آزادی به معنای حق در مقابل باطل براساس قرآن ما راجع به آزادی از منظر حق، به اصطلاح قرآنی عمل کنیم. حق در اصطلاح قرآن - که شاید تعبیر «حق» بیش از دویست مرتبه در قرآن تکرار شده؛ خیلی چیز عجیبی است - یک معنای عمیقِ وسیعی دارد؛ که حالا آنچه به طور خلاصه و مجمل در دو کلمه شاید بشود یک معنای سطحی از آن داد، به معنای دستگاه نظاممند و هدفدار است. خدای متعال در آیات متعددی از قرآن میگوید: همهی عالم وجود بر حق آفریده شده؛ «ما خلقناهما الّا بالحقّ»،(1) «خلق اللّه السّماوات و الأرض بالحقّ»؛(2) یعنی این دستگاه عالم وجود و دستگاه آفرینش - از جمله وجود طبیعی انسان، منهای مسئلهی اختیار و اراده در انسان - یک دستگاهِ ساخته و پرداخته و به هم پیوندزدهی متصل به یکدیگر و دارای نظام و دارای هدف است. بعد عین همین مسئله را دربارهی تشریع بیان میکند. در مورد تکوین، به برخی از آیات اشاره کردم. در مورد تشریع میفرماید: «نزّل الکتاب بالحقّ»،(3) «ارسلناک بالحقّ بشیرا و نذیرا»،(4) «لقد جائت رسل ربّنا بالحقّ».(5) این حق، همان حق است؛ آن در عالم تکوین است، این در عالم تشریع است. این معنایش این است که عالم تشریع، به حکمت الهی، صددرصد منطبق با عالم تکوین است. ارادهی انسان میتواند یک گوشههائی از آن را خراب کند. البته چون منطبق با عالم تکوین است و جهت، جهت حق است - یعنی آنچه که باید باشد، حکمت الهی آن را اقتضاء کرده - لذا در نهایت، آن حرکت عمومی و کلی غلبه پیدا میکند بر همهی این کارهای جزئیای که تخطی و تخلف و انحراف از این راه است؛ بنابراین تخلفهائی ممکن است انجام بگیرد. این عالم هستی است، این هم تشریع است. خب، یکی از مواد این عالم، ارادهی انسان است؛ یکی از مواد این تشریع، آزادی انسان است؛ پس این حق است. با این دید به مسئلهی آزادی نگاه کنیم، که آزادی حق است در مقابل باطل.1391/08/23
1 )
سوره مبارکه الدخان آیه 39 ما خَلَقناهُما إِلّا بِالحَقِّ وَلٰكِنَّ أَكثَرَهُم لا يَعلَمونَ ترجمه: ما آن دو را جز بحق نیافریدیم؛ ولی بیشتر آنان نمیدانند!
2 )
سوره مبارکه العنكبوت آیه 44 خَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَالأَرضَ بِالحَقِّ ۚ إِنَّ في ذٰلِكَ لَآيَةً لِلمُؤمِنينَ ترجمه: خداوند، آسمانها و زمین را بحق آفرید؛ و در این آیتی است برای مؤمنان.
2 )
سوره مبارکه الجاثية آیه 22 وَخَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَالأَرضَ بِالحَقِّ وَلِتُجزىٰ كُلُّ نَفسٍ بِما كَسَبَت وَهُم لا يُظلَمونَ ترجمه: و خداوند آسمانها و زمین را بحقّ آفریده است تا هر کس در برابر اعمالی که انجام داده است جزا داده شود؛ و به آنها ستمی نخواهد شد!
4 )
سوره مبارکه البقرة آیه 176 ذٰلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ نَزَّلَ الكِتابَ بِالحَقِّ ۗ وَإِنَّ الَّذينَ اختَلَفوا فِي الكِتابِ لَفي شِقاقٍ بَعيدٍ ترجمه: اینها، به خاطر آن است که خداوند، کتاب (آسمانی) را به حق، (و توأم با نشانهها و دلایل روشن،) نازل کرده؛ و آنها که در آن اختلاف میکنند، (و با کتمان و تحریف، اختلاف به وجود میآورند،) در شکاف و (پراکندگی) عمیقی قرار دارند.
5 )
سوره مبارکه البقرة آیه 119 إِنّا أَرسَلناكَ بِالحَقِّ بَشيرًا وَنَذيرًا ۖ وَلا تُسأَلُ عَن أَصحابِ الجَحيمِ ترجمه: ما تو را به حق، برای بشارت و بیم دادن (مردم جهان) فرستادیم؛ و تو مسئول (گمراهی) دوزخیان (پس از ابلاغ رسالت) نیستی!
6 )
سوره مبارکه فاطر آیه 24 إِنّا أَرسَلناكَ بِالحَقِّ بَشيرًا وَنَذيرًا ۚ وَإِن مِن أُمَّةٍ إِلّا خَلا فيها نَذيرٌ ترجمه: ما تو را بحق برای بشارت و انذار فرستادیم؛ و هر امّتی در گذشته انذارکنندهای داشته است!
