ما به کارگزاران در نظام جمهوری اسلامی اطلاق میکنیم «مسئول»؛ میگوییم مسئول؛ مسئول یعنی چه؟ یعنی ما مورد سؤال قرار میگیریم؛ از چه؟ از کردهها و نکردهها مورد سؤال قرار میگیریم.
البتّه این «سؤال» در عرف و ادبیّات سیاسی دنیا «سؤال مردم» گفته میشود، امّا بالاتر از این و مهمتر از این، «سؤال خدا» است؛ این در جمهوری اسلامی مهمتر است. البتّه سؤال مردم هم مهم است و از ارکان مردمسالاری دینی است، احساس مسئولیّت در مقابل مردم از ارکان نظام جمهوری اسلامی و مردمسالاری است، لکن بمراتب مهمتر از آن، احساس مسئولیّت در مقابل خدا است. اِلٰهی ارحَمنى اِذَا انقَطَعَت حُجَّتى وَ کَلَّ عَن جَوابِکَ لِسانی وَ طاشَ عِندَ سُؤالِکَ اِیّاىَ لُبّى؛ در قیامت این جوری است: سؤال میکنند، جواب نداریم؛ یک استدلالهایی پیش خودمان کردهایم، میگوییم، استدلالها را باطل میکنند، آنجا میفهمیم که استدلال درست نیست. [مثلاً اگر بپرسند] چرا این کار را کردی؟ چرا نکردی؟ یک استدلالی پیش خودمان داریم، آنجا مطرح میکنیم، [امّا] جوابی نیست. اِنقَطَعَت حُجَّتى وَ کَلَّ عَن جَوابِکَ لِسانی وَ طاشَ عِندَ سُؤالِکَ اِیّاىَ لُبّى ــ در دعای شریف ابوحمزه است ــ این جوری است دیگر. حتّی آنجایی که مسئولی از دسترسیِ سؤالِ مردم و نظارتِ مردم دور است، آنجا خدا هست؛ کمااینکه کاری هم که شما میکنید، خدمتی هم که میکنید، همین جور است... این جملهی امام بزرگوار ما که «عالم محضر خدا است» خیلی حرف مهمّی است! واقعاً خدای متعال علوّ درجات بدهد به آن قلب سرشار از معرفت. عالم محضر خدا است، محلّ حضور خدا است؛ «محضر» یعنی محلّ حضور خدا است. همه جا خدا هست؛ هر جایی که هستیم، تنها هستیم، در جمع هستیم، در دلمان، تصوّراتمان، تخیّلاتمان، نیّتهایمان، همه در حضور خدای متعال است. اساس مسئولیّت این است: حضور الهی؛ اساس مسئولیّت اجتماعی و مسئولیّت سیاسی این است. بدانید تصمیمی که میگیرید، امضائی که میکنید، امضائی که نمیکنید، کاری که انجام میدهید، کاری که انجام نمیدهید، همه در مقابل چشم حضرت حق است: وَ کُنتَ اَنتَ الرَّقیبَ عَلَىَّ مِن وَرائِهِم وَ الشّاهِدَ لِما خَفِىَ عَنهُم.1401/01/23
لینک ثابت
ما به کارگزاران در نظام جمهوری اسلامی اطلاق میکنیم «مسئول»؛ میگوییم مسئول؛ مسئول یعنی چه؟ یعنی ما مورد سؤال قرار میگیریم؛ از چه؟ از کردهها و نکردهها مورد سؤال قرار میگیریم.
