عناصر ماندگاری انقلاب

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار مردم قم ضمن مقایسه‌ی انقلاب اسلامی با برخی حوادث مهم تاریخ معاصر ایران و جهان از جمله «نهضت ملی شدن صنعت نفت»، «قیام مشروطیت» و انقلاب‌های شوروی و فرانسه به موضوع «ماندگاری انقلاب اسلامی»  پرداختند. ایشان با بیان این مطلب که همهی همّت دشمنان این است که این ماندگاری را به هم بزنند فرمودند: «این ماندگاری را بایستی بهعنوان یک هدف در نظر داشت و در این فکر بود که چگونه تأمین خواهد شد. نگاه کنید ببینید عناصر ماندگاری انقلاب چیست، آن عناصر را باید تکتکِ ما تأمین کنیم، همهی ما باید تأمین کنیم.»
به همین مناسبت پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR گزیده‌ای از بیانات رهبر انقلاب درباره‌ی «عناصر ماندگاری انقلاب» را منتشر می‌کند.


دریافت جدول: عکس | PDF

زمینه‌ها
عناصر ماندگاری انقلاب
ماندگاری ]انقلاب[ را بایستی به‌عنوان یک هدف در نظر داشت و در این فکر بود که چگونه تأمین خواهد شد. نگاه کنید ببینید عناصر ماندگاری انقلاب چیست، آن عناصر را همه‌ی ما باید تأمین کنیم. ۱۳۹۴/۱۰/۱۹
ساختار
حقوقی و قانونی نظام
حفظ ساختار حقوقی نظام مطابق قانون اساسی ۱۳۸۷/۰۹/۲۴ ، ۱۳۸۰/۱۰/۱۹
وجود جایگاه رهبری و ولایت فقیه ۱۳۸۵/۰۳/۱۴
مشروع بودن قوانین در صورت انطباق با اسلام ۱۳۸۵/۰۳/۱۴
ساختار
حقیقی و آرمان‌های نظام
حفظ ساخت حقیقی و آرمانهای جمهوری اسلامی  نظام ‌۱۳۸۷/۰۹/۲۴
پایبندی به فلسفه‌ی سیاسی و مکتب سیاسی امام ۱۳۸۳/۰۳/۱۴
توازن و همراهی ابعاد گوناگون انقلاب با نیازهای بشر                                  ۱۳۸۷/۰۳/۱۴
مبتنی بودن بر ارزشهای دینی و اخلاقی و معنوی ‌۱۳۶۸/۱۱/۲۰
اراده و خواست مردم در تشکیل و اداره‌ی حکومت ۱۳۶۸/۱۱/۲۰
علاقه تاریخی مردم برای ریشه‌کن کردن حکومت سلطه و رسیدن به آزادی ۱۳۸۷/۰۹/۲۴
صراحت و شفّافیت مواضع جمهوری اسلامی   ۱۳۹۲/۱۱/۱۹
دشمن‌ستیزی   ۱۳۸۰/۰۳/۱۴
مسئولان نظام حفظ تقوا و شجاعت و خودآگاهی   ۱۳۸۰/۱۰/۱۹
احساس مسئولیت حقیقی    ۱۳۸۲/۰۷/۲۲
مجاهدت و مبارزه‌ى در میدانهاى مختلف     ۱۳۹۳/۰۳/۰۴
تقویت جناح فرهنگی مؤمن    ۱۳۹۲/۱۲/۱۵
ایجاد زمینه شکوفایی استعدادهای آحاد ملت و جوانان در رشته‌های مختلف  ‌۱۳۸۴/۰۲/۱۱
تقویت نیروی نظامی در حد متعارف   ‌۱۳۸۴/۰۲/۱۱
تقویت علم و فناوری    ‌۱۳۸۴/۰۲/۱۱
مردم تفکّر و ایمان عمیق اسلامی     ۱۳۷۹/۰۷/۱۴ ، ۱۳۸۰/۱۰/۱۹
اخلاص         ۱۳۷۲/۱۰/۲۶
غیرت دینی جوانها           ۱۳۸۸/۱۰/۱۹
مجاهدت و قیام‌لله و  انجام تکلیف الهی    ۱۳۷۵/۱۰/۱۹ ، ۱۳۹۳/۰۳/۰۴
شهادتها و مقاومتهای خالصانه شهدا و جانبازان    ‌۱۳۶۹/۰۵/۲۴
بسیج       ۱۳۸۸/۰۹/۰۴
بصیرت        ۱۳۸۸/۱۰/۱۹
پشتیبانی واقعی از انقلاب    ۱۳۷۳/۱۱/۲۸ ، ۱۳۹۰/۰۵/۱۹
وحدت کلمه و همبستگی ملی     ۱۳۶۸/۰۴/۲۱ ، ‌۱۳۸۴/۰۲/۱۱
 
