نقش زنان در انقلاب اسلامی / نقش زن در انقلاب اسلامی
نقش زنان در انقلاب اسلامی
خانوادههای شهدا گاهی میآیند اینجا پیش من؛ اصلاً زبان انسان قاصر است از اینکه این حالتی را که اینها دارند، توصیف کند. زن نسبتاً جوان که فرزند جوانتر از خودش رفته جبهه و در سوریه شهید شده، آمده و با یک شهامتی حرف میزند و با یک گذشتی حرف میزند! خب میدانید، حالا با وضع دوران دفاع مقدّس هم فرق دارد؛ آنجا صدای توپ دشمن را همه میشنفتند، اینجا صدای توپ را فقط گوشهای شنوا میشنوند، همه نمیشنوند، درعینحال در یک چنین شرایطی، این مادر، این همسر، این پدر [جوانشان را میفرستند]. چند روز پیش از این، یک عدّهای از آنها اینجا بودند؛ من اسم یک خانوادهای را آوردم، پدر خانواده [آمد]، دیدم یک مردی آمد جوان -خودش جوان بود، شاید مثلاً چهل و چند سال یا چهل و دو سه سال- این جوانش را، پسرش را [فرستاده بود]. گفتم پسر بزرگت بود؟ گفت بله. پسر بزرگِ جوانِ مثل گل را فرستاده سوریه! اینها مهم است؛ چیزهای عجیبی است.1395/10/16
لینک ثابت
نقش زنان در انقلاب اسلامی
امروز مسئلهی شهدای دفاع از حریم اهلبیت مطرح است؛ این از آن ماجراهای عجیب تاریخ است. ما در دوران جنگ جوانها را تشویق میکردیم به اینکه بروید به میدان جنگ، اجابت میکردند و میرفتند؛ امام یک سخنرانی میکردند، خیل جوانها راه میافتادند میرفتند [امّا] امروز ما چنین تشویقی نمیکنیم، درعینحال این انگیزه چقدر قوی است، این ایمان چقدر شفّاف است که این جوان از ایران، از افغانستان، از کشورهای دیگر راه میافتد، بلند میشود از همسر جوانش، از کودک خردسالش، از زندگی راحتش میگذرد، میرود در یک کشور غریب، در یک خاک غریب، در راه خدا مجاهدت میکند و به شهادت میرسد. این چیز کوچکی است؟ قدمبهقدم تاریخ انقلاب اسلامی از این شگفتیهای تاریخساز به خود دیده است؛ اینها شگفتی است. و من عرض کنم این سه جنبه دارد: یک جنبه، جنبهی صبر خودِ این شهید و انگیزه و ایمان این شهید است؛ یک جنبه، جنبهی صبر خانوادهها و تحمّل آنها است؛ [چون] این زن جوان میتوانست کاری کند که شوهرش نرود؛ این پدر و مادر میتوانستند مانع رفتن جوانشان بشوند؛ اینها صبر کردند؛ هم برای رفتن او، هم هنگام برگشتن جنازهی مطهّر او، و [هم] بعد از او. و جنبهی سوّم خودِ حادثه است که تاریخنگار انقلاب اسلامی است؛ انقلاب این است، نظام اسلامی این است. این انگیزهها، این ایمانها، این قدرتهای روحی، این عزم و ارادهها است که جمهوری اسلامی را به وجود آورده؛ میشود دستِکم گرفت جمهوری اسلامی را؟ دشمنها چه خیال میکنند دربارهی نظام جمهوری اسلامی؟ یک پیکرهی عظیمی، همه اقتدار، همه توانمندی؛ جمهوری اسلامی را این چیزها تشکیل داده.
