افزایش هدایت الهی بر دلهای جوانان مؤمن دلهای پاک و صاف شما، دلهای روشن شما[جوانان]کیفیّت میدهد به دعا و به نصیحت و به موعظه و به مرثیهخوانی و همه چیز. اصل قضیّه دل است؛ دلِ روشن و پاک که بحمدالله منشأ و منبعش شماها هستید. این قاری محترم خوشسلیقگی به خرج دادند، این آیه را برایمان خواندند: اِنَّهُم فِتیَةٌ آمَنوا بِرَبِّهِم وَ زِدناهُم هُدًى.(1) انشاءالله شماها مصداق این آیهی شریفه باشید: جوانهایی که ایمان آوردند، ایمان در دل آنها راسخ شد و به همین جهت هم خدای متعال هدایتش را بر آنها افزایش داد. سعی کنیم این جوری باشیم.1401/06/26
1 )
سوره مبارکه الكهف آیه 13 نَحنُ نَقُصُّ عَلَيكَ نَبَأَهُم بِالحَقِّ ۚ إِنَّهُم فِتيَةٌ آمَنوا بِرَبِّهِم وَزِدناهُم هُدًى ترجمه: ما داستان آنان را بحق برای تو بازگو میکنیم؛ آنها جوانانی بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند، و ما بر هدایتشان افزودیم.
اخلاص در عمل منافات با اطلاعرسانی به مردم ندارد کارهایی را که دارید میکنید ــ با نیّت [برای] خدا انجام بدهید. کار نمایشی ــ که مردم بدانند، مردم ببینند، مردم از ما تعریف کنند ــ کار را بیبرکت میکند. کار را وقتی با اخلاص انجام دادید، فَمَن کانَ یَرجوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلیَعمَل عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشرِک بِعِبادَةِ رَبِّهِ اَحَدًا؛(1) کسی را با خدا شریک نکنید، کار را برای خدا انجام بدهید. خب خدمت به مردم کاری است که مورد رضای الهی است، بگویید پروردگارا! من برای اینکه رضای تو را جلب کنم، این کار را که خدمت به مردم باشد انجام میدهم و البتّه این اخلاص که گفتیم، منافات ندارد با اینکه به مردم اطّلاعرسانی کنید؛ اطّلاعرسانی منافات با اخلاص ندارد. روایت هم داریم که اینکه کسی دوست بدارد که مردم بدانند کار خوبی انجام میدهد، اشکالی ندارد ــ روایت معتبر داریم (2) در این زمینه ــ به مردم باید اطّلاعرسانی کنید. امید مردم و اعتمادشان با این اطّلاعرسانی افزایش پیدا میکند. امّا [کار] برای خدا باشد.1401/06/08
1 )
سوره مبارکه الكهف آیه 110 قُل إِنَّما أَنا بَشَرٌ مِثلُكُم يوحىٰ إِلَيَّ أَنَّما إِلٰهُكُم إِلٰهٌ واحِدٌ ۖ فَمَن كانَ يَرجو لِقاءَ رَبِّهِ فَليَعمَل عَمَلًا صالِحًا وَلا يُشرِك بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا ترجمه: بگو: «من فقط بشری هستم مثل شما؛ (امتیازم این است که) به من وحی میشود که تنها معبودتان معبود یگانه است؛ پس هر که به لقای پروردگارش امید دارد، باید کاری شایسته انجام دهد، و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نکند!
2 )
الکافی، ثقةالاسلام کلینی ،ج ۲، ص۲۹۷
زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَعْمَلُ الشَّيْءَ مِنَ الْخَيْرِ فَيَرَاهُ إِنْسَانٌ فَيَسُرُّهُ ذَلِكَ فَقَالَ لَا بَأْسَ مَا مِنْ أَحَدٍ إِلَّا وَ هُوَ يُحِبُّ أَنْ يَظْهَرَ لَهُ فِي النَّاسِ الْخَيْرُ إِذَا لَمْ يَكُنْ صَنَعَ ذَلِكَ لِذَلِكَ. ترجمه: زراره گويد: از امام باقر عليهالسّلام پرسيدم دربارهی مردى كه كار خيرى ميكند و شخصى او را می بيند و او خوشش می آيد، فرمود: عيب ندارد، هر كس دوست دارد خوبیاش ميان مردم نمايان شود به شرط آنكه عمل را به آن قصد انجام ندهد.
لزوم تشکیل نهضت علمى از علماى مذاهب اسلامى براى ریشهکنی جریان تکفیرى شما آقایان محترم، در جلسات این اجلاس دوروزه[کنگرهى جهانى جریانهاى افراطى و تکفیرى از دیدگاه علماى اسلام] راهکارهایى را فکر کردید، دنبال کردید، وظایفى را مشخّص کردید. من دو سه کار لازم را که غیر قابل اغماض است، عرض میکنم: یکى [تشکیل] یک نهضت علمى و منطقى فراگیر از سوى همهى علماى مذاهب اسلامى است براى ریشهکن کردن جریان تکفیرى؛ این مخصوص مذهبى دون مذهبى [دیگر] نیست؛ همهى مذاهب اسلامى که دلشان براى اسلام میسوزد، اسلام را قبول دارند و براى اسلام دل میسوزانند، در این وظیفه سهیمند، شریکند؛ باید یک حرکت علمىِ عظیمى انجام بگیرد. آنها با شعار دروغین «پیروى از سَلَف صالح» وارد این میدان شدند؛ باید بیزارى سلف صالح را از کارى که اینها میکنند و از حرکتى که اینها میکنند، با زبان دین، با زبان علم، با منطق صحیح، به اثبات رساند. جوانان را نجات بدهید! عدّهاى هستند که تحت تأثیر این افکار گمراهکننده قرار میگیرند و بیچارهها خیال میکنند دارند کارِ خوب انجام میدهند، مصداق آیهى شریفهى «قُل هَل نُنَبِّئُکُم بِالاَخسَرینَ اَعمالًا (1) اَلَّذینَ ضَلَّ سَعیُهُم فِى الحَیوةِ الدُّنیا وَ هُم یَحسَبونَ اَنَّهُم یُحسِنونَ صُنعًا»(2) هستند؛ خیال میکنند دارند جهاد فىسبیلالله میکنند. اینها همان کسانى هستند که در روز قیامت عرض خواهند کرد به خدا: رَبَّنآ اِنّآ اَطَعنا سادَتَنا و کُبَرآءَنا فَاَضَلّونَا السَّبیلَا (3) رَبَّنآ ءاتِهِم ضِعفَینِ مِنَ العَذابِ وَ العَنهُم لَعنًا کَبیرا؛(4) این بیچارهها همانها هستند. آن که در مسجد دمشق یک عالم بزرگ مسلمان را به قتل میرسانَد جزو اینها است؛ آن کسى که مسلمانها را به بهانهى انحراف از دین سر میبُرد جزو اینها است؛ آن کسى که در پاکستان و در افغانستان و در بغداد و در شهرهاى گوناگون عراق و در سوریّه و در لبنان با انفجار، بىگناهها را به خاک و خون میکشد، جزو همینها است که روز قیامت خواهد گفت: رَبَّنا اِنّآ اَطَعنا سادَتَنا و کُبَرآءَنا فَاَضَلّونَا السَّبیلَا. رَبَّنآ ءاتِهِم ضِعفَینِ مِنَ العَذابِ. در یک جاى دیگر قرآن، خدا میفرماید: لِکُلٍ ضِعفٌ؛(5) قبول نمیکند خدا که «رَبَّنآ ءاتِهِم ضِعفَینِ»، [میفرماید] «لِکُلٍ ضِعفٌ»، هر دوتان، تابع و متبوع [در عذابید]؛ «تَخاصُمُ اَهلِ النّار»،(6) با همدیگر میجنگند. اینها را باید نجات داد، این جوانها را باید نجات داد، و این بهعهدهى علما است. علما با محافل روشنفکرى هم ارتباط دارند، با تودهى مردم هم ارتباط دارند؛ باید تلاش کنند. خداى متعال در قیامت از علما سؤال خواهد کرد که چه کردید؟ باید اقدام کنند.1393/09/04
1 )
سوره مبارکه الكهف آیه 103 قُل هَل نُنَبِّئُكُم بِالأَخسَرينَ أَعمالًا ترجمه: بگو: «آیا به شما خبر دهیم که زیانکارترین (مردم) در کارها، چه کسانی هستند؟
2 )
سوره مبارکه الكهف آیه 104 الَّذينَ ضَلَّ سَعيُهُم فِي الحَياةِ الدُّنيا وَهُم يَحسَبونَ أَنَّهُم يُحسِنونَ صُنعًا ترجمه: آنها که تلاشهایشان در زندگی دنیا گم (و نابود) شده؛ با این حال، میپندارند کار نیک انجام میدهند!»