* انقلاب کهنه‌شدنی نیست
عشق و ایمان، همت و بصیرت؛ اینها را انقلاب به مردم ما و جامعه‌ی ما داد؛ لذا انقلاب شد همان شجره‌ی طیبه‌ای که در قرآن از آن نام برده شده است: «أ لم تر کیف ضرب الله مثلا کلمة طیّبة کشجرة طیّبة». کلمه‌ی طیب مثل درخت نیکونهاد و سالم و طیب است. «اصلها ثابت و فرعها فی السّماء»؛ ریشه‌دار، دارای ریشه‌ی عمیق و مستحکم و دارای شاخ و برگ فراگیر. «تؤتی اکلها کلّ حین باذن ربّها»؛ میوه‌ی مطابق فصل، میوه‌ی مطابق نیاز در اختیار و در دسترس جامعه قرار میدهد. این کلمه‌ی طیبه است؛ انقلاب یک چنین چیزی است. حرکت انقلابی‌ای که امام بزرگوار ما -آن رهروِ حقیقىِ راه طیبین و اولیاء و شهدا و معصومین و صدیقین- در مقابل پای ما گذاشت، همان کلمه‌ی طیبه است.
یک روز نیازِ حرکت دفاعی در درون جامعه بود، یک روز نیازِ حرکت دفاعی در مرزهای کشور بود، یک روز نیازِ به علم و دانش است، یک روز نیازِ به تحکیم عقاید و ایمانهاست، یک روز نیازِ به خدمتگزاری است؛ در همه‌ی این شرائط، میوه‌های متناسب با فصل در اختیار مردم گذاشته میشود. این حرکتِ انقلاب است.
عده‌ای خیال کردند انقلاب کهنه شد یا کهنه‌شدنی است. اعلام کردند انقلاب تمام شد! خودشان تمام شده بودند؛ خودشان ذخیره‌شان ته کشیده بود، قادر به ادامه‌ی راه نبودند؛ دنیا را، جامعه را، انقلاب را به خودشان قیاس کردند؛ اشتباه کردند. «نسوا الله فأنساهم انفسهم»؛ وقتی با خدا قطع رابطه شد، انسان حتّی خودش را هم درست نمیتواند بشناسد، چه برسد به جامعه‌اش، چه برسد به آرمانهایش. چه جور انسان با خدا قطع رابطه میکند؟ وقتی که هوسها، گرایشهای مادی، خودمحوریها بر جان انسان غلبه پیدا کرد و این جاذبه‌ها مثل تار عنکبوتی، حشره‌ی ضعیفِ همت و ایمان آنها را در خود فرا گرفت، آن وقت متوقف میشوند. اینجوری داشتیم. در گذشته هم داشتیم، در آینده هم خواهیم داشت؛ اینها ریزشها هستند. آن کسانی که از راه انقلاب و مسیر انقلاب باز میمانند، لزوماً کسانی نیستند که از اول، کمر دشمنی با انقلاب بسته‌اند. وقتی که انگیزه‌ی مادی بر انسان غلبه کرد، در راه میماند؛ وقتی هدفهای کوچک و حقیرِ شخصی: رسیدن به مال و منال، رسیدن به تجملات، رسیدن به ریاست، رسیدن به قدرت، برای انسان شد هدف، هدف اصلی از یاد میرود.
در یک مسیر وقتی که ما در پی آن هستیم که به محلی، به هدفی برسیم، اگر در راه سبزه‌زاری، یک چشمه‌ای، قهوه‌خانه‌ی خوبی پیدا شد و پامان سست شد و آنجا را هدف فرض کردیم، دلمان خوش شد به اینکه این لحظه را خوش بگذرانیم، هدف از یاد خواهد رفت؛ از راه خواهیم ماند. این بلائی بود که سرِ بعضی آمد، دیگران را هم به خودشان قیاس کردند، گفتند انقلاب تمام شد، گفتند امام فراموش شد؛ اشتباه میکردند. انقلاب یک حقیقت خدائی است، متکی به ایمانهاست، متکی به احساسات عاشقانه است، متکی به بصیرت است. مگر تمام میشود؟ لذا من بارها گفته‌ام، الان هم میگویم: نسل جوان امروز ما که نسل سوم انقلاب است، از جوانان نسل اول اگر ایمانشان قویتر نباشد، پرشورتر نباشد، بصیرتشان روشن‌تر نباشد، یقیناً عقب‌تر نیستند.
بیانات در دیدار جهادگران بسیج سازندگی۱۳۸۹/۰۶/۳۱

