1387/10/12
بعثت خونگزیده بیانات رهبر انقلاب دربارهی تبلیغ و عزاداری سیدالشهداء علیهالسلام
عقل، عزت، عاطفه
سه عنصر در حرکت حضرت ابیعبداللَّه(ع) وجود دارد: عنصر منطق و عقل، عنصر حماسه و عزت، و عنصر عاطفه... ما مبلّغان، زیر نام حسینبنعلی تبلیغ میکنیم. این فرصت بزرگ را یادِ این بزرگوار به مبلّغان دین بخشیده است، که بتوانند تبلیغ دین را در سطوح مختلف انجام بدهند. هر یک از آن سه عنصر باید در تبلیغ ما نقش داشته باشد؛ هم صِرف پرداختن به عاطفه و فراموش کردن جنبهی منطق و عقل که در ماجرای حسینبنعلی(ع) نهفته است، کوچک کردن حادثه است، هم فراموش کردن جنبهی حماسه و عزت، ناقص کردن این حادثهی عظیم و شکستن یک جواهر گرانبهاست؛ این مسأله را باید همه - روضهخوان، منبری و مداح - مراقب باشیم.
بیانات در دیدار روحانیان و مبلغان در آستانهی ماه محرم ۵/۱۱/۸۴
در مجالس عزاداری ماه محرّم، این سه ویژگی باید وجود داشته باشد: ۱. عاطفه را نسبت به حسینبنعلی و خاندان پیغمبر(ع) بیشتر کند. (علقه و رابطه و پیوند عاطفی را باید مستحکمتر سازد.) ۲. نسبت به حادثهی عاشورا، باید دیدِ روشن و واضحی به مستمع بدهد. ۳. نسبت به معارف دین، هم ایجاد معرفت و هم ایجاد ایمان - ولو به نحو کمی - کند. نمیگوییم همهی منبرها باید برخوردار از همهی این خصوصیات باشند و به همهی موضوعات بپردازند؛ نه. شما اگر یک حدیثِ صحیح از کتابی معتبر را نقل و همان را معنا کنید، کفایت میکند.
بیانات در جمع روحانیون استان «کهگیلویه و بویراحمد» در آستانهی ماه محرّم ۱۷/۳/۷۳
نفس به نفس مسألهی تبلیغ، یکی از مسائل اساسی در حیات اجتماعی است و مخصوص یک دوره نیست. تبلیغ که از آن در قرآن به «بلاغ»، «بیان»، «تبیین» و از این قبیل تعبیر شده است، یکی از وظایف مقدّس، وظیفهی انبیا، وظیفهی علما، وظیفهی متفکّران و دانایان و مصلحان است. تبلیغ، یعنی رساندن. رساندنِ چه؟ رساندنِ آن حقایقی به اذهان و دلهای مخاطبان که بدون آن، دچار خسارت خواهند شد. این است که ارزش تبلیغ را بالا میبرد. تبلیغ، یک جنبهی انسانی دارد. تبلیغی که اسلام به آن امر میکند و علمای اسلام و روحانیت شیعه، در طول تاریخ به آن پایبند بودهاند، وظیفهای است که هم جنبهی الهی دارد - «لتبینّنه للنّاس و لاتکتمونه» - هم جنبهی انسانی دارد؛ چون دستگیری از دلها و ذهنها و انسانهایی است که دچار عدم علم، دچار شک و دچار جهالتند. به این وظیفه، باید با این چشم نگاه کرد.
بیانات در دیدار علما و روحانیون در آستانهی ماه محرم ۰۲/۰۲/۱۳۷۷
من عرض میکنم فقط بحث روضه نیست؛ در بیان معارف الهی، معارف اهل بیت، حدیثی که نقل میکنیم، داستانی که نقل میکنیم، نسبتی که به امام میدهیم، معرفتی که میخواهیم پایبند آن باشیم؛ در همهی اینها ما باید اتقان را رعایت کنیم. علمای ما اینهمه در فقه سر یک مسألهی جزئی کوچک کم اهمیت به وثاقت فلان راوی تکیه میکنند، اهمیت میدهند، بحث میکنند، رد و قبول میکنند، این راوی مورد قبول است یا نیست؛ برای اینکه بالاخره سند روایت را تنقیح کنند و دربیاورند؛ بگویند این سند، سند درستی است؛ که اگر سند درستی بود، به این روایت بشود اعتماد کرد؛ تا اگر اعتماد کردیم، یک حکم فرعی درجهی سه در باب طهارت یا در باب بقیهی احکام عبادی به دست بیاید. آنجا ما اینهمه اهمیت میدهیم؛ چطور در باب معارف و در باب دلبستگیهای فکری و عاطفی، به هر حدیثی، به هر روایتی، به هر حرفی و به هر گفتهیی اعتماد کنیم؟ این، قابل قبول نیست.
بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری ۱۷/۶/۸۴
خوف را همراه رجاء حتماً به دلها بدمید؛ و خوف را بیشتر. اینکه ما آیات رحمت الهی را بخوانیم و یک عدهای را غافل کنیم و نتیجهاش این بشود که خیال کنند - با یک توهّم معنویت - غرق در معنویتند و از واجبات و ضروریات دین در عمل غافل بمانند، درست نیست. در قرآن، بشارت مخصوص مؤمنین است؛ اما انذار برای همه است؛ مؤمن و کافر مورد انذارند. پیغمبر خدا گریه میکند، شخصی عرض میکند: یا رسولاللَّه! خداوند فرمود: «لیغفر لک اللَّه ما تقدّم من ذنبک و ما تأخر». این گریه برای چیست؟ عرض میکند: «أولا اکون عبدا شاکرا»؛ یعنی اگر شکر آن مغفرت را نکنم، پایهی آن مغفرت سُست خواهد شد. در همه حال، انذار باید بر دل ما و مستمعان ما حاکم باشد. راه، راهِ دشواری است؛ بشر بایست خود را برای پیمودن این راه و رسیدن به آن سرمنزل آماده کند.
بیانات در دیدار روحانیان و مبلغان در آستانهی ماه محرم ۵/۱۱/۸۴
من به منبر خیلی عقیده دارم. امروز اینترنت، ماهواره، تلویزیون و ابزارهای گوناگون ارتباطىِ فراوان هست، اما هیچکدام از اینها منبر نیست؛ منبر یعنی روبهرو و نفسبهنفس حرف زدن؛ این یک تأثیر مشخص و ممتازی دارد که در هیچکدام از شیوههای دیگر، این تأثیر وجود ندارد. این را باید نگه داشت؛ چیز باارزشی است؛ منتها بایستی آن را هنرمندانه ادا کرد تا بتواند اثر ببخشد.
بیانات در دیدار روحانیان و مبلغان در آستانهی ماه محرم ۵/۱۱/۸۴
جامعهی تبلیغی ما باید به تبلیغ به صورت یک کار اصلی و حقیقی و لازمهی قطعىِ علمِ دین نگاه کند. جامعهی علمىِ دینی - یعنی روحانیت - اولین وظیفهاش تبلیغ است. تبلیغ یک وظیفهی درجهی دومِ مخصوصِ عدّهای خاص از روحانیون نیست. شرایط و لوازم و نیازها و تلاشهایی احتیاج دارد. کسانی که اهل این کارند، باید دامن همّت به کمر بزنند و آستینها را بالا کنند و این حرکت را انجام دهند.