3 )
سوره مبارکه الأحزاب آیه 67 وَقالوا رَبَّنا إِنّا أَطَعنا سادَتَنا وَكُبَراءَنا فَأَضَلّونَا السَّبيلا ترجمه: و میگویند: «پروردگارا! ما از سران و بزرگان خود اطاعت کردیم و ما را گمراه ساختند!
4 )
سوره مبارکه الأحزاب آیه 68 رَبَّنا آتِهِم ضِعفَينِ مِنَ العَذابِ وَالعَنهُم لَعنًا كَبيرًا ترجمه: پروردگارا! آنان را از عذاب، دو چندان ده و آنها را لعن بزرگی فرما!»
5 )
سوره مبارکه الأعراف آیه 38 قالَ ادخُلوا في أُمَمٍ قَد خَلَت مِن قَبلِكُم مِنَ الجِنِّ وَالإِنسِ فِي النّارِ ۖ كُلَّما دَخَلَت أُمَّةٌ لَعَنَت أُختَها ۖ حَتّىٰ إِذَا ادّارَكوا فيها جَميعًا قالَت أُخراهُم لِأولاهُم رَبَّنا هٰؤُلاءِ أَضَلّونا فَآتِهِم عَذابًا ضِعفًا مِنَ النّارِ ۖ قالَ لِكُلٍّ ضِعفٌ وَلٰكِن لا تَعلَمونَ ترجمه: (خداوند به آنها) میگوید: «در صفّ گروههای مشابه خود از جنّ و انس در آتش وارد شوید!» هر زمان که گروهی وارد میشوند، گروه دیگر را لعن میکنند؛ تا همگی با ذلّت در آن قرار گیرند. (در این هنگام) گروه پیروان درباره پیشوایان خود میگویند: «خداوندا! اینها بودند که ما را گمراه ساختند؛ پس کیفر آنها را از آتش دو برابر کن! (کیفری برای گمراهیشان، و کیفری بخاطر گمراه ساختن ما.)» میفرماید: «برای هر کدام (از شما) عذاب مضاعف است؛ ولی نمیدانید! (چرا که پیروان اگر گرد پیشوایان گمراه را نگرفته بودند، قدرتی بر اغوای مردم نداشتند.)»
6 )
سوره مبارکه ص آیه 64 إِنَّ ذٰلِكَ لَحَقٌّ تَخاصُمُ أَهلِ النّارِ ترجمه: این یک واقعیت است گفتگوهای خصمانه دوزخیان!
توجه به گذرا بودن و امانت بودن دوران مسئولیت در مجلس دورهى مسئولیّت هم گذرا است. خب، شما از این دورهى چهارسالهى اخیر مجلس نهم، دو سال را گذراندید. همهى حوادث عالم، همینجور سریع میگذرد؛ عمر انسان هم همینجور است. این تمثیل قرآنى خیلى تکاندهنده است: سبزهاى که در اوّل بهار از زمین میرویَد یا از شاخ خشک درخت میشکفد، سبزهى زیبایى است؛ انسان از نگاه کردن به برگ سبز و به سبزهى بهارى لذّت میبرد؛ نوپا و تازه است و رو به رشد دارد؛ چیزى نمیگذرد که تابستان فرا میرسد و این سبزه، آنچه را از استعداد در آن گذاشته شده است، نمایان میکند - چه میوه در درخت، چه محصول در زراعت - باز چیز زیادى نمیگذرد که پاییز فرا میرسد؛ وقتى پاییز فرا رسید، همان سبزهى زیباى پرطراوت تبدیل میشود به برگ خشکى و خاشاکى؛ فَاَصبَحَ هَشیمًا تَذروهُ الرِّیح؛(1) همان چهرهى زیبا و جذّاب و طراوتبخش، تبدیل میشود به خاشاکى که بادها آن را از اینطرف به آنطرف میبرند. ما هم همینجور هستیم؛ این نمایش عینى عمر ما است: از یک جا شروع میشود، کودکى است و جوانى است و طراوت است و شادابى است و نشاط است و حوصله است و آرزوهاى بزرگ است؛ بعد میرسیم به میانسالى، آنچه از استعدادهایى که در ما وجود داشته است، به قدر همّتمان، به قدر تلاشمان، بُروز پیدا میکند؛ بعد سرازیر میشویم به سمت کهنسالى. و گفت: دیر بماندم در این سراى کهن من تا کهنم کرد صحبت دى و بهمن کهنه میشویم، فرسوده میشویم؛ فَاَصبَحَ هَشیمًا تَذروهُ الرِّیح؛ میشویم مثل همان خاشاک. این عمر است، طبیعت زندگى همین است؛ این را باید فهمید. تا انسان جوان است، این را نمیفهمد، در سنین ما، انسان این را بیشتر حس میکند، بیشتر درک میکند. طول این زندگى جلوى چشم ما است: سبزه و طراوت و شادابى و آمادگى، و بعد بتدریج پختگى، و بعد بتدریج فرسودگى؛ این را انسان جلوى چشمش مشاهده میکند. با این نگاه باید کار کرد. بعد هم در مقابل محاسبهى الهى که «ما یَلفِظُ مِن قَولٍ اِلّا لَدَیهِ رَقیبٌ عَتید»،(2) هر کلمهاى که از ما صادر میشود، ثبت میشود، ضبط میشود؛ هر حرکت ما، هر اقدام ما، بلکه هر اندیشهى ما و فکر ما. باید با این توجّه کار کنیم؛ شما در کرسىهاى مجلس، هیئت رئیسهى محترم در جایگاه ریاست و مدیریّت، و این حقیر در جاى خودم، مسئولین دولتى [هم] همینجور؛ با این روش باید نگاه کرد. امانتى است، این امانت را بایستى ادا کنیم؛ اِنَّ اللهَ یَأمُرُکُم اَن تُؤَدُّوا الاَمانتِ اِلى اَهلِها.(3) اداى امانت هم به این است که آنچه وظیفهى ما است بشناسیم و در حدّ وسع - بیش از آن هم از ما نخواستهاند - و توان، براى آن تلاش کنیم و تا جایى که میتوانیم بدویم.1393/03/04
1 )
سوره مبارکه الكهف آیه 45 وَاضرِب لَهُم مَثَلَ الحَياةِ الدُّنيا كَماءٍ أَنزَلناهُ مِنَ السَّماءِ فَاختَلَطَ بِهِ نَباتُ الأَرضِ فَأَصبَحَ هَشيمًا تَذروهُ الرِّياحُ ۗ وَكانَ اللَّهُ عَلىٰ كُلِّ شَيءٍ مُقتَدِرًا ترجمه: (ای پیامبر!) زندگی دنیا را برای آنان به آبی تشبیه کن که از آسمان فرو میفرستیم؛ و بوسیله آن، گیاهان زمین (سرسبز میشود و) در هم فرومیرود. امّا بعد از مدتی میخشکد؛ و بادها آن را به هر سو پراکنده میکند؛ و خداوند بر همه چیز تواناست!