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif دانلود نسخه موبایل | دانلود با کیفیت پایین | دانلود با کیفیت بالا

* کلمه حق ماندگار است
جوانهای عزیزی که امام را ندیدند، دوران دفاع هشت ساله را ندیدند، «باکری» ها را ندیدند، شخصیتهای فداکار آن روز را که شهید شدند، ندیدند، اما با همان قدرت، با همان استقامت و با همان بصیرتی در صحنه حاضر میشوند که آن روز جوان تبریزی در بیست و نهم بهمن وارد میدان شد و در طول دوران جنگ تحمیلىِ هشت ساله، در جبهه‌های مختلف از خود دلاوری و فداکاری نشان داد. امروز جوانهای ما همین جورند. این معنایش چیست؟ چرا؟ قضیه چیست؟ قضیه را در حقانیت این سخن باید جستجو کرد: «سخن انقلاب، سخن حق». این، خاصیت حق است. «مثلا کلمة طیّبة کشجرة طیّبه»؛ این یک درخت پاکیزه و سالم و خوش‌نهادی است که در زمین سالم رشد میکند. «اصلها ثابت و فرعها فی السّماء»؛ ریشه‌اش محکم است، شاخ و برگش هم رفته بالا. «تؤتی اکلها کلّ حین باذن ربّها»؛ (۳) میوه‌ی او هم همیشگی است و در هر فصلی میوه‌ی خود را میدهد. یعنی یک بار مصرف نیست، مثل خیلی از این حرکاتی که در دنیا انجام میگیرد؛ به اسم انقلاب یا کودتا یا غیر ذلک حکومتها را تغییر میدهند، اما یک بار مصرفند؛ بعد در یک دوره‌ی کوتاهی، قضیه به شکل قبل از آن حرکت و نهضت یا گاهی بدتر برمیگردد. کلمه‌ی حق اینجور نیست؛ کلمه‌ی حق ماندگار است.
 امروز حرکت انقلاب، هدفهای انقلاب، همان چیزهائی است که در روز اول ترسیم شد و امام بزرگوار و حکیم ما آنها را ترسیم کرد. این هدفها با فطرت مردم هماهنگ بود، لذا مردم آن را گرفتند؛ والّا دل میلیونها مردم را به یک سمتی متوجه کردن، کار عادیای نیست. وقتی کسی با فطرت سخن میگوید، از خدا حرف میزند، فطرتها به او متوجه میشود؛ «لو انفقت ما فی الأرض جمیعا ما الّفت بین قلوبهم و لکنّ الله الّف بینهم».(۴) دست قدرت خداست که دلها را به یک سمتی هدایت میکند؛ لذا نتیجه این میشود. در بیست و دوم بهمن، جمعیتی که در سی و یکمین سال ولادت انقلاب اسلامی در خیابانها حضور پیدا میکنند، از جمعیت سالهای قبل بیشتر است؛ نه فقط کم نشده است، کمرنگ نشده است، بلکه پُررنگ‌تر شده است، قویتر شده است؛ برخلاف آن چیزی که در طبیعت عالم وجود دارد. شما یک سنگی را داخل آب بیندازید، یک موجی ایجاد میکند؛ اما هرچه میگذرد، لحظه لحظه این موج کوچکتر، کمتر و نامحسوس‌تر میشود، تا تمام میشود. گذشت زمان، امواج اجتماعی را خاموش میکند. این چه حقیقتی است که گذشت زمان آن را خاموش نمیکند، بلکه روزبه‌روز برجسته‌تر میکند؟ مثل حادثه‌ی کربلا. آن روز در آن بیابان خالی و بدون حضور دوستان و پُر از دشمنان، حسین‌بن‌علی (علیه‌السّلام) و یارانش به شهادت میرسند، خانواده‌اش اسیر میشوند و آنها را میبرند و تمام. امروز بعد از گذشت قرنها، همان حادثه‌ای که باید در ظرف ده روز، پانزده روز اثری از آن نمی‌ماند و یادی از آن نمیشد، ببینید چقدر برجسته است؛ نه فقط در بین میلیونها شیعه در کشورهای مختلف، در بین مسلمانان، بلکه در بین غیر مسلمانان، نام حسین‌بن‌علی مثل خورشیدی میتابد؛ دلها را روشن میکند، راهنمائی میکند. انقلاب اینجوری است. این انقلاب هرچه زمان گذشته است، حقائق بیشتری را روشن کرده است.
بیانات در دیدار جمعی از مردم آذربایجان۱۳۸۸/۱۱/۲۸