خب بله، فلان گوشه یک ضعف هست، فلان آدم سستهمّت و سستارادهای هم هست که دچار اعتیاد میشود، دچار فساد میشود، دچار انواعواقسام اشکالات میشود؛ این در هر جامعهای هست؛ مهم این است که یک جامعه از آن ارکان نگهدارندهای برخوردار باشد که بتواند آن را پیش ببرد و در مقابل حوادث حفظ کند و مثل صخرهای آن را نگه دارد؛ این ستونهای صخرهوار همین شهدای ما هستند، همین خانوادهها هستند، همین فداکاران هستند، همین ایثارگران هستند؛ اینها هستند. برای همین هم هست که جمهوری اسلامی در چالش های گوناگون، غالباً بر این چالش ها غلبه کرده.1395/04/05
لینک ثابت
نقش زنان در انقلاب اسلامی
خوشبختانه، در طول این سالها ورزشکارهای ما در محیط ورزشی کارهای خوب و برجستهای هم انجام دادهاند؛ نمیخواهم بگویم همهی ورزشکارها اینجوری بودهاند امّا بودهاند در بین ورزشکارها کسانی که مایهی افتخار شدهاند. خب، افتخار فقط این نیست که سرود ملّیمان را بخوانند؛ البتّه این افتخار است، خوب است و چیز برجستهای است امّا بالاتر از این افتخار، این است که مثلاً فرض کنید کشتیگیر ما با آن حریف صهیونیست کشتی نگیرد؛ این خیلی کار بزرگی است؛ یا آن قهرمان خانم بیاید روی سکّوی قهرمانی با چادر بِایستد،(۵) این خیلی مهم است. ببینید چهکسی طاقت میآورد در مقابل چشمهای ملامتگر و پرسشگر دنیای مادّی که افتخار زن به این است که حتماً لخت بیاید [این کار را بکند]؟ مردها سرتاپایشان پوشیده است، زن حتماً بایستی لخت بیاید؛ یعنی حتماً بایستی یک قسمتی از بدنش برهنه باشد و دیده بشود؛ یعنی کار غلط، کار عوضی، کارِ کاملاً موذیانه و سیاستبازیشده؛ در یک چنین دنیایی یک خانمی با چادر یا با یک حجاب کامل اسلامی میرود روی آن سکّو میایستد و جایزهی قهرمانیاش را میگیرد؛ این خیلی مهم است؛ این از آن پرچم که میرود بالا مهمتر است؛ این نشاندهندهی روحیّهی قوی ایرانی مسلمان است؛ این نشان میدهد که در مقابل موج توهّمات و احساسات توهّمآمیز، این [فرد] شکست نمیخورد و مغلوب نمیشود. هویّت یک ملّت و استحکام عنصر و فلز یک ملّت را که فلز محکم و مقاومی دارد، اینجوری میشود فهمید؛ اینها خیلی باارزش است.1394/10/21
لینک ثابت
نقش زنان در انقلاب اسلامی
ایشان با تجلیل از صبر و شکرگزاری همسر و خانوادهی شهید همدانی و با اشاره به سهیم بودن خانوادههای شهیدان در اجر و پاداش آنان، خاطرنشان کردند: ادامه یافتن سلسلهی شهادت و رونق و صفای روزافزون این نعمت عظیم در جامعه، مرهون همین صبرها و شکرگزاریهاست و از خداوند میخواهیم که آن شهید عزیز را با پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآله و اولیاء خود محشور گرداند و خانوادهی این شهید را نیز مشمول باران الطاف و برکات خود فرماید .1394/07/26
لینک ثابت
نقش زنان در انقلاب اسلامی
نقش خانوادههای محترم و عزیزی که حضور در آن منطقه را پذیرفتهاند و در آنجا ساکن شدهاند، نقش بسیار مهمّی است؛ اگر خانوادهها با مردان خانواده همراه و همدل نباشند کارها پیش نمیرود. امروز خوشبختانه زنان کشور ما، بانوان کشور ما انگیزههایی دارند بسیار روشن، صمیمی، آگاهانه؛ در همهی دورهی جنگ هم همینجور بود. بنده این توفیق را گاهی دارم که با خانوادههای شهدا بنشینیم، صحبت کنیم؛ غالباً مادرهای شهدا اگر از پدران شهدا، پرانگیزهتر و پرشورتر نباشند، کمتر نیستند و در بسیاری از این موارد انگیزهها و بصیرتهایشان بیشتر هم هست. اینها زنان جامعهی ما هستند؛ این خیلی برای کشور ارزش محسوب میشود.1394/07/15
لینک ثابت
نقش زنان در انقلاب اسلامی
در این جلسهی امروز ما خانوادههایی تشریف دارند که سه شهید دادهاند، سه شهید یا بیشتر؛ تحمّل از دست دادن پارههای جگر انسان و عزیزان انسان، این به زبان آسان است. خانوادههایی هستند که فقط دو پسر داشتند و همین دو پسر را در راه خدا در میدان دفاع مقدّس تقدیم کردند؛ بانوانی در اینجا تشریف دارند که هم همسر خودشان و هم فرزند خودشان را در راه خدا دادند. اینها به زبان آسان است! ما در تاریخ صدر اسلام میخواندیم که در جنگ اُحد، بانویی سه پیکر شهید را سوار راحلهای(۷) کرده بود و از میدان اُحد میآورد مدینه؛ تعجّب میکردیم که چطور چنین چیزی [ممکن است]! واقعاً به نظر انسان مثل افسانه میآمد؛ حالا در مقابل چشممان این واقعیّتهای افسانهگون و افسانهمانند را داریم میبینیم. با روحیّههای بالا، با روحیّههای خوب، روحیّههایی که میتواند افراد کمروحیّه را هم مبتهج کند، روحیّه بدهد، عزم آنها را تثبیت کند و تقویت بکند. و امروز کشور ما به این عزم راسخ احتیاج دارد.1394/04/06
لینک ثابت
نقش زنان در انقلاب اسلامی
یک نکتهی مهمّی وجود دارد و آن اینکه شما وقتی بر سکوی قهرمانی قرار میگیرید به هر صورتی، به هر شکلی، در معرض دید صدها میلیون انسان در دنیا قرار میگیرید؛ منش شما و روش شما معرّف ملّتتان هم هست، معرّف فرهنگتان است، معرّف شخصیت ملّی شما هم هست. این خیلی مهم است که شما چهجوری عمل میکنید. آن خانم جوانی که با چادر میرود روی سکوی قهرمانی، نشان میدهد که در مقابل هجمههای قابل رؤیت و غیر قابل رؤیت که به اینچنین کاری در دنیا از سوی مراکز ضدّ فرهنگ و ضدّ دین و ضدّ عصمت و پاکیزگی صورت میگیرد، مقاوم است، این خانم یک شخصیتی از خود نشان میدهد؛ یعنی در واقع ملّت خود را معرّفی میکند. آن جوانی که بعد از پیروزی، سجدهی شکر به جا میآورد، یا فریاد بلندی با نام بزرگان دین از حنجره خارج میکند، یا لباسی که میپوشد، بلوزی که میپوشد، نام فاطمهی زهرا (سلاماللهعلیها) یا نام اباالفضل (علیهالسّلام) را روی آن نقش میکند، این دارد ملّت خودش را معرّفی میکند؛ معنویت ملّت را معرّفی میکند و در کنار معرّفی معنویت، استقامت ملّت را معرّفی میکند.