6 )
سوره مبارکه الأعراف آیه 43 وَنَزَعنا ما في صُدورِهِم مِن غِلٍّ تَجري مِن تَحتِهِمُ الأَنهارُ ۖ وَقالُوا الحَمدُ لِلَّهِ الَّذي هَدانا لِهٰذا وَما كُنّا لِنَهتَدِيَ لَولا أَن هَدانَا اللَّهُ ۖ لَقَد جاءَت رُسُلُ رَبِّنا بِالحَقِّ ۖ وَنودوا أَن تِلكُمُ الجَنَّةُ أورِثتُموها بِما كُنتُم تَعمَلونَ ترجمه: و آنچه در دلها از کینه و حسد دارند، برمیکنیم (تا در صفا و صمیمیّت با هم زندگی کنند)؛ و از زیر (قصرها و درختان) آنها، نهرها جریان دارد؛ میگویند: «ستایش مخصوص خداوندی است که ما را به این (همه نعمتها) رهنمون شد؛ و اگر خدا ما را هدایت نکرده بود، ما (به اینها) راه نمییافتیم! مسلّماً فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند!» و (در این هنگام) به آنان ندا داده میشود که: «این بهشت را در برابر اعمالی که انجام میدادید، به ارث بردید!»
لزوم گنجانده شدن پرهیز از اسراف،استعلا و استئثار در الگوی حکومت اسلامی مسئلهی بعد [درباب محتوای اسلامی الگوی اسلامی - ایرانیِ پیشرفت] ، مسئلهی حکومت است؛ که باز در این باب هم اسلام نظرات ویژهای دارد. صلاح فردی در امر حکومت در اسلام، یک امر بسیار مهم و اساسی است. هر کسی به هر اندازهای از مدیریت که میخواهد مباشرت کند، بایستی صلاحیت آن را در خودش به وجود بیاورد یا در خودش ببیند و بپذیرد؛ بدون این، عمل نامشروعی انجام داده. عدم علو، عدم اسراف، عدم استئثار، مسئلهی مهمی در امر حکومت است. خداوند دربارهی فرعون میفرماید: «کان عالیا من المسرفین»؛(1) یعنی گناه فرعون این است: عالی است. بنابراین برای حاکم، علو و استعلاء یک نقطهی منفی است؛ نه خود او حق دارد استعلاء کند، نه اگر اهل استعلاء است، حق دارد قدرت را قبول کند، نه مردم اجازه دارند که او را به عنوان حاکم و امام جامعه بپذیرند. استئثار یعنی همه چیز را برای خود خواستن؛ در مقابل ایثار است. ایثار یعنی همه چیز را به نفع دیگران از خود جدا کردن، استئثار یعنی همه چیز را به نفع خود از دیگران جدا کردن. علو و استعلاء و استئثار جزو نقاط منفی حکومت است. امیرالمؤمنین در نهج البلاغه دربارهی بنیامیه فرمودند: «یأخذون مال اللَّه دولا و عباد اللَّه خولا و دین اللَّه دخلا بینهم»(2). یعنی دلیل بر اینکه اینها برای حکومت صلاحیت ندارند، این است که این خصوصیت را دارند: «یأخدون مال اللَّه دولا»؛ یعنی اموال عمومی دست به دست بین خودشان میگردد، با اینکه مال عامهی مردم است. «و عباد اللَّه خولا»؛ مردم را مثل بردگان خود به حساب میآورند و استخدام میکنند. «و دین اللَّه دخلا بینهم»؛ دین خدا را هم هر جوری که دوست میدارند، دستکاری میکنند. بنابراین در حکومت، اسلام نظر دارد. این بایستی در الگوی زندگی ما برای بلندمدت حتماً گنجانده و ملاحظه شود.1389/09/10
1 )
نامه 62 : از نامههاى آن حضرت است به اهل مصر كه با مالك اشتر فرستاد، زمانى كه او را به حكومت مصر منصوب كرد أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ بَعَثَ مُحَمَّداً ( صلى الله عليه وآله ) نَذِيراً لِلْعَالَمِينَ وَ مُهَيْمِناً عَلَى الْمُرْسَلِينَ فَلَمَّا مَضَى ( عليه السلام ) تَنَازَعَ الْمُسْلِمُونَ الْأَمْرَ مِنْ بَعْدِهِ فَوَاللَّهِ مَا كَانَ يُلْقَى فِي رُوعِي وَ لَا يَخْطُرُ بِبَالِي أَنَّ الْعَرَبَ تُزْعِجُ هَذَا الْأَمْرَ مِنْ بَعْدِهِ ( صلى الله عليه وآله ) عَنْ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ لَا أَنَّهُمْ مُنَحُّوهُ عَنِّي مِنْ بَعْدِهِ فَمَا رَاعَنِي إِلَّا انْثِيَالُ النَّاسِ عَلَى فُلَانٍ يُبَايِعُونَهُ فَأَمْسَكْتُ يَدِي حَتَّى رَأَيْتُ رَاجِعَةَ النَّاسِ قَدْ رَجَعَتْ عَنِ الْإِسْلَامِ يَدْعُونَ إِلَى مَحْقِ دَيْنِ مُحَمَّدٍ ( صلى الله عليه وآله ) فَخَشِيتُ إِنْ لَمْ أَنْصُرِ الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ أَنْ أَرَى فِيهِ ثَلْماً أَوْ هَدْماً تَكُونُ الْمُصِيبَةُ بِهِ عَلَيَّ أَعْظَمَ مِنْ فَوْتِ وِلَايَتِكُمُ الَّتِي إِنَّمَا هِيَ مَتَاعُ أَيَّامٍ قَلَائِلَ يَزُولُ مِنْهَا مَا كَانَ كَمَا يَزُولُ السَّرَابُ أَوْ كَمَا يَتَقَشَّعُ السَّحَابُ فَنَهَضْتُ فِي تِلْكَ الْأَحْدَاثِ حَتَّى زَاحَ الْبَاطِلُ وَ زَهَقَ وَ اطْمَأَنَّ الدِّينُ وَ تَنَهْنَهَ
