[ بازگشت ]
|
[ چـاپ ]
اسلام ناب در مقابل اسلام آمریکایی است، اسلام آمریکایی هم دو شاخه دارد: یک شاخه اسلام متحجّر، یک شاخه اسلام سکولار؛ این اسلام آمریکایی است. استکبار و قدرتهای مادّی از هر دو شاخه پشتیبانی کردهاند و میکنند؛ یک جاهایی آنها را به وجود میآورند، یک جاهایی آنها را راهنمایی میکنند، یک جاهایی آنها را کمک میکنند؛ اسلام ناب در مقابل آنها است؛ اسلام ناب اسلامی است که همهجانبه است؛ از زندگی فردی و خلوت فردی تا تشکیل نظام اسلامی، همه را شامل میشود. دیدار مدیران، مدرسان و طلاب حوزههای علمیه استان تهران با رهبر انقلاب1395/02/25 در لبهی دیگر این قیچی، «اسلام التقاطی» و «اسلام آمریکایی» مشغول مقابله با «اسلام ناب» هستند. بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی1395/02/16 جمهوری اسلامی، از آغاز کار، هیچ جنگی را شروع نکرده است و هیچ حرکت نظامیای علیه هیچ کشوری انجام نداده است امّا حرف خود را و شعار خود را با صدای بلند اعلام کرده است. امام بزرگوار ما اسلام آمریکایی و اسلام متحجّر را در کنار هم قرار داد؛ هر دوی اینها در مقابل اسلام ناب قرار میگیرند. آنها از اسلام ناب میترسند. پیام به حجاج بیتاللهالحرام1393/07/08 سومین موضوع مهم و دارای اولویت، نگاه هوشمندانهای است که فعالان دلسوز جهان اسلام باید به تفاوت میان اسلام ناب محمدی و اسلام آمریکایی داشته باشند و از خلط و اشتباه میان این دو، خود و دیگران را برحذر بدارند. نخستین بار امام راحل بزرگ ما به تمایز این دو مقوله همت گماشته و آن را وارد قاموس سیاسی دنیای اسلام کرد. اسلامِ ناب، اسلامِ صفا و معنویت، اسلامِ پرهیزکاری و مردمسالاری، اسلامِ «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار رُحَماءُ بَینَهُم» (۲) است. اسلامِ آمریکایی، پوشاندن لباس اسلام بر نوکری اجانب و دشمنی با امت اسلامی است. اسلامی که آتش تفرقه میان مسلمین را دامن بزند، به جای اعتماد به وعدهی الهی، به دشمنان خدا اعتماد کند، به جای مبارزه با صهیونیسم و استکبار با برادر مسلمان بجنگد، با آمریکای مستکبر علیه ملت خود یا ملتهای دیگر متحد شود، اسلام نیست؛ نفاق خطرناک و مهلکی است که هر مسلمان صادقی باید با آن مبارزه کند. بیانات در محفل انس با قرآن1393/04/08 آنچه دیده میشود در دنیاى اسلام این است که به نام اسلام، دشمنان اسلام در پوشش اسلام با اسلام مقابله میکنند؛ همان تعبیرى که امام بزرگوار ما (رضوان الله تعالى علیه) فرمود: اسلام آمریکایى، در مقابل اسلام ناب محمّدى. اسلام آمریکایى، اسلامى است که با طاغوت میسازد، با صهیونیسم میسازد، در خدمت هدفهاى آمریکا قرار میگیرد، ظاهر آن هم اسلام است، اسم آن هم اسلام است، شاید بعضى از مراسم اسلامى را هم انجام میدهند؛ اگرچه آنطورى که انسان میشنود - حالا ما اطّلاع خیلى دقیقى نداریم - این کسانى که به نام اسلام، با شکل تعصّبآمیزى در برخى از کشورها - اخیراً در عراق و قبلاً در برخى از جاهاى دیگر - ظهور و بُروز پیدا کردند، خیلى هم پابند به احکام و شرایع دینى و وظایف دینىِ شخصى هم نیستند؛ امّا آنچه مسلّم است، در جهت کلّى قطعاً ۱۸۰ درجه در جهت مخالف اسلام حرکت میکنند. اسلام همراهى با دشمنان دین را، ولایت دشمنان دین را، ولایت مستکبرین را جزو چیزهایى دانسته است که مؤمن باید از آن بر کنار باشد؛ اَلَّذینَ ءامَنُوا یُقاتِلُونَ فى سَبیلِالله وَ الَّذینَ کَفَرُوا یُقاتِلُونَ فى سَبیلِ الطّاغُوت؛ اگر شما با نام اسلام، در راه طاغوت حرکت میکنید، کشف بکنید که این اسلام، اسلام درست و حسابىاى نیست، اسلام واقعى نیست، یکجاى کار عیب دارد؛ امروز اینجور است. البتّه انسان دستهاى دشمن را میتواند ببیند؛ باید باور کرد که دست خبیث سرویسهاى امنیّتى و جاسوسى رژیمهاى دشمن اسلام در ایجاد اینجور قضایا و اینجور بلواها براى مسلمانها - حالا یا مستقیم یا غیر مستقیم - نقش حتمى دارند؛ آنها هستند که دارند صحنهگردانى میکنند، کمااینکه انسان مشاهده میکند؛ نشانهها و دلایل آنها هم آشکار است. اگر امّت اسلامى با معارف قرآن انس داشته باشد، بیشتر آشنا باشد، اینجور حوادث کمتر پیش مىآید. ارتباط و اتّصال دلها به خدا مانع میشود از اینکه دلها به راه خدا خیانت کنند؛ که امیدواریم این پیش بیاید. بیانات در دیدار کارگزاران حج1392/06/20 اگر در دنیای اسلام مذاهب اسلامی گریبان یكدیگر را بگیرند و كشمكش با همدیگر را شروع كنند، رژیم غاصب صهیونیست نفس راحتی خواهد كشید؛ این را خوب فهمیدند، درست فهمیدند؛ لذا از یك طرف گروههای تكفیری را به راه میاندازند كه نه فقط شیعه را تكفیر كنند، بلكه بسیاری از فِرق اهل سنّت را هم تكفیر كنند؛ از آن طرف هم یك عدّه مزدور را به راه بیندازند كه برای این آتش هیمه فراهم كنند، بنزین روی آتش بریزند؛ كه میبینید، میشنوید، یا خبر دارید. وسائل ارتباط جمعی و رسانه در اختیار اینها میگذارند؛ در كجا؟ در آمریكا! در كجا؟ در لندن! آن تشیّعی كه از لندن و از آمریكا بخواهد برای دنیا پخش بشود، آن تشیّع به درد شیعه نمیخورد. رهبران دینی تشیّع و بخصوص بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، امام بزرگوار و دیگران، این همه تأكید میكنند بر حفظ اتّحاد امّت اسلامی و برادری مسلمانان با یكدیگر، آنوقت یك عدّهای - كاسهی داغتر از آش - دنبال آتشافروزی، دنبال ایجاد درگیری و اختلاف [هستند]. این همان چیزی است كه دشمن میخواهد؛ این همان چیزی است كه دشمنان دنیای اسلام كه نه شیعهاند، نه سنّیاند، نه این را دوست دارند، نه آن را دوست دارند، دنبالش هستند. اینها را باید بفهمیم، اینها را باید توجّه كنیم. بیانات در دیدار شرکتکنندگان در اجلاس جهانی اساتید دانشگاههای جهان اسلام و بیداری اسلامی1391/09/21 البته دشمنان از کلمهی «بیداری اسلامی» میترسند؛ سعی میکنند عنوان «بیداری اسلامی» برای این حرکت عظیم به کار نرود. چرا؟ چون وقتی اسلام در هیئت حقیقی خود، در قوارهی واقعی خود بروز و ظهور پیدا میکند، تن اینها میلرزد. اینها از اسلامِ بردهی دلار نمیترسند؛ از اسلامِ غرق در فساد و اشرافیگری نمیترسند؛ از اسم اسلامی که امتداد و انتهائی در عمل و در تودهی مردم نداشته باشد، نمیترسند؛ اما از اسلام عمل، اسلام اقدام، اسلام تودهی مردم، اسلام توکل به خدا، اسلام حسن ظن به وعد الهی که فرمود: «و لینصرنّ الله من ینصره»، میترسند. وقتی اسم این اسلام میآید، نشانی از این اسلام پیدا میشود، مستکبرین عالم به خودشان میلرزند - «کأنّهم حمر مستنفرة. فرّت من قسورة» - لذا نمیخواهند عنوانِ بیداری اسلامی باشد. ولی ما معتقدیم نخیر، این یک بیداری اسلامی است، بیداری حقیقی است، و رسوخ پیدا کرده است، امتداد پیدا کرده است، به این آسانیها هم دشمنان نمیتوانند آن را از راه خودش منحرف کنند. خطبههای نماز جمعه تهران + ترجمه خطبه عربی1390/11/14 به اسلام مطلوب واشنگتن و لندن و پاریس بدبین باشید؛ چه از نوع لائیک و