خانواده / خانواده در اسلام/خانواده در غرب/زن در اسلام/خانه/همسر
عیدتان مبارک؛ روز ارتش مبارک؛ سال نو مبارک؛ عید مبعث در بیستوهفتم رجب و عید ولادت مولا در سیزدهم رجب بر شما و همچنین بر خانوادههای محترمتان، فرزندانتان، همسرانتان مبارک باد، که در واقع خانوادهها و همسران، همرزمان شما هستند در عرصههای دشوار زندگی که یک سرباز بهمعنای واقعی کلمه زندگیاش سرشار از سختیها و فشارها و مجاهدتها و مانند اینها است؛ همسرانتان و فرزندانتان که در چنین شرایطی با شما همدلی و همراهی میکنند، حقیقتاً همسنگران و همرزمان شما هستند.1396/01/30
لینک ثابت
اسلام ناب اسلامی است که همهجانبه است؛ از زندگی فردی و خلوت فردی تا تشکیل نظام اسلامی، همه را شامل میشود. اسلام ناب آن اسلامی است که هم تکلیف من و شما را در خانواده با خود و در خلوت شخصیمان معیّن میکند، هم تکلیف ما را در جامعه معیّن میکند، هم تکلیف ما را در قبال نظام اسلامی و ایجاد نظام اسلامی معیّن میکند؛ این اسلام ناب است.1395/03/14
لینک ثابت
بعضی تصوّر میکنند امر به معروف و نهی از منکر منحصر میشود به اینکه انسان به فلان زن یا فلان مردی که یک فرع دینی را رعایت نمیکند تذکّر بدهد؛ البتّه اینها امر به معروف و نهی از منکر است امّا مهمترین قلم امر به معروف و نهی از منکر نیست. مهمترین قلم امر به معروف و نهی از منکر عبارت است از امر به بزرگترین معروفها و نهی از بزرگترین منکرها. بزرگترین معروفها در درجهی اوّل عبارت است از ایجاد نظام اسلامی و حفظ نظام اسلامی؛ این امر به معروف است. معروفی بالاتر از ایجاد نظام اسلامی و حفظ نظام اسلامی نداریم؛ هر کسی که در این راه تلاش کند، آمر به معروف است؛ حفظ عزّت و آبروی ملّت ایران، بزرگترین معروف است. معروفها اینها هستند: اعتلای فرهنگ، سلامت محیط اخلاقی، سلامت محیط خانوادگی، تکثیر نسل و تربیت نسل جوان آمادهی برای اعتلای کشور، رونق دادن به اقتصاد و تولید، همگانی کردن اخلاق اسلامی، گسترش علم و فنّاوری، استقرار عدالت قضائی و عدالت اقتصادی، مجاهدت برای اقتدار ملّت ایران و ورای آن و فراتر از آن، اقتدار امّت اسلامی و تلاش و مجاهدت برای وحدت اسلامی؛ مهمترین معروفها اینها است و همه موظّفند در راه این معروفها تلاش کنند؛ امر کنند. نقطهی مقابل اینها هم عبارت است از منکرها. ابتذال اخلاقی منکر است، کمک به دشمنان اسلام منکر است، تضعیف نظام اسلامی منکر است، تضعیف فرهنگ اسلامی منکر است، تضعیف اقتصاد جامعه و تضعیف علم و فنّاوری منکر است؛ از این منکرها باید نهی کرد.1394/01/01
لینک ثابت
بعضی تصوّر میکنند امر به معروف و نهی از منکر منحصر میشود به اینکه انسان به فلان زن یا فلان مردی که یک فرع دینی را رعایت نمیکند تذکّر بدهد؛ البتّه اینها امر به معروف و نهی از منکر است امّا مهمترین قلم امر به معروف و نهی از منکر نیست. مهمترین قلم امر به معروف و نهی از منکر عبارت است از امر به بزرگترین معروفها و نهی از بزرگترین منکرها. بزرگترین معروفها در درجهی اوّل عبارت است از ایجاد نظام اسلامی و حفظ نظام اسلامی؛ این امر به معروف است. معروفی بالاتر از ایجاد نظام اسلامی و حفظ نظام اسلامی نداریم؛ هر کسی که