البتّه این «سؤال» در عرف و ادبیّات سیاسی دنیا «سؤال مردم» گفته میشود، امّا بالاتر از این و مهمتر از این، «سؤال خدا» است؛ این در جمهوری اسلامی مهمتر است. البتّه سؤال مردم هم مهم است و از ارکان مردمسالاری دینی است، احساس مسئولیّت در مقابل مردم از ارکان نظام جمهوری اسلامی و مردمسالاری است، لکن بمراتب مهمتر از آن، احساس مسئولیّت در مقابل خدا است. اِلٰهی ارحَمنى اِذَا انقَطَعَت حُجَّتى وَ کَلَّ عَن جَوابِکَ لِسانی وَ طاشَ عِندَ سُؤالِکَ اِیّاىَ لُبّى؛ در قیامت این جوری است: سؤال میکنند، جواب نداریم؛ یک استدلالهایی پیش خودمان کردهایم، میگوییم، استدلالها را باطل میکنند، آنجا میفهمیم که استدلال درست نیست. [مثلاً اگر بپرسند] چرا این کار را کردی؟ چرا نکردی؟ یک استدلالی پیش خودمان داریم، آنجا مطرح میکنیم، [امّا] جوابی نیست. اِنقَطَعَت حُجَّتى وَ کَلَّ عَن جَوابِکَ لِسانی وَ طاشَ عِندَ سُؤالِکَ اِیّاىَ لُبّى ــ در دعای شریف ابوحمزه است ــ این جوری است دیگر. حتّی آنجایی که مسئولی از دسترسیِ سؤالِ مردم و نظارتِ مردم دور است، آنجا خدا هست؛ کمااینکه کاری هم که شما میکنید، خدمتی هم که میکنید، همین جور است… این جملهی امام بزرگوار ما که «عالم محضر خدا است» خیلی حرف مهمّی است! واقعاً خدای متعال علوّ درجات بدهد به آن قلب سرشار از معرفت. عالم محضر خدا است، محلّ حضور خدا است؛ «محضر» یعنی محلّ حضور خدا است. همه جا خدا هست؛ هر جایی که هستیم، تنها هستیم، در جمع هستیم، در دلمان، تصوّراتمان، تخیّلاتمان، نیّتهایمان، همه در حضور خدای متعال است. اساس مسئولیّت این است: حضور الهی؛ اساس مسئولیّت اجتماعی و مسئولیّت سیاسی این است. بدانید تصمیمی که میگیرید، امضائی که میکنید، امضائی که نمیکنید، کاری که انجام میدهید، کاری که انجام نمیدهید، همه در مقابل چشم حضرت حق است: وَ کُنتَ اَنتَ الرَّقیبَ عَلَىَّ مِن وَرائِهِم وَ الشّاهِدَ لِما خَفِىَ عَنهُم.1401/01/23
لینک ثابت
یک نکتهی دیگر که سفارشِ مؤکّد میکنم، مسئلهی سیاستهای اصل ۴۴ است که چند سال قبل از این ابلاغ شد و همه هم تمجید کردند و تعریف کردند که چه سیاستهای خوبی است، لکن عمل نشده. واقعاً به دولتهای مختلف دائماً تأکید شده، آنها هم گفتهاند که میخواهیم عمل کنیم یا داریم عمل میکنیم، لکن به معنای واقعی کلمه سیاستهای اصل ۴۴ عمل نشده. بایستی به معنای واقعی کلمه اقتصاد کشور بیاید روی دوش مردم و دولت [فقط] نقش ویژهی دولتی خودش را ایفاء کند و متصدّی نباشد؛ این خیلی مهم است. یک وقت شما یک باری را روی دوش خودتان میگیرید، میخواهید پیاده با این مشکلات از این شهر به آن شهر ببرید، یک وقت آن را سوار یک وسیلهی نقلیّهی فعّالی میکنید، خود شما هم رانندگی میکنید؛ این دوّمی درست است. وسیلهی نقلیّهی فعّال، فعّالان اقتصادی کشور هستند؛ اینها را فعّال کنید، منتها به کارشان نظارت کنید، سیاستگذاری کنید، مراقبت کنید خطایی پیش نیاید، اشتباهی پیش نیاید، امّا بگذارید کار کنند؛ هم آنها سود میبرند، هم مردم استفاده میکنند، هم شما سود میبرید به عنوان مسئولین دولت.1401/01/23
لینک ثابت
یک مسئلهی دیگری که باز این هم خیلی مهم است و البتّه بلندمدّت است، مسئلهی رشدِ اقتصادیِ بدونِ نفت است؛ مثل این کشورهایی که نفت ندارند، رشد اقتصادی هم دارند، پیشرفت اقتصادی هم دارند، کم هم نیستند. این مادّهی مخدّر نفت از صد سال پیش تا حالا متأسّفانه ما را معتاد کرده؛ یعنی واقعاً یک اعتیاد بسیار سختی است. این البتّه در کوتاهمدّت ممکن نیست و در بلندمدّت محقّق میشود، و کار امروز و فردا و کار یک دولت هم نیست؛ یعنی اگر دولتها همّت کنند، ممکن است مثلاً در طولِ دو دولتِ هشتساله این کار تحقّق پیدا کند. البتّه بنده یک روزی سالها پیش این را مطرح کردم؛ اگر از آن روز شروع میشد، امروز بدون شک وضع کشور وضع دیگری بود؛ دنبال نشد.1401/01/23