وَ مِنْهُ : إِنِّي وَ اللَّهِ لَوْ لَقِيتُهُمْ وَاحِداً وَ هُمْ طِلَاعُ الْأَرْضِ كُلِّهَا مَا بَالَيْتُ وَ لَا اسْتَوْحَشْتُ وَ إِنِّي مِنْ ضَلَالِهِمُ الَّذِي هُمْ فِيهِ وَ الْهُدَى الَّذِي أَنَا عَلَيْهِ لَعَلَى بَصِيرَةٍ مِنْ نَفْسِي وَ يَقِينٍ مِنْ رَبِّي وَ إِنِّي إِلَى لِقَاءِ اللَّهِ لَمُشْتَاقٌ وَ حُسْنِ ثَوَابِهِ لَمُنْتَظِرٌ رَاجٍ وَ لَكِنَّنِي آسَى أَنْ يَلِيَ أَمْرَ هَذِهِ الْأُمَّةِ سُفَهَاؤُهَا وَ فُجَّارُهَا فَيَتَّخِذُوا مَالَ اللَّهِ دُوَلًا وَ عِبَادَهُ خَوَلًا وَ الصَّالِحِينَ حَرْباً وَ الْفَاسِقِينَ حِزْباً فَإِنَّ مِنْهُمُ الَّذِي قَدْ شَرِبَ فِيكُمُ الْحَرَامَ وَ جُلِدَ حَدّاً فِي الْإِسْلَامِ وَ إِنَّ مِنْهُمْ مَنْ لَمْ يُسْلِمْ حَتَّى رُضِخَتْ لَهُ عَلَى الْإِسْلَامِ الرَّضَائِخُ فَلَوْ لَا ذَلِكَ مَا أَكْثَرْتُ تَأْلِيبَكُمْ وَ تَأْنِيبَكُمْ وَ جَمْعَكُمْ وَ تَحْرِيضَكُمْ وَ لَتَرَكْتُكُمْ إِذْ أَبَيْتُمْ وَ وَنَيْتُمْ أَ لَا تَرَوْنَ إِلَى أَطْرَافِكُمْ قَدِ انْتَقَصَتْ وَ إِلَى أَمْصَارِكُمْ قَدِ افْتُتِحَتْ وَ إِلَى مَمَالِكِكُمْ تُزْوَى وَ إِلَى بِلَادِكُمْ تُغْزَى انْفِرُوا رَحِمَكُمُ اللَّهُ إِلَى قِتَالِ عَدُوِّكُمْ وَ لَا تَثَّاقَلُوا إِلَى الْأَرْضِ فَتُقِرُّوا بِالْخَسْفِ وَ تَبُوءُوا بِالذُّلِّ وَ يَكُونَ نَصِيبُكُمُ الْأَخَسَّ وَ إِنَّ أَخَا الْحَرْبِ الْأَرِقُ وَ مَنْ نَامَ لَمْ يُنَمْ عَنْهُ وَ السَّلَامُ . ترجمه: اما بعد، خداوند سبحان محمّد صلّى اللّه عليه و آله را ترساننده جهانيان از عذاب فردا، و گواه بر انبيا فرستاد. چون از جهان در گذشت- صلّى اللّه عليه و آله- پس از او مسلمانان در رابطه با خلافت به نزاع برخاستند.
به خدا قسم در قلبم نمىافتاد، و بر خاطرم نمىگذشت كه عرب پس از پيامبر صلّى اللّه عليه و آله خلافت را از خاندانش بيرون برند، يا آن را بعد از او از من دور دارند.
چيزى مرا شگفت زده نكرد مگر شتافتن مردم به جانب فلان كه با او بيعت مىكردند. از مداخله در كار دست نگاه داشتم تا آنكه مشاهده نمودم گروهى از اسلام باز گشته، و مردم را به نابود كردن دين محمّد صلّى اللّه عليه و آله دعوت مىكنند،
ترسيدم اگر به يارى اسلام و اهلش برنخيزم رخنهاى در دين ببينم يا شاهد نابودى آن باشم كه مصيبت آن بر من بزرگتر از فوت شدن حكومت بر شماست، حكومتى كه متاع دوران كوتاه زندگى است، و همچون سراب از بين مىرود، يا همچون ابر از هم مىپاشد.
بنا بر اين در ميان آن فتنهها قيام كردم تا باطل از بين رفت و نابود شد، و دين به استوارى و استحكام رسيد.
و قسمتى از اين نامه است
به خدا قسم اگر به تنهايى با دشمنان روبرو شوم در حالى كه تمام زمين را پر كرده باشند، مرا نه باك است و نه ترس. من بر گمراهى آنان و هدايت خويش از جانب خود بر بصيرت از سوى پروردگارم بر يقينم. هر آينه من آرزومند لقاى خدايم و به پاداش نيك او در انتظار و اميد،
اما تأسّفم از اين است كه حكومت اين امت به دست بىخردان و تبهكاران افتد، و مال خدا را در بين خود دست به دست كنند، و عباد حق را به بردگى گيرند، و با شايستگان به جنگ خيزند، و فاسقان را همدست خود نمايند،
زيرا از اينان كسى است كه در ميان شما شراب حرام نوشيد، و حدّى كه در اسلام مقرر بود بر او جارى گشت، و هم از اينان كسى است كه مسلمان نشد تا اينكه براى اسلام آوردنش به او بخشش كمى شد.