2 )
سوره مبارکه ق آیه 18 ما يَلفِظُ مِن قَولٍ إِلّا لَدَيهِ رَقيبٌ عَتيدٌ ترجمه: انسان هیچ سخنی را بر زبان نمیآورد مگر اینکه همان دم، فرشتهای مراقب و آماده برای انجام مأموریت (و ضبط آن) است!
3 )
سوره مبارکه النساء آیه 58 إِنَّ اللَّهَ يَأمُرُكُم أَن تُؤَدُّوا الأَماناتِ إِلىٰ أَهلِها وَإِذا حَكَمتُم بَينَ النّاسِ أَن تَحكُموا بِالعَدلِ ۚ إِنَّ اللَّهَ نِعِمّا يَعِظُكُم بِهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ كانَ سَميعًا بَصيرًا ترجمه: خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحبانش بدهید! و هنگامی که میان مردم داوری میکنید، به عدالت داوری کنید! خداوند، اندرزهای خوبی به شما میدهد! خداوند، شنوا و بیناست.
انتخاب درست جهتگیری؛ اولین کار هر مدیر جهتگیری را باید درست انتخاب كنیم؛ این قطبنما است، این شاخص اصلی است. اگر چنانچه جهتگیری را غلط انتخاب كردیم، در انتخاب جهتگیری اشتباه كردیم، تلاش مضاعف ما نه فقط ما را به نتیجه نمیرساند، بلكه ما را از راه دور میكند. فرمود: «قل هل ننبّئكم بالأخسرین اعمالا. الّذین ضلّ سعیهم فی الحیاة الدّنیا»؛(۱) سعی و كوشش آنها در گمراهی واقع شده است؛ یعنی در جهت درست انجام نگرفته. جهت را باید درست انتخاب كرد. اگر چنانچه این شاخص وجود نداشته باشد، تلاشهای گوناگون، ما را از مقصد دور میكند. جهتگیریها مهم است. بنده در روز چهاردهم خردادِ امسال در سالگرد رحلت امام بزرگوار (رضوان الله تعالی علیه) در مرقد مطهر ایشان، جهتگیریهای انقلاب را بر اساس قرائت امام - كه برای ما معتبر و حجت است - شرح دادم. جهتگیری در سیاست داخلی، جهتگیری در سیاست خارجی، جهتگیری در عرصهی فرهنگ، جهتگیری در عرصهی اقتصاد را مفصلاً گفتم؛ اینها مستند به بیانات امام و نصوص امام (رضوان الله تعالی علیه) است. امروز بحمدالله در سرتاسر كشور، نخبگان ما، زبدگان ما، مسئولین ما و آحاد ملت ما، همه امام را قبول دارند؛ همه امام را به عنوان شاخص، انتخاب میكنند. گاهی تفسیر غلط از امام میشود، تفسیر غلط از جهتگیری مورد نظر امام انجام میگیرد؛ كه این هم چیز بدی است و خطرناك هم هست. خوشبختانه بیّنات امام جلوی چشم ما است؛ بیانات امام، صدای امام، نوشتهی امام، آثار امام، جلوی چشم ما است. آن روز عرض كردیم كه وصیتنامهی امام كه یك مجمل و موجزی است از جهتگیریهای امام، دم دست همه است. بنابراین جهتگیریها مشخص است. ما در شناخت جهتگیریها، هم مشكلی نداریم، هم احتیاج به این نداریم كه حالا بنشینیم یك چیزی را مشخص كنیم. امام فقیه بود، حكیم بود، آگاه بود، خردمند بود، پخته بود، سنجیده سخن میگفت، درست فكر میكرد؛ با همین فكر، این انقلاب را به وجود آورد؛ این نظام جمهوری اسلامی را ترتیب داد و بر سر پا كرد و خطوط مشخص و روشنی را معین كرد. بنابراین اولین كار هر مدیری در هر بخشی این است كه جهتگیری درست را در نظر بگیرد.1392/04/30
1 )
سوره مبارکه الكهف آیه 103 قُل هَل نُنَبِّئُكُم بِالأَخسَرينَ أَعمالًا ترجمه: بگو: «آیا به شما خبر دهیم که زیانکارترین (مردم) در کارها، چه کسانی هستند؟
1 )
سوره مبارکه الكهف آیه 104 الَّذينَ ضَلَّ سَعيُهُم فِي الحَياةِ الدُّنيا وَهُم يَحسَبونَ أَنَّهُم يُحسِنونَ صُنعًا ترجمه: آنها که تلاشهایشان در زندگی دنیا گم (و نابود) شده؛ با این حال، میپندارند کار نیک انجام میدهند!»
وعده نیک قرآن به مؤمن دارای عمل صالح دنیائی هم که در مقابل ایران صفآرائی میکند و دندان نشان میدهد و پنجهی خونین حواله میکند و بداخلاقی میکند و در همهی جاهائی که دستش برسد، میخواهد یک اشکالی ایجاد کند، دنیای استکباری است؛ دنیای تحتتأثیر و در مشت نظام سرمایهداریِ ظالم و ستمگر است. این را نمیتواند تحمل کند، چون این از قاعدهی آنها خارج است؛ لذا با او دشمنی میکند، که میبینید دشمنیها را در این سی سال. آنچه که کم نبوده و همه دیدهاند و چشمشان پر است، دشمنیها و عنادها و خباثتهای دشمنان ماست. آنها نتوانستند کاری بکنند، بعد از این هم مطمئن باشید هیچ کاری نمیتوانند بکنند. پشتگرمی ما به الطاف الهی است، به توفیقات الهی است. پشتگرمی ما به همان ایمانی است که در دلهای شما و دلهای یکایک ملت ایران رسوخ پیدا کرده است و ریشهدار است. وقتی این پشتگرمی وجود دارد و انسان تلاش خود و نیروی خود را هم به عرصهی عمل میآورد، میشود «انّ الّذین امنوا و عملوا الصّالحات»؛(1) آن ایمانتان، این هم عمل صالح. اینکه در قرآن به مؤمنِ دارای عمل صالح، این همه وعدهی نیک داده شده است - پیروزی در دنیا، فلاح و نجاح در عالم معنویت و عالم آخرت، تقرب به خدای متعال، سربلندی و عزت و فیروزمندی در دنیا و آخرت - اینها دیگر نتائج همان ایمان و عمل صالح است.1389/02/08
1 )
سوره مبارکه البقرة آیه 277 إِنَّ الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ وَأَقامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّكاةَ لَهُم أَجرُهُم عِندَ رَبِّهِم وَلا خَوفٌ عَلَيهِم وَلا هُم يَحزَنونَ ترجمه: کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند و نماز را برپا داشتند و زکات را پرداختند، اجرشان نزد پروردگارشان است؛ و نه ترسی بر آنهاست، و نه غمگین میشوند.
1 )
سوره مبارکه لقمان آیه 8 إِنَّ الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ لَهُم جَنّاتُ النَّعيمِ ترجمه: (ولی) کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند، باغهای پرنعمت بهشت از آن آنهاست؛
1 )
سوره مبارکه فصلت آیه 8 إِنَّ الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ لَهُم أَجرٌ غَيرُ مَمنونٍ ترجمه: امّا کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادند، پاداشی دائمی دارند!