امروز همهی سعی دستگاههای تبلیغاتی بینالمللی و جهانی معنویتزدایی است، دینزدایی است، عفّت و عصمتزدایی است؛ این جزو برنامههای حتمی صهیونیستی است در سرتاسر دنیا و دارند پیش میروند و روزبهروز بدتر [ عمل] میکنند. شما نگاه کنید به فیلمها و داستانها و امثال اینها به پوشش زنهای اروپایی در پنجاه سال پیش یا صد سال پیش و با امروز مقایسه کنید. اخلاق جنسی غربی اروپایی را در پنجاه سال پیش، صد سال پیش با امروز مقایسه کنید، ببینید چقدر فرق کرده؟ کار انحطاط اخلاقی به جایی میرسد که اگر شما اعلام بکنید که همجنسگرایی را قبول ندارید، شما را مورد تهاجم قرار میدهند! خیلی چیز عجیبی است. افتخار میکنند به بیعفّتی و برهنگی، افتخار میکنند به عدم رعایت اخلاق جنسی؛ یعنی همانی که در روایات ما هست که معروف میشود منکر، منکر میشود معروف؛ این الان در دنیای غرب تحقّق پیدا کرده. و امپراتوری خبری و رسانهای با همهی توان - که امروز حجم آن هزاران برابر پانزده سال، بیست سال پیش شده، با این شبکههای اجتماعی و با این شیوههای اینترنتی و مانند اینها - و با این حجم عظیم امکانات خود در جهت تبلیغ ضدّ معنویت و ضدّ اخلاق است.1393/11/01
لینک ثابت
نقش زنان در انقلاب اسلامی
من فیلم را دیدم؛ بسیار فیلم خوبى بود. ما از سینما سررشته نداریم، امّا بهعنوان مستمع، بالاخره یک داورىاى انسان پیدا میکند؛ هم از لحاظ داستان، که یکى از کمبودهاى اساسىِ فیلمهاى ما نداشتنِ داستان خوب و پر کشش است، این فیلم یک داستان خوب و جذّاب [داشت] و داراى پیچ داستانى - که خیلى هم قشنگ این پیچ، در فیلم باز شد - بود؛ هم از لحاظ کارگردانى، این خانم آبیار - که لابد اینجا تشریف دارند -(۲) خیلى خیلى خوب فیلم را کارگردانى کرده بودند؛ هم از لحاظ بازىِ قهرمان اصلى، خانم زارعى - که نمیدانم ایشان اینجا تشریف دارند یا نه -(۳) واقعاً سنگ تمام گذاشته بودند و خیلى خوب بود؛ از لحاظ محتوا و مضمون هم این فیلم کاملاً فیلم ارزشى بود. من تعجّب میکنم چطور ممکن است کسى تصوّر کند که فیلم «شیار ۱۴۳» ضدّ ارزش یا ضدّ دفاع مقدّس است؛ من نمیفهمم از کجاى فیلم، این در مىآید. (۴) بله، آن مادر به این در و آن در میزند براى اینکه یک نشان یا اثرى از پسرش پیدا کند؛ این روشن است، این چیز کاملاً طبیعىاى است؛ اتفاقاً اهمیت ماجراى دفاع مقدّس در همین است؛ مادر، با این هویّت، با این تشخّص، با این احساس غیر قابل توصیف - که واقعاً احساس مادر نسبت به فرزند اصلاً قابل توصیف نیست و ماها که نمیتوانیم مادر باشیم، اصلاً درک نمیکنیم عظمت این احساس را - با یک چنین احساسى این مادر، هم تحمّل میکند هجرت فرزند خودش را بهسوى جبهههاى جنگ، هم تحمّل میکند شهادت او را، هم افتخار میکند. ما در طول این هشت سال دفاع مقدّس و بعد از آن، از مادران، گِله نشنفتیم بلکه بهعکس، مادرها را حماسىتر از بسیارى از پدرها یافتیم. من این توفیق را داشتهام که با بعضى از خانوادههاى شهدا روى فرششان، زیر سقفشان، بنشینم و صمیمانه با آنهاحرف بزنم؛ تا الان ندیدهام - هیچ یادم نمىآید، حتّى یک مورد هم در بین شاید هزاران مورد - که مادرى از شهادت فرزندش گِله کرده باشد؛ نه، بهعکس، مادرها افتخار میکنند، اظهار سربلندى میکنند، اظهار سرافرازى میکنند؛ این خیلى مهم است. این مادر با این احساسات مادرانه که براى فرزندش یک چنین فداکارىاى دارد و حاضر نمیشود که آن بچّه مثلاً در محلّ کارش گرسنه بماند یا مانند اینها، در عین حال شهادت او را تحمّل میکند، هجرت او راتحمّل میکند، فراق او را تحمّل میکند و هیچ گِلهاى نمیکند، هیچ شکایتى نمیکند؛ اینها خیلى به نظر من نکات مهمّى است. و در آنجا خیلى خوب بازیگرى انجام گرفته، خیلى خوب کارگردانى انجام گرفته، صحنهها خیلى خوب انتخاب شده؛ بسیار فیلم خوبى بود.1393/03/26