غربگرا، و چه از نوع متحجر و خشن آن. به اسلامی که رژیم صهیونیستی را تحمل میکند، ولی با مذاهب اسلامیِ دیگر بیرحمانه مواجه میشود، دست آشتی به سوی آمریکا و ناتو دراز میکند، ولی در داخل به جنگهای قبیلهای و مذهبی دامن میزند و اشدّاء با مؤمنین و رحماء با کفار است، اعتماد نکنید. به اسلام آمریکائی و انگلیسی بدبین باشید، که شما را به دام سرمایهداری غرب و مصرفزدگی و انحطاط اخلاقی میکشانند. در دهههای گذشته، هم نخبگان و هم حاکمان، به وابستگی بیشتر خود به فرانسه و انگلیس و آمریکا و یا شوروی افتخار میکردند و از سمبلهای اسلامی میگریختند؛ و امروز همه چیز برعکس شده است. خطبههای نماز جمعه تهران + ترجمه خطبه عربی1390/11/14 تعریفها باید بازخوانی و اصلاح شوند. دو الگوی «اسلام تكفیری» و «اسلام لائیك» از سوی غرب به شما پیشنهاد شده و خواهد شد تا الگوی «اسلام اصولگرای معتدل و عقلانی» در میان انقلابهای منطقه تقویت نشود. كلمات را دوباره و بدقت تعریف كنید. «دموكرات بودن» اگر به معنای مردمی بودن و انتخابات آزاد در چارچوب اصول انقلابهاست، همه دموكرات باشید؛ و اگر به معنای افتادن به دام لیبرال دموكراسی درجهی دوم و تقلیدی باشد، هیچ یك دموكرات نباشید. «سلفیگری» اگر به معنای اصولگرائی در كتاب و سنت و وفاداری به ارزشهای اصیل و مبارزه با خرافات و انحرافات و احیا شریعت و نفی غربزدگی باشد، همگی سلفی باشید؛ و اگر به معنای تعصب و تحجر و خشونت میان ادیان یا مذاهب اسلامی ترجمه شود، با نوگرائی و سماحت و عقلانیت - كه اركان تفكر و تمدن اسلامیاند - سازگار نخواهد بود و خود باعث ترویج سكولاریزم و بیدینی خواهد شد. به اسلام مطلوب واشنگتن و لندن و پاریس بدبین باشید؛ چه از نوع لائیك و غربگرا، و چه از نوع متحجر و خشن آن. به اسلامی كه رژیم صهیونیستی را تحمل میكند، ولی با مذاهب اسلامی دیگر بیرحمانه مواجه میشود، دست آشتی به سوی آمریكا و ناتو دراز میكند، ولی در داخل به جنگهای قبیلهای و مذهبی دامن میزند و اشدا با مومنین و رحما با كفار است، اعتماد نكنید. به اسلام آمریكائی و انگلیسی بدبین باشید، كه شما را به دام سرمایهداری غرب و مصرفزدگی و انحطاط اخلاقی میكشانند. در دهههای گذشته، هم نخبگان و هم حاكمان، به وابستگی بیشتر خود به فرانسه و انگلیس و آمریكا و یا شوروی افتخار میكردند و از سمبلهای اسلامی میگریختند؛ و امروز همه چیز برعكس شده است. بدانید كه غرب در صدد انتقام بر خواهد آمد؛ انتقام اقتصادی، نظامی، سیاسی و تبلیغاتی! اگر ملتهای مصر و تونس و لیبی و ... انشاالله در مسیر خدا ادامه دهند، ممكن است به تحریمها تهدید شوند. خطبههای نمازجمعه در بیست و یکمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله)1389/03/14 اولین و اصلیترین نقطه در مبانی امام و نظرات امام، مسئلهی اسلام ناب محمدی است؛ یعنی اسلام ظلمستیز، اسلام عدالتخواه، اسلام مجاهد، اسلام طرفدار محرومان، اسلام مدافع حقوق پابرهنگان و رنجدیدگان و مستضعفان. در مقابل این اسلام، امام اصطلاح «اسلام آمریکائی» را در فرهنگ سیاسی ما وارد کرد. اسلام آمریکائی یعنی اسلام تشریفاتی، اسلام بیتفاوت در مقابل ظلم، در مقابل زیادهخواهی، اسلام بیتفاوت در مقابل دستاندازی به حقوق مظلومان، اسلام کمک به زورگویان، اسلام کمک به اقویا، اسلامی که با همهی اینها میسازد. این اسلام را امام نامگذاری کرد: اسلام آمریکائی. فکر اسلام ناب، فکر همیشگی امام بزرگوار ما بود؛ مخصوص دوران جمهوری اسلامی نبود؛ منتها تحقق اسلام ناب، جز با حاکمیت اسلام و تشکیل نظام اسلامی امکانپذیر نبود. اگر نظام سیاسی کشور بر پایهی شریعت اسلامی و تفکر اسلامی نباشد، امکان ندارد که اسلام بتواند با ستمگران عالم، با زورگویان عالم، با زورگویان یک جامعه، مبارزهی واقعی و حقیقی بکند. لذا امام حراست و صیانت از جمهوری اسلامی را اوجب واجبات میدانست. اوجب واجبات، نه از اوجب واجبات. واجبترین واجبها، صیانت از جمهوری اسلامی است؛ چون صیانت اسلام - به معنای حقیقی کلمه - وابستهی به صیانت از نظام سیاسی اسلامی است. بدون نظام سیاسی، امکان ندارد. بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری1388/07/02 جمهوری اسلامی - که از انقلاب اسلامی برخاسته است - یک واحدی است که داری دو بعد است: اسلامی بودن و مردمی بودن؛ هم اسلامی است، هم مردمی است. و مردمی است، چون اسلامی است؛ چون اسلام دین جامعه است. دین مسئولیت همگانی است؛ اسلام دین تک تک افراد و اشخاص به حیث خودشان فقط نیست؛ آن هم هست، اما افراد به حیث اجتماعشان هم مورد خطاب اسلامند. اسلام یک دین مردمی است؛ یک دینِ مسئولیت عمومی است؛ بنابراین مردمی بودن از خود اسلامی بودن برمیآید. اسلامی هم هست؛ چون خدای متعال منت گذاشته است: «بل اللَّه یمنّ علیکم أن هداکم للإیمان»؛ منت گذاشته بر ما، هدایت کرده ما را به این ایمان؛ پروردگار به مردم ما، به خود ما منت گذاشته، ما را به این دین هدایت کرده؛ لذا جمهورِ ما اسلام را میخواهند و این دین الهی را بحمداللَّه خدای متعال به ما داده است. بنابراین «جمهوری اسلامی» است؛ یک منظومه است، یک مجموعه است، یا بگوئیم واحدِ دارای ابعادی است که این ابعاد باید با همدیگر مورد ملاحظه قرار بگیرد و با هم باشد؛ این درهمتنیدگی باید حفظ بشود. هر کدام از این جهات تضعیف بشود، کل و مجموعه تضعیف شده است. مسئلهی ولایت هم پایبندی به همین مجموعه است؛ چه ولایت معصومین (علیهم السّلام)، چه ولایت فقیه که دنبالهی ولایت معصومین و ادامهی او هست. مسئلهی پایبندی به این مجموعه و رعایت حفظ این مجموعه در کشور و در نظام است، که زاویهای پیدا نکند، مشکلی برایش به وجود نیاید، در او تنقیصی و تبعیضی حاصل نشود، با همین جامعیت حرکت کند و پیش برود. و این اسلام ناب هم که در فرمایش امام بود، ناظر به همین است؛ چون امام اسلام ناب فرمودند، در مقابل اسلام آمریکائی. اسلام آمریکائی فقط آن نیست که آمریکاپسند باشد؛ هر چیزی که خارج از این اسلام ناب است؛ اسلام سلطنتی هم همین جور است، اسلام التقاطی هم همین جور است، اسلام سرمایهداری هم همین جور است، اسلام سوسیالیستی هم همین جور است، اسلامهائی که با شکلها و رنگهای مختلفی عرضه بشود و آن عناصر اصلی در او وجود نداشته باشد، همهاش مقابل اسلام ناب است؛ در واقع اسلام آمریکائی است. انسان مشاهده میکند در این معارضههائی که با نظام در طول این سی سال انجام گرفته، این اسلامهای گوناگون حضور داشتهاند؛ هم اسلام التقاطی وجود داشته، هم اسلام سلطنتی وجود داشته، هم اسلام سوسیالیستی وجود داشته؛ انواع و اقسام این اسلامها در مواجههی با نظام جمهوری اسلامی وجود داشتهاند. خوب، در این نگاه به اسلام و درک و فهم از اسلام، فرد و جامعه با هم ملاحظه میشوند، معنویت و عدالت با هم ملاحظه میشوند، شریعت و عقلانیت با یکدیگر ملاحظه میشوند، عاطفه و قاطعیت در کنار هم دیده میشوند؛ اینها همه باید باشد. قاطعیت در