اگر از حكومت اين نابكاران بر شما نمىترسيدم اين مقدار شما را ترغيب و توبيخ نمىكردم، و در جمع و تحريك شما كوشش روا نمىداشتم، و زمانى كه سر باز زديد و سستى نموديد رهايتان مىكردم.
آيا شما نمىبينيد سرزمين شما با حمله دشمن كم شده، و شهرهايتان تحت فرمان آنان در آمده، و كشورهايتان ربوده شده، و در شهرهاى شما جنگ در گرفته
خدا شما را بيامرزد، به جانب جنگ با دشمنانتان كوچ كنيد، و خود را بر زمين سنگين مسازيد كه تن به خوارى بسپاريد، و به ذلّت برگرديد، و پستترين برنامه نصيب شما شود. مرد جنگجو هميشه بيدار و هوشيار است، و هر كه از دشمن آسوده بخوابد دشمن نسبت به او نخواهد خفت. و السلام
1 )
سوره مبارکه الدخان آیه 31 مِن فِرعَونَ ۚ إِنَّهُ كانَ عالِيًا مِنَ المُسرِفينَ ترجمه: از فرعون که مردی متکبر و از اسرافکاران بود!
استجابت دعا، وعده قطعی الهی امروز در خطبهی اوّل میخواهم صحبت کوتاهی درباب وعدهی الهی در استجابت دعا عرض کنم. یکی از وظایف ما در ماه رمضان، دعا کردن است. دعا انسان را به خدا نزدیک میکند؛ معارف را در دل انسان ماندگار و مؤثّر میکند؛ ایمان را قوی میکند؛ علاوه بر اینکه مضمون دعا - که خواستن از خداست - انشاءاللَّه مستجاب میشود و خواستهی انسان برآورده میگردد؛ یعنی دعا از چند سو دارای برکات بزرگ است. لذاست که در قرآن کریم، بارها در باب دعا و دعایی که بندگان صالح خدا کردهاند، سخن گفته شده است. همه اینها برای آن است که به ما درس داده شود. انبیای الهی در مواقع سختی دعا میکردند و از خدای متعال کمک میخواستند: «فدعا ربه انّی مغلوب فانتصر»(1) که از قول حضرت نوح علیهالسّلام نقل شده است. یا از قول حضرت موسی علیهالسّلام نقل شده است: «فدعا ربه ان هؤلاء قوم مجرمون»(2). موسی به خدا شکایت کرد و به او پناه برد. خدای متعال در چند آیه از آیات قرآن وعده کرده است که دعا را مستجاب خواهد کرد. یکی از آیات، همین آیهی مبارکهی «و قال ربّکم ادعونی استجب لکم»(3) است؛ یعنی پروردگار شما فرموده است که مرا دعا کنید، تا استجابت کنم. ممکن است استجابت به معنای برآورده شدنِ صددرصد آن خواسته هم نباشد. گاهی ممکن است قوانین خلقت، اقتضای این را نکند که خدا آن حاجت را حتماً برآورده کند. در مواردی قوانینی وجود دارد که آن خواسته برآورده شدنی نیست، یا بهزودی برآورده شدنی نیست. در غیر این موارد، قاعدتاً خدای متعال پاسخش این است که خواستهی شما را برآورده میکند؛ همچنان که در دعای شریف ابیحمزهی ثمالی- که در سحرهای ماه رمضان خوانده میشود - به همین معنا اشاره میکند. در قرآن فرموده است: «و سئلوا اللَّه من فضله ان اللَّه کان بکلّ شیءٍ علیما»(4)؛ اگرچه خدا عالم است و نیازهای شما را میداند، اما شما از خدا بخواهید و به خدا عرض کنید. این آیه را در دعا ذکر میکند. البته در دعای شریف: «ان اللَّه کان بکلّ شیءٍ رحیما» دارد؛ اما در قرآن «کان بکلّ شیءٍ علیما» است. بعد میفرماید: «و لیس من صفاتک یا سیدی ان تأمر بالسؤال و تمنع العطیّه»(5). امام سجاد علیهالسّلام عرض میکند: پروردگارا! عادت تو این نیست که مردم را به خواستن امر کنی؛ اما آنچه که آنها خواستند به آنها ندهی. یعنی معنای کرم الهی و رحمت الهی و قدرت محیطهی الهی این است که اگر میگوید بخواهید، اراده فرموده است که آن خواسته را اجابت کند. این همان وعدهی الهی است که در همین آیهای که در اوّل خطبه تلاوت کردم، صریح این معنا را بیان میکند: «و اذا سألک عبادی عنّی فانّی قریبٌ اجیب دعوة الدّاع اذا دعان»(6)؛ هرگاه بندگان من دربارهی من از تو سؤال کنند که کجاست، بگو ای پیامبر، من نزدیکم و پاسخ میگویم و دعوت و خواستهی آن کسی را که از من میخواهد و مرا میخواند، اجابت میکنم. هر کس خدا را بخواند، پاسخی در مقابلش هست: «لکلّ مسألة منک سمع حاضر و جواب عتید»(7)؛ هر سؤالی از خدا، هر خواستهای از خدا، یک پاسخ قطعی در مقابل دارد. این خیلی مهمّ است و باید بندگان مؤمن خدا آن را خیلی قدر بدانند. حالا کسی که ایمان ندارد، طبیعی است که از این موقعیت - مثل خیلی از موقعیتهای دیگر - استفاده نمیکند. این وعدهی قطعی الهی است؛ یعنی خدای متعال هر خواستهای را جواب خواهد داد.1377/10/04
1 )
سوره مبارکه القمر آیه 10 فَدَعا رَبَّهُ أَنّي مَغلوبٌ فَانتَصِر ترجمه: او به درگاه پروردگار عرضه داشت: «من مغلوب (این قوم طغیانگر) شدهام، انتقام مرا از آنها بگیر!»