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif دانلود نسخه موبایل | دانلود با کیفیت پایین | دانلود با کیفیت بالا

 
* پادزهرِ فرود انقلاب در خود این انقلاب گذاشته شده است
یک واقعیت شگفت‌آوری در انقلاب ما وجود دارد که این انقلاب را یک حالت استثنایی میبخشد و آن این است که در قوانین علوم اجتماعی درباره‌ی انقلاب‌ها، میگویند انقلاب‌ها همچنانی که یک فرازی دارند، اوجی دارند، یک فرودی هم دارند؛ مثل سنگی که شما پرتاپ میکنید؛ تا وقتی که قدرت بازوی شما پشت سر این سنگ است، برخلاف جهت جاذبه‌ی زمین حرکت میکند؛ اما وقتی این قدرت از جاذبه‌ی زمین کمتر شد، این سنگ به سمت جاذبه‌ی طبیعی زمین برمیگردد. آن قوانین میگویند تا وقتی شور و انگیزه‌ی انقلابی در مردم هست، انقلاب‌ها به سمت جلو حرکت میکنند، اوج میگیرند، بعد هم بتدریج این شور و هیجان و این عاملِ حرکت به پیش، کم میشود و در مواردی تبدیل به ضد خود میشود؛ انقلاب‌ها سقوط میکنند و برمیگردند پایین. انقلاب‌های بزرگ دنیا که در تاریخ دویست سال اخیر ما اینها را میشناسیم، بنا بر همین تحلیل، همه با آن نظریه قابل انطباق هستند؛ اما انقلاب اسلامی از این تحلیل جامعه‌شناختی بکلی مستثناست. در انقلاب اسلامی پادزهرِ فرود انقلاب در خود این انقلاب گذاشته شده است. بارها عرض کرده‌ایم که تجسم انقلاب در «جمهوری اسلامی» و در «قانون اساسی جمهوری اسلامی» است. نویسندگان قانون اساسی که از نظر امام و مکتب امام درس گرفته بودند، در خود این قانون عامل تداوم‌بخشِ انقلاب را گذاشته‌اند: پایبندی به مقررات اسلامی و مشروعیت بخشیدن به قانون، مشروط بر این که بر طبق اسلام باشد؛ و مسأله‌ی رهبری.
من چند سال قبل در مقایسه‌ی بین نظام جمهوری اسلامی و نظام شوروی سابق -که امریکاییها و غربیها توانستند نظام شوروی را مضمحل کنند و طمع بسته بودند که همان جریان را نسبت به انقلاب اسلامی انجام بدهند- گفتم که تفاوت‌های این دو نظام، تفاوت‌هایی است که نمیتواند محکومِ یک قانون باشند. در نظام جمهوری اسلامی، اساس حرکت بر پایبندی به مبانی است. آن چیزی که به عنوان مبدأ مشروعیت این نظام محسوب میشود، یعنی ولایت الهی که منتقل میشود به فقیه، مشروط است به پایبندی بر احکام الهی. آن کسی که در رتبه‌ی رهبری نشسته است، اگر نسبت به آرمان‌های اسلامی، نسبت به قوانین اسلامی از لحاظ نظری یا عملی، بیقید شود، از مشروعیت میافتد و دیگر اطاعت او بر کسی واجب نیست، بلکه جایز نیست. این، در خود قانون اساسی، یعنی در خود سند اصلی انقلاب، ثبت شده است. بنابراین، شما اگر امروز به امواج دشمنی و کینه‌ورزىِ دشمنان انقلاب اسلامی نگاه کنید، میبینید که مهم‌ترین آماج دشمنی آنها با همین دو سه اصلی است که مربوط به این عامل تضمین‌کننده و نگهدارنده‌ی انقلاب است. لذا این انقلاب شکست‌خوردنی نیست؛ این انقلاب فرود آمدنی نیست؛ این انقلاب از سیر و حرکت خود باز نمی‌ایستد؛ چون جامعه‌ی ما یک جامعه‌ی مؤمن و دینی است و دین و ایمان اسلامی در اعماق دل مردم، از همه‌ی قشرها، نفوذ دارد؛ مردم به معنای حقیقی کلمه به دین معتقدند. بنابراین، آن چیزی که جزو ارزش‌های دینی باشد، برای مردم معتبر است و حراست از آن که در قانون آمده است، از نظر مردم یک وظیفه است. الان شما مشاهده میکنید که شانزده سال بعد از رحلت امام و بیست‌وشش سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، دولتی بر سر کار می‌آید که شعار اصلىِ آن، پیروی از آرمان‌های اسلام و انقلاب و عدالت است و مردم هم رأی و دل و خواست و جهت حرکتشان همین است. هر چند دشمنان، مخالفان و کینه‌ورزان بین‌المللىِ این ملت و این انقلاب و نظام جمهوری اسلامی درباره‌ی این ملت جور دیگری فکر میکنند؛ اما ما مردم خودمان را میشناسیم و این مردم حقیقت خودشان، دل خودشان، جهتگیری خودشان را که همان جهتگیری عمیق اسلامی است، در انتخاب‌های خود و در حرکت و شعارهای خود به‌روشنی نشان میدهند.
بیانات در مراسم هفدهمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره) ۱۳۸۵/۰۳/۱۴

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif دانلود نسخه موبایل | دانلود با کیفیت پایین | دانلود با کیفیت بالا