لینک ثابت
یک مسئله همان مسئلهی شعار سال است که گفتیم تولید با آن دو خصوصیّت: یکی خصوصیّت دانشپایه بودن، دانشبنیاد بودن؛ یکی هم خصوصیّت اشتغالآفرینی. یک اشکالی کردند به ما، گفتند این دو خصوصیّت با هم نمیسازد؛ درست میگویند؛ در یک مواردی همین جور است یعنی هر چه فنّاوری پیشرفتهتر بشود، نیاز به نیروی انسانی کمتر میشود؛ بعضیها پیغام دادند که «این چه جوری میشود؟» من برای این جواب دارم. بله، در یک مواردی این جوری است امّا در مورد ما این جور نیست؛ برای خاطر اینکه ما کارخانهها و شرکتهای تعطیل یا نیمهتعطیل در قسمتهای پاییندستی که بسیار هم زیاد است، خیلی داریم. بنابراین دانشبنیان شدنِ شرکتها متوجّه این شرکتها میتواند بشود؛ یعنی میتواند حتّی فرصتهای شغلی را چند برابر کند و افزایش بدهد؛ این [جور] است. بنابراین ما میتوانیم [اشتغالآفرینی هم داشته باشیم]. علاوهی بر این، خود فنّاوری جدید یک حالت گسترشیابی طبیعی دارد؛ یعنی هر چه انسان در مسائل فنّاوری پیشرفت کند، میدانها در مقابل او باز میشود؛ بنابراین اشتغالآفرینی قطعاً ضربهای نمیخورد و میتوان تولید دانشبنیان را مطمح نظر قرار داد، در عین حال مسئلهی اشتغالآفرین هم وجود داشته باشد.
یک نکتهی دیگری که در مورد تولید دانشبنیان و در پاسخ به این اشکال به ذهن انسان میرسد، این است که ما اگر چنانچه تولیدمان را دانشبنیان کردیم، در واقع نوعِ نیروی انسانی شاغل را ارتقاء میدهیم؛ یعنی چه کسی میآید در مجموعهی دانشبنیان کار میکند؟ جوان تحصیلکردهی ما. امروز بسیاری از جوانان تحصیلکردهی دانشگاهی ما که [جمعیّتشان] یک درصد خیلی بالایی است ــ حالا یک آماری دادهاند، بنده چون خودم دنبال نکردهام نمیتوانم آمار بدهم، امّا آمار بالایی است ــ در رشتههایی کار میکنند که با رشتهی تحصیلی آنها هیچ ارتباطی ندارد؛ این [جور] است دیگر؛ این یک اشکال بزرگی است؛ این در واقع یک نوع بیکاری است. زحمت کشیده، درس خوانده، دولت خرج کرده، عمری مصرف شده امّا از او استفاده نمیشود؛ این یک نوع بیکاری است. وقتی که ما توانستیم شرکتهای دانشبنیان را توسعه بدهیم، همهی این جوانها به کار جذب میشوند و کیفیّت نیروی انسانیِ دستگاههای کاری ما بالا خواهد رفت، ارتقاء پیدا خواهد کرد؛ نخبگان میآیند [کار] میکنند و دیگر نخبگان ما مجبور نیستند که به مشاغل خدماتیِ کمارزش رو بیاورند و توجّه کنند.
یک نکته در مورد این شرکتهای دانشبنیان و تولید دانشبنیان که بنده لازم است تذکّر بدهم، این است که ــ البتّه تذکّراتی قبلاً عرض شده لکن اینها را هم اضافهی بر آن عرض میکنم ــ برای شرکتهای دانشبنیان باید ضوابط کیفی تعیین بشود؛ این جور نباشد که فلان شرکتی که با فنّاوری چهل سال پیش دارد کار میکند، بیاید به عنوان شرکت دانشبنیان ثبت نام کند، مثلاً از بهرهمندیها و امکانات و تسهیلاتی که هست استفاده کند؛ این درست نیست. به معنای واقعی کلمه در [یک شرکت] دانشبنیان یک نوآوریای باید وجود داشته باشد که حالا بعضی از خصوصیّات دیگر را هم عرض خواهم کرد. یا فلان شرکت مونتاژی، مونتاژگران، که در واقع مونتاژ هم همان واردات بیرویّه است با یک شکل دیگری؛ این تولید نیست، این به اصطلاح آفرینندگی محصول نیست؛ این یک نوع واردات است، این بیاید به عنوان شرکت دانشبنیان مثلاً شناخته بشود! این جوری نیست. بنابراین احتیاج است به اینکه شاخصهای دقیقی، شاخصهای کیفیای ــ که فکر میکنم [این] کار مربوط به معاونت علمی است یا هر جایی که بالاخره متصدّی تأیید این شرکتها است ــ معیّن کنند و آنها را جدّی بگیرند.
