت مقابلِ تفکر معنوی و دینی بوده است. فلسفهی مارکسیسم، یکی از آنهاست که سروصدای بیشتری پیدا کرد. بقیهی مکتبهای فلسفی،اجتماعی رایج و سربرداشتهی در قرن نوزدهم و بیستم، جهت و گرایش خالص و یا غالب مادّی و غیرمذهبی و ضد مذهبی دارند. این گرایش غیرمعنوی و ضد معنوی، مثل جریانی که از کم شروع میشود و لحظهبهلحظه اوج میگیرد و فراگیری پیدا میکند، در زندگی و افکار و خانواده و ارتباطات درون اجتماعی مردم وارد شد. در کنار این جریان فکری، سیاستها حرکتی را مستقلاً به سمت ضدیت با دین و معنویت شروع کردند. بعضی از این سیاستها، علیالظاهر به این فلسفهها هم کاری نداشتند. البته کسانی هستند... که معتقدند اصلاً تفکرات مادّی - ولو چپترینش - مخلوق و محصول فکر سیاستمدارهاست، نه فلاسفه. میگویند: اصلاً همهی این بساطها و جنجالها، یک کار سیاسی به معنای حقیقی بود؛ یک کار اقتصادی در جهت پیشرفت ثروتها و سرمایهها و بساط سرمایهداری در دنیا بود که روزبهروز اوج میگرفت. علی اىّ حال، سیاستها هم در جهت ضدیت با معنویت افتادند و روزبهروز این تضاد بیشتر شد. البته هر نقطهیی که معنویت آن بیشتر بود، بیشتر مورد تهاجم قرار گرفت؛ مثل اسلام. تفکرات اسلامی در همه جای دنیا مورد تهاجم قرار گرفت. در شرق دنیای اسلام - یعنی هند - تا غرب دنیای اسلام - یعنی الجزایر - این تهاجم صورت گرفت. در الجزایر، فرانسویها وارد شدند و با اسلام مبارزه کردند. در هند هم انگلیسیها وارد شدند و با اسلام مبارزه کردند. مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش : تبلیغ کلیدواژه(ها) : تبلیغ نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : ده سال، یازده سال از انقلاب میگذرد؛ ما در این ده سال خوب بود صدها نویسندهی اسلامى که مبانى اسلام را بنویسد و منتشر بکند -چون انقلاب ما اسلام است- تربیت میکردیم که نکردیم. این یکى از کارهاى حوزه است. نمیخواهم بگویم کسانى که بیرون حوزهها نشستهاند مسئولیّتى ندارند، امّا بیشترین مسئولیّت را حوزهی علمیّه دارد؛ و بیش از همه قم؛ قم بایستى محصول وافرى در این زمینه میداد. مثلاً فرض بفرمایید که ما الان به رادیو میگوییم شما براى مسائل اسلامىِ منتشرشوندهی در رادیو چرا اینقدر ضعیفید؟ همین قبل از شما، [بعضى] از مسئولین رادیو اینجا بودند، بهشان میگفتم. مثلاً در باب زندگى ائمّه، در باب این قطعههاى دینى که میخوانند و صحبت میکنند و بحثهاى دینى که در رادیو میشود و کم هم نیست -از لحاظ حجم زیاد هم هست، لکن کماثر؛ واقعاً شاید بشود گفت یک نفر را اینها مسلمان نمیکند؛ یک نفر را اینها در باب مسائل اسلامى، هوشمند و داراى بینش نمیکند؛ یا مطالب آن خیلى ضعیف است، یا ارائهی آن خیلى ضعیف است؛ براى خاطر اینکه بدون هنر، بدون زبان خوب، بدون قدرت القا بیان میشود، آدمهاى معمولى و متوسّط بیان میکنند، یا اینکه کجسلیقههایى میآیند یک سِرى مطالب عجیبغریبِ صورتاً عرفانى و باطناً پوچ [بیان میکنند]؛ هر چیز که ظاهر آن عرفانى است که باطن آن عرفان نیست؛ مثل شعر نو، اوایلى که شعر نو رایج شده بود، یک عدّه از جوانها میآمدند همینطور یک چیزى میگفتند و وسطهاى آن را پاک میکردند که البتّه این شایع بود، واقعیّت هم دارد، مواردى بهنحو موجبهی جزئیّه اتّفاق هم افتاده، خیال میکردند شعر نو این است؛ بعضى خیال میکنند عرفان همین است که آدم یک چیزى ببافد؛ دیدهاند یک کسى که عرفان میگوید آدم نمیفهمد، خیال کردند هرچه آدم نفهمید عرفان است؛ یک چیزى میسازند و با یک زبان بیربط چرندى در رسانههاى ما پخش میکنند که هرچه آدم فکر میکند، میبیند هیچچیز از توى آن درنمیآید، هیچ معنى ندارد- اعتراض میکردم که چرا اینجورى است. خود من به خودم جواب دادم، در دلم البتّه، که خب اینها چهکار کنند؟ به چه کسى مراجعه کنند؟ از چه کسى بخواهند؟ تا من بگویم چرا، میگوید خیلى خب، بنویس تا من برایت بخوانم. من چه جوابش را بدهم؟ ببینید، وضع تبلیغ ما این است! و حوزهی علمیّه در این زمینهها موظّف است. مربوط به :بیانات در دیدار اعضاى مجمع نمایندگان طلّاب و فضلاى حوزهی علمیّهی قم - 1368/09/07 عنوان فیش : تبلیغ کلیدواژه(ها) : تبلیغ نوع(ها) : فیش موضوعی متن فیش : در حوزههاى علمیّه استعدادهاى فوقالعادهاى هست. واقعاً فهمیدن بعضى از مطالب اصولى، بعضى از مطالب فلسفى، و بعضى از ریزهکاریهاى فقهى، مشکلتر از فهمیدن بسیارى از فرمولهاى علمى دنیا است؛ و طلبهها با آن دقّت فکرى خودشان، اینها را میفهمند. مگر میشود آدم بهآسانى مغزى مثل مغز صاحبْقوانین پیدا کند؟ در حوزههاى علمیّه از این قبیل زیاد است؛ مرتّب فکر میکنند، دقّت میکنند، ریزبینى میکنند. اگر این استعدادها، این خلّاقیّتها، آن ذوقهایى که گاهى مشاهده میشود، به یک شکل صحیحى به سمت یک تبلیغ درست هدایت بشود، ما دیگر محتاج چیزى نیستیم.خارجیها کتاب میخواهند. یک آقایى از همین وعّاظالسّلاطین مصرى... کتابى نوشته به نام الشّیعة و المهدىّ و الدّروز؛ تحقیقى در باب شیعه و حضرت مهدى و دُروز؛ چه ارتباطى بین شیعه و دُروز هست؟ معارف شیعى را با معارف دُروز با هم مخلوط کرده -که آن معارف دُروز یک شرح مفصّلى دارد؛ بنده کتاب دینیشان را دیدهام و دارم- و اینها را یک کتاب کرده؛ من وقتى این را خواندم، گفتم خب ما باید در حوزهی علمیّهی قم و در مراکز علمیمان براى یک چنین کتابى صد جواب و صد رد در مشتمان داشته باشیم. هنوز که هنوز است در دنیاى اسلام به ما میگویند شما قائل به تحریف قرآنید، چرا که یک روز یک فصلالخطاب نوشته شده. ما هنوز نتوانستیم آنقدر فضاى فرهنگى دنیاى اسلام را از حرف حقّ خودمان و اینکه ما قائل به تحریف قرآن نیستیم اشباع کنیم، که اگر یک بیدینِ لامذهبى مثل آن جناب خواست بنویسد که شیعه قائل به تحریف قرآن است، بداند که فردا شاگردِ سر کلاسش در الازهر یقهاش را خواهد گرفت که اینکه [جواب شیعه و] کتاب شیعه است. هرچه مرحوم سیّد شرفالدّین و مرحوم امینى نوشتند، همان است دیگر؛ البتّه هر کدام هم براى یک جاهایى به درد میخورد. ما بهصورت مدرن، بهصورت امروزى و طبق نیازهاى امروز، از حقّ خودمان، از تشیّعمان، از اعتقادمان، از انقلابمان، از اسلاممان [حتّى] از اماممان دفاع نکردیم. از امام هم ما دفاع نکردیم؛ امام را متّهم کردند که ایشان میگوید پیغمبرها ناموفّق بودند! چند کتاب ما در جواب این نوشتیم و به دنیا ارائه دادیم و پخش کردیم؟ خب، اینها نیست، [این کارها] نمیشود؛ البتّه یک چیزهاى ناقصى مینویسند. پس ببینید اینها کارهاى حوزه است؛ اینها را باور کنیم آقایان! تا کِى ما به سازمان تبلیغات و به وزارت ارشاد فشار بیاوریم که آقا بنویسید، آقا بدهید؟ خب میگویند نمیتوانیم؛ راست هم میگویند. کار آنها نیست، کار ما است، یعنى کار من و شما؛ کار حوزه است؛ کار طلبه است. اینجاها باید این کارها انجام بگیرد... الان یک جبههبندى عظیم فرهنگى -که با سیاست همراه است، با صنعت همراه است، با پول همراه است، با انواع و اقسام پشتوانهها همراه است- مثل یک سیلى راه افتاده که بیاید با ما بجنگد. جنگ هم جنگ نظامى نیست. بسیج عمومى هم در آنجا هیچ تأثیرى ندارد. آثارش هم جورى است که ما تا به خود بیاییم، گرفتار شدهایم؛ مثل یک بمب شیمیایىِ نامحسوس بدون سروصدا -فرض کنیم در یک محوّطهاى یک بمب شیمیایى منفجر بشود یا بیفتد که احدى نفهمد که این بمب اینجا افتاد؛ پس از هفت هشت ساعت همه ببینند صورتهایشان و دستهایشان تاول زد- شما ناگهان در داخل مدرسههاى ما، در داخل خیابانهاى ما، در داخل جبهههاى ما، در داخل حوزهی علمیّهی ما، در داخل مدارس ما، در داخل دانشگاههاى ما، نشانههاى این تهاجم تبلیغى و فرهنگى را خواهید دید؛ یک مقدارى هم الان دارید میبینید، بعداً هم بیشتر خواهد شد. یک کتاب چاپ میشود، یک فیلم به وجود میآید، تولید میشود، ویدئو میشود، میآید داخل کشور -دیشب یکى از آقایان میگفت یک چیزهاى کوچکى درآمده که روى آن بیست فیلم ویدئویى بهصورت میکروفیلم ضبط شده و مثلاً [یک نفر] میتواند لاى دگمهاش هم قایم کند، بیاورد داخل- و دستبهدست میگردد بین جوانها، هدف آن هم ما هستیم؛ هدف آن اسلام است؛ هدف آن انقلاب است؛ تهاجمى [است] با این ابعاد! البتّه مقابلهی با این تهاجم، پول و بودجهی دولت را میخواهد، شکّى نیست؛ امکانات سیاسى و پشتیبانیهاى سیاسى دولت را میخواهد، تردیدى نیست؛ امّا دولت پول بدهد. پشتیبانى بکند که چه بشود؟ که یک فکرى پخش بشود. آن فکر کجا تولید خواهد شد؟ آن هم در دولت، یا در حوزه؟ ببینید، ابعاد انتظارات از حوزه اینها است. |