news/content
پیوندهای مرتبطخاطراتخاطرات
نسخه قابل چاپ
1368/07/30

بیانات در دیدار اعضای بنیاد دایرةالمعارف اسلامی

بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم‌

خیلی خوش آمدید. از این دیدار بسیار خرسندم. با همه‌ی پیشنهادهایی که شما میفرمایید، موافقم. مثلاً محلی را برای یک مرکز تحقیقات علوم اسلامی بسازیم و به جای آن که اردنیها و سعودیها و امثال اینها - که واقعاً مایه‌های علمی کافی ندارند - این کار را بکنند، ما انجام بدهیم. با توجه به عمق فرهنگ اسلامی در ایران و علمای اسلامی قوییی که همیشه در این‌جا بوده‌اند و حالا نیز هستند؛ خیلی روشن است که مثلاً اردن، کوچکتر از آن میباشد که بتواند مانند ایران، در تحقیقات و مسایل علمی،اسلامی فعالیت کند. البته، ممکن است آدم برجسته‌یی هم در آن‌جا پیدا بشود و یا در بعضی از کشورها تحقیقاتی هم صورت گیرد و در زمینه‌های مختلف، دائرةالمعارفهایی هم نوشته شود؛ ولی یقیناً در مجموع، ما اولی هستیم.

در خصوص کار شما، دو نکته مورد تأکید وسواس‌آمیز من است؛ نکته‌ی اول این است که سعی شود مقالاتی که در این دایرةالمعارف تهیه و تدوین میشود، در حد اعلای توان علمی و تحقیقی باشد و به آن اتقان و متانت بدهیم؛ چون ایران با مایه‌ی علمی و عمق فرهنگ اسلامی و دارای این همه سوابق و کتاب و دانشمند، به عنوان مرکز و پایگاه اسلام شناخته میشود. آن چیزی که به‌عنوان دائرةالمعارف اسلامی یا دانشنامه‌ی جهان اسلام در این‌جا فراهم میشود، باید واقعاً در حد ممکن مقالاتش از لحاظ اتقان و متانت در ردیف بالا باشد. لذا برای پرداخت نهایی، باید از ویرایشگران مجرب بهره گرفت.

این واقعاً خیلی مهم است که ببینیم در نهایت، این مقالات کجا و توسط چه کسانی پرداخت نهایی میشود و عرضه میگردد. در تمام بخشهای مربوط به علوم انسانی و مسایل فلسفی و تاریخی و جغرافیایی و دیگر علوم، باید مجمع کوچکی از آدمهایی که دیگر هیچ شک و تردیدی در تصلّب و تسلط آنها نباشد، تشکیل شود تا پرداخت نهایی را روی متنها انجام دهند.

گاهی اوقات که دست خودم کار کوچکی است، از این که یک ذره اشکال و غلط در آن باشد، تنم میلرزد. این روحیه، قدری کار آدم را کُند خواهد کرد؛ اما به نظر من شایسته و لایق به حالِ دایرةالمعارفی که میخواهد از ایران بیرون بیاید، این است. اصلاً نباید هیچ جنبه‌ی بازاری و رقابتی و امثال اینها، در این کار راه پیدا کند. باید با خیال راحت کار انجام شود و محکم به پیش بروید. این، نکته‌یی است که من واقعاً قدری نگرانم.

نکته‌ی دوم - که شاید مقداری از نکته‌ی اول ظریفتر باشد - این است که کارهای تحقیقاتىِ نوع جدید درباره‌ی اسلام - از جمله دائرةالمعارف نویسی - را غربیها و اروپاییها (غیر مسلمین) نوشته‌اند. طبیعی است که وقتی آنها راجع به اسلام بحث میکنند، به عنوان چیزی که در خارج واقع است و بدون این که هیچ گونه دلبستگی خاصی به آن داشته باشند، درباره‌اش حرف میزنند. خوفم این است که این دائرةالمعارف ما بر اثر رنگ‌پذیری قهری از سبک کار اروپاییها، همین روند را دنبال کند.

مثلاً همین مقاله‌ی جدیدی که تدوین شده، طوری راجع به شیعه حرف میزند که آدم احساس میکند که آن شخص نسبت به این تفکر هیچ دلبستگییی ندارد. البته، ممکن است از یک نظر این کار ممدوح به حساب بیاید که مثلاً ما میخواهیم با دید علمی و بی‌طرفانه به قضیه نگاه کنیم؛ ولی من گمان نمیکنم این فکر، فکر درستی باشد. آن کسانی که نسبت به اسلام بیتفاوت مطلب نوشتند، آنها واقعاً غیر مسلمان بودند؛ امّا ما مسلمان و شیعه هستیم و راجع به عقاید و معارف اسلامی نمیتوانیم بدون دلبستگی و عواطف حرف بزنیم.