لینک ثابت
نقش زنان در انقلاب اسلامی
حضرت آیتالله خامنهای خطاب به بانوی ووشوکار کشورمان گفتند: شما با نمایش شخصیت و هویّت زن مسلمان ایرانی نشان دادید که در میادین ورزشی نیز یک زن مسلمان میتواند با حفظ حجاب و حدود دینی، حضوری مقتدر و عزتآفرین داشته باشد.
رهبر انقلاب دفاع علنی این بانوی ورزشکار از جمهوری اسلامی را امتیاز دیگری برای وی برشمردند و افزودند: یکی از برنامههای ثابت جنگ روانی دشمنان علیه جمهوری اسلامی، القای این ادعای نادرست است که نخبگان عرصههای مختلف با نظام اسلامی میانهای ندارند که شما با اقدام خود، وابستگی به نظام اسلامی را از یک سکوی جهانی اعلام کردید.1392/08/20
لینک ثابت
نقش زنان در انقلاب اسلامی
زنان فعّالِ در جبههی انقلاب، یک روزی نقشآفرینی برجستهای کردند -هم اندکی پیش از پیروزی انقلاب، هم در اوائل انقلاب، هم در دوران جنگ تحمیلی- و از خودشان حضور نمایانی نشان دادند؛ نگذارید حضور نمایان زنان فعّال در جبههی انقلاب کمرنگ بشود. دیگران در مواجههی با انقلاب و معارضهی با انقلاب سعی میکنند از عنصر زن و زنانِ کارآمد استفاده کنند؛ جبههی انقلاب، زنان کارآمد و فعّال و زبانآور و نویسنده و عالِم و دانشمند بمراتب بیشتر دارد؛ خانمهایی که اهل اِقدامند، اهل فکرند، اهل نگارش و نویسندگی¬اند، اهل سخن گفتنند، اهل فکر دادنند، صحنهی انقلاب و دفاع از انقلاب را خالی نگذارند؛ این یک نکته است.1392/02/21
لینک ثابت
نقش زنان در انقلاب اسلامی
اگر زنان در حرکت اجتماعی یک ملتی حضور نداشته باشند، آن حرکت به جائی نخواهد رسید، موفق نخواهد شد.(1) اگر زنان در یک حرکت حضور پیدا بکنند، یک حضور جدی و آگاهانه و از روی بصیرت، آن حرکت به طور مضاعف پیشرفت خواهد کرد. در این حرکت عظیمِ بیداری اسلامی، نقش زنان، یک نقش بی بدیل است و باید ادامه پیدا کند. زنان هستند که همسران خود را و فرزندان خود را برای حضور در خطرناکترین میدانها و جبههها آماده میکنند و تشجیع میکنند. ما در دوران مبارزه با طاغوت در ایران و همچنین بعد از پیروزی انقلاب تا امروز، برجستگی نقش زنان را به طور واضح و ملموس مشاهده کردیم و دیدیم. اگر در جنگی که هشت سال بر ما تحمیل شد، زنان ما، بانوان کشور ما در میدان جنگ، در عرصهی عظیم ملی حضور نمیداشتند، ما در این آزمایش دشوار و پر محنت پیروز نمیشدیم. زنها، ما را پیروز کردند، مادران شهدا، همسران شهدا، همسران جانبازان، همسران اسرا و آزادگان ما؛ مادران اینها با صبر خود یک فضایی را در یک منطقهی محدودی به وجود آوردند، که آن فضا جوانها را، مردان را، به حضور مصممانه تشویق میکرد؛ و این در سراسر کشور گسترده شد و گسترده بود. نتیجه این شد که فضای کشور ما یکسره فضای مجاهدت شد، فضای فداکاری و گذشت شد؛ گذشت از جان. و پیروز شدیم. امروز در دنیای اسلام هم همین است؛ در تونس، در مصر، در لیبی، در بحرین، در یمن، در هر نقطهی دیگر. اگر زنها در صفوف مقدم حضور خودشان را تقویت کنند و ادامه بدهند، پیروزیها یکی پس از دیگری نصیب آنها خواهد شد. در این هیچ تردیدی نیست.1391/04/21