جای خود، عواطف در جای خود، شریعت در جای خود، عقلانیت - که آن هم خارج از شریعت البته نیست - در جای خود؛ همه در کنار هم بایستی مورد استفاده قرار بگیرند؛ انحراف از این منظومهی مستحکم، موجب انحراف از نظام اسلامی خواهد بود. پیام به کنگره عظیم حج1370/03/26 اسلام و حرکتهای اسلامی همواره از نفاق، بیش از کفر صریح لطمه دیده است. امروز خطر اسلام امریکایی - یعنی آنجا که نام و عنوان اسلام در خدمت طواغیت و در جهت هدفهای امریکا و دیگر مستکبرین است - از خطر ابزارهای نظامی و سیاسی امریکا کمتر نیست و بیشتر است. از علمداران اسلام امریکایی، چه در لباس عالم دین و چه در موضع سیاستمدار برحذر باشید و آنان را در سخن و اشاره و جهتگیریشان متهم کنید و هرگز درصدد جلب کمک آنان نباشید. پیام به مناسبت دومین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره)1370/03/13 اینجانب، با قوّت و قاطعیت اعلام میکنم که این ترفند استکبار، خود دلیل محکمی بر عجز آنان در مقابله با انقلاب اسلامی ایران و نشان بارزی بر تداوم این راه مقدس در زادگاه نظام نوین اسلامی است. ملت ایران، بهتر از هر کس دانسته است که یگانه سنگر مستحکم در برابر زر و زور اردوگاه استکبار و بویژه امریکای غدار - که امروز علناً دم از سلطهگری بر ملل مظلوم و ضعیف میزند - تمسک به اسلام و قرآن و پایبندی به اصول نجاتبخش آن است، و انحراف از این اصول، راه را بر نفوذ دشمنان اسلام باز، و آنان را در سلطهی انتقامجویانه بر ملتی که بزرگترین ضربه را بر منافع نامشروع و حیثیت دروغین مستکبرین وارد آورده، کامیاب میسازد. از آن روست که این ملت هوشمند و شجاع، از لحظهی اوجگیری نهضت عظیم خود، همواره با همهی وجود، از اسلام ناب محمّدی(صلّیاللَّهعلیه والهوسلّم) دفاع کرده و هوشیارانه با ترفندها و توطئههایی که از سوی سردمداران استکبار و متولیان اسلام امریکایی هدایت میشده، مبارزه کرده است؛ و انشاءاللَّه همواره چنین خواهد بود. بیانات در دیدار جمعی از آزادگان1369/06/26 ملتها امید بستهاند و بیدار شدهاند. مسلمانان، امروز به اسلام خودشان افتخار میکنند و احساس عزت مینمایند. امروز ترس قدرتمندان و زورگویان عالم، فقط از اسلام و قرآن و مسلمانان واقعی است. امروز واهمهی مرتجعان و پیروان و علمداران اسلام امریکایی، از اسلام ناب محمّدی(صلّیاللَّهعلیهواله) است. همه فهمیدند و دانستند که اسلام از جا برخاسته و حرکت را آغاز کرده و بازوان خود را باز کرده است و به مسلمانان امید و به مستضعفان نوید میدهد؛ و این هم خواهد شد. اگر مشکلاتی بر اثر نفوذ ابرقدرتهاست، برطرف میشود. پیام به مناسبت اولین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره)1369/03/10 در انقلاب اسلامی، اسلام کتاب و سنت، جایگزین اسلام خرافه و بدعت؛ اسلام جهاد و شهادت، جایگزین اسلام قعود و اسارت و ذلت؛ اسلام تعبد و تعقل، جایگزین اسلام التقاط و جهالت؛ اسلام دنیا و آخرت، جایگزین اسلام دنیاپرستی یا رهبانیت؛ اسلام علم و معرفت، جایگزین اسلام تحجر و غفلت؛ اسلام دیانت و سیاست، جایگزین اسلام بیبندوباری و بیتفاوتی؛ اسلام قیام و عمل، جایگزین اسلام بیحالی و افسردگی؛ اسلام فرد و جامعه، جایگزین اسلام تشریفاتی و بیخاصیت؛ اسلام نجاتبخش محرومین، جایگزین اسلام بازیچهی دست قدرتها؛ و خلاصه اسلام ناب محمّدی(صلّیاللَّهعلیهوالهوسلّم)، جایگزین اسلام امریکایی گردید. و مطرح شدن اسلام بدین صورت و با این واقعیت و جدیت است که موجب خشم سراسیمه و دیوانهوار کسانی شده است که دل به زوال اسلام در ایران و در همهی کشورهای اسلامی بسته بودند و یا از اسلام، فقط نامی بیمحتوا و وسیلهیی برای تحمیق و اغفال مردم را میپسندیدند. و لذا از روز اول پیروزی انقلاب تا امروز، هیچ فرصتی را برای تهاجم و ضربه زدن و توطئه و بدخواهی نسبت به جمهوری اسلامی و کانون حرکت جهانی اسلام - یعنی ایران - از دست ندادهاند. ملت ایران بخوبی دانسته است که نقطهی قوّت و پایداری او، درست همان است که دشمن همهی نیروی خود را در مقابله با آن مصروف میکند؛ یعنی توکل به خدا و تمسک به اصول اساسی انقلاب که همه از مبانی اسلام سرچشمه گرفته و در کلمات رهبر کبیر انقلاب(رضواناللَّهعلیه) بر آن تأکید شده است. خشم و غیظ عنادآمیزی که در بهکاربردن واژهی «بنیادگرایی» در اظهارات خصمانهی رسانههای دشمن، از اول انقلاب تا امروز محسوس است، ناشی از درماندگی و سراسیمگی آنان در برابر پایبندی رهبر و ملت و نظام ما به اصول اساسی انقلاب است. بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم1369/03/02 برای استکبار جهانی و زشتترین فصل آن - یعنی حکومت ظالم امریکا - مسأله فقط این نیست که بازارش را در ایران از دست داده، یا دیگر به منابع کشور ما دسترسی ندارد. البته این هم هست؛ زیرا برای دستگاههای سرمایهداری عالم، پول و سرمایه و استفادهی مادّی، همه چیز است؛ اما مسأله این نیست، این بخشی از مسأله است. مسأله این است که دستگاه استکباری میبیند، آیندهنگری دارد، میفهمد و میداند که اگر این حرکت - یعنی حرکت اسلامیِ استوار و مؤمن و متکی به ایمانها و عواطف مردم - به همین ترتیب پیش برود، ادامهی قدرت استکباری امریکا و دستیاران و دستنشاندگانش مشکل، بلکه محال خواهد شد. حق هم با آنهاست، ما هم این را پوشیده نمیداریم. البته ما در شکلدهی و راهاندازی حرکت اسلامی در جهان، هیچ نقش مستقیم و غیرمستقیمی که از روی برنامهریزی و طراحی ما باشد، نداریم؛ از اول هم نداشتیم. نقش، از آنِ اسلام است؛ یعنی همین که ملت ایران توانستهاند پرچم اسلام زندگی و زندگیساز و اسلام مبارز، نه اسلام تسلیم در مقابل دشمنان خدا، نه اسلام طاغوت و نه اسلام امریکایی - همانطوری که امام عزیزمان تعبیر کردند - بلکه اسلام ناب محمّدی(ص) را بلند کنند، در دست محکم نگهدارند و متزلزل نشوند. نفس همین، برای ملتهای مسلمان دنیا امیدبخش است. ما در اینجا وظیفهی سنگینی پیدا میکنیم. آنچه تا حالا عرض کردم، وضعیت دنیا و حساسیت زمانه است؛ اما با شناختن این حساسیت، وظیفهی ما و بیش از همه وظیفهی شما جوانان، مضاعف میشود. ما باید ایران اسلامی را آنچنان آراسته کنیم و بسازیم که برای اسلام موجب آبرو بشود. یک ایرانِ بیسواد و بیبهداشت و بیرشد؛ ایرانی که آحاد مردم در آن، اتحاد و اتفاقی نداشته باشند، برای اسلام و انقلاب و نهضت اسلامی، هیچ افتخاری درست نمیکند؛ بلکه بهعکس، موجب سرشکستگی هم خواهد شد. بیانات در دیدار جمعى از پاسداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامى و کمیتهی انقلاب اسلامى1368/12/10 راه ما بحمدالله راه روشنى است، راه ما راه اسلامى است که امام به ما معرّفى کرد، راه ما راه آن اسلامى است که دشمنان خدا از آن میترسند، راه ما راه آن اسلامى است که مستضعفان و مظلومان را خوشحال و امیدوار میکند؛ نه چیزى که اسمش اسلام است، امّا از اوّل تا به آخر در خدمت دشمنان اسلام است. ما این را بهعنوان