در این راه تلاش کند، آمر به معروف است؛ حفظ عزّت و آبروی ملّت ایران، بزرگترین معروف است. معروفها اینها هستند: اعتلای فرهنگ، سلامت محیط اخلاقی، سلامت محیط خانوادگی، تکثیر نسل و تربیت نسل جوان آمادهی برای اعتلای کشور، رونق دادن به اقتصاد و تولید، همگانی کردن اخلاق اسلامی، گسترش علم و فنّاوری، استقرار عدالت قضائی و عدالت اقتصادی، مجاهدت برای اقتدار ملّت ایران و ورای آن و فراتر از آن، اقتدار امّت اسلامی و تلاش و مجاهدت برای وحدت اسلامی؛ مهمترین معروفها اینها است و همه موظّفند در راه این معروفها تلاش کنند؛ امر کنند. نقطهی مقابل اینها هم عبارت است از منکرها. ابتذال اخلاقی منکر است، کمک به دشمنان اسلام منکر است، تضعیف نظام اسلامی منکر است، تضعیف فرهنگ اسلامی منکر است، تضعیف اقتصاد جامعه و تضعیف علم و فنّاوری منکر است؛ از این منکرها باید نهی کرد.1393/02/15
لینک ثابت
ببینید چه چیزهایی است که موجب میشود جامعهی ما دچار میل به کمفرزندی بشود. این میل به کم بودن فرزند، یک عارضه است؛ والّا انسان بهطور طبیعی فرزند را دوست میدارد. چرا ترجیح میدهند افرادی که فقط یک فرزند داشته باشند؟ چرا ترجیح میدهند فقط دو فرزند داشته باشند؟ چرا زن بهشکلی، مرد بهشکلی پرهیز میکنند از فرزندداری؟ اینها را بایستی نگاه کرد و دید عواملش چیست؛ این عوامل را پیدا کنید، برای علاج این عوامل بیماریزا - که به اعتقاد بنده اینها عوامل بیماریزا است - متخصّصین و صاحبان اندیشه را بخواهید فکر کنند. فرض کنید مثلاً بالا رفتن سنّ ازدواج؛ خب بلاشک یکی از چیزهایی که باروری را محدود میکند، بالا رفتن سنّ ازدواج است؛ خب، این یکی از کارهایی است که باید در کشور فکر بشود. چرا سنّ ازدواج در کشور ما بالا رفته؟ مگر جوان هفده ساله، هجده ساله، نوزده ساله، احتیاج ندارد به اطفاء نیاز جنسی و غریزهی جنسی؟ ما باید به این فکر کنیم. خب، از آنطرف میگویند که اینها خانه ندارند، شغل ندارند، درآمد ندارند؛ ببینیم چگونه میشود کاری کرد که همهی اینها با هم جمع بشود. ما نباید تصوّر بکنیم که حتماً بایستی یک نفری یک خانهی مِلکی داشته باشد، یک شغل درآمدداری داشته باشد، بعد ازدواج بکند؛ نه، اِن یَکونوا فُقَرآءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِه؛(۴) این قرآن است [که] با ما دارد اینجور حرف میزند. یعنی همهی آن گرههای ذهنیای را که وجود دارد در این زمینه، باید شما باز کنید، یعنی شأن شما و همایشی از این قبیل، این است که بایستی این کار فکری و علمی را بکند؛ یعنی صرفاً بیان فکر، بیان خواست و حتّی شعارهایی در این زمینه نباشد. واقعاً کار بشود، کار فکری بشود؛ عوامل کاهش جمعیّت و موجبات افزایش جمعیّت بهنحو مطلوب و با اعتدال متناسب، درست سنجیده بشود، مطرح بشود [تا] اقناع بشوند افکار نخبگان. در این زمینه خب الان عامّهی مردم، بعضیها متدیّنند، بعضیها متعبّدند، وقتی گفته میشود، میروند سراغ باروری بیشتر؛ لکن نخبگان جامعه باید قانع بشوند، باید مسئله را قبول کنند؛ اگر نخبگان قبول کردند، کار سهل میشود، کار فرهنگسازی آسان میشود. در این زمینهها انشاءالله بایستی آقایان تلاش کنید و امیدواریم انشاءالله موفّق باشید.