لینک ثابت
نقش زنان در انقلاب اسلامی
روز شما، روز زن، روز مادر، روز فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) است؛ معنای این چیست؟ این یک حرکت نمادین است؛ این کار، سمبلیک است. معنایش این است که زن باید در این صراط حرکت کند؛ عظمت و جلالت و علوّ مقام و مقدار برای زنان در این راه است؛ راهی که در آن تقوا هست، عفاف هست، دانش هست، نطق هست، ایستادگی در میدانهای گوناگونِ محتاج ایستادگی هست، تربیت فرزند هست، زندگی خانوادگی هست؛ همهی زینتها و فضیلتهای معنوی در آن هست؛ زنان باید در این جهت حرکت کنند.
خوشبختانه زنان جامعهی ما حقاً و انصافاً نه فقط در انقلاب ما، بلکه از گذشته هم همین جور بوده است؛ زنان متدین ما در میدانهای گوناگون و در همهی قضایا جزو پیشروان بودند. قبل از شروع مبارزات تند مشروطیت، زنها در میدان بودند. در یک برههای، مبارزات مشروطیت آرام بود؛ بعد شدت پیدا کرد، که همه وارد شدند. آن وقتی که هنوز همه وارد نشده بودند و در واقع فقط یک عدهای از علما و خواص دنبال این قضایا بودند، زنها بلند شدند، یک اجتماعی تشکیل دادند، آمدند اینجا سر راه حاکم و زمامدار وقت را گرفتند، او از دست اینها فرار کرد، رفت در کاخش مخفی شد! رفتند آن طرف، فراشباشیهای دستگاه حکومت، اینها را کتک زدند. آن زمان با چادر و چاقچور وارد میدان شده بودند. اکثر قریب به همهی شماها چاقچور را ندیدهاید. چادر و چاقچور و روبند، نوع بستهی حجاب اسلامی - ایرانی بود. با آن حالت، اینها وارد این میدان شدند. حالا یک عدهای خیال میکنند زن تا وقتی که بیحجاب نباشد، بیاخلاق نباشد، نمیتواند در میدانهای گوناگونِ اجتماعی و سیاسی وارد شود. در همین انقلاب خود ما، در بعضی از نقاط کشور، زنها زودتر از مردها اجتماع راه انداختند، در خیابانها حرکت راه انداختند و مقابله کردند؛ که ما اطلاع قطعی داریم. در دوران انقلاب همین جور، در مبارزات گوناگون بعد از پیروزی انقلاب همین جور، در جنگ تحمیلی همین جور.1391/02/23
لینک ثابت
نقش زنان در انقلاب اسلامی
در زیارت خانوادههای شهدا، اغلب اوقات مادران شهید را شجاعتر و مقاومتر از پدران شهید یافتم. مگر محبت مادر را میشود با محبت پدر مقایسه کرد؟ روح لطیف زنانه، آن هم نسبت به جگرگوشه، این را پرورش بدهد، بزرگ کند مثل دستهی گل، بعد راضی بشود که او برود میدان جنگ و به شهادت برسد؛ بعد برای اینکه جمهوری اسلامی دشمنشاد نشود، بر جنازهی او گریه هم نکند! که بنده مکرر به این خانوادههای شهدا گفتم گریه کنید؛ چرا گریه نمیکنید؟ گریه ایرادی ندارد. گریه نمیکردند، میگفتند میترسیم جمهوری اسلامی دشمنشاد شود. «زن مگو، مردآفرین روزگار».(۶) زنهای ما اینهایند؛ امتحان خوبی دادند.1391/02/23
لینک ثابت
نقش زنان در انقلاب اسلامی
مسئلهی زن و خانواده برای کشور، جزو مسائل درجهی یک است. دوستان، خانمها و آقایانی که آمدند صحبت کردند، این معنا را ثابت کردند. هیچ لزومی ندارد که ما بیش از آنچه شما گفتید و خیلی وسیع و خوب بیان کردید، چیزی بگوئیم. خود این بیانات نشان داد که مسئله بسیار مهم است. اولاً نقش و سهم بانوان در نظام، یک نقش فوقالعاده و ممتاز است؛ همچنان که در اصل انقلاب، نقش بانوان ممتاز بود. حالا شاید جوانهای عزیزی که در جلسه هستند و در دوران مبارزات نبودند یا در دوران انقلاب