2 )
سوره مبارکه الدخان آیه 22 فَدَعا رَبَّهُ أَنَّ هٰؤُلاءِ قَومٌ مُجرِمونَ ترجمه: (آنها هیچ یک از این پندها را نپذیرفتند، و موسی) به پیشگاه پروردگارش عرضه داشت: اینها قومی مجرمند!
3 )
سوره مبارکه غافر آیه 60 وَقالَ رَبُّكُمُ ادعوني أَستَجِب لَكُم ۚ إِنَّ الَّذينَ يَستَكبِرونَ عَن عِبادَتي سَيَدخُلونَ جَهَنَّمَ داخِرينَ ترجمه: پروردگار شما گفته است: «مرا بخوانید تا (دعای) شما را بپذیرم! کسانی که از عبادت من تکبّر میورزند به زودی با ذلّت وارد دوزخ میشوند!»
4 )
سوره مبارکه النساء آیه 32 وَلا تَتَمَنَّوا ما فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعضَكُم عَلىٰ بَعضٍ ۚ لِلرِّجالِ نَصيبٌ مِمَّا اكتَسَبوا ۖ وَلِلنِّساءِ نَصيبٌ مِمَّا اكتَسَبنَ ۚ وَاسأَلُوا اللَّهَ مِن فَضلِهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُلِّ شَيءٍ عَليمًا ترجمه: برتریهایی را که خداوند برای بعضی از شما بر بعضی دیگر قرار داده آرزو نکنید! (این تفاوتهای طبیعی و حقوقی، برای حفظ نظام زندگی شما، و بر طبق عدالت است. ولی با این حال،) مردان نصیبی از آنچه به دست میآورند دارند، و زنان نیز نصیبی؛ (و نباید حقوق هیچیک پایمال گردد). و از فضل (و رحمت و برکت) خدا، برای رفع تنگناها طلب کنید! و خداوند به هر چیز داناست.
5 )
مصباح المتهجد ، شیخ طوسی، ص 583
اقبال الاعمال ، سید بن طاووس : ص 67 ؛
بحارالانوار،علامه مجلسی : ج 95 ص 83 ؛
مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، ص 186 (دعای ابوحمزه ثمالی)؛
... وَ أَعْلَمُ أَنَّكَ لِلرَّاجِی بِمَوْضِعِ إِجَابَةِ وَ لِلْمَلْهُوفِينَ بِمَرْصَدِ إِغَاثَةٍ وَ أَنَّ فِی اللَّهْفِ إِلَى جُودِكَ وَ الرِّضَا بِقَضَائِكَ عِوَضاً مِنْ مَنْعِ الْبَاخِلِينَ وَ مَنْدُوحَةً عَمَّا فِی أَيْدِی الْمُسْتَأْثِرِينَ وَ أَنَّ الرَّاحِلَ إِلَيْكَ قَرِيبُ الْمَسَافَةِ وَ أَنَّكَ لَا تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِكَ إِلَّا أَنْ تَحْجُبَهُمُ الْأَعْمَالُ دُونَكَ وَ قَدْ قَصَدْتُ إِلَيْكَ بِطَلِبَتِی وَ تَوَجَّهْتُ إِلَيْكَ بِحَاجَتِی وَ جَعَلْتُ بِكَ اسْتِغَاثَتِی وَ بِدُعَائِكَ تَوَسُّلِی مِنْ غَيْرِ اسْتِحْقَاقٍ لِاسْتِمَاعِكَ مِنِّی وَ لَا اسْتِيجَابٍ لِعَفْوِكَ عَنِّی بَلْ لِثِقَتِی بِكَرَمِكَ وَ سُكُونِی إِلَى صِدْقِ وَعْدِكَ وَ لَجَئِی إِلَى الْإِيمَانِ بِتَوْحِيدِكَ وَ ثِقَتِی بِمَعْرِفَتِكَ مِنِّی أَنْ لَا رَبَّ لِی غَيْرُكَ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ وَحْدَكَ لَا شَرِيكَ لَكَ اللَّهُمَّ أَنْتَ الْقَائِلُ وَ قَوْلُكَ حَقٌّ وَ وَعْدُكَ صِدْقٌ- وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ ... إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُمْ رَحِيماً وَ لَيْسَ مِنْ صِفَاتك يَا سَيِّدِی أَنْ تَأْمُرَ بِالسُّؤَالِ وَ تَمْنَعَ الْعَطِيَّةَ وَ أَنْتَ الْمَنَّانُ بِالْعَطِيَّاتِ عَلَى أَهْلِ مَمْلَكَتِكَ وَ الْعَائِدُ عَلَيْهِمْ بِتَحَنُّنِ رَأْفَتِك ... ترجمه: می دانم كه تو انسان امیدوار را اجابت می كنی و انسان گرفتار را دادرس و كمك كننده ای و می دانم پناه به جود و بخششت و خشنودی به تقدیرت جانشین دریغ داشتن بخيلان و راه چاره ایست از آنچه در دستان خودخواهان است و اى پروردگار من آنكه به سوى تو سفر می كند فاصله او به تو نزديك است و تو از آفريدگان خود پنهان نمىشوى مگر آنكه كردارشان آنان را از تو بپوشاند و من با خواسته و حاجت خویش رو به تو آورده ام و كمك خواهیم را به تو قرار داده ام و به دعای تو تقرب می جویم بدون اینكه استحقاق شنیدنش از من و لزوم عفو و گذشتت داشته باشم بلكه به اطمینانم از بزرگواریت و اعتمادم به وعده راستینت و پناهم به ایمان به یگانگیت و اعتمادم به شناخت از تو كه پروردگاری جز تو برای من نیست و خدایی نیست جز تو كه یگانه هستی و شریكی برای تو نیست. خدایا تو گفتی و سخن تو حقیقت است و و عده ات راست است كه «از فضل خداوند بخواهید كه براستی خداوند نسبت به شما مهربان است» و ای سرور من در وصف تو نیست كه به خواستن فرمان دهی و حال آنكه از بخشش دریغ ورزی و براستی كه تو نسبت به عطایا بر آفریده هایت بسیار بخشنده ای و بر ایشان مهربان و دلسوزی،
6 )
سوره مبارکه البقرة آیه 186 وَإِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنّي فَإِنّي قَريبٌ ۖ أُجيبُ دَعوَةَ الدّاعِ إِذا دَعانِ ۖ فَليَستَجيبوا لي وَليُؤمِنوا بي لَعَلَّهُم يَرشُدونَ ترجمه: و هنگامی که بندگان من، از تو در باره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم! دعای دعا کننده را، به هنگامی که مرا میخواند، پاسخ میگویم! پس باید دعوت مرا بپذیرند، و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند (و به مقصد برسند)!
