امروز اگر نگاه کنیم در بین قشرهای جامعهی ما، چند قشرند که در تبلیغات بینالمللی استکبار، در اظهارات سیاسیّون استکبار، در رفتارهای توطئهگرانهی استکبار، نشانهی بغض استکبار نسبت به این چند قشر آشکار است؛ در رأس اینها سپاه پاسداران است. چرا؟ با سپاه چرا اینقدر بدند؟ با این جوان برومندی که تربیت میشود، رشد میکند، قد میکشد در معنویّت، چرا اینقدر دشمنند؟ چون مایهی اقتدار کشور است؛ این نکته خیلی مهم است. علّت دشمنی آنها این است که این مجموعه، مایهی اقتدار کشور است. هر چیزی که مایهی اقتدار ایران اسلامی باشد مبغوض آنها است، مورد کینهی آنها است، مورد غیظ آنها است.
دو سه نمونهی دیگر هم وجود دارد، آنها را هم عرض بکنم. علم هم مایهی اقتدار است؛ پیشرفت علمی ما هم مورد غیظ و غضب آنها است. دیدید، آدم فرستادند دانشمند هستهای ما را ترور کردند، یعنی دانه دانه شناسایی کردند، مسیرهایشان را پیدا کردند، به مزدورها پول دادند که بیایند آنها را ترور بکنند. علم و عالم ازجملهی چیزهایی است که آنها را به غیظ و غضب میآورد.
اقتصاد قوی و مستقلّ کشور ما هم مایهی اقتدار ما است لذا با آن مخالفند. تحریم میکنند، برای اینکه اقتصاد را ضربه بزنند؛ تدابیر گوناگونی به کار میبندند که ای کاش اقتصاددانهای مؤمن ما بیایند برای مردم تشریح کنند تدابیری را که دشمنان ما در آن سوی مرزها به کار میبرند تا ما نتوانیم در داخل، اقتصاد محکم و مستقل و قوی داشته باشیم؛ چرا؟ چون اقتصاد مایهی اقتدار است و یک کشوری که اقتصاد محکمی دارد، این کشور یک وسیلهی اقتدار دارد.
قدرت نظامی، مایهی اقتدار است. میبینید، دربارهی مسائل موشکی چه جنجالی در دنیا راه میاندازند، که ایران موشک دارد، ایران موشک دقیق دارد. بله، ما موشک داریم، موشک دقیق [هم] داریم؛ موشک ما هدف را از فاصلهی چند هزار کیلومتری با فاصلهی چند متری قادر است بزند؛ این را با قدرت به دست آوردیم، با قدرت حفظ میکنیم، با قدرت افزایش خواهیم داد؛ انشاءالله. با این هم چون مایهی اقتدار کشور است مخالفند، با آن دعوا دارند، غیظ و غضب دارند. میبینید چه میکنند در دنیا.
عنصر نظامی فداکار هم مایهی اقتدار است؛ علاوه بر سازمانهای نظامی، یک عنصر نظامی فداکار، یک صیّاد شیرازی، یک شهید شوشتری و خودِ یک انسان فداکار هم که یک عنصر نظامی است و فداکار و صادق است، مورد غیظ و غضب است. اینها در جنگ به شهادت نرسیدند، اینها ترور شدند؛ یعنی شناسایی شدند، تعقیب شدند و ترور شدند، برای خاطر اینکه خودشان را بهعنوان یک مانعی در مقابل دستاندازی دشمن نشان میدادند و مایهی اقتدار کشور بودند؛ [پس] با آنها هم دشمنند.
ایمان و حیا و اخلاق جوانان هم مایهی اقتدار است، [لذا] با آن دشمنند. اینهمه در فضای مجازی و در رسانهها فعّالیّت میکنند، میلیاردها خرج میکنند برای اینکه بتوانند از جوان ایرانی اخلاق را، ایمان را، پایبندی به شریعت را، حیا را سلب کنند و بگیرند؛ چرا؟ چون اینها مایهی اقتدار کشور است. با جوان مؤمن متشرّعِ باحیای باایمان که در مقابل این وسایل شهوتانگیز نمیلغزد و میتواند خودش را نگه دارد، و برای کشور مایهی اقتدار است؛ دشمنند.
روحیّهی جهاد و مقاومت در ملّت یکی از مایههای اقتدار است، لذا با روحیّهی جهاد و مقاومت دشمنند. در ادبیّات استعماری جهانی به روحیّهی مقاومت، به روحیّهی جهاد، تهمتِ خشونت میزنند؛ خشونت، تندرَوی -که متأسّفانه گاهی ما هم از آنها یاد میگیریم و همانها را تکرار میکنیم- این بهخاطر این است که روحیّهی جهاد و شهادت مایهی اقتدار است برای یک کشور.