نبودند، نمیدانند آنجا چه اتفاقی افتاد؛ جز از طریق گزارشهائی که همهاش هم متأسفانه ناقص است. همهی گزارشهائی که از دوران مبارزه و دوران انقلاب بیرون آمده، گزارشهای ناقص و یکجانبه و کوتاه است. یک کار بزرگی هم در این زمینه داریم، که اگرچه جزو اندیشههای راهبردی نیست، اما جزو کارهای راهبردی است و انشاءالله باید دنبال شود. آن کسانی که سابقه دارند، میدانند که زنان، هم در دوران مبارزه نقش داشتند، هم بخصوص در همان دوران انقلاب - یعنی آن یک سال و نیمی که حرکت انقلابىِ عمومی شروع شد - نقش داشتند. زنان یک نقش مؤثر و بیجایگزین داشتند؛ که اگر نبودند زنان توی این اجتماعات، بلاشک این اجتماعات عظیم و این تظاهرات عظیم، آن اثر را نمیبخشید؛ علاوه بر اینکه در بعضی جاها مثل مشهد ما، اصلاً شروع این تظاهرات، از زنان شد. یعنی اولین حرکت عمومىِ مردمی، یک حرکت زنانه بود. البته مورد تعرض پلیس هم قرار گرفتند. بعد از آن بود که حرکتهای مردانه راه افتاد. هم در مبارزات اینجور بود، هم در ایفای نقش در تشکیل نظام، هم در دوران بسرعت پدید آمدهی بعد از تشکیل نظام؛ یعنی دوران جنگ، دوران محنت، دوران امتحان سخت؛ «حتّی اذا ضاقت علیهم الأرض بما رحبت».(1) اوضاع و احوال در دوران جنگ سخت شد. حالا بعضیها جنگ را از تلویزیون و رادیو و اینها میشنفتند، بعضیها با جسم و جان و تنِ خودشان توی میدان جنگ بودند. این گزارشهای پر از حماسه و شور که از جنگ داده میشود، همهاش هم درست است - من چون خیلی از این کتابهای مربوط به خاطرات رزمندگان را میخوانم، میدانم همهی اینها درست است - آن شور و شوق و آن عشق به مجاهدت و شوق به شهادت و عدم بیم از مرگ و اینها، همهاش همینی است که توی گزارشها هست و درست است؛ لیکن نگاه کلان به جنگ، یک نگاه کاملاً محنتبار بود. خب، آن گردانی که جلو با شوق و ذوق دارد میجنگد، او که نمیداند توی قرارگاه اصلی نسبت به مجموعهی جبهه چه حالتی وجود دارد، چه ضعفهائی هست، چه نگرانیها و دغدغههای جدیای هست؛ و پشت سر قرارگاه اصلی، در سطح کلان، در کشور، چه کمبودهائی، چه دلهرههائی وجود دارد. دوران سختی بود. در این دوران سخت، نقش زنان، یک نقش فوقالعاده بود؛ نقش مادران شهدا، نقش همسران شهدا، نقش زنان مباشر در میدان جنگ، در کارهای پشتیبانی و بعضاً بندرت در کارهای عملیاتی و نظامی - که من بخش کارهای پشتیبانیاش را خودم از نزدیک در اهواز دیدم - یک نقش فوقالعاده بود. زنها حتّی در بخشهای نظامی هم فعال بودند؛ همین نوشتهی خانم حسینی - دا - این را نشان میدهد. اینها یک مجموعهی کاری است که واقعاً با هیچ معیاری، با هیچ ترازوئی قابل اندازهگیری نیست. مادر، مادر شهید، مادر دو شهید، مادر سه شهید، مادر چهار شهید؛ شوخی نیست؛ اینها به زبان آسان میآید. بچهی انسان سرما میخورد، دو تا سرفه میکند، چقدر نگران میشویم؟ یک بچهی انسان برود کشته بشود، دومی برود کشته بشود، سومی برود کشته بشود؛ شوخی است؟ و این مادر با همان احساسات مادرانهی سالم و جوشان و پرفوران، آنچنان نقشی ایفاء کند که صد تا مادر دیگر تشویق بشوند بچههاشان را بفرستند میدان جنگ. اگر این مادرها آن وقتی که جنازهی بچههاشان میآمد یا حتّی نمیآمد، آه و ناله میکردند، گله میکردند، یقه چاک میزدند، اعتراض به امام و اعتراض به جنگ میکردند، مطمئناً جنگ در همان سالهای اول و در همان مراحل اول زمینگیر میشد. نقش مادران شهدا این است.