1 )
سوره مبارکه البينة آیه 7 إِنَّ الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ أُولٰئِكَ هُم خَيرُ البَرِيَّةِ ترجمه: (امّا) کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، بهترین مخلوقات (خدا) یند!
1 )
سوره مبارکه مريم آیه 96 إِنَّ الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ سَيَجعَلُ لَهُمُ الرَّحمٰنُ وُدًّا ترجمه: مسلّماً کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، خداوند رحمان محبّتی برای آنان در دلها قرار میدهد!
1 )
سوره مبارکه الكهف آیه 30 إِنَّ الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ إِنّا لا نُضيعُ أَجرَ مَن أَحسَنَ عَمَلًا ترجمه: مسلّماً کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند، ما پاداش نیکوکاران را ضایع نخواهیم کرد!
1 )
سوره مبارکه الكهف آیه 107 إِنَّ الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ كانَت لَهُم جَنّاتُ الفِردَوسِ نُزُلًا ترجمه: امّا کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند، باغهای بهشت برین محل پذیرایی آنان خواهد بود.
1 )
سوره مبارکه البروج آیه 11 إِنَّ الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ لَهُم جَنّاتٌ تَجري مِن تَحتِهَا الأَنهارُ ۚ ذٰلِكَ الفَوزُ الكَبيرُ ترجمه: و برای کسانی که ایمان آوردند و اعمال شایسته انجام دادند، باغهایی از بهشت است که نهرها زیر درختانش جاری است؛ و این نجات و پیروزی بزرگ است!
1 )
سوره مبارکه هود آیه 23 إِنَّ الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ وَأَخبَتوا إِلىٰ رَبِّهِم أُولٰئِكَ أَصحابُ الجَنَّةِ ۖ هُم فيها خالِدونَ ترجمه: کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند و در برابر پروردگارشان خضوع و خشوع کردند، آنها اهل بهشتند؛ و جاودانه در آن خواهند ماند!
1 )
سوره مبارکه محمد آیه 2 وَالَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ وَآمَنوا بِما نُزِّلَ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَهُوَ الحَقُّ مِن رَبِّهِم ۙ كَفَّرَ عَنهُم سَيِّئَاتِهِم وَأَصلَحَ بالَهُم ترجمه: و کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند و به آنچه بر محمد (ص) نازل شده -و همه حقّ است و از سوی پروردگارشان- نیز ایمان آوردند، خداوند گناهانشان را میبخشد و کارشان را اصلاح میکند!
1 )
سوره مبارکه العنكبوت آیه 58 وَالَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُم مِنَ الجَنَّةِ غُرَفًا تَجري مِن تَحتِهَا الأَنهارُ خالِدينَ فيها ۚ نِعمَ أَجرُ العامِلينَ ترجمه: و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادند، آنان را در غرفههایی از بهشت جای میدهیم که نهرها در زیر آن جاری است؛ جاودانه در آن خواهند ماند؛ چه خوب است پاداش عملکنندگان!
1 )
سوره مبارکه يونس آیه 9 إِنَّ الَّذينَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ يَهديهِم رَبُّهُم بِإيمانِهِم ۖ تَجري مِن تَحتِهِمُ الأَنهارُ في جَنّاتِ النَّعيمِ ترجمه: (ولی) کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند، پروردگارشان آنها را در پرتو ایمانشان هدایت میکند؛ از زیر (قصرهای) آنها در باغهای بهشت، نهرها جاری است.
غافلانه کار کردن بعضی برای دشمن یعنی هیچکس نباید خیال کند که اهلبیت پیغمبر مخصوص و متعلق به شیعهاند؛ نه، مال همهی دنیای اسلامند. چه کسی است که فاطمهی زهرا (سلام اللَّه علیها) را قبول نداشته باشد؟ چه کسی است که حسنین (علیهماالسّلام) سیّدا شباب اهل الجنّة را قبول نداشته باشد؟ چه کسی است که ائمهی بزرگوار شیعه را قبول نداشته باشد؟ حالا یکی او را امام و واجبالاطاعه و مفروضالطاعه میداند، یکی نمیداند؛ اما قبولشان دارند. اینها حقایقی است، باید اینها را فهمید، باید اینها را نهادینه کرد. بعضی البته این را نمیفهمند، متحرک به تحریک دشمن میشوند. در حالی که خیال میکنند که کار درست را انجام میدهند. «قل هل ننبّئکم بالاخسرین اعمالا. الّذین ضلّ سعیهم فی الحیاة الدّنیا و هم یحسبون انّهم یحسنون صنعا»؛(1) خیال میکنند کار خوب میکنند، غافل از اینکه دارند برای دشمن کار میکنند. این خصوصیتِ زمان ماست.1388/02/23
1 )
سوره مبارکه الكهف آیه 103 قُل هَل نُنَبِّئُكُم بِالأَخسَرينَ أَعمالًا ترجمه: بگو: «آیا به شما خبر دهیم که زیانکارترین (مردم) در کارها، چه کسانی هستند؟
1 )
سوره مبارکه الكهف آیه 104 الَّذينَ ضَلَّ سَعيُهُم فِي الحَياةِ الدُّنيا وَهُم يَحسَبونَ أَنَّهُم يُحسِنونَ صُنعًا ترجمه: آنها که تلاشهایشان در زندگی دنیا گم (و نابود) شده؛ با این حال، میپندارند کار نیک انجام میدهند!»
وسیع شدن فعالیت و تحرک جمهوری اسلامی در زمینه سیاست خارجی ما امروز در زمینههای سیاست خارجی تحرک و نشاطمان خوب است و انسان این تحرک و نشاط و فعالیت وسیع را میبیند که هست. ابتکار عمل هم در بسیاری از مسائل جهانی در دست نظام جمهوری اسلامی است؛ بخصوص در مسائل منطقهای. این یک پدیدهی کمسابقه و کمنظیری است که ابتکار عمل در دست مسئولان نظام جمهوری اسلامی است. اینطور نیست که منتظر نشسته باشند تا دیگران یک حرفی بزنند و اینها هم به مخالفت یا موافقت یک چیزی بگویند؛ نه، اینها اقدام و ابتکار میکنند. خوشبختانه حوادثی هم که پیش آمده - که حقیقتاً امدادهای الهی است - اینها هم کمک کرده است. همین حادثهی شگفتآور لبنان یکی از این حوادث است. حقیقتاً مصداق: «و ما رمیت اذ رمیت و لکن اللَّه رمی»(1) همین حادثهی لبنان بود. خدا دست قدرتمند الهی این جوانها را مثل «زُبر الحدید»(2) آنچنان در این میدان دشوار نفوذناپذیر کرد که [نقص نوار] عظیم و مهمی بود این حادثه. ارتشی که کشورهای قوی همسایهی آن تصور نمیکردند که بتوانند در مقابل آن مقاومت کنند، چه برسد به اینکه به آن اینطور ضربه وارد کنند. دشمن صهیونیستی در لبنان، آن هم در مقابل بخشی از امکانات لبنان، نه فقط متوقف شد، بلکه ضربه هم خورد، بر او خسارت وارد آمد، بیآبرو شد و نتوانست بیاید اهدافی را که ترسیم کرده بود؛ حتّی عُشری از آنها را هم تصرف کند و به آن اهداف دست پیدا کند. این خیلی حادثهی عجیبی است. مخالفان و معاندین اسلام و مسلمین حاضر نیستند این را به زبان اعتراف کنند؛ اما در لابهلای حرفهای آنها کاملاً میشود فهمید. اینها مبهوتند! ماندهاند! یک حادثهی عظیمی است که اصلاً قابل فهم و تحلیل نیست. حالا میخواهند بنشینند دربارهاش بحث و تحلیل کنند و ببینند چه شد که اینطور شد؛ اما شد. این امداد و لطف الهی بود که با مجاهدت و تلاش به دست آمد.1385/06/09
1 )
سوره مبارکه الأنفال آیه 17 فَلَم تَقتُلوهُم وَلٰكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُم ۚ وَما رَمَيتَ إِذ رَمَيتَ وَلٰكِنَّ اللَّهَ رَمىٰ ۚ وَلِيُبلِيَ المُؤمِنينَ مِنهُ بَلاءً حَسَنًا ۚ إِنَّ اللَّهَ سَميعٌ عَليمٌ ترجمه: این شما نبودید که آنها را کشتید؛ بلکه خداوند آنها را کشت! و این تو نبودی (ای پیامبر که خاک و سنگ به صورت آنها) انداختی؛ بلکه خدا انداخت! و خدا میخواست مؤمنان را به این وسیله امتحان خوبی کند؛ خداوند شنوا و داناست.