بیانات در دیدار جمع زیادی از روحانیون، فضلا و مبلّغان اسلامی در آستانهی ماه مبارک رمضان ۲۷/۱۰/۷۴
مبادا در حرف و منبر و تبلیغ ما - آنچه به عنوان تبلیغ داریم انجام میدهیم - حرف سُست، بیمنطق و ثابت نشدهای وجود داشته باشد. گاهی بعضی از چیزهایی که در کتابی هست و سند ندارد، خود، یک حکمت و مسألهی اخلاقی است، که دیگر سند نمیخواهد و میتوانیم آن را بیان کنیم؛ این، عیبی ندارد؛ اما یک وقت هست که یک چیزی دور از ذهن مخاطب است، که باورش برای او مشکل است؛ این را نباید بگوییم؛ چون این مسأله، او را از اصل قضیه دور میکند و موجب موهون شدن دین و مبلّغ دین در ذهن و دل او میشود و خیال میکند این، از منطق عاری است؛ در حالی که پایهی کار ما منطق است. بنابراین، منطق، عنصر اصلی در تبلیغ ماست.
بیانات در دیدار روحانیان و مبلغان در آستانهی ماه محرم ۵/۱۱/۸۴
چشمه جوشان عاطفه هم در خود حادثه و هم در ادامه و استمرار حادثه، عاطفه یک نقش تعیینکنندهای ایجاد کرده است، که باعث شد مرزی بین جریان عاشورایی و جریان شیعی با جریانهای دیگر پیدا شود. حادثهی عاشورا، خشک و صرفاً استدلالی نیست، بلکه در آن عاطفه با عشق و محبت و ترحم و گریه همراه است. قدرت عاطفه، قدرت عظیمی است؛ لذا ما را امر میکنند به گریستن، گریاندن و حادثه را تشریح کردن. زینب کبری(س) در کوفه و شام منطقی حرف میزند، اما مرثیه میخواند؛ امام سجاد بر روی منبر شام، با آن عزت و صلابت بر فرق حکومت اموی میکوبد، اما مرثیه میخواند. این مرثیهخوانی تا امروز ادامه دارد و باید تا ابد ادامه داشته باشد، تا عواطف متوجه بشود. در فضای عاطفی و در فضای عشق و محبت است که میتوان خیلی از حقایق را فهمید، که در خارج از این فضاها نمیتوان فهمید.
بیانات در دیدار روحانیان و مبلغان در آستانهی ماه محرم ۵/۱۱/۸۴
بیان ماجرای عاشورا، فقط بیان یک خاطره نیست. بلکه بیان حادثهای است که - همانطور که در آغاز سخن عرض شد - دارای ابعاد بیشمار است. پس، یادآوری این خاطره، در حقیقت مقولهای است که میتواند به برکات فراوان و بیشماری منتهی شود. لذا شما ملاحظه میکنید که در زمان ائمّه(ع)، قضیهی گریستن و گریاندن برای امام حسین علیهالسّلام، برای خود جایی دارد. مبادا کسی خیال کند که در زمینهی فکر و منطق و استدلال، دیگر چه جایی برای گریه کردن و این بحثهای قدیمی است! نه! این خیالِ باطل است. عاطفه به جای خود و منطق و استدلال هم به جای خود، هر یک سهمی در بنای شخصیت انسان دارد.
بیانات در جمع روحانیون استان «کهگیلویه و بویراحمد» در آستانهی ماه محرّم ۱۷/۳/۷۳
این همان چشمهی جوشانی است که از ظهرِ روزِ عاشورا شروع شد؛ از همان وقتی که زینب کبری(س) - طبق نقلی که شده است - بالای «تلّ زینبیه» رفت و خطاب به پیغمبر عرض کرد: «یا محمداه، صلّی علیک ملیک السّماء هذا حسینک مرمّل بالدّماء، مقطّع الاعضاء، مصلوب العامة و الرّداء.» او خواندنِ روضهی امام حسین علیهالسّلام را شروع کرد و ماجرا را با صدای بلند گفت؛ ماجرایی که میخواستند مکتوم بماند. خواهر بزرگوار امام، چه در کربلا، چه در کوفه و چه در شام و مدینه، با صدای بلند به بیان حادثهی عاشورا پرداخت. این چشمه، از همان روز شروع به جوشیدن کرد و تا امروز، همچنان جوشان است. این حادثهی عاشوراست.