همسران صبور شهدا، زنهای جوان، شوهران جوانِ خودشان را در آغاز زندگی شیرین خانوادگىِ مورد آرزو از دست بدهند. اولاً راضی بشوند این شوهر جوان بلند شود برود جائی که ممکن است برنگردد؛ بعد هم شهادت او را تحمل کنند؛ بعد هم افتخار کنند، سرشان را بالا بگیرند. اینها آن نقشهای بیبدیل است. بعد آنچه که تا امروز ادامه دارد، همسری با جانبازان است. خانمهائی رفتند همسر جانبازان شدند. یک مرد ناقصِ معیوبِ احیاناً بداخلاقِ به خاطر وضع جسمی یا اختلالات ناشی از موجگرفتگی و غیره را انسان به عنوان یک متعهد و یک مسئول، داوطلبانه و بدون هیچ اجباری برود پذیرائیاش را به عهده بگیرد، خیلی فداکاری کرده است. یک وقت شما میگوئید من میآیم روزی دو ساعت از شما پذیرائی میکنم. خب، هر روزی که شما میروید، او از شما تشکر میکند. یک وقت هست که نخیر، شما خودتان را به عنوان همسر او توی خانهی او میگذارید؛ شدید بدهکار! یعنی طبیعت کار این است که باید شما این کار را بکنید. اینها این فداکاری را کردند. اصلاً نمیشود نقش زنان را محاسبه کرد.
و من اقرار کنم، اعتراف کنم؛ اول کسی که این نقش را فهمید، امام بزرگوار ما بود - مثل خیلی چیزهای دیگری که اول او فهمید، در حالی که هیچکدام از ماها نمیفهمیدیم - همچنان که امام نقش مردم را فهمید. امام تأثیر حضور مردم را درک کرد، آن وقتی که هیچ کس درک نمیکرد. بزرگانی با یک تعبیرات زشتی به ما میگفتند که شما فکر میکنید با همین مردم میشود کار بزرگی انجام داد؟! آنچنان با تحقیر حرف میزدند، کأنه اصلاً انسان نیست آن کسی که به او اشاره میکنند! امام نه؛ امام قدر مردم را دانست، مردم را شناخت، توانائیهای آنها را درک کرد، کشف کرد، فراخوان داد. امام چون صادق بود، چون سخن از آن دل پاکِ بزرگِ نورانی بیرون میآمد، اثر گذاشت؛ لذا همه آمدند توی میدان. آن روزی که روز تشکیل کمیته بود، از همهی قشرها آمدند توی کمیته؛ دانشجو آمد، استاد آمد، طلبه آمد، عالم طراز بالا آمد، مردم کوچه و بازار آمدند؛ آمدند عضو کمیته شدند. آن روزی که نوبت جنگ شد، همه به دستور امام رفتند داخل میدان جنگ شدند. آن روزی که امام در اواخر عمرش فرمود باید بروید، بسازید، درست کنید - استغناء - آمدند وارد میدان سازندگی شدند. آن راهگشائیها تا امروز هم ادامه دارد. به نظر من الان هم هرچه ما داریم پیش میرویم، ضرب دست امام است. ایشان آنچنان این گوی را محکم پرتاب کرده، که حالا حالاها امثال بنده باید دنبالش بدویم. این مردم حرکت کردند. نسل به نسل هم دارد دست به دست میشود.
امام در زمینهی زن هم همین جور بود. امام نقش زنان را فهمید؛ والّا بودند بزرگانی از علما که ما با اینها بگومگو داشتیم، که اصلاً زنها در تظاهرات شرکت بکنند یا نکنند! آنها میگفتند زنها در تظاهرات شرکت نکنند. آن حصار محکمی که انسان به او تکیه میداد، خاطرجمع میشد، تا بتواند در مقابل اینجور نظراتی که از مراکز مهمی هم ارائه میشد، بایستد، حصار رأی امام و فکر امام و عزم امام بود. رحمت خدای متعال تا ابدالآبدین بر این مرد بزرگ باد.