تحقیقاً کیفیت ادا و ارایه‌ی این دائرةالمعارف، با دیگر دائرةالمعارفها تفاوت میکند و این دلبستگی از اتقانش نمیکاهد. این اشتباه است که ما خیال کنیم اگر دائرةالمعارف جانبدارانه نوشته شد، از اتقان مطلب کاسته خواهد شد. نه، این طور نیست. مطلب را کاملاً متقن و با یک نوع ابراز دلبستگی در تعبیرات بنویسید؛ به‌طوری که هیچ صاحب چشم علمی خشک نتواند در آن خدشه‌یی وارد کند. چه اشکال دارد که وقتی راجع به پیامبر اسلام(ص) مینویسیم، طوری بنویسیم که شیفتگی ما به آن حضرت در مقاله‌مان محسوس باشد. ما شیفته هستیم و میخواهیم شیفتگیمان هم مشخص بشود. عین همین قضیه، راجع به بقیه‌ی معارف اسلامی است؛ مگر آن که چیزی را قبول نداشته باشیم. اگر انسان چیزی را قبول ندارد و میخواهد بیان بکند، طبعاً شیفتگی در او محسوس نخواهد بود.

من از این خائفم که آن روح خشکِ بیتفاوت اروپاییها - که شروع کننده‌ی این کار هستند - در دائرةالمعارف ما که برای اول بار در جامعه‌ی متدین اسلامی ارایه میشود، منعکس گردد. البته، در مصر دائرةالمعارف نوشتند، اما محیط آن جا متدین به اسلام نبوده و فقط میخواسته‌اند یک کار اسلامی بکنند؛ همچنان که ممکن است یک مسیحی، یک کار اسلامی - و در حقیقت علمی - بکند؛ در حالی که ما الان در یک جامعه‌ی متدین هستیم و نظام ما یک نظام متدین و دلبسته‌ی به دین است.

همین احساس پیمودن راه جدید، احساس خیلی خوبی است؛ یعنی واقعاً ما احساس کنیم که در عالم دائرةالمعارف نویسی، یک کار جدید میکنیم. به عبارت دیگر، چون تا کنون دائرةالمعارف اسلامی به قلم جمعی از مسلمانان متدین و شیفته‌ی اسلام نوشته نشده است، ما حالا میخواهیم آن کار را بکنیم. این احساس خوب است و من کاملاً موافق با آن هستم.

معمولاً در این‌طور کارها، چند درصد اشتباه هم دیده میشود. چه کار کنیم که همان درصد کوچک اشتباه هم در کتاب نماند؟ هر چه بتوانیم اشتباه نکنیم، بهتر است. اصلاً کار جمعی هم میتواند بیاشتباه در بیاید. آنچه نمیتواند بیاشتباه در بیاید، کاری است که یک نفر انجام میدهد؛ و الّا کاری که جمعی میکنند، واقعاً چه اشکالی دارد که کاری کنیم اصلاً بیاشتباه در بیاید؟

بعضی از روایات نباید با همه‌ی تفصیلاتش در دائرةالمعارف بیاید، مثلاً «باب‌اللَّه الّذی منه یعطی». در مورد این گونه روایات، چنانچه دیدیم موردی است که اگر در دنیا مطرح بشود، موجب طرح سؤالهای فراوانی میگردد که جوابی هم ندارد یا ما مجال نداریم جوابش را بدهیم، باید اشاره‌یی بکنیم و عبور نماییم. اما اگر جزو اعتقادات و معارف لازم‌المعرفه و لازم الاعتقاد بود، باید به آسانی از آن نگذریم. از جمله جاهایی که خیلی راحت میشود حق مطلب را ادا کرد و هیچ مشکلی وجود ندارد و بدون آن که از اصول کار هم خارج بشویم و از آن چیزهایی هم که خودمان قبول داریم، بیرون برویم، همین دائرةالمعارف است. مثلاً راجع به کلمه‌ی «سقیفه» که در حرف «سین» خواهد آمد، ما «سقیفه» را درست شرح میدهیم و نظرات اهل سنت و شیعه را نیز در کنار هم بیان میکنیم. عقیده‌ام این است که میشود نوشت و خوب هم میشود نوشت که بشود در همه‌ی دنیا هم چاپ و منتشر کرد.