بیانات در جمع روحانیون استان «کهگیلویه و بویراحمد» در آستانهی ماه محرّم ۱۷/۳/۷۳
مداحی رایج در بین ما، یک حرفهی دو جانبه است؛ فقط آوازهخوانی و شعرخوانی نیست؛ ترکیب هنرمندانهای از این دو مقوله است. البته من نمیدانم این شیوه از چه زمانی باب شده؛ از زمان صفویه است، از قبل از اوست، از بعد از اوست. بههرحال امروز در جامعهی ما رواج دارد. صدای خوش، آهنگ مناسب و شعر، سه رکن کار است. خود این شعر هم دو بخش دارد: یک بخش لفظ، یک بخش مضمون. اگر چهار پایهی اصلی مداحی - یعنی صدای خوش، آهنگ درست، لفظ خوب و مضمون حقیقی متناسب با نیاز - کامل باشد، بهترین وسیلهی تبیین است و تأثیرش از منبر و درس فقهیای که ما میگوییم بیشتر است.
بیانات در دیدار جمعی از مداحان اهلبیت به مناسبت سالروز میلاد حضرت زهرا(س) ۱۸/۰۶/۱۳۸۰
در منبر مداحی حتما در اول، فصلی اختصاص بدهید به نصیحت یا بیان معارف به زبان زیبای شعر. اصلا رسم مداحی از قدیم اینطوری بوده است؛ الان یک مقدار آن رسمها کم شده. مداح در اول منبر یک قصیده، یک ده بیت شعر - کمتر، بیشتر - فقط در نصیحت و اخلاق، با الفاظ زیبا خطاب به مردم بیان میکرد؛ مردم هم میفهمیدند و اثر هم میگذارد. من یک وقت گفتم که گاهی شعر یک مداح از یک منبر یک ساعتی ما اثرش بیشتر است. البته همیشگی نیست؛ گاهی است.اگر خوب انتخاب و اجرا شود، اینطوری خواهد بود.
بیانات در سالروز ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) ۰۵/۰۵/۱۳۸۴
چیز دیگری که بنده در بعضی از خوانندگان جلسات مداحی اطلاع پیدا کردم، استفادهی از مدحها و تمجیدهای بیمعناست، که گاهی هم مضر است. فرض کنید راجع به حضرت اباالفضل (سلاماللهعلیه) صحبت میشود؛ بنا کنند از چشم و ابروی آن بزرگوار تعریف کردن؛ مثلا قربون چشمت بشم! مگر چشم قشنگ در دنیا کم است؟ مگر ارزش اباالفضل به چشمهای قشنگش بوده؟! اصلا شما مگر اباالفضل را دیدهاید و میدانید چشمش چگونه بوده؟! اینها سطح معارف دینی ما را پایین میآورد. معارف شیعه در اوج اعتلاست.
بیانات در سالروز ولادت حضرت فاطمه زهرا (س) ۰۵/۰۵/۱۳۸۴
من شنیدهام در مواردی از آهنگهای نامناسب استفاده میشود. مثلا فلان خوانندهی طاغوتی یا غیرطاغوتی شعر عشقی چرندی را با آهنگی خوانده؛ حالا ما بیاییم در مجلس امام حسین و برای عشاق امام حسین، آیات والای معرفت را در این آهنگ بریزیم و بنا کنیم آن را خواندن؛ این خیلی بد است. خودتان آهنگ بسازید. این همه ذوق و این همه هنر وجود دارد. یقینا در جمع علاقهمندان به این جریان کسانی هستند که میتوانند آهنگهای خوب مخصوص مداحی بسازند؛ آهنگ عزا، آهنگ شادی.
بیانات در سالروز ولادت حضرت فاطمه زهرا (س) ۰۵/۰۵/۱۳۸۴
برچسبها: مبلغان؛ حضرت امام حسین(علیه السلام)؛ تبلیغ صحیح؛ عزاداریهای اهلبیت (علیهمالسلام)؛ بعثت خون؛
لطفاً نظر خود را بنویسید:
کدامنیتی : *
*
برگزیدهها
آخرینها
|