2 )
سوره مبارکه الكهف آیه 96 آتوني زُبَرَ الحَديدِ ۖ حَتّىٰ إِذا ساوىٰ بَينَ الصَّدَفَينِ قالَ انفُخوا ۖ حَتّىٰ إِذا جَعَلَهُ نارًا قالَ آتوني أُفرِغ عَلَيهِ قِطرًا ترجمه: قطعات بزرگ آهن برایم بیاورید (و آنها را روی هم بچینید)!» تا وقتی که کاملاً میان دو کوه را پوشانید، گفت: «(در اطراف آن آتش بیفروزید، و) در آن بدمید!» (آنها دمیدند) تا قطعات آهن را سرخ و گداخته کرد، و گفت: «(اکنون) مس مذاب برایم بیاورید تا بر روی آن بریزم!»
پرهیز از کمک ناخواسته به دشمن هر کس متوجه و مراقب خود و رفتارش باشد، از اینکه نادانسته و ناخواسته کمک دشمن باشد، پرهیز خواهد کرد. وقتی حروف کلمه یا جملهیی در جدول گذاشته میشود، باید عبارتی درست شود. بعضیها نمیدانند حرفی که دارند در این خانه میگذارند، مکمل آن عبارت است. تمهیداتی فراهم میشود و اینها میآیند این حرف را در این خانه میگذارند - «و هم یحسبون انّهم یحسنون صنعا»(1) - دلیل و استدلالی هم برایش درست میکنند؛ اما توجه ندارند که این حرف، آن کلمه یا جملهی پانزده حرفیِ جدول را یک قدم به تحقق نزدیک کرد؛ درست مثل یک پازل که جاها معین است و معلوم است که چه قطعهیی کجا باید گذاشته شود. نادانسته از منِ نوعی میخواهند که این قطعه را اینجا بگذارم؛ من هم فکر میکنم اشکالی ندارد؛ غافل از اینکه وقتی این جزء با آن نود جزء دیگر همراه شد، آن شکل، ظاهر میشود و من کمک کنندهی به تشکیل آن بودهام! بعضی اینطوری عمل میکنند.1384/03/08
1 )
سوره مبارکه الكهف آیه 104 الَّذينَ ضَلَّ سَعيُهُم فِي الحَياةِ الدُّنيا وَهُم يَحسَبونَ أَنَّهُم يُحسِنونَ صُنعًا ترجمه: آنها که تلاشهایشان در زندگی دنیا گم (و نابود) شده؛ با این حال، میپندارند کار نیک انجام میدهند!»
قیامت، روز آشکار شدن انسان در مقابل خدا با باطن قلب خود قیامت، روز عرضه شدن بر خداست؛ «و عرضوا علی ربّک صفّا». (1) انسان با حقیقت خود، با باطن قلب خود، با ملکات راسخهی نفس خود، در مقابل خدای متعال آشکار میشود. اینجا هم خدای متعال باطن ما را میبیند، اما آنجا دیگر هیچ پردهپوشییی وجود ندارد؛ خود ما هم میفهمیم و میبینیم؛ خود ما هم خود را محکوم میکنیم. روز جزا، روز پاسخگویی است؛ پاسخگویی به معنای واقعی کلمه؛ پاسخگویی بدون امکان رفع و رجوع بیمورد؛ اصلاً نمیشود انسان عذر دروغین و بیخودی بیاورد. انسان در مقابل خدای متعال است؛ او گریبان انسان را میگیرد.1383/08/06
1 )
سوره مبارکه الكهف آیه 48 وَعُرِضوا عَلىٰ رَبِّكَ صَفًّا لَقَد جِئتُمونا كَما خَلَقناكُم أَوَّلَ مَرَّةٍ ۚ بَل زَعَمتُم أَلَّن نَجعَلَ لَكُم مَوعِدًا ترجمه: آنها همه در یک صف به (پیشگاه) پروردگارت عرضه میشوند؛ (و به آنان گفته میشود:) همگی نزد ما آمدید، همان گونه که نخستین بار شما را آفریدیم! اما شما گمان میکردید ما هرگز موعدی برایتان قرار نخواهیم داد!
ماندنی بودن دستاوردهای دنیوی در صورت دراه خدا بودن یک جمله به مناسبت آیهیی که برادر عزیزمان در اینجا تلاوت کردند - «و ما اوتیتم من شیء فمتاع الحیاة الدّنیا و ما عنداللدَّه خیر و ابقی- عرض کنم. هرچه شما دستاورد دنیوی دارید، بهرهی زندگیِ نزدیکی است که تا چشم به هم بزنید، میگذرد؛ ماندنی نیست. این بهره، فقط پول نیست. این فرصتها، این مسؤولیتها، این شأنها و موقعیتهایی که گیر من و شما میآید، از دید ارتباط این مسؤولیتها با شخص خود ما، همینطور است. نمایندگی مجلس هم از همین چیزهاست - «ما اوتیتم من شیء فمتاع الحیاة الدّنیا» - اگر در این کار، هدف خدا باشد، آن وقت «ما عنداللَّه خیر و ابقی للّذین امنوا و علی ربّهم یتوکّلون»(1). اگر هدف ما از نمایندگی مجلس و از مسؤولیتهای دولتی و از تکیه زدن بر مناصب و مسندهای گوناگون - از آنجایی که شما نشستهاید، تا آنجا که بنده نشستهام، تا آنجاییکه دولت نشسته است، تا آنجایی که مسؤولان گوناگون در ردههای مختلف نشستهاند - همین شأن ظاهری و برخورداریهای ظاهری باشد (که این هم پوچ است، باطن این هم چیزی نیست؛ بظاهر، برخورداری بهنظر میآید، اما برخوداریِ واقعی نیست) - بدون شک سرمان کلاه رفته است؛ چون ما در مقابل آنچه میگیریم، چیزی میدهیم. شما در طول مدت عمرتان هیچ چیز را یکجانبه نمیگیرید؛ چیزی میگیرید، چیزی میدهید. آنچه میگیریم، همین چیزهایی است که در طول زندگی گیر ما میآید - از علم، از معنویت، از پول، از مقام، از جلوهگری در چشم مردم، از محبوبیت و غیر اینها - آنچه میدهیم، از همهی اینها مهمتر است و آن، عمر و زندگی ماست؛ «انّ الأنسان لفی خسر»(2). ما در مقابل همهی دستاوردهای خود، چیزی را داریم بهطور مستمر و بیوقفه تحویل میدهیم و آن، مدت مهلت و فرصت ما در این دنیاست؛ این دارد تمام میشود. سرمایهی اصلی دارد ذرهذره کم میشود؛ مثل یخی که انسان در دستش بگیرد و آب شود. این سرمایه را باید به سرمایه تبدیل کنیم. شما در باب مسائل اقتصاد کلان کشور میگویید نفتِ استخراج شده سرمایهی ملی است و نباید آن را خرج خوراک روزمره بکنیم؛ باید به یک سرمایهی ماندگار تبدیل کنیم. عین همین قضیه در مورد شخص من و شماست. یک سرمایهی تجدید ناشدنی - یعنی عمر - را داریم میدهیم؛ باید در مقابل آن یک سرمایه بگیریم تا برای ما بماند. این جاه و جلال، این محبوبیت، این موقعیت سیاسی و این پول برای انسان نمیماند؛ آنچه میماند، «ما عنداللَّه» است؛ این «خیر و ابقی» است؛ این ماندنی است. هدف از نمایندگی باید این باشد؛ در این صورت ضرر نمیکنید؛ چه محبوبیت شما در چشم مردم باقی بماند، چه نماند؛ چه دورهی بعد انتخاب بشوید، چه نشوید؛ چه در این دوره زحمتهای زیادی بر دوش شما بار بشود، چه نشود؛ هرچه اتفاق بیفتد، خیر اوست؛ «در طریقت آنچه پیش سالک آید، خیر اوست». هرچه پیش میآید، به خیر شماست؛ چرا؟ چون دارید یک معامله و تجارت پُر سود انجام میدهید. اگر میخواهید برای خدا کار کنید، قیامتان، قعودتان، امضاءتان، نطقتان، تصویبتان، ردتان، برای انجام وظیفه باشد. چون برای انجام وظیفه است، پس در دیوان الهی ثبت میشود؛ «لا یغادر صغیرة و لا کبیرة الّا احصاها»؛(3) همه چیز را احصاء میکنند؛ چیزهایی که ما یادمان میرود. وقتی ما نهایت احتیاج را داریم، با سود و بهره، آن را به ما تحویل میدهند؛ پس ما ضرری نکردهایم. جز این، هر کاری بکنیم، سرمان کلاه رفته است؛ من هم همینطورم، شما هم همینطورید؛ هیچ فرقی هم بین ما از این جهت نیست.1383/03/27