این حرف بسیار درستی است که فرمودید ما باید از محصول تفحص و تحقیق دیگران استفاده کنیم. مثلاً فرض کنید در جغرافیا و یا تاریخ، یک مورخ و محقق اروپایی مطلبی نوشته است که ما استفاده میکنیم و همان را میآوریم. در این‌جا هیچ ابایی نیست، ولی باید سعی شود که در کنار آن، حرف ما هم زده بشود.

اخیراً کویتیها اطلس تاریخ اسلام را درست کرده‌اند که از محتوایش اطلاعی ندارم؛ ولی از لحاظ طبع، کتاب خیلی بزرگی است. پارسال، امیر کویت دو نسخه از آن را برای من فرستاد که من یک نسخه‌اش را به کتابخانه‌ی نهاد ریاست جمهوری دادم و نسخه‌ی دیگر را در کتابخانه‌ی خودم نگه داشتم. اطلس تاریخ اسلام توسط کویتیها درست شده که تقریباً بدون استثنا مورد استفاده‌ی همه‌ی مسلمانهاست. این که میگویم تقریباً، به این دلیل است که «خلیج فارس» را «خلیج عربی» نوشته است که اگر الان به ما پول دستی هم بدهند، حاضر نیستیم این کتاب را در کتابخانه‌های خودمان ترویج و یا به فارسی ترجمه کنیم؛ چون «خلیج عربی» دروغ است. اگر یک وقت خواستیم این را برگردانیم، حتماً «خلیج فارس» خواهیم نوشت. البته، یک جا هم از دستشان در رفته و تصویر یکی از نقشه‌های قدیمی را چاپ کرده‌اند و «الخلیج الفارسی» را به‌کار برده‌اند. با این که همه جا و در همان نقشه‌های قدیمی، این اصطلاح را عوض کرده‌اند، ولی یک جا تصادفاً برای اتمام حجّت، در این کتاب به این بزرگی و با این همه خرج چاپ، اصطلاح «الخلیج الفارسی» را نوشته‌اند.

غرضم این بود که گاهی اوقات تاریخ و جغرافیا را مینویسند، اما نکته‌یی در آن هست که ما نسبت به آن حساسیم. حالا این از جهت ملّیش بود که البته الان خلیج فارسی و عربی برای ما فقط ملی هم نیست؛ سیاسی و اعتقادی هم است.

مطلبی را که آقای دکتر محقق میگویند، من کاملاً تأیید میکنم. این حرف بسیار درستی است. حتّی در این باب، میشود قدری خلاصه‌گویی هم کرد. مثلاً ما قواعد فقهی داریم که در باب آن کتابهای متعددی نوشته‌اند و شاید نشود تک تک این قواعد را به صورت یک مدخل آورد یا فقط بعضی از آنها را بشود آورد؛ اما میتوان در ذیل کلمه‌ی «قاعده» مثلاً گفت که چیزی به نام قاعده‌ی فقهی در فقه ما وجود دارد و این هم نمونه‌هایش است، یا مثلاً لیستی از قواعد فقهی را در آن‌جا آورد. در قواعد فقهی هم تألیفاتی وجود دارد. هم مرحوم بجنوردی و هم آقای مکارم نوشته‌اند و از گذشته‌ها هم علمای قدیم تألیفاتی در این خصوص داشته‌اند، مثل قواعد شهید. غرض، این کارهایی است که میشود کرد و من به آن معتقدم.

ما الان در کتابها ونوشته‌ها و تحقیقات - چه فقهی و اصولی و چه فلسفی و تاریخی - گنجینه‌ی عظیمی از معارف اسلامی در اختیار داریم. نباید هم خودمان را خیلی دست کم بگیریم. دیگران تازه وارد میدان شده‌اند. ما میتوانیم اینها را در خلال معارف اسلامی عرضه کنیم. مثلاً «حکومت» و «ورود» یک اصطلاح فقهی و اصولی است. به نظر من میشود اینها را آورد؛ چون چیزهای بسیار جالبی است. من تصور میکنم برای این‌طور چیزها میتوان از فضلای حوزه‌ها هم استفاده کرد. درست است که آن آقایان به سبک تحقیقات رایج روز مطلبی نمینویسند، لیکن میتوان آن مواد را به این سبک هم درآورد.

ان‌شاءاللَّه شما آقایان موفق باشید. از زیارتتان خیلی خوشحال شدم و همان طور که عرض کردم، آماده و مشتاق هستم که گاهی اوقات به شکلی خدمت آقایان برسم و زیارتتان بکنم.

والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته‌

پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی