بنده در این دو سه هفته، رفتار و گفتار دولتمردان آمریكا و دولتمردان چند كشور اروپائی را دنبال كردم؛ در این هفتههای نزدیك به انتخابات و آن روز انتخابات و شب بعد از انتخابات، بعد هم این دو سه روزِ بعد از انتخابات. یك وضع متغیر و متفاوتی داشت. اول، قبل از شروع انتخابات جهتگیری رسانههایشان، دولتمردانشان، این بود كه در اصلِ انتخابات ایجاد تردید كنند، شاید شركت مردم كم بشود. البته همین نتائجی كه از این انتخابات حاصل شد، همین نتائج را آنها هم - هم اروپائیها، هم آمریكائیها - حدس میزدند؛ اما این حركت عظیم مردم را انتظار نداشتند؛ این كارِ 85 درصدی؛ چهل میلیونی را باور نمیكردند. بعد از آنكه این حضور عظیم دیده شد، اینها شوكه شدند؛ فهمیدند چه اتفاق بزرگی در ایران افتاد؛ فهمیدند كه باید خودشان را با این شرائط جدید وفق بدهند؛ هم در امور بین الملل، هم در امور خاورمیانه و جهان اسلام، هم در مسئلهی هستهای. در مسائل ایران شوكه شدند؛ فهمیدند كه سرفصل جدیدی در مسائل مربوط به جمهوری اسلامی پیدا شد، كه مجبورند این را بپذیرند. این مال هنگامی بود كه این حركت عظیم مردم دیده شد و از اینجا مرتب به وسیلهی ایادی خودشان مخابره شد و همهشان اظهار تعجب كردند؛ از همان صبح جمعه این اظهارات شروع شد، آنجا هم برخی از بازخوردهای این اظهارات دیده شد.
وقتی اعتراض بعضی از نامزدها را دیدند، ناگهان احساس كردند فرصتی برایشان پیش آمد. این فرصت را مغتنم شمردند تا بتوانند موجسواری كنند.1388/03/29
لینک ثابت