اسلام قبول نداریم؛ این همان اسلام آمریکایى است؛ تعبیر درستى که امام فقیدِ حکیم ما بارها تکرار میکردند. اسلام ناب، آن اسلامى است که ابوجهلها باید از آن بترسند؛ اگر اسلامى بود که ابوجهلها از آن نترسیدند، ابوسفیانها از آن نترسیدند و با آن دشمن نبودند، در اسلام بودن آن باید شک کنید؛ اسلام نیست. بیانات در دیدار جمعى از روحانیّون1368/12/02 امروز روحانیّت و اسلام، راه خودشان و جایگاه خودشان را کاملاً پیدا کردهاند، امّا اینجور هم نیست که افکار انحرافى بکلّى از بین رفته باشد و ریشهکن شده باشد. آن کسانى که هنوز نتوانستهاند جِلوهی انقلابىِ اسلام را درک کنند، در حوزهها باز هم هستند؛ در کسوت روحانیّت هستند. هنوز آن کسانى که به جاى کینهی آمریکا و کینهی دشمنان، قلبهاى آنها جایگاه کینهی مجاهدان فیسبیلالله و جوانان مؤمن و پرچمداران حقیقت است، در حوزهها پیدا میشوند؛ در بیرون حوزهها هم پیدا میشوند. همان متحجّرینى که امام مکرّر اشاره کردند - [یعنى] دوستداران و شیفتگان اسلام آمریکایى؛ اسلامى که روحانیّت را و دین را و معنویّت را از مسیر خود دور میکند، از مردم جدا میکند، از خدا دور میکند و مایهی شادى و آسایش دل دشمنان خدا میشود - هنوز هستند. در همهی جبههها، حضور جوانهاى مؤمن و فعّال و فضلاى جوان در سمت هدفهاى انقلاب یک ضرورت است. بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم1368/09/01 امروز، در سرتاسر عالم حقیقت روشنی محسوس است که اگر کسی از مسائل جهان مطلع باشد، این حقیقت را خواهد دید و نخواهد توانست انکار کند و آن این است که اسلام در اجتماعات بشری در حال نفوذ و رشد است؛ چه اجتماعاتی که از ظلم و ستم قدرتهای شیطانی و نظامهای طاغوتی بجان آمدهاند و به دنبال فکر و راه جدیدی هستند - مثل جوامع کشورهای آفریقایی و آسیایی و امثال اینها - و چه حتّی جوامع کشورهای اروپایی. البته، کدام اسلام؟ این، قابل بحث است؛ چون دو نوع اسلام وجود دارد که شاید بعضی از ظواهر این دو، با هم شبیه باشند، اما روح و جهتگیری آنها یکسان نیست: یکی اسلام حقیقی و قرآنی و ناب محمّدی(ص) است؛ یعنی همان اسلامی که پیروان خود را به وضع جدیدی از زندگی دعوت میکند و در خدمت صاحبان قدرت و رؤسای شرق و غرب قرار نمیگیرد. دیگری هم همان اسلامی است که ظواهر و اسم اسلام را دارد؛ امّا به آسانی در خدمت امریکا و غرب و شرق قرار میگیرد - مثل اسلامِ همین قلدرهایی که بر بعضی از کشورهای اسلامی مسلطند. آنها هم از اسلام دم میزنند؛ اما اسلام برای آنها یک دکان و وسیلهی حیات و قدرت است؛ والّا اسلام اگر همان اسلامِ قرآن باشد، تسلط امریکا بر مخازن نفتی و سرنوشت مسلمین را صریحاً رد میکند. چهطور ممکن است که کسی هم مسلمان باشد و هم مطیع و منقاد امریکا؟! هم مسلمان باشد و هم اهل فساد و انحطاط و عیش و طرب و انواع و اقسام گرفتاریهای اخلاقی؟! هم مسلمان باشد و هم به مردم ظلم کند و در رأس قدرت ظالمانهیی قرار داشته باشد و به میل دشمنان اسلام بر مسلمانها فشار وارد کند. پس، همان تعبیر «اسلام امریکایی» - که امام فقید و بزرگوارمان مکرّر بیان میکردند - تعبیر درستی برای اسلام آنچنان افراد و مدعیانی است. آنچه امروز در دلها و جوامع بشری نفوذ میکند، اسلام حقیقی و ناب و سازش ناپذیر است. لذا شما میبینید در کشورهایی که مردمِ آن مسلمان هستند - مثل بعضی از کشورهای عربی و آفریقایی که تودهی مردم مسلمانند - مساجد معمور است؛ اما جمعی بهعنوان طرفداری از اسلام قیام میکنند و حکومتهای وابسته، این جمع را زیر فشار قرار میدهند و آنها را با انواع شکنجهها، شکنجه میکنند و نهایتاً هم آنها را خرابکار مینامند!! این، به چه معناست؟ معنایش این است که آنچه در آن کشورها رایج است، چون از لُب و حقیقت اسلام فاصله دارد، لذا افراد مؤمن و دارای وجدانِ آگاه و آزاد در صدد بر میآیند که اسلام واقعی و سازشناپذیر را حاکم کنند و به همین خاطر اصطکاک پیش میآید. این، یک حقیقت است که امروز اسلام در حال پیشروی است و این، یکی از معجزات اسلام و قرآن است؛ زیرا آن قدری که علیه اسلام - بخصوص در طول ده سال اخیر - تبلیغ و اقدام شده و پول خرج شده است، شاید علیه هیچ فکر و عقیدهی دیگری در مدت مشابه، این همه تبلیغ و ضدیت و خصومت انجام نگرفته باشد. پیام به حجّاج بیتاللهالحرام اوّل ذیالحجّة ۱۴۰۹1368/04/14 آیا تضعیف اسلام و مسلمین، ایجاد تفرقه، مقابله با انقلاب اسلامی و تبرّی از اولیای خدا و تهمت و بهتان به آنها و افکار آیات خدا - ولو سیاسی هم باشد اشکالی ندارد؛ ولی حمایت از مظلومان و برائت از مشرکان و همنوایی با محرومان و ستمدیدگان و اعتراض به تسلط امریکا و اسرائیل بر کشورهای اسلامی و مخالفت با غارتگری کمپانیهای خارجی و محکوم کردن خیانت رؤسا و سلاطین مسلمانْنام و حمایت از مبارزات مسلمانان واقعی و امثال آن جرم است؟! اینجاست که سخن امام فقید ما، آن داعی الیاللَّه و فانی فیاللَّه آشکار میشود که اسلام را به اسلام ناب محمّدی(ص) و اسلام امریکایی تقسیم میکرد. اسلام ناب محمّدی، اسلام عدل و قسط است؛ اسلام عزت و اسلام حمایت از ضعفا و پابرهنگان و محرومان است؛ اسلام دفاع از حقوق مظلومان و مستضعفان است؛ اسلام جهاد با دشمنان و سازشناپذیری با زورگویان و فتنهگران است؛ اسلام اخلاق و فضیلت و معنویت است. اسلام امریکایی، چیزی به نام اسلام است که در خدمت منافع قدرتهای استکباری و توجیهکنندهی اعمال آنهاست؛ بهانهیی برای انزوای اهل دین و نپرداختن آنان به امور مسلمین و سرنوشت ملتهای مسلمان است؛ وسیلهیی برای جدا کردن بخش عظیمی از احکام اجتماعی و سیاسی اسلام از مجموعهی دین و منحصر کردن دین به مسجد است (و مسجد نه به عنوان پایگاهی برای رتق و فتق امور مسلمین - چنانکه در صدر اسلام بوده است - بلکه به عنوان گوشهیی برای جدا شدن از زندگی و جدا کردن دنیا و آخرت). اسلام امریکایی، اسلام انسانهای بیدرد و بیسوزی است که جز به خود و به رفاه حیوانی خود نمیاندیشند؛ خدا و دین را همچون سرمایهی تجار، وسیلهیی برای زراندوزی یا قدرتطلبی میدانند و همهی آیات و روایاتی را که برخلاف میل و منفعتشان باشد، بیمحابا به زاویهی فراموشی میافکنند و یا وقیحانه تأویل میکنند. اسلام امریکایی، اسلام سلاطین و رؤسایی است که منافع ملتهای محروم و مظلوم خود را در آستانهی آلههی امریکایی و اروپایی قربان میکنند و در مقابل، به حمایت آنان برای ادامهی حکومت و قدرت ننگین خود چشم میدوزند؛ اسلام سرمایهدارانی است که برای تأمین سود خود، پا بر همهی فضیلتها و ارزشها میکوبند. آری، این اسلام امریکایی است که مردم را به دوری از سیاست و فهم و بحث و عمل سیاسی میخواند؛ ولی اسلام ناب محمّدی، سیاست را بخشی از دین و غیرقابل جدایی از آن میداند و همهی مسلمین را به درک و عمل سیاسی دعوت میکند؛ و این چیزی است که ملتهای مسلمان باید همواره از امام فقید خود و زبان گویای اسلام به یاد داشته باشند. مقالات
مرتبط
|