یک نکتهی دیگر این است که ما برای اینکه ارزیابی کنیم تولید کشور دانشبنیان شد یا نشد، صرفاً تعداد شرکتهای دانشبنیان کافی نیست. حالا بنده در صحبت اوّل سال روی تعداد تکیه کردم، مثلاً گفتند فلان مقدار، ما گفتیم نه، بیش از این؛ گفتند سی درصد ممکن است افزایش پیدا کند؛ ما گفتیم نه، اقلّاً پنجاه درصد یا صد درصد افزایش پیدا کند. این، تعداد است؛ خب این یک شاخص است امّا این کافی نیست. بایستی شرکتهایی که به وجود میآیند یک خصوصیّاتی داشته باشند که این خصوصیّات حیاتی است، اساسی است، مهم است.
یکی از این خصوصیّات این است که در آن نوآوری باشد؛ یکی اینکه کاهش ارزبری وجود داشته باشد. ما الان در یک مواردی برای واردات یک محصول ارز زیادی مصرف میکنیم؛ اگر این شرکت دانشبنیان این را تولید کند یا به تولید نزدیک بکند، این یا کاهش ارزبری دارد یا بکلّی ارزبری را از بین میبرد؛ این یکی از معیارها است.
اشتغالآفرینی؛ یکی از شاخصها این است که شرکتها به معنای واقعی کلمه اشتغالآفرین باشند. قابلیّت صادرات داشته باشند؛ یعنی در مواجههی با محصولات جهانی و بینالمللی رقابتپذیر باشند. این قبیل شاخصها باید معیّن بشود و انشاءالله دنبال بشود.
یک نکتهی مهمّ دیگر این است که در توسعهی شرکتهای دانشبنیان، اولویّتهایی در نظر گرفته بشود. یکی از اولویّتها که خیلی مهم است، این است که این شرکتها در جهت حلّ مسئله باشند؛ ما مسائل اقتصادی مشخّصی در کشور داریم؛ این شرکتها متوجّه به حل مسئله باشند، گرهگشایی داشته باشند، بر طبق نیاز به وجود بیایند یعنی نیازسنجی بشود در مورد این شرکتها. یک بخشهایی هست که امنیّت اقتصادی متوقّف بر آنها است؛ مثلاً فرض کنید بخش کشاورزی که اتفاقاً بنده آن روز در صحبت اوّل سال گفتم که یکی از وابستهترین بخشهای ما به واردات و به خارج، بخش کشاورزی ما است. در حالی که بخش کشاورزی به امنیّت غذائی ما ارتباط پیدا میکند؛ [این] مسئلهی مهمّی است.
در شرکتهای دانشبنیان این جهت رعایت بشود که یا امنیّت اقتصادی کشور در گرو آنها است، یا ظرفیّت بالایی از نیروهای متخصّص و غیر شاغل را دارند که نیروهای متخصّص را جذب کنند، یا در بخشهایی که شرکتها موادّ خام صادر میکنند مثل بخش معدن؛ متأسّفانه در کشور ما در بخش معادن، ما مشکلات زیادی داریم؛ یکی از مشکلات همین خامفروشی است. حالا نفت که به جای خود؛ در مورد نفت که ما واقعاً هیچ ارزش افزودهای نداریم، در مورد گاز تا حدودی [وجود دارد]؛ در حالی که آن طوری که متخصّصین میگویند در بخش نفت میشود ارزش افزودهی زیادی تولید کرد و به وجود آورد، اگر چنانچه به بخشهای پاییندستی نفت توجّه بشود. گاز هم همین جور، در بخش معادن دیگر هم همین جور است؛ فلزات ما، سنگ، سنگهای ارزشمند در کشور، چقدر معدن گرانقیمت سنگ وجود دارد در کشور؛ اینها بدون اینکه یک ارزش افزودهای داشته باشد، بدون کار کردن روی آنها، اینها صادر میشود. این بخشها مهم است که ما شرکتهای دانشبنیان را به این بخشها متوجّه کنیم.