* امام همه عناصر ماندگاری را در بنای شامخ نظام اسلامی قرار داد
سیره امام بزرگوار فقط بیان شخصیت یک انسان نیست؛ بلکه راهنمای عمل همه ملت ایران و مسلمانان جهان است؛ راهنمای عمل همه کسانی است که میخواهند در سایه اسلام، برای خود زندگی شایسته انسانی فراهم کنند. البته ملت ایران بیش از دیگران مخاطب این سخنان است؛ زیرا بار امانتی که بر دوش ماست -یعنی حفظ دستاورد عظیم این انقلاب- یک ویژگی برای ملت ایران است. با حفاظت از این ذخیره عظیم، باید شکر این نعمت را بگزاریم. این بُعد از شخصیت امام عبارت است از این‌که امام در ساخت و مهندسىِ نظام جمهوری اسلامی، همه عناصر و اجزایی را که میتوانست این نظام را استوار و ماندگار کند، مورد ملاحظه قرار داد و با مهارتِ تمام این عناصر اصلی را در درون این بنای شامخ و مستحکم کار گذاشت. این عناصر اصلی عبارت است از اسلام، مردم، قانونگرایی و دشمن‌ستیزی. امام بزرگوار در بنای نظام شامخی که به جای رژیم پوسیده سلطنتی در ایران بر سر کار آورد، این عناصر و اجزا را با دقّتِ تمام کار گذاشت؛ در عملِ خود به آنها پایبند و متعهّد ماند و در پیام و بیان و تعالیمِ خود بر آنها پافشاری کرد. امروز هم مثل بیست‌ودو سال گذشته، همه کسانی که وجود نظام اسلامی را با منافع نامشروع خودشان ناسازگار میبینند و با آن دشمنی میکنند، بیش از همه با همین چهار عنصر مقابله میکنند. عمده تلاش آنها این است که یا عنصر اسلامیّت را از نظام بگیرند؛ یا تکیه بر مردم را -با همان معنای وسیع و بدیعی که امام به آن توجّه داشت- از نظام سلب کنند؛ یا در بنای قانونی نظام خدشه کنند؛ یا هشیاری و بیدارىِ دائمی در مقابل دشمن را از نظام بگیرند و بیداری را به خواب‌آلودگی و غفلت تبدیل کنند. لذا برای ما این چهار عنصر اهمیت پیدا میکند. ...