7 )
مصباحالمتهجد،شیخ طوسی ص801 ؛
إقبالالأعمال،سید بن طاووس، ص621 ؛
البلدالأمين،كفعمی ،ص 178 ؛
بحارالأنوار،مجلسی، ج 83 ص 58 ؛
« يا من يملك حوائج السائلين و يعلم ضمير الصامتين لكل مسألة منك سمع حاضر و جواب عتيد اللهم و مواعيدك الصادقة و أياديك الفاضلة و رحمتك الواسعة فأسألك أن تصلی على محمد و آل محمد و أن تقضی حوائجی للدنيا و الآخرة ». ترجمه: جابر جعفی روایت كرده است كه امام صادق (ع) در روز جمعه اول ماه رجب سال پنچاه و هفت گفته است كه مستحب است كه هر روز ماه رجب این دعا خوانده شود : ای كسی كه مالك حاجت ونیاز های درخواست كنندگانی و نهان انسان های خاموش را می دانی برای هر خواستنی از تو گوشی شنوا و جوابی آماده است. خدایا وعده هایت راست و نعمت هایت فراوان و رحمت تو گسترده پس از تو می خواهم برمحمد و خاندانش درود فرستی و حاجت های مرا در دنیا و آخرت برآورده سازی.
احقاق حق، وظیفه قوهی قضاییه در آیات کریمهی قرآن و روایات مکرّر آمده است که قوّهی قضایّیه، برای احقاق حقّ است: «و انْحَکَمَ بِالْحَق»، «رجل قضا بِالحَقّ».(1) مسألهی «حق» در قضایای مربوط به قضا و قضاوت، دائماً تکرار میشود. خوب؛ حق چیست؟ حق در بینش و جهانبینی اسلامی عبارت است از قرارِ حقیقیِ عالم هستی: «ما خَلَقْنا السَّمواتِ والاَرضْ و ما بینهما اِلّا بِالْحَقّ.(2)» و در آیهی شریفهی دیگر - آنطور که در ذهنم هست - : «خَلَقَ السَّمواتِ والاَرْضْ بِالْحَقّ.(3)» و باز در دو آیهی دیگر: «خَلَقَ اللَّه السَّمواتِ والاَرضْ بِالحَقّ»(4) و «ما خلق اللَّه و السموات و الارض و ما بینهما الّا بالحق»(5) که یکی در سورهی «عنکبوت» و دیگری در سورهی «روم» است. آیه شریفهی «و ما خَلَقنا السَّمواتِ والاَرضْ و ما بَینَهُما لاعِبین»(6) هم هست که متعاقب آن در آیهی بعد میفرماید: «ما خَلَقناهُما اِلّا بِالحقّ.»(7) خوب؛ حق یعنی چه؟ یعنی آن قرارِ حقیقیِ عالمِ وجود. همان که خدا آن چنان آفریده است که باید باشد. همان که محصولِ حکمتِ الهی است و باید چنان باشد و چنان سیر کند که مطابق واقع و حکمت الهی باشد.1374/04/07
الكافی،ثقة الاسلام كلینی ج7 ص407 ح 1 ؛
من لایحضره الفقیه ، شیخ صدوق، ج 3 ص 4 ؛
تهذیب الاحكام ، شیخ طوسی ج 6 ص 218 ؛
تحف العقول، ابن شعبه حرانی ص 365 ؛
بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 75 ص 247 ح 78 ؛
« الْقُضَاةُ أَرْبَعَةٌ ثَلَاثَةٌ فِی النَّارِ وَ وَاحِدٌ فِی الْجَنَّةِ رَجُلٌ قَضَى بِجَوْرٍ وَ هُوَ يَعْلَمُ فَهُوَ فِی النَّارِ وَ رَجُلٌ قَضَى بِجَوْرٍ وَ هُوَ لَا يَعْلَمُ فَهُوَ فِی النَّارِ وَ رَجُلٌ قَضَى بِحَقٍّ وَ هُوَ لَا يَعْلَمُ فَهُوَ فِی النَّارِ وَ رَجُلٌ قَضَى بِالْحَقِّ وَ هُوَ يَعْلَمُ فَهُوَ فِی الْجَنَّة .....» ترجمه: قاضيان بر چهار دستهاند: سه دستهآنها در آتش و يك دسته از آنان در بهشت مىباشند؛ [اوّل] مردى كه حكم به ستم و ناروا مىكند و خود هم مىداند كه چه كرده است پس او أهل دوزخ است، [دوم] مردى كه حكم به ناروا مىكند ولى نمىفهمد كه حكمش نادرست است او نيز اهل آتش است. [سوم] مردى كه حكم به حقّ و راستى مىكند ولى خود نمىداند كه چه كرده است [به سليقه خود حكم به صواب كرده است] او نيز اهل آتش است، [ چهارم] آنكه حكم به حقّ مىكند و خود نيز حقّ و باطل را مىشناسد اين مرد اهل بهشت خواهد بود».