یک نکتهی دیگر در مورد این تولید دانشبنیان این است که ما واقعاً از شرکتهای دانشبنیان حمایت کنیم؛ بخشهای دولتی حمایت کنند. مهمترین مصرفکنندهی تولیدات در کشور دولت است. خب دولت میتواند از تولیدات دانشبنیان استفاده کند؛ یعنی این [مسئلهی] جلوگیری از واردات بیرویّه که ما مکرّر عرض کردهایم، یک مورد و مصداق تامّش اینجا است که از اینها، از این شرکتها، از تولیداتشان حمایت بشود.1401/01/23
لینک ثابت
هیئت مذاکره[کننده]ی ما بحمدالله در مقابل زورگوییهای طرف مقابل و زیادهخواهیها مقاومت کرده و به توفیق الهی، بدون تردید مقاومت هم خواهد کرد. آن که بدعهدی کرده، طرف مقابل است؛ خودشان هم الان در این بدعهدی گیر کردهاند، ماندهاند؛ یعنی الان طرف مقابلی که بدعهدی کرد و به قول خودشان پاره کرد آن قرار را، خودش الان در آن گیر کرده و آنها بیشتر احساس بنبست میکنند. ما بحمدالله احساس بنبست [نمیکنیم]. ما توانستهایم سختیها را تحمّل کنیم و عبور کنیم. از خیلی از مشکلات عبور کردهایم، از مشکلات دیگر هم به توفیق الهی عبور میکنیم.1401/01/23
لینک ثابت
یک دستاورد دیگر ما که خودش یک شاخصی است و باید به آن توجّه کرد، پیشرفت علمی و صنعتی ما و پیشرفت فنّاوریهای ما است. ما در دورهی فشارهای گوناگون بینالمللی، در دورههای مختلف، توانستهایم در زمینههای متعدّد در دانش و صنعت پیشرفت کنیم؛ این چیز کمی نیست، خیلی چیز مهمّی است. برخی از نهادهای مردمی ــ یعنی مجموعههای سرمایهگذاری مردمی ــ کارهای برجستهای انجام دادهاند.1401/01/23
لینک ثابت
یک فرصت مهمّی که در اختیار مسئولین کشور هست، همین شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا است که در دولت قبل تصویب شد و شروع شد و کارهای بزرگی را [انجام داد]. البتّه مسئولیّت ابتدائی و مهمّ اوّلیّهی این شورا، سه چهار کار اساسی بود که یکیاش اصلاح اساسی بودجه بود، یکی مسئلهی بانکها بود مثلاً که اینها باید دنبال بشود که ساختار بودجه اصلاح بشود؛ ساختار بودجه مشکلاتی دارد. و از اوّل یکی از وظایف این شورا، مدیریّت مقابلهی با تحریمها معیّن شد. از این ظرفیّت باید به طور کامل انشاءالله استفاده بشود، مسئولین سه قوّه با همکاری کامل، با صمیمیّت کامل ــ که خب الحمدلله هست، بینشان صمیمیّت وجود دارد ــ این را دنبال بکنند.1401/01/23
لینک ثابت
با وجود این تحریمی که علیه کشور ما شده ــ که خب تحریمی که برای ما وجود داشت و هنوز هم وجود دارد، تحریم بیسابقهای است؛ خودشان هم گفتهاند که از اوّل تاریخ، چنین تحریمی علیه هیچ کشوری نشده ــ اقتصاد ما شکست نخورد، بر خلاف پیشبینیهایی که خارجیها میکردند و میگفتند ایران ورشکسته خواهد شد؛ نخیر، اقتصاد سرپا ماند. تابآوری اقتصاد یک موفّقیّت بزرگ است.