1 )
سوره مبارکه الشورى آیه 36 فَما أوتيتُم مِن شَيءٍ فَمَتاعُ الحَياةِ الدُّنيا ۖ وَما عِندَ اللَّهِ خَيرٌ وَأَبقىٰ لِلَّذينَ آمَنوا وَعَلىٰ رَبِّهِم يَتَوَكَّلونَ ترجمه: آنچه به شما عطا شده متاع زودگذر زندگی دنیاست، و آنچه نزد خداست برای کسانی که ایمان آورده و بر پروردگارشان توکّل میکنند بهتر و پایدارتر است.
3 )
سوره مبارکه الكهف آیه 49 وَوُضِعَ الكِتابُ فَتَرَى المُجرِمينَ مُشفِقينَ مِمّا فيهِ وَيَقولونَ يا وَيلَتَنا مالِ هٰذَا الكِتابِ لا يُغادِرُ صَغيرَةً وَلا كَبيرَةً إِلّا أَحصاها ۚ وَوَجَدوا ما عَمِلوا حاضِرًا ۗ وَلا يَظلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا ترجمه: و کتاب [= کتابی که نامه اعمال همه انسانهاست] در آن جا گذارده میشود، پس گنهکاران را میبینی که از آنچه در آن است، ترسان و هراسانند؛ و میگویند: «ای وای بر ما! این چه کتابی است که هیچ عمل کوچک و بزرگی را فرونگذاشته مگر اینکه آن را به شمار آورده است؟! و (این در حالی است که) همه اعمال خود را حاضر میبینند؛ و پروردگارت به هیچ کس ستم نمیکند.
لزوم نقش قائل شدن برای آخرت، در تصمیمگیریها و اقدامات/صحیفه سجادیه دعای 40 آنچه من در مجموع برای کار خودمان - که ابتلای به مسؤولیت پیدا کردهایم - میفهمم، این است که باید آخرت را در همهی تصمیمگیریها و اقدامهای خود تأثیر بدهیم و برای آن، نقش قائل شویم. بعضی برای حرف مردم و نظارت مردمی نقش قائل میشوند؛ اما برای نظارت الهی و چیزی که فردای ما مشتمل بر آن است، نقش قائل نمیشوند. ما در هر سنّی، لب مرز هستی و نیستی هستیم. البته یکی مثل ما پا به سن گذاشته و دربارهی او احتمالش بیشتر است؛ اماجوانان هم همینطورند. آن طرفِ مرز مرگ، محاسبهی الهی و مؤاخذهی حسابکشهای دقیق الهی است. باید به فکر باشیم؛ حیات و ابدیّت و سرنوشت حقیقی آنجاست؛ این را نقش بدهیم. ما این چند صباح آمدهایم آنجا را آباد کنیم. در نطقی که میکنیم، در امضایی که میکنیم، در مشورتی که میدهیم، در تصمیمی که میگیریم، در عزل و نصبی که میکنیم، به آخرت و رضای الهی و محاسبهی اُخروی نقش و تأثیر دهیم. این به نظر من مهمّ است. اگر اینطور شد، آنگاه قدرت میشود خیر. بعضی تصوّر میکنند قدرت یا ثروت ذاتاً شرّ است؛ در حالیکه اینطور نیست؛ قدرت و ثروت مثل بقیهی مواهب زندگی، زینت زندگی است: «زینة الحیاة الدّنیا»(1) ما از این قدرت چگونه استفاده میکنیم؟ اگر استفادهی خوب کردیم، خیر است؛ اگر در خدمت مردم قرار دادیم، خیر است؛ اگر در خدمت ترویج اخلاق و معنویّت و صلاح و رستگاری انسانها قرار دادیم، خیر است؛ اما اگر در خدمت مطامع شخصی و هواهای نفسانی قرار دادیم و مثل حیوانهای درنده، علیه این و آن به کار گرفتیم، میشود شر؛ هرچه بیشتر باشد، شرّش هم بیشتر است؛ هرچه بالاتر باشد، شرّش هم شدیدتر است. عزیزان من! اگر من و شما در موقعیتهایی که هستیم، بتوانیم نیّتهای خود را به این جهت هدایت کنیم، دستاورد بزرگی خواهیم داشت و قبول مسؤولیت در چنین نظام و کشوری و برای چنین مردمی، آن هم در چنین دنیای پُرضلالت و پُرآشوبی، افتخار بزرگی خواهد بود. در دعای صحیفهی سجادیه میفرماید: «و اجعل لنا من صالح الأعمال عملا نستبطئُ معه المصیر الیک» شب امتحان دیدهاید بچههایی که خوب کار کردهاند، بیطاقتند تا زودتر زمان امتحان فرا برسد؛ اما کسی که درس بلد نیست و کار نکرده است، از امتحان میترسد و دلش میخواهد هرچه بیشتر تأخیر بیفتد. وقتی انسان کار نیک برجستهای میکند - «نستبطئ معه المصیر الیک» برای رسیدن به خدا احساس تأخیر میکند. میبیند دیر شد؛ دلش میخواهد زودتر به لقای الهی نائل شود؛ چون میداند این کار خیر و این عمل نیک در آنجا منتظر اوست. «و نحرص له علی وشک اللّحاق بک»(2) دلمان میخواهد هرچه زودتر به آن برسیم. در چنین حالتی، انسان در مقابل حوادث دنیا و در برابر مرگ، امنیت روانی پیدا میکند. مرگ برای همهی انسانها هولناک است؛ اما وقتی انسان چنین حالتی پیدا کرد، در مقابل مرگ امنیت روانی پیدا میکند و دیگر از مرگ ترس و واهمهای ندارد. میداند آن طرف، چنین دستاورد مهمّی وجود دارد. اگر من و شما بتوانیم این نیّت خیر را انجام دهیم، از عبادات شخصی و اعمال شخصی بسیار بالاتر است.1382/05/15
1 )
سوره مبارکه الكهف آیه 28 وَاصبِر نَفسَكَ مَعَ الَّذينَ يَدعونَ رَبَّهُم بِالغَداةِ وَالعَشِيِّ يُريدونَ وَجهَهُ ۖ وَلا تَعدُ عَيناكَ عَنهُم تُريدُ زينَةَ الحَياةِ الدُّنيا ۖ وَلا تُطِع مَن أَغفَلنا قَلبَهُ عَن ذِكرِنا وَاتَّبَعَ هَواهُ وَكانَ أَمرُهُ فُرُطًا ترجمه: با کسانی باش که پروردگار خود را صبح و عصر میخوانند، و تنها رضای او را میطلبند! و هرگز بخاطر زیورهای دنیا، چشمان خود را از آنها برمگیر! و از کسانی که قلبشان را از یاد خود غافل ساختیم اطاعت مکن! همانها که از هوای نفس پیروی کردند، و کارهایشان افراطی است.
