بر خلاف نظر آن کسانی که دین را جدای از سیاست معرّفی میکنند، دین را از زندگی، از سیاست و از حکومت بکلّی جدا میکنند -قشرهای مختلفی هم در این زمینه کار میکنند؛ از قبل هم بود و با حرکت انقلابی این تلاش خنثی شد، ولی خب باز آدم مشاهده میکند که کسانی باز زمزمهی این را شروع کردهاند با نوشتن و گفتن و مانند اینها- نقطهی اوج نهضت نبوی تشکیل حکومت بود که مقدّمات آن را و زمینهسازی آن را خود پیغمبر به وجود آورد؛ با بزرگان مدینه که آوازهی اسلام را شنیده بودند و آمدند ببینند قضیّه چیست، پیامبر اکرم با اینها صحبت کردند، مواضعه کردند، قرارداد گذاشتند و بزرگان یثرب -البتّه آن روز هنوز اسمش مدینه نبود، شهر یثرب بود- زمینهسازی کردند، بعد پیغمبر اکرم با آن وضع عجیب، هجرت خود را شروع کرد، بعد هجرت مسلمانها شروع شد و بتدریج مهاجرین آمدند. قبل از هجرت، پیغمبر مصعببنعمیر را به عنوان نماینده فرستاد آنجا که برود آیات قرآن را بخواند برای مردم؛ این مقدّمات را فراهم کرد، بعد هم خود حضرت به یثرب هجرت کردند و حکومت اسلامی را در آنجا تشکیل دادند؛ این نقطهی اوج نهضت پیغمبر بود.1400/12/10
لینک ثابت