علاوهی بر این، ما از خود تحریم استفاده کردیم؛ ملّت ما، مسئولین ما، مدیران ما از خود تحریم استفاده کردند، در یک موارد زیادی به خودکفائی رسیدیم. ما اگر تحریم نبودیم، مثلاً فرض بفرمایید وقتی کرونا آمد، خب میرفتیم از جاهای مختلف دنیا واکسن وارد میکردیم، دیگر به فکر تولید واکسن نمیافتادیم. امروز در پنج شش مرکز ــ که آقای رئیسجمهور هم گفتند ــ دارد واکسن تولید میشود؛ این یک افتخار است برای ملّت ایران، یک شرف است برای ملّت ایران. بله، از واکسنهای دیگران هم استفاده کردیم، باید هم میکردیم، اشکالی هم نداشت، امّا اینکه خود ما توانستیم حرکت کنیم [یک موفّقیّت است]. در موارد متعدّد زیادی ما به این خودکفائی رسیدهایم و به نوآوری رسیدهایم. در تلویزیون موارد زیادی را نشان میدهند که چهار پنج جوان مثلاً دُور هم جمع شدند، یک چیزی را تولید کردند، یک چیزی را که ارزبریِ زیاد داشته در داخل به وجود آوردند، کیفیّتش هم بهتر از آن خارجیها است، دارند نشان میدهند، جلوی چشم همه است، داریم میبینیم؛ اینها موفّقیّت یک ملّت است، اینها پیشرفت یک ملّت است. همین هم در زمینهی اقتصاد و در مورد اقتصاد است.
در همین زمینهی اقتصاد، کشور ما با وجود تحریم، با وجود سختگیریها، دچار بدهکاری نشد. خیلی از کشورها را شما نگاه کنید ــ همسایه و غیر همسایهی ما ــ با اینکه نه تحریم بودند، نه این همه دشمنی داشتند، سیصد میلیارد، چهارصد میلیارد به بانک جهانی، به صندوق بینالمللی [پول]، به فلان کشور بدهکار شدند. بدهکاری ما نزدیک صفر است ــ صفر نیست، امّا نزدیک صفر است ــ این موفّقیّت کمی نیست؛ این خیلی مهم است. یعنی حتّی در همین زمینهی اقتصاد هم که حالا شاخصهای منفی متعدّدی وجود دارد، این شاخصها هم وجود دارد.1401/01/23
لینک ثابت
ما از خود تحریم استفاده کردیم؛ ملّت ما، مسئولین ما، مدیران ما از خود تحریم استفاده کردند، در یک موارد زیادی به خودکفائی رسیدیم. ما اگر تحریم نبودیم، مثلاً فرض بفرمایید وقتی کرونا آمد، خب میرفتیم از جاهای مختلف دنیا واکسن وارد میکردیم، دیگر به فکر تولید واکسن نمیافتادیم. امروز در پنج شش مرکز ــ که آقای رئیسجمهور هم گفتند ــ دارد واکسن تولید میشود؛ این یک افتخار است برای ملّت ایران، یک شرف است برای ملّت ایران. بله، از واکسنهای دیگران هم استفاده کردیم، باید هم میکردیم، اشکالی هم نداشت، امّا اینکه خود ما توانستیم حرکت کنیم [یک موفّقیّت است]. در موارد متعدّد زیادی ما به این خودکفائی رسیدهایم و به نوآوری رسیدهایم. در تلویزیون موارد زیادی را نشان میدهند که چهار پنج جوان مثلاً دُور هم جمع شدند، یک چیزی را تولید کردند، یک چیزی را که ارزبریِ زیاد داشته در داخل به وجود آوردند، کیفیّتش هم بهتر از آن خارجیها است، دارند نشان میدهند، جلوی چشم همه است، داریم میبینیم؛ اینها موفّقیّت یک ملّت است، اینها پیشرفت یک ملّت است. همین هم در زمینهی اقتصاد و در مورد اقتصاد است.1401/01/23
لینک ثابت
عمق راهبردی جمهوری اسلامی
این دستاوردها و موارد متعدّد دیگری که وجود دارد، مثل عمق راهبردی و نفوذ معنوی در کشورها و امثال اینها، جمهوری اسلامی را به یک نمونهی جذّاب تبدیل کرده. قطعاً امروز جمهوری اسلامی برای بسیاری از ملّتها یک نمونهی جذّاب است. البتّه تبلیغات ما تبلیغات محدودی است، دیگران هم علیه ما خیلی تبلیغات میکنند، یعنی آن تبلیغاتی که علیه جمهوری اسلامی میشود، چند برابر تبلیغات خود ما است؛ بنابراین خیلی از ملّتها و از کشورها اطّلاع ندارند. بحمدالله جمهوری اسلامی [برای] آنهایی که مرتبطند، مطّلعند، میدانند، یک نمونهی جذّابی است.1401/01/23
لینک ثابت
ما به کارگزاران در نظام جمهوری اسلامی اطلاق میکنیم «مسئول»؛ میگوییم مسئول؛ مسئول یعنی چه؟ یعنی ما مورد سؤال قرار میگیریم؛ از چه؟ از کردهها و نکردهها مورد سؤال قرار میگیریم.