2 )
سوره مبارکه الحجر آیه 85 وَما خَلَقنَا السَّماواتِ وَالأَرضَ وَما بَينَهُما إِلّا بِالحَقِّ ۗ وَإِنَّ السّاعَةَ لَآتِيَةٌ ۖ فَاصفَحِ الصَّفحَ الجَميلَ ترجمه: ما آسمانها و زمین و آنچه را میان آن دو است، جز بحق نیافریدیم؛ و ساعت موعود [= قیامت] قطعاً فرا خواهد رسید (و جزای هر کس به او میرسد)! پس، از آنها به طرز شایستهای صرفنظر کن (و آنها را بر نادانیهایشان ملامت ننما)!
2 )
سوره مبارکه الأحقاف آیه 3 ما خَلَقنَا السَّماواتِ وَالأَرضَ وَما بَينَهُما إِلّا بِالحَقِّ وَأَجَلٍ مُسَمًّى ۚ وَالَّذينَ كَفَروا عَمّا أُنذِروا مُعرِضونَ ترجمه: ما آسمانها و زمین و آنچه را در میان این دو است جز بحق و برای سرآمد معیّنی نیافریدیم؛ امّا کافران از آنچه انذار میشوند روی گردانند!
3 )
سوره مبارکه الأنعام آیه 73 وَهُوَ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَالأَرضَ بِالحَقِّ ۖ وَيَومَ يَقولُ كُن فَيَكونُ ۚ قَولُهُ الحَقُّ ۚ وَلَهُ المُلكُ يَومَ يُنفَخُ فِي الصّورِ ۚ عالِمُ الغَيبِ وَالشَّهادَةِ ۚ وَهُوَ الحَكيمُ الخَبيرُ ترجمه: اوست که آسمانها و زمین را بحق آفرید؛ و آن روز که (به هر چیز) میگوید: «موجود باش!» موجود میشود؛ سخن او، حق است؛ و در آن روز که در «صور» دمیده میشود، حکومت مخصوص اوست، از پنهان و آشکار با خبر است، و اوست حکیم و آگاه.
3 )
سوره مبارکه ابراهيم آیه 19 أَلَم تَرَ أَنَّ اللَّهَ خَلَقَ السَّماواتِ وَالأَرضَ بِالحَقِّ ۚ إِن يَشَأ يُذهِبكُم وَيَأتِ بِخَلقٍ جَديدٍ ترجمه: آیا ندیدی خداوند، آسمانها و زمین را بحق آفریده است؟! اگر بخواهد، شما را میبرد و خلق تازهای میآورد!
3 )
سوره مبارکه النحل آیه 3 خَلَقَ السَّماواتِ وَالأَرضَ بِالحَقِّ ۚ تَعالىٰ عَمّا يُشرِكونَ ترجمه: آسمانها و زمین را بحق آفرید؛ او برتر است از اینکه همتایی برای او قرار میدهند!
3 )
سوره مبارکه الزمر آیه 5 خَلَقَ السَّماواتِ وَالأَرضَ بِالحَقِّ ۖ يُكَوِّرُ اللَّيلَ عَلَى النَّهارِ وَيُكَوِّرُ النَّهارَ عَلَى اللَّيلِ ۖ وَسَخَّرَ الشَّمسَ وَالقَمَرَ ۖ كُلٌّ يَجري لِأَجَلٍ مُسَمًّى ۗ أَلا هُوَ العَزيزُ الغَفّارُ ترجمه: آسمانها و زمین را بحقّ آفرید؛ شب را بر روز میپیچد و روز را بر شب؛ و خورشید و ماه را مسخّر فرمان خویش قرار داد؛ هر کدام تا سرآمد معیّنی به حرکت خود ادامه میدهند؛ آگاه باشید که او قادر و آمرزنده است!
3 )
سوره مبارکه التغابن آیه 3 خَلَقَ السَّماواتِ وَالأَرضَ بِالحَقِّ وَصَوَّرَكُم فَأَحسَنَ صُوَرَكُم ۖ وَإِلَيهِ المَصيرُ ترجمه: آسمانها و زمین را بحق آفرید؛ و شما را (در عالم جنین) تصویر کرد، تصویری زیبا و دلپذیر؛ و سرانجام (همه) بسوی اوست.
4 )
سوره مبارکه العنكبوت آیه 44 خَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَالأَرضَ بِالحَقِّ ۚ إِنَّ في ذٰلِكَ لَآيَةً لِلمُؤمِنينَ ترجمه: خداوند، آسمانها و زمین را بحق آفرید؛ و در این آیتی است برای مؤمنان.