بنده همچنان معتقدم کشور ما کشور هفتاد و پنج میلیونی نیست؛ کشور ما کشور صد و پنجاه میلیونی [است]؛ حالا ما دستِکم را گرفتیم گفتیم صد و پنجاه میلیون؛ بیشتر هم میشود گفت. قطعاً این کشور با این سطح وسیع، با این تنوّع آبوهوایی، با این امکانات فراوان زیرزمینی، با این استعداد بالقوّهی علمی که در این کشور وجود دارد، میتواند یک کشور پرجمعیّتی باشد و انشاءالله خودش هم این جمعیّت را اداره کند؛ یعنی همچنان که ما فکر میکنیم که اگر چهار پنج بچّه افتاد روی دوش یک خانواده وضع زندگیشان چگونه خواهد شد، فکر این را هم بکنید که این چهار پنج بچّه وقتی بزرگ شدند و کاری پیدا کردند و شغلی پیدا کردند چه کمکی میتوانند به پیشرفت کشور بکنند؛ یعنی این را هم باید فکر کرد.
یک نگاه مقلّدانهای به زندگی غربی یا به زندگی اروپایی وجود داشته که به اینجاها منتهی شده و میراث آن به ماها رسیده؛ ما هم در یک برههای از زمان غفلت کردیم، کاری که باید انجام بدهیم انجام ندادیم. درحالیکه امروز در [بعضی از] همین کشورهای غربی از کاهش باروری دارند زیان میبینند و پشیمانند، و در بعضی از کشورهای غربی مطلقاً کاهش باروری وجود ندارد؛ یعنی خانوادههای پرجمعیّت، مثلاً خانوادهی آمریکایی با ده دوازده بچّه، چطور خانوادهی ایرانی [که] میخواهد از او تقلید کند باید حتماً یک بچّه داشته باشد یا دو بچّه! که این الان وجود دارد و گزارشها و خبرها از این واقعیّت به ما اطّلاع میدهد.1392/08/06
لینک ثابت
مادر میتواند فرزندان را به بهترین وجهی تربیت کند. تربیت فرزند به وسیلهی مادر، مثل تربیت در کلاس درس نیست؛ با رفتار است، با گفتار است، با عاطفه است، با نوازش است، با لالائی خواندن است؛ با زندگی کردن است. مادران با زندگی کردن، فرزند تربیت میکنند. هرچه زن صالحتر، عاقلتر و هوشمندتر باشد، این تربیت بهتر خواهد شد. بنابراین برای بالا رفتن سطح ایمان، سطح سواد، سطح هوش بانوان، در کشور باید برنامهریزی شود.1392/02/11
لینک ثابت
یکی از مهمترین وظائف زن، خانهداری است. همه میدانند؛ بنده عقیده ندارم به این که زنها نباید در مشاغل اجتماعی و سیاسی کار کنند؛ نه، اشکالی ندارد؛ اما اگر چنانچه این به معنای این باشد که ما به خانهداری به چشم حقارت نگاه کنیم، این میشود گناه. خانهداری یک شغل است؛ شغل بزرگ، شغل مهم، شغل حساس، شغل آیندهساز. فرزندآوری یک مجاهدت بزرگ است. ما با خطاهائی که داشتیم، با عدم دقت هائی که از ماها سر زده، یک برههای در کشور ما متأسفانه این مسئله مورد غفلت قرار گرفت و ما امروز خطراتش را داریم میبینیم؛ که من بارها این را به مردم عرض کردهام: پیر شدن کشور، کم شدن نسل جوان در چندین سال بعد، از همان چیزهائی است که اثرش بعداً ظاهر خواهد شد؛ وقتی هم اثرش ظاهر شد، آن روز دیگر قابل علاج نیست؛ اما امروز چرا، امروز قابل علاج است.