خب، اینها همه مایهی اقتدارند و همه مبغوضند، امّا آن چیزی که حافظ امنیّت است، در درجهی بالاتری از امنیّت قرار دارد؛ مجموعهای که میتواند امنیّت کشور را حفظ کند اهمّیّت بیشتری دارد. برای همین است که با مجموعههای حافظ امنیّت -که نیروهای مسلّح ازجملهی مهمترین اینها هستند- مخالفند؛ بهخاطر اینکه اگر امنیّت نبود، علم هم نیست، اقتصاد هم نیست، ابتکار هم نیست. آن چیزی که موجب میشود یک کشور بتواند دانشمند تربیت کند، بتواند در بخشهای مختلف رشد کند، وجود امنیّت است. بستر امنیّت برای یک کشور از همهچیز مهمتر و لازمتر است. آن چیزی که حافظ امنیّت کشور است، موجب ناراحتی آنها است؛ [لذا] تلاش میکنند این امنیّتی را که در کشور وجود دارد از بین ببرند. این یکی از نکات بسیار مهم است.
خب، برادران عزیز من، فرزندان عزیز من، جوانان عزیز من! ما امروز «دولت مقاومت»ایم. دولت مقاومت خیلی مهم است. دولت مقاومت با فلان سازمان مقاومت فرق دارد، با فلان جریان مقاومت در فلان کشور فرق دارد، با فلان شخصیّت مقاومت فرق دارد. [البتّه] با آنها هم دشمنند؛ استکبار جهانی که اهل زیادهطلبی است، اهل تجاوز است، اهل دستاندازی به همهی ثروتهای مادّی و معنوی ملّتهای عالم است، با هر عنصر مقاومت مخالف است، [لذا] با سازمانهای مقاومت هم مخالف است، با انسانهای مقاوم هم مخالف است، امّا اینها کجا و دولت مقاومت که بر اساس مقاومت تشکیل بشود، کجا! جمهوری اسلامی دولت مقاومت است؛ دولت مقاومت که سیاست دارد، اقتصاد دارد، نیروی مسلّح دارد، حرکات بینالمللی دارد، منطقهی نفوذ وسیع در درون کشور و بیرون کشور دارد؛ این بسیار مهم است، و با هیچ عنصر مقاومت دیگری قابل مقایسه نیست. برای همین است که دشمنیها از همهجای دنیا -چه از سوی قدرتطلبان، چه از سوی نوکران قدرتطلبان- متوجّه جمهوری اسلامی است.
خب، «دولت مقاومت» یعنی چه؟ یعنی تسلیم زورگویی نشدن، تسلیم زیادهطلبی نشدن، در موضع اقتدار ایستادن. دولت مقاومت در موضع اقتدار قرار میگیرد. ببینید، دولت مقاومت نه اهل تجاوز است، نه اهل سلطهطلبی و دستاندازی به ملّتها و کشورها است، نه اهل فرو رفتن در لاک دفاعی و موضع انفعال است؛ هیچکدام از اینها نیست. بعضی خیال میکنند اگر ما بخواهیم خودمان را از تهمت سلطهطلبی و اقتدارطلبی بینالمللی و منطقهای برکنار کنیم، باید برویم در لاک دفاعی؛ اینجوری نیست. در لاک دفاعی نمیرویم، در موضع انفعال قرار نمیگیریم، بلکه ما در موضع «اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَ مِن رِباطِ الخَیلِ تُرهِبونَ بِهٖ عَدُوَّ اللهِ وَ عَدُوَّکُم» قرار میگیریم. در موضعی قرار میگیریم که در این آیهی شریفه از آن تعبیر شده است به «تُرهِبونَ بِهٖ عَدُوَّ اللهِ وَ عَدُوَّکُم»؛ «تُرهِبونَ بِه» یعنی چه؟ «تُرهِبونَ بِه» همان چیزی است که در ادبیّات سیاسی امروز به آن «قدرت بازدارندگی» میگویند. جمهوری اسلامی در جایگاهی قرار میگیرد که دارای قدرت بازدارندگی است؛ دارای اقتدار بازدارنده است؛ میخواهند این اقتدار نباشد.
آنچه جمهوری اسلامی دارد، آنچه تاکنون تحصیل کرده است -که با ابتکار خود و با همّت خود تحصیل کرده است و رهین منّت هیچ دولت و هیچ قدرت دیگری نیست- برای بازدارندگی و برای داشتن اقتدار بازدارنده به دست آورده است و تحصیل کرده است، بعد از اینهم در این راه پیش خواهد رفت. ما، بعد از اینهم، تا آنجایی که بتوانیم و با همهی همّتمان، با همهی تلاشمان، با همهی استعداد نیروی انسانیمان که کم هم نیست، در راه افزایش قدرت بازدارندگی پیش خواهیم رفت و آن را به کار خواهیم گرفت، برای اینکه دشمن به فکر تعرّض نیفتد و بداند که اگرچنانچه تعرّض کرد، ضربهی محکمی خواهد خورد، واکنش سختی خواهد دید. من مدّتها قبل گفتم دوران «بزن و دررو» به جمهوری اسلامی دیگر گذشته است؛ اینکه بیا بزن و دررو، [دیگر] اینجوری نیست؛ اگر زدند پایشان گیر میافتد؛ شروع ممکن است با آنها باشد امّا تمام کردن دیگر با آنها نیست و در اختیار آنها نیست. این همان قدرتی است که دشمن از آن بیمناک است؛ این همان اقتداری است که دشمن مایل نیست که جمهوری اسلامی آن را داشته باشد.1396/02/20
لینک ثابت