البتّه این «سؤال» در عرف و ادبیّات سیاسی دنیا «سؤال مردم» گفته میشود، امّا بالاتر از این و مهمتر از این، «سؤال خدا» است؛ این در جمهوری اسلامی مهمتر است. البتّه سؤال مردم هم مهم است و از ارکان مردمسالاری دینی است، احساس مسئولیّت در مقابل مردم از ارکان نظام جمهوری اسلامی و مردمسالاری است، لکن بمراتب مهمتر از آن، احساس مسئولیّت در مقابل خدا است. اِلٰهی ارحَمنى اِذَا انقَطَعَت حُجَّتى وَ کَلَّ عَن جَوابِکَ لِسانی وَ طاشَ عِندَ سُؤالِکَ اِیّاىَ لُبّى؛ در قیامت این جوری است: سؤال میکنند، جواب نداریم؛ یک استدلالهایی پیش خودمان کردهایم، میگوییم، استدلالها را باطل میکنند، آنجا میفهمیم که استدلال درست نیست. [مثلاً اگر بپرسند] چرا این کار را کردی؟ چرا نکردی؟ یک استدلالی پیش خودمان داریم، آنجا مطرح میکنیم، [امّا] جوابی نیست. اِنقَطَعَت حُجَّتى وَ کَلَّ عَن جَوابِکَ لِسانی وَ طاشَ عِندَ سُؤالِکَ اِیّاىَ لُبّى ــ در دعای شریف ابوحمزه است ــ این جوری است دیگر. حتّی آنجایی که مسئولی از دسترسیِ سؤالِ مردم و نظارتِ مردم دور است، آنجا خدا هست؛ کمااینکه کاری هم که شما میکنید، خدمتی هم که میکنید، همین جور است.1401/01/23
لینک ثابت
یک مسئلهی مهم، مسئلهی مردمی بودن است که آقای رئیسجمهور اشاره کردند و درست هم هست؛ این حضور در بین مردم و این سفرهای استانی یک کار بسیار باارزشی است، کار خوبی است و گرهگشا است. یک چیزهایی هست که انسان تا در عرصهی میدانی مشاهده نکند یا انسان خودش نبیند یا از مردمی که در عرصه حضور دارند نشنود یا اخبار موثّقی را کسانی که میروند و میبینند به انسان منتقل نکنند ــ تا این نباشد ــ نمیشود واقعیّات را فهمید و بر اساس آنها برنامهریزی کرد. مردمی بودن خیلی مهم است، منتها یکی از مهمترین مسائل مردمی بودن، مردمی ماندن است؛ مردمی بمانید، خسته نشوید. صبری که عرض کردیم، یکی از مواردش اینجا است. این جور نباشد که ما اوّلِ کار مردمی باشیم، بعد بتدریج خسته بشویم، نه؛ واقعاً مردمی بمانید. منظورم این نیست که حتماً این سفرهای استانی باید تا آخر دوره دنبال بشود، نه؛ ممکن است یک جایی متوقّف بشود، اشکالی هم ندارد امّا مردمی بودن فقط سفرهای استانی نیست؛ ارتباط با مردم، شنیدن از مردم، شنیدن نکات، که گاهی نکاتی از مردم عادّی شنیده میشود که از مشاورین کارکشتهی کارکردهی نزدیک انسان شنیده نمیشود؛ انسان از آن بیشتر استفاده میکند؛ ارتباط با مردم و گزارشهای مردمی این [حُسن] را دارد.1401/01/23
لینک ثابت
تأثیر استغفار در یکی از سختترین میدانهای زندگی یعنی میدان مبارزهی آشکار با دشمن است که در این آیهی شریفه، در سورهی مبارکهی آلعمران میفرماید: وَ کَأَیِّن مِن نَبیٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبّیّونَ کَثیرٌ فَما وَهَنوا لِما اَصابَهُم فی سَبیلِ اللهِ وَ ما ضَعُفوا وَ مَا استَکانوا وَ اللهُ یُحِبُّ الصّابِرین، وَ ما کانَ قَولَهُم اِلّا اَن قالوا رَبَّنَا اغفِر لَنا ذُنوبَنا وَ اِسرافَنا فی اَمرِنا؛یعنی این کسانی که در میدان جنگ [همراه] با پیغمبران مجاهدت میکردند ــ که اینجا ضمناً جهت حرکت پیغمبران هم معلوم میشود؛ تصوّر نشود که پیغمبران در خانهها نشسته بودند، یا مثلاً همیشه در مساجد و معابد و مانند اینها [بودند]؛ نخیر ــ در میدانهای جنگی که پیغمبران میرفتند و با دشمنان مبارزه میکردند، این ربّیّون یا ربّانیّون و خداپرستان و محورهای خداپرستی دعایشان این بود: رَبَّنَا اغفِر لَنا ذُنوبَنا وَ اِسرافَنا فی اَمرِنا وَ ثَبِّت اَقدامَنا وَ انصُرنا عَلَى القَومِ الکافِرین؛ یعنی رابطهی استغفار با جنگ، با ثبات قدم، با نصرت؛ این است دیگر؛ استغفار این جور است.