فرزندآوری یکی از مهمترین مجاهدتهای زنان و وظائف زنان است؛ چون فرزندآوری در حقیقت هنر زن است؛ اوست که زحماتش را تحمل میکند، اوست که رنجهایش را میبرد، اوست که خدای متعال ابزار پرورش فرزند را به او داده است. خدای متعال ابزار پرورش فرزند را به مردها نداده، در اختیار بانوان قرار داده؛ صبرش را به آنها داده، عاطفهاش را به آنها داده، احساساتش را به آنها داده، اندامهای جسمانیاش را به آنها داده؛ در واقع این هنر زنها است. اگر چنانچه ما اینها را در جامعه به دست فراموشی نسپریم، آن وقت پیشرفت خواهیم کرد.1392/02/11
لینک ثابت
یکی از مهمترین موجودیهای باارزش ما، همین نسل جوانِ تحصیلکرده است. نسل جوان تحصیلکرده، هم شجاعت دارد، هم امید دارد، هم نشاط و تحرک دارد. من همین جا در داخل پرانتز عرض بکنم؛ یکی از خطاهائی که خود ما کردیم - بنده خودم هم در این خطا سهیمم - این مسئلهی تحدید نسل از اواسط دههی ۷۰ به این طرف باید متوقف میشد. البته اوّلی که سیاست تحدید نسل اتخاذ شد، خوب بود، لازم بود، لیکن از اواسط دههی ۷۰ باید متوقف میشد. این را متوقف نکردیم؛ این اشتباه بود. عرض کردم؛ مسئولین کشور در این اشتباه سهیمند، خود بندهی حقیر هم در این اشتباه سهیمم. این را خدای متعال و تاریخ باید بر ما ببخشد. نسل جوان را باید حفظ کرد. با این روند کنونی اگر ما پیش برویم - من چندی پیش هم در ماه رمضان در سخنرانی گفتم - کشور پیر خواهد شد. خانوادهها، جوانها باید تولید مثل را زیاد کنند؛ نسل را افزایش دهند. این محدود کردن فرزندان در خانهها، به این شکلی که امروز هست، خطاست. این نسل جوانی که امروز ما داریم، اگر در ده سال آینده، بیست سال آینده و در دورهها و مرحلههای آیندهی این کشور بتوانیم آن را حفظ کنیم، همهی مشکلات کشور را اینها حل میکنند؛ با آن آمادگی، با آن نشاط، با آن شوقی که در نسل جوان هست، و با استعدادی که در ایرانی وجود دارد. پس ما مشکل اساسی برای پیشرفت نداریم.1391/07/19
لینک ثابت
خانوادههای عزیزِ رزمندگان ما، چه رزمندگان ارتش، چه سپاه، چه بسیج، چه نیروی انتظامی، چه کارکنان وزارت دفاع - همینهائی که فرماندهی محترم اسم آوردند - و همسران آنها بدانند که به کی دارند کمک میکنند، شریک زندگیشان کیه. شریک زندگی شما جزو کسانی است که در این بنای رفیع و باشکوه، نقشهای حساس دارد؛ نیروهای مسلح اینجورند دیگر. به تعبیر امیرالمؤمنین: «حصون الرعیّة»؛(۷) حصارهای رعیتند، حصارهای ملتند، حصارهای معنوی کشورند. وجود نیروهای مسلح مستقل، آگاه، مبتکر، شجاع، فداکار، بدون اینکه گلولهای هم شلیک بکنند، برای یک کشور امنیتآور است؛ دشمنان را سر جای خودشان مینشاند. یک چنین اهمیتی دارند نیروهای مسلح. شما همسرانِ اینها هستید. بله، فرماندهی محترم از قول من نقل کردند - من هم تا حالا شاید ده بار یا بیشتر گفتهام - که شما مردها هر فضیلتی را که میتوانید در میدان مجاهدات عمومی و بزرگ به دست بیاورید، نصفش مال این خانمی است که با شما شریک زندگی است، با شما دارد زندگی میکند. اگر همسر یک کسی که وارد میدان است - وارد میدان مجاهدت و کار و تلاش - با او همراه نباشد - یا نق بزند یا مزاحمت کند یا زندگی با او را سخت بداند، همراهی نکند با او - او نمیتواند کار بکند. اگر خوب میتوانید کار کنید، ناشی از برکاتِ وجود این همسر خوب و مهربان است. این را خودِ همسران، اول تشخیص بدهند. خود شما قدر بدانید همسرىِ مردی را که زحمت میکشد و نصف اجرش مال شماست. مردی را که در بنای رفیع نظام جمهوری اسلامی و نظام اسلامىِ نوین - که انشاءاللّه زمینهساز تمدن نوین اسلامی است - نقش دارد، شما قدر بدانید. این مردی که همسر شماست، با این هویت پیش شما شناخته بشود. فرزندان هم همین جور. بچهها و فرزندان کارکنان نیروهای مسلح باید افتخار کنند، ببالند به پدرانشان.1391/06/28
لینک ثابت
گویندگان محترمِ امشب دربارهی خانواده بسیار بحثهای خوبی کردند. حقیقتاً بحثها خوب بود. من اگر بخواهم داوری کنم، خواهم گفت که متوسطِ بحثها از سطح خوب بالاتر بود؛ حرفهای درست، آمارهای خوب، استنباطهای خوب، استنتاجهای خوب، از زوایای مختلف. یک قضیهی چندبعدی را، از هر بعدی، یک صاحبنظری، یک اندیشمندی بررسی کرد. نورافکنها را انداختید به پیکرهی این موضوع حساس و مهم. انسان میتواند این زوایا را ببیند. ما واقعاً استفاده کردیم.
بنابراین مسئلهی خانواده، مسئلهی بسیار مهمی است؛ پایهی اصلی در جامعه است، سلول اصلی در جامعه است. نه اینکه اگر این سلول سالم شد، سلامت به دیگرها سرایت میکند؛ یا اگر ناسالم شد، عدم سلامت به دیگرها سرایت میکند؛ بلکه به این معناست که اگر سالم شد، یعنی بدن سالم است. بدن که غیر از سلولها چیز دیگری نیست. هر جهازی، مجموعهی سلولهاست. اگر ما توانستیم سلولها را سالم کنیم، پس سلامت آن جهاز را داریم. مسئله اینقدر اهمیت دارد.
جامعهی اسلامی، بدون بهرهمندی کشور از نهاد خانوادهی سالم، سرزنده و بانشاط، اصلاً امکان ندارد پیشرفت کند. بالخصوص در زمینههای فرهنگی و البته در زمینههای غیر فرهنگی، بدون خانوادههای خوب، امکان پیشرفت نیست. پس خانواده لازم است. حالا نقض نشود که شما میگوئید در غرب خانواده نیست، پیشرفت هم هست. آنچه که امروز در ویرانی بنیاد خانواده در غرب روزبهروز بیشتر دارد نمودارهایش ظاهر میشود، اینها اثرش را خواهد بخشید؛ هیچ عجلهای نباید داشت. حوادث جهانی و حوادث تاریخی اینجور نیست که زودبازده و زوداثر باشد؛ اینها بتدریج اثر خواهد گذاشت؛ کمااینکه تا حالا هم اثر گذاشته. آن روزی که غرب به این پیشرفتها دست پیدا کرد، در آنجا هنوز خانواده سر جای خودش بود؛ حتّی مسئلهی جنسیت با همان رعایتهای اخلاقىِ جنسی - البته نه به شکل اسلامی، بلکه به شکل خاص خودش - وجود داشت. اگر کسی با معارف غربی آشنا باشد، هم در اروپا و هم بعداً در آمریکا این را میبیند و مشاهده میکند. این مسئلهی رعایتهای اخلاقىِ دو جنس نسبت به یکدیگر، مسئلهی حیا، پرهیز از تهمت، اینها چیزهائی بود که آن روز وجود داشت. این بیبندوباریها و اباحیگریها بتدریج در آنجا به وجود آمده. آن روز یک زمینههائی فراهم شد و به اینجا رسید. وضع امروز هم فردای بسیار تلخ و سختی را برای آنها رقم میزند1390/10/14
لینک ثابت
جنسیت یک امر ثانوی است، یک امر عارضی است؛ در کارکردهای زندگی معنا پیدا میکند، در سیر اصلی بشر هیچ تأثیری ندارد و معنائی پیدا نمیکند. حتّی کارهایشان با هم متفاوت است. «جهاد المرأة حسن التّبعّل»؛(9) یعنی ثواب مجاهدت آن جوانی را که رفته توی میدان جنگ و جان خودش را کف دستش گرفته، به خاطر این کار، به این زن میدهند؛ چون این کار هم زحمتش کمتر از آن نیست. البته شوهرداری خیلی سخت است. با توقعاتشان، با انتظاراتشان، با بداخلاقیهاشان، با صدای کلفتشان، با قد بلندترشان؛ خب، زنی بتواند با این شرائط، محیط خانه را گرم و گیرا و صمیمی و دارای سکینه و آرامش - سَکَن - قرار بدهد، خیلی هنر بزرگی است؛ این واقعاً جهاد است؛ این شعبهای از همان جهاد اکبری است که فرمودهاند؛ جهاد با نفس است.