1 )
سوره مبارکه الكهف آیه 46 المالُ وَالبَنونَ زينَةُ الحَياةِ الدُّنيا ۖ وَالباقِياتُ الصّالِحاتُ خَيرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَوابًا وَخَيرٌ أَمَلًا ترجمه: مال و فرزند، زینت زندگی دنیاست؛ و باقیات صالحات [= ارزشهای پایدار و شایسته] ثوابش نزد پروردگارت بهتر و امیدبخشتر است!
«وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ إِذَا نُعِيَ إِلَيْهِ مَيِّتٌ، أَوْ ذَكَرَ الْمَوْتَ
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اكْفِنَا طُولَ الْأَمَلِ، وَ قَصِّرْهُ عَنَّا بِصِدْقِ الْعَمَلِ حَتَّى لَا نُؤَمِّلَ اسْتِتْمَامَ سَاعَةٍ بَعْدَ سَاعَةٍ، وَ لَا اسْتِيفَاءَ يَوْمٍ بَعْدَ يَوْمٍ، وَ لَا اتِّصَالَ نَفَسٍ بِنَفَسٍ، وَ لَا لُحُوقَ قَدَمٍ بِقَدَمٍ وَ سَلِّمْنَا مِنْ غُرُورِهِ، وَ آمِنَّا مِنْ شُرُورِهِ، وَ انْصِبِ الْمَوْتَ بَيْنَ أَيْدِينَا نَصْباً، وَ لَا تَجْعَلْ ذِكْرَنَا لَهُ غِبّاً وَ اجْعَلْ لَنَا مِنْ صَالِحِ الْأَعْمَالِ عَمَلًا نَسْتَبْطِئُ مَعَهُ الْمَصِيرَ إِلَيْكَ، وَ نَحْرِصُ لَهُ عَلَى وَشْكِ اللَّحَاقِ بِكَ حَتَّى يَكُونَ الْمَوْتُ مَأْنَسَنَا الَّذِی نَأْنَسُ بِهِ، وَ مَأْلَفَنَا الَّذِی نَشْتَاقُ إِلَيْهِ، وَ حَامَّتَنَا الَّتِی نُحِبُّ الدُّنُوَّ مِنْهَا فَإِذَا أَوْرَدْتَهُ عَلَيْنَا وَ أَنْزَلْتَهُ بِنَا فَأَسْعِدْنَا بِهِ زَائِراً، وَ آنِسْنَا بِهِ قَادِماً، وَ لَا تُشْقِنَا بِضِيَافَتِهِ، وَ لَا تُخْزِنَا بِزِيَارَتِهِ، وَ اجْعَلْهُ بَاباً مِنْ أَبْوَابِ مَغْفِرَتِكَ، وَ مِفْتَاحاً مِنْ مَفَاتِيحِ رَحْمَتِكَ أَمِتْنَا مُهْتَدِينَ غَيْرَ ضَالِّينَ، طَائِعِينَ غَيْرَ مُسْتَكْرِهِينَ، تَائِبِينَ غَيْرَ عَاصِينَ وَ لَا مُصِرِّينَ، يَا ضَامِنَ جَزَاءِ الْمُحْسِنِينَ، وَ مُسْتَصْلِحَ عَمَلِ الْمُفْسِدِينَ. ترجمه: نيايش چهلم دعاى آن حضرت است هنگامى كه خبر مرگ كسى به او مىرسيد يا خود مرگ را ياد مىكرد
اى خداوند، بر محمد و خاندان او درود فرست و ما را از آرزوهاى دور و دراز در امان دار و به صدق عمل آرزوهاى ما تنگ ميدان ساز، آن سان كه ما را آرزوى آن نبود كه به سر آوريم ساعتى را پس از ساعت ديگر و به پايان بريم روزى را پس از روز ديگر و بپيونديم نفسى را به نفس ديگر و بر داريم گامى را از پى گام ديگر. اى خداوند، ما را از فريب سراب آرزوها به سلامت دار و از شر و فساد آن ايمنى بخش و مرگ را در برابر ما بدار و روزى مباد كه از ياد مرگ غافل باشيم. اى خداوند، در اين جهان، آن چنان از عمل صالح برخوردارمان فرماى كه وعده ديدار تو را با همه نزديكىاش دير شماريم و آتش اشتياق ما در پيوستن به تو در دل زبانه كشد، آن سان كه مرگ سراى انس ما شود كه بدان دل بربنديم و آشيانه الفت ما كه به سوى آن پر بگشاييم و خويشاوند ما كه نزديك شدن به او را دوست بداريم. چون مرگ را بر سر ما آورى و بر ما فرود آرى، ما را به چنان مهمانى نيكبخت گردان. و چون بيامد، آرامش جان ما بدو قرار ده. مهمان ما را سبب شوربختى ما مگردان و از ديدار او ما را به خوارى ميفكن. او را درى از درهاى آمرزش و كليدى از كليدهاى رحمت خويش قرار ده. اى خداوندى كه جزاى نيكوكاران را بر عهده گرفتهاى، اى خداوندى كه عمل مفسدان را به صلاح مىآورى، ما را در زمره هدايت يافتگان بميران، نه گمراهان. چنان كن كه مرگ را به پيشباز رويم، نه ناپسندش شمريم. چنان كن كه در شمار ثابتان باشيم، نه در شمار عاصيان و نه در شمار اصرار كنندگان بر گناه.
مذموم بودن دل سپردن به دنیا، مبنای انقلاب اسلامی عزیزان من، یکی از شعارهای ما قبل از پیروزی انقلاب - نه شعارهای انقلاب، شعارهای دوستانهی خودمان در مجموعهی رفاقتی و مجموعههایی که با هم بودیم، با هم فکر میکردیم و کار و مبارزه میکردیم - «ساده زیستی» بود؛ زندگی ساده و کمتر بهره بردن از جلوههای دنیا! بعد که انقلاب، پیروز شد، سعی کردیم باز هم همین روش، همین شعار و همین مبنا را دنبال کنیم. (...) ما [که هم مسئول حکومتی هستیم و هم روحانی] باید بیشتر مواظب باشیم، دیگران هم باید مواظب باشند، شما هم که دانشجویید، یا استادید، باید مواظب باشید، شما هم که رئیسید، باید مواظب باشید؛ همه باید مواظب باشند که به دام تکلّفات و تعیّنات زندگی نیفتند و در اشرافیگری و اینها غرق نشوند. زینت دنیا را به قدری که خدای متعال قرار داده و مباح است، برای همه کس بخواهند.