اگر انسان به معنای واقعی کلمه از خدای متعال به خاطر خطاها و کوتاهیها و مانند اینها طلب مغفرت کند و معذرتخواهی کند، خدای متعال جواب میدهد دیگر؛ این، صریح آیهی قرآن است. آن وقت پاسخ خدای متعال به اینهایی که استغفار کردند و به خدای متعال گفتند که ما را نصرت بده، این بود: فَآتَاهُمُ اللهُ ثَوابَ الدُّنیا وَحُسنَ ثَوابِ الآخِرَة؛ قبل از آخرت، در دنیا پاسخ اینها را داد، به خاطر استغفاری که کرده بودند. پس درس قرآن شد مدد گرفتن از استغفار برای پیروزی در میدانهای گوناگون؛ یعنی نگاهمان به استغفار این نباشد که مثلاً فقط برای گناهان شخصی و برای شستشوی دل خودمان استغفار کافی است؛ نه، استغفار در میدانهای ملّی، در میدانهای بزرگ اجتماعی کارکرد دارد، تأثیر دارد و ما را به توفیقات بزرگ میرساند.1401/01/23
لینک ثابت
ما در مقابل این حالت دوّمین آسیب [یعنی] انفعال، دستمان باز است؛ یعنی ما راه مقابلهی با این انفعال را الحمدلله در نظام جمهوری اسلامی داریم. اوّلاً وعدههای الهی است، آیات قرآن که وعدههای تخلّفناپذیر پروردگار است. در سورهی مبارکهی آلعمران بعد از آنکه احساسات دشمن را در مقابل ما و نسبت به ما افشا میکند و میگوید: اِن تَمسَسکُم حَسَنَةٌ تَسُؤهُم وَ اِن تُصِبکُم سَیِّئَةٌ یَفرَحوا بِها، بعد میگوید: وَ اِن تَصبِروا وَ تَتَّقوا لا یَضُرُّکُم کَیدُهُم شَیئًا؛ قرآن راه مقابلهی با دشمن را به ما نشان میدهد: «صبر» و «تقوا». حالا من در مورد تقوا عرض میکنم که منظور از آن در یک چنین مواردی چیست. بنابراین ما هم یقین داریم به اینکه وعدهی قرآن، وعدهی صادقی است؛ یعنی اندک تردیدی و شکّی در این وجود ندارد. اِن تَصبِروا وَ تَتَّقوا لا یَضُرُّکُم کَیدُهُم شَیئًا؛ یعنی کِید آنها هیچ تأثیری در شما نخواهد گذاشت و شما را عقب نخواهد [راند]؛ این وعدهی الهی است.1401/01/23
لینک ثابت
در زمینهی اقتصادی شاخصها شاخصهای خوبی نیست؛ این را همه قبول داریم؛ مسئولین و مدیران قبل و بعد و همه میدانند که شاخصها شاخصهای مطلوبی نیست در سالهای گوناگونی که منتهی [به حال] است. حالا همهی اینها هم البتّه قابل درست شدن است؛ همهی این مشکلات اقتصادی هم به طور قطع قابل درست شدن است انشاءالله، و درست هم خواهد شد.1401/01/23
لینک ثابت