حالا در مورد خانواده، حرف خیلی زیاد است. مسئلهی همسری، مسئلهی مادری، اینها همهاش باید تفکیک شود. زن در خانواده یک نقش همسری دارد؛ این نقش همسری، فوقالعاده است؛ ولو اصلاً مادریای وجود نداشته باشد. فرض کنید زنی است؛ یا مایل نیست به زایمان، یا به هر دلیلی امکان زایمان برایش وجود ندارد؛ اما همسر است. نقش همسری را نباید دستکم گرفت. ما اگر میخواهیم این مرد در داخل جامعه یک موجود مفیدی باشد، باید این زن در داخل خانه همسر خوبی باشد؛ والّا نمیشود.
ما در دوران مبارزه و بعد از دوران مبارزه، دوران پیروزی انقلاب، آزمایش کردیم؛ مردانی که همسران همراه داشتند، هم در مبارزه توانستند پایدار بمانند، هم بعد از انقلاب توانستند خط درست را ادامه بدهند. البته عکسش هم بود. من گاهی به این دخترها و پسرهائی که میآمدند خطبهی عقدشان را میخواندم - آن وقتهائی که میخواندم؛ حالا که توفیق ندارم - میگفتم خیلی از خانمها هستند که شوهرهاشان را اهل بهشت میکنند؛ خیلی خانمها هم هستند که شوهرانشان را اهل جهنم میکنند؛ دست آنهاست. البته مردها هم عیناً همین نقش را دارند. در باب خانواده، نقش مردها را هم بایستی نادیده نگرفت. بنابراین نقش همسری، یک نقش بسیار مهمی است. بعد هم نقش مادری است؛ که خب، اینجا مفصل بیاناتی کردند و خیلی بحث زیاد است1390/10/14
لینک ثابت
در خانواده هی گفته میشود نقش زن. دلیلش هم واضح است؛ چون زن در خانواده عنصر محوری است. اما اینجور نیست که مرد در خانواده وظیفه و مسئولیت و نقشی نداشته باشد. مردهای بیخیال، مردهای بیعاطفه، مردهای عیاش، مردهای قدرنشناس زحمات زن خانه، اینها به محیط خانه لطمه میزنند. مرد باید قدردان باشد. جامعه باید قدردان باشد. حتماً بایستی بر روی کار زنهای خانهدار ارزشگذاری ویژه بشود. بعضی میتوانستند بروند کار بگیرند، بعضی میتوانستند تحصیلات عالیه بکنند، بعضی تحصیلات عالیه هم داشتند - من دیدم زنانی را از این قبیل - گفتند ما میخواهیم این بچه را بزرگ کنیم، خوب تربیت کنیم، نرفتیم کار بگیریم. زن نرفته کار بگیرد، آن کار هم زمین نمانده؛ آن ده نفر دیگر رفتند آن کار را گرفتند. باید از اینجور زنی قدردانی شود. در بیاناتی که حضرات فرمودند، این بود که مثلاً بیمههائی برای اینها در نظر گرفته شود. بله، تأمین اقتصادیشان، بیمهشان، بقیهی چیزهائی که لازم است، باید در نظر گرفته شود.