4 )
سوره مبارکه الجاثية آیه 22 وَخَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَالأَرضَ بِالحَقِّ وَلِتُجزىٰ كُلُّ نَفسٍ بِما كَسَبَت وَهُم لا يُظلَمونَ ترجمه: و خداوند آسمانها و زمین را بحقّ آفریده است تا هر کس در برابر اعمالی که انجام داده است جزا داده شود؛ و به آنها ستمی نخواهد شد!
5 )
سوره مبارکه الروم آیه 8 أَوَلَم يَتَفَكَّروا في أَنفُسِهِم ۗ ما خَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَالأَرضَ وَما بَينَهُما إِلّا بِالحَقِّ وَأَجَلٍ مُسَمًّى ۗ وَإِنَّ كَثيرًا مِنَ النّاسِ بِلِقاءِ رَبِّهِم لَكافِرونَ ترجمه: آیا آنان با خود نیندیشیدند که خداوند، آسمانها و زمین و آنچه را میان آن دو است جز بحق و برای زمان معیّنی نیافریده است؟! ولی بسیاری از مردم (رستاخیز و) لقای پروردگارشان را منکرند!
6 )
سوره مبارکه الأنبياء آیه 16 وَما خَلَقنَا السَّماءَ وَالأَرضَ وَما بَينَهُما لاعِبينَ ترجمه: ما آسمان و زمین، و آنچه را در میان آنهاست از روی بازی نیافریدیم!
6 )
سوره مبارکه الدخان آیه 38 وَما خَلَقنَا السَّماواتِ وَالأَرضَ وَما بَينَهُما لاعِبينَ ترجمه: ما آسمانها و زمین و آنچه را که در میان این دو است به بازی (و بیهدف) نیافریدیم!
7 )
سوره مبارکه الدخان آیه 39 ما خَلَقناهُما إِلّا بِالحَقِّ وَلٰكِنَّ أَكثَرَهُم لا يَعلَمونَ ترجمه: ما آن دو را جز بحق نیافریدیم؛ ولی بیشتر آنان نمیدانند!
حق، مبنای آفرینش الهی و هواهای نفسانی مانع شناخت آن حق چیست؟ حق آن چیزی است که بنای خلقت بر آن است. «ما خلقناهما الّا بالحقّ.»(1) حق، مبنای آفرینش الهی است؛ یعنی همان چیزی که باید باشد و همان چیزی که همهی مجاهدتهای مجاهدانِ عظیمِ تاریخ و عالم، برای رسیدن به آن است. حق، موضوع بسیار مهمّی است. همان چیزی که اگر شناخته و تبعیّت شود و تحقّق پیدا کند، هیچ نادرستی، نامطلوبی و ناسزاواری در عالم نخواهد بود. به هر اندازه که تحقّق پیدا کند، اینطور خواهد شد. این، چیزِ کمی است؟! خوب؛ هستند کسانی که همهی آن یا شطری از آن یا یک کلمه از آن را در همین دنیای غرق در فساد میفهمند و میشناسند. اگر همینها آن را بپذیرند و برای کسانی که به آن احتیاج دارند بیان کنند، شما ببینید چه حادثهای در دنیا رخ خواهد داد و چه تحوّل عظیمی در حیات بشر و عالم پیش خواهد آمد! گرفتاری در این است که هواهای نفسانی و قیدهای بشری و زنجیرهایی که به گردنهای افراد بشر - اغلال فی اعناقهم- (2)آویزان است، اجازهی این را به آنها نمیدهد که حق را بشناسند و بعد که شناختند قبول کنند و بعد که قبول کردند آن را به کسانی که به آن احتیاج دارند بگویند. اشکال کار در اینجاست. اگر همین حاصل شود، شما ببینید که چه چیز عظیمی خواهد شد!1373/06/20
1 )
سوره مبارکه الدخان آیه 39 ما خَلَقناهُما إِلّا بِالحَقِّ وَلٰكِنَّ أَكثَرَهُم لا يَعلَمونَ ترجمه: ما آن دو را جز بحق نیافریدیم؛ ولی بیشتر آنان نمیدانند!
2 )
سوره مبارکه الرعد آیه 5 وَإِن تَعجَب فَعَجَبٌ قَولُهُم أَإِذا كُنّا تُرابًا أَإِنّا لَفي خَلقٍ جَديدٍ ۗ أُولٰئِكَ الَّذينَ كَفَروا بِرَبِّهِم ۖ وَأُولٰئِكَ الأَغلالُ في أَعناقِهِم ۖ وَأُولٰئِكَ أَصحابُ النّارِ ۖ هُم فيها خالِدونَ ترجمه: و اگر (از چیزی) تعجب میکنی، عجیب گفتار آنهاست که میگویند: «آیا هنگامی که ما خاک شدیم، (بار دیگر زنده میشویم و) به خلقت جدیدی بازمیگردیم؟!» آنها کسانی هستند که به پروردگارشان کافر شدهاند؛ و آنان غل و زنجیرها در گردنشان است؛ و آنها اهل دوزخند، و جاودانه در آن خواهند ماند!
2 )
سوره مبارکه غافر آیه 71 إِذِ الأَغلالُ في أَعناقِهِم وَالسَّلاسِلُ يُسحَبونَ ترجمه: در آن هنگام که غل و زنجیرها بر گردن آنان قرار گرفته و آنها را میکشند...