البته «المال و البنون زینة الحیوة الدنیا»،(1) هیچ ایرادی ندارد. نه مال ایراد دارد، نه فرزندان ایراد دارد، نه مقام و اینها؛ لیکن غرق شدن در اینها، عمده کردن و هدف قراردادن اینها و خود را در تکیّفات و تعیّنات زندگی، منحصر کردن است که آسیب میزند. چنانچه اینها اصلاح بشود، ما امیدواریم که انشاءاللَّه مشکلی نباشد1377/12/15
ضایع نشدن پاداش نیکو کاران، وعدهای الهی [آیاتی دربارهی وعدههای الهی:] یکی دیگر از وعدههای الهی این است: «انا لانضیع اجر من احسن عملا»(1)؛ کسی که کار خوب انجام دهد، خدای متعال پاداش او را ضایع نمیکند. فقط هم در آخرت نیست. شامل دنیا و آخرت است؛ یا در دنیا، یا در آخرت.1377/10/04
اثر نکردن تبلیغات دشمن، مصداق تلاش در مسیر گمراهی [تبلیغات دشمن در سه محور اختلاف افکنی، گرایش به غرب یا گرایش به امریکا و بیاعتقادی مردم به اسلام و نظام و ایمان اسلامی] این سه محور برای تبلیغات آنها[دشمن] است. البته عزیزان من! شما بدانید ما حالا در نماز جمعه این قضایا را اینطور راحت مطرح میکنیم و مردم عزیز ما هم بحمداللَّه هوشیارند، خودشان متوجّهند و این حرفها را تا اعماق جانشان میپذیرند؛ ولی طرف مقابل که استکبار باشد، برای اینکه همان حرفها را جا بیندازد، بیچاره میلیاردها دلار خرج میکند؛ میلیاردها! اگر شما بدانید که همین رادیو بی.بی.سی و همین رادیوها و تلویزیونهای امریکایی و رادیوهای صهیونیستی، چقدر خرج میکنند برای اینکه شاید این حرفها را به گوش مردم برسانند تا شاید یک نفر باور کند!
خوب؛ «قل هل ننبئّکم بالاخسرین اعمالا، الذّین ضلّ سعیهم فی الحیاة الدّنیا»(1)، مصداق کاملش همینها هستند! تلاش میکنند، زحمت میکشند، مینشینند، طرّاحی میکنند، وسایل فنّی مدرن میسازند، رادیوها و تلویزیونهایشان چه میکنند، برای اینکه شاید این حرفها را به گوش مردم برسانند، تا به دلهای آنها اثر کند! مردم هم، خیلیها که اصلاً اعتنا و اعتماد نمیکنند، گوش نمیکنند؛ بعضیها هم که میشنوند، اکثرش را باور نمیکنند. اگر هم کسی اشتباه کرده باشد، با توضیحی که داده میشود، در او اثر میکند. این هم لطف الهی است.بههرحال این سه محور، از محورهای حسّاس دشمن است.1376/10/12
1 )
سوره مبارکه الكهف آیه 103 قُل هَل نُنَبِّئُكُم بِالأَخسَرينَ أَعمالًا ترجمه: بگو: «آیا به شما خبر دهیم که زیانکارترین (مردم) در کارها، چه کسانی هستند؟
1 )
سوره مبارکه الكهف آیه 104 الَّذينَ ضَلَّ سَعيُهُم فِي الحَياةِ الدُّنيا وَهُم يَحسَبونَ أَنَّهُم يُحسِنونَ صُنعًا ترجمه: آنها که تلاشهایشان در زندگی دنیا گم (و نابود) شده؛ با این حال، میپندارند کار نیک انجام میدهند!»
گروه فداییان اسلام مصداق جوانان با ایمان این روزها، همچنین یادآور یکی از روزهای تلخ این ملت در سالهای دههی سی است که آن، شهادت فداییان اسلام است و من در چند کلمه، فقط یاد این عزیزان را گرامی بدارم. آن وقتی را که خبر شهادت این جوانان مخلص و مؤمن و پاکباز به مشهد رسید، فراموش نمیکنم. در بین طلاّب جوان حوزهی مشهد، در آن مدرسهای که ما بودیم، هیجان عجیبی پیدا شد. علّت هم این بود که سال قبل یا دو سال قبلش، مرحوم نوّاب صفوی، این جوان مؤمن روحانی، در همین مدرسه - که اتّفاقاً اسم مدرسه، مدرسهی نوّاب است - آمده و سخنرانی کرده بود و نماز جماعت اقامه نموده بود و غوغایی از شور و هیجان به وجود آورده بود که تأثیرات او بر روحیهی طلاب، در هنگام شهادتش محسوس بود. یکی از مدرّسان بزرگ هم در درس اشارهای کرده بود و یادی از اینها نموده بود. جامعهی آن وقت، از اهمیت این قیام غافل بود. اینها را به عنوان چند نفری که فقط بلدند گلولهای از دهانهی اسلحهای خارج کنند و به سینهی کسی بنشانند، معرفی میکردند. حتّی بزرگان آن دستگاه جبّار منحوس که خودشان مظهر اوباشگری و چاقوکشی و الواطی بودند و جزو افرادی بهشمار میرفتند که ارزش نداشتند از آنها یاد شود، به عنوان یک انسان تربیت یافته، به این جوانان مؤمنِ صالحِ پاکبازِ مخلصِ و بیطمع و بیاعتنای به دنیا و به زخارف دنیا، چاقوکش میگفتند! بعضی از مردم نیز همینطور میشناختند و باور میکردند و بعضیها هم باور نمیکردند و بعضی هم غافل بودند. از مسألهی فداییان اسلام، غفلت شد. اگرچه شاید آن زمان، آمادگی هم نبود که بخواهند آنچه را که میگفتند - که همان حکومت اسلامی بود - بر سرِ پا کنند. برای این کار، یک حرکت عمومی در درازمدّت لازم بود؛ لیکن سخن اینها در بین فریادها و عربدههای مستانهی دشمنانشان گم شد. اینها مردمانی بودند که «انّهم فتیة امنوا بربّهم».(1) واقعاً جوانانی بودند که به خدا ایمان آوردند و از روی اخلاص، در راه حاکمیت معارف و احکام نورانی اسلام تلاش کردند و در مقابل ظلم و فساد ایستادند. ظلم و فساد خاندان پهلوی و وابستگی آنها به بیگانگان، این حرکت و نهضت را به وجود آورد. اصلاً قضیهی اینها چنین بود که در جهت اسلامی شدن جامعه، مبارزهی ضدّ استبدادی و ضدّ سلطنتی خودشان را آغاز کردند و متأسّفانه در وسط کار، همهشان از بین رفتند. البته برای خود آنها خوب شد؛ چون به شهادت رسیدند و به مقام عالی شهادت دست یافتند؛ اما برای جامعه خسارتی بود. بههرحال از آن تاریخ، چهل سال میگذرد. الان چهل سال است که از این قضیه گذشته است؛ اما بعد از چهل سال، شما ملاحظه میکنید که اسم این عزیزان، اینطور در ملأ عام و علیرؤس الاشهاد آورده میشود؛ چون آرزوی آنها عملی شد و این ملت در این راه به حرکت درآمد و فداکاری و ایستادگی نمود و آن چهرهی کفر و استکبار را نابود کرد.1375/10/28
1 )
سوره مبارکه الكهف آیه 13 نَحنُ نَقُصُّ عَلَيكَ نَبَأَهُم بِالحَقِّ ۚ إِنَّهُم فِتيَةٌ آمَنوا بِرَبِّهِم وَزِدناهُم هُدًى ترجمه: ما داستان آنان را بحق برای تو بازگو میکنیم؛ آنها جوانانی بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند، و ما بر هدایتشان افزودیم.