فرزندان هم نقش دارند. یکی از مهمترین بخشهای خانواده، فرزندانند؛ نقش آنها هم احترام به والدین است. که دیگر حالا این هم داستان مفصلی است.1390/10/14
لینک ثابت
مسئلهی بعدی - که در قضیهی زن مشکل دومی است - مسئلهی خانواده است. نظر اسلام در باب خانواده و جایگاه زن در خانواده، نظر خیلی روشنی است. «المرأة سیّدة بیتها»؛ (۱) بزرگ خانه، زن خانه است؛ این از پیغمبر اکرم است. جایگاه زن در خانواده، همانی است که در گفتارهای گوناگون ائمه (علیهمالسّلام) آمده: «المرأة ریحانة و لیست بقهرمانة».(۲) در تعبیرات عربی، قهرمان یعنی کارگزار، پادو، یک خدمتگزار محترم. میفرماید: در داخل خانه، زن قهرمانه نیست؛ ریحانه است، گلِ خانه است. خطاب به مردان میفرماید: بهترین شما کسانی هستند که بهترین رفتارها را با همسرانشان دارند. اینها نظرات اسلام است و از این قبیل الی ماشاءاللَّه وجود دارد. ولی در عین حال تحقق خواستهی اسلام در خانواده، یک امری است که با این بیانات تمام نمیشود، حل نمیشود؛ احتیاج به پشتوانهی قانونی، پشتوانهی اجرائی و ضمانت اجرائی دارد؛ و این کار باید انجام بگیرد. این کار در طول سالهای متمادىِ گذشته انجام نگرفته است. خانوادههائی که متدین بودند، مردانی که از اخلاقِ خوب برخوردار بودند و پایبندیهای شرعی داشتند، ملاحظاتی کردند؛ اما در مواردی که این خصوصیات نبوده، این ملاحظات نشده؛ به زن در داخل خانواده ظلم شده.
البته اینجور نیست که ما فکر کنیم غربیها در این زمینه از ما جلویند؛ ابداً. بنده آمارهای زیادی دارم، این خانم محترم هم آمارهائی را ذکر کردند؛ وضع داخلی خانوادههای غربی از لحاظ مظلومیت زن و از لحاظ عدم رعایت حقوق زن، از وضع خانوادههای اسلامی و ایرانی و شرقی یقیناً بدتر است؛ بهتر نیست، اگر بدتر نباشد؛ در مواردی حتماً بدتر است. ما به آنها که نگاه نمیکنیم، آنها که الگوی ما نیستند. ما در محیط خانواده کمبودهای زیادی داریم؛ احتیاج دارد به پشتوانهی قانونی، به تضمین قانونی، به تضمین اجرائی؛ و این باید تحقق پیدا کند. این مسئله از جملهی عرصهها و میدانهائی است که در داخل کشور در این زمینه کم کار شده و باید کار شود.
از لحاظ نظر اسلام و متون اسلامی هم در این بخش از مسئله هیچ کمبودی وجود ندارد. ما میبینیم گاهی اوقات کسانی که منتقد تفکرات اسلامی هستند، سر قضیهی ارث و دیه و این چیزها اشکال میکنند، در حالی که اشکالها وارد نیست؛ آنها پاسخهای منطقی و قوی دارد. اما در زمینهی رفتارهای داخل خانواده، متأسفانه غالباً به غفلت گذرانده میشود؛ در حالی که نظر اسلام، نظر کاملاً روشنی است. محیط خانواده برای زن باید محیط امن، محیط عزت و محیط آرامش خاطر باشد تا زن بتواند آن وظیفهی اساسی خودش را - که همین حفظ خانواده است - به بهترین وجهی انجام دهد.