به هر حال نقش زنان، یک نقش بیبدیلی است. پس خود این نقش، اقتضاء میکند؛ چون آینده دارد. تازه از عمر انقلاب، سی و دو سال گذشته. سی دو سال برای یک انسان هم عمر جوانی است، چه برسد برای یک تاریخ. این نظام الهی باید صدها سال عمر کند. ما هنوز در اول جوانیاش هستیم. آینده احتیاج دارد به این حضور زنانه در مجموعهی حضور ملی. پس بایستی ما راجع به مسئلهی زن و حفظ این ظرفیت که در جامعهی ما وجود دارد، تلاش کنیم. این دلیل اول است برای اینکه باید به مسئلهی زن بپردازیم.1390/10/14
لینک ثابت
نقش زنان در انقلاب اسلامی
من لازم است عرض بکنم؛ این همسران مجاهدان راه حق و مبارزان و سرداران و مادران آنها حقیقتاً آیتی هستند از صبر و مقاومت. شرح حال اینها را که انسان نگاه میکند و میخواند، رنجهای اینها را که ملاحظه میکند - البته بانوانی که قبل از انقلاب همسر مبارزینی بودند که سختیهائی را تحمل میکردند، نمونههائی هم در آنجا دیده میشد؛ لیکن نمونههای کامل در دورهی دفاع مقدس بود - میبیند این همسران چه کشیدند، این مادران چه کشیدند. اینها فرزندان را فرستادند جبههها؛ بسیاری از آنها شهید شدند، جانباز شدند و این اسوههای صبر و مقاومت مثل کوه، استوار ایستادند. این در عرصهی مسائل معنوی و انسانی. در عرصهی مسائل سیاسی و در عرصهی مسائل علمی هم کشور بحمداللَّه پیشرفت فوقالعادهای داشته است. این همه زنان دانشمند، استاد در رشتههای مختلف علمی، در علوم حوزوی، در علوم دانشگاهی - که نمونهای از آنها خوشبختانه شما حضار محترم هستید که در اینجا حضور دارید - همه نشاندهندهی موفقیت جمهوری اسلامی است. نگاه من، این نگاه است. این نگاه، دل را به آینده امیدوار میکند. ما با همین حرکت و با همین شتاب انشاءاللَّه پیش برویم، قطعاً خواهیم توانست بر فرهنگ غلط غربی و رائج در دنیا فائق بیائیم. باید کار کرد، باید تلاش کرد، باید دنبالگیری کرد. نگاه، نگاه خوشبینانه است؛ منتها این نگاه خوشبینانه نباید مانع بشود از اینکه ضعفها را ببینیم. ما درجاتی پیش رفتیم، اما ای بسا ده برابر این ممکن بود پیش برویم. آنچه که موجب شد نتوانیم در آن حد جلو برویم، همین ضعفها و مشکلاتی است که وجود داشته؛ که شما به بعضی از آنها اشاره کردید، و مشکلات دیگری هم وجود داشته که باید برطرف شود.1390/03/01
لینک ثابت
نقش زنان در انقلاب اسلامی
انقلاب ما انقلاب زینبی است. از اول انقلاب، زنان یکی از برجستهترین نقشها را در این انقلاب ایفاء کردند. هم در خود حادثهی بزرگ انقلاب، هم در حادثهی بسیار بزرگ هشت سال دفاع مقدس، نقش مادران، نقش همسران، از نقش مجاهدان اگر سنگینتر و دردناکتر و تحملطلبتر نبود، یقیناً کمتر نبود. مادری که جوان خودش را، عزیز خودش را، دستهی گل خودش را هجده سال، بیست سال - کمتر، بیشتر - پرورش داده، با آن محبت مادرانه او را به ثمر رسانده، حالا او را به طرف میدان جنگ میفرستد، که معلوم نیست حتّی جسد او هم برخواهد گشت یا نه. این کجا، رفتن خود این جوان کجا؟ که خوب، این جوان، با شور و هیجان جوانی، همراه با ایمان و روحیهی انقلابیگری، حرکت میکند و میرود. کار این مادر، از کار آن جوان اگر بزرگتر نباشد، کوچکتر نیست. بعد هم که جسد او را برمیگردانند، افتخار میکند که بچهی من شهید شده. اینها چیز کمی است؟ این، حرکت زنانه، حرکت زینبگون در انقلاب ما بود.
عزیزان من، خواهران، برادران! انقلاب ما اینجوری پیش رفت. قدرت و عظمت این انقلاب به این چیزهاست؛ به دل دادن به معنویت، مجذوب شدن در مقابل لطف الهی. وقتی که دشمن میخواهد زینب کبری را به آنچه که برایش پیش آمده، شماتت کند، میفرماید: «ما رأیت الاّ جمیلا»؛ جز زیبائی، چیزی ندیدم. برادرانش، فرزندانش، عزیزانش، نزدیکترین یارانش، اینها در مقابل چشمش قطعه قطعه شدند، به خاک و خون تپیدند، خونشان ریخته است، سرهایشان بالای نیزه رفته است؛ میگوید جمیل، زیبا! این چه جور زیبائیای است؟ این زیبائی را همراه کنید با آنچه که نقل شده است که زینب کبری حتّی در شب یازدهم نماز شبش ترک نشد. در طول دوران اسارت، انقطاع الیاللَّهاش، دلبستگیاش به خدای متعال، رابطهاش با خدای متعال سست نشد، کم نشد، بلکه بیشتر شد. این زن، الگوست.1389/02/01
لینک ثابت