برادران و خواهران عزیز! جوانان عزیز من! ملت عزیز ایران! اینها چهار نقطه قوّت اساسی است. هم مردم و هم مسؤولان باید قدر اینها را بدانند. این چهار عنصر موجب پایداری نظام است. این چهار عنصر موجب آن است که هیچ وقت دشمن نتواند به این نظام ضربه بزند. هر جا ما از این چهار عنصر غفلت کردیم، ضربه خوردیم. اگر ضربه اقتصادی خوردیم، اگر عقب‌ماندگی اقتصادی پیدا کردیم، اگر در زمینه‌های سیاسی دچار ضعفی شدیم، بر اثر غفلت از این عناصر بوده است. آن‌جایی که پیشرفت کردیم، آن‌جایی که عزّت به دست آوردیم، آن‌جایی که توانستیم موانع را از سر راه برداریم، آن‌جایی که دشمن را ناکام کردیم، به خاطر تکیه بر این عناصر بوده است. نگذارند و نگذارید این عناصر از دست مردم برود و مورد تهاجم قرار گیرد. نگذارید دشمن به میل خود، راه را برای تسلّط مجدّد بر این کشور هموار کند. هشیاری مسؤولان کشور و آحاد مردم لازم است.
بیانات در مراسم سالگرد رحلت امام خمینی(ره) ۱۳۸۰/۰۳/۱۴

* همین شهادت‌ها انقلاب را حفظ کرد
انقلاب ما که پیروز شد، به برکت صفا و خلوص و اخلاص و کار برای خدا و بلند شدن از سر منافع مادّی و شخصی بود. مقاومت در جنگ تحمیلی هم همین‌طور بود. این شهدای عزیز ما، یا این جانبازان، در اوج صفا و اخلاص، به استقبال شهادت رفتند و شهید شدند و همین شهادتها و مقاومتها و به استقبال خطر رفتنها بود که انقلاب را حفظ کرد، اسلام را عزیز کرد، مسلمین را قوی کرد و دشمنان اسلام و امریکا را خوار نمود.
در درون وجود ما، بزرگترین دشمن ما کمین گرفته و آن، نفس امّاره و شهوات و خودخواهی و خودپرستیهای ماست. هر لحظه‌یی که بتوانیم، این مار گزنده و این دشمن کشنده را سر جای خود بنشانیم -ولو به‌طور موقت- در آن لحظه، ما موفق و سعادتمند و قادر بر عمل و مقاومت و ایستادگی و جهاد فی‌سبیل‌الله هستیم. هر وقتی که این دشمن، سر بلند کند و عقل و نیروی معنوی و نفس رحمانی در وجود ما را سرکوب کند و تحت تأثیر خود قرار بدهد، در آن لحظه، ما در حال سکون و رکود و یا عقبگردیم. سکون، یعنی عقبگرد. این دو، یکی است.
سخنرانی در دیدار با مسؤولان بنیاد شهید، جمعی از اساتید و دانشجویان دانشگاهها و اقشار مختلف مردم ‌۱۳۶۹/۵/۲۴