در مورد نگاه اسلام به زن بحثهای زیادی شده است، ما هم بارها گفتیم. من مکرراً عرض کردم که نمونه برای انسان مؤمن و مرضی الهی، و انسان کافر و مردود درگاه پروردگار در قرآن، زن مطرح شده؛ این چیز جالبی است. قرآن وقتی میخواهد برای انسان خوب و انسان بد نمونه ذکر کند، هر دو را از زنان انتخاب میکند: «ضرب اللَّه مثلا للّذین کفروا امرأة نوح و امرأة لوط».(۳) قرآن دو زن را به عنوان «مثل»، یعنی نمونه و نماد زنانِ بد معرفی میکند؛ همسر نوح و همسر لوط. بعد نقطهی مقابل: «و ضرب اللَّه مثلا للّذین امنوا امرأة فرعون».(۴) به عنوان نماد زن خوب، زن برتر و زن مؤمن، دو نفر را معرفی میکند: یکی همسر فرعون است، یکی هم حضرت مریم است؛ «و مریم ابنت عمران الّتی احصنت فرجها».(۵) جالب این است که هر چهار تای این زنها خوبی و بدیشان مربوط به محیط خانواده است. در مورد آن دو زن بد - «امرأة نوح و امرأة لوط» - میفرماید: «کانتا تحت عبدین من عبادنا صالحین فخانتاهما»؛ (۶) این دو زن به همسرانشان - که دو پیغمبر عالیشأن و عالیمقام بودند - خیانت کردند. مسئله، مسئلهی خانواده است. موضوع آن دو زن دیگر هم مربوط به خانواده است؛ اوّلی که زن فرعون است، ارزش و اهمیت او این است که یک پیغمبر اولوالعزم را، یک موسای کلیماللَّه را در آغوش خود پرورش میدهد و به او ایمان میآورد و به او کمک میکند؛ لذا فرعون از او انتقام میگیرد. مسئله، مسئلهی درون خانواده است با این تأثیر و شعاع عظیم کاری که او کرده است، که یک موسائی را تربیت کرده. در مورد حضرت مریم هم همین جور است: «الّتی احصنت فرجها»؛ ناموس خود را حفظ کرد، عفت خود را حفظ کرد. این نشاندهندهی این است که در محیط زندگی حضرت مریم (سلام اللَّه علیها) عواملی وجود داشته که میتوانسته است تهدیدکنندهی عفت و ناموس یک زن عفیف باشد و او توانسته مبارزه کند. بنابراین همهاش ناظر به همین جنبههای مهمی است که عرض شد؛1390/03/01
لینک ثابت
در طول این سی سال، بنده در جاهای مختلف که بودم - چه در زمان ریاست جمهوری، چه قبل از آن در نیروهای مسلح و جاهای دیگر - از نزدیک کسانی را مشاهده کردهام که واقعاً تعطیلی نمیشناسند، استراحت نمیشناسند؛ مایلند همهی لحظاتشان را صرف همین کاری که بر عهدهی آنها محول است، قرار بدهند. البته من همین جا به شما عرض بکنم؛ موافق اینجور کار کردن نیستم. بنده معتقدم کار بایستی جوری برنامهریزی و تنظیم بشود که انسان بتواند به خانوادهی خود، به فرزندان خود، به روابط عاطفی بپردازد؛ خودش را له نکند.
جنبهی خانواده و مسئلهی شأن زن در جامعه. بنابراین مسئله، مسئلهی مهمی است.1389/04/23
لینک ثابت
لغزشها انسان را فاسد میکند. این فساد، به انحراف در عمل و گاهی به انحراف در عقیده منتهی میشود. این هم بمرور پیش میآید؛ دفعتاً پیش نمیآید که ما فکر کنیم یک نفری شب مؤمن میخوابد، صبح منافق از خواب بیدار میشود؛ نه، بتدریج و ذره ذره پیش میآید. این، علاجش هم مراقبت از خود است. مراقبت از خود هم یعنی همین تقوا. بنابراین علاجش تقواست. مراقب خودمان باشیم. نزدیکان افراد مراقبت کنند؛ زنها از شوهرهایشان، شوهرها از زنهایشان، دوستان نزدیک از همدیگر؛ «و تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصّبر».(۱۸) از یکدیگر مراقبت کنیم، برای اینکه دچار نشویم.1388/06/20
لینک ثابت
گاهی بعضی از مسئولین دیدیم آنچنان غرق در کار میشوند که یادشان میرود از وجود همسرانشان و فرزندانشان؛ و این ضایعاتی را درست میکند. یعنی اینجور نیست که ما پای تعارف باشد، بگوئیم: آقا! خواهش میکنیم بیشتر شما به خودتان برسید، شما هم بگوئید نه، اشکال ندارد. اینجوری نیست. این یک تکلیفی است که انسان بایستی همسرش، فرزندانش، خانوادهاش و کانون خانوادگی را حفاظت بکند. «قوا انفسکم و اهلیکم نارا وقودها النّاس و الحجارة»؛ (۷) خودتان و اهلتان را حفظ کنید. یعنی در کنار خود انسان ذکر شده.